* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 27 فروردين 1390 تعداد بازديد: 9396 
آيا عمر بن خطاب، فقط تهديد كرده است؟
گروه عقائد شيعه  

طرح شبهه:

آنچه در روايات ثابت است عدم اثبات سوزاندن خانه حضرت زهرا (رضى الله عنها) توسط حضرت عمر فاروق (رضى الله عنه) و بسنده نمودن حضرت عمر فاروق (رضى الله عنه) به تهديد مصلحت آميز، است.

در هيچ جاى روايات صحيح به سوزاندن خانه حضرت زهرا (رضى الله عنها) تصريح نشده است و اگر تهديد محض بمثابه‌ سوزاندن خانه حضرت زهرا محسوب مى شود؛ پس تهديداتى که از رسول اکرم (ص) نقل شده است، بايد به حقيقت حمل شود. چنانکه مى‌فرمايد:

إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِي أَنْ أُحَرِّقَ قُرَيْشًا.

خداوند به من دستور داده تا قريش را بسوزانم.

النيسابوري، مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري (متوفاي261هـ)، ج 4، ص 2197، ح2865، بَاب الصِّفَاتِ التي يُعْرَفُ بها في الدُّنْيَا أَهْلُ الْجَنَّةِ وَأَهْلُ النَّارِ، كتاب الإيمان، بَاب بَيَانِ الْكَبَائِرِ وَأَكْبَرِهَا، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.

عن أبي هُرَيْرَةَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قال وَالَّذِي نَفْسِي بيده لقد هَمَمْتُ أَنْ آمُرَ بِحَطَبٍ فَيُحْطَبَ ثُمَّ آمُرَ بِالصَّلَاةِ فَيُؤَذَّنَ لها ثُمَّ آمُرَ رَجُلًا فَيَؤُمَّ الناس ثُمَّ أُخَالِفَ إلى رِجَالٍ فَأُحَرِّقَ عليهم بُيُوتَهُمْ وَالَّذِي نَفْسِي بيده لو يَعْلَمُ أَحَدُهُمْ أَنَّهُ يَجِدُ عَرْقًا سَمِينًا أو مِرْمَاتَيْنِ حَسَنَتَيْنِ لَشَهِدَ الْعِشَاءَ

قسم به ذاتى که جانم در دست اوست، قصد کرده‌ام تا دستور به جمع‌آورى هيزم دهم سپس مؤذن را بگويم تا اذان دهد و شخصى را براى امامت مردم مقرر نمايم و خود به خانه‌ متخلفان بروم و خانه ‌هايشان را بر آنان آتش زنم.

البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 1، ص 231، 618، كتاب الْجَمَاعَةِ وَالْإِمَامَةِ، بَاب وُجُوبِ صَلَاةِ الْجَمَاعَةِ، تحقيق د. مصطفى ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.

اما هيچ عاقلى از روايات پيشين بر سوزاندن قريش و متخلفان از نماز جماعت توسط پيامبر اسلام (ص) استدلال نمى ‌نمايد، و مى‌‌داند که منظور پيامبر (ص) اهميت دعوت به مسأله‌ى توحيد و نماز با جماعت بوده است؛ لذا تأکيد و تصريح به سوزاندن خانه‌ى حضرت زهرا (رضى الله عنها) توسط عمر فاروق به دور از انصاف و از روى تعصب است.

نقد و بررسي:

قياس اين دو تهديد با يكديگر، قياس مع الفارق است؛ چرا كه بين تهديد به آتش زدن بيت فاطمه با تهديدى كه از رسول خدا درباره متخلفان از نماز جماعت نقل شده است، هيچ گونه شباهتى وجو ندارد؛ زيرا:

اولاً: اين روايت در كتاب‌هاى شما آمده است و شما بايد به چيزى استدلال كنيد كه نزد ما حجت باشد؛

ثانياً: نمى‌توان مدلول آن را پذيرفت؛ چرا كه از اخلاق نيك پيامبر بعيد است كه به خاطر يك عمل مستحبى و نه واجب، مردم را تهديد به آتش زدن نمايد. هنگامى كه خداوند چنين تهديدى نكرده است، آيا پيامبر مى‌تواند مردم را فقط به خاطر عدم شركت در نماز جماعت تهديد به آتش زدن نمايد؟ استحباب عمل با تهديد به آتش زدن در تضاد و با اصل شريعت سازگارى ندارد.

ثالثاً: طبق نقل طبرى و ابن أبى شيبه، عمر قسم مى‌خورد كه اگر اجتماع كنندگان در خانه اميرمؤمنان عليه السلام براى بيعت با ابوبكر بيرون نيايند، خانه را با اهلش به آتش خواهد كشيد و حضرت زهرا سلام الله عليها نيز سخن عمر را براى اميرمؤمنان عليه السلام و زبير يادآور شده و به خداوند سوگند مى‌خورد كه عمر به قسم خود وفا خواهد كرد:

وَايْمُ اللَّهِ مَا ذَاكَ بِمَانِعِيَّ إِنِ اجْتَمَعَ هؤُلاَءِ النَّفَرُ عِنْدَكِ أَنْ آمُرَ بِهِمْ أَنْ يُحْرَقَ عَليْهِمُ الْبَيتُُ، قَالَ فَلَمَّا خَرَجَ عُمَرُ جَاؤُوهَا فَقَالَتْ: تَعْلَمُونَ أَنَّ عُمَرَ قَدْ جَاءَنِي وَقَدْ حَلَفَ بِاللَّهِ لَئِنْ عُدْتُمْ لَيَحْرِقَنَّ عَلَيكُمُ الْبَيْتَ، وَايْمُ اللَّهِ لَيُمْضِيَنَّ مَا حَلَفَ عَلَيْهِ.

به خدا سوگند، گردآمدن اين افراد در خانه تو مانع از آتش زدن خانه نخواهد شد. هنگامى كه عمر رفت، علي (ع) و زبير به خانه بازگشتند، دخت گرامى پيامبر به علي و زبير گفت: عمر نزد من آمد و سوگند ياد كرد كه اگر اجتماع شما تكرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را كه قسم خورده است انجام مى‌دهد!.

إبن أبي شيبة الكوفي، أبو بكر عبد الله بن محمد (متوفاي235 هـ)، الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار، ج 7، ص 432، ح37045، کتاب المغازي، باب ما جاء في خلافة ابي بکر وسيرته في الرده، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد - الرياض، الطبعة: الأولى، 1409هـ.

و از طرف ديگر اين مطلب قطعى است كه اميرمؤمنان عليه السلام به تهديد‌هاى عمر توجهى نكرد و حاضر به بيعت نشد.

محمد بن اسماعيل بخارى مى‌نويسد:

فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ عَلَى أَبِى بَكْرٍ فِى ذَلِكَ فَهَجَرَتْهُ، فَلَمْ تُكَلِّمْهُ حَتَّى تُوُفِّيَتْ، وَعَاشَتْ بَعْدَ النَّبِىِّ، صلى الله عليه وسلم، سِتَّةَ أَشْهُرٍ... وَلَمْ يَكُنْ يُبَايِعُ تِلْكَ الأَشْهُر.

حضرت فاطمه سلام الله عليها بر ابوبكر غضب نمود، با وى قهر كرد و با او سخنى نگفت تا از دنيا رفت، آن حضرت پس از پيامبر (ص) شش ماه زندگى كرد... و علي (ع) در اين شش ماه با ابوبكر بيعت نكرد.

البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 4، ص 1549، ح 3998، کتاب المغازي، باب غزوة خيبر، تحقيق د. مصطفى ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 – 1987.

النيسابوري، مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري (متوفاي261هـ)، صحيح مسلم، ج 3، ص 1380، ح 1759، کتاب الجهاد والسير، باب قول النبي لانورث، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.

بنابراين سوگند عمر كه اگر بيعت نكنيد خانه را به آتش خواهم كشيد موضوعى قطعى و يقينى است و از طرفى اميرمؤمنان عليه السلام براى بيعت حاضر نشد؛ پس عمر تهديد خود را عملى كرده و خانه را به آتش كشيده است.

شاهد ديگر اين مطلب، روايتى است كه بلاذرى در همين باره نقل مى‌كند:

فلم يبايع، فجاء عمر و معه فتيلة. فتلقته فاطمة علي الباب فقالت فاطمة: يابن الخطاب! أتراک محرّقا عليّ بابي؟! قال: نعم.

چون علي عليه السلام با ابوبكر بيعت نكرد، عمر با شعله آتش به طرف خانه فاطمه (عليها السلام) رفت. فاطمه (عليها السلام) پشت در خانه آمد و گفت: اى پسر خطّاب! آيا تو مى‌خواهى خانه مرا آتش بزنى؟ عمر پاسخ داد: آرى!.

البلاذري، أحمد بن يحيى بن جابر (متوفاي279هـ)، أنساب الأشراف، ج 1، ص 252.

رابعاً: همان طور كه گذشت، سوگند ياد كردن عمر كه خانه را با اهلش به آتش خواهد كشيد، قطعى است، وچون قسم خورده است، يا مدلول قسم را عملى کرده که حرف شيعه ثابت است و يا عملى نکرده؛ پس لازم بود کفاره حنث قسم بپردازد، آيا شما دليلى و لو يك روايت ضعيف پيدا مى‌کنيد که عمر کفاره شکستن قسم را پرداخته باشد؟

خامساً: ما مى گوئيم عمر تهديدش را عملى كرد؛ زيرا ابوبكر كه دستور آتش زدن و حمله كردن به خانه وحى را داده بود، در آخر عمرش سخت پشيمان شده بود.

قال أبو بكر رضى الله تعالى عنه: أجل إني لا آسى على شئ من الدنيا إلاّ على ثلاث فعلتهن وددت أنّى تركتهن وثلاث تركتهن وددت أنى فعلتهن وثلاث وددت أنى سألت عنهن رسول الله صلى الله عليه وسلم فأما الثلاث اللاتي وددت أنى تركتهن فوددت أنى لم أكشف بيت فاطمة عن شئ وإن كانوا قد غلقوه على الحرب....

من به چيزى در دنيا تأسف نمى‌خورم، مگر بر سه چيز كه انجام دادم و سه چيزى كه انجام ندادم و سه چيزى كه كاش از رسول خدا (ص) مى‌پرسيدم: دوست داشتم خانه فاطمه را هتك حرمت نمى‌كردم هر چند براى جنگ بسته شده شود....

الطبري، محمد بن جرير (متوفاي 310هـ)، تاريخ الطبري، ج 2، ص 353، ناشر: دار الكتب العلمية – بيروت؛

الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام، ج 3، ص 118، تحقيق د. عمر عبد السلام تدمرى، ناشر: دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولى، 1407هـ - 1987م.

مسعودى شافعى در كتاب اثبات الوصيه تصريح مى‌كند كه عمر خانه را به آتش كشيده است:

فهجموا عليه و أحرقوا بابه و استخرجواه منه كرهاً وضغطوا سيّدة النساء بالباب حتّى أسقطت محسناً.

... پس قصد خانه علي كردند و بر او هجوم آوردند و خانه‌اش را آتش زدند و او را به زور از خانه بيرون آوردند، سرور زنان (فاطمه) را بين ديوار ودر فشار دادند تا فرزندش محسن را سقط كرد.

المسعودي، أبو الحسن على بن الحسين بن على (متوفاى346هـ)، اثبات الوصيه، ص 143.

تاج الدين سبكى نام مسعودى را در زمره عالمان شافعى آورده و او را مورخ، صاحب فتوا و علامه مى‌داند:

على بن الحسين بن على المسعودى صاحب التواريخ كتاب مروج الذهب فى أخبار الدنيا وكتاب ذخائر العلوم وكتاب الاستذكار لما مر من الأعصار وكتاب التاريخ فى أخبار الأمم وكتاب أخبار الخوارج وكتاب المقالات فى أصول الديانات وكتاب الرسائل وغير ذلك. قيل إنه من ذرية عبد الله بن مسعود رضى الله عنه أصله من بغداد وأقام بها زمانا وبمصر أكثر وكان أخباريا مفتيا علامة صاحب ملح وغرائب.

علي بن الحسين مسعودي، صاحب كتاب‌هاى تاريخى مروج الذهب... و ديگر كتاب‌ها است. گفته شده كه او از فرزندان عبد الله بن مسعود بوده است، اصالتاً‌ اهل بغداد و زمانى در آن جا و بيشتر در مصر ساكن بوده، او اخباري، داراى فتوا، دانشمند و... بود.

السبكي، تاج الدين بن علي بن عبد الكافي (متوفاي771هـ)، طبقات الشافعية الكبرى، ج 3، ص 456، تحقيق: د. محمود محمد الطناحي د.عبد الفتاح محمد الحلو، ناشر: هجر للطباعة والنشر والتوزيع - 1413هـ، الطبعة: الثانية.

سادساً: اگر فقط تهديد كرده هم باشد، همين تهديد نيز به تنهايى مى‌تواند مشروعيت خلافت خلفا را زير سؤال ببرد؛ چرا كه ثابت مى‌كند حضرت زهرا، امير مؤمنان عليهما السلام و اصحاب آن حضرت با خلافت ابوبكر مخالف بوده‌اند و اين مسأله افسانه اجماع بيعت با ابوبكر را زير سؤال مى‌برد.

نتيجه:

با توجه به تصميم قطعى خليفه دوم و سوگند‌هايى كه ياد كرده، و از طرف ديگر با توجه به مداركى كه در كتاب‌هاى اهل سنت يافت مى‌شود، عمر بن الخطاب فقط به تهديد كردن بسنده نكرده؛ بلكه آن را عملى نيز كرده است.

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)

 



    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  حميد رضا هدايتي     -   تاريخ:  14 ارديبهشت 88 - 00:00:00
با تشکر ازمطالب زيبايتان. انشاالله خداوند شمارا با اهلبيت عليهم السلام محشور کند.
من يک سوال از محضر شما دارم.
اهل سنت (منظورم علماي اهل سنت) که اين روايات را نقل کرده اند آيا خود آنها را قبول دارند؟ و اگر قبول دارند چرا کسي را که آتش به خانه وحي افکند و سيلي بر پاره تن پيغمبر زد دوست دارند. چرا کسي را که برادر رسول الله را براي بيعت اجباري نزد ابوبکر کشانيد تکريم مي کنند. چرا از کسي که حلال محمد را حرام و حرامش را حلال کرد پيروي مي کنند.
2   نام و نام خانوادگي:  راه علـي سعـادت     -   تاريخ:  14 ارديبهشت 88 - 00:00:00
اي کاش فقط تهديد بود.... شهادت محسن طناب انداختن دورگردن مبارک امام علي واوراازخانه تامسجدکشيدن... اگرپيامبرزنده بود حتما ريختن خون قاتل دخترش رامباح مي کرد.
3   نام و نام خانوادگي:  رضا آقابابايي     -   تاريخ:  14 ارديبهشت 88 - 00:00:00
اهانت به رسول الله - غصب خلافت - جلوگيري از ثبت روايات پيامبر و جعل حديث - حمله به خانه دختر رسول خدا - ... عمر اينقدر جنايت کرده که با انکار و توجيه يکي دو تا از آن ها نمي شود چهره ي واقعي اش را پوشاند...
4   نام و نام خانوادگي:  سيد ذوالفقار     -   تاريخ:  15 ارديبهشت 88 - 00:00:00
ابن ابي الحديد معتزلي در شرح نهج البلاغه ج14 ص92 چاپ بيروت :

عده اي از مشركان مكه از جمله هبار ابن اسود به قصد اذيت كردن زينب ، ربيبه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم كه از مكه به سمت مدينه حركت كرده بود ، ناقه او را تعقيب كردند . اول كس از مشركان كه به ناقه زينب رسيد هبار بن اسود بود كه به محض رسيدن ، نيزه اي به طرف هودج زينب پرتاب كرد . زينب كه حامله بود از اين حمله ترسيد و زماني كه به مدينه رسيد بچه اش را سقط كرد . از اين رو پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم دستور دادند كه هر كجا كه هبار بن اسود را ديدند به قتل برسانند .

آقاي ابن ابي الحديد بعد از بازگو كردن اين ماجرا مي گه كه :

اين خبر را براي استادم ((ابي جعفر نقيب)) خواندم و نقيب گفت : وقتي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به خاطر ترساندن زينب و سقط شدن فرزند او خون هبار بن اسود را مباح كرد روشن است كه اگر در زمان فاطمه زنده بود ، بدون شك خون كسانيكه فاطمه را ترسانده تا فرزندش را سقط كرد مباح مي كرد .

ابن ابي الحديد مي گه كه:

به نقيب گفتم : آيا مي توانم اين خبر را ـ كه عده اي فاطمه را ترساندند تا اينكه فرزندش محسن را سقط كرد ـ از شما نقل كنم ؟

نقيب گفت : نه از من نقل نكن و بطلان خبر را نيز از من نقل نكن ، چرا كه من در رابطه با اين خبر نظر و عقيده اي نمي دهم .
-------------------

حموئي جويني شافعي در فرائد السمطين ج2 ص35 با اسناد خود از ابن عباس روايت مي كند كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند : بدرستي مي بينم كه بعد از من غم و غصه در خانه دخترم فاطمه وارد مي شود ، حرمت او شكسته و حقش غصب مي شود و از ارث خود منع و پهلويش شكسته مي گردد و ندا مي دهد : يا محمداه! پس جواب داده نمي شود .
-------------------
محمد حافظ ابراهيم : متوفاي 1351 ه.ق كه از شعراي معاصر و مشهور اهل تسنن است در ديوان خود ج1 ص 82 چاپ بيروت در قصيده عمريه مي گويد :



و قولة لعلي قالها عمر

اكرم بسامعها اعظم بملقيها

حرقت دارك لا ابقي عليك بها

ان لم تبايع و بنت مصطفي فيها



يعني اينكه :

چه نيكو سخني عمر به علي ( عليه السلام) گفت : چه بزرگوار است شنونده و چه با عظمت است گوينده آن . در صورتي كه بيعت نكني خانه ات را به آتش مي كشم و نمي گذارم در آن بماني اگر چه دختر محمد (صلي الله عليه وآله و سلم) در آن خانه ات باشد .
-----------
دوستان ! اين بود گوشه اي از حقيقت در كتب معتبر اهل سنت.
اگر چنانچه منابع بيشتري خواستيد بنده در خدمتم...
يا علي مدد/ وبلاگ (( اهل بيت از خود دفاع مي كند)).http://movlaali.mihanblog.com

5   نام و نام خانوادگي:  ابوطالب     -   تاريخ:  19 ارديبهشت 88 - 00:00:00
سلام

در اينجا عمر مي گويد اگر دوباره اجتماع شما تكرار شود خانه را با اهلش به اتش مي كشم
حال ممكن است مطرح شود كه اين اجتماع ديگر تكرار نشده است


لعنت بر غاصبان خلافت
6   نام و نام خانوادگي:  ابوطالب     -   تاريخ:  20 ارديبهشت 88 - 00:00:00
با سلام لطفا جواب نظر 5 رابدهيد و در ضمن در جواب قبلي فرموديد كه در جريان سقيفه اكثر بزرگان صحابه در لشكر اسامه بوده اند مگر انها از وفات نبي مطلع نشده بودند كه برگردند يا فاصله زياد بوده است و بعد از امدن نمي توانستند شورش كنند
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
1- در جواب آخر آمده است كه همين تهديد براي زير سوال بردن مشروعيت آنها كفايت مي كند
2- در جواب ديگري آمده است كه دليل صحيح بر عملي شدن اين تهديد وجود دارد .
3- اينكه در روايت آمده است ديگر برنگشتند ، غلط است (البته اين تعارض را اهل سنت بايد پاسخ دهند كه چطور با وجود صحت سند ، تعارض در متن وجود دارد) زيرا بخاري مي گويد تا شش ماه بعد از رحلت پيامبر (ص) و بعد از شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها امير مومنان بيعت نكردند !!!
4- در مورد سوال دوم ، اطلاع از رحلت پيامبر (ص) دليل بر مخالفت با دستور پيامبر در مورد تجهيز لشكر اسامه نمي شود .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
7   نام و نام خانوادگي:  كامران     -   تاريخ:  05 مرداد 88 - 00:00:00
هرچقدر مطالعه ميکنم و هرچقدر فکر ميکنم نميتوانم به نتيجه اي برسم نميدانم گفته هاي ما در ست است يا اهل سنت آنها براي خودشان دليل و مدرک دارند و ما هم براي خودمان. يکي از صحبتهايي که با برادران اهل سنت اين بود که آخر گفت: ما شيعيان به شعور پيامبر در انتخاب اصحاب تا آخر عمر با ايشان بود توهين ميکنيم؟ لطفا جواب اين را بدهيد او گفت پيامبر علم به غيب داشت و اگر اينگونه بود صحابه را از خود ميراند و يا آياتي در مورد آنها بر پيامبر نازل ميشد که از آنها دوري کند؟ لطفا جواب مرا بدهيد يا علي
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
دوري كردن به چه معني ؟ آيا به اين معني كه آنها را زندان كند ؟ يا خود در يك قصر در بسته زندگي نمايد ؟
اسلام ديني است كه به انسان روش درست زيستن در ميان جامعه را نشان مي‌دهد ؛ و دوري كردن اگر به معني بيان رذائل و بدي هاي آنان باشد ، نه تنها رسول خدا و بلكه خداوند در قرآن صريحا در اين زمينه سخن گفته و بعضي از آنان را صريحا فاسق معرفي كرده است . البته بودن اين افراد در نزد رسول خدا ،سبب ناراحتي مومنين نيز شده بود ؛ وقتي يكي از منافقين اصحاب به حضرت در حضور مومنان جسارت كرد ، يكي از صحابه گفت اجازه بدهيد او را بكشم ؛ حضرت فرمودند « لا احب ان يقال ان محمدا يقتل اصحابه»
زيرا پيامبر (ص) با علم غيب خويش مي‌دانستند كه بدون برخورد خشن با اين صحابه ، عده اي تلاش مي‌كنند كه چهره پيامبر را خشن جلوه دهند ، چه رسد به زماني كه حضرت با صحابه خويش نيز برخورد تند كرده باشند .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

8   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:  05 مرداد 88 - 00:00:00
با سلام
برادر عزيز جناب كامران , بنده بعنوان يك محب اهل البيت النبي ( ص ) در اين مورد اصحاب يك سوال مطرح ميكنم اميداورم كه برادران اهل سنت نيز جوابي براي اين سوال بنده داشته باشند .
بعد رحلت حضرت نبي ( ص ) تعداد زيادي از مسلمانان ان زمان ( يعني اصحاب ) از بيعت با ابو بكر امتناع كردند . اينها بر دو گروه بودند:
گروه اول كه از بيعت با ابوبكر امتناع كردند وليكن مومن به اسلام بودند و از دين خارج نشدند كه مشهور ترين انها جناب مالك ابن نوبره بود.
گروه دوم كساني بودند كه از دين اسلام خارج شدند و مرتد شدند.
سوال بنده : مگر اينها صحابي نبودند ايا انها عادل نبودند و ايا گروهاي ديگري از اصحاب وجود نداشت مثلاً گروه سومي كه منافق باشند يعني تظاهر به مسلماني بكنند وليكن در قلبشان به جيزي ديگر اعتقاد داشه باشند,و حتما گروهي كه مومن به اخرين بيعت خود با نبي مكرم ( ص ) بودند و بر اين بيعت نيز باقي ماندند .
برادر عزيز , از نظر بنده اعتقادات يك مسلمان بايدبراي خودش ثابت شده باشد و نه ارثي, از توحيد و نبوت گرفته الي اخر .
براي اينكه دو دلي خود را برطرف كنيد المراجعات را بخوانيد سخنراني هاي و برنامه هاي عالم فرزانه جناب اقاي قزويني در شبكه سلام را گوش بدهيد .
اگر اصحاب انقدر عادل بودند چه احتياج به خليفه داشتند و اگر احتياج به خليفه بود چه كسي بهتر از نبي ( ص ) كه انرا ( يا انها ) را انتخاب كند .
اگر واقعا تمامي اصحاب ان بودندكه اهل سنت بدان معتقدند چرا اينهم اختلاف انها خصوصا انهائي كه رهبر ان امت را بعهده گرفتند .
يا علي
9   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:  05 مرداد 88 - 00:00:00
جناب کامران با سلام اينجانب جواب سوال شما را با تمام وجودم لمس کرده ام. جواب سوال شما تکفير و صهيونيسم است. رسول اکرم صلي الله عليه و آله با اين عمل خود مي‌خواستند ما را از تکفير و صهيونيسم باز دارند. شما دقت کنيد که در طول تاريخ و هم اکنون مذهب تبديل شده به سلاحي براي بردگي کشدين اقوام ديگر. آن از يهود که خود را منتخب خدا مي‌داند آن از نصاري که دنيا را به بردگي مي‌کشاند. آن از وهابيت که بقيه مسلمانان را کافر دانسته و قتل عام مي‌کند. آن از ... که با گفتن يا ... مردم را به خاک و خون مي‌کشد. قربان آن رسولي و آن مکتبي بروم که ابوسفيان ملعون و خبيث را بعد از گفتن شهادتين به يک اندازه در اجتماع صاحب حقوق اجتماعي دانست که ابوذر غفاري صديق(رضوان الله تعالي عليه). اين مکتبي است از جانب خداي ستار و پوشاننده. به راستي اگر عمر و ابوبکر خود دست به اين جنايات نمي‌زدنند خداوند عيوب آنها را هويدا مي‌کرد؟
10   نام و نام خانوادگي:  محمود     -   تاريخ:  07 مرداد 88 - 00:00:00
آقايان اهل سنت!
شما را به خدا سوگند بياييد و دست از دفاع بيجا برداريد. تا به کي از قاتل دخت پيامبر دفاع کرده و او را فاروق اعظم مي دانيد؟ به راستي جواب رسول خدا را چه مي دهيد؟ مگر خداي متعال به آن حضرت نفرموده بود ( قُلْ لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى ) « اي رسول ما به مسلمانان بگو من در مقابل رسالت هيچ مزدي از شما نمي خواهم به جز اينکه با خويشان من دوستي کنيد».
آيا اميرالمومنين عليه السلام و حضرت فاطمه (س) از خويشان پيامبر (ص) نبودند؟ در حقيقت اين سوال را هم از سوزندگان منزل حضرت بايد پرسيد و هم از طرفداران آنها! آنها چرا سوزاندند و شما چرا طرفداري مي کنيد؟ آيا شما آقايان که هنوز هم از دشمن حصرت علي عليه السلام و فاطمه (س) حمايت مي کنيد به آيه فوق الذکر عمل کرده ايد؟ مگر انسان، قسم خورده از گذشتگان خود دفاع کند و لو به قيمت جهنم رفتن باشد؟
مناقب خوارزمي در صفحه دوم کتاب حديثي از رسول خدا ذکر کرده که قسمت آخر آن را در اينجا نقل مي کنم، آن حضرت درباره ي اميرالمومنين علي بن ابي طالب عليه السلام فرمود: « لا يَقبَلُ اللهُ اِيمانَ عَبدٍ اِلّا بِوِلايَتِهِ وَ البَرائَةِ مِن اَعدائِهِ » يعني: «خداي متعال ايمان هيچ بنده اي را بدون ولايت آن حضرت و بيزاري از دشمنانش نخواهد پذيرفت». پس هر مسلماني بايد معناي ولايت آن حضرت را فهميده و به آن معتقد شود، چنانچه بايد دشمنان حضرتش را نيز شناخته و از آنها بيزاري جويد، تا ايمانش مورد قبول حق متعال واقع شود.
آيا واقعاً دوست، خانه ي دوست خود را آتش زده و همسر اورا کتک زده و فرزند او را مي کشد؟ پس چرا بسياري از اهل سنت براي تبرئه ابوبکر و عمر صريحاً در کتب خود مي نويسند : آنها دشمن حضرت نبوده و آن حضرت هم آنها را تاييد کرده است؟ آيا ممکن است کسي قاتل همسر خود را تاييد کند؟ اگر اين قدر آنها آدم هاي خوبي بوده اند پس چرا حضرت زهرا (س) که خشم و رضايتش نشان دهنده خشم و رضايت خداست، اجازه نفرمود آن دو نفر بر جنازه حضرتش نماز بخوانند؟
پس بدانيد که آنچه امير المومنين(غ) انجام داده که به نظر اهل سنت تاييد آنها محسوب مي شود، هرگز تاييد نبوده ، چون تاييد ظالم و قاتل دخت پيامبر حرام است و اميرالمومنين (ع)که به نص آيه تطهير معصوم است مرتکب حرام نمي شود.
اگر کسي فرزند شما را بدزدد و او را حبس نمايد و شما مطلع شويد که اين ظالم به او آب و غذا نمي دهد و شما براي او بفرستيد، آيا ظالم را ياري کرده ايد يا فرزند خود را از تلف شدن در دست او نجات داده ايد؟ امير المومنين عليه السلام نيز پدر مهربان اسلام است که مي بيند که اکنون به دست اين ظالمين اسير شده و در حال تلف شدن است، مثلاً دشمني به مملکت اسلام حمله کرده و اينها نمي دانند چگونه از شرّ آن دشمن اسلام را حفظ کنند، اگر آن وقت حضرت به مسجد تشريف ببرد و آنها را راهنمايي فرمايد تا در اثر ارشاد آن حضرت دين مبين محفوظ بماند، آيا ظالم را ياري و تاييد فرموده و يا اسلام را از تلف شدن در دست ظالم نجات داده است؟
11   نام و نام خانوادگي:  مهدي     -   تاريخ:  09 مرداد 88 - 00:00:00
چرا اينقدر بحث هاي مختلف با كساني كه اكثرا خود شان را به خواب زده اند مي كنيد آن ها كه زمان پيامبر بودند و غدير را ديدند بعد از رحلت پيامبر همه را منكر شدند اين ها كه ندهاند را چگونه مي توان بيدار كرد ؟ بايد گفت كه خداوند ما را با علي و آنها را هم با عمر محشور كند كه هر دو راضي و خشنود خواهيم بود ما در كنار علي و آن ها هم در كنار عمر !!!
12   نام و نام خانوادگي:  پايگاه دانلود تشيع ايرانشهر     -   تاريخ:  28 مرداد 88 - 00:00:00
با سلام
دوست عزيز: 7 كامران :
اولا :
اهل سنت مدركي دال بر رد ادعاي ما ندارند به اين علت كه ما هر چه ميگوئيم حرف خودشان است . كليه مباحث صورت گرفته توسط تشيع از اين لحاظ مهم است كه با استناد به كتب اهل سنت است .
ثانيا:
اهل سنت هم چون مطالعه كافي ندارند و يا مغرضانه و يا ناآگاهانه نصبت به شيعه بغض دارند آنهم از صدر اسلام فقط شبهه وارد ميكنند آنهم نه با مدارك . و فقط مسائل آندوره را با مسائل و افكار مغرضانه خود ميسنجند كه نتيجه اش اين مصيبتي است كه اسلام بدان گرفتار شده است.
ثالثا:
هيچ قومي نبوده است كه بعد از پيامبرش امتحان نشود.( گوساله سامري نمونه اي است از خروار) و اگر فكر كرديد كه پيامبر اكرم با وجود علم غيب چرا و چرا .... اشتباه كرده ايد . ايشان مسلما ميدانستند و همه قضايا را نيز جبرئيل به ايشان در حضور مولاعلي(ع) و فاطمه(س) و حسنين(ع) اعلام داشته اند براي اطلاعات دقيق تر و با مدرك اين كليپ رو از احمدي اصفهاني در خصوص حكمت صبر مولا ببينيد پاسخگوي شما خواهد بود از وبلاگ ما نيز بازديد مخصوصا دانلود كتابهاي جاوا به خيلي از شبهات پاسخ داده شده است وبلاگ:http://www.e12d.blogfa.com/
لينك حكمت صبر علي(ع):http://www.4shared.com/file/113406378/c3fa1336/hekmate_sabre_2ali-a-.html
يا علي
13   نام و نام خانوادگي:  محمد علي     -   تاريخ:  09 شهريور 88 - 00:00:00
سلام خدا بر فاطمه! سلام ملائكه بر او!
البته عمر پيش از اين و پس از آن نيز به زنان مومن هتك حرمت كرده است! البته فاطمه دختر خاتم پيامبران و همسر سيد اوصيا از آن جهت كه سيد نسا, اهل بهشت است با هيچ كس قابل مقايسه نيست.
چگونه است كه عمر خانه اي كه محل هبوط و رفت و آمد ملائك مقرب است تهديد به آتش زدن مي كند و اين كار را هم مي كند و مسلمانان او را خليفه مي شمرند؟ اين خانه همان خانه اي است كه در روز سد الباب هم در آن باز ماند و ملائكه با احترام و خشوع بدان آمد و شد مي نمودند.
واقعا من نمي دانم چگونه كسي كه به بيش از نيمي از عمرش را بت پرست و مشرك است و پس از ايمان ظاهري اش نيز در نبوت پيامبر شك مي كند و مي گويد: ما شككت في نبوه محمد الا في يوم حديبيه! مي تواند امام مومنان و خليفه خاتم پيامبران باشد؟ مگر قران نفرمود كه لا ينال عهدي الظالمين!
14   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:  27 مهر 88 - 00:00:00
با سلام يک پيشنهاد داشتم مي خواستم اگر برايتان ممکن باشد تمامي مباحث به همراه نظرات را در يک فايل زيپ شده براي دانلود قرار دهيد زيرا گرفتن اين متن ها هم زمان زيادي مي برد و هم اينکه امکان دارد تعدادي از آنها به هر علتي نتوان دانلود کرد . از طرفي به علت حجم زياد سايت نمي توان از نرم افزارهاي دانلود سايت استفاده کرد . با تشکر از زحمات شما
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
مطالب مطرح شده در سايت ، حتي به صورت زيپ‌شده نيز حجم بسيار زيادي دارد ؛ به همين سبب تمام سايت به صورت يك dvd آماده شده و از طريق بخش محصولات نرم‌افزاري قابل تهيه مي‌باشد .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
15   نام و نام خانوادگي:  سني     -   تاريخ:  20 اسفند 88 - 00:00:00
سلام دوست عزيز علماي ما هيچ وقت اين ها را فتوا نداده اند شما اينها را از كجا آورده ايد در اون زما اختلافهاي كوچكي وجود داشت نه اينقدر شما مي فرماييد اختلاف هم نبوده يك يا دو حرف جرئي بوده الان من يادم نيست شما حتما يك شيعه هستي كه مي خواهي صحابه هاي پيامبر و اهل سنت را خراب كني كجاي احاديث نوشته كه عمر دختر رسول خدا را كشته همسر شير خدا اين امكان ندارد يا پيامبر (ص) با چنين كسي نزيكي مي كند يا حضرت علي (رض) چنين شخصي را به دامادي قبول مي كند اين امكان ندارد خدا از صحابه هاي خدا راضي است من زياد نمي دونم ولي يك حديثي است يا نميدونم چي بود كه خدا رضايت خود را به صحابه ها گفته بود بخاطر همين به صحابه ها رضى الله عنها مي گويند ولي شما شيعه ها به آنها توهين مي كنيد لطفا جواب منو بدهيد هر چه سريعتر شما بجاي كه به اينها بفهموني داري بدتر مي كني ميدونم كه سني نيستي
16   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:  22 اسفند 88 - 00:00:00
با سلام
برادر عزيز جناب سني اي كه بمانند پرنده زيبا نام "كبك " سر خود را زير برف كرده اي لطفاً " تحقيق كن از كتابهاي علماي خودتان كه سني بودنشان برايتان ثابت شده تا ببيني اختلافات خيلي زياد بوده تا جائي كه اولي دومي را شيطان همراه ناميد و دومي اولي را يك حادثه ناخوش ايد و ناگهاني . اينرا علماي اهل سنت در تعريف اولي و دومي نقل كرده اند .
در ضمن اونهم حديث نيست بلكه ايه قرانيست كه خداوند ميفرمايد " لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا. فتح18.

خداوند از مؤمنان- هنگامى كه در زير آن درخت با تو بيعت كردند- راضى و خشنود شد خدا آنچه را در درون دلهايشان (از ايمان و صداقت) نهفته بود مى‏دانست از اين رو آرامش را بر دلهايشان نازل كرد و پيروزى نزديكى بعنوان پاداش نصيب آن‌ها فرمود.

البته بشرط انكه از اين بيعت خارج نشده باشند . ما هم به انها احترام ميگذاريم و انها را سرور خود ميدانيم بشرط انكه بيعت خود را نقض نكرده باشند .
وليكن اگر بعدها اين بيعت را نقض كرده باشند مطمئن باش نه خدا از انها راضي مي بود نه حضرت رسول ( ص ) و نه ان صحابه اي كه تا اخر عمر گراميشان بر بيعت خود باقي مانده بودند.
نشود خداي ناكرده فردا كه سر از برف بيرون مياوري گرماي جانگاه جهنم بصورتت بخورد .
يا علي
17   نام و نام خانوادگي:  عبدالله     -   تاريخ:  12 ارديبهشت 89 - 00:00:00
سلام عليكم
مگر تهديدِ خاندانِ رسول الله(صلي الله عليه وآله) جُرم اندكي است؟!
اللّهم العن أوّل ظالم ظلم حقّ محمدوآل محمد، و آخر تابع له علي ذلك
18   نام و نام خانوادگي:  هادي     -   تاريخ:  28 ارديبهشت 89 - 09:50:03
اصلن به چه اجازه اي عمر دختر پيامبر ص را تهديد کرد؟
19   نام و نام خانوادگي:  حسين نريماني راد     -   تاريخ:  30 ارديبهشت 89 - 14:42:39
به نام او
سلام

اللّهم العن أوّل ظالم ظلم حقّ محمدوآل محمد، و آخر تابع له علي ذلك

يا علي
20   نام و نام خانوادگي:  كميل(رض)     -   تاريخ:  31 ارديبهشت 89 - 11:06:47
کلامي شريف از امير المومنين : تعجب است که چقدر محبت اين دو(ابوبکر و عمر ) و محبت کساني که امت را از راه خدا بازداشته و ازدينشان برگردانده اند در قلوب اين امت رسوخ کرده است . بخدا قسم اگر اين امت تا روز قيامت بر روي پا بر خاک بايستند و خاکستر بر سر بريزند و به درگاه الهي زاري کنند و تا روز قيامت نفرين کنند کساني را که با جرمي که به امت نمودند انان را گمراه کرده اند و از راه خدا باز داشتند و به سوي اتش کشانيدند و در معرض نارضايتي پرورد گارشان قرار دادند و ايشان را مستحق عذاب خدا کردند . باز هم در لعنت خود مقصرند. --------------- اسرار ال محمد (عليه السلام) ص 363
21   نام و نام خانوادگي:  حسين جعفري     -   تاريخ:  29 بهمن 89 - 13:09:29
به نظر من ابوبکر و عمر اصلا مسلمان نبودند . فقط با درک شرايط و تحولات اجتماعي خود را به اردوي مسلمانان چسباندند تا بعد از منافع آن برخوردار شوند و نتيجه اينکه دين خدا را از مسير خود خارج کردند و باعث ضلالت و گمراهي خيل عظيمي از مسلمانان شدند. همه ي مسلمانان موظفند با مطالعه دقيق در متون ناب اسلامي و توجه خاص به آموزه ها ، گفتار و اعمال حضرت رسول خدا (ص) و به خصوص توجه به واقعه عظيم غدير که طي آن به امر الهي مقام امامت به حضرت علي (ع) محول شد ، چشم خود را بر حقايق ديني باز کنند و به ديني که فقط از پدران به ارث رسيده بسنده نکنند .
22   نام و نام خانوادگي:  ابراهيم تقوا     -   تاريخ:  13 ارديبهشت 90 - 18:56:14
در اواخر مقاله ذکر شده
... افسانه ي اجماع بر بيعت ابوبکر ...
.
براي من سؤال شده که در مذهب اهل بدعت (مشهور به اهل تسنّن) چه چيزي افسانه نيست؟
.
آن زمان کز ضرب دشمن
مرغ روحت پر زد از تن
بهر بي ياري بابا
بر سما شد لاله ي من ...
فاطمه مادرم ...

بود آرزوي من که بينم رخ بابا را
با خنده بوسه اي زنم آن رخ زيبا را

ليک از ظلم عدويم
رفت بر باد آرزويم
مي روم تا شرح غم ها
را به پيغمبر بگويم
فاطمه مادرم ...
.
23   نام و نام خانوادگي:  سيد محمد حسيني     -   تاريخ:  18 خرداد 90 - 16:35:58
جواب نظر
باسلام
جناب--------------سني----------------
براي اينکه ببينيد اختلاف ها جزئي بوده يا نه لطفا روايت 4468 صحيح مسلم را نگاه کنيد.
اگر بنده معتقد باشم که شما دروغگو گنه کار حيله گر و خائن هستيد آيا اين اختلاف اندک است؟
يا الله
24   نام و نام خانوادگي:  امين آغا     -   تاريخ:  19 خرداد 90 - 03:49:34
و بزرگترين معـــــلم كسي است كه به سنـــــي بفهماند خـــــدا بزرگتر از عمـــــر است .
25   نام و نام خانوادگي:  سيد محمد حسيني     -   تاريخ:  23 خرداد 90 - 19:55:31
خدا بزرگتر از عمر هست منها به قول خودشان به اندازه 4انگشت.
البته براي اين حرف دليل محكمي دارند زيرا ليس كمثله شي’.!!!
يا علي
26   نام و نام خانوادگي:  عالم مقدس ملکوت     -   تاريخ:  31 شهريور 90 - 07:25:12
بسم الله الرحمن الرحيم ........ سلام عليکم ......... قضيه فاطميه که در مورد ان اختلاف بسيار در جهان اسلام است حقيقت دارد و نمي توان ان را انکار کرد و متاسفانه جسارت نيز حقيقت دارد ........ اما ......... اين مطلب حقيقت دارد که عمر فقط تهديد کرده و سوزاندن در هرگز اتفاق نيفتاده است بلکه ان را بعدها به اين ماجرا افزون کرده اند .... البته تهديد به خانه وحي باز هم جرم است ولي عين جرم نيست ..... ان چه عقل مي پذيرد اين است که جسارت هايي انجام شد که در حد نقل تواريخ مختلف نبوده است و فرداي همان روز براي عيادت از مقام سيده النسا العالمين سلام الله مشرف شدند .... کمي تامل برانگيز است که طرف به خانه کسي حمله کند و بسوزاند و کارهاي ديگر ان وقت فرداي همان روز به سبب عيادت به خانه وي مشرف شود !!!!!! الله اعلم
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

ابوبكر به صراحت مي‌گويد هجوم برديم و شما مي‌گوييد فقط تهديد بوده است !

بهتر است قبل از سخن گفتن ، نظر خليفه اول را نيز جويا شويد ، تا مبادا به او دروغ نبنديد .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

27   نام و نام خانوادگي:  عالم مقدس ملکوت     -   تاريخ:  04 مهر 90 - 13:50:51
بسم الله الرحمن الرحيم .... عزيزم ابوبكر در اخرين دم حيات او بنا به يك نص تاريخي بر فرض صحت گفته است : كاش سه تا كار را انجام نميدادم و اي كاش سه تا كار را انجام ميدادم .... يكي از سه كاري كه گفت كاش نميكردم گشودن بيت فاطمه بود .... گشودن يك معناي كلي هست يعني به زور بيعت ستاندن و ناراحتي اهل خانه و اختلاف و اين دليلي بر اتش كشيدن و ... نيست .... سند صحيحي در منابع ما در باب سوزاندن در نيست و فقط تهديد وارد است كه اميد است فقط تهديد بوده باشد ....
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

1- در هيچ لغتي نمي‌توانيد بيابيد كه «كشف بيت» به معني به زور بيعت گرفتن است ! بلكه به معني به زور وارد خانه شدن است

2- بر فرض به زور بيعت گرفتن باشد ، علماي شما كه دائم سخن از دموكراسي و اجماع عمومي بر ابوبكر مي‌زنند ! اين معني دموكراسي و اجماع عمومي است ؟!

3- هجوم با سند معتبر در كتب اهل سنت ثابت است ، حال آتش زدن ثابت نشود ، آيا براي شما فرقي مي‌كند ؟

4- شما خود تهديد را قبول كرده‌ايد ، آيا تهديد كردن عمر براي اينكه نشان دهد خليفه دوم بر سرور زنان اهل بهشت ، بي احترامي كرده است كافي نيست ؟! آيا فاطمه پاره تن پيامبر نبود و تهديد ايشان مانند  تهديد رسول خدا (ص) ؟!

به نظر شما حكم تهديد رسول خدا (ص) چيست ؟!

گروه پاسخ به شبهات

 

28   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:  06 آذر 90 - 15:54:10
امام محمد غزالي گفت به هيچ كس حتي يزيد فحش دهيد ولي لعنت بر شاه اسماعيل انشا الله ايمان بياوريد
29   نام و نام خانوادگي:  مصطفي     -   تاريخ:  23 دي 90 - 03:59:15
بر هر كه بود دشمن حيدر لعنت.شماهم انشاا... با غزالي معلوم الحال محشور شويد.
30   نام و نام خانوادگي:  امير     -   تاريخ:  18 فروردين 91 - 01:08:25
بر حرام زاده اي که سيلي زد تا صبح قيامت لعنت
31   نام و نام خانوادگي:  محمود     -   تاريخ:  29 فروردين 91 - 19:44:15
لطفا احترام بي جا به خلفاي غاصب نگذاريد .اين است سرنوشت کساني که احترام بي جا به اين دونفر گذارند.
حتما ببينيد.
http://www.freehostina.com/si0quttce00c/yosofi.3gp.html
32   نام و نام خانوادگي:  Poorya     -   تاريخ:  06 ارديبهشت 91 - 07:12:32
يک سوال جدي؟خدارو شاهد ميگيرم سوالم جديه. آيا شيعه مسلمونه به نظر ما شما مشرک هستيد.
33   نام و نام خانوادگي:  سني سربلند     -   تاريخ:  08 ارديبهشت 91 - 21:56:36
السلام علي من اتبع الهدي :شما بيان داشتيد که نمى‌توان مدلول آن را پذيرفت؛ چرا كه از اخلاق نيك پيامبر بعيد است كه به خاطر يك عمل مستحبى و نه واجب، مردم را تهديد به آتش زدن نمايد. هنگامى كه خداوند چنين تهديدى نكرده است، آيا پيامبر مى‌تواند مردم را فقط به خاطر عدم شركت در نماز جماعت تهديد به آتش زدن نمايد؟ استحباب عمل با تهديد به آتش زدن در تضاد و با اصل شريعت سازگارى ندارد اما غافل از اينکه در کتب روايي خودتان چنين احاديثي با اين موضوع است بنابر مثل معروف من کان بيته من زجاج فلا يرم الحجر احاديث به طريق ذيل مي باشند که در کتاب وسائل الشيعه و تهذيب الاحکام موجود هستند محمد بن الحسن باسناده عن محمد بن علي بن محبوب بهذا الاسناد عن أبي عبد الله عليه السلام قال: هم رسول الله صلى الله عليه وآله باحراق قوم في منازلهم كانوا يصلون في منازلهم ولا يصلون الجماعة، فأتاه رجل أعمى فقال: يا رسول الله أنا ضرير البصر وربما أسمع النداء ولا أجد من يقودني إلى الجماعة والصلاة معك، فقال له النبي صلى الله عليه وآله: شد من منزلك إلى المسجد حبل واحضر الجماعة. (10705) 10 - وباسناده عن الحسين بن سعيد، عن النضر، عن ابن سنان، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: سمعته يقول: إن اناسا كانوا على عهد رسول الله صلى الله عليه وآله أبطأوا عن الصلاة في المسجد، فقال رسول الله صلى الله عليه وآله ليوشك قوم يدعون الصلاة في المسجد أن نأمر بحطب فيوضع على أبوابهم فيوقد عليهم نار فتحرق عليهم بيوتهم. 11
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي
فرقي نمي كند در چه كتابي باشد جواب همان است، در ثاني؛ عمر با شريكش هر كدام يك روز به مسجد مي آمد و ديگري در باغ مي ماند، پس چرا پيامبر او را آتش نزدند؟
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
34   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:  09 ارديبهشت 91 - 23:20:46
با سلام
جناب Poorya يك سوال جدي خدا را شاهد ميكيرم سوالم جداً جديه .
شنيد ميگويند : كافــــــــــر همه را به كيش خـــــــــــود مي پندارد
من كه شنيدم حالا مصداقشو پيدا كردم اونهم توئي و مفتكان وهابي .

لبيك يا علي
35   نام و نام خانوادگي:  حسين     -   تاريخ:  27 شهريور 91 - 19:54:34
ايا عمر مسلمان بود که موجب شهادت دخت رسول خدا شد اياابوبکر مسلمان بود بود به بيببي دو عالم فحش داد وتهمت زد اين ؟؟؟
36   نام و نام خانوادگي:  حسين     -   تاريخ:  27 شهريور 91 - 19:57:07
ايا عمر مسلمان بود که موجب شهادت دخت رسول خدا شد اياابوبکر مسلمان بود بود به بيببي دو عالم فحش داد وتهمت زد اين مشروب خوران امروز بعد از 1400 سال همه فهميدند حتي خود سني ها وشيعه امروز براحتي ميتواند حرف بزند وثابت ميکند
37   نام و نام خانوادگي:  محمد رضا گوزليان     -   تاريخ:  12 ارديبهشت 92 - 01:07:26
ايا لعن به خلفاي سني با اين وضع الان جامعه بااين همه تکنولوژي و فيلم برداري در مجامع مذهبي شيعه درست است?گر درست است اگر اين فيلم را سني ها ببيند چه? خواهشا با سند رسمي از علما يا کتاب هاي معتبر ؟
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛ توهين به مقدسات اهل سنت به گفته مقام معظم رهبري حرام است.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
38   نام و نام خانوادگي:  محمد رضا گوزلZان     -   تاريخ:  24 ارديبهشت 92 - 14:49:06
آZا لعن حرامه پس چرا در زZارت عاشورا گفته شده است پس درسته؟
جواب نظر:
باسلام




   

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما