* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 10 ارديبهشت 1387 تعداد بازديد: 17746 
مناظره محمد بن عبدالوهاب با خدا !!!
 

بسم الله الرحمن الرحيم


آنچه در اينجا مي خوانيد مناظره اي است فرضي ميان خداوند متعال و محمدبن عبدالوهاب که سخنان خداوند از قرآن کريم اخذ و سخنان محمدبن عبدالوهاب از افکارش و افکار وهابيان امروز گرفته شده است.



 


-   خداوند متعال : و إذ قلنا للملائکه اسجدوا لآدم فسجدوا الا ابليس ابي و استکبر و کان من الکافرين (بقره /34) ؛ هنگامي که به ملائکه گفتيم براي آدم سجده کنيد , همه سجده کردند جز ابليس که امتناع کرد و تکبر ورزيد و از کافرين بود.



-   محمد بن عبدالوهاب : خدايا اين شرک است  که تو به ملائکه فرمان داده اي آدم را سجده کنند . چرا مردم را به سجده بر آدم وادار مي کني ؟


 


-   خداوند متعال :  و رفع ابويه علي العرش و خرُّوا له سُجدا و قال يا ابت هذا تأويل روياي من قبل قدجعلها ربي حقا (يوسف/100) ؛ يوسف پدر و مادرش را بر تخت نشاند و برادران يوسف پيش او به سجده افتادند . يوسف گفت : اي پدر! اين تأويل خواب من است که پيش از اين ديده بودم و خداوند آن را محقق ساخت.


-   محمد بن عبدالوهاب :  خدا يا چرا پيامبرت يعقوب و يوسف بايد اجازه دهند که برادرانش پيش او سجده کنند . برادران يوسف مشرک شده اند و قتل شان واجب . يعقوب و يوسف بايد آن ها را مي کشتند.


 


-   خداوند متعال : و إذ جعلنا البيت مثابه للناس و أمنا و اتخذوا من مقام ابراهيم مصلي (بقره/125) ؛ [به ياد بياوريد] هنگامي که ما کعبه را محل بازگشت مردم و محلي امن قرار داديم. [براي تجديد خاطره] مقام ابراهيم را محل عبادت خود قرار دهيد .


-   محمد بن عبدالوهاب : خدايا چرا گفته اي مقام ابراهيم را محل عبادت خود قرار دهيد . چرا مکان يک بشر را محل عبادت خود قرار مي دهي ؟ اين شرک است . هيچ بشري به هيچ وجهي نبايد دخلي در عبادت تو پيدا کند. چرا يک بيابان نامربوط به بشر را محل عبادت خود قرار ندادي که مقام ابراهيم را محل عبادت خود قرار دادي ؟ اين باعث مي شود مردم ياد بگيرند و محل اولياي ديگري چون رسول خدا(ص) و علي (رض) و... را محل عبادت خود قرار دهند . اين ها همه شرک است .


 


-   خداوند متعال : في بيوت أذن الله ان ترفع و يذکر فيها اسمه يسبح له فيها بالغدو و الآصال(نور/36) ؛ خانه هايي که خداوند اذن داده که بالا برده شود و در آن ها اسم خداوند برده شود که براي او صبح و شب تسبيح بگويند .


-   محمد بن عبدالوهاب : خدايا ! چرا تو اذن داده اي که خانه هايي محل عبادت قرار گيرند؟ در آن صورت مردم مي آيند در قبر رسول الله (ص) نماز مي گذارند که اين خانه رسول خدا بوده است . چون رسول الله در تفسير اين آيه گفته اين خانه ها خانه  هاي پيامبر است و خانه هاي علي و فاطمه هم از افضل ترين اين خانه ها است . مردم مي آيند در اين خانه ها عبادت مي کنند و مشغول نماز مي شوند . محل قبر علي و فاطمه را هم چون پيامبرت گفته که خانه هاي آن ها هم از خانه هاي مأذون است , محل عبادت قرار مي دهند. اين ها همه شرک است .


 


-   خداوند متعال : ما من شفيع الا من بعد إذنه ذالکم الله ربکم فاعبدوه افلا تذکرون(يونس/3)؛ هيچ شفاعت کننده اي وجود ندارد مگر پس از اذن خداوند . اين خداي شما است آن را پرستش کنيد . آيا به ياد نمي آوريد؟ .


-   خداوند متعال : و کم  من مَلَک في السماوات لاتغني شفاعتهم شيئا الا من بعد أن يأذن الله لمن يشاء و يرضي (نجم/26) ؛ چه بسيارند فرشتگاني در آسمان که شفاعت شان هيچ سودي ندارد جز پس از آنکه خداوند اذن بدهد براي کساني بخواهد و راضي گردد.


-   خداوند متعال : و لا تنفع الشفاعه عنده الا لمن أذن له (سبأ/23) ؛ شفاعت سودي ندارد جز براي کسي که اذن داده شده باشد .


-   ا بن عبدالوهاب : خدا چرا استثنا کرده اي که جز براي کسيکه اذن شفاعت داده شود . بايد بگويي به هيچ وجه شفاعتي در کار نيست و هيچ کسي نمي تواند شفيع باشد . اينکه تو استثنا کرده اي سبب مي شود برخي از پيامبر و اوليايت بخواهند او را نزد تو شفاعت کنند . اين شرک است که از غير خدا شفاعت بخواهي .


 


-   خداوند متعال : قالوا يا ابانا استغفر لنا ذنوبنا انا کنا خاطئين (يوسف /97) قال ساستغفر لکم ربي انه هو الغفور الرحيم (يوسف/98)  ؛ برادران يوسف گفتند : اي پدر براي گناهان ما از خدا طلب بخشش کن. يعقوب گفت : بزودي براي شما طلب آمرزش مي کنم از خداي خود که او بخشنده مهربان است.


-   محمد بن عبدالوهاب : ديدي گفتم اگر اجازه بدهي مردم بلافاصله طلب شفاعت مي کنند . اين برادران يوسف پدر خود را شفيع قرار دادند و از تو طلب آمرزش کردند. اين شرک است .


 


-   خداوند متعال : يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و ابتغوا اليه الوسيله و جاهدوا في سبيله لعلکم تفلحون(مائده /35) ؛ اي مومنان از خدا بترسيد و بسوي او وسيله اي بجوييد و در راه خدا کوشش کنيد باشد که به رستگاري برسيد.


-   محمد بن عبدالوهاب : خدايا ! چرا امر کرده اي که مومنان  به نزد تو وسيله بجويند. آنان بايد مستقيما نزد تو مراجعه کنند نه که نزد شفيعي رفته او را وسيله اي جهت تقرب به تو قرار دهند. اين شرک است که مردم به غير تو مراجعه کنند.


 


-   خداون متعال : اذهبوا بقميصي  هذا فألقوه علي وجه ابي يأت بصيرا وأتوني باهلکم اجمعين(يوسف/93) فلما أن جاء البشير القاه علي وجهه فارتد بصيرا  قال الم اقل لکم اني اعلم مالا تعلمون (يوسف96) ؛ يوسف گفت : اين پيراهن مرا ببريد و آن را بر صورت پدرم بياندازيد تا بينا شود و تمام اهل خود را بياوريد. وقتي قاصد رسيد پيراهن را به صورت يعقوب انداخت و يعقوب بينا شد. و يعقوب گفت مگر من نگفتم من چيزي مي دانم که شما نمي دانيد.


-   محمد بن عبدالوهاب :  خدا يا ! چرا اين آيه را آورده اي . پيراهن که هيچ تأثيري ندارد . اينکه پيراهني بتواند چشم نابينا را بينا کند نادرست است و اين باعث خواهد شد مردم به ضريح پيامبر و اولياي تو چشم بمالند و از پيامبر و اوليا شفاطلب کنند چون فکر مي  کنند وقتي پيراهن يوسف بتواند چشم يعقوب را بينا کند , ضريح رسول خدا(ص) که افضل انبياء است حتما اين کار را مي تواند انجام دهد. درحاليکه درخواست شفا از غير خدا شرک است و مشرک واجب القتل .


 


-   خداوند متعال : و کذالک اعثرنا عليهم ليعلموا أن وعد الله حق و ان الساعه لا ريب فيها إذ يتنازعون بينهم أمرهم فقالوا ابنوا عليهم بنيانا ربهم اعلم بهم . قال الذين غلبوا علي امرهم لنتخذن عليهم مسجدا(کهف/21) ؛ و اين چنين مردم را متوجه حال آن ها کرديم تابدانند که وعده خداوند در مورد رستاخيز حق است. و در پايان جهان و قيام قيامت شکي نيست . در آن هنگام که ميان خود نزاع داشتند ؛ گروهي مي گفتند: بنايي بر آنان بسازيد(تابراي هميشه از نظر پنهان شوند و از آن ها سخن نگوييد که ) پروردگارشان از وضع آن ها آگاه تر است . ولي آن ها که از راز شان آگاهي يافتند (و آن را دليلي بر  رستاخيز ديدند) گفتند : مامسجدي در کنار مدفن آن ها مي سازيم (تا خاطره آنان فراموش نشود).


-   محمد بن عبدالوهاب : خدا يا چرا اين داستان را نقل کردي . وقتي هم نقل کرده بودي بايد آن را شديدا رد مي کردي . چرا از کنار بناي مسجد بر قبر بدون هيچ انکار و ردي گذشتي در حاليکه در آيه بعدي که مردمان بعدا در مورد تعداد اصحاب کهف اختلاف خواهند کرد , بدنبال نقل داستان فرموده اي : فلاتمار فيهم الا مراءا ظاهرا ؛ بدون دليل در مورد آن ها حرف نزنيد. اينجا کار جدال کنندگان را تقبيح کرده اي اما آن جا کار بناکنندگان مسجد را تقبيح نکرده اي . در حاليکه بناي مسجد بر قبر ها شرک است .


 


-   خداون متعال : ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خير البريه (بينه /7) ؛ کساني به خدا و رسولش ايمان آورده و اعمال صالح انجام مي دهند , آن ها بهترين مخلوقاتند.


-   محمد بن عبدالوهاب : خدا يا پيامبرت گفته : منظور از خير البريه در اين آيه علي و شيعيانش هستند . چرا تو اين آيه را فرموده اي در حاليکه شيعيان کافر هستند و مشرک و آن ها واجب القتل هستند در حاليکه تو آن ها را بهترين مخلوقات دانسته اي .


 


منبع: وبلاگ نسيم ايمان


    فهرست نظرات  
41   نام و نام خانوادگي:  محمدعلي     -   تاريخ:  19 خرداد 91 - 18:01:08
جالب اينکه بعضي از اهل سنت هم شديدا طرفداري ميکنند. دوستان در صورت تمايل به سايت ويکي پديا بروند و تاريخچه زندگي اين تحفه را بخوانند.
42   نام و نام خانوادگي:  سحر     -   تاريخ:  22 مرداد 91 - 18:18:24
صدرحمت به سني ها شما وهابي ها خييييييييييييييلي ديوونه ايد
43   نام و نام خانوادگي:  ابولفضل شهنازي     -   تاريخ:  30 شهريور 91 - 11:58:18
سحر خانوم به ديوانه توهين نکنيد اينها يک چيزي فراتر از اين حرف ها هستند .البته اين سني هم در جاي نقل كردند كه پيامبر(ص) وخدا هم از جناب خليفه دوم ميترسيده381ث
44   نام و نام خانوادگي:  مهدي موسوي     -   تاريخ:  15 مهر 91 - 01:11:07
وهابي مادر و بدرش ميکشه ميگه تازه به رابطه کثيفشون رو فهميدم
45   نام و نام خانوادگي:  پارسا     -   تاريخ:  04 آبان 91 - 09:38:10
سلام - واقعاً که . فقط توهين ، فقط ناسزا و فحش . در اين بلاد غريب جايي براي خدا نيز نيست !!!
مگر سني ها چي ميگن ؛ به کدام يک از اهل بيت توهين و ناسزا ميگن ، در کجاي دين تفرقه افکنده اند . کدام صحابه را لعن کرده اند ؟؟؟؟؟؟؟
تا آنجايي که ميدانم ما سني ها فقط و فقط شيطان را لعن ميکنيم . به کسي توهين نميکنيم . من به هيچ عنوان نميخواهم از محمد بن عبدالوهاب طرفداري کنم ، اگر بد و يا خوب بوده جواب خود را روز قيامت خواهد داد ولي شما هم زياد به اين سايت ويکي پديا قانع نباشيد اين نوشته ها رو هم افرادي مثل شما نوشته اند . تو را به خدا قسم يک بار هم بگوييد لعنت بر شيطان و به قيامت خود رحم کنيد .
46   نام و نام خانوادگي:  عليرضاموسوي تبريزي     -   تاريخ:  05 آبان 91 - 15:42:34
سلام عليکم. شمادرمناظره بين خداوشيخ محمدابن عبدالوهاب آورده ايد"خداوند متعال : يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و ابتغوا اليه الوسيله و جاهدوا في سبيله لعلکم تفلحون(مائده /35) ؛ اي مومنان از خدا بترسيد و بسوي او وسيله اي بجوييد و در راه خدا کوشش کنيد باشد که به رستگاري برسيد. محمد بن عبدالوهاب : خدايا ! چرا امر کرده اي که مومنان به نزد تو وسيله بجويند. آنان بايد مستقيما نزد تو مراجعه کنند نه که نزد شفيعي رفته او را وسيله اي جهت تقرب به تو قرار دهند. اين شرک است که مردم به غير تو مراجعه کنند. ............................................................................................................................................ صرف نظرازبحث هاي بسيارطولاني که درخصوص آيه فوف وجودداردازجمله ،نوع وشيوه ترجمه وبرداشت ازآن! ازباب مثال آيه فرموده ابتغوا اليه الوسيله!وسيله رابجوئيد!ونگفته بخوانيد! وبراي نمونه برخلاف آن(خواندن) آمده انّ الذين تدعون من دون الله عبادٌامثالکم فادعوهم فليستجيبوالکم ان کنتم صادقين.ادعوني استجب لکم...وآيات مشابه ديگر،که عده اي ازدانشمندان آيات و روايات بسياري رابدان استنادنموده اندکه منظورازاين وسيله،همانا"ايمان وتقواي الهي است"وهرکس ازاين وسيله"ايمان وتقوا" برخورداربود ازمقرّبان درگاه اوست.بگذريم يک سوال فوق العاده بجامطرح مي شودکه همه ادعيه قرآني، مستقيم خدارامخاطب قرارداده وبنده، بدون واسطه باخالق خودحرف مي زند.ربّ ابن لي عندک بيتاًفي الجنة-ربنااتنافي الدنياحسنةوفي الاخرة حسنة وقناعذاب النار-رب هب لي من الصالحين-ربنااتنامن لدنک رحمة وهيّيء لنامن امرنارشداً- ربّ اغفرلي ولوالديِّ ولمن دخل بيتي مومناًوللمومنين والمومنات....... نظرمبارک شماچيست؟دقت نمائيدفقط ازخود ادعيه قرآني که ظاهر،نص ومحکم است بگوئيد.بله تفسير وبرداشت ازآيات، الي ماشاءالله فيه اختلافاًکثيراً اللهم صل علي محمدوال محمدوعجل فرجهم واهلک اعدائهم.
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي
در اينكه بايد خدا را بخوانيم شكي نيست و توسل با اين اصل منافاتي ندارد و توسل هم براي خواندن خداست و اين آيه هم كلي است و توسل به هرچيز پسنديده اي نزد خدا براي رسيدن به او را شامل مي شود چه ايمان و تقوا باشد يا اهل بيت يا ...اگر گفته مي شود براي رسيدن به خداوند به ائمه طاهرين عليهم السلام متوسل شويد نه اينكه نمي شود با خدا مستقيم سخن گفت بلكه حاجت خواستن از خدا دو راه دارد يا مستقيم يا با واسطه كه اين آيه نوع دوم آن را توصيه مي كند و حاجت خواستن از خود ائمه هم اشكالي ندارد چون آنها در اين كار اذن دارند كما اينكه حضرت عيسي عليه السلام چنين مي كرده است: أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْيِ الْمَوْتى‏ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ في‏ بُيُوتِكُمْ إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ (آل عمران/49) من از گِل، چيزى به شكل پرنده مى ‏سازم؛ سپس در آن مى‏دمم و به فرمان خدا، پرنده‏اى مى ‏گردد. و به اذن خدا، كورِ مادرزاد و مبتلايان به برص [= پيسى‏] را بهبودى مى‏ بخشم؛ و مردگان را به اذن خدا زنده مى ‏كنم؛ و از آنچه مى‏ خوريد، و در خانه‏هاى خود ذخيره مى ‏كنيد، به شما خبر مى ‏دهم؛ مسلماً در اينها، نشانه‏اى براى شماست، اگر ايمان داشته باشيد.
يا در آيه ديگري از قول بني اسرائيل نقل مي كند كه: قالُوا يا مُوسَى ادْعُ لَنا رَبَّكَ بِما عَهِدَ عِنْدَكَ لَئِنْ كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَ لَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَني‏ إِسْرائيلَ (اعراف/134) «اى موسى! از خدايت براى ما بخواه به عهدى كه با تو كرده، رفتار كند! اگر اين بلا را از ما مرتفع سازى، قطعاً به تو ايمان مى ‏آوريم، و بنى اسرائيل را با تو خواهيم فرستاد!»
در ثاني بسياري از اين ادعيه توسط انبياء الهي شده است كه آنها خود واسطه فيض الهي اند.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
47   نام و نام خانوادگي:  آرمين رسولي     -   تاريخ:  20 بهمن 91 - 20:16:17
لعنت خدا بر محمد ابن عبد الوهاب
48   نام و نام خانوادگي:  ارام دهپنا     -   تاريخ:  30 بهمن 91 - 20:14:02
بسمه تالي از نطرم حرفش درست بود چون قدرت مافوقي خداوندي ميتوانيم داشته باشيم چراپناه ب بندگان تعالي بياوريم .قدرت قدرت الهي است او ما فوق همه ..ابته من شيعه هستم نه سني که از او دفاع کنم عدهاي ازسيعيان خرافاتي هستند
49   نام و نام خانوادگي:  جواد سرخه     -   تاريخ:  02 اسفند 91 - 14:19:33
مناظره زيبايي بود و چشم دل ما را نسبت به وهابيان و اعتقادات محمد بن عبدالوهاب باز کردي
50   نام و نام خانوادگي:  محب معصومين     -   تاريخ:  03 اسفند 91 - 18:17:35
لعن الله قاتليک يا فاطمه وامابعد سلام عليکم خدمت همه واقعا زيبا بود خيلي قشنگ راستي من امروز داشتم اين شبکه الملعونين يا همون جدايي فارسي(وصال خير سرشون)رو نگاه ميکردم اين ملا زاده خيلي مصرف کرده بود داشت اراجيف ميگفت بعد اومد شروع به نقد سخنان ايت الله قزويني کرد در مورد سخنراني ايت الله قزويني من باب ولايت فقيه بود ميخواستم بگم اگه ميشه يه جوابيه محکم به اين شيعه عمري بديد تا هر چي زده بپره؟!!!! ممنون اللهم عجل لوليک الفرج
51   نام و نام خانوادگي:  مجتبي نظرزاده     -   تاريخ:  21 اسفند 91 - 13:41:14
1.حضرت آدم نيز بعد از اين که از بهشت اخراج شد با توسل به 5 تن آل عبا توبه اش پذيرفته شد. در آيه ي 37 سوره بقره «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ» منظور از کلمات همان پنج تن هستند. «در کتاب خصال از ابن عباس نقل شده که از پيغمبر اکرم(ص) پرسيدم کلماتى که آدم از پروردگارش دريافت داشت چه بود؟ پيامبر(ص) فرمود: از خداوند به حق اين پنج تن مقدس، تقاضا کرد که توبه او را بپذيرد و خدا توبه او را پذيرفت.» 2.انبياء اُولوالعزم‌ كه‌ صاحب‌ شريعت‌ و كتابند نيز به‌ حضرت‌ محمد (ص) متوسّل‌ مي‌شدند و خداوند را به‌ آن‌ حضرت‌ سوگند ميدادند و ايشان‌ را شفيع‌ قرار ميداده‌اند ـ خود و اهل‌ بيت‌ ايشان‌ را ـ تا خداوند به‌ بركت‌ آنها بر آنان‌ رحمت‌ ميفرستاد. درانجيل برنابا كه‌ متقن‌ترين‌ اناجيل‌ است‌ علاوه‌ بر آنكه‌ در مواضع‌ عديده‌،بشارت‌ به‌ مقدم‌ و نبوّت‌ حضرت‌ محمّد رسول‌ الله‌ داده‌ است‌، در دو جاي‌ از آن‌ صريحاً به مقام‌ شفاعت‌ آن‌ حضرت‌ را در روز بازپسين‌ اشاره کرده است. 3. در لوحي که از کشتي حضرت نوح (ع) پيداشده نوشته ي زير (توسط 7 باستان شناس معروف ترجمه شده است) موجود است. «اي‌ خداي‌ من‌! و اي‌ ياور من‌! به‌ رحمت‌ و کرمت‌ مرا ياري‌ نما! و به‌ پاس‌ خاطر اين‌ نفوس‌ مقدّسه‌: مُحمّد إيليا (عليّ) شَبَر (حَسَن‌) شُبَيْر (حُسَين‌) فاطِمَه‌ آنان‌ که‌ همه‌ بزرگان‌ و گرامي‌اند جهان‌ به‌ برکت‌ آنها برپاست‌. به‌ احترام‌ نام‌ آنها مرا ياري‌ کن‌! تنها توئي‌ که‌ ميتواني‌ مرا به‌ راه‌ راست‌ هدايت‌ کني‌!» و از اين موارد زياد هستند که در اين مجال نمي گنجند. اگر يک مطالعه ي سطحي در منابع اهل سنت هم داشته باشيد به حقانيت شيعه پي خواهيد برد. ياحق
52   نام و نام خانوادگي:  مجتبي نظرزاده     -   تاريخ:  21 اسفند 91 - 14:00:34
من هميشه به استفاده از تجربيات ديگران اعتقاد دارم ( البته اعتقاد درست )
وقتي که مي بينم خانواده ي ارمني چون بچشون با خوردن غذا ( نه زيارت ) امام حسين تو روز عاشورا شفا گرفته ، 5 - 6 ساله که محرما غذا خيرات مي کنن. وقتي مي بينم که تو حرم حضرت معصومه و امام رضا و ساير امام زادگان چه اتفاقاتي افتاده ، چه معلولين مادرزادي که شفا يافتن ، چه دکتر جواب کرده هايي که شفا يافتن ، چه کوراني که شفا يافتن چه و چه و چه...
وقتي که تاثير خواندن ادعيه اي که منتصب به ائمه هستن رو تو زندگيم مي بينم. وقتي تاثير خوردن تربت کربلا رو خودم به عينه ديدم ( يکي از دوستان ما به کما رفته بود و بعد از خوراندن تربت کربلا به ايشون - تربتي که يکي از فاميل هاي ايشون از کربلا چند روز قبلش آورده بود _ بعد از چند ساعت به هوش آمد )
ديگر چه ترديدي در شفاعت و توسل به پيامبر و ائمه در دل خود خواهم داشت ؟
53   نام و نام خانوادگي:  گنجي     -   تاريخ:  14 ارديبهشت 92 - 15:29:19
خداوند نسل وهابيت را براندازد‘انشاا...
54   نام و نام خانوادگي:  ميثم     -   تاريخ:  02 خرداد 92 - 16:59:17
سلام به همگي.راستش من هنگ کردم،يعني اين آدم اينقدر ... بوده که داره با قوانيني که خود خدا حکم کرده يکي به دو ميکنه،بابا خود خدا داره تو قرآن ميگه چکار کنين نه من شيعه و نه علي ع و نه پيامبر ص.دستورات داره مستقيم از خدا،اونم خدايي پاک و بدون خطا به دست ما ميرسه،حالا آقا نشسته داره با خدا سر انجام تکاليف مسلمين کلکل ميکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اين جماعت نه تنها مخالف دين بلکه مخالف خدا هستند.
در عجبم در روز قيامت جايگاه اين جماعت کجاست؟؟؟
با چه رويي مي خوان به مسلمين و پيامبر و مهمتر از همه به خدا جواب بدن.
با تشکر
55   نام و نام خانوادگي:  تبسم عزيزي     -   تاريخ:  02 تير 92 - 01:59:07
سلام من از اهل سنت هستم . تشكر ميكنم از برنامه ها و مطالب جالب شبكه ولايت . خدا خيرتون بده . خدا شر اينهارا از سر مسلمانان كم كنه . اينها با عث شدند مسلمانان با هم متحد شوند كه اين برعكس خواسته هاي اسرائيل و انگليس و....... كه اين گروه منافقينرا ساخته اند است.
56   نام و نام خانوادگي:  س.ج.ع     -   تاريخ:  12 تير 92 - 22:54:43
خاك بر سر ما بريزن كه اينقدر احمقيم كه به نوشته هاي نجس اين نجاستها نگاه ميكنيم
57   نام و نام خانوادگي:  بهاره مهدوي     -   تاريخ:  13 تير 92 - 20:51:51
س.ج.ع ادب وشعورتو کامل نشون دادي..آره باقسمت اول حرفت شديدا موافقم.قسمت دوم هم لايق توي وهابي کثيف ووحشيه .خواهرم تبسم جان از فرهنگ وادبي که داري ممنون. وهابيت يعني تبديل شدن انسان دو پا به .......4پا خداوند شرتونو کم کنه.الهم عجل لوليک الفرج
58   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:  17 مرداد 92 - 17:25:25
لعنت بر شيطان لعين
59   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:  18 شهريور 92 - 23:54:56
با سلام خدمت دوستان
اخه اين مردك چي حاليش هست ك ادعاي مناظره با خدا و ميكنه ب خدا عهد وواحد اگه اين مردك گير من بيوفته ي لحظي امونش نميدم
خدارو شكر جوان هاي ما اينقدر دانا هستند ك گول همچين ادم هاي بي فكرو نخورن
60   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:  27 آبان 92 - 22:45:39
گفته مي شود چرا شيعيان برخي را لعن مي کنند؟
سؤال من اينه، بهترين افراد عالم (اهل بيت حضرت رسول) را چه کساني کشته اند؟ کفار يا اهل سنت؟
چرا کشته اند؟ علي عليه السلام، چه جنايتي مرتکب شده بود که ابن ملجم مسلمان، او را کشت؟ آيا او را لعن بکنيم يا نکنيم؟
حضرت زهرا، حسن بن علي، حسين بن علي و ... را چه کسي کشت؟ لعنشان بکنيم يا نکنيم؟
...
61   نام و نام خانوادگي:  سيد هادي     -   تاريخ:  12 آذر 92 - 21:21:02
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
62   نام و نام خانوادگي:  احمد محب     -   تاريخ:  24 دي 92 - 10:17:28
از برادران اهل سنت(منظور اشخاصي است که با استدلال و منطق حرف ميزنند نه اشخاصي که از روي کينه و عدوات و بدون هيچگونه منطقي صحبت ميکنند)يک سوال دارم1-آيا اين که خداوند در آيه 61 سوره مبارکه آل عمران در قضيه مباهله با علماي مسيحي نجران به فرزندان-زنان و نفوس پيغمبر و مسيحيان اشاره ميکند و از خودش صحبت نميکند شرک است؟يعني خداوند نمي توانست به پيغمبر بگويد ما با قدرت خودمان تو را در مباهله ياري ميکنيم؟
63   نام و نام خانوادگي:  رضا رازي     -   تاريخ:  24 دي 92 - 17:06:29
احمد آقا احسنت.پيشنهاد ميكنم برادران دست اندركار اين سايت اين عبارت را هم به مناظره عبدالوهاب با خدا اضافه كنند:
- خداوند متعال: فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ (سورهٔ آل‌عمران-آيهٔ ۶۱)
پس هر که در اين (باره) پس از دانشي که تو را (حاصل) آمده با تو محاجه کند بگو بياييد پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خويشان نزديک و شما خويشان نزديک خود را فرا خوانيم سپس مباهله کنيم و لعنت‌خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.
- محمد بن عبدالوهاب :خداوندا چرا در اين آيه به پسران و زنان و نفوس براي مباهله پيغمبر با مسيحيان اشاره کرده اي و اسمي از خودت براي انجام مباهله به ميان نياورده اي.خداوندا انگار فراموش کرده اي اين کار شرک است.
64   نام و نام خانوادگي:  عليرضا محمدي     -   تاريخ:  24 فروردين 93 - 20:17:26
به نظر بنده علت اختلاف نظر هايي که در مورد شفاعت و يا مسايل ديگري وجود دارد اين است که در قرآن سخنان ضد و نقيض هاي بسياري وجود دارد اگر يک نفر واقعا بي طرف قرآن را بررسي کند بسياري از اين تناقضات را خواهد ديد.
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
اولا: قرآن کريم به طور قطع و يقين، وجود تناقض در خود را رد کرده و عدم وقوع تناقض آن را دليلي از ادله‌ي الوهيت خداوند متعال قرار مي‌دهد که قرآن از جانب  خداوند حکيم و آگاه است و هر آنچه از جانب خداوند سبحان و متعال صادر شود، تناقض در آن راه نمي‌يابد: «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا کَثِيرًا»[نساء 82] «آيا درباره‌ي قرآن نمي‌انديشند و اگر از سوي غير خدا آمده بود در آن تناقضات و اختلافات فراواني پيدا مي‌کردند»
اين آيه تناقض را رد کرده چطور با اين وجود مي شود گفت در قرآن اختلاف  و تناقض است؟!
ثانيا: عدم درک و فهم صحيح ما از قرآن، دليل بر اين نمي شود که بگوييم در قرآن اختلاف است لذا فهم قران نياز به مقدماتي دارد تا ما آن مقدمات را خوب ندانيم چطور مي توانيم در مورد قرآن قضاوت کنيم لذا شما عوض اينکه فهم خود را متهم کنيد، قرآن را زير سوال مي بريد؟!
ثالثا: در خصوص بحث شفاعت که به عنوان نمونه گفتيد، هيچ تناقضي نيست شما اگر در آيات شفاعت خوب تدبر کنيد برايتان روش مي شود که اگر در برخي آيات شفاعت نفي شده، شفاعت استقلالي و بدون اذن خدا بوده است و اگر در برخي جاها ثابت شده است يعني اذن خدا در آن بوده است
بنابراين  وقتي از درک مطلبي از قرآن عاجز شديم، بايد از اهل فن آن پرسيد تا دچار انحراف نشد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
65   نام و نام خانوادگي:  سيد شفيعي     -   تاريخ:  12 ارديبهشت 93 - 12:03:07
سلام بر همه برادران ايماني
قران کريم به ما امر مي کند: وبشر عبادي الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه
موضوع شفاعت، توسل، تبرک، استشفاء، زيارت و ... مطالب ساختگي شيعيان نيست. علاوه بر آيات زيادي که در قران آمده، اگر به منابع بزرگان اهل سنت اعم از محدثين و مفسرين رجوع کنيد روايات بسيار زيادي در باره اين موضوعات نقل شده که قابل کتمان نيست و حجت را بر همگان تمام کرده است. به عنوان نمونه در باره توسل، سيوطي عالم بزرگ اهل سنت که بيش از 500 جلد تاليفات دارد در تفسيرش، در المنثور ذيل آيه 37 بقره اورده:
أخرج ابن النجار عن ابن عباس قال سالت رسول الله صلى الله عليه و سلم عن الكلمات التي تلقاها آدم من ربه فَتابَ عَلَيْهِ قال سال بحق محمد و على و فاطمة و الحسن و الحسين الا تبت على فَتابَ عَلَيْه (الدر المنثور في تفسير المأثور، ج‏1، ص: 61 )
و جاکم جسکاني در شواهد التنزيل اورده:
عن ابن عباس قال: قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم: لما نزلت الخطيئة بآدم و أخرج من جوار رب العالمين أتاه جبرئيل فقال: يا آدم ادع ربك. قال: يا حبيب جبرئيل و بما أدعوه قال: قل يا رب أسألك بحق الخمسة الذين تخرجهم من صلبي [في‏] آخر الزمان إلا تبت علي و رحمتني. فقال: [يا] حبيبي جبرئيل سمهم لي. قال: محمد النبي و علي الوصي و فاطمة بنت النبي و الحسن و الحسين سبطي النبي. فدعا بهم آدم فتاب الله عليه و ذلك قوله:
(فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ) [37 البقرة 2] و ما من عبد يدعو بها إلا استجاب الله له.
انشاء الله ادامه دارد
66   نام و نام خانوادگي:  حسين يزديان     -   تاريخ:  01 خرداد 93 - 14:17:06
لطفا از لعن و فحش و الفاظ نامناسب وزننده استفاده نکنيد که باعث کدورت و دشمني بين فرق اسلامي نگردد همانطوريکه مراجع ورهبري دستور داده اند. بهترين راه براي روشن کردن اذهان مسلمانان راجع به عقايد اشتباه برخي از علماء دليل و برهان عقلي و منطقي است.
به اميد خدا همه مسلمانان بزودي متحد گردند
67   نام و نام خانوادگي:  کاوه     -   تاريخ:  04 خرداد 93 - 21:50:07
من سني ام شافعي ام و نه مذهبي ام نه غير مذهبي اما از بچگي تا الان مادر زادي فقط خدا رو قبول داشتم و حضرت محمد، از اين نظر يعني فقط خدا پرستي با وهابيت کاملا موافقم بنظرم بقيه مطالب دروغه و شايعه کردن که اينا رو بدنام کنند.
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
اگر مقداري درباره وهابيت اطلاعات داشتيد، شما که شافعي هستيد اين چنين از آنها پيروي نمي کرديد. وهابيت شافعي و تمام مذاهب چهارگانه را مشرک مي داند
1- ابن تيميه که وهابيت تمام اعتقادات خود را از او مي گيرند در مورد تقليد از مذاهب اربعه مي گويد:
فَمَنْ قَالَ : أَنَا شَافِعِيُّ الشَّرْعِ أَشْعَرِيُّ الِاعْتِقَادِ قُلْنَا لَهُ : هَذَا مِنْ الْأَضْدَادِ لَا بَلْ مِنْ الِارْتِدَادِ.
هرکس بگويد:من در فقه،شافعي هستم و از نظر کلامي،اشعري هستم،اينها ممکن نيست و ضد هم هستند ،بلکه هرکس چنين اعتقادي داشته باشد،مرتد هست!! مجموعه الفتاوي ابن تيميه ج4ص106
الان تمام شافعي ها طبق نظر ابن تيميه،مرتد هستند،چون همه شافعي ها از نظر فقهي شافعي هستند و از نظر کلامي،يا اشعري هستند يا ماتريدي هستند يا اهل حديث يا... هستند.
يا مثلا خيلي از اهل سنت، حنبلي هستند و از نظر اعتقادي اهل حديث هستند و يا حنفي هستند و از نظر اعتقادي ماتريدي هستند.الان همه اينها طبق نظر ابن تيميه مرتد هستند.
 قنوجي بخاري نيز در کتاب الدين الخالص،کلا يک باب آورده و مي گويد:تقليد از مذاهب شرک است! تقليد المذاهب من الشرک
الدين الخالص ج1ص140
لذا تعجب آور است که اگر واقعا شما شافعي هستيد، چنين حرفي بزيند!!!
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
68   نام و نام خانوادگي:  رويا صالحي     -   تاريخ:  14 خرداد 93 - 00:14:49
متاسفانه تا شيطان پرستي و فراماسونري ريشه کن نشه اين اختلاف مذاهب باقي ميمونه ......چون اونا براي مسلمونا برنامه ريزي ميکنن ..خدا لعنتشون کنه
ب اميد فرج منجي عالم مهدي فاطمه رواحنا فداه
69   نام و نام خانوادگي:  رويا     -   تاريخ:  14 خرداد 93 - 00:21:11
اين عبدالوهاب با خدا هم مشکل داشته تو کار خدا فضولي ميکنه
چرا ب ملائکه گفتي ب آدم سجده کنددد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟برا خدا تعيين تکليف ميکنه
اخه ب تو چ ه فضول و بردن جهنم..والااااااااااااا
70   نام و نام خانوادگي:  سعيد     -   تاريخ:  17 خرداد 93 - 12:11:13
اگر هدف پرستش خداست پس نبايد با خدا بحث و جدل کرد-يعني خود عبدالوهاب مشرکه چون به خدا ايراد ميگيره و نظرات شخصيشو به خلق خدا تحميل ميکنه- پس خودش مرتده و .... /پس دروغگو هم هست چون ميگه فقط تو اين دنيا بايد از خدا اطاعت کرد و.... / کسي که فقط خدا خدا ميکنه با چه جراتي به خدا ايراد ميگيره -اگه نظرات امامان و بقيه رو قبول نداره اگه شفاعتو قبول نداره و فقط ميگه خدا پس چرا با خدا بحث ميکنه چرا؟چرا حرفاي خدا و قرآن رو بدون چون و چرا قبول نداره-خدا به شيطان دستور سجده داده پس نبايد اعتراض بشه باز اگه پيامبران و يا کسائي ديگه به شيطان دستور ميدادن يه چيزي مثلا...............>
71   نام و نام خانوادگي:  علي.ز.م     -   تاريخ:  01 تير 93 - 13:43:02
سلام.
آقا جون خيلي بده که انسان توي توهماتي که يه نفر ناقص الخلقه و ناقص العقل بافته غرق بشه و فکر کنه الان داره خدارو ميپرسته....
امان از شيطان ملعون که همه اين کارها از سمت اون عوضيه.
اميدوارم خدا کمک کنه تا از راه صاف خارج نشيم.
انشالله اقا مياد زود هم مياد.
72   نام و نام خانوادگي:  محمد امين     -   تاريخ:  13 تير 93 - 00:03:44
همين مونده بود ديگه يکي بياد با خدا مناظره بزاره.
خدا شفا بده. والله.
73   نام و نام خانوادگي:  مهدي. ه     -   تاريخ:  08 شهريور 93 - 05:17:49
با سلام
واضح است که هميشه حس پرستش انسان مورد سوء استفاده قرار گرفته، از انحراف بت پرستي تا انحراف فقط خدا بدون وسيله و واسطه!
با يک تمثيل خيلي راحت ميشه موضوع رو نگاه کرد: در يک مسير جديد و نا آشنا براي يک مسافر، نميتوان فقط به مقصد نهايي فکر کرد و راه را يافت! بايد از کسانيکه اين مسير را پيموده اند و از طرفي توسط صاحب مقصد نهايي فرستاده شدئه اند کمک گرفت! از راهنما ها استفاده کرد ! حال در ساده ترين فرم آن يک توريست در کشور جديد که کافيست به توصيه هاي راهنماي تاييد شده گوش فرا دهد و خود شخصا به تحقيق و جستجو در مورد تمام جزعيات مکانهاي تاريخي و آزمايش و .. نپردازد (کلام را خلاصه کردم، و تفکر را به خواننده واگذار)
* اخيرا با يک فردئ سني برخورد داشتم که تاکيد زيادي داشت بر اينکه "عبدلوهاب" ادم خوبي بوده و براش حرف در آوردن و تشويقم کرد که کتابهاي اون رو بخوانم ! و شروع کرد به چند کثال در زمينه هاي مختلف که ايراداتي رو از شيعه بگيرد! اما خدا رو شکر با اينکه رشته تحصيليم فوق ليسانس برق است، اما مطالعاتي هرچند مختصر داشتم و حداقل توانستم بر اين فرد 50 ساله "مشکل دار بودن منطق" ايراداتش رو اثبات کنم. هرچند بعيد ميدونم تغييري در حال اون داشته باشه ... مهم دونستم اين نکته را بگويم که در بحث و مباحثه و مناظره با اين افراد که ابتدا از در صلح وارد ميشوند و هدف اصليشان جوانان روشن فکر است، يا وارد نشويد يا با مطالعه و مشورت با اهل فن وارد پرسجو شويد ! به خاطر داشته باشيد اين افراد در حين بحث "دائما از موضوعي به موضوع ديگر جهش ميکنند" تا فرصت تفکر رو از شنونده بگيرند و فقط در حد گرفتن ايراد سطحي وارد موضوع شوند!
حرف را تمام ميکنم با اشاره اي به کلام ثقيل و نازک بين و عظيم حضرت علي (ع) که ميفرمايند : "حق را بشناس، مردان حق را خواهي شناخت! و باطل را بشناس ، مردان آنرا خواهي شناخت !" عجيب جمله اي است...
والسلام علي من التبع الهدي !




  [1] [2]   صفحه قبل

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما