* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 21 خرداد 1391 | تعداد بازديد: 1901 | |
تحليل تعبيرهاي: كتاب الله وسني، كتاب الله وعترتي | ||
پخش صوت
دان لود | ||
بسم الله الرحمن الرحيم برنامه حبل المتين؛ حضرت آيت الله دكتر سيد محمد حسيني قزويني 21 / 03 / 1391 موضوع: تحليل تعبيرهاي: كتاب الله وسني، كتاب الله وعترتي استاد قزويني: بنده خدمت همه بينندگان عزيز و گرامي كه در هر کجاي اين کره خاکي هستند، سلام خودم را تقديم نموده و التماس دعا دارم و از همه عزيزان تقاضايمان اين است، همان طوريکه برادران بزرگوارمان اشاره کردند، بايد دقت شود كه مباحث علمي با مباحث احساسي قاطي نشود و عزيزاني که روي خط ميآيند (چه عزيزان شيعه و چه اهل سنت) بزرگواري کنند ادب اسلامي و قرآني: وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا. سوره بقره آيه 83 را رعايت کنند که الحمد لله ما الآن مدتهاست دوستانمان رعايت ميکنند (چه دوستان شيعه و چه اهل سنت) و در بعضي شبکه هاي نفاق و معاند که هم و غم آنان عمدتاً نابودي اسلام و قرآن است؛ ولي به نام اسلام و به نام قرآن متأسفانه همانگونه که ديروز معاويه قرآن را بالاي نيزه زد و با قرآن مکتوب به جنگ قرآن ناطق آمد. اينها هم امروز روششان اين است و الحمد لله مردم ما بيدار و روشن هستند و سطح معلومات مردم در يک حدي است که شکر خداي عالم به خوبي دارند قضايا را پي ميگيرند و قضاوت ميکنند اين يک نعمتي است در عصر ما که شايد در عصر هاي گذشته يا نبود يا خيلي کم بود. و اينکه بعضي از اين آقايان شروع ميکنند به فحاشي ، هتاکي و اهانت، البته اين را ما بارها گفتيم که اين آقايان نسبت به خود بنده آزاد هستند هر چقدر که ميخواهند فحش و ناسزا بدهند توهين کنند بنده بر اين عقيده هستم که هر گونه بخواهم دفاع از خودم بکنم اين اول شکست شبکه کلمه است. بنده به هيچ وجهي از خودم دفاع نکردم و نميکنم و نخواهم کرد ولي ائمه عليهم السلام خط قرمز ما هستند، مراجع عظام تقليد خط قرمز ما هستند و هر کسي چه شيعه و چه سني چه ناصبي باشد چه وهابي باشد براي ما فرقي نميکند اگر به حريم مراجع ما بخواهند جسارت کنند، ما با تمام توان در برابر آنها ميايستيم و گذشته از نقد علمي، آنها را مفتضح ميکنيم و آبرو و حيثيتي براي آنان باقي نميگذاريم و اين را هم براي خودمان تکليف ميدانيم؛ چون مراجع عظام تقليد ما امروز زبان گوياي مذهب ما هستند، استوانه هاي ديني و مذهبي ما هستند و ما اگر اينجا مانند بلبل شيدا حرف ميزنيم و دوستان ما مانند شير ميغرند، به پشتوانه مراجع عظام تقليد ما است . همه مراجع براي ما عزيز هستند. بنده بارها گفتم من شخصا دست مراجع عظام را ميبوسم و به اين بوسه هم افتخار ميکنم. بعضي از اين بزرگان، مراجع هستند که در نزد اهل سنت هم محبوبيت دارند مانند: آيت الله العظمي سيستاني، امام راحل رضوان الله عليه ، حضرت آية الله مکارم شيرازي اينها خار چشم منافقان معاصر هستند، خار چشم خوارج هستند، خار چشم بعضي از اين وهابيهاي هتاک هستند. خوب اگر هتاکي نکنند، چه کنند؟ اگر غير اين باشد، خلاف انتظار است و ما بارها گفتيم که اين افرادي که هتاکي ميکنند از نظر علمي که اصلاً ارزش ندارند و از نظر وجودي هم اين قدر بي ارزش هستند که يک دستمالي بردارند زير نعلين آية الله سيستاني و آية الله مکارم و امام راحل را بخواهند پاک کنند اين را ما با تمام وجود معتقديم که همچنين لياقتي را ندارند؛ يعني اگر چه اينها بيايند خاک زير نعلين اين بزرگان را بخواهند پاک کنند، براي اين بزرگان ننگ است و اين را باتمام وجود ميگوييم و من گمان نميکنم بينندگان عزيز در اين قضيه کوچکترين شک وشبهه اي داشته باشند و اينها عبارت هاي امام راحل را تقطيع ميکنند و يک جملهاي که اصلاً ارتباطي ندارد، ميگويند: ايها الناس ، آقاي مولوي فلان ، آقاي ماموستا فلان خبر داريد به قول امام خميني نسبت به آيه چه گفته است که شما به اين شبکه ميرويد؟ اولا شبکه وابسته به احدي نيست و مستقل است و مسئوليت اين شبکه هم به عهده بنده است و حضرت آية الله مکارم شيرازي يک اشرافي دارد و اعتمادي که به ما دارند هم ايشان و هم ديگر مراجع عظام تقليد ما اعتماد آنان را بالاترين سرمايه براي خود ميدانيم. ولي اين تعابيري که اين آقايان ميآورند اگر فرصتي شود يا اگر بينندگان سؤالي خواستند در اين رابطه مطرح کنند، من عبارت امام رضوان الله تعالي عليه را ميآورم و که اين قضيه : انجس من الکلاب. اصلاً ارتباطي به صحابه، عايشه و طلحه ندارد؛ بلکه مربوط به نواصب است ما نواصب و آن کساني را که به اهل بيت اهانت و جسارت کنند، نجس تر از سگ و خوک و کافر ميدانيم. نه تنها ما، بلکه خود اهل سنت هم نظرشان در مورد نواصب همين است. شما ميگوييد: امام در وصيت نامه خود به صحابه توهين کرده است ما سؤال کرديم که بدترين توهين را ابن تيميه امام شما، پيامبر و خداي شما کرده است، خوب چرا حاضر نيستيد به اين جواب دهيد. من قبل از اينکه برادر عزيزم جناب آقاي محسني سؤالشان را طرح کنند، مطلبي را بيان کنم . ببينيد اين کتاب منهاج السنه ابن تيميه است که ايشان به صراحت ميگويد که : لم يكن كذلك علي؛ يعني علي بن ابيطالب مانند ابوبکر و عمر و عثمان نبودند. فان كثيرا من الصحابة و التابعين كانوا يبغضونه اکثر صحابه و تابعين بغض علي را داشتند و در ادامه ايشان ميگويد : و يسبونه و يقاتلونه. يعني اکثر صحابه، به آن حضرت دشنام ميدادند و با ايشان ميجنگيدند. منهاج السنة النبوية ، ج 7، ص 137 بارها ما گفتيم در صحيح مسلم، ج1، ص86 آمده است كه امير المؤمنين ميگويد: وَالَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَبَرَأَ النَّسَمَةَ إنه لَعَهْدُ النبي الْأُمِّيِّ إلي أَنْ لَا يُحِبَّنِي إلا مُؤْمِنٌ ولا يُبْغِضَنِي إلا مُنَافِقٌ خوب اين چيست؟ يعني اکثريت صحابه منافق بودند، اکثريت تابعين منافق بودند؛ چون بغض علي بن ابيطالب را در دل داشتند. ايشان ميگويد که : اکثر صحابه و تابعين علي را سب ميکردند. حاکم نيشابوري در مستدرک با سند صحيح از رسول خدا صلي الله عليه وآله نقل كرده است كه فرمود : من سب عليا فقد سبني. هرکس علي را سب کند من را سب کرده است. هذا حديث صحيح الإسناد. المستدرك على الصحيحين، ج 3، ص 4614 يعني اکثريت صحابه و تابعين پيامبر را سب ميکردند. اينها را شما بياييد جواب بدهيد براي ما اگر شما دم از صحابه ميزنيد، اين عبارت ابن تيميه را که نسبت به صحابه گفته است را توضيح دهيد و من گمان نميکنم کسي اين چنين به صحابه جسارت کرده باشد، آقايان، کتاب محمدبن عبد الوهاب را در آنجا قرار دادند و ميگويند: ايها الناس بياييد ببينيم يک دانه در داخل اين کتاب مخالف است يا نه؟ امثال آقاي شريفي و خانم صفايي و اسلامي و ديگران تماس ميگيرند؛ حتي همين غروب آقاي شريفي زنگ زد گفت من زنگ زدم بعد از 40- 50 دقيقه من را پشت خط نگه داشتند، گفتم آقا50 دقيقه است من را پشت خط گذاشتيد، شروع کرد به من توهين و فحش داد و قطع کرد که اين هم روش جديد آقايان است . چند شب قبل هم يکي از بينندگان گفتند: براي پشت خط ماندگان شبکه کلمه، برنامهاي بگذاريد. اين دليل بر عجز و افلاس شما است، اين محمد بن عبد الوهاب است شما داريد از آيات قرآن استفاده ميکنيد آيه 100 سوره توبه ، آيه آخر سوره فتح و غيره و اينکه صحابه چنين و چنان هستند. لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ. خدا از صحابه راضي بوده است. سوره فتح، آيه 18 الذين قال الله فيهم صحابه آن کساني هستند که در حقشان گفته شده است : يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ. سوره توبه آيه 74 اين عبارت محمدبن عبد الوهاب است از اين واضح تر ميخواهيد ضد قرآن داشته باشيد؟ از اين روشن تر توهين به صحابه؟ أما سمعت آيا نمي شنوي ؟ الله كفرهم خداي عالم صحابه را تکفير کرده است. بكلمة يک جمله گفتند بودند. مع كونهم في زمن رسول الله با اينکه اين صحابه در زمان پيامبر بودند. ويجاهدون معه در رکاب پيامبر ميجنگيدند. ويصلون ويزكون ويحجون پشت سر پيامبر نماز ميخواندند و زکات ميدادند و حج ميرفتند. ويوحدون موحد بودند. كشف الشبهات، ج1، ص 174 از اين واضح تر ؟ شما جواب اينها را بده چرا چسبيدي به يک جمله امام و بزرگان ؟ امام آمده در همان عبارتي که ايشان نقل ميکند، نسبت به طلحه و زيير و عايشه ميگويد: به هيچ وجه ما نميتوانيم اينها را تکفير کنيم؛ چون اينها عذر داشتند و براي آنان عذر ميتراشد و بعد از آن ميگويد: اما النواصب آنها کساني هستند که كانوا أخبث من الكلاب والخنازير. كتاب الطهارة ( ط.ج )، السيد الخميني، ج 3، ص 457 آقايان بر ميدارند اين جمله آخر را ميچسبانند به آن و اين نهايت پستي و رذالت و افلاس شما است اجازه هم نميدهيد که کسي بيايد جوابتان را بدهد. ما گفتيم شبکه جهاني ولايت آماده است هر کدام از اين کارشناسان تان راست ميگويند، زنگ بزنند ما وقت ميدهيم به آنها شما که به ما وقت نميدهيد، تماس بگيريد چه در برنامه بنده احترامشان را هم ميگذاريم ، برنامه آقاي ابو القاسمي برنامه سراب وهابيت به اينها وقت ميدهيم ، حتي از همان شبکه وصال باطل ميگويند که ما با مراجع تماس گرفتيم و فلان کرديم شما به قدري پست هستيد که اصلاً ادعا براي شما جسارت است شما اگر راست ميگوييد و سرمايه علمي داريد در شبکه ولايت به روي شما باز است؛ همان طوري که ماموستاهاي عزيز از کردستان، مولوي هاي عزيز از زاهدان ميآيند، شما هم تشريف بياوريد نميگويم که تشريف بياوريد اينجا؛ چون به قدري پرونده تان سياه و خراب است که جرات آمدن به ايران نداريد؛ ولي حداقل شما زنگ بزنيد، يا تلفن بدهيد ما زنگ بزنيم و اگر ميترسيد از ما يک شمارهاي تهيه کنيد بعد از اينکه صحبت ها را انجام داديم، شماره را نابود کنيد و دور بيندازيد. بياييد تماس بگيريد (چه کارشناسان شبکه نفاق و وصال باطل) ما آمادگي کامل داريم؛ ولي ما گفتيم چند شرط اساسي داريم اينکه وارد هر بحثي که ميخواهيد شويد اعلام کنيد و شرط ديگر اينکه وارد سياست نشويد؛ چون شبکه ما شبکه سياسي نيست ما نميتوانيم وارد بحث سياسي شويم و شرط ديگر هم اينکه اهانت به مقدسات مذاهب انجام نگيرد؛ چه مذاهب اهل سنت و چه مذهب شيعه . در خدمت شما هستيم . مجري: انشاء الله اميدواريم اينهايي که صاحب عقل و هوش هستند، اين مطالب را بپذيرند البته ما هدفمان شما بيننده عزيز است که دنبال حقيقت هستيد اين آقايان که انگشت در گوش خود گذاشتند و اصلاً حقيقت را نميتوانند قبول کنند. استاد قزويني : نه اين آقا ميگفت يک عبارتي از محمد بن عبد الوهاب بياوريد که حديث نباشد؛ چون ما دفعه قبل آن حديثي را که در اول کتاب توحيد بود، آورديم آقايان مستأصل شدند؛ اما اين عبارت را که آورديم براي محمد بن عبد الوهاب است و حديث هم نيست: أما سمعت الله كفرهم بكلمة مع كونهم في زمن رسول الله ويجاهدون معه ويصلون ويزكون ويحجون ويوحدون. كشف الشبهات، ج 1، ص 174 البته خيلي مفصل است و من فقط همين تکه اش را آوردم ، آيا اين مخالف قرآن است يا موافق قرآن؟ اگر موافق قرآن است؛ پس بخشي از صحابه کافر شدند، صحابهاي که موحد بودند و با گفتن يک کلمه کافر شدند و اگر مخالف قرآن است، محمدبن عبد الوهاب شما هم مخاف قرآن گفته است . من در خدمت شما هستم . مجري: اهل سنت نقل ميكنند كه رسول خدا صلي الله عليه وآله به كتاب و سنت توصيه نموده و فرموده است: «کتاب الله وسنتي» از طرف ديگر در صحيح مسلم تعبير «کتاب الله وعترتي» آمده است آيا اين دو تعبير با يکديگر تنافي ندارند؟ استاد قزويني: در رابطه با اين که آيا واقعاً اين دو تعبير منافات دارد يا ندارد، کاملاً واضح و روشن است و من گمان نميکنم براي احدي اين قضيه مخفي باشد که اهل بيت عليهم السلام و خود امير المؤمنين سلام الله عليه، بر خلاف سنت نبي مکرم عمل کرده باشند و اين واضح و روشن است که ائمه عليهم السلام همواره مدافع سنت نبي مکرم بوده است؛ ولي خوب اين آقايان که آمده اند «کتاب الله وسنتي» را در کنار «کتاب الله و عترتي» تأسيس کرده اند. من دفعه گذشته عرض کردم و از کتاب هاي معتبر اهل سنت مانند صحيح مسلم ، البداية و النهاية ابن کثير و ديگر کتاب ها ثابت کرديم كه حديث ثقلين با تعبير «کتاب و عترت» روايت صحيح است. بعضيها هم ادعاي تواتر کرده اند حداقلش سنت پيامبر است . پيامبر در يک روايت ديگري هم بر فرض صحت فرموده : کتاب الله و سنتي. چرا شما در خطبههاي نماز جمعه و کتابهاي تان همواره ميگوييد: کتاب الله وسنتي. چرا يک دفعه «کتاب الله و عترتي» را نميگوييد؟ اين يک سؤال است براي ما. حداقلش بفرماييد: تعبير «کتاب الله و عترتي» هم آمده و «کتاب الله وسنتي» هم آمده است ما واقعاً بدانيم که شما نسبت به عترت عناد و حساسيت نداريد. البته طرف خطابم عمدتاً شبکه هاي وهابي است که تا به حال يک جمله نشنيدم از اينها که «کتاب الله و عترتي» آمده؛ مگر اينکه ميگويند: ضعيف است و معتبر نيست. در اينجا يک نکتهاي را خدمت بينندگان عزيز عرض کنم که بزرگواري کنند و دقت کنند چون نکته خيلي ظريفي است: کتاب، سنت هم داخلش بوده است؛ يعني کتاب منهاي سنت، کتاب نيست؛ يعني اگر بيايد و بگويد: کتاب الله و سنتي. اين کلمه «سنتي» زائد است به چه دليل؟ دوستان ملاحظه کنند در سوره نحل آيه 44 قرآن ميگويد: وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ. پيامبر! قرآن را ما بر تو نازل کرديم تا بيان کني براي مردم آنچه را که براي اينها نازل شده است تا اينها فکر کنند. سوره نحل آيه 44 تبيين پيغمبر درکنار قرآن است؛ يعني قرآن بدون تبيين پيامبر، قرآن نيست و چيز ديگري است اين را آقايان جواب بدهند به ما ، قرآن به صراحت ميگويد : مبين قرآن، پيامبر است؛ يعني سنت پيامبر در حقيقت مبين و مفسر قرآن است. در سوره حشر آيه 7 ميگويد : وَمَا آَتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا. دستورات پيامبر بايد مو به مو اجرا شود ، دستورات پيامبر هم سنت است؛ پس قرآن منهاي سنت، قرآن نيست، سنت در درون قرآن خوابيده است. وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا. سوره جن آيه 23 هر کس خدا و پيامبر را معصيت کند، در آتش جهنم هميشه خواهد ماند. پيامبر را معصيت کند يعني چه ؟ يعني سنت پيامبر را ناديده بگيرد در اين قضيه که شک و شبههاي نيست؛ پس مشخص است قرآن در کنار سنت مفهموم پيدا ميکند؛ يعني کتاب و سنت ملازم هم هستند. ابن حجر هيثمي يک جمله قشنگي دارد من تقاضا دارم، بينندگان عزيز خوب دقت کنند که ميگويد: وفي رواية كتاب الله وسنتي وهي المراد من الأحاديث المقتصرة على الكتاب اصلاً کتاب الله و سنتي آمده احاديثي که ما را تشويق ميکند به عمل به کتاب؛ يعني در آنجا سنت هم خوابيده است. لأن السنة مبينة له. سنت بيانگر قرآن است. فأغنى ذكره عن ذكرها. اگر چنانچه ما کلمه کتاب را آوريم بينياز هستيم از ذکر سنت. والحاصل أن الحث وقع على التمسك بالكتاب وبالسنة. تمسک به کتاب و سنت با کلمه کتاب الله وسنتي وبالعلماء بهما من أهل البيت ويستفاد من مجموع ذلك بقاء الأمور الثلاثة إلى قيام الساعة. اين نشان ميدهد هم کتاب و هم سنت و هم اهل بيت تا قيام قيامت باقي هستند. بفرماييد به اين جواب دهيد، آيا اين عبارت ابن حجر هيثمي که از علماي بزرگ است و يک کتاب هم عليه شيعه نوشته است. الصواعق المحرقه، ج 2، ص 439 اين قضيه خيلي واضح و روشن است. نکته ديگري را كه عزيزان دقت کنند اين است كه ما گفتيم: کتاب و سنت ملازم يکديگر هستند، ابن عبد البر از اوزاعي از حسان بن عطيه نقل ميکند ميگويد: كان الوحي ينزل على رسول الله صلى الله عليه وسلم ويحضره جبريل بالسنة التي تفسر ذلك. جبرئيل که ميآمد، 2 چيز براي پيامبر ميآورد اول قرآن و دوم سنت. جامع بيان العلم وفضله، ج 2، ص 191 سنت را ميآورد جبرئيل براي اينکه قرآن را تفسير کند؛ پس چه سنت و چه قرآن وحي است. وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى سوره نجم آيه 3-4 هر دو (هم کتاب و هم سنت) وحي بر پيامبر اکرم است؛ پس ديگر کلمه «کتاب الله» که ميآيد سنت هم داخل آن است. احمد بن حنبل ميگويد : ان السنة تفسر الكتاب وتبينه. اين سنت است که کتاب را تفسير و تبيين ميکند. تفسير القرطبي، ج1، ص 39 طبقات الحنابلة، ج 1، ص 252 ابو حنيفه امام اعظم ميگويد : لولا السنة ما فهم أحد منا القرآن. اگر چنانچه سنت نبود، هيچ کدام از ما قرآن را نمي فهميديم. قواعد التحديث جناب قاسمي، ص 52 الباني که از او بت درست کرديد ميگويد: فحذار أيها المسلم ! أن تحاول فهم القرآن مستقلا عن السنة. بر حذر باش اي مسلمان اينکه بخواهي قرآن را مستقل و بدون سنت بخواهي بفهمي. فإنك لن تستطيع ذلك تو هرگز قدرت اينکه قرآن را بدون سنت بفهمي، نمي تواني. ولو كنت في اللغة سيبويه زمانك و لو اينکه در لغت سيبويه زمان باشيد. صفة صلاة النبي للشيخ محمد ناصر الدين الألباني ، ص : 172 پس اولين نکته اين است كه در «کتاب الله و سنتي» کلمه سنتي در کتاب خوابيده است، کتاب الله؛ يعني کتاب + سنت ، کتاب است با تبيين سنت ، کتاب است با تفسير سنت. ابن حجرهيثمي ميگويد : اين اهل بيت است که ميآيد قرآن و سنت را براي مردم بيان ميکند؛ همان طوريءکه قرآن عام و خاص دارد، سنت هم دارد؛ همان طوريکه قرآن مطلق و مقيد دارد، سنت هم مطلق و مقيد دارد، قرآن ناسخ و منسوخ دارد، سنت هم ناسخ و منسوخ دارد. الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ سوره نساء آيه 162 ائمه هستند که ميتوانند قرآن را بيان کنند، اينها هستند که ميتوانند حقايق را بيان کنند. شما ببينيد خلفاي عصر ائمه عليهم السلام از آقا امام سجاد تا امام عسگري براي انزوا، محدودکردن اهل بيت و بدبين کردن جامعه نسبت به اهل بيت ، تمام تلاش شان را كردند. ببينيد آيا اينها کوچک ترين نقطه ضعف اخلاقي و علمي توانستند از ائمه بگيرند؟ اگر هست براي ما بيان کنيد و بگوييد که يکي از ائمه يک جا يک اشکال علمي خلاف قرآن و سنت داشته اند؛ بلکه امام جواد 6 ساله بزرگترين عالم عصر خود يحيي بن اکثم را در مناظره علمي آنچنان ذليل کرد که خودش اعتراف به ذلت و شکست کرد . اينها ائمه ما هستند، اينها ائمه اهل بيت هستند، شما بياوريد يک مورد از بزرگان به ما نشان دهيد . من در خدمت شما هستم . مجري : فرض ميگيريم که ما «کتاب الله وسنتي» را قبول داريم و «کتاب الله وعترتي» را کنار ميگذاريم خوب از آن طرف رواياتي داريم که پيامبراکرم در احاديثي که در کتب اهل سنت هم هست اهل بيت را وارث سنت پيامبر معرفي کرده است ، خوب اگر اين باشد، سنت ناطق اهل بيت ميشوند شما لطف کنيد براي بينندگان عزيز توضيح دهيد . استاد قزويني: اهل بيت سلام الله عليهم کلاً وارث سنت پيامبر هستند و اصلاً غير از اهل بيت در جاي ديگر سنت پيامبر ديده نميشود ، اگر چيز ديگري است آقايان بفرماييد. در روايتي که پيامبر اکرم به علي بن ابي طالب فرمودند : والذي بعثني بالحق ما اخرتك إلا لنفسي. قضيه اين است که پيامبر آمد بين صحابه عقد اخوت بست و امير المؤمنين را با هيچ کدام از صحابه عقد اخوت نبست ، امير المؤمنين ناراحت شد که چرا اين گونه شد، آيا گناه يا ترک اولي از من سر زده است ؟ و خيلي ناراحت شد حتي به او گفتند که فرزند ابو طالب از تو چه سر زده که پيامبر اکرم تو را با هيچ يکي از صحابه عقد اخوت نبست ؟ آمد خدمت نبي مکرم ، پيامبر فرمود : علي جان قسم به خدايي که مرا به حق به رسالت مبعوث کرده است تو را نگه داشتم براي خودم . يعني عقد اخوت تو را با خودم ميخواهم ببندم و به جايگاه تو نسبت به من همان جايگاه حضرت هارون نسبت به موسي است و اين هم نشان ميدهد که قضيه حديث منزلت در غير از تبوک هم بوده است و ارتباطي به تبوک ندارد که اين آقايان ميگويند مربوط به تبوک است . وأنت أخي ووارثي. تو برادر و وارث من هستي. علي بن ابيطالب شنيد اين سخن را ، من وارث تو هستم ؟ من که فرزند تو نيستم ، برادر تو نيستم ، پسر عموي شما هستم و با وجود فرزندان و برادر و عمو نوبت به پسر عمو نمي رسد ، علي بن ابيطالب براي توضيح عرض کرد : قال وما أرث منك يا رسول الله من از تو چه ارث ميبرم ؟ قال ما ورث الأنبياء قبلي آنچه که انبيا قبل ازمن ارث گذاشتند . قال وما ورث الأنبياء قبلك قبل از تو انبيا چه ارث گذاشتند ؟ قال كتاب الله وسنة نبيهم کتاب پروردگارشان و سنت پيامبر شان. بعد از من وارث سنت من تو هستي، خوب بفرماييد اين را خيلي از بزرگان نقل کردند : احمدبن حنبل در فضائل الصحابه، ج 2، ص 638 حاکم نيشابوري، المستدرک علي الصحيحين، ج 3، ص 136 ابن حبان الثقات، ج1، ص 142 سبط ابن جوزي هم ميگويد: رجاله ثقات. اين خيلي واضح و روشن است و کاملاً مشخص ميکند که ائمه عليهم السلام وارث سنت پيامبر اکرم هستند و «کتاب الله وعترتي»؛ يعني اين عترتي که وارث سنت پيامبر هستند؛ پس «کتاب الله وسنتي» معنا ندارد؛ بلکه «کتاب الله وسنتي» در درون يکديگر هستند. هم کتاب است و هم خود ائمه عليهم السلام سنت پيامبر را وارث و احيا کننده هستند . مجري : حاج آقا! يکي از شبهاتي که آقايان در شبکه خودشان مطرح ميکنند، اين است كه امامان، مانند امام صادق ميگويند: جدم اين گونه گفته است . آقايان ميگويند: امام صادق شما در فلان سال بوده است و صحابه و تابعين را نديده، چگونه از پيامبر روايت ميکند ؟ اين روايات مرسل است و براي ما قابل قبول نيست. در صورتي که خودشان بعد از 150 سال به بعد روايات را ضبط کردند، شما لطف کنيد بفرماييد آيا ائمه عليهم السلام غير از سنت پيامبر، چيز ديگري را نقل کردند يا نه و آيا روايات آنها مرسل است؟ استاد قزويني : نکته قشنگي است؛ ولي اگر شروع کنم اين قضيه را حداقل10 دقيقه وقت ميبرد تا کاملاً توضيح دهم . مجري : اتاق فرمان ميگويند اشکالي ندارد بفرماييد . استاد قزويني : اهل بيت ناقل سنت پيامبر هستند. مرحوم کليني در کافي با سند صحيح از هشام بن سالم ، حماد بن عثمان و غيره ميگويد : حديثي حديث أبي ، وحديث أبي حديث جدي ، وحديث جدي حديث الحسين ، وحديث الحسين حديث الحسن ، وحديث الحسن حديث أمير المؤمنين عليه السلام وحديث أمير المؤمنين حديث رسول الله صلى الله عليه وآله وحديث رسول الله قول الله عز وجل. مردم هر چه من به شما روايت ميکنم اين روايت را از پدرم شنيده ام ، پدرم از پدرش از جدش امام حسين و او از امام حسن تا امير المؤمنين و حديث امير المؤمنين حديث رسول الله است و حديث رسول الله قول خداوند عزوجل است . اگر راوي يک دفعه يک روايتي نقل كرد و گفت: من هر چه براي شما نقل ميکنم سندم اين است. حال اگر همان رواي روايت ديگري را نقل کرد و سند را بيان نکرد، طرف مقابل بايد عاقل باشد و متوجه شود كه سندش همان است، امام صادق هم وفتي ميگويد: ما هرچه براي شما ميگوييم سند ما اين است : پدرم از پدرش از جدش از امير المؤمنين از نبي مکرم، همه رواياتش اينگونه است. روايت فوق هم سندش کاملاً صحيح است. الكافي، الشيخ الكليني، ج1، ص53، حديث 14 در روايت ديگر شخصي از امام صادق عليه السلام سؤال کرد در رابطه با روايات گفت: مه ما أجبتك فيه من شئ فهو عن رسول الله صلى الله عليه وآله هر چه که ما به شما ميگوييم تمامي اينها از پيامبراکرم است. لسنا من أرأيت في شئ. روايت ما بر مبناي رأي و قياس و نظر و فتوا نيست؛ بلکه تمام حرف هاي ما مستند به نبي مکرم است. الكافي، الشيخ الكليني، ج1، ص 58 در روايت بصائر الدرجات فضيل از ابو جعفر نقل ميکند که : انا على بينة من ربنا بينها لنبيه فبينها نبيه لنا. ما آنچه که براي شما بيان ميکنيم، بر مبناي يک بينه و دليلي است که خداي عالم آن را براي پيامبر بيان کرده و پيامبر هم آن را براي ما بيان کرده است از طريق جدمان : امير المؤمنين به امام حسين به امام سجاد به امام باقر و به ما رسيده است. فلولا ذلك كنا كهؤلاء الناس. اگر اين گونه نبود، ما هم مانند ديگران بر مبناي آراي خود نظر ميداديم. بصائر الدرجات، محمد بن الحسن بن فروخ ( الصفار )، ص 321 نه ما به هيچ وجهي بر رأي و قياس و استحسان و امثال اين نظر نميدهيم و آنچه که براي شما بيان ميکنيم مرتبط است بر گفتار نبي مکرم صلي الله عليه و آله و سلم . بيننده : محمدي از کردستان من ضمن عرض پوزش از محضر شما و حاج آقا ميخواستم اولاً يک پيشنهاد بدهم بعد هم 2 مطلب را بيان کنم : پيشنهاد من اين است که با توجه به اينکه وهابيت خودشان را پشت اهل سنت پنهان کردند يک سري بحث ها پيش ميايد که يک سري مطالبي ناچاراً گفته ميشود که به به مقدسات و عقائد اهل سنت برخورد ميکند من خواهش ميکنم از حاج آقا که يک سري مطالب را کاملاً دسته بندي با علماي اهل سنت مانند حاج آقا راستي که تشريف آوردند و صحبت کردند و با اينکه من شيعه هستم ولي از دور، دست آن آقايان را ميبوسم به خاطر شهامت و درستي کارشان ، اين مطالب مشخص شود که آن جيزهايي که وهابيت با شيعه و اهل سنت اختلاف دارد و مخالف آنان است دسته بندي شود و عمدتاً راجع به آن مسائل با علماي اهل سنت بحث شود که آنها نتوانند از پنهان شدن پشت اهل سنت استفاده کنند در جهت تفرقه و ايجاد تفرقه . مطلب ديگر اين است که اينها خيلي به عزاداري شيعيان و زيارت خيلي ايراد ميگيرند من برداشت خودم را ميخواستم عرض کنم و آن اين است : که هر چه که از ديده برود از دل هم برود اگر ما قرار باشد از امام حسين عليه السلام ياد نکنيم، اگر ما اين عزاداري اهل بيت و ائمه را برگزار نکنيم، به مرور مانند بقيه افرادي که از ذهن رفتند، اهل بيت هم از اذهان ميروند و شيعه در طول تاريخ يک مسلمان پرخاشگر بوده است نسبت به جائر و ظالم وحکومتهاي ظلم، اينها همه زورشان اين است که عقائد شيعه را متزلزل بکنند تا در برابر آنان پرخاشگر نباشد؛ چون به نفع آنان است و واقعيتش آنها ماموريتي براي تفرقه بين مسلمين دارند، اين همه کافر و زنديق در اين دنيا را رها کرده اند، چسبيدند به شيعيان که اينها کافر هستند و زنديق هستند. حالا اگر کافر بودن من را ثابت کرديد، چه مشکلي از بحث اسلام حل ميشود ؟ کدام مشکل جهان اسلام حل ميشود ؟ الان دنياي اسلام و کشورهاي اسلامي با اين همه ثروت هاي خدادادي که خداوند اين همه نعمت به اين کشورها داده است همه به جان هم افتادند و در ميان آنان تفرقه است در عوض کفار که سرتاسر قرآن خداوند توصيه ميکند به مؤمنين که غير مسلم را نبايد به اربابي قبول بگيريد و نبايد سرور غير مسلم داشته باشيد آيا واقعاً اين گونه است ؟ دليل اين همه مشکلاتي که اين همه دنياي اسلام دارد همين کارهاست . يک عرض کوچک هم داشتم، از حاج آقا خواهش ميکنم که مانند آنها صحبت نکند و اسم آنها را هم نبايد بياورد. من ادبياتم خوب نيست ولي حاج آقا از زبان غائب استفاده کنند و اسم آنان را نياورد به خدا قسم من بحث تحقير ندارم ولي آنها در حدي نيستند که حاج آقا اسمشان را به زبان بياورد . من خيلي ممنونم و تشکر ميکنم و از خداوند ميخواهم که عزت به تمام مسلمين در سراسر جهان بدهد . بيننده : نوري از سنندج تقدير و تشکر ميکنم از برنامه خوب تان و تشکري هم ميکنم از ماموستا راستي که واقعاً پوزهاي اين شبکههايي را که حرفي براي گفتن ندارند، به خاک ماليدند. يک گله هم از حاج آقاي قزويني دارم که در شبکه سلام آقاي ملازاده را ميشناختيد و اگر از تمامي اهل سنت سؤال کنيد آنها آقاي ملازاده را ميشناسند به عنوان يک آدم بي سواد ، چرا شما با ايشان مناظره کرديد ؟ اين گله اي است که من از شما دارم . استاد قزويني : البته ما در آن زمان با آقاي ملا زاده شرط گذاشتيم که هيچ گونه اهانت و توهين نکند و اين اهانت ها را کنار بگذارد و ايشان در همان جلسه اهانت کرد و نسبت به مؤمن الطاق واژه شيطان الطاق را به کار برد و باز هم با اين حال ما تصميم داشتيم اگر ايشان ادب را رعايت کند، به مناظرات ادامه دهيم؛ ولي امشب که ما با او مناظره کرديم فردا رفت در يک شبکه مستهجن و رکيک ترين فحش ها را داد. بعد من به دوستان گفتم: ايشان اين طور دهانش آلوده است و حاضر نيست توبه کند و حاضر نيست از اين روش ضد ديني و ضد قرآني دست بر دارد، بعد از آن ايشان هر کاري کرد، گفتم ما حاضر نيستيم يک کلمه هم با شما صحبت کنيم . بيننده : مطلب ديگر هم اينکه جناب آقاي قزويني بايد يک بهائي به اين شبکه ها وهابي که چيزي براي گفتن ندارند ، خدا شاهد است من مينشينم گوش ميدهم نه اينکه بگويم شبکه ولايت را کلاً و تماماً قبول دارم؛ ولي مينشينم شبکه هاي وهابي را هم نگاه ميکنم ولي به والله غير از اينکه بگردند در کوچه پس کوچه ها، يک نفر ايراني يا شيعه را پيدا کنند و او را علم کنند که او حرفي براي گفتن نداشته است و غيره و به نخدا قسم هيچ کلمه علمي در اين شبکه ها بيان نشده است . استاد قزويني : حداقل شما نگاه ميکرديد ميديديد نسبت به اين برادر بزرگوارمان جناب آقاي ماموستا راستي در همين چند روز چقدر اهانت کردند چقدر جسارت کردند به اين بنده خدا . بيننده : حاج آقا خيلي از اينها نگران نشويد، حتي اگر شبکه هاي مستهجن هم بر عليه او حرف بزنند بالاخره يک نفر هست که از او طرفداري کند . استاد قزويني : آقاي نوري بنده خودم عرض کردم که هر چقدر به خود بنده اهانت کنند ، فحش بدهند و ناسزا بدهند بنده به هيچ وجه بناي دفاع از شخص خودم را نداشتم و انشاء الله نخواهم داشت: إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آَمَنُوا سوره حج آيه 38 کافيست براي ما ؛ ولي وقتي اين عزيزان اهل سنت با عشق علاقه تشريف ميآورند و همان طوري که شما ميفرماييد که همه حرف هاي شبکه ولايت را قبول نداريم اين حق شماست ، شبکه ولايت کلاً شبکه شيعه است و اگر شما بخواهيد همه حرف هاي شبکه ولايت را قبول بکنيد که ديگر سني نيستيد، همچنين ما هم تمامي حرف هاي مولوي ها و ماموستاها را قبول نداريم ولي اين قدر اين آقايان حريت دارند و ما به آقايان آزادي داديم که بيايند و بزرگواري کنند عقائد خودشان را در اينجا مطرح کنند و مردم بيايند قضاوت کنند فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ زمر 17- 18 بنده ميآيم مطالب شيعه را مطرح ميکنم، آقاي ماموستا هم ميآيد مطالب اهل سنت را بيان ميکند؛ همان طوري که آقاي ماموستا همه حرف هاي من را قبول ندارد، بنده هم همه حرف هاي اين بزرگوار را قبول ندارم؛ ولي ببنيد ما دوست داريم در اين شبکه بزرگواران اهل سنت بيايند عقائد خودشان را مطرح کنند. الآن عمدتاً بحثهاي ما روي وهابيت بود؛ ولي شما ديديد ماموستا بهمني خيلي از عقائد اهل سنت را بيان کرد و ما هيچ محدوديتي قرار نداديم، خيلي از بحث هايي که اينجا مطرح کرده اند، مورد تاييد ما نبود؛ ولي ما افتخارمي کنيم که يک ماموستا بيايد اينجا و مطالبش را مطرح کند . شيعه و سني حرف ايشان را بشنوند و همان طوري که حرفهاي آنان را ميشنوند حرف هاي ما را بشنوند . ما متشکريم از جناب آقاي نوري بزرگوار . بيننده : در حقيقت عقيده اهل تسنن همين است که آقاي ماموستا راستي مطرح ميکنند ولي کساني هم پيدا ميشوند که اينها را قبول کنند . حساب وهابيت با اهل تسنن کاملاً جدا است . ممنون و تشکر از شما . بيننده : خانم صفايي از تهران عرض سلام دارم خدمت علامه بزرگوار جناب آقاي قزويني، مايه فخر شيعه و نواصب شکن و سلام عرض ميکنم خدمت آقاي محسني بزرگوار. غرض از مزاحمت امشب من اين است که عقيده خودم را در قالب يک پيام به زبان خيلي ساده بيان کنم اينکه آقاي حيدري ميگفتند که اينها را بچه هاي کوچک هم متوجه ميشوند اگر بچه هاي کوچک هم پاي تلويزيون نشسته باشند، به آقاي حيدري ميگويم : اينکه ايشان فرمودند ما با خلاف عقيده خودمان به مصلحت ها کار ميکنيم و تماس ميگيريم با شبکه ها و غيره ، البته من در برابر تهمت هايي که به مراجع بزرگوار ما و امام خميني رحمة الله عليه و آية الله قزويني ميزنند، اين فقط ابراز عقيده من است که به قولي ايشان تمام قواي خودشان را به بگيرند آيا نديدند کب کبه و دبدبه صدام را ؟ آيا سر انجام آنان را نديدند ؟ عبرت نگرفتند ؟ آقاي حيدري! به الله قسم ميخورم امشب در اين شبکه ولايت با زبان ساده به الله قسم ميخورم از روز اول که من با شبکه ها آشنا شدم و تماس گرفتم فقط براي تحقيق بوده است کما اينکه عشق ائمه عليهم السلام در دل ما بوده و هست و حريم از دفاع آنان بوده و هست و وظيفه خودم ميدانستم که تماس بگيرم به خاطر همين عشق، حالا اخلاصي بوده يا چيزي ديگر الطاف خداوند باعث شده است که طي رؤياي صادقانه که از رسول الله و امام حسين عليه السلام آية الله قزويني را ديدم که اين عقيده من ديگر کامل شد نسبت به مذهب شيعه و مطمئن باشيد با اين اهانت ها خداوند قلب شما را هر روز سخت تر خواهد کرد و همين دليل سبب شده که دل شما پر شده از زنگار و نسبت به همه بد بين شده ايد . ما را بر خلاف کدام عقيده ميگوييد سخن نگوييم ؟ عقيده شما چيست ؟ اون از تفسير إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ سوره فاتحه آيه 5 که ميگوييد صفت مسبب الاسباب بودن خداوند را قبول نداريد و خدا را هم مسقف ميدانيد و هم اسباب ، اگر چنين است اگر بيمار شويد به پزشک مراجعه نميکنيد ؟ و در روز هزاران بار کمک و ياري از ديگران طلب نميکنيد ؟ اگر ميگوييد که رسول الله مرده و آنها زنده اند، پس چرا در نماز سلام خطاب ميکنيد به پيامبر ؟ و آيا آيه 8 سوره فتح : اإِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا فقط براي چند نفر در آن زمان نازل شده است ؟ به کدام عقيده ؟ و يا به اسامي پشت خطي که هر کدام را به 40 دقيقه نگه ميداريد و بعد قطع ميکنيد که اين فعل حرام است که مرتکب ميشويد به کدام عقيده اين کارها را مرتکب ميشويد ؟ آدم آه و دم است آقاي حيدري ، امروز شما را به عنوان يک خواهر کوچکتر نصيحت ميکنم که انسان آه و دم است و به يک چشم به هم زدن بايد در آن دنيا سؤال پس دهيد يک مقدار انديشه کنيد و مردم را اغفال نکنيد . سلام و درود بر شما بزرگواران و شبکه نوراني شما . بيننده : حسيني از بوکان (اهل سنت) حاج آقا قزويني! ما براي اينکه به وحدت برسيم؛ يعني نه اينکه شما و ما اختلافات خود را کنار بگذاريم ، ما بايد آنچه در کتاب ها است هم در کتب شيعه و هم اهل سنت ، مثلا در کتابهاي اهل تسن براي نمونه آقاي شيخ الاسلام ابن تيميه تند روي هايي کرده است اين اجتهادي است که ايشان کرده است. مجتهد اگر اشتباه نکند، خداي متعال براي او 2 ثواب مينويسد و اگر اشتباه کند 1 ثواب است ، حسن هم داشته است؛ بعني آقاي ابن تيميه سوء نيت نداشته است؛ ولي بايد اصلاح شود و همچنين در کتب اهل سنت مثلا صاحب بحار الانوار آقاي مجلسي و يا شيخ طوسي در کتابهاي شان خيلي تندي وجود دارد ، نخبگان اهل تسنن و اهل تشيع بايد بيايند و اينها را براي مردم روشن کنند و بگويند اينها تندروي کرده اند و اين اجتهادي که آقاي مجلسي کرده است در اين اجتهادشان خطا صورت گرفته است و يا ابن تيميه يا امثال او اگر ابن تيميه يک بار يا دو بار اشتباه کرده است دليل نيست که کلاً نظرات ابن تيميه و کتب او را رد کنيم . يا امام شافعي در بعضي جاها در اجتهاد خطا کرده است؛ ولي آنچه ربط به اهل تسنن و اهل تشيع دارد اين است که بايد برادران اهل تشيع اين کتابهاي بحار الانوار که در آن رواياتي است که من خواندم مانند : من احب ابابکر و عمر ؟؟؟ کسي که حب ابا بکر و عمر را دارد، کافر است و آنها هم خودشان کافر هستند. اين در بحار الانوار است و محمد باقر مجلسي اجتهاد و خطا کرده است و در آن سوء نيت هم نداشته است؛ ولي ما بايد اجتهاد را کنار بگذاريم تا اين مسأله اي که باعث تفرقه امت اسلامي شده است و خون هاي زيادي در اين بين هدر رفته است بايد از آن جلوگيري کنيم و اين نياز به تصميم قاطع دارد و با حرف گفتن و شبکه راه انداختن اين اختلاف حل نميشود تا روز قيامت مگر اينکه نخبگان و بزرگواران اهل سنت و تشيع اين ها را اصلاح و اعلام کنيم ، ما لا نکفر اهل القبلة ما اهل قبله کافر نمي دانيم استاد قزويني : جناب آقاي حسيني هر وقت فرمايش شما تمام شد، بنده 2 تا سؤال از حضرتعالي دارم نميخواهم حرف شما را قطع کنم ولي هر وقت تمام شد صحبت تان بگوييد تا من سؤالاتم را بپرسم . بيننده : حاج آقا عرض کنم مسأله اين است که اين اختلافات و اين روايات ضعيفي که در بحار الانوار است شمايي که عالم هستيد و تشخيص ميدهيد که ضعيف است وقتي اين را ميبينيد، قطعاً به آن عمل ميکنيد و ميگوييد که کسي که ابو بکر و عمر را دوست دارد، کافر است و از برادران اهل تسنن هم در کتابهاي ابن تيميه زياده روي هايي هست چند موردي ما بايد خطاهاي خود را قبول کنيم چه اهل تسنن و چه اهل تشيع . استاد قزويني : جناب آقاي حسيني الآن نزديک 4 دقيقه و نيم حضرتعالي صحبت ميکنيد ، ببينيد عزيز من اگر بناست ما اجتهاد را معذر بدانيم، چه شيعه و چه سني، بايد يکنواخت برخورد کنيم اين گونه درست نيست که اگر ابن تيميه بيايد بر خلاف آيات قرآن به نظر خود شما بگويد، كه اکثر صحابه عداوت علي را در دل داشتند و اکثر آنان به علي بن ابي طالب فحش ميدادند، ببينيد اين بحث اجتهاد نيست برادر عزيزم. ايشان ميگويد : صحابه اين چنين بودند و يک واقعيتي را بيان ميکند. اجتهاد اين است که انسان از آيات و روايات يک مطلبي را استنباط بکند و در اين استنباطش دچار اشتباه شود به گونه اي که يک روايت ضعيف است و به تصور اينکه اين روايت صحيح است آمده طبق او فتوا داده است اينجا اشتباه کرده است ، يک آيه مطلق است توجه به مقيدش نداشته است و بر طبق اطلاق فتوا داده است. اين را ميگوييم اشتباه کرده است . بيننده : حاج آقا استاد قزويني : ولي اگر چنانچه بيننده : بيننده صحبت استاد را قطع ميکند . استاد قزويني : ببين برادر بزرگوار وقتي که آقاي ابن تيميه ميآيد و ميگويد .... بيننده : بيننده صحبت استاد را قطع ميکند . استاد قزويني : ببين جناب آقاي حسيني عزيز، بنده تحمل کردم حضرتعالي نزديک به 4 دقيقه و نيم صحبت کرديد . شما نگاه کنيد ابن تيميه وقتي اين طور ميگويد آقاي محمد بن عبد الوهاب ميگويد: خداي عالم صحابه را تکفير کرده است؛ صحابهاي که با پيامبر نماز ميخواندند، حج ميکردند و موحد بودند . يا ابن تيميه ميآيد و ميگويد شيعيان همه زنا زاده هستند . محمد بن عبد الوهاب ميگويد شيعيان همه زنا زاده هستند . اين اجتهاد نيست اين در حقيقت حرف رکيک ، نامربوط و ضد قرآن زدن است. خوب ابن تيميه بايد به تعداد تمام شيعيان تاريخ حد قذف بخورد، شلاق بخورد، در دنيا هم اگر شيعيان به او دسترسي نداشته باشند، يقين بدانيد فرداي قيامت در دادگاه عدل الهي شيعيان از ابن تيميه و محمد بن عبد الوهاب شکايت ميکنند همان گونه که تمام شيعيان معاصر از اين حيدري (نعثل) که آمد نسبت زنا به تمام نواميس شيعه داد اگر چه در دنيا البته ما در خواست ميکنيم از آقاياني که واقعاً اهل مطالعه و پيگيري هستند از وکلا و حقوق دانان اين قضيه را پيگيري بکنند که اين آقا به اين سادگي نبايد خلاص شود که وقتي ميآيد و ميگويد تمام زنان شيعه اهل زنا هستند. اين ها بايد پيگيري شود و در مجامع بين المللي بايد محاکمه شود؛ حتي در خود عربستان سعودي بايد دادگاه تشکيل شود براي اين بابا ، کسي که اين حرف را ميزند اين قضيه 100 سال 200 سال قبل نيست، اين آقا بايد يا بيايد ثابت کند يا بايد به تعداد تمام شيعيان تعزير شود. يا خانم هتاکي که ميگويد: تمام کساني که دارند خمس ميدهند، بلانسبت خر و از خر هم بد تر هستند اين خانم بايد پيگيري قضائي بشود يا بايد بيايد اين قضيه را ثابت کند با بايد تعذير شود و شلاق بخورد . بيننده : حاج آقا استاد بزرگوار استاد قزويني : جان دلم بيننده : عرض کنم که خداي ما يک خداست، قرآن ما يک قرآن است، پيامبرمان يک نفر است قبله مان يک قبله است، ما در فروع دين اختلاف داريم؛ ولي شما که قضاوت درباره ابن تيميه ميکنيد، بايد درباه صاحب بحار الانوار هم قضاوت کنيد و بگوييد او هم اين خطاها را داشته است که مثلا روايات ضعيف فراواني را آورده است . شما که استاد هستيد شما که بزرگوار هستيد و از استادان حوزه علميه قم هستيد و ميتوانيد روايت ضعيف را از صحيح تشخيص دهيد؛ ولي مردم اکثراً عوام هستند و درک اين را ندارند و ما بايد اين را براي مردم روشن کنيم ، تقاضا ميکنم از همه برادران اهل سنت که اينها را قبول نکنند و برادران اهل تشيع به اين روايات عمل نکنند . استاد قزويني : بله ما هم همين را ميگوييم ما هم با شما در اين جا هم عقيده هستيم من بارها گفتم که يکي از راه هاي وحدت اين است که ما نبش قبر نکنيم ، نياييم بگوييم فلان عالم شيعه فلان جا اين گونه گفته است يا ما بگوييم فلان عالم سني اين گونه گفته است ما بايد بياييم با هم بنشينيم بزرگان قوم؛ يعني کساني که حرفشان در ميان مردم ارزش دارد؛ نه هر کسي بلکه افرادي که در ميان اهل سنت ، در ميان وهابيت حرفشان مقبول است اينها بيايند از طرف بزرگان شيعه بنشينند با همديگر يک همايشي تشکيل دهند و در آنجا به يک اتفاق قاطع برسند . بيننده : باقري از يزد سلام عرض ميکنم خدمت شما مجري محترم و حضرت استاد قزويني استاد قزويني : سلام عليکم و رحمة الله و برکاته آقاي باقري هم رفتند جزء بلک ليست ها . بيننده : بله حضرت آية الله ما را گهگاهي وصل ميکردند الآن يک سؤال فقهي از جنابعالي دارم : آيا حق کسي را خوردن حرام است يا نه ؟ حالا چه شيعه باشد چه وهابي . مجري : به زعم برادران شبکه هاي وهابي نه بيننده : خوب حضرت آية الله ، آقاي محسني ما زنگ ميزنيم آقاي هاشمي اپراتورشان وصل ميکند که مثلا حدود 40 دقيقه پشت خط ميمانيم بعد حتي چند وقت قبل برنامه شان هم تمام شد با خودم گفتم ببينم کسي ميايد که بگويد وقت تمام شده است، جلسات ديگر تماس بگير ولي هيچ کس نيامد؛ حتي تا 20 دقيقه بعد هم قطع نکردم . حتي من امروز گفتم آقا اگر آقاي هاشمي گفته است که وصل نکنيد، من بروم دنبال کار خودم گفت : نه آقا 5 دقيقه ديگر وصل ميکنيم، 5 دقيقه شد 25 دقيقه ولي وصل نکردند . من آمدم کاري کردم يک تلويزيون ديگر هم خريدم گذاشتم کنار اين تلويزيون شبکه خبر جمهوري اسلامي را زدم که مثلاً اگر يک وقتي اينها را گذاشتم در اينترنت و براي اينها آبروريزي شد آقاي هاشمي نگويد که اين براي 4 ماه قبل است چون شبکه خبر در قسمت پايينش مرتب تاريخ روز را مينويسد و الان حدود يک ماه است که به هيچ عنوان وصل نميکنند و بارها نيم ساعت، 40 دقيقه من را پشت خط گذاشتند . آقاي هاشمي من از همين شبکه ولايت ميگويم، شما ميتوانيد بگوييد که آقا ما شما را وصل نميکنيم، نه اينکه بعد از اينکه ما زنگ ميزنيم شروع کنند مطالبي را گفتن . حضرت آية الله من يک سؤال دارم از شما اول : آيا حضرت رسول هيچ جايي اشاره کردند يا فرمودند که شما به کشوري حمله کنيد يا نه ؟ جداً براي من و خيلي از دانشجويان حتي دانشجويان اهل سنت که با ما هستند اين سؤالات مطرح ميشود که آيا در جايي فرمودند که پس از من يا در حين حيات من کسي را که کاري به شما ندارد شما مسلمانان کشور گشايي کنيد يا نه ؟ استاد قزويني : نه خير ما هيچ روايتي قاطعانه نداريم خود شهيد مطهري هم در چند جاي کتابهايش دارد که نبي مکرم به هيچ وجهي دستور کشور گشايي ندادند . بيننده : خدا انشاء الله خير به شما بدهد ، من همين سؤال را از وهابيون دارم و قبلا اين سؤال را کردم و بعضي از آقايان مانند آقا مسعود همکار ما يک بحث ادبياتي و تاريخي با اينها داشتند اينها گفتند فرض ميکنيم به زور شمشير خليفه دوم ايراني ها مسلمان شدند اگر اين گونه بود چرا بعدش اسلام را پذيرفتند ؟ ميتوانستند نپذيرند ، حالا من يک سؤال دارم از آقاي هاشمي ميکنم که هميشه اين حرف را ميزنند که ميگويند : شاه اسماعيل صفوي مذهب کل رسمي ايران صددرصد سني بودند با زور شمشير اينها را شيعه کرد و در بازارها ميجنگيد و ميکشت که شيعه شوند . من ميگويم آقا چرا بعد از دولت صفويه اينها باز بر نگشتند تا سني شوند ؟ آقا مگر ايراني ها به ضرب شمشير اسماعيل صفوي شيعه نشدند؟ خوب قاعدتا بايد بعد از آن برگردند به مذهب سني و خيلي هم از وهابي ها هم تند تر باشند . پس اين حرفي که آقايان ميزنند صد درصد اشتباه است و من ميخواهم بگويم که آقايان ميگويند که کشورگشايي خليفه اين همه کار کرد و من با احترام به همه برادران اهل سنت و خلفاي آنها ميگويم که پيامبر کجا گفته بود ؟ حالا گيريم 2 نفر از ايراني ها رفتند به آنها حمله کردند که نکردند ، چه کسي گفته است که کشور گشايي کنيد ؟ من ميگويم حضرت آية الله! من از تاريخ شکايت ميکنم ميگويم خليفه دوم اگر به ايران حمله نکرده بود، شايد خيلي بهتر و زيباتر اسلام گسترش پيدا ميکرد؛ حتي به کشور هاي ديگر ما هيچ جاي قرآن نداريم هيچ جاي سنت نداريم هيچ جا خدا نگفته است امروز هم نگفته است که کشور گشايي کنيم و شمشير بگذاريم بالاي سر کسي تامسلمان شود؛ بلکه با آن رأفت اسلامي و مردم و کل امت هاي در طول تاريخ 1400ساله و بعد از اين بايد با رفتار مسلمان ها مسلمان شوند نه با شمشير . امروز هم که قربونشون برم غير از تروريست و بمب و انتحار چيزي به ما معرفي نکرده اند . من عذر خواهي ميکنم از اينکه وقت شما را گرفتم . استاد قزويني : دست شما درد نکند ولي جناب آقاي باقري ببينيد شما در خود قزوين ما آقاي رافعي متوفي 623 هجري است ، آقاي عبد الجليل قزويني متوفاي 584 يا 585 هجري است که در آن زمان خود باقوت حموي دارد که اکثريت مردم قزوين شيعه بودند، اکثريت مردم قم شيعه بودند ، اکثريت مردم نيشابور شيعه بودند؛ يعني اين ارتباطي به قضيه شاه اسماعيل صفوي نداشته است. بله حکومت ها غالبا در اختيار اهل سنت بوده اين چنين نبوده است ، حتي شما ببينيد در خود قزوين طبق عبارتي که رافعي در التدوين في اخبار قزوين دارد ج 1 ص 18 ميگويد : حاکم قزوين شروع کرد به امير المؤمنين اهانت کردن و ناسزا گفتن و به مردم هم دستور داد که ناسزا بگوييد که يکي از همين شيعيان از جا بلند شد و شمشير کشيد و حاکم و خطيب را بالاي منبر گردن زد و مردم هم تاييدش کردند. شما ببينيد مصر را چه کسي فتح کرده است ؟ الآن در هندوستان 220 ميليون مسلمان است در اندونزي يا کشورهاي آفريقايي اينها را خلفا رفتند فتح کردند ؟ اينها حرف هايي است که اين آقايان ميگويند که اصلاً منشا علمي ندارد . ما يکي از اين دوستانمان وقتي خيلي ديديم که دارد داد بيداد ميکند که خليفه اين گونه کرده است، گفتم: بفرماييد در صحيح بخاري است که : وَإِنَّ اللَّهَ لَيُؤَيِّدُ هذا الدِّينَ بِالرَّجُلِ الْفَاجِرِ صحيح البخاري، ج 3، ص 1177 خداي عالم دين اسلام را با يک رجل فاجر تأييد ميکند. بفرماييد جواب بدهيد براي ما، که خشکش زد . بيننده : حسن از کردستان (اهل سنت) چند شب قبل که تماس گرفتم تلفن من قطع شد، صداي شما را نشنيدم؛ يعني نشنيدم چه گفتيد ولي فکر کنم گفتيد: خود پيامبر قرآن را جمع آوري کردند شما اين طوري گفتيد يا نه ؟ استاد قزويني: بله در زمان خود پيامبر جمع آوري شد. بيننده: اولاً: من تعجب ميکنم که استاد فرق بين کتابت قرآن و جمع آوري قرآن را نميدانند؛ چون در زمان پيامبر جمع آوري قرآن در هيچ جايي اشاره نشده است؛ منتها اشاره شده است که قرآن کتابت شده است آن هم بر روي کاغذ يا پوست و چرم و غيره، اين جواب اين گفته شما است . بعد شما گفتيد احاديث را حضرت عمر دستور دادند که بسوزانند. من از آقاي قزويني سؤال ميکنم شما که ميگوييد: تمام صحابه بعد از پيامبر مرتد شدند، حالا بعضي وقت ها ميگوييد به جز 3 نفر از صحابه و يا 5 نفر از صحابه، اينها مهم نيست؛ مهم اين است که اگر حضرت عمر احاديث را نميسوزاندند، همين آقايانِ مرتد نبودند که احاديث را جمع آوري ميکردند؟ بعد انتظار داريد از همان احاديث که مرتدين جمع کردند و قبلاً هم خلافت امير المؤمنين را به قول شما غصب کردند، انتظار داريد احاديثي را جمع کنند که به نفع حضرت علي باشد؟ اين يک سؤالي است براي من و خيلي تناقض دارد . استاد قزويني: اولاً: در رابطه با جمع با قرآن و غيره اين در حوزه کار تخصصي برنامه حبل المتين نيست و من از حضرتعالي تقاضا دارم برنامه برادر بزرگوارم جناب آقاي دکتر رضايي اصفهاني که شنبه ها ساعت 9 شب برنامه دارند با ايشان تماس بگيريد و در رابطه با جمع آوري قرآن از او سؤال کنيد . ببين آقاي بزرگوار! شما حرفي بزنيد که با کتاب هاي خودتان همخواني داشته باشد در صحيح بخاري از انس بن مالک که صحابه پيامبر بوده ميگويد : عن أَنَسٍ رضي الله عنه جَمَعَ الْقُرْآنَ على عَهْدِ النبي أَرْبَعَةٌ. صحيح البخاري، ج 3، ص 147 قرآن را جمع کرد، نه اينکه قرآن را نوشت برادر عزيزم، شما خيلي بيحساب حرف نزنيد ما قصد جسارت به شما نداريم، حداقل من آن دفعه خدمتتان عرض کردم، خواهش کردم که اين مطالب را مطالعه کنيد، از بزرگان و علماي خودتان سؤال کنيد بعد تشريف بياوريد ولي شما بعد از يک هفته آمديد و ميگوييد که ما جمع قرآن را با کتابت آن اشتباه گرفتهايم و شروع ميکنيد هر چيزي که در ذهن تان در ميايد و صغري و کبري ميچينيد . اين صحيح بخاري شماست برادر عزيزم! قرآن را چهار تن از انصار مثل اُبَي بن كعب، معاذبن جبل، ابو زيد و زيد بن ثابت در زمان پيامبر جمع کردند. شما براي اين چه جوابي ميفرماييد ؟ بيننده: آقاي قزويني ببينيد استاد قزويني: نه آقا حسن اين مطلبي را که من گفتم جواب بدهيد تا بعدا برويم به بحث ديگر. بيننده : حاج آقا من يک سؤال از شما پرسيدم ولي شما جواب من را نداديد . استاد قزويني : نه جواب بده بيننده : شما گفتيد آقاي کليني احاديث را جمع کرده است، خدا خيرش بدهد که 16هزار حديث جمع کرده است شما نگفتيد که از اين 16 هزار حديث چند روايت صحيح است و چند تاي آن باطل؟ استاد قزويني: به شما چه ارتباطي دارد که چند تاي آن صحيح است و يا باطل است ؟ اصلا اين سؤال شما چه ارتباطي به بحث ما دارد ؟ اين مال شيعه است و شيعه خودش قواعد رجالي دارد و هر کدام از اين روايات را هر فقيهي صحيح ميداند، عمل ميکند و هر روايتي را که ضعيف ميداند، عمل نميکند مانند مسند احمد ، مانند مسند ابو داود، مانند سنن ترمذي ، شما در سنن ترمذي تمام روايات را عمل ميکنيد ؟ خير اولين فرمايش حضرتعالي اين بود که اتهام زديد به بنده که جمع قرآن را با کتابت آن اشتباهي گرفتيد، بفرماييد اين صحيح بخاري است، يا اعتراف بفرماييد که من اشتباه کردم و بهتان زدم به شما بيننده: نه آقاي قزويني من همچين حرفي نميزنم ، اولاً من اگر ضعيف تر از صحيح بخاري هم باشم، نميتوانم منکر شوم ولي شما از صحيح بخاري و صحيح مسلم احاديثي را نقل ميکنيد که به نفع خودتان است . استاد قزويني : خوب عزيز من اين را شما به من جواب بده، ببينيد اول روايت : حدثني محمد بن بَشَّارٍ حدثنا يحيى حدثنا شُعْبَةُ عن قَتَادَةَ عن أَنَسٍ رضي الله عنه که از اول حديث تا آخر حديث اين است و اين روايت نه مقدمه دارد نه موخره دارد و مانند کتاب هم نيست که شما بگوييد اين نسخه از صحيح بخاري را ندارم اين نرم افزار را هم از بازار قم نخريدم؛ بلکه از اينترنت گرفتهايم، حضرتعالي هم ميتوانيد وارد اينترنت شويد اين نرم افزار را تهيه کنيد و در کامپيوتر تان باشد. شما براي اين روايتي که من خواندم چه جوابي داريد؟ بيننده: من ميگويم شما از کتب اهل سنت رواياتي را انتخاب ميکنيد که به نفع خوتان است. استاد قزويني : آقاي بزرگوار ، برادر عزيز من ، آقاي حسن آقاي عزيز مجري : شما اول صحبتتان يک ادعا و تهمتي زديد که حاج آقا جواب دادند شما پاسخ خود را بدهيد . استاد قزويني : خوب بفرماييد اين حديث را جواب بده به من جَمَعَ الْقُرْآنَ على عَهْدِ النبي أَرْبَعَةٌ اين درست است يا درست نيست ؟ قبول داريد يا قبول نداريد ؟ بيننده : نه قبول ندارم ، گوش کنيد چرا : امام شافعي رضي الله عنه ميفرمايد: کسي بدون تحقيق حرف من را قبول نکند و اگر چيزي از من شنيد، ابتدا تحقيق کند ، در ضمن امام غزالي ميگويد من در شرعيات مذهب قرآن و در عقليات مذهب برهان را دارم . استاد قزويني : خوب بفرماييد اين روايت با کدام يک از آيات قرآن منافات دارد ؟ بيننده : در قرآن نيامده است و مخاف قرآن نيست ، ادامه حرف هاي من را گوش کنيد تا کامل متوجه شويد. استاد قزويني: نه عزيز من حرف من را جواب ندادي برادر عزيزم. مجري : حاج آقا يک کار اتفاقي که جديدا پيش آمده است اين است که آقايان ديگر ملتزم به صحيح بخاري هم نميشوند اينکه شما ميگوييد من حديث صحيح بخاري را قبول ندارم اين يک چيز جديدي است که شما داريد ميگوييد. بيننده : شما گوش کنيد من کلي ميگويم : شما در کل برنامه هايتان کتاب صحيح بخاري و مسلم را باز کرديد کل رواياتي که شما ميگوييد از صحيح مسلم و بخاري است ، شما اگر ميخواهيد وحدت ايجاد شود اگر از شبکه هاي وهابي مطالبي نادرستي پخش ميشود يک آيه قرآن بياوريد بگوييد که فلان آقا مثل آنها که کليپ درست کردند شما هم کليپ درست کنيد ....... استاد قزويني : عزيز من اين چه ربطي به بحث ما دارد ؟ آقاي حسن آقا شما فقط وقت تلف ميکنيد وقت ديگران را هم ميگيريد. شما بزرگواري کنيد باز يک هفته به شما وقت ميدهيم تشريف ببريد نسبت به اين روايتي که نشان دادم و اين افترائي که حضرتعالي بستيد که فلاني جمع قرآن را با کتابت قرآن اشتباه گرفته است اين را به دقت مطالعه کنيد و اينکه ميگوييد من صحيح بخاري را قبول ندارم من عذر ميخواهم اين اولاً توهين به عموم اهل سنت است؛ چون عموم اهل سنت صحيح بخاري را قبول دارند. در همايش چند سال قبل زاهدان در ختم صحيح بخاري گفتند: اگر کسي بگويد من ميخواهم در صحيح بخاري تحقيق کنم اين بدعت است . کسي بايد بگويد من صحيح بخاري را قبول ندارم که فقيه يا بزرگي يا صاحب نظري باشد . بيننده : محمد امين از تهران آقا ما ميگوييم اينها وهابي هستند، داريم هندوانه زير بغلشان ميگذاريم، اينها بهائي هستند باور کنيد اگر بخواهيد تحقيق کنيد اينها در اسرائيل در شهر حيفا صد درصد ويزا دارند . يک سؤالي از اين دوستي دارم که الآن تماسش را قطع کرديد، من مطالعه ميکردم ديدم که آقاي شافعي در هنگام مرگش گفته بود که : و مات الشّافعىّ و ليس يدرى علىّ ربّه ام ربّه الله. الذريعة - آقا بزرگ الطهراني، ج 16، ص 136 درست است اين حرف؟ استاد قزويني: نقل شده است حالا نميدانيم درست است يا درست نيست؛ ولي چيزي است که نقل شده است. ما شنيدم که شافع اين سخن را گفته است : و مات الشّافعىّ من از 5 سالگي شعر شافعي را حفظ شده بودم . بيننده : ايشان بايد برود و درباره اين شعر تحقيق کند، خيلي بهتر است تا اينکه بيايد وقت برنامه ارزشمند شما را بگيرد البته جسارت هم به او نميکنم؛ چون يک چيزي است که جهاني پخش شده است . آقاي استاد قزويني در نهج البلاغه ترجمه آقاي فيض الاسلام ص 712 سخن 219 از امير المؤمنين آمده است که آفرين بر عمر که کجي را راست کرد و درد را درمان نمود و سنت رسول را بر پا داشت و فتنه را پشت سر گذاشت، پاکدامن رفت اندکي خير خلافت را به چنگ آورد و از شرش پيشي جست، طاعت خداوند را ادا کرد و بر حقش تقوا ورزيد ، رحلت کرد و خلق را در راه هاي شعبه شعبه رها کرد ، آنچنان گمراه در آن راه نمي آورد و انسان در راه استوار نمي ماند . اين را البته من يک نهج البلاغه جديد دارم ولي هر قدر گشتم پيدا نکردم. استاد قزويني: خطبه 228 نهج البلاغه است مراجعه بفرماييد، اولاً به هيچ وجهي اسم عمر در آن نيامده است و اگر بنا بود امير المؤمنين از عمر تجليل کند، اسمش را ميآورد . بيننده: نه تجليل نيست، من اصلاً هيچ وقت همچنين کاري نخواهم کرد ، من گفتم که اندکي در اينجا جاي تعجب دارد بعد يک قسمتش هم گفتم که خلق را در راههاي شعبه شعبه رها کرد؛ يعني اصلاً خلق را چنان متفرق کرد که اين گمان کنم کنايه است . استاد قزويني: حالا آنها بحث ديگري است ، شما اگر به نهج البلاغه جناب آقاي صبحي صالح مراجعه کنيد ميگويد : در اين خطبه امير المؤمنين يکي از اصحاب خود را مدح کرده است ، بزرگان شيعه هم دارند که در رابطه با جناب مالک اشتر است. بيننده: عرض به حضرتان آقاي قزويني اين دوستان سني ما اکثراً الآن با سواد هستند من والله نظريه علمي ميخواهم به آنان پيشنهاد کنم که يک مقدار منطقي به آن فکر کنند که اکثراً هم تحصيل کرده هستند . پس از 20 سال بزرگترين انقلاب در اروپا در فرانسه بوده است و هنوز هم باز شک دارند که دموکراسي در آنجا درست برگزار ميشود يا نميشود؛ يعني چه جوري است که چندين سال بعد از فوت پيامبر چگونه از قبيله اوس و خزرج مثلاً بيايند پشتيبانه اينها را ببينند از دوزان جاهليت چندين سال آمدند به اين طرف؛ يعني چنين دموکراسي برگزار کردند که ميخواهد زبانزد باشد اصلاً خودشان بيايند عقلي با تمام دموکراسي هايي که در کل دنيا برگزار شده و بعدش هزاران حرف و حديث روي آن بوده مقايسه کنند اصلاً براي خودشان جاي شک به وجود نمي آيد ؟ استاد قزويني: اون بحث ديگري است؛ ولي من در رابطه با امام شافعي شما به جاي اينکه آن عبارت را بخوانيد که انتسابش به امام شافعي هم خيلي محرز نيست ولي امام شافعي اشعار خيلي خوبي دارد در ديوان خود . بيننده : آقاي قزويني فرصت کم است من يک موضوع ديگر را هم بيان کنم : من در يک کتابي خواندم که حضرت علي عليه السلام به حضرت محمد صلي الله علي و آله و سلم در صورتي دارند قرينه گفتند : رشته هاي مهري که علي و محمد را به هم ميپيوندد هر دو از عبد المطلب سرزده اند، مادر علي محمد را از 8 سالگي مادري ميکرده است و پدرش ابو طالب پدري ميکرده است محمد از 8 سالگي تا 25 سالگي در خانه علي بزرگ شده است و علي از طفوليت تا 25 سالگي در خانه محمد بزرگ شده است خديجه او را مادري ميکرده است و پيامبر هم او را پدري ميکرده است چه پيوند هاي نزديک و متقابلي خويشاوندي هاي متشابهي ، دو انسان قرينه همديگر . اصلاً اگر بخواهند عقلي از کتاب اروپاييها نه کتاب شيعيان تحقيق کنند به يک نتيجه هاي خيلي خوبي ميرسند و اصلاً نياز نيست که اين را ببينند بنده خودم 2 بار با اين شبکه ها تماس گرفتم ديگه غلط بکنم که اين کار را انجام دهم که آخر سر بگويد ما دشمن ملت ايران هستيم . در تاريخ 29/3 ميتوانند کليپش را از اينترنت بردارند نگاه کنند که آقاي هاشمي گفتند ما دشمن ملت ايران هستيم . مجري : آقاي محمد امين وقت بسيار کم است اگر اجازه بدهيد با شما خداحافظي کنيم سپاسگذاري ميکنيم که با ما تماس گرفتيد . استاد قزويني : من فقط 2 تا نکته را عرض کنم ما به جاي آن : و مات الشّافعىّ عبارتي که جناب آقاي شافعي دارد در ديوانش ص 25 و آقاي ابن حجر هيثمي هم نقل ميکند در کتاب الصواعق المحرقة که ميگويد : آل النبي ذريعتي و هم إليه وسيلتي أرجو بهم أعطى غدا يبدي اليمين صحيفتي الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 2، ص 524 اين کامل واضح و روشن است که نيازي به هيچ توضيحي هم ندارد . و آن برادر عزيزمان هم که راجع به بدعت عزاداري صحبتي داشتند، اين را آن دوستاني که زنگ ميزنند به اين شبکهها اين را اگر بنا باشد، سينه زدن و نوحه سرايي بدعت باشد. يکي از کساني که بدعت کرده است، عايشه ام المؤمنين است. شما ببينيد احمد بن حنبل در مسندش ج 6 ص 274 از خود عايشه نقل ميكند كه ميگويد بعد از رحلت نبي مکرم : وَقُمْتُ أَلْتَدِمُ مع النِّسَاءِ واضرب وجهي. بعد از پيامبر ما به سينهها ميزديم و به صورتمان ميکوفتيم . مسند أحمد بن حنبل، ج 6، ص 274 ابن کثير دمشقي در سيره نبوية، ج 4، ص 477 آقاي صالحي شامي در کتاب سبل الهدي و الرشاد ج 12 ص 267 ميگويد : روايت حسن و معتبر است . و از اين مهمتر، در صحيح بخاري است که حضرت زهرا بعد از رحلت نبي مکرم، نوحه سرايي ميکند : يا أَبَتَاهُ أَجَابَ رَبًّا دَعَاهُ يا أَبَتَاهْ من جَنَّةُ الْفِرْدَوْسِ مَأْوَاهْ يا أَبَتَاهْ إلى جِبْرِيلَ نَنْعَاهْ. صحيح البخاري، ج 4، ص 4190 خوب اين همان نوحه سرايي است که شيعه ها دارند. اگر شما ميگوييد: که بدعت است، اين قضايا در کتابهاي معتبر شما آمده است. خدايا تو را به آبروي محمد و آل محمد و به اسماء حسني و به عزت و جلالت سوگند ميدهيم هر چه سريعتر لباس فرج بر اندام ملکوتي مولايمان حضرت بقية الله الاعظم بپوشان. اللهم عجل لوليک الفرج حضرت آيت الله دكتر سيد محمد حسيني قزويني | ||
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: مصطفي -
تاريخ: 20 فروردين 92 - 21:14:26
بنام خدا با عرض سلام خدمت شما براي اطلاع رساني خوبتان خسته نباشيد. در طي يک بحثي که با يکي از دوستان اهل سنت داشتم ايشان يک آيه آوردند براي اينکه مچ من رو بگيرد ولي مچ خودش گرفته شد حال آيه چي بود ايشون دقيقا به شکل زير نوشته بودند: سوره بقره آيه 129: رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ العَزِيزُ الحَكِيمُ پروردگارا در ميان آنان فرستادهاى از خودشان برانگيز تا آيات تو را بر آنان بخواند و كتاب (قرآن) و حكمت (سنت) به آنان بياموزد و پاكيزه شان كند زيرا كه تو خود شكست ناپذير حكيمى حال طبق اين آيه قرآن و سنت با هم بر پيامبر نازل مي شد پس کسي بايد بعد از پيامبر قرآن و سنت را به مردم بفهماند و آنها را پيامبر بارها عترتي اهل بيت معرفي کرده است. البته نکته قابل بحث ديگر در اينجا بعد از کتاب و حکمت پاکيزه شان کند حال چه کسي را پاکيزه کند که از گناهان به دور باشد و معصوم باشند؟ طبق فرموده پيامبر و ائمه اگر حديثي بدستان رسيد به قرآن رجوع کنيد : پس حديث کتاب الله و عترتي اهل بيت با آيات قرآن هم خواني دارد. با تشکر از توضيحات خوب استاد قزويني و همچنين سايت ولي عصر (عج) در پناه حق تعالي |