بسم الله الرحمن الرحيم

برنامه: حبل المتين

استاد: حضرت آيت الله دکتر سيد محمد حسيني قزويني

تاريخ: 01 / 11 / 1391

موضوع: مباحث مهدويت در قرآن و روايات

مجري:

آغاز امامت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف را خدمت شما تبريک عرض مي‌کنم.

استاد قزويني:

سالگرد آغاز امامت و ولايت حضرت مهدي ارواحنا فداه يا 1173 سال امامت و ولايت آقا حضرت ولي عصر حجة بن الحسن سلام الله عليه است.

خداي عالم او را براي آخر الزمان ذخيره قرار داده است؛ آن روزي که بيايد و بساط ظلم و ستم را از عرصه گيتي برافکند و به جاي آن عدالت، برادري و برابري را در همه جا رواج دهد.

من چند فرازي که در مقدمه کتاب شيفتگان حضرت مهدي نوشته‌ام، براي بينندگان عزيز مي‌خوانم.

السلام علي معز الاولياء مذل الأعداء

سلام و درود بر خاتم اوصياء مفخر اولياء و کوکب فروزان آسمان ولايت و تنها باقي مانده خاندان عصمت و طهارت که با قيام خود آخرين حلقه از حلقات مبارزه حق و باطل را به پايان برده و کاخ‌هاي ستم و کنگره‌هاي بي‌داد را براي هميشه درهم کوبيده و آنچه که غايت بعثت انبياء و کوشش اولياء بوده در جامعه تحقق خواهد بخشيد.

السلام علي ربيع الانام و نضرة الايام

سلام و درود بر بهار انسان‌ها و شکوفايي دوران‌ها؛ يعني آن که با ظهورش فجر نور شکافته و همه جا نور باران مي‌شود و عدل مساوات همه گير شده و نابساماني‌ها در تمام محورهاي فرهنگي و اقتصادي و سياسي، از ميان خواهد رفت.

جهل‌ها و ستم‌ها رخت خواهد بست و عقل‌ها و دانش‌ها به کمال خواهد رسيد و زندگي‌ها با طراوت و انسان‌ها با صفا خواهند شد.

السلام علي المهدي الذي وعد الله عزوجل به الامم

سلام و درود بر انبياء و اوليائي که از ظهور و قيام حکومت جهانيش نويد داده و انتظار قدوم مبارکش را به ره روانش توصيه نموده‌اند.

سلام و درود بر رهروان و شيفتگان و دل باخته‌گان او که حتي يک لحظه از لحظات زندگي، از ياد او غافل نبوده و براي رسيدن به وصال دلربايش از هيچ سعي و کوششي دريغ نمي‌ورزند و افتخار زيارت او را با سلطنت بر زمين و زمان مبادله نمي‌کنند.

اي کشتي نجات اينک گرفتاران امواج پر تلاطم درياي فساد و ظلم و طغيان، در انتظار ظهورت لحظه شماري مي‌کنند.

اي روزنه اميد اينک اسيران زنجير استعمار و گرفتاران استبداد با انتظار روز رهايي از قيد اسارت و ظلم دل خوش کرده و شب‌هاي ظلماني و تاريک بي‌داد را به اميد نور عدالت تو سپري مي‌کنند.

اي چشه‌ سار جوشان فضيلت، اينک تشنه کامان علم و دانش در انتظار جرعه‌اي از اقيانوس بي‌کران علم تو صف کشيده‌اند.

اي بهار آزادي، مظلومان و بي‌چاره‌گان و ستم ديده‌گان، چشمان خسته خود را به قطرات بارش ابر عدالت تو دوخته‌اند.

اي مايه اميد، اي آروزي دل اولياء، اي آن که شب‌هاي تار انبياء به اميد ظهورت رقم خورده، اي آن که خشم پر خروش ملکوتيان به ياد انتقامت فرو گشت، اي آن که قلب پر خون علي به ياد تو مايه تسکين، اي آن که پهلوان شکسته زهرا را تو مرحم، اي آن که قلب شکسته حسن را تو درمان، اي آن که خون شهيدان را تو منتقم، اي آن که بازوان به زنجير کشيده اسيران را تو نوازش، بيا.

بيا تا شکوفه‌هاي بهاري به روي زيباي تو لبخند زند.

بيا تا لاله‌هاي پرشور گلستان به ياد تو تبسم کند.

بيا که سبزه زاران به خاطر جمال زيباي تو با طراوت شود.

بيا که غنچه‌ها به ياد تو شکوفا شود.

بيا که بلبلان براي تو نغمه سر دهند.

آري، بيا که کاخ بيدادگران به دست تو ويران شود.

بيا که ستم پيشه‌گان به شمشير انتقام تو کيفر شوند.

بيا که با آمدنت قلب رسول الله خوش حال و دل علي شاد و چشم زهرا روشن شود.

اي فاتح بزرگ جهان، اي قلب عالم امکان، اي مظهر رحمت بي‌کران، اينک با قلبي پر از سوز و سينه‌اي مملو از گداز و چشماني سرازير از اشک فرياد مي‌نهيم: اي عزيزتر از هر عزيز، اي گرامي‌تر از يوسف يعقوب، اگر دلباخته‌گان يوسف با ديدن روي دل آراي او انگشت بريدند، شيفتگان تو بدون ديدن جمال زيبايت از جان و تن گذشتند و در آتش فراغت پروانه وار سوختند؛ شايد که بر قلب‌هاي سوخته آنان آب وصال ريزي و با صبح ظهورت شام ظلماني هجران آنان را به روز روشن مبدل کني.

به اميد آن روز که ان شاء‌ الله بتوانيم در زير سايه آن حضرت و در زير لواي آن حضرت وعده الهي را محقق شده ببينيم.

مجري:

آيا در کتب تفسير اهل سنت، آيات در باره امام زمان تفسير شده است؟

استاد قزويني:

در رابطه با قضيه مهدويت، قبل از اين که به سؤال شما پاسخ دهم، بايد عرض کنم اصل موضوع مهدويت يک اصل ثابت و يکي از مسلمات ديني است و فرا مذهبي بلکه فرا ديني است.

شيعه، سني، مسيحي، يهودي، همه معتقد هستند که يک منجي در آخر الزمان خواهد آمد و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد.

اين که اين قضيه قطعي است، جز تعداد اندکي از ماجراجويان که موضوع مهدويت را انکار کردند، علماي بزرگ اهل سنت؛ حتي علماي بزرگ وهابي در برابر آن‌ها ايستادند و مقاله نوشتند و سخنراني کردند و در اين زمينه کتاب نوشتند.

اصل مسئله مهدويت يک اصل مسلم ديني است، قرآن و سنت بر او دلالت مي‌کند.

آنچه که مايه اختلاف است، اين است که آيا مهدي ارواحنا فداه متولد شده است يا نه نزديک قيامت متولد خواهد شد؟

در اينجا بين علماي اهل سنت اختلاف است که ان شاء الله اشاره خواهم کرد.

آماري که داريم بيش از 140 نفر از بزرگان اهل سنت معتقد هستند که مهدي متولد شده است و فرزند امام عسکري سلام الله عليه است.

اين‌ها هم تقريبا 2 دسته هستند.

بعضي‌ها معتقد هستند که خداي عالم با قدرت لا يزالش او را زنده نگه داشته است؛‌ همان طوري که حضرت خضر را که در عصر حضرت نوح به دنيا آمده است، او را زنده نگه داشته است.

حضرت ادريس و حضرت عيسي به همين شکل است.

دسته ديگر هم که مي‌گويند: اين که در سال 255 به دنيا آمده است و معلوم نشد که بعد از آن چه شد و کي از دنيا رفته است و چه کاري کرده است.

اين‌ها را هم بعدا خدمت بينندگان عزيز عرض خواهم کرد.

حضرت مهدي در قرآن:

در رابطه با سوره توبه آيه 33 که مي‌فرمايد:

هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ

خداي عالم دين اسلام را بر تمام اديان پيروز مي‌گرداند و در سراسر جهان جز اسلام دين ديگري باقي نمي‌ماند.

جناب قرطبي و ثعلبي و ابن جوزي و ديگران آورده‌اند: اين آيه در رابطه با حضرت مهدي ارواحنا فداه است.

قرطبي مي‌گويد:

وقال السدي: ذاك عند خروج المهدي لا يبقى أحد إلا دخل في الإسلام أو أدى الجزية

تفسير القرطبي، ج 8، ص 121 و زاد المسير، ج 3، ص 428 و تفسير البحر المحيط، ج 5، ص34

اين آيه در زمان قيام حضرت مهدي محقق مي‌شود، هيچ احدي نمي‌ماند جز اين که وارد دين اسلام مي‌شود.

در رابطه با آيه 114 سوره بقره که مي‌فرمايد:

لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآَخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ

طبري در تفسيرشان مي‌گويد:

لهم في الدنيا خزي أما خزيهم في الدنيا فإنهم إذا قام المهدي.

تفسير الطبري، ج 1، ص 501

اين در عصري است که حضرت مهدي ارواحنا فداه ظهور مي‌کند.

در آيه شريفه 69 سوره نساء که مي‌فرمايد:

فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا

جناب حسکاني در تفسير شواهد التنزيل مي‌گويد:

وحسن أولئك رفيقا فهو المهدي في زمانه

شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، الحاكم الحسكاني، ج 1، ص 198

آيات زيادي را آقايان شيعه و سني آوردند که به حضرت مهدي ارواحنا لتراب مقدمه الفداء تأويل و تفسير شده است.

اين‌ها نشانگر اين است که موضوع مهدويت يک ريشه قرآني دارد و ريشه در متن قرآن کريم دارد؛ همان طوري که عزيزان اهل سنت ما مي‌گويند :‌ آيه 11 سوره نور در حق عائشه است با اين که اسم عائشه در اين آيه نيامده است.

در سوره توبه آيه 40 اسم ابوبکر نيامده است؛ ولي آقايان قاطعانه مي‌گويند: اين آيه در حق ابوبکر نازل شده است و ده‌ها آيات ديگري که آقايان تأويل کرده‌اند.

اگر بنا است که اين تأويلات و تفسيرها و گفتار بزرگان و علماي اهل سنت ملاک باشد، در اينجا هم ملاک است و فرقي نمي‌کند.

همان مفسريني که در آن 2 آيه آن طوري تفسير کردند، در اين آيات هم اين چنين تفسير کرده‌اند.

مجري:

نظر بزرگان وهابي نسبت به روايات مهدويت چيست؟

استاد قزويني:

ابن تيميه که متوفاي 728 هجري است و خدا و پيغمبر و همه کاره وهابي‌ها است مي‌گويد:

أن الأحاديث التي يحتج بها على خروج المهدي أحاديث صحيحة رواها أبو داود والترمذي وأحمد وغيرهم من حديث ابن مسعود وغيره.

منهاج السنة النبوية، ج 8، ص 254

احاديثي که استدلال مي‌شود بر خروج حضرت مهدي ارواحنا فداه، اين‌ها احاديث صحيح است و ابو داود و ترمزي و ديگران نقل کرده‌اند.

بن باز مفتي أعظم سابق عربستان سعودي در برابر يکي از ماجراجوياني که منکر مهدويت شده بود، در مجله دانشگاه اسلامي مدينه شماره 3 سال اول 1388، ايشان در آنجا يک مقاله مفصلي نوشته است و مي‌گويد:

أمر المهدي معلوم والأحاديث فيه مستفيضه بالمتواترة تدل علي أن هذا الشخص الموعود به أمره ثابت و خروجه حق.

امر مهدويت کاملا قطعي است و احاديث در آن مستفيض؛ بلکه متواتر است و دلالت مي‌کند بر اين که اين شخصي که خدا وعده داده است، امرش ثابت و خروج و قيامش هم حق است.

رابطة العالم الاسلامي که بزرگ‌ترين مرکز فرهنگي وهابيت است مي‌گويد:

فأن الاعتقاد بظهور المهدي يعتبر واجبا علي کل مسلم وهو جزء من عقائد أهل السنة والجماعة ولا ينکر ذلک الا کل جاهل أو مبتدع

اعتقاد به ظهور حضرت مهدي بر هر مسلماني واجب است و جزئي از عقائد اهل سنت و جماعت است، قضيه مهدويت را کسي انکار نمي‌کند؛ مگر اين که يک آدم نادان يا بدعت گذار باشد.

اين آقاياني که در بعضي از اين شبکه‌ها بحث مهدويت را زير سؤال مي‌برند، ببينند که اين وهابي‌ها و مراکز فرهنگي وهابي در رابطه با مسئله حضرت مهدي چه مي‌گويند.

جزء من عقائد أهل السنة والجماعة

البته در اينجا مطالب زياد است.

آقاي بن باز در همان مقاله‌شان اسماء 25 نفر از اصحاب را آورده است که اين‌ها بر حضرت مهدي ارواحنا فداه تصريح کرده‌اند و تعدادي از بزرگان و شخصيت‌هايي مثل ابن داود و ترمزي و ديگران، موضوع مهدويت را در کتب خود با آب و تاب نقل کرده‌اند.

مجري:

آيا نسب شناسان اهل سنت نسبت به ولادت حضرت مهدي سخن صريحي دارند؟

استاد قزويني:

طرف حساب ما در اينجا عمدتا آقايان وهابي‌ها است که بحث مهدويت را با کمال وقاحت، يک بحث موهوم مي‌دانند و جسارت‌هاي خيلي رکيکي انجام مي‌دهند.

ما به دوستان گفتيم که اگر اين‌ها بعد از اين به حضرت مهدي ارواحنا فداه جسارت کنند، ما خط قرمزي براي اين‌ها نمي‌گذاريم.

رسما اعلام کرديم؛ مخصوصا آقاي حيدري که هتاک‌ترين انسان تاريخ معاصر باشد، وقتي جسورانه نسبت به حضرت مهدي ارواحنا فداه حرف مي‌زند و به 400 ميليون شيعه اهانت مي‌کند و مقدسات 400 ميليون را به استهزاء مي‌گيرد، اگر واقعا راست مي‌گويد: بيايد بحث علمي کند.

اين شخص که (عذر مي‌خواهم) مثل سگ از مناظره فرار مي‌کند و حاضر نيست که پاي مناظره بيايد و حرف‌هايش را بزند، پشت ديوارهاي ويران سفيقه نشسته و همين طوري فحاشي مي‌کند.

اگر واقعا راست مي‌گوييد و مطلب داريد، بياييد بحث علمي و مناظره کنيد؛ تا مردم بدانند که شما هيچ چيزي نداريد و مشت‌تان خالي است.

الان ما 3 سال است که داد مي‌زنيم که هر کدام از اين کارشناس‌ها بيايند، بنده حاضر هستم و براي خودم وظيفه مي‌دانم و تواضع هم نمي‌کنم و تکليف مي‌دانم.

تک تک کارشناسان شبکه بيايند، بنده حاضرم با اين‌ها به صورت استديو به استديو با هم مناظره کنيم.

اگر با من مناظره نمي‌کنند، با شاگردان ما مناظره کنند و اگر با آن‌ها هم مناظره نمي‌کنند با شير زن‌هاي ما مناظره کنند.

در يکي از روزها که بنا بود آقاي شريفي براي مناظره برود، گفتند: نه؛ چون آقاي شريفي تمام سايت ولي عصر را خوب مطالعه کرده است، صلاح نيست با ايشان مناظره کنيم؛‌ يعني تا اين اندازه سايت ولي عصر براي اين‌ها يک هيولائي شده است.

امسال سايت ولي عصر از نظر برنامه نويسي تحت وب در سطح کشور رتبه اول را آورد.

سايت‌هاي زيادي بود و با بودجه‌هاي بسيار زيادي که داشتند، الحمد لله رب العالمين، سايت ولي عصر رتبه اول را در سطح کشور کسب کرد.

هذا من فضل الله تبارک وتعالي

ما از اين آقايان تقاضا داريم که اين بحث‌هايي که ما انجام داديم و در آينده انجام مي‌دهيم، اين‌ها را بررسي کنند و فحش ندهند و اهانت نکنند.

مگر نمي‌شود که بدون فحش و اهانت صحبت کرد؟

نمونه‌هايي از اعترافات نسب شناسان اهل سنت به ولادت حضرت مهدي ارواحنا فداه:

ابو نصر بخاري نساب شهير اهل سنت است که در رابطه با جعفر کذاب که مي‌آورد، مي‌گويد: جعفر کذاب را امامية کذاب مي‌نامند به خاطر اين که ميراث برادرش امام عسکري را به زور مطالبه مي‌کرد:

دون ابنه القائم الحجة عليه السلام لا طعن في نسبه

سر السلسلة العلوية، أبي نصر البخاري، ص 40

مي‌خواست آن حق ارث پسر او را که حضرت حجت بود تصرف غاصبانه کند، هيچ طعني در نسب حضرت حجت نيست.

جناب علي بن محمد عمري که از أعيان قرن 5 است مي‌گويد: ابو محمد امام عسکري از دنيا رفت:

ومات أبو محمد عليه السلام وولده من نرجس عليها السلام معلوم عند خاصة أصحابه وثقات أهله... وامتحن المؤمنون بل كافة الناس بغيبته

المجدي في أنساب الطالبين، على بن محمد العلوى العمري، ص 130

فرزند امام عسکري از نرگس در نزد خواص اصحاب و ثقات اهلش معلوم است و مؤمنين بلکه کافه مردم با غيبت آن حضرت امتحان مي‌شوند که آيا در دين باقي مي‌مانند يا خير.

جناب ابن عنبه که از نسب شناسان مشهور است که در رابطه با امام عسگري مي‌گويد:

وهو ولد الإمام محمد المهدى صلوات الله عليه ثاني عشر الأئمة عند الإمامية

عمدة الطالب في أنساب آل أبي طالب، أحمد بن علي الحسيني، (ابن عنبة)، ص 199

همچنين ابو المعالي رفاعي که مي‌گويد:

فالحسن العسكري أعقب صاحب السرداب الحجة المنتظر ولي الله الإمام محمد المهدي

از امام عسکري فرزندي که به صاحب سرداب مشهور است، حجت و منتظر و ولي خدا امام محمد مهدي است.

جناب محمد أمين سويدي که از شخصيت‌هاي برجسته قرن 13 است مي‌گويد:

وكان عمره عند وفاة أبيه خمس سنين

حضرت مهدي در هنگام وفات پدرشان 5 ساله بوده است و مشخصات ايشان را مي‌آورد که قامت بلندي داشت و زيبا صورت بوده است.

اين‌ها چيزهايي است که علماي بزرگ نسب شناس در اين زمينه آورده‌اند و در نسب حضرت مهدي ارواحنا فداه هيچ مشکلي ندارند.

اين چيزي است که نه مال الان، از قرن 4 و 5 هجري تا قرن 13، کساني که در نسب شناسي کار مي‌کنند، قضيه حضرت مهدي ارواحنا فداه را که فرزند حضرت عسکري سلام الله عليه بوده است، به صراحت بيان مي‌کنند.

مجري:

آيا علماي بزرگ اهل سنت با صراحت ولادت حضرت مهدي را بيان کرده‌اند؟

استاد قزويني:

اين را ما بارها قبلا اشاره کرديم، اين آقايان يک مقداري ماجراجو هستند.

وقتي مي‌بينند که شخصيت‌هاي برجسته آن‌ها مثل ابن حجر هيثمي و ابن حجر عسقلاني و ذهبي و صفدي و ديگران اين مطلب را آوردند، يک تکه‌اي از لا به لا پيدا مي‌کنند و يک سري مباحث را مطرح مي‌کنند.

ذهبي که يک شخصيت بلند آوازه اهل سنت است و متوفاي 748 است مي‌گويد: فرزند امام عسکري:

وأما ابنه محمد بن الحسن الذي يدعوه الرافضة القائم الخلف الحجة.

تاريخ الإسلام، ج 19، ص 113

آن محمد بن حسني که رافضه او را قائم مي‌نامند.

ذهبي مي‌خواهد اينجا زهرش را بريزد، کلمه رافضه را هم مطرح مي‌کند؛ ولي مي‌گويد:

فولد سنة ثمان وخمسين، وقيل: سنة ست وخمسين

تاريخ الإسلام، ج 19، ص 113

حضرت مهدي سال 258 يا 256 به دنيا آمده است.

اين آقايان در رابطه اين جمله آقاي ذهبي چه مي‌گويند؟

آن‌ها مي‌گويند:

يدعوه الرافضه

البته عبارت ايشان را هم بلد نيستند.

در العبر في خبر من قبر در قضاياي سال 256، در مورد کساني که به دنيا آمده‌اند مي‌گويد: در سال 256 محمد بن الحسن العسکري به دنيا آمد و او را رافضه خلف و حجت و مهدي مي‌نامند.

ابن خلکان که از علماي بزرگ و استوانه علمي اهل سنت است در کتاب وفيات الأعيان مي‌گويد:

كانت ولادته يوم الجمعة منتصف شعبان سنة خمس وخمسين ومائتين

وفيات الأعيان وأنباء أبناء الزمان، ج 4، ص 176

ولادت حضرت مهدي روز جمعه نيمه شعبان سال 255 بوده است.

از اين واضح‌تر و از اين روشن‌تر بگويند؟

جناب صفدي مي‌گويد:

ولد نصف شعبان سنة خمس وخمسين

الوافي بالوفيات، ج 2، ص 249

نيمه شعبان سال 255 متولد شده است.

همان عقيده‌اي که شيعه دارد.

جناب آقاي ابو الفداء مي‌گويد:

وولد المنتظر المذكور، في سنة خمس وخمسين ومائتين،

المختصر في أخبار البشر، ج 1، ص 178

جناب فخر الدين رازي مي‌گويد:

وأما الحسن العسكري فله ابنان وبنتان أما الابنان فأحدهما صاحب الزمان عجل الله تعالى فرجه الشريف

حقيقة الاعتقاد بالامام المهدي المنتظر، أحمد حسين يعقوب، ص 147

ابن حجر هيثمي در رابطه با حضرت مهدي و عمر ايشان در زمان وفات پدرشان مي‌گويد: 5 ساله بوده است:

لكن آتاه الله فيها الحكمة ويسمى القائم المنتظر قيل لأنه ستر بالمدينة وغاب فلم يعرف أين ذهب.

الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 2، ص 601

اين تعبيري است که آقاي ابن حجر هيثمي دارد.

خير الدين زرکلي يک وهابي است که مي‌گويد:

ولد في سامرا ومات أبوه وله من العمر نحو خمس سنين.

الأعلام، خير الدين الزركلي، ج 6، ص 80

در سامرا به دنيا آمد و عمرش در زمان رحلت پدرشان 5 ساله بوده است.

جناب ناصر الدين الباني که از او به بخاري دوران تعبير مي‌کنند مي‌گويد:

وأم الإمام محمد بن حسن الملقب بالحجة والقائم والمهدي أم ولد؛ اسمها نرجس

الروضة الندية، ج 2، ص 151

به تناسب اين مطلب را مي‌آورد و نسبت به مادر حضرت مهدي به اين شکل مي‌گويد: مادر امام محمد بن الحسن ام ولد بوده است و اسم ايشان هم نرجس بوده است.

اين‌ها بزرگان اهل سنت و از استوانه‌ها هستند و افراد زيادي هستند که در اين زمينه مفصل صحبت کردند.

الان فرصت نيست و حال من هم مساعد نيست که يک مقداري بيشتر صحبت کنم.

جناب فقيه ايماني کتابي دارد به نام الاصالة مهدوية في الاسلام، ايشان در صفحه 81 نام 112 نفر و جناب دکتر سيد سامر عميدي در ؟؟؟؟ نام 128 نفر از علماي و بزرگان اهل سنت را که به ولادت حضرت مهدي ارواحنا فداه اعتراف نمودند، ذکر کردند.

در کدام يک از مباحث اختلافي بين شيعه و سني ما داريم که 128 نفر از علماي اهل سنت نظر شيعه را پذيرفته باشد؟

ما همچين چيزي نداريم؛ در هيچ قضيه‌اي اين طور نيست.

اين نشان مي‌دهد که بعضي از افراد ماجراجو و افرادي که ما نمي‌دانيم در رابطه با آن‌ها داشته باشيم، نظر علماي اهل سنت را قبول ندارند.

بحث علمي کار خوبي است.

آقايان بگويند: ذهبي اين طور گفته است، به اين دليل حرف ذهبي را قبول نداريم.

همان طوري که اين آقايان در رابطه با اين که زنان پيغمبر اهل بيت نيستند، يک آقايي زنگ زد و گفت: زيد بن أرقم صحابي پيغمبر گفته است: اين‌ها از اهل بيت پيغمبر نيستند، گفت: زيد بن ارقم اشتباه کرده است.

گفت: مسلم در صحيح خود آورده است.

گفتند: مسلم هم که معصوم نيست.

ظاهر قضيه اين است که معصوم فقط اين چند نفري هستند که در اين شبکه هستند و غير از اين‌ها هيچ کسي معصوم نيست و غير از اين‌ها همه اشتباه مي‌کنند.

آيا اگر کسي از اين‌ها سؤال کند که همين حرفي را که مي‌زني اين اشتباه نيست؟

زيد بن ارقم اشتباه کرده است و معصوم نيست.

مسلم اشتباه کرده است که آورده است و معصوم نيست.

برادر عزيز من مردم مي‌فهمند و شعور دارند و قضايا دست‌شان است.

اين طور نيست که شما مردم را ببو تصور کني و آنجا بنشيني و هر مطلبي که به ذهنت بيايد بخواهي بيان کني و تصور کني که مردم هم از تو مي‌پذيرند، اين به حق صحيح نيست.

پايان.