* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 10 مرداد 1385 | تعداد بازديد: 3967 | |
پاسخ به شبهاتي پيرامون تحريف قرآن، ازدواج موقت | ||
پخش صوت
دان لود | ||
بسم الله الرحمن الرحيم موضوع: پاسخ به شبهاتي پيرامون تحريف قرآن، ازدواج موقت و خطبة البيان شبکه سلام : 10 / 05 / 1385 * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * آقاي هدايتي يکي از بينندگان تماس گرفتند و گفتند که شما فرموديد: عمر، قرآن را تحريف کرده است. ولي خداوند وعده داده است که قرآن را حفظ ميکند. آيا شما چنين جملهاي را فرمودهايد يا نه؟ اگر فرمودهايد، توضيح بدهيد. استاد حسيني قزويني بنده در رابطه با عبارتي که از خليفه دوم نقل کردم، عزيزي آمد مطرح کرد که مرحوم نوري (ره) در کتاب فصل الخطاب، معتقد به تحريف قرآن است و رواياتي در رابطه با تحريف قرآن آورده است. بنده هم عرض کردم که اگر بنا باشد وجود يک روايت در يک کتاب، دليل باشد که صاحب آن کتاب يا صاحبان آن مذهب، معتقد به تحريف قرآن هستند، اولين کسي که معتقد به تحريف قرآن است، جناب خليفه دوم است. سيوطي در الإتقان في علوم القرآن از قول عمر بن خطاب ميگويد: القرآن ألف ألف حرف و سبعة و عشرون ألف. قرآن، داراي 1 ميليون و 27 هزار حرف بوده است. الإتقان في علوم القرآن للسيوطي، ج1، ص190 – الدر المنثور للسيوطي، ج6، ص422 با اينکه قرآن موجود، بنابر آنچه که بزرگان اهل سنت مانند امام قرطبي و ديگران ميگويند، بيش از 340 هزار و 740 حرف بيشتر نيست. من هم گفتم که اگر وجود روايت، دليل بر تحريف باشد، رواياتي که دلالت بر تحريف ميکند، در کتب اهل سنت بيش از اين است. ولي عقيده ما اين است که اگر در کتب ما هم اين روايات باشد، ضعيف است و قبول نميکنيم. گرچه عموم اين رواياتي که در کافي و مانند آن است، تحريف قرآن نيست و عباراتي است که در تفسير و تأويل و توجيه يا شأن نزول آيات آوردهاند و بعضا در درون حديث و در کنار آيات قرار گرفته شده و افرادي که علم الحديث نميدانند، تصور ميکنند که اين، کلام معصوم است و قرآن به اين شکل است. در آن شب هم عرض کردم که اين تعبير در کتب اهل سنت هست که ابن مسعود ميگويد: کنا نقرأ في زمن رسول الله: «يا أيها الرسول بلغ ما أنزل إليک من ربک» بأن عليا مولي المؤمنين. ما در زمان پيامبر (صلي الله عليه و سلم)، اينگونه قرائت ميکرديم ... . الدر المنثور للسيوطي، ج2، ص298 - فتح القدير للشوكاني، ج2، ص60 - مناقب علي بن أبي طالب (ع) لإبن مردويه، ص239 همچنين عرض کردم که خود سيوطي در الدر المنثور و حاکم نيشابوري در مستدرک الصحيحين، روايات متعددي از جناب عمر بن خطاب و حذيفة و أبيّ بن کعب و عايشه آوردهاند: سوره احزاب که الان 73 آيه دارد، در زمان رسول الله (صلي الله عليه و سلم): کانت لتقارب سورة البقرة. همانند سوره بقره – 283 آيه – بود. الدر المنثور للسيوطي، ج5، ص180 – مستدرک الصحيحين للحاکم النيشابوري، ج2، ص415 ما بر اين عقيده هم هستيم که اين رواياتي که در کتب اهل سنت آمده، يا ضعيف است يا جعلي و يا شايد توجيهات ديگري دارد و همچنين اگر در کتب شيعه باشد. ولي متأسفانه ميبينيم که بزرگان اهل سنت نسبت به رواياتي که در کتب خودشان در رابطه با تحريف آمده، توجيه ميکنند و ميگويند اين آياتي است که در زمان پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بوده است و اصل آيات نسخ شده و قرائت آيات، حکمش مانده است. حضرت آيت الله العظمي خوئي (ره) جواب داده است: اگر اين نسخ در زمان پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) صورت گرفته است، بايد روايتي داشته باشيم که بر اين دلالت کند و اگر اين نسخ، بعد از زمان پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) صورت گرفته است، همان تحريف است و فرقي نميکند. ما به هيچوجه نگفتيم که جناب خليفه دوم معتقد به تحريف قرآن است. ميگوييم که ايشان همچنين عبارتي را دارد و اگر برادران اهل سنت ملتزم باشند، بايد معتقد باشند طبق نظر اهل سنت، دو سوم قرآن موجود حذف شده است. * * * * * * * آقاي هدايتي در رابطه با ازدواج موقت هم توضيحي را بفرمائيد. استاد حسيني قزويني نکته اول: در رابطه با ازدواج موقت يا همان متعه و صيغه، قرآن ميفرمايد: فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآَتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً سوره نساء/آيه24 امام قرطبي – که از اعلام اهل سنت است و همه مذاهب او را قبول دارند – در تفسير خودش ميگويد: و قال الجمهور المراد نكاح المتعة الذي كان في صدر الإسلام. عموم اهل سنت بر اين عقيده هستند که مراد از اين، همان ازدواج موقت و متعهاي است که در صدر اسلام بود. تفسير القرطبي، ج5، ص130 سيوطي در الدر المنثور، جلد2، صفحه140 و طبري در جامع البيان، جلد5، صفحه18 و تفسير أبو حيان، جلد3، صفحه218 و شوکاني در فتح القدير، جلد1، صفحه 449 و در تفسير إبن كثير، جلد1، صفحه486 همين مطلب را آوردهاند که مراد از اين آيه، نکاح متعه است. نکته دوم: علماء اهل سنت در کتابهاي معتبر خودشان آوردهاند از قول عمر بن خطاب که ميگويد: متعتان كانتا على عهد رسول الله صلى الله عليه و سلم أنا أنهى عنهما و أعاقب عليهما: متعة النساء و متعة الحج. دو متعه در زمان رسول الله صلى الله عليه و سلم بود و من نهي ميکنم و بر انجام دهنده آن هم عقاب ميکنم: متعة زنان و متعه حج. مسند احمد، ج3، ص325 - الاستذكار لإبن عبد البر، ج5، ص505 – كنز العمال للمتقي الهندي، ج16، ص519 - تفسير الرازي، ج5، ص167 - تفسير القرطبي، ج2، ص392 – تاريخ الإسلام للذهبي، ج15، ص418 - السنن الكبرى للبيهقي، ج7، ص206 - تذکرة الحفاظ للذهبي، ج1، ص366 - أحكام القرآن للجصاص، ج1، ص352 – الدر المنثور للسيوطي، ج2، ص141 آقاي سرخسي - از علماي بزرگ اهل سنت - ميگويد: و قد صح أن عمر رضي الله عنه نهى الناس عن المتعة، فقال: متعتان كانتا على عهد رسول الله صلى الله عليه و سلم و أنا أنهى الناس عنهما: متعة النساء و متعة الحج. صحيح است در تاريخ که عمر، مردم را از متعه نهي کرد و گفت: دو متعه در زمان رسول الله صلى الله عليه و سلم بود و من نهي ميکنم و انجام دهنده آن را هم عقاب ميکنم: متعة زنان و متعه حج. المبسوط للسرخسي، ج4، ص27 آقاي ابن قدامه – از علماي حنفي مذهب و مورد قبول وهابيت که در تمام دار الإفتاءهاي بيت الله الحرام، دوره کامل فقه ايشان به نام المغني موجود است – در کتاب المغني ميگويد: أن عمر قال: متعتان كانتا على عهد رسول الله صلى الله عليه و سلم أفأنهى عنهما و أعاقب عليهما: متعة النساء و متعة الحج. المغني لإبن قدامه، ج7، ص572 نکته سوم: آقايان اهل سنت در کتابهاي معتبرشان آوردهاند که اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود: لولا أن عمر نهي عن المتعة ما زني إلا شقي. اگر عمر نهي نميکرد ازدواج موقت را، جز افراد شقي و پست فطرت، کسي گرفتار زنا نميشد. جامع البيان لإبن جرير الطبري، ج5، ص19 - تفسير الرازي، ج10، ص50 - تفسير القرطبي، ج5، ص130 – شرح نهج البلاغة لإبن أبي الحديد، ج12، ص253 - تفسير البحر المحيط لأبي حيان الأندلسي، ج3، ص226 – الدر المنثور للسيوطي، ج2، ص140 - تفسير الثعلبي، ج3، ص286 - المصنف لعبد الرزاق الصنعاني، ج7، ص496 و 500 نکته چهارم: در ميان صحابه و تابعين، افراد زيادي بودند که معتقد به متعه بودند و به آن عمل ميکردند. ابن حزم آندلسي در کتاب المحلي ميگويد: و قد ثبت على تحليلها بعد رسول الله صلى الله عليه و سلم جماعة من السلف رضي الله عنهم، منهم من الصحابة رضي الله عنهم أسماء بنت أبي بكر الصديق و جابر بن عبد الله و ابن مسعود و ابن عباس و معاوية بن أبي سفيان و عمرو بن حريث و أبو سعيد الخدري و سلمة و معبد أبناء أمية بن خلف حلال بودن نکاح متعه بعد از رسول الله صلى الله عليه و سلم ثابت شده است به وسيله جماعتي از صحابه؛ مانند أسماء دختر أبوبكر و جابر بن عبد الله و ابن مسعود و ابن عباس و معاوية بن أبوسفيان و عمرو بن حريث و ... . المحلي لإبن حزم، ج9، ص519 نکته پنجم: در ميان تابعين، آقاي عبد الملک بن عبد العزيز بن جُريْج – متوفاي 150 هجري – که ذهبي درباره او ميگويد: مجمع علي ثقته. تمام علماي اهل سنت اجماع دارند که ابن جريج، ثقه و مورد اطمينان است. در شرح حال ايشان، تمام علماي رجال آوردهاند: قد تزوج نحوا من سبعين إمرأة نكاح المتعة. ايشان 70 زن متعهاي داشته است. ميزان الإعتدال للذهبي، ج2، ص659 – تهذيب الکمال للمزي، ج4، ص544 – سير اعلام النبلاء للذهبي، ج6، ص331 - تاريخ بغداد للخطيب بغدادي، ج7، ص255 هنگام مردن هم به فرزندان خود وصيت کرد: زناني را که در وصيتنامه نام بردهام، مادران شما هستند و با آنها ازدواج نکنيد. نکته ششم: بنده در بحثي که با جناب شيخ عبد العزيز آل شيخ - مفتي اعظم عربستان سعودي - در طائف داشتم، يکي از بحثهايي که با او داشتم، بحث نکاح متعه و نکاح مِسْيار بود که اخيرا در آقايان اهل سنت رواج پيدا کرده است. معروف است که ميگويند خودش را بياور و اسمش را نياور. نکاح مِسْيار که اهل سنت و وهابيت بر آن معتقد است، همان نکاح متعه است؛ يعني يک دختر خانمي در خانه پدر و مادرش ميتواند با يک مردي عقد ببندند و تمام هزينهها و مخارج زندگي اين خانم به عهده پدر و مادر خودش است و هيچ حقوقي ندارد و فقط با هم يک رفاقت دوستانه با استفادههاي آنچناني از همديگر را دارند. ايشان در ابتداء زير بار نرفت و از ايشان سوال کردم: نظرتان در مورد نکاح به نيت طلاق چيست؟ يعني يک مردي با زني ازدواج ميکند به شرط اينکه بعد از مثلا 5 ماه، اين زن را طلاق بدهد. گفت: مشروع است. گفتم: فرقي بين اين کار و متعه نيست. ايشان گفت: پيامبر (صلي الله عليه و سلم) متعه را در جنگ خيبر حرام کرده است. گفتم: جناب ابن حجر عسقلاني که از استوانههاي علمي اهل سنت شماست، صراحت دارد: کساني که ميگويند پيامبر (صلي الله عليه و سلم) در جنگ خيبر، متعه را حرام کرد، اينها نه علم به سيره و تاريخ دارند و نه علم به روايت. فتح الباري لإبن حجر، ج9، ص145 بعد ايشان ميگويد که ابن عبد البر و ديگران هم بر اين عقيده بودند اينکه ميگويند پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) متعه را در غزوه خيبر حرام کرده است، نبوده است. * * * * * * * سؤالات بينندگان سوال: چرا در مورد نکاح متعه، فقط از منابع اهل سنت روايت ميگوييد و از شيعه نميگوييد؟ جواب: براي اينکه هيچ اختلافي در شيعه در اين مورد نيست. اهل سنت در اين مورد با ما اختلاف دارند. مثلا شيخ طوسي (ره) در اين مورد ميفرمايد: ازدواج موقت، از ضروريات فقه شيعه است. لذا احتياجي به توضيح ندارد. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ««« و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»» دكتر سيد محمد حسيني قزويني | ||
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: محمد خيرآبادي -
تاريخ: 16 خرداد 90 - 12:46:57
بسمه تعالي از عملكرد خليفه (غاصب)دوم نبايد خيلي تعجب كرد . چون يكي از برنامه هاي وي كه عموما مطابق دستورات دانشمندان اهل كتاب بوده است ترويج فحشا’ در جامعه اسلامي بوده است . طبق روايت منقول از اميرالمومنين علي ع كه در متن مقاله هم اشاره شده نهي عمر از متعه باعث ترويج زنا در بين مسلمانان گرديده است . خوب بعدا هم همين رويه منتهي شد به برداشتن حد لواط توسط ابوحنيفه در آدرس http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1871 البته به موارد فوق تاويل احكام صريح قرآن در باب شرب خمر و پاک شمردن آن و جايز شمردن سجده بر نجاست در آدرس http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=9512 و همچنين اضافه کنيد فتوي حذف طواف و نماز نساء از مناسک حج را که طبق نظر اماميه باعث عدم رفع حرمت زن و شوهر بوده و لذا کودکان حاصل از چنين حجاجي قاعدتا ولد الزنا خواهند بود . اين سياست ها در جهت ساختن يک اجتماع سرتاپا خطا از مسلمين است که توسط معلمان يهودي غاصب دوم برنامه ريزي شده بود و امروز محقق شده است و چنين جامعه اي قاعدتا براي صهيونيسم و استعمار بي خطر خواهد بود. اگر تلاش ائمه هدي عليهم السلام و خون پاک امام حسين ع نبود امروز هم اثري از اسلام ناب محمدي بر جا نمي ماند. والسلام |
2 |
نام و نام خانوادگي: zehra -
تاريخ: 15 ارديبهشت 93 - 00:54:18
dastetun dard nakun ali bod. estefade kardim yaAli meded |