* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 03 آبان 1393 | تعداد بازديد: 5949 | |
عزاداري امام حسين (عليه السلام) 01 | ||
پخش صوت
دان لود | ||
بسم الله الرحمن الرحيم موضوع: عزاداري امام حسين (عليه السلام) 01 شبكه جهاني ولايت : 21 / 09 / 1389 * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * توجه: غالب آدرس منابع ذكر شده، از نرم افزار مكتبة أهل البيت (عليهم السلام) ميباشد. آقاي محسني وقتي تاريخ اسلام را نگاه ميكنيم، ميبينيم كه وقتي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) رحلت ميكند و از دنيا ميرود، چقدر زود جريان تغيير پيدا ميكند و چند سالي نميگذرد كه جگرگوشه رسول خدا (صلي الله عليه و آله) را تكهتكه ميكنند و سر ميبرند و آن مصيبتها را به وجود ميآورند. الآن موضعگيري وهابيت نسبت به عزاداري براي امام حسين (عليه السلام) چگونه است؟ استاد حسيني قزويني إن الحسين مصباح الهدي و سفينة النجاة. همانا حسين چراغ هدايت و كشتي نجات است. و قال الصادق (عليه السلام): كلنا سفن النجاة و سفينة الحسين أسرع. امام صادق (عليه السلام) فرمود: ما همه كشتي نجات هستيم، ولي كشتي حسين سريعتر است. توجه و توسل به امام حسين (عليه السلام)، بيش از هر چيزي نتيجهبخش است و يكي از عناياتي كه خداوند به امام حسين (عليه السلام) داده است در إزاء اين جانبازي و شهادتش، اجابت دعا به صورت قطعي، تحت قبه آن بزرگوار است. اما در رابطه با سؤال شما كه وهابيت چه نگاهي دارند به عزاداري براي امام حسين (عليه السلام)؟ بينندگان بارها اين موضوع را از ما در بعضي از ماهوارهها شنيدهاند، ولي براي اولين بار است كه از شبكه جهاني ولايت، نگاه وهابيت به عزاداري براي امام حسين (عليه السلام) را از بنده ميشوند. آقاي إبن تيميه حراني (متوفاي 728 هجري) بزرگ نظريهپرداز وهابيت در كتاب منهاج السنة، جلد 1، صفحه 52 وقتي به عزاداري براي امام حسين (عليه السلام) ميرسد، آن را ـ نستجير بالله ـ عملي احمقانه ميداند و ميگويد: و من حماقتهم إقامة المأتم و النياحة علي من قد قتل من سنين عديدة. از حماقتهاي شيعيان اين است كه هر سال ماتم ميگيرند و نوحهسرايي ميكنند براي كسي كه سالها قبل به شهادت رسيده است. همچنين در منهاج السنة، جلد 4، صفحه 334 ميگويد: و صار الشيطان بسبب قتل الحسين ـ رضي الله عنه ـ يحدث للناس بدعتين: بدعة الحزن و النوح يوم عاشوراء ... و كذلك بدعة السرور و الفرح. شيطان به سبب شهادت حسين (رضي الله عنه)، 2 بدعت در ميان مردم رواج داده است: بدعت محزون شدن و گريه كردن و نوحهسرايي براي حسين در روز عاشوراء و بدعت شادي و خوشحالي (كه أهل سنت در اين روز دارند). اين عبارتي است از بنيانگزار فكري و نظري وهابيت. آقاي محمد بن عبد الوهاب (متوفاي 1304 هجري) مؤسس تشكيلات وهابيت، در كتاب رسالة في الردّ علي الرافضة، جلد 1، صفحه 473 ميگويد: و من قبائح هؤلاء الرفضة أنهم يتخدون يوم موت الحسين مأتما ... . يكي از كارهاي قبيح و زشت شيعيان اين است كه روز شهادت حسين را روز ماتم قرار ميدهند و حزن خود را اظهار ميكنند و گريه و نوحهسرايي ميكنند و در كوچهها و خيابانها عزاداري و سينهزني ميكنند و تمام اينها بدعت و خلاف است. جالب اين است كه از علماء و وهابيهاي معاصر، جناب آقاي اسماعيل حقي بروسوي در كتاب روح البيان، جلد 4، صفحه 143، چاپ بيروت، نشر دار إحياء التراث العربي به أهل سنت توصيه ميكند و ميگويد: و من قرأ يوم عاشوراء و أوائل المحرم مقتل الحسين (رضي الله عنه)، فقد تشبه بالروافض. هر كسي كه در روز عاشوراء يا اوئل محرم مقتل حسين (رضي الله عنه) را بخواند، شبيه روافض و شيعيان شده است. چون آقايان ميگويند هرگونه تشبه به رافضه، بدعت است و حرام است. حتي اگر انگشتر به دست راست كردن را با اينكه سنت ميدانند، ولي چون شيعيان انگشتر را در دست راست مياندازند، أهل سنت بايد به دست چپ بياندازند. يا مثلاً شيعيان بر غير پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)، مانند ائمه (عليهم السلام) صلوات ميفرستند و در سنت هم همين است، ولي چون شيعيان بر ائمه (عليهم السلام) صلوات و سلام ميفرستند، أهل سنت نبايد تشبّه به شيعه داشته باشند. به قول يكي بزرگان: شيعيان نماز ميخوانند و روزه ميگيرند، أهل سنت هم براي عدم تشبّه به شيعيان، نماز و روزه را ترك كنند. گرچه اينها با دست روي دست گذاشتن در نماز و آمين گفتن و حذف حي علي خير العمل در اذان و اضافه كردن الصلاة خير من النوم به اذان و به جماعت خواندن نماز نافله ماه رمضان، اين تشبّه را برداشتهاند. در روزه هم قرآن ميفرمايد: ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَي اللَّيْلِ و روزه را تا شب به كمال برسانيد. سوره بقره/آيه187 يعني تا شب نشده است، حق افطار كردن نداريد. ولي آقايان أهل سنت به مجرد اين آفتاب غروب ميكند، افطار ميكنند براي اينكه تشبّه به شيعه نداشته باشند. جناب آقاي اسماعيل حقي بروسوي در ادامه ميگويد: و في كراهية القهستاني: لو أراد ذكر الحسين ينبغي أن يذكر أولا مقتل سائر الصحابة لئلا يشابه الروافض. در كتاب كراهية آقاي قهستاني آمده است: اگر ميخواهد مقتل حسين را ذكر كند، اول بايد مقتل بعضي از صحابه را ذكر كند تا شبيه روافض و شيعيان نشود. اين آقايان نام خود را عالم گذاشتهاند و با شريعت بازي ميكنند! اينها چه جوابي براي فرداي قيامت دارند. بعد ايشان نقل ميكند از غزالي و ميگويد: و قال حجة الاسلام الغزالي: يحرم علي الواعظ و غيره رواية مقتل الحسين و حكايته و ما جري بين الصحابة من التشاجر و التخاصم، فإنه يهيج بغض الصحابة و الطعن فيهم و هم أعلام الدين و ما وقع بينهم من المنازعات فيحمل علي محامل صحيحة و لعل ذلك لخطأ في الاجتهاد لا لطلب الرياسة و الدنيا كما لا يخفي. حجت الإسلام غزالي ميگويد: بر واعظ و ديگران حرام است كه در بالاي منبر، مقتل حسين و شهادت حسين را براي مردم بگويد. سيد الشهداء در كربلاء به بدترين وضع به شهادت رسيد و شايد در طول تاريخ، نمونه نداشته باشد. حتي آقاي ويل دورانت، مورخ بزرگ آمريكايي وقتي تاريخ اسلام را بررسي ميكند و قضيه شهادت امام حسين (عليه السلام) ميرسد، بي اختيار عنان قلم از دستش ميرود و آنچنان درباره جانبازي امام حسين (عليه السلام) قلمفرسايي ميكند كه انسان واقعاً نميتواند از جاري شدن اشكش خودداري كند. تا آنجا كه يادم هست، ايشان ميگويد: اگر چنانچه شهادت امام حسين (عليه السلام) و حضرت علي اكبر (عليه السلام) و أبو الفضل (عليه السلام) توجيه عقلي داشته باشد، ولي در رابطه با طفل 6 ماهه امام حسين (عليه السلام)، حضرت علي اصغر (عليه السلام) كه در آغوش پدر و جلوي چشم پدر شهيدش كردند، با هيچيك از مسائل عقلي و فطري قابل توجيه نيست. اين نهايت قساوت و رذالت و پستي دشمنان امام حسين (عليه السلام) را ميرساند. ببينيد! قضيه به جايي ميرسد كه يك مسيحي در اين زمينه اينگونه اظهار نظر ميكند. إن شاء ا... درباره نظر آقايان مسيحي بحث خواهيم كرد كه حتي آقاي آنتوان بارا ميگويد: اگر امام حسين (عليه السلام) براي ما مسيحيها بود، در هر روستايي و قريهاي، پرچمي به نام حسين ميزديم و مردم را به نام حسين به مسيحيت دعوت ميكرديم. إن شاء ا... اگر توفيق داشته باشم، بحث امام حسين (عليه السلام) را از ديدگاه مسيحيان و يهوديان مطرح خواهم كرد و نمونههاي زيادي از اينها يادداشت كردهام كه الحق، حق مطلب را نسبت به امام حسين (عليه السلام) أداء كردهاند. ولي از اين طرف ميبينيم كه إبن تيميه اينگونه ميگويد و غزالي اينگونه ميگويد و آقاي مولوي عبد الحميد هم ميگويد: اگر ما عزاداري براي امام حسين نميكنيم، چون معتقديم اين عزاداري بدعت است و 3 روز بيشتر نيست. ما حتي براي عثمان هم عزاداري نميكنيم. يعني يك توجيه نادرست و خلاف سنت و روش پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) و روش بزرگان ميكنند. اينها مشخص است كه چرا اينها وحشت دارند از اينكه مقتل امام حسين (عليه السلام) خوانده شود و وحشت دارند از اينكه قضاياي شهادت امام حسين (عليه السلام) براي مردم بازگو شود. چون ميدانند كه اين مسائل، مسائل سادهاي نيست و تمام بساط اينها بر هم ميزند. آقاي تفتازاني ميگويد: فمن علماء المذهب من لم يجوز اللعن علي يزيد مع علمهم بأنه يستحق ما يربو علي ذلك و يزيد. قلنا: تحاميا عن أن يرتقي إلي الأعلي فالأعلي . . و إلا فمن يخفي عليه الجواز و الاستحقاق. بعضي از علماء ما ميگويند يزيد را لعنت نكنيد. با اينكه ميدانند يزيد مستحق لعنت و بالاتر از لعنت هست. ما ميگوييم: ميترسند كه اگر يزيد را لعن كنند، اين لعن به بالاتر از يزيد و بالاتر از آن هم برسد. يعني اگر يزيد لعن شود، لعن بعدي به كسي ميرسد كه يزيد را بر سر كار آورد، يعني معاويه و لعن بعدي به كسي ميرسد كه معاويه را بر سر كار آورد، يعني عثمان و لعن بعدي به كسي ميرسد كه به معاويه قدرت دارد، يعني جناب خليفه دوم و ... . يعني اينها ميترسند كه اگر از يزيد بدگويي بكنند، اين بدگويي ريشه يابي شود كه ريشه عاشوراء در كجا بود و ريشه شهادت امام حسين (عليه السلام) در كجا بود تا برسد به اينكه تمام مباني فكري أهل سنت را زير سؤال ببرد. همانطور كه برادران عزيزمان حجت الإسلام و المسلمين يزداني و حجت الإسلام و المسلمين أبو القاسمي ريشههاي عاشوراء را مطرح كردند، تمام اين قضايا را مطرح كردند. ما نميخواهيم توهين كنيم، بلكه يك حقيقتي است كه ابراز ميكنيم و يك مسئله مسلّم و قطعي تاريخي است و صدها دليل و شاهد از تاريخ در كتب أهل سنت داريم كه نگاه به عاشوراء، بدون نگاه به سقيفه امكانپذير نيست؛ يعني تمام مسائل از آنجا شروع شد. أمير المؤمنين (عليه السلام) به عنوان خليفه منصوص و منصوب پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) كنار رفت و تمام آن زمينهسازيها فراهم شد و آن ظلمها و جناياتي كه از همان روز بر دختر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) وارد شد، زمينهساز شهادت امام حسين (عليه السلام) شد. يكي از شعراء ميگويد: تازيانه خصم اگر بر دخت پيغمبر نميزد كعب ني هرگز كسي بر زينب اطهر نميزد گر نميشد حق حيدر غصب، تا روز قيامت پشت پا كس بر حقوق آل پيغمبر نميزد دشمن بي رحم اگر بر بيت وحي آتش نميزد عصر عاشوراء كسي بر خيمهها آذر نميزد محسن شش ماهه گر مقتول پشت در نميشد حرمله تيري به حلقوم علي اصغر نميزد فاطمه گر گشته راه امام خود نميشد زينب غم ديده هم بر چوب محمل سر نميزد فرق مولا گر نميشد منشق از تيغ مخالف تيغ هرگز خصم بر فرق علي اكبر نميزد . . . خار اگر در ديده مولا علي از كين نميرفت تير كس بر ديده عباس نام آور نميزد دختر غم ديده ويران نشين سيلي نميخورد خصم اگر در كوچه سيلي بر رخ مادر نميزد اينها نشان ميدهد كه اين قضايا به هم پيوسته است و ما نميتوانيم قضيه عاشوراء را غير مرتبط بدانيم با همان روزهاي آغازين رحلت يا شهادت جانسوز رسول اكرم (صلي الله عليه و آله). لذا ميبينيم كه آقاي تفتازاني علناً ميگويد: بعضي از علماء ما ميگويند يزيد را لعنت نكنيد. با اينكه ميدانند يزيد مستحق لعنت و بالاتر از لعنت هست. ما ميگوييم: ميترسند كه اگر يزيد را لعن كنند، اين لعن به بالاتر از يزيد و بالاتر از آن هم برسد. با توجه به سؤالي كه شما داشتيد، اين قضيه كاملاً روشن و واضح است كه ديدگاه آقايان وهابيت در مورد عزاداري براي امام حسين (عليه السلام) چيست. * * * * * * * آقاي محسني امشب يك كليپي پخش ميكنيم تا هم بينندگان عزيز ببينند و هم در رابطه با بحث امشبمان هست. پخش كليپ مجري: سؤال ديگر ايشان اين بود كه در تهران زندگي ميكنند و مراسم روضه خواني در همسايگي ايشان انجام ميشود. خانمشان هم گاه گاه شركت ميكند. اين شركت ... كارشناس: نزد أهل سنت، ما چيزي به عنوان اينكه اعتراض بر قضا و قدر خدا باشد، نداريم. يعني فرزندي از دست داديد، بعد لباس يا گريبان بدريد يا بر سر و صورت خود بزنيد. شرعاً حرام است. رسول الله ميفرمايد: ليس منا من ضرب الخدود و شق الجيوب و دعا بدعوي الجاهلية. از ما نيست كسي كه اين كار را انجام بدهد. صحيح البخاري، ج2، ص83 ـ صحيح مسلم، ج1، ص70 حالا ممكن است اين را، در نزد برادران هم اينچنين است، به خاطر محبت و آن ارادهاي كه نسبت به حضرت سيدنا حسين دارند، اين كار را انجام ميدهند، بنده عرض ميكنم كه اين ابراز ارادت نيست و محبت نيست. محبت در تبعيت است. امام حسينوار زندگي كن، نه اينكه سالي يكبار بيايي خود را در ظاهر شكل اينطور گريه كني. مجري: شكلي كه اين حضرت شهيد شدند، فكر نميكنيد جايي براي گريه كردن داشته باشد؟ چون شرايط خيلي بغرنج و سختي بود. كارشناس: كسي كه تاريخ اين بزرگوار را بخواند، گريه نكند، بديهي است كه گريه ميكند، 100٪. براي اينكه آن ظلمي كه به اين حضرت شد و به اين شكل فجيع و نامردانه و ظالمانهاي اين بزرگوار را به شهادت رساندند، بديهي است. ولي راه تبعيت و ابراز محبت در اين نيست كه ما سالانه بر سر و صورت خود بزنيم يا سالانه در جايي جمع بشويم و اين عمل را انجام بدهيم كه ما مخلص اين بزرگوار هستيم. بنده عرض ميكنم كسي مخلص اين بزرگوار است كه راه حسين را ادامه بدهد. اين ابراز محبت است. مجري: بايد ببيند امام حسين چه كار كرده، تبعيت كند از او. كارشناس: كما اينكه نزديك به يك ميليارد و نيم سني در دنيا كه هر سال اين كار را نميكنند، معنايش اين نيست كه بغض امام حسين العياذ بالله در دلشان هست يا امام حسين را دوست ندارند. همه مخلص امام حسين هستند و راه و روش امام حسين را ميپيمايند و امام حسين را روي سر خودشان جا ميدهند. پس بنابراين براي ايشان نه سينه ميزنند و نه هم روضه ميخوانند. مجري: پس شما پيشنهاد ميدهيد كه شركت نكنند. كارشناس: نخير. [پايان كليپ] آقاي محسني اين كليپ از شبكه نور يا ظلمت بود و پخش شد درباره عزاداري براي امام حسين (عليه السلام). اين كليپ چند فراز دارد كه يكي يكي از خدمت شما سؤال ميكنم. آيا خود حضرت رسول (صلي الله عليه و آله) در مصائبي كه براي خودشان پيش ميآمد، گريه ميكردند و نوحهسرايي ميكردند يا مطلبي را ميگفتند يا خير؟ استاد حسيني قزويني قبل از پاسخ دادن به سؤال شما، بايد مطالبي را بگويم: ايشان در اين كليپ ميگويد: نزد أهل سنت، ما چيزي به عنوان اينكه اعتراض بر قضا و قدر خدا باشد، نداريم. يعني فرزندي از دست داديد، بعد لباس يا گريبان بدريد يا بر سر و صورت خود بزنيد. شرعاً حرام است. من نميدانم اين آقايان چه كار دارند ميكنند؟ همان تعبير علامه علامه حلي (ره) كه ميفرمايد: بعضي واقعاً لباس روحاني پوشيدهاند، ولي از روحانيت فقط لباس را دارند. و از علم و تفقه و مطالعه، خبري نيست. در آيه 84 سوره يوسف، خداوند درباره حضرت يعقوب (عليه السلام) كه در غم حضرت يوسف (عليه السلام) بود، ميفرمايد: يا أَسَفي عَلي يُوسُفَ وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظيمٌ اي دريغ از يوسف! و ديدگانش از غم سفيد شد، اما او خشم خود را فرو ميبرد. آيا حضرت يعقوب (عليه السلام) به قضا و قدر إلهي اعتراض داشتند؟! آقاي زمخشري كه از استوانههاي علمي أهل سنت است، وقتي به اين آيه شريفه ميرسد، نقل ميكند: أنه ما جفت عيناه من وقت فراق يوسف إلي لقائه ثمانين عاما و ما علي وجه الأرض أكرم علي الله عز وجل من يعقوب عليه السلام. حضرت يعقوب از زمان فراق حضرت يوسف زمان ديدارش، هشتاد سال اشك ريخت و چشمانش از گريه خشك نشد و در روي زمين، هيچ بندهاي گراميتر از حضرت يعقوب (عليه السلام) نزد خداوند نبود. الكشاف عن حقائق التنزيل و عيون الأقاويل للزمخشري، ج2، ص339 ـ تفسير النسفي، ج2، ص201 ـ تفسير البحر المحيط لأبي حيان الأندلسي، ج5، ص334 ـ تفسير أبي السعود، ج4، ص301 آيا حضرت يعقوب (عليه السلام) ـ نستجير بالله ـ اعتراض به خدا دارد؟! همچنين آقاي سيوطي در الدر المنثور، جلد 4، صفحه 31 همين تعبير را دارد و ميگويد: و مكث في ذلك الحزن ثمانين عاما. حضرت يعقوب هشتاد سال در حزن حضرت يوسف بود. در كتاب تاريخ طبري، جلد 1، صفحه 251 آمده است: كان منذ خرج يوسف من عند يعقوب إلي أن رجع ثمانون سنة لم يفارق الحزن قلبه و لم يزل يبكي حتي ذهب بصره. در مورد خود حضرت يوسف (عليه السلام) هم آمده است: عند ما دخل السجن ... يبكي حتي تبكي معه جدر البيوت و سقفها و الأبواب و طهر به السجن و استأنس به أهل السجن. وقتي حضرت يوسف (عليه السلام) وارد زندان شد، از فراق پدرش گريه ميكرد به طوريكه ديوار و سقف و دربهاي زندان هم با او گريه ميكردند. تفسير القرطبي، ج9، ص188 اينها مشخص است بر اينكه اين آقايي كه ميگويد: نزد أهل سنت، ما چيزي به عنوان اينكه اعتراض بر قضا و قدر خدا باشد، نداريم. يعني فرزندي از دست داديد، بعد لباس يا گريبان بدريد يا بر سر و صورت خود بزنيد. شرعاً حرام است. معلوم نيست اين مطلب را از كجا درآوردهاند؟ اگر اين آقايان بچهشان را از دست بدهند يا عزيزشان را از دست بدهند، گريه نميكنند؟ آيا با گريه كردن، اعتراض به قضا و قدر إلهي ميكنند؟ اينها ميگويند ما أهل سنت هستيم. خود آقايان أهل سنت نقل كردهاند: لما رأي النبي (صلي الله عليه و سلم) حمزه قتيلا، بكي، فلما رأي ما مثل به شهق. وقتي پيامبر (صلي الله عليه و سلم) ديد كه حمزه را شهيد كردند، گريه كرد و وقتي ديد او را قطعه قطعه كردهاند، ناله و فرياد زد. سير أعلام النبلاء للذهبي، ج1، ص184 ـ أسد الغابة في معرفة الصحابة لإبن الأثير الجزري، ج2، ص48 ـ الإستيعاب لإبن عبد البر، ج1، ص374 ـ لسان الميزان لإبن حجر العسقلاني، ج6، ص81 ـ ميزان الإعتدال للذهبي، ج4، ص168 ـ الكامل لعبد الله بن عدي، ج6، ص410 ـ الدر المنثور للسيوطي، ج2، ص97 ـ كنز العمال للمتقي الهندي، ج13، ص333 ـ المستدرك علي الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج3، ص199 ـ تحفة الأحوذي للمباركفوري، ج4، ص110 حتي نقل كردهاند كه وقتي جنازه حمزه (عليه السلام) را آوردند و در برابر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) قرار دادند: و انتحب ... حتي بلغ به الغشي. به قدري گريه و ناله كرد كه افتاد و غش كرد. السيرة الحلبية للحلبي، ج2، ص534 اينها كه به نوحهسرايي پيامبر (صلي الله عليه و سلم) شيعيان اعتراض ميكنند، ببينند كه اين عبارات را شيعيان نقل نكردهاند، بلكه آقايان أهل سنت نقل كردهاند. پس حرف اين آقا، هم خلاف قرآن است و هم خلاف سنت است. در روايات متعددي آمده است كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) در شهادت حمزه سيد الشهداء (عليه السلام) گريه كردند و حتي افتادند و غش كردند. همچنين در ذخائر العقبي آقاي طبري أهل سنت آمده است كه وقتي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) جنازه حضرت حمزه (عليه السلام) را ديدند، گريه كردند و غش كردند و نوحهسرايي كردند. رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: يا عم رسول الله! و اسد الله و اسد رسول الله! يا فاعل الخيرات! يا حمزه يا كاشف الكربات! يا حمزه يا ذاب عن وجه رسول الله ... ذخائر العقبي لأحمد بن عبد الله الطبري، ص181 ـ ينابيع المودة لذوي القربي للقندوزي، ج2، ص215 ـ السيرة الحلبية للحلبي، ج2، ص534 ـ شرح مسند أبو حنيفه ملا علي غاري، ص526 اين همان نوحهسرايي است كه ما براي امام حسين (عليه السلام) و حضرت قمر بني هاشم (عليه السلام) انجام ميدهيم. ولي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) به عبارتي ديگري، همان نوحهسرايي را در كنار جنازه حمزه سيد الشهداء (عليه السلام) انجام داده است. وقتي رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) ديد براي شهداء أحد گريه ميكنند و كسي نيست براي حمزه (عليه السلام) گريه كند، فرمود: و لكن حمزة لا بواكي له. حمزه گريه كن ندارد. وقتي اين جمله را مردم شنيدند: فلم تبك امرأة من الأنصار بعد ذلك إلي اليوم علي ميت إلا بدأت بالبكاء علي حمزة ثم بكت علي ميتها. تمام زنان انصار بعد از آن روز تا به امروز، براي هيچ مردهاي گريه نميكردند، مگر اين كه اول براي حمزه گريه ميكردند و سپس براي مرده خودشان گريه ميكردند. مجمع الزوائد و منبع الفوائد للهيثمي، ج6، ص120 ـ الطبقات الكبري لمحمد بن سعد، ج3، ص11 ـ الإستيعاب لإبن عبد البر، ج1، ص374 ـ ذخائر العقبي لأحمد بن عبد الله الطبري، ص183 ـ تاريخ الإسلام للذهبي، ج2، ص188 ـ أسد الغابة في معرفة الصحابة لإبن الأثير الجزري، ج2، ص48 ـ المعجم الكبير للطبراني، ج11، ص310 ـ مسند احمد للإمام احمد بن حنبل، ج2، ص40 ـ البداية و النهاية لإبن كثير، ج4، ص55 همه اينها نقل كردهاند كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) در عزاي حمزه سيد الشهداء (عليه السلام) گريه و نوحهسرايي ميكرد و اينگونه ديگران را تحريك به عزاداري ميكرد. در رابطه با حضرت جعفر طيار (ره) هم وقتي خبر شهادتش در جنگ موته رسيد، فرمود: علي مثل جعفر فلتبكي البواكي. گريه كنندگان بايد بر مانند جعفر گريه كنند. الإستيعاب في معرفة الأصحاب لإبن عبد البر، ج1، ص243 ـ المصنف لعبد الرزاق الصنعاني، ج3، ص550 ـ كنز العمال للمتقي الهندي، ج11، ص660 ـ فيض القدير شرح الجامع الصغير للمناوي، ج4، ص427 ـ الطبقات الكبري لمحمد بن سعد، ج8، ص282 ـ أسد الغابة في معرفة الصحابة لإبن الأثير الجزري، ج1، ص289 ـ تهذيب الكمال في أسماء الرجال للمزي، ج5، ص61 ـ انساب الأشراف للبلاذري، ص43 ـ السيرة الحلبية للحلبي، ج2، ص790 جالبتر از همه اينها، وقتي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرزندش ابراهيم از ماريه به دنيا آمد، در 18 ماهگي از دنيا رفت و قطرات اشك پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) جاري شد. عبد الرحمن بن عوف تعجب ميكند و ميگويد: و أنت يا رسول الله؟! فقال: يا إبن عوف! إنها رحمة... إن العين تدمع و القلب يحزن و لا نقول إلا ما يرضي ربنا و إنا بفراقك يا إبراهيم لمحزونون. يا رسول الله! آيا تو هم گريه ميكني؟! حضرت فرمود: اي پسر عوف! فرزند من، رحمت خدا بود، ... ، چشم گريه ميكند و قلب محزون ميشود، ولي چيزي بر خلاف رضاي خدا گفته نميشود. اي ابراهيم! ما در فراق تو محزون هستيم. صحيح البخاري، ج2، ص85، باب في الجنائز، باب قول النبي صلي الله عليه و سلم إنا بك لمحزونون ببينيد چقدر تعبير زيبايي است! نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) نسبت به درگذشت فرزند خودش گريه ميكند و ميگويد ما گريه ميكنيم و اين گريه، اعتراض به قضا و قدر إلهي نيست. آقايان شيعيان هم كه گريه ميكنند براي امام حسين (عليه السلام)، آيا ـ نستجير بالله ـ اعتراض به قضا و قدر إلهي دارند كه چرا اينگونه شده است؟ يا نه، به عنوان اينكه رهبرشان، امامشان، فرزند پيامبرشان و يارانش مظلومانه كشته شدهاند، گريه ميكنند؟ مضافاً كه كشته شدن امام حسين (عليه السلام) با آن وضع فجيع، قلب هر انساني را به درد ميآورد. نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) كه بعد از سالها، بر سر قبر مادرش آمنه (سلام الله عليها) رفت، به قدري گريه كرد و گريهاش جانسوز بود كه تمام صحابهاي كه همراه آن حضرت بودند گريه كردند. المستدرك علي الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج1، ص375 ـ تاريخ المدينة لإبن شبة النميري، ج1، ص118 اينها همه نشان ميدهد كه نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) در عزاي حمزه سيد الشهداء (عليه السلام) و جعفر طيار (عليه السلام) و فرزندش ابراهيم و مادرش آمنه (سلام الله عليها) گريه و عزاداري و نوحهسرايي ميكردند. * * * * * * * آقاي محسني در اين كليپ، ايشان گفتند كه هرگونه بر سر و صورت زدن بدعت است. در اين مورد هم توضيح بفرماييد. استاد حسيني قزويني اگر واقعاً اينگونه است، اولين بدعتگزار، أم المؤمنين عايشه است. آيا حاضريد اين را بپذيريد؟ آقاي احمد بن حنبل با سند صحيح نقل ميكند از أبو اسحاق از يحيي بن عباد بن عبد الله بن الزبير از پدرش عباد: سمعت عائشة تقول: ... إن رسول الله صلي الله عليه و سلم قبض و هو في حجري، ثم وضعت رأسه علي وسادة و قمت التدم مع النساء و اضرب وجهي. شنيدم كه عايشه ميگفت: ... وقتي پيامبر (صلي الله عليه و سلم) از دنيا رفت در حاليكه در حجره من بود، ... ايستادم و به همراه زنان مدينه، سينهزني ميكردم و بر صورتم ميزدم. مسند احمد للإمام احمد بن حنبل، ج6، ص274 ـ مسند أبو يعلي، ج8، ص63 ـ تاريخ الطبري، ج2، ص441 ـ الكامل في التاريخ لإبن الأثير، ج2، ص323 ـ السيرة النبوية لإبن هشام الحميري، ج4، ص1069 ـ البداية و النهاية لإبن كثير، ج5، ص261 ـ السيرة النبوية لإبن كثير، ج4، ص477 ـ إرواء الغليل لمحمد ناصر الألباني، ج7، ص86 ـ النهاية في غريب الحديث لإبن الأثير، ج4، ص245 ـ لسان العرب لإبن منظور، ج12، ص540 در رابطه با معناي إلتدم، آقاي إبن منظور (متوفاي 711 هجري) در كتاب لسان العرب، جلد ، صفحه ميگويد: لدم: اللدم: ضرب المرأة صدرها. و إلتدام النساء: ضربهن صدورهن و وجوههن في النياحة. يعني زنان در نوحهسرايي، بر سينه و صورت خود ميزنند. لسان العرب لإبن منظور، ج12، ص539 پس بنيانگزار سينهزني خود عايشه است، آن هم به همراه زنان صحابه. شما در اين مورد به ما جواب بدهيد. شما مگر نميگوييد: أصحابي كالنجوم، بأيهم إقتديتم، إهتديهم. صحابه من مانند ستارگان هستند، به هر كدامشان إقتداء كنيد، هدايت ميشويد. مگر شما نميگوييد كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرموده است: خذوا نصف دينكم من الحميراء. نصف دينتان را از عايشه بگيريد. خب، اگر يك شيعه بگويد كه ما سينهزني را از عايشه ياد گرفتهايم، چه جوابي داريد بدهيد؟ چرا اينطور حرفهاي لاطائلات ميزنيد؟! چرا اينچنين ناجوانمردانه به ساحت مقدس امام حسين (عليه السلام) و به اين ابراز عشق و علاقهاي كه به امام حسين (عليه السلام) نشان ميدهند، حمله ميكنيد و مورد هجمه قرار ميدهيد؟! بدانيد كه قيامتي هم هست و حساب و كتابي هم هست و در آنجا بايد شما جواب بدهيد. يك شعر آذري هست كه من در سال گذشته براي طلبههاي غير ايراني در همايش غدير مشهد هم خواندم كه حضرت زينب كبري (سلام الله عليها) به يزيد ميفرمايد: قورخ اوگونن بيزه جبريل امين ياور اولا گورولا محكمه، الله آرادا داور اولا بترس از روزي كه جبرئيل امين ياور ما باشد و محكمه عدل إلهي تشكيل شود و قاضي خدا باشد. سَنينَن حرمله من ننده علي اصغر اولا يِرين اوستن، گوئين آلتدان، قاچاجاخسان هايانا حرمله با تو باشد و علي اصغر با ما باشد و از روي زمين و زير آسمان كجا فرار خواهي كرد. آقايان عزيز! شما اينطور ناجوانمردانه به ساحت مقدس امام حسين (عليه السلام) و به ابراز محبت شيعيان حمله ميكنيد، در فرداي قيامت، شبكه نور و عربستان سعودي وجود نخواهد داشت كه از شما حمايت كند، در آنجا وهابيها و طالبان و أمثال آنها نيستند كه از شما حمايت كنند. در آنجا، شاكي شما آقا امام حسين (عليه السلام)، حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها)، آقا رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) است و داوري بر عهده خداوند است. در آنجا به كجا ميخواهيد فرار كنيد كه اينطور جسورانه حرف ميزنيد؟ خود عايشه ميگويد: و قمت التدم مع النساء و اضرب وجهي. و به همراه زنان مدينه، سينهزني ميكردم و بر صورتم ميزدم. ولي اين آقا ميگويد كه بر سر و صورت زدن بدعت است. آقاي صالحي شامي كه از استوانههاي علمي أهل سنت است، در كتاب سبل الهدي و الرشاد، جلد 12، صفحه 267 ميگويد اين روايت حسن است. آقاي إبن تيميه در مورد روايتي كه آقاي إبن اسحاق در مسند احمد نقل ميكند، ميگويد: فحديثه صحيح عند أهل الحديث. كتب و رسائل إبن تيميه، ج33، ص86، با تحقيق عبد الرحمن محمد قاسم، چاپ مكتبة إبن تيميه مكه مكرمه اينها كاملاً مشخص است بر اينكه بر سر و صورت زدن در كتابهاي خودشان با سندهاي صحيح نقل شده است. * * * * * * * آقاي محسني بخش ديگري از صحبتهاي اين كارشناس اين بود كه گفت: ولي راه تبعيت و ابراز محبت در اين نيست كه ما سالانه بر سر و صورت خود بزنيم ... بنده عرض ميكنم كسي مخلص اين بزرگوار است كه راه حسين را ادامه بدهد. اين ابراز محبت است. كما اينكه نزديك به يك ميليارد و نيم سني در دنيا كه هر سال اين كار را نميكنند، معنايش اين نيست كه بغض امام حسين العياذ بالله در دلشان هست يا امام حسين را دوست ندارند. همه مخلص امام حسين هستند و راه و روش امام حسين را ميپيمايند و امام حسين را روي سر خودشان جا ميدهند. پس بنابراين براي ايشان نه سينه ميزنند و نه هم روضه ميخوانند. در قضيه غدير، كلمه مولا را به معناي محبت معنا ميكنند و نميگويند به معناي تبعيت است. ولي در اينجا ميگويند معناي محبت همان تبعيت است و بايد از امام حسين (عليه السلام) تبعيت كرد. امام حسين (عليه السلام) از ظلم و ظالم و أمثال يزيد دوري جست، پس شما هم بايد تبعيت كنيد. نظر شما در اين مورد چيست؟ استاد حسيني قزويني أولاً: اينها دروغ ميگويند، اينگونه نيست. بنده خودم در كردستان بودهام و سالها در آنجا بودهام و عزيزان أهل سنت در عزاداري امام حسين (عليه السلام) رسماً شركت ميكنند. حتي در منطقه خلخال، روستاهايي كه شيعهنشين و سنينشين است، هر سال در عزاداريها شركت ميكنند. ما چند ماه قبل در استان گلستان بوديم و در آنجا هم ميگفتند أهل سنت در عزاداريهاي ما شركت ميكنند. اما بله، وهابيها در عزاداري شركت نميكنند، آن هم به تبع از امامشان إبن تيميه حرّاني. ثانياً: اينها ميگويند ما أهل سنت هستيم. خود نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) بنيانگزار عزاداري براي امام حسين (عليه السلام) بود. إن شاء ا... اين را مفصل عرض خواهيم كرد كه شايد بيش از 50 روايت با سندهاي صحيح در منابع أهل سنت وجود دارد كه نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) بر آقا امام حسين (عليه السلام) گريه كرده است. آقاي حاكم نيشابوري در المستدرك علي الصحيحين، جلد 3، صفحه 176 ميگويد اين روايت صحيح است بنابر شرط صحيح بخاري و صحيح مسلم و در آنجا از ام الفضل بنت حارث نقل ميكند و ميگويد: ديدم پيامبر (صلي الله عليه و سلم) به حسين نگاه ميكند و قطرات اشكش جاري است. وقتي علت را پرسيدم، فرمود: قال أتاني جبريل عليه الصلاة و السلام فأخبرني: أن أمتي ستقتل إبني هذا، فقلت: هذا؟ فقال: نعم و أتاني بتربة من تربته حمراء. جبرئيل آمد نازل شد و به من فرمود: أمت من، اين فرزندم حسين را به شهادت خواهند رساند. گفتم: اين حسين را؟ فرمود: بله. سپس تربتي از تربت سرخ حسين براي من آورد. تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج14، ص197 ـ البداية و النهاية لإبن كثير، ج6، ص258 ببينيد! خود نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) اولين كسي است كه بنيانگزار گريه و عزاداري براي امام حسين (عليه السلام) است! حتي گريه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) در يك سالگي امام حسين (عليه السلام) و وقتي كه بزرگتر شده است را نقل كردهاند. از أم سلمه و حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) و عايشه روايات متعددي نقل شده است كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) در مصائب متعددي بر امام حسين (عليه السلام) گريه كرده است. حتي نقل ميكنند كه پيامبر (صلي الله عليه و سلم) در مسافرت بودند كه جبرئيل وحي آورد و دوباره اسمي از شهادت امام حسين (عليه السلام) به ميان آمد. عباس، عموي پيامبر (صلي الله عليه و سلم) ميگويد كه پيامبر (صلي الله عليه و سلم) چقدر در مسافرت گريه كرد و بعد از برگشتن به مدينه، آن حضرت بر بالاي منبر رفت و مصيبت امام حسين (عليه السلام) را براي مردم خواند. و ضج الناس في المسجد بالبكاء. صداي گريه مردم در مسجد بلند شد. كتاب الفتوح لأحمد بن أعثم الكوفي، ج4، ص325 شما كه ميگوييد أهل سنت هستيد، گرچه وهابي هستيد، بدانيد كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) بر بالاي منبر روضه خواني ميكند براي امام حسين (عليه السلام): و قد أخبرني جبريل بأن ولدي هذا مقتول مخذول. مانند همان روضهاي است كه ما در منابر ميخوانيم. جالب اين است كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) در همانجا ميفرمايد: أتبكون و لا تنصرونه؟! الآن گريه ميكنيد، ولي در آن روز او را ياري نخواهيد كرد؟! * * * * * * * آقاي محسني امروزه مسئله قمهزني موجب وهن اسلام و شيعه شده است و خيلي از جاها ميبينيم كه به همين دليل، حملههاي سنگيني عليه شيعه ميكنند. درباره اين مطلب، نظر موافقين و مخالفين از مراجع عظام تقليد را براي بينندگان عزيز بيان بفرماييد. استاد حسيني قزويني در رابطه با قمهزني، در جلسات قبل هم گفتم و در شبكههايي كه قبلاً برنامه داشتم، صراحتاً گفتم كه من كاري به نظر آقايان مراجع عظام تقليد ندارم؛ چه آن آقاياني كه موافق قمهزني هستند و چه آن آقاياني كه مخالف قمهزني هستند. نظرات آنها را محترم ميشمارم و اين نظرات براي خود اين بزرگواران و همچنين براي مقلدينشان كاملاً محترم هست. ولي بنده به عنوان كسي كه 30 سال است در اين عرصه هستم و در داخل و خارج و سايتهاي مختلف و در ماهوارهها فعاليت داشتهام، بارها گفتهام كه اگر تمام مراجع عظام تقليد هم فتوا به جواز قمهزني بدهند و استحباب يا وجوب آن را حكم كنند، بنده با توجه به برداشتي كه دارم و نظرم براي خودم محترم هست، من قمهزني را امروز در اين جامعه، كاملاً وهن شيعه ميدانم و براي عزاداري هم نوعي وهن است و به نظر من به هيچوجه صلاح نيست. الآن هم دشمن از اين كار سوء استفاده ميكند و ما نبايد اين مباحث را در ميان مردم منتشر كنيم و به صلاح ما هم نيست كه اينها را منتشر كنيم. بعضي از شبكهها هم به اين مسئله دامن ميزنند و شايد نظر خاصي دارند و نظرشان بر اين است كه اين كار درست است. [نمايش عكسهايي از قمهزني در سايتهاي وهابيت] اين نمونههايي از سايتهاي وهابي است كه امروز از قمهزني، عليه شيعه سوء استفاده ميكنند. الآن اين وضعي است كه آقايان وهابيها در سايتهاي مختلف، تصاويري از اين قمهزنيها گذاشتهاند و زير آنها هم نوشتهاند: أيها الشيعي! أين عقلك؟! اين شيعه! عقلت كجاست؟ شما اگر وارد اين سايتها شويد، شايد بيش از 2 هزار سايت وهابي، اين تصاوير را در سايتشان گذاشتهاند و از اين قضيه سوء استفاده ميكنند. حتي خود شبكه BBC اين مراسم قمهزني شيعيان را روي سايتها گذاشته است. حتي بعضي از كشورهاي منطقه و اسرائيل هم از قمهزني سوء استفاده كردهاند. اينها نمونههايي عملكرد وهابيت است كه امروز مانند اسرائيل و شبكه BBC از قمهزنيهاي ما سوء استفاده وهابيهاست. در قرآن هم صراحت دارد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَ قُولُوا انْظُرْنَا اي كساني كه ايمان آورديد (هر گاه خواستيد از پيامبر خواهش كنيد، شمردهتر سخن گوئيد تا بهتر حفظ كنيد) راعنا تعبير نكنيد (چون اين تعبير در اصطلاح يهوديان نوعي ناسزا است و آنان با گفتن آن پيامبر را مسخره ميكنند) بلكه بگوئيد انظرنا ... سوره بقره/آيه104 إن شاء ا... اين را توضيح خواهم داد كه كلمه رَاعِنَا كه در قرآن آمده است و مسلمانان به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) ميگفتند كه «اي پيامبر ! حال ما را رعايت كن و حال ما را درياب و تكاليف سختي بر ما قرار مده»، يهوديهاي آن زمان از اين كلمه سوء استفاده ميكردند كه منظورشان اين بود كه «اي پيامبر! ما را احمق كن و ما را بچران». مسلمانان از كلمه رَاعِنَا قصد مقدسي داشتند، ولي خداوند ميفرمايد: لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَ قُولُوا انْظُرْنَا بعد از اين ديگر نگوييد حال ما را رعايت كن، بلكه بگوييد كمي ما را مهلت بده. چون با اينكه نيت مقدسي داريد، يهوديان از اين كلمه سوء استفاده ميكنند. مشابه اين مورد در قرآن زياد آمده است. مانند قضيه تغيير قبله كه از بيت المقدس به مكه تغيير ميكند. در قرآن و سنت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) و روش ائمه (عليهم السلام)، وقتي ميبينند دشمن سوء استفاده ميكند از يك واژه و مفهوم مقدس، بلا فاصله قرآن و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) و ائمه (عليهم السلام) تغيير موضع ميدهند. بعضيها ميگويند كه وهابيت يا شبكه BBC سوء استفاده ميكنند يا مثلاً يكي از كارشناسان بعضي از ماهوارهها، از اينكه ما در كنار بيت الله الحرام طواف انجام ميدهيم يا به جمرات سنگ ميزنيم، ما را مسخره ميكنند. بله، اگر ما در مسئلهاي دليل شرعي داريم از كتاب و سنت و تمام دنيا هم ما را مسخره كنند، ما به وظيفه خودمان عمل ميكنيم و با آنها كاري نداريم. در جايي كه خود امام (عليه السلام) در آن زمينه نظر بدهند يا ولي فقيه و فقيه جامع الشرايط نظر بدهند، مورد بحث ما نيست و نظر آنها تكليف ماست. ما در رابطه با سنگ جمرات، دليل داريم از كتاب و سنت و اين همه روايات. ولي بحث قمهزني، چيزي است كه خود مراجع عظام تقليد هم ميفرمايند كه ما هيچ دليلي از كتاب و سنت نداريم، مگر اينكه بگوييم إستحسان دارد. ولي وقتي همان إستحسان اين همه مباحث را به دنبال داشته باشد و چهره شيعه را در سطح بين المللي مخدوش كند، بايد آن را كنار بگذاريم. من گمان ميكنم اگر براي اين مراجع بزرگوار، حقايق اين أمر بيان شود و اين مسائل در داخل و خارج بازگو شود، نظر من بر اين است كه اين آقايان قطعاً از نظرشان برميگردند. از بعضي از شبكههاي ماهوارهاي هم گلايه دارم كه از اول ماه محرم، مرتباً فتاواي بعضي از مراجع عظام تقليد را به صورت گزينشي پخش ميكردند. اگر شما واقعاً راست ميگوييد و مريض نيستيد، بياييد نظر موافقين و مخالفين قمهزني را پخش كنيد و بعد هم بگوييد كه ما مقلد فلان مرجع تقليد هستيم و بگوييد كساني كه مقلد فلان مرجع تقليد هستند، قمهزني را انجام بدهند و كساني كه مقدل فلان مرجع تقليد هستند، قمهزني را انجام ندهند. مضافاً كه فتواي مرحوم آقاي نائيني (ره) مربوط به 80 ، 90 سال قبل است و جامعه در آن زمان غير از جامعه كنوني بود و در آن زمان، اين مسائل نبوده است. وقتي من داشتم فتواي مرحوم نائيني (ره) را از اين شبكه گوش ميكردم، ديدم كه باز هم در همانجا تحريف كردهاند و تمام فتواي مرحوم نائيني (ره) را نياوردهاند. گمان نميكنم اين روش درستي باشد و فرداي قيامت، خود مرحوم نائيني (ره) از شما شكايت ميكند. تعبير مرحوم نائيني (ره) اين است: بيرون آمدن خون از پيشاني، در أثر شمشير و قمهزنيزدن در صورتي كه از ضرر آن محفوظ باشد، جائز است ... . لكن أحوط و سزاوار است كساني كه عارف به زدن شمشير و قمه نيستند، خودداري كنند. خصوصاً جوانهايي كه دلهايشان پر از عشق و محبت امام حسين (عليه السلام) است و از محبت آن حضرت بياختيار ميگردند در موقع قمه و شمشير زدن توجه ندارند كه ممكن است پس از آن زيان ببينند. اينها را بيايند نقل كنند. چرا ميآيند تكههايي از فرمايش مرحوم نائيني (ره) را ميآورند و بعد فتاواي مراجع عظام تقليد را پس از آن ميآورند؟! اگر اين آقايان آمدند فتاواي مثل حضرت آيت ا... العظمي خويي (ره)، حضرت آيت ا... العظمي شيرازي (ره)، حضرت آيت ا... العظمي ميرزا جواد تبريزي (ره)، حضرت آيت ا... العظمي مرعشي (ره)، حضرت آيت ا... العظمي اراكي (ره)، حضرت آيت ا... العظمي حائري (ره)، حضرت آيت ا... العظمي آملي (ره) و حضرت آيت ا... العظمي صدر (ره) و از مراجع عظام تقليد معاصر هم حضرت آيت ا... العظمي وحيد خراساني، حضرت آيت ا... العظمي شاهرودي، حضرت آيت ا... العظمي روحاني و حضرت آيت ا... العظمي شيرازي را نقل كردهاند، بدانند كه با اين قيدها تائيد كردهاند. مضافاً كه تعدادي از اين آقايان كه نظر مرحوم نائيني (ره) را تائيد كردهاند، از نظرشان برگشتهاند و فتاوايشان در سايتهاي مختلف آمده است؛ مانند حضرت آيت ا... العظمي اراكي (ره)، حضرت آيت ا... العظمي ميرزا جواد تبريزي (ره)، حضرت آيت ا... العظمي خويي (ره) و حضرت آيت ا... العظمي سيد محسن حكيم (ره). در كليپي كه پخش شده است و در سايتهاي مختلف آمده است، خود حضرت آيت ا... العظمي بهجت (ره) ميفرمايد: استاد ما مرحوم سيد أبو الحسن اصفهاني (ره) مخالف قمهزني بود و اجازه نداد تا آخرين لحظه، كسي قمه بزند. يعني فتوا به جواز نداد. نظر ايشان در سايتهاي مختلف آمده است. خود حضرت آيت ا... العظمي هم ميفرمايد: در صورتي كه موجب ضرر معتدٌ به يا هتك و توهين به مذهب باشد، جائز نيست. طريق النجاة، ج2، ص445 آقاي محمد باقر حكيم از پدرش مرحوم حضرت آيت ا... العظمي محسن حكيم (ره) نقل ميكردند كه پدرم هميشه ميفرمود: إن قضية التتبير هي غصة في حلقومنا. مسئله قمهزني، غصهاي است در حلقوم ما. الشعائر الحسينية بين الوحي و الخرافة، ص137 حضرت آيت ا... العظمي اراكي (ره) هم همچنين. مرحوم ميرزا جواد آقاي تبريزي (ره) در استفتائاتش، سؤال شماره 2003، 2012 و 2014 و طريق النجاة، جلد 2، صفحه 445 صراحت دارد: عزاداري خامس آل عباء، مهمترين شعائر ديني و رمز بقاء تشيع است. ولي بر عزاداران عزيز لازم است از كارهايي كه موجب وهن مذهب و سوء استفاده دشمنان اسلام و أهل بيت (عليهم السلام) ميشود، اجتناب كنند. اين روشن و واضح است. مرحوم حضرت آيت ا... العظمي فاضل لنكراني (ره) هم صراحت دارد: در اين شرايط امروز، قمهزني نه تنها خدمت نيست، بلكه به علت عدم قابليت پذيرش و نداشتن هيچگونه توجيه قابل فهم، نتيجه سوء بر آن مترتب خواهد بود. حضرت آيت ا... العظمي سيستاني هم در كتاب مسائل جديد از ديدگاه علماء، جلد 2، صفحه 34 ميفرمايد: از كارهايي كه عزاداري را خدشهدار ميكند، بايد اجتناب كرد. حضرت آيت ا... العظمي مكارم شيرازي هم ميفرمايد: بيشك عزاداري براي خامس آل عباء از أفضل قربات است. ولي نبايد كاري كرد كه موجب وهن مذهب در نظر ديگران باشد. يعني بهترين چيزي كه انسان را به خدا نزديك ميكند، عزاداري براي امام حسين (عليه السلام) است. بعد هم ميفرمايد: درست است كه جمعي از بزرگان فقهاء پيشين (قدس الله أسرارهم) اجازه بعضي از اين امور را در عصر خود به دلايل خاصي دادهاند، ولي آنها اگر در عصر ما و شرايط زمان ما بودند، به يقين، طور ديگري فتوا ميدادند. ما بايد مقداري دقت كنيم كه اگر واقعاً فتاوايي را نقل ميكنيم، همه آنها را نقل كنيم؛ نه اينكه بياييم فتاوايي كساني را نقل كنيم كه 70، 80 سال قبل مرحوم شدهاند و رفتهاند پيش خدا و در بهشت إلهي آرميدهاند و امروز هم هيچ مقلدي ندارند و فتاوايشان براي كسي حجت نيست. صحيح نيست كه به صورت گزينشي نقل كنيم و فتاواي ديگران را نقل نكنيم. من احساس ميكنم اين كار به دور از انصاف است و من باز هم درخواست ميكنم از برادران عزيز و كساني كه مخالف قمهزني هستند، نسبت به مراجعي كه فتوا به جواز قمهزني دادهاند، جسارت نكنند. چون به تعبير امام راحل (ره): «جسارت به مرجعيت، دست انسان را از ولايت قطع ميكند». امام صادق (عليه السلام) هم ميفرمايد: علي حدّ الشرك بالله العظيم. اهانت به مراجع، در حدّ شرك به خداوند است. الكافي للشيخ الكليني، ج1، ص67 همچنين آن آقاياني كه مثلاً مرجعشان موافق قمهزني است، نسبت به مراجعي كه نظر خلاف دادهاند، جسارت نكنند. نظر مراجع، چه موافق و چه مخالف، براي ما محترم هست. بايد أدله موافقين و مخالفين قمهزني از نظر مباني فقهي بررسي شود. اينكه مثلاً استدلال ميكنند به قضيه بر چوبه محمل زدن حضرت زينب كبري (سلام الله عليها)، بايد ببينيم كه آيا اين قضيه درست است يا درست نيست؟ آيا فقهاء ما به اين قضيه استناد كردهاند يا خير؟ آيا اين روايت صحيح است يا صحيح نيست؟ به تعبير مرحوم شيخ عباس قمي (ره): «اين روايت ضعيف است». مضافاً كه اگر واقعاً عمل حضرت زينب كبري (سلام الله عليها) الگو هست، چرا ايشان سال بعد در ايام عاشوراء اين كار را نكرد؟ چرا ديگر بني هاشم و ائمه (عليهم السلام) به اين كار حضرت زينب كبري (سلام الله عليها) تأسي نكردند؟ اگر واقعاً بنا است كه الگو باشد، خود بني هاشم أوليٰ از ما هستند كه عمل حضرت زينب كبري (سلام الله عليها) را الگو قرار بدهند. برادران عزيز! سروران گرامي! ما دست تكتك شما را از دور ميفشاريم و ميبوسيم. دقت كنيم كه روي احساسات نياييم كارهايي را انجام بدهيم كه چهره مذهب را در سطح بين المللي مخدوش كنيم و كارمان موجب وهن باشد و باعث شود چند بچه شيعه منحرف شوند و به طرف وهابيت بروند و بين آنها و أهل بيت (عليهم السلام) فاصله ايجاد شود. اگر واقعاً كسي مقلد يك مرجعي است و آن مرجع هم ميگويد قمهزني واجب و لازم و خوب است و برويد در خيابانها قمهزني كنيد، اگر قمه زديد و حكومت هم با شما برخورد كرد، بايد تاوانش را هم قبول كنيد و نبايد اعتراض نكنيد. هر كشوري براي خودش مقرراتي دارد و وقتي شما عملي بر خلاف مقررات يك كشور انجام ميدهيد، اگر فقيه شما هم به آن عمل فتوا دهد، بايد فتوا هم بدهد كه هر مشكلي كه در انجام آن عمل بود، بايد تحمل كنيد. قانوني كه در مورد قمهزني در ملأ عام وجود دارد، 3 ماه تا يك سال حبس و 74 ضربه شلاق است. اين قانون است و اگر من آمدم در خيابان قمهزني كردم و حكومت هم مرا گرفت و زنداني كرد، من نبايد اعتراض كنم. چون براي امام حسين (عليه السلام) قمهزني كردم و براي امام حسين (عليه السلام) هم زندان ميروم. اگر واقعاً كار من قربة إلي الله است، بايد شلاق هم بخورم و نبايد اعتراض بكنم. ولي ما به همه عزيزاني كه در سراسر اين كره خاكي هستند و صداي ما را ميشنوند، بايد بگويم در هر كجا كه هستيد، احترام به قوانين آن كشور، لازم و ضروري است و رعايت كنيد تا با عملكرد شما، مذهب مورد سؤال قرار نگيرد. * * * * * * * آقاي محسني اسامي مراجعي كه مخالفت قمهزني هستند را بيان كنيد. استاد حسيني قزويني مراجعي كه مخالف قمهزني هستند: مرحوم حضرت آيت ا... العظمي سيد أبو الحسن اصفهاني (ره)، مرحوم حضرت آيت ا... العظمي خويي (ره)، مرحوم حضرت آيت ا... العظمي اراكي (ره)، مرحوم حضرت آيت ا... العظمي حكيم (ره)، مرحوم حضرت آيت ا... العظمي ميرزا جواد تبريزي (ره)، مرحوم حضرت آيت ا... العظمي امام خميني (ره)، مرحوم حضرت آيت ا... العظمي فاضل لنكراني (ره)، مرحوم حضرت آيت ا... العظمي سيد محسن امين (ره)، مرحوم حضرت آيت ا... العظمي سيد كاظم حائري (ره)، مرحوم حضرت آيت ا... العظمي بهجت (ره)، حضرت آيت ا... العظمي سيستاني، حضرت آيت ا... العظمي مكارم شيرازي، حضرت آيت ا... العظمي صافي گلپايگاني و حضرت آيت ا... العظمي نوري همداني. عدهاي از معاصرين هم هستند كه فتوا به جواز و استحباب قمهزني دادهاند و اگر واقعاً مقلدين اينها استفتاء كنند و موقعيت فعلي جامعه و قوانين حكومت را توضيح دهند، ببينند كه آنها چه فتوايي ميدهند. ديشب هم در خبرها آمد كه كشور مصر، هرگونه عزاداري را ممنوع كردند. اينها دنبال بهانه ميكردند كه درب حسينيهها و مساجد شيعه را ببندند. ما نبايد كاري كنيم به خاطر اينكه ابرو را درست كنيم، بزنيم چشم را خراب كنيم. * * * * * * * سؤالات بينندگان سؤال 1 : در اين ايام عاشوراء و تاسوعا، برادران تسنن روزه ميگيرند. فلسفه اين روزه چيست؟ آيا اين كار درستي است؟ چرا تشيع اين كار را نميكنند؟ جواب 1 : [قطعي صدا] ... در مورد روزه روز عاشوراء هم در روايات أهل سنت آمده است كه آقاي عبد الله بن عمر كه صحابه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) بود و نزد آقايان أهل سنت هم محترم است، نقل ميكند: صام النبي صلى الله عليه و سلم عاشوراء و أمر بصيامه، فلما فرض رمضان ترك. و كان عبد الله لا يصومه. رسول الله (صلي الله عليه و سلم) در روز عاشوراء روزه ميگرفت و به روزه گرفتن در اين روز أمر ميكرد. وقتي روزه ماه رمضان واجب شد، روزه روز عاشوراء را ترك كرد. عبد الله بن عمر هم روزه روز عاشوراء را ترك كرد. صحيح البخاري، ج2، ص226 در اين زمينه مطلب خيلي زياد است كه اين از مطالب ساختگي است و در زمان بني أميه اين روايات ساخته شده است و خواستند روزه عاشوراء را پيوند بدهند به عمل نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) و حال آنكه ما در رواياتي كه از أهل بيت (عليهم السلام) داريم، آمده است كه امام صادق (عليه السلام) ميفرمايد: إن آل أمية (عليهم لعنة الله) و من أعانهم على قتل الحسين (عليه السلام) من أهل الشام، نذروا نذرا إن قتل الحسين (عليه السلام) و سلم من خرج إلى الحسين (عليه السلام) و صارت الخلافة في آل أبي سفيان، أن يتخذوا ذلك اليوم عيدا لهم و أن يصوموا فيه شكرا و يفرحون أولادهم، فصارت في آل أبي سفيان سنة إلى اليوم في الناس و اقتدى بهم الناس جميعا، فلذلك يصومونه و يدخلون على عيالاتهم و أهاليهم الفرح ذلك اليوم. بني أميه كه لعنت خداوند بر آنها باد و كساني كه بني أميه را كمك كردند در شهادت امام حسين (عليه السلام) از أهل شام، نذر كردند كه اگر امام حسين (عليه السلام) كشته شود ... آن روز را عيد قرار بدهند و به شكرانه آن روزه بگيرند و براي فرزندانشان جشن بگيرند و اين روزه گرفتن در روز عاشوراء در آل أبو سفيان سنت شد تا الآن و همه مردم هم به آنها إقتداء كردند ... . الأمالي للشيخ الطوسي، ص667 ـ بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج93، ص267 ـ جامع أحاديث الشيعة للسيد البروجردي، ج9، ص478 سپس امام صادق (عليه السلام) فرمود: هر كس روز عاشوراء را روزه بگيرد، پاداشش آتش جهنم در كنار بني مروان و بني مرجانه و بني أميه است. عزيزان شيعه دقت داشته باشند كه ما در روز عاشوراء از خوردن خوراكيهاي پر حجم و خوردن شيرينيجات و غذاهاي آنچناني خودداري ميكنيم. حتي در روايات وارد شده است كه بهتر است به خاطر تشنگي امام حسين (عليه السلام) و يارانش، از خوردن آب خودداري كنيم تا نزديكيهاي غروب. لذا ما در روايات داريم كه اين روز، روز حزن و گريه و عزا است و روز شادي و فرح و روزهداري نيست. ما تمام آنهايي كه براي روزه گرفتن در اين روز ترويج ميكنند، پيروان بني أميه ميدانيم. * * * * * * * سؤال 2 : أنبيائي مانند حضرت يعقوب (عليه السلام) و حضرت داود (عليه السلام) و غيره براي ما ملاك نيستند كه اينها گريه ميكردند يا نه. ما از آنها تبعيت نميكنيم و آنها كارهاي ديگري هم ميكردند. ولي ابهامي كه من دارم اين است: اگر حضرت رسول بر كساني گريه كردند، مانند عمويش و مادرش و جعفر، اگر واقعاً ما پيرو سنت رسول هستيم، ما چرا براي اينها گريه نميكنيم؟ چرا براي عمويش كه در آن زمان، سيد الشهداء بودند گريه نميكنيم؟ چرا براي جعفر گريه نميكنيم؟ چرا براي آمنه و پسرش ابراهيم گريه نميكنيم؟ اين واقعاً براي من سؤال است؟ من خودم شيعه هستيم، ولي گاهي اوقات ابهاماتي پيش ميآيد كه دوست دارم جوابش را بدانم. جواب 2 : اين عبارتها تندتر از عبارات آقايان أهل سنت است و ما كاري نداريم كه خط مشي شما چگونه است و نميخواهيم بگوييم وهابي هستيد. ايشان ميگويد چرا براي حمزه و جعفر (عليهما السلام) گريه نميكنيم؟ در آن زمان، شهيدي كه جلوي چشم پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) بود، حمزه و جعفر (عليهما السلام) بودند و ما هم هر وقت مصائب حمزه (عليه السلام) را ميخوانيم، گريه ميكنيم و مخاطبين هم گريه ميكنند. تمام عزيزاني كه به منطقه أحد ميروند، كنار قبر حمزه سيد الشهداء (عليه السلام) روضه ميخوانند و گريه ميكنند؛ براي جعفر طيار (عليه السلام) هم همچنين. ولي «لا يوم كيومك يا أبا عبد الله». شهادت حضرت حمزه و جعفر (عليهما السلام) كجا، شهادت امام حسين (عليه السلام) كجا؟! اصلاً قابل مقايسه نيست. خود نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) كه براي حمزه و جعفر (عليهما السلام) گريه كرد، براي امام حسين (عليه السلام) هم گريه كرد. مضافاً كه گريه براي امام حسين (عليه السلام)، بيمه كردن دين است؛ اين خيلي براي ما مهم است. اگر ما امروز براي امام حسين (عليه السلام) گريه ميكنيم، به خاطر اين است كه امام حسين (عليه السلام)، دين و اسلام را بيمه كرد و جناياتي كه بني أميه شروع كرده بودند را برملا كرد. لعبت هاشم بالملك فلا خبر جاء و لا وحي نزل تاريخ الطبري، ج8، ص187 ـ النصائح الكافية لمحمد بن عقيل، ص263 يا وقتي أبو سفيان ميآيد و محكم ميزند روي قبر حمزه سيد الشهداء (عليه السلام) و ميگويد: اي حمزه! بلند شو، ديني كه به خاطر آن كشته شدهاي، الآن در دست بچههاي ماست كه مانند توپ، به همديگر پاس ميدهند. معاويهاي كه وقتي صداي مؤذن را ميشنود كه ميگويد: أشهد أن محمد رسول الله. ميگويد: لقد كنت يابن عبد الله عال الهمة ... . تو همتت خيلي بالا بود و كمتر از اينكه اسمت كنار اسم خدا باشد، قبول نداشتي. همچنين ميگويد: مادامي كه نام پيامبر را در زير خاكها دفن نكنم، دست بردار نيستم. * * * * * * * سؤال 3 : 1. اين عثماني كه در بقيع دفن است، كدام عثمان است؟ آيا همين خليفه چهارم است؟ 2. آيا واقعيت دارد كه أم كلثوم، همسر عمر است؟ جواب 3 : 1. قبر عثمان در منتهي إليه بقيع هست و حدود 300، 400 متر از اول بقيع فاصله دارد؛ از قبر ائمه بقيع (عليهم السلام) و زنان پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) و غيره فاصله دارد. اين قبرستاني كه عثمان در آن دفن است، قبلاً باغي براي يهوديان بود و مسلمانان مانع شدند از اينكه عثمان در قبرستان مسلمانان دفن شود و بردند در آن باغ يهوديان دفن كردند. وقتي هم معاويه بر سر كار آمد، حائل ميان قبرستان بقيع و آن باغ يهوديان را برداشت و آن دو را با هم يكي كرد. 2. قبلاً در رابطه با أم كلثوم مفصل بحث كردهايم و ميتوانيد به سايت شبكه جهاني ولايت : www.velayattv.com و سايت مؤسسه تحقيقاتي حضرت وليعصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ـ www.valiasr-aj.com مراجعه كنيد. * * * * * * * سؤال 4 : بعد از رحلت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله)، عمر يك سخنراني عجيبي دارد و گفت: دروغ ميگويند و محمد نمرده است و او مانند موسي به كوه طور رفته است يا مانند عيسي به آسمان چهارم رفته است. هر كس بگويد محمد مرده است، پاي او را خواهم بريد. تاريخ طبري، ج4، ص1815 و 1816 ـ البداية و النهاية لإبن كثير، ج5، ص342 آيا عمر واقعاً جاهل و نادان بود كه اين سخن را گفت يا از روي نفاق بود تا خواست براي خودش فرصتي بسازد و كارهايي را انجام بدهد؟ البته دلايل جهالت و ناداني و نفاق او از كتب برادران أهل سنت، فوق تواتر است. جواب 4 : مقداري ادبيات را رعايت كنيد. چون هزاران يا ميليونها نفر از عزيزان أهل سنت اين شبكه را ميبينند. همانطور كه ما دوست نداريم آنها نسبت به مقدسات ما اهانت و توهين بكنند، ما هم تلاش كنيم به مقدسات آنها توهين نكنيم. شما حرفتان را بزنيد و مطلبتان را از كتابهاي آنها نقل بكنيد و سؤالتان را طرح بكنيد، ولي تلاش بكنيد در اين سؤالات، آن ادبياتي كه ائمه (عليهم السلام) رعايت ميكردند، رعايت شود. ما از عزيزان تقاضا داريم كه ادبيات ويژه أهل بيت (عليهم السلام) را مراعات كنند. اگر واقعاً بدانيم كه برخي از عزيزان ميخواهند تند صحبت كنند، به اتاق فرمان ميگوييم كه تلفن آنها را به داخل استوديو وصل نكنند. اين خط قرمز ماست: «اهانت به أهل سنت، گناه نابخشودني است». ما حقايق را ميگوييم و آقايان هم ميبينند. من گمان نميكنم هيچكس در طول اين 2 ، 3 قرن به اين شكلي كه بنده حقايق را بيپرده بيان ميكنم، بيان كرده باشد و اين را هم تكليف ميدانيم و منّتي هم نداريم. توهين و اهانت هم نميكنيم و حقايق را ميگوييم. اما اين سخن عمر در كتابهاي مختلف أهل سنت آمده است و تنها يك مورد يا دو مورد نيست. إن شاء ا... در بحث سقيفه كه بعداً بحث خواهيم كرد، نقل ميكنيم كه خود طبراني با سند صحيح نقل ميكند: فقبض رسول الله صلى الله عليه و سلم، فقال عمر رضي الله عنه: لا أسمع رجلا يقول مات رسول الله صلى الله عليه و سلم إلا ضربته بالسيف. وقتي رسول الله (صلي الله عليه و سلم) از دنيا رفت، عمر گفت: هر كسي بگويد رسول الله (صلي الله عليه و سلم) مرده است، گردنش را با شمشير ميزنم. المعجم الكبير للطبراني، ج7، ص57 ـ مجمع الزوائد و منبع الفوائد للهيثمي، ج5، ص182 ـ التمهيد لإبن عبد البر، ج24، ص398 ـ سبل الهدى و الرشاد للصالحي الشامي، ج11، ص257 ـ أسد الغابة في معرفة الصحابة لإبن الأثير الجزري، ج2، ص248 ـ السنن الكبرى للنسائي، ج4، ص263 ـ الآحاد و المثاني للضحاك، ج3، ص13 ـ شرح نهج البلاغه لإبن أبي الحديد المعتزلي، ج2، ص40 ـ كنز العمال للمتقي الهندي، ج5، ص634 * * * * * * * سؤال 5 : 1. اگر فدك براي حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) بود، چرا در زمان أمير المؤمنين (عليه السلام) برگردانده نشد؟ 2. شبكه ظلمت گفته است: شيعيان نذر ميكنند و نذرشان شرك است و بايد كفاره بدهند اگر براي كسي غير از خدا نذر ميكنند. حتي درباره نذري كه به حرمين ميكنند، جسارت كردهاند و گفتهاند: پول به چه درد مرده ميخورد و چرا اينها اين كار را انجام ميدهند. 3. در اين برنامهاي كه آقاي هاشمي گذاشتند در رابطه با نگاهي نو به كربلاء، مسئله جالبي كه مطرح كردند اين بود كه به خاطر اينكه يزيد را از زير بار آن گناه و لعن خارج كنند، شروع كرد به تنجيز او. گفته است يزيد خيلي آدم خوبي بود و مشكلي هم نداشت و فقط امام حسين (عليه السلام) به 2 دليل عليه ايشان قيام كرد: يكي اينكه بر خلاف بيعت امام حسن (عليه السلام) با معاويه قيام كرد كه قرار شد كسي را جانشين قرار ندهد و يكي هم اينكه بهتر از يزيد بود. وگرنه يزيد آدم بدي نبود و بايد شورايي ميشد و معاويه فقط همين يك كار را اشتباه انجام داده است. اگر اينها اينقدر به شورا اعتقاد دارند، چرا خليفه دوم و خليفه سوم به وسيله شورا انتخاب نشدند؟ جواب 5 : 1. در خود صحيح بخاري آمده است كه تمام اموال پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را در زمان عمر، به حضرت علي (عليه السلام) و عباس دادند. در كتاب صحيح مسلم، جلد 5، صفحه 152 هم مشخص است كه فدك برگردانده شده است. مضافاً كه خود امام كاظم (عليه السلام) فرمود: ظالم و مظلوم و غاصب و مغصوب نزد خدا رفتهاند و مظلوم به حقش رسيده است و ظالم هم به كيفرش رسيده است. چرا در مورد كاري كه آنها نتيجه كارشان را ديدهاند، قضاوت كنم؟ أمير المؤمنين (عليه السلام) هم در نامهشان به عثمان بن حنيف مينويسد: بلي، كانت في أيدينا فدك من كل ما أظلته السماء، فشحت عليها نفوس قوم و سخت عنها نفوس آخرين و نعم الحكم الله. آري، از آنچه آسمان بر آن سايه افكنده، فدك در دست ما بود كه گروهي بر آن بخل ورزيده و گروهي ديگر سخاوتمندانه از آن چشم پوشيدند و بهترين داور خداست. نهج البلاغه، نامه 45 2. اينها خيلي در اين مورد مانور ميدهند. بينندگان عزيز شيعه بدانند كه اگر كسي نذر كند و صيغه نذر را نخواند، وفاي به نذر واجب نيست و اگر به آن نذر عمل نكند، گناهي نكرده است. صيغه نذر اين است: لله عَليّ إن يكون كذا، أفعل كذا. براي خدا نذر ميكنم كه مثلاً اگر بچهام خوب شود، يك روز روزه بگيرم يا فلان كار را انجام بدهم. بايد كلمه «براي خدا» يا «لله» گفته شود. اگر كسي اينگونه نذر نكند و كلمه «الله» را نياورد، نذرش صحيح و واجب العمل نيست. تمام فقهاء شيعه از زمان سيد مرتضي (ره) و شيخ مفيد (ره) تا عصر حاضر، همه متفق هستند كه بايد در نذر، كلمه «الله» باشد. اين آقاياني كه ميگويند «نذر براي غير خدا شرك است»، معناي چيست؟ اگر كسي براي خداوند نذر كند و ببرد 10 هزار تومان يا 10 ميليون تومان به حرم امام رضا (عليه السلام) بريزد تا خرج كنند براي كارهاي تبليغي، فرهنگي، تعمير حرم، پذيرايي از كساني مسافر هستند و هزينه بيمارستان و غيره، قطعاً پاداش اينها به روح پاك امام رضا (عليه السلام) ميرسد. 3. ما خدا را قسم ميدهيم به آبروي امام حسين (عليه السلام) كه اين آقاي هاشمي و دوستداران و مدافعين يزيد را با يزيد محشور كند و ما بيشتر از اين نميگوييم. بايد ببينيم كه اين آقايان از اين خوششان ميآيد يا نميآيد؟ إن شاء ا... خداوند ما را هم با امام حسين (عليه السلام) محشور كند و اين آقايان را با يزيد محشور كند. إن شاء ا... همه بينندگان عزيز ما هم آمين ميگويند. ما از بعضي از خطباي نماز جمعه أهل سنت كشور هم گلايه داريم كه در نمازهاي جمعه، مسئله جنايات يزيد را مطرح نميكنند و ميخواهند تماس تقصيرات را گردن عبيد الله بن زياد بياندازند. حال آنكه إبن جوزي و ذهبي در سير أعلام النبلاء صراحت دارند كه عامل اصلي شهادت امام حسين (عليه السلام)، يزيد لعنة الله عليه بوده است. ما ميگوييم خداوند يزيد را لعنت كند و كساني كه از يزيد دفاع ميكنند، خداوند آنها را هم لعنت كند و با خود يزيد در هر كجا كه هست ـ در بهشت يا در جهنم ـ محشور كند. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ««« و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»» دکتر سيد محمد حسيني قزويني | ||
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: دلداده علي (عليه السلام) -
تاريخ: 05 آذر 90 - 08:06:19
با سلام وخداقوت !!!!!!!!!!!!!!و تشکر فراوان از اينکه تا کنون پاسخ سوالاتم را داده ايد!!!!!!!!!!!!!! در مباحث مربوط به عزاداري وسياهپوشي بيشتر احاديثي که پيامبر(ص) دستور به سياه پوشي به همسران خود و يا زنان صحابه را داده ان امده بود خواستم بدانم به جز از جريان سياه پوشي امام حسن (ع)در عزاي امام علي (ع)مورد ديگري از سياه پوشي پيامبر(ص) وديگر صحابه ! مرد ! در روايات اهل سنت امده؟؟؟ جواب نظر: با سلام دوست گرامي به صورت مفصل در اين زمينه در آدرس ذيل پاسخ داده شده است : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=159 موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
2 |
نام و نام خانوادگي: bisetareh -
تاريخ: 14 آبان 92 - 12:24:23
شهادت امام حسين عليه السلام رابه تمامي شيعيان ومحبين ايشان تسليت عرض ميکنم لبيک ياحسين واقعا بخصوص در مورد قمه زني بحث جالبي فرمودند ممنون ياعلي |