* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 03 ارديبهشت 1387 تعداد بازديد: 17751 
حديث قدسي «لولاك لما خلقت الأفلاك» در كدام يك از مصادر شيعه و سني آ‌مده است؟
گروه عقائد شيعه  

سؤال كننده : سعيد

پاسخ:

اين روايت با دو مضمون (البته نه دقيقا همين عبارات)  نقل شده است :

1 تنها در مورد رسول خدا ( صلي الله عليه وآله وسلم )

2- در مورد اهل بيت عليهم السلام

مضمون اول(فقط در مورد رسول خدا صلي الله عليه وآله):

در مورد متن اول بايد گفت که اين مضمون ( عين عبارت يا شبيه آن )  به عنوان مضمون حديث ( بدون سند ) در بسياري از کتب شيعه و سني آمده است . عده اي آن را به عنوان روايت ( با سند يا بدون سند ) نقل کرده و عده اي نيز به آن استشهاد کرده اند :

نقل به عنوان روايت :

حاکم نيشابوري :

وي مضموني شبيه مضمون اين روايت را در دو جا نقل نموده و حتي آن را تصحيح نيز کرده است :

الف) ماجراي توسل حضرت آدم به رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم :

حدثنا أبو سعيد عمرو بن محمد بن منصور العدل حدثنا أبو الحسن محمد بن إسحاق بن إبراهيم الحنظلي حدثنا أبو الحارث عبد الله بن مسلم الفهري حدثنا إسماعيل بن مسلمة أنبأ عبد الرحمن بن زيد بن أسلم عن أبيه عن جده عن عمر بن الخطاب رضي الله عنه قال قال رسول الله  صلى الله عليه وسلم  لما اقترف آدم الخطيئة قال يا رب أسألك بحق محمد لما غفرت لي فقال الله يا آدم وكيف عرفت محمدا ولم أخلقه قال يا رب لأنك لما خلقتني بيدك ونفخت في من روحك رفعت رأسي فرأيت على قوائم العرش مكتوبا لا إله إلا الله محمد رسول الله فعلمت أنك لم تضف إلى اسمك إلا أحب الخلق إليك فقال الله صدقت يا آدم إنه لأحب الخلق إلي ادعني بحقه فقد غفرت لك ولولا محمد ما خلقتك .

هذا حديث صحيح الإسناد

المستدرك على الصحيحين ج2/ص672 شماره 4228

از عمر بن خطاب نقل شده است که رسول خدا صلي الله عليه (وآله) وسلم فرمودند » وقتي که آدم گناه را مرتکب شد  گفت : خدايا تو را به حق محمد قسم مي دهم که من را ببخشي ؛ خداوند فرمود : چگونه محمد را شناختي با اينکه هنوز او را نيافريده ام ؟ پاسخ داد : زيرا وقتي مرا با دست خويش آفريدي و در من از روح خويش دميدي ، سر خويش را بالا گرفتم ؛ پس در پايه هاي عرش ديدم که نوشته است " لا اله الا الله محمد رسول الله " ؛ پس دانستم که تو نام او را در کنار نام خويش آورده اي ، مگر به اين علت که او محبوب ترين آفريدگان در نزد تو است ؛ خداوند فرمود : راست گفتي اي آدم ؛ او محبوب ترين آفريدگان نزد من است ؛ من را به حق او بخوان ؛ به تحقيق که تو را آمرزيدم ؛ و اگر محمد نبود تو را نمي آفريدم .

اين روايت سندش صحيح است .

مرحوم علامه اميني در مورد تصحيح اين روايت مي فرمايند :

وأقر صحته السبكي في شفاء السقام ص 120 ، والسمهودي في وفاء الوفاء ص 419 ، والقسطلاني في المواهب اللدنية ، والزرقاني في شرحه 1 ص 44 ، والعزامي في فرقان القرآن ص 117 .

الغدير :ج 5 ص 435:

صحيح بودن اين روايت را سبکي در شفاء السقام ص 120 و سمهودي در وفاء الوفاء ص 419 و قسطلاني در مواهب و زرقاني در شرح خويش ج 1 ص 44 و عزامي در فرقان القرآن ص 117 تاييد کرده اند .

البته ما تنها به برخي از مصادر دسترسي داشتيم که آن ها را براي شما نقل خواهيم نمود .

ب) ماجراي توسل حضرت عيسي به رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم :

حدثنا علي بن حمشاد العدل إملاء حدثنا هارون بن العباس الهاشمي حدثنا جندل بن والق حدثنا عمرو بن أوس الأنصاري حدثنا سعيد بن أبي عروبة عن قتادة عن سعيد بن المسيب عن بن عباس رضي الله عنهما قال أوحى الله إلى عيسى عليه السلام يا عيسى آمن بمحمد وأمر من أدركه من أمتك أن يؤمنوا به فلولا محمد ما خلقت آدم ولولا محمد ما خلقت الجنة ولا النار ولقد خلقت العرش على الماء فاضطرب فكتبت عليه لا إله إلا الله محمد رسول الله فسكن

هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه

المستدرك على الصحيحين ج2/ص671 شماره 4227

خداوند به عيسي وحي کرد که اي عيسي ؛ به محمد ايمان بياور و دستور بده که هر کس از امت تو در دوران او حضور يافت ،  به او ايمان آورد ؛ پس بدرستيکه اگر محمد نبود آدم را نمي آفريدم و اگر محمد نبود بهشت و دوزخ را نمي آفريدم و بدرستيکه عرش را بر روي آب آفريدم پس به لرزش افتاد ؛ پس بر روي آن نوشتم لا اله الا الله محمد رسول الله پس آرام گرفت .

اين روايت سندش صحيح است ولي بخاري و مسلم آن را نياورده اند .

2- تقي الدين سبکي :

او نيز اين دو روايت را نقل کرده و سند آن ها را صحيح مي داند .

شفاء السقام ص 295 باب حديث توسل آدم عليه السلام بالنبي صلي الله عليه وآله وسلم

3- قندوزي :

وي نيز در ينابيع المودة اين دو روايت را و تصحيح حاکم را نقل کرده و به آن ايرادي نمي گيرد .

ينابيع المودة ج 2ص 336 ش 980 و 981

4- صالحي شامي :

وي نيز در کتاب خويش در ابتدا روايت حضرت عيسي را و نيز تصحيح حاکم و سبکي و نيز بلقيني را ( در کتاب فتاوي ) نقل مي کند و چند صفحه بعد روايت حضرت آدم را نقل مي نمايد .

سبل الهدي والرشاد ج 1 ص 74 و 85

5- زيني دحلان :

وي نيز روايت حضرت آدم و تصحيح حاکم را نقل مي نمايد .

الدرر السنية في الرد علي الوهابية ص 9

6- ثعلبي :

وي در تفسير خويش روايت حضرت عيسي را نقل مي نمايد .

تفسير الثعلبي ج7/ص61

7- أبو الشيخ الأنصاري :

مولف كتاب طبقات المحدثين باصبهان متوفاي 369 نيز روايت حضرت عيسي را نقل مي نمايد .

طبقات المحدثين بأصبهان ج3/ص287

8- سيوطي:

او نيز در الخصائص در ابتدا روايت حضرت عيسي را با مصادر ان و نيز روايت حضرت آدم را همراه با نقل تصحيح حاکم را و اشکال ذهبي به جهالت وي به يکي از روات آن ( يعني ظاهرا روايت صحيح است ، زيرا اشکال ذهبي اين است که تنها يک راوي را نمي شناسد ، يعني روايت اشکال ديگري ندارد ؛ اما وقتي حاکم آن را تصحيح کرده است ، يعني آن راوي را مي شناخته است ) نقل مي نمايد

الخصائص الكبرى ج1/ص12 و 14

9- بيهقي:

او نيز در کتاب دلائل النبوة روايت حضرت آدم را نقل مي نمايد .

دلائل النبوة ج5/ص489

10- حلبي :

علي بن برهان الدين حلبي نيز در کتاب معروف خويش "السيرة الحلبية"

روايت حضرت آدم را نقل مي نمايد .

السيرة الحلبية ج1/ص354

و سپس روايت ديگري را نقل کرده مي گويد :

وذكر صاحب كتاب شفاء الصدور في مختصره عن علي بن أبي طالب رضي الله تعالى عنه عن النبي  صلى الله عليه وسلم  عن الله عز وجل أنه قال يا محمد وعزتي وجلالي لولاك ما خلقت أرضي ولا سمائي ولا رفعت هذه الخضراء لا بسطت هذه الغبراء وفي رواية عنه ولا خلقت سماء ولا أرضا ولا طولا ولا عرضا

السيرة الحلبية ج1/ص357

صاحب كتاب شفاء الصدور از علي بن ابي طالب نقل کرده است که رسول خدا از خداوند نقل فرمودند که ايشان فرموده اند اي محمد قسم به عزت وشوکت خودم که اگر تو نبودي من نه زمينم را خلق مي کردم و نه آسمانم را و نه اين سبزه را بر اين تيرگي گسترش مي دادم . و در روايتي از ايشان است که نه آسمان را خلق مي کردم و نه زمين را و نه طول و عرضي را

11- ابن کثير :

وي نيز در کتاب معروف خويش "البداية والنهاية"  در دو جا روايت حضرت آدم را نقل مي نمايد :

البداية والنهاية ج1/ص81 و ج2/ص322

12- عجلوني :

عجلوني از علماي به نام اهل سنت در کتاب کشف الخفاء اين روايت را با نقل از ديلمي از ابن عمر نقل مي کند :

91 .أتاني جبريل فقال يا محمد لولاك ما خلقت الجنة ولولاك لما خلقت النار   رواه الديلمي عن ابن عمر

كشف الخفاء ج1/ص46

جبريل به نزد من آمد و گفت اي محمد اگر تو نبودي بهشت را نمي آفريدم و اگر تو نبودي آتش را نمي آفريدم اين روايت را ديلمي از ابن عمر نقل کرده است .

13- لكنوي هندي:

لكنوي هندي مي گويد :

 قال علي القاري في تذكرة الموضوعات  حديث لولاك لما خلقت الأفلاك قال العسقلاني موضوع كذا في الخلاصة لكن معناه صحيح  فقد روى الديلمي عن ابن عباس مرفوعا أتاني جبريل فقال قال الله يا محمد لولاك ما خلقت الجنة ولولاك ما خلقت النار انتهى

الآثار المرفوعة اللكنوي الهندي ص44

ملا علي قاري در کتاب الموضوعات گفته است که روايت لولاک لما خلقت الافلاک را عسقلاني مجعول مي داند . در کتاب خلاصه اين مطلب آمده است ؛ اما معني اين روايت صحيح است . زيرا ديلمي از ابن عباس روايت کرده است که جبريل نزد من آمد پس گفت که خداوند فرموده اند اي محمد اگر تو نبودي من بهشت را نمي آفريدم و اگر تو نبودي من آتش را نمي آفريدم

14- محدث قاوقچي :

شبيه همين مطلب که لکنوي هندي از ملا علي قاري نقل مي کند در کتاب شرح إحقاق الحق آيت الله مرعشي  ج 1 ص 430 از اللؤلؤ المرصوع محدث قاوقچي از علماي اهل سنت ص 66 چاپ مصر نقل شده است .

استشهاد به مضمون اين روايت :

1- ابي بکر دمياطي در اعانة الطالبين:

بكري دمياطي ( ابي بکر بن السيد محمد شطا ) از علماي معروف شافعي در کتاب خويش مي گويد :

بل هو أصل الايجاد لكل مخلوق ، كما قال ذو العزة والجلال : لولاك لولاك لما خلقت الأفلاك .

إعانة الطالبين ج 1 - ص 13

او ( رسول خدا ) اصل آفرينش هر مخلوقي است ؛ همانطور که خداوند فرموده اند : اگر تو نبودي من افلاک را نمي آفريدم .

2- ابن شهر آشوب در مناقب :

ابن شهر آشوب نيز در کتاب مناقب آل أبي طالب مي گويد :

وقال للحبيب : لولاك لما خلقت الأفلاك ، وقيل للخليل " وفديناه"

مناقب آل أبي طالب - ابن شهر آشوب - ج 1 - ص 186

خداوند به رسول خدا فرمود : اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم و به ابراهيم خليل گفته شده است که " ما براي او قرباني داديم"

3- علامه مجلسي در بحار :

همين مطلب را مرحوم علامه مجلسي در بحار الانوار نقل مي نمايند :

وقيل للحبيب عليه السلام : " لولاك لما خلقت الأفلاك " وقيل للخليل عليه السلام .

بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج 16 - ص 406

4- آلوسي در تفسير خويش :

آلوسي نيز در تفسير خويش اشاره اي به اين روايت دارد و مي گويد :

* ( رب السموات والأرض وما بينهما ) * بدل من لفظ ربك وفي إبداله تعظيم لا يخفى وإيماء على ما قيل إلى ما روى في كتب الصوفية من الحديث القدسي لولاك لما خلقت الأفلاك

تفسير الآلوسي - الآلوسي - ج 30 - ص 19

در اين آيه فرموده است پروردگار آسمان و زمين  و آنچه ميان آن دو است ؛ به جاي پروردگار تو . و در اين جايگزيني تعظيمي است ( براي رسول خدا) که مخفي نمانده است ؛ و اشاره است - طبق نظر برخي - بر جمله اي که در کتابهاي صوفيه روايت شده است که حديث قدسي لولاک لما خلقت الافلاک است .

5- قندوزي در ينابيع المودة:

وي نيز در کتاب معروف خويش مي گويد :

وقال في حديثه القدسي : " لولاك لما خلقت الأفلاك " .

ينابيع المودة لذوي القربى - القندوزي - ج 1 - ص 24

و خداوند در حديث قدسي خويش فرموده است : اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم .

6- مرحوم علامه طباطبايي در تفسير گرانسنگ الميزان :

وبذلك يستصح ما ورد في الحديث القدسي من خطابه تعالى لنبيه صلى الله عليه وآله وسلم : ( لولاك لما خلقت الأفلاك ) فإنه صلى الله عليه وآله وسلم أفضل الخلق .

تفسير الميزان  ج 10ص 152

و با همين بيان مضمون روايت قدسي خطاب به پيامبر ( صلي الله عليه وآله وسلم ) درست مي شود که " اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم " پس بدرستيکه ايشان برترين آفريده است .

7- سيد بدر الدين حسيني عاملي  در حاشيه اصول کافي

وي مي گويد :

كما هو صريح " لولاك لما خلقت الأفلاك "

الحاشية على أصول الكافي - السيد بدر الدين بن أحمد الحسيني العاملي - ص 58

همانطور که اين مطلب صريح روايت لولاک لما خلقت الافلاک است .

8- مولي محمد صالح مازندراني در شرح اصول کافي :

ايشان مي فرمايند :

كما في الحديث القدسي « لولاك لما خلقت الأفلاك »

شرح أصول الكافي - مولي محمد صالح المازندراني - ج 9 - ص 61

همانطور که در حديث قدسي آمده است که " لولاک لما خلقت الافلاک"

مضمون دوم ( همراه با ذکر اهل بيت ) :

اما مضمون دوم در کتب شيعه آمده است . اين مضمون در کتاب هاي مختلف به چند کتاب آدرس داده شده است :

1- کشف اليقين :

اين روايت را مرحوم علامه مجلسي در بحار از اين کتاب نقل مي نمايند .

36 - كشف اليقين : عن أبي جعفر بن بابويه برجال المخالفين رويناه من كتابه كتاب أخبار الزهراء ، عن محمد بن الحسن بن سعيد ، عن فرات بن إبراهيم ، عن محمد بن علي الهمداني ، عن أبي الحسن بن خلف بن موسى ، عن عبد الاعلى الصنعاني عن عبد الرزاق ، عن معمر ، عن أبي يحيى ، عن مجاهد ، عن ابن عباس قال : ... يا محمد وعزتي وجلالي لولاك لما خلقت آدم ، ولولا علي ما خلقت الجنة ، لأني بكم أجزي العباد يوم المعاد بالثواب والعقاب

بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج 40 - ص 18 - 21

از كشف اليقين از ابو جعفر بن بابويه با سند اهل سنت : ما اين روايت را در کتاب اخبار الزهراء از محمد بن الحسن بن سعيد از فرات بن ابراهيم از محمد بن علي الهمداني از ابي الحسن بن خلف بن موسي از عبد الاعلي الصنعاني ار عبد الرزاق از معمر از ابي يحيي از مجاهد از ابن عباس : ... اي محمد قسم به عزت و جلال خودم اگر تو نبودي آدم را نمي آفريدم و اگر علي نبود بهشت را نمي آفريدم ؛ زيرا من به خاطر شما بندگان را در روز بازگشت پاداش و عقاب خواهم کرد .

که البته نقل شدن اين روايت توسط اهل سنت دلالت بر صحت آن دارد ؛ زيرا ايشان انگيزه اي براي جعل فضائل براي اهل بيت عليهم السلام خصوصا امير مومنان علي عليه السلام ندارند  .

1-   معاني الاخبار :

روايت اول :

اين روايت را مرحوم صدوق در اين کتاب شريف در باب "معنى حمل النبي صلى الله عليه وآله لعلى عليه السلام" با سند ذيل نقل مي نمايند :

حدثنا أحمد بن عيسى المكتب ، قال : حدثنا أحمد بن محمد الوراق ، قال : حدثني بشر بن سعيد بن قيلويه المعدل بالمرافقة قال : حدثنا عبد الجبار بن كثير التميمي اليماني قال : سمعت محمد بن حرب الهلالي أمير المدينة يقول : سألت جعفر بن محمد عليهما السلام ...

فأوحى الله عز وجل إليهم : هذا نور من نوري أصله نبوة وفرعه إمامه ، أما النبوة فلمحمد عبدي ورسولي ، وأما الإمامة فلعلي حجتي ووليي ولولاهما ما خلقت خلقي

معاني الاخبار ص 350 روايت شماره 1

خداوند عزوجل به ايشان وحي نمود که :اين نور از نور من است ؛ ريشه آن نبوت است و شاخه آن امامت ؛ اما نبوت پس براي بنده من و فرستاده من محمد است و اما امامت پس براي حجت من ولي من است و اگر آن دو نبودند آفرينش را نمي آفريدم .

روايت دوم :

اين روايت را مرحوم صدوق در اين کتاب شريف در باب " باب معنى الشجرة التي أكل منها آدم وحواء "  با سند ذيل نقل مي نمايند :

حدثنا عبد الواحد بن محمد بن عبدوس النيسابوري العطار - رحمه الله - قال : حدثنا علي بن محمد بن قتيبة ، عن حمدان بن سليمان ، عن عبد السلام بن صالح الهروي ، قال : قلت للرضا عليه السلام ...

و متن آن چنين است :

فقال آدم : يا رب من هؤلاء ؟ فقال ، عز وجل : يا آدم هؤلاء ذريتك وهم خير منك ومن جميع خلقي ولولاهم ما خلقتك ولا خلقت الجنة والنار ولا السماء و الأرض

پس آدم گفت : پروردگار من ، ايشان چه کساني هستند؟ پس خداوند عز وجل فرمود : اي آدم ايشان ذريه تو هستند و ايشان برتر از تواند و نيز از همه آفرينش ؛ و اگر ايشان نبودند من تو را و نيز بهشت را و جهنم را و نه آسمان و زمين را نمي آفريدم .

روايت سوم :

اين روايت را مرحوم صدوق در اين کتاب شريف در باب " باب معنى الأمانة التي عرضت على السماوات والأرض والجبال فأبين أن يحملنها وأشفقن منها وحملها الانسان "  با سند ذيل نقل مي نمايند :

حدثنا أحمد بن محمد بن الهيثم العجلي - رضي الله عنه - قال ، حدثنا أبو العباس أحمد ين يحيى بن زكريا القطان ، قال : حدثنا أبو محمد بكر بن عبد الله بن حبيب ، قال : حدثنا تميم بن بهلول ، عن أبيه ، عن محمد بن سنان ، عن المفضل بن عمر ، قال : قال أبو عبد الله عليه السلام...

و متن آن چنين است :

فقال الله جل جلاله : لولا هم ما خلقتكما ، هؤلاء خزنة علمي ، وأمنائي على سري

پس خداوند جل جلاله فرمود : اگر ايشان ( اهل بيت عليهم السلام )نبودند شما دوتن (آدم و حوا) را نمي آفريدم

2-   علل الشرايع :

روايت اول :

همين روايت را با همين سند مرحوم صدوق در کتاب علل الشرائع باب" 139 - العلة التي من أجلها لم يطق أمير المؤمنين " ع " حمل رسول الله صلى الله عليه وآله لما أراد حط الأصنام من سطح الكعبة " آورده اند

علل الشرائع ج 1 ص 173روايت اول

روايت دوم :

همچنين روايت ديگري را در باب "باب 7 - العلة التي من أجلها صارت الأنبياء والرسل والحجج صلوات الله عليهم أفضل من الملائكة " مي  آورند که سند آن به شرح ذيل است :

حدثنا الحسن بن محمد سعيد الهاشمي قال : حدثنا فرات بن إبراهيم ابن فرات الكوفي قال : حدثنا محمد بن أحمد بن علي الهمداني قال : حدثني أبو الفضل العباس بن عبد الله البخاري قال : حدثنا محمد بن القاسم بن إبراهيم بن محمد بن عبد الله بن القاسم بن محمد بن أبي بكر قال : حدثنا عبد السلام بن صالح الهروي عن علي بن موسى الرضا عن أبيه موسى بن جعفر عن أبيه جعفر بن محمد عن أبيه محمد بن علي عن أبيه علي بن الحسين عن أبيه الحسين بن علي عن أبيه علي ابن أبي طالب عليهم السلام قال : قال رسول الله صلى الله عليه وآله

ومتن آن چنين است که :

يا علي لولا نحن ما خلق الله آدم ولا حواء ولا الجنة ولا النار ، ولا السماء ولا الأرض

علل الشرايع ج 1 ص 5 شماره 1

اي علي اگر ما نبوديم خداوند آدم و حواء و بهشت و جهنم و آسمان و زمين را نمي آفريد

4- عيون الاخبار :

روايت اول :

مرحوم شيخ صدوق روايت دوم کتاب علل الشرائع را در کتاب شريف عيون ذکر مي فرمايند :

عيون أخبار الرضا ( عليه السلام ) ج 2 ص 237 ش 22

روايت دوم :

ايشان در اين کتاب روايت دوم کتاب معاني الاخبار را نيز نقل مي فرمايند :

عيون أخبار الرضا ج 2 ص 274 ش 67

3-   کمال الدين :

مرحوم شيخ صدوق روايت دوم کتاب علل الشرائع را در کتاب شريف کمال الدين نيز  ذکر مي فرمايند :

كمال الدين ص 254 ش 4

5- ينابيع المودة قندوزي :

جالب اينجاست که اين عالم حنفي روايت دوم کتاب علل الشرائع را در کتاب خويش ينابيع ذکر مي نمايد :

ينابيع المودة ج 3 ص 378

6- تفسير منسوب به امام حسن عسکري :

فقال لها رسول الله صلى الله عليه وآله : دعوتك لتشهدي لي بالنبوة بعد شهادتك لله بالتوحيد ثم تشهدي [ بعد شهادتك لي ] لعلي عليه السلام هذا بالإمامة ، وأنه سندي وظهري وعضدي وفخري [ وعزي ] ، ولولاه ما خلق الله عز وجل شيئا مما خلق .

تفسير منسوب به امام حسن عسکري ص 169

رسول خدا (به درخت ) فرمودند: من تو را خواندم تا بعد از شهادت دادنت به يکتايي خدا براي من شهادت به نبوت دهي و سپس بعد از اين شهادت براي اين علي نيز شهادت به امامت دهي و اينکه او ياور من و پشتيبان من و بازوي من و افتخار من و عزت من است و اينکه اگر او نبود خداوند عز وجل چيزي را از آفرينش نمي آفريد .

7- شرح الأخبار قاضي نعمان المغربي :

روايت اول :

ايشان در کتاب خويش روايت ذيل را با سند منقطع تا ابوهريرة نقل مي نمايند :

قال : هؤلاء خمسة من ولدك لولاهم ما خلقتك ولا خلقت الجنة ولا النار ولا العرش ولا الكرسي ولا السماء ولا الأرض ولا الملائكة ولا الانس ولا الجن .

شرح الأخبار ج 2 ص 500 ش 884

خداوند فرمود : ايشام پنج نفر از نسل تو هستند که اگر ايشان نبودند تو را نمي آفريدم و بهشت را نيز نمي آفريدم و نه دوزخ را و نه عرش را و نه کرسي را و نه آسمان را و نه زمين را و نه مردمان را و نه جنيان را

روايت دوم :

روايت ذيل نيز در اين کتاب شريف نقل شده است که :

قال : يا آدم صفوتي من خلقي لولاهم ما خلقت الجنة ولا النار ، خلقت الجنة لهم ولمن والاهم ، والنار لمن عاداهم .

شرح الأخبار ج 3ص 6 ش 923

اي آدم ايشان بر گزيدگان ِ آفريدگان هستند ؛ اگر ايشان نبودند بهشت را و آتش را نمي آفريدم ؛ بهشت را براي ايشان و کساني که ايشان را دوست بدارند آفريدم و آتش را براي کسي که ايشان را دشمن بدارد .

8- قصص الأنبياء

مرحوم قطب راوندي در کتاب خويش روايت اول شرح الأخبار را با سند کامل از مرحوم شيخ صدوق نقل مي نمايند :

وعن ابن بابويه أخبرنا إبراهيم بن هارون الهيتي ، أخبرنا أبو بكر أحمد بن محمد بن عيسى ، أخبرنا محمد بن يزيد القاضي ، أخبرنا قتيبة بن سعيد ، أخبرنا الليث بن سعد وإسماعيل  بن جعفر عن أبيه ، عن أبي هريرة

قصص الأنبياء  ص 57 شماره 10

9- فرائد السمطين :

روايت اول شرح الأخبار را عالم سني ، حمويني نيز در کتاب خويش نقل نموده است :

فرائد السمطين ص 5 مخطوط  و ج 1 ص 36 مطبوع  رجوع شود به شرح احقاق الحق ج 9 ص 254 و نيز نفحات الازهار ج 4 ص213

10- أرجح المطالب :

علامه سني  الآمرتسري در کتاب خويش ارجح المطالب روايت اول شرح الأخبار را از ابي هريرة نقل مي کند :

أرجح المطالب ص 461چاپ  لاهور رجوع شود به شرح احقاق الحق ج 9 ص 203

11- بحر المعارف :

وروي في بحر المعارف : لولاك لما خلقت الأفلاك ، ولولا علي لما خلقتك . وفي ضياء العالمين للشيخ أبي الحسن الجد الأمي للشيخ محمد حسن صاحب الجواهر بزيادة فقرة : ولولا فاطمة لما خلقتكما . ونحوه من كتاب المرندي

مستدرك سفينة البحار - الشيخ علي النمازي الشاهرودي - ج 3 - ص 169

و در بحر المعارف روايت کرده است که اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم و اگر علي نبود تو را خلق نمي کردم و در ضياء العالمين شيخ ابي الحسن پدر بزرگ مادري محم حسن صاحب جواهر اضافه قطعه : "واگر فاطمه نبود شما دو تن را نمي آفريدم "  است ؛ وشبيه همين در کتاب مرندي آمده است .

12- مجمع النورين فاضل هرندي :

الف) مستدرک سفينة البحار از مجمع النورين

كتاب مجمع النورين للفاضل المرندي قال : وفي الحديث القدسي : لولاك لما خلقت الأفلاك ، ولولا علي لما خلقتك ، كما ذكره الوحيد البهبهاني .

 وروي في بحر المعارف : لولاك لما خلقت الأفلاك ، ولولا علي لما خلقتك . وفي ضياء العالمين للشيخ أبي الحسن الجد الأمي للشيخ محمد حسن صاحب الجواهر بزيادة فقرة : ولولا فاطمة لما خلقتكما . ونحوه من كتاب المرندي

مستدرك سفينة البحار - الشيخ علي النمازي الشاهرودي - ج 3 - ص 168

در کتاب مجمع النورين فاضل هرندي آمده است که گفت : و در حديث قدسي است : اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم و اگر علي نبود تو را خلق نمي کردم . همانطور که وحيد بهباني نقل کرده است . و در بحر المعارف روايت کرده است که اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم و اگر علي نبود تو را خلق نمي کردم و در ضياء العالمين شيخ ابي الحسن پدر بزرگ مادري محم حسن صاحب جواهر اضافه قطعه : "واگر فاطمه نبود شما دو تن را نمي آفريدم "  است ؛ وشبيه همين در کتاب مرندي آمده است .

ب) پاورقي شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور :

دقيقا همين متن را از کتاب مجمع النورين نقل مي نمايد :

پاورقي شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور للحاج ميرزا أبي الفضل الطهراني  ج 2 ص 83

ج ) الأسرار الفاطمية شيخ محمد فاضل مسعودي :

فاطمة الزهراء عليها السلام العلة الغائية

( يا أحمد لولاك لما خلقت الأفلاك ، ولولا علي لما خلقتك ، ولولا فاطمة لما خلقتكما ) (الجنة العاصمة : 148 ، مستدرك سفينة البحار : 3 / 334 عن مجمع النورين : 14 ، عن العوالم : 44 .  )  هذا الحديث من الأحاديث المأثورة التي رواها جابر بن عبد الله الأنصاري عن رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم عن الله تبارك وتعالى

الأسرار الفاطمية - الشيخ محمد فاضل المسعودي - ص 231

فاطمه زهرا عليها السلام هدف نهايي :

اي احمد اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم و اگر علي نبود تو را نمي آفريدم و اگر فاطمه نبود شما دو تن را خلق نمي کردم .

(الجنة العاصمة ص 148؛ مستدرک سفينة البحار از مجمع النورين از عوالم )  اين روايت از رواياتي است که از جابر بن عبد الله الانصاري آن را از رسول خدا از خداوند نقل کرده است .

13- جنة العاصمة مير جهاني از کشف اللئالي :

نقل از اين کتاب در مصادر ذيل صورت گرفته است :

الف) شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور

كفى في سمو شأن الزهراء سلام الله عليها كلام خالقها لولا فاطمة لما خلقتكما : روى عن الشيخ ابراهيم بن الحسن الذراق ، عن الشيخ علي بن هلال الجزائري ، عن الشيخ احمد بن فهد الحلي ، عن الشيخ زين الدين علي بن الحسن الخازن الحائري ، عن الشيخ أبي عبد الله محمد بن مكى الشهيد بطرقه المتصلة الى أبى جعفر محمد بن علي بن موسى بن بابويه القمى بطريقه الى جابر بن يزيد الجعفي ، عن جابر بن عبد الله الانصارى عن رسول الله صلى الله عليه وآله عن الله تبارك وتعالى انه قال : يا احمد لولاك لما خلقت الافلاك ، ولولا علي لما خلقتك ، ولولا فاطمة لما خلقتكما . ثم قال جابر هذا من الاسرار أمرنا رسول الله صلى الله عليه وآله بكتمانه الا من أهله . كشف اللئالي لصالح بن عبد الوهاب بن العرندس - جنة العاصمة لمير جهانى 149 .

مؤلف كتاب كشف اللئالى من علماء القرن التاسع من علماء الشيعة كان عالما ناسكا زاهدا ورعا أديبا شاعرا توفي سنة 840 ودفن في حله هيفاء ومدفنه مزار يتبرك به ورجال الحديث من كبار الشيعة - راجع جنة العاصمة 149

شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور ج 1  ص 225 پاورقى شماره يك

در مقام والاي حضرت زهرا همين بس که آفريننده او در مورد او گفته است که اگر فاطمه نبود شما ( رسول خدا و امير مومنان ) را نمي آفريدم .

از شيخ ابراهيم بن الحسن الذراق روايت شده است که او از شيخ علي بن هلال جزايري روايت کرده است از شيخ احمد بن فهد حلي از شيخ زين الدين علي بن الحسن خازن حائري از شيخ ابي عبد الله محمد بن مکي شهيد با سند متصل خود او تا ابو جعفر محمد بن علي بن موسي بن بابويه قمي به سند ايشان تا جابر بن يزيد جعفي از جابر بن عبد الله انصاري از رسول خدا که فرمودند : اي احمد اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم و اگر علي نبود تو را خلق نمي کردم و اگر فاطمه زهرا نبود شما دو تن را نمي آفريدم ؛ سپس جابر گفت : اين از اسرار است که رسول خدا ما را امر به پوشاندن آن داشته است مگر از اهل آن ؛

 کشف اللئالي نوشته صالح بن عبد الوهاب بن عرندس – جنة العاصمة ميرجهاني ص 149

مولف کتاب کشف اللئالي از علماي قرن نهم و از علماي شيعه است که دانشمند و ديندار و پرهيزکار و با تقوا و خوش بيان و شاعر بود و در سال 840 از دنيا رفته و در حله هيفا دفن گرديد و مدفن او محل زيارت شده و مردم به آن تبرک مي نمايند ؛ و او از بزرگان علماي حديث شيعه است  در اين زمينه به کتاب جنة العاصة ص 149 مراجعه نماييد .

ب) الأسرار الفاطمية شيخ محمد فاضل مسعودي :

متن كلمات ايشان در ذيل بحث " نقل از مجمع النورين فاضل هرندي قسمت ج" گذشت

الأسرار الفاطمية - الشيخ محمد فاضل المسعودي - ص 231

14- مصباح الانوار تاليف ابو الحسن البكري استاد شهيد اول :

مصادري که اين روايت را از اين کتاب نقل کرده است عبارتند از  :

الف) مستدرك سفينة البحار

در کتاب شريف مستدرک سفينة البحار اين مطلب را نقل کرده مي گويد :

أما الحديث القدسي : " لولاك لما خلقت الأفلاك " فقد روى أبو الحسن البكري أستاذ الشهيد الثاني في كتاب الأنوار عن أمير المؤمنين ( عليه السلام ) : أنه قال : كان الله ولا شئ معه ، فأول ما خلق نور حبيبه محمد ( صلى الله عليه وآله ) قبل خلق الماء والعرش والكرسي والسماوات والأرض واللوح والقلم - إلى أن قال : - والحق تبارك وتعالى ينظر إليه ويقول : يا عبدي أنت المراد والمريد ، وأنت خيرتي من خلقي وعزتي وجلالي لولاك لما خلقت الأفلاك . من أحبك أحببته . ومن أبغضك أبغضته – الخبر .

مستدرك سفينة البحار - الشيخ علي النمازي الشاهرودي - ج 3 - ص 166

اما حديث قدسي " اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم " بدرستيکه ابو حسن بکري استاد شهيد ثاني در کتاب "الانوار" از امير مومنان روايت مي کند که فرمودند : خداوند بود و چيزي همراه او نبود ؛ پس اولين چيزي که آفريد نور حبيب او محمد بود قبل از آفرينش آب و عرش و کرسي و آسمان و زمين و لوح وقلم ... و خداوند تبارک و تعالي نگاهي به او فرموده و گفت : اي بنده من تو مقصودي و تو اي که مي خواهي و تو بهترين آفريده من هستي ؛ قسم به بزرگي و عظمت خودم که اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم ، هرکس تو را دوست بدارد او را دوست مي دارم و هرکس تو را دشمن بدارد او را دشمن مي دارم ...

ب) شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور:

حديث لولاك لما خلقت الافلاك ولولا على لما خلقتك وحديث لولا رسول الله وعلى لما خلقت العالم وحديث لولا اهل البيت لما خلقت العالم وحديث لولا فاطمة لما خلقتكما ) : روى ابن الحسن البكري استاد شهيد الثانى ( ره ) في كتاب ( الانوار ) عن امير المؤمنين ( ع ) انه قال كان الله ولا شئ معه ، فاول ما خلق نور حبيبه محمد قبل خلق الماء والعرش والكرسي والسموات والارض واللوح والقلم . . . والحق تبارك وتعالى ينظر اليه ويقول : يا عبدي انت المراد والمريد وانت خيرتي من خلقي وعزتى وجلالي لولاك لما خلقت الافلاك من احبك احببته ، ومن ابغضك ابغضته ...

شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور ج 2 ص 83 پاورقى شماره 2

روايت " اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم و اگر علي نبود تو را خلق نمي کردم " و نيز روايت " اگر رسول خدا  وعلي نبودند جهان را خلق نميکردم" و روايت " اگر اهل بيت نبودند عالم را نمي آفريدم " و روايت " اگر فاطمه نبود شما دو تن را نمي آفريدم " : ابن الحسن بکري استاد شهيد ثاني در کتاب " الانوار" از امير مومنان روايت مي کند که فرمود : خداوند بود و چيزي همراه او نبود ؛ پس اولين چيزي که آفريد نور حبيب او محمد بود قبل از آفرينش آب و عرش و کرسي و آسمان و زمين و لوح وقلم ... و خداوند تبارک و تعالي نگاهي به او فرموده و گفت : اي بنده من تو مقصودي و تو اي که مي خواهي و تو بهترين آفريده من هستي ؛ قسم به بزرگي و عظمت خودم که اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم ، هرکس تو را دوست بدارد او را دوست مي دارم و هرکس تو را دشمن بدارد او را دشمن مي دارم ...

ج )  الذريعة آقا بزرگ تهراني :

( مصباح الأنوار ) للشيخ أبي الحسن البكري ، أستاذ الشهيد ، كما ينقل عنه السيد محمد القطب في تصانيفه ، منها في ( فصل الخطاب ) نقل عنه حديث أول ما خلق الله نور حبيبه وقال له لولاك لما خلقت الأفلاك

الذريعة  آقا بزرگ تهراني  ج 21  ص 102

كتاب مصباح الانوار شيخ ابو الحسن بکري استاد شهيد ؛ طبق آنچه سيد محمد قطب در کتاب هاي خود آورده است ؛ يکي از آنها کتاب فصل الخطاب است که در آن از ايشان اين روايت را نقل مي کند که : " اولين چيزي که خداوند آفريد نور حبيبش بود و به او گفت : اگر تو نبودي افلاک رانمي آفريدم "

15- ضياء العالمين:

وفي ضياء العالمين للشيخ أبي الحسن الجد الأمي للشيخ محمد حسن صاحب الجواهر بزيادة فقرة : ولولا فاطمة لما خلقتكما . ونحوه من كتاب المرندي

مستدرك سفينة البحار - الشيخ علي النمازي الشاهرودي - ج 3 - ص 169

و در بحر المعارف روايت کرده است که اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم و اگر علي نبود تو را خلق نمي کردم و در ضياء العالمين شيخ ابي الحسن پدر بزرگ مادري محم حسن صاحب جواهر اضافه قطعه : "واگر فاطمه نبود شما دو تن را نمي آفريدم "  است ؛ وشبيه همين در کتاب مرندي آمده است .

16- کفاية الأثر :

مرحوم خزاز قمي از علماي قرن پنجم هجري در کتاب خويش دو روايت در اين زمينه ذکر مي فرمايند :

روايت اول :

سند روايت اول چنين است :

قال هارون : وحدثنا حيدر بن محمد بن نعيم السمرقندي ، قال حدثني أبو النصر محمد بن مسعود العياشي ، عن يوسف بن المشحت البصري ، قال حدثنا إسحاق بن الحارث ، قال حدثنا محمد بن البشار ، عن محمد بن جعفر ، قال حدثنا شعبة ، عن هشام بن يزيد ، عن أنس بن مالك قال : كنت أنا وأبو ذر وسلمان وزيد بن ثابت وزيد بن أرقم عند النبي صلي الله عليه وآله وسلم

و متن آن چنين است که :

فأوحى الله إلي : يا محمد إني اطلعت إلى الأرض اطلاعة فاخترتك منها فجعلتك نبيا ، ثم اطلعت ثانيا فاخترت منها عليا فجعلته وصيك ووارث علمك والإمام بعدك ، وأخرج من أصلابكما الذرية الطاهرة والأئمة المعصومين خزان علمي ، فلولاكم ما خلقت الدنيا ولا الآخرة ولا الجنة ولا النار

کفاية الأثر ص 70 باب ما جاء عن أنس بن مالک من النصوص

پس خداوند بر من وحي نمود که اي محمد ؛ من به زمين نظر نمودم پس تو را از آن برگزيدم و سپس تو را پيامبر قرار دادم ؛ سپس دوباره بر آن نظر نمودم پس علي را از آن برگزيدم و سپس او را جانشين تو و وارث علم تو و امام بعد از تو قرار دادم ؛ و از نسل شما دو تن خانداني پاک و اماماني معصومين را به عنوان خزانه علم خود بيرون آوردم ؛ پس اگر شما نبوديد دنيا را و آخرت را و بهشت را و دوزخ را نمي آفريدم .

روايت دوم :

ثم قال لي : يا علي أنت الإمام والخليفة من بعدي ، حربك حربي وسلمك سلمي ، وأنت أبو سبطي وزوج ابنتي ، من ذريتك الأئمة المطهرون ، فأنا سيد الأنبياء [ وأنت سيد الأوصياء ، وأنا وأنت من شجرة واحدة ] ، ولولانا لم يخلق الجنة والنار ولا الأنبياء ولا الملائكة .

کفاية الأثر ص 157 باب ما روي عن امير المومنين من النصوص

سپس (رسول خدا) به من فرمودند : اي علي تو امام و خليفه بعد از من هستي ؛ دشمن تو دشمن من و دوست تو ، دوست من است ؛ و تو پدر نوه من و همسر دختر من هستي ؛ امامان پاک از نسل تو هستند ؛ پس من سرور انبيا هستم و تو سرور جانشينان ؛ و من و تو از يک درخت هستيم ؛ و اگر ما نبوديم بهشت و دوزخ و انبيا و ملائکه آفريده نمي شدند .

اين بود مقداري از روايات شيعه و سني در مورد روايت لولاک لما خلقت الافلاک و روايات شبيه به آن و اقرار به صحيح بودن آن حتي از برخي علماي اهل سنت .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  جعفري     -   تاريخ:  03 ارديبهشت 87 - 00:00:00
خداوند به همه ي شما بزرگواران به حق رحمتش و به حق آيات نهان و آشكارش اجر جزيل عطا كند ان شاا...
2   نام و نام خانوادگي:  حسين اسيري     -   تاريخ:  03 ارديبهشت 87 - 00:00:00
جزاكم الله خير الجزاء
3   نام و نام خانوادگي:  رضا نور     -   تاريخ:  04 ارديبهشت 87 - 00:00:00
سلام عليک. در سايت زير که منصوب به اهل سنت ميباشد نظر آلوسي را در براه اين حديث موضوع و ضعيف خوانده در حاليکه شما نظر آلوسي را بنا بر اين گذاشتيد که اين حديث صحيح ميباشد. آدرسش هست (لولاك لما خلقت الأفلاك
الراوي: - - خلاصة الدرجة: موضوع - المحدث: الألباني - المصدر: السلسلة الضعيفة - الصفحة أو الرقم: 282 )
و آدرس سايت اينترنتي هست:
http://www.dorar.net/hadith.php
جواب نظر:
در پاسخ به اشکال شما بايد به چند نکته اشاره کرد :
1 .در تحقيق ما تنها به کلام آلوسي در باب علمايي که به اين روايت استشهاد کرده اند ، اشاره کرده ايم و کلام او را نيز ذکر نموده ايم ؛ و بحثي از تضعيف يا توثيق اين روايت توسط وي ننموديم .
2 . در آدرس داده شده توسط شما نامي از آلوسي برده نشده است و تنها تضعيف صغاني وملا علي قاري و الباني را براي عبارت " لولاک لما خلقت الافلاک ذکر مي کند ؛ که ما نيز تضعيف علمايي معتبر تر از ايشان مانند ذهبي ابن حجر و چند نفر ديگر را براي اين عبارت در متن خويش آورده بوديم و تصحيح آن را نيز بيان کرديم و نيز کلام ابن حجر را آورديم که مي گويد اگر چه سند اين روايت ضعيف است اما معني آن درست است .
3. گاهي عده اي از علماي اهل سنت در مورد يک روايت يا مضمون با يکديگر اختلاف دارند ؛ عده اي از روي سلايق شخصي و به خاطر عدم موافقت ِ روايت با عقايدشان آن را تضعيف مي کنند که ذهبي ، ابن تيميه و الباني و علماي وهابي شهره به اين مطلب هستند ؛ سايت اشاره شده به آن نيز وابسته به وهابيت بوده و از اين مطلب استثنا نيست ؛ لذا در اين سايت در صورت جستجو در مورد روايت نقل شده توسط حاکم نيشابوري که عده اي از علماي اهل سنت از جمله خود حاکم آن را روايت را تصحيح کرده اند ، اثري از تصحيح ايشان نمي بينيد و تنها تضعيفات ِ ديگران را خواهيد ديد .

گروه پاسخ به شبهات
4   نام و نام خانوادگي:  مهدي     -   تاريخ:  24 مهر 87 - 00:00:00
در بررسي منابع روايي اصيل و کهن شيعه تنها به «لولاک لما خلقت الافلاک» بر مي خوريم و ذيل آن را در منابع معتبر نمي يابيم
گويا بعدا عده اي با انگيزه اي خاص ذيل آن را که معناي صحيحي هم ندارد بدان افزوده اند
5   نام و نام خانوادگي:  حسين اسيري     -   تاريخ:  24 مهر 87 - 00:00:00
آقائي كه اسم خودش رو " مهدي " نشان داده است
اكر نكاه ميكرديد ومقاله را ميخوانديد ميديديد كه كلي منبع دارد ذيل حديث
وتواتر ان در امثال حديث كساء وزيارت جامعه كبيره و .... مؤيد صحت آن است
وهمين كافي كه معناي كاملا صحيحي دارد
6   نام و نام خانوادگي:  سيد عليرضا     -   تاريخ:  09 فروردين 88 - 00:00:00
با سلام.
ايا از برخي از احاديث در باره اين حديثو برخي اعمال مثل سوار شدن حضرت علي(ع)بر دوش پيامبر براي شکستن بتها نشانه مقام بالاتر حضرت نسبت به پيامبر داشت يا خداوند با اين ها مي خواست حجت را بر بهانه جويان تمام کند؟
با تشکر از شما
7   نام و نام خانوادگي:  سيد عليرضا     -   تاريخ:  10 فروردين 88 - 00:00:00
با سلام. ايا از برخي از احاديث در باره اين حديثو برخي اعمال مثل سوار شدن حضرت علي(ع)بر دوش پيامبر براي شکستن بتها نشانه مقام بالاتر حضرت نسبت به پيامبر داشت يا خداوند با اين ها مي خواست حجت را بر بهانه جويان تمام کند؟لطفا پاسخ دهيد. با تشکر از شما
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
در همين رواياتي كه شما ذكر مي كنيد ، به خوبي بيان شده است كه مقام رسول خدا (ص)‌ از همه حتي امير مومنان بالاتر است و در آن آمده است كه امير مومنان پا بر دوش پيامبر نهاد ، زيرا در آن زمان كه تجلي عظمت الهي و شكستن بتها و بيان مقام رسالت و حقانيت وعده آن حضرت بود ، امير مومنان نمي توانست بار مقام نبوت را بر دوش خود حمل كند ، اما پيامبر (ص)‌مي توانست مقام معنوي ولايت را تحمل نمايد . و اين به خوبي بيانگر برتري رسول خدا (ص) بر امير مومنان علي عليه السلام است .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
8   نام و نام خانوادگي:  سيد عليرضا     -   تاريخ:  10 فروردين 88 - 00:00:00
با سلام.پس اينکه حضرت امير پابر دوش پيامبرگزاشت هيچ نشان برتري ايشان نسبت به ديگران نبود؟آيا اين مايه فخر شيعه نيست؟و ما نبايد براي بر حق بودن مقام ان حضرت به اين حديث استناد کنيم؟و اصلا روايتي که برخي نقل ميکنند که امير مومنان در چند جا بالاتر از رسول خدا بود صحيح نيست؟ يا اين حديث که ميگويد اگر فاطمه (س)بود شما را نمي آفريديم نشانه چيست؟توضيح دهيد.با تشکر.چون مي خوام واقعا دينم (تشيع)از روي تحقيق باشه.
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
هيچ حديثي نيست كه دلالت كند امير مومنان علي عليه السلام از رسول خدا (ص) بالاتر بوده اند ؛‌ و به عكس رواياتي داريم كه حضرت صريحا خود را بنده اي از بندگان رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله وسلم معرفي كرده اند ؛ اما در مورد برتري مقام امير مومنان علي عليه السلام بر ساير صحابه ، اين مطلبي است كه قابل ترديد نيست ، و اين روايت و روايات بسيار زياد ديگر ، به خوبي اين مطلب را ثابت مي كند .
در مورد معني روايت لولاك نيز مي توانيد به آدرس ذيل مراجعه كنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1658
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
9   نام و نام خانوادگي:  داود فرماني     -   تاريخ:  18 فروردين 89 - 00:00:00
سلام عليكم
خداوند متعال در آغاز خلقت كه لا زماني و لامكاني بود به يكباره از ابتدا تا انتهاي عالم را نظاره كرد و پس انسان را آفريد يعني معني لولاك لما خلقت افلاك را تجلي بخشيد. انسان ها صورت مجهول يكديگر هستند و با يكديگر پيمانه انسانيت را پر مي كنند. آري اگر محمد ص نبود جهاني خلق نمي شد اگر علي نبود جهاني خلق نمي شد اگر فاطمه حسن و حسين نبود جهان خلق نمي شد اگر تو هم نبودي جهان چيزي كم داشت.
بحث برتري جويي نيست بحث اركان هستي است بحث جز جز هستي است به سير حركتي انا لله و انا اليه راجعون براب خداوند تقدم و تاخري وجود ندارد نه اولي دارد و نه دومي بحث مراكز ثقل آسمان و زمين است كساني كه پيام حق وجودشان را فرا گرفت كساني كه از انا الحق با موفقيت عبور كردند و الست بربكم را درست پاسخ دادند خداوند در آغاز خلقت آنرا ديد پس گفت : لولاك لما خلقت افلاك
مثل يك عمل جراحي حساس اگر پزشك جراح . پزشك دستيار . دكتر بيهوشي . تكنسين اطاق نباشد لوازم و اطاق و ... چه فايده اي دارد و راه و روش جراحي و شروع و پايان آن را چه ميشود.
آري از آدم تا خاتم ص از علي فاطمه تا مهدي موعود چراغ راه و نقشه بندگي اند. لولاك لما خلقت افلاك
10   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:  23 آبان 89 - 23:34:28
طبق حديث پيامبر اکرم مبني بر علي مني و انا منه(مورد اتفاق خاصه و عامه)مي توان نتيجه گرفت حضرت علي عليه السلام و رسول اکرم رتبه ي برابري دارند(طبق بيانات آيه الله وحيد خراساني)
11   نام و نام خانوادگي:  برھه الحسين عارفي     -   تاريخ:  21 اسفند 89 - 11:25:09
الحمد لله زحمات شما ديديم خيلي خوشحال شديم
12   نام و نام خانوادگي:  نجم الثاقب     -   تاريخ:  29 فروردين 90 - 16:53:45

اينکه پيامبر عظيم الشان (ص) را هم مرتبه و هم شان علي (ع) بناميم و نعوذ بالله مانند يزيديان علي اللهي که علي (ع) را خدا مي خوانند، مرتبه و درجه علي را بالاتر از پيامبر بدانيم عين کفر و شرک و الحاد است و يک انسان مسلمان موحد هيچوقت چنين قياسهايي نمي کند.
خداوند رسول الله را بلندمرتبه ترين انسانها و علي (ع) را شاگرد ايشان گردانيد و هر چه خدا بخواهد همان است و همان شده است و همان خواهد بود...
13   نام و نام خانوادگي:  جبهه هنرهاي زيبا - شوراي عالي بصيرت     -   تاريخ:  18 ارديبهشت 90 - 10:13:48
باسمه تعالي شانه
با سلام و احترام

ضمن تسليت ايام فاطميه، با اينکه ما خودمان را عاشق قرآن مجيد و اهل بيت عليهم السلام و از نوکران و شيفتگان به امير المومنين اسد الله الغالب علي بن ابي طالب و حضرت ام الائمه انسيه الحوراء فاطمه الزهراء عليهما السلام ميدانيم و جان ناقابل خود را در اين راه گذاشته ايم.
اما بايد به اينگونه احاديث و روايات بيشتر دقت شود و از نظر رجال ، زمان و مکان تامل شود که خداي ناکرده به جايگاه نبوت و مقام رفيع پيغمبر بزرگوار اسلام که اشرف پيغمبران و مخلوقات است ناخوسته جسارت نشود.
مثل جريان سي دي ظهور نزديک است که قطعا از باب ارادت به بقيه الله الاعظم ارواحنا فداه و عجل فرجهم و علاقه به انقلاب و ولايت مي خواستند خدمتي داشته باشند که ما خودمان نيز از علاقه مندان به شهداء و امام خميني و ولايت فقيه و فدائيان ولي امر جهان سيدنا الامام خامنه اي همچنين آيت الله سيد حسن نصر الله عزيز هستيم اما اين را بايد بدانيم که موضوع مهدويت فراتر از اين بحثها مي باشد و بايد توسط متخصصين و متبحرين در اين امر اين مباحث مطرح و بحث شود که خداي ناکرده به اصل مهدويت ضربه اي وارد نشود هر چند نوکران حضرت عج شعور و بصيرتشان بيشتر از اين حرفها مي باشد.

جبهه هنرهاي زيبا
شوراي عالي بصيرت
14   نام و نام خانوادگي:  ف سادات حسيني     -   تاريخ:  06 تير 90 - 12:03:14
بسيار جالب بود خداوند به شما جزاي خير عنايت کند انشاالله
15   نام و نام خانوادگي:  عباس صدر     -   تاريخ:  17 شهريور 90 - 08:48:14
بسمه تعالي شما در سند روايت لولا فاطمة لما خلقتکما به گونه اي سخن آورده ايد که تضعيف سند را مي رساند . مرحوم آقاي مير جهاني ( که از اوثق علماء شيعه است و مورد عنايت تام مرحوم آيت الله اصفهاني بوده است ) تصريح دارد که اين روايت را در کتابخانه شيخ محمد سماوي نجفي ( عالم معتبر و ثقه ومشهور نجفي ) ديده و خصوصيات نسخه را توصيف کرده است که باب اشکال را مي بندد و از ابن العرندس حلي که از اعيان فقهاء شيعه است ( و ترجمه اش را علامه اميني در هفت الغدير آورده است )تا جابر بن عبد الله انصاري سند روايت صحيح است و دغدغه اي در سند روايت نيست . بلکه به اصطلاح متاخرين سند روايت صحيح اعلائي است و مرحوم علامه اميني در ديدار با برخي از اعلام زنده هم به همين موضوع تصريح داشته است و نياز به تمسک به اين و آن هم نيست و آقاي مير جهاني عالم ثبت ثقه است و او وجادة از کشف اللئالي نقل کرده است و سند هم در محلش معلوم است . نبودن اين روايت در برخي کتب قديمه ربطي به وضع حديث ندارد و تا قبل از جمع آوري کتب اربعه متاخرين و کتب سيد هاشم بحراني اين موضوع امري عادي است و لذا برخي روايات را صرفا در کتب همين بزرگواران مي بينيم و اين هم يکي از همين هاست . نهايتا علو مضموني که در روايت هست برخي را از نقل روايت بازداشته است و اين موضوع در شيعه امري نو نيست و مثال هم دارد . با اين همه اگر کسي توجه به تلازم نوري داشته باشد برايش معلوم است که چون ظهور نور نبوي ملازمت دارد با ظهور نور علوي و فاطمي و به بياني ديگر ادامه نسل پيامبر خدا لازم دارد بودن علي و فاطمه عليهما السلام را و اگر اين دو بزرگوار نبودند نسل پيامبر خدا ممتد نمي شد و اگر نسل پيامبر خدا ممتد نمي شد دين خدا ابتر مي ماند و لذا اکمال دين و اتمام نعمة التزام دارد بودن امير المومنين و فاطمه سلام الله عليهما را و بدون اين دو بزرگوار دين خدا کامل نبود و چون کامل نمي شد جعلش لغو مي بود و لذا مي فرمايد اگر علي و فاطمه نبودند پيامبر را خلق نمي کرد و اين دلالتي بر افضليت فاطمه سلام الله عليها ندارد و صرفا مقام التزام نوري و امتداد خلقي است وبس و التزام نوري هم همين بيان است جز اينکه ظهور نوراني امتداد نسل پيامبر در عالم نور را به واسطه دو نور امير المومنين و فاطمه زهرا علهيم السلام قرار داده است خداي متعال . لذا نه اشکالي به روايت وارد است و نه به سند آن و جاي استبعاد هم ندارد . انشاء الله موفق باشيد . عباس صدر
16   نام و نام خانوادگي:  م .راجي     -   تاريخ:  02 آذر 90 - 11:04:08
با سلام من ادعايي در مورد اطلاعات روايي ندارم ولي موضوعي که به صورت منطقي قابل طرح است اين است که : ابعاد فلک و يا افلاک امروزه به ميلياردها سال نوري ميرسد و امروزه وجود زندگي ابتدايي در منظومه شمسي و ذيشعور در خارج آن بسيار محتمل است به نحوي که اثبات نبودن آن بسيار بسيار سختتر بنظر ميرسد . لذا سوال اين است که آيا موجودات سيارات ديگر که حتي از وجود زمين ممکن است بي اطلاع باشند به چه نحوي به پيامبر اکرم(ص) وصل ميشوند و چگونه آنها پيامبري براي خودشان ندارند و اگر دارند به آنها گفته ميشود که دليل وجودي شما در سياره شما نيست؟به اعتقاد ما خداوند متعال که چنين عرض و طولي از کاينات را خلق کرده قرار نيست اغراق و يا نعوذ باله مدح بي دليل پيامبر را بکند . پس اين مطلب نهايتا با وجود بسياري از مدارک و مستندات چطور جمع بندي خواهد شد؟
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

اگر رسول خدا (ص) بر ساير كائنات و مخلوقات نيز پيامبر باشند چه ؟آيا ديگر اين سخن بي مورد است ؟! بي اطلاع بودن از حيات زمين تنها مانع اين استدلال است اما همانطور كه خداوند مي‌تواند پيامبري بفرستد مي‌تواند آنها را از وجود حيات در زمين و بعثت پيامبري با اين خصوصيات در آن آگاه كند .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

17   نام و نام خانوادگي:  سيد حسين حسيني     -   تاريخ:  29 آذر 90 - 16:58:51
التزام نوري و امتداد خلقي و ... بازي با الفاظ است . هرکس يکي از ائمه و يا تمامي آنها و تمامي بزرگان امت را هم با پيامبر عظيم الشأن اسلام هم شان و قابل مقايسه بداند ، الحق که ايمانش بسيار نقصان دارد . پيامبر عليه الصلاة و السلام دريايي از رحمت خداوند بوده که بزرگان در برابر ايشان قطره اند و اما خالص . کسي هم که گفته ابتر ، مثل همان کسي است که به رسول خدا صلي الله عليه و آله گفت ابتر . مگر خدا نمي توانست مثل حضرت زکريا عليه السلام پسري به پيامبر ببخشد؟ چرا ابراهيم را داد و پس گرفت ؟ نعوذ بالله . اينها همه براي آن بود تا تفکرات جاهلي که پسر را به حساب مي آوردند و دختر و فرزندان دختر را بيگانه مي شمردند ، ديگر در اذهان نماند . و اينکه اگر پيامبر پسري مي داشت ، پس از چند نسل ديگر چنان سلطنتي به وجود مي آمد که از اصل مکتب اسلام دور مي شد و پسر عموها بر سر جانشيني در برابر يکديگر مي ايستادند . خدا بهتر دانسته که چه کند . نعوذ بالله احدي از مخلوقات خدا را با محمد المصطفي صلي الله عليه و آله قياس نکنيد که گمراهي محض است و روح حضرت امير از چنين ياوه هايي به خشم مي آيد . اگر ايشان و حضرت فاطمه و حسنين عليهم السلام بودند و چنين بيهوده گويي هايي مي شنيدند خود از شماها اعلام برائت مي کردند .
18   نام و نام خانوادگي:  عباس رضايي     -   تاريخ:  11 مهر 91 - 15:31:11
اين احاديث سر تا پا جعلي است و نشانه هاي دروغين بودن از آن مي بارد. ضمنا از نشانه هاي غلو مقايسه کردن ائمه با شأن نبي مکرم اسلام است
19   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:  11 مهر 91 - 23:27:20
الله اکبر با سلام جناب عبس ...... گفتي غلو ؟؟؟؟ گفتي مقايسه ؟؟؟؟ حتما اين ايه کريمه در قران شما وجود نداشته باشد ... اما در قران ما وجود داره . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ مَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِي آل عمران: 61. ( پس هر كه درباره آن ( قرآن يا عيسى ) با تو به بحث و مجادله پرداخت پس از آن كه علم آن به تو رسيد ، پس بگو : بياييد ما وشما فرزندان و زنان و جانهاى خويش را بخوانيم آن گاه به درگاه خدا زارى كنيم و در حق يكديگر نفرين كنيم و لعنت خدا را بر هر كدام از ما دو گروه كه دروغگوست قرار دهيم ) .
20   نام و نام خانوادگي:  حامد مقري     -   تاريخ:  12 مهر 91 - 07:24:05
با سلام جناب عباس رضايي اعتقاد شيعه در مورد ائمه و پيامبر اكرم اين است « الحسن والحسين سيدا شباب اهل الجنة و ابوهما خير منهما » حسن و حسين سيد جوانان اهل بهشتند و پدرشان از آنها بهتر است . و در كلام حصرت علي عليه السلام داريم « انا عبد من عبيد محمد » من بنده اي از بندگان محمد هستم . پس بدان كه ما هيچ گاه ائمه عليهم السلام را بهتر از پيامبر اكرم نمي دانيم اما در مورد ساير پيامبران با توجه به حديث سيدا شباب ، سيادت امام حسن و امام حسين شامل بر پيامبران ديگر هم مي شود غير از كساني كه با دليل از اين عموميت خارج شوند (پيامبر و اميرالمومنين ) اما سوال چه طور مقايسه ائمه با پيامبر غلو است ولي بالاتر بردن عمر از پيامبر غلو نيست ؟ اين هم نمونه 3691 حدثنا الحسن بن صباح البزار حدثنا زيد بن حباب عن خارجة بن عبد الله بن سليمان بن زيد بن ثابت أخبرنا يزيد بن رومان عن عروة عن عائشة قالت كان رسول الله صلى الله عليه وسلم جالسا فسمعنا لغطا وصوت صبيان فقام رسول الله صلى الله عليه وسلم فإذا حبشية تزفن والصبيان حولها فقال يا عائشة تعالي فانظري فجئت فوضعت لحيي على منكب رسول الله صلى الله عليه وسلم فجعلت أنظر إليها ما بين المنكب إلى رأسه فقال لي أما شبعت أما شبعت قالت فجعلت أقول لا لأنظر منزلتي عنده إذ طلع عمر قالت فارفض الناس عنها قالت فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم إني لأنظر إلى شياطين الإنس والجن قد فروا من عمر قالت فرجعت قال أبو عيسى هذا حديث حسن صحيح غريب من هذا الوجه. تحقيق الألباني: صحيح، المشكاة (6039) صحيح سنن ترمذي ج 8 ص 191 شياطين از پيامبر فرار نمي كنند ولي از عمر مي گريزند !! پيامبر به دف زدن ورقصيدن كنيز حبشي نگاه مي كند واعتراض نمي كند ولي به محض ورود عمر جلسه تعطيل مي شود. اين يك نمونه بود .
21   نام و نام خانوادگي:  علي رضا     -   تاريخ:  08 مرداد 92 - 17:36:20
سلام عليكم دوستان شما درباره حديث ولا فاطمه لما خلقتکما فرموديد كه مرسل هست اما بنده هر چه نگاه كردم شما مرسل بودن ان را اثبات ننموديد اگر اسناد ان بهراه استشهاد رجاليش و نتيجه بررسي رجال ان را ارئه دهيد ممنون مي شوم
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛ در اينجا مرسل بودن به معني سند نداشتن است و چنانكه مشاهده مي نماييد در تمام منابعي كه آورديم سندي ذكر نشده است.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
22   نام و نام خانوادگي:  صالح     -   تاريخ:  06 آذر 92 - 00:00:42
با سلام خدمت تمام دوستان عزيز که به حمد الله همگي از دوستداران دين خدا هستند.
براي شناختن مقام و جايگاه نبي مکرم اسلام و ائمه ي اطهار عليهم السلام شما را دعوت به مطالعه ي «حديث معرفت مولا امير المومنين به نورانيت» مي کنم. حديثي است مفصل که مولا عليه السلام ان را براي دو شاگرد ساعي خود اباذر و سلمان ايراد فرموده اند. بخوانيد و در مضامينش تعمق کنيد که مولا خودشان در آنجا به معرفي حقيقت وجودي و جايگاه و نسبتشان با عالم و آدم پرداخته اند.
مولا در اين حديث اسراري را مطرح نموده اند که اگر آنها را با دقت نخوانيد ممکن است در نگاه اول گمان يريد که به جعل غالّين ساخته و پرداخته شده است. در حاليکه مولا با ذکر دلايل عقلي و علمي همه را اثبات فرموده اند. ايشان در اين حديث فرموده اند که من هستم آنکس که مي ميرانم و زنده مي کنم. و منم که با تمام انبياء قبل همراه بودم و در خفا آنها را حمايت مي کردم. و .... و در انتها مي فرمايند که اگر کسي مرا با اين تعريفي که اينجا کرده ام، نشناسد مسلمان نيست!!! يعني شرط اسلام را شناختن مولا با اين وصف مي دانند. ضمنا براي تبيين مفاد اين حديث توصيه مي کنم حتما به پايگاه اينترنتي استاد صالح غفاري سري بزنيد و آراء ايشان در معرفي حقيقت وجودي ائمه اطهار عليهم السلام را هم بخوانيد. باشد که با درک حقايق نابي که ايشان بلندگوي آن در آخر الزمان شده اند، از ياران و شاگردان مخلص اهل بيت عصمت و طهارت باشيم انشا الله. . . يا علي مددنا في هذا الامر العظيم
23   نام و نام خانوادگي:  فاضل غفاري     -   تاريخ:  08 خرداد 93 - 14:28:17
با عرض سلام
آيت الله گرامي بر اساس همين حديث لولاك كتابي رو با عنوان لولاء فاطمه تأليف كرده
يعني شخصي مثل آيت الله گرامي كتابي رو بر اساس حديثي تأليف كرده كه اون حديث مرسل و بي اعتباره
يعني ايشون حتي سند حديث رو بررسي نكرده كه ببينه صحيح هست يا نه
يا ايشون سر خود و بدون هيج آمادگي قبلي اومدن كتاب رو نوشتن
قصد مغلطه ندارم و يكي از مراجع كنندگان هميشگذ به سايتتون هستم ولي هيچ راهي نداره جز اينكه يا شما اشتباه ميكنيد يا ايشون سر خود كتاب نوشته
لطفاً راهنمايي كنيد

جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
اگر در سخنان اين عالم بزرگوار دقت کرده باشيد، متوجه مي شويد که خود آيه الله العظمي گرامي روايت را مرسل دانسته است اما نکته اي که بايد به آن دقت کرد اين است که مرسل بودن روايت حتما دلالت بر رد آن روايت نمي شود گاهي روايتي مي آيد اما سند مشکل دارد اما متن آن مورد قبول علماء است لذا اگر ما گفتيم اين روايت ضعيف است به نسبت سند بوده است
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات




   

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما