* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 12 دي 1386 تعداد بازديد: 7269 
آيا علماي شيعه همه روايات اصول كافي را صحيح ميدانند؟
گروه عقائد شيعه  

سؤال كننده : سياوش

توضيح سؤال :

 با سلام  بنده جديدا" كتابي با عنوان غلو را مطالعه كردم كه نوشته مردي به اصطلاح روحاني با نام صالحي نجف آبادي است و او در اين كتاب بعضي احاديث كافي را ضعيف و حتي نادرست مي داند و مرحوم كليني را به اشتباه در مورد اين احاديث متهم مي كند و همچنين در مورد مطلبي كه مي گويند كتاب كافي به امضاي امام عصر (ع) رسيده را هم ايشان تكذيب و دروغ مي دانند . خواهشن كامل و سريع و با ذكر منابع توضيح دهيد . يا علي

پاسخ :

 مرحوم شيخ كليني ؛ اقدم ، اوثق و بلاترديد از ائمه حديث و اعظم المحدثين تاريخ شيعه است .

 نجاشي در شأن او مي‌گويد :

 شيخ أصحابنا في وقته بالري ووجههم ، وكان أوثق الناس في الحديث ، وأثبتهم .

 رجال النجاشي ، النجاشي ، ص 377 .

شيخ طوسي هم در يك كتابش تعبيرش از كليني اين است كه :

 جليل القدر عالم بالاخبار  .

 رجال الطوسي ، الشيخ الطوسي ، ص 439 .

در كتاب ديگرش تعبيرش اين است كه :

 ثقة ، عارف بالاخبار  .

 الفهرست ، الشيخ الطوسي ، ص 210 .

و اما كتاب كافي ، بلاترديد در نزد تمامي علماي شيعه ، متقن‌ترين كتاب حديثي تاريخ شيعه است .

 مرحوم سيد ابن طاووس تصريح مي‌كند :

 شيخ مفيد با آن عظمت و مقام و با آن قرب و منزلت ، تعبيرش در مورد كتاب كافي اين است كه اين كتاب ، از برترين كتاب‌هاي شيعه است كه بيشترين فايده را مي‌توان از آن برد .

 الكافي ، وهو من أجل كتب الشيعة وأكثرها فائدة " .

 ( تصحيح اعتقادات الإمامية ، الشيخ المفيد ، ص 70 ) .

 شهيد اول كه ركن اركان فقه است ، عبارتش اين است كه در مذهب شيعه كتابي به مانند كافي نوشته نشده است .

 ويقول عنه الشهيد كما في إجازته لابن الخازن : كتاب الكافي في الحديث الذي لم يعمل مثله .

  ( شرح اللمعة ، الشهيد الثاني ، ج 1 ، ص 48 ) .

 محقق علي بن عبد العالي محقق ثاني ،‌ باز همين تعبير را در بارۀ كتاب كافي دارد .

 وقال المحقق علي بن عبد العالي الكركي في إجازته للقاضي صفي الدين عيسى : " الكتاب الكبير في الحديث ، المسمي بالكافي ، الذي لم يعمل مثله . . . وقد جمع هذا الكتاب من الأحاديث الشرعية ، والأسرار الدينية ، مالا يوجد في غيره" .

 ( الكافي ، الشيخ الكليني ، ج 1 ، ص المقدمة 27 ) .

 اما با همۀ اين توضيحات ، هيچ يك از علماي شيعه تا كنون ادعا نكرده‌اند كه تمام روايات كافي ، صحيح السند و قطعاً صادر از معصوم است ؛ زيرا هر چند مرحوم كليني مقام ارجمندي داشته و برترين محدث تاريخ شيعه است ؛ اما معصوم از خطا و اشتباه نبوده است . و نداشتن اين ويژگي باعث شده است كه تعدادي از روايات كتاب شريف از نظر سندي تمام نباشد . و اين امري است طبيعي و مطابق با عقل و برهان .

 و خود مرحوم شيخ كليني هم مدعي نيست كه تمامي رواياتي كه در كافي جمع كرده است ، صحيح است .

 اما اين كه اين كتاب را امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف ديده و تأييد كرده باشد ؛ چنانچه مشهور شده است كه امام زمان عليه السلام در بارۀ كتاب كافي فرموده باشند :

 الكافي كاف لشيعتنا

 هيچ سند و مدرك معتبري ندارد .

 مرحوم ميرزاي نوري رضوان الله تعالي عليه در اين باره مي‌فرمايد :

 وانه قال عنه : ( ان هذا كاف لشيعتنا ) فبين انه لا أصل له ولا أثر في مؤلفات أصحابنا ، ولم تأت به رواية قط لا صحيحة ولا ضعيفة .

 خاتمة المستدرك - الميرزا النوري - ج 1 - ص مقدمة التحقيق 39

 اين گفته‌اند كه امام فرموه باشد : «ان هذا كاف لشيعتنا» اصل و اساسي ندارد و اثري از اين روايت در كتاب‌هاي علماي شيعه ديده نمي‌شود . و نيز هيچ روايتي ، نه صحيح و نه ضعيف در اين باره وارد  نشده است ... .

 واضح است كه اگر چنين روايتي از امام زمان صادر شده بود ، بعد از آن ديگر علماي شيعه حق نوشتن كتاب را نداشتند ؛ چون اين جمله ، تمامي كتاب‌هاي بعد را باطل اعلام مي‌كند ؛ از اين رو وقتي علماي سلف ؛ مثل شيخ صدوق كه تقريباً همزمان با كليني بوده و نيز شيخ مفيد ، شيخ طوسي و ... به اين نقل اعتماد نكرده و كتاب‌هاي فراواني نوشته‌اند ، ما چگونه مي‌توانيم به اين جمله اعتماد كنيم .

 بقيه علماي شيعه نيز از اين مطلب به صورت مفصل جواب داده‌اند كه فكر مي‌كنم همين اندازه كافي باشد .

 موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  Abdullah     -   تاريخ:  18 اسفند 86 - 00:00:00
Assalomu alaykum. Oyo kulayni dar kitobi khud Quronro muharaf guftaast?????
جواب نظر:
دوست عزيز ! مرحوم كليني همانند بقيه علماي شيعه ، قائل به عدم تحريف قرآن است ، اگر روايتي در اين كتاب آمده كه بوي تحريف از آن مي‌آيد ، دليل بر اين نمي شود كه خود وي نيز قائل به تحريف قرآن باشد .
ما به اين پرسش پيش از اين به صورت مفصل پاسخ داده‌ايم :
http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=771

موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)
2   نام و نام خانوادگي:  علي احمد     -   تاريخ:  05 فروردين 88 - 00:00:00
باسلام بهتربودمنظورتان رااز " برخي ازروايات معدودوانگشت شمارآن كتاب شريف .. " رادقيقتربيان مينموديد. اين كتاب شريف كافي مشتمل بر 15199 يابقولي ديگر15176 حديث است, علامه محمدباقرمجلسي كه به اعتقادعلما, استادفن حديث وازبزرگان رجال شناس جهان شيعه ميباشد دركتاب خودش كه بنام " مرات العقول في شرح اخبارآل الرسول " نوشته كه درشرح احاديث همين كتاب كافي ميباشد جالب است كه حدود 9000 حديث ازاحاديث منقول دركافي را صحيح نميداندمثلا درجلداول اين كتاب كه درآن تقريبا 1440حديث ذكرشده است جناب مجلسي فقط حدود266 راصحيح ميدانندو جالبتراينكه درمجموع كتاب شريف كافي تعداداحاديثي كه ازرسول اكرم صل الله عليه نقل شده بسياربسيار كم وناچيزميباشدمثلادرجلداول اين كتاب اعم ازصحيح ياناصحيح فقط 65 حديث ازپيامبراكرم(ص)ذكرشده است.و ..... البته باتوجه به دفاع جانانه شماازاين كتاب شريف به شرحي كه درمقاله بيان نموده ايد بعيداست كه اين قبيل مطالب روشنگررابتوانيددرسايت خوددرج نمائيد.
جواب نظر:
با سلام
جناب آقاي علي احمد ، يا سيد سجاد ،‌ يا .... (بهتر است ساير نام هاي شما را ننويسيم تا بتوانيد با آنها به صورت سابق با ما به بحث بپردازيد)
جداي از اينكه آمار شما اشتباه است ، نتيجه گيري شما نيز اشتباه است ؛ يعني حتي اگر آمار شما صحيح بود ، باز اين نتيجه گيري اشتباه بود ؛  زيرا :
1- بهتر بود به اين آمار ، آمار روايات حسن و موثق را نيز كه در نظر شيعه حجت است اضافه مي كرديد ؛ كه طبيعتا بيشتر روايات اصول كافي چنين خواهد بود . (همانطور كه اهل سنت روايات حسن و نيز روايات رافضي ثقه را حجت مي دانند)
2- مرحوم كليني در كتاب شريف كافي ، عموما در ابتداي هر باب ، بهترين روايت را با صحيح ترين سند ذكر كرده است و سپس در ادامه رواياتي را كه صلاحيت براي شهادت براي اين روايت و يا تفسير آن دارند ذكر كرده است ، همان روشي كه بخاري بزرگترين محدث اهل سنت در صحيح خويش به كار برده است ، و در ابتداي هر باب (البته به ادعاي اهل سنت) روايات صحيح را ذكر كرده است و اگر در ادامه باب روايات ضعيف ذكر شود ، ضرري به روايت اصلي و صحت كتاب نمي زند .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
3   نام و نام خانوادگي:  علي احمد     -   تاريخ:  08 فروردين 88 - 00:00:00
باسلام اين كشف واكتشاف بسيارمهم شماراتبريك ميگويم... ولي ظاهرابنظرميرسدتلاش شمابيهوده بوده است. سوال: اياعلماي شيعه همه روابات اصول كافي راصحيح ميدانند؟ جواب شما:بشرح متن فوق :...برخي ازروايات انگشت شمارآن كتاب شريف راازنظرسندي تمام نباشد... بحث راجع به صحيح بودن واحاديث صحيح روايات كتاب شريف كافي است نه راجع به احاديث حسن وموثق و... شما ميگوئيد تعدادي انگشت شمارومعدودي ازروايات ازنظرسندي تمام نباشد آيا حسن بودن يا موثق بودن حديث جزوبحث سندي روايات نيست؟ باتوجه به اعتراف شما آياتقليدازشيوه بخاري سنديت براي شماداشته وافتخاري براي شماست؟ لطفابادادن آماردرست آمارداده شده رااصلاح كنيد. موفق باشيد
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
شما ادعا كرديد كه بيشتر روايات اصول كافي از جهت سندي صحيح نيست و اين ضعف مرحوم كليني را مي رساند !!! در پاسخ به شما آورديم كه روايات حسن و موثق كه براي شيعه حجت است ، بنا بر اين مرحوم كليني مجموعه بزرگي از روايات حجت براي شيعه را جمع آوري كرده است ، كه شما از اين نكته غافل بوده ايد ،و بنا بر اين ‌استدلال شما بر ضد مرحوم كليني غلط است . آيا در اين مورد شكي وجود دارد ؟
اما در مورد تقليد از بخاري !!! ما ادعا نكرده ايم كه اين كار تقليد از بخاري است ، بلكه گفته ايم همان روش بخاري است و اگر شما مي خواهيد به اين روش اشكال بگيريد ، بايد به بخاري نيز اشكال بگيريد ؛ اين سخن ما چه ربطي به افتخار شيعه به روش بخاري دارد ؟ بهتر است به جاي بهانه گيري .
اما در مورد اشتباه در عدد ، اولين اشتباه شما در عدد كلي روايات اصول كافي است 16199 روايت است و شما در همين آماري كه ذكر كرده ايد ، اين عدد را 15199 بيان كرده ايد !!!
ساير عدد هاي شما نيز اشكالات فراوان دارد .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
4   نام و نام خانوادگي:  علي احمد     -   تاريخ:  09 فروردين 88 - 00:00:00
باسلام برخلاف تصوربه هيچوجه درصدد بحث باشمانيستيم زيرادرحدواندازه متخصصاني مثل شماوبخصوص حضرت ايت الله قزويني نبوده ونمي باشيم فقط جهت تنويرافكارخود ازنظرات شما استفاده ميكنيم.وهرگزدرصددطرح ادعائي ازجمله ضعف مرحوم كليني نميباشيم.بلكه فقط نظرمرحوم علامه محمدباقرمجلسي راازكتاب مرات العقول.. بيان كرديم. صرف نظرازتعداداحاديث كتاب شريف كافي كه اصلاموضوع سوال نميباشد لطفافقط تعداد احاديث صحيح اين كتاب شريف رابيان نمائيددرضمن اگرهمچنانكه درمتن مقاله مطرح نموده ايدتعداداحاديث غيرصحيح معدودوانگشت شمار ميباشندمتن همگي آنهارادرجواب ذكرفرمائيد. موفق باشيد
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
به خاطر باز بودن باب اجتهاد در نظر شيعه ، علما در مورد تعداد روايات صحيح كتاب اصول كافي با يكديگر اختلاف دارند . بنا بر اين نمي توان عدد دقيقي بيان كرد ؛ در مورد تعبير انگشت شمار نيز مسامحه در تعبير است كه به خاطر تذكر به جاي شما آن را تصحيح مي كنيم
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
5   نام و نام خانوادگي:  علي احمد     -   تاريخ:  10 فروردين 88 - 00:00:00
باسلام خداوندمتعال قرآن مجيدراميزان قرارداده تاحق وباطل راازيكديگرجداسازند پس بهترنيست ميزان حق وباطل را قران كريم قراردهيم نه صدق وكذب روات احاديث؟ همچنانكه رسول خداصل الله عليه واله وسلم ميفرمايد:"فماوافق كتاب الله فخذوه وماخالف متاب الله فدعوه". ياامام صادق(ع)ميفرمايد" فمالم يوافق من الحديث القران فهو زخرف". و" لاتصدق علينا الاماوافق كتاب الله وسنه نبيه". و " من خالف كتاب الله وسنه نبيخ فقدكفر". تاجائيكه حضرت صادق فرمايد" ان الغلات شرمن اليهودوالنصاري والمشركين". خداوندمارامصداق اين آيه شريفه قراردهد: " فبشرعبادالذين يستمعون القول فيتبعون احسنه". موفق باشيد
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
همين رواياتي كه شما از رسول گرامي اسلام (ص) و امام صادق (ع) نقل كرديد ، آيا به راستي از ايشان نقل شده است ؟ شايد روايت اين روايات دروغ گفته باشند ؛ و در صورتي كه ميزان تنها كتاب خدا باشد ، پس همين دو روايت نيز به درد نمي خورد حتي اگر سندش صحيح باشد !!!
اصل اشكال استدلال شما در اين است كه خداوند متعال در قرآن فرموده است «ما آتاكم الرسول فخذوه ومانهاكم عنه فانتهوا» و براي فهميدن اوامر و نواهي رسول گرامي اسلام (ص) نمي توان به قول هر دروغگويي اعتماد كرد ؛ بايد راستگو سخنان حضرت را براي ما نقل كند و به همين سبب نياز به علم رجال داريم تا صدق و كذب روات حديث براي ما مشخص شود .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
6   نام و نام خانوادگي:  علي احمد     -   تاريخ:  11 فروردين 88 - 00:00:00
باسلام اين احاديث دردرجه اول بدليل داشتن توافق باقران كريم موردقبول ميباشدكه ميفرمايد:"ذالك الكتاب لاريب فيه هدي للمتقين"بقره آيه2 وشهررمضان الذي انزل فيه القران هدي للناس وبينات من الهدي والفرقان" بقره185 "هذابيان للناس وهدي وموعظه للمتقين".آل عمران38 " لقدارسلنا رسلنابالبينات وانزلنامعهم الكتاب والميزان..".حديد25 "الله الذي انزل الكتاب بالحق والميزان ومايدريك لعل الساعه قريب".و.. واگرداراي سندصحيح هم باشندكه چه بهتر. وبرهمين اساس اين حديث ازهمين كتاب شريف كافي راصادق ميدانيم كه ازقول رسول اكرم(ص)نقل ميكند:" فاذاالتبست عليكم الفتن كقطع الليل المظلم فعليكم بالقرآن فانه شافع ...".چون باآيات مذكوروآيه 120سوره مباركه بقره مطابقت دارد.وامامثلااين حديث:"وعنه عن احمدبن محمد عن ابن فضال عن الحسن بن الجهم قال: قلت لابي الحسن عليه السلام:ان عندناقومالهم محبت وليست لهم تلك العزيمه يقولون بهذالقول؟فقال:ليس اولئك ممن عاتب الله انماقال الله:فاعتبرويااولي الابصار". كافي ج 1 حديث 5 راصادق نميدانيم زيراباقران موافقت ومطابقت نداردكه ميفرمايد: "فلنسئلن الذين ارسل اليهم ولنسئلن المرسلين".اعراف آيه6 و:" قل ان كنتم تحبون الله فاتبعوني يحببكم الله ويغفرلكم ذنوبكم والله غفوررحيم".آل عمران31 واين عدم موافقت باقران وسنت رسول ظاهرصل الله عليه واله وسلم ورسول باطني(عقل ومنطق) بسيارمهمترازبررسي روات حديث است مثلابگوئيم بنظرنجاشي راوي اين حديث ابوجعفرمحمدبن يحيي عطارقمي راوي ازضعفاومراسيل ميباشدوراوي بعدي احمدبن محمد مجهول الاحوال است كه حتي ازابن فضال واقفي نيزاحايثي روايت كرده است و... اگرچنانكه موافق باشيداحاديث اين كتاب شريف راباكمك همديگربررسي نمائيم تااين بقول شما "تعدادي" دقيقترمعلوم شود.
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
هيچ كس منكر اين مطلب نيست كه بايد در بررسي روايت ،‌ عدم مخالفت مضمون آن با كتاب و عقل و سنت قطعيه ثابت شود ؛ اما طبق نصقرآن كريم ، بسياري از موارد است كه حكم جزيي آن تنها در لسان رسول خدا (ص) آمده است ؛ آيا اين موارد را مي توان تنها با عدم مخالفت با كتاب و عقل به دست آورد ؟
يا بايد صحت سند آن نيز بررسي شود ؛ خداوند متعال خود در قرآن دستور داده است كه در مورد اخبار شخص دروغگو ، بررسي شود و همينطور مورد قبول واقع نشود ، به همين جهت بايد اشخاص فاسق از غير فاسق تشخيص داده شوند تا به اين دستور خداوند در قرآن عمل كنيم.
اما در مورد دعوت براي بررسي روايات !!! براي اين كار بايد به حد اجتهاد رسيده باشيد ، تا با مباني صحيح ، اين كار را انجام دهيد. و قبل از آن دچار همين اشتباهات خواهيد شد . به عنوان مثال در مورد همين روايت ، شما به خاطر غفلت از چند نكته ادعا كرده ايد كه چون اين روايت موافق با قرآن نيست پس باطل است !!!
1- در روايت آمده است آنچه مخالف قرآن بود باطل است ، و نه آنچه موافق نيست ؛ چه بسا روايتي كه از آيات قرآن موافق يا مخالف نداشته باشد يا هر دو در مورد آن صادق باشد !!! و صرف عدم موافقت دليل بر بطلان نيست .
2- در خود روايات ، مطلق و مقيد و عام و خاص وجود دارد و چه بسيار روايات كه مضمون آنها با مضمون روايات ديگر مشخص مي شود ؛ از كجا معلوم كه روايتي كه شما ادعاي مخالفت آن با قران را داريد از اين قبيل نيست ؟
3- آيا بحث تبري از افرادي خاص ، بدون دانستن اعمال آنها ، و تشخيص حقيقت باطن آنها ، از مطالبي است كه حجت باطن آن را درك مي كند !!! چگونه ادعا مي كنيد كه اين روايت مخالف با آياتي است كه مي گويد خداوند از انسان آنچه را عقل او بدان رسيده است ، حساب مي كشد؟ با اينكه عقل بدون هيچ پيش زمينه اي در اين زمينه نمي تواند وارد شود !!!
به همين جهت توصيه مي كنيم ، بدون رسيدن به مرتبه اجتهاد و آشنايي كامل با قواعد بررسي روايات ، از وارد شدن در اين زمينه پرهيز كنيد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
7   نام و نام خانوادگي:  علي احمد     -   تاريخ:  12 فروردين 88 - 00:00:00
باسلام لطفابه صراحت بيان فرمائيدكه آياشما خودتان را واجدشرايط لازم براي واردشدن دراين زمينه ميدانيد؟ موفق باشيد
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
اگر مقصود شما گروه پاسخ به شبهات است ، خير ؛ و اگر مقصود شما جناب دكتر قزويني است ، ايشان چند سالي است كه درس خارج فقه مقارن داشته و در اين زمينه فعاليت دارند ؛ اما آنچه مشخص است ، عدم صلاحيت علمي غير مجتهدين در اين زمينه است .
موفق باشيد.
گروه پاسخ به شبهات
8   نام و نام خانوادگي:  طه     -   تاريخ:  09 مرداد 90 - 04:09:22
آقاي علي احمد ؟ لطفا ببند دهان بي جهت باز مانده را و از اين همه جواب قانع كننده خجل باش و رو سياه
9   نام و نام خانوادگي:  حسن م     -   تاريخ:  04 بهمن 92 - 11:40:30
با سلام. در سايت ويکيپديا در مقاله اي با عنوان (اصول کافي) نظرات علماي بزرگ شيعه را در صحت اين کتاب شريف نقل کرده و گفته طبق نظر علماي بزرگ شيعيان تمام روايات اصول/فروع و روضه کافي صحيح بوده وناقشه در کافي را کار عاجزان ميداند. لطفا به اين مطالب کامل و جامع پاسخ دهيد:اعتبار کافي:شيخ کليني در پاسخ کسي که از او درخواست نوشتن کتاب جامعي نموده‌است، مي‌گويد: «در کافي تمام آنچه متعلم در فنون علم دين، به آن نياز دارد و قصد عمل به اخبار درست و سنن صحيح دارد، جمع شده‌است».
شيخ حر عاملي اين سخن کليني را بياني صريح در شهادت به صحت احاديث کافي - البته به اصطلاح قدما مي‌داند. (صحيح به اصطلاح قدما به معني قطعيت صدور از معصوم با قرائن قطعي يا تواتر يا شهرت صحت اصول ومنابع اصلي است.)
شيخ مفيد که از معاصران کليني به‌شمار مي‌رود، درباره کتاب کافي مي‌نويسد: کتاب کافي از برترين کتاب‌هاي شيعه و پرفايده‌ترين آنهاست.[۳]
شهيد اول، محمّد بن مکّي، در اجازه خود به ابن خازن، ضمن شمردن کتب حديثي شيعه مي‌نويسد: همانند کتاب کافي، در حديث شيعه نوشته نشده‌است.[۴]
شهيد ثاني در اجازه خود به شيخ ابراهيم ميسي، کافي را به همراه سه کتاب: من لايحضره الفقيه، تهذيب الاحکام و استبصار، از پايه‌هاي ايمان و ستون‌هاي اسلام مي‌شمارد.[۵]
علامه محمدتقي مجلسي مي‌گويد: همانند کافي در ميان مسلمانان نگاشته نشده‌است.[۶]
علامه محمدباقر مجلسي در کتاب مرآة العقول، شرح مبسوط وي بر کتاب کافي، مي‌نويسد: کتاب کافي از تمام کتب اصول، مضبوط­تر و جامع‌تر است و بهترين و بزرگ‌ترين تأليف فرقه ناجيه (شيعه اماميه) است.[۷]
آيت‌الله خويي در کتاب معجم رجال حديث، از قول استادش مرحوم آيت‌الله نائيني، مناقشه در اسناد روايات کافي را حرفه و ترفند عاجزان وناتوانان خوانده‌است.[۸]
آيت‌الله سيد محسن حکيم در مستمسک عروة الوثقي، کافي را يکي از کتب اربعه مي‌داند که محور عمل شيعه مي‌باشد.[۹]
شيخ عباس قمي، کليني را مطمئن ترين محدث مي داند.[۱۰از علمايان شيعه مانند مجلسي اول و "سيد نعمت الله جزايري" گفته اند: کتاب کافي به محضر امام زمان رسيده و مورد تحسين او قرار گرفته و درباره ي کافي گفته است:الکافي کاف لشيعتنا: کافي براي شيعيان ما کفايت مي کند
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
هيچ يک از علماي شيعه معتقد به صحت تک تک روايات کافي نيست و اگر واقعا چنين بود چرا همين علماء امثال علامه مجلسي به بررسي سند کافي پرداخته و روايات فراواني را تضعيف کرده است
اين نکته را بايد مدّ نظر داشت که مجرد نقل روايت از ضعيف، با اتقان کتاب منافات ندارد. کتاب بحارالانوار، بي‌ترديد کتابي است که نظير آن در شيعه نگاشته نشده، ولي آيا معناي اين سخن، اين است که همه روايات آن معتبر است؟ کليني اسناد احاديث را ذکر کرده، تا هر کس بخواهد از طريق بررسي آنها، صحت و سقم روايات را به دست آورد.
در خصوص بررسي اقوال علماء در خصوص اصل کافي، مقاله به اين نام «لزوم ارزيابي سندي احاديث کافي»در سايت راسخون  موجود است جهت اطلاع به آنجا رجوع کنيد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
 
10   نام و نام خانوادگي:  مسلم     -   تاريخ:  18 بهمن 92 - 11:29:03
با درود خدمت علي احمد شيعه واقعي علي ع *** باز بودن يا بسته بودن اجتهاد اراجيفي بيش نيست احاديث ضعيف را نام ببريد چون بعدش کاردادم با شما اگر جرات داريد
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛ جواب همان است كه در نظرات قبلي بيان شد، اجتهاد هم يك عمل عقلي و شرعي مورد قبول شيعه و اهل سنت مي باشد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
11   نام و نام خانوادگي:  محسن قيوميان     -   تاريخ:  23 بهمن 92 - 14:14:16
با سلام و عرض احترام
اين جانب مطالعاتي در علم حديث و کتب حديثي شيعيان و همچنين اهل تسنن داشته ام و نکات زير را برداشت کرده ام:
1) اگر کتاب الکافي را در کنار کتاب صحيح بخاري قرار بدهيم و منصفانه نگاه کنيم مي بينيم که کتاب صحيح بخاري داراي اشکالات به مراتب بيشتر و عميق تري نسبت به کتاب الکافي مي باشد.ترديد نکنيد هر ايرادي که به الکافي گرفتيد بدتر و زشت تر از اون در صحيح بخاري فراوان پيدا مي شود.
2) با احترام به علماي رجالي شيعه ،نظرات آن ها با شرايط و امکانات زمان آن ها و سطح فکري جامعه آن ها قابل توجيه هست.هيچ کدام از آن ها معصوم نيستند.
3) ابوبکر قبل از مرگش وصيت کرد.عمر بن خطاب قبل از مرگش وصيت کرد.علي بن ابي طالب قبل از شهادتشون وصيت کردند.
هر آدم عاقل و بالغي که متوجه مرگ خودش بشود وصيت مي کند.چطور ممکن هستش پيامبرمان وصيت نکرده باشند و وصي خود را تعيين نکرده باشند؟
4) چرا فاطمه زهرا پاره ي تن پيامبر، مخفيانه دفن شدند؟ چرا وصيت کردند که ابوبکر و عمر در تشييع جنازه شون شرکت نکنند؟ چرا علي بن ابي طالب همسرش فاطمه زهرا را مخفيانه دفن کردند؟چرا فاطمه زهرا از ابوبکر و عمر بيزاري و برائت جستند؟
5) آيا پيامبرمان در آخرين سال عمرشان ، بعد از آخرين حج شان ، در واقعه غدير خم، آن همه نفر را جمع کردند که فقط بگويند " هر کس من دوست او هستم اين علي دوست او هست! "؟ چرا راويان حديث جوامع اهل سنت،ساير صحبت هاي پيامبر را ذکر نکرده اند؟ تاريخ طبري که حتي از الاغ و بز پيامبر صحبت کرده و موي بز پيامبر را توصيف کرده از کنار واقعه بزرگ و مهم غدير خم براحتي عبور کرده و چيزي نگفته.بخاطر چي؟
اين که چند تا اشکال به کتاب الکافي مي گيريد دليلي بر ضعف شيعه نمي باشد.
محسن قيوميان
محقق زيست شناسي سلول هاي بنيادي و سرطاني
دانشگاه فردوسي مشهد و علوم پزشکي مشهد
12   نام و نام خانوادگي:  ايمان     -   تاريخ:  24 فروردين 93 - 04:08:04
سلام.
شيعياني که تفکر جماعت عمريه دارن لطفا يک حديث از کتاب شريف کافي بياوريد که صحت فقهي. تاريخي. يا اعتقادي نداشته باشد؟
اما خود جماعت منحرف از حق:
شماها سوادتون اندازه مقدمه مترجمان اين کتاب شريف هم نيست. حالا اومديد اشکال به کتاب و اعتبار کتاب ميگيريد.
جماعت عمريه اول برن صحاح سته با اون همه افتضاحات و شرکيات خلفاشون رو جمع کنن بعد اگه عمرشون کفاف داد شروع کنن به شيعه ايراد بگيرند.
@@@@@@@@@@@@@@@@@ اينم هديه کوچيک من به شما @@@@@@@@@@@@@@@@@
((((قال عمر:ما بقي في شيء من امر الجاهلية الا اني لست ابالي الي اي الناس نکحت وايهم انکحت الطبقات الکبري ج3 ص 269)))))
13   نام و نام خانوادگي:  سيد     -   تاريخ:  30 خرداد 93 - 01:57:10
سلام عليکم ممنون ميشم جواب رو بفرماييد : اين مطالب در يکي از سايتهاي مخالفين بود .. ايا صحت داره ؟ و اگر داره جواب چيست ؟

***آيا ميدانيد چرا شيعه صحيح را براول کتب حديثي خود نمي گذارد***؟
مثلا صحيح الکليني
درپاسخ به اين سوال بايد گفت که اولا اين اهل سنت بودن که به شيعه ياد دادن علم حديث چيه:
***حر عاملي ميگه***
كتاب وسائل الشيعة للحر العاملي (1104 هـ) الجزء30 صفحة259
www.yasoob.com/books/htm1/m012/10/no1068.html
الثاني عشر : أن طريقة المتقدمين مباينة لطريقة العامة والاصطلاح الجديد موافق لاعتقاد العامة واصطلاحهم بل هو مأخوذ من كتبهم كما هو ظاهر بالتتبع وكما يفهم من كلام الشيخ حسن وغيره وقد أمرنا الأئمة ع باجتناب طريقة العامة وقد تقدم بعض ما يدل على ذلك في القضاء في أحاديث ترجيح الحديثين المختلفين وغيرها
پس به گفته عاملي علم حديث رو از سني ها گرفتن
***تناقضات در تمام روايات شيعه(نيست روايتي مگر در مقابلش روايتي يافت مي شود)***
طوسي علت گير دادن عامه به شيعه رو اينطور ميگه:
تهذيب الأحكام للطوسي (460 هـ) الجزء1 صفحة2
www.yasoob.com/books/htm1/m012/10/no1015.html
الحمد لله ولي الحمد ومستحقه وصلواته على خيرته من خلقه محمد وآله وسلم تسليما ذاكرني بعض الأصدقاء أيده الله ممن أوجب حقه (علينا) بأحاديث أصحابنا أيدهم الله ورحم السلف منهم وما وقع فيها من الاختلاف والتباين والمنافاة والتضاد حتى لا يكاد يتفق خبر إلا وبإزائه ما يضاده ولا يسلم حديث إلا وفي مقابلته ما ينافيه حتى جعل مخالفونا ذلك من أعظم الطعون على مذهبنا وتطرقوا بذلك إلى إبطال معتقدنا
ابوالفضل بابليان درتاييد گفته طوسي ميگه:
رسائل في دراية الحديث لأبو الفضل حافظيان البابلي الجزء2 صحفة226

وأما الشيخ ؛ فلم يصرح بصحة الأحاديث وإنما ادعى الإجماع على جواز العمل بها - بناءا على ما ادعاه واختاره - وناهيك ما في الإجماع الذي يدعيه من القصور - كما هو غير خفي على من تتبع ذلك - حتى إنه ليدعي الإجماع في مسألة ويدعي إجماعا آخر - على خلافه - فيها وهو كثير ومن هذا طريقه في دعوى الإجماع ؛ كيف يتم الاعتماد عليه والوثوق بنقله ؟ ! على أنه صرح في كتابه الكبير بكثرة الأخبار واختلافها والتباسها حيث قال : إنه لا يكاد يتفق خبر إلا وبإزائه ما يضاده ولا يسلم حديث إلا وفي مقابلته ما ينافيه حتى جعل مخالفونا ذلك من أعظم الطعون على مذهبنا
خوب تا حالا دو موضوع بررسي شد:
1.شيعه علم حديث رو از اهل سنت گرفته و به اون مديونه
2.تمام روايات شيعه در تناقض هستن
****اما مبحث اصلي و اساسي****
آيا در نزد شيعه روايتي صحيح از پيامبر وجود دارد؟
آيا احاديث جعفرصادق رضي الله عنه احاديث پيامبرصلي الله عليه و سلم هستند؟
جواب شيعه:
الكافي للكليني (329 هـ) ج1 ص53 باب رواية الكتب والحديث وفضل الكتابة والتمسك بالكتب
www.al-shia.org/html/ara/books/lib-hadis/al-kafi-1/03.htm#001
14 - علي بن محمد عن سهل بن زياد عن أحمد بن محمد عن عمر بن عبد العزيز عن هشام بن سالم وحماد بن عثمان وغيره قالوا: سمعنا أبا عبد الله ع يقول: حديثي حديث أبي وحديث أبي حديث جدي وحديث جدي حديث الحسين وحديث الحسين حديث الحسن وحديث الحسن حديث أمير المؤمنين عليه السلام وحديث أمير المؤمنين حديث رسول الله صلى الله عليه وآله وحديث رسول الله قول الله عز وجل
جواب ما:
اين حديث ضعيف است بخاطر وجود شخصي بنام سهل بن زياد
مجلسي ميگه:
مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول ج1ص182: (الحديث الرابع عشر): ضعيف على المشهور.
جرح سهل
المفيد من معجم رجال الحديث : محمد الجواهري : ص273 :5630: سهل بن زياد : أبو سعيد الآدمي ، الرازي ، روى في كامل الزيارات وتفسير القمي ضعيف جزما أو لم تثبت وثاقته روى 2304 رواية
رجال بن الغضائري : ص66 :65: سهل بن زياد : أبو سعيد الأدمى الرازي كان ضعيفا جدا
الفهرست : الطوسى: ص142 :339: سهل بن زياد : الأدمى الرازي يكنى أبا سعيد ضعيفا
رجال النجاشي : ص185 :490: سهل بن زياد : أبو سعيد الأدمي الرازي كان ضعيف في الحديث، غير معتمد عليه
پس معلوم شد که هيچ سندي وجود نداره و اين قوي ترين سند براي اتصال روايات جعفر صادق به پيامبر بود که اونم ضعيفه زيرا پيامبر درسال11ه.ق وفات کردن و جعفر صادق درسال80ه.ق بدنيا اومده پس چطور از69سال پيش روايت ميکنه؟؟؟؟
****ضعيف بودن قوي ترين سند در نزد شيعه****
علي بن إبراهيم عن أبيه (إبراهيم بن هاشم) عن ابن أبي عمير عن هشام بن سالم عن زرارة عن الصادق.
ابراهيم بن هاشم يک شخص مجهول هست و هيچ يک از علماي رجال متقدمين شيعه اونو ذکر نکرده
پس اين از قوي ترين سند واي به حال ديگه
****اعتراف حر عاملي به ضعف تمام روايات****
وسائل الشيعة الجزء30 صفحة260 "واللوازم باطلة وكذا الملزوم بل يستلزم ضعف الأحاديث كلها عند التحقيق لأن الصحيح عندهم: (ما رواه العدل الإمامي الضابط في جميع الطبقات)" و يقول في موضوع آخر في نفس الصفحة " وأصحاب الاصطلاح الجديد قد اشترطوا - في الراوي - العدالة فيلزم من ذلك ضعف جميع أحاديثنا لعدم العلم بعدالة أحد منهم إلا نادرا"
اما چرا راويان رو توثيق ميکنن؟؟؟
وسائل الشيعة (آل البيت) للحر العاملي (1104 هـ) الجزء30 صفحة258 الفائدة التاسعة
www.yasoob.com/books/htm1/m012/10/no1068.html
العاشر : أنا كثيرا ما نقطع - في حق كثير من الرواة - : أنهم لم يرضوا بالافتراء في رواية الحديث . والذي لم يعلم ذلك منه يعلم أنه طريق إلى رواية أصل الثقة الذي نقل الحديث منه والفائدة في ذكره مجرد التبرك باتصال سلسلة المخاطبة اللسانية ودفع تعيير العامة الشيعة بأن أحاديثهم غير معنعنة بل منقولة من أصول قدمائهم !
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي
1. اصطلاحات رجالي شيعه گرچه در برخي موارد هم نام هستند ولي در معني بايکديگر فرق دارند و اين براي هر کسي که به کتب رجالي مراجعه نمايد مشعهود و معلوم است مثلاً روايت صحيح نزد ما با صحيح نزد اهل سنت فرق دارد همچنين حسن و... يا حتي در برخي موارد اصطلاحات، معاني ضد هم دارد مانند لفظ «مرفوع» که نزد شيعه به روايتي که در آن لفظ «رُفِعَ» بکار رفته و انقطاع دارد اطلاق مي شود که در نتيجه روايت ضعيف خواهد بود اما نزد اهل سنت روايتي که متصل است و به رسول الله صلي الله عليه و آله مي رسد اطلاق مي شود که در نتيجه نشانه ي علو روايت خواهد بود.
اين جمله که وي از شيخ حر عاملي نقل نموده است در مورد اخذ برخي اصطلاحات است نه اينکه کل علم از اهل سنت گرفته شده باشد بلکه در همان اصطلاحات هم چنانکه بيان شد فقط اصل اصطلاح ممکن است از ايشان گرفته شده باشد اما در معني هيچ اتحادي نيست.
2. اما در مورد روايات متعارض، شکي در وجود آنها نيست اما اين مساله به شيعه اختصاص ندارد. برخي از علماي اهل سنت در اين مورد کتاب نوشته و اين اختلافات را جمع کرده اند مانند کتاب «بداية المجتهد ونهاية المقتصد» ابن رشد و... اما اينطور نيست که اين روايات مشکل عمده اي براي علما ايجاد کند بلکه قرائن و دلايل براي تفکيک روايات ساختگي مانند عمل علما و سيره متشرعه و تطابق با قرآن و رعايت حال تقيه و بررسي سندي و تطابق با مسلمات عقيدتي و ... وجود دارد که علما و مجتهدين در اين مورد متخصص اند و قدرت تفکيک روايت واقعي از ساختگي را دارند و سالها در علوم مختلف براي رسيدن به اين تخصص تحصيل و تدريس کرده اند.
3. اما سهل بن زياد، موثق و مورد اعتماد است چنانکه در کتب رجالي در مورد ايشان اين جمله معروف شده که «الامر في السهل سهل» وجود اين راوي در سند روايات کامل الزيارات و تفسير قمي هم دليل وثاقت اوست.
4. ابراهيم بن هاشم: به جهت نقل فرزندش علي بن ابراهيم  که از وثاقت بالايي برخوردار است و کثرت روايت از او، مورد توثيق قرار گرفته و مجهول نمي باشد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)




   

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما