* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 25 تير 1385 | تعداد بازديد: 2672 | |
علت دفن شبانه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) | ||
پخش صوت
دان لود | ||
بسم الله الرحمن الرحيم موضوع: علت دفن شبانه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * . . . حاكم اسلامي ـ خليفه اول ـ كه خود را از هر جهت، يك فرد شايسته براي جانشيني پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) ميداند، از نظر مسايل سياسي إقتضاء ميكند كه اگر او واقعا خليفه به حق پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) است، بايد نماز ميّت دختر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را بخواند و مراسم دفن و كفن او، توسط بالاترين مقام سياسي و اجتماعي جامعه انجام شود. لذا حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) با اين وصيتش، اين حربه را از دست اينها گرفت و وصيت كرد مرا شبانه و به صورت مخفيانه دفن كنيد. در صحيح بخاري و صحيح مسلم به صراحت آمده است كه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) وصيت كرد او را شبانه دفن كنند. حتي به أبوبكر هم اعلام نكردند كه در مراسم دفن حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) شركت كند. فلما توفيت دفنها زوجها على ليلا و لم يؤذن بها أبا بكر و صلى عليها. صحيح البخاري، ج5، ص82 ـ صحيح مسلم، ج5، ص154 آنچه كه بر أمير المؤمنين (عليه السلام) در مراسم دفن حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) گذشت، خيلي دردآور است. ولي اشاره كنم كه أمير المؤمنين (عليه السلام) در نهج البلاغه، خطبه 202، چيزي را فرو نگذاشته است و آنچه كه بر خود گذشته را آورده است: و من كلام له عليه السلام عند دفن سيدة النساء فاطمة (عليها السلام): السلام عليك يا رسول الله عني و عن إبنتك النازلة في جوارك و السريعة اللحاق بك، قل يا رسول الله عن صفيتك صبري و رق عنها تجلدي، إلا أن لي في التأسي بعظيم فرقتك و فادح مصيبتك موضع تعز، فلقد وسدتك في ملحودة قبرك و فاضت بين نحري و صدري نفسك، إنا لله و إنا إليه راجعون، فلقد استرجعت الوديعة و أخذت الرهينة، أما حزني فسرمد و أما ليلي فمسهد إلى أن يختار الله لي دارك التي أنت بها مقيم و ستنبئك ابنتك بتضافر أمتك على هضمها فأحفها السؤال و إستخبرها الحال، هذا و لم يطل العهد و لم يخل منك الذكر و السلام عليكما سلام مودع لا قال و لا سئم، فإن أنصرف فلا عن ملالة وإن أقم فلا عن سوء ظن بما وعد الله الصابرين. سلام بر تو اى رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله)، سلامى از طرف من و دخترت كه هم اكنون در جوارت فرود آمده و شتابان به شما رسيده است. اى پيامبر خدا! صبر و بردبارى من با از دست دادن فاطمه (عليها السّلام) كم شده و توان خويشتندارى ندارم؛ امّا براى من كه سختى جدايى تو را ديده و سنگينى مصيبت تو را كشيدم، شكيبايى ممكن است. اين من بودم كه با دست خود تو را در ميان قبر نهادم و هنگام رحلت، جان گرامى تو ميان سينه و گردنم پرواز كرد «پس همه ما از خداييم و به خدا باز مىگرديم». پس امانتى كه به من سپرده بودى، برگردانده شد و به صاحبش رسيد. از اين پس اندوه من جاودانه و شبهايم، شبزندهدارى است؛ تا آن روز كه خدا خانه زندگى تو را براى من برگزيند. به زودى دخترت تو را آگاه خواهد ساخت كه امّت تو چگونه در ستمكارى بر او اجتماع كردند. از فاطمه (عليها السّلام) بپرس و احوال اندوهناك ما را از او خبر گير، كه هنوز روزگارى سپرى نشده و ياد تو فراموش نگشته است. سلام من به هر دوى شما، سلام وداع كنندهاى كه از روى خشنودى يا خسته دلى سلام نمىكند. اگر از خدمت تو باز مىگردم از روى خستگى نيست و اگر در كنار قبرت مىنشينم از بدگمانى بدانچه خدا صابران را وعده داده نمىباشد. مرحوم كليني (ره) در الكافي و مرحوم شيخ مفيد (ره) در الأمالي و شيخ طوسي (ره) در الأمالي اين خطبه را آوردهاند. الكافي للكليني، ج1، ص459 ـ الأمالي للشيخ المفيد، ص281 ـ الأمالي للشيخ الطوسي، ص109 در روايات آمده است كه در اواخر خلافت أمير المؤمنين (عليه السلام)، روزي إبن عباس براي أمير المؤمنين (عليه السلام)، حنا تهيه ميكند. أمير المؤمنين (عليه السلام) ميفرمايد: إبن عباس! مگر نميداني كه ما هنوز از غصه و مصيبت زهراء، داغداريم و از هنوز از مصيبت او بيرون نيامدهايم تا بخواهيم حنا استفاده كنيم. يعني حدود 28 سال از قضيه شهادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) گذشته است، ولي هنوز آقا أمير المؤمنين (عليه السلام) مصيبت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) را فراموش نكرده است. اما نسبت به سؤال بعدي كه فرموديد: أمير المؤمنين (عليه السلام)، فردي شجاع بود. چنانچه خود أمير المؤمنين (عليه السلام) هم فرمود، اگر تمام عرب، عليه من قيام كنند، من به آنها پشت نميكنم و سابقه هم ندارد كه أمير المؤمنين (عليه السلام) در جنگها، به كسي پشت كرده باشد. حتي به كسي هم دو بار شمشير نزده است. شجاعت أمير المؤمنين (عليه السلام)، زبانزد عام و خاص است. حتي به نقل از إبن أبي الحديد معتزلي، عمر بن خطاب ميگويد: و الله! لولا سيفه لما قام عمود الإسلام. به خدا قسم! اگر شمشير علي نبود، پرچم اسلام برافراشته نميشد. شرح نهج البلاغة لإبن أبي الحديد المعتزلي، ج12، ص82 الآن يكي از شبهاتي كه وهابيت، عليه شيعه مطرح ميكنند اين است: چرا أمير المؤمنين (عليه السلام) با آن موقعيت و شجاعت، در برابر حقوق پايمال شده خودش و همسرش، صبر كرد؟ در اينجا روايات متعددي داريم و در خود نهج البلاغه و منابع متعدد أهل سنت آمده است كه آقا أمير المؤمنين (عليه السلام) به خاطر اينكه ميان مردم، تفرقه ايجاد نشود و همچنين به خاطر اينكه نيروي كافي در برابر مخالفين نداشت و رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) هم وصيت كرده بود: إن وجدت ناصرا، فقاتلهم. اگر نيروي كمكي پيدا كردي، با آنها بجنگ. در روايات هم آمده است: و الّذى فلق الحبّة و برء النّسمة! لو وجدت يوم بويع أبو بكر الّذى عيّرتنى بدخولى فى بيعته أربعين رجلا كلّهم على مثل بصيرة الاربعة الّذين وجدت، لما كففت يدي و لناهضت القوم و لكن لم اجد خامسا. قسم به كسي كه دانه را شكافت و جان را آفريد! اگر در روز بيعت ابوبكر، 40 نفر يار كه مانند آن 4 نفري كه قبول كردند و آمدند، مييافتم، با آنها ميجنگيدم؛ ولي نفر پنجمي نيافتم. كتاب سليم بن قيس، تحقيق محمد باقر الأنصاري، ص218 ـ مستدرك الوسائل للميرزا النوري، ج11، ص76 ـ بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج29، ص470 ـ مصباح البلاغة (مستدرك نهج البلاغة) للميرجهاني، ج3، ص11 ـ جامع أحاديث الشيعة للسيد البروجردي، ج13، ص42 در روايتي ديگر آمده است: و أيم الله! لولا مخافة الفرقة بين المسلمين و أن يعودوا إلى الكفر و يعور الدين لكنا قد غيرنا ذلك ما استطعنا. الأمالي للشيخ المفيد، ص155 يعني از ترس تفرقه ميان مسلمانان و كشتار داخلي و از ترس كساني كه در كمين نشستهاند مانند منافقين و يهوديان زخم خورده و از طرف ديگر، دولت روم و همچنين دولت مجوسي ايران منتظر فرصتي بودند تا بتوانند ضربهاي بر پيكر اسلام وارد كنند. ولي أمير المؤمنين (عليه السلام) صبر كرد: فصبرت و في العين قذى و في الحلق شجا، أرى تراثي نهبا. پس صبر كردم در حالىكه گويا خار در چشم و استخوان در گلوى من مانده بود و با ديدگان خود مىنگريستم كه ميراث مرا به غارت مىبرند. نهج البلاغه، خطبه3 در جلاء العيون علامه مجلسي (ره) آمده است كه وقتي حمله كردند به خانه حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) و اتفاق افتادن آن قضايا، حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) ديد كه أمير المؤمنين (عليه السلام) نظاره ميكند، نظارهاي كه مملوّ است از قصه، فرمود: يا علي! تا كِي ميخواهي تحمل كني كه در جلوي چشمت، ناموست را اينچنين مورد ضرب و شتم قرار بدهند؟ علامه مجلسي (ره) ميفرمايد: أمير المؤمنين (عليه السلام) از كمربند خليفه دوم گرفت و محكم بر زمين كوبيد و روي سينهاش نشست و به حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) فرمود: كشتن اينها براي من سهل است. در همين حين، صداي مؤذن از بالاي مأذنه بلند شد: أشهد أن لا إله إلا الله، أشهد أن محمد رسول الله. أمير المؤمنين (عليه السلام) فرمود: زهراء جان! اگر من بخواهم در مقابل اينها بايستم، ديگر نام پدرت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) در بالاي مأذنهها گفته نخواهد شد. حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) هم فرمود: من حاضرم هر مصيبت و ظلمي را تحمل كنم، ولي حاضر نيستم كه روزي نام پدرم از بالاي مأذنهها بيفتد. لذا أمير المؤمنين (عليه السلام) يك مبارزه منفي براي اثبات بطلان حكومت هيئت حاكمه انجام داد تا با سكوتش، مظلوميت و حقانيت خويش و غصب حقوق خويش توسط هيئت حاكمه را در تاريخ ثبت كند. * * * * * * * سؤالات بينندگان سوال: چرا به حضرت عمر توهين ميكنيد كه فاطمه زهراء (سلام الله عليها) را به شهادت رسانده است؟ اين در كجاي قرآن آمده است؟ ما به شما كاري نداريم، ولي شما به ما كار داريد. جواب: در مورد قسمت اول سوال ايشان، بايد بگويم كه قرار نيست تمام حقايق به تفصيل در قرآن آمده باشد. قرآن به منزله قانون اساسي است. ما از ايشان سوال ميكنيم كه 2 ركعت بودن نماز صبح يا 3 ركعت بودن نماز مغرب، در كجاي قرآن آمده است؟ ولي قرآن، يك خط مشخصي را براي ما ترسيم كرده است: وَ مَا آَتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا سوره حشر/آيه7 مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ سوره نساء/آيه80 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ سوره نساء/آيه59 و سنت پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) را همرديف قرآن قرار داده است. در خود روايات اهل سنت هم آمده است: إن جبرئيل كان ينزل بالسنة كما ينزل بالقرآن. جبرئيل سنت را نازل ميكرد، همانطوري كه قرآن را نازل ميكرد. الدر المنثور للسيوطي، ج6، ص122 ـ الإتقان في علوم القرآن للسيوطي، ج1، ص127 ـ تفسير الآلوسي، ج17، ص183 ـ تفسير الرازي، ج20، ص116 ـ تحفة الأحوذي للمباركفوري، ج7، ص354 ـ سبل الهدى و الرشاد للصالحي الشامي، ج2، ص256 بنده امشب هر چه نقل كردم، از منابع اهل سنت نقل كردم، نه از منابع شيعه. آقاي شهرستاني ـ از علماء طراز اول اهل سنت و شافعي مذهب ـ در كتاب الملل و النحل، جلد 1، صفحه 57 صراحت دارد كه خليفه دوم به خانه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) حمله كرد و او را مورد ضرب و شتم قرار داد و محسنش سقط شد. آقاي إبن حجر عسقلاني در لسان الميزان، آقاي صفدي در الوافي بالوفيات، آقاي إبن قتيبه دينوري در كتاب الإمامة و السياسة، إبن عبد ربّه در عقد الفريد، جلد 5، صفحه 12، أبو الفداء در تاريخش، إبن أبي الحديد در شرح نهج البلاغه و بلاذري در أنساب الأشراف اين قضايا را آوردهاند. از همه اينها مهمتر، تاريخ طبري است ـ تنها تاريخ معتبر اهل سنت ـ اين قضايا را در جلد2، صفحه443 مفصل آورده است. من نميدانم كه اين عزيزان تا كِي ميخواهند چشم و گوششان را ببندند و انگشتانشان را گوششان قرار بدهند و اين حقايق را نشنوند. اين مسايلي است كه در تاريخ ثبت شده است. حتي اخيراً برخيها قضيه افسانه بودن شهادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) را مطرح كردهاند و آقايان مراجع عظام تقليد و شخصيتهاي بزرگ حوزه علميه هم در اين زمينه كتاب و مقاله نوشتهاند. رواياتي كه در مورد حمله به خانه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) و شهادت ايشان وجود دارد ـ چه در منابع اهل سنت و چه در منابع شيعه ـ با دلايل متقن ثبت شده است. اما در مورد قسمت دوم سوال ايشان كه ميگويد ما با شما كاري نداريم؛ بله، با همان روشي كه مذاهب اربعه داشتند، ما با اينها اختلافي نداريم و اگر اختلافي داريم، اختلافاتي است كه در تاريخ آمده است. ما به هيچوجه به اينها اهانت و جسارت نميكنيم. حتي بنده بارها در صحبتهاي خودم در شبكه ماهوارهاي المستقله و همين شبكه سلام گفتهام و در اينترنت هم ثبت است كه ما اهانت و جسارت به اهل سنت و معتقدات آنها را گناه نابخشودني ميدانيم. اهانت و فحش و ناسزا گفتن، نه تنها به شيعه خدمت نميكند، بلكه فرهنگ نوراني شيعه را كه پشتوانهاش برهان و دليل قاطع است، در عرصه بين المللي زير سوال ميبرد. ولي ما از اين عزيزان ميخواهيم كه مقداري به عرصه بين المللي وارد شويد تا ببينيد چه حرفهايي را عليه شيعه ميزنيد. مگر آقاي زرقاوي رسما إعلان جهاد عليه شيعه و قتل شيعه نداد؟ الحمدلله امروز هم خبر بشارتبخشي رسيد كه ايشان به همراه چند نفر ديگر به هلاكت رسيد. اخيرا هم اينها در شرق كشور جنايتهاي ميآفرينند. آقاي عبد المالك ريگي در نواري كه پخش كرده است، شيعه را كافر و محارب و قتلش را واجب ميداند. 22 نفر از عزيزان ما را در دل شب به رگبار بستند و عزيزي ديگر را سر بريدند و فيلمش را در منطقه پخش كردند. آيا اينها با ما كاري ندارند؟ اين مفتيان سعودي رسما فتوا دادند كساني كه متوسل به اهل بيت (عليهم السلام) ميشوند و يا علي و يا حسين ميگويند، مرتدّ و از اسلام خارج هستند و نبايد با آنها ازدواج كرد و ذبيحه آنها ميْته است و به فقراء شيعه نبايد زكات دارد. اگر شما به سايتهاي اهل سنت و وهابيت مراجعه كنيد، اينگونه فتاوي را خواهيد ديد. حتي شبكه قرآني إقرأ، در سالي كه انفجاري در بين الحرمين صورت گرفت و صدها عزيز شيعه به خاك و خون كشيده شد و حتي رهبران سعوي هم محكوم كردند، ولي اين شبكه ماهوارهاي در همان ايام، نيم ساعت در اثبات كفر و شرك و ارتداد شيعه و وجوب مقابله با شيعه بحث كردند. الآن واقعا شيعه در عرصه بين المللي مظلوم است. ما از حضرتعالي و همه عزيزاني كه اين شبكه ماهوارهاي سلام را راه انداختند، تقاضا داريم در برخوردها، احترام داشته باشيم. حتي اگر نسبت به يهودي صحبت ميكنيم، مانند تعابير قرآن باشد: فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا سوره طه/آيه44 چون ما مسلّح به برهان و دليل هستيم، كسي كه فحش و ناسزا ميگويد، معلوم است كه برهان و دليلي ندارد. با اين مسايلي كه گفته شد، آنوقت اينها ميگويند با ما كاري ندارند. در جلسهاي كه امسال در مكه مكرمه با تعدادي از اساتيد دانشگاه تهران و دانشگاه أم القري مكه داشتيم، در همانجا، من روزنامه دهم رجب سال گذشته چاپ مدينه را نشان دادم كه نوشته بود: امروز براي عرب و مسلمانان، 3 دشمن مشترك وجود دارد: آمريكا و يهود و شيعه. اينها با اين ديد به ما نگاه ميكنند و خون عزيزان ما را در داخل و خارج ـ افغانستان و پاكستان و. عراق ـ ميريزند. آنوقت شما ميگوييد با ما كاري نداريد! * * * * * * * سوال: دين فقط يكي است و آن هم اسلام. چرا در ميان مسلمانان تفرقه ايجاد ميكنيد؟ اينها مخالف وحدت است. چرا در مورد كساني كه بر ضد اسلام تبليغ ميكنند، برنامه نداريد؟ جواب: من توجه عزيزان را به گفتار علامه شهيد مطهري (ره) جلب ميكنم كه هم يك متفكر اسلام شناس بود و هم براي بحث وحدت ارزش قائل بود. ايشان در كتاب امامت و رهبري، صفحه 16 ميفرمايد: چگونه ممکن است از پيرو يک مذهب تقاضا کرد که به خاطر مصلحت حفظ وحدت اسلام و مسلمين، از فلان اصل اعتقادى يا عملي خود که به هر حال به نظر خود، آن را جزو متن اسلام ميداند، صرفنظر کند؟ اين در حکم آن است که از او بخواهيم به نام اسلام، از جزيي از اسلام چشم بپوشد. ما خود شيعه هستيم و افتخار پيروي اهل البيت را داريم. کوچکترين چيز حتي يک مستحب يا مکروه کوچک را قابل مصالحه نميدانيم. نه توقع کسي را در اين زمينه ميپذيريم و نه از ديگران انتظار داريم که به نام مصلحت و به خاطر اتحاد اسلامى از يک اصل از اصول خود دست بردارند. در اصطلاحات معمولي عرف، فرق است ميان حزب واحد و جبهه واحد. وحدت حزبي ايجاب ميكند كه افراد از نظر فكر و ايدئولوژي و راه و روش و بالاخره همه خصوصيات فكري به إستثناء مسائل شخصي يك رنگ و يك جهت باشند. اما معني وحدت جبهه اين است كه احزاب و دستهجات مختلف در عين اختلاف در مسلك و ايدئولوژي و راه و روش، به واسطه مشتركاتي كه ميان آنها هست در مقابل دشمن مشترك در يك صف جبهه بندي كنند و بديهي است كه صف واحد در برابر دشمن تشكيل دادن با اصرار در دفاع از مسلك خود و انتقاد از مسلكهاي برادر و دعوت ساير برادران هم جبهه به مسلك خود به هيچ وجه منافات ندارد. ما موظفيم هم در برابر مخالفان اسلام بايستيم و حرف بزنيم و هم در برابر مخالفان شيعه. ما معتقديم مذهب شيعه تنها مذهب برخاسته از متن قرآن و سنت راستين پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) است. ما آنچنان اسلام را در مذهب شيعه و مذهب شيعه را در اسلام ميدانيم كه هيچ امتيازي ميان شيعه و اسلام نميبينيم و اين آيه شريفه: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ سوره مائده/آيه3 كه در روز عيد غدير آمد، اين قضيه را كاملا تثبيت كرده است. * * * * * * * سوال: آيا حضرت علي (عليه السلام)، قبل از حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) با أم البنين، مادر حضرت عباس (عليه السلام) ازدواج كرد يا بعد از آن حضرت؟ جواب: حضرت علي (عليه السلام) مدتها بعد از شهادت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) با أم البنين (سلام الله عليها) ازدواج كردند. * * * * * * * سوال: آيا در شهرهاي بزرگ ايران مانند تهران و مشهد، اهل سنت مسجد دارند؟ جواب: اين مسايل، سياسي و مربوط به دولتمردان است و تشخيص به مصلحت بودن يا نبودن با آنهاست و به ما ارتباطي ندارد. اما ما سوال ميكنيم كه آيا در مدينه منوره با اينكه بيش از 60 هزار شيعه دارد، آيا مسجدي براي شيعيان وجود دارد؟ در مكه مكرمه هم كه هزاران شيعه وجود دارد، آيا مسجدي براي شيعيان وجود دارد؟ دولت عربستان سعودي به اين نتيجه رسيده است كه در مكه مكرمه و مدينه منوره و رياض، يك مسجد هم براي شيعيان نباشد. ولي در قطيف و أحصاء، مساجد و حسينيه وجود دارد. در تهران هم سياست دولتمردان، روي حساب است و مسايلي را در نظر ميگيرند و براي خود هم دليل دارند. ولي اهل سنت در مشهد، مسجد دارند و نماز جمعه دارند. در استان سيستان و بلوچستان، چند صد نماز جمعه اهل سنت برگزار ميشود؛ ولي حدود 12 نماز جمعه براي شيعيان وجود دارد. با توجه به موقعيت هر منطقه، سياستمداران تصميم ميگيرند و نظري ميدهند كه توجيه سياسي دارد. * * * * * * * سوال: آيا واقعا امام زمان (عليه السلام) وجود دارد؟ اگر اينگونه است، چه علائم و خبري از او داريم؟ بگوييد تا ما هم آگاه شويم. جواب: ينده خودم در مناطق برون مرزي، بحثهاي متعددي در اين موضوع داشتم. بيش از 100 نفر از علماء بزرگ [متقدم و متأخر] اهل سنت به وجود امام زمان (عليه السلام) و ولادت ايشان تصريح دارند. حتي آقاي ذهبي ـ از شخصيتهاي بلند آوازه اهل سنت كه از او به امام الجرح و التعديل تعبير ميكنند ـ در جلد سوم تاريخ الإسلام صراحت بر وجود حضرت ولي عصر (ارواحنا له الفداء) و ولادت ايشان دارد. تشرّفاتي كه در حدود اين هزار و صد سال و اندي صورت گرفته، حتي از طرف علماء اهل سنت، چيزي نيست كه مخفي باشد. من از اين آقايان تقاضا ميكنم در يك شب چهارشنبه به مسجد مقدس جمكران تشريف بياورند و جمعيت را ببنيد كه حدود 500 هزار نفر از شهرهاي مختلف به آنجا ميروند. حتي كساني هستند كه چندين سال است هر هفته به اين مسجد مشرّف ميشوند. اگر آنها چيزي نديده باشند، قطعا برميگردند. بنده، خدا را شاهد ميگيرم! قسم به روح رسول الله (صلى الله عليه و آله)! قسم به روح حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها)! به اندازه موي سرم از مسجد مقدس جمكران، كرامت و عنايت ديدهام. البته مسجد مقدس جمكران هم يك نواري از ما ضبط كرده است كه در صورت لازم، ميتوانيد دريافت كنيد. بنده خودم هم بارها با توسل به آن حضرت، كرامات زيادي ديدهام. * * * * * * * سوال: در يكي از کتابهاي استاد علامه حسن زاده آملي به نام فصُّ حکمةٍ عصمتيّـَةٍ في کلمةٍ فاطميةٍ آمده است: اکنون که فهميدي بقيه نبوت و عقيله رسالت و وديعه مصطفي و زوجه ولي الله و کلمه تامّ إلهي، فاطمه (عليها السلام) حائز مقام عصمت است، پس مانعي ندارد که در فصول أذان و إقامه به عصمت آن حضرت شهادت دهيد و مثلاً چنين بگوئيد: «أشهد أنّ فاطمة بنت رسول الله عصمة الله الکبري». يعني شهادت ميدهم که فاطمه دختر رسول خدا، عصمت کبراي خدا است و يا نظير اين جمله از عبارات ديگر. لطفا در مورد افزودن اين ذكر در اذان و اقامه توضيح بفرماييد. آيا بين اذان و اقامه ميتوانيم نام مبارك امام حسين (عليه السلام) را به عنوان يك ذكر مستحبي ذكر كنيم. جواب: عبادت توقيفي است و اگر بخواهيم مطلبي را در عبادت بيان كنيم، اگر بخواهيم به معصوم (عليه السلام) مستند كنيم، بايد يك روايت صحيح داشته باشيم. اضافه كردن يك ذكر در اذان و اقامه، اگر به قصد رجاء و ذكر باشد، نه به نيت استناد به معصوم (عليه السلام)، هيچ اشكالي ندارد. اگر شما در وسط نماز در ركوع و سجده و وسط تشهد و غيره دعا كنيد و به قصد ذكر و رجاء باشد، هيچ اشكالي ندارد. ولي اگر به قصد ورود در نماز يا اذان باشد و به معصوم (عليه السلام) نسبت داده شود، قطعا بدعت و حرام است. حتي در مورد شهادت ثالثه [أشهد أن علي ولي الله] هم نبايد به قصد جزئيت گفته شود؛ گرچه اين هم شعار شيعه شده است و بعضي از آقايان، حذف آن را حرام ميدانند. ولي بايد به قصد ذكر و رجاء گفته شود. * * * * * * * سوال: آيا مرد شيعه ميتواند با زن سنّي ازدواج كند؟ جواب: بله، از ديدگاه فقهاء شيعه ـ از زمان شيخ مفيد (ره) تا اين زمان ـ ازدواج 2 مسلمان با هم هيچ اشكالي ندارد. حرف مشترك مسلمانان، شهادت به وحدانيت خداوند و رسالت نبي مکرم (صلى الله عليه و آله) است. فتاوايي كه اخيراً از مراجع عظام تقليد رسيده است، اين است كه فرمودهاند: ازدواج شيعه و سني با هم، اگر موجب انحراف نشود، هيچ اشكالي ندارد. اگر يك جوان [مرد يا زن] ميداند كه با ازدواج با يك سني، مذهبش را از دست ميدهد، اگر احتمال اينكار را هم بدهد، همچنين ازدواجي به فتواي فقهاء معاصر اشكال دارد. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ««« و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»» دكتر سيد محمد حسيني قزويني | ||