* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 29 اسفند 1389 | تعداد بازديد: 5737 | |
پاسخ به شبهات عيد نوروز | ||
پخش صوت
دان لود | ||
بسم الله الرحمن الرحيم موضوع: پاسخ به شبهات عيد نوروز شبكه جهاني ولايت : 29 / 12 / 1389 * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * توجه: غالب منابع ذكر شده، از نرم افزار مكتبة أهل البيت (عليهم السلام) ميباشد. آقاي محسني آقايان وهابيها به هر بهانهاي ميخواهند عليه شيعه اقدام كنند يا شبهه مطرح كنند. در مورد بحث عيد نوروز و جشنها و لباس نو پوشيدنها هم ميگويند ما همچنين چيزي در دين نداريم و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) همچنين كاري نكرده است. آيا وهابيت نسبت به مراسم عيد نوروز هم شبهاتي مطرح كردهاند؟ استاد حسيني قزويني آقايان وهابيها همينطور در كمين نشستهاند تا قضيهاي را از شيعيان و اعمالي كه در جامعه شيعي صورت ميگيرد، زير ذرهبين بگيرند و شبهاتي را مطرح كنند. از جمله آنها، قضيه عيد نوروز است و در سايتهاي مختلف وهابيها و أهل سنت نوشتهاند و حتي در مسجد دار العلوم مكي زاهدان هم آقايان خطباء و علماء أهل سنت رسماً اعلام كردهاند كه عيد نوروز بدعت است. ما كاري با اينها نداريم، ولي آنچه كه در سايت نوار اسلام و اسلام تيْپ هست، يك مقالهاي هست كه عيد نوروز را زير سؤال برده است و من بعضي از قسمتهايش را عرض ميكنم و بينندگان عزيز ببينند كه اين آقايان همانند مگس دنبال اين هستند كه جايي را پيدا كنند تا بتوانند شبههافكني كنند و ذهن خواننده را مشوش كنند با يكسري مطالبي كه كاملاً مخدوش است و اصلاً و ابداً با مباني اسلامي سازگاري ندارد. شبهه اول: در اين مقاله آمده است: ما در ايران ميبينيم كه عيد قربان يك روز و عيد نوروز 15 روز است. اين يكي از شبهاتشان است كه به عنوان يك اشكال اساسي و مهم مطرح كردهاند!!! شما أهل سنت هم عيد فطر را يك هفته تعطيل ميكنيد، حال آنكه در اسلام، يك روز بيشتر عيد نيست. در كشورهاي عربي و در عربستان سعودي، نزديك به يك هفته تعطيل ميكنند و در بعضي از كشورها 10 روز تعطيل ميكنند. همچنين در اول ماه محرم كه عيد نيست، شما حدود 10 روز به عنوان عيد تعطيل ميكنيد. اين چه ارتباطي به اين قضيه دارد؟ شبهه دوم: در اين مقاله آمده است: علماء مذهب شيعه چون با اسلام كينه دارند، سعي در رايج كردن اين عيد داشته، حتي برايش دعا و غسل ساختهاند و باز ميگويند بدعت نيست. اين واقعاً خيلي عجيب است! ما نميدانيم كه واقعاً بايد به حرف اينها بخنديم يا به بدبختي و بيچارگي اينها گريه كنيم؟! و فقط ميتوانيم بگوييم: الحمد لله الذي جعل أعدائنا من الجهلاء. يا به تعبير امام سجاد (عليه السلام): الحمد لله الذي جعل أعدائنا من الحمقاء. اگر شيعه براي عيد نوروز، دعا يا غسل آورده است، برگرفته از مكتب أهل بيت (عليهم السلام) است و با سندهاي صحيح، بزرگان و فقهاء ما به اين روايات عمل كردهاند و برگرفته از أهل بيتي است كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) آنها را عِدْل قرآن قرار داده است. شما آمدهايد به خاطر عداوتي كه با پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) داريد و خيلي واضح و روشن است، براي جشن ولادت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) گفتهايد كه «اين از بدعتهاي محْدثه در دين است». آيا اين يك نوع عداوت با پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) نيست؟ در كتاب مجموع فتاواي بن باز، جلد 1، صفحه 183 آمده است: لا يجوز الإحتفال بمولد الرسول و لا غيره، لأن ذلك من البدع المحدثة في الدين. كسي كه عشق به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) دارد و ميخواهد عشق به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را با يك جشن ميلاد گرفتن اظهار كند، آيا اين بدعت است؟ روز 12 ربيع الأول كه روز ميلاد نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) است، در تمام جوامع أهل سنت عيد برقرار ميكنند و اين يكي از شعائر ديني است و طبق آيه شريفه: و َعَزَّرُوهُ سوره أعراف / آيه 157 اين كار، تعزير و تكريم پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) است. با اين حال، آيا علماء شيعه با پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) عداوت دارند يا علماء وهابي؟ وقتي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) از دنيا رفته است، مردم عزادار هستند، ولي ايشان ميگويد: لا يجوز الإحتفال بمن مات من الأنبياء و الصالحين و لا إحياء ذكراهم بالموالد و رفع الاعلام و لا بوضع السرج و الشموع علي قبورهم و لا ببناء القباب و المساجد علي أضرحتهم أو كسوتها، لأن جميع ما ذكر من البدع المحدثة في الدين و من وسائل الشرك. جايز نيست كسي در رحلت انبياء و صالحين مجلس عزاداري برقرار كند و ... بدعت است و از وسائل شرك است. ولي اگر كسي بيايد براي آقاي ألباني به عنوان يك عالم، مجلس بزرگداشت در عربستان سعودي بگيرد، هيچ اشكالي ندارد؛ چون ألباني از علماء وهابي است و خدماتي به آقايان وهابيها كرده است و چند كتاب نوشته است. ولي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) كاري نكرده است براي وهابيها، جز اينكه بشارت داده است از منطقه شرق، از درعيه، شاخ شيطان برميخيزد و نسبت به دين و قرآن هتاكي ميكند. چون پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) از ظهور اينها پيشگويي كرده است و از اينها به عنوان شاخ شيطان تعبير كرده است. إن شاء الله اگر فرصت شود، اين روايات را مفصل ميخوانيم و دقيقاً جز با وهابيها تطبيق نميكند. حتي آقاي زيني دحلان، از علماء بزرگ أهل سنت ميگويد: اگر نبود در مذمت وهابيها، مگر همين يك روايت از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)، كافي بود كه ما بدانيم اينها چقدر با دين عداوت دارند. آقاي بزرگوار مقالهنويس! آقاي خطيبي كه ميگويي علماء شيعه با اسلام عداوت دارند و تعطيلات عيد نوروز را بيش از تعطيلات عيد قربان قرار دادهاند! آيا علماء شيعه عداوت دارند يا علماء وهابي كه رسماً فتوا دادهاند: اگر كسي قبل و وسط و بعد از اذان بر پيامبر (صلي الله عليه و سلم) صلوات بفرستد، بدعت در دين است. فتاوي اللجنة الدائمة للبحوث و الإفتاء، ج 2، ص 501، فتواي شماره 9696 ـ فتاواي اسلاميه بن باز، ج 1، ص 251 آقاي زيني دحلان (متوفاي 1304 هجري) كه مفتي مكه مكرمه بود، در كتاب فتنة الوهابية، صفحه 20 ميگويد: محمد بن عبد الوهاب (كه از مؤسسين سياسي وهابيت است) دستور داده بود كسي حق ندارد بر بالاي منبر و بعد از اذان بر پيامبر (صلي الله عليه و سلم) صلوات بفرستد: حتي أن رجلا صالحا كان أعمي و كان مؤذنا و صلي علي النبي صلي الله عليه و سلم بعد الأذان بعد أن كان المنع منهم، فأتوا به إلي إبن عبد الوهاب فأمر به أن يقتل فقتل. يك مردي صالح كه نابينا بود، اذان ميگفت و بعد از اينكه دستور داده شد بعد از اذان نبايد بر پيامبر (صلي الله عليه و سلم) صلوات فرستاد، بعد از اذان بر پيامبر (صلي الله عليه و سلم) صلوات فرستاد. او را نزد محمد بن عبد الوهاب آوردند و محمد بن عبد الوهاب دستور قتل او را داد و او را كشتند. آقاي بزرگوار! علماء شيعه با دين و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) عداوت دارند يا علماء شما؟ اين آقاياني كه فتوا صادر ميكنند: كسي كه مكه ميرود، اگر زياد به حرم پيامبر (صلي الله عليه و سلم) برود و بيرون بيايد، بدعت است. آيا اين عداوت نيست؟ كسي كه به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) عشق دارد و سراسر وجودش لبريز از محبت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) است و سالها در نوبت بوده و در انتظار بوده و توفيق رفتن به مدينه منوره را پيدا كرده و ميرود حرم پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را ميبيند و عشق ميكند. بعضي از افراد بودند كه بعد از نماز صبح، صبحانه ميخوردند و باز به حرم نبوي (صلي الله عليه و آله) ميرفتند و تا نماز ظهر آنجا بودند و ظهر برميگشتند به هتل و غذايي ميخوردند و ميرفتند تا آخرين لحظهاي كه حرم بسته ميشد، در آنجا بودند. من در يكي از ايام ماه رمضان كه در مدينه منوره بودم، حدوداً بعد از ساعت 12 به حرم ميرفتم و ميديدم تعداد زيادي از أهل سنت ميآمدند و فقط مينشستند و مانند نگاه يك عاشق دلباخته به معشوق، ضريح مطهر نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) را تماشا ميكردند و قطرات اشكشان ميريخت. آن وقت اين آقا فتوا ميدهد: كسي كه مكه ميرود، اگر زياد به حرم پيامبر (صلي الله عليه و سلم) برود و بيرون بيايد، بدعت است. اگر به اين عنوان برود آنجا دعا كند تا شايد به خاطر پيامبر (صلي الله عليه و سلم) دعايش به اجابت برسد، بدعت است. اين فتواي آقاي صالح فوزان، عضو لجنه دائم إفتاء و عضو هيئت كبار علماء و جزء مفتيان و اساتيد طراز اول عربستان سعودي است در مجلة الدعوة، صفحه 107، شماره 1612. علماء شيعه عداوت با پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) دارند يا علماء شما؟ ميگويند: اگر كسي صلوات بفرستد يا آيه قرآن بخواند و به پيامبر (صلي الله عليه و سلم) هديه كند، حرام و بدعت است. من نميدانم اين فتاوي را از كجا در ميآورند؟! فتوا بايد يا مستند به آيهاي باشد يا مستند به يك روايتي باشد يا مستند به يك سيرهاي باشد. اين آقايان همينطوري شب مينشينند و صبح فتوا صادر ميكنند: اگر كسي صلواتي بفرستد يا آيه قرآني بخواند و به پيامبر (صلي الله عليه و سلم) هديه كند، حرام و بدعت است. فتاوي اللجنة الدائمة للبحوث و الإفتاء، ج 9، ص 58، فتواي شماره 3582 اينها دنبال چه ميگردند؟ قضيه چيست؟ آيا اينها به دنبال اين هستند كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را در ميان مسلمانان غريب كنند و فاصله بياندازند بين مردم و حقائق ديني؟ فتوا ميدهند: رفتن به غار حراء بدعت است. با اينكه خود قرآن ميفرمايد: لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ سوره أحزاب / آيه 21 پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) به غار حراء ميرفت و ما هم به تبعيت از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) به غار حراء ميرويم. اين كجايش بدعت است؟ ميگويند: من ضرايع الشرك بالله. رفتن به غار حراء، از وسائل شرك به خداست. فتاوي اللجنة الدائمة للبحوث و الإفتاء، فتواي شماره 5302 من نميدانم اگر كسي كه به غار حراء ميرود، براي خداوند شريك قائل ميشود؟ كسي كه به غار حراء ميرود و محل عبادت و خشوع و خضوع پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را و محل نزول قرآن را ميبيند، عشق ميكند و به خدا نزديك ميشود. چرا بايد اين كار شرك باشد؟ جالب اين است كه آقاي بن عثيمين فتوا داده است در كتاب مجموع الفتاوي، شماره 366 و ميگويد: اگر كسي به ضريح پيامبر (صلي الله عليه و سلم) و پرده كعبه دست بكشد، بدعت است. آقاياني كه مشرف شدهاند به مدينه منوره و مكه مكرمه، ميبينند كه تعدادي از شرطهها در آنجا ايستادهاند تا اگر كسي دست به پرده كعبه بزند، او را توبيخ ميكنند. ولي شما ببينيد آقاي ملك عبد الله كه چند روز قبل از بيمارستان اروپا به عربستان سعودي برگشته بود و تلويزيون هم نشان ميداد، شخصيتهاي برجسته و مفتيان عربستان سعودي ميآمدند به عباي آقاي ملك عبد الله دست ميكشيدند و دستش را ميبوسيدند. اگر كسي دست بكشد به عباي پادشاه، هيچ اشكالي ندارد و عين عبادت است، ولي اگر دست بكشد به پرده كعبه، عين شرك است!!! در سال 1426 هجري كه ملك فهد از دنيا رفته بود و ميآمدند با ملك عبد الله بيعت ميكردند، من خودم هر روز شاهد تلويزيونهاي عربستان سعودي بودم و ميديدم كه شخصيتهاي طراز اول ميآمدند دست و پيشاني و عباي آقاي ملك عبد الله را ميبوسيدند. اينها عين عبادت است، ولي اگر كسي بيايد به پرده كعبه و ضريح نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) دست بكشد، عين شرك است!!! ما واقعاً نميدانيم كه اينها چه هدفي را دنبال ميكنند!!! * * * * * * * آقاي محسني وهابيها ميگويند: پيامبر (صلي الله عليه و سلم) عيد نوروز را جشن نگرفته و اهميت نداده و غسل نكرده است و شيعيان خلاف سيره پيامبر (صلي الله عليه و سلم) عمل ميكنند و اينها از بدعتهايي است كه شيعيان از خودشان ساختهاند. در اين مورد توضيح بفرماييد. استاد حسيني قزويني با توجه به سؤالي كه حضرتعالي كرديد، واقعاً آدم نميداند چه كند؟! در همين مقالهاي كه اين آقايان آوردهاند، اين تعبير را به كار بردهاند: آيا رسول الله (صلي الله عليه و سلم) روز نوروز را غسل نوروز ميكردند؟ شايد شيعه بگويد نوروز پيش ما يك جشن ملي است. در حاليكه اعياد .؟. مذهبي است و جواب اين است: خير، نوروز يك عيد ديني است. باور نداريد، از زرتشتيها بپرسيد. خيلي جالب است! اين نهايت عقل اين آقا را ميرساند. اين افرادي كه اين مقاله را نوشتهاند، ظاهراً در ايران زندگي ميكنند و يك عمر در كنار ايرانيها بودند يا در افغانستان يا در كشورهاي ديگر. آيا تا به حال از يك بچه شيعه يا از يك پير زن شنيدهاند كه بيايند عيد نوروز را گرامي بدارند به نيت يك عيد مذهبي؟!!! يا به نيت اينكه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) گفته است، ما اين عيد نوروز را جشن بگيريم؟!!! اين آقا از الفباي عُرفيات جامعه ايراني يا افغاني يا تاجيكي يا كشورهاي ديگري كه عيد نوروز را گرامي ميدارند، خبر ندارد. همانطور كه وهابيها فتوا دادند: اگر كسي روز معلم را عيد بگيرد، اشكالي ندارد. اگر كسي روز ارتش را عيد بگيرد، اشكالي ندارد. ما هم عيد نوروز را جشن ميگيريم. بنده در كتاب وهابيت از منظر عقل و شرع تمام مداركش را آوردهام. در اينجا هيچ اشكالي ندارد، چون عربستان سعودي و آقايان وهابيها اين روزها را عيد ميگيرد. ولي اگر كسي در جامعه شيعي عيد نوروز را عيد بگيرد، اشكال دارد و اين آقايان علم غيب هم دارند كه ما به خاطر عيد مذهبي، نوروز را عيد ميگيريم و اگر قبول نداريم، بايد برويم از زرتشتيها سؤال كنيم!!! ما هم ميگوييم اين كارهايي كه شما وهابيها انجام ميدهيد، همهاش ضد دين است، اگر قبول نداريد، برويد از يهوديان بپرسيد؛ ما اين را با دليل ثابت كردهايم. اگر شما وهابيها قبول نداريد كه با پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) و آثار پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) و أهل بيت (عليهم السلام) مبارزه ميكنيد و ميخواهيد ميان مردم و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فاصله بياندازيد، برويد از يهوديان بپرسيد. * * * * * * * آقاي محسني امشب هم توفيق داريم براي آغاز سال نو شمسي، با حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي ارتباط برقرار كنيم و از ايشان بخواهيم يك پيامي در اين آخرين لحظات سال 1389 و در آغازين لحظات سال جديدمان بفرمايند. من سلام و عرض ادب دارم خدمت حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي! از حضرتعالي درخواست ميكنيم كه در اين لحظات پاياني سال 1389 و آغاز سال 1390، پيامي را براي بينندگان عزيزمان بيان بفرماييد تا إن شاء الله برنامه ما با پيام حضرتعالي مزين شود. حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي سلام عليكم بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين. من پيشاپيش حلول سال نو را به همه شما عزيزان در شرق و غرب جهان و در هر كجا هستيد، تبريك عرض ميكنم و اميدوارم سالي خوش و خرم و توأم با سلامتي، توفيق، پيروزي و خوشدلي إن شاء الله داشته باشيد و نيز اميدواريم به لطف پروردگار، مشكلاتي كه براي برادران و خواهران ما در كشورهاي اسلامي به وجود آمده، إن شاء الله همه آنها هم به زودي حل بشود. ميدانيم كه مراسم سال نو، همانطور كه برادران عزيز براي شما بيان كردهاند، يك مراسم مذهبي و ديني نيست، بلكه يك سنت ملي و عرفي است. تمام كساني كه ارتباط دارند با كشور ما و با كشورهايي كه به فارسي صحبت ميكنند، از اين مسئله با خبر هستند. هماهنگ با آغاز بهار است، نو شدن زندگي در جهان طبيعت است. ما هم ميخواهيم هماهنگ با بهار و نو شدن جهان طبيعت، روحي نو و افكاري نو و برنامهاي نو براي زندگي داشته باشيم. اين مراسم و سنتي كه در ايران و كشورهاي فارسيزبان هست، نكات بسيار مثبت فراواني دارد كه اگر إن شاء الله از بعضي از خرافات كه با آن آميخته شده، تهي گردد، هماهنگ با دستورات كلي اسلام است. اسلام دستور به طهارت و نظافت و پاكي ميدهد، در سال نو همه به سراغ آن ميروند؛ خانهتكاني ميكنند، نظافت جسم، نظافت لباس. اسلام دستور به محبت ميدهد، سال نو كه ميرسد، همه به هم تبريك ميگويند، ابراز محبت ميكنند. صله رحم يكي از برنامههاي مهم اسلام است كه در قرآن و روايات بيان شده است. صله رحم طول عمر ميآورد و شهرها را آباد ميكند؛ مخصوصاً روي اين دو تا، در روايات تكيه شده است: منماة للعدد. نهج البلاغة، حكمت 252 ـ علل الشرائع للشيخ الصدوق، ج 1، ص 248 ـ من لا يحضره الفقيه للشيخ الصدوق، ج 3، ص 568 جمعيت را نمو ميدهد و باعث آبادي شهرها ميشود. شاد كردن دلها يكي از اصول كلي اسلام است كه در اين سنت عيد و سال نو هست؛ فراموش كردن نامهربانيها، كينهها، افرادي كه قهر هستند با هم آشتي ميكنند، چه در فاميل و چه در خارج فاميل. رفتن به نقاط مختلف و آثار عظمت خدا و آثار تاريخي گذشتگان را ديدن، كه تمام اينها براي ما درس عبرت است. اين هم يكي از نكات مثبتي است كه قرآن به عنوان: قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ سوره انعام / آيه 11 در روي زمين حركت بكنيد و آثار خدا را ببينيد، آثار گذشتگان را ببينيد. در اين برنامههاي مسافرتي كه به مناسبت سال نو ميآيد، اگر توجه باشيد، اين آثار و بركات هست. بنابراين يك آيين و سنت ملي و عرفي است كه نكات بسيار مثبت در آن جمع است و مبارزه با آن، مبارزه با تمام اين اصولي است كه عرض كردم در اسلام با آن هماهنگ است. از همه مهمتر توجه به ساحت قدس پروردگار در لحظه سال تحويل است كه همه هر كجا هستند، بالأخره به يك مركز مذهبي ميروند دعا ميكنند. دعا از دستوراتي است كه در اسلام خيلي به آن تأكيد شده و تكيه شده است. خدا را به قدرت توصيف ميكنند به سه جهت: اول ميگويند: «اي كسي كه «مقلب القلوب و الأبصار» هستي!»، تمام دلها در دست توست. بعد ميگويند: «اي كسي كه تدبير كننده شب و روزي!» عالم هستي، نظام جهان، زمين و آسمان در دست توست. بعد هم ميگويند: «اي كسي كه آمد و شد سال و ماه در اختيار توست!» تو بر همه چيز قادري. ما از تو يك تقاضا داريم كه «أحسن الحال»، «بهترين حالات را به ما بده». در اينجا اين سؤال پيش ميآيد كه «أحسن الحال» چيست؟ بهترين حالات چيست كه ما از خدا ميخواهيم؟ من ميخواهم براي شما عزيزان، به إتكاء بعضي آيات قرآن، «أحسن الحال» را تفسير كنم. در أواخر سوره فجر 4 آيه داريم: يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ / ارْجِعِي إِلَي رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً / فَادْخُلِي فِي عِبَادِي / وَ ادْخُلِي جَنَّتِي اين «أحسن الحال» را خداوند در اين 4 آيه آخر سوره فجر بيان كرده است. اول ميگويد: «اي كسي كه صاحب نفس مطمئنه هستي!» يعني مسلط بر هوي و هوسهاي خود گشتهاي و شيطان به وسيله هوي و هوس نميتواند در تو نفوذ پيدا كند. بعد ميگويد: «ارْجِعِي إِلَي رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً»، هم تو از خدا راضي باش و آنچه قسمتت كرده، راضي باش و ناشكري نكن و هم چنان كن كه خدا از تو راضي باشد؛ راضي بودن ما از پروردگار و راضي بودن خدا از ما. اينها مقدمات «أحسن الحال» است. مرحله چهارم ميگويد: «فَادْخُلِي فِي عِبَادِي»، جزء عباد من باش. بنده خدا كسي است كه تسليم مطلق در برابر فرمان خدا باشد. اگر تسليم مطلق در مقابل فرمان خدا بوديم، داخل در «عِبَادِي» هستيم. سرانجام: «وَ ادْخُلِي جَنَّتِي»، بهشت من در انتظار توست. آيا اين «أحسن الحال» نيست؟ ولي ميخواهم يك جمله ديگر عرض كنم و سخنم را كوتاه كنم. عزيزان! دعا كه ميكنيم، براي اجابت دعا بايد زمينهها را در خودمان فراهم كنيم. وقتي ما ميخواهيم رزق و روزي پر بركتي داشته باشيم، زمين را شخم ميزنيم، بذرافشاني ميكنيم، سمپاشي ميكنيم، آبياري ميكنيم، به موقع نگهداري ميكنيم، به موقع درو ميكنيم، بعد هم دعا ميكنيم: «خدايا به اين رزق و روزي ما بركت بده». زمينههاي «أحسن الحال» را در خودمان إن شاء الله فراهم كنيم، «نفس مطمئنه» إن شاء الله پيدا بكنيم. از خدا راضي باشيم، كاري كنيم كه خدا هم از ما راضي باشد. در مقابل خدا، عبد تسليم باشيم و إن شاء الله نتيجهاش «وَ ادْخُلِي جَنَّتِي» باشد. بار ديگر از خداي بزرگ براي همه شما عزيزان بيننده، در اين شبي كه نزديك است به شروع سال نو، به همه شما تبريك عرض ميكنم و از درگاه خداوند عالم ميخواهم كه همهتان سالم و خوشبخت و پيروز و موفق باشيد. واقعاً از صميم دل برايتان دعا ميكنم و از همه شما خواهش ميكنم مرا با وظيفه سنگيني كه بر عهده دارم، فراموش نكنيد و مشمول دعاي خيرتان بفرماييد. و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته. استاد حسيني قزويني ما خيلي تشكر ميكنيم از اين بزرگواري و بذل عنايتي كه داريد. خدا إن شاء الله حضرتعالي را موفق بدارد و ما و بينندگانمان را إن شاء الله حضرت مستطاب عالي از دعاي خير فراموش نفرماييد. حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي إن شاء الله خداوند اين برنامههايتان را روز به روز موفقتر بدارد و با اين برنامههاي خوب، مشمول عنايات حق باشيد. * * * * * * * آقاي محسني يكي از اساسيترين سؤالات ما در اين بخش اين سؤال است كه آيا ائمه (عليهم السلام) در رابطه با عيد نوروز رواياتي را مطرح كردهاند يا نه؟ استاد حسيني قزويني در رابطه با عيد نوروز، ما رواياتي از ائمه (عليهم السلام) داريم و بعضي از اينها روايات صحيح هستند و هيچ مشكلي ندراند و اگر صحيح هم نباشند، در حدّ مستفيض هستند. روايت اول: مرحوم شيخ صدوق (ره) در من لا يحضره الفقيه، جلد 3، صفحه 300، حديث 4073 روايتي را نقل ميكند: أتي علي (عليه السلام) بهدية النيروز، فقال (عليه السلام): ما هذا؟ قالوا: يا أمير المؤمنين! اليوم النيروز، فقال (عليه السلام): إصنعوا لنا كل يوم نيروزا. خدمت أمير المؤمنين (عليه السلام) يك هديه روز نوروز آوردند و آن حضرت فرمود: اين چيست؟ گفتند: اي أمير المؤمنين! امروز روز نوروز است. حضرت فرمود: (اگر قرار است هديه بياوريد) شما هر روز را براي ما نوروز قرار بدهيد. وسائل الشيعة (چاپ آل البيت) للحر العاملي، ج 17، ص 288 يعني هر روزتان نوروز باد. أمير المؤمنين (عليه السلام) نه تنها مخالفتي با عيد نوروز نكرده است، بلكه تائيد عملي و قولي هم فرمودهاند. روايت دوم: مرحوم محدث نوري (ره) در مستدرك الوسائل، جلد 6، صفحه 154، حديث 6679 روايتي از أمير المؤمنين (عليه السلام) نقل ميكند كه فرمود: اليوم لنا عيد و غدا لنا عيد و كل يوم لا نعصي الله فيه فهو لنا عيد. امروز براي ما عيد است و فردا هم عيد است و هر روزي كه ما خدا را معصيت نكنيم، آن روز عيد است. پيام اين روايت اين است كه اگر كسي در شب عيد نوروز يا روز عيد نوروز به بطالت و لهو و لعب و گناه و معصيت بگذراند، نه تنها روز عيد نيست، بلكه روز بدبختي و مصيبت براي اوست. اگر امروز با لهو و لعب و گناه لذت ميبرد، ولي روزي فرا خواهد رسيد كه در برابر همين يك گناه، سالها در جهنم عذاب ميكشد. امام صادق (عليه السلام) ميفرمايد: إن العبد ليحبس علي ذنب من ذنوبه مائة عام و إنه لينظر إلي أزواجه في الجنة يتنعمن. چه بسا فرداي قيامت، يك بنده به خاطر يك گناه، يكصد سال در جهنم بماند، در حاليكه خانوادهاش در بهشت غرق در نعمت هستند. الكافي للشيخ الكليني، ج 2، ص 272 ـ وسائل الشيعة (چاپ آل البيت) للحر العاملي، ج 15، ص 300 ـ الأمالي للشيخ الصدوق، ص 497 ـ مستدرك سفينة البحار للشيخ علي النمازي الشاهرودي، ج 3، ص 452 پيام روايت أمير المؤمنين (عليه السلام) اين است كه روز عيد، روزي است كه ما در آن روز گناه نكنيم. همانطور كه فقيه عاليقدر حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي اشاره كردند، روزي است كه ما بتوانيم سنتهاي اسلامي را در اين روز إحياء كنيم و آن كينههاي ديرينهاي كه از برادران ديني و از أقرباء و خويشاوندان داريم، كنار بگذاريم و صله رحم كنيم و هدايايي براي پدر و مادر و فرزندان و خواهران و برادران و دوستانمان ببريم. روز عيد، در حقيقت، روز إحياء سنت نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) است. روايت سوم: مرحوم شيخ طوسي (ره) در مصباح المتهجد از امام صادق (عليه السلام) نقل ميكند و روايت از معلي بن خنيس است. البته بعضي از بزرگواران نسبت به معلي بن خنيس اشكال ميكنند و إن شاء الله عرض خواهم كرد كه نه تنها ايشان مورد اشكال نيست، بلكه مورد تائيد هم هست. در اين روايت آمده است: إذا كان يوم النيروز فاغتسل و البس أنظف ثيابك و تطيب بأطيب طيبك و تكون ذلك اليوم صائما، فإذا صليت النوافل و الظهر و العصر، فصل بعد ذلك أربع ركعات، تقرأ في أول كل ركعة فاتحة الكتاب و عشر مرات «إنا أنزلناه في ليلة القدر» و في الثانية فاتحة الكتاب و عشر مرات «قل يا أيها الكافرون» و في الثالثة فاتحة الكتاب و عشر مرات «قل هو الله أحد» و في الرابعة فاتحة الكتاب و عشر مرات المعوذتين و تسجد بعد فراغك من الركعات سجدة الشكر و تدعو فيها يغفر لك ذنوب خمسين سنة. وقتي روز نوروز شد، غسل كن و پاكيزهترين لباسهايت را بپوش و بهترين عطرهايت را استفاده كند و اين روز را روزه بگير و وقتي نماز ظهر و عصر و نوافل را خواندي، يك نماز 4 ركعتي هم بخوان و در ركعت اول، سوره فاتحة الكتاب و ده مرتبه سوره قدر را بخوان و در ركعت دوم هم سوره فاتحة الكتاب و ده مرتبه سوره كافرون و در ركعت سوم هم سوره فاتحة الكتاب و ده مرتبه سوره توحيد و در ركعت چهارم هم سوره فاتحة الكتاب و ده مرتبه سوره ناس و فلق را بخوان و بعد از نماز هم سجده شكر بجا بياور و در سجده دعا كن تا خداوند گناهان 50 سالت را بيامرزد. مصباح المتهجد، ص 790 ـ وسائل الشيعة (چاپ آل البيت) للحر العاملي، ج 8، ص 173 اين نشان ميدهد كه ائمه (عليهم السلام) نه تنها نسبت به عيد نوروز مخالفتي نداشتند، بلكه تشويق هم داشتند و غسلي هم براي اين روز معين كردهاند و فقهاء ما طبق همين روايات، غسل در عيد نوروز را يكي از غسلهاي مستحبي دانستهاند. اين آقايان وهابيها كه حرفهاي بيپايه و اساس ميزنند كه شيعه براي اين روز غسل قرار داده، بدانند كه ما رواياتي از أهل بيت (عليهم السلام) داريم كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) هم اين أهل بيت (عليهم السلام) را عِدْل قرآن قرار داده است. اينكه شما دستتان از دامن أهل بيت (عليهم السلام) بريده شده است، گناه ما چيست؟ * * * * * * * آقاي محسني آيا عيد نوروز با عيد غدير مصادف بوده است؟ استاد حسيني قزويني البته در همين كابل و در آمريكا هم در مسجد امام علي (عليه السلام) تعدادي زيادي از مسلمانان افغانستان و پاكستان و كشورهاي ديگر، در روز عيد غدير، پرچم أمير المؤمنين (عليه السلام) را بلند ميكنند. حتي در جلسات درس هم از من زياد سؤال ميكردند كه آيا واقعاً روز عيد نوروز مصادف بود با روز غدير يا نه؟ در اينجا دو مسئله است: 1. محاسبه با تقويم بايد ببينيم كه از نظر محاسبات سالي و تقويمي، آيا اين دو روز با هم مصادف هستند يا خير؟ بنده خودم همين امروز برنامههاي مختلفي را براي تبديل تاريخ ديدم. اين موضوع را هم جستجو كردم كه روز 18 ذي الحجه سال 10 هجري قمري مطابق با چه روزي از تاريخ هجري شمسي خواهد بود؟ دقيقاً ديدم كه روز چهارشنبه كه عيد غدير سال 10 هجري قمري بود، مصادف بود با روز اول فروردين سال 11 هجري شمسي. برنامههاي كامپيوتري هم شايد يك يا دو روز اشتباه كند، ولي اينطور نيست كه دهها روز اشتباه كند. در روايات هم داريم كه مرحوم إبن فهد حلي (ره) كه از فقهاء نامدار شيعه و از شخصيتهاي برجسته است، در كتاب المهذب البارع كه از كتابهاي فقهي معتبر شيعه است، نقل ميكند كه امام صادق (عليه السلام) به معلي بن خنيس فرمود: إن يوم النيروز هو اليوم الذي أخذ فيه النبي (صلي الله عليه و آله) لأمير المؤمنين (عليه السلام) العهود بغدير خم، فأقروا له بالولاية، فطوبي لمن ثبت عليها و الويل لمن نكثها. روز نوروز روزي بود كه نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) در غدير خم، أمير المؤمنين (عليه السلام) را به عنوان ولي أمر مسلمين معرفي كرد و از مسلمانان عهد گرفت. خوشا به حال كسي كه بر ولايت حضرت علي (عليه السلام) ثابت قدم بماند و واي بر كساني كه ولايت حضرت علي (عليه السلام) را بشكنند و عهدشكني كنند. المهذب البارع لإبن فهد الحلي، ج 1، ص 190 ـ وسائل الشيعة (چاپ آل البيت) للحر العاملي، ج 8، ص 173 ـ جامع أحاديث الشيعة للسيد البروجردي، ج 7، ص 421 مرحوم علامه مجلسي (ره) خيلي مفصل نقل ميكند و ميگويد: رأيت في بعض الكتب المعتبرة ... در بعضي از كتب معتبر ديدم ... ... عن معلي بن خنيس، قال: دخلت علي الصادق جعفر بن محمد (عليه السلام) يوم النيروز، فقال (عليه السلام): أتعرف هذا اليوم؟ قلت: جعلت فداك، هذا يوم تعظمه العجم و تتهادي فيه. فقال أبو عبد الله الصادق (عليه السلام): و البيت العتيق الذي بمكة ما هذا إلا لأمر قديم، أفسره لك حتي تفهمه. قلت: يا سيدي! إن علم هذا من عندك أحب إلي من أن يعيش أمواتي و تموت أعدائي! فقال: يا معلي! إن يوم النيروز هو اليوم الذي أخذ الله فيه مواثيق العباد أن يعبدوه و لا يشركوا به شيئا و أن يؤمنوا برسله و حججه و أن يؤمنوا بالأئمة (عليهم السلام) و هو أول يوم طلعت فيه الشمس و هبت به الرياح و خلقت فيه زهرة الأرض و هو اليوم الذي استوت فيه سفينة نوح (عليه السلام) علي الجودي و هو اليوم الذي أحيي الله فيه الذين خرجوا من ديارهم و هم ألوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم أحياهم. معلي بن خنيس ميگويد: روز عيد نوروز خدمت امام صادق (عليه السلام) رسيدم و حضرت فرمود: آيا اين روز را ميشناسي؟ گفت: فدايت شوم! روزي است كه عجمها بزرگش ميدارند و به هم هديه ميدهند. فرمود: قسم به كعبهاي كه در مكّه است! اين شيوه براي امريست ديرين كه تفسيرش كنم برايت تا بفهمي. گفتم: اي آقايم! اگر آن را از شما ياد بگيرم، بهتر است نزد من از اينكه مردههايم زنده شوند و دشمنانم بميرند. حضرت فرمود: در نوروز بود كه خدا از بندههايش پيمان گرفت تا او را بپرستند و چيزي را شريك با او نسازند و به رسولان و حججش ايمان بياورند و به ائمه (عليهم السلام) ايمان بياورند. نوروز نخستين روزي است كه خورشيد در آن تابيده و باد وزيده و گل در زمين شكفته شد، روزي است كه كشتي نوح (عليه السلام) بر كوه جودي استوار شد و روزي است كه خدا در آن هزاران نفر را كه از ترس مرگ گريخته و مرده بودند، زنده كرد. و هو اليوم الذي نزل فيه جبرئيل على النبي (صلى الله عليه و آله) و هو اليوم الذي حمل فيه رسول الله (صلي الله عليه و آله) أمير المؤمنين (عليه السلام) على منكبه، حتى رمى أصنام قريش من فوق البيت الحرام فهشمها و كذلك إبراهيم (عليه السلام) و هو اليوم الذي أمر النبي (صلي الله عليه و آله) أصحابه أن يبايعوا عليا (عليه السلام) بإمرة المؤمنين و هو اليوم الذي وجه النبي (صلي الله عليه و آله) عليا (عليه السلام) إلى وادي الجن يأخذ عليهم البيعة له و هو اليوم الذي بويع لأمير المؤمنين (عليه السلام) فيه البيعة الثانية و هو اليوم الذي ظفر فيه بأهل النهروان و قتل ذا الثدية و هو اليوم الذي يظهر فيه قائمنا و ولاة الأمر و هو اليوم الذي يظفر فيه قائمنا بالدجال فيصلبه على كناسة الكوفة و ما من يوم نيروز إلا و نحن نتوقع فيه الفرج، لأنه من أيامنا و أيام شيعتنا، حفظته العجم و ضيعتموه أنتم و ... روزي است كه جبرئيل به رسول الله (صلي الله عليه و آله) فرود آمد و روزي است كه رسول الله (صلي الله عليه و آله) علي (عليه السلام) را بر دوش گرفت تا بتهاي قريش را از فراز كعبه افكند و خُرد كرد و روزي است ابراهيم (عليه السلام) همچنين كاري كرد با بتها و روزي است كه رسول الله (صلي الله عليه و آله) فرمود تا اصحابش با أمير المؤمنين (عليه السلام) بيعت كردند و روزي است كه رسول الله (صلي الله عليه و آله) علي (عليه السلام) را به وادي جنيان فرستاد تا از آنها بيعت گيرد و روزي است كه دوباره مردم با علي (عليه السلام) بيعت كردند و روزي است كه بر خوارج نهروان پيروز شد و ذو الثدية را كشت و روزي است كه قائم ما ظهور ميكند و روزي است كه قائم ما بر دجّال پيروز ميشود و او را در زبالهدان كوفه بر دار زند و نوروزي نيايد جز اينكه ما توقع فرج داريم؛ زيرا از روزهاي ما و روزهاي شيعيان ما است، عجم و فارسها آن روز را نگه داشتند و شما آن را ضايع كرديد و ... . بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج 56، ص 91 جايگاه معلي بن خنيس اما در رابطه با معلي بن خنيس حرف خيلي زياد است. يكي از بزرگواران هم ميگفتند كه إبن غضائري او را تضعيف كرده است. بنده افتخار داشتم كه 20 سال در حوزه علميه، تدريس رجال داشتم و اگر بنا باشد كسي در حوزه علميه كتابهاي رجالي را ورق زده باشد، بنده بيش از ديگران ورق زدهام. در رابطه با اصل كتاب إبن غضائري بحث است كه آيا اين كتاب براي إبن غضائري است يا براي دشمنان شيعه؟ حتي بعضي از بزرگان مانند شيخ آقا بزرگ تهراني بحثي دارد كه يكي از دشمنان شيعه اين كتاب را به نام شيعه و در زير پوشش إبن غضائري نوشته است و خود مرحوم حضرت آيت الله العظمي خوئي (ره) هم در جايجاي معجم رجال الحديث هم ميگويد انتساب اين كتاب به إبن غضائري براي ما روشن نيست. مرحوم حضرت آيت الله العظمي خوئي (ره) در معجم رجال الحديث، جلد 19، صفحه 258 در رابطه با معلي بن خنيس حدود 12 صفحه بحث كرده است و روايات متعددي در مدح و ثناء معلي بن خنيس از ائمه (عليهم السلام) آورده است و بررسي كرده كه اين روايت كلاً صحيح است. رواياتي هم در مذمت معلي بن خنيس آورده و تكتك آنها را ردّ كرده و سپس ميگويد: و الذي تحصل لنا مما تقدم أن الرجل جليل القدر و من خالصي شيعة أبي عبد الله، فإن الروايات في مدحه متضافرة، على أن جملة منها صحاح كما مر و فيها التصريح بأنه كان من أهل الجنة قتله داود بن علي و يظهر من ذلك أنه كان خيرا في نفسه و مستحقا لدخول الجنة و لو أن داود بن علي لم يقتله. نعم، لا مضايقه في أن تكون له درجة لا ينالها إلا بالقتل، كما صرح به في بعض ما تقدم من الروايات و مقتضى ذلك أنه كان رجلا صدوقا، إذ كيف يمكن أن يكون الكذاب مستحقا للجنة و يكون موردا لعناية الصادق (عليه السلام) و يؤكد ذلك شهادة الشيخ بأنه كان من السفراء الممدوحين و أنه مضى على منهاج الصادق (عليه السلام). از آنچه كه درباره معلي بن خنيس مقدم شد، نتيجهاش اين است كه مردي با جايگاه ويژه است و مقام والايي دارد و از شيعيان خالص امام صادق (عليه السلام) بود و روايات در مدح او زياد است، ... معلي بن خنيس يك مرد صادق و راستگو بوده است. زيرا چگونه ممكن است معلي بن خنيس كذاب باشد و امام صادق (عليه السلام) به او بشارت بهشت بدهد و مورد عنايت امام صادق (عليه السلام) باشد. مضافاً كه شيخ طوسي (ره) شهادت داده است كه معلي بن خنيس از سفراء و نمايندگان ويژه امام صادق (عليه السلام) بوده و بر روش و سنت امام صادق (عليه السلام) از دنيا رفته است. معجم رجال الحديث للسيد الخوئي، ج 19، ص 268 * * * * * * * آقاي محسني در برخي از روايات ائمه (عليهم السلام) وارد شده است كه عيد نوروز را ردّ كردهاند. به اين روايات اشاره و در اين مورد توضيح بفرماييد. استاد حسيني قزويني روايت اول: مرحوم إبن شهر آشوب (ره) (متوفاي 588 هجري) روايتي را از امام كاظم (عليه السلام) نقل ميكند: و حكي أن المنصور تقدم إلى موسى بن جعفر بالجلوس للتهنئة في يوم النيروز و قبض ما يحمل إليه، فقال (ع): إني قد فتشت الأخبار عن جدي رسول الله صلى الله عليه و آله فلم أجد لهذا العيد خبرا و انه سنة للفرس و محاها الاسلام و معاذ الله أن نحيي ما محاه الاسلام. منصور دوانيقي در روز عيد نوروز از آن حضرت درخواست كرد كه بيايد در جايي بنشيند تا ارتش رژه برود و مردم هم بيايند تبريك بگويند. امام كاظم (عليه السلام) هم فرمود: من تمام روايات جدم رسول الله (صلي الله عليه و آله) را بررسي كردم و براي اين عيد نوروز روايتي را نيافتم و اين سنت فارس بود و اسلام آن را محو كرد و پناه بر خدا كه من بخواهم سنتي را كه اسلام محو كرده، إحياء كنم. فقال المنصور: إنما نفعل هذا سياسة للجند، فسألتك بالله العظيم إلا جلست، فجلس و دخلت عليه الملوك و الأمراء و الأجناد يهنونه و يحملونه إليه الهدايا. منصور دوانيقي گفت: ما اين كار را به خاطر سياست و تقويت بنيه ارتش انجام ميدهيم. شما را به خداي عظيم قسم ميدهم كه در اين جلسه حاضر شويد. حضرت هم قبول كرد و رفت نشست و بزرگان و مسئولين و ارتش و مردم آمدند تبريك گفتند و هدايايي دادند. فدخل في آخر الناس رجل شيخ كبير السن فقال له: يا إبن بنت رسول الله! إنني رجل صعلوك لا مال لي، أتحفك بثلاث أبيات قالها جدي في جدك الحسين بن علي: عجبت لمصقول علاك فرنده يوم الهياج و قد علاك غبار و لا سهم نفذتك دون حرائر يدعون جدك و الدموع غزار إلا تقضقضت السهام و عاقها عن جسمك الاجلال و الاكبار قال: قبلت هديتك، إجلس بارك الله فيك و رفع رأسه إلى الخادم و قال: إمض إلى أمير المؤمنين و عرفه بهذا المال و ما يصنع به؟ فمضى الخادم و عاد و هو يقول: كلها هبة مني له يفعل به ما أراد، فقال موسى للشيخ: إقبض جميع هذا المال، فهو هبة مني لك. و يك پيرمردي آمد گفت: من مال ندارم تا هديهاي به شما بدهم و فقط 3 بيت شعر دارم كه جدم درباره جدت امام حسين (عليه السلام) گفته است و آن را بيان ميكنم: . . . حضرت هم او را تشويق كرد و به منصور دوانيقي پيام داد كه اين هدايا را ميخواهي چه كني؟ منصور دوانيقي گفت: تمام هدايا متعلق به شماست. حضرت هم تمام هدايا را به آن پيرمردي داد كه جدش 3 بيت شعر در مدح امام حسين (عليه السلام) گفته بود. مناقب آل أبي طالب لإبن شهر آشوب، ج 3، ص 433 ـ بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج 48، ص 108 ـ جامع أحاديث الشيعة للسيد البروجردي، ج 12، ص 567 نكته: عزيزان دقت كنند كه ما تابع سند هستيم و اگر روايتي سند نداشته باشد يا راوياني ثقه داشته باشد، ولي سندش به معصوم (عليه السلام) نرسد، براي ما ارزشي ندارد. مرحوم إبن شهر آشوب (ره) در اين روايت ميگويد: و حكي أن المنصور تقدم إلى موسى بن جعفر ... . و حكايت شده است كه منصور خدمت موسي بن جعفر رفت ... . يعني سند ندارد و فقط حكايت شده است. پس نميتوانيم اين روايت را به معصوم (عليه السلام) نسبت بدهيم و اين روايت مرسل است. مرحوم إبن شهر آشوب (ره) متوفاي 588 هجري است و امام كاظم (عليه السلام) مستشهد سال 183 هجري است و 405 سال فاصله ميان اين دو بزرگوار است و حدود 12 واسطه از سلسله سند اين روايت افتاده است. پس اين روايت از نظر سندي مخدوش است و به هيچوجه قابل استناد نيست. روايت دوم: روايت ديگر را مرحوم قطب راوندي (ره) (متوفاي 573 هجري) در لب اللباب (كه در دسترس نيست) نقل ميكند و ميگويد: و عن رسول الله (صلي الله عليه و آله). يعني بدون سند است. قال: إن الله أبدلكم بيومين يومين، بيوم النيروز و المهرجان، الفطر و الأضحى. حضرت فرمود: خداوند دو روز را به جاي دو روز ديگر براي شما قرار داد و به جاي روز نوروز و مهرگان، روز عيد فطر و قربان را قرار داد. مستدرك الوسائل للميرزا النوري، ج 6، ص 153، ح 6676 ـ جامع أحاديث الشيعة للسيد البروجردي، ج 6، ص 310 اين دو روايت در اين زمينه وجود دارد و هر دو روايت مرسل هستند و قابل استناد به معصوم (عليه السلام) نيستند و معتبر نيستند و ضعيف هستند و در برابر رواياتي كه ما عرض كرديم، نميتوانند قرار بگيرند. جالب اينكه فقهاء ما هم طبق آن روايات قبلي فتوا دادهاند، نه طبق اين دو روايت مرسل. * * * * * * * آقاي محسني نظر فقهاء شيعه نسبت به عيد نوروز چيست؟ استاد حسيني قزويني غالب فقهاء ما از زمان شيخ طوسي (ره) تا عصر حاضر، همه فتوا دادهاند به استحباب غسل در روز عيد نوروز. 1. إبن فهد حلي (ره) مرحوم إبن فهد حلي (ره) (متوفاي 841 هجري) كه از استوانههاي فقهي شيعه است، در المهذب البارع اين تعبير را دارد: يوم النوروز يوم جليل القدر. روز عيد نوروز، روز جليل القدري است. المهذب البارع لإبن فهد الحلي، ج 1، ص 190 در مورد عيد نوروز هم مطالبي را مطرح ميكند و بعد هم ميگويد اختلاف است كه چه روزي از سال عيد نوروز است و ميگويد: لكن المتعارف عليه الآن أن النيروز أول يوم من فروردين أول السنة الشمسية الموافق للواحد و العشرين من آذار. نوروز همان اولين روز فروردين از سال شمسي است كه مطابق با 21 آذار است. و اختاره المجلسي في بحاره و العلامة رضي الدين القزويني صاحب الخواص. علامه مجلسي (ره) و علامه رضي الدين قزويني (ره) اين نظر را دارند. المعلى بن خنيس لحسين الساعدي، ص 211 ـ كتاب الطهارة (ط.ق) للشيخ الأنصاري، ج 2، ص 328 2. حضرت آيت الله العظمي خوئي (ره) از مرحوم حضرت آيت الله العظمي خوئي (ره) سؤال كردند: نظر شما نسبت به بعضي از اعمال در عيد نوروز چيست؟ فرمودند: لا بأس بالإتيان بالأعمال المذكورة رجاءً اگر كسي رجاءً اين اعمال عيد نوروز را انجام بدهد، اشكال ندارد. صراط النجاة للميرزا جواد التبريزي، ج 2، ص 426 3. حضرت آيت الله العظمي سيستاني از حضرت آيت الله العظمي سيستاني (حفظه الله تعالي) سؤال كردند: هل يعد اعتبار النيروز عيدا من البدع في الدين؟ آيا عيد نوروز را معتبر دانستن، بدعت در دين است؟ فرمودند: لا يعد بدعة. خير، بدعت نيست. استفتاءات للسيد السيستاني، ص 413 4. علامه حلي (ره) همچنين علامه حلي (ره) در منتهي المطلب، جلد 1، صفحه 103 فتوا به استحباب غسل در عيد نوروز داده است. 5. صاحب جواهر (ره) مرحوم صاحب جواهر (ره) كه از استوانههاي فقهي شيعه است، ميفرمايد: و أما غسل يوم النيروز فعلى المشهور بين المتأخرين بل لم أعثر على مخالف فيه. غسل روز عيد نوروز مستحب است و اين مشهور بين متأخرين است، بلكه مخالفي هم ندارد. جواهر الكلام في شرح شرائع الاسلام للشيخ الجواهري، ج 5، ص 41 نكته: در پايان بايد بگويم كه يكي از مردان خدا و أولياء الله كه من خدمت ايشان ارادت دارم و افتخار شاگرديش را دارم، توصيه ميفرمودند: در هنگام سال تحويل، اين 4 اسم مقدس خدا را 75 مرتبه بخوانيد. حتي من يادم است كه چند سال پيش، قبل از عيد، حضرت آيت الله ميلاني به من زنگ زد و گفت: اين جملهاي كه آن بزرگوار فرموده بود، چيست؟ من در ذهنم نبود و زنگ زدم و دوباره سؤال كردم و يادداشت كردم. اگر كسي 75 بار اين 4 اسم مقدس را بگويد، إن شاء الله تا پايان آن سال، از هرگونه اتفاقات بد محفوظ ميماند و خداوند به بركت اين 4 اسم مقدس، روزهاي خوش و با بركتي را براي او مينويسد. اين 4 اسم اينها هستند: الله الرقيب الرئوف الرحيم. 75 مرتبه اين اسامي را پشت سر هم و به همين شكل در هنگام سال تحويل بخوانند. * * * * * * * سؤالات بينندگان سؤال 1 : 1. در آيه 53 سوره احزاب خداوند ميفرمايد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ اين اجازه گرفتن شامل بعد از رحلت رسول الله (صلي الله عليه و آله) ميشود؟ 2. با توجه به اين آيه مبارك، تَرَكه رسول الله (صلي الله عليه و آله) كه بعد از رحلتش به ورثه منتقل ميشود، چه جاي حقوقي و شرعي داشته كه نوه رسول الله (صلي الله عليه و آله) نتوانند در كنار جدشان دفن شوند، ولي خليفه اول و خليفه دوم بر چه مبناي شرعي و مذهبي و ديني در كنارش دفن شدند؟ جواب 1 : 1. بله، شامل ميشود. 2. ما اين را در جلسه ديگري پاسخ ميدهيم و چون شب عيد است، نميخواهيم وارد اين مسئله شويم. ولي رواياتي از خود أبو بكر نقل شده و سيوطي و ديگران هم آوردهاند: فقام إليه رجل فقال: أي بيوت هذه يا رسول الله؟ قال: بيوت الأنبياء، فقام إليه أبو بكر فقال: يا رسول الله! هذا البيت منها لبيت على و فاطمة؟ قال: نعم، من أفاضلها. شخصي از پيامبر (صلي الله عليه و سلم) سؤال كرد: منظور از اين خانههاي پيامبر، كدام خانههاست؟ حضرت فرمود: خانههاي أنبياء. أبو بكر بلند شد و سؤال كرد: يا رسول الله! آيا خانه علي و فاطمه هم جزء خانههاي أنبياء است؟ حضرت فرمود: بله، از بهترين و برترين آن خانههاست. الدر المنثور لجلال الدين السيوطي، ج 5، ص 50 ـ تفسير الثعلبي، ج 7، ص 107 ـ شواهد التنزيل للحاكم الحسكاني، ج 1، ص 534 ـ تفسير الآلوسي، ج 18، ص 174 * * * * * * * سؤال 2 : شبكه صفا دو سه هفتهاي است كه خيلي توهين ميكند و من خودم را خيلي كنترل كردهام تا خداي ناكرده مذهب شيعه زير سؤال نرود. اينها چيزهايي زيرنويس ميكنند يا بحثهايي را مطرح ميكنند كه «نيروهاي عربستان سعودي كه بحرين حمله كردهاند، صاحب الزمان از ترس آنها در سرداب ـ نستجير بالله ـ إسهال گرفته است». واقعاً يكسري خرافات و مسائلي را مينويسند كه من از استاد حسيني قزويني سؤال ميكنم كه آيا هيچ برخوردي براي شبكههاي اينچنيني در برنامهشان نيست؟ آيا جمهوري اسلامي ايران ميتوانند اين شبكهها را تحت كنترل داشته باشند؟ اين شبكهها تأثير زيادي روي عربهاي جنوب مانند عسلويه و استان بوشهر و هرمزگان گذاشته است. آيا راهي براي كنترل اين شبكهها در اين مناطق هست يا خير؟ متأسفانه دولت عربستان سعودي و امارات، ميليونها دلار هزينه اين شبكهها ميكنند، با وجود اينكه بدهكار مردم هستند. من شخصاً از پسر حاكم امارات، 3 ميليارد تومان طلبكار هستم و دادگاه دوبي هم حكم كرده است بر محكوميت او و پرداخت مبلغ و وزارت امور خارجه كشورمان هم در جريان هستند. اينها هزينههايي را انجام ميدهند، ولي متأسفانه براي حق و حقوق مردم كه حق شرعي و قانوني است، پرداخت نميكنند. به شبكه نور ميليونها دلار پرداخت ميكنند تا عليه مذهب برنامه درست كنند. اينها كه ميگويند تابع حضرت محمد (صلي الله عليه و آله) و قرآن هستند، دروغ ميگويند. من خودم با شبكه المستقلة مناظره داشتم و صحبت كردم و اينها اصول و فقه خودشان و بعضي از أحاديث خودشان را هم قبول ندارند. لطفا در مورد اين مسائل بيشتر توضيح بفرماييد. جواب 2 : اين شبكهها، چه شبكه الخليجية باشد و چه شبكه وصال باشد و چه ساير شبكهها، ما بحثهاي اين شبكهها را ضبط ميكنيم و تكههايي را براي جواب دادن آماده كردهايم و إن شاء الله در جلسات بعدي از شبكه وهابي نور و صفا و وصال هم كليپهايي را پخش ميكنيم و جواب ميدهيم. فحش دادن و اهانت كردن كه هنر نيست. اين كار أراذل و أوباش و هتاكان است. «المؤمن لا يكون سبابا»، مؤمن فحش نميدهد و كسي كه فحش ميدهد، معلوم است حرفي براي زدن ندارد. اگر راست ميگويند، بيايند مناظره كنند. ما بارها اعلام كردهايم و رسماً هم گفتهايم كه اگر آقايان بخواهند به ايران بيايند، ما همه هزينههاي آنها را متقبل ميشويم و اگر ميخواهند به وسيله تلفن بحث كنند، بيايند و ما كاملاً آمادگي براي گفتوگوي علمي داريم و شرط هم كردهايم كه در اين مناظره وارد بحثهاي سياسي نشوند ـ چون ما مرد سياسي نيستيم ـ و به طرف مقابل اهانت نكنند. اگر واقعاً حاضر هستند به اين دو شرط عمل كنند، بيايند. اگر هم ميخواهند هتاكي كنند، به قدري فحش بدهند تا حنجرهشان پاره شود و به قدري فحاشي كنند تا شكمشان بتركد. الحمد لله شيعه هر روز رو به گسترش است و شخصيتهاي زيادي از علماء بزرگ وهابي و أهل سنت و دانشجويان آنها، فوج فوج به طرف مذهب شيعه كشيده ميشوند. چند روز پيش كه در افغانستان بودم، شخصي كه پزشك بود و از نروژ آمده بود، نقل ميكرد: من بحثهاي شما را دنبال ميكنم و از اين مثلث شما [اشاره به سه بحث: حديث ثقلين و حديث «من مات بلا امام، مات ميتة جاهلية» و حديث إفتراق أمت] خيلي استفاده كردم. اينها را با علماء أهل سنت و وهابي بحث ميكنم و تعدادي از علماء أهل سنت را به بركت بحثهاي شما شيعه كردهام. رئيس دفتر صدام به آنجا آمده بود و من با استفاده از بحثهاي شما، چند جلسه با ايشان صحبت كردم و شيعه شد. اينها هر چه بيشتر فحش بدهند، به نفع ماست. چون دوست و دشمن، همه ميفهمند كه فحش براي أراذل و أوباش است، فحش براي كساني است كه حرف براي زدن ندارند. * * * * * * * سؤال 3 : در شبكه آقايان، آقاي كشتكار مطالبي را گفتند كه اگر بخواهيم همه اين مطالب را جواب بدهيم، بايد كار و زندگيمان را زمين بگذاريم و به اينها جواب بدهيم. ايشان ميگفت: جناب أبو بكر در پايان عمر كه احساس كردند عمرشان رو به اتمام است، بايد جانشيني را براي خودشان تعيين بكنند و لذا با مردم و صحابه مشورت كردند و آنها همه گفتند شما هر كس را تشخيص بدهيد. ايشان هم گفت عمر. من ميخواهم بگويم كه آقاي كشتكار! جناب أبو بكر شما از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) بالاتر است؟ چون شما ميفرماييد أبو بكر به فكر جانشيني خودش بود، ولي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) نبود. جواب 3 : در خود صحيح بخاري، جلد 8، صفحه 26، حديث 2830 آمده است كه خود عمر ميگويد: حين توفي الله نبيه (صلي الله عليه و سلم) إلا أن الأنصار خالفونا ... و خالف عنا علي و الزبير و من معهما. وقتي پيامبر (صلي الله عليه و سلم) از دنيا رفت، انصار با ما مخالفت كردند ... و علي و زبير و كساني كه با اين دو بودند هم با ما مخالفت كردند. همچنين خيليها اعتراض كردند بر أبو بكر و گفتند: ماذا تقول لربك اذا لاقيته و قد إستخلفت علينا إبن الخطاب؟ وقتي به ملاقات خدا ميروي، چه جوابي داري براي اينكه عمر را به زور بر ما تحميل كردي؟ السنن الكبرى للبيهقي، ج 8، ص 149 ـ المصنف لإبن أبي شيبة الكوفي، ج 7، ص 485 ـ كنز العمال للمتقي الهندي، ج 12، ص 535 ـ الطبقات الكبرى لمحمد بن سعد، ج 3، ص 274 ـ تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج 30، ص 413 ـ تاريخ المدينة لإبن شبة النميري، ج 2، ص 666 اينها روشن و مشخص است و احتياجي به تفصيل زياد ندارد. * * * * * * * سؤال 4 : 1. در مورد صله رحم سؤال داشتم. ما هر وقت به منزل عموي خود ميرويم، هميشه بايد به ما نيش و كنايه بزند. 2. دعاي يا «مقلب القلوب و الأبصار» كه در إبتداء سال خوانده ميشود، از چه كسي است؟ 3. يك شبكه تندرو شيعه بود كه الآن توهين ميكند، يكي ديگر هم اضافه شد كه شبكه ياسر حبيبي است. جواب 4 : 1. ارزش انسان همين است كه به صله رحم برود و نه تنها از او تشكر نكنند، بلكه طعنه هم بزند: بدي را بدي سهل باشد جزا اگر مردي «أحسِن إلي من عَصيٰ» 2. تكههايي از اين دعا در روايات معصومين در ادعيه آمده است، ولي بنده روايتي به اين تعبير پيدا نكردم. 3. اين شبكهها از قبل بودند و جسارت به مراجع عظام تقليد ميكنند. حتي اين شيرازي ديوانه نسبت به حضرت آيت الله العظمي بهجت (ره) ـ كه شيعه و سني و مسيحي و يهودي او را قبول داشتند ـ جسارت كرد و تعبير وقيحانه ملحد و بيدين به كار برد. حضرت آيت الله العظمي بهجت (ره) واقعاً كسي بود كه الگو و مجسمه تقوا و زهد بود. ولي نسبت به ايشان وقيحانهترين عبارت را به كار بردهاند. وقتي دوستان اين مطلب را به من گفتند، من قبول نميكردم كه كسي، آن هم روحاني به ايشان جسارت كرده باشد. ولي وقتي نوار و فيلمش را برايم آوردند و ديدم، باورم شد. وقتي كسي اينگونه وقيحانه و بيشرمانه به مراجع عظام تقليد اهانت ميكند، فردا هم در برابر آقا حضرت ولي عصر (أرواحنا لتراب مقدمه الفداء) جسارت خواهد كرد. اين مصيبتي است كه ما گرفتار آن شدهايم. ما و مراجع عظام تقليد رسماً اعلام كردهايم كه هر شبكهاي، حتي شبكه جهاني ولايت اگر روزي آمد به جاي استفاده از استدلال، از فحش استفاده كند و به جاي برهان، از اهانت استفاده كند و به أهل سنت و مسيحيت و غيره فحش دهد، بدانيد كه اين شبكه جهاني ولايت از مسير أهل بيت (عليهم السلام) و مسير مرجعيت بيرون رفته است. * * * * * * * سؤال 5 : أهل سنت در مكه، وقتي سوره حمد تمام ميشود، «آمين» ميگويند. به ما هم گفته شده است كه بگوييم: «الحمدلله رب العالمين». فرق «آمين» و «الحمدلله رب العالمين» چيست؟ جواب 5 : ما در بحث فقه مقارن بحث كرديم كه «آمين» از كجا آمده است. اين آقايان يك روايت درست و حسابي كه بتوان به آن إكتفاء كرد، غير از روايتي كه از أبو هريره نقل ميكنند، ندارند. أبو هريره هم كاملاً وضعيتش مشخص است و در صحيح بخاري، جلد 6، صفحه 190، حديث 5355، كتاب النفقات، باب وجوب النفقة على الأهل و العيال، همين آقاي أبو هريره روزي ميآيد ميگويد: قال النبي صلى الله عليه و سلم: أفضل الصدقة ما ترك غنى و اليد العليا، خير من اليد السفلى و ابدأ بمن تعول المرأة إما أن تطعمني و إما أن تطلقني و يقول العبد أطعمني و استعملني و يقول الإبن أطعمني إلى من تدعني، فقالوا: يا أبا هريرة! سمعت هذا من رسول الله صلى الله عليه و سلم؟ قال: لا، هذا من كيس أبي هريرة. روايتي را از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) نقل ميكند كه مردم تعجب كردند و به او گفتند: اي أبو هريره! آيا اين روايت را از پيامبر (صلي الله عليه و سلم) شنيدي؟ گفت: نه، اين روايت از كيسه أبو هريره است. اين روايت در صحيح بخاري است و ما جاي دوري نميرويم و آقايان هم مراجعه كنند و ببينند اگر دروغ است، بيايند روي خط و بگويند فلاني روايت دروغي از صحيح بخاري نقل كرد. اينها يك حديث صحيحي در مورد «آمين» بعد از سوره حمد، غير از روايت أبو هريره ندارند. ما احساس ميكنيم كه اين مطالب به دليل دوري از أهل بيت (عليهم السلام) بيان شده است. اما فرق ميان «آمين» و «الحمدلله رب العالمين» اين است كه وقتي ما ميگوييم «الحمدلله رب العالمين»، يعني خداوند دعاي ما را به اجابت رسانده است و ما در صراط مستقيم و أهل بيت (عليهم السلام) هستيم و در صراط كساني كه خداوند بر آنها غضب كرده و يا آنها را به خودشان واگذار كرده است، نبوديم. * * * * * * * نكات پاياني استاد حسيني قزويني نكته اول: عزيزاني كه إن شاء الله در ساعت تحويل سال به مساجد ميروند يا به حرم ائمه (عليهم السلام) يا به تكايا و حسينيهها ميروند، دقت داشته باشند كه اولين كارشان إستغفار باشد از گناهاني كه كردهاند. چون با وجود سايه انداختن گناه بر وجود انسان، قطعاً دعا به جايي نميرسد. يكي از بهترين راههاي اجابت دعا، إستغفار از گناه است. البته إستغفار واقعي كه با تمام وجود از گناهاني كه كردهايم در پيشگاه خداوند اظهار ندامت كنيم و تصميم قاطع داشته باشيم كه ديگر گناه نكنيم. نكته دوم: وقتي ميخواهيم دعا كنيم، در صدر دعاها، فرج امام زمان (عليه السلام) را در نظر بگيريم. چون خودشان فرمودند: أكثروا الدعاء بتعجيل الفرج، فإنه في ذلك فرجكم. براي فرج مهدي زياد دعا كنيد؛ زيرا فرج شما در اين دعا است. كمال الدين و تمام النعمة للشيخ الصدوق، ص 485 ـ الغيبة للشيخ الطوسي، ص 292 ـ الاحتجاج للشيخ الطبرسي، ج 2، ص 284 شما اگر براي آقا امام زمان (عليه السلام) از صميم قلب دعا كنيد، قطعاً آقا امام زمان (عليه السلام) هم براي شما دعا ميكند. معلوم نيست كه دعاي شما در حق شما به اجابت برسد. ولي دعاي آقا حضرت ولي عصر (أرواحنا لتراب مقدمه الفداء) قطعاً در حق شما به اجابت ميرسد. نكته سوم: به جاي اينكه براي خودتان دعا كنيد، براي پدر و مادرتان، خواهر و برادرتان، دوستان و مريضان و آشنايان دعا كنيد. به صورت كلي دعا نكنيد و تكتك نام اين افراد را بر زبان بياوريد كه فلاني را از گرفتاري برهان و مريضي فلاني را شفا بده و حاجت فلاني را برآورده كن. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: هر كس براي برادر ديني دعا كند، ملائكه براي او دعا ميكنند. چون معلوم نيست دعا شما در حق شما به اجابت برسد، ولي دعاي ملائكه در حق شما حتماً به اجابت ميرسد. لذا تلاش كنيد براي دعا كردن براي برادران و خواهران ديني، بعد هم براي خودتان دعا كنيد. نكته چهارم: من نميگويم براي دنيا دعا نكنيد. من لا معاش له، لا معاد له. كسي كه زندگي دنيوي خوبي نداشته باشد، آخرت خوبي هم نخواهد داشت. اول دعا كنيد براي دين و ايمان خودتان كه خداوند به شما ايمان كامل بدهد تا شما را از گناه و معصيت دور بدارد و شما را با أهل بيت (عليهم السلام) محشور كند. يكي از اساتيد ما ـ اگر در قيد حيات است، خداوند حفظش كند و اگر از دنيا رفته است، خداوند او را با محمد و آل محمد (عليهم السلام) محشور كند ـ ميگفت: من حدود 40 سال است كه زيارت عاشوراء را ميخوانم. فقط اميدوارم در اين 40 سال، يك بار اين دعايم كه در زيارت عاشوراء آمده است، به اجابت رسيده باشد: أللهم اجعل محياي محيا محمد و آل محمد و مماتي ممات محمد و آل محمد. خدايا! زندگي و مرگ من را زندگي و مرگ محمد و آل محمد (عليهم السلام) قرار بده. تلاش كنيد عاقبت به خيري و عافيت و امنيت را از خداوند بخواهيد. نكته پنجم: از خداوند بخواهيد اين نا امني كه در منطقه ايجاد شده براي برادران ديني و ايماني و اسلامي ما در مصر و ليبي و بحرين و يمن و كشورهاي ديگر برطرف شود و اتفاقات به آنگونهاي كه صلاح دين و دنيا و آخرت اين عزيزان است، رقم بخورد. نكته ششم: از خداوند بخواهيد آن تعبيري را كه در دعاي روز عيد فطر و عيد قربان ميخوانيم: أللهم! إني أسألك خير ما سألك به عبادك الصالحون و أعوذ بك مما استعاذ منه عبادك الصالحون. خدايا! هر چه را كه به خوبان ميدهي، به ما هم بده و هر چه را كه از خوبان برطرف ميكني، از ما هم برطرف كن. و أن تدخلني في كل خير أدخلت فيه محمدا و آل محمد و أن تخرجني من كل سوء أخرجت منه محمدا و آل محمد صلواتك عليه و عليهم. لذا تلاش كنيد كه در دعاهاي خود همت والايي داشته باشيد. چون از خداوندي كه مالك آسمان و زمين است و خالق هستي است درخواست ميكنيد و تلاش كنيد نان و پنير و آلونك درخواست نكنيد. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: خداوند دوست دارد كه مؤمن، همت والايي داشته باشد. همت والا داشتن، توصيهاي است از نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) و ائمه (عليهم السلام). اگر صلاح ديديد، ما را هم دعا كنيد و شبكه جهاني ولايت را هم دعا كنيد تا در خط أهل بيت (عليهم السلام) باشد و از رهنمود مراجع عظام تقليد هم تخطي نكند. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ««« والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»» دکتر سيد محمد حسيني قزويني | ||
فهرست نظرات |
41 |
نام و نام خانوادگي: مجيد زينوند -
تاريخ: 21 بهمن 92 - 13:07:14
با سلام و درود اگر به سال شمسي و نو شدن سال و جشن (روز نو) يا نوروز داريد بهتر به معجزات رياضيات در قرآن سري بزنيد مگر اينكه به كتاب ا... هم انتقاد داريد و معتقديد تحريف شده البته؟! البته درك اهميت مطالبي كه كلام خدا به آنها اشاره دارد آيا نياز به توضيح داره؟ اهل مطالعه باشيد ، بريد و ببينيد انشاا... كسي رو كه خوابه ميشه بيدار كرد و اميدواريم كسي رو كه خودش رو به خواب ميزنه هم؟ |
42 |
نام و نام خانوادگي: مجيد زينوند -
تاريخ: 21 بهمن 92 - 14:22:59
با سلام اگر شما عيد نوروز و رسوم آن را بشناسيد متوجه خواهيد بود كه فارق شدن از دقدقههاي زندگي و رسيدگي به احكام شرعيست! تجديد احترام ديد و بازديد نظافت شادي دلجويي رفع كدورت ها و رسومي كه در اين جشن نوروزي كه زنده كننده و ياد آور كننده اي است به مناسبت سال نو و امر به معروفيست به احكام شرعي را به دليل عدم آگاهي بدعت نام مي نهند عده اي با چه جدال ميكنند؟! حرف خوب را هر كسي بزند خوب است كار خوب را هركس انجام دهد خوب است (وقتي كه مي دانيم در راستاي احكام دين همه مسلمانان است چرا بايد در پي كم رنگ كردن رسوم خوب باشيم. آن هم با اين غيض جمله معروف علم را بيابيد حتي اگر در هندوستان باشد(در راهي كه آن زمان بسيار دور بوده و از كه بياموزيم؟). واي بر ظاهر بينان اگر اينطور باشد ميتوان به گفتن حتي صباح الخير نيز به خاطر خضوع احترام به شخصي ديگر به جز پروردگار يكتا شرك قلمداد كرد. سعي كنيك مبلغ باطن دين كه همانا ترويج فطرت پاك انساني كه برگرفته از ذات الهي باشيم. نه پاك كردن رسومي كه به بهانه آن بشود حق الناس را هم براي خود هم براي ديگران ادا نمود. نيكي به بندگان خدا در چه جايگاهي است كه با آن ستيز ميكنيم. اين بنده حال خود يا خانواده يا اقوام و فاميل باشد. من ا... توفيق |
43 |
نام و نام خانوادگي: عبدالامير -
تاريخ: 04 فروردين 93 - 08:16:52
سلام در بين فقهاي عظام شيعه نيز افرادي بودند و هستند که عيد نوروز را بدعت ميدانند. ريشه اختلاف در بين روايات شيعه است که برخي مؤيد انگاشته اند و برخي مخالف. گرچه برخي افراد عيد را ملي ميدانند که اين فاجعه اي عظيم تر است بر پيکره مسلمين. خوب است روايات فقه الروايه در آن جاري و ساري شود تا بهتر فهم شوند برخي گفته اند: (يك حديت از حضرت امير المومنين حضرت علي عليه السلام : وأتي علي عليه السلام بهدية النيروز ، فقال عليه السلام : ما هذا؟» خدمت حضرت امير (ع) هديه اى آوردند، حضرت فرمود اين چه هديه اين است؟ پاسخ دادند: «يا أمير المؤمنين اليوم النيروز» اين هديه روز نوروز است، حضرت هديه را پذيرفت و فرمود «اصنعوا لنا كل يوم نيروزا». شما هر روز را براى ما نوروز قرار دهيد. (هر روزتان نوروز باد). من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 300، ح 4073 .) درحاليکه اين روايت دقيقاً تحريف شده و معنا و مفاد آن برعکس مدعا است: توضيح اينکه اولا در روايات مشابه تصريح شده که کساني که هديه آوردند اصلا مسلمان نبودند و حضرت آن را از باب هديه قبول نکردند بلکه خراج و جريه محاسبه نمودند. دوم اينکه: حضرت اصلا نميدانستند عيد است يا لا أقل تجاهل فرمودند که نشان نفي نوروز است و بي اطلاعي حضرت از چنين واقعه اي. سوم: حضرت فرضا هم هديه را قبول کردند از يک عده غير مسلمان کجاي آن دلالت دارد که عيد مسلمين شود؟! چهارم: عبارت: «اصنعوا لنا كل يوم نيروزا» نيز عليه نوروز است زيرا حضرت نفرمودند: (اليوم عيد) و مانند آن بلکه فرمودند اصنعوا يعني شما بسازيد براي ما هر روز را عيد آنهم نه امروز را فقط بلکه هر روز را. . اين بدين معنا است که حضرت آن روز را عيد قصد نکردند بلکه همه روزها را عيد قصد نمودند و اين دقيقا نفي نوروز خواص است که ادعا شده. حديث ديگر نيز همينطور کج فهمي شده :(اين حديث را هم مهمونم باش : امام صادق (ع) به معلى بن خنيس فرمود: «إن يوم النيروز هو اليوم الذي أخذ فيه النبي ( صلى الله عليه وآله ) لأمير المؤمنين ( عليه السلام ) العهود بغدير خم فأقروا له بالولاية ، فطوبى لمن ثبت عليها ، والويل لمن نكثها وما من يوم نيروز إلا ونحن نتوقع فيه الفرج ، لأنه من أيامنا حفظه الفرس وضيعتموه» روز نوروز همان روزى است كه پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه وآله در غدير خم، از مردم نسبت به امير مؤمنان (ع) عهد و پيمان گرفت. و در اين روز با ولايت على (ع) تجديد پيمان نماييد، خوشا به حال كسى كه در ولايت على (ع) ثابت قدم بماند و واى به حال كسى كه پيمان شكنى كند.ما در روز نوروز انتظار فرج داريم، زيرا آن روز از روزهاى ويژه ما اهل بيت است كه شما آن را ضايع كرديد ولى فارسها آن را حفظ كردند. المهذب : 194، وسائل الشيعة (آل البيت)، ج 8، ص 173 ، ح 10339، والبحار 59 : 119.) اين روايت هم کاملش نشان دروغ بودنش است زيرا توصيفاتي که براي نوروز آورده که هو اليوم الذي ... و هو اليوم الذي ووو همه نشان اين است که اين نوروز را از عيد غدير هم بزرگتر دانسته و اين خلاف اعتقاد تمام شيعيان است يا به عبارت صريحتر راوي چنان مشغول دروغگويي شده که حد دروغ را هم فراموش کرده و دروغگوي اش در کلامش هويدا شده همه فهيدند که او ميخواهد بگويد نوروز از عيد غدير و عيد فطر و عيد اضحي و... هم بزرگتر و عظيمتر است و اين همان کذبه معه است يا پارادوکس. در انتهاء روايت هم دروغي را به افترا از طرف امام بصورت اهانت به رسول خدا بسته آنجا که گفته که امام فرموده:(لأنه من أيامنا حفظه الفرس وضيعتموه) يعني اين روز ماست فارسها حفظش کردند در حاليکه عرب آن را ضايع کرده و به آن عمل نکرده خوب حالا عرب کيست رسول خدا عرب است که ما اصلا نداريم عيدنوروز داشته يعني او ضايع کرده يعني امام مجتبي امام حسين و حضرت اميرالمؤمنين و فاطمه زهرا سلام الله عليهم همه عرب بودند و ضايع کرده اند اين روز عظيم را که از روز غدير هم بالاتر و عالي تر است طبق توصيفات راوي دروغگو. روايات ديگر و عبارات ديگر نيز بايد با دقت بررسي شوند تا شيعيان موحد در سياه ي جهل اجداد نباشند و به صراط مستقيم اهلبيت عليهم السلام مشي و حرکت کنند. و بماند مخالفت آن با آيات قرآن کريم در مورد تمسک به ادله سنن نيز نکته اي مورد غفلت واقع شده در حاليکه ميگويند مدعيان نوروز ميگويند:(آيا در باب مستحبات ، يك روايت ضعيف نيز كفايت نميكند؟) ما به روايات از باب تسامح در ادله سنن عمل ميکنيم. جواب : اينکه مجراي تسامح در سنن در همه جا نيست بلکه فقط در آداب و اعمال و اخلاقيات است ( نه در استنباط حکم شرعي) آنهم نه به اين وسعت که شما فرض کرديد وگرنه همه روايات خرافي بحار را بايد از باب تسامح معتقد باشيد و عمل کنيد. دوم اينکه در آداب و اعمال و اخلاقيات نيز در جايي که منجر به بدعت يا تشريع حکم يا مفسده شود جاري نميشود بدين معنا که اگر انجام اعمال سبب شود که مفسده بزرگتر (بدعت) پيش بيايد قطعا عمل به آن حرام است زيرا دائر مدار مستحب و حرام است. در تعريف قاعده تسامح اجمالا يايد گفت: قاعدة تسامح در أدلّة سنن آن است كه أخبار ضعيفه(اي که مخالف با روايات معتبره نيست و منجر به بدعتي نيز نميشود) را نيز به اساس ادلة ديگري مانند: روايات «مَنْ بَلَغَهُ ثَوَابٌ عَلَى شَىْءٍ فَأتَىِ بِه الْتِمَاسَ ذَلِكَ الثَّوَابِ اوتيَهُ وَ إنْ لَمْ يَكُنْ كَمَا بَلَغَ ...» پذيرفت و مورد عمل و قبول قرار داد و نسبت دادن آن به إمام را در جاى خود باقى گذاشت. پس لا أقل اگر به تسامح در ادله سنن تمسک فرموديد آن را به امام نسبت ندهيد تا حرف خود را نقض کنيد از طرفي قبول کرديد روايات تأييد نوروز ضعيف هستند و نميشود آنها را به امام نسبت داد ولي از باب کسب ثواب ميشود به اعمال آن عمل کرد و از طرفي ميگوييد در روايات معصومين نوروز عيد اينجوري اونجوريست. مثل برخي موافقين کمي دقيقتر باشيد که ميگويند عيد ملي است نه عيد شرعي. يعني عيد ايرانيان قديم است نه عيد اسلام. خواهشمندم لکه ننگ را به تشيع نبنديد بلکه ببنديد به ايرانيان. |
44 |
نام و نام خانوادگي: عاشق اميرالمومنين علي -
تاريخ: 04 فروردين 93 - 17:10:56
دوست عزيز : عبدالامير! کجاي روايت گفته عربها نوروز را ضايع کردند ! ميگويد شما نوروز را ضايع کرديد! وگرنه چه کسي گفته روزه روز نوروز مستحبي است؟ جز امام ! امام ميفرمايد نوروز از روزهاي ماست ! بعد هم آيين هاي ملي تا جايي که مخالف دين و عقل نباشد چه اشکالي دارد ؟ شادي کردن به خاطر آمدن بهار و يا ديد و بازديدها چه مخالفتي با دين دارد؟ کجاي روايت امام صادق آمده که نوروز از غدير بالاتر است؟!! در تاريخ آمده که عيد غدير در روز اول فروردين بوده ! در نوروز بود که ماجراي غدير اتفاق افتاد ! يعني حداقل از باب وقوع اين ماجراي عظيم قابل احترام است! همين ! |
45 |
نام و نام خانوادگي: يا الله -
تاريخ: 06 فروردين 93 - 00:23:02
سلام ايرانيان در آغاز فروردين، در مراسمي با شکوه و مفصل، عيدي ملي به نام نوروز باستاني، برگزار مي کنند. در تاريخ نقل شده که «نوروز» روز تاج گذاري جمشيد جم بوده و تثبيت آن در اول بهار، در زمان سلجوقيان اتفاق افتاده است. در سال ۴۷۱ ه.ق جلال الدين سلجوقي، ۱۸ فروردين سال يزدگردي را به عنوان شروع سال معرفي کرد... ahlevela.ir/mp3-sort/sayere-mabahes/eede-nowrooz/01%20eide%20noroz%20%28860116%29.mp3 |
46 |
نام و نام خانوادگي: عبدالامير -
تاريخ: 21 فروردين 93 - 07:57:21
سلام عليکم برادر عزيز عاشق اميرالمؤمنين علي چنانکه طالب حقيقت هستي بدان روايت خطاب به اعراب است يا به فارسها مخاطب عرب بوده لذا ميگويد شما نوروز را ضايع کرديد که همان شما عرب هستيد و مخاطب من دوم: اينکه فقها گفته اند روزه نوروز مستحب است بايد عرض کنم قبلا هم اشاره شد که از باب تسامح در ادله سنن ميگويند فلذا نوشته بودم"ر مورد تمسک به ادله سنن نيز نکته اي مورد غفلت واقع شده در حاليکه ميگويند مدعيان نوروز ميگويند:(آيا در باب مستحبات ، يك روايت ضعيف نيز كفايت نميكند؟) ما به روايات از باب تسامح در ادله سنن عمل ميکنيم. جواب : اينکه مجراي تسامح در سنن در همه جا نيست بلکه فقط در آداب و اعمال و اخلاقيات است ( نه در استنباط حکم شرعي) آنهم نه به اين وسعت که شما فرض کرديد وگرنه همه روايات خرافي بحار را بايد از باب تسامح معتقد باشيد و عمل کنيد. دوم اينکه در آداب و اعمال و اخلاقيات نيز در جايي که منجر به بدعت يا تشريع حکم يا مفسده شود جاري نميشود بدين معنا که اگر انجام اعمال سبب شود که مفسده بزرگتر (بدعت) پيش بيايد قطعا عمل به آن حرام است زيرا دائر مدار مستحب و حرام است." اما اينکه قلم افشرديد"آيين هاي ملي تا جايي که مخالف دين و عقل نباشد چه اشکالي دارد ؟ شادي کردن به خاطر آمدن بهار و يا ديد و بازديدها چه مخالفتي با دين دارد؟" عرض کنم مدعي هم همين را ميگويد که نوروز بدعت است و مخالف با اسلام و دين خلاصتاً دين جامع و کامل اسلام براي خود اداب و رسوم مخصوص و مشخصي دارد که بيان کرده و مسلمان بايد تابع دين باشد نه دين مأييد سنن بماند که آداب و سنن خرافي نوروز را دين تأييد نکرده و بماند که آدابي که در آن شايبه شرک بوده نفي کرده. اما اينکه شادي کردن به خاطر آمدن بهار و يا ديد و بازديدها چه مخالفتي با دين دارد عرض کنم در همين سايت در بخش پاسخ ها مطالبي مطرح شده تحت عنوان "آيا اهميت دادن به عيد نوروز بدعت نيست؟" و در آنجا بسياري از مطالب را نظر دهنده گان تبيين کرده اند از جمله پاسخ شماست. ديد و بازديدي که مؤييد بدعتي باشد در دين منع شده شما ديد و بازديد جداي از نوروز را فرض کرديد بله او مورد تاييد اسلام است اما فرض فعلي ديد و بازديد در زمان و با آداب بدعتي است نه مجرد و تنها. اينکه فرموديد "کجاي روايت امام صادق آمده که نوروز از غدير بالاتر است" فقه الحديث همين است قرار نيست همه چيز را ديکته کنند اگر روايت گفت نوروز روز نشستن کشتي نوح و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و فلان و ... است ميفهميد يعني راوي ميخواهد بگويد همه اين چيزها مال نوروز است زيرا روايت نوروز را وصف ميکند. و اين منجر ميشود به بالاتر دانستن نوروز از غدير. اينکه نوشتيد در تاريخ آمده"در تاريخ آمده که عيد غدير در روز اول فروردين بوده" خواهشمندم کمي بيشتر مطالعه کنيد در برخي کتب معتبر تاريخ آمده در خرداد و فصول ديگر عيد نوروز قرار داشته يعني نوروز در چرخش بوده نه ثابت. لذا در جايي نوشتم"کتب اساتيد سبيل کلفت پارسي را تورّقي نماييد و تاريخ نوروز را بررسي کنيد ، نکند خداي نا خواسته در شب تير بيندازيد!! مي بينيد که از قرن چهارم و پنجم به بعد بوده که عيد نوروز را اول بهار مي گرفتند و حتّي قبل از آن عيد نوروز در حال چرخش در فصل پاييز و ماههاي آبان و آذر و... بوده از زماني که تاريخ جلالي پديدار شده اول بهار را عيد نوروز قرار داده اند.اين امر در کتب عربي تاريخ هم موجود است.« فارس زبانان مي توانند به پژوهشهاي دانشمندان مسلمان درباره نوروز تأليف رسول جعفريان مراجعه نمايند» قسمتي از کلام ايشان از ص 104 به بعد اين است «محاسبه سال شمسى تا پيش از پيدايش تاريخ جلالى در سال 467 يا 471 ق، بدين ترتيب بود كه سال را به دوازده ماهِ سى روزه تقسيم مىكردند كه جمعا 360 روز مىشد. پنج روزِ باقى مانده را در پايان آبان ماه يا اسفند ماه بر آن مىافزودند كه جمعا 365 روز مىشد. با اين حال، پنج ساعت و 48 دقيقه و 45 ثانيه و 51 صدم ثانيه باقى مىمانْد. اين زمان، در هر چهار سال، يك روز مىشد و از آن جا كه در محاسبه نمىآمد، روز اوّل فروردين در فصول سال، تغيير مىكرد. بنا بر اين، ماههاى شمسى نيز در آن زمان، مانند ماههاى قمرى در فصول سال، متغيّر بود. معناىِ اين سخن آن است كه نوروز، در ابتداى فروردينِ واقعى، يعنى نقطه آغاز اعتدال ربيعى قرار نداشت . زمانى كه يزدگرد سوم، آخرين شاه ساسانى، در سال 632 م، به تخت نشست، روزِ نخست سال براساس تقويم آن روز، يعنى اوّل فروردين در آن تاريخ، مطابق با شانزدهم حُزَيران (ژوئن) بود و هفتم خرداد؛ زيرا با محاسبه ياد شده، روز نوروز يا اوّل فروردين، هر چهار سال، يك روز به عقب مىآمد. در سال 467 ق، روز نوروز، مطابق با دوازدهم حوت (اسفند) بود. در اين سال، ملكشاه سلجوقى، دستور داد تا منجّمان، محاسبه دقيقى از سال شمسى انجام دهند و روز اوّل فروردين را تعيين كنند. بر اساس محاسبه خواجه عبد الرحمان خازنى، منجّم مرو، به جاى آن كه بر اساس محاسبه قبلى، روز دوازدهم اسفند، اوّل فروردين دانسته شود، اوّل فروردين را هجده روز جلوتر بردند و در ابتداى اعتدال ربيعى، يعنى فروردينِ واقعى قرار دادند. در محاسبه جديد، هر سال را در چهار نوبت، 365 روز محاسبه مىكردند (دوازده سى روز، به ضميمه پنج روز كه در آخر ماه آبان يا اسفند افزوده مىشد) و سال پنجم را 366 روز محاسبه مىكردند. در اين محاسبه، آن پنج ساعت و اندى نيز در محاسبه مىآمد. بدين ترتيب، روز نوروز، به عنوان نخستين روز فروردين ماه، از آن سال، ثابت ماند. بنا بر اين، پس از هجرت پيامبر صلى اللّه عليه و آله نخستين سالى كه روز اوّل فروردين آن، دقيقا مطابق آغاز زمان اعتدال ربيعى بوده، سال 467 ش (يا 471 ش) بوده است. در سال 1304 ش (1343 ق/ 1925 م) در ايران، تقويم شمسى، به عنوان تقويم رسمى پذيرفته شد. محاسبه پيشين كه دقيق بود، مراعات شد و تنها به جاى افزودنِ پنج روز به سال، شش ماه نخست سال را 31 روز، و پنج ماه دوم را سى روز و اسفند را 29 قرار دادند كه هر چهار سال يك بار، سى روز محاسبه مىشد. نيز سالى را كه اسفند آن سى روز بود،" سال كبيسه" ناميدند .» اما اعتقاد شما به اينکه حداقل از باب وقوع اين ماجراي غدير، نوروز قابل احترام است. بي منطقي کامل است حتما طبق اين منطق خواهيد گفت تاج گذاري شاهان(جمشيد و...) هم بخاطر وقوع غدير محترم است زيرا در همين روز اتفاق افتاده و ملاک هردو يکي است. عجيب است که چطور بخاطر فرض وقوع زماني در يک عصري از اعصار چيز ديگري را محترم ميکنيد که خود ارزش نيست. نهايتا از باب نصيحت توصيه ميکنم لا اقل تمام صفحات را در باب نوروز در آدرس http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?id=1149&bank=question&startrec=1 را مطالعه کنيد بعد جشن راه بيندازيد. والسلام |
47 |
نام و نام خانوادگي: نور غدير -
تاريخ: 05 تير 93 - 02:13:49
سلام عليکم ظاهرا شما هم مثل وهابيت يکدنده و لجباز هستيد ... نوروز جمشيدي از اعياد فراعنه ايران است که شايد بتوان گفت جزء تحريفات دين زرتشت هم محسوب ميشود ... اسلام نوروز جمشيدي را نابود نموده و محو نموده است ... هميشه احياء نوروز جمشيدي احياء کفر و شرک بوده و هست و خواهد بود ... کونوا لنا زينا و لا تکونوا علينا شينا يعني همين که آي شيعه اينقدر خودت را براي جمشيد و فراعنه ايران سبک نکن و با نوروز جمشيدي کثيف آبروي ما اهل بيت را نبر ... در سايت شبکه ولايت هم به شما درمورد نوروز جمشيدي تذکر داده ام ولي فکر نکنم فايده اي داشته باشد و ميخ آهنين نرود در سنگ تعصب جاهلي سخني هم با سني ها : شيعه و بزرگان شيعه نوروز جمشيدي را قبول نداشته و ندارند و برخي عمامه به سرهاي جو زده و سهل انگار که نوروز نوروز ميکنند ربطي به شيعه و فرهنگ شيعه ندارند بلکه سليقه هاي شخصي و ناپسند خودشان است. |
48 |
نام و نام خانوادگي: ميثم -
تاريخ: 10 تير 93 - 00:09:23
سلام آيا روايت زير منظورش عيد نوروز است يا خير با تشکر عن أنس ، قال : قدم رسول الله صلى الله عليه وسلم المدينة ولهم يومان يلعبون فيهما ، فقال: « ما هذان اليومان ؟ » قالوا: يومان كنا نلعب فيهما في الجاهلية، فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم : « إن الله قد أبدلكم بهما خيرا، منهما يوم الأضحى ، ويوم الفطر»( مستدرک للحاکم) و (سنن ابي داود ) انس رضي الله عنه ميگويد : وقتي رسول الله وارد مدينه شد ديد مردم دو روز را جشن ميگيرند پرسيد ند : اين دو روز براي چيست؟ گفتند : در جاهليت اين دو روز را جشن ميگرفتيم «رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمود: بدرستيکه، الله آن دو را، براي شما، با دو روز بهتر عوض کرده ؛ عيد قربان و عيد فطر». جواب نظر: با سلام
دوست گرامي
از آنجا که اين روايت در منابع اهل سنت آمده است، لذا شارحين اين روايت، مراد از «هذان يومان »را عيد نوروز و عيد مهرجان گرفته اند قاري در اين خصوص گويد:( يومان يلعبون فيهما ) وهما يوم النيروز ويوم المهرجان ، كذا قاله الشراح ، وفي القاموس النيروز أوّل يوم السنة معرّب نوروز قدم إلى علي رضي الله عنه شيء
مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح ، علي بن سلطان محمد القاري الوفاة: 1014هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - لبنان/ بيروت - 1422هـ - 2001م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : جمال عيتاني ج 3 ص 490 موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات
|
[1] [2] | صفحه قبل |