* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 21 آذر 1386 تعداد بازديد: 6005 
آيا اويس قرني در جنگ صفين امير المومنين عليه السلام را ياري كرد ؟
گروه عقائد شيعه  

سؤال كننده : فرهاد.ف

پاسخ :

اويس قرني ، يكي از با وفا ترين و برترين ياران امير المؤمنين عليه السلام بوده است كه در جنگ صفين حضور داشته و در همان جنگ نيز به شهادت رسيده است . روايات فراواني از طريق شيعه و سني در اين باره وارد شده است كه من فقط به يك روايت از طريق شيعه بسنده مي‌كنم .

مرحوم شيخ مفيد رحمت الله عليه در كتاب شريف الإرشاد مي‌نويسد :

وَ قَالَ (عليه السلام) بِذِي قَارٍ وَ هُوَ جَالِسٌ لِأَخْذِ الْبَيْعَةِ يَأْتِيكُمْ مِنْ قِبَلِ الْكُوفَةِ أَلْفُ رَجُلٍ لَا يَزِيدُونَ رَجُلًا وَ لَا يَنْقُصُونَ رَجُلًا يُبَايِعُونِّي عَلَى الْمَوْتِ قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ فَجَزِعْتُ لِذَلِكَ وَ خِفْتُ أَنْ يَنْقُصَ الْقَوْمُ عَنِ الْعَدَدِ أَوْ يَزِيدُوا عَلَيْهِ فَيَفْسُدُ الْأَمْرُ عَلَيْنَا وَ لَمْ أَزَلْ مَهْمُوماً دَأْبِي إِحْصَاءُ الْقَوْمِ حَتَّى وَرَدَ أَوَائِلُهُمْ فَجَعَلْتُ أُحْصِيهِمْ فَاسْتَوْفَيْتُ عَدَدَهُمْ تِسْعَمِائَةِ رَجُلٍ وَ تِسْعَةً وَ تِسْعِينَ رَجُلًا ثُمَّ انْقَطَعَ مَجِي‏ءُ الْقَوْمِ فَقُلْتُ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ مَا ذَا حَمَلَهُ عَلَى مَا قَالَ فَبَيْنَا أَنَا مُفَكِّرٌ فِي ذَلِكَ إِذْ رَأَيْتُ شَخْصاً قَدْ أَقْبَلَ حَتَّى دَنَا فَإِذَا هُوَ رَاجِلٌ عَلَيْهِ قَبَاء صُوفٍ مَعَهُ سَيْفُهُ وَ تُرْسُهُ وَ إِدَاوَتُهُ فَقَرُبَ مِنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (عليه السلام) فَقَالَ لَهُ امْدُدْ يَدَكَ أُبَايِعْكَ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (عليه السلام) وَ عَلَامَ تُبَايِعُنِي قَالَ عَلَى السَّمْعِ وَ الطَّاعَةِ وَ الْقِتَالِ بَيْنَ يَدَيْكَ حَتَّى أَمُوتَ أَوْ يَفْتَحَ اللَّهُ عَلَيْكَ فَقَالَ لَهُ مَا اسْمُكَ قَالَ أُوَيْسٌ قَالَ أَنْتَ أُوَيْسٌ الْقَرَنِيُّ قَالَ نَعَمْ قَالَ اللَّهُ أَكْبَرُ أَخْبَرَنِي حَبِيبِي رَسُولُ اللَّهِ (صلي الله عليه وآله وسلم) أَنِّي أُدْرِكُ رَجُلًا مِنْ أُمَّتِهِ يُقَالُ لَهُ أُوَيْسٌ الْقَرَنِيُّ يَكُونُ مِنْ حِزْبِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ يَمُوتُ عَلَى الشَّهَادَةِ يَدْخُلُ فِي شَفَاعَتِهِ مِثْلُ رَبِيعَةَ وَ مُضَرَ .

الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد ، ج‏1، ص : 316 و إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏2، ص: 225 و                        إعلام الورى بأعلام الهدى ، ص 170 و الخرائج و الجرائح، ج‏1، ص: 200

هنگامى كه [ حضرت علي عليه السلام ] در منزل ذى قار (نزديكى بصره) براى بيعت كردن نشسته بود فرمود :

از سمت كوفه هزار مرد بدون كم و زياد مى‏آيند و بشرط جان با من بيعت كنند (كه تا دم مرگ دست از يارى من بر ندارند)

ابن عباس گويد : من از اين سخن بيتاب شدم و ترسيدم مبادا اين مردم كه از كوفه مى‏آيند از اين شماره كمتر باشند يا زيادتر شوند آنگاه كار بر ما تباه گردد (و مردم بگويند على عليه السّلام دروغ گفت) و همچنان در شماره آنان اندوهناك بودم تا اين كه جلوداران ايشان رسيدند و من مي‌شمردم و چون نهصد و نود و نه نفر تمام شمردم دنباله ايشان بريد و ديگر كسى نيامد ، من گفتم :

«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» چه چيز على را وادار كرد بر آنچه گفت ؟

همين طور كه من در اين انديشه بودم ناگهان شخصى را ديدم كه مى‏آيد تا اين كه نزديك شد ديدم مردى است كه جامه پشمين در بر دارد و شمشير و سپر و آفتابه همراه او است ، پس نزديك امير المؤمنين عليه السّلام رفته و عرض كرد : دست خود را دراز كن تا با تو بيعت كنم ، امير المؤمنين عليه السّلام فرمود:

بر چه چيز با من بيعت كنى؟

عرض كرد : بر شنيدن ( سخنانت ) و پيروى ( دستوراتت ) و جنگيدن در ركاب تو تا مرگم فرا رسد يا اين كه خداوند فتح و پيروزى نصيبت گرداند .

حضرت به او فرمود : نامت چيست ؟ عرض كرد : اويس ، فرمود : تو اويس قرنى هستى ؟ عرض كرد : آرى ، فرمود : «اللَّه اكبر» حبيب من رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم ) به من خبر داد كه مردى از امت او را ( خواهم ديد و ) درك خواهم نمود و او را اويس قرنى مي گويند ، و او از حزب خدا و رسول او است مرگش به شهادت ( در راه دين ) خواهد بود ، و ( گروه بسيارى ) مانند ( بسيارى گروه دو قبيله ) ربيعه و مضر در شفاعت او ( در روز رستاخيز ) در آيند ، ( و به وسيله شفاعتش از آتش دوزخ رهائى يابند ) .

موفق باشيد

 

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)

 



    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  سيد عبدالرحمن     -   تاريخ:  26 بهمن 90 - 23:31:01
لعنت بر ظالمين و غاصبين حق اهل بيت ...
2   نام و نام خانوادگي:  روح الله رجبي     -   تاريخ:  16 فروردين 92 - 19:58:19
با سلام من تخصصم كشاورزيه ولي به دانستن تاريخ و شكيات علاقه مندم در مورد محل دفن اويس قرني منبع موثقي نيست؟ قزوين-کرمانشاه-دزفول- سه شهري هستند که مدعي داشتنش هستند اما اگر در جنگ صفين شهيد شده چرا اينجا مقبره دارند. ؟؟؟؟؟؟؟؟ ممنون
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
علامه سيد محسن امين احتمالات مرگ اويس در غير صفين را  در كتاب اعيان الشيعه تحت عنوان «ماروى فى الشواذ من موته فى غير صفين» ذكر كرده و مى نويسد: از اخبار استفاده مى شود كه اويس ‍ در صفين به شهادت رسيده است ، و اين نظريه كه او در دمشق ، ارمنستان و يا غير آنها در گذشته است ، نظرى شاذ و نادر است كه قابل اعتنا نيست
وي همچنين در باره محل دفن اويس قرني مي گويد: «والمشهور و هو الأصح انه قتل بصفين مع علي ع ودفن بها» قول مشهور كه قول صحيحي نيز هست اين است كه او در صفين شهيد و در همانجا دفن شد. اعيان الشيعه ج3 ص512 .اگر بپذيريم كه محل شهادت اويس صفين بوده است ، آرامگاه اويس قرنى در رقه خواهد بود، كه موضعى است در ساحل فرات و نزديك صفين شد.
بنابراين اين احتمال كه قبر اويس در كرمانشاه و يا جاي ديگر باشد مورد قبول نيست هرچند اهالى اين منطقه آرامگاه مزبور را بهانه اى براى توسل و تمسك به روح متعالى اويس قرنى قرار داده اند
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
3   نام و نام خانوادگي:  مويّد     -   تاريخ:  09 آبان 92 - 21:28:22
سلام عليکم

مردى است كه جامه پشمين در بر دارد و شمشير و سپر و آفتابه همراه او است ، پس نزديك امير المؤمنين عليه السّلام رفته و عرض كرد : ...
اويس قرني يک صوفي ديوانه خدا و اهل بيت است ولي با اين وجود ما رواياتي در ذم تصوف داريم.نظر شما چيست.لطفا نظرتون رو در خصوص اين مقاله بيان کنيد با تشکر:http://www.ramazani.org/fa/index.php/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA/93-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B3%D8%A7%D8%A8-%C2%AB%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D9%82%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%91%DB%8C%D8%B9%D9%87%C2%BB-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3-%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D9%84%DB%8C
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
در صدر اسلام اکثر مسلمانان  اهل دين و زهد و تقوا بوده‌اند و آنان براي امتياز از سايرين نام خاصي نداشتند، فقط مؤمنين كه درك صحبت پيغمبر را نموده بودند صحابه ناميده مي‌شدند. نسل بعد از صحابه، «تابعين» خوانده مي‌شدند بعد از دورة خلفاي اربعه مخصوصاً در اواخر قرن اول كه غالب مردم سرگرم دنيا بودند يك دسته از خواص كه عنايت خاص به امور ديني داشتند «زهاد» و «عباد» ناميده مي‌شدند، مانند ابوذر غفاري، حذيفه بن يمان و اويس قرني و...» در اين خصوص به کتاب تاريخ تصوف،غني، قاسم، ت تهران، زوار، دوم، 1340ه‍ ، ص 19. رجوع کنيد
ابن جوزي در كتاب تلبيس ابليس مي‌گويد: «در زمان رسول الله نسبت مردم به ايمان و اسلام بود و گفته مي‌شد «مسلم» و «مؤمن» بعد اسم «زاهد» و «عابد» حادث شد . تلبيس ابليس، بيروت، 1405ه‍ ، ص 171  در نيمه آخر قرن دوم بود كه عده اي  از مردم در ميان مسلمانها  زندگي عجيب و خاصي داشتند به اين معني كه رفتار و ظواهر حالات آنها هيچ شباهتي به ساير مردم نداشت و قهراً اسم مخصوص مي‌بايست به آنها داده مي‌شد. و به مناسبت اينكه اين مردم به لباس پشمينه و خشن ملبس بودند صوفي ناميده شدند.و اولين كسي كه اين نام بر او اطلاق شد ابوهاشم كوفي بوده است. و بنابر قولي او بود كه اولين خانقاه را در رمله شام براي صوفيان تأسيس كرد.
بنابراين اويس شخص عابد و زاهد بوده است و اهل رهبان و به دور از اجتماع نبوده است
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات




   

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما