* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 18 آبان 1388 | تعداد بازديد: 2244 | |
روششناسي در پاسخگويي به شبهات 01 | ||
پخش صوت
دان لود | ||
بسم الله الرحمن الرحيم موضوع: روششناسي در پاسخگويي به شبهات 01 موسسه امام صادق (عليه السلام) (مركز تخصصي كلام) : 18 آبان 1388 * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * استاد حسيني قزويني مقدمه نكته اول ... اين كامپيوتر كوچكي كه ميبينيد [اشاره به نوت بوك خويش]، نزديك به 120 هزار جلد كتاب را در خود جاي داده است. اگر دنبال مطلبي بگرديد، حتي فرصت 2 ثانيه معطل شدن را به شما نميدهد. در كمتر از 2 ثانيه، جواب ميدهد و آدرس مطلب مورد نظر خود را با جلد و صفحه به شما ميدهد. اينچنين امكاناتي در گذشته در اختيار بزرگان ما نبود. الان بعضي دوستان از کشورهاي مختلف، سيديهايي را در اختيار ما قرار دادهاند كه بيش از 60 هزار جلد كتاب را در خود جاي داده است. در سايتهاي مختلف هم ميليونها جلد كتاب وجود دارد. نكته دوم هجمهاي كه امروز عليه شيعه است، در تاريخ سابقه ندارد. مخالفين و دشمنان ما، در رأسشان وهابيت، در راستاي مخدوش كردن فرهنگ شيعه از تمام امكاناتي و ظرفيتها استفاده ميكنند. كتابهايي كه عليه شيعه نوشته ميشود، يك پانصدم آن، عليه كفر و مادّيگري و صهيونيسم نوشته نميشود. گويا در کشورهاي اسلامي، خطر تشيع از خطر كفر بيشتر است. در کشورهاي خليج فارس و عربستان سعودي و سوريه و لبنان و اردن كه داعيه اسلامي دارند، ببينيد چقدر كتاب عليه شيعه نوشتهاند و چقدر كتاب عليه كمونيست و مادّيگري و صهيونيسم نوشته ميشود. نكته سوم ما در طول اين 15 قرن، به ويژه در اين 30 سالي كه فرصت طلائي در اختيار ما قرار گرفت، آنگونه كه انتظار ميرفت، براي اهل بيت (عليهم السلام) كار نكرديم و نيروي ورزيدهاي كه بتواند در برابر مخالفين مقاومت كند و پاسخگو باشد، تربيت نكرديم. دو سال قبل، از يكي از شبكههاي ماهوارهاي شناسنامهدار وهابي و ضد شيعه به نام المستقلة كه عمدتا از طريق عربستان سعودي ساپورت ميشود، رئيس شبكه، آقاي هاشمي به من زنگ زد و گفت ما ميخواهيم در رابطه با امام صادق (عليه السلام)، رئيس مذهب شيعه، مناظرات ماهوارهاي برگزار كنيم و وهابيها، چند نفر را معرفي كردند و هر كس را كه حوزه علميه قم صلاح ميبيند، معرفي كند تا ما چند جلسه در رابطه با آثار امام صادق (عليه السلام) و حيات و تراث ايشان بحث داشته باشيم. من هم خدمت حضرت آيت الله العظمي سبحاني آمدم و مطلب را گفتم كه همچنين فرصتي پيش آمده است و رسما از ما درخواست كردند نيرويي به لندن بفرستيم تا با وهابيت در رابطه با امام صادق (عليه السلام) مناظره داشته باشيم. ايشان هم استقبال كرد. گفتم آنها براي برگزاري مناظره، هزينهاي حدود هفتاد ميليون هم از ما خواستهاند. وقتي با بعضي از دوستان صحبت كرديم، در مدت يك هفته، آن هفتاد ميليون تومان را آماده كرديم و به حضرت آيت الله العظمي سبحاني گفتم پولش آماده است و آماده كردن نيرويش با شماست. با حضرت آيت الله ميلاني جلسه داشتيم و حضرت آيت الله العظمي سبحاني و كوراني و ديگران هم بودند و يكي از اساتيد عربزبان را انتخاب كردند و بنده هم رفتم بليط رفت و برگشت سفر به لندن را به مبلغ800 هزار تومان خريدم. حضرت آيت الله العظمي سبحاني فرمودند قبل از اينكه اين بزرگوار برود، ما بايد با ايشان صحبت بكنيم و ببينيم آيا ميتواند؟ ما هم در اين زمينه تلاش كرديم و تمام سوالاتي را كه آنها ميخواستند در اين مناظره بپرسند، آماده كرديم و در اختيار آنها قرار داديم. به منزل حضرت آيت الله العظمي ميلاني رفتيم و ايشان هم چند سوال از اين بزرگوار كردند و ديديم نسبت به ايشان سرد شدند و فرمودند استخاره كنيم و اگر كسي را نفرستيم، بهتر از اين است كه ايشان را بفرستيم و آبروي حوزه برود. استخاره كرديم و خيلي بد آمد. ما هم با يك دنيا بغض و چشماني اشكآلود، رفتيم بليطها را پس داديم. عزيزان! اين مصيبت و مشكل ماست. روزي حضرت آيت الله العظمي سبحاني منزل ما بود و پخش زنده شبکه المستقلة را ميديديم كه يكي از وهابيها را از رياض فرستاده بودند كه پاسخگويي به شبهات ابنتيميه داشته باشد. يك نفر زنگ زد و شبهه را مطرح كرد و آن وهابي هم با ذكر نام كتاب و جلد و صفحه، سوال را زيبا پاسخ داد. نفراتي ديگر از آمريكا و بغداد و بحرين زنگ زدند و جواب داد و خيلي حضور ذهن دقيقي داشت و با ذكر جلد و صفحه، پاسخ ميداد. حضرت آيت الله العظمي، محكم روي زانوي خود زد و به من فرمود: آيا ما توانستهايم در حوزه، مانند ايشان را تربيت كنيم كه در ماهواره، به اين شكل از اهل بيت (عليهم السلام) دفاع كند. من، آن لحظه و احساسات حضرت آيت الله العظمي سبحاني را به هيچوجه فراموش نميكنم كه با يك احساساتي اين تعبير را فرمودند كه رگهاي من به لرزه افتاده بود. لذا، عزيزان! اعتراف به كوتاهي، خودش نوعي شجاعت است. توجه داشته باشيد كه در طول اين 30 سال، حتي در مراكز تخصصي هم نيروي توانمندي كه بتواند در عرصه بين المللي و ماهواره و اينترنت، از اهل بيت (عليهم السلام) دفاع كند، نتوانستهايم تربيت كنيم يا به فكرش نبوديم. اگر كسي به صورت خودجوش، مسائلي را انجام داد، مربوط به خودش بود. وگرنه، برنامهريزياي كه بتوانيم نيروهاي ورزيدهاي را براي بحث و مناظره و پاسخگويي به شبهات مطرح كنيم، اينچنين مركزي را در طول اين 30 سال، بنده نشنيدهام كه داشته باشيم و خبر ندارم. نكته چهارم كساني كه از برنامههاي بنده آگاهي دارند، بنده اين افتخار را دارم و خدا را از اين تفضلش شاكرم كه اولين روحاني شيعي و ايراني بودم كه در شبکه المستقلة، چندين جلسه وارد بحث و مناظره شدم و آخرينش در ماه شعبان سال گذشته در رابطه با شهادت حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) بود و حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي خودشان بزرگواري كردند با بنده تماس گرفتند و فرمودند به نظر من بر شما تكليف است در اين مناظره شركت كنيد. من هم به مدت 3 شب وارد اين مناظره شدم كه به صورت صوتي و تصويري و متني و عربي و فارسي در سايتمان قابل دسترسي است. 3 نفر وهابي در يك طرف و بنده هم در يك طرف. با گفتن يك يا زهراء، رفتيم و در شب سوم، دكتر ابو شوارب ـ از اساتيد دانشگاه اسكندريه مصر ـ رسما اعتراف كرد و اين تعبير را داشت: فلاني در اين 3 شب، ثابت كرد كه هم حضور ذهن خوبي دارد و هم در فن مناظره، مسلّط است و هم مؤدبانه با مفاهيم اهلسنت برخورد ميكند و در رجال تخصص دارد. در آخر هم اين تعبير را داشت: مع الأسف إن سيد القزويني قد جعل ابا بكر و عمر في قفس الإتهام. گفتم اين گناه من نيست. من در اين 3 شب، يك روايت هم از كتابهاي شيعي نياوردم و همهاش از كتابهاي اهلسنت با بررسي سندي بود. يك روايت كه علماي اهلسنت آن را ضعيف بدانند، نياوردم. شما مشكل خودتان را حل كنيد. اين كتابهاي شما، مورد تائيد شماست و اين روايات را بزرگان شما از قرن دوم و سوم آوردهاند، مانند ابن سعد متوفاي 230 هجري در طبقات الكبري و طبري متوفاي 310 هجري و بعد از اينها، اگر مشكل داريد و ميخواهيد ابوبكر و عمر را از قفس اتهام بيرون بياوريد، كتابهاي خودتان را اصلاح كنيد. امسال هم شبکه المستقلة حدود 5 نامه براي من نوشت و متن عربي و ترجمه فارسي غالب آنها را هم در سايت گذاشتهايم كه از ما براي شركت در مناظره دعوت كردند. ما هم با بعضي از مراجع بزرگوار مشورت كرديم. آخرين نامهشان هم اين بود كه ما حاضريم شبکه المستقلة را تا يك ماه، شبي دو ساعت، براي نقد وهابيت يا معرفي شيعه در اختيار شما قرار بدهيم. ولي يك شرط دارد كه شما يك ساعت صحبت كنيد و ما هم يك ساعت، تلفنها را باز بگذاريم تا مخاطبين ما از سراسر جهان كه زنگ ميزنند و سوال ميكنند، شما جواب بدهيد. به ذهن من، اين فرصت طلايي بود براي ما. با بعضي از بزرگان تماس گرفتيم و بعضي گفتند به صلاح است و حتما از اين فرصت استفاده كنيد و بعضي گفتند به صلاح نيست. با بعضي از مراجع مشورت كرديم و وقتي ديديم اختلاف است و فردا دچار مشكل ميشويم، ما هم نرفتيم. هدف ما هم در اين جلسات، اين نيست كه بيائيم براي شما روضهخواني كنيم و شما هم گوش بدهيد و خوشتان بيايد. بلكه هدف ما اين است كه در كنار بحثمان، تعدادي از شبهات موجود روز را مطرح كنيم و تعدادي از سايتها و فيلمهايي را كه در ماهوارهشان پخش ميكنند، نمايش بدهيم و بگوييم كه در اين ماه، اين شبهات، روي آنتن رفته است و شما بايد جواب بدهيد. اين شبهات جديد كه در سايتهاي وهابيت آمده، اين گفتوگو و مناظره، در فلان شبكه انجام شده و بايد جواب بدهيد. ما تلاش ميكنيم به حول و قوه الهي از پرده نمايش استفاده كنيم تا إن شاء الله عزيزان هم به صورت صوتي و تصويري استفاده كنند. * * * * * * * روش شناسي در پاسخگويي به شبهات نكته اول: گسترش تهاجم در عصر حاضر در عصر حاضر، شيعه با چه مشكلاتي مواجه است؟ در اين رابطه، عزيزان تا حدودي مستحضر هستند هجمهاي كه امروز متوجه شيعه است، در آماري كه حضرت آيت الله العظمي سبحاني در كتاب جوان شيعه پاسخ ميدهد و در سايت WWW.ISL.ORG.UK آمده است، حدود 40 هزار سايت اينترنتي وهابيت، الان مشغول فعاليت است. دكتر موسي موسوي ـ نوه حضرت آيت الله العظمي سيد ابو الحسن اصفهاني (ره) كه 3 سال قبل از به علت سرطان از دنيا رفت و نزديكانش حتي جرأت مراسم ختم گرفتن براي او را نداشتند و از وجود كثيفش متنفر بودند ـ كتاب الشيعة و التصحيح را نوشته است كه در سال 1386 در 8 ميليون نسخه چاپ و در سراسر کشورهاي اسلامي به صورت رايگان در اختيار مردم قرار گرفت و خود حضرت آيت الله العظمي سبحاني ميفرمود من خودم از راديو شنيدم كه صدام گفته بود: اگر 8 سال جنگ ما عليه ايران، هيچ فايده نداشت جز اينكه اين كتاب چاپ شود، براي ما بس است. در ايام حج سال 1381 بنا به نقل مجله ميقات، شماره 43 به نقل از روزنامه عكاظ، در يك ماه، 10 ميليون و 685 هزار جلد كتاب به 20 زبان زنده دنيا كه غالبا ضد شيعي بود، توسط دولت عربستان سعودي ميان زائران خانه خدا توزيع شد. بنده هم دو سال پيش كه مشرف بودم، روز 11 ذي الحجه كه در منا بوديم، معمولا در چادرهاي ايراني، هر روز يك خبرنامه فارسي در 8 صفحه پخش ميشد و من هم آن خبرنامه را با خودم آوردم. وزير فرهنگ [وزير إعلام] عربستان سعودي در مصاحبهاي گفته بود: در اين چند روزي كه از حج گذشته، نزديك 11 ميليون جزوه و سيدي و كاست رايگان در اختيار بيت الله الحرام قرار دادهايم. 90٪ آنها عليه شيعه است و آوردهاند كه شيعه، كافر و مشرك است و قتلش واجب است. بن جبرين ـ از شخصيتهاي برجسته عربستان سعودي و شخصيت شماره دو عربستان سعودي به شمار ميرفت و حدود 3 ماه قبل، سرطان گرفت و روي تخت بيمارستانهاي آلمان، به جايي رفت كه بايد ميرفت و إن شاء الله خداوند به آنگونه كه شايسته است، با او رفتار كند ـ در سايت خود كه يكي از پُر بينندهترين سايتها وهابي است، صراحتا ميگويد: بدون شك، شيعيان به 4 دليل كافر هستند: 1. اعتقاد به تحريف قرآن 2. اعتقاد تكفير اهلسنت و به نجاست آنان 3. اعتقاد به تكفير صحابه 4. اعتقاد به غلو در حق حضرت علي (عليه السلام) و فرزندان او اللؤلؤ المكين من فتاوي فضيلة الشيخ بن جبرين، ص39 عربستان سعودي، دو گروه علمي دارد كه وابسته به دولت عربستان سعودي است و اعضاء آن را خود پادشاه عربستان سعودي معين ميكند:1. اللجنة الدائمة للإفتاء 2. اللجنة كبار العلماء. اللجنة الدائمة للإفتاء كه همان شوراي إفتاء است و در رأسش مفتي أعظم عربستان سعودي، شيخ عبد العزيز بن عبد الله آل شيخ است كه 4 سال پيش، بنده با ايشان در طائف مذاكره داشتم و آن را ضبط كرديم و در سايت هم گذاشتهايم. اين شورا، در فتاوايشان رسما اعلام كردهاند: شيعياني كه يا علي و يا حسين و يا حسن ميگويند: فهم مشركون مرتدون عن الإسلام هم مشرك هستند و هم مرتد. فتاوى اللجنة الدائمة للبحوث العلمية و الإفتاء، ج3، ص373 زرقاوي ـ رهبر جهادي افراطي تكفيريون عراق ـ در آخرين سخنراني كه 20 روز قبل از به درك واصل شدنش گفت و در سايتهاي مختلف هم هست، اين مطلب را گفت: شيعيان، افعيها و دشمنان در كمين نشسته و عقربهاي حيلهگر هستند. تشيع، ديني جداي از اسلام است. شيعيان، قبرها را ميپرستند و در اطراف قبور أئمه طواف ميكنند و ياران پيامبر را كافر ميدانند ... . كساني كه گمان ميكنند شيعيان ميتوانند ميراث تاريخي و كينه سياه خود را فراموش كنند، در توهم به سر ميبرند و اين همانند اين است كه اين افراد از مسيحيان بخواهند صليب كشيدن مسيح را فراموش كنند. شيخ عبد الرحمان برّاج ـ كه موقعيت ممتازي در عربستان سعودي دارد و بعد از فوت بن جبرين، ايشان شخصيت شماره دو عربستان سعودي شد ـ رسما اعلام كرده است: اگر اهلسنت و وهابيت داراي دولت مقتدري باشند، اولين كاري كه ميكنند اين است كه اعلام جهاد عليه شيعه و قتل عام همه شيعه است. در تاريخ 5 شهريور 1386 در رياض، شخصيتهاي برجسته وهابي، همايشي تشكيل دادند و نتيجهاش اين شد: ما بايد از ورود شيعيان به مساجد اهلسنت جلوگيري كنيم. چون شيعيان مشرك هستند و مشركين نجس هستند و مساجد را متنجس ميكنند. شيعيان حق آمدن به زيارت بيت الله الحرام را ندارند. چون قرآن صراحتا اعلام كرده است كه مشركين نجس هستند و نبايد اجازه بدهيم كنار بيت الله الحرام بيايند. من با يكي از سران دانشگاه أم القراي مكه كه بحث كردم، ميگفت: يكي از اشكالات اساسي ما به دولت عربستان سعودي اين است كه به شما اجازه ميدهيم به مكه بيائيد. شما اهل مكه نيستيد و مشرك هستيد و آمدن شما به مكه، خلاف شرع است. شما ميآييد اينجا تا با ما مسلمانان جنگ كنيد. از قول ملك عبد الله اعلام كردند: ما در جنگ عراق عليه ايران، 20 ميليارد دلار هزينه كردهايم. براي نجات كويت از حمله و تصرف صدام، 40 ميليارد دلار هزينه كردهايم. آماده هستيم براي جلوگيري از نشر فرهنگ شيعه و سقوط دولت شيعي نوري المالكي در عراق، 250 ميليارد دلار هزينه كنيم. اين، بخشي از عرائض ما بود تا بدانيم امروز در جهان و اطراف ما چه ميگذرد. اگر بخواهيم در اين زمينه با دوستان بحث كنيم، مثنوي هفتاد من كاغذ نه، هفتصد من كاغذ ميشود. نكته دوم: پيشگويي نبي مکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) از مظلوميت حضرت علي (عليه السلام) با اينكه نبي مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در طول 23 سال دوران نبوت، بالاترين دغدغهاش اثبات خلافت و جانشيني امير المومنين (عليه السلام) بود، از اولين لحظهاي كه آيه انذار نازل شد، در آن مجمع 40 نفري قريش، شانه حضرت علي (عليه السلام) را گرفت و فرمود: هذا أخي و وصيي و خليفتي فيكم شرح نهج البلاغه لإبن أبي الحديد، ج13، ص211 ـ كنز العمال للمتقي الهندي، ج13، ص114 ـ تاريخ الطبري، ج2، ص63 ـ الكامل في التاريخ لإبن الأثير، ج2، ص63 و در آخرين سال زندگياش هم در همايش 120 هزار نفري غدير، حضرت علي (عليه السلام) را به عنوان جانشين معرفي كرد. در آخرين لحظه حياتش هم فرمود: هلموا أكتب لكم كتابا لن تضلوا بعدي صحيح البخاري، ج5، ص137 ـ صحيح مسلم، ج5، ص75 در ذيل همين حديث قرطاس، ابن حجر عسقلاني در فتح الباري و قسطلاني در ارشاد الساري في شرح صحيح البخاري و آقاي نووي در شرح صحيح مسلم آوردهاند كه پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم): أراد أن يصرح بأسماء الخلفاء من بعده. ميخواست اسامي خلفاء و أئمه بعد از خود را تصريح كند تا جامعه دچار اختلاف و گمراهي نشود. شرح مسلم للنووي، ج11، ص90 ـ عمدة القاري للعيني، ج2، ص169 از خود خليفه دوم هم روايتي است كه به ابن عباس گفت: إن رسول الله أراد في مرضه أن يصرح بإسم علي و منعت من ذلك. شرح نهج البلاغه لإبن أبي الحديد، ج12، ص21 پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) با همه اين قضايا، پيشگويي كرد كه مردم به سخنان او عمل نخواهند كرد. دهها روايت داريم كه پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: احمد بن حنبل ـ متوفاي 241 هجري ـ ميگويد: و إن تؤمروا عليا رضي الله عنه و لا أراكم فاعلين، تجدوه هاديا مهديا يأخذ بكم الطريق المستقيم. اگر علي را حاكم خودتان قرار دهيد، گرچه ميدانم اينكار را نميكنيد، او را هدايتگر و هدايتشده خواهيد يافت و شما را به راه مستقيم هدايت خواهد كرد. مسند احمد، ج1، ص109 ـ أسد الغابة لإبن الأثير، ج4، ص31 ـ البداية و النهاية لإبن كثير، ج7، ص397 در بعضي از منابع آمده است: و إن تستخلفوا عليا و ما أراكم فاعلين، تجدوه هاديا مهديا يحملكم من المحجة البيضاء. اگر علي را خليفه خودتان قرار دهيد، گرچه ميدانيم اينكار را نميكنيد، ... . كنز العمال للمتقي الهندي، ج11، ص630 ـ حلية الأولياء لإبو نعيم، ج1، ص64 در بعضي ديگر آمده است: إن تولوا عليا و لن تفعلوا، تجدوه هاديا مهديا يسلك بكم الطريق. اگر علي را ولي أمر خود قرار دهيد ... المستدرك الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج3، ص70 ـ كنز العمال للمتقي الهندي، ج11، ص612 ـ شواهد التنزيل للحاكم الحسكاني، ج1، ص83 و 84 ـ تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج42، ص421 [و إن وليتموها عليا فهاد مهتد يقيمكم على صراط مستقيم. اگر علي را ولي أمر خودتان قرار دهيد، علي، هم هدايتگر است و هم هدايتشده و شما را به راه مستقيم خواهد رساند. هذا حديث صحيح على شرط الشيخين و لم يخرجاه. المستدرك الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج3، ص142] ما حدود 30 روايت به اين مضمون داريم. روايت صحيح داريم كه حاكم نيشابوري فرمود: إن مما عهد إلي النبي صلى الله عليه و آله أن الأمة ستغدر بي بعده. از جمله وصيتهايي كه پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) به من فرمود، اين بود: أمت من بعد از من، در حق تو حيله و خيانت ميكنند و حق مسلّم تو را پايمال ميكنند. هذا حديث صحيح الإسناد و لم يخرجاه. المستدرك الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج3، ص140 ـ البداية و النهاية لإبن كثير، ج6، ص244 ـ شرح نهج البلاغة لإبن أبي الحديد، ج4، ص107ـ الكامل لعبد الله بن عدي، ج6، ص216 ـ تاريخ بغداد للخطيب البغدادي، ج11، ص216 ـ تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج42، ص447 ـ تذكرة الحفاظ للذهبي، ج3، ص995 پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: ضغائن في صدور أقوام لا يبدونها لك إلا من بعدي. كينههايي در سينه مردم است كه بعد از من، ظهور و بروز خواهد كرد. مجمع الزوائد للهيثمي، ج9، ص118 ـ مسند أبي يعلى، ج1، ص427 ـ المعجم الكبير للطبراني، ج11، ص61 ـ شرح نهج البلاغة لإبن أبي الحديد، ج4، ص107 ـ الكامل لعبد الله بن عدي، ج7، ص173 ـ تاريخ بغداد للخطيب البغدادي، ج12، ص394 ـ تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج42، ص322 ـ ميزان الإعتدال للذهبي، ج4، ص480 حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) هم در خطبه مشهورش كه براي مهاجرين و انصار قرائت كرد، ميفرمايد: و ما الذي نقموا من أبي الحسن عليه السلام؟! نقموا و الله! منه نكير سيفه. الإحتجاج للشيخ الطبرسي، ج1، ص147 ـ منال الطالب في شرح الطوال الغرائب لإبن الأثير الجزري، ص504ـ501 يعني همان: احقادا بدريّة و خيبريّة و حنينيّة و غيرهن. كينههاي جنگهاي بدر و خيبر و حنين و ساير جنگهاست. نكته سوم: رهنمود أئمه (عليهم السلام) در برخورد با مخالفان امروز اگر بخواهيم در دفاع از اهل بيت (عليهم السلام) در عرصه بين المللي موفق باشيم، با زبان تند و الفاظ گزنده و اهانت آميز نميتوانيم. چون با اين كار، حتي دوستان ما هم از اطراف ما پراكنده ميشوند؛ چه رسد به دشمنان ما. يكي از الطافي كه خداوند در حق اينجانب داشت و توفيق داشتم با شخصيتهاي برجسته وهابي ديدار داشته باشم، اين بود كه من تلاش ميكردم نسبت به صحابه و مقدسات اهلسنت و خلفاء، مؤدبانه حرف بزنم. حتي آقاي دكتر غامدي كه عليه ما كتاب ـ الحوار الهادي ـ نوشته است، در مقدمهاش نوشته است: فلاني آمد اينجا و بحث داشتيم و يكي از امتيازاتش اين بود كه نسبت به صحابه با ادب بود و لذا بحث را با ايشان ادامه داديم. اگر بخواهيم امروز كار بكنيم، چه در منبر و چه در ماهواره و اينترنت، هيچ راهي نداريم جز اينكه ادبيات شايسته اهل بيت (عليهم السلام) را رعايت كنيم. امير المومنين(عليه السلام) ميفرمايد: من نام لم ينم عنه. كسي كه به خواب رفته، ديگران (دشمنان) از او غافل نيستند. نهج البلاغه، نامه62 ـ ميزان الحكمة لمحمد الريشهري، ج3، ص1848 همچنين ميفرمايد: من نام عن عدوه، إنبهته المكايد. كسي كه از دشمن به خواب رفته و غافل شده است، كيدها و حيلهها او را از خواب بيدار ميكنند. ميزان الحكمة لمحمد الريشهري، ج3، ص1848 لا تستصغرن عدوا و إن ضعف. اگر چه دشمن شما ضعيف باشد، ولي او را كوچك مشمار. ميزان الحكمة لمحمد الريشهري، ج3، ص1848 إياك و ما يستهجن من الكلام. فإنه يحبس عليك اللئام و ينفر عنك الكرام. بپرهيز از كلام زشت و خشن. زيرا پست فطرتان را بر تو سوار ميكند و به تو حمله ميكنند و افراد نيك و خوب از تو دور ميشوند. ميزان الحكمة لمحمد الريشهري، ج3، ص2734 در روايتي از نبي مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) آمده است: إياك أن تتكلم في غير أدب. بپرهيز از صحبت كردن غير مؤدبانه. التبليغ في الكتاب و السنة لمحمد الريشهري، ص132 امير المومنين(عليه السلام) ميفرمايد: و لا تتكلموا بالفحش، فإنه لا يليق بنا و لا بشيعتنا. سخن ناسزا نگوييد كه نه زيبنده ما است و نه زيبنده شيعيان ما. مستدرك الوسائل للميرزا النوري، ج12، ص82 ـ جامع أحاديث الشيعة للسيد البروجردي، ج13، ص432 كسي ناسزا ميگويد كه حرفي براي زدن نداشته باشد. شيعه افتخار ميكند كه مذهبش برخاسته از متن قرآن و منطبق با سنت راستين نبي مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است. چه نيازي به فحش و اهانت داريم؟! دو هفته قبل كه در مشهد بودم، يكي از علماء ميگفت: در ماه رمضان به پاكستان رفته بودم. در يكي از مساجد كه منبر ميرفتم، حدود 200 نفر از علماء، پاي منبر من حاضر ميشدند و جلسات خوبي هم بود. استقبالي كه سنيها از اين جلسات داشتند، بيش از شيعيان بود. در يكي از شبها، مسئولين مسجد، يك كليپ از دانشمند اصفهاني پخش كردند و اين باعث شد تمام سنيها از مسجد خارج شوند و تا آخر ماه رمضان به مسجد نيايند و شيعيان هم از ترس ترور و انفجار، هميشه بعد از نماز، مدتي صحبت ميكرديم و سريعا از مسجد خارج ميشديم و مسجد را ميبستيم. اين كليپ باعث شد زحمات ما در اين شبها هدر برود و تمام شيعيان را در معرض ترور قرار بگيرند. من نميدانم اين آقايان با اين فحشها و اهانتها، كجا را فتح كردهاند؟ البته اين كليپ آقاي دانشمند، براي 20 سال پيش است. چند شب قبل هم ايشان با آقازاده آقاي كافي (ره) در منزل ما بودند و ايشان گفت: من به اين نتيجه رسيدهام كه روش گذشتهام كاملا اشتباه بود و الان هم هر كجا منبر ميروم، ميگويم اشتباه كردهام. ولي وهابيها، امروز همان كليپ يك دقيقهاي ايشان را در ماهوارهها و سايتها و موبايلها منتشر ميكنند. حتي چند روز قبل در شبكه ماهوارهاي رنگارنگ، آقاي ملازاده كه يكي از وهابيهاي شاخدار ضد شيعي است، يك كليپ درست كرده كه يك دقيقهاش از آقاي دانشمند است كه فحش و ناسزا به اهلسنت ميگويد و يك دقيقهاش از بنده است كه ميگويم اهانت به اهلسنت را گناه نابخشودني و خيانت به شيعه ميدانيم و اهلسنت برادران ما هستند. بعد هم ميگويد: اي مردم! ببينيد كه علماي شيعه با هم اختلاف دارند. ببينيد از چه روشي استفاده ميكنند! لذا امير المومنين(عليه السلام) ميفرمايد: و لا تتكلموا بالفحش، فإنه لا يليق بنا و لا بشيعتنا. همچنين روايتي را مرحوم شيخ صدوق (ره) در كتاب اعتقادات خود آورده و ميگويد: و قيل للصادق (عليه السلام): يا ابن رسول الله! إنا نرى في المسجد رجلا يعلن بسب أعدائكم و ـ يسبّهم و ـ يسميهم. فقال: ما له؟ لعنه الله! يعرض بنا! و قال الله تعالى: وَ لَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ. سوره انعام/آيه108 به امام صادق (عليه السلام) گفتند: يا بن رسول الله! يكي از دوستان شما در مسجد نشسته و دشمنان شما را سبّ و لعن ميكند و نام آنها را ذكر ميكند. حضرت فرمود: او را چه شده است؟ خداوند او را لعنت كند! با اين كارش، متعرض ما شده است. خداوند در قرآن ميفرمايد: ... . الإعتقادات في دين الإمامية، الشيخ الصدوق، ص107 ـ بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج71، ص217 ـ التفسير الصافي للفيض الكاشاني ، ج2، ص148 يعني اگر به مقدسات و ائمه و بزرگان آنها فحش بدهيم، شما را فحش نميدهند، بلكه ائمه شما را كه ما هستيم، فحش ميدهند. نكته اساسي اين است كه مرحوم شيخ صدوق (ره) اين روايت را در كتاب الإعتقادات في دين الإمامية آورده است. البته اين را هم توجه داشته باشيد كه واژههاي سبّ و شتم و لعن با يكديگر فرق دارند. لعن، واژه قرآني است و حدود 38 مورد در قرآن ذكر شده است در مورد لعن شيطان، يهود، نصاري، كفار و ظالم، حتي لعن دروغگو و غيره. چون لعن، طلب دعا از خداوند است كه رحمتش را از كسي دور كند. در روايات داريم كه پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) عدهاي را لعن كرده است. حتي در خود صحيح بخاري و صحيح مسلم است كه زنان پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) جلوي چشم ايشان، از اين الفاظ بيان ميكردند و خود عمر و ابوبكر و عثمان هم تعدادي از صحابه را لعن ميكردند. واژه لعن، يك واژه قرآن و اسلامي است. ولي شتم و سبّ، فحش و ناسزا هستند كه كار اوباش و اراذل است. در تمام قرآن، فقط يك آيه درباره سبّ آمده است و آن هم نهي است: وَ لَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ (سوره انعام/آيه108) امير المومنين(عليه السلام) در مورد معاويه و يارانش كه در سال 8 هجرت، در فتح مكه مسلمان شدند، ميفرمايد: فوالذي فلق الحبة و برأ النسمة! ما أسلموا و لكن استسلموا و أسروا الكفر، فلما وجدوا أعوانا عليه أظهروه. نهج البلاغه، خطبه16 ولي وقتي ميبيند به ايشان فحش ميدهند، امير المومنين(عليه السلام) ميفرمايد: إني أكره لكم أن تكونوا سبابين و لكنكم لو وصفتم أعمالهم و ذكرتم حالهم كان أصوب في القول و أبلغ في العذر و قلتم مكان سبكم إياهم. من دوست ندارم كه حتي به معاويه، فحش و ناسزا بدهيد. به جاي آن، جنايات و اعمال او را براي مردم بگوييد كه هم گيراتر است و هم آنها نميتوانند شما را متهم كنند. نهج البلاغه، خطبه206 در اين زمينه، روايات متعددي داريم. راوي ميآيد خدمت امام صادق (عليه السلام) و ميگويد: كيف ينبغي لنا أن نصنع فيما بيننا و بين قومنا و بين خلطائنا من الناس ممن ليسوا على أمرنا؟ قال: تنظرون إلى أئمتكم الذين تقتدون بهم، فتصنعون ما يصنعون، فوالله إنهم ليعودون مرضاهم و يشهدون جنائزهم و يقيمون الشهادة لهم و عليهم و يؤدون الأمانة إليهم. برخورد ما با اهلسنت چگونه باشد؟ حضرت فرمود: به ائمهتان نگاه كنيد كه چه رفتاري انجام ميدهند، شما هم همان را انجام بدهيد. به خدا قسم! از مريضان آنها عيادت ميكنند و به تشييع جنازه آنها ميروند و اگر لازم داشته باشند، در دادگاه، له يا عليه آنها شهادت ميدهند و امانت آنها را به خودشان برميگردانند. الكافي للشيخ الكليني، ج2، ص636 يكي از حضار: در مقابل اين روايات، روايت صنمي قريشي است. استاد: صنمي قريش كه سند ندارد. اگر شما براي اين روايت، سند صحيح بياوريد، من يك ميليون تومان به شما جايزه ميدهم. ما روايات زيادي داريم كه عدهاي از عمال بنياميه و بنيعباس، كارشان اين بود كه مطالبي را از زبان أئمه (عليهم السلام) در جامعه پخش كنند و مردم را نسبت به أئمه (عليهم السلام) بدبين كنند. در كتاب كافي، روايتي از قول امام صادق (عليه السلام) آمده كه نهي ميكند از معامله با كردها و ميفرمايد: لا تخالطوهم، فإن الأكراد حي من أحياء الجن، كشف الله عنهم الغطاء، فلا تخالطوهم. با كردها معامله نكنيد، چون آنها گروهي از أجنه هستند كه ... . الكافي للشيخ الكليني، ج5، ص158 يكي از اساتيد در منزل ما بود و گفتم: همين روايت را در سنندج در بالاي منبر ميگوييد؟ گفت: اگر بگويم، در بالاي منبر گردن مرا ميزنند. اخلاق أئمه (عليهم السلام) دست ماست. اينها رحمة للعالمين هستند. لا فخر للعرب علي العجم و لا للأبيض علي الأسود إلا بالزهد و التقوي. اينها بهترين عامل به قرآن هستند. آن وقت اينگونه بگويند: لا تخالطوهم، فإن الأكراد حي من أحياء الجن، كشف الله عنهم الغطاء، فلا تخالطوهم. با كردها معامله نكنيد؛ چون ... . لا تناكحوا الزنج والخزر فإن لهم أرحاما تدل على غير الوفا با شماليها ازدواج نكنيد؛ زيرا ... . وسائل الشيعة للعاملي، ج14، ص55 و لا تساكنوا الخوز و لا تزوجوا إليهم فإن لهم عرقا يدعوهم إلى غير الوفاء. در خوزستان زندگي نكنيد و با آنها ازدواج نكنيد؛ زيرا ... . وسائل الشيعة للعاملي، ج14، ص55 نسبت به هر كدام از قبائل، يك روايتي را نقل كردهاند. مرحوم مامقاني (ره) در رابطه با روايت أكراد، در مورد يكي از راويانش ميگويد: او عامل بنياميه بود و روايت جعل ميكرد و از قول امام صادق (عليه السلام) در ميان مردم منتشر ميكرد تا مردم را به ايشان بدبين كند. ما از اين روايات زياد داريم. لذا امير المومنين(عليه السلام) ميفرمايد: إذا حدثتم بحديث فأسندوه إلى الذي حدثكم، فإن كان حقا فلكم وإن كان كذبا فعليه. هر حديثي كه نقل ميكنيد، سندش را بيان كنيد، اگر حق بود ... . الكافي للشيخ الكليني، ج1، ص52 همچنين ميفرمايد: همة السفهاء الرواية و همة العلماء الدراية. همت سفهاء، نقل روايت است و همت علماء، حديثشناسي است. بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج2، ص160 اين، تندترين روايت در شناختن حديث است. مضافا كه ما نميخواهيم بحث تبرّي را ردّ كنيم. به تعبير حضرت آيت الله العظمي شبيري زنجاني كه ميفرمايد: بدون تبرّي، تولّي محقق نميشود. اگر لا إله نگوييد، إلا الله معنا ندارد. مگر مشركين مكه، الله نميگفتند؟: وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ (سوره عنكبوت/آيه61) آنها هم الله ميگفتند. ولي در كنارش هم بتها را ميپرستيدند: مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى (سوره زمر/آيه3) وَ يَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ (سوره يونس/آيه18) لذا، بحث تبرّي و تولّي، بحثي است كه اگر بالاي منبر و در ماهواره يا در اينترنت بخواهيم بيان كنيم، نبايد به مردم بگوييم كه چنين و چنان كنند. امام صادق (عليه السلام) هم اگر لعن داشت، مخفيانه بود. در كافي با سند ضعيف و در تهذيب الأحكام با سند صحيح آمده است: سمعنا أبا عبد الله (عليه السلام) و هو يلعن في دبر كل مكتوبة أربعة من الرجال و أربعا من النساء. الكافي للشيخ الكليني، ج3، ص342 ـ تهذيب الأحكام للشيخ الطوسي، ج2، ص321 يعني بعد از هر نماز، نه در همه جا. امير المومنين (عليه السلام) در قنوت خود، معاويه و عمرو بن عاص را لعنت ميكرد، نه در بالاي منبر. بنده هم خودم قبل از بحثها و مناظرات، 100 صلوات براي حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) ميفرستم و آن تبرّي مشهور را انجام ميدهم و سپس وارد بحث و مناظره ميشوم و هيچ شبههاي هم در موفقيت ندارم. اينها در جلسات خصوصي ما است. گمان نميكنم هيچ سنياي مخالف با تبرّي از أعداء اهل بيت (عليهم السلام) به طور كلي باشد. چون بحث مودّت اهل بيت (عليهم السلام) و تبرّي از أعداء اهل بيت (عليهم السلام)، مسئله قرآني است و مودت اهل بيت (عليهم السلام)، أجر رسالت پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) قرار داده شد است. امير المومنين (عليه السلام) در خطبه شقشقيه هم فحاشي ندارد. همه قضايا را مطرح ميكند و بيان ميكند كه خلفاء، چنين و چنان كردند. البته امير المومنين (عليه السلام) با افراد خشن، برخورد تندي دارد، ولي باز هم برخورد با آنها، شاخصههايي دارد كه از اين باب است: فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ (سوره توبه/آيه12) در روايات متعددي داريم كه امير المومنين (عليه السلام) نسبت به خلفاء و بعضي از صحابه، انتقادات تندي دارد، ولي فحاشي ندارد. نكته چهارم: ارزش پاسخگويي به شبهات از ديدگاه أئمه (عليهم السلام) در اين مورد هم روايات متعددي داريم. مثلا امام حسين (عليه السلام) ميفرمايد: فضل كافل يتيم آل محمد المنقطع عن مواليه الناشب في رتبة الجهل يخرجه من جهله و يوضح له ما اشتبه عليه على فضل كافل يتيم يطعمه و يسقيه، كفضل الشمس على السها. كسي كه يتيم آل محمد را از شبهات رهايي دهد و او را از جهالت خارج كند، ارزشش بالاتر است از كسي كه يتيمها را آب و غذا ميدهد و همانند برتري خورشيد بر ستارگان كمنور است. الإحتجاج للشيخ الطبرسي، ج1، ص7 مشهورترين روايت، روايت امام صادق (عليه السلام) است كه ميفرمايد: علماء شيعتنا مرابطون في الثغر الذي يلي إبليس و عفاريته، يمنعونهم عن الخروج على ضعفاء شيعتنا و عن أن يتسلط عليهم إبليس و شيعته و النواصب، ألا فمن انتصب لذلك من شيعتنا كان أفضل ممن جاهد الروم و الترك و الخزر ألف ألف مرة، لأنه يدفع عن أديان محبينا و ذلك يدفع عن أبدانهم. علماء شيعيان ما، مرزباناني هستند كه از حدود عقائد اسلامي و شيعي، پاسداري ميكنند. ... ، كسي كه متصدي پاسخگويي به شبهات ابليس و عفريتها باشد، ارزشش يك ميليون برابر بيشتر از رزمندهاي است كه در ميدان حق عليه باطل تلاش ميكند. زيرا علماء از اديان محبين ما دفاع ميكنند و آن سربازان از بدنهاي آنها. الإحتجاج للشيخ الطبرسي، ج1، ص8 امام عسگري (عليه السلام) وقتي ميشنود اسحاق كندي ـ فيلسوف عراقي ـ نسبت به قرآن، شبهاتي دارد، به افرادي كه با او مرتبط هستند، ميفرمايد: أما فيكم رجل رشيد يردع استأذكم الكندي عما أخذ فيه من تشاغله القرآن؟ آيا در ميان شما، جوان رشيدي نيست تا اين شبهات استادتان را نسبت به قرآن جواب بدهد؟ بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج10، ص392 چه جمله تندي؟! اگر با اين هجمههاي شديد، آقا امام زمان (عليه السلام) اينگونه به ما خطاب كند، چه جوابي داريم؟ بعضي وقتها خود أئمه (عليهم السلام) هم متصدي پاسخگويي بودند. روايات متعددي در اين زمينه در كافي و رجال كشي و كتابهاي ديگر داريم. يك نمونهاش اين روايت است: ... بلغني أنك عالم بكل ما تسأل عنه فصرت إليك لأناظرك. فقال أبو عبد الله عليه السلام: فيما ذا؟ قال: في القرآن و قطعه و إسكانه و خفضه و نصبه و رفعه. فقال أبو عبد الله عليه السلام: يا حمران! دونك الرجل، فقال الرجل: إنما أريدك أنت لا حمران! فقال أبو عبد الله عليه السلام: إن غلبت حمران فقد غلبتني، فأقبل الشامي يسأل حمران حتى ضجر و مل و عرض و حمران يجيبه، فقال أبو عبد الله عليه السلام: كيف رأيت يا شامي؟! قال: رأيته حاذقا ما سألته عن شئ إلا أجابني فيه. فقال أبو عبد الله عليه السلام: يا حمران! سل الشامي، فما تركه يكشر. فقال الشامي: أرأيت يا أبا عبد الله أناظرك في العربية، فالتفت أبو عبد الله عليه السلام فقال: يا أبان بن تغلب! ناظره، فناظره فما ترك الشامي يكشر. قال: أريد أن أناظرك في الفقه، فقال أبو عبد الله عليه السلام: يا زرارة! ناظره، فما ترك الشامي يكشر. قال: أريد أن أناظرك في الكلام، فقال: يا مؤمن الطاق! ناظره، فناظره فسجل الكلام بينهما، ثم تكلم مؤمن الطاق بكلامه فغلبه به. فقال: أريد أن أناظرك في الإستطاعة، فقال للطيار: كلمه فيها، قال: فكلمه، فما ترك يكشر. فقال: أريد أناظرك في التوحيد، فقال لهشام بن سالم: كلمه، فسجل الكلام بينهما ثم خصمه هشام. فقال: أريد أن أتكلم في الإمامة، فقال لهشام بن الحكم: كلمه يا أبا الحكم، فكلمه ما تركه يرتم و لا يحلي و لا يمر. قال: فبقي يضحك أبو عبد الله عليه السلام حتى بدت نواجده. فقال الشامي: كأنك أردت أن تخبرني أن في شيعتك مثل هؤلاء الرجال؟ قال: هو ذلك. مردي شامي خدمت امام صادق (عليه السلام) ميآيد و قصد مناظره دارد. حضرت ميفرمايد: در چه موضوعي ميخواهي مناظره كني؟ گفت: در رابطه با ادبيات عرب. حضرت به حمران بن أعين ميفرمايد بلند شو و با او مناظره كن. مرد شامي اعتراض ميكند كه ميخواهد با ايشان مناظره كند، نه با سايرين. حضرت ميفرمايد: اگر بر حمران غلبه كردي، بر من غلبه كردهاي. حمران در همان اوائل بحث، مرد شامي را مغلوب ميكند. مرد شامي ميگويد: ميخواهم در لغت عربي مناظره كنم. حضرت به أبان بن تغلب ميفرمايد بلند شو و با او مناظره كن. أبان با او مناظره ميكند و مغلوب ميكند. مرد شامي ميگويد: ميخواهم در فقه مناظره كنم. حضرت به زراره ميفرمايد بلند شو و با او مناظره كن. زراره با او مناظره ميكند و مغلوب ميكند. مرد شامي ميگويد: ميخواهم در كلام و عقائد مناظره كنم. حضرت به مومن الطاق ميفرمايد بلند شو و با او مناظره كن. مومن الطاق با او مناظره ميكند و مغلوب ميكند. مرد شامي ميگويد: ميخواهم در استطاعت مناظره كنم. حضرت به طيار ميفرمايد بلند شو و با او مناظره كن. طيار با او مناظره ميكند و مغلوب ميكند. مرد شامي ميگويد: ميخواهم در توحيد مناظره كنم. حضرت به هشام بن حكم ميفرمايد بلند شو و با او مناظره كن. هشام بن سالم با او مناظره ميكند و مغلوب ميكند. مرد شامي ميگويد: ميخواهم در امامت مناظره كنم. حضرت به هشام بن حكم ميفرمايد بلند شو و با او مناظره كن. هشام بن حكم با او مناظره ميكند و مغلوب ميكند و چنان عرصه را بر او تنگ ميكند كه مرد شامي حتي توان فرو بردن آب دهان را هم ندارد ... . مرد شامي به حضرت ميگويد: آيا ميخواستي اينها را به رخ من بكشي كه اينچنين نيروهايي داري؟ حضرت ميفرمايد: بله. بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج47، ص407 ـ رجال الكشي، ص275، شماره474 ببينيد حمران به كجا رسيده است كه اگر بر حمران غلبه شد، مانند اين است كه بر امام صادق (عليه السلام) غلبه شده است. آيا ما توانستهايم خود را به اين مرحله برسانيم كه آقا حضرت ولي عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به وجود ما افتخار كند و وقتي پرونده ما به دستش ميرسد، كارهاي ما را ببيند و قلب مقدسش مسرور شود؟ من از دوستان تقاضا داريم اين روايت را چندين مرتبه مطالعه كنند تا بدانند امام صادق (عليه السلام) چه كرده است؟ اين مرد كه آمده با امام صادق (عليه السلام) مناظره كند و خبر پيروزي خود را براي مردم شام نقل کند، آخرين جملهاش اين است: فقال الشامي: إجعلني من شيعتك و علمني؟ فقال أبو عبد الله عليه السلام لهشام: علمه، فإني أحب أن يكون تلماذا لك. مرد شامي ميگويد: آيا ميتوانم از شيعيان و شاگردان شما باشم تا از علم شما استفاده كنم؟ حضرت به هشام بن حكم ميفرمايد كه او را آموزش بده ... . اگر ديده باشيد، بعد از بازي فوتبال، مربي فيلم بازي را براي بازيكنان نمايش ميدهد و عيوب و اشتباهات و نقطه ضعف و قوّت افراد را ذكر ميكند. امام صادق (عليه السلام) هم بعد از مناظره، به تك تك شاگردانش تذكر ميدهد كه در فلانجا اشتباه كردي و بايد اين كار را ميكردي و وقتي به هشام ميرسد، اين تعبير را دارد: يا هشام! ... مثلك فليكلم الناس، إتق الزلة و الشفاعة من ورائك. مانند تو بايد با اينها مناظره كند. برو جلو كه دعاي خير ما پشت سر توست. خدا ميداند كه وقتي انسان اين را ميخواند، ميخواهد بال در بياورد و اشك شوق از چشمش سرازير شود. اين روش أئمه (عليهم السلام) بوده است. إن شاء الله در جلساتي آتي، براي بيان روشهايي كه در پاسخگويي به شبهات و آداب مناظره به ذهنمان ميرسد، در خدمتتان هستيم. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ««« و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»» دكتر سيد محمد حسيني قزويني | ||
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: فرامرز سروشان -
تاريخ: 29 آبان 88 - 00:00:00
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: من از زحمات شما كمال تشكر و قدرداني را دارم و اگر نزديك شما بودم حتما به خدمتتان مي رسيدم تا از سخنان شما استفاده حضوري كنم. |
2 |
نام و نام خانوادگي: صابر طباطبائي يزدي -
تاريخ: 02 آذر 88 - 00:00:00
سلام واقعا متشكرم از بابت اين اطلاع رساني شيعيان و تمام پير و جوانش از غصه بميرند رواست كه ما داريم هزينه مي كنيم كه همديگر رو تكفير و تفسيق و ... كنيم اونها دارند تلاش مي كنند زيرآب اسلام رو از بيخ بزنند هر كسي به نوعي در غفلت است اونها كانال راه انداختند و خودشان زنگ مي زنند و سوال مطرح مي كنند ما فكر مي كنيم حضور ذهن قوي دارند حتي عالم ديني ما هم گول اين صحنه سازي ها را مي خورد اينجاست كه قدرت رسانه معلوم ميشه مناظرات اونها رو با كانال سلام ديدم مناظره هيچ چيزش از قبل معلوم نيست. اونجا مشخص مي شد كه كيا چي بلدهستند. اونها حتي با يه بچه شيعه ي بي سواد پامنبري هم توان بحث و مناظره ندارند ديگه چه برسه به ميلاني و قزويني همين آقاي قزويني تقريبا هر شب در شبكه ي سلام بود بدبختي ما اينه كه با هم متحد نيستيم اين همه امام داد زد وحدت كلمه وگر نه كانال اينترنتي و تلويزيوني زدن از دست حوزه بر مياد تا وقتي اختلاف هست هيچ كاري نمي شه كرد اگر علامه مطهري ها و طباطبايي ها و قاضي ها و خميني ها زنده بودند تابحال مژده ي : "آمدن نفس قدسي ما" رسيده بود |
3 |
نام و نام خانوادگي: سيد ظفر علي شاه نقوي -
تاريخ: 07 ارديبهشت 89 - 00:00:00
سلام ا عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: من از زحمات شما كمال تشكر و قدرداني را دارم.بنده از کشور پاکستان هستم .ومرتبا مقلات شما را در سايت شما مطالعه مي کنم واز انها کمال استفاده در راه دفاع از تشيع مي کنم .سوال بنده اين هست که ايا شما براي مهارت در پاسخ گويي در ماهوراه و... برنامه ريزي فرموده ايد ؟وما که خيلي مبتلا به اين مسايل هستيم چطور مي توانيم از جناب حجه الاسلام قزويني به طور خاص استفاده کنيم لطفا در اين زمينه ما را ياري فرماييد جواب نظر: با سلام دوست گرامي انشاء الله به زودي شبكه ماهوارهاي ولايت ، در تمامي دنيا پاسخگوي شبهات خواهد بود . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |