* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 13 اسفند 1388 | تعداد بازديد: 6129 | |
ولادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) | ||
پخش صوت
دان لود | ||
بسم الله الرحمن الرحيم موضوع: ولادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) شبكه سلام : 6 تير 1387 * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * آقاي هدايتي با توجه به اينكه ايام ولادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) است، مقداري درباره آن بزرگوار صحبت بفرمائيد و همچنين نظر أهل سنت را درباره سال ولادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها)، با توجه به كتب تاريخي معتبرشان، توضيح دهيد. استاد حسيني قزويني برادران عزيز و همكاران گرامي در شبكه سلام، به اندازه كافي درباره ولادت حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) سخن گفتند و اگر من بخواهم از اين فرصت استفاده كنم و تبرك بجويم، از كلام محمد جرير طبري شيعي بگويم كه از مفضل بن عمر نقل ميكند: عن المفضل بن عمر، قال: قلت لأبي عبد الله جعفر بن محمد (عليه السلام): كيف كانت ولادة فاطمة (عليها السلام)؟ قال: نعم، إن خديجة (رضوان الله عليها) لما تزوج بها رسول الله (صلي الله عليه و آله) هجرتها نسوة مكة، فكن لا يدخلن عليها، و لا يسلمن عليها، و لا يتركن امرأة تدخل عليها، فاستوحشت خديجة من ذلك ... ... فوجهت إلي نساء قريش و بني هاشم ليلين منها ما تلي النساء من النساء. فأرسلن إليها بأنك عصيتنا، و لم تقبلي قولنا، و تزوجت محمدا، يتيم أبي طالب، فقيرا لا مال له، فلسنا نجيئك، و لا نلي من أمرك، فاغتمت خديجة لذلك. فبينا هي في ذلك إذ دخل عليها أربع نسوة طوال كأنهن من نساء بني هاشم، ففزعت منهن، فقالت لها إحداهن: لا تحزني ـ يا خديجة ـ فإنا رسل ربك إليك، و نحن أخواتك، أنا سارة، و هذه آسية بنت مزاحم و هي رفيقتك في الجنة، و هذه مريم بنت عمران، و هذه صفوراء بنت شعيب، بعثنا الله إليك لنلي من أمرك ما تلي النساء من النساء. از امام صادق (عليه السلام) پرسيدم كه ولادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) چگونه بوده است؟ معلوم ميشود كه ولادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) براي شيعيان، يك ولادت طبيعي نبوده و در ميان ساير فرزندان نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) از يك ويژگي خاصي برخوردار بوده كه از امام (عليه السلام) سوال ميكند. حضرت به صورت مفصل قضيه ازدواج حضرت خديجه (سلام الله عليها) را و عصبانيت زنان مكه را مطرح ميكند كه به خاطر ازدواج با رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) كه يك يتيمي بيشتر نبود، داراي مال و مكنتي نبود. با حضرت خديجه (سلام الله عليها) قهر كردند. حتي شب ولادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) كه درد زايمان بيشتر شد، سراغ زنان مكه و قريش فرستاد. همه گفتند كه چون شما برخلاف رأي ما، با يك يتيم ازدواج كرديد، ما از حضور خودمان در رابطه با ولادت فرزندت معذور هستيم ... ... حضرت خديجه (سلام الله عليها) خيلي ناراحت بود، تا اينكه مشاهده كرده زناني بلند قد را كه در كنارش هستند. اول ناراحت شد و سپس از آنها خواست كه خود را معرفي كنند. آنها هم خود را معرفي كردند: ساره و آسيه و مريم و صفورا بنت شعيب. گفتند كه خداوند ما را از بهشت فرستاده تا در اين ولادت، بجاي زنان قريش از تو پرستاري كنيم و در ولادت اين نوزاد مبارك مساعدت كنيم. با مساعدت آنها، حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) قدم به گيتي نهاد و اولين لحظه به سخن درآمد: فنطقت فاطمة (عليها السلام) بشهادة أن لا إله إلا الله، و أن أبي رسول الله سيد الأنبياء، و أن بعلي سيد الأوصياء، و أن ولدي سيدا الأسباط. شهادت بر وحدانيت خداوند و رسالت رسول خدا (صلي الله عليه و آله) و وصايت شوهر بزرگوارش امير المؤمنين (عليه السلام) و امامت فرزندان بزرگوارش داد. دلائل الامامة للطبري، ص77 تا ص79 امام بخش دوم سوال، در مورد نظر أهل سنت نسبت به ولادت بانوي دو سرا، حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها)، بايد عرض كنم كه روايات أهل سنت در اين مورد مختلف است و هر كدام از مورخان آنها، نظر ويژهاي در اين زمينه دادهاند. برخي ميگويند كه در سال بناي كعبه، يعني 5 سال قبل از بعثت، حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) به دنيا آمد. تاريخ الخميس، ج1، ص277 ـ مقاتل الطالبيين، ص48 برخي ميگويند كه 7 سال قبل از بعثت به دنيا آمد. ذخائر العقبي، ص52 ـ تاريخ الخميس، ج1، ص278 برخي 12 سال قبل از بعثت ميدانند. الإستيعاب لإبن عبد البر، ج4، ص374 ـ المستدرك علي الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج3، ص161 اينها اقول أهل سنت است كه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) قبل از بعثت به دنيا آمد. برخي ميگويند كه در سال بعثت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) به دنيا آمد. تاريخ الخلفاء للسيوطي، ص75 ـ تهذيب التهذيب لإبن حجر العسقلاني، ج2، ص441 برخي ميگويند سال دوم بعثت به دنيا آمد. نهايه الفرق، ج18، ص213 ـ الإستيعاب در حاشيه الاصابه، ج4، ص374 برخي هم معتقدند كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) 41 ساله بود كه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) به دنيا آمد. المستدرك علي الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج3، ص163 ـ دلائل النبوة للبيهقي، ج3، ص71 ـ تاريخ مختصر تاريخ دمشق، ج2، ص269 نظر حق و صحيح، نظري است كه أهل بيت (عليهم السلام) بيان كردهاند كه سال 5 بعثت، نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) بنابر آنچه كه در روايات معتبر شيعه آمده، به امر الهي از تا 40 روز از حضرت خديجه (سلام الله عليها) دوري گزيد و با او نزديكي نكرد. بعد از 40 روز، ميوه بهشتي، كه بنابر نقلي سيب بوده، تناول كرد و از ميوه بهشتي، نطفه حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) منعقد شد و سال 5 بعثت، حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) به دنيا آمد و روزي هم كه از دنيا رفت، 18 سال بيشتر نداشت. البته اين، مضافا بر اينكه در كتابهاي معتبر شيعه، مثل كافي و مصباح كفعمي، دلائل الإمامة، مناقب ابن شهر آشوب، كشف الغمة و صدها منابع شيعه است، اين نظريه را برخي بزرگان أهل سنت نيز داده اند: طبري در ذخائر العقبي، صفحه 59 و تاريخ الخميس، جلد 1، صفحه 278 نقل ميكنند از امام ابوبكر احمد بن نصر بن عبدالله، مروج الذهب، جلد 2، صفحه 289. اين تقريبا خلاصهاي از آراء أهل سنت بود نسبت به ولادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها). البته نظريه سال 5 بعثت را، افراد زيادي از أهل سنت، تقريبا به صورت ضمني مطرح كردهاند؛ مثل المستدرك علي الصحيحين، جلد 3، صفحه 156 و الدرّ المنثور سيوطي، جلد 4، صفحه 153 و تاريخ بغداد خطيب بغدادي، جلد 5، صفحه 87 و ... . * * * * * * * آقاي هدايتي طبيعي است كه وقتي كسي ميخواهد از تاريخ ولادت كسي اطلاع پيدا كند، از اقوام و بستگان آن شخص سوال ميكند، نه از غريبه ها. ائمه (عليهم السلام) در اين مورد اتفاق نظر دارند و بيان فرمودهاند كه ولادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) سال 5 بعثت بوده است. برخي تواريخ عامه هم اين را ذكر كردهاند. ديگراني هم كه خواستند ولادت را به قبل از بعثت موكول كنند، خواستهاند فضيلت بزرگ انعقاد نطفه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) را همراه آن سيب بهشتي، انكار كنند. سوالات من درباره فضائل حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) و سيره آن بزرگوار و اينكه الگو برداري از آن بزرگوار را چگونه ميتوانيم تبيين و شرح داشته باشيم، است. متاسفانه شبنامهاي را بدون ذكر نام و مشخصات، كساني كه مخالفت ميكنند با ارزشهاي مكتب أهل بيت (عليهم السلام)، انتشار كردهاند. من مسافرتي كه به كشورهاي حاشيه خليج فارس داشتم، كتابهايي را با اسامي متعددي جعلي و قلابي چاپ كردهاند. اين هم نشانهاي ديگر از ضعف و ناتواني آنهاست. قبل از آنكه بپردازيم به مطالبي كه در آن شبنامه مطرح شده، خواستم توضيحاتي بفرمائيد پيرامون نظر أهل سنت درباره مقايسه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) با خلفاء و همچنين حضرت خديجه (سلام الله عليها) با عايشه. استاد حسيني قزويني در رابطه با قضيه حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) از ديدگاه أهل سنت، تقريبا اين قضيه از يك پيچيدگي خاصي برخوردار است. اينها يك سري رواياتي در رابطه با حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) نقل كردهاند، حتي در صحاحشان ميبينند كه مشابه اين روايات، در شأن ابوبكر و عمر و عثمان و عايشه و يا حضرت خديجه (سلام الله عليها) ام المومنين، نيامده است. از آن طرف هم، فضيلتي براي خلفاء قائل هستند كه نميخواهند در اين زمينه كوتاه بيايند. مثلا وقتي به حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) ميرسند، با اين تعبير كه: فاطمة سيده نساء اهل الجنة حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها)، خانم و بانوي تمام زنان بهشتي است. صحيح بخاري، ج4، ص209 و219 يا در بعضي جاها آورده اند: فاطمة سيده نساء العالمين. أسد الغابة في معرفة الصحابة لإبن الأثير، ج4، ص16 يا اينكه نقل ميكنند: و كانت إذا دخلت عليه قام إليها فقبلها و رحب بها و اخذ بيدها، فأجلسها في مجلسه. وقتي حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) وارد محضر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) ميشد، پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) تمام قد، براي ايشان بلند ميشد. او را ميبوسيد و خوش آمد ميگفت و دست او را ميگرفت و در كنار خودش مينشاند. المستدرك علي الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج3، ص160 ـ فتح الباري شرح صحيح البخاري لإبن حجر العسقلاني، ج8، ص103 و حال اينكه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)، اينچنين برخوردي نسبت به هيچ يك از صحابه نداشته است. حتي من عبارتي نسبت به امير المؤمنين (عليه السلام) در اين رابطه نديده ام تا چه رسد به ديگر صحابه. لذا روي اين جهت، برخي بزرگان أهل سنت، مثل سُبكي كه از علماي بزرگ و استوانههاي علمي أهل سنت است، گفته: الذي نختاره و ندين الله به، ان فاطمة أفضل ثم خديجة ثم عائشة و استدل لفضل فاطمة بما تقدم في ترجمتها انها سيدة نساء المؤمنين. آنچه كه ما بر آن عقيده داريم و ديانت الهي را بر آن استوار كرده ايم، اين است كه فاطمه زهراء (سلام الله عليها)، از خديجه و عايشه افضل بوده است. فتح الباري شرح صحيح البخاري لإبن حجر العسقلاني، ج7، ص105 ـ فيض القدير للمناوي، ج4، ص555 البته با آن فضائلي كه براي عايشه نقل كردهاند، مثل: خذوا نصف دينكم من حميراء بعدا بايد ببينيم كه اين روايات صحت داشته يا آنكه در زمان بني اميه اينچنين روايات جعل شده و در ميان مردم منتشر شده است؟ جالب اين است كه جناب مناوي در يك صفحه بعد نقل ميكند: ان فاطمة و اخاها ابراهيم، افضل من الخلفاء الاربعه باتفاق. فاطمه و برادرش ابراهيم، افضل هستند از خلفاء اربعه، به اتفاق مسلمين. فيض القدير للمناوي، ج4، ص556 البته اينكه مقام حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) در مقايسه با امير المؤمنين (عليه السلام) چگونه است؟ إن شاء الله در فرصت مناسب، عقيده شيعه را در اين زمينه نقل خواهيم كرد. * * * * * * * آقاي هدايتي سوال ديگر من، پيرامون برخوردي است كه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) با هيئت حاكمه داشتند. در اين زمينه گفتگوها فراوان است. حتي اختلاف نظرهاي زيادي وجود دارد. برخي هم ادعا كردهاند كه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) برخورد و واكنشي نشان ندادند. برخورد حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) و بهترين شيوهاي كه آن بزرگوار اتخاذ كردند در آن شرايط بسيار حساس تاريخ اسلام و وضعيت مسلمانان، در برابر هيئت حاكمه چه بوده است؟ استاد حسيني قزويني در اين زمينه، سوال مختصر بود؛ ولي پاسخ، احتياج به جلسلات متعددي دارد. من خيلي خلاصه عرض كنم كه برخورد حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) در اين مورد، يك برخورد كاملا جدي و به عنوان حمايت از امر امامت و خلافت بود. از زماني كه اين منصب خلافت حذف شد و حقوق امير المؤمنين (عليه السلام) پايمال شد و به تعبير خود امير المؤمنين (عليه السلام): أري تراثي نهبا. نهج البلاغه، خطبه3 كه حق امير المؤمنين (عليه السلام) به يغما رفت، حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) به عنوان يك سرباز مدافع ولايت، با تمام كوشش وارد ميدان شد و از هرگونه حمايت از امير المؤمنين (عليه السلام) در برابر هيئت حاكمه و محكوم كردن آنها، دريغ نورزيد. ابتدا حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) آمد در مسجد خطبه قراء و آتشيني خواند، بطوري كه مردم را متأثر كرد كه خليفه اول، عكس العملي نشان داد كه بعدا گفته خواهد شد. بعد از آن، شبها در كنار امير المؤمنين (عليه السلام)، دست امام حسن (عليه السلام) و امام حسين (عليه السلام) را ميگرفت و درب خانه مهاجرين و انصار را ميزد و در حمايت از امير المؤمنين (عليه السلام) و محكوم كردن هيئت حاكمه تلاش ميكرد. شرح نهج البلاغه لإبن أبي الحديد المعتزلي، ج11، ص14 وقتي حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) ديد كه اين قضيه فايدهاي ندارد و هيئت حاكمه هم احساس كرد كه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) با اين تلاشش، وجهه آنها را در ميان مردم مخدوش ميكند و جامعه را نسبت به هيئت حاكمه بدبين ميكند؛ لذا بعد از اين قضيه بود كه هجوم به خانه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) آغاز شد. إن شاء الله در فرصت مناسب، نسبت به هجومهاي به خانه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) بحث خواهيم كرد. طبق بررسيهاي من، سه مرتبه به خانه آن حضرت هجوم آوردند. هجوم اول، به دنبال حمايتهاي بيدريغ حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) و خطبه قراء ايشان در مسجد بود. اينها ديدند كه اگر حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) به اين شكل جلو برود، پايههاي حكومتي آنان متزلزل ميشود؛ لذا قنفذ ـ غلام عمر ـ را فرستادند كه امير المؤمنين (عليه السلام) را بياورند براي بيعت. داستانش را قبلا مفصل گفتهايم. امير المؤمنين (عليه السلام) فرمود كه چه زود بر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) دروغ بستيد. امير المؤمنين (عليه السلام) از رفتن ممانعت كرد و بعد با ياران انبوه آمدند و عدهاي در پشت درب منزل امير المؤمنين (عليه السلام) بودند و حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) فرياد برآورد: نادت بأعلي صوتها: يا أبتا يا رسول الله! ماذا لقينا بعدك من ابن الخطاب و ابن أبي قحافة. بعد از فرياد حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها)، مردم برگشتند. باز آمدند و آن قضيه درگيري خليفه دوم با زبير بود كه شمشير زبير شكسته شد. در برخي منابع، نشان ميدهد كه زدن حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها)، در اين قضيه بود. برخي هم نشان ميدهد كه در هجوم سوم بود كه آمدند حضرت علي (عليه السلام) را كشان كشان به مسجد بردند و باز حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها)، بنا به نقل ابن قتيبه دينوري در كتاب الإمامه و السياسه، دوشادوش امير المؤمنين (عليه السلام) به مسجد آمد و همانجا اعتراض كرد و مانع هجوم و تعرض مردم به امير المؤمنين (عليه السلام) شد كه در آنجا بود كه خليفه دوم به ابي بكر گفت: يا خليفة رسول الله! لماذا لا تأمر فيه بأمرك؟ فقال: لا أكرهه علي شئ ما كانت فاطمة إلي جنبه. چرا نسبت به حضرت علي (عليه السلام)، حرف آخر را نميزني؟ ابوبكر گفت: مادامي كه يك حمايت گري همانند حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) دارد، من حضرت علي (عليه السلام) را به چيزي اجبار نميكنم. الإمامه و السياسة لإبن قتيبه الدينوري، تحقيق شيري، باب كيف كانت بيعه علي بن ابيطالب، ج1، ص30 بعد از اين قضايا بود كه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) ديد با اينطور حمايت كردن و وارد صحنه شدن، نتيجه نميگيرد. شايد حدود 30، 40 روز گذشته بود كه قضيه غصب فدك پيش آمد و باز حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) وارد ميدان شد و با خليفه اول، به عنوان اينكه آن را پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) به او بذل كرده بود و خليفه اول شاهد خواست و او هم حضرت علي (عليه السلام) و امام حسن (عليه السلام) و امام حسين (عليه السلام) و ام ايمن را به عنوان شاهد آورد و او قبول نكرد. بعد به عنوان ارث مطالبه كرد و نتيجه نداد. حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) مبارزه منفي را شروع كرد؛ يعني قهر كردن و سخن نگفتن با خليفه اول و دوم؛ بطوري كه اين قضيه بين مردم پيچيد كه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) از هيئت حاكمه غضبناك است و با ابوبكر و عمر حرف نميزند و اين قضيه بر هيئت حاكمه سنگين بود و نميتوانستند اين را تحمل كنند و عبارتي است كه در صحيح بخاري و مسلم آمده است: إن فاطمة غضبت علي ابوبكر و لم تكلمه حتي توفيت. بعد، خليفه اول و خليفه دوم رفتند به خانه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) تا با جلب رضايت او، بتوانند اين جو حاكم عليه خودشان را در جامعه، به نوعي بخوابانند تا اين قضيه عليه آنها استفاده نشود. در آنجا هم حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) با كمال شهامت در برابر خليفه اول و خليفه دوم ايستاد و فرمود: و لئن لقيت النبي لأشكونكما إليه، فقال أبوبكر أنا عائذ بالله تعالي مني سخطه و سخطك يا فاطمة، ثم انتحب أبو بكر يبكي ... و هي تقول : و الله! لأدعون الله عليك في كل صلاة أصليها، ثم خرج باكيا فاجتمع إليه الناس. فرداي قيامت اگر من پيش خداي تعالي بروم، قسم به خداي عالم كه پيش پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)، از شما دو نفر شكايت خواهم كرد. خليفه اول شروع كرد به گريه كردن و حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) رو كرد به او گفت: قسم به خدا كه بعد از هر نماز، بر تو نفرين خواهم كرد. الإمامه و السياسة لإبن قتيبه الدينوري، تحقيق شيري، باب كيف كانت بيعه علي بن ابيطالب، ج1، ص30 حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) در مبارزه با هيئت حاكمه، به اينها هم اكتفاء نكرد. موقعي كه از دنيا ميرفت، براي اينكه از حضور خليفه در مراسم تشييع و نماز و دفن او، براي خودشان وجههاي درست نكنند و بگويند كه ما خليفه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) بوديم و چون بر بدن پاك حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) نماز خوانديم، حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) وصيت كرد كه او را شبانه دفن كنند و اجازه ندهند كه هيئت حاكمه در مراسم دفن حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) حاضر شوند. صريح صحيح بخاري و مسلم است كه ميگويد: فلما توفيت دفنها زوجها علي بن أبي طالب ليلا و لم يؤذن بها أبا بكر وصلي عليها علي. وقتي از دنيا رفت، او را شبانه دفن كردندف بدون اينكه به ابوبكر خبر بدهند و حضرت علي (عليه السلام) بر او نماز خواند. صحيح بخاري، ج5، ص82 ـ صحيح مسلم، ج5، ص154 اينكه اين قضيه به اين شكل انجام گرفت، نشانگر اين است كه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها)، حتي بعد از وفات خود هم، به فكر مبارزه با هيئت حاكمه و حمايت از حقانيت امير المؤمنين (عليه السلام) بوده است. * * * * * * * آقاي هدايتي در برخي از شبنامهها نكاتي مطرح شده، از جمله اينكه در آن آمده: ظلمي كه به حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) روا داده شده، حضرت علي (عليه السلام) در مقابل ظلم به ايشان سكوت كردهاند و واكنش و عكس العملي از خودشان نشان ندادند. حتي در بعضي از گفتهها و نوشتهها اينطور استفاده ميكنند كه اساسا ظلمي صورت نگرفته و اگر ظلمي صورت ميگرفت، امير المؤمنين (عليه السلام) با آن شجاعت خود، كه كسي جرأت روياروئي با آن بزرگوار را نداشت و قهرمانيهاي او در همه عرصههاي نبرد وجود داشته و زبانزد عام و خاص بوده، قابل قبول نيست كه حضرت علي (عليه السلام) با اين شجاعتش، نظاره گر ظلم و ستم فراواني باشند نسبت به همسر بزرگوارش حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها). در اينباره توضيحاتي بدهيد تا اين نكته ابهام، براي ما و شنوندگان عزيز روشن شود. استاد حسيني قزويني در رابطه با اين شبنامه كه در همان ايام فاطميه، در برخي شهرهاي سني نشين و حتي در برخي شهرها مثل تهران و قم هم پخش شده، هدفشان اين بود كه اين ايام فاطميه كه هر سال باشكوهتر از سال گذشته انجام ميگيرد، زير سوال ببرند و مخدوش كنند. البته در روز شهادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) در يكي از شهرهاي شرقي ايران، يك سري كارهايي انجام شد و عزيزاني كه براي مراسم عزاداري آمده بودند، ماشينشان را آتش زدند و شيشههايش را شكستند. من خودم با دو نفر از كساني كه ماشينشان دچار آتش شده بود، تلفني صحبت كردم. يكي از اينها به من گفت كه من با زن و بچهام داشتم ميرفتم، حتي تابلوئي به منظور اهانت به خليفه دوم هم پشت ماشين من نبود، آمدند درب ماشين من را باز كردند و زن و بچه من را پياده كردند و مادر خانمم سرش خورد به شيشه ماشين و الان در بيمارستان بستري است و ماشين من را خورد كردند. يك ماشين پژو هم پشت سر من بود، آن را خورد كردند و آتش زدند. به هر كس كه لباس سياه به نشانه عزاداري حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) به تن داشت، متعرض ميشدند. بعضي از چادرهاي مشكي را از سر زنان پايين ميكشيدند. اين عكس العملها، قطعا قبيح و زشت و محكوم است و نتيجهاي جز جريحهدار كردن عواطف و احساسات شيعيان ندارد. البته بنده اين را هم عرض كنم كه آندسته از عزيزان شيعه، خصوصا سني نشين، برخي مطالب و شعارهايي كه موجب جريحهدار شدن عواطف أهل سنت هم باشد را پشت ماشين ننويسند. قطعا حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) و مراجع عظام تقليد هم به اين قضيه راضي نيستند كه ما يك سري احساساتي را از خود نشان بدهيم كه موجب بعضي از فتنهها در جامعه بشود. ما ببينيم كه آقايان مراجع عظام تقليد چه نظري دارند. اگر آنها گفتند كه شما اينچنين شعارها را پشت ماشينهايتان بچسبانيد، ما انجام ميدهيم؛ ولي مادامي كه آنها همچنين روشي را دستور ندادهاند و يا نهي ميكنند، از عزيزان شيعه، عاجرانه و ملتمسانه ميخواهم كه در اين زمينه مطابق نظرات مراجع عظام تقليد (حفظهم الله تعالي) حركت كنند. در مورد شبنامه، من اوائل شب بود كه داشتم يكي از ماهوارههاي عربستان سعودي را نگاه ميكردم، يك بيانيهاي صادر شد مبني بر زير سوال بردن شهادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها). ساعت 11 شب بود كه ديديم شبكه المستقله، همان را زير نويس كرد. اول اذان صبح بود كه عزيزاني از زابل و زاهدان و برخي شهرهاي شرقي كشور به بنده زنگ زدند كه ديشب يك شبنامهاي در منازل ما انداختهاند و وقتي به من ايميل كردند، ديدم عين همان مطالبي است كه ماهواره عربستان سعودي و ماهواره المستقله بيان كرده است. اين نشان ميدهد كه بين وهابيون و تندروهاي مناطق سني نشين با وهابيت خارج از كشور، هماهنگي خاص و ويژهاي برخوردار است و اين مايه تاسف بود براي من. البته بعد از آن از چند مركز، پاسخهايي به اين مطالب داده شد و در سطح شهر پخش شد. سوالي كه حضرتعالي فرموديد كه در شبنامه، اولين سوال آنها بوده كه اگر واقعا اين قضيه اتفاق افتاده، چرا امير المؤمنين (عليه السلام) در برابر اين تهاجم و ظلم به حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) عكس العمل نشان ندادند، در منابع شيعه، مفصل داريم كه مرحوم مجلسي (ره) و سليم بن قيس (ره) و ... آوردهاند كه امير المؤمنين (عليه السلام) عكس العمل نشان داد. حتي در جلاء العيون مرحوم مجلسي (ره) كه ترجمه كتاب مرحوم سيد عبدالله شُبّر است: از كمربند خليفه دوم گرفت و محكم در وسط حيات زمين زد. در آن هنگام بود كه صداي موذن به اذان برخاست و امير المؤمنين (عليه السلام) رو كرد به حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) و گفت: زهراء جان! من در برابر اينها عاجز نيستم؛ ولي اگر با اينها به مقابله برخيزم، با توجه به اينكه اسلام يك دين تازهاي است و منافقين و ديگر مخالفان داخل و خارج، دنبال اين هستند كه اين دين را از بين ببرند، لذا اگر من مقابله كنم، دين و نام پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) از بين خواهد رفت. حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) عرضه داشت: علي جان! من به هر نوع ظلم و ستم حاضر هستم صبر كنم، ولي تحمل اينكه نام پدرم، نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) از زبانها بيفتد را ندارم. همچنين همين قضيه را آقاي آلوسي كه از مفسران به نام أهل سنت است و روحيه وهابي هم دارد، در كتاب روح المعاني، جلد 3، صفحه 124 از منابع شيعه نقل ميكند: فصاحت يا أبتاه!، فأخذ علي بتلابيب عمر و هزه و وجأ أنفه. وقتي آمدند وارد خانه امير المؤمنين (عليه السلام) شدند، حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) فرياد زد كهاي پدرم! به فريادم برس. امير المؤمنين (عليه السلام) از كمربند خليفه دوم گرفت و به زمين زد و دماغ و گردن او را فشار داد. آقاي آلوسي به هر نيتي كه اين مسئله را نقل ميكند، نشانگر اين است كه واكنش اميرالمؤمنين (عليه السلام) در منابع معتبر شيعه، در قرن اول و دوم، كاملا مطرح بوده و آلوسي بعد از نقل روايت، خط بطلان ميكشد بر موضوع تقيه از ديدگاه شيعه. ثانيا اگر چنانچه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را ميبينيم در مكه مكرمه در برابر ظلمي كه نسبت به صحابه انجام ميشد، حتي ظلمي كه نسبت به ياسر و سميه و عمار و بلال حبشي و دهها صحابه هيچ عكس العمل نشان نداد، در سه سال در شعب ابي طالب كه در محاصره اقتصادي بودند، سخت ترين دوران را گذراند، هيچ عكس العمل نشان نداد. چون عكس العمل نشان دادن در برابر تجاوز ديگران، منوط به قدرت و ياور است. همانطور كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) در مكه عكس العمل نشان نداد، وقتي آمد مدينه و در برابر مهاجمان و مخالفان عكس العمل نشان داد و آقا امير المؤمنين (عليه السلام) هم در طول آن 25 سال، ياور و كمكي و امكاناتي نداشت. نه تنها در قضيه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها)، در خيلي از قضايا سكوت را انتخاب كردند، ولي سكوت معندار و سكوتي كه يك دنيا پيام داشت. همين امير المؤمنين (عليه السلام) كه بعد از قضيه عثمان به خلافت نشست، در برابر مخالفان مقاومت كرد. حتي برخي افراد از امير المؤمنين (عليه السلام) سوال كردند كه اين شمشيري كه در برابر زبير و معاويه داشتي، آن روزي كه حق تو را غصب كرده بودند، اين شمشير كجا بود؟ با اينكه شما هر خطبهاي ميخواني، در پايان آن ميگويي: ما زلت مظلوما منذ قبض رسول الله از روزي كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) از دنيا رفت، همواره مظلوميت با من قرين بوده است. شرح نهج البلاغه لإبن أبي الحديد المعتزلي، ج9، ص306 امير المؤمنين (عليه السلام) جواب دادند كه آن روز من ياوري نداشتم و اگر ياوري داشتم، قطعا در برابر اين مهاجمين مقاومت ميكردم و ساكت نمينشستم. مسئلهاي ديگر كه در اينجا بايد مطرح كنيم و در برخي از پاسخها آمده بود، از اين آقاياني كه اين مسئله را مطرح ميكنند، سوال ميكنيم: وقتي كه به خانه عثمان ريختند و همسرش را جلوي او كتك زدند و دست او را بريدند و سه شبانه روز او را در محاصره انداختند، چرا عثمان عكس العمل نشان نداد؟ خب، قطعا آن زمان ياوري نداشت. آقا اميرالمؤمنين (عليه السلام) هم ياوري نداشت و صلاح جامعه را بر اين مبنا استوار كرده بودند. * * * * * * * آقاي هدايتي سوال بعدي من باز در مطالب همين شبنامه است. گفته شده كه شما شيعيان تا چند سال قبل، صحبت از شهادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) نميآورديد؛ چه شده كه يك مرتبه به يادتان آمده است؟ يك ادعاي خيلي عجيب و غريب است و نشانه عجز و ناتواني و هم عدم آگاهي نويسنده از تاريخ و سيره پيروان أهل بيت (عليهم السلام) و شيعيان بوده است. شايد با دستپاچگي و در مدت كوتاهي بعد از پخش آن مطلب از ماهواره وهابي ها، ايشان سراسيمه چنين نوشتهاي را تهيه كرده است. توضيحات شما را در اين زمينه ميخواهيم بدانيم. استاد حسيني قزويني در رابطه با قضيه شهادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) اگر كسي تاريخ اسلام و شيعه را مطالعه كند و ببيند، به قطع خواهد رسيد كه از زمان خود آقا امير المؤمنين (عليه السلام) و امام حسن (عليه السلام) و امام حسين (عليه السلام) و ائمه (عليهم السلام)، در روايات شيعه مملو است بر اينكه اين بزرگواران در شهادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) متأثر ميشدند. حتي امام صادق (عليه السلام) روايتي دارد كه من منبع آن را فراموش كردهام: كسي ميآيد خدمت ايشان و عرضه ميدارد كه يك قضيه اسفباري را در بين راه ديدم. حضرت فرمود چه بوده؟ او گفت: يك خانمي بود وقتي داشت ميرفت، به زمين خورد و پهلويش درد آمد و ياد پهلوي شكسته حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) كرد. مأمورين حكومتي آمدند و او را گرفتند و زندان بردند كه چرا شما اين قضيه را مطرح كردي. امام صادق (عليه السلام) فرمود: برويم به مسجد و براي نجات او دعا كنيم. يا در نهج البلاغه، آقا امير المؤمنين (عليه السلام) آن هم در آن جو خفقاني كه ميگويد: فصبرت و في العين قذي و في الحلق شجي من صبر كردم، در حاليكه خار در چشم و استخوان در گلويم بوده. نهج البلاغه، خطبه3 (شقشقيه) وقتي حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) را دفن ميكند خطاب به نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) صراحت دارد: و ستنبئك ابنتك بتضافر أمتك علي هضمها فأحفها السؤال و استخبرها الحال. به زودي دخترت تو را آگاه خواهد كرد كه امت تو در حق او چگونه ستم روا داشتند. از حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) بپرس و احوال اندوهناك ما را از او خبر گير. هنوز روزگاري سپري نشده و ياد تو فراموش نگشته كه اينچنين با پاره تن تو برخورد كردند. أما حزني فسرمد، و أما ليلي فمسهد. من در اين مصيبت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها)، بعد از اين حزن و اندوهم جاودانه و هميشگي است و در شب هايم از نهايت غصه، خواب به چشمم نميرود. نهج البلاغه، خطبه 202 به آقايان أهل سنت، در جلسهاي كه قبل از فاطميه امسال در خدمت بينندگان عزيز بوديم، عرض كردم كه آقاي جويني، استاد ذهبي كه از علماي بزرگ و استوانههاي علمي أهل سنت است و متوفاي 730، كه ذهبي درباره او ميگويد: الامام المحدث الاوحد الاكمل فخر الاسلام او امام و محدث و يگانه و كامل و مايه فخر اسلام است. تذكره الحفاظ ذهبي، ج4، ص1505 آقايان أهل سنت ميدانند كه علماي رجال، به هركسي واژه امام استعمال نميكنند. مانند شيعيان كه به كسي ميگويند آيت الله العظمي كه منحصر عصر خويش و يكه تاز ميدان باشد، مانند آقاي بروجردي و أبو الحسن اصفهاني. همين جويني، اين قضيه را نقل ميكند كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) قبل از رحلت خود، از قضيه شهادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) خبر داده و فرموده: فتكون أول من يلحقني من أهل بيتي، فتقدم علي محزونة مكروبة مغمومة مغصوبة مقتولة. اولين كسي كه از اهل بيت من، نزد من خواهد آمد، دخترم حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) است، در حاليكه محزون است و ناراحت و حق او را غصب كردهاند و او را شهيد كردهاند. فرائد السمطين للجويني، ج2، ص35 ـ34 همچنين در كتاب كافي از امام كاظم (عليه السلام)، متوفاي 179 هجري، نقل ميكند: إن فاطمة عليها السلام صديقة شهيدة. حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) هم صديقه است و هم شهيده. الكافي للكليني، ج1، ص458 نكته ديگري كه در اينجا بينندگان عزيز بايد تاريخ شيعه را مطالعه كنند؛ البته نه براي 30 يا 40 سال اخير را، بلكه در قرون متمادي و در هر جامعهاي كه براي شيعه آزادي نسبي بوده و ميتوانستند عقائد خود را اظهار كنند، مراسم عزاداري براي امام حسين (عليه السلام) و مراسم عزاداري براي امام حسن (عليه السلام) كاملا برگزار ميشد. مراسم عزاداري شهادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) ارتباطي به اينكه بعد از سال 1377 مجلس شوراي اسلامي آمد آن را تصويب كرد ندارد. كاري كه مجلس شوراي اسلامي كرد اين بود كه روز شهادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) را تعطيل رسمي اعلام كرد. حتي من تقويمهايي دارم براي چند سال قبل از انقلاب، در سال 1347 و 1348، كه روز 13جمادي الثاني را به عنوان روز شهادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) نوشتهاند. لذا اينكه اين آقايان ميگويند كه اين قضيه، دو سه سال است كه در تقويمها آمده يا يكي از ائمه جمعه ميگويد كه قضيه شهادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) در دهه اول و دوم بعد از انقلاب اسلامي در ايران نديده بوديم، با كمال معذرت ميگويم كه اين خلاف و دروغ محض است. مراسم عزاداري بيوت مراجع عظام در قبل و بعد از انقلاب، حتي 200 و 300 سال قبل را ببينند، خواهند ديد كه در تمام جوامعي كه شيعه، كوچكترين آزادي داشت براي اظهار عقيده اش، مسئله شهادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) را مطرح كردند. * * * * * * * آقاي هدايتي خيلي فشرده و كوتاه بگوئيد بهترين الگو برداري از حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) را در چه ميبينيد؟ استاد حسيني قزويني در اينجا سخن بسيار است و من هم به اختصار بيان ميكنم و به سوالات بينندگان عزيز بپردازيم. در اين مورد همين بس كه شيخ طوسي (ره) روايتي را در كتاب الغيبة كه از كتابهاي معتبر شيعه است، مرحوم مجلسي (ره) هم در بحارالانوار از كتاب الغيبة شيخ طوسي (ره) آورده است كه آقا حضرت ولي عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) ميگويد: و في ابنة رسول الله صلي الله عليه و آله لي أسوة حسنة الگوي نيكو در زندگي من، دختر رسول اكرم (صلي الله عليه و آله)، حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) است. الغيبة للطوسي، ص73 ـ بحار الأنوار للمجلسي، ج53، ص180 الگوبرداري از سيره حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) در تمام حوزهها است؛ در حوزه سازش با مشكلات، تربيت فرزند، برخورد مناسب با جامعه، شوهرداري مناسب. من از عزيزان تقاضا دارم كه به دو سه روايتي كه من در اين زمينه بدون توضيح زياد ميگويم، إن شاء الله بينندگان عزيز دقت كنند. حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) يك فرد طبيعي نبوده است. ولادت و دوران حمل او كه حتي آقاي طبري در كتاب دلائل الإمامة آورده است، حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) وقتي در رحم حضرت خديجه (سلام الله عليها) بود، با او سخن ميگفت و با او انس ميگرفت و با او درد دل ميكرد. زندگي حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) از بدو انعقاد نطفهاش تا آخرين لحظه شهادتش، درس عبرت براي عموم بوده است. من چند نمونه را ذكر ميكنم تا سختگيريهايي كه امروز در جامعه در مورد ازدواج دارند، متاسفانه اين روش و سيره صحيح ائمه (عليهم السلام) و حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) ناديده گرفته شده است. وقتي يك پسري براي دخترمان به خواستگاري ميآيد، قبل از اينكه از اخلاق و ديانت و برخورد اجتماعي او بپرسيم، سوال ميكنيم كه شغل او چيست؟ ماشين دارد يا نه؟ خانه دارد؟ يا ... . حال آنكه در مورد حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) آمده است كه، آقاي شعبي كه از علماي بزرگ أهل سنت است و از استوانههاي علمي فقهي آنهاست، نقل ميكند از امير المؤمنين (عليه السلام): عن الشعبي قال قال علي: تزوجت فاطمة بنت محمد صلي الله عليه و سلم و ما لي و لها فراش غير جلد كبش، ننام عليه بالليل و نعلف عليه ناضحنا بالنهار و ما لي خادم غيرها. حضرت علي (عليه السلام) ميگويد روزي كه با حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) ازدواج كردم، جز يك پوست گوسفندي، در خانه ما چيزي نبود. شبها بر روي آن ميخوابيديم و روزها علف شتر را روي آن ميريختيم و خدمتگزاري در خانه نداشتيم. كنز العمال للمتقي الهندي، ج13، ص682 از بينندگان عزيز، مخصوصا از خواهراني و مادراني كه ميخواهند حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) را براي خودشان الگو قرار بدهند و فرداي قيامت پيش حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) رو سفيد باشند و از شفاعت او بهرهمند باشند، اين روش حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) را در امر ازدواج بكار گيرند كه امروز متاسفانه يكي از مشكلات و مفاسد اجتماعي ما از همين جا سرچشمه گرفته است. روزي دهنده خداوند است. چه بسا كه افرادي، ثروت زيادي در هنگام ازدواج داشتند، ولي در اثر بيتدبيري و بد سياستي، تمام اموالشان را از دست دادند. افرادي هم با دست خالي ازدواج كردند، ولي وجدان كاري داشتند و تعهد خانوادگي داشتند و توانستند در مدت خيلي كوتاه به ثروت خوب و گرانبهايي برسند. نكته ديگر براي آن دسته از زناني است كه به خاطر چشم و هم چشمي، زندگي را بر شوهرشان تيره و تار ميكنند؛ زندگي كه بايد يك محل صلح و صفا و بهشت برين باشد، به جهنم سوزان تبديل ميكنند و هر روز بخاطر چشم و هم چشمي، چيزي را از شوهر طلب ميكنند؛ ميخواهم كه به اين روايت توجه كنند: أن عليا أصبح ساغبا، فسأل فاطمة طعاما فقالت: ما كانت إلا ما أطعمتك منذ يومين، آثرت به علي نفسي و علي الحسن و الحسين، فقال: ألا أعلمتني فأتيتكم بشئ؟ فقالت: يا أبا الحسن إني لأستحيي من إلهي أن أكلفك ما لا تقدر عليه. روزي امير المؤمنين (عليه السلام) فرمود: زهرا جان! در خانه چه داريم؟ عرض كرد: چيزي نداريم؛ الان دو روز است كه در خانه چيزي نداريم و حسن و حسين (عليهما السلام)، شكم سير غذا نميخورند. اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود: چرا به من نگفتي كه چيزي را تهيه كنم؟ زهرا (سلام الله عليها) گفت: من از خدايم حيا كردم كه از تو چيزي بخواهم كه تو را به زحمت بياندازم. بحار الأنوار للمجلسي، ج41، ص30 آيا اين خواهران عزيز كه بيننده هستند، چه در داخل كشور و چه در خارج، واقعا اينچنين هستند و سيره حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) را الگو براي خودشات قرار داده اند؟ نكته دوم كه خيلي به نظر من نكته حساس و زيبايي است، اميرالمؤمنين (عليه السلام) ميفرمايد: و الله لا اغضبتني و لا عصتني امرا. بخدا قسم! در طول مدتي كه با حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) زندگي كردم، يك بار هم زمينه ناراحتي مرا فراهم نكرد و يكبار هم نافرماني نكرد. من احساس ميكنم اين بالاترين سعادت براي يك خانم است كه 10سال، 20سال يا 50سال با شوهرش زندگي كند و در اين مدت يك كلمه چرا، در زندگي آنان به ميان نيايد و كوچكترين ناراحتي بين او و شوهرش پيش نيايد. اينها همه نشانگر اين است كه ما بايد امروز از حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) كه ايام ولادت ايشان است الگو بگيريم و مراقب حضور و غياب كودكان هم باشيم. بعضي از خانوادهها را ميبينيم كه مدرسه مثلا ساعت 7 عصر تعطيل ميشود و دختر يا پسرش ساعت 10 يا 12 شب ميآيد. نه پدر و نه مادر سوال نميكند كه كجا بوديد؟ اين برخلاف سيره حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) است. در بحار الأنوار مرحوم مجلسي (ره) مينويسد كه: حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) مواظب بود كه بچهها وقتي به بيرون ميرفتند، ساعت ورودشان به خانه كاملا مشخص بود. حتي روزي حسن و حسين (عليهما السلام) دير كردند كه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) شتابان آمد بيرون و به مكاني كه آنها رفته بودند رفت و نگران بود و آنها را پيدا نكرد. تا اينكه رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) را خيلي آشفته ديد و رفت به دنبال آن دو و پيدايشان كرد. بحار الأنوار للمجلسي، ج43، ص316 اين نشانگر اين است كه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) در امر تربيت كودك، كاملا كوشا بودند. يا: حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) امام حسن و حسين (عليهما السلام) را ميفرستاد پاي منبر رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) مينشستند و بعد از تمام شدن منبر او، به خانه ميآمدند. حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) به امام حسن (عليه السلام) ميفرمود كه روي بلندي بنشين و بگو كه امروز جدت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) چه مطلبي را گفت. به امام حسين (عليه السلام) ميگفت كه براي من بازگو كن كه امروز جدت چه سخني گفته است. اين اهتمام حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) را به امر تربيت و امر خودسازي فرزندان نشان ميدهد كه إن شاء الله ما هم به آبروي حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها)، اين توفيق را داشته باشيم. من هم توصيه ميكنم به مادران و دختران و خواهران گرامي كه اگر ميخواهند زندگي خوش و با صفايي داشته باشند، زندگي و سيره حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) و اميرالمؤمنين (عليه السلام) را در تمام زواياي زندگي، الگو و سرمشق خودشان قرار بدهند. * * * * * * * سوالات بينندگان سوال بنده هم نظارهگر آن اتفاقات در ايام فاطميه بودم، ولي آنطور كه آقاي قزويني گفتند نبود و كمتر از آن بود. جواب آنچه كه بنده آمار دقيق دارم از منطقه، بعد از نماز مغرب و عشاء كه حمله به شيعيان آغاز شد، 8 ماشين را شيشههايش را خورد كردند، 2 ماشين را آتش زدند و اين قطعي و مسلم است. حالا انگيزه اينها چه بوده، يك بحث ديگري است. * * * * * * * سوال زماني كه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) به شهادت رسيدند، اميرالمؤمنين (عليه السلام) چگونه غسل داده و دفن كردند. آيا همسر به همسر بعد از مرگ، نامحرم نميشود؟ جواب طبق وصيتي كه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) كرده بود، اميرالمؤمنين (عليه السلام) حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) را از زير پيراهن غسل دادند و حتي ما در اين زمينه روايتي داريم كه مرحوم قطب الدين راوندي در كتاب الدعوات، روايتي را از مفضل بن عمر نقل ميكند كه: عن المفضل بن عمر قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: من غسل فاطمة عليها السلام؟ قال عليه السلام: ذاك أمير المؤمنين عليه السلام، قال: فاستعظمت ذلك، قال عليه السلام: فكأنك ضقت بما أخبرتك به؟ فقلت: فقد كان ذلك جعلت فداك؟ قال عليه السلام: لا تضيقن فإنها صديقة لم يكن يغسلها إلا صديق، أما علمت أن مريم عليها السلام لم يغسلها إلا عيسي عليه السلام. مي گويد از امام صادق (عليه السلام) سوال كردم كه چه كسي حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) را غسل داد؟ معمولا رسم است كه زنان را زنان غسل ميدهند. امام صادق (عليه السلام) گفت كه خود امير المؤمنين (عليه السلام) حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) را غسل داد. مفضل ميگويد: كه خيلي اين براي من گران آمد كه چطور يك زن را مرد غسل داده باشد. امام صادق (عليه السلام) فرمود: گويا اين براي تو باور كردنش مشكل است كه چگونه حضرت علي (عليه السلام)، حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) را غسل داد. مفضل گفت: بله، اينطوري است. امام صادق (عليه السلام) گفت: حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها)، صديقه بود و كسي جز صديق، نميتواند او را غسل دهد. آيا خبر نداري كه حضرت مريم (سلام الله عليها) را، پسرش عيسي (عليه السلام) او را غسل داد. الكافي للكليني، ج1، ص459، ح4 ـ علل الشرايع للصدوق، ج1، ص184ـ بحار الأنوار للمجلسي، ج14، ص197 ـ الدعوات للراوندي، ص254 * * * * * * * سوال در مورد تلقين ميت توضيح دهيد كه ميفهمد يا نه؟ جواب دراين مورد، روايات زيادي داريم كه ميت را وقتي وارد قبر ميكنند، مُشَيِّعين خود را ميبيند و صداي آنها را ميشنود. تلقيني كه ميكنند، صداي او را ميشنود. همچنين أهل سنت موافق اين نظريه هستند. آقاي احمد بن حنبل، رئيس حنابله و در حقيقت، مقتداي دروغين وهابيت، كه به دروغ ميگويند ما تابع او هستيم، صراحت دارد در كتاب السنه، صفحه 50، كه عذاب قبر حق است و سوال قبر توسط دو فرشته، واقعيت دارد و ميت وقتي وارد قبر ميشود، صداي نعل مُشَيِّعين را ميشنود. هم در صحيح بخاري و هم در صحيح مسلم آمده است. * * * * * * * سوال در يكي از مناطق زابل، يكي از مولويها گفته بود كه رفتن به كره ماه حرام است و شما مرتد و كافر هستيد. ميگويد انسان و رفتن به فضا؟! اين غير قابل باور است. توضيحي دهيد. جواب اينها قبلا چنين فتاوايي را هم دادهاند. آقاي بن باز، مفتي اعظم عربستان سعودي هم فتوا داده بود كه هر كس بگويد كه كره زمين گرد است و به دور خورشيد ميچرخد، كافر و مرتد و مشرك و واجب القتل است. اين فتوا هنوز هم روي سايتها هست. سال گذشته هم در اين زمينه، مفصل صحبت كرديم. * * * * * * * سوال با توجه به اينكه رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) تا وقتي حضرت خديجه (سلام الله عليها) زنده بود، همسر ديگري اختيار نكردند، همچنين امير المؤمنين (عليه السلام) كه تا وقتي حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) زنده بود، همسر ديگري اختيار نكردند به خاطر مقام شامخ آنها، آيا روايتي از ائمه (عليهم السلام) وجود دارد كه رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) از طريق جبرئيل از خداوند دستور داشت كه بخاطر مقام شامخ حضرت خديجه (سلام الله عليها) تا وقتي او زنده است همسر ديگري اختيار نكند؟ همچنين آيا رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) به حضرت علي (عليه السلام) دستور داده كه تا وقتي حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) زنده است، همسر ديگري اختيار نكند؟ جواب در اين رابطه، شكي نداريم كه نبي مكرم (صلي الله عليه و آله): وَ مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَي * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَي سوره نجم/آيه4 إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَي إِلَيَّ سوره انعام/آيه50 در گفتار و كردارش تابع وحي بوده و جز آنچه كه به او وحي ميشود، چيزي را انجام نميدهد. مضافا كه قرآن ميگويد: لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ پيامبر براي شما الگوي حسنه است. سوره أحزاب/آيه21 مشخص است كه تمام حركات و سكنات پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) براي ما الگو است و وقتي ميخواهد الگو باشد، بايد سرچشمه گرفته از وحي باشد. نسبت به حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) روايتي داريم در تهذيب كه شيخ طوسي(ره) نقل ميكند از امام صادق (عليه السلام): عن أبي عبد الله عليه السلام، قال: حرم الله النساء علي علي عليه السلام، ما دامت فاطمة عليها السلام حية. خداوند تمام زنان عالم را بر حضرت علي (عليه السلام) حرام كرده است تا وقتي كه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) زنده است. تهذيب الأحكام للطوسي، ج7، ص475 * * * * * * * سوال مطالبي كه شما از منابع سني ذكر ميكنيد، خيلي زياد است؛ ولي شما گزينشي انتخاب ميكنيد. اينها را مشروحتر و مفصلتر بيان كنيد. جواب ما بيش از اين نميتوانيم مفصلتر صحبت كنيم و اگر بخواهيم براي هر يك روايت، مصادر مفصل بگوييم، در هر جلسه فقط بايد چند روايت بيشتر نگوئيم. بارها هم آقاي آقاي هدايتي به من گفتند كه براي هر روايتي، يكي دو تا مصدر كفايت ميكند، چون وقتمان كم است. * * * * * * * سوال كسي كه هنوز به دنيا نيامده است، رسم نيست كه برايش نام انتخاب كنند، اين اسم گذاري از كجا آمده است؟ جواب روايتي در اين زمينه از نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) و ائمه (عليهم السلام) داريم كه وقتي بچه در رحم مادر منعقد ميشود و به ماه چهارم كه ماه دميدن روح بر بدن او است، اسم او را بگذاريم. گذاشتن اسم بر پدر و مادر لازم است و خود نبي مكرم (صلي الله عليه و آله)، طفلي كه در رحم حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) بود و سقط شد در هجوم به خانه آن حضرت، نام او را محسن گذاشته بودند. * * * * * * * سوال در مورد شجرهنامه آقاي عمر ميخواستم بپرسم كه چگونه است و پدر و مادرش كيستند؟ جواب اين عزيز، اگر اين را ميخواهد بداند، به شبكههاي ديگر زنگ بزند. ما مبنايمان در شبكه سلام اين است كه از هرگونه مطالبي كه اهانت و جسارت به مقدسات أهل سنت باشد، اجتناب ميكنيم. بناي شبكه سلام هم بر همين است. چند روز قبل هم كه آقازاده آيت الله العظمي شيرازي آمده بودند منزل ما و صحبت شد، گفتم كه بناي ما در شبكه سلام بر اين است كه هيچگونه اهانت و جسارتي به أهل سنت نشود. البته نقل حقائق تاريخي، ارتباطي به اين مسائل ندارد؛ ولي از اينگونه مطالب كه نه نفع دين دنياي ماست و نه نان و آب ماست، اجتناب ميكنيم. به بينندگان عزيز كه در هر كجاي دنيا هستند، توصيه ميكنم و تقاضاي عاجزانه دارم كه از بعضي از مطالبي كه موجب جريحه دار شدن عواطف و احساسات أهل سنت ميشود، خودداري كنند. حتي چند شب قبل هم، سه تن از عزيزان مولوي أهل سنت آمده بودند منزل ما و من آنجا هم عرض كردم كه ما به وحدت ميان شيعه و سني ارزش قائل هستيم و معتقديم كه از ضروريات اسلام است. ولي ما به تعبير شهيد مطهري (ره): حاضر نيستيم براي وحدت، از يك مستحب كوچك يا مكروه كوچكمان دست برداريم. ولي عزيزان هم انتظار نداشته باشند كه بيائيم عقائد مسلم خودمان را هم ناديده بگيريم. من خدمت اين عزيزان هم گفتم كه آقايان أهل سنت بر اين عقيده هستند كه أبو طالب، پدر امير المؤمنين (عليه السلام)، كافر از دنيا رفته و در آتش جهنم هم معذب است و ما هم به خاطر اين، أهل سنت را مورد اهانت و تاخت و تاز قرار نميدهيم. بله، اگر بخواهند به أبو طالب اهانت و جسارت كنند و سب و ناسزا كنند، در برابرش ميايستيم. در كنارش هم ما معتقد هستيم، ضمن اينكه عايشه را طبق نص قرآن، ام المومنين ميدانيم، ولي عملكرد او را در خروج در برابر امام عصر خود نسبت به اميرالمؤمنين (عليه السلام) محكوم ميكنيم و بر خلاف اين آيه شريفه ميدانيم: وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ سوره أحزاب/ آيه33 اين حق را هم به أهل سنت ميدهيم كه در اين زمينه دليل بياورند و سخن ما را نقد كنند. ولي ما به خودمان اجازه نميدهيم كه جسارت و توهين كنيم و ناسزا بگوئيم. * * * * * * * سوال شيعه و سني قبول دارند و در منابع خودشان آمده است كه فاطمة سيدة نساء العالمين است و الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنة است. اينها حقيقت را ميفهمند، ولي اين كفايت نميكند. اين روايات مشترك است. متاسفانه أهل سنت قبول نميكنند و اگر كتابهاي خودشان را مطالعه كنند حتي در مورد لعن بني اميه روايت آمده است. جواب در اين مورد، كه أهل سنت دقت ميكنند يا نه، توضيحاتي را قبلا داديم. خداوند هر كسي را نسبت به آن عقل و دركي كه داده، محاسبه ميكند. اگر براي كسي حق روشن و واضح شد و حق را نپذيرفت، در برابر خداي عالم مسئول است؛ چه شيعه باشد و چه سني. و اگر حق روشن نشد و در جهل ماند، خداوند حكم را از جاهل برداشته است. * * * * * * * سوال آيا وقتي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) دين اسلام را آورد، مسئله شيعه و سني مطرح بود؟ آيا واقعا كلمهاي به اسم شيعه و سني بوده؟ يا بعدا دسته بندي شده است؟ و چه كسي باعث اين شد كه دين است دو دسته بشود؟ جواب در زمان نبي مكرم (صلي الله عليه و آله)، واژهاي كه بر سنت بكار رفته باشد، ما نداريم. حتي خود ابن تيميه نسبت به حديث: عليكم بسنتي و سنته الخلفاء الراشدين من بعدي. مي گويد كه روايت دروغ است. چون زمان پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) خلفاء راشديني در كار نبوده است. اما در رابطه با اينكه شيعه بوده يا نه؟ حدود 40 روايت داريم؛ نه يكي و دو تا، كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) نسبت به اميرالمؤمنين (عليه السلام) مثلا فرمود: يا علي! انت و شيعتك في الجنة. المعجم الأوسط للطبراني، ج6، ص354 ـ مجمع الزوائد للهيثمي، ج9، ص173 و چندين منابع ديگر. يا بعد از نزول آيه شريفه: إِنَّ الَّذِينَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ سوره بينه/آيه7 پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود كه مراد از آنان: أنت يا علي و شيعتك. تفسير طبري، ج30، ص335 ـ الدرّ المنثور السيوطي، ج6، ص379 ـ روح المعاني للآلوسي، ج30، ص207 در حدود اين 40 روايت، پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) از شيعه اميرالمؤمنين (عليه السلام) نام برده است. اگر يك بزرگواري اين روايات را ناديده ميگيريد و بيتوجهي ميكند، ما تقصير و گناهي نداريم. * * * * * * * سخن پاياني در آخر برنامه، از عزيزان و بينندگاني كه قلبشان براي آقا حضرت ولي عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) ميتپد، چند توصيه دارم: يكي اينكه تلاش كنند گناه و معصيت در زندگيشان نشود؛ چون هرگونه گناهي كه از ما سر ميزند، برقلب مقدس آقا حضرت ولي عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) گران است و قلب مقدس ايشان از ما ميشكند. او رابطه بين ما و خداست: بيمنه رزق الوري و بوجوده ثبتت الأرض و السماء. ما معتقديم كه امروز، آقا حضرت ولي عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) واسطه فيض است و هر حاجتي كه خداوند بخواهد براي ما برآورده كند و مشكلي را برطرف و مريضي را بهبودي ببخشد، از كانال آقا حضرت ولي عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) است. اگر ما گناه كنيم و قلب آقا حضرت ولي عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) هم بشكند، قطعا در قضاي حوائجمان تأثير گذار خواهد بود. نكته دوم، توصيهاي است كه وقتي خدمت آيت الله العظمي وحيد خراساني رسيده بوديم در رابطه با يك بحث مناظره كه بنا بود در شبكه مستقله داشته باشيم در دو سال قبل، به ما گفتند: تا ميتوانيد هر روز بعد از نماز صبح زيارت آل ياسين را بخوانيد و رابطه خودتان را با آقا حضرت ولي عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) محكم كنيد. زيارت آل ياسين، اثرات خيلي زيادي دارد و ارتباط ما را با امام زمان (عليه السلام) بيشتر ميكند و قلب مقدس او را از ما خوشنود ميكند. چون اين زيارت، از زيارات پر مغز و پر محتوا است و انسان وقتي ميخواند، حتي اگر ده سال هم بخواند، وقتي باز بخواند، باز هم در قلب او نورانيت ايجاد ميكند. عزيزاني كه فرصت دارند بعد از نماز صبح، دعاي فرج بزرگ را بخوانند كه در غيبت امام زمان (عليه السلام) است و در اواخر مفاتيح الجنان آمده و تقريبا به اندازه دعاي ندبه و كميل است و با اللهم عرفتني نفسك شروع ميشود. اين دعا، محكم و تأثيرگذار است و از ارتكاب گناه جلوگيري ميكند و قلب انسان را صفا ميدهد و رابطه را با امام زمان (عليه السلام) بيشتر ميكند. مخصوصا در آخر دعا كه ميگويد: أنت يا رب الذي تكشف السوء و تجيب المضطر إذا دعاك، ... ، فاكشف يا رب الضر عن وليك، و اجعله خليفة في أرضك كما ضمنت له. خدايا تو آنكسي هستي كه گرفتاريها را برطرف ميكني و دعاي مضطر و بيچارگان را مستجاب ميكني، ...، خدايا سختي را از ولي خودت (امام زمان (عليه السلام)) برطرف كن و او را خليفه در زمين قرار بده ... . بنده يادم ميآيد كه تقريبا 14، 15 ساله بودم كه توسط يكي از اساتيدم، وقتي اين دعا را ميخواندم، اين تكه را از آن وقت در قنوتم ميخواندم و انس ميگيرم و اثراتي هم گرفتهام. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ««« و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»» دكتر سيد محمد حسيني قزوييني | ||
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: ميثم -
تاريخ: 30 آذر 87 - 00:00:00
با عرض سلام خدمت شما بزرگواران از كجا معلوم شده كه حَمل فاطمه، پسر است و نام او را پيامبر محسن گذاشته ، ايا پيامبر از اين واقعه خبر داشته يا نامي هم اگر دختر بود انتخاب کرده بودند. در پناه حق ميثم www.shiaanswering.blogfa.com جواب نظر: |