* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 05 آذر 1386 تعداد بازديد: 5672 
آيا در كتاب كافي ، رواياتي دال بر تحريف وجود دارد ؟
گروه متفرقه  

سؤال كننده علي اكبر سليمي

جواب :

اولا : همه روايات اصول كافي صحيح نيست ما مانند اهل تسنن ادعا نمي كنيم كه همه روايات كتاب كافي صحيح است .

ثانيا : بين اصطلاح تحريف در کلام ما وتحريف در لسان مرحوم کليني خلط شده است :

در قرآن داريم که :

يُحَرِّفُونَ الکَلِمَ عَن مَوَاضِعِهِ( سوره مائده آيه 41)

يعني معني آيه را از آنچيزي که نشان مي دهد بر مي گردانند . نه اينکه قرآن را تحريف مي کنند.

رواياتي که در اصول کافي دلالت بر تحريف مي کنند اگر از جهت سندي صحيح باشند به همين روش جواب داده مي شود  . مثلا

 قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ (فِي عَلِي وَ الْأَئِمَّةِ ) كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسي فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قالُوا

اصول الکافي ، ج1  ص414 ، بَابٌ فِيهِ نُكَتٌ وَ نُتَفٌ مِنَ التَّنْزِيلِ فِي الْوَلَايةِ .

کلام خداوند متعال که سزاوار شما نيست که رسول خدا را آزار دهيد ( در علي وائمه) مانند کساني که موسي را اذيت نمودند پس خداوند اورا از آنچه مي گفتند مبرا کرد.

در اين روايت جدا از اينکه سندا صحيح است يا نه مي توان پاسخ داد که :

مقصود از "قول الله عزوجل" در روايت ، آيه قرآن نيست ( چون بسياري از روايات احاديث قدسيه هستند از جانب خدا بر رسولش نازل شده اند اما قرآن نيستند ).

اين روايات هم چنين مطالبي را بيان مي کند. يعني وقتي اين آيه نازل شد بر رسول خدا وحي کرديم که مقصود علي و ائمه هستند اما اکنون اهل تسنن آن را تحريف معنوي کرده اند . يعني موضوع ديگري را به عنوان شان نزول مطرح کردند.

 اعتقاد به تحريف اعتقاد شيعه نيست و در نظر شيعه هيچ جايگاهي ندارد . وحتي بسياري از علماي اهل تسنن به اين مطلب اعتراف کرده اند:

شيخ محمد أبوزهره  :

القرآن بإجماع المسلمين هو حجة الإسلام الأولي و هو مصدر له ، و هو سجل شريعته ، و هو الذي يشتمل علي كلها و قد حفظه الله تعلي الي يوم الدين كما وعد سبحانه اذ قال : «انا نحن نزلنا الذكر و إنا له لحافظون» و إن إخواننا الامامية علي اختلاف منازعهم يرونه كما يراه كل مؤمنين .

الامام الصادق ، محمد ابوزهره ، ص296 .

برادران شيعه ما با وجود اختلاف در مذهب با ما قرآن را همانطور مي بينند که باقي مسلمانان مي بينند

دکتر محمد عبدالله دراز :

و مهما يكن من أمر فإن هذا المصحف هو الوحيد المتداول في العالم الاسلامي ، بما فيه فرق الشيعة ، و منذ ثلاثة عشر قرناً من الزمان

مدخل إلي القرآن الكريم ، ص40_39

هرچه هم که باشد پس اين قرآن همان قرآن پخش در همه عالم است که شيعه هم دربين آنهاست (يعني شيعه هم اين قرآن را قبول دارد )ودر مدت 13 قرن

شيخ رحمة الله الهندي :

القرآن المجيد عند جمهور علماء الشيعة الامامية الاثني عشرية محفوظ من التغيير و التبديل، و من قال منهم بوقوع النقصان فيه، فقوله مردود غير مقبول عندهم .

اظهار الحق ، تعليق الدكتور أحمد حجازي ، ص431 .

قرآن مجيد نزد مشهور علماي شيعه از تحريف وتغيير حفظ شده است وکسي که بگويد که در قرآن نقصي وارد شده است قول وي قبول نيست

شيخ محمد الغزالي :

سمعت من هؤلاء يقول في مجلس علم : إنّ للشيعة قرآنا آخر يزيد و ينقص عن قرآننال المعروف فقلت له : أين هذا القرآن ؟ و لماذا لم يطّلع الإنس و الجن علي نسخة منه خلال هذا الدهر الطويل ؟ لماذا يساق هذا الافتراء...

دفاع عن العقيدة والشريعة ، ص 253 ، 264 طبع مصر عام 1975 الطبعة الرابعة .

شنيدم از ايشان که در جلسه علمي مي گفتند شيعه قرآن ديگري دارد که از قرآن ما مطالبي کمتر وبيشتر دارد .پس گفتم اين قرآن کجاست؟ وچرا هيچ يک از انسانها يا اجنه در اين مدت طولاني يک نسخه از آن را پيدا نکرده است؟ چرا اين تهمت را مي زنيد ؟ 

و...

واما اگر بنا باشد که بخاطر ذکر رواياتي با ظاهر تحريف حکم به کفر نويسنده بکنيم ، پس در ابتدا بايد حکم به کفر بخاري مسلم و... و تمامي بزرگان مصنفين اهل تسنن بکنيم. زيرا همه آنها رواياتي را آورده اند که دال بر تحريف است :

در کتب معتبره اهل تسنن روايت زير را مي بينيم که صريحا دال بر تحريف است:

عن ابن عباس، قال: قال عمر: إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّدًا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِالْحَقِّ وَأَنْزَلَ عَلَيْهِ الْكِتَابَ فَكَانَ مِمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ آيَةُ الرَّجْمِ فَقَرَأْنَاهَا وَعَقَلْنَاهَا وَوَعَيْنَاهَا رَجَمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَرَجَمْنَا بَعْدَهُ فَأَخْشَى إِنْ طَالَ بِالنَّاسِ زَمَانٌ أَنْ يَقُولَ قَائِلٌ وَاللَّهِ مَا نَجِدُ آيَةَ الرَّجْمِ فِي كِتَابِ اللَّهِ فَيَضِلُّوا بِتَرْكِ فَرِيضَةٍ أَنْزَلَهَا اللَّهُ وَالرَّجْمُ فِي كِتَابِ اللَّهِ حَقٌّ عَلَى مَنْ زَنَى إِذَا أُحْصِنَ مِنْ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ إِذَا قَامَتْ الْبَيِّنَةُ أَوْ كَانَ الْحَبَلُ أَوْ الِاعْتِرَافُ ثُمَّ إِنَّا كُنَّا نَقْرَأُ فِيمَا نَقْرَأُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ أَنْ لَا تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ فَإِنَّهُ كُفْرٌ بِكُمْ أَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ أَوْ إِنَّ كُفْرًا بِكُمْ أَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ

صحيح البخاري،  ج8، ص25و 26 و صحيح مسلم، ج5، ص116و مسند احمد، ج1،‌ ص40 و 55. و السنن الدارمي، عبدالله بن بهرام الدارمي ، ج2، ص179و سنن ترمزي، ج2، ص442 و المحلى ، ابن حزم ، ج 11 ، ص 236 .

از ابن عباس نقل شده که گفت : عمر گفت: خداوند رسول خدا را به حق فرستاد و بر او کتاب را نازل کرد. پس در بين آنچه بر وي نازل شده بود آيه سنگسار بود .پس ما آن را خوانديم فهميدم وبا تمام وجوددرک کرديم.رسول خدا سنگسار کرد.وما هم سنگسار نموديم.پس ترسيدم که اگر مدتي بر مردم بگذرد کسي بگويد که قسم به خدا ما اين آيه را در کتاب خدا نمي بينيم .پس به سبب ترک يکي از واجبات الهي به گمراهي بيفتند .و...

الشعراني از بزرگان اهل تسنن نيز مي گويد :

ولولا ما يسبق للقلوب الضعيفة ووضع الحكمة في غير اهلها لبينت جميع ما سقط من مصحف عثمان .

الكبريت الاحمر على هامش اليواقيت والجواهر ، ص143 .

اگر نبود مشکلاتي که براي قلبهاي ضعيف پيش مي آيد واگر نبود اينکه علم در غير جايگاهش قرار مي گرفت ، تمامي مواردي را که از قرآن عثمان کم شده است مطرح مي کردم!!!

آلوسي ، مفسر شهير اهل تسنن نيز بعد از ذکر روايات تحريف مي گويد :

والروايات في هذا الباب اكثر من ان تحصى .

روح المعاني ، ج1 ، ص24 .خ

روايات در اين باب بيشتر از آن است که شمرده شود.

 و فخر الدين الرازي در تفسيرش مي گويد:

نقل في الكتب القديمة ان ابن مسعود كان ينكر كون سورة الفاتحة من القرآن وكان ينكر كون المعوذتين من القرآن .

مفاتيح الغيب  ، ج 1 ، ص169 .

در كتابهاي قديمي ديده ام كه: ابن مسعود مي گفت فاتحة الکتاب ( سوره حمد) وسوره فلق وناس از قرآن نيست!!!

پس قبل از اينکه ما جواب بدهيم(که البته جواب داديم) اهل تسنن بايد جواب دهند.

 

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  دوست و برادر شما     -   تاريخ:  27 ارديبهشت 87 - 00:00:00
اهل سنت در هيچ جا معتقد به تحريف قران نيستند و بزرگان اهل تشيع همچون كليني و مجلسي و باقري و... شديدا معتقد به تحريف قران هستند و آيات تحريفي را در كتاب خود ذكر كرده اند اما اهل تشيع بر اساس اصل تقيه اين مطلب را علنا اعلام نمي كنند.
اما من شخصا براي همه ي شما آرزوي هدايت كامل دارم.
جواب نظر:
با سلام به شما دوست و برادر ما !!!!
ما در همين موضوعي که شما در آن نظر داده ايد ، موارديي را از ادعاي اهل سنت در مورد تحريف قرآن آورده ايم (بهتر است با دقت مطلب را ملاحظه کنيد تا متوجه شويد اين موارد در کتب معتبر شما بسيار است)
و اما در مورد تحريف قرآن در نزد شيعه بد نيست به لينک ذيل مراجعه نماييد:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=19
ممنون از دعاي شما و ما نيز همين دعا را براي شما داريم.
2   نام و نام خانوادگي:  حداديان     -   تاريخ:  03 بهمن 87 - 00:00:00
به نام خدا
بنده حقير در پايان نامه ام تك تك رواياتي از كافي كه مخالفين بر مبناي آنها تهمت تحريف را مطرح مرده اند ، آورده و به لطف الهي اثبات كرده ام كه هيچ يك از آنها هيچ اشاره اي به تحريف مورد نزاع ندارند. نك: دانشگاه قم ، پايان نامه رشته علوم قرآني ، بررسي و تحليل روايات ادعاشده دال بر تحريف قرآن در كتب كافي و تفسير عياشي ، عبدالرضا حداديان .(به زودي ارائه خواهد شد )
در ضمن آدم خواب را مي شود بيدار كرد ولي كسي كه خودش را به خواب زده بايد خدا به او رحم كند وگرنه ....
لازم به ذكر است كه علاوه بر نقل روايات فراوان در كتب اهل سنت مبني ر تحريف قرآن، اعتقاد علماي عامه به« قبول نسخ تلاوت برخي آيات » يعني آيه هايي در قرآن بوده كه اكنون نيست واين يعني اعتقاد به تحريف كه البته عموم اهل سنت ازآن بي اطلاعند .
اميدوارم خداوند همه ماراهدايت كند.
والسلام علي من اتبع الهدي...
3   نام و نام خانوادگي:  شيعه     -   تاريخ:  01 آذر 88 - 00:00:00
بنده بي صبرانه منتظر پايان نامه جنابعالي هستم .
در صورت اتمام آن حتماً برايم ميل کنيد gagela77@yahoo.com
4   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:  01 آذر 88 - 00:00:00
باسلام
جناب حداديان
بنده هم منتظر پايان نامه شما هستم
با تشکر
hoseini142005@yahoo.com
يا علي مدد
5   نام و نام خانوادگي:  حسين     -   تاريخ:  18 بهمن 89 - 10:02:01
باسلام
جناب حداديان
بنده هم منتظر پايان نامه شما هستم
با تشکر
SDBA1@YAHOO.COM
6   نام و نام خانوادگي:  حسين     -   تاريخ:  18 بهمن 89 - 10:54:55
با سلام خدمت تمام برادران ايم موضوع رو دي يکس از سايت ها ديدم اگه ممکن هست در مورد آن توضيح دهيد تا ما هم بتوانيم جواب آنها بدهيم و من‌ْ يُطِع‌ِ الله و رسولَه‌ُ في‌ وِلَاية‌ِ علِي‌ والائِمة‌ فَقَد فَازَ فَوزاً عظِيماً » (الکافي‌، الحجه‌، ج‌1 ص‌414 چاپ ‌ايران‌)اصل‌ اين‌ آيه‌ بدين‌ گونه‌ است‌: « و من‌ْ يُطِع‌ِ الله و رسُولَه‌ُ فَقَد فَازَ فَوزاً عظِيماً » سوره‌ احزاب‌ آيه‌ 71) با تشکر از شما
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

بسياري از اوقات ، تعيين مصداق يك آيه به همراه متن آيه نازل مي‌شد ، ولي مقداري از آن آيه قرآن بود و مقداري ديگر حديث قدسي ، و رسول خدا(ص) قرآن را مشخص كرده و مي‌فرمودند در كجا بايد قرار گيرد ، و تفسير و يا مصداق آن را نيز كه حديث قدسي بود بيان مي‌فرمودند ؛ و اين مطلب هم در كتب شيعه و هم در كتب اهل سنت به وفور ديده مي شود ؛ و به معني تحريف نيست !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

7   نام و نام خانوادگي:  وحيد صمدي     -   تاريخ:  18 آذر 92 - 12:04:29
با سلام و عرض خسته نباشيد
بنده ي حقير هر چه در کتاب تفسير روح المعاني گشتم عبارت زير رو نتونستم پيدا کنم ممنون ميشم کمک کنيد
با تشکر:
والروايات في هذا الباب اكثر من ان تحصى .
روح المعاني ، ج1 ، ص24 .خ
روايات در اين باب بيشتر از آن است که شمرده شود.
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
اين عبارت در مقدمه کتاب ذيل بحث خطبة المفسر در جلد1 ص 25 همچنانکه ذکر شده است، بيان شده است
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات




   

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما