* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 01 بهمن 1386 | تعداد بازديد: 3258 | |
أصحاب ردّه 02 | ||
پخش صوت
دان لود | ||
بسم الله الرحمن الرحيم موضوع: اصحاب ردّه 02 شبكه سلام: 29 آذر 1386 * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * استاد حسيني قزويني قبل از اينكه وارد پاسخ به سؤال شويم در مورد اينكه نظر إبن تيميه نسبت به اصحاب ردّه چيست؟ يكي دو نكته را اشاره كنم و بعدا در مورد او به حول و قوه إلهي صحبت خواهيم كرد. در يكي دو هفته قبل، خطيب جمعه زاهدان، در نماز جمعه نكاتي را مطرح كردند و بنده از آنجائي كه: اذا ظهرة البدع فللعالم أن يظهر علمه و إلا فعليه لعنة الله. هنگامي كه بدعت در دين آشكار شد، بر عالم است كه ظاهر كند علمش را (براي جلوگيري از آن بدعت و از بين بردن آن و آگاهي مردم) و اگر آشكار نكند، لعنت خدا بر اوست. الامالي للمفيد، ص122، مجلس14، حديث6 ـ الكافي للكليني، ج1، ص54 بر خود لازم ميبينم كه بر همه بينندگان عزيز يك توضيح اجمالي بدهم. ايشان فرموده بودند: در كتاب الله و سنت رسول اكرم (صلي الله عليه و سلم) وعده آمده است به شما، در روز قيامت با خدا ملاقات ميكنيد، چنانچه روزي رسول اكرم (صلي الله عليه و سلم) نشسته بودند و شب 14 ماه بود و فرمودند: همانطوري كه شما ماه شب 14 را ميبينيد، فرداي قيامت هم اينچنين خدا را خواهيد ديد. اين را بنده ضمن احترامي كه به گوينده داريم، به صراحت عرض ميكنم كه فرمايش ايشان كاملا باطل است به صراحت قرآن و مخالف سنت و نظر أهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) است؛ چون قرآن صراحت دارد: لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ خداوند به هيچوجه با بصر و چشم قابل رؤيت نيست؛ و او هست كه چشمها را ميبيند. سوره انعام/آيه 103 وَ إِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَي لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّي نَرَي اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ سوره بقره/آيه55 هنگامي كه قوم حضرت موسي (عليه السلام) از حضرت موسي (عليه السلام) درخواست رؤيت حقتعالي را به صورت آشكار كردند، خداوند بر آنان غضب كرد و با صاعقه آسماني آنان را نابود كرد. رواياتي از أهل بيت (عليهم السلام) داريم كه گفته ايشان را ردّ ميكنند. عزيزان بدانند آنچه كه از روايات بر رؤيت و جسمانيت حقتعالي، در كتب برادران عزيز أهل سنت آمده، همه از ناحيه يهود و نصاري وارد شده است. آقاي شهرستاني كه از شخصيتهاي بلند آوازه أهل سنت است، صراحت دارد: و وضع كثير من اليهود الذين اعتنقوا الإسلام أحاديث متعددة في مسائل التجسيم و التشبيه و كلها مستمدة من التوراة. يهوديان احاديث زيادي را جعل كردند و آنچه را كه در تورات بود در رابطه با تجسيم و تشبيه، وارد اسلام كردند. الملل و النحل للشهرستاني، ج1، ص117 آقاي إبن خلدون كه از مورخان بنام أهل سنت است ميگويد: و هؤلاء مثل كعب الأحبار وهب بن منبه و عبدالله بن سلام و أمثالهم فامتلأت التفاسير من المنقولات عندهم و تساهل المفسرون في مثل ذلك و ملأوا كتب التفسير بهذه المنقولات، و أصلها كلها كما قلنا من التوراة أو مما كانوا يفترون. كعب الأحبار يهودي وهب بن منبه و عبدالله بن سلام مسيح، مطالبي را از تورات وارد اسلام كردند. تفاسير ما اهل سنت از احاديث تورات مملو شده و مفسرين در اين زمينه سهل انگاري كردند و پر كردند كتابهاي تفسيري ما أهل سنت را به اين منقولات تورات و اصل اين احاديث مربوط به رويت و تجسيم و تشبيه، تماما از تورات سرچشمه گرفته و يا افتراءاتي است كه يهوريان و مسيحيان بستهاند. تاريخ إبن خلدون، ج1، ص439 البته إن شاء ا... در فرصت مناسب، مفصل وارد بحث رؤيت خداوند، چه در دنيا و چه در آخرت خواهيم شد، كه با كتاب خدا و سنت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) و عقل، مخالف است. نكته ديگر كه باز در سايت عزيزان أهل سنت زاهدان آمده، سخنراني برادرمان آقاي عبدالحميد حكيم عثماني كه ايشان براي اولين بار ادعا كردند همانگونه كه انتخاب پيامبران به انتخاب خداوند بوده، انتخاب خلفاء راشدين هم باز به انتخاب خداوند و تقدير او بوده است. آيات و رواياتي كه ايشان در اينباره مطرح كردند، مخصوصا در جمع دانشجويان، ما اين مطالب را خلاف نظر قرآن و سنت و أهل بيت (عليهم السلام) و عقل ميدانيم. إن شاء ا... بعضي از دوستان كه جواب مناسبي تدارك ديدهاند و در سايتها قرار خواهند داد، ما هم به مناسبتي كه وقتي وارد شديم و أدله برداران أهل سنت را در خلافت آقاي ابوبكر و عمر كه مفصلا از منابع دست اولشان است ميخوانيم، عرائض خودمان را هم ارائه ميدهيم تا بينندگان عزيز كاملا با اختيار كامل و بدون تعصب إن شاء ا... قضاوت كنند و از باب: الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ كلامها را بشنوند و بهترين قول را انتخاب كنند. سوره زمر/آيه18 اما در رابطه با سؤالي كه عزيزان مطرح كردند كه نظر إبن تيميه در رابطه با اصحاب ردّه چيست؟ در رابطه با اصحاب ردّه در جلسه قبل مفصل صحبت كرديم و معناي اصحاب ردّه و قضيه اصحاب ردّه و اينكه چه مسائلي اتفاق افتاد پس از آمدن آقاي ابوبكر بر روي كار كه عدهاي قيام كردند و عدهاي از بيعت خودداري كردند و عدهاي هم از پرداخت زكات به حكومت مركزي خودداري كردند و جناب ابوبكر دستور قلع و قمع اينها را داد، مفصل در اين زمينه صحبت شد. اما إبن تيميه در كتاب منهاج السنة مطالبي دارد كه ما در اين فرصت كوتاه إن شاء ا... بتوانيم اين چند محوري كه آقاي إبن تيميه در رابطه با اصحاب ردّه دارد، بيان كنيم. نكته اول اينكه آقاي إبن تيميه وقتي ميآيد به سؤال و شبهه آقاي علامه حلي (ره) در منهاج الكرامة ميرسد، در جواب علامه حلي (ره) ميگويد: و أشهر الناس بالردة خصوم ابي بكر صديق (رضي الله عنه) و أتباعه كمسيلمة الكذاب و أتباعه و غيرهم، هؤلاء تتولاهم الرافضة، كما ذكر ذلك غير واحد من شيوخهم مثل هذا الإمامي (يعني العلامة الحلي) و غيره. مشهورترين انسانها به اصحاب رده، دشمنان ابوبكر هستند و همچنين تابعين مسيلمه كذاب كه ادعاي نبوت داشت. شيعيان با دشمنان ابوبكر رابطه دوستي دارند و مسيلمه كذاب و اتباع او را قبول دارند و به آنها محبت و عشق ميورزند؛ همانطوري كه علامه حلي گفته، اينها همه دوست داران مسيلمه كذاب و اتباع او هستند. منهاج السنة، ج4، ص406 بنده نسبت به حرف ايشان، اولا قضاوت را به عهده بينندگان عزيز و كساني كه از منهج و روش شيعه، نسبت به مسيلمه كذاب آگاهند واگذار ميكنم. فقط يك توضيح مختصر و اجمالي در اين رابطه عرض كنم كه اين سخن إبن تيميه، افتراء و بهتاني است كه حتي ديوانهها هم تشخيص ميدهند كه سخن إبن تيميه افتراء است تا چه رسد به عقلاء. جناب صاحب جواهر الكلام كه از فقهاي نامدار شيعه است، در كتاب جواهر الكلام، وقتي ميرسد به مسيلمه كذاب، صراحت دارد: أنهم من الكافرين بالذات، كأتباع مسيلمة الكذاب. آنها ذاتا كافر هستند، يعني اينها از اصل و ريشه كافر هستند و مسلمان نبودند كه كافر بشنود. جواهرالكلام، ج6، ص51 جناب شيخ طوسي (ره) كه به شيخ الطائفه معروف است، از فقهاء و محققان و متكلمين بنام شيعه است، صراحت دارد: اهل الردة بعد رسول الله (صلي الله عليه و آله) ضربان، منهم قوم كفروا بعد إسلامهم مثل مسيلمه و طليحه و العنسي و أصحابهم و كانوا مرتدين بالخروج من الملة بلا خلاف. اصحاب ردّه بعد از رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) دو قوم بودند؛ بعضي از افرادي هستند كه بعد از نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) بر كفر خودشان اصرار ورزيدند؛ مثل مسيلمه و طليحه و عنسي و أصحاب آنها و به اجماع امت، كافر و مرتد هستند. المبسوط للطوسي، ج7، ص267 إبن تيميه ميگويد: إن المرتدين الذين لم يزالوا مرتدين علي أعقابهم، هم بالرافضة أولي منهم بأهل السنة و الجماعة، و لا يستريب أحد أن جنس المرتدين بالمنتسبين إلي التشيع و أعظم و أفحش كفرا، من جنس المرتدين و المنتسبين إلي أهل السنة و الجماعه، إن كان فيهم مرتد. آنان كه مرتد شدند و به زمان جاهليت برگشتند، شيعيان شايستهترند به اين مرتدين تا نسبت به اهل سنت؛ هيچ احدي شك نميكند جنس افرادي كه مرتد شدند و از اسلام برگشتند، نسبت به آنان كه به تشيع برگشتند، بزرگتر و فاحشتر و روشنتر است از نظر كفر، نسبت به مرتديني كه منتسب به أهل سنت است. منهاج السنة، ج3، ص459 يعني ايشان صراحت دارند تمام كساني كه بعد از رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) مرتد شدند و از اسلام برگشتند، همه از جنس شيعيان بودند. من فقط خود متن جناب إبن تيميه را خواندم و بينندگان و اهل علم، طلبهها و علماي أهل سنت و حتي جوانهاي تحصيل كرده وهابي را به قضاوت فرا ميخوانم. آيا اين عبارت آقاي إبن تيميه كه شما او را شيخ الإسلام ميدانيد، سخن او را حتي بر سخن صحابه هم ترجيح ميدهيد، چقدر براي آن بهاء ميدهيد و ارزش قائل هستيد؟ احاديث حوض كه در صحيح بخاري و مسلم آمده كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمودند: پس از من، اصحاب من مرتد شده و به دوران جاهليت برگشتهاند و فرداي قيامت اينها را ممانعت ميكنند از ورودشان به حوض كوثر و واردشان ميكنند به آتش جهنم. به طوري كه: فلا أراه يخلص منهم إلا مثل همل النعم. جز اندكي از اينها نجات پيدا نميكنند. واقعا آقاي إبن تيميه يك جائي گفته يا ادعا كرده كه اين اصحاب رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) همه شيعهها بودند؟! يعني آن دسته از صحابه كه شيعه بودند، فرداي قيامت نميگذارند وارد بهشت بشوند و وارد آتش جهنم ميكنند؟! يعني صحيح بخاري، جلد 4، صفحه 142، حديث 3447 از نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) نقل ميكند: يؤخذ برجال من أصحابي ذات اليمين و ذات الشمال فأقول أصحابي، فيقال أنهم لم يزالوا مرتدين علي أعقابهم منذ فارقتهم. فرداي قيامت صحابه من را، راست و چپ ميگيرند و من عرضه ميدارم كه اينها صحابه من هستند، گفته ميشود از روزي كه تو از آنها مفارت كردي، اينها به ارتداد و دوران جاهليت برگشتند. صحيح بخاري، ج4، ص142، حديث3447 حتما اينها هم از ديدگاه آقاي إبن تيميه، همهشان صحابه شيعه هستند كه مرتد شدند. حتما آقاي براء بن عازب را هم إبن تيميه ميگويد كه ايشان هم جزو شيعيان بوده كه وقتي به براء بن عازب صحابه جليل القدر پيامبر (صلي الله عليه و آله) گفتند: طوبي لك صحبت النبي و بايعته تحت الشجرة فقال يابن أخي إنك لا تدري ما أحدثنا بعده. خوشا به حالت كه همراهي و جزو اصحاب بودن رسول اكرم (صلي الله عليه و سلم) نصيبت شد و در شجره رضوان با او بيعت كردي؛ گفتاي پسر برادرم تو چه خبر داري كه ما بعد از رسول اكرم (صلي الله عليه و سلم)، چه بدعت هائي را پايه گذاري كرديم. صحيح بخاري،ج5، ص65، حديث4170 آقاي براء بن عازب كه ميگويد ما بعد از نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) گرفتار بدعت شديم، ظاهرا از ديدگاه آقاي إبن تيميه شيعه هست و حتما أبو سعيد خُدري هم جزء شيعيان بودند كه ميگويد: إنك لا تدري ما أحدثنا بعده. الإصابة في تمييز الصحابة لإبن حجر العسقلاني، ج3، ص67 يا ام المؤمنين عايشه وقتي كه قبل از فوتش گفتند به او تو را كنار رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) دفن كنيم، گفت نه: إني أحدتث بعد رسول الله حدثا، أدفنوني مع أزواجه؛ فدفنت في البقيع. من بعد از رسول الله گرفتار برخي از بدعتها شدم و من را با همسران رسول الله دفن كنيد. حاكم نيشابوري، در مستدرك بيان ميكند و ميگويد: هذا صحيح علي شرط الشيخين و لم يخرجاه. از نظر صحت، شرايط مسلم و بخاري را دارد؛ ولي آنها نقل نكرده اند. المستدرك علي الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج4، ص6 ـ سير أعلام النبلاء للذهبي، ج2، ص193 ـ الطبقات الكبري لمحمد بن سعد، ج8، ص74 آقاي ذهبي هم در تلخيص المستدرك ميگويد اين روايت صحيح است. سخن سوم إبن تيميه در منهاج السنه، جلد 4، صفحه 495 كه در دفاع از ابوبكر بر ميخيزد و ميگويد: و هؤلاء لم يقاتلوهم لكونهم لم يعدوها إلي الصديق، فإنهم لو أعطوها بأنفسهم لمستحقيها و لم يعدوها إلي، لم يقاتلهم؛ هذا قول جمهور العلماء. بخاطر اين ابوبكر با آنها نجنگيد كه زكات را به ابوبكر نميدهند؛ اگر اصحاب رده، زكات را ميدادند، ولو به مستحقان خودشان ميدادند، ابوبكر با آنها كاري نداشت و نميجنگيد. اين قول جمهور علماي أهل سنت است. بنده دو نمونه از سخن بزرگان أهل سنت نقل ميكنم و قضاوت را به عهده بينندگان عزيزان محول ميكنم: سخن اول از آقاي إبن حزم اندلسي است كه خود إبن تيميه در چندين جاي منهاج السنة، به سخنان إبن حزم استناد ميكند. إبن حزم اندلسي ميگويد: و قسم الثاني قوم أسلموا و لم يكفروا بعد إسلامهم؛ لكن منعوا الزكاة من أن يدفعوها إلي ابي بكر (رضي الله عنه). قسم دوم از اين اصحاب رده، كافر نشدند و مسلمان بودند؛ ولي زكاتشان را ندادند به ابوبكر. المحلي لإبن حزم، ج11، ص193 سخن دوم از آقاي إبن كثير دمشقي سلفي است كه از ديدگاه أهل سنت و وهابيت، جايگاه ويژهاي دارد و سخنان او را بيقيد و شرط قبول دارند؛ ايشان هم در رابطه با اصحاب ردّه ميگويد: يقرون بالصلاة و يمتنعون من أداء الزكاة و منهم من إمتنع من دفعها إلي الصديق أبي بكر. اينها همه نماز ميخواندند. ولي ميگفتند ما زكات نميدهيم و گروهي ميگفتند زكاتمان را ميدهيم، ولي به آقاي ابوبكر زكات نميدهيم. البداية و النهاية لإبن كثير، ج6، ص342 * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ««« و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»» دکتر سيد محمد حسيني قزويني | ||
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: ابراهيم -
تاريخ: 18 مرداد 87 - 00:00:00
پس معناي آيه انقلاب چه مي شود ؟ دكتر تيجاني در آنگاه كه هدايت شدم در قسمت اصحاب در قرآن اين آيه را آورده و توضيحاتي داده است. آقاي حجت الاسلام قزويني هم در مناظره با آقاي ملا زاده به اين آيه اشاره كرد. در اين آيه مي گويد انقلبت علي اعقابكم پس اگر مرتد نشدند چه شدند؟ صريح آيه قرآن است؟ ببخشيد من مطالعاتم سطحي است و خيلي اوقات در مطالب به اشتباه تنا قض مي بينم و خوشحال مي شوم اين اشتباه من را رفع كنيد. خداوند به شما به حق علمدار كربلا جزاي خير دهد. |
2 |
نام و نام خانوادگي: اميد كردستاني -
تاريخ: 25 دي 87 - 00:00:00
اگر راستت مي گوييد و دروغ در حرفتان نيست چرا هيچ كس در تلويزيون با اقاي دكتر ملا زاده مناظره نمي كند ؟ و همه در برابر گفته هايش كم مي اورند؟ جواب نظر: جهت مشاهده مناظره استاد حسيني قزويني با آقاي ملازاده به لينك ذيل مراجعه نماييد: http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=116 اگر متن مناظره را بخوانيد متوجه خواهيد شد كه چه كسي از جواب دادن علمي عاجز مانده و شروع به حاشيه روي مي كند (جالبتر آنكه در جايي در صحبتهاي خود در شبكه رنگارنگ اشاره دارد كه اين روايت بازي ها را كنار بگذاريم (يعني ايشان اعتقاد دارند كه كتب صحيح بخاري و صحيح مسلم و ساير كتب صحاح سته اشان اگر روايتي برخلاف عقائد و مذهبشان دارند را بايد كنار گذاشت ، حالا آنكه علماء و بزرگان اهل سنت (و وهابيون) اين كتب را از صحيح ترين كتب منبع دانسته تا آن حد كه حتي تحقيق در مورد اين كتب را جايز نمي دانند) و اما چند نكته: * : در مورد بکار بردن کلمه دکتر براي آقاي ملازاده دقت نماييد چرا که ايشان عنوان علمي و دانشگاهي ندارند و خودشان به خودشان چنين لقبي را داده اند (حتي به هنگام مناظره زماني که شبکه سلام از طرفين عنوان مدرک علمي يا دانشگاهي خواستند آنجا آقاي ملازاده خود را لو دادند) * : منظور از تلويزيون كدام شبكه و كدام تلويزيون منظور است: اگر دقت كرده باشيد آقاي ملازاده در هيچ شبكه تلويزيوني (اهل بيت، الانوار، سلام تي وي و حتي شبكه المستقله) براي بحث و مناظره دعوت نمي شوند چرا که قرار بر ارائه مناظره بصورت علمي و بدون هيچ گونه بي ادبي و ... مي باشد حال آنكه که آقاي ملازاده به هيچ عنوان آن را رعايت نکرده و در برنامه روزانه خود در شبکه رنگارنگ (که برنامه هايشان معرف همه مي باشد و حال اينکه آقاي ملازاده چرا اين شبکه را براي ارائه عقائد و نظرات خود انتخاب کرده است خود جاي اما و اگر دارد) پس از شکست در مناظره شبکه سلام تي وي شروع به فحاشي و ناسزا گفتن به دکتر قزويني و ساير مراجع و بزرگان شيعه کرده است. جالبتر آنکه به علت بي ادبي و فحاشي هاي ايشان در شبکه رنگارنگ حتي شبکه المستقله نيز حاضر به دعوت از ايشان در برنامه هاي خود به هيچ عنوان نمي باشد. والسلام علي من التبع الهدي معاونت اطلاع رساني |