* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 22 فروردين 1392 | تعداد بازديد: 1601 | |
جايگاه حضرت زهرا (س) در روايات و اقوال علماي اهل سنت | ||
پخش صوت
دان لود | ||
بسم الله الرحمن الرحيم برنامه: حبل المتين استاد: حضرت آيت الله دکتر سيد محمد حسيني قزويني تاريخ : 1392/01/22 موضوع: جايگاه حضرت زهرا (س) در روايات و اقوال علماي اهل سنت مجري: در رابطه با فضائل مهم حضرت زهرا در کتب اهل سنت براي بينندگان عزيز مباحث را مطرح بفرماييد. استاد قزويني: اين شبها آخرين شبهاي حيات صديقه طاهره فاطمه زهراسلام الله عليها هست، در بستر بيماري اگر کنار بسترش فرزندان کوچک و خردسالش پروانه وار به دور شمع وجود زهرا ميچرخند، اميرالمؤمنين سلام الله عليه ميبيند جلوي چشمش تنها حاميش، تنها يارش و تنها مدافعش آب ميشود و هر روز پس از روز ديگر با نگاهش به چهره علي بن ابيطالب زمزمه خداحافظي سر ميدهد و از اميرالمؤمنين سلام الله عليه با زبان حال نه با زبان قال خداحافظي ميکند. و سخناني را بيان ميکند که واقعا قلب هر بيننده اي را کباب ميکند و من يک تکه اي را از خداحافظي صديقه طاهره يک دفعه به ذهنم آمد از يکي از شعراي معاصر جناب آقاي شريف ابتداي عرائضم عرض کنم و از همه عزيزان التماس دعا دارم. علي جان ز کارم گره وا شده شب آخر عمر زهرا شده دل آسوده کن از ملالم علي حلال کن آقا حلالم علي خداحافظي ميکنم با همه که باشد مرا بر لب اين زمزمه خداحافظ اي مجتبي نور عين خداحافظ اي هستي من حسين خداحافظ يا مهربان زينبم ز بيتابي تو به تاب و تبم خداحافظ اي دخت مغموم من خداحافظ اي ام کلثوم من خداحافظ اي داغ دردها خداحافظ اي شهر نامردها خداحافظ اي آسمان ماه نو خداحافظ اي سفره نان جو خداحافظ اي درب افروخته خداحافظ اي جامه سوخته خداحافظ اي ماجراي فدک خداحافظ اي کوچه، سيلي، کتک اميدوارم که خداي عالم ما را فاطمي زنده بدارد، فاطمي بميراند و فاطمي محشور کند و در زير سايه زهراي مرضيه در قيامت و در بهشت برين جايمان دهد. در رابطه با سوالي که برادر بزرگوارم جناب آقاي محسني عزيز داشتند نسبت به فضائل زهراي مرضيه در کتب اهل سنت ما در يک جلسه اي که جناب آقاي محسني تشريف نداشتند با جناب آقاي اسماعيلي بوديم و فضائل فاطمه از کتب شيعه را مفصل مطرح کرديم و در کتب اهل سنت سخن گفتن و شمردن آنچه در فضائل زهراي مرضيه آمده شايد جلسات متعددي را بطلبد. ولي من امشب به عنوان نمونه چند نکته را اشاره ميکنم: محمد بن اسماعيل بخاري متوفاي 256 در کتابشان که آقايان اهل سنت معتقدند بعد از قرآن اصح الکتب است از عايشه همسر پيامبر ام المؤمنين نقل ميکنند که فاطمه گفت نبي مکرم به من گفت: أَمَا تَرْضَيْنَ أَنْ تَكُونِي سَيِّدَةَ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ آيا راضي نيستي که سرور زنان همه بهشتيان باشي عزيزان بيننده توجه دارند که زنان بهشتي شامل: حضرت حوا مادر بشريت، خديجه کبري، حضرت مريم و ديگر زنان نخبه و منتخب شده الهي در بهشت هستند. زهراي مرضيه سرور تمام زنان بهشتيان است و اين ارزش را داراست أو نِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ صحيح البخاري ج 3، ص 1326 و همچنين روايتي را حاکم نيشابوري با سند صحيح نقل ميکند که پيامبر اکرم فرمود: زهرا سرور زنان عالمين هست يا سرور زنان امت اسلامي و سرور زنان مومنين است. و جالب اينجاست عمران بن حصين از نبي مکرم نقل ميکند که وقتي رسول گرامي فرمود: زهرا تو سرور زنان جهانيان هستي، عرض کرد: يا أبت فأين مريم بنت عمران مريم دختر عمران که درباره اش سيدة نساء العالمين با صراحت قرآن آمده است چه؟ قال تلك سيدة نساء عالمها وأنت سيدة نساء عالمك حضرت فرمود سيدة نساء العالم است، او سرور زنان عصر خويش بوده است و تو سرور زنان عصر خويش هستي. الاستيعاب ج 4 ، ص 1895، يوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر الإصابة في تمييز الصحابة ج 7، ص 604، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي که البته در منابع شيعه متعدد آمده است که نبي مکرم فرمود: زهرا تو سرور هم زنان عالم حضرت مريم و هم زنان عالم خويش هستي. اين يک نکته، آن آقاياني که ميآيند با حرفهاي بي اساس و پوچ و خلاف سنت، همين آقاياني که ميگويند از بخاري و مسلم براي ما سخن بگوييد از کتابهاي ديگر براي ما حرف نزنيد اين سخن بخاري است که سرور بهشتيان جهان است. اگر شما معتقديد که همسران پيامبر و لو عايشه در بهشت است پس برتري فاطمه زهرا بر عايشه هم طبق اين روايت از صحيح بخاري ثابت است پس چرا اين همه حرفهاي بي اساس و حرفهاي خلاف نسبت به برتري عايشه حتي در حق زهراي مرضيه سلام الله عليها داريد؟ نکته ديگر تعبيري را که جناب ابن صباغ مالکي دارد که رسول اکرم دست فاطمه زهرا را گرفت و فرمود: من عرف هذه فقد عرفها، ومن لم يعرفها فهي فاطمة بنت محمّد وهي بضعة منّي هرکس اين را ميشناسد اين زهراست و اگر نمي شناسد اين دختر پيامبر و پاره تن من است وهي قلبي وروحي الّتي بين جنبيَّ فاطمه قلب من است، فاطمه جان و روح من در سينه ام است فمن آذاها فقد آذاني، ومن آذاني فقد آذى الله هرکس فاطمه را اذيت کند مرا اذيت کرده و هرکس مرا اذيت کند خدا را اذيت کرده است. الفصول المهمة في معرفة الأئمة - علي بن محمد أحمد المالكي ( ابن الصباغ ) - ج 1 ص 666 و در عبارت جناب جويني استاد بخاري که درباره اش ميگويد: الامام الحافظ اولاحد الاکمل فخر الاسلام از ابن عباس نقل ميکند که فرمود: دختر من فاطمه سرور تمام زنان عالمين از اول تا آخر است و پاره تن من است، نور چشم من است، ميوه قلب من است، روح من در تن من است. خب ببينيد اين تعبير را آقايان در حق چه کسي دارند؟ در رابطه حتي حضرت خديجه سلام الله عليها، در رابطه با ديگر امهات المؤمنين يا ديگر فرزندان نبي گرامي صلي الله عليه و آله و سلم. چون بنا به مشهور پيامبر داراي 4 پسر و 4 دختر است بنابر آنچه که جناب مناوي در فيض القدير مطرح ميکند، زينب بود که همسر ابوالعاص بن ربيع خواهر زاده خديجه کبري و رقيه و ام کلثوم که اينها 2 تا عروس ابولهب بودند همسران عتبه و عتيبة که بعد از طلاق همسر عثمان شدند و 4 پسر به نام قاسم که به تناسب آن به نبي مکرم ابولقاسم ميگويند، طيب و طاهر بودند که عزيزاني که به مکه مشرف شدند قبر اين 3 تن از فرزندان نبي گرامي در کنار قبر ابوطالب و عبدالمطلب و بالاتر از قبر خديجه کبري در قبرستان ابوطالب است و ابراهيم که در مدينه از دينا رفت. خب نبي گرامي 8 فرزند دارد و غير از زهراي مرضيه 7 فرزند ديگر، آيا اين تعابير و جملات در حق کدام يک از فرزندان نبي مکرم به کار رفته است؟ اميدواريم که اينها تلنگري باشد بر آن وجدانهاي خفته و بيدار شوند و روشن شوند و پيام سخن نبي گرامي صلي الله عليه و آله وسلم را به خوبي دريافت کنند. مجري: پيام اين سخن چيست و نظر علماي اهل سنت درباره پاره تن حضرت رسول چه است؟ براي بينندگان عزيز بيان بفرماييد. استاد قزويني: اينکه فاطمه زهرا پاره تن من است اين تعبيري است که جناب بخاري در صحيح خود جلد 4 صفحه 210 بر مبناي برنامه مکتبة اهل بيت که آمده است: فاطمه بضعة مني من گمان نمي کنم هيچ سني و شيعه اي شما سراغ داشته باشيد که از اين روايت بي اطلاع باشد و نص صريح بخاري هست و در اين روايتي که بنده عرض کردم و همچنين در صحيح مسلم دوستان مراجعه کنند جلد 7 صفحه 141 حديث 6202 قضيه خواستگاري دختر ابي جهل آن قضيه خواستگاري دروغي و خيالي، آقايان مراجعه کنند هم حديث 3714 بخاري و هم حديث 6206 مسلم جلد 7 صفحه 141، در اينکه فاطمه پاره تن نبي گرامي است چه پيامي دارد من از بينندگان عزيز تقاضا ميکنم پاي سخن دو تن از علماي بزرگ اهل سنت بنشينيم و بعد سخنان اين دو تن را با حرفهاي ياوه وهابيها که در اين شبکههايي که با معلوم نيست پول حرام کدام يک از اين کشورهاي اروپايي، آمريکايي يا عربستان سعودي تامين ميشود مقايسه کنيد. صالحي شامي از علماي بزرگ اهل سنت است و شخصيت برجسته است من گمان نمي کنم که هيچ عالم سني از موقعيت علمي صالحي شامي بي خبر باشد که ميگويد: يقتضي تفضيل فاطمة على جميع نساء العالم نشان ميدهد که زهراي مرضيه از تمام زنهاي دنيا افضل است ومنهن خديجة وعائشة رضي الله عنها حتي از حضرت خديجه و عايشه ام المؤمنين افضل است وبقية بنات النبي و ديگر فرزندان پيامبر سبل الهدى والرشاد ج 10، ص 327، محمد بن يوسف الصالحي الشامي جالب اين است که آقاي آلوسي وهابي و سلفي که در مورد او ميگويند: سلفي العقيده هدية العارفين أسماء المؤلفين وآثار المصنفين ج 6، ص 496، إسماعيل باشا البغدادي متوفاي 1270 است که ميگويد: والذي أميل اليه آنچه که من به آن تمايل دارم از نظر علمي و اجتهاد أن فاطمة البتول أفضل النساء المتقدمات والمتأخرات زهرا افضل زنان گذشته و آينده است. چرا؟ من حيث أنها بضعة رسول الله صلى الله تعالى عليه وسلم چون پاره تن پيغمبره و از حيثيتهاي ديگر بعد جالب اينجاست که ميگويد: وهذا سائغ على القول بنبوة مريم أيضا حتي اگر معتقد باشيم حضرت مريم پيغمبر بوده تعدادي از بزرگان اهل سنت معتقد به نبوت حضرت مريم هستند که همان وحي وغيره اي که به حضرت مريم نازل شده به عنوان پيامبر قلمداد ميکنند.و اين خلاف نظر فقهاي شيعه است. بنابر اينکه بگوييم حضرت مريم پيامبر هم بوده حضرت زهرا از آنها افضل است، چرا؟ إذ البضعية من روح الوجود وسيد كل موجود لا أراها تقابل بشئ پاره تن روح عالم وجود، سيد همه هستي نبي مکرم با هيچ چيزي قابل مقايسه نيست. ببينيد چقدر زيباست، اميدوارم اين حضرات وهابيها و لو براي يک لحظه هم باشد پنبه را گوش بيرون کنند و اين عبارت آلوسي را که از استوانههاي تفسيري اهل سنت است و کتاب روح المعاني از کتابهاي معتبر و قابل توجه بزرگان اهل سنت است که ميگويد: زهراي مرضيه پاره تن روح عالم وجود است و سيد همه موجودات است و پاره تن همچين شخصيتي به هيچ وجهي قابل مقايسه به چيزي نيست وأين الثريا من يد المتناول ستاره ثريا کجا و دست ما بشر کجا؟ اصلا دست ما از رسيدن به آن جايگاه صديقة طاهره و مقام او خيلي کوتاه است. بعد نکات زيادي دارد که من خيلي گذرا عرض ميکنم عزيزان خوب دقت کنند که ميگويد: اين دلالت ميکند بر اينکه زهراي مرضيه حتي از عايشه افضل است. بعضيها آمدند گفتند که نه عايشه افضل است چون پيامبر فرمود: خذوا ثلثي دينكم عن الحميراء دو ثلث دين خود را از عايشه بگيريد. روح المعاني ج 3، ص 155، العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي يعني هفتاد در صد دين خود را از عايشه بگيريد و اميدواريم که جناب آقاي سجودي اين عبارت روح المعاني و ديگر بزرگان اهل سنت که در اين رابطه دارند و اين روايت را تصحيح کردند که پيامبر فرمود دو سوم دينتان را از عايشه بگيريد که اگر عايشه اجتهاد کرد و اشتباه کرد تکليف شمايي که دو سوم دينتان را از او گرفته ايد چيست؟ و همين اجتهادي که 30 هزار نفر را در جنگ جمل به کشتن داد که خود اين کثير دمشقي به تفصيل آورده است که عايشه وقتي به آيه: وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ سوره احزاب آيه 33 که ميرسيد گريه ميکرد به طوري که گريه اش روسري او را خيس ميکرد و تاسف ميخورد از قضيه جنگ جمل و کشتن دادن اين همه انسانهاي بي گناه. آلوسي ميگويد بعضيها اين روايت را ملاک قرار دادند براينکه عايشه از زهراي مرضيه افضل است چون پيامبر فرمود دو سوم دين خود را از عايشه بگيريد و يک سوم را هم از 120 هزار صحابه ديگر أصحابي كالنجوم بأيهم اقتديتم اهتديتم أصول السرخسي ج 1، ص 316، محمد بن أحمد بن أبي سهل السرخسي شرح نهج البلاغة ج 20، ص 17، أبو حامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد بن أبي الحديد المدائني گرچه امروز در مناظره اي که جناب آقاي عباسي با سجودي داشتند ايشان به صراحت گفت که ما معتقد نيستم همه صحابه اهل بهشت هستند که اين چيز جديدي بود و اميدواريم که اقايان اهل سنت بدانند که اين وهابيها حتي در قضيه صحابه من گمان نمي کنم يک سني در کره زمين در تاريخ 14 قرن پيدا کنيد که معتقد به بهشتي بودن صحابه نباشد. که يکي از بزرگترين فرق و ميز بين شيعه و سني درباره صحابه اين است که حالا اگر فرصت شود نظر شيعه را درباره صحابه عرض خواهم کرد ولي اين آقا به صراحت ميگويد ما که قبول نداريم و عقيده ندارم که همه اهل بهشت هستند. اميدواريم خود اهل سنت بدانند که اين حضراتي که خود را از اهل سنت ميدانند با عقايد اهل سنت اين همه نظر مخالف دارند. ايشان ميگويد در بعضي از روايات هم آمده است که فضيلت عايشه نسبت به ديگران زنان مانند فضيلت آبگوشت است نسبت به ديگر طعامها، که اين به نظر من بالاترين توهين است يعني عايشه مانند آبگوشت لذيذ است. يعني من نمي دانم والله هيچ مرد با غيرتي بيايد همچين تعبيري را نسبت به همسر و خواهر و مادرش بگويد، مثلا آن زمان غذاي لذيذ آبگوشت بوده است و يه کسي بيايد بگويد خانم من مانند کباب برگ لذيذ است و اين جسارت است و الان اين آقايان همين را به عنوان فضيلت شمرده اند. بعد ايشان جواب ميدهد که اينکه پيامبر اکرم فرمود دو سوم دين خود را از عايشه بگيريد اگر چنانچه زهراي مرضيه بعد از پيامبر اکرم عمر ميکرد پيامبر ميفرمود تمام دين خود را از زهرا بگيريد خذوا كل دينكم عن الزهراء روح المعاني ج 3، ص 156، العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي چقدر زيبا واقعا آدم لذت ميبرد از اين انصاف، خب اين هم يک سلفي است و اين حضرات هم به قول خودشان ميگويند که ما سلفي هستيم که ميگويد اگر پيامبر ميدانست زهراي مرضيه زنده ميماند و نشر احاديث نبوي ميکند ميفرمود: خذوا كل دينكم عن الزهراء و اينکه شما ميگوييد اين دليل بر افضليت بر زهرا است لازمه اش اين است که عايشه از ابوبکر هم افضل بوده چون از ابوبکر جز يک 30-40 تا روايت بيشتر نداريم و خيلي مطالب اندکي ما در رابطه با مسائل ديني از ابوبکر پدر عايشه داريم با اينکه خب همه ميدانند عايشه از پدرش ابوبکر افضل نيست. مجري: يک قضيه اي را حضرت رسول نسبت به دختر خود داشتند که خيلي عجيب است يعني وقتي ما نگاه ميکنيم شخصيت عظمايي مانند حضرت رسول را که وقتي وارد خانه حضرت زهرا ميشدند يا حضرت زهرا خانه حضرت رسول ميآمدند تکريم و احترام عجيبي اتفاق ميافتاد که وقتي ما نگاه ميکنيم اول شخص عالم اين گونه دختر خود را تحويل ميگيرند و دست او را ميبوسند و اين جور تکريم ميکنند و جاي خود مينشانند اينها يک صحبتي دارد و من ميخواستم بدانم که اين قضيه در کتب اهل سنت هم هست يا نه؟ استاد قزويني: حاکم نيشابوري در مستدرک خود روايتي را نقل ميکند از عايشه که ميگويد: ما رأيت أحدا كان أشبه كلاما وحديثا من فاطمة برسول الله من در ميان زنها نديدم هيچ زني از نظر سخن گفتن شبيه به پيامبر باشد جز حضرت زهرا وكانت إذا دخلت عليه رحب بها وقتي که زهرا خدمت نبي مکرم ميرسيد به او خوش آمد ميگفت وقام إليها در برابر زهرا تمام قد ميايستاد فأخذ بيدها فقبلها و دست زهرا را ميگرفت و ميبوسيد. به نظر من اين تعبير از فاطمة بضعة مني خيلي بالاتر است، بنده نديدم در هيچ روايتي و لو روايت ضعيف که نبي مکرم دست کسي را بوسيده باشد ولي اينجا به صراحت دارد که: فقبلها وأجلسها في مجلسه در همان جايي که خودش نشسته بود فاطمه را مينشاند بعد جالب اينجاست که ميگويد: هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه شرائط صحيح بخاري و مسلم در اين است المستدرك على الصحيحين ج 3، ص 167، محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري و در روايت ديگر آمده: قامت إليه مستقبلة اصلا زهرا ميآمد پيامبر ميايستاد و به استقبال زهرا ميرفت و از در که وارد ميشد نه تنها ميايستاد بلکه نزديک در به استقبال او ميرفت. وقبلت يده در اينجا اينکه حضرت زهرا ميآيد و دست پدر را ميبوسد و در آنجا فاخذ بيدها فقبلها و اينجا فقبلت يده بعد هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه حاکم نيشابوري باز در اينجا هم به صراحت ميگويد: حديث صحيح است و شرائط صحيح بخاري و مسلم را داراست، ذهبي هم بر اين باور است و آقايان هم ميگويند که اگر روايتي را ذهبي و حاکم نيشابوري تصحيح کردند به منزله ورود روايت در صحيح بخاري و مسلم است. المستدرك على الصحيحين ج 3، ص 174 مجري: ما در روايتهاي زيادي مخصوصا در کتب اهل سنت هم آمده که غضب حضرت زهرا را غضب حضرت رسول و غضب حضرت رسول غضب خداوند است. آيا مدارک اين در کتب اهل سنت به عنوان مدرک صحيح موجود است يا نيست؟ استاد قزويني: ابن تيميه رهبر منافقين و به تعبير جناب آقاي دمشقي ايشان امامه الشيطان دفع الشبه عن الرسول ( ص ) - الحصني الدمشقي - ص 169 وقتي ميآيد ميگويد ما در هيچ روايتي نه صحيح و نه ضعيف و نه موضوع نداريم که پيامبر گفته باشد غضب زهرا مساوي است با غضب خدا و يا رضايت زهرا برابر با رضاي خداست. البته از ابن تيميه رهبر منافقين بيش از اين هم انتظار نيست و اگر خلاف اين بود ما بايد تعجب ميکرديم، حاکم نيشابوري با سند صحيح نقل ميکند که پيامبر ميفرمايد: إن الله يغضب لغضبك ويرضى لرضاك خدا به غضب تو غضب ميکند و با رضايت و خوشنودي تو خدا خوشنود و راضي ميشود. بعد ميگويد: هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه المستدرك على الصحيحين ج 3، ص 167 اين آقاياني که آيه 18 سوره فتح، آيه 100 سوره توبه استناد ميکنند براي افضليت صحابه خب اين عبارتي است که آقايان به عنوان يک سند صحيح و مدرک صحيح نقل ميکنند. همان دو تا روايتي که عرض کردم بخاري در حديث 3714 و مسلم در حديث 6202 نقل ميکند خب اين که : فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي يُؤْذِينِي ما آذَاهَا هر آنچه که فاطمه را اذيت کند من را اذيت کرده است و هر چه فاطمه را به غضب و خشم آورد من را به خشم آورد صحيح مسلم ج 4، ص 1903 خب قرآن هم ميگويد: إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآَخِرَةِ سوره احزاب آيه 57 جالب اين است که جناب مناوي روايتي را ميآورد که : من آذى شعرة مني تا آنجايي که ميآيد ميگويد: فاطمة بضعة مني فقد آذاني ومن آذاني فقد آذى الله بعد ميگويد: ابونعيم اصفهاني و ديلمي ميگويد: فعليه لعنة الله ملء السماء وملء الأرض هرکس زهرا را بيازارد بر او لعنت خدا به اندازه تمام آسمانها و زمين باد وقد أذهب الله عنهم الرجس وطهرهم وشرفهم خداي عالم هر گونه رجس و پليدي را از اينها برداشته است و شرافت به آنها داده است و لباس شرف بر اندام اين بزرگواران پوشانده است. فيض القدير شرح الجامع الصغير - المناوي - ج 6، ص 24 و جالب اين است که ابن حجر عسقلاني در اينجا وقتي ميآيد به صراحت ميگويد: وفى الحديث تحريم أذى من يتأذى النبي صلى الله عليه وسلم بتأذيه روايت دلالت ميکند که هر آنچه که موجب آزار زهرا شود موجب آزار نبي مکرم است لان أذى النبي صلى الله عليه وسلم حرام اتفاقا قليله وكثيره وقد جزم بأنه يؤذيه ما يؤذى فاطمة هر آنچه که موجب رنجش زهرا باشد پيامبر را به رنجش ميآورد فكل من وقع منه عزيزان اهل سنت دقت کنند ابن حجر عسقلاني جزء 4 شخصيتي است که اهل سنت کنار عيال سفره آنها هستند ابن حجر و ذهبي و مزي و عراقي. ابن حجر متوفاي 852 هجري است که ميگويد: فكل من وقع منه في حق فاطمة شئ فتأذت به فهو يؤذى النبي صلى الله عليه وسلم هرکس و هر حرفي چه ابوبکر باشد و چه عمر باشد و چه حتي علي و چه حتي جبرئيل باشد از اين بالاتر که نيست، آقا نمي دانم قضيه حضرت زهرا و ابوبکر به خاطر مسائل مالي بوده است خب جواب ابن حجر را بدهيد فكل من وقع منه في حق فاطمة شئ فتأذت به فهو يؤذى النبي صلى الله عليه وسلم بشهادة هذا الخبر الصحيح اين خبر اين را تثبيت ميکند بعد ميگويد: ولا شئ أعظم في ادخال الأذى عليها من قتل ولدها هيچ چيزي براي قلب زهراي مرضيه درد آور تر از اين نيست که فرزندان زهرا را به شهادت رساندند از حضرت محسن گرفته، امام مجتبي گرفته، امام حسين و ديگر فرزندان او. و اين نشان ميدهد آن کساني که اقدام به اين اذيت و ظلم و جنايت کردند گرفتار عقوبت دنيا شدند و عذاب آخرت شديدتر است. فتح الباري - ابن حجر - ج 9 ص 288 بيننده: تقوايي از تهران (اهل سنت) ضمن عرض سلام مجدد ميخواهم خدمت آيت الله قزويني اگر ممکن است من سوال ميپرسم چون بحث من در اين مورد است که اين ايام را تسليت عرض ميکنم و محکوم ميکنم هر جنايتي را و شبيه اين را. من يک سوال ميپرسم دارم که خيلي مهم است و هميشه هم تو ذهنم هست اين است که کل اديان الان که وهابيون، شيعه، سني و سني که 4 فرقه حنفي و حنبلي و شافعي و شيعه هم که فکر کنم که چندين فرقه هستند ميخواهم از حضرت حاج آقا بپرسم فقط فشرده جواب را به من بدهند که زياد مزاحم نشوم، هدف از اينها چيست؟ مثلا شما الان شبکه ولايت را راه انداختند و آنها شبکه کلمه را راه انداختند و صحبت ميکنند وسني و شيعه حرف ميزنند هدف از اينها چيست؟ در کل اصلا در دنيا هدف اين جور چيزها چيست؟ استاد قزويني: من متوجه فرمايش ايشان نشدم بيننده: منظورم اين است که هدف عدالت است رفاه است، ما به کمالات برسيم استاد قزويني: الان متوجه شدم بيننده: اگر ممکن است به طور فشرده جواب بدهيد مجري: من خواهش ميکنم که شما سوالات خود را مطرح کنيد بعد ما انشاءالله اينها را پاسخ ميدهيم چون وقت زياد نداريم و عزيزاني که پشت خط هستيم و جلسه قبل يکي از بينندگان ما را دعوا کرد که يک سال است پشت خط هستيم و خطها شلوغ است و ما نمي توانيم روي خط بياييم. استاد قزويني: ببينيد جناب تقوايي بزرگوار حضرت عالي اگر مراجعه کنيد به سوره بقره آيه 213 که: كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً ابتدا همه مردم يکي بودند يعني کار به کار کسي نداشتند و اختلافي هم ميان انها نبود فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ پيامبران آمدند هم بشارت دادند هم مردم را از قيامت ترساندند وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ خداي عالم با اينها کتاب هم فرستاد تا ميان مردم اگر اختلافي ايجاد به حق قضاوت کنند، بعد ميگويد: وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بعد از اينکه پيامبر آورد و کتاب آورد و قانون وضع کرد گفتند که هرکس بايد به حق خود قانع باشد و هرکس طبق مقررات ديني بايد عمل کند، همسايه در حق همسايه نبايد ظلم کند، فرزند در حق پدر، پدر در حق فرزند، زن در حق شوهر، شوهر در حق زن، يعني آمدند مقرراتي را براي اينکه جمعيت همه به حق مسلم خود برسند. ولي اين باعث شد ومَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا به خاطر اينکه بعضيها افزون طلب بودند، بعضيها زياده خواه بودند، بعضيها دنبال تعدي به حقوق ديگران بودند. اين فرمايش حضرت عالي در اين آيه کاملا روشن است بعد ميگويد: فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آَمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ آن کساني که به حق قانع بودند و تسليم اوامر الهي و ديانت بودند اينها از اختلاف نجات پيدا کردند و ديگران ماندند. اما در رابطه با مذاهب اسلامي خب نبي مکرم به کرات فرموده در حديث صحيح و مسلم نزد اهل سنت که فرمود: ستفترق أمتي على ثلاث وسبعين فرقة كلها في النار إلا واحدة طبقات الحنابلة ج 2، ص 28، محمد بن أبي يعلى أبو الحسين عمدة القاري ج 18، ص 224، بدر الدين محمود بن أحمد العيني المستدرك على الصحيحين ج 1،ص 218، محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري سنن الترمذي ج 5، ص 26، محمد بن عيسى أبو عيسى الترمذي السلمي حاکم نيشابوري هم اين روايت را تصحيح ميکند. المستدرك على الصحيحين ج 1، ص 217 خب نبي مکرم خبر داد بعد از من امت من دچار اختلاف ميشوند البته براي اينکه مردم راه حق را از ناحق تشحيص دهند نبي مکرم علامتها و نشانههاي زيادي گذاشت من جمله خود حضرت زهرا سلام الله عليها که ميگويد: فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي يُؤْذِينِي ما آذَاهَا صحيح مسلم ج 4، ص 1903 نمي خواهد بيايد به خاطر رابطه پدر و دختري اين حرف را زده باشد و اگر رابطه پدر و دختري بود در رابطه با ابراهيم و زينب و ام کلثوم و رقيه و قاسم و طيب و طاهر هم ميگفت ولي ميخواهد زهراي مرضيه بعد از خودش الگو باشد، ملاک باشد، معيار باشد، فاطمه پاره تن من است يعني چي؟ يعني جزئي از وجود من است. آنچه را که زهرا قبول کند به عنوان حق او حق است و هر چه که زهرا رد کند مردود است و هر چه که زضايت زهرا باشد رضايت من و حق است و غضب زهرا را هم غضب حق است. بيننده: البته من قبلا شنيده بودم از حاج آقاي قزويني و ديده بودم و يک قولي داده بودند و امشب هم ميخواهم يک قولي از ايشان بگيرم و انشاءالله آخر بحث ميگويم. در کل اين توضيحاتي که شما فرموديد هدف اجراي عدالت است، هدف اين است که در جامعه عدالت رعايت بشود. من يک سوال از شما و اديان و مذاهب مختلف دارم آيا مثلا الان فرض کنيم کليه خواستههاي اهل تشيع مثلا فرض کنيم که عمر من نمي دانم از آقاي اللهياري شنيدم که ميگويد عمر کافر است و ما اهل تسنن قبول کرديم که عمر کافر است و هر چه که اهل تشيع بگويد کل دنيا همين را قبول کند. من يک سوال دارم آيا عدالت برقرار ميشود يا نه؟ ما همه قبول داريم که ميدانيم که 95 درصد جنايتهاي روي کره زمين بر اثر فقر است من ميخواهم بدانم اين فقر از بين ميرود يا نه؟ يک انتقادي هم که دارم ديشب من خدايي نکرده يک وقت تصور نکنيد که من موافق وهابيون هستم نه خداشاهده، ديشب آن شماره اي که آقاي عباسي که فکر کنم قسمت دوم برنامهشان فکر کنم يک بار زنده برنامه داشتند آن را عربي آمد و بعد از عربي دوباره برنامه زنده اجرا کردند من خودم شخصا حدود 40 دقيقه به آن شماره زنگ زدم خداشاهده همش اشغال ميزد. آن طرف هم وهابيون شماره گذاشته بودند که علماي اهل تشيع بيايند تماس بگيرند من نمي دانم اين بازيها چه است؟ و يک قولي به من داده بوديد اين بود که فرموديد که لا دينها را هم در اين برنامهها شرکت خواهيد داد ولي نمي دانم چرا عملي نشد و الان ميخواهم اين قول را از شما بگيرم که امکان دارد که بي دينها را هم در برنامه خود شرکت بدهيد يا نه اگر ممکن است جواب بدهيد. مجري: فعلا بگذاريد قضيه دين دارها تمام بشود بعد به قضيه بي دينها هم ميرسيم. بيننده: به نظر من اين مشکل را بي دينها حل ميکنند به نظر من اين مشکلات را بي دينها حل ميکنند. استاد قزويني: ببينيد جناب آقاي تقوايي بزرگوار در رابطه با فرمايش حضرت عالي که ديشب زنگ زديد اشغال بوده ولي من بگويم که چون 20 تا شماره زير مجموعه دارد، همان شماره 7735831 يا 7735335 بيست تا زير مجموعه دارد و من گمان نمي کنم چون همين امشب هم همان شماره را گرفتيد چطور وصل شد اينجا؟ همين ديشب من خودم اين شماره را ميگرفتم و مرتب ميديدم که زنگ ميخورد و افراد ديگري هم حدود 30-40 نفر زنگ زدند و گفتند آقا بيننده: نه آن شماره اي که به وهابيون اختصاص داده شده بود را ميگويم. استاد قزويني: بله همان شماره 7735335 بوده و تمام اين شمارهها جناب آقاي تقوايي به صورت سري است و اگر يک شماره را شما بگيريد اشغال باشد به شماره ديگر ميرود تا شماره 20. بيننده: آقاي قزويني من يک سوال دارم آيا قرآن از ابوبکر و عمر و علي و حضرت فاطمه و کليه صحابه بزرگتر هست يا نيست؟ استاد قزويني: از چه نظر؟ بيننده: از نظر مقام و ارزش نزد خدا استاد قزويني: بله کلام الله است و از پيامبر هم بالاتر است بيننده: الان بي دينها هم ميگويند اول تکليف قرآن را مشخص کنيد که ببينيد آيا از طرف خدا آمده است يا نه بعد برويم سراغ علي و عمر و بقيه. استاد قزويني: ببينيد جناب آقاي تقوايي بزرگوار ما برنامههايي که در شبکه ولايت داريم برنامه بنده در مورد شبهات مربوط به وهابيت و اهل سنت، جناب آقاي محمدي بحثهاي اعتقادي را جواب ميدهند، برادر عزيزمان جناب آقاي رباني گلپايگاني که در کلام جديد ايشان شايد در خاور ميانه حرف اول را ميزند در اين رابطه که آيا قرآن از طرف خدا نازل شده است يا نه حداقل در اين شبکه بيش از 30 الي 40 تا برنامه داشتند. حضرت عالي که ميخواهيد بياييد ما همان حتي لائيکها و بي دينها و کساني که اصلا دين را قبول ندارند در شبکه ولايت به روي همه باز است و حتي يکي از اين دوستان يک شب برنامه آقايان مسيحيها بود يک مسيحي از کرج زنگ زده بود گفت براي لائيکها، من سريع روي خط آمدم و گفتم که ما هيچ مشکلي نداريم و آمادگي داريم اين آقايان حتي قبلا وقت بگيرند ما حاضريم براي مناظره با اينها ولي در مناظره با اينها جناب آقاي محمدي و رباني که متخصص اين فن هستند قطعا خواهند آمد و من به حضرت عالي همين جا قول ميدهم که شما بزرگواري کنيد که خودتان يا ديگر عزيزاني که در رابطه اصل دين و ديانت و اصل قرآن يا اصل مسيحيت و يهود و زردتشت اشکالي داريد بزرگواري کنيد با همين شمارههايي که گرفتيد هماهنگي بفرماييد ما يک شبي را اختصاص ميدهيم نه يک جلسه بلکه چندين جلسه براي مناظره و ده دقيقه شما صحبت کنيد و ده دقيقه هم کارشناس ما به شما جواب بدهند و اگر قانع نشديد دوباره جواب ميدهند. ما آمادگي داريم شبکه ولايت شبکه فقط بحثهاي اعتقادي شيعه و اميرالمؤمنين و ابابکر و عمر را مطرح نمي کند بلکه آنچه که مربوط به اديان الهي و شريعت هست و در راس آن اسلام و ما بارها گفتيم که هدف اصلي شبکه ولايت نشر فرهنگ اسلامي و پاسخگويي به شبهات پيرامون آئين مقدس اسلام و مذهب شيعه است. بيننده: محمد از عراق حاج آقا در جهان عربي ما خيلي احتياج به مثل اين شبکه هم از جهت اخلاقي و هم فرهنگي و هم مذهبي داريم. يعني حقيقتا شبکههاي عربي موجود است در تلويزيون ولي مثل اين شبکه اخلاقي، ادبي و استدلالي وجود ندارد. بيننده: شريفي از مشهد بنده تماس گرفتم خدمت شما جناب استاد قزويني عزيز تبريک عرض کردم اين پيروزي شبکه ولايت را بر اين شبکه ضاله و خب الحمدلله خدا را شکر که حق و حقيقت آشکار شد و فقط بنده يک سوال داشتم که تماس گرفتم خدمت شما و اين سوال را من ميخواستم به شما ارجاع بدهم و اگر لطف کنيد در اين رابطه يک مناظره امروزي که اتفاق افتاد با جناب آقاي سجودي و بحثي که آقاي سجودي مطرح کرد. چون حقيقت خودم ظهر به بعد شوکه شدم و بهت من را گرفت با اين ادعايي که آقاي سجودي کرد چرا که ايشان ادعا کرد صحابه همگي به جز تعداد انگشت شماري در آتش جهنم هستند و آنچه که بنده از مباحث دانشگاه شبکه جهاني ولايت ياد گرفتم، از نظر اعتقادات اهل سنت و حتي بحث اعتقادات آقايان وهابي کساني که چنين حرفهايي را به صحابه بزنند فاسق هستند يا حداقلش اين که فاسق هستند اين را ابن تيميه، ابن نعيم، ذهبي و همه بزرگان اهل سنت اين را نقل کردند. و درشبکه کلمه اين جناب آقايهاشمي، اين عقيل بي عقل در اولين مطلبي که شروع ميکند ميگويد شيعه از نصوصي که نمي تواند ثابت کند زنهاي پيامبر و همه صحابه را به جز تعداد قليلي را همگي را کافر ميداند و اين را آقايهاشمي هميشه خدا در همه برنامهها اول برنامه و آخر برنامه با اين کلام آغاز و به پايان ميرساند. و امروز آقاي سجودي اعتراف کرد که اعتقاد ايشان بر اين است که بسياري از صحابه به جز تعداد انگشت شماري در جهنم هستند و من احساس خودم اين است که اگر جناب آقاي سجودي 2 جلسه ديگر مناظره را ادامه دهند چون ايشان در مناظره اي که امروز اتفاق افتاد بسياري از علماي اهل سنت را ايشان رد کرد و فکر کنم اگر 2 جلسه ديگر مناظره ادامه پيدا کند براي اهل سنت نه عالمي ميماند و نه بزرگي هرچند که خود آقايهاشمي گفت آقاي سجودي از علماي ما نيست. حالا من احساسم اين است که اگر شما 2 جلسه ديگر مناظره را ادامه دهيد قطعا صحيح بخاري و مسلم را هم منکر خواهد شد و در قسمت آخر اسلام و قرآن را منکر خواهد شد و همه را کنار خواهد گذاشت. حالا من يک سوالي از شما دارم اگر در اين رابطه توضيح بدهيد اين شبهه اي که مطرح شد اگر جواب بدهيد که از ديدگاه اهل سنت کسي که چنين حرفي را به صحابه بزند اين چه جايگاه و منزله اي دارد؟ مجري: چرا انقدر سخت ميگيريد؟ خب آقاي سجودي برنامه شبکه ولايت را ميبيند و شايد ايشان مستبصر شده باشد و نظرشان برگشته باشد و به هر صورت ايشان اجتهاد کرده است و به هر صورت درست است که بر خلاف نظر همه علماي اهل سنت صحبت ميکند شما چرا انقدر سخت ميگيريد و ايشان آزاد است و ميتواند بگويد. استاد قزويني: آقاي شريفي بزرگوار ما تشکر ميکنيم و ديروز هم برنامه حضرت عالي را با آقاي سجودي پيگيري ميکرديم دست مريزاد و حتي شما رواياتي را آورديد مخصوصا روايت توسل بلال بن حارث صحابه پيامبر به قبر نبي مکرم با اينکه از ابن حجر عسقلاني و ابن کثير تصحيحش را هم آورديد ولي اين آقا به جاي اينکه به شما جواب بدهد شروع کرد بيراهه رفتن و واقعا ايشان ميگويد اگر واقعا توسل به قبر پيامبر جايز بود چرا صحابه نرفتند؟ خب بنده خودم با مفتي اعظم عربستان سعودي جناب آل شيخ سال 82 در طائف که بحث داشتيم ايشان هم همين تعبير داشت. من آياتي را خواندم و گفتند که اين آيات براي زمان حيات پيامبر است، خب همين حديث 1010 صحيح بخاري را چندين بار شما خوانديد که خليفه دوم ميگويد: إِنَّا كنا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّنَا صحيح البخاري ج 3، ص 1360 خب اين فقط من انتظار داشتم حضرت عالي از سجودي سوال کنيد که آيا جناب عمر که ميگويد اللهم انا کنا نتوسل اليک بنبينا و بعد ميگويد به عموي پيامبر متوسل ميشويم آيا جناب عمر ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ سوره غافر آيه 60 را در قرآن خوانده بود يا نه؟ آيا آيه وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ سوره بقره آيه 186 را خوانده بود يا نه؟ اين آقايان وهابيها که مرتب شعار ميدهند و ميگويند توسل منافات با ادعوني استجب لکم دارد، توسل منافات با هو اقرب اليکم من حبل الوريد دارد. آيا جناب عمر آن آيه را خوانده بود يا نخوانده بود؟ ولي جمله حضرت عالي که گفتيد که کلمه توسل غير از طلب دعا است ولي خب ايشان نتوانست جواب بدهد و زدند به خاکي و الحمدلله آخر برنامه خيلي جالب بود و اضافه همين قضيه توسل بلال بن حارث که ابن حجر عسقلاني در فتح الباري جلد 2 صفحه 412 آورده. و همچنين ابن کثير دمشقي سلفي در کتاب البداية و النهاية جلد7 صفحه 105 وقايع سال 18 هجري را آورده است و اين بهترين دليل است و هر دو هم گفته اند که روايت صحيح است ولي اين اقايان وقتي بخواهند عليه شيعه حرف بزنند ميروند و از کتاب تاريخ طبري و غيره و امثال اين ميگويند که بله عبدالله سبا چنين و چنان بود، سيف بن عمري که خود بزرگان اهل سنت ميگويند زنديق است و اگر بخواهند عليه شيعه حرف بزنند روايت يک زنديق آن هم از تاريخ طبري حجت است و اين هم مانور ميدهند. ولي اگر عليه خودشان بود ميگويند ابن حجر و ابن کثير اشتباه کردند و از بخاري براي ما بگوييد و اگر ما از بخاري بگوييم که اين همه قضايا مطرح کرده است و اصلا شما سند صحيح براي بخاري بيان بکنيد براي ما، بارها دوستان ما گفتند که يک سند صحيح براي بخاري بگوييد که بخاري با سند صحيح به دست شما رسيده است يا نه؟ شما براي قرآن خود سند نتوانستيد بياوريد ويک سند آورديد و آن را هم دوستان ما زدند و آن سند را به پودر تبديل کردند. آياتي که شما ميخوانيد اول بياييد اين قرآن خود را ثابت کنيد که سند صحيح دارد يا نه اگر هم متواتر هم باشد جناب آقايهاشمي گفتند ما بعضي متواتر ضعيف داريم. ولي آنچه که ايشان امروز در برنامه جناب آقاي عباسي داشتند و سوالاتي که جناب آقاي عباسي کردند اولا نتوانست جواب بدهد و بلافاصله فرار ميکرد مخصوصا قضيه حديث حوض که به صراحت از نبي مکرم نقل ميکند حديث 6587 بر اينکه پيامبر اکرم تعداد زيادي از صحابه ميآيند و اينها را به طرف آتش جهنم ميبرند که نبي مکرم ميفرمايد: فلا أُرَاهُ يَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ جز تعداد اندکي از صحابه باقي نمي مانند صحيح البخاري ج 5، ص 2407، خب ايشان برگشت گفت اين مربوط به اصحاب رده است و براي مرتدين است يعني اين چشممان روشن آقاي اهل سنت که به قدري صحابه بعد از پيامبر مرتد شده بودند که جز تعداد اندکي نمانده بودند و ايشان گفت که ما عشره مبشره داريم. آقاي سجودي و ديگر عزيزان شما براي عشره مبشره خود يک سند صحيح به ما بگوييد شما که ما گفتيم يک سند صحيح براي فضيلت ابوبکر و عمر بياوريد نتوانستيد، يک سند صحيح براي صحيح بخاري و قرآن بياوريد نتوانستيد، حداقل براي عشره مبشره اي که شما معتقد هستيد يک سند صحيح بياوريد يا اگر باشد يک روز اصلا مناظره بگذاريد حالا آقاي عباسي که چند جلسه بودند من دوست دارم که با جناب آقاي عباسي هم در رابطه با عشره مبشره شما بياييد مناظره بفرماييد. البته من از جناب آقاي سجودي تشکر ميکنم که راه اين مناظره را باز کرد و خيلي از اين قضايا روشن شد و همين چند شب قبل هم يکي از سنيها زنگ زد به شبکه اينها و گفت اين آقاي سجودي آبروي ما را در اين مناظره برد و چند تا از دوستان من به خاطر اين مناظره شيعه شدند. اين آقاي کياني هم برگشت گفت تشخيص داده که حق با شيعه است و شيعه شده است چه اشکالي دارد؟ من واقعا از ايشان و از آقاي سجودي تشکر ميکنيم که اين راه را باز کردند و اين را بنده دارم اعلام ميکنم از الان تا اطلاع ثانوي تا آخر سال 1392 تا ده سال بعد از اين هم هر وقت آقايان آماده باشند براي مناظره ما آماده هستيم با اينکه خب ديشب ما اعلام کرده بوديم ساعت 9و نيم آقايان نيامدند و گفتند که برنامه داشتيم خب شب شنبه ما هم برنامه داشتيم و برنامه عربي خود را قطع کرديم يعني انقدر ما براي مناظره ارزش قائل هستيم که شما گفتيد ساعت 11 بعد 11 شد 11و نيم و ما برنامه عربي زنده آيت الله کوراني که يکي از برنامههاي گل شبکه ولايت است ما به خاطر مناظره از جناب آقاي کوراني درخواست کرديم که برنامه خود را قطع کنيد بحث مناظره است. و اگر شما ارزش قائل بوديد ديشب ميآمديد و برنامههاي ديگر را قطع ميکرديد دوستان ما يک ساعت اينجا هل من مبارز طلبيدند رفتيد ساعت 11 و نيم به هواي اينکه ما رفته ايم ولي باز هم به کرات زنگ زديم ولي جواب نداديد. حالا جناب آقاي شريفي آمدند، ايشان کسي است که نه دانشگاه رفته است، ديپلم هم ندارد و حوزه هم ندارد و اين آقاي سجودي در برابر ايشان نتوانست و يعني حداقل اگر بنا بود امتياز گرفته شود شايد بالاي 40 امتياز منفي ديشب جناب آقاي سجودي در مناظرهشان با آقاي شريفي داشتند. حالا آقاي شريفي که حوزه نرفته و فقط يک مغازه دار مشهدي است نتوانست جواب بدهد آن وقت انتظار دارد که آقاي ابوالقاسمي و يزداني که البته روي بلک ليست بودند و گفت که من با اينها مناظره نمي کنم. حالا ما که از اول در بلک ليست بوديم و حتي عکس ما هم روي بلک ليست رفته است و آقايان ميترسند. به هر حال جناب آقاي شريفي عزيز اين آقايان امروز اين بحثي که داشتند کاملا روشن کرد که اينها واقعا عقائد اهل سنت را قبول ندارند. حرفي که امروز جناب آقاي سجودي زدند حرف محمد بن عبدالوهاب است که در کتاب کشف الشبهات خود جلد 1 صفحه 174 صراحتا در ذيل آيه 74 سوره توبه ميگويد: اما سمعت الله كفّرهم آيا نمي شنوي که خدا صحابه را تکفير کرده است و گفته است که صحابه کافر هستند مع كونهم في زمن النبيّ با اينکه اين صحابه در زمان پيامبر بودند يجاهدون معه در رکاب پيامبر جهاد ميکردند ويصلون معه نماز ميخواندند ويحجون ويزكّون زکات ميدادند و حج ميکردند ويوحدون و لا اله الا الله ميگفتند خب اين حرف آقاي سجودي حرف محمد بن عبدالوهاب است يا حرف ابن تيميه حراني است که وقتي ميآيد به اميرالمؤمنين ميرسد ايشان به صراحت ميگويد: فإن كثيرا من الصحابة والتابعين كانوا يبغضونه ويسبونه ويقاتلونه اکثر صحابه و اکثر تابعين بغض علي را داشتند و به علي ناسزا ميگفتند و با علي جنگيدند منهاج السنة النبوية 4 ص38 در صحيح مسلم هم حديث 144 که اميرالمؤمنين فرمود پيامبر فرمود: لَا يُحِبَّنِي إلا مُؤْمِنٌ ولا يُبْغِضَنِي إلا مُنَافِقٌ دشمن منافق من را دشمن ندارد صحيح مسلم ج 1، ص 86 نتيجه حرف محمد بن عبدالوهاب اين است که صحابه اي که در رکاب پيامبر بودند نماز ميخواندند وجهاد ميکردند و اظهار موحد بودن ميکردند اينها کافر هستند و طبق نظر ابن تيميه هم اينها منافق هستند و قرآن هم ميگويد: انَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ نه تنها جهنمي هستند بلکه جاي آنها ته ته جهنم است. سوره نساء آيه 145 اين عقيده اين آقايان نسبت به صحابه است و من خيلي دوست داشتم که امشب بعضي از عزيزان اهل سنت يا اگر مولوي مراد زهي اگر صداي ما را ميشنوند و برنامه را ميبينند نظر اهل سنت را نسبت به صحابه اعلام کنند که مردم بدانند اين آقايان عقائد اهل سنت را ندارند. ايشان امروز چندين بار گفتند که ما که نمي گوييم که صحابه اهل بهشت هستند و کي گفته است که اهل بهشت هستند؟ اول ميگويد هيچ سني نگفته است و وقتي دوستان عبارتي را از ابن حزم و قرطبي آوردند ميگويد اصلا ابن حزم چکاره است؟ از ذهبي شرح حال ابن حزم را آورديم که ميگويد: بن حزم الامام العلامة الحافظ الفقيه المجتهد تذكرة الحفاظ ج 3، ص 1146، أبو عبد الله شمس الدين محمد الذهبي مي گويد خب پس امام بالاي سر ما جا دارد ولي ما حرف او را قبول نداريم و اشتباه کرده است. يعني ببينيد وقتي که حرفي بر خلاف نظر آقايان باشد اگر از صحيح مسلم هم باشد ميگويند که مسلم اشتباه کرده است و معصوم نيست، زيد بن ارقم اشتباه کرده و معصوم نيست و تنها کسي که اشتباه نکرده و معصوم است محمد بن عبدالوهاب و ابن تيميه و اين 3-4 نفري هستند که در اين شبکه به عنوان کارشناس کار ميکنند. بيننده: محمد از زاهدان (اهل سنت) امروز شبکه ولايت نگاه کردم که آقاي سجودي و آقاي عباسي که با هم مناظره داشتند و حرفي آقاي سجودي زد که آقاي قرطبي گفته که صحابه همه عادل هستند و او همه اينها را رد کرد. در اين رابطه عقيده اهل سنت اين است که صحابه همگي عدول هستند و آقاي قرطبي هم درست گفته است و اين حديث را ديده و اين را که آقاي سجودي برداشت کرده است من نمي دانم اين برداشت خودش است. آقاي قرطبي و ذهبي از مفسرين ما هستند و برداشت اينها از ما بهتر است. استاد قزويني: احسنت بيننده: ما بيشتر اهل سنت بر اين باورند که آيات قرآن شريف که ميگويد که : فَإِنْ آَمَنُوا بِمِثْلِ مَا آَمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا سوره بقره آيه 137 ما نگاه ميکنيم که اگر الله جل جلاله ميگويد شما مثل ايمان صحابه ايمان بياوريد ايمان شما محق قبول است و محق ايمان شما مثل ايمان صحابه باشد. ما اين برداشت را داريم که صحابه اي که با پيامبر بيعت کرده و هم رکاب پيامبر بوده هيچ زمان ما نمي گوييم که او مرتد شده يا از دين بيرون شده است و اگر اختلافي بين علي کرم الله وجهه و معاويه بوده ما در اين بابت سکوت ميکنيم. و هر کاري که الله جل جلاله بخواهد روز قيامت با آنها انجام ميدهد و اين کار ما نيست و آن را به خدا ميگذاريم. مجري: البته اين بحث پاياني شما طبق آيات قرآن صحيح نيست بيننده: چطور؟ مجري: شما ميگوييد اختلافي که بين علي و معاويه بوده است اختلافي بوده است و ما کاري نداريم پس حق و باطل را چگونه بايد مجزا کنيم؟ استاد قزويني: نه ايشان ميگويد که حرفي که آقاي سجودي زد خلاف نظر اهل سنت است. بله نظر ايشان درست است در مورد سخن آقاي سجودي. بيننده: نه حرف ما دوم من اين بود که عقيده اهل سنت اين است که در زمان خلافت حضرت علي کرم الله وجهه حق با علي بوده است و معاويه بايد بيعت ميکرد و متابعت ميکرد چون که تا زماني که حضرت علي تا زماني زنده بودند وشهيد نشده بودند حق با اينها بوده و بايد معاويه ميآمد بيعت کرد و چون حضرت معاويه بيعت نکرده تا آن زمان حق با آن بوده و بعد از اينکه امام حسن آمد و خلافت را به معاويه داد بعد از اين اختلافات را کنار ميگذاريم چون ما در اين سطح نرسيديم که بگوييم حق در کدام است ولي در باه اين حرف آقاي سجودي بگويم که عقيده اهل سنت اين است که صحابه همه عدول هستند. بيننده: حسيني از افغانستان در قدم نسخت پيروزي شما را بر شبکه وهابيت شبکه کلمه بلکه شبکه کلمه منافقيت خيلي زياد تبريک و تهنيت عرض ميدارم. اولين سوال ما از حضرت ايت الله قزويني اين است که درباره انتحاري که در افغانستان ميشود ما ميخواستيم نظر شيعه و علماي شيعه در اين باره بگيريم که درباره انتحاري آيا از ديدگاه شيعه اينها که ميگويند ما بياييم در بين خارجيها يعني در بين آمريکايي يا انگليسيها يا مثلا کافرها انتحار کنند يا اينکه يک خارجي کشته نمي شود و 20-30 نفر از مردم اينجا به شهادت ميرسد من ميخواستم که عقيده شيعه را در اين مورد البته که موضوع سياسي نشود با عرض ميخواستيم که به خاطر اينکه ديدگاه وهابيت در پاکستان از عربستان ساماندهي ميشود اين اشخاصي که خود را انتحار ميکنند و خودکشي ميکنند و مردم را به شهادت ميرسانند و ميگويند اين شهيد است و آن کساني که بي گناه کشته ميشوند هيچ مقامي ندارند. من ميخواستم اين ديدگاه شيعه را در همين باره به طور مختصر همين را بيان کنيد حاج آقا البته وقت شما را نگيرم. مطلب ديگر اينکه برادران اهل سنت ميگويند که حضرت علي و حضرت معاويه که نمي دانم در جنگ جمل است يا غيره نمي دانم ميخواستم که حقانيت علي و يا معاويه را به طور بسيار فصيح و عاميانه براي مردم بگوييد که معاويه که بود و يا علي که بود؟ همين را ما ميخواستيم که نظر شما را به طور خلاصه بدانم و وقت شما را ديگر نمي گيرم. بيننده: عابدي زاده از تهران فقط يک تقاضا داشتم ميخواستم که جناب آقاي قزويني که شما که افتخار سيادت نصيبتان شده است بهشون بگويم که خواهش ميکنم جلوي اين برادران که نميشه گفت چون اينها دشمن هستند براي ما خواهش ميکنم که خيلي با اينها مسالمت آميز رفتار نکنيد چون واقعا من ميبينم که شما خيلي با اينها مسالمت آميز رفتار ميکنيد و اينها در شبکههاي خود بدترين الفاظ را به اميرالمؤمنين نسبت ميدهند، به حضرت زهرا نسبت ميدهند، ما جناب عمر نداريم و تا قيام قيامت کسي که بر صورت مادر ما سيلي زده است براي ما دشمن خواهد بود. وقتتان را نمي گيرم خدا قوت خداحافظ. مجري: اين سبک و سياق درشان اهل بيت نيست و ما در قرآن براي آنهايي که حتي مسلمان نيستند وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ سوره انعام آيه 108 ما اين تعبير را داريم و حاج آقا هم هميشه اشاره ميکند و حضرت علي هم ميفرمايد که من دوست ندارم شما فحش دهنده باشيد خب اينهاشان اهل بيت است و اگر ما اين گونه بحث نکنيم واقعا خيلي از مباحث، مثلا همين آقايي که از عراق تماس گرفتند و به زحمت به فارسي صحبت ميکرد يکي از نشانههايي که مطرح کردند همين بود که ادب و احترام اين شبکه را و خيلي از بينندگان که با آنها ارتباط برقرار ميکنيم همين عقيده را دارند ولي امثال شما خيلي شور و هيجان داريد و ما تعصبات را واقعا ميخواهيم کنار بگذاريم و منطق و براهين را وسط بکشيم و اينها ست که جوابگوست و خاکريزهاي دشمن را فتح خواهد کرد و صيانت ميکند. استاد قزويني: نه خود حضرت آيت الله سيستاني وقتي ميفرمايند: لا تقولوا اخواننا السنة، بل قولوا أنفسنا أهل السنة نگوييد برادران اهل سنت بلکه بگوييد عزيزان ما اهل سنت http://www.sistani.org/index.php?p=914883&id=684 آيا نستجير بالله ايت الله العظمي سيستاني نسبت به مادرشان بي توجه هستند؟ اين نيست برادر بزگوارم ما براي وصل کردن آمديم ني براي فصل کردن آمديم و من اين را چندين بار هم گفتم که همين در حضور آقاي محسني حدود 10 نفر از دانشجويان غير ايراني که ما با آنها بحث داشتيم درجا حدود 9 نفر از اينها شيعه شدند ويکي از اينها که براي آسيانه ميانه بود خيلي هم در همان جلسه با من خيلي تند و بي ادبانه صحبت کرد و حتي برخي از دوستان ديگر هم خواستند به او اعتراض کنند گفتم من حي و زنده هستم و احتياجي به وکيل و وصي ندارم. همين آقا بعد از 1-2 ماه رفت خدمت آيت الله مکارم شيرازي گفت من الان نزديک به 7-8 سال است در ايران هستم با هرکسي بحث ميکرديم اسم خلفا ميآمد ايشان جسارت ميکرد ولي آن روز با آقاي قزويني بحث ميکردم ايشان ميگفتند جناب عمر، جناب ابوبکر و تعبيرشان اين بود و من فهميدم که ايشان قرض ندارد. همين جناب عمر و جناب ابوبکر ايشان باعث شد که من تحقيق کردم و ثابت شد که مذهب شيعه حق است و خدمت مکارم شيرازي رفت و به دست ايشان مذهب اهل بيت را انتخاب کرد. برادر بزرگوارم ما به هيچ وجهي از عقائد خود عدول نمي کنيم و نظر ما نظر شهيد مطهري است که در امامت و رهبري صفحه 21 ميگويد ما شيعه هستيم و پيرو اهل بيت هستيم و افتخار آن را هم داريم و حاضر نيستيم براي وحدت يک مستحب کوچک و يک مکروه کوچکمان را هم مصالحه کنيم و انتظار هم نداريم از اهل سنت که بيايند براي وحدت مستحب و مکروه خود را مصالحه کنند. معناي وحدت اين است که ما نبايد مطالبي را بيان کنيم که اهل سنت احساسات و عواطفشان جريحه دار شود، اهل سنت هم به همين شکل و همان چيزي که جناب آقاي محسني هم اشاره کردند خطبه 206 نهج البلاغه نسبت به معاويه اي که اميرالمؤمنين او را کافر ميداند در خطبه 16 ميگويد: فوالذي فلق الحبة وبرأ النسمة ما أسلموا ولكن استسلموا اينها مسلمان نشدند و تظاهر به اسلام کردند وأسروا الكفر و کفر خود را مخفي کردند. نهج البلاغة - خطب الإمام علي ( ع ) - ج 3 ص 16 همين عبارت از عمار ياسر حالا من نمي دانم جناب آقاي محسني چند تا جريمه هم داده است که آدرس را حفظ کند، مجمع الزوائد هيثمي جلد 1 صفحه 113 است که از ياد آقاي محسني هم رفته است که از قول خود عمار هم خطاب به معاويه و يارانش که ميگويد: ما أسلموا ولكن استسلموا وأسروا الكفر علي نسبت به معاويه اي که مسلمان نمي داند او را ميگويد: إني أكره لكم أن تكونوا سبابين من دوست ندارم شما نسبت به آنها جسارت کنيد و فحش بدهيد و به جاي فحش دادن به آنها ولكنكم لو وصفتم أعمالهم وذكرتم حالهم كان أصوب في القول وأبلغ في العذر به جاي فحش دادن به معاويه کارهاي نادرست و خلاف قرآن و خلاف شريعت او را براي مردم بيان کنيد. نهج البلاغة - خطب الإمام علي ( ع ) - ج 2 ، ص 185 بيننده: شکري از مشهد واقعا داريد روشن ميکنيد شيعهها و اهل سنت را و فقط من يک سوال دارم اگر ممکن است در مورد نحوه شهادت حضرت زهرا قشنگ و واضح توضيحات کاملي را براي ما داشته باشيد تا بدانيم واقعا شهادت حضرت زهرا چگونه بوده است؟ چون مثلا ما يک کوچولو ميدانيم اما به طور واضح نمي دانيم و الان اگر اين اطلاعات را نداريم هم خودمان نمي توانيم اطلاعاتمان را به نسل بعدمان بدهيم هم کم کم کمرنگ ميشود فکر ميکنم که نسل بعد ما اصلا در جريان نخواهد بود. حالا شايد هم قبلا که گفته باشيد. مجري: انشاء الله طلبتان باشد شب دوشنبه آينده که شب شهادت هم ميشود حاج آقا انشاءالله لطف کنند يکي از مباحث را به همين سوال اختصاص دهند. استاد قزويني: من قبلا هم عرض کردم و خواهرمان اگر نرم افزار مکتبه اهل البيت داشته باشند دلائل الامامة طبري صفحه 104 و صفحه 135 را داشته باشند آنجا آقا امام باقر سلام الله عليه و امام صادق سلام الله عليه کاملا قضيه شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها را کاملا مطرح ميکند و امام صادق دارد که : و کان سبب وفاتها ان قنفذا مولي عمر لکذها بنعل السيف بامره فاسقطط و مرضت من ذلک مرضا شديدا در روايت امام باقر هم ميگويد: و کان ذلک اصل مرضها و وفاتها قضيه بيماري حضرت و شهادت حضرت در همين هجومي بود که به خانه صديقه طاهره شد. البته آنچه که ما به آن عقيده داريم 3 مرتبه هجوم آوردند در مرتبه سوم بود که با آتش آمدند و وارد خانه شدند و زهراي مرضيه سلام الله عليها بين در و ديوار قرار گرفت. مجري: سوال ديگري نداريد؟ بيننده: تشکر ميکنم از برنامه خوب شما، من جاهاي ديگر سوال کرده بودم خيلي واضح و روشن به من توضيح نداده بودند و اين بود که ازشما در خواست کردم باز هم تشکر ميکنم. استاد قزويني: عمل انتحاري يعني عمل سرعت بخشيدن به اسفل سافلين جهنم رفتن يعني جوانها را جهنمي کردن و آغشته کردن افرادي براي به خون بي گناهان و عزادار کردن عده اي و کشتن بي گناهان و اينها نه با منطق قرآن ميسازد نه با منطق سنت و نه با منطق بشري. شما ببينيد وحشي ترين ارتش دنيا حتي ارتش هيتلر و يا اين جنگلهاي آمازوني که حمله ميکردند قضيه انتحاري نداشتند يا مغولهايي که هجوم آوردند و اين همه کشت و کشتار در ايران و بغداد داشتند همچين قضيه را نداشتند و اين قضيه شوم و شيطاني است که اينها آوردند. من براي اينکه در اين 2-3 دقيقه استفاده اي ديگري هم کرده باشند عزيزاني که عرائض ما را در ايران و ديگر کشورها ميشنوند روز يکشنبه روز شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها انشاءالله در هرکجاي دنيا که هستيد تلاش کنيد و در مراسم عزاداري صديقه طاهره شرکت کنيد. عزاداري حضرت زهرا عين عزاداري عاشورا بايد باشد و همانطوري که حضرت آيت الله العظمي فاضل لنکراني از مراجع عظام تقليد در پيامي که 30/5/1380 دادند ايشان فرمود که لازم است علماي بلاد و خطباي محترم علاوه بر آنکه مجالس عزاداري هر چه با شکوه تر انجام ميدهند ابعاد معنوي و علمي آن حضرت را مورد توجه قرار دهند. بعد ايشان در 18/5/1381 ميگويند که مقام شامخ آن بزرگوار از افق افکار محدود و نارساي ما برون و دست انديشه و فکر ما از پي بردن به آن کوتاه است، آري بايد اعتراف نماييم که مع الاسف بعد از گذشت 1400 سال نتوانسته ايم آن گوهر بي نظير را بشناسيم و از آن تاسف آور تر اينکه جهل و ناداني و چه بسا هواهاي نفساني و فريب افکار به ظاهر جديد خوردن سبب آن گرديده که برخي کوردلان مقامات آن حضرت را مورد ترديد قرار دهند. و لذا انشاءالله همه عزيزان روز شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها روز يکشنبه در هرکجا هستند مثل روز عاشورا مراسم عزاداري و رفتن به خيابان و سينه زني انشاءالله هر چه با شکوه تر انجام بدهند. باشد که اينها همه ذخيره اي باشد براي قيامت ما. خدايا تو را قسمت ميدهيم به آبروي زهرا به آبروي زهرا به آبروي زهرا هرچه سريعتر لباس فرج بر اندام ملکوتي مولايمان بقية الله الاعظم بپوشان و ما را از ياران ويژه آن بزرگوار قرار بده. اللهم عجل لوليک الفرج حضرت آيت الله دكتر سيد محمد حسيني قزويني | ||
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: محمد -
تاريخ: 26 مهر 93 - 20:49:27
سلام و و وقت بخير. خدا قوت.... چندي قبل که شيخ وهابي سلفي يعني دمشقي به حضرت زهرا توهين کرد در جواب اعتراضات شيعه به روايتي استناد کرد که در کتب شيعه اشاره شده به بوسيدن سينه حضرت زهرا توسط رسول الله عليهما السلام. و يادم هست در شبکه محترم ولايت پاسخ داده شد که روايت مورد استناد وي منقول از کتب اهل سنت است که در کتب ما نقل شده.. ممنون ميشوم اگر آدرس و توضيح را براي بنده بفرستيد يا در همين قسمت جواب و يا آدرس را مرقوم بفرماييد.... ياعلي و متشکرم جواب نظر: با سلام
دوست گرامي
اولا: دو روايت در اين خصوص در منابع شيعه بويژه مناقب ابن شهر آشوب و بحار الانوار نقل شده است که هر دو مرسل است و سندي براي روايت در کتب شيعه ذکر نشده است .بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج 43 ص 42 .ابن شهر آشوب نيز براي اين روايت سند و مأخذي ذکر ننموده و به صورت مرسل آورده است، بنابراين مورد اعتماد و استناد صد در صد نيست.
ثانيا: اين روايت از اهل سنت نقل شده است همچنانکه اربلي در ابتداي نقل روايت گويد: اين را از کتاب ابي اسحاق ثعلبي نقل مي کنم : ونقلت من كتاب لأبي إسحاق الثعلبي.كشف الغمة - ابن أبي الفتح الإربلي - ج 2 ص 95 که ابي اسحاق از علماي اهل سنت است نه شيعه
ثالثا:اين روايت در منابع اهل سنت نيز ضعيف است هيثمي روايتي را در اين خصوص نقل کرده و يکي از روايات را ضعيف دانسته و بخاطر او روايت را تصحيح نمي کند:قومي فنضح بين ثدييها وعلى رأسها ....والبركة رواه الطبراني وفيه يحيى بن يعلى الأسلمي وهو ضعيف
مجمع الزوائد ومنبع الفوائد ج 9 ص 205علي بن أبي بكر الهيثمي الوفاة: 807 ، دار النشر : دار الريان للتراث/دار الكتاب العربي - القاهرة , بيروت - 1407 همچنين در کتاب المصنف نيز نقل شده است که يکي از روات آن يحيي بن علاء است که متهم به جعل حديث است: ابن حجر درباره او گويد: يحيى بن العلاء البجلي. وهو متهم بالوضع . تقريب التهذيب1/595 رابعا:در کجاي اين روايت آمده است که پيامبر (ص) در حالي سينه حضرت زهرا (ع) را مي بوسيد اين گونه توهم و خيال شده که پيامبر(ص) سينه ي حضرت فاطمه(س) را در حالي که پوششي نداشته مي بوسيد در صورتي که اين توهم و خيال باطل است. در ميان انسانهاي معمولي نگهداشتن اين گونه حريمها و پوششها امر عادي و معمولي است و رعايت نکردن اين امور را بر خلاف آداب اجتماعي و خانوادگي مي دانند. چرا بايد نسبت به ساحت اهل بيت(ع) چنين تصور و خيال باطلي داشته باشيم بويژه اينکه اين روايت از حذيفه نقل شده است مگر امکان دارد حذيفه حضرت زهراء را بدونه پوشش ببيند مگر اينکه بگوييم حضرت هنوز به سن تکليف نرسيد بود خامسا: شيخ هاي وهابي که اين شبهه را به شيعه مي کنند احتمالا از کتابهاي خود خبر ندارند که چه رواياتي نقل شده است که حتي پيامبر (ص) صورت زنان نامحرم را مسح مي کردند: به عنوان نمونه ابن حجر نقل مي کند:
قال أبو بكر : حدثنا عفان ، ثنا عبد الوارث ، ثنا حنظلة عن أنس رضي الله عنه قال : إن امرأة أتت النبي صلى الله عليه وسلم فقالت : يا رسول الله امسح وجهي ، وادع الله عز وجل لي ، قال : فمسح صلى الله عليه وسلم وجهها ودعا الله تعالى لها . قالت : يا رسول الله ، سفِّل يدك . فسفَّل صلى الله عليه وسلم يده على صدرها . فقالت : يا رسول الله سفِّل يدك . فأبى صلى الله عليه وسلم وباعدها مطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية ، اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر العسقلاني الوفاة: 852 ، دار النشر : دار العاصمة/ دار الغيث - السعودية - 1419هـ ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : د. سعد بن ناصر بن عبد العزيز الشتري ج 15 ص 616 و يا روايت رضاع کبير ( شير دادن به مرد بزرگسال براي محرميّت ) را که چيز مشهوري است در آيين وهابيت
ابن حجر در فتح الباري چنين ميگويد :وَقَالَ عبد الرَّزَّاق عَن بن جُرَيْجٍ قَالَ رَجُلٌ لِعَطَاءٍ إِنَّ امْرَأَةً سَقَتْنِي من لَبنهَا بعد مَا كَبرت أفأنكحها قَالَ لَا قَالَ بن جُرَيْجٍ فَقُلْتُ لَهُ هَذَا رَأْيُكَ قَالَ نَعَمْ كَانَتْ عَائِشَةَ تَأْمُرُ بِذَلِكَ بَنَاتِ أَخِيهَا وَهُوَ قَول اللَّيْث بن سعد وَقَالَ بن عَبْدِ الْبَرِّ لَمْ يَخْتَلِفْ عَنْهُ فِي ذَلِكَ قُلْتُ وَذَكَرَ الطَّبَرِيُّ فِي تَهْذِيبِ الْآثَارِ فِي مُسْنَدِ عَلِيٍّ هَذِهِ الْمَسْأَلَةَ وَسَاقَ بِإِسْنَادِهِ الصَّحِيحِ عَنْ حَفْصَةَ مِثْلُ قَوْلِ عَائِشَةَ وَهُوَ مِمَّا يَخُصُّ بِهِ عُمُومَ قَوْلِ أُمِّ سَلَمَةَ أَبَى سَائِرُ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَنِ يُدْخِلْنَ عَلَيْهِنَّ بِتِلْكَ الرَّضَاعَةِ أَحَدًا أَخْرَجَهُ مُسْلِمٌ وَغَيْرُهُ عبدالرزاق از ابن جريج نقل ميکند : مردي به نزد عطاء رفت و گفت : به هنگام بزرگسالي ام ، زني از شيرش به من داده است ، آيا ميتوانم با او ازدواج کنم ؟ عطا گفت : خير ! ( زيرا بواسطه شيرخوردن ، مَحرَم شده است ) ابن جريج ميگويد به عطا گفتم : اين نظر تو ميباشد ؟ گفت : آري ! عايشه نيز اينچنين به دختران برادرش حکم ميکرد ( که به افراد بزرگسال ، شير بدهند ) . اين نظر ليث بن سعد نيز ميباشد. ابن عبدالبر نيز ميگويد : در نظر او در مورد اين مطلب هيچ اختلافي نيست. (ابن حجر ) ميگويم : طبري در تهذيب الاثار ، در مسند علي (عليه السلام) اين مساله را آورده و به اسناد صحيح ، نظر حفصه را همچون نظر عايشه بيان کرده است . و اين امر نشان دهنده تخصيصي است بر کلام عام ام سلمه ( رضوان الله عليها) که فرموده بود : ديگر همسران رسول الله صلي الله عليه وآله از اينکه ديگران بواسطه چنين رضاعتي (شيرخوردن ) بر ايشان وارد شوند و اين سخن ام سلمه را مسلم بن حجاج و ديگران بيان کرده اند. فتح الباري شرح صحيح البخاري ، ج 9 ص 149 ، اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي الوفاة: 852 ، دار النشر : دار المعرفة - بيروت ، تحقيق : محب الدين الخطيب سادسا: يکي از مسلمات ما اين است که پيامبر (ص) و حضرت زهرا (ع) معصوم بوده و گناه نمي کنند لذا چنين برداشت غلط از روايت با عصمت آن دو حضرت منافات دارد و توهين بر پيامبر و حضرت زهرا است که هر دو داراي عصمت هستند
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات |