* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 25 آبان 1388 | تعداد بازديد: 3129 | |
روششناسي در پاسخگويي به شبهات 02 | ||
پخش صوت
دان لود | ||
بسم الله الرحمن الرحيم موضوع: روششناسي در پاسخگويي به شبهات 02 موسسه امام صادق (عليه السلام) (مركز تخصصي كلام) : 25 آبان 1388 * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * استاد حسيني قزويني در جلسه گذشته، در رابطه با روششناسي در پاسخگويي به شبهات، نكاتي را عرض كرديم. بخش پاياني را هم امروز عرض ميكنم. با توجه به هجمه گستردهاي كه امروز عليه شيعه است، پاسخگويي به شبهات، جايگاه خاصي در ديدگاه ائمه (عليهم السلام) دارد و آنها تربيت نيروهاي متخصص را هم عهدهدار بودند و در بعضي موارد، خود ائمه (عليهم السلام) وارد بحث و مناظره با مخالفان ميشدند. گستردهترين و صريحترين مناظرات در حوزه ولايت، از آقا امام رضا (عليه السلام) است و بقيه ائمه (عليهم السلام) در تقيه بودند و آنگونه كه ميخواستند، نميتوانستد از امير المومنين (عليه السلام) و نقد خلافت خلفاء، بحث كنند. ولي آقا امام رضا (عليه السلام) با حضور در تشكيلات حكومت، اين فرصت طلائي در اختيارش قرار گرفت و خود مأمون هم كه آدم جنجالي بود، دوست داشت اين بحثها انجام بگيرد تا يكي از اين بحثها، به ضرر امام رضا (عليه السلام) تمام شود. ولي در هر جلسه، مسئله به نفع امام رضا (عليه السلام) رقم ميخورد. نقدي كه امام رضا (عليه السلام) از خلافت خلفاء دارد، در كلام هيچيك از ائمه (عليهم السلام) ديده نميشود. من تقاضا دارم مناظراتي كه از امام رضا (عليه السلام) وارد شده، حتما مطالعه بفرمايند. موسسه ما هم نرمافزاري به نام در حريم طوس را توليد كرده است و در اين نرمافزار، ضمن تهيه زندگينامه امام رضا (عليه السلام)، موسوعه امام رضا (عليه السلام) را در 8 جلد كه 12 سال روي آن كار شده است و هنوز چاپ نشده است، داخل اين نرمافزار قرار دادهايم و بخشي را هم به نام مناظره امام رضا (عليه السلام) تهيه كردهايم و تمام مناظراتي كه در منابع شيعه و سني بوده را در حدّ امكان، جمع كردهايم و تك تك مناظرات امام رضا (عليه السلام) با اهل سنت، يهوديها، نصاري و مجوسيها آورده شده است و در اين مناظرات، ميتوانيد روش و آداب مناظره را از نحوه برخورد امام رضا (عليه السلام) استفاده كنيد. البته چند مورد هم براي امام جواد (عليه السلام) فرصت مناظره پيش آمد، ولي نه در حدّي كه براي امام رضا (عليه السلام) پيش آمده بود. نكته پنجم: راهكارهاي صحيح براي مقابله با اين تهاجم نكته پاياني ما، راهكارهاي صحيح براي مقابله با اين تهاجم است؛ يا با پاسخگويي به شبهات يا با مناظره و يا با حضور در اينترنت و ماهواره و رسانهها. جنگ امروز ما با مخالفان، جنگ رسانهاي و نرمافزاري است. در جنگ سختافزاري، خود مخالفان ما ميدانند كه توان مقابله فيزيكي با شيعه را ندارند. جنگ 33 روزه حزب الله، عليه اسرائيل ـ سومين ارتش مدرن دنيا ـ ثابت كرد اينها در حوزه سختافزاري ضربهپذير هستند، ولي آمدهاند در حوزه نرمافزاري كار ميكنند و آمريكا سالانه ميلياردها دلار براي مقابله با فرهنگ شيعه هزينه ميكند. خودشان هم علنا ميگويند. دكتر هانتينگتون ـ بزرگ نظريهپرداز كاخ سفيد ـ در كتاب برخورد تمدنها هم به اين مسائل اشاره كرده است و ميگويد: آنچه كه امروز ميتواند دشمن آمريکا باشد، فرهنگ شيعه است و بايد آن را در عرصه بين المللي، يا منزوي كنيم و يا از صحنه خارج كنيم. و چندين طرح ارائه داده است و گفته است: دو پرچم در دست شيعه است و مادامي كه اين دو در دست شيعه است، آمريکا موفقيت ندارد: پرچم سرخ شهادت و پرچم سبز انتظار. ما بايد تلاش كنيم اين دو پرچم از دست شيعه گرفته شود. دكتر مايكل ـ معاون سابق سازمان سيا ـ گفته است: هر سال در ايام محرم و صفر، عزاداريهايي كه در مناطق شيعهنشين ميشود، جوانان را عليه استبداد، ظلم، آمريکا و اسرائيل تحريك ميكنند و ما بايد تلاش كنيم اين حربه را از دست شيعه بگيريم. اينها با انتظار، براي جوانان تبليغ ميكنند كه در آينده، حكومت جهاني مهدي و عدالت خواهد آمد و بساط ظلم برچيده خواهد شد و جوانان را عليه آمريكا و اسرائيل و غرب تحريك ميكنند. ما بايد تلاش كنيم اين دو پرچم سرخ و سبز را از دست شيعه بگيريم. امروز هم در عرصه بين المللي، تنها عاملي كه دربست در اختيار استكبار جهاني است، وهابيت است. اگر قضاياي اخير در ايران، افغانستان، پاكستان و عراق و حتي در يمن را نگاه كنيد، آمريکا و اسرائيل در پشت صحنه قرار گرفتهاند. امكاناتي كه در حوزه سختافزاري و نرمافزاري براي سركوبي شيعيان انجام ميگيرد، توسط آمريکا تهيه شده است. چند روز پيش هم در سايتها آمده بود كه كنگره آمريكا، 55 ميليارد دلار براي مبارزه با فرهنگ شيعه هزينه كرده است. لذا ما براي مقابله با اينها، چند طرح را كه به ذهنمان ميرسد ارائه ميدهيم: الف ) تأسيس مركزي براي شناسائي و رصد كردن شبهات به روز وهابيت و دستهبندي كردن آنها با تعدادي از دوستان عربزبان و محققين و فضلاء و با همكاري يكي از مراكز پژوهشي، حدود 5 هزار كتاب مطالعه شد و حدود 8 هزار شبهه در 600 عنوان جمعآوري شد. ولي از اين تعداد، گمان نميكنم كه 800 شبهه هم جواب داده شده باشد. غالب شبهاتي كه جواب داده شده، نظر قاصر ما اين است كه پاسخهاي غير كارشناسانه است. چه بسا بعضا شبهاتي را جواب ميدهند كه خود جواب، إلقاء شبهه است و ضررش براي شيعه، بيش از نفعش است. نمونههاي زيادي داريم. مثلا در سايت تبيان ـ با آن برنامههاي عريض و طويل خود كه روزانه، چند صد هزار مراجعه كننده دارد ـ سوال كردهاند: در آيات و روايات، مدحي براي خلفاء نقل شده است. ولي چرا شيعه، خلفاء را لعنت ميكند؟ جواب دادهاند: اولا: لعن خلفاء از ديدگاه تمام فقهاي شيعه، حرام است. آيا واقعا اينطوري است؟! ثانيا: عقلاي قوم، خلفاء را لعن نميكنند. يعني كساني كه لعن ميكنند، همهشان جزء مجانين هستند. در روايت كافي ـ با سند ضعيف ـ و تهذيب الأحكام ـ با سند صحيح ـ در مورد امام صادق (عليه السلام) آمده است: سمعنا أبا عبد الله عليه السلام و هو يلعن في دبر كل مكتوبة أربعة من الرجال و أربعا من النساء. الكافي للشيخ الكليني، ج3، ص342 ـ تهذيب الأحكام للشيخ الطوسي، ج2، ص321 تمام راويان روايت تهذيب الأحكام ثقه هستند. اين را هم توجه داشته باشيد كه امام صادق (عليه السلام) بعد از نماز اين كار را ميكردند، نه بالاي منبر و جلسات عمومي و كنار سفره و زن و بچه. حاج آقا سيدان ـ از علماي بزرگ مشهد ـ نقل ميكرد: چندي پيش خدمت مقام معظم رهبري بوديم و ايشان چند مسئله را مطرح كردند: 1. هر گونه تبرّي و لعن، بايد در خفا صورت بگيرد. 2. اهانت به اهل سنت، مطلقا ممنوع است. 3. دفاع از امير المومنين (عليه السلام)، حدّ و مرزي ندارد. تبرّي، جزء ضروريات مذهب شيعه است؛ ولي معنايش اين نيست كه در صدا و سيما و ماهواره اين كار را بكنيم. آن وقت كارشناسان تبيان ميگويند: عقلاء قوم، لعن نميكنند. در نامهاي كه به جناب آقاي خاموشي [مسئول سايت تبيان] نوشتم، گفتم: در شرح حال امام خميني (ره) آمده است كه در طول عمرشان، هيچ وقت زيارت عاشوراء را ترك نكردند. آيا ايشان جزء عقلاء قوم نيستند؟! در شرح حال مرحوم شيخ عبد الكريم حائري (ره) ـ موسس حوزه علميه قم ـ آمده است: ايشان مقيّد بود بعد از نماز صبح، بين الطلوعين، در بالاي پشت بام و رو به حرم امام حسين (عليه السلام)، هر روز زيارت عاشوراء را با صد لعن و سلام قرائت ميكردند. آيا ايشان جزء عقلاء قوم نيستند؟! نبايد به بعضي از سوالات پاسخ داده شود. بعضي از سوالات هم كه جواب داده ميشود، نبايد در سايت و اينترنت و در ملأ ميليونها انسان قرار بگيرد. اين نمونهاي محترمانه بود و موارد متعددي داريم از شخصيتهاي طراز اول حوزه علميه قم و در يك مورد كه نظر بنده را در مورد سايت خودشان پرسيده بودند، در مورد يكي از اشكالاتش، بنده 7 صفحه اشكال نوشتم. ايشان هم به مسئول سايت نامه نوشت تا قسمت پاسخ به شبهات را از سايت حذف كنند كه اگر جواب ندهيم، بهتر از اين است كه جواب غلط بدهيم. بنده 2 سايت را به شما معرفي ميكنم تا مشاهده كنيد چه مسائلي را مطرح ميكنند: فيصل نور: www.fnoor.com. آمار داريم كه حدود 30 هزار كتاب و مقاله ضد شيعي در اين سايت قرار گرفته است. كساني كه در كار اينترنت هستند، ميدانند كه اگر بخواهيم 50 كتاب در سايت قرار بدهيم، با آن فضايي كه داريد، هزينه هنگفتي را ميطلبد. حتي هكرهايي نمونه كشوري كه سايت اسرائيل را هك كردند، نتوانستند اين سايت را به مدت 5 ثانيه هك كنند. يعني اينقدر از مسائل امنيتي، پشت اين قضيه، محكم است. تمام هزينههاي مالي اين سايت هم توسط امير نائب ـ وليعهد فعلي عربستان سعودي ـ تأمين ميكند. شما ببينيد در اين سايت چه ميگذرد؟ همچنين در سايت فارسي زبان سنينيوز هم كه براي اهل سنت داخل كشورمان است، اهانت به فقهاي شيعه و رهبري و ائمه (عليهم السلام) و مذهب شيعه را از حدّ گذرانده است. چند روز پيش هم تعدادي از علماي اهل سنت زاهدان نزد ما آمده بودند و گلايه ميكردند از صحبتهاي حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي كه كارشناسي شده نبود و مطالب خلاف و دروغ را به آقايان مراجع اطلاع ميدهند و بدون بررسي، اينها را به ما مطرح ميكنند. البته گلايهاي هم از سايت شيعهنيوز داشتند و مسئول اين سايت هم جواب زيبائي داد. [ميتوانيد براي مطالعه بيشتر در مورد ديدار مولوي مرادزهي با استاد حسيني قزويني و مسئول سايت شيعهنيوز، به قسمت تازههاي خبري همين سايت مراجعه كنيد] پس يكي از چيزهايي كه ضرورت دارد، ايجاد مركز پاسخگويي به شبهات است تا نيروهايي آموزش داده شوند و شبهاتي كه در سايتها و کتابهايي كه عليه شيعه در داخل و خارج از كشور منتشر ميشود، مطالعه و دستهبندي شوند. درست است كه مراكزي در اين راستا وجود دارد، ولي اين تعداد مراكز، در برابر آن هجمه شبهات، كاملا نابرابر است. ب ) ايجاد مركز نيرومند پژوهشي با استفاده از اساتيد و محققان نيرومند حوزه و دانشگاه و تدوين پاسخهاي كوبنده و قاطع به شبهات و طرح اشكالات و شبهات اساسي و مستند به مباني فكري و اعتقادي وهابيت ما، هم بايد به شبهات جواب بدهيم و هم بايد ايجاد شبهه كنيم. يعني اگر در كنار پاسخ به شبهات، هجمهاي در كار نباشد، به نظر من ناقص است. ما بايد آموزشهاي ويژهاي در هجمه عليه وهابيت يا طرح سوال نسبت به مباني فكري و اعتقادي اهل سنت داشته باشيم. سوال كردن هم كه جرم نيست. آنها 14 قرن است كه عليه ما شبهه وارد كردهاند و فحاشي كردهاند و خون ما را هدر شده قرار دادهاند. حتي أفندي پست تركيه، فتوا داده است: زنان شيعه، جزء زنان كفار حربي هستند و تصرف در آنها براي اهل سنت جائز است. ما هم حداقل بايد نسبت به عقائد اهل سنت، سوال طرح كنيم. سوال كردن هم گناه نيست و ميخواهيم مردم هم بدانند و دانستن، حق مسلّم مردم است. لذا، ما بايد ضمن پاسخگويي به سوالات، حتما به فكر جواب نقضي هم باشيم و سوال طرح كنيم. روزي در كنار بيت الله الحرام، كنار حجر اسماعيل، تعدادي از وهابيها از من سوالاتي را پرسيدند كه شما قائل به تحريف قرآن و تقيه هستيد و مسائل ديگر. در آخر هم گفتند: فقهاء شما، فتاواي مستهجن صادر كردند كه آدم خجالت ميكشد آن را به نام اسلام بگذارد. گفتم: نمونهاي را بفرمائيد. ديدم تحرير الوسيله امام خميني (ره) را مثال ميزند و گفت: ايشان فتوا داده است: لواط با همسر جائز است. گفتم: لواط، عمل مرد با مرد را ميگويند. عمل مرد با همسرش را وطي ميگويند. اگر فقهاء ما فتوا ميدهند، فقهاء و بزرگان شما عمل ميكنند. گفت: چرا افتراء ميبنديد؟ گفتم: در كتاب الدر المنثور سيوطي، جلد 1، صفحه 266 در ذيل اين آيه: نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ سوره بقره/آيه223 نام تعدادي از صحابه و تابعين را كه قائل به جواز وطي مرد در دبر همسر بودند، آورده است و ميگويد: از مالك بن أنس ـ رئيس مالكيها و متوفاي 179 هجري ـ سوال كردند: آيا مرد ميتواند با همسر خودش از دبر وطي كند؟ مالك، دست خود را بر سر خيس خود كشيد و گفت: الساعة غسلت رأسي منه. الآن از اين كار ـ وطي در دبر همسر ـ غسل كردهام. همچنين گفتم: از ابن أبي مُلِيْكه ـ قاضي القضات مكه در زمان عبد الله بن زبير كه ذهبي در مورد وي ميگويد: مجمع علي ثقته : بر وثاقت او اجماع شده است ـ سوال كردند كه وطي در دبر همسر چه حكمي دارد؟ گفت: قد أردته من جارية لي البارحة فاعتاصت على فاستعنت بدهن. قصد داشتم با يكي از همسرانم اين كار را انجام دهد و او اذيت شد و براي اذيت نشدنش از روغن استفاده كردم. الدر المنثور للسيوطي، ج1، ص266 ـ جامع البيان لإبن جرير الطبري، ج2، ص536 البته در اين مورد، علماء ما قائل به كراهت هستند و اگر زن راضي نباشد، قائل به حرمت هستند. در اين مناظرات، اگر در ضمن پاسخگويي، از اين جوابهاي نقضي داشته باشيم، خوب است. گاهي اوقات جوابهاي نقضي كاري ميكنند كه جوابهاي حلي نميكنند. روزي در ماه رمضان كه در مكه بوديم، بعد از نماز ظهر كه نماز تمام شده بود، مشغول تعقيبات بودم و ديدم جواني آمد كنار من نشست. سلام كرديم و سوالاتي كرد و گفت: آيا شما حاضر به مناظره هستيد؟ اگر براي شما حق روشن شود، آيا حاضر هستيد از آن تبعيت كنيد؟ گفتم: اين بالاترين آرزوي ماست. ديدم به پشت سر خود اشاره كرد و حدود 15 نفر از دانشجويان ايراني آمدند اطراف ما حلقه زدند و من هم خشك و مبهوت ماندم كه اين وهابي با آن دانشجويان ايراني؟! يكي از اين دانشجويان تهراني كه ديد حال من خراب شد، گفت: چند روز است كه ما اينجا هستيم و اين وهابي، ما را جمع ميكند و به طبقه بالاي بيت الله الحرام ميبرد و شروع ميكند به حرف زدن عليه مذهب شيعه و از مذهب وهابيت تمجيد ميكند. ديروز هم گفت: تقصير شما نيست، تقصير علماء شماست كه هم جاهل هستند و هم گمراه و گفت: براي اينكه من ثابت كنم علماء شما جاهل و گمراه هستند، فردا بيائيد و من با يكي از علماء شما، جلوي شما بحث ميكنم تا براي شما اثبات شود. به خاطر همين هم امروز شما را انتخاب كرده است. گفتم: اگر اينگونه است، شما ناراحت نباش؛ جاي خوبي آمده است. آن وهابي، اولين جملهاي كه گفت، اين بود: شما قائل به تحريف قرآن هستيد. شما ميگوييد اين قرآن، آن قرآني نيست كه بر پيامبر (صلى الله عليه و سلم) نازل شده است. من هم ديدم چون آن وهابي، چند جلسه با اين دانشجويان صحبت كرده و ذهنشان مشوش شده است. من هم تلاش كردم بحث را به سوي عواطف و احساسات بكشانم، نه بحث علمي. گفتم: آيا تا به حال در دست شيعيان، قرآني را ديدهايد كه 115 سوره داشته باشد؟ گفت: نه. گفتم: آيا از علماء خود شنيدهايد يا در كتابي خواندهايد اين قرآني كه ما داريم، يك آيه بيشتر از قرآن شما داشته باشد؟ گفت: نه. گفتم: چيزي را كه نه ديدي و نه شنيدي و نه خواندي، از كجا ميگويي ما قائل به تحريف قرآن هستيم؟ گفت: عقيده شما اين است كه قرآن تحريف شده است. گفتم: ما شاء الله علم غيب هم ميداني و عقيده شيعيان را هم ميخواني. اين دانشجويان هم خنديدند. گفت: از علماء شما، كساني هستند كه قائل به تحريف قرآن هستند. گفتم: نام ببريد. گفت: نوري در كتاب فصل الخطاب. گفتم: اگر يك عالم شيعي گفته است قرآن تحريف شده است، آيا دليل بر اين است كه همه شيعه قائل به تحريف قرآن هستند؟ گفت: بله. گفتم: پس دو نفر از علماء شما هم قائل به تحريف قرآن هستند: إبن أبي داود ـ از علماء قرن 4 هجري ـ در كتاب المصاحف با ادله متعدد ثابت كرده است قرآن تحريف شده است و آقاي خطيب ـ از علماء معاصر و اساتيد دانشگاه الأزهر ـ در كتاب الفرقان في تحريف القرآن ـ كه در زمان شيخ شلتوت اجازه چاپ اين كتاب داده نشد ـ قائل به تحريف قرآن شده است. اگر نوشته يك عالم، دليل بر اين باشد كه تمام آن مذهب، قائل به آن باشند، ما يك نفر داريم، ولي شما دو نفر داريد. اين دانشجويان باز هم خنديدند و به آن وهابي گفتند جواب بده. گفت: شما رواياتي داريد در تهذيب الأحكام و بحار الأنوار كه دالّ بر تحريف قرآن هستند. گفتم: تازه آمدهاي سر خط. اگر بنا بر روايات باشد، اولين قائل به تحريف قرآن، شخص عمر بن خطاب است. گفت: چرا توهين ميكني و افتراء ميزني؟ گفتم: كتاب الإتقان سيوطي ـ كه در بعضي از كشورها، كتاب درسي مقطع دكترا است ـ نقل ميكند از عمر بن خطاب كه ميگويد: قرآني كه بر پيامبر (صلى الله عليه و سلم) نازل شد، يك ميليون و 27 هزار حرف داشت. الإتقان في علوم القرآن للسيوطي، ج1، ص190 ـ الدر المنثور للسيوطي، ج6، ص422 قرآني كه دست شماست، چند حرف دارد؟ گفت: نميدانم. گفتم: من از بزرگان شما، آمار اين قرآن را ميدهم كه چند حرف دارد. امام قرطبي ـ از مفسران بنام اهل سنت ـ ميگويد: در زمان حجاج بن يوسف ثقفي، حُفّاظ و كُتّاب و قُرّاء را جمع كردند و گفت: قرآن را بشماريد كه چند آيه و چند كلمه و چند حرف دارد. بعد از تحقيق و بررسي گزارش دادند: تمام قرآن، 340 هزار و 740 حرف دارد. اما جناب عمر ميگويد: يك ميليون و 27 هزار حرف. پس جناب عمر اولين كسي است كه قائل به تحريف قرآن است. شما از قول عمر و عايشه و ابو سعيد خدري و أبي بن كعب آوردهايد: أن سورة الأحزاب كانت تعدل [أو لتعادل أو مثل أو توازي] سورة البقرة. سوره احزاب در زمان پيامبر (صلى الله عليه و سلم) به اندازه سوره بقره بود. تفسير القرطبي، ج2، ص63 ـ الإتقان في علوم القرآن للسيوطي، ج2، ص66 ـ الدر المنثور للسيوطي، ج5، ص179 ـ فتح القدير للشوكاني، ج1، ص126 ـ تفسير الآلوسي، ج21، ص142 ـ مسند احمد، ج5، ص132 ـ المستدرك الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج2، ص415 سوره احزاب چند آيه دارد؟ پس بقيهاش كجا رفته است؟ هر وقت شما جواب اين 2 اشكال را آورديد، بنده هم در رابطه با روايات خودمان جواب ميدهم. او معطّل ماند كه چه بگويد. برنامهشان به اينگونه است كه اگر در چيزي گير كنند، به شاخه ديگري ميپرند. سوال از ابوهريره كرد كه نظر شما در مورد او چيست؟ گفتم: شما گفتيد شيعه معتقد به تحريف قرآن است. يا جلوي اين دانشجويان، اعتراف به اشتباه خود كنيد يا جواب مرا بياوريد. خلاصه اينكه در جواب نقضي، چيزهايي خوابيده است كه در جوابهاي حلّي نخوابيده است. با تجربهاي كه بنده دارم و بيش از 300 جلسه با اهل سنت، وهابيت، دانشجويان، اساتيد و مفتيانشان مناظره داشتهام، اينها مطالبي را به صورت نوار حفظ كردهاند و از اول تا آخر ميخوانند و باز هم به همان اول برميگردند. نكته ظريف اينكه در جوابهاي حلي، آنها بلافاصله توجيه ميكنند. مخصوصا وهابيها يد طولائي در توجيه كردن دارند و هر جواب حلّي بدهيد، چندين توجيه براي آن دارند. اينها طوري تربيت شدهاند كه ملكه توجيه و تأويل داشته باشند. ولي در جوابهاي نقضي، راهي براي توجيه ندارند و تار و پود فكري آنها را به هم ميريزد. با جواب نقضي، زمينه را فراهم ميكنيد براي جوابهاي حلّي. حتي من به دوستاني كه در پاسخ به شبهات هستند، توصيه ميكنم شبهاتي را كه جواب ميدهيد، به جاي 10 جواب حلّي، يك جواب حلّي بدهيد، ولي قبل از آن، يك جواب نقضي هم بدهيد. آقاي شيخ علي آل محسن ـ كه از علماء طراز اول منطقه قطيف و أحصاء عربستان سعودي و از مفاخر شيعه است در پاسخگويي به شيعه ـ كتاب لله و للحقيقة را نوشته است ـ در جواب لله ثم للتاريخ (با آن نويسنده جعلياش سيد حسين موسوي) نوشته شده و كتاب سال جمهوري اسلامي ايران در زمان آقاي خاتمي شد و يك بار هم كتاب سال ولايت شد و خيلي هم از ايشان تجليل شد ـ و كتابي زيبا و مستدل و مستند است و غالب جوابهايش مقرون به جواب نقضي است و من توصيه ميكنم كساني كه ميخواهند وارد اين مرحله [پاسخگويي به شبهات] شوند، اين كتاب را مباحثه كنند. اين كتاب، يكي از کتابهايي است كه در تربيت نيرو براي پاسخگويي به شبهات، كتابي ارزشمند است. پس بايد در كنار جوابهاي حلّي، روي جوابهاي نقضي هم كار شود. بايد در هر موضوع عقائدي شيعه ـ توحيد، نبوت، امامت، معاد و احكام و ... ـ ، چندين جواب نقضي داشته باشيم. إن شاء ا... در آينده، چند جلسه را به نمونههايي از جوابهاي نقضي اختصاص ميدهيم. ما نيازي به فحاشي و اهانت نداريم. توحيدي كه در صحيح بخاري و صحيح مسلم آمده است، اگر براي مردم بگوييم، از اين مباني فكري اعتقادي اهل سنت متنفر ميشوند. در صحيح بخاري آمده است: خداوند در هر شب، از عرش به كره زمين ميآيد و ميگويد: كيست كه مرا بخواند تا او را اجابت كنم؟ كيست از من آمرزش بطلبد تا او را بيامرزم؟... و تا اذان صبح همينگونه ميگويد. بعد از اذان صبح هم به عرش بازميگردد. صحيح البخاري، ج2، ص47 ـ صحيح مسلم، ج2، ص176 در بعضي از روايات هم آمده است: خداوند سوار بر الاغ، وارد كره زمين ميشود. شيخ مفيد (ره) هم ميگويد: بعضي از علماي بزرگ بغداد، در پشت بام خانهشان، كاه و يونجه پهن ميكردند كه اگر الاغ خداوند آمد، به خانه آنها بيايد. يك فيلمي را چندي پيش از سوريه براي ما آوردند. يكي از علماي اهل سنت علت شيعه شدنش را همين روايت ميداند و ميگويد در صحيح بخاري و صحيح مسلم با سند صحيح آوردهاند: خداوند هر شب به كره زمين ميآيد و بعد از طلوع فجر بازميگردد. در زماني كه عقائد بطلميوسي حاكم بود، اين روايات جا داشت. ولي امروز كه كرويّت زمين ثابت شده است، اگر خداوند يك مرتبه به كره زمين بيايد، در زمين زنداني ميشود و ديگر نميتواند برگردد. چون در هر آني از شبانهروز، يك نقطه از كره زمين، طلوع فجر است. الان اينجا و چند دقيقه ديگر در شهر ديگر و چند دقيقه ديگر هم در شهري ديگر و به همين شكل طلوع فجر ادامه دارد. يا خداوند بايد قبل از طلوع فجر بيايد و برود، يا اگر قبل از طلوع فجر آمد و بخواهد بعد از آن برود، ديگر نميتواند. و من فهميدم كه اين روايات، توسط يهوديها و مسيحيها ساخته شده است. همچنين اين روايت كه پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) ميفرمايد: خداوند را در آسمان در چهره جواني زيبا و موفرفري ديدم. اين تصويري كه از خداوند دارند، انسان حياء ميكند آن را بيان كند. همچنين روايتي را آوردهاند: در روز قيامت كه گنهكاران را به جهنم ميريزند، جهنم ميگويد: هل من مزيد؟ خدايا! اگر باز هم گنهكار داري، بيشتر بريز، من زياد جا دارم. خداوند هم كه ميبيند هر چه ميريزد، جهنم پر نميشود، يك پاي خود را داخل جهنم ميگذارد و جهنم ميگويد: قط قط ديگر بس است، ديگر بس است. صحيح البخاري، ج6، ص47 ـ صحيح مسلم، ج8، ص152 اما اينكه آيا خداوند ميسوزد يا نه؟ خداوند از جهنم خارج ميشود يا نه؟ نميدانيم. اينها حرفهاي مسخرهاي است كه توسط ابوهريرهها و كعب الأحبارها وارد شده و امروز، عقيده مسلّم اين افراد است. اگر ما همينها را به صورت سوال براي مردم مطرح كنيم، كافي است. همچنين در مورد نبوت، در صحيح بخاري از حذيفه آمده است: أتى النبي صلى الله عليه و سلم سباطة قوم فبال قائما. پيامبر صلى الله عليه و سلم در كنار ديوار، ايستاده بول ميكرد. صحيح البخاري، ج1، ص62 ـ صحيح مسلم، ج1، ص157 من به يكي از جواناني كه در كنار بيت الله الحرام بحث ميكرديم، گفتم: اگر كسي بگويد: من پدر شما را ديدم كه در فلان جا ايستاده بول ميكند، آيا خوشت ميآيد؟ گفت: نه. گفتم: چطور چيزي را كه حاضر نيستي به پدرت نسبت داده شود، به پيامبر (صلى الله عليه و سلم) نسبت ميدهي؟ كه قرآن در مورد او ميفرمايد: وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ سوره قلم/آيه4 آقاي نووي ـ از فقهاء بنام اهل سنت ـ در كتاب المجموع خود ميگويد: در شهر هرات، تعدادي از اهل سنت، سالانه يك بار ايستاده بول ميكنند، به خاطر اينكه به اين سنت پيامبر (صلى الله عليه و سلم) عمل كنند. زنده باد به اين سنت! ببينيد! در صحيحين آمده است: پيامبر (صلى الله عليه و سلم) به مسجد ميآيد و مشغول نماز خواندن ميشود و در وسط نماز، متوجه ميشود غسل جنابتش را فراموش كرده است و نماز را قطع ميكند و از مردم عذرخواهي ميكند و ميرود غسل ميكند و در حاليكه از سر و صورتش آب ميريخت، برميگردد و نماز را ادامه ميدهد. به يكي از مولويها گفتم: اگر همچنين اتفاقي براي شما بيفتد يا فقط بگويي يادم رفته وضو بگيرم، آيا اين مردم، ديگر پشت سر شما نماز ميخوانند؟ پس چطور اينها را به نبي مکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) نسبت ميدهيد؟ همچنين آمده است: پيامبر (صلى الله عليه و سلم) چندين مرتبه تصميم به خودكشي كردن ميگيرد و بالاي كوه ميرود تا خود را به پائين كوه پرت كند. جبرئيل ميآيد و ميگويد: اين كار را نكن، درست نيست. پيامبر (صلى الله عليه و سلم) هم قبول ميكند. تعابيري كه اينها نسبت به نبي مکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) آوردهاند، نشان ميدهد كه كسي را كه اينها ميگويند، پيامبر نبوده است، بلكه بازيگر تئاتر و سينما بوده است و هر روز، برنامهاي براي مردم اجراء ميكرد. از أنس بن مالك آوردهاند: پيامبر (صلى الله عليه و سلم) در يك شب، با 11 نفر از زنانش همبستر شده است. به يكي از اهل سنت گفتم: اگر خود پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) اين مطلب را بيان كرده است، نقص بر پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) است و اگر زنان پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) اين مطلب را نقل كردهاند، نقص بر أمهات المؤمنين است و اگر أنس بن مالك از لاي در نگاه ميكرد، نقص بر اوست. ما در سايتمان، در مورد اينها بحث كردهايم و مقالاتي را ارائه دادهايم: خدا در صحاح، پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) در صحاح و ... . لذا، ما دوست داريم عزيزاني كه وارد اين وادي ميشوند، حداقل بايد 200 سوال نقضي و تهاجمي در آستين داشته باشند و مانند حمد و سوره حفظ كنند تا در ذهن، ملكه شود. بايد امكانات اين را فراهم كرد و بعد وارد اين وادي شد. متأسفانه كساني هستند كه ديروز وارد حوزه شدهاند و سايت و تأليف و كتاب و مقاله مينويسند و اگر بعد از چند سال كه مقداري مسلط شدند، اگر بخواهند به همين نوشتهها نگاه كنند، خودشان به خودشان ميخندند. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ««« و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»» دكتر سيد محمد حسيني قزويني | ||
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: فائز -
تاريخ: 01 آذر 88 - 00:00:00
باسلام لطفا باتوجه به تهاجم همه جانبه وهابيت و... كتابخانه اي قوي درسايت ايجادنماييد وكتب ومقالات را درقالبهاي گوناگون قراردهيد همانطوركه وهابيت كتابخانه هاي مختلفي به زبانهاي گوناگون ازجمله فارسي ايجادنموده اند |
2 |
نام و نام خانوادگي: جليل حيدري -
تاريخ: 12 شهريور 90 - 14:05:04
دست شما درد نكند غافلان را از خواب گران بيدار كنيد وسايت شيعه را به تمام زبان هاي زنده دنيا زنده نگه داريد با تشكر مهندس جليل حيدري |