* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 11 مرداد 1393 | تعداد بازديد: 4393 | |
عائشه و رضاع کبير و توجيه و توضيح علماء وهابي در اين باره | ||
بيان فتوا رضاع کبير و نسبت دادن آن به شنيع ترين حالت ممکن به عائشه در کتب معتبر اهل سنت | ||
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: دوستدار اهل بيت -
تاريخ: 23 مرداد 93 - 07:51:50
عرق شرم بر پيشاني من نشست ؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!! نمي دانم رسول خدا (ص) چگونه تحمل کند اين را !!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟واي بر نويسنده وخواندن ومفسر اين گونه روايات ؟؟؟؟؟!!!!!!وعمل کننده بر اين روايت ؟؟؟؟؟!!!!!! |
2 |
نام و نام خانوادگي: ابوالفضل م -
تاريخ: 29 مرداد 93 - 12:06:23
چند در صد از اين وهابي ها و کساني که دين خود را از عائشه ميگيرند به اين صورت به هم محرم شده اند الله اعلم |
3 |
نام و نام خانوادگي: عبدالزهرا زاهدي -
تاريخ: 30 مرداد 93 - 10:30:59
من يکي نظرم چيزي ديگه است چون اگر بخواهم به حضرت اطهر الطاهرين وافضل المبعوثين که به دليل اينکه رب العالمين ايشان را اسوة الناس اجمعين بخصوص المسلمين وعلي الاخص منهم عباده المؤمنين واسوة نبايدازجهتي ازجهات زندگي کم داشته باشد مثلا اگر ازبين نزدکان خودآدمي دروغگونيست پس ايشان نمي تونه اسوه اي باشد براي رهبريکه ميان نزديکانش کسي دروغگوهست چون روش معامله دريک خط مشي معيّن نشده ازاين جهت عقل حکم ميکنه که اسوه تام کسيب باشدکه راه وروش زندگي باتمام اطراف واصناف بشرداشته مثالي ديگراگر همسري خائن نداردبنظرم نميتونه اسوئي باشد براي آقايانيکه همسر خائن داشته اندامّا اگه داشت تاکسيکه باهمسرخائنش جوري معامله کرده که مخالف است بامعامله اسوه اش باشدحجّت عقاب وعذابش محرز است واز جهتي درست است که سخت است بيقين آوردن اين نسبت به همسرخاتم الانبياء ولي بحمدالله مصادر اينگونه نسبتها ازماشيعيان نيامده بازهم بگم شايد خواست خدابود که کتب اعلام ماشيعيان ازايگونه نسبتها نزيه بماندوکتب انصارمرضعات الکبارنقل کنه مگرخداوندمتعال نفرموده که اِن تَنصروالله يَنصرکم ودنبال آن حضرت مصطفي فرمودهرکه علي را ياري کردمراياري کرد وهرکه مرا ياري خدارا ياري کردالبته خيلي ممنون ميشم اگرجواب اين نظر دروبم zahedi5906.blogfa.comdيادرalmashhood.blogfa.com ارسال نمائيد |
4 |
نام و نام خانوادگي: رضا کاوياني -
تاريخ: 27 شهريور 93 - 14:02:09
براي تشخيص اشتباه بودن اين فتواها لازم نيست فقيه باشي. اندازه يک ارزن عقل داشته باشي ميفهمي که چرته. خاک بر سر احمق چرتشون کنن. |
5 |
نام و نام خانوادگي: ستار -
تاريخ: 16 مهر 93 - 11:30:23
همين يك روايت براي اثبات پوچ بودن اين مذهب كافي است.دور افتادن از اصل دين كه پيامبرش ، رسول گرامي اسلام ، حضرت محمد (ص) و خليفه بلافصلش نيز ، حضرت اميرالمومنين ، علي (ع) است ، نتيجه اش ميشود همين روايات مسخره و نبيره اش نيز ميشود همين داعشيها و القاعده ايهاي خونخوار كه آبروي اسلام پاك و عزيز را مفت مفت به باد فنا دادند. |
6 |
نام و نام خانوادگي: عليرضاآتش افروز -
تاريخ: 04 آبان 93 - 10:17:22
خدالعنتشون کنه اينها خوارج دوران ماهستنa |
7 |
نام و نام خانوادگي: حميد -
تاريخ: 12 آبان 93 - 06:11:29
ام المومنين عايشه (رض) بزرگترين مجتهد زمان بودند ومطمئنا اگر ايشان دستور به حکمي دادند قطعا درست بوده همانگونه که در فتواي حضرت علي (ع) شکي نداريد ما هم در موقعيت شناسي و اجتهاد ام المونين شکي نداريم..... جواب نظر: با سلام
دوست گرامي
اولا: اگر اينطوري است که شما مي گوييد و دستورات عايشه را درست مي دانيد چرا وقتي که عايشه حتي قسم مي خورد که حرف خود را ثابت کند پيامبر (ص) حرف ايشان را قبول نمي کند آيا اين نمي رساند که پيامبر او را صادق نمي دانسته است؟
قال عبد حدثنا إبراهيم بن الأشعث بنا محمد بن فضيل بن عياض ثنا بقية بن الوليد حدثني بحير بن سعد عن خالد بن معدان عن كثير بن مرة الحضرمي عن عائشة رضي الله عنها قالت أن النبي صلى الله عليه وسلم دخل عليها مع أبي بكر رضي الله عنه فقال لها يا عائشة أطعمينا فقالت والله ما عندنا طعام فقال أطعمينا فقالت والله ما عندنا طعام فقال أبو بكر رضي الله عنه يا رسول الله إن المرأة المؤمنة لا تحلف على الشيء انه ما هو عندها وهو عندها فقال صلى الله عليه وسلم وما يدريك أمؤمنة هي أم لا أن مثل المرأة المؤمنة من النساء كمثل الغراب الاعصم في الغربان وان النار خلقت للسفهاء وان النساء من السفهاء إلا صاحبة المشط والمصباح المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية ، اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر العسقلاني الوفاة: 852 ، دار النشر : دار العاصمة/ دار الغيث - السعودية - 1419هـ ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : د. سعد بن ناصر بن عبد العزيز الشتري ج 8 ص 223 ثانيا: عايشه در نبوت پيامبر شک داشت آيا اين را قبول مي کنيد که کسي که در نبوت پيامبر شک داشته باشد مي شود به حرف او اعتماد کرد؟!
رواياتي در منابع اهل سنت وجود دارد كه ثابت ميكند عائشه گاهي با آن حضرت برخوردهاي شديدي داشته است؛ به طوري كه در برخي از موارد منجر به ترديد در نبوت آن حضرت شده و اين مطلب را با پرخاشگري به اطلاع آن حضرت ميرسانده است.
اين برخوردها آن قدر تند بوده است كه حتي پدرش ابوبكر را نيز عصباني ميكرد و در مواردي ابوبكر عائشه را كتك ميزد. ابويعلي موصلي از بزرگان اهل سنت در مسند خود مينويسد: حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عُمَرَ بْنِ شَقِيقِ بْنِ أَسْمَاءَ الْجَرْمِيُّ الْبَصْرِيُّ، حَدَّثَنَا سَلَمَةُ بْنُ الْفَضْلِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ، عَنْ يَحْيَي بْنِ عَبَّادِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الزُّبَيْرِ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ عَائِشَةَ، أَنَّهَا قَالَتْ: وَكَانَ مَتَاعِي فِيهِ خَفٌّ، وَكَانَ عَلَي جَمَلٍ نَاجٍ، وَكَانَ مَتَاعُ صَفِيَّةَ فِيهِ ثِقَلٌ، وَكَانَ عَلَي جَمَلٍ ثَقَالٍ بَطِيءٍ يَتَبَطَّأُ بِالرَّكْبِ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ: " حَوِّلُوا مَتَاعَ عَائِشَةَ عَلَي جَمَلِ صَفِيَّةَ، وَحَوِّلُوا مَتَاعَ صَفِيَّةَ عَلَي جَمَلِ عَائِشَةَ حَتَّي يَمْضِيَ الرَّكْبُ "، قَالَتْ عَائِشَةُ: فَلَمَّا رَأَيْتُ ذَلِكَ، قُلْتُ: يَا لَعِبَادِ اللَّهِ ! غَلَبَتْنَا هَذِهِ الْيَهُودِيَّةُ عَلَي رَسُولِ اللَّهِ قَالَتْ: فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ : " يَا أُمَّ عَبْدِ اللَّهِ، إِنَّ مَتَاعَكِ كَانَ فِيهِ خَفٌّ وَكَانَ مَتَاعُ صَفِيَّةَ فِيهِ ثِقَلٌ، فَأَبْطَأَ بِالرَّكْبِ، فَحَوَّلْنَا مَتَاعَهَا عَلَي بَعِيرِكِ، وَحَوَّلْنَا مَتَاعَكِ عَلَي بَعِيرِهَا "، قَالَتْ: فَقُلْتُ: أَلَسْتَ تَزْعُمُ أَنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ؟ قَالَتْ: فَتَبَسَّمَ، قَالَ: " أَوَ فِي شَكٍّ أَنْتِ يَا أُمَّ عَبْدِ اللَّهِ؟ "، قَالَتْ: قُلْتُ: أَلَسْتَ تَزْعُمُ أَنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ؟ أَفَهلا عَدَلْتَ؟ وَسَمِعَنِي أَبُو بَكْرٍ وَكَانَ فِيهِ غَرْبٌ، أَيْ حِدَّةٌ، فَأَقْبَلَ عَلَيَّ فَلَطَمَ وَجْهِي، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ K: " مَهْلا يَا أَبَا بَكْرٍ "، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَمَا سَمِعْتَ مَا قَالَتْ؟، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ: " إِنَّ الْغَيْرَي لا تُبْصِرُ أَسْفَلَ الْوَادِي مِنْ أَعْلاهُ عبد الله بن زبير از عائشه نقل ميكند كه گفت: (در سفر حجة الوداع) توشه من سبكتر و شترم نيز تندرو بود؛ ولي توشه سنگينتر و شترش نيز كندروتر بود و سبب شده بود كه كاروان آرام حركت كند، رسول خدا (ص) فرمود: توشه عائشه را بر شتر صفيه و توشه صفيه را بر شتر عائشه بار كنيد، تا كاروان تندتر حركت كند. عائشه ميگويد: وقتي اين چنين ديدم گفتم: اي واي اين زن يهودي پيش پيامبر از ما عزيزتر شد؟ رسول خدا فرمود: اي ام عبد الله (كنيه عائشه) توشه تو سبك و توشه صفيه سنگين است، اين سبب شده است كه كاروان به آرامي حركت كند و ما توشه او را بر شتر تو و توشه تو را بر شتر او بار كرديم.عائشه ميگويد كه من گفتم: آيا تو نيستي كه خيال ميكني كه پيامبر خدا هستي؟ رسول خدا تبسم كرد و فرمود: آيا در اين مسأله ترديد داري؟ عائشه ميگويد: دو باره گفتم: آيا تو نيستي كه خيال ميكني رسول خدا هستي! پس چرا عدالت را رعايت نميكني؟ ابوبكر كه بسيار تندخو بود، جلو آمد و به صورتم سيلي زد، رسول خدا فرمود: صبر كن اي ابوبكر!. ابوبكر گفت: اي پيامبر خدا مگر نشنيدي كه او چه گفت؟ رسول خدا فرمود: زنان وقتي غيرتشان به جوش ميآيد، ته دره را از بالاي آن تشخيص نميدهند. أبو يعلي الموصلي التميمي، أحمد بن علي بن المثني (متوفاي307 هـ)، مسند أبي يعلي، ج8، ص129، ح4670، تحقيق: حسين سليم أسد، ناشر: دار المأمون للتراث - دمشق، الطبعة: الأولي، 1404 هـ – 1984م. و صالحي شامي در باره اين روايت ميگويد: وروي أبو يعلي بسند لا بأس به الصالحي الشامي، محمد بن يوسف (متوفاي942هـ)، سبل الهدي والرشاد في سيرة خير العباد، ج9، ص71، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود وعلي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولي، 1414هـ. ثالثا: يکي از کارهاي عايشه اين بود که به زور بر حلق پيامبر در حال بيماري دارو ريخت در حالي که پيامبر از آن نهي کردند : قَالَتْ عَائِشَةُ لَدَدْنَاهُ فِي مَرَضِهِ فَجَعَلَ يُشِيرُ إِلَيْنَا أَنْ لَا تَلُدُّونِي فَقُلْنَا كَرَاهِيَةُ الْمَرِيضِ لِلدَّوَاءِ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ أَلَمْ أَنْهَكُمْ أَنْ تَلُدُّونِي قُلْنَا كَرَاهِيَةَ الْمَرِيضِ لِلدَّوَاءِ فَقَالَ لَا يَبْقَي أَحَدٌ فِي الْبَيْتِ إِلَّا لُدَّ وَأَنَا أَنْظُرُ إِلَّا الْعَبَّاسَ فَإِنَّهُ لَمْ يَشْهَدْكُمْ . ام المومنين عايشه گفته است در دهان رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم در زمان مريضي ايشان به زور دوا ريختيم ، پس با اشاره به ما فهماندند كه به من دوا نخورانيد ، ما با خود گفتيم اين از آن جهت است كه مريض از دوا بدش ميآيد و وقتي حضرت بهتر شد ، فرمودند : آيا من شما را از اين كه به من دوا بخورانيد نهي نكردم ؟ پس فرمودند : بايد در دهان هر كسي كه در اين خانه است ، در جلوي چشم من دوا ريخته شود ؛ غير از عباس كه او شاهد ماجرا نبوده است . صحيح البخاري - البخاري ج 8 - ص 40، ح 6886 ، ج 5 - ص 143 و ج 7 - ص 17 و و صحيح مسلم - مسلم النيسابوري - ج 7 - ص 24 و مسند احمد - الإمام احمد بن حنبل - ج 6 - ص 53 و تاريخ الطبري - الطبري - ج 2 - ص 437 و...
نكته جالب توجه اين است كه بخاري اين حديث را در كتاب ديات ، باب قصاص نقل كرده است ابن حجر عسقلاني در شرح اين روايت مينويسد : ( قوله لددناه ) أي جعلنا في جانب فمه دواه بغير اختياره وهذا هو اللدود . اين كه گفته : «لددنا» يعني اين كه ما در دهان آن حضرت بدون اين كه اختياري داشته باشد (بازور) دوا ريختيم در اين جا چند سؤال از برادران اهل سنت داريم كه اميد است پاسخ بدهند: 1 - چرا عايشه و كساني كه در آنجا حضور داشتند ، حرف پيامبر را گوش نكردند و علي رغم نهي آن حضرت ، دارو را به زور در حلق آن حضرت ريختند ؟ مگر نه اين كه قرآن كريم ميفرمايد : وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا . الحشر / 7 . هر دستوري كه رسول به شما داد اطاعت كنيد و از هر گناهي نهيتان كرد آن را ترك كنيد ، و از خدا بترسيد كه خدا عقابي سخت دارد . 2 - چرا عايشه پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم را با ديگر مريضها يكسان ميبيند ؟ مگر نه اين كه خداوند مي فرمايد : وَ مَا يَنطِقُ عَنِ الهَْوَي . إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْي يُوحَي . النجم / 3 و 4 . هرگز از روي هوي و هوس سخن نميگويد و آنچه ميگويد چيزي جز وحيي كه به وي ميشود نيست . چرا فكر كرد كه هر مريضي حتي پيامبر خوردن دوا را دوست ندارد؟ آيا پيامبر اسلام به اندازه اطرافيان درك نمي كرد كه چه چيزي براي او خوب است و چه چيزي بد ؟ يا اين كه اطرافيان ميخواستند با انجام اين عمل ، همان سخن افرادي را تكرار كنند كه به هنگام درخواست قلم و كاغذ به پيامبر گرامي (ص) نسبت هذيان دادند ؟ رابعا : شما مي گوييد عايشه اهل اجتهاد بوده است اين درحالي است که او بر خلاف احکام پيامبر عمل ميکرد در اين صورت بايد حرف او را قبول کرد يا پيامبر را ؟!! به عنوان نمونه اينکه پيامبر شكسته نماز ميخواند؛ اما عائشه كامل ميكرد
حدثني عبد الرحمن بن الأسود عن عائشة رضي الله عنها قالت خرجت مع النبي صلى الله عليه وسلم في عمرة رمضان فأفطر رسول الله صلى الله عليه وسلم وصمت وقصر رسول الله صلى الله عليه وسلم وأتممت فلما قدمنا مكة قلت يا رسول الله أفطرت وصمت وقصرت وأتممت ولم يذكر في حديثه غير هذا فدل ذلك أن التقصير كان من رسول الله صلى الله عليه وسلم وأن الإتمام كان من عائشة رضي الله عنها. شرح مشكل الآثار، اسم المؤلف: أبو جعفر أحمد بن محمد بن سلامة الطحاوي الوفاة: 321هـ) ج 11 ، ص 26، دار النشر: مؤسسة الرسالة - لبنان/ بيروت - 1408هـ - 1987م، الطبعة: الأولى، تحقيق: شعيب الأرنؤوط. آيا اين اجتهاد مورد قبول است؟!! خامسا: طبق نظر عايشه قرآن تحريف شده است :!
عن عائشة زوج النبي صلى الله عليه وسلم قالت لقد أنزلت آية الرجم ورضعات الكبير عشرا فكانت في ورقة تحت سرير في بيتي فلما اشتكى رسول الله صلى الله عليه وسلم تشاغلنا بأمره ودخلت دويبة لنا فأكلتها . مسند احمد ، الإمام احمد بن حنبل ، ج 6 ، ص 269 و نواسخ القرآن ، ابن الجوزي ، ص 37 . با اين وجود قبول داريد که قرآن تحريف شده است؟!! موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
|