* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 03 آذر 1384 تعداد بازديد: 3709 
گفتگو با آيت الله اشتهاردي در باره كتاب كشول زمان
 پخش صوت  پخش صوت
   دان لود   دان لود 

بسم الله الرحمن الرحيم

 

موضوع: گفتگو با آيت الله اشتهاردي درباره كتاب كشکول زمان

پاسخ به شبهات: 03 / 09 / 1384

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

توجه: در جاهايي که علامت سه نقطه (...) گذاشته شده است، سخنراني نامفهوم بوده است.

استاد حسيني قزويني

. . .

ما افتخار شاگردي حضرت‌عالي را داريم. حضرت آيت الله العظمي مکارم با لطفي که نسبت به بنده دارند، امر کردند که خدمت حضرت‌عالي شرفياب شوم. شما مستحضريد که دشمن، بويژه وهابيت يا آمريکا، دنبال اين هستند که براي ايجاد اختلاف ميان شيعيان، مدارکي پيدا کنند. بنده حدود 200 مناظره با وهابي‌ها در مکه مکرمه داشتم. در ماه رجب و شعبان و رمضان هم آنجا بودم و جلسات خيلي خوبي با مفتيان عربستان سعودي و اساتيد دانشگاه و علماء و اساتيد حوزه‌هاي علميه داشتيم. من معتقدم که اسلام از مکه طلوع کرده است و امام زمان (عليه السلام) هم از مکه ظهور مي‌کند و کار اساسي هم بايد از مکه شروع شود.

نمي‌دانم که امروز متوجه شده‌ايد که طلاب حوزه علميه در اطلاعيه‌اي، به جناب‌عالي اهانت و جسارت کردند. وقتي من شنيدم، والله! قلبم به درد آمد. الان هم خدمت حضرت آيت الله العظمي مکارم بودم و خدمت حضرت آيت الله العظمي ميلاني هم زنگ زدم و گفتند که اين کار، قطعا کار دشمنان شيعه است و مي‌خواهند با اين کار، ايجاد اختلاف کنند. يک شيعه، هم‌چنين حرف و تعبيري را براي يک چهره شناخته شده در حوزه علميه نمي‌زند و قطعا دشمنان انقلاب و اسلام و شيعه مي‌خواهند ما را به جان هم بياندازند و چند نفر از يکي حمايت کنند و چند نفر هم از ديگري حمايت کنند و در حوزه علميه ايجاد مفسده نمايند.

شما در کتاب خود – کشکول زمان - ، تعبيري را از حضرت علي (عليه السلام) آورده‌ايد و خدمت حضرت آيت الله العظمي فاضل بودم که ايشان مي‌فرمود:

ايشان - که اين مطلب را - نوشته است، ممکن است ايشان از باب خطا يا جهل مرکب باشد.

اين کلمه ممکن، مقداري زياد است و نوشته است:

إِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ

سوره سبأ/آيه24

مي‌گويد اين نشان مي‌دهد طرفي که اعتراض کرده، همه را کافر خطاب کرده است، در حقيقت اين سخن رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) به کفار است.

بنده که خدمت حضرت آيت الله العظمي مکارم بودم، فرمودند که نقل اين مطلب، چه بسا بيشتر از خود کتاب موهن‌تر است.

حضرت آيت الله اشتهاردي

آنچه که بنده نوشتم، يهودي‌ها از قول پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) ... . در الغدير، جلد5، علامه اميني (ره) ... .

در صحيح مسلم آمده است:

عبيد الله ابن سعيد حدثنا يزيد بن هارون أخبرنا إبراهيم بن سعد حدثنا صالح بن كيسان عن الزهري عن عروة عن عائشة، قالت: قال لي رسول الله صلى الله عليه و سلم في مرضه: أدعى لي أبا بكر أباك و أخاك حتى أكتب كتابا فإنى أخاف أن يتمنى متمن و يقول قائل أنا أولى و يأبى الله و المؤمنون إلا أبا بكر.

صحيح مسلم، ج7، ص110

علت اين‌كه اين‌ها اين را در کتاب‌شان نوشته‌اند، با اين‌که حديث ثقلين که فوق تواتر است، در کتاب‌شان که صحيح بخاري است، ننوشته است و يک حديثي که بر ضد آن است، مي‌گويند که عمر گفته است آيه:

الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا

سوره مائده/آيه3

براي ... است و مي‌گويد پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) که ... گفته است درباره ابوبکر است. اگر راست است که راست است و اگر دروغ است که دروغ است. اگر بنا است که منشأ همه اين حديث، منتهي مي‌شود به بخاري و علماء ديگر هم که ذکر و اشاره کرده‌اند به علامه مجلسي (ره) و حق اليقين و ... عمر در‌ آخرش مي‌گويد:

فلتة.

حضرت آيت الله العظمي بروجردي مي‌فرمودند:

حديث ثقلين مربوط به احکام است. يعني احکام خدا را بايد ... . يک اشتباهي از صدر اسلام شده است. خيال مي‌کنند هر کسي که حکومت را به دست گرفت، بيان احکام هم به دست اوست و او بايد حلال و حرام را بگويد. از صدر اسلام تا به حال، اهل سنت هنوز هم حاکمان‌شان هر چه را بگويند حلال است، حلال و هر چه را بگويند حرام است، حرام است. اين از صدر اسلام اشتباه شده است. چرا بيان احکام را نمي‌آيند از اهل بيت (عليهم السلام) ياد بگيرند؟

پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) تعيين نکرده است در حديث دوات و قلم که چه چيزي را مي‌خواست بنويسد. اين را علماء ما مي‌گويند که يعني فلان چيز را مي‌خواست بنويسد. اين دو حديث، يا هر دو دروغ است يا راست است و نمي‌شود که يکي راست باشد و يکي دروغ. اين‌ها را بايد توجه کنند.

استاد حسيني قزويني

ما يک قاعده الزام داريم. آن چيزي که به نفع خودشان است، ما نمي‌پذيريم و اين به نفع‌شان است. آنجايي که به ضررشان است ... .

حضرت آيت الله اشتهاردي

اين را براي فضيلت عمر ذکر کرده‌اند. يعني مي‌خواهند بگويند عمر در اندازه‌اي بود که نگذاشت اطراف پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) شلوغ شود و گفت که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در حال هذيان است. من خطاب کردم به اهل سنت و جماعت که شمائي که مي‌گوييد رئيس‌تان گفته است:

إن الرجل ليهجر

اگر کسي عقيده‌اش اين باشد که پيامبر هذيان‌گو داريم، جانشين او هم هذيان‌گو است.

من نظرم اين است که عمر و ابوبکر، نظر به حضرت علي (عليه السلام) ندارند. در چند جا اين را به طرق مختلف نقل کرده‌اند. هيچ کدام از اين‌ها ندارند که بنويسند حضرت علي (عليه السلام) ... .

طوري نيست که اين را شيعه‌ها جعل کرده باشند يا صدوق (ره) يا مفيد (ره) يا بخاري. اين قال حدثنا فلان تا آخرش را که منتهي به ابن عباس کرده‌اند، راوي‌هاي جلويي چه کاره بودند؟ از دشمنان اهل بيت (عليهم السلام) بودند. خود بخاري هم از دشمنان سرسخت ناصبي بود که يک حديث ثقلين را نقل نکرده است. ما خداي نکرده نسبت جهالت به آنها نمي‌دهيم، ولي آنها تتبع نکرده‌اند و ببينند که در اين حديث چه خبر بوده است.

استاد حسيني قزويني

يکي از علماي بزرگ اهل سنت به نام عبد الرحمن سليمي – استاد حوزه علميه زاهدان - جديدا کتابي نوشته است و مي‌گويد:

اين حديث دروغ است و دشمنان ما اهل سنت اين را وارد صحيح مسلم و صحيح بخاري کرده‌اند.

حضرت آيت الله اشتهاردي

گاهي بحث بر مرجعيت است که کمک به حوزه علميه مي‌کنند و حافظ حوزه علميه هستند، ما خودمان نوکر آنها هستيم. اما يک بحث اين است که آدم احاديث را بررسي بکند و ببيند که در اين حديث چه خبر بوده است. 11 حديث نقل کرده‌ است و يکي را هم آيه اليوم أکملت لکم دينکم را نقل کرده و گفته که در روز عرفه بوده است. از اين خراب‌تر اين‌كه آقاي طبرسي (ره) اين را از سُلِيْم بن قيس هلالي نقل کرده است و در آنجا مي‌گويد:

بعد از اين‌كه عمر اين حرف را زد، پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:

أخبرني جبرئيل

که خدا خواسته است که اختلاف باشد

بعد مي‌گويد:

نوشت و سلمان و ابوذر و مقداد را شاهد جمع کرد که من نوشتم و در آنجا نوشت علي.

آن وقت اين مي‌گويد که خدا خواسته است اختلاف باشد. همه ادله‌اي که مي‌گويد بين أمت اختلاف باشد بهتر است، اين مي‌گويد که جبرئيل به من گفت که خدا خواسته است تا اختلاف باشد. اين‌ها را جمع‌آوري کنند تا ببينند سر اين حديث چه خبر بوده است. به خاطر شدت محبتي که ما به اهل بيت (عليهم السلام) داريم، حديث دوات و قلم را به علي بن أبي طالب (عليه السلام) نسبت مي‌دهيم. اين‌ها مي‌گويند دوات و قلم بين ابوبکر و عمر بوده است. در مجمع البحرين آمده است که عمر گفت:

کانت بيعة ابوبکر قلتة، وقي الله شرها.

مجمع البحرين للشيخ الطريحي، ج3، ص424

مي‌خواست بگويد که بنا بود من خودم خليفه شوم، ولي خداوند شرش را ردّ کرد. اين را مي‌خواهد بگويد، نه اين‌كه ابوبکر ناحق بوده است. مجموع اين را ببيند، بعد نگويند که اين جوري است و فلان.

استاد حسيني قزويني

إبن أبي الحديد مي‌گويد:

إن رسول الله أراد أن يصرح بإسم علي فمنعته.

شرح نهج البلاغة لإبن أبي الحديد، ج12، ص21

حضرت آيت الله اشتهاردي

در حديث نيامده است حضرت علي (عليه السلام)؛ او خودش معنا کرده است. ما همان‌طوري معنا مي‌کنيم. اما صحيح مسلم قبل از إبن إبي الحديد بوده است و بخاري هم قبل از او بوده است و بعد از او نَسائي و بعد هم ترمذي است؛ همه اين‌ها متأخر بوده‌اند. اين حديث را يهودي‌ها جعل کردند ... . در زمان خود پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‌گويد:

لقد کثر الکذاب عليّ

آن کذاب‌ها، مسلمان نبودند، يهودي‌ها بودند. حديثي را از مجمع البيان نقل کردم:

12 نفر از يهودي‌ها جمع شدند و گفتند:

... آمنوا وجه النهار و اكفروا اخره لعلهم يرجعون

بيائيد در روز مسلمان بشويم و در غروب بگوييم محمد، آن نيست که پيامبر باشد و دين او باطل است و... .

مجمع البيان للشيخ الطبرسي، ج2، ص322

اين‌ها با اسلام طرف هستند، نه با حضرت علي (عليه السلام) و نه با عمر. اين را يهودي‌ها درست کردند.

من خطاب کردم به اهل سنت که شما بيائيد اين احاديث را از کتاب‌هاي‌تان بيرون بريزيد. ولايت اميرالمؤمنين (عليه السلام) بيش از هزار دليل دارد؛ اين جزء ادله نيست. آقايان بايد احاديث را بررسي بفرمايند و همان حديث را ببريد خدمت حضرت آيت الله العظمي مکارم و بگوييد اين حديث را چه کار بکنيم؟ اين را قبول نداريم. چرا آن يکي را قبول داريم و اين را قبول نداريم؟

استاد حسيني قزويني

جناب بزرگوار، ما دست شما را مي‌بوسيم. ولي اين فرمايش حضرت‌عالي کاملا نادرست است. عذر مي‌خواهم از شما! اين‌كه يهودي‌ها و غير مسلمانان جعل کردند، من بيش از 200 بار با وهابيت مناظره کرده‌ام. اين‌كه مي‌گويد:

لقد کثر الکذاب عليّ

منظورش يهودي‌ها نيستند. اين آيه:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ

سوره حجرات/آيه6

درباره يک مسلمان آمده است.

حضرت آيت الله اشتهاردي

مسلمانان نبودند که به پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) دروغ مي‌بستند، بلکه آن کذاب‌هايي بودند که خودشان را به شکل اسلام درآورده بودند.

استاد حسيني قزويني

حاج آقاي بزرگوار! اميرالمؤمنين (عليه السلام) در کافي خطاب مي‌کند:

در زمان پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) کار به جايي رسيد که همين صحابه پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) دروغ مي‌بستند به پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم).

حضرت آيت الله اشتهاردي

آنها يهودياني بودند که خودشان را به شکل صحابه درآورده بودند.

استاد حسيني قزويني

ما که علم غيب نداريم.

حضرت آيت الله اشتهاردي

پس اين 12 نفر از يهوديان که اين توطئه را در حق پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‌کنند، يعني چه؟

استاد حسيني قزويني

اين براي مدينه است و اين‌ها از همان اول مي‌خواستند همين کار را بکنند. اميرالمؤمنين (عليه السلام) در کافي مي‌فرمايد:

تعدادي از صحابه پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را ديده بودند و ايمان آورده بودند، ولي حقيقت پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را درک نکرده بودند، دروغ بستند به پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) برخاست:

حتى قام خطيبا، فقال: أيها الناس! قد كثرت علي الكذابة، فمن كذب عليّ متعمدا فليتبوّء مقعده من النار.

الكافي للشيخ الكليني، ج1، ص62

حضرت آيت الله اشتهاردي

اين‌ها يهودي بودند.

استاد حسيني قزويني

وليد بن مغيره که درباره‌اش آمده است:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ

سوره حجرات/آيه6

آيا يهودي بود و مسلمان شد؟

مگر خود طلحه يهودي بود؟ که آمده است:

ما لكم تسوؤن رسول الله صلى الله عليه و آله؟

حضرت آيت الله اشتهاردي

وليد مي‌گفت که آنها مي‌خواهند بيايند شما را بکشند و دروغ گفت. ولي پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‌فرمايد: دروغ‌هايي را به من نسبت مي‌دهند.

استاد حسيني قزويني

اين روايت را اهل سنت نقل نکرده‌اند و در کتاب‌هاي اهل سنت نيست:

قد كثرت علي الكذابة، فمن كذب عليّ متعمدا فليتبوّء مقعده من النار.

در کافي آمده است:

منافقيني که مسلمان شده بودند و نفاق داشتند.

همين عمر در صلح حديبيه گفت:

والله! ما شككت منذ أسلمت إلا يومئذ، فأتيت النبي صلى الله عليه و سلم ...

صحيح ابن حبان، ج11، ص224 - المصنف لعبد الرزاق، ج5، ص339 – المعجم الكبير للطبراني، ج20، ص14 – الدر المنثور للسيوطي، ج6، ص77 – تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج57، ص229 – تاريخ الإسلام للذهبي، ج2، ص371 - تفسير الثعلبي، ج9، ص60 - تفسير البغوي، ج4، ص202

در توقيع آقا حضرت ولي عصر (ارواحنا فداه) به شيخ مفيد (ره) آمده است:

ما اسلموا و لکن استسلموا.

حضرت آيت الله اشتهاردي

حضرت آيت الله العظمي نجفي مرعشي مي‌فرمود:

جد ابو حنيفه، مجوسي بوده است.

استاد حسيني قزويني

عليٰ أيّ حالٍ، اگر عمر مي‌گويد:

إن الرجل ليهجر

مسلمانان دو دسته شدند. يک دسته گفتند:

قالوا ما قال عمر

حضرت آيت الله اشتهاردي

جمله ما شککت از طريق اهل سنت نيست؛ شيعيان نقل کرده‌اند.

استاد حسيني قزويني

همه اهل سنت نقل کرده‌اند. من 50 دليل از کتاب‌هاي اهل سنت مي‌آورم که اين حديث را نقل کرده‌اند. قبول داريد که من 50 دليل از اهل سنت بياورم؟

حضرت آيت الله اشتهاردي

اين‌ها از متأخرين هستند.

استاد حسيني قزويني

اکثر اين‌ها براي قرن سوم و چهارم هستند.

حضرت آيت الله اشتهاردي

طبري اعتبار ندارد.

استاد حسيني قزويني

طبري براي اهل سنت معتبر است. ابن‌تيميه ناصبي – بنيان‌‌گذار وهابيت - مي‌گويد که طبري را قبول دارد. آقاي ابن خلدون مي‌گويد که بهترين تاريخ براي ما، تاريخ طبري است.

حضرت آيت الله اشتهاردي

ابن خلدون در مقدمه‌اش نوشته است:

مطالبي را که از طبري نقل مي‌کنم، تجاوز نمي‌کنم. به دليل اين‌که او ... اهل سنت تجاوز نکرد و از شيعه‌ها هم يک روايت هم نقل نمي‌کند. اين ناصبي سرسخت، بدتر از يهودي است. شاهد اين مي‌شود که اين‌ها يهودي بودند.

اصلا هم‌چنين مجلسي ـ دوات و قلم و نوشتن وصيت و مانع شدن عمر ـ نبوده است و اين را جعل کرده‌اند. من کِي گفتم که عمر آدم خوبي بوده است.

استاد حسيني قزويني

يک مسلمان هم‌چنين کاري را نمي‌تواند بکند.

حضرت آيت الله اشتهاردي

شما مي‌گويي نمي‌تواند. آن زمان را که نمي‌داني چه خبر بوده است.

استاد حسيني قزويني

شما نوشته‌اي که اين مطلب را به دروغ به عمر بن خطاب نسبت داده‌‌اند.

حضرت آيت الله اشتهاردي

مراد من اين است و در نامه‌اي هم به اين آقا نوشته‌ام:

براي ولايت علي بن أبي طالب (عليه السلام) بيش از هزار دليل داريم. به تعداد موهاي سرمان دليل داريم براي إمارت علي بن أبي طالب (عليه السلام). در احتجاج طبرسي، 72 منقبت از اميرالمؤمنين (عليه السلام) نقل شده است. علامه حلي (ره) 2 هزار دليل آورده است و اين - حديث دوات و قلم - ، يکي از آنها نيست. اين‌ها دليل بر ولايت نيست. اخيرا اشتباه کرده‌اند که مي‌گويند يکي از محکم‌ترين ادله براي ولايت حضرت علي (عليه السلام)، اين حديث - دوات و قلم – است. در حديث دوات و قلم نيامده است که کتابي بياوريد تا نام علي را بنويسم.

شما عقيده خودتان را مي‌گوييد و درست است؛ ولي حديث اين را ندارد. بعضي وقت‌ها حضرت آيت الله العظمي بروجردي (ره) مي‌فرمودند:

شيخ طوسي (ره) اين‌گونه گفته است، اگر ما قبل از شيخ بوديم، اين‌گونه مي‌گفتيم يا نه؟

حديث را در زمان صدور آن بايد جستجو کرد.

استاد حسيني قزويني

شما چه دليلي داريد که هم‌چنين جلسه‌اي نبوده است؟

حضرت آيت الله اشتهاردي

دليلي نمي‌خواهد.

استاد حسيني قزويني

شما مي‌خواهي بگويي که در 1400 سال قبل، هم‌چنين مجلسي نبوده است؟!

حضرت آيت الله اشتهاردي

شما توجه بفرمائيد. هر حديثي را که انسان پيدا مي‌کند، بايد بررسي کند ببيند چيست. من کِي گفتم که عمر آدرم درستي است. ما که 80 سال است از اميرالمؤمنين (عليه السلام) دَم مي‌زنيم، حالا بگوييم که عمر آدم درستي است؟! اين چه احتمالي است در حق کسي که يک عمر اين‌گونه زحمت کشيده است؟

استاد حسيني قزويني

شما سوال مرا جواب نداديد که حضرت‌عالي چه دليلي داريد بر اين‌که حديث جعلي است؟

حضرت آيت الله اشتهاردي

دليل نمي‌خواهد. دليل من قرآن است. يهودي‌ها پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را اذيت کردند و بيش از مشرکين و بت‌پرستان، يا اهل الکتاب در قرآن آمده است. اهل کتاب پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را اذيت کرده‌اند.

استاد حسيني قزويني

آن اذيتي را که منافقين کردند، نه يهودي‌ها کردند و نه ... .

حضرت آيت الله اشتهاردي

منافقين، پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را قبول نداشتند. دو نفاق داريم: نفاق توحيدي و نفاق نبوتي و ولايتي. مثلا کسي که دروغ بگويد، جزء منافقين نمي‌شود. اما نفاق در توحيد، خدا را قبول ندارد و مي‌گويد خدا يکي است. مگر سوره منافقين نمي‌گويد:

إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ

سوره منافقون/آيه1

معنا کرده‌اند که يعني:

إنکم لکاذبون في قولکم نشهد إنک لرسول الله.

استاد حسيني قزويني

نفاق منافقين چه ربطي به يهوديان دارد؟

حضرت آيت الله اشتهاردي

بيشتر مشکلات پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) با يهوديان و نصاري و اهل کتاب بوده است. اصول کافي يک باب به نام عدل و الإنصاف دارد که انصاف بالاتر از عدالت است. يعني بينه و بين الله ببيند که اين نوشته است که عمر راست مي‌گويد، ولي مطلب درست است و ... . هم‌چنين حرفي را کسي در عمرش نزده است. امام خميني (ره) ... پسر شاه محمد در روز اول رحلتش گريه مي‌کرد و مي‌گفت که پدرم را در نجف بي‌نماز معرفي کردند. اين‌كه حضرت علي (عليه السلام) را بي‌نماز معرفي کنيم، کار دشمن است.

استاد حسيني قزويني

شما در اينجا يک ادعايي داريد و مي‌فرماييد:

هم‌چنين جلسه‌اي – در مورد حديث دوات و قلم و مانع شدن عمر از نوشتن - نبود و اين قضايا دروغ است.

در اين 14 قرن - از زمان شيخ مفيد (ره) و سيد مرتضي (ره) – تا الان، آيا تا به حال هم‌چنين ادعايي کرده‌اند که شما کرده‌ايد؟

حضرت آيت الله اشتهاردي

همين آدم را رکود مي‌آورد. حضرت آيت الله العظمي بروجردي (ره) مي‌گفت:

ما اگر قبل از شيخ مفيد (ره) و شيخ طوسي (ره) بوديم چه مي‌گفتيم؟

اساس مطلب اين است که قسمتي از روايات را به فرمايش علامه اميني (ره):

سبمائه رواة کذابة

اين‌ها را چطور معنا کنيم ما؟

استاد حسيني قزويني

چطور اين را که علامه اميني (ره) ديده است، هم‌چنين ادعايي که حضرت‌عالي داريد، علامه اميني (ره) در الغدير ندارد؟ علامه اميني (ره) همين روايت را آورده و مي‌گويد:

همين عمر را که به عنوان خليفه قبول داريد، طبق روايتي که شما در أصح الکتب بعد از قرآن – صحيح بخاري و صحيح مسلم - آورده‌ايد، اين خليفه شما، نه به قرآن اعتقاد داشته و نه به پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) احترام گذاشته است.

همين روايت دوات و قلم را علامه اميني (ره) در 10 جاي الغدير آورده است و مي‌گويد حرف عمر بر خلاف اين آيات است.

وَ مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى

سوره نجم/آيه3

وَ مَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَ يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَ نُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَ سَاءَتْ مَصِيرًا

سوره نساء/آيه115

حضرت آيت الله اشتهاردي

اينها همه را من ديده‌ام. قبل از الغدير، علامه مجلسي و شرف الدين فرموده‌اند.

آنهايي که دقيق‌ترند مانند جناب‌عالي که از همه احاديث اطلاع داريد و ديده‌ايد، بايد مردم را مطلع کنيد که با فلاني صحبت کرده‌ايم و غرض او اين نيست که اين حديث درست است و فقط عمر اين کار را نکرده است. اگر اصل اين حديث نباشد، به جايي برنمي‌خورد؛ نه به ولايت علي بن أبي طالب (عليه السلام) و نه به إمارت او. هزار دليل بهتر از اين داريم که علامه حلي (ره) ذکر کرده است و اميرالمؤمنين (عليه السلام) ده‌ها منقبت خود را در احتجاج طبرسي (ره) ذکر کرده و و مردم را به خدا قسم مي‌دهد و مردم هم مي‌گويند بله. در آنجا نيامده است که اميرالمؤمنين (عليه السلام) مردم را قسم داده باشد که آيا پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) قلم و دوات نخواست تا اسم مرا بنويسد؟ اهل سنت اين را براي فضيلت عمر و ابوبکر نقل کرده‌اند. صريحا در صحيح مسلم آمده است و مي‌گويد که عايشه گفته است:

قال لي رسول الله صلى الله عليه و سلم في مرضه: ادعى لي أبا بكر أباك و أخاك حتى أكتب كتابا، فإنى أخاف أن يتمنى متمن ... و يأبى الله و المؤمنون الا أبا بكر.

دوات و قلم بياوريد تا ... ، تا دسته‌اي طمع نکنند ... .

صحيح مسلم، ج7، ص110

استاد حسيني قزويني

بنده با شما هستم و از شما حمايت کردم و أشهد الله و ملائکته در فيضيه گفتم که حضرت آيت الله اشتهاردي در زهد و عدالت و تقوا ـ نمونه هستند ـ و بلکه من در ايشان معتقد به تالي تلو عصمت هستم. الان حضرت آيت الله العظمي مکارم مي‌گويد که اين برداشت شما اشتباه است.

حضرت آيت الله اشتهاردي

اخيرا ترجمه المراجعات را براي من فرستاده بودند و منطبق مي‌کند حديث دوات و قلم را به حديث ثقلين و احکام خدا. انسان بايد همه حرف‌هاي شيعه و سني را ببيند و بعدا اعتراض کند. بنده خداي نکرده نمي‌خواهم ... . چرا اعلاميه پخش مي‌کنند و مي‌گويند که بنده کافر شده‌ام؟

استاد حسيني قزويني

تقواي شما براي همه محرز است. آنها نمي‌نويسند. 4 نفر از معاندين مانند امام جمعه کويت مي‌گويد که امام جماعت فيضيه مستبصر شده است. او هم نفهميده است. من به عنوان کسي که خون رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) در رگ‌هاي ماست، خواهش مي‌کنم از شما ... .

حضرت آيت الله اشتهاردي

نبوت، مقدم بر مقام شامخ ولايت است. اين‌ها نبوت را صدمه زده‌اند. حضرت آيت الله العظمي بروجردي مي‌فرمودند:

يکي از چيزهايي که مايه تأسف است، اين است که تا کنون اسلام از طريق اهل بيت (عليهم السلام) به اروپا معرفي نشده است. اسلامي معرفي شده است که همه چيز را در پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) ديده‌اند. بايد بگوييم به تمام اروپا که اين احاديث را جعل کرده‌اند و مربوط به پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نيست و عليه پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) جعل کرده‌اند.

اين‌ها عليه نبوت و پيامبري پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) جعل کرده‌اند. چطور مي‌شود که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) حجاب زنان را نمي‌فهمد، در آخر هم عُمَر اصرار کرد و آيه حجاب نازل شد. يعني چي؟ يعني چي که عمر اين همه درباره حجاب با پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) حرف زد و پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هم به حرف عمر گوش نداد و در آخر هم آيه حجاب آمد.

استاد حسيني قزويني

اين‌ها يک کتابي نوشته‌اند به نام موافقات عمر که بين پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و عمر در مواردي اختلاف بوده است و آيه نازل مي‌شد موافقا لعمر. اين‌ها تمام موارد را ذکر کرده‌اند.

حضرت آيت الله اشتهاردي

بالاتر از اين‌ها اين‌که آورده‌اند:

اگر پيامبري بود، آن پيامبر، عمر بود.

استاد حسيني قزويني

اين حديث را هم آورده‌اند:

لم لم أبعث فيکم لبعث عمر.

كنز العمال للمتقي الهندي، ج11، ص581 - الكامل لعبد الله بن عدي، ج3، ص155 – ميزان الإعتدال للذهبي، ج2، ص50

حضرت آيت الله اشتهاردي

اين‌ها را بايد از احاديث خودشان خارج کنند. مي‌گويند که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هم‌چنين احاديثي را گفته است. ما کلاه خودمان را قاضي کنيم، اگر ما در زمان بخاري بوديم و اين حديث را مي‌ديديم، مي‌فهميديم که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‌خواست نام حضرت علي (عليه السلام) را بنويسد و ديگري هم بگويد که مي‌خواست نام ابوبکر را بنويسد. راوي هر دو يک نفر است. مگر مي‌شود که يک نفر آنجا دروغ بگويد و اينجا راست بگويد؟!

استاد حسيني قزويني

الان اين قضايايي که پيش آمده و با اين اطلاعيه‌اي که من ديدم، خدا شاهد است که قلبم لرزيد.

حضرت آيت الله اشتهاردي

اين‌که اين را به من نسبت داده‌اند، بايد بگويي که اين‌ها را من نگفته‌ام. ما مي‌خواهيم اين پيامبر را به اروپا عرضه بداريم. کسي قبول مي‌کند پيامبري که ايستاده بول مي‌کند، پيامبر خاتم است و عامل تمامي آداب است؟! پيامبري که متوجه حجاب نباشد و در ‌آخر هم عمر متذکر او شود و آيه نازل شود؟!

استاد حسيني قزويني

همين روايات باعث شده که خيلي از دانشمندان و اساتيد و علماء اهل سنت، شيعه شوند. مي‌گويند اين مذهبي که بگويد پيامبرش ايستاده بول مي‌کند، اين پيامبر به درد ما نمي‌خورد. پيامبري که خليفه‌اش بگويد:

إن الرجل ليهجر

اين مذهب به درد ما نمي‌خورد. اخيرا کتابي را در حوزه علميه نوشته‌اند به نام موسوعة من حياة المستبصرين و علماء سني که در اين 30 ، 40 سال شيعه شده‌اند، در اين کتاب آورده شده و 14 جلد شده است. من يک دوره را براي شما مي‌آورم. همين احاديث باعث شده است که يک استاد دانشگاه اين احاديث را ديده و از اهل سنت دست کشيده و شيعه شده است. چرا؟ مي‌گويد اگر صحيح بخاري و صحيح مسلم – که اهل سنت مي‌گويند اگر اين دو کتاب در خانه‌اي باشند، مانند اين است که نبي در آن خانه سخن مي‌گويد و معتقدند کسي به احاديث صحيح مسلم طعنه بزند و شک کند، زنديق و ملحد است – اين حرف‌ها را مي‌زنند، اين مذهب را ما نمي‌خواهيم.

حضرت آيت الله اشتهاردي

امام خميني (ره) از روز اول فرمود:

اسرائيل بايد از بين برود.

تکيلف را عمل کرده و مردم را آگاهي دادن، غير از عمل خارجي است.

مگر خداوند نگفته است همه کفار معذب‌اند؟ حرف خدا را هم گوش نمي‌دهند و نماز نمي‌خوانند و روزه نمي‌گيرند. کلام، در گوش دادن نيست، در إعلان است که ما مي‌دانيم اين‌گونه احاديث بر خلاف نبوت است. شما – اهل سنت - که ادعا داريد پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را قبول داريد، احاديثي را که بر خلاف نبوت است، از کتاب‌هاي‌تان بيرون کنيد تا اروپا ميل به اسلام پيدا کند.

استاد حسيني قزويني

حاج آقا! تنها اين روايات نيست. شما از اول تا آخر اگر بخواهيد اين‌طور روايات را بيرون کنيد، چيزي از روايات نمي‌ماند.

حضرت آيت الله اشتهاردي

رواياتي را که در مورد فروع دين است، با آنها کاري نداريم. بنده نبوت را مي‌گويم که اساس ولايت، بعد از نبوت است. اين‌جور نبي را اگر به دنيا معرفي کنيم، هيچ‌کس قبول نمي‌کند. انسان بايد پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را بيشتر از حضرت علي (عليه السلام) دوست داشته باشد.

استاد حسيني قزويني

بر فرض بنده سني هستم. شما به من فرموديد و من اين روايت را بيرون کردم، حديث بال قائما را هم بيرون کردم، آيا با بيرون کردن اين دو روايت، کار درست مي‌شود؟ خانه از پاي‌بست ويران است.

حضرت آيت الله اشتهاردي

مطالبي را بنده نوشته‌ام که اگر موفق شوم، احاديثي که بر خلاف نبوت است، جمع‌آوري مي‌کنم و همه بايد از اين کتب محو شود.

استاد حسيني قزويني

خب! اگر احاديث جعلي مربوط به نبوت را محو کردند، اين آيه:

يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ

سوره مائده/آيه67

که مي‌فرمايد اگر حضرت علي (عليه السلام) را معرفي نکردي، رسالت بي رسالت، او آمده حضرت علي (عليه السلام) را قبول ندارد. ما چه کنيم؟

حضرت آيت الله اشتهاردي

ما کاري به حضرت علي (عليه السلام) نداريم. اثبات ولايت حضرت علي (عليه السلام) هزار دليل دارد.

استاد حسيني قزويني

به شتر گفتند: گردنت کج است. گفت: کجاي من راست است.

شما مي‌گوييد که به پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) جسارت کردند.

حضرت آيت الله اشتهاردي

دروغ جعل کردند، نه جسارت. جسارت راست است و توهين حساب مي‌شود.

استاد حسيني قزويني

صحيح مسلم روايت آورده است و مي‌گويد:

علي بن أبي طالب با عباس عموي پيامبر صلي الله عليه و سلم در زمان خلافت عمر، آمدند نزد عمر و تعداد زيادي از صحابه هم نشسته بودند. عمر گفت:

فلما توفى رسول الله صلى الله عليه و سلم، قال أبو بكر: أنا ولى رسول الله صلى الله عليه و سلم،... فرأيتماه كاذبا آثما غادرا خائنا، ثم توفى أبو بكر و أنا ولى رسول الله صلى الله عليه و سلم و ولى أبى بكر، فرأيتماني كاذبا آثما غادرا خائنا.

وقتي رسول الله (صلي الله عليه و سلم) از دنيا رفت، ابوبکر گفت من جانشين رسول الله (صلي الله عليه و سلم) هستم و نظر شما – علي و عباس - در مورد ابوبکر اين بود که او دروغ‌گو و گنه‌کار و حيله‌گر و خائن است و وقتي ابوبکر از دنيا رفت، من گفتم جانشين رسول الله (صلي الله عليه و سلم) و ابوبکر شدم و نظر شما در مورد من اين بود که من دروغ‌گو و گنه‌کار و حيله‌گر و خائن هستم.

صحيح مسلم، ج5، ص152

وقتي ما با اين‌ها بحث مي‌کنيم و اين روايت را مي‌آوريم، فبهت الذي کفر مي‌شوند.

حضرت آيت الله اشتهاردي

اين‌ها در مورد نبوت است، نه ولايت. اگر تمام کتب شيعيان را بگرديد، يک روايت از اين مورد نيست.

استاد حسيني قزويني

نبوت بدون ولايت، نبوت نيست. ولايت، باطن نبوت است.

حضرت آيت الله اشتهاردي

امام صادق (عليه السلام) به عبد الله ابن أبي يعفور پيغام داد:

مقامي که علي بن أبي طالب (عليه السلام) پيدا کرد، به اعتبار اين بود که مطيع پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بود. اگر تو هم مي‌خواهي مقامي نسبت به ما پيدا کني، بايد مطيع ما باشي.

از اين چيزها زياد است. امام خميني (ره) در درس اخلاق خود مي‌فرمودند:

ضربة علي يوم الخندق أفضل من عبادة الثقلين.

هم‌چنين مي‌فرمود:

يک لا إله إلا الله گفتن پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) از همه عبادات حضرت علي (عليه السلام) بهتر بود.

استاد حسيني قزويني

بله، درست است. همان حضرت علي (عليه السلام) مي‌فرمايد:

أنا عبد من عبيد محمد.

حضرت آيت الله اشتهاردي

يعني اين‌كه اگر عبادت مرا در مقابل عبادت پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) حساب کنيد، عبادت من، حکم نوکر را دارد و عبادت او حکم آقا را دارد. درست است که حضرت علي (عليه السلام) عين پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است، ولي در رتبه متأخره و مراتب نازله است.

استاد حسيني قزويني

علي بن أبي طالب (عليه السلام) هر چه دارد از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) دارد و حضرت علي (عليه السلام) منهاي پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، با اين ديوار هيچ تفاوتي ندارد. ولي حضرت علي (عليه السلام) با پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم):

وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ

سوره مائده/آيه67

حضرت آيت الله اشتهاردي

شما بگوييد که من با نبوت کار دارم، کاري به ولايت ندارم. بگوييد که فلاني مي‌گويد مقام نبوت را حفظ کرده است.

استاد حسيني قزويني

عليٰ أيُّ حالٍ، من که آمده‌ام خدمت حضرت‌عالي، هم حضرت آيت الله بوشهري و هم حضرت آيت الله العظمي مکارم مرا امر کردند. اين قضيه باعث شده که يک سري از ما بترسيم که يک سري آدم‌هاي بي‌خرد و نادان و جاهل، در حوزه علميه قم بيايند به شما جسارت کنند. آقايان مراجع عظام تقليد مي‌گويند که اين عبارات شما اشتباه است و نبايد مي‌نوشتيد. اساتيد حوزه علميه مي‌گويند که اشتباه است. بنده که شاگرد حضرت‌عالي هستم، مي‌گويم که طرح اين قضايا اشتباه بوده است.

حضرت آيت الله اشتهاردي

اصل اين قضيه را جعل کرده‌اند. بر فرض که يقينا درست باشد، من بهترين تعبير را در آنجا نوشته‌ام. بقيه مردم هم ترتيب اثري به يقين من ندهند. باقي قضايا هم با خداست.

استاد حسيني قزويني

يعني هنوز هم مي‌گوييد که من يقين دارم بر اين عقيده‌ام و مردم هم بر اين يقين من ترتيب اثر ندهند؟

حضرت آيت الله اشتهاردي

نه، من از يقين خود کنار آمدم.

استاد حسيني قزويني

شما نوشته‌ايد که مردم بر يقين من ترتيب اثر ندهند. مراد شما از يقين چيست؟

حضرت آيت الله اشتهاردي

واگذار به خدا کنند. چرا درباره اين همه احاديث دروغ حرفي نمي‌زنند؟

استاد حسيني قزويني

حاج آقا!‌ اين احاديث دروغ نيست. اين قضايا اتفاق افتاده است و بدتر از اين هم اتفاق افتاده است.

آيا اين دروغ است:

إن الرجل ليهجر

آيا اين را هم مي‌گوييد که دروغ است:

والله! ما شككت منذ أسلمت إلا يومئذ ...

آيا اين را که آمده منزل اميرالمؤمنين (عليه السلام) را آتش زده است، دروغ است؟

إن عمر ضرب بطن فاطمة يوم البيعة، حتى ألقت الجنين من بطنها

الملل و النحل للشهرستاني، ج1، ص57

اين هم دروغ است؟

حضرت آيت الله اشتهاردي

کتاب کشکول زمان تأليف اين‌جانب را آقايان علماء بزرگوار و فضلاء گرامي مطالعه فرموده و به قضيه حديث دوات و قلم اشکال جدي داشتند. من قبول دارم که اشتباهي در قبول قطع به عدم صدور رخ داده است و بدينوسيله از ساحت مقدس حضرت بقية الله الأعظم (ارواحنا فداه) و همه پويندگان راه امامت و ولايت عذرخواهي مي‌کنم و خداوند متعال همه ما را در خدمت اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) و تبرّي از دشمنان آنان ثابت قدم بدارد.

استاد حسيني قزويني

ما مي‌خواهيم اين را به تمام در و ديوار مدرسه فيضيه بزنيم ... .

 

* * * * * * *

* * * * * * *

* * * * * * *

 

««« و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»»



دکتر سيد محمد حسيني قزويني
    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  فاروق     -   تاريخ:  25 ارديبهشت 89 - 00:00:00
سلام چگونه شده كه جناب ايت الله اشتهاردي شده وكيل مدافع اهل سنت ؟ توضيح
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

بهتر است يكبار متن كامل سخنان ايشان و مقاله ايشان را بخوانيد ، تا بدانيد كه سخن ايشان ، ذره‌اي به نفع اهل سنت نيست و بلكه به ضرر آنان است ، يعني اگر اهل سنت ادعا كنند كه اين سخنان ايشان را قبول دارند ، بايد فاتحه سني بودن خويش را بخوانند ! اما سخنان ايشان از روي علاقه به پيامبر و آگاهي نداشتن از برخي از مصادر تاريخي بوده است !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

2   نام و نام خانوادگي:  رضا     -   تاريخ:  01 مهر 89 - 12:31:41
مطمئن هستيد که عبارت آخري که از آيت الله اشتهاردي نقل کرديد نقل خود ايشان است يا به زور از او امضاء گرفته شده بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!
جواب نظر:

!!!

با سلام

جناب رضا

فايل صوتي اين جلسه موجود است !

گروه پاسخ به شبهات

3   نام و نام خانوادگي:  رضا طبا     -   تاريخ:  22 آذر 89 - 23:22:03
براستي هرچه دليل هست بر حقانيت شيعه و ناحقي دشمنان شيعه هست
4   نام و نام خانوادگي:  امير سلطاني     -   تاريخ:  24 تير 90 - 14:59:33
در بين علماي ايران هيچ كدام به ساده زيستي و اخلاق آيت الله اشتهاردي نميرسند روحش شاد و يادش گرامي باد
5   نام و نام خانوادگي:  araz     -   تاريخ:  02 مرداد 93 - 17:59:45
بنده با شما هستم و از شما حمايت کردم و أشهد الله و ملائکته در فيضيه گفتم که حضرت آيت الله اشتهاردي در زهد و عدالت و تقوا ـ نمونه هستند ـ و بلکه من در ايشان معتقد به تالي تلو عصمت هستم.
6   نام و نام خانوادگي:  محسن     -   تاريخ:  07 مهر 93 - 23:35:25
سلام
رحمه الله عليه
آيه الله اشتهاردي فردي بود که فقط خداوند و اهل بيت ميتوانند امثال ايشان را به مثل بنده معرفي و مقامشان را بفهمانند .
مظلوم از دنيا رفت .
ساده زيست بود و لقب فقه متحرک علما به او داده بودند و با اينکه مقام علمي فوق العاده داشتند خود را مطرح نکردند . شيوه وفات ايشان شاهدي بر مدعاي ايشان است .
7   نام و نام خانوادگي:  a.h.     -   تاريخ:  25 آذر 93 - 01:01:42
سند روايت .إن رسول الله اراد أن يصرح باسم علي فمنعته. را تجديد نظر كنيد.
چند بار در شرح نهج جستجو زدم به اين متن نيافتم
جواب نظر:
با سلام 
دوست گرامي
اين عبارت در شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد به اين  صورت آمده است:
ولقد أراد في مرضه أن يصرح باسمه فمنعت من ذلك إشفاقاً وحيطة على الإسلام
شرح نهج البلاغة ،ج 12   ص 14 أبو حامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد بن أبي الحديد المدائني الوفاة: 655 هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان - 1418هـ - 1998م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : محمد عبد الكريم النمري 
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
 




   

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما