* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 01 اسفند 1389 | تعداد بازديد: 2785 | |
ميلاد پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) و امام صادق (عليه السلام) | ||
پخش صوت
دان لود | ||
بسم الله الرحمن الرحيم موضوع: ميلاد پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) و امام صادق (عليه السلام) شبكه جهاني ولايت : 01 / 12 / 1389 * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * توجه: غالب منابع ذكر شده، از نرم افزار مكتبة أهل البيت (عليهم السلام) ميباشد. آقاي محسني وقتي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) به دنيا آمد، چه اتفاقاتي در عالم افتاد؟ استاد حسيني قزويني با ميلاد پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)، خاتم پيامبران (عليهم السلام)، پرونده نبوت براي هميشه مختومه شد و سلسله أنبياء (عليهم السلام) براي هميشه بسته شد. تمام أنبياء (عليهم السلام)، از حضرت آدم (عليه السلام) تا حضرت عيسي (عليه السلام)، بشارت آمدن پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را به پيروانشان داده بودند و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) در همچنين ايامي قدم به عرصه گيتي نهاد. ما معتقديم كه اين ولادت در 17 ربيع الأول سال 470 ميلادي بود و برادران أهل سنت معتقدند كه در 12 ربيع الأول ميدانند. مرحوم شيخ مفيد (ره) در الإرشاد، جلد 1، صفحه 439 نسبت به روز ميلاد نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) مفصل سخن گفته است. همچنين آقاي يعقوبي از مورخان نامي اسلام، در تاريخ اليعقوبي، جلد 2، صفحه 7 در اين زمينه مفصل سخن گفته است. در اتفاقاتي كه به هنگام ولادت نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) رخ داد، چه شيعه و چه سني، مطالب زيادي نقل كردهاند و من به نمونههايي اشاره ميكنم. اتفاقاتي كه هنگام ولادت نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) رخ داد 1. بسته شدن درهاي آسمان بر ابليس مرحوم إبن شهر آشوب كه از مورخان نامي و استوانههاي علمي شيعه است، در كتاب مناقب آل أبي طالب، جلد 1، صفحه 31 و علامه مجلسي (ره) در بحار الأنوار، جلد 15، صفحه 257 از امام صادق (عليه السلام) نقل ميكنند: ابليس به 7 آسمان ميرفت و أخبار 7 آسمان را شنود ميكرد. وقتي حضرت عيسي (عليه السلام) به دنيا آمد، 3 آسمان از اين 7 آسمان به روي ابليس بسته شد و وقتي نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) متولد شد، تمام درهاي آسمان به روي ابليس مسدود شد. ابليس، به دستاندركارانش دستور داد كه بروند به كره زمين و ببينند كه چه اتفاقي رخ داده كه از ورود به آسمانها محروم شده است. رفتند و گشتند و آمدند و گفتند خبري نيست. خودش بلند شد آمد و وقتي به مكه رسيد، ديد نوري از مكه به طرف آسمان تلألو ميكند. از جبرئيل سؤال كرد: چه خبر است؟ جبرئيل هم فرمود: امشب محمد بن عبد الله (صلي الله عليه و آله) به دنيا آمده است. ابليس گفت: آيا من ميتوانم در او هم نفوذ كنم. جبرئيل فرمود: حاشا. ابليس گفت: آيا به امت او ميتوانم نفوذ كنم؟ جبرئيل فرمود: بله. ابليس گفت: همين براي من بس است. 2. فرو ريختن ايوان كسري و خاموش شدن آتشكده فارس و خشك شدن درياچه ساوه إبن كثير دمشقي سلفي (متوفاي 774 هجري) كه از علماء أهل سنت و شاگرد ذهبي (متوفاي 748 هجري) و معاصر إبن تيميه (متوفاي 728 هجري) است، در كتاب البداية و النهاية، جلد 2، صفحه 327 مفصل بحث ميكند كه وقتي نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) به دنيا آمد: ايوان كسري كه بزرگترين سلطنت و كاخ پادشاهي كره زمين بود، لرزيد و 14 كنگرهاش فرو ريخت و آتشكده فارس كه هزار سال و اندي برافروخته بود، خاموش شد و يكي از علماء بزرگ مجوسي در آن شب خواب ديد كه شتراني بودند كه يك شخص عرب بر آن سوار شد و از دجله گذشت و به طرف بلاد ايران و فارس وارد شد. بحار الأنوار للعلامة المجلسي، جلد 15، صفحه 257 إبن كثير دمشقي اضافه ميكند: طاق كسري دو نيم شد و آب دجله شكافته شد و در قصر او جاري شد و نوري از طرف حجاز ظاهر شد و سراسر كره زمين را فرا گرفت و هر بتي كه در سراسر عالم بود، بر رو افتاد و درياچه ساوه براي هميشه خشكيد و وادي سماوه كه سالها به خود آب نديده بود، آب در آن جاري شد. البداية و النهاية لإبن كثير الدمشقي، ج 2، ص 328 ـ بحار الأنوار للعلامة المجلسي، جلد 15، صفحه 257 3. گفتن شهادتين توسط پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) إبن هشام كه از مورخان بنام أهل سنت است و تاريخش سرچشمهاي بود براي مورخان بعد از خودش، در السيره النبوية، جلد 1، صفحه 103 تا 107 نقل ميكند كه وقتي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) از مادرش به دنيا آمد، مادرش حضرت آمنه (سلام الله عليها) ميفرمايد: فرزندم دست به طرف آسمان بلند كرد و شهادتين را بر زبان جاري كرد و به اطرافش نگاه كرد و نوري از او ساطع شد و همه جا را فرا گرفت و ديدم از آن نور صدايي خطاب به من بلند شد و گفت: اي آمنه! فرزندي را به دنيا آوردي كه بهترين انسان است و نام او را محمد بگذار. 4. افتادن بتهاي كعبه آقاي إبن شهر آشوب در مناقب آل أبي طالب، جلد 1، صفحه 31 از أمير المؤمنين (عليه السلام) نقل ميكند: وقتي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) متولد شد، تمام بتهايي كه در كعبه آويزان بود، بر زمين افتادند و مردم اين صدا را بدون منادي شنيدند: وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا سوره إسراء / آيه 81 * * * * * * * آقاي محسني نظر وهابيت نسبت به ميلاد پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) چيست؟ استاد حسيني قزويني الآن ميبينيد كه در سراسر كشورهاي اسلامي مانند ايران و پاكستان و افغانستان كشورهاي خليج فارس و ديگر مسلمانان در كشورهاي اروپايي و آمريكايي، ايام ميلاد نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) را به عنوان ايام فرخنده و شادي جشن ميگيرند و سرود ميخوانند و پايكوبي ميكنند و كف ميزنند و اظهار شادماني ميكنند. الحق هم شايد يكي از بهترين روزهاي تاريخ بشريت باشد؛ چون كسي است كه تمام أنبياء (عليهم السلام) بشارت آمدنش را داده بودند. اين خوشحالي و اظهار شادماني مسلمانان، يك أمر فطري است و جداي از مسائل مذهبي است و انسان دوست دارد فردي را كه محبوب و برتر است، از او تجليل كند و به او احترام بگذارد و ميخواهد نام و يادش در تاريخ جاودان بماند. ولي متأسفانه وهابيت كه در حقيقت إحياءگر سنت بني أميه هستند، گفتند كه هرگونه برگزاري مراسم ميلاد براي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) بدعت و شرك و كفر است. واقعاً آدم نميداند با اين چرنديات چه كار كند! در كتاب فتاوي اللجنة الدائمة للبحوث و الإفتاء ـ كه بزرگترين كتاب فقهي وهابيت است و هر كسي از هر كجاي دنيا سؤالات فقهي داشته، اين سؤالات و جوابها را در 20 جلد جمع كردهاند و چاپ كردهاند، ـ در جلد 3، صفحه 81 صراحتاً ميگويد: و لا يجوز الإحتفال بمولد الرسول (صلي الله عليه و سلم) و لا غيره، لأن ذلك من البدع المحدثة في الدين ... و لأن الرسول (صلي الله عليه و سلم) لم يفعله و لا خلفاء الراشدين و لا غيرهم من الصحابة. شادي و سرور براي ميلاد رسول الله (صلي الله عليه و سلم) و ديگران جايز نيست. زيرا اين از بدعتهايي است كه در دين حادث شده است. ... ، زيرا خود رسول الله (صلي الله عليه و سلم) اين كار را انجام نداده است و خلفاء راشدين و ديگر صحابه هم اين كار را انجام ندادهاند. اين فتوايي است كه اين آقايان دادهاند. اين كتاب را در سايتهاي مختلف آوردهاند. اين آقايان با احساسات و عواطف يك و نيم ميليارد مسلمان بازي ميكنند. در حاليكه شايد در تمام كره زمين 4 ، 5 ميليون وهابي بيشتر نباشند. إن شاء الله اميدواريم كه اين باطن نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) و أهل بيت (عليهم السلام) اينها را گرفتار كند و زمينه نابودي اينها را فراهم كند تا مردم از دست اينها خلاص شوند. البته همين كه قبر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را نابود نكردند و از بين نبردند، جاي شكرش باقيست. گرچه چندي پيش يكي از مفتيان عربستان سعودي به نام ناصر الدين ألباني اعلام كرد كه اگر دولت عربستان سعودي مدعي توحيد است و مدعي است كه حكومتي توحيدي است، بايد اين گنبد سبزي كه بالاي قبر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) است و اين ضريحي كه روي قبر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را از بين ببرد. اگر اينها ترس از مسلمانان نداشتند، تا به حال چندين بار اين قبر را ويران كرده بودند، ولي از مسلمانان ميترسند. * * * * * * * آقاي محسني نظر وهابيون را از منظر قرآن و سنت چگونه ارزيابي ميكنيد؟ استاد حسيني قزويني در سوره اعراف كه هفتمين سوره قرآن است، در آيه 157 قرآن نسبت به نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) صراحت دارد: فَالَّذِينَ آَمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ كساني كه به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) ايمان بياورند و او را تكريم كنند و ياريش كنند. تكريم پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) چيست؟ «عَزَّرُوهُ» به چه معناست؟ اين آيه كه فقط براي مخاطبين عصر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) نبود، بلكه همه مؤمنين را شامل ميشود. يكي از موارد تكريم پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)، همين جشن و سرور و شادماني در ميلاد آن حضرت است. در آيه 114 سوره مائده بني اسرائيل از حضرت عيسي (عليه السلام) تقاضا ميكنند كه از خداوند بخواه تا يك مائده آسماني براي ما نازل كند و حضرت عيسي (عليه السلام) به خداوند ميفرمايد: أللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِأَوَّلِنَا وَ آَخِرِنَا خداوندا! مائدهاي از آسمان بر ما بفرست تا عيدي براي اول و آخر ما باشد. عزيزان! يك مائده آسماني و يك بلدرچين و يك مرغ از آسمان ميخواهد براي بني اسرائيل بيايد و حضرت عيسي (عليه السلام) ميفرمايد كه ما اين روز را ميخواهيم براي اولين و آخرينمان عيد قرار بدهيم. آيا ولادت نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) از يك مائده آسماني كمتر است كه ما اين روز را به عنوان عيد قرار بدهيم؟! ما نميدانيم قضيه چيست؟ پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) كه آمده بشر را زنده و إحياء كند، اگر حضرت عيسي (عليه السلام) با دعايش يك مرده را زنده ميكرد، پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) بشريت را زنده كرده است. قرآن ميفرمايد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ اي كساني كه ايمان آوردهايد! دعوت خدا و پيامبر را اجابت كنيد هنگامي كه شما را به سوي چيزي ميخواند كه مايه حياتتان است. سوره انفال / آيه 24 بشري كه از فرهنگ و تمدن خبري نداشتند و به تعبير مورخين: تمام باسوادهاي مكه، 11 نفر بودند و كساني كه در مدينه سواد خواندن و نوشتن داشتند، 17 نفر بودند. به تعبير گوستاو لبون: ما خجالت ميكشيم بگوييم كه اگر تمدن اسلامي نبود، تمدن ما اروپائيان 800 سال به تأخير ميافتاد. آن وقت اگر ما بخواهيم ميلاد اينچنين شخصي را جشن بگيريم، اين آقايان بدعت ميدانند! قرآن در آيه 23 سوره شوري ميفرمايد: قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبي وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فيها حُسْنا بگو من هيچ پاداشي از شما بر رسالتم درخواست نميكنم، جز دوست داشتن نزديكانم. مودّت نزديكان پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)، قطعاً مودت خود پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) هم هست. آيا اين جشن و سرور در ميلاد نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) و ميلاد ائمه (عليهم السلام) كه خداوند اين را به عنوان أجر و پاداش رسالت قرار داده، كافي نيست كه ما مقداري اين عقل خود را تكان بدهيم و اين غبارهاي روي عقلمان را بزدائيم و مغزمان را خانه تكاني كنيم؟! اگر همين كتاب فتاوي اللجنة الدائمة للبحوث و الإفتاء، جلد 3، صفحه 81 كه ميگويد: هرگونه احتفال و جشن و شادي براي ميلاد پيامبر (صلي الله عليه و سلم) و ديگران حرام است. در صفحه 88 هم ميگويد: اين مراسم عيدي كه به خاطر مصالح ملت عربستان سعودي گرفته ميشود، مانند هفته پليس و آغاز سال تحصيلي و گردهمايي كارمندان دولتي هيچ اشكالي ندارد و شامل نهي پيامبر (صلي الله عليه و سلم) نميشود. كسي نيست از اين آقايان سؤال كند: آيا نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) يا صحابه، جشن هفته پليس داشتند؟ جشن هفته سرباز داشتند؟ جشن آغاز سال تحصيلي داشتند؟ آيا اينها بدعت نيست؟ آيا پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) همچنين كاري كرده است؟! * * * * * * * آقاي محسني گويا ارتباط ما با حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي برقرار است. ضمن عرض سلام و تبريك خدمت حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي؛ ما دوست داريم پيام شما را نسبت به ميلاد پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) و امام صادق (عليه السلام) بشنويم. حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي ميدانيد كه امشب، مطابق روايات مشهور، مصادف است با شب ميلاد پيامبر گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله) و امام صادق (عليه السلام). گرچه درباره ميلاد اين دو بزرگوار، رئيس اسلام و رئيس مذهب جعفري، روايات ديگري هست، اما مشهور همان است كه عرض شد. لذا قبل از هر چيز لازم ميدانم به همه شما دستاندركاران اين شبكه و تمام عزيزان بيننده در اين شب عزيز، صميمانه تبريك عرض كنم؛ تبريكي آميخته با دعا براي موفقيتتان إن شاء الله. اما پيامي كه خدمت عزيزان بيننده دارم اين است كه هديهاي از كلام پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) ميخواهم خدمت آنها عرض كنم: پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) در محيط جاهليت قيام كرد؛ محيطي كه تاريك به تمام معنا بود، مملوّ از خرافات، مملوّ از بيرحمي و جنايت، مملوّ از فساد اخلاق و مملوّ از فقر. كسي باور نميكرد آن روزي كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) متولد شد، اين مولود روزي بيايد جهان بشريت را عوض كند. ولي خدا ميخواست چنين كاري به دست چنين مولودي انجام بشود. يك حديث ناب از كلام پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)، هديه من براي شما بينندگان عزيز باشد. راوي اين حديث: عن فاطمه بنت الحسين عن أبيها (عليه السلام) عن جدها رسول الله (صلي الله عليه و آله) قال: فاطمه دختر امام حسين (عليه السلام) از پدرش امام حسين (عليه السلام) از جدش رسول الله (صلي الله عليه و آله) نقل ميكند كه فرمود: إن صلاح اول هذه الأمة بالزهد و اليقين و إن هلاك آخرها بالشك و الأمل. وسائل الشيعة (چاپ آل البيت) للحر العاملي، ج 2، ص 438 ـ الخصال للشيخ الصدوق، ص 80 ميدانيم اسلام يك پيشرفت سريعي كرد و به اوج رسيد و بعد عقبنشينيهايي پيدا شد. مورخين شرق و غرب در اينباره بحث كردهاند كه عامل سريع پيشرفت اسلام چه بود و عامل عقبافتادگي جمعي از مسلمين در مراحل بعدي چه بود. به فكر خودشان مطالب زيادي گفتند، بعضي هم گفتند اين معماي تاريخي است و نميشود عامل پيشرفت مسلمين يا عامل عقبگرد بعدي را فهميد. بنده عرض ميكنم آب را از سرچشمه ميگيريم و از خود پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) سؤال ميكنيم كه «عامل پيشرفت مسلمين صدر اول چه بود؟ و اگر انحطاطي پيدا شود، عاملش چيست؟». پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) در اين حديث ميفرمايد: آنچه كه باعث پيشرفت مسلمين صدر اول شد، دو چيز بود: اول زهد بود، يعني زندگي ساده، خالي از تشريفات و زرق و برق؛ دوم هم يقين و ايمان محكم به مباني اسلام. مسلّما جمعيتي كه يقين دارد، در پاي يقينش ايستادگي ميكند، از جانش هم ميگذرد، به شهادت هم افتخار ميكند، زندگياش هم ساده است و وابسته به اينجا و آنجا نيست كه غم زندگي داشته باشد، پيشرفت ميكند. زندگي پر زرق و برق و پر از تشريفات، مايه بدبختي است. انسان وقتي نگاه ميكند مثلاً مجلس زفاف امام علي بن أبي طالب (عليه السلام) با بانوي اسلام حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) را، ميبيند كه چقدر ساده است! حالا كه نگاه ميكنيم ميبينيم كه چقدر پر تشريفات است! واقعاً بيچاره ميشود اين داماد و عروس و بستگان اين و بستگان آن و پدر و مادر اين و پدر و مادر آن! گاهي تا آخر عمر بايد اقساط مراسم عروسياش را بپردازد و همين زندگي پر زرق و برق، مايه بدبختي است. فرمود: آنچه باعث پيشرفت مسلمين صدر اول شد، زندگي ساده و خالي از تشريفات، پاك و پاكيزه و آبرومند و بدون گناه، توأم با ايمان و يقين محكم بود. و إن هلاك آخرها بالشك و الأمل. و آنچه كه باعث هلاك آخر مسلمين ميشود و آنها را به عقبگرد ميبرد، شك و آرزو است. شك در مباني پيدا ميشود و آرزوهاي دور و دراز. آرزوهاي دور و دراز، انسان را از خدا دور ميكند، انسان را از فداكاري و شجاعت دور ميكند. وقتي شك هم مانند موريانه در پايههاي ايمان وارد بشود، متزلزل ميشود و انسان سست ميشود. انساني كه سست باشد و وابسته به زندگي پر زرق و برق باشد، ايمانش هم ضعيف باشد، پيداست كه نميتواند در مقابل دشمن مقاومت كند. من اميدوارم اين هديه را از پيشگاه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)، همهمان امشب بگيريم و بدانيم اگر بخواهيم مسلمين جهان، در عالم پيشرو و پيشتاز باشند، بايد سراغ زندگي ساده و خالي از تشريفات و تقويت پايههاي ايمان و يقين بروند؛ اگر بروند، مسلّما پيروز هستند. اين هديه بزرگي بود از پيشگاه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) براي همه شما عزيزان. من از صميم دل براي همه شما دعا ميكنم. ايام، ايام مباركي باشد براي شما و ايام سعادت و خوشبختي. از همه شما هم انتظار دارم مرا از دعاي خيرتان فراموش نكنيد كه وظائف ما در اين زمان، زياد سنگين است. و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته. * * * * * * * آقاي محسني بحث به اينجا كشيده شد كه واقعاً ما مكدّر شديم اين حرفها را از وهابيت شنيدم در اين شب نوراني كه وهابيت همچنين نظري دارند نسبت به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) و نسبت به جشن و ميلاد. در مورد ساير بياحتراميهاي وهابيت نسبت به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) توضيح بفرماييد تا مردم بيشتر آشنا شوند. استاد حسيني قزويني همانطور كه قبلاً هم گفتهام، پيدايش وهابيت براي مبارزه با اسلام بود. اين شوخيبردار نيست و ما حاضريم با هر يك از علماء وهابي كه آماده مناظره و گفتوگوي دوستانه باشند، ثابت كنيم كه هدف وهابيت از تأسيس اين فرقه، مبارزه مستقيم يا غير مستقيم با اسلام و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) به ويژه با أهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) بوده است. بياحتراميهاي وهابيت نسبت به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) 1. ممنوعيت صلوات فرستادن در اذان در همين كتاب فتاوي اللجنة الدائمة للبحوث و الإفتاء، جلد 2، صفحه 501، فتواي شماره 9696 رسماً با إمضاء بن باز و ديگران آوردهاند: اگر كسي قبل از اذان يا بعد از اذان يا در وسط اذان بر پيامبر (صلي الله عليه و سلم) صلوات بفرستد: من البدع المحدثة في الدين. اين از بدعتهايي است كه در دين حادث شده است. و پيامبر (صلي الله عليه و سلم) هم فرمود: من أحدث في أمرنا هذا ما ليس منه فهو ردّ. هر كسي كه در دين بدعت بگذارد، مردود است. با اينكه قرآن نسبت به صلوات فرستادن بر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) ميفرمايد: إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَي النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليما خداوند و فرشتگانش بر پيامبر درود ميفرستند، اي كساني كه ايمان آوردهايد، بر او درود فرستيد و سلام گوئيد و تسليم فرمانش باشيد. سوره أحزاب / آيه 56 قرآن مقيد هم نكرده است كه در كجا بايد صلوات بفرستيد؛ در خانه، مسجد، قبل و بعد و وسط اذان، در ركوع و سجده، در قنوت. در هر جا صلوات فرستادن، يكي از بهترين اذكار است و باعث بخشش گناهان و ترفيع درجات ميشود. من گمان نميكنم ثواب هيچ عملي در ميان اعمال مستحبي به اندازه ثواب صلوات فرستادن باشد. اين آقايان صراحتاً ميگويند: «صلوات فرستادن بر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) در قبل و وسط و بعد از اذان بدعت است». آيا همين كار اينها بدعت نيست؟! آيا پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرموده است كه در قبل و وسط و بعد از اذان بر من صلوات نفرستيد؟ اگر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) نفرموده است، آيا اين بدعت نيست؟ اگر بنا باشد كه در همه چيز بگوييد بايد پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) گفته باشد، در مسائل مستحدثه چه ميگوييد؟ مثلاً شما كه الآن با قاشق غذا ميخوريد، آيا پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) با قاشق غذا ميخورد؟ آيا مثلاً پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) با هواپيما پرواز ميكرد و با بلندگو سخن ميگفت و از تلويزيون و اينترنت استفاده ميكرد؟ آيا پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) در اين مسائل فرمان داده است؟ در خود مراسم حج كه سوار هواپيما و ماشين ميشويد و وارد جده و مدينه ميشويد، آيا پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرموده است كه كسي ميتواند با هواپيما و ماشين به حج برود؟ حج هم يك أمر عبادي است. شما كه اذان و اقامه و نماز را با بلندگو ميخوانيد، با اينكه نماز بهترين عبادت است، آيا پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرموده است كه با بلندگو نماز بخوانيد؟ اينها خلاف قرآن است. در صحيح مسلم، جلد 2، صفحه 4، حديث 735، باب القول مثل قول المؤذن لمن سمعه صراحت دارد كه عمرو بن عاص از نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) نقل ميكند: إذا سمعتم المؤذن فقولوا مثل ما يقول، ثم صلوا علي، فإنه من صلي علي صلاة صلي الله عليه بها عشرا. وقتي صداي موذن را شنيديد، آنچه را كه او ميگويد، شما هم بگوييد و بر من صلوات بفرستيد. هر كس بر من يكبار صلوات بفرستد، خداوند 10 مرتبه بر او صلوات ميفرستد. يعني وقتي مؤذن ميگويد أشهد أن لا إله إلا الله، شما هم بايد بگوييد أشهد أن لا إله إلا الله و اگر ميگويد أشهد أن محمد رسول الله، شما هم بايد بگوييد أشهد أن محمد رسول الله. اين عين عبارت نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) است و در صحيح مسلم است، نه در كتابهاي دست سوم و چهارم. آقاي زيني دحلان (متوفاي 1305 هجري) كه مفتي مكه مكرمه بود، در كتاب فتنة الوهابية، صفحه 20 ميگويد: محمد بن عبد الوهاب (كه از مؤسسين سياسي وهابيت است) دستور داده بود كسي حق ندارد بر بالاي منبر و بعد از اذان بر پيامبر (صلي الله عليه و سلم) صلوات بفرستد، حتى أن رجلا صالحا كان أعمى و كان مؤذنا و صلى على النبي صلى الله عليه و سلم بعد الأذان بعد أن كان المنع منهم، فأتوا به إلى إبن عبد الوهاب فأمر به أن يقتل فقتل و لو تتبعت لك ما كانوا يفعلونه من أمثال ذلك لملأت الدفاتر و الأوراق. يك مردي صالح كه نابينا بود، اذان ميگفت و بعد از اينكه دستور داده شد بعد از اذان نبايد بر پيامبر (صلي الله عليه و سلم) صلوات فرستاد، بعد از اذان بر پيامبر (صلي الله عليه و سلم) صلوات فرستاد. او را نزد محمد بن عبد الوهاب آوردند و محمد بن عبد الوهاب هم دستور قتل او را داد و او را كشتند. اگر اينطور كارهاي نادرست و وحشتناك وهابيت را بخواهم بشمارم، مثنوي هفتاد من كاغذ شود و اين دفاتر و اوراق پر ميشود از اين كارها. اين مرد صالح به چه جرمي كشته شد؟ به جرم صلوات فرستادن بر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)! اين يك نمونهاي از كار وهابيت است و جفايي است در حق نبي مكرم (صلي الله عليه و آله). 2. بدعت بودن دعاء كنار قبر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) آقاي شيخ صالح فوزان كه عضو هيئت كبار عربستان سعودي و عضو لجنه دائمي هم هست، در مجلة الدعوة، شماره 1612، صفحه 37 صراحت دارد: كساني كه كنار قبر پيامبر (صلي الله عليه و سلم) ميروند و دعا ميكنند به اميد اينكه دعايشان به اجابت برسد، اين كار بدعت است. من البدع كذالك الدعا عند قبر الرسول او غيره من القبور ... أن الدعا عنده يستجاب. آيا ما در كره زمين، بهتر و بالاتر از كنار قبر نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) داريم؟ اينكه اين فتاوا را از كجا آوردهاند، ما نميدانيم! 3. بدعت بودن هديه كردن ثواب قرآن و نماز به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) در كتاب فتاوي اللجنة الدائمة للبحوث و الإفتاء، جلد 9، صفحه 58، فتواي شماره 3582 صراحت دارد: كسي كه نماز و قرآن بخواند و بخواهد ثوابش را به پيامبر (صلي الله عليه و سلم) هديه كند، حرام و بدعت است. يعني ميخواهند ارتباط مسلمانان با پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را براي هميشه قطع كنند.! 4. شرك بودن بوسيدن و دست كشيدن قبر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) همچنين إبن تيميه ميگويند: التمسح بالقبر و تقبيله شرك. دست كشيدن بر روي قبر پيامبر (صلي الله عليه و سلم) و بوسيدن آن قبر شرك است. الزيارة لإبن تيمية، ص 438، مسئله 7 ما نميدانيم اينها ميخواهند چه كار بكنند؟ ما نسبت به سران وهابي تأسف نميخوريم؛ چون مانند اينها در تاريخ بودهاند و بني أميه هم كارهايي كردهاند و مروان و يزيد و معاويه و أبو سفيان هم كارهايي كردهاند و قبل از اينها هم افرادي آمدند و كارهايي را انجام دادند. ولي من تأسف ميخورم نسبت به جوانان تحصيلكرده و دانشجو و اساتيد دانشگاه (كه در اين عصر ارتباطات كه تمام دنيا چشم را به مسلمانان دوختهاند و ما ميخواهيم فرهنگ اسلامي را صادر كنيم و تمدن اسلامي را به دنيا معرفي كنيم) كه فريب اينها را ميخورند و همچنين مسائلي را مطرح ميكنند. واقعاً در هيچ ديني از اديان گذشته، همچنين برخوردي با پيامبرشان نكردند كه وهابيت با نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) همچنين برخوردي كرده است. من عزيزان وهابي را دوست دارم و اين جوانان را به والله مانند فرزندان خودم دوست دارم و هميشه هم دعا ميكنم تا ذهن اينها باز شود. من نميگويم بياييد شيعه بشويد، بلكه ميگويم برويد مطالعه و تحقيق كنيد و اين حرفها را دربست قبول نكنيد. اينها را براي خودتان بت قرار ندهيد. اين بتها را بشكنيد و اين پرده ضخيمي كه اين وهابيها جلوي چشم شما جوانان كشيدهاند را كنار بزنيد و اين سدّ محكم را بشكنيد و بياييد مطالعه كنيد. اگر چند كتاب وهابي مطالعه ميكنيد، بياييد چند كتاب را كه در نقد وهابيت است را هم مطالعه كنيد و سپس انتخاب با شماست. ما نميگوييم كه بياييد كتابهايي كه در جواب وهابيت نوشته شده است را مطالعه كنيد و دست از وهابيت بكشيد؛ خير، ما اين را نميگوييم. بياييد مطالعه كنيد تا هر كاري را كه ميخواهيد انجام دهيد، آگاهانه باشد. كتابهايي كه عليه وهابيت است و توسط أهل سنت نوشته شده است را مطالعه كنيد؛ مانند كتاب الدرر السنية آقاي زيني دحلان و كتابهاي آقاي ذهبي كه در نقد اينهاست و كتابهاي آقاي إبن حجر عسقلاني و إبن حجر هيثمي. شما كتاب الدرر الكامنة إبن حجر عسقلاني، جلد 1، صفحه 151 تا 157 را مطالعه كنيد و ببينيد كه خود مسلمانان و أهل سنت چه نظري نسبت به إبن تيميه داشتند. ميگويد نظر مردم نسبت به إبن تيميه اين بود: عدهاي او را كافر و جزء مجسمه ميدانستند. عدهاي او را زنديق و بيدين ميدانستند؛ به خاطر اهانتهايي كه به پيامبر (صلي الله عليه و سلم) كرده است. عدهاي او را منافق ميدانستند؛ به خاطر حرفهاي نادرست و اهانتهايي كه نسبت به أمير المؤمنين (عليه السلام) كرده است. چون حب علي ايمان است و بغض علي نفاق است. ما از جوانان عزيز وهابي و از دانشجويان آنها تقاضا داريم كه مطالعه و تحقيق و بررسي كنند. اگر بعد از مطالعه و تحقيق و بررسي به اين نتيجه رسيدند كه تفكر محمد بن عبد الوهاب و إبن تيميه تفكر نابي است، هنيئا لكم! طوبي لكم! ولي اگر احساس كرديد كه اينها درست نيست و باطل است، از آنها پيروي نكنيد. اينها فتوا دادهاند: اگر ميخواهيد براي فرزندتان جشن تولد بگيريد يا جشن سالگرد ازدواج بگيريد، بدعت و حرام و شرك است. إن شاء الله در رابطه با مسائل مستحدثه و فتاواي اينها در آينده بحث خواهيم كرد. حتي بزرگان اينها هرگونه راديو و تلويزيون را حرام دانستهاند، سوار شدن بر هواپيما را حرام دانستهاند و ياد دادن زبان انگليسي به فرزندان را حرام ميدانند، چون زبان انگليسي زبان كفار است. إن شاء الله نمونههايي از اينها را در آينده عرض خواهيم كرد. يك گفتوگويي ميان آقاي مالك (متوفاي 179 هجري) رئيس مالكيها با منصور دوانيقي حاكم عباسي اتفاق افتاد كه در حدود 50 كتاب از كتابهاي أهل سنت نقل شده است. منصور دوانيقي در كنار قبر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) با صداي بلند دعا ميخواند و آقاي مالك آمد و گفت: يا أمير المؤمنين! لا ترفع صوتك! فإن الله أدب قوما فقال: «لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِي ... » ... و إن حرمته ميتا كحرمته حيا، فاستكان لها أبو جعفر و قال: يا أبا عبد الله أستقبل القبلة و أدعوا أم أستقبل رسول الله صلى الله عليه و سلم؟ فقال: و لم تصرف وجهك عنه و هو وسيلتك و وسيلة أبيك آدم عليه السلام إلى الله تعالى يوم القيامة؟ بل استقبله و استشفع به فيشفعك الله تعالى، قال الله تعالى: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ ... ». اي أمير المؤمنين! صدايت را بلند نكن. خداوند قومي را ادب كرد و فرمود: «صداى خود را فراتر از صداى پيامبر نكنيد»، ... احترام پيامبر (صلي الله عليه و سلم) بعد از اينكه از دنيا رفت، مانند احترام در زمان حياتش است. منصور دوانيقي اين حرفها را شنيد و قبول كرد و به مالك گفت: اي أبا عبد الله! آيا رو به قبله و پشت به پيامبر (صلي الله عليه و سلم) باشم و دعا كنم يا رو به قبر پيامبر (صلي الله عليه و سلم) و پشت به قبله باشم و دعا كنم؟ مالك گفت: چرا ميخواهي از قبر پيامبر (صلي الله عليه و سلم) كه وسيله تو و وسيله آدم (عليه السلام) به طرف خداوند است رو برگرداني؟ رو به قبر پيامبر (صلي الله عليه و سلم) باش و او را شفيع ميان خودت و خداوند قرار بده و خداوند هم شفاعت او را قبول ميكند. خداوند ميفرمايد: «اگر اين مخالفان هنگامى كه به خود ستم مىكردند (و فرمانهاى خدا را زير پا مىگذاردند) به نزد تو مىآمدند و از خدا طلب آمرزش مىكردند و پيامبر هم براى آنها استغفار مىكرد، خدا را توبهپذير و مهربان مىيافتند». الشفاء بتعريف حقوق المصطفى، جلد 2، صفحه 41 ـ دفع الشبه عن الرسول (ص) للحصني الدمشقي، ص 140 ـ وفاء الوفاء للسمهودي، ج 4، ص 1371 ـ سبل الهدى و الرشاد للصالحي الشامي، ج 11، ص 439 ـ شفاء السقام لتقي الدين السبكي، ص 163 كساني كه به مدينه و مسجد النبي مشرف شدهاند، در بالاي قبر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) هم اين آيه را نوشتهاند: «لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِي». چون اگر مقداري صدايتان را بلند كنيد، بلا فاصله شرطهها ميآيند و شما را ميزنند و از اين كار ممانعت ميكنند. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ««« والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»» دکتر سيد محمد حسيني قزويني | ||