* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 15 مرداد 1391 | تعداد بازديد: 2692 | |
اهميت و ضرورت امامت از نظر اهل سنت | ||
پخش صوت
دان لود | ||
بسم الله الرحمن الرحيم برنامه حبل المتين استاد: حضرت آيت الله دکتر حسيني قزويني 15 / 05 / 1391 موضوع: اهميت و ضرورت امامت از نظر اهل سنت مجري: امشب شب 17 ماه رمضان و شب جنگ بدر و آن اتفاق عجيبي که براي اميرالمؤمنين عليه السلام با ملائکه حضرت جبرائيل و اسرافيل که با هزاران ملک آمدند و به حضرت سلام دادند است. نظر علماي اهل سنت نسبت به اهميت امامت چيست؟ استاد قزويني: ما در جلسات گذشته در رابطه با بحث مربوط به واژهها صحبت کرديم و واژه امام و خليفه را توضيح داديم و گفتيم اينها چه معنايي دارد. يکي از بحثهاي اساسي که مطرح است و غالبا در اين شبکههاي نفاق و نواصب مطرح نميشود و اين قضايا را به گوش عزيزان اهل سنت نميرسانند و فقط هجمههاي به شيعه به گوش مردم ميرسانند و اهانت و جسارت به شيعه در رابطه با اينکه شيعهها امامت را از اصول دين ميدانند و منکر امامت را کافر ميدانند و امامت از واجبات است و اين مطالب را به مردم بيان ميکنند. من تقاضا دارم هم عزيزان شيعه بحثهاي ما را پيگيري کنند و اين نکات را ياداشت کنند و در بحث يا گفتگو و مناظره با وهابيها نکاتي را که من امشب عرض ميکنم نکاتي کليدي است. بعد هم يک سري نتيجه گيريهايي براي اينکه بحث علمي خيلي خشک نباشد و بعضي از نکاتي ديگري را بيان ميکنيم گرچه بعضيهايش شايد تکراري باشد و در آينده هم باز اين مطالب را خواهيم گفت؛ چون بعضي از مباحث است که به قدري بايد گفته شود که براي بينندگان عزيز ملکه شود؛ همان طور که در قرآن شما ميبينيد در چندين جا قضيه حضرت آدم و حضرت هواء و درگيري آنها با شيطان را خدا مطرح ميکند و قضيه موسي و فرعون را چندين جا مطرح ميکند؛ چون اينها بحثهاي کليدي است براي اينکه مردم از اينها عبرت بگيرند. اهميت امامت نزد فريقين: جناب آقاي ماوردي که از علماي بزرگ اهل سنت است و از اعيان قرن پنجم هجري و متوفاي 450 است و معاصر مرحوم سيد مرتضي و شيخ طوسي و شيخ مفيد است. ايشان ميگويد: فَلَيْسَ دِينٌ زَالَ سُلْطَانُهُ إلَّا بُدِّلَتْ أَحْكَامُهُ ، وَطُمِسَتْ أَعْلَامُهُ. أدب الدنيا والدين، ج 1، ص 164 اساس يک دين مربوط به آن حاکمي است که در جامعه حکومت ميکند و اگر چنانچه آن حاکم ديني از بين برود احکام آن دين تغيير پيدا ميکند و نشانههاي آن دين از بين ميرود. تا آنجا که ميگويد: وَجَبَ إقَامَةُ إمَامٍ يَكُونُ سُلْطَانَ الْوَقْتِ وَزَعِيمَ الْأُمَّةِ لِيَكُونَ الدِّينُ مَحْرُوسًا بِسُلْطَانِهِ. أدب الدنيا والدين، ج 1، ص 164 لازم است که به پا داشتن يک امامي و حاکمي و خليفه که سلطان وقت و رهبر امت است اين حاکم اسلامي با آن حکومتش دين را از خطرات حفظ ميکند و سلطنت و حکومت او هم بايد جاري بر سنن دين و احکام ديني باشد. خود ابن تيميه حراني ميگويد: يجب أن يعرف أن ولاية أمر الناس من أعظم واجبات الدين بل لا قيام للدين إلا بها. السياسة الشرعية، ج 1، ص 136 لازم است که همه بدانند ولايت امر مردم يکي از بزرگترين واجبات ديني است؛ بلکه به پا داشتن دين مردم حتي دنياي مردم وابسته به آن امام است و آن حاکم اسلامي است. اين آقايان که به ما اعتراض ميکنند که شما امامت را از واجبات يا از اصول ميدانيد، اين حرف ابن تيميه است که امام و پيغمبر و همه چيز وهابيها است. شما که لا لايي بلدي، چرا خودت خوابت نميبرد. ما از وهابيها سؤال ميکنيم اگر واقعاً دين بدون امام برپا نميشود چرا پيغمبر اکرم اين را مهمل گذاشت رفت و به آن اهميت نداد و کسي را معرفي نکرد؟ پيغمبر اکرم اين قدر بيتوجه بوده است؟ بعد ميگويد: فإن بني آدم لا تتم مصلحتهم إلا بالاجتماع لحاجة بعضهم إلى بعض. السياسة الشرعية، ج 1، ص 136 آن بحثي که ما هم در بحث کلامي داريم در فلسفه وجود امام و فلسفه ضرورت امام بر اينکه اگر جامعه اسلامي و انساني اگر بخواهد مصالحشان حفظ شود، بايد زندگي اجتماعي داشته باشند. اگر بخواهد يک خانواده به بيابان برود و از جامعه ببرد، نياز به قصاب دارد و نياز به خياط دارد و نياز به پزشک دارد و نياز به نانوا دارد و خودش نميتواند همه اينها را برطرف کند. براي همين ناچار است که در جامعه زندگي کنند و هر کدام از اين نيازمنديها را يک عده متقبل شوند. بعد ميگويد: ولا بد لهم عند الاجتماع من رأس. السياسة الشرعية، ج1، ص 136 وقتي که مردم يک زندگي اجتماعي تشکيل دادند بايد يک رئيس و امام و رهبري داشته باشند. بعد ميگويد: پيغمبر اکرم فرمود: إذا خرج ثلاثة في سفر فليؤمروا أحدهم . السياسة الشرعية، ج 1، ص 136 اگر سه نفر ميخواهند به مسافرت بروند يکي از آنها را به عنوان رئيس بايد انتخاب کنند. پيغمبر ميفرمايد: شما سه نفري اگر خواستيد سفر برويد، يک نفر بايد رهبر باشد؛ ولي يک جامعه اسلامي احتياجي به امت ندارد. پيغمبر اکرم همين طور امت را رها کرد و رفت و امت را به حال خود واگذاشت و به تعبير شهرستاني: براي هيچ امري از امورد ديني و دنيايي شمشيري به اندازه امامت زده نشده است. اين همه اختلافات و اين همه درگيريها و در همان سقيفه به سر و کله هم کوبيدند که مفصل عرض خواهيم کرد و بعد از آن قضيه عثمان و بعد از آن قضيه جنگ جمل و صفين و غيره تمام اينها به خاطر اين است که پيغمبر اکرم غم امت را نخوردهاند و کاري هم به امت نداشتند که امت چه کار ميخواهد کند فقط فرمود: فلا أُرَاهُ يَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ. صحيح البخاري، ج 5، ص 2407 در فرداي قيامت کنار حوض همه اصحاب من را ميريزند در آتش جهنم. خود ابن تيميه در اينجا با کمال صراحت ميگويد: قيام دين به امام است و سلامت هر اجتماع و تضمين مصالح اجتماعي وابستگي دارد به اينکه يک نفر رئيس و امام و حاکم باشد؛ حتي سه نفر هم بخواهند بروند مسافرت بايد يک نفرشان رئيس باشد. مجري: نظر علماي اهل سنت را نسبت به ضرورت و وجوب امامت را بيان کنيد؟ استاد قزويني: از همين عبارتهايي که ما داشتيم تقريباً استشمام ميشد. عبارتي که بعضي از بزرگان اهل سنت دارند تکههايش را نقل ميکنم شايد يک تلنگري باشد براي بعضي از وجدانهاي خفته که بيدار شوند؛ گرچه الحمد لله ما داريم ميبينيم که عزيزان اهل سنت ما در اين هشت جلسه اخير روي خط ميآيند و اگر يک مطلبي برايشان مبهم است توضيح ميدهيم، با کمال شجاعت و با صراحت تام اعلام ميکنند مسئله براي ما روشن شد و قضيه براي ما ثابت شد يا بعضيها تشکر ميکنند که اين منابع در اختيار اين مردم قرار ميگيرد. عزيزان اهل سنت اين بحثهايي که ما عرض ميکنيم از کتابهاي شما است. شما يکيتان بياييد روي خط بگوييد علماي ما اينها را براي ما تا به حال بيان کردهاند يا بيان نکردهاند.اگر بيان کردهاند چطوري بيان کردهاند؟ من تقاضا دارم خوب دقت کنند. ابن حزم اندلسي که همه مذاهب اسلامي مثل حنفيها و مالکيها و شافعيها و حنبليها و ابن تيميه وهابي هم ايشان را قبول دارند؛ چون ابن حزم خودش ظاهري مذهب است و جزء مذاهب اربعه اسلامي هم نيست که متوفاي 456 هجري است که هم عصر ماوردي و شيخ طوسي و قاضي عبدالجبار معتزلي بوده است. ايشان ميگويد: أن رسول الله صلى الله عليه وسلم نص على وجوب الإمامة وأنه لا يحل بقاء ليلة دون بيعة وافترض علينا بنص قوله الطاعة للقرشي إماما واحد ألا ينازع إذا قادنا بكتاب الله عز وجل. الفصل في المل، ج4، ص 84 پيغمبر اکرم فرمود: امامت واجب است و جايز نيست که يک شب انسان بدون امام بماند و حتما بايد قرشي امام باشد و يک نفر هم باشد (دو نفر نميشود که امام باشد) پيغمبر فرمود: امامت از واجبات است؛ ولي من کاري ندارم به من چه، خودتان برويد امام معين کنيد. اگر واقعاً امامت واجب است و نصب اين امام واجب است، چطور نبي مکرم اين امام را نصب نکرد و کسي را براي بعد از خودش معرفي نکرد؟ اي مردم نماز واجب است. چطوري نماز بخوانيم؟ هر طوري که خودتان خواستيد. اگر بناست مردم نصب کنند، بيايد بفرماييد که شرايط امام فلان چيزها است و افرادي که بايد نصب کنند همه مردم هستند يا اصحاب حل عقد هستند يا اکثريت مردم هستند و اين کساني که ميخواهند رأي بدهند، زنها حق رأي دارند يا زنها حق رأي ندارند. الان در اکثر کشورهاي اسلامي زنها حق رأي دارند؛ ولي در عربستان سعودي حضور زنها در انتخابات بدعت است و حرام است و شرک است و کفر است. همه هم ميگويند: ما تابع پيغمبر هستيم و تابع سلف صالح هستيم و هيچ کدام نميگويند ما تابع يهود و نصاري هستيم، هم عربستان سعودي ميگويد: ما تابع پيغمبر و صحابه هستيم و هم اردن و پاکستان و کشورهاي حاشيه خليج فارس ميگويند: ما تابع پيغمبر و صحابه وسلف صالح هستيم. اين چه تابعي است که کاملاً در برابر هم قرار ميگيرد که يکي ميگويد: حضور زنها در انتخابات بدعت و حرام و شرک و کفر است و ديگري ميگويد: واجب است؛ چون او انسان است و در سرنوشت خود بايد دخالت داشته باشد. پيغمبر فرمود: نصب امام واجب است. به عهده چه کسي؟ آيا يک آيه از قرآن که بفرمايد: اي مردم شما انتخاب کنيد و يا يک روايت که بفرمايد: اي مردم بعد از من شما مکلف هستيد که امامي را معين کنيد؛ يعني يک واجبي از واجبات الهي را بايد شما انجام دهيد. اگر واقعا واجب است حد و حدود و شرايط و مقدمات آن امام نبايد معين شود؟ حکومت آن امام چه شرايطي بايد داشته باشد؟ و همچنين ميگويد: لاَ يَحِلُّ لِمُسْلِمٍ أَنْ يَبِيتَ لَيْلَتَيْنِ ليس في عُنُقِهِ لإمام بَيْعَةٌ. المحلى، ج 9، ص 359 براي يک مسلمان جايز نيست که دو شب بخوابد؛ ولي بيعت امامي در گردن او نباشد. اگر آقايان نگويند که ضمه بر ميم ثقيل است و بايد ميم محلي را مفتوح خواند که محله پشت ديوارهاي سقيفه بني ساعده را بگيرند که مراد از محل، محل سقيفه بني ساعده است. تفتازاني هم ميگويد: نصب الإمام بعد انقراض زمن النبوة واجب علينا سمعا. شرح المقاصد في علم الكلام، ج2، ص 273 نصب امام بر خلائق و مردم واجب است و ما روايت در اين زمينه داريم. اي کاش اين آقايان يک روايت ضعيفي ميآوردند که پيغمبر بفرماييد: ايها الناس وجب عليکم بعدي نصب امام و حاکم و نصب خليفة. که حداقل يک روايت ضعيف و مرسلي يا به اصطلاح شيعه مرفوعي به ما نشان بدهند. و همچنين ابن حجر عسقلاني که شخصيت برجسته اهل سنت است ميگويد: وأجمعوا على انه يجب نصب خليفة وعلى ان وجوبه بالشرع لا بالعقل. فتح الباري، ج13، ص 208 اهل سنت اجماع کرده اند بر اينکه نصب کردن خليفه واجب است و وجوب آن وجوب شرعي است و وجوب عقلي نيست. ما ميگوييم (همان طوري که از ماوردي آورديم) بشر فطرتاً و ذاتاً اجتماعي است و در هر اجتماعي نياز به قانون است و اين قانون نياز به قانونگذار و مجري قانون دارد؛ پس واجب است نصب امام و حاکم براي اجراي قانون و عدالت و جلوگيري از ظلم و فساد. جناب عسقلاني ميگويد: اين طور نيست؛ بلکه به شرع است و پيغمبر اکرم فرموده است: نصب خليفه واجب است. اين هم دسته گلي که جناب ابن حجر عسقلاني به آب دادهاند. آقاي عضد الدين ايجي که در حقيقت از شيران بيشه علم کلام است و از او به فرسان علم کلام تعبير ميکنند. دقت کنيد که اين آقا چه زيبا شعر سروده است؛ ولي افسوس که اين شعر قافيه ندارد. ايشان ميگويد: نصب الإمام عندنا واجب علينا سمعا. المواقف للإيجي، ج 3، ص 574 در نزد ما معتزله نصب امام واجب شرعي و سمعي است. بعد ميگويد: إنه تواتر إجماع المسلمين في الصدر الأول بعد وفاة النبي صلى الله عليه وسلم على امتناع خلو الوقت عن إمام حتى قال أبو بكر رضي الله عنه في خطبته ألا إن محمدا قد مات ولا بد لهذا الدين ممن يقوم به فبادر الكل إلى قبوله وتركوا له أهم الأشياء وهو دفن رسول الله صلى الله عليه وسلم. المواقف للإيجي، ج3، ص 575 مسلمانها در صدر اول بعد از وفات پيغمبر اجماع کردند که ممتنع است يک وقتي از زمان مسلمين خالي از امام باشد تا اينکه ابوبکر گفت: پيغمبر مرد و تمام شد رفت و اين دين نياز دارد که کسي اين دين را بچرخاند و نگذارد دين منحرف شود، تمام مسلمانها اين را از ابوبکر قبول کردند و به خاطر اين مهمترين چيز را مسلمانها ترک کردند و آن دفن رسول الله بود (دفن پيامبر را کنار گذاشتند و به سقيفه رفتند و آنجا خليفه بازي در آوردند و سعد بن عباده هم که خواست اعتراض کند جناب عمر گفت: او منافق است و بيني شخص ديگري را هم خورد کردند و سر و صدايي ايجاد کردند) اين اجماع کجا بود و چطور بزرگان شما از اين اجماع ندارند؟ ما همين جا از آقاي ايجي سؤال ميکنيم که شما که ميگوييد: فبادر الكل إلى قبوله وتركوا له أهم الأشياء وهو دفن رسول الله صلى الله عليه وسلم. اين جلمه خليفه اول جناب ابوبکر را همه قبول کردند، اين بني هاشم که در رأس او عباس و در رأس او پسرش ابن عباس و ديگر بني هاشم و خود اميرالمؤمنين آيا قبول کردند يا اينها مشغول دفن پيغمبر بودند و خبر از سقيفه بني ساعده نداشتند؟ همين حرفي که آقاي ابن حزم اندلسي ميزند که ميگويد: وَلَعْنَةُ اللَّهِ على كل إجْمَاعٍ يَخْرُجُ عنه عَلِيُّ بن أبي طَالِبٍ وَمَنْ بِحَضْرَتِهِ من الصَّحَابَةِ. المحلى، ج 9، ص 345 لعنت خدا بر آن اجماعي که علي و يارانش در آن نباشند. آيا اين علي در داخل اين اجماع بود؟ آقاي ايجي! آيا صحيح بخاري را خواندهاي يا نه؟ مگر در صحيح بخاري و صحيح مسلم نيست که اميرالمؤمنين تا 6 ماه با ابوبکر بيعت نکرد؟ اين است معناي «فبادر الكل إلى قبوله»؟ اين صحيح بخاري است و بارها ما اين را گفتهايم و من گمانم براي بينندههاي ما ملکه شده است. شش ماه بعد از رحلت پيغمبر اميرالمؤمنين با ابوبکر بيعت نکرد و بعد از آن هم که خواست بيعت کند در همين روايت ميگويد: وَلَكِنَّكَ اسْتَبْدَدْتَ عَلَيْنَا بِالْأَمْرِ صحيح البخاري، ج 4، ص 1549 آقاي ابوبکر تو در رابطه با امر خلافت استبداد در حق ما کردي و فرمود: فَأَرْسَلَ إلى أبي بَكْرٍ أَنْ ائْتِنَا ولا يَأْتِنَا أَحَدٌ مَعَكَ كَرَاهِيَةً لِمَحْضَرِ عُمَرَ. صحيح البخاري، ج4، ص 1549 به منزل من بيا؛ ولي عمر را نياور، براي اينکه علي دوست نداشت مجلس عمر را و چشم ديدن عمر و حال همنشيني با عمر را نداشت. اين که در کتابهاي شيعه نيست که شما بگوييد اينها را از خودشان در آوردهاند. از يکي از اعاظم سؤال ميکنند که علي 6 ماه بيعت نکرده است؟ جواب ميدهد که: هيچ کدام از بني هاشم در آن مدت 6 ماه بيعت نکردند. آيا براي مسلمانها بحث خلافت بالاتر از دفن پيغمبر بوده است؟ خودشان ميگويند: وتركوا له أهم الأشياء وهو دفن رسول الله صلى الله عليه وسلم. المواقف للإيجي، ج3، ص 575 مهمترين چيز که دفن پيغمبر بوده است رها کردند و سراغ بحث تعيين خلافت رفتند. بعد ميگويد: ولم يزل الناس بعدهم على ذلك في كل عصر إلى زماننا هذا من نصب إمام. المواقف للإيجي ج 3، ص580 تا اين زمان هم و در هر عصري جامعه اجماع دارند که يک امامي را انتخاب کنند. اگر واقعا اجماع دارند در قضيه جناب خليفه دوم اين اجماع چه شد و چرا براي نظر مردم هيچ ارزشي قائل نشدند؟ در قضيه عثمان اين شوراي 6 نفره منتخب مردم بود يا منتخب جناب عمر بوده است؟ بعد از اميرالمؤمنين، معاويه از کجا آمد؟ مهاجرين يا انصار بيعت کردند؟ کدام اجماعي اين يزيد را (که با مادر و خواهرش زنا ميکرده و ميمون باز و شراب خوار که قاتل هفتصد تا از صحابه و مباح کردن ناموس مسلمانها در مدينه به لشکريانش بوده است)، تعيين کرده است. من گمان نميکنم هيچ جنايتي در تاريخ بشريت اين طور باشد. آيا ديده شده است كه وحشيترين ارتش دنيا مثل هيتلر و صهيونيست، يک شهري را تصرف کنند و تمام زنهاي مردم اين شهر را به سربازانشان حلال کنند؟ اينها از ارتش هيتلر بيوجدانتر و پستتر بودند که بيايد تمام نواميس مسلمانها را براي سپاهش حلال کند؟ آقاي نعثل که خدا حفظش کند که خوب به شيعه خدمت ميکند با اين فحاشي کردنهايش، ايشان ميگويد: يزيد و معاويه رضي الله عنهما. خيلي سريع دو تا را به هم ميچسباند و يک رضي الله پشت سرش ميگويد. خود مجري هم ميبيند که کار از کار گذشته است. کتابي در عربستان سعودي نوشتهاند و چند سايت هم زدهاند به نام اميرالمؤمنين يزيد بن معاويه. مؤمنيني که شما وهابيها باشيد اميرتان هم بايد يزيد باشد و غير از يزيد کسي شايستگي اين اميري را ندارد، اين را ما هم قبول داريم. اينها در طول اين چند سال اخير مخصوصاً در قضيه سوريه نشان دادند که اميرشان يزيد بن معاويه است. اگر براي بعضيها روايت بود، امروز درايت شد و از روايت بالا رفت. اين جناياتي که اينها ميکنند، مخصوصا القاعده که لباس ارتش سوريه به تن ميکنند و مردم را ميکشند و فيلم ميگيرند و به عنوان جنايت ارتش سوريه در ماهوارهها ميبرند. امروز که من ميآمدم اخبار نشان ميداد که نزديک 100 نفر از نيروهاي القاعده را گرفتند که لباس ارتش سوريه به تن شان بوده است که مردم را بکشند و خانهها را آتش بزنند و گردن ارتش سوريه بيندازند. ما بارها گفتيم: شبکه ما سياسي نيست و کاري هم نداريم که آيا بشار اسد خوب است يا بد است، يا شيعه است يا علوي است و به ما ارتباطي ندارد؛ ولي اگر شما دلتان براي مردم سوريه ميسوزد اجازه دهيد مردم سوريه سرنوشت خودشان را معين کنند نه اينکه وهابيها از عربستان سعودي و اردن و پاکستان و افغانستان در کنار کفر و دوش به دوش صهيونيست و آمريکا مردم سوريه را اين چنين جنايت ميآفرينند. زمستان ميگذرد و روسياهي اش براي زغال ميماند. شکر خداي عالم در اين قضيه سوريه مشت وهابيها باز شد و رسوا شدند و يک باتلاقي با دست خودشان درست کردند که تاکنون در تاريخ وهابيت، وهابيت ضربهاي مثل سوريه متحمل نشده است. رسوايي که در سوريه و افتضاحي که در سوريه براي وهابيت پيش آمد در تاريخ وهابيها بيسابقه بوده است و تلفاتي که دادهاند نزديک 10 هزار از برجستهترين و ورزيدهترين نيروهاي وهابي و طالبان و القاعده در آنجا به هلاکت رسيدهاند. الان هم در اکثر جاها در محاصره هستند و توان بيرون رفتن از حلب را ندارند. ما از خداي عالم ميخواهيم به آبروي محمد وآل محمد براي همه مسلمانها در سراسر دنيا به ويژه در عربستان سعودي که واقعاً مسلمانها در فشار هستند مخصوصا منطقه احصا و قطيف و در بحرين در فشار هستند و در پاکستان و در افغانستان و در عراق و در ترکيه و در هر جايي که براي مسلمانها گرفتاري است به آبروي محمد وآل محمد گرفتاريشان را برطرف کن و فرج نزديكي براي همه اينها فراهم کن و آنهايي که به نام اسلام بر سر مسلمين گلوله ميبارانند و جنايت ميکنند و مسلمانها را ميکشند به آبروي باطن علي اينها را رسوا و نابود کن. قطعاً دعاها به اجابت ميرسد، تقاضا ميکنم قبل از افطارتان براي فرج حضرت ولي عصر دعا کنيد و براي رفع گرفتاري مسلمانها چه شيعه و چه سني فرقي نميکند دعا کنيد. براي مسلمانهاي ميانمار که يک شيعه در آنها نيست مراجع ما بيانيه دادند. الان مردم سوريه در هر شهري که وجود نحس اين تروريستها از آنجا از بين ميرود مردم شيعه و سني ميريزند در خيابانها و اظهار شادماني ميکنند. اينها توده مردم هستند و اينها بايد سرنوشت خودشان را معين کنند نه اين شبکههاي نفاق و نه افراد مزدور و خود فروختهاي مثل عرعور و ديگراني که ميآيند عربده ميکشند و فتنه ايجاد ميکنند. نميدانم اينها خدا را قبول دارند؟ قيامت را قبول دارند؟ من که گمان نميکنم اينها عقيدهاي به خدا و قيامت داشته باشند. اين آتشي که آقايان در سوريه درست کردهاند قبل از اينکه سوريه را بسوزاند فردا ريش آقاي ملک عبدالله و آل خليفه و ديگران را خواهد سوزاند و اين راهي که شما باز کرديد براي مبارزه با يک حاکم. جوانهاي عربستان سعودي و بحرين و قطر و کويت و اردن هم بيدار شدند که يک عمري بر سر اين مردم کلاه ميگذاشتيد و ميگفتيد: حاکم اسلامي خليفه پيغمبر و خليفه و نماينده خدا است و قلم از او برداشته شده است و کسي حق خروج در برابر حاکم اسلامي را ندارد؛ چون خروج در برابر حاکم اسلامي عين خروج در برابر پيغمبر است. الحمدلله در سوريه اين سد شکسته شد و اين جوانها بيدار شدند. والله خود شماها از اين قضيه بيش از دولت سوريه ضرر ميکنيد و ما خدا را هم شاکريم که قضيه سوريه باتلاقي شده است و هزارن وهابي در اين باتلاق گرفتار شدهاند و به درک واصل شدهاند و سرمايه گذاري که سالها عربستان سعودي کرده بود در اين قضيه سوريه به باد رفت و آبرويشان رفت. يقيناً اين قضايا براي روشن شدن افکار مردم از الطاف خفيه الهي بوده است. نکته جالب اين است که اين همه تلفاتي که وهابيت داده است در مبارزه با شيعه نبوده است و در مبارزه با علويها بوده است. ما هم که علويها را قبول نداريم. امروز در يکي از رسانههاي وهابي ديدم پيامي دادند که اي مردم به شيعيان سوريه رحم نکنيد و به اينها امان ندهيد، نه تنها به شيعيان سوريه؛ بلکه به شيعيان هيچ کشوري امان ندهيد و هر کجا اينها را ديديد نابودشان کنيد. اين هم زير نويس يکي از شبکههاي معروفشان بوده است. بيننده آقاي احمدي از شهرکرد: من بار اولم است که با شبکه شما تماس ميگيرم؛ البته قبلاً خيلي تلاش کردم که تماس بگيرم؛ ولي متأسفانه موفق نميشدم. مجري: چند وقت است که بيننده شبکه هستيد؟ بيننده: من از زماني که شبکه جهاني ولايت تأسيس شده است بيننده اين شبکه هستم. من ليسانس فقه و مباني حقوق اسلامي دارم؛ البته چند سالي است که فارغ التحصيل شدم؛ ولي مشکلات اجازه نداد که ادامه تحصيل دهم؛ ولي الان با ديدن شبکه شما و حرفهاي جناب دکتر قزويني خيلي علاقه مند شدم که ادامه دهم. سؤالي از برادران اهل سنت دارم و بدون تعصب ميگويم که آيا دفن پيغمبر مهم بود يا اينکه عدهاي بروند جانشين تعيين کنند؟ مجري: قضاوت آن با برادران اهل سنت است، ما اين سؤال را از برادران اهل سنت و علماي ايشان داريم. وقتي پيغمبر ميفرمايد: سه نفر مسافرت ميروند يکي بايد رئيس باشد، آيا ميشود که امت خود را رها بگذارد و برود و بفرمايد: هر کاري ميخواهيد انجام دهيد؟ اين سؤالاتي است که ما مطرح کرديم و ميخواهيم علماي اهل سنت جواب بدهند. بيننده: همان طوري که آقاي دکتر قزويني گفتند اينها خودشان را تابع پيغمبر ميدانند به خصوص اين سردمداران عربستان. اگر واقعا تابع پيغمبر ميدانند و ميگويند: پيغمبر بعد از وفاتش جانشين تعيين نکرده است، پس چرا اين پادشاه عربستان که خودش را ولي امر مسلمين ميداند براي خودش جانشين انتخاب ميکند؟ چرا در شوراي شش نفره که به اميرالمؤمنين پيشنهاد شد و گفتند سه شرط را بايد بپذيري: 1- عمل به کتاب خدا؛ 2- عمل سنت پيغمبر؛ 3- عمل به سيره شيخين. چرا حضرت علي آن دو شرط را پذيرفت؛ ولي شرط سوم را نپذيرفت؟ اگر آنها خيلي جايگاه بالايي داشتند و خيلي خدمت به مردم کردند چرا حضرت علي عمل به سيره شيخين را نپذيرفت؟ مجري: ان شاء الله اين مباحث و مباحث ديگري را در شبهاي آينده به صورت مفصل بيان خواهيم کرد. بيننده: لطفا يک سري مباحث پزشکي در شبکه مطرح شود و يک سري برنامهها به صورت مستند از شخصيتهاي بزرگوار شيعه پخش شود. من از شبکه شما خيلي درس گرفتم و يک جوري معتاد اين شبکه شدهام. من چند وقت ديگر امتحان وکالت دارم؛ ولي هر شب بايد اين شبکه را ببينم. حاج آقا من براي ادامه تحصيل چون 33 سالم است ميتوانم از طريق حوزه علميه ادامه تحصيل بدهم؟ استاد قزويني: اشکالي ندارد. در حوزه علميه قم دو بخش جديد تأسيس شده است که يکي براي آنهايي که بعد از گرفتن ديپلم ميآيند و يکي براي آنهايي که ليسانس يا فوق ليسانس گرفته ميآيند. مدرسه مخصوصي در قم تأسيس شده است که اينها فقط مخصوص کساني است که بعد از گرفتن کارشناسي يا کارشناسي ارشد وارد حوزه ميشوند؛ ولي من يک جملهاي را هم به حضرت عالي و هم به دوستان ديگري که در موقعيت حضرت عالي هستند و اين برنامهها را ميبينند و عشق به حوزه در وجودشان تبلور ميکند عرض ميکنم: من نميگويم سمندر باش يا پروانه باش گر به فکر سوختن افتادهاي مردانه باش آمدن در حوزه هنر نيست. الان ما در حوزه نزديک به 70 هزار طلبه داريم و نزديک به 4 هزار استاد داريم؛ ولي اگر کسي بخواهد بيايد اينجا واقعاً تمام هم و غمش بايد کار علمي باشد و جز کار علمي کار ديگري نداشته باشد. ما يک دوستي داشتيم در حجره، هر 4 روز يک بار روزنامه ميگرفت و تمام اين روزنامه را تا آن خط آخر ميخواند. بهش ميگفتيم: اينها فايدهاي ندارد. ميگفت: برايش پول دادم و بايد تا آخرش بخوانم. يک کسي بخواهد هم روزنامه بخواند و سريال نگاه کند و به اخبار مختلف داخلي و خارجي توجه کند، اين به درد طلبگي امروز نميخورد. طلبه امروز بايد «العالم بزمانه» باشد و سرمايه متناسب با زمان هم بايد فراهم کند. بنده خودم (عذر ميخواهم) وقتي دستشويي هم که ميروم يک ورق يا روزنامه يا بعضا لپ تاپ را ميبرم و کليپهايي که مال شبکهها تهيه ميکنند آنجا در ضمن اينکه دارم وضو ميگيرم و رفع حاجتي ميکنم اين کليپها را آنجا گوش ميدهم براي اينکه از اين وقت مرده استفاده کنم؛ چون همان 10 دقيقه را استفاده بايد کرد و همين وقتهاي مرده خدا حفظ کند. حضرت آيت الله خزعلي را که ميگفت: من الفيه ابن مالک را در دستشويي حفظ کردم. انسان بايد از تمام وقتش استفاده کند. طلبه که بخواهد امروز مهماني دهد و فردا مهماني برود و يک شب، شب نشيني بگيرد و يک شب، شب نشيني برود، طلبه نميشود، طلبگي با اين طور قضايا نميسازد. هر کسي در اين وادي افتاد: يا نام سکندري تو بردار يا نام سکندري نگه دار يک نکته که بزرگان و اساتيد همواره به ما توصيه کردهاند من امشب توصيه ميکنم به همه عزيزان طلبه: نظم نظم نظم؛ همان طوري که اميرالمؤمنين ميفرمايد: الله الله في نظم امرکم نهج البلاغه، نامه 47 طلبه که در زندگي نظم نداشته باشد موفق نميشود،البته در تمام رشتهها همين است. ما يک استادي داشتيم ميگفت: فلاني! صبح که بلند ميشويد يک کاغذي برداريد و در آن بنويسيد که مثلا از ساعت 6 تا 8 فلان برنامه و از 8 تا 9 فلان برنامه تا موقعي که ميخواهيد به رختخواب برويد، برنامهتان را بنويسيد. بعد يک جمله جالبي ميگفت: که اگر ميخواهيد ول گردي هم کنيد بنويسيد ساعت 6 تا 7 ولگردي؛ ولي ساعت هفت شد برنامه بعديتان را سر ثانيه انجام بدهيد و نظم ثانيهاي داشته باشيد. اين نکته که درباره قضيه دفن پيامبر گفتيد، اين سؤالي است که کارشناسان بايد جواب دهند که نبي مکرم اوائل صبح دوشنبه از دنيا رفته است (اينکه 28 صفر بود يا روز ديگر ما کاري نداريم) شب چهارشنبه پيغمبر دفن شدند؛ يعني نزديک به سه روز پيغمبر جنازهاش زمين بود. در رابطه با قضيه سيره شيخين اينکه امير المؤمنين چرا قبول نکرد گفتند مدرکش را نشان دهيد، اگر دوستان مراجعه کنند: در کتاب مسند احمد حنبل جلد 1 صفحه 75 تاريخ طبري جلد 2 صفحه 586 ابن حجر عسقلاني در فتح الباري جلد13 صفحه 197 آقاي ابن کثير دمشقي سلفي در البدايه و النهايه جلد 7 صفحه 165 مفصل نقل کرده است و از عبدالرحمن العوف که عاثم بن ابي وائل ميگويد: گفتم: كَيْفَ بَايَعْتُمْ عُثْمَانَ وَتَرَكْتُمْ عَلِيًّا رضي الله عنه قال ما ذنبي قد بَدَأْتُ بعلي فقلت أُبَايِعُكَ على كِتَابِ اللَّهِ وَسُنَّةِ رَسُولِهِ وَسِيرَةِ أبي بَكْرٍ وَعُمَرَ رضي الله عنهما. مسند أحمد بن حنبل، ج1، ص 75 چگونه شما با عثمان بيعت کرديد و علي بن ابي طالب را با آن موقعيت رها کرديد؟ گفت: گناه من چيست اول من آغاز کردم به علي بن ابي طالب و گفتم: من بيعت ميکنم به شرط اينکه به کتاب خدا و سنت پيغمبر و سيره ابوبکر و عمر عمل کني. اين را من به علي بن ابي طالب گفتم و علي قبول نکرد و وقتي به عثمان گفتم، عثمان قبول کرد. اين هم مدارکي که حضرت عالي خواسته بوديد. بيننده محمد آقا از اصفهان من امروز به عنوان درد دل و به خاطر فشارهايي که بر ما وارد شده است، خدمت حضرت عالي پناه آوردم. انسانيکه تا حدي مذهبي است مهمترين چيز برايش مذهب است و ما مسلمانها طبق فرمايش نبي مکرم: حب الوطن من الايمان. أمل الآمل - الحر العاملي، ج1، ص11 بعد از مذهبمان بزرگترين و مقدسترين چيز براي ما، وطن ما است. متأسفانه در شبکه کلمه دو چيز مقدس و گرانبهاي ما را که همه انسانها جانهايشان و هرچه را که دارند برايش فدا ميکنند، ناجوان مردانه مورد حمله قرار گرفته است. شبکه کلمه و شبکه وصال خيلي راحت اصل را بر اين گذاشتهاند که شيعه کافر است حتي بنندههايشان مثل ابوبکر چند روز قبل به آقاي خدمتي زنگ زدند و گفت: آقاي خدمتي اين شيعيان کافر در ايران ما را اذيت ميکنند و هدايت نميشوند. آقاي خدمتي هم تشکر کرد. پشت سرش مثلا آقاي زارعي زنگ ميزند و ميگويد: فلاني دلقک، آقاي خدمتي ميگويد: آقا توهين نکنيد. ما بر اساس عرق مذهبي و وطني زنگ ميزنيم که دفاع کنيم از مذهب و وطن خود و اين حق طبيعي هر انساني است. ما 15 روز تلاش ميکنيم در هر برنامه 40 بار تماس ميگيريم، زنگ ميخورد ولي جواب نميدهند و اگر هم جواب دهند، پشت خط نگه ميدارد و بعد از 15 روز که ميتوانيم تماس بگيريم، نصف بيشتر اين 3 دقيقه را مجري به زور ميآيد وسط صحبت ما و از اين 3 دقيقه يک دقيقه ما نهايت بتوانيم حرف بزنيم و دقيق سر 3 دقيقه تماس را قطع ميکنند. به من شيعه، کافر و زنا کار و بدعت گذار ميگويند. ميگويند: به عائشه تهمت زنا ميزنيد. يک بار من زنگ زدم بگويم: تهمت زنا به هر کسي مخصوصاً به امهات المؤمنين طبق فتواي همه مراجع حرام است، تا که شروع کردم آقاي هاشمي سر من داد زد که شما تهمت زنا ميزنيد و قطع ميکند. مشتريهاي هميشهگي اينها که از دوستانشان هستند مثل: فرهاد و بهزاد و محمد از قم و فرشته خانم، اگر روزي دو برنامه داشته باشند در هر دو برنامه زنگ ميزنند مثلاً من يک بار به آقاي خدمتي زنگ زدم و قبل از من آقا فرهاد زنگ زد بعد از من دوباره آقا فرهاد دوباره زنگ زد؛ يعني در يک برنامه دو بار زنگ زد و گفت: من مجددا مزاحم شدم تا جواب اين مأمور اطلاعاتي محمد از اصفهان را بدهم. وقتي که ما شکايت ميکنيم به آقاي هاشمي و ميگوييم: چرا 15 روز يک بار نوبت ما ميشود؛ ولي اينها روزي دو بار حتي در يک برنامه دو بار تماس ميگيرند؟ به شدت با ما پرخاش ميکنند که ما هيچ تبعيضي قائل نميشويم و اين به خاطر اين است که اينها بيشتر زحمت ميکشند تا بتوانند تماس بگيرند. وقتي من مذهب و دينم مورد حمله قرار گرفته است به نمايندگي تمام شيعياني که مثل من هستند و واقعاً ميخواهند جواب اينها را بدهند و فرصتي براي اين کار ندارند، از شما ميخواهيم يک فرصتي در اختيار شيعيان بگذاريد که ما عوام شيعه که در سطح شما نيستيم و در مقابل حضرت عالي شاگرد هستيم، ما بياييم جواب اين وهابيون را بدهيم. دو سه تا از بچهها با سرمايه خودشان در روم پالتاك، يک رومي را تأسيس کردند به عنوان نداي شيعه که بتوانند يک گوشهاي از کارهاي اينها را خنثي کنند. آقا فرهاد و ابوبکر و آقاي هاشمي و آقاي کياني! اگر بار علمي داريد (آنجا که به ما فرصت نميدهيد که صحبت کنيم) شما بياييد با ما عوام (که حداقل با يک سال تماس ثابت کرديم که از علماء نيستيم) در پالتاك صحبت کنيد و جواب ما را بدهيد. وهابيت علاوه بر مذهب وطن ما را هم مورد هجمه قرار داده است. وقتي ميخواهد به طرق مختلف برادران اهل سنت را تحريک کند و به دروغ ميگويد: شيعيان منظورشان از ناصبي سنيها است و شيعيان به ام المؤمنين تهمت زنا ميزنند و تمام مساجد را خراب کردند. يک مسجد فيض را در مشهد خراب کردند نميگويد ده مسجد اهل سنت در مشهد وجود دارد آن هم به خاطر اينکه جنب حرم امام رضا اينها به تمام شيعيان و زوار کارت و بروشور ضد امام رضا ميدادند. اگر همين جور شيعيان بروند در سنندج و يک مسجد بسازند و بر ضد اهل سنت بروشور بدهند و تحريک کنند و به سنيها بگويند بياييد با ما مناظره کنيد، همان جا دولت ميرود آن مسجد شيعه را خراب ميکند؛ چون وحدت را از بين ميبرد. من چند روز قبل در يکي از برنامهها به آقاي خدمتي زنگ زدم و گفتم: آقاي خدمتي شما که ميگوييد: وهابيها و سنيها يکي هستند، چند تا از علماي اهل سنت از جلمه مولوي لاشاري تشريف آوردند و تفاوتهاي اهل سنت با وهابيت را گفتند. از جمله تفاوتها يکي اين بود که: وهابيها غير از خودشان را کافر ميدانند و بقعه و آرامگاه را شرک ميدانند در حالي که ما اهل سنت بقعه و آرامگاه و توسل را شرک نميدانيم. آقاي خدمتي گفت: اين که آقاي لاشاري گفته است فقط وهابيها بقعه و توسل را شرک ميدانند اشتباه کرده است، تمام اهل سنت بقعه و توسل را شرک ميدانند و اينکه گفتند وهابيت غير از خودش را کافر ميداند اشتباه کرده است، وهابيت سعه صدر دارد و غير خودش را کافر نميداند؛ البته جناب آقاي لاشاري حتي اگر من هم تو شبکه ولايت بروم کافر هستم. ما وقتي با يک قشري طرف هستيم که هرگونه نظر مخالف خودش را کافر ميداند و مبنايش را بر اساس دروغ گذاشته است که ميگويند: ما در لندن هستيم و از اينجا برنامه اجرا ميکنيم و 20 دقيقه بعد در شبکه نور که در امارات است برنامه اجرا ميکنند. وقتي اينها سادهترين چيزشان بر اساس دروغ باشد ما چه جور حرفهاي اينها را باور کنيم. استاد قزويني: مشخصات روم نداي شيعه را ميتوانيد بفرماييد که زير نويس کنند؟ اين اولين روم شيعيان است که تعدادي از اين عزيزاني که بيننده شبکه جهاني ولايت هستند از شهرهاي مختلف (من نميدانم دوستان خارج از کشور به اين عزيزان پيوستهاند يا نه) اين روم را تأسيس کردند و شب ميلاد امام مجتبي اين روم افتتاح شد. اگر يک مقداري درباره اين روم که در پالتاك هست يک توضيحي بدهيد که اگر نياز است دوستان زير نويس کنند. ظاهرا از ساعت 11 شب به بعد اين برنامه آغاز ميشود و دو ساعت هم اين برنامه ادامه دارد. مجري: ارتباط ما با آقا محمد قطع شده است. استاد قزويني: اين آقايان وهابي که جرأت نميکنند بيايند در شبکه که مناظره کنيم و خودشان هم گفته بودند که اگر قزويني در روم ما بيايد که صداي اهل سنت است ما حاضر هستيم عبدالله حيدري را بياوريم. ما آنجا نميآييم؛ ولي اگر در همين روم نداي شيعه اگر آقاي حيدري يا هر کدام را بياوريد هم بنده حضور دارم و هم آقاي ابوالقاسمي و هم آقاي يزداني و آقاي عباسي هم هستند. آنجا ما در خدمت اين آقايان هستيم که بيايند بحث کنند و اگر هم رسوايي به بار آمد بيننده زيادي ندارد فقط 300 نفر متوجه ميشوند که چه خبر شده است. ما قول ميدهيم رسواييهايتان را در شبکه اعلام نکنيم. بيننده محمد علي از مريوان (اهل سنت) آيا حضرت علي رضي الله عنه با ابابکر و عمر رضي الله عنهما بيعت کردند يا نه؟ استاد قزويني: از ديدگاه شيعه يا از ديدگاه اهل سنت؟ بيننده: کلاً. استاد قزويني: نه، اينها با هم فرق ميکند. مجري: از ديدگاه اهل سنت را استاد فرمودند؛ ولي از ديدگاه شيعه کاملاً متفاوت است. استاد قزويني: از ديدگاه شيعه حتي يک ساعت هم بيعت نکردند. بيننده: مگر شما نهج البلاغه را قبول نداريد؟ استاد قزويني: بله، قبول داريم. بيننده: مگر در نهج البلاغه نميفرمايد: آنهايي که با ابوبکر و عمر بيعت کردند با من بيعت کردند. استاد قزويني: اين چه ربطي به بيعت اميرالمؤمنين دارد؟ شما يک روايت از نهج البلاغه بياريد که اميرالمؤمنين بفرمايد: من با ابوبکر بيعت کردم. بيننده: مگر بعد از شش ماه بيعت نکرد؟ مجري: اين از کتب اهل سنت است. استاد قزويني: من که عرض کردم که شما اگر از کتب شيعه بياوريد ما در خدمت هستيم. از اهل سنت عرض کردم که در صحيح بخاري ميگويد: بعد از شش ماه بيعت کرد؛ ولي در ميان شيعهها مرحوم سيد مرتضي با کمال صراحت ميگويد: لم يبايع ساعة قط. الفصول المختارة - الشيخ المفيد، ص 56 اميرالمؤمنين يک ساعت هم با اينها بيعت نکرده است. اين رأي شيعه است. بيننده: آن که در نهج البلاغه است مگر نميفرمايد: آنهايي که با ابوبکر و عمر بيعت کردند با من هم بيعت کردند. استاد قزويني: ميفرمايد: آنهايي که با ابو بکر بيعت کردند با من بيعت کردند. نميفرمايد: من با ابوبکر بيعت کردم. بيننده: شما چرا با آقايان مناظره نميگذاريد؟ شما ميگوييد: آنها به ايران بيايند، آنها نميتوانند به ايران بيايند؛ ولي شما راحت ميتواني بروي آنجا. استاد قزويني: ما نگفتيم آنها بيايند اينجا. شما خطبه 6 نهج البلاغه را مطرح ميکنيد. در اين خطبه، همان طوري که حضرت عالي ميگوييد: اولاً: اتمام حجتي است بر معاويه و نامهاي است که براي معاويه مينويسد و ميفرمايد: معاويه تو چه طور ابوبکر و عمر را قبول کردي؛ ولي بيعت من را قبول نميکني؟ همان کساني که با ابو بکر و عمر بيعت کردند، با من هم بيعت کردند. چرا از زير بار بيعت من فرار کردي؟ حضرت براي معاويه اتمام حجت ميکند، در آنجا که نميفرمايد: من با ابابکر و عمر بيعت کردم. شما الحمد لله اهل فضل و خوش ذوق و با معرفت هستيد، ميفرمايد: آنهايي که با ابو بکر و عمر بيعت کردند با من هم بيعت کردند. بيننده: شما ميگوييد: غير از چهار صحابه، همه کافر شدند. استاد قزويني: اين چيزي است که خود آقايان اهل سنت هم دارند. بيننده: ما کتاب صحيح بخاري و مسلم داريم؛ ولي شما از کتابهاي ديگر ميخوانيد. ما اگر بخواهيم از کتابهاي شيعه بياوريم، در همه کتابهاي شيعه چيزهايي ميتوانيم بياوريم. من که اهل سنت هستم اگر اين کار را انجام بدهم فردا اطلاعات ميريزد دم در خانهام. استاد قزويني: اين مگر صحيح بخاري نيست که ميگويد: بعد از پيغمبر تمام صحابه غير از عده اندکي، وارد آتش جهنم ميشوند؟ بيننده: اسمهاي اين عده اندکي را آورده است؟ استاد قزويني: اين عبارتي است که در صحيح بخاري است که پيغمبر اکرم ميفرمايد: در کنار حوض صحابه را ميآورند و نميگذارند که آب بخورند. ميگويند: کجا برميگردانيد؟ قال إلى النَّارِ والله. به خدا سوگند اين صحابه را به طرف آتش جهنم ميبريم و همين طور دستههاي بعدي. بعد پيغمبر ميفرمايد: ما شَأْنُهُمْ . چه گناهي کردهاند که به آتش جهنم ميبريد؟ جواب ميدهند: إِنَّهُمْ ارْتَدُّوا بَعْدَكَ على أَدْبَارِهِمْ القهقري بعد از تو اينها همه مرتد شدند. بعد پيغمبر ميفرمايد: فلا أُرَاهُ يَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ صحيح البخاري، ج 5، ص 2407 جز تعداد اندکي از اينها از آتش جهنم نجات پيدا نميکنند. عزيز دل من، اين روايت صحيح بخاري است. بيننده: اين که شما ميگوييد؛ يعني پيغمبر در تبليغ خودش موفق نبوده است. استاد قزويني: اين کتاب شما است و به ما ارتباطي ندارد و شما بايد جواب بدهيد. بيننده: شما ميگوييد به غير از چهار نفر همه مرتد شدند. استاد قزويني: اگر ما چهار تا را داريم در روايات شما اين چهار تا را هم نداريد،اين روايت جناب عائشه است که ميگويد: ارتدت العرب قاطبة. البداية والنهاية، ج 6، ص 304 اين مال ما که نيست، شما حداقل به کتابهاي خودتان مراجعه کنيد. بيننده: به کتابهاي خودمان مراجعه کرديم، اين اندکي که گفته است، مشخص نکرده است که چه کساني بوده است. استاد قزويني: هَمَلِ النَّعَمِ اين يعني چه؟ بيننده: نميدانم شما بايد ترجمه کنيد. استاد قزويني: هَمَلِ النَّعَمِ يعني تعداد اندک. بيننده: يعني تعداد اندکي مرتد شدند. استاد قزويني: ميگويد: فلا أُرَاهُ يَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ صحيح البخاري، ج 5، ص 2407 از آتش جهنم جز اندکي خلاصي پيدا نميکنند. بيننده: شما توي اين کتابهاي ما يک حديث را جداگانه ميخوانيد، تمام حديث را بخوانيد. استاد قزويني: تمام حديث همين است. بيننده: نه، منظور اين است که پيامبر يک خبرهايي ميدهد که بايد همه خبرها را بخوانيم تا اين خبر مفهوم دهد، شما يکي را ميخوانيد و بقيه را کنار ميگذاريد. استاد قزويني: شما اسم کتاب البدايه و النهايه که مال ابن کثير دمشقي است شنيدهايد؟ بيننده: اصلا ما قبول نداريم. استاد قزويني: ابن کثير را قبول نداريد؟ بيننده: ابن کثير حديثهاي موضوعي زياد دارد. استاد قزويني: اصلا اين طور نيست، ابن کثير دمشقي مورد تأييد تمام علماي اهل سنت است، شما يک نفر به ما نشان بده که بگويد: من ابن کثير را قبول ندارم. بيننده: هيچ کسي غير از پيامبر معصوم نيست و اشتباه ميکند. استاد قزويني: برادر عزيز اين روايت صحيح است که آقاي ابن کثير نقل کرده است. بيننده: از صحيح بخاري براي من بياور. استاد قزويني: من که از صحيح بخاري براي شما آوردم. آن را هم شما قبول نداري؟ بيننده: حديث قبلي و بعدياش را هم بخوان تا مفهوم کامل را بدهد. استاد قزويني: چشم، حديث قبلي و بعدياش را هم ميخوانم.اجازه بدهيد عبارت ابن کثير را هم بخوانم. از عائشه همسر پيغمبر نقل ميکند و ميگويد: لما قبض رسول الله ارتدت العرب قاطبة وأشربت النفاق. البداية والنهاية، ج 6، ص 304 بعد از اينکه پيغمبر از دنيا رفت، عرب همگي مرتد شدند و پرچم نفاق در ميان مردم برخواسته شد. آقاي ابن حجر عسقلاني که گمان نميکنم بگوييد قبولش ندارم. بيننده: نه قبول ندارم، من صحيح مسلم و بخاري را قبول دارم. استاد قزويني: پس با شما نميتوان صحبت کرد. بيننده: از صحيح مسلم و بخاري همه روايتها را بخوان. استاد قزويني: حديث از ابراهيم بن منذر است تا آنجايي که از ابو هريره نقل ميکند که پيغمبر فرمود: من در کنار حوض کوثر هستم تا افرادي ميآيند بين من و بين حوض و ميخواهند آب بخورند: فقال هَلُمَّ فقلت أَيْنَ قال إلى النَّارِ والله قلت وما شَأْنُهُمْ قال إِنَّهُمْ ارْتَدُّوا بَعْدَكَ على أَدْبَارِهِمْ القهقري. ميگويند: بيا اين طرف؛ پس گفتم: اينها را کجا ميبريد؟ گفت به طرف آتش. گفتم مگر چه گناهي کردند؟ اينها بعد از تو مرتد شدند و به زمان جاهليت برگشتند، چند دسته همين طور آمدند تا اينکه ميگويد: فلا أُرَاهُ يَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ. صحيح البخاري، ج 5، ص 2407 جز تعداد اندکي از صحابه از آتش جهنم نجات پيدا نميکنند. شما جواب اين را به من بدهيد. بيننده: اين که معين نکرده است تمام صحابه را کي گفته است تمام صحابه مرتد شدند. ميگويد: عدهاي از صحابه مرتد شدند. استاد قزويني: کجا ميگويد عدهاي؟ مجري: ارتدوا جمع است. استاد قزويني: ارتدوا معنايش چيست؟ بيننده جمع از سه نفر را ميگيرد تا آخر را، نميگويد که تمام صحابه را.چرا نميگويد کلهم. استاد قزويني: در ادامه ميگويد: که جز تعداد اندکي کسي نجات پيدا نميکند. مجري: استثناء از کل ميشود. استاد قزويني: شما بنا نيست که خداي ناکرده اين ذهن مبارکتان را قفل بزنيد. بيننده: نه قفل نزدهام. استاد قزويني: اينکه پيغمبر ميفرمايد: فلا أُرَاهُ يَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ بيننده: آن عدهاي از آنان که رفتند به خاطر اين است که نشان دهد عدهاي از صحابه بعد از پيامبر مرتد ميشوند، اين را نشان ميدهد و نميگويد: کلهم ارتدوا همه مرتد شدند. استاد قزويني: آخر اين را بخوان و معنا کن. بيننده: منافق داخل صحابه نبوده است؟ استاد قزويني: چه ربطي به منافق دارد، شما که ميگوييد: تمام صحابه عادل هستند. بيننده: نه ما نميگوييم تمام صحابه عادل هستند، ميگوييم در ميان صحابه منافق هم بوده است. استاد قزويني: خواهش ميکنم مغز مبارکتان را آزاد بگذاريد و قفل نزن برادر عزيزم. بيننده: حاج آقا قفل نزدهام. استاد قزويني: عزيزم در ذهنت را قفل زدهاي. پيغمبر ميفرمايد: فلا أُرَاهُ يَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ صحيح البخاري، ج 5، ص 2407 از اين صحابه جز تعداد اندک، از آتش جهنم خلاصي پيدا نميکنند. خانم عائشه ميگويد: ارتدت العرب قاطبة. البداية والنهاية، ج 6، ص 304 اين را من نياوردهام که بگوييد: اين قضيه مال ما نيست و مال شيعه است. در کتاب غريب الحديث خطابي ميگويد: قالت لما قبض رسول الله ارتدت العرب قاطبة. غريب الحديث للخطابي، ج 2، ص 584 تاريخ مدينه ابن عساکر ميگويد: عائشه ميگفت: بعد از پيغمبر تمام عرب مرتد شدند. تاريخ مدينة دمشق، ج30، ص 314 در کتاب النهاية في غريب الاثر که مال ابن اثير است ميگويد: ارتدت العرب قاطبة. النهاية في غريب الأثر، ج 4، ص 79 ابن منظور در لسان العرب ميگويد: عائشه گفته است: ارتدت العرب قاطبة. لسان العرب، ج1، ص 681 در کتاب البداية والنهاية ابن کثير دمشقي ميگويد: ارتدت العرب قاطبة. البداية والنهاية، ج6، ص 304 در کتاب البحر المحيط که مال آقاي زرکشي که از علماي بزرگ اهل سنت است ميگويد: ارْتَدَّتْ الْعَرَبُ قَاطِبَةً. البحر المحيط في أصول الفقه، ج2، ص 238 آقاي زبيدي در کتاب تاج العروس خود با صراحت از قول عائشه نقل ميکند: وفي حديث عائشةَ، رضِيَ اللَّهُ عنها : (لَمَّا قُبِضَ سَيّدُنا رسولُ اللَّهِ ، صلى الله عليه وسلم ارْتَدَّتِ العَرَبُ قاطِبَةً) ، أَي : جميعُهُمْ . تاج العروس، ج 4، ص 60 من حديث بخاري ميآورم ميگويي: اول و آخر حديث را بخوان. اول تا آخر حديث را هم آوردهايم ميگويد: حديث قبل و بعد را براي من بخوان. ما که در اينجا بنا نداريم ختم بخاري داشته باشيم. ميگويم: از ابن کثير، ميگويي: ابن کثير را قبول ندارم. ما با آن دسته از اهل سنت بحث ميکنيم که سني باشند. کسي که سني نيست لطف کنند و تماس نگيرند. ما تا به حال سني نديدهايم که بگويد: ابن حجر را قبول ندارم. ميگويد: از صحيح بخاري و مسلم بياور. از صحيح بخاري ميآوريم ميگويد: اينجا نگفته است که همه. اينکه گفته باشد همه را ما از ده کتاب اهل سنت براي شما آوردهايم. من به عنوان يک برادر کوچک شما را نصيحت ميکنم، شايد اين نصيحت من تلخ باشد براي شما، قرآن ميفرمايد: فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ. سوره زمر آيه 17 و 18 برادر عزيز اين ذهنت را باز بگذار قفل را از اين مغز و وجدان عزيز و مبارکتان باز کن و بنداز دور که برود ته دريا که دسترسي به آن نداشته باشي. ما نميگوييم بيا شيعه شو و حرف شيعه را بپذير؛ ولي حداقل اين کتابهاي خودتان را خيلي با روح باز و با فکر باز مطالعه کن. آن برادر عزيزمان که محمد آقا بود از اصفهان ميگويد: اين آقايان يک سري به عنوان طلسم شکن ميآورند. افرادي که خودشان ميگويند: ما دلقک و خر بوديم و ماهيت خودشان را نشان ميدهند، در آنجا فحاشي ميکنند. بگذاريد فحاشي کنند. قسم به جان اميرالمؤمنين اين فحاشيها بهترين خدمت به شيعه است. همين فحاشيها هزاران سني و وهابي را از خواب بيدار ميکند و ميگويند: اگر آنها اهل منطق بودند چرا فحش ميدهند؟ الان ما در ماه رمضان يک برنامه رهيافتگان داريم که هر روز نيم ساعت قبل از غروب يکي از شخصيتهاي اهل سنت که اينها بعد از تحقيق و بررسي آمدهاند شيعه شدند که هر روز هم از يک کشور ميآوريم و از کشور ايران هم نياوردهايم. ببينيد حرف اين آقايان چيست و چرا شيعه شدند. از مصر بوده است و از تانزانيا بوده است و امروز غروب از ساحل عاج بوده است و از کشورهاي مختلف آمدهاند کار و تحقيق و بررسي کردهاند و بعد از تحقيق و بررسي برايشان ثابت شده است که مذهب شيعه حق است و پذيرفتهاند. اگر يک نفر تحقيق کند و بگويد: من تحقيق کردهام و مذهب سني را حق ديدم و مذهب سني را پذيرفتم، ما ميگوييم: اهلاً و سهلاً؛ ولي به شرط اينکه با منطق و با دليل و با برهان باشد. نه مثل اين عزيزي که آمده است به ذهن مبارکش قفل زده است و کليد آن را زير خاکها دفن کند و روي آن بتن ريزي کند. فرداي قيامت خداي عالم عقل را به عنوان يک پيغمبر باطني براي ما قرار داده است که ما از اين عقل خودمان استفاده کنيم. با اين بياناتي که در اين شبکهها مطرح ميشود حجت براي همه تمام است. اگر قبلا مستضعفي بوده است الان معنايي براي مستضعف وجود ندارد. بيننده آقاي اثني عشري از اهواز تشکر ميکنم به خاطر اينکه در اين روم ديشب تشريف آورديد. بنده در اتاق ديگري هستم و اصلاً اين شبکه را نداشتم و نميدانم که چه گذشت. تشکر ميکنم که براي افتتاحيه اين پالتاك که روم شيعه است تشريف آورديد و با کلام زيباي شما افتتاح شد. و ميخواستم بگويم که اين پالتاك هيچ ارتباطي به شبکه ولايت ندارد؛ ولي تمام علماء شيعه و تمام شيعيان از اين پالتاك پشتيباني ميکنند. اگر نقطه نظراتي در اين رابطه داريد بفرماييد. اين وهابيها که از مناظره فرار کردند اگر مرد هستند در روم بيايند و نقطه نظرات خود را بيان کنند. اين افرادي مثل حيدري يا آن آقايي که خودش را از قزوين معرفي ميکند از پس ماندههاي جنگ مرصاد هستند. وقتي با چشمم ديدم که کسي روي مين خوابيده است و ما از رويش گذشتيم، اين چيزها براي ما با وهابيت مهم نيست و اينها نفسهاي آخرشان است و چون غرق ميشوند به هر چيزي چنگ ميزنند که فرجي برايشان شود که ان شاء الله فرجي برايشان رخ نميدهد. به حق محمد و آل محمد اينهايي که با دين محمدي و با دين اسلام در افتادند رسوا ميشوند. بعضي از اينهايي که تماس ميگيرند دردشان درد اسلام نيست. اينها يک افرادي مثل صدام را ميخواهند که آنان را در گوني بيندازند و ببرند در دريا بندازند. به حق فاطمه زهرا سلام الله عليها ان شاء الله حق هر کجا که هست پيروز شود. استاد قزويني: ما واقعا خوشحال هستيم که دوستان دست به دست هم دادند و روم نداي شيعه منتظران حضرت مهدي عج الله تعالي فرجه الشريف را ايجاد کردند. عزيزان ما از داخل و خارج ان شاء الله بيايند کمک کنند بلکه ان شاء الله يک رومي باشد که گنجايش حضور پنجاه هزار نفر داشته باشد و در حقيقت يک شبکه نشر فرهنگ اهل بيت عليهم السلام باشد. البته اين دوستان اگر انتظار داشته باشند که بنده هر وقت و بيوقت بروم، من عذر ميخواهم؛ چون اينقدر فرصت ندارم. اگر هفتهاي 10 دقيقه يا 15 دقيقه در خدمتان باشيم وقت داريم؛ ولي برادر عزيزمان جناب آقاي يزداني و جناب آقاي ابوالقاسمي و جناب آقاي عباسي و جناب آقاي روستايي يک مقداري فارغ البالتر هستند و ان شاء الله در اين روم حضور پيدا ميکنند. اگر چنانچه اين آقايان بروند نعثل خودمان را قانع کنند بياورند آنجا هر شب هم که باشد ما در خدمتشان هستيم؛ حتي اگر لازم باشد ما صداي روم را هم از شبکه پخش ميکنيم که همه بشنوند و ببينند که در آنجا چه ميگذرد. مجري: شما که اين طور ميگوييد، نميآيند در آنجا. استاد قزويني: اگر بگويند ما راضي نيستيم ما پخش نميکنيم. ديشب دوستان از من خواستند که 5 دقيقه برايشان در اين روم صحبت کنم که من هم صحبت کردم و نميدانم کامپيوتر من مشکل داشت يا اين روم مقداري مشکل داشت که صداي من يک مقداري قطع و وصل ميشد. اميدوارم اين دوستان ما اين مشکلات صدا را هم بر طرف کنند. اين پالتاك وسيله است براي نشر فرهنگ اهل بيت عليهم السلام و هم ميتواند به صورت صوتي باشد و هم ميتواند به صورت تصويري باشد و هم به صورت متني باشد. من خودم خيلي زياد روحيه پالتاكي ندارم؛ ولي دوستان بعضي وقتها اصرار ميکنند و ما را در رو در واسي قرار ميدهند، ما در خدمتشان هستيم؛ ولي جناب آقاي ابوالقاسمي و ديگران در اين قضيه حوصله بيشتري دارند. ما تشکر ميکنيم از همه عزيزان و از همه بينندگان به ويژه برادران عزيز اهل سنت ما که ميآيند روي خط همين اندازه که حقيقت روشن ميشود. اين از الطاف خفيه الهي است که مردم بايد قضاوت کنند. مجري: گاهي علمايشان را به شيعه نسبت ميدهند و گاهي هم اين علماء را قبول ندارند. استاد قزويني: ما ميترسيم در آخر بگويند که صحيح بخاري و مسلم را قبول نداريم. من از همه عزيزان شيعه در هر کجاي دنيا که صداي من را ميشنوند تقاضا ميکنم که خودشان را به سلاح علمي مجهز کنند و مسلح کنند. ما ان شاء الله در ماه رمضان يا بعد از ماه رمضان يک سري از شبهاتي که اينها مطرح ميکنند که حدود ده هزار شبهه که جمع کرديم و اينها را با بعضي از بزرگان مثل حضرت آيت الله سبحاني بررسي کرديم ديديم که 50 تا بيشتر نيست که 25 تاي آن در اولويت اول و 25 تاي آن در اولويت دوم است و همه اينها را باز مچاله کرديم و ديديم که 14 تا شبهه دارند. اگر اين 14 شبهه را دوستان رويش کار علمي کنند (البته اين 14 شبهه غير از آن شبهاتي است که در حوزه امامت و ولايت دارند) و دوستان دعا کنند تا ما بتوانيم تا قبل از مهر پاسخ اين 14 شبهه را هم پاسخ اجمالي و هم پاسخ تفصيلي به صورت يک بسته سي دي آماده شود و در روي سايت ولي عصر و سايت ولايت قرار داده شود و براي دوستان در داخل و خارج از کشور اگر خواستند ارسال شود. اين 14 شبهه از شبهات اساسي اينها است و حدود 30 شبهه دم دستي ديگري دارند و هر کجا که ميروند غير از اين 14 شبهه حرف ديگري ندارند. اينها را اگر دوستان به صورت علمي وارد شوند و پاسخش را داشته باشند و آدرسهايش را هم مثل حمد و سوره حفظ کنند مخصوصا آنهايي که جوان هستند و استعداد خوبي دارند من توصيه ميکنم روزي يک ساعت يا دو ساعت از وقتشان را بياورند بفروشند به آقا اميرالمؤمنين سلام الله عليه و آقا اميرالمؤمنين سلام الله عليه خريدار خوبي است و پول خوبي ميدهد و خدمت خوبي ميکند و هم در دنيا و هم شب اول قبر و هم در قيامت و هم در بهشت خريداري بهتر از اميرالمؤمنين پيدا نميکنيد. اگر قبول نداريد امتحان کنيد. پيغمبر در روز غدير فرمود: اللهم انصر من نصره. الانتصار - الشريف المرتضى، ص 479 هر کس علي را ياري کند، خداي عالم هم او را ياري خواهد کرد. پايان. حضرت آيت الله دكتر سيد محمد حسيني قزويني | ||