* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 05 ارديبهشت 1392 تعداد بازديد: 1877 
برخورد قاطع نبي اکرم ص با شرط مسيلمه کذاب
 پخش صوت  پخش صوت
   دان لود   دان لود 
 

بسم الله الرحمن الرحيم

برنامه حبل المتين

آيت الله دکتر حسيني قزويني

تاريخ : 1392/02/05

مجري:

خاطر شريف شما باشد سلسله مباحث امامت پيگيري مي‌شود که جلسه قبل هم مباحث امامت بود که بحث انتخاب يا انتصاب را از استاد سوال کرديم و مباحثي که پيرامون اين قضيه در کتب اهل سنت نسبت به مسيلمه کذاب و مباحث ديگر که مطرح شد را ما همه  را سوال کرديم و استاد پاسخ دادند و باز هم براي اينکه ارتباط ما برقرار شود استاد لطف بفرمايند جلسه گذشته را به صورت مختصر توضيح دهند تا سوال جواب را مطرح بفرمايم.

استاد قزويني:

ما بعد از آنکه ادله شيعه بر حقانيت اميرالمؤمنين سلام الله عليه و بر خلافت بلافصل او را از کتاب و سنت مفصل بيان کرديم گرچه در اين شبکه‌هاي وهابي بارها  مي‌گويند که ما منتظر ادله شيعه بوديم ومن گمان مي‌کنم اين بحث‌هايي که ما داشتيم عذر مي‌خواهم از بينندگان عزيز همانند سوره ياسين خواندن بود.

اينها گويا انگشت بر گوش گذاشته اند و پنيه محکمي در دهانه گوش خود قرار دادند و نمي خواهند بشنوند حالا اگر يک فردي نمي شنود مي‌شود او را شنواند ولي کسي که نمي خواهد بشنود

وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آَذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا

سوره اعراف آيه 179

و خب بارها ما گفتيم که اين آيات و روايات با سند صحيح در کتب شيعه و اهل سنت، يک ديوانه زنجيري را از جنگل آمازون آوردند که شروع کرد به فحاشي و غيره و حرف‌هايي هم در مباحث رجالي که اصلا حتي خود علماي اهل سنت به کرات زنگ مي‌زنند يا تماس مي‌گيرند مي‌گويند از حرف‌هايي که ايشان مي‌زند ما متنفر و بي زاريم که اصلا مبتني بر مباحث عقلي نيست.

اين چنين حرفها شايد يک زماني خريدار داشته است ولي ديگر امروز خريدار ندارد کسي بخواهد بيايد يک بحث علمي بکند هر مذهبي براي خودش يک مباني دارد و يک ضوابطي دارد بر مبناي آن مباني و ضوابط بايد بحث کرد و بارها هم با اين دهان آلوده اش نسبت به حضرت ولي عصر جسارت مي‌کند و مي‌گويد موهوم و غيره، ما گفتيم که شما هر وقت توانستيد همان قضيه اشنگ و مشنگ خود را اثبات بفرماييد و ثابت کنيد که واقعا همان پدري که منتسب به او هستيد با توجه به آنچه که هم روستايي‌هاي شما گفتند کفايت مي‌کند.

اگر دنبال موهوم شدن مي‌گرديد فعلا نسب سر کار عالي اين چنين است و ما در اين زمينه اگر ايشان باز هم از اين لاطائلات ببافد خلاصه منتظر بعضي از مسائلي باشد که ما از همان کالکراب خيلي از مباحثي داريم که تا به حال پخش نکرديم و خيلي از قضاياي ديگر که گذاشته بوديم که اگر مناظره اي صورت گرفت آنجا به عنوان تير خلاصي براي اين آقايان مطرح کنيم ولي ما گفتيم همان گونه اي که ما نسبت به مقدسات ديگران احترام مي‌گذاريم انتظار هم داريم که ديگران به مقدسات شيعه احترام بگذارند.

البته از کساني که از جنگل آمازون تشريف آوردند اين انتظار را نداريم و ايشان در همين برنامه آخرش گفت بله ما از همه شيعيان اثني عشري مي‌خواهيم که مذهب ساخته و پرداخته شيعه را رها کنند بيايند سني بشوند و اسلام اصيل و نه با فهم کليني و مجلسي بلکه با فهم صحابه.

خب ما ضمن احترام به آقايان اهل سنت بارها صحبت کرديم بياييد در رابطه با اصل صحابه با هم گفتگوي استوديو به استوديو داشته باشيم و اين چنين که وحشت داريد حتي اسم کارشناس شبکه را بنويسيد، اسم شبکه را بنويسيد، تصوير شبکه ولايت را تو شبکه خود اعلام بکنيد يعني مشخص است همه فهميدند که قضيه چه است و چيزهايي که انجام شد ما اسم مناظره نمي گذاريم بلکه يک چيز ديگري بود که حالا نمي خواهم خيلي زياد وارد بعد آن بشويم.

حتي يک بزرگواري ديشب تماس گرفت و گفت اگر چنانچه شبکه ولايت با کلمه مناظره درباره ولايت اميرالمؤمنين بگذارد من 500 ميليون تومان مي‌دهم و از کساني است که از افراد محترم هم است و از کنار حرم امام رضا هم تماس گرفته بودند که شخصيت بزرگوار و شناخته شده است.

و ما کاملا آمادگي داريم همين بحثي که شما دعوت مي‌کنيد با فهم صحابه، اسلام اصيل و اسلام راستين ما ادله خود را بيان کرديم و حالا

قُلْ‌هاتُوا بُرْهَانَكُمْ

سوره بقره آيه 111

ما که الان چند ماه است که مي‌گوييم شما هم از الان فرض يک اقايي مي‌خواهد سني شود اولين بحث اين است که جناب ابوبکر خليفه است، ادله خلافت ابي بکر را از کتاب، سنت و عقل و اجماع بيان کنيد و توضيح دهيد براي مردم اگر داريد که نداريدکه  ما چندين بار است که گفتيم بياييد براي مردم بيان کنيد.

دعوت کردن خشک و خالي که فايده ندارد، قرآن حتي نسبت به کفار مي‌گويد:

قُلْ‌هاتُوا بُرْهَانَكُمْ

برهان شما کجاست، همين صحابه اي که به تعبير صحيح بخاري و مسلم ما کاري نداريم که اينها جز تعداد اندکي از آتش جهنم نجات پيدا نمي کنند و اين آقايي که به قولي فرستادي به تعبير خودتان شيعه هدايت يافته يا گمراه شده و نتوانست در همين گودي که افتاد از حوض خارج شود و اثبات کند که اين قضيه حوض چيست و اين تعبيري که به صراحت صحيح بخاري دارد که اين صحابه اي که مي‌آيند دسته دسته گرفتار آتش جهنم مي‌شوند

فلا أُرَاهُ يَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ

جز تعداد اندکي نجات پيدا نمي کنند

صحيح البخاري ج 5، ص 2407

خب اين صحابه چه فهمي از اسلام داشتند که نتوانستند خود را نجات دهند اين صحابه اي که بعد از پيامبر اين همه اختلاف و کشت و کشتار و غيره خب اينها را بفرماييد و روشن کنيد براي بينندگان خودتان حداقل احترام بگذاريد.

به هر حال ما اين ادله شيعه را بيان کرديم و تا کنون هم هيچ گونه عکس العملي از آقايان نديديم، خلاصه به قولي هر گز به هيچ وجه جوابي هم ندارند و ما 1-2 جلسه در رابطه با اينکه خلافت يا امامت انتصابي است يا انتخابي است مطرح کرديم، و اين را که امامت يک انتصابي است و نه انتخابي و از آيات قرآن بيان کرديم و از سنت پيامبر هم گفتيم که نبي مکرم به قبيله بني عامر اسلام را عرضه مي‌دارد و اينها رسما اعلام مي‌کنند:

أيكون لنا الأمر من بعدك

اگر به تو ايمان بياوريم ما مي‌توانيم خليفه بعد از تو شويم حضرت مي‌فرماييد:

الأمر إلى الله يضعه حيث يشاء

السيرة النبوية ج 2، ص 272

و همچنين جناب بيحره به همين شکل گفت:

أيكون لنا الأمر من بعدك

پيامبر فرمود نه اينکه اسلام بياوريد مشروط بر اينکه خلافت براي شما باشد نه همچين چيزي نيست و امر خلافت دست خداوند است.

تاريخ الطبري ج 1، ص 556

البداية والنهاية ج 3، ص 139

همچنين عامر بن طفيل همين شرط را کرد که پيامبر اکرم همان جواب را داد و نسبت به جناب هوزه که از شعراي زبردست عرب بوده است نبي مکرم همين جواب را دادند.

تخريج الأحاديث والآثار ج 2، ص 189

و بيعت صحابه را هم که گفتيم در قضيه بيعت عقبه که اينها شرکت کردند و با نبي مکرم بيعت کردند در کنار مفاد بيعت مسلمان‌هاي مدينه با نبي مکرم اين بود که

وَأَنْ لَا نُنَازِعَ الْأَمْرَ أَهْلَهُ

آن کسي که اهليت براي خلافت را دارد با او به نزاع برنخيزيم.

اين هم نقل کرديم از بزرگان مانند جناب ابن حجر و عيني و ابن عبدالبر که اينها مفصل آمدند گفتند که اين مباحث کاملا مباحثي است که در صحيح بخاري و صحيح مسلم و غيره آمده بر اينکه بحث خلافت و امامت به دست خداي عالم است نه به دست مردم حتي به دست خود نبي مکرم صلي الله عليه و آله وسلم هم نيست.

صحيح البخاري، ج 6، ص 2588

اين خلاصه بحث ما بود در جلسات قبلي.

مجري:

حاج آقا در راستاي همين مباحثي که حضرت عالي هم فرموديد برخي از روايات آمده است که يکي از کساني که به صورت مشروط مي‌خواسته ايمان بياورد آقاي مسيلمة است مي‌خواستم ببينم در اين رابطه مسائلي را مطرح کنيد.

استاد قزويني:

نکته ظريفي است بينندگان عزيز اگر دقت کنند که داستان مسليمة کذاب و غيره اينها مفصل است آنچه که در  صحيح مسلم هست چاپ دار احياء التراث عربي جلد 4 صفحه 1780 که ابن عباس مي‌گويد:

قَدِمَ مُسَيْلِمَةُ الْكَذَّابُ على عَهْدِ النبي صلي الله عليه وسلم الْمَدِينَةَ فَجَعَلَ يقول إن جَعَلَ لي مُحَمَّدٌ الْأَمْرَ من بَعْدِهِ تَبِعْتُهُ

مسليمه کذاب در زمان نبي مکرم مدينه آمد و گفت اگر چنانچه رسول اکرم امر خلافت را بعد از خويش به عهده من بگذارد از او تبعيت مي‌کنم

فَقَدِمَهَا في بَشَرٍ كَثِيرٍ من قَوْمِهِ

با تعداد زيادي از قومش آمده بود

فَأَقْبَلَ إليه النبي صلي الله عليه وسلم وَمَعَهُ ثَابِتُ بن قَيْسِ بن شَمَّاسٍ

نبي مکرم با اينها ديدار داشت و ثابت بن قيس هم بود

وفي يَدِ النبي صلي الله عليه وسلم قِطْعَةُ جَرِيدَةٍ

 در دست نبي مکرم يک تکه اي از برگ درخت خرما بود

حتى وَقَفَ على مُسَيْلِمَةَ في أَصْحَابِهِ

در برابر مسيلمه قرار گرفت و فرمود

لو سَأَلْتَنِي هذه الْقِطْعَةَ ما أَعْطَيْتُكَهَا

اگر اين قطعه جريدة را از من بخواهي در برابر اسلام به تو نخواهم داد.

به من بگويي من حاضرم مسلمان بشوم به شرطي که من اين برگ خرما يا اين ني را به تو بدهم نخواهم داد بعد فرمود:

وَلَنْ أَتَعَدَّى أَمْرَ اللَّهِ فِيكَ

من امر خدا را در حق تو نمي توانم تجاوز کنم

خب بعد مفصل است که اگر چنانچه برگردي و توطئه کني خداي عالم تو را خواهد کشت و آن چه را که من در خواب تو ديدم در حق تو به وقوع خواهد پيوست، بعد سوالاتي داشت و ثابت بن قيس به او پاسخ داد که ما کاري نداريم، دارد:

وَلَنْ أَتَعَدَّى أَمْرَ اللَّهِ فِيكَ

صحيح مسلم ج 4، ص 1780

من از عزيزان اهل سنت تقاضا دارم با اينکه ما از ثقاة ابن حبان و غيره مفصل آورديم که رسول اکرم فرمودند امر امامت و جانشيني و خلافت بعد از من به دست خداست

الأمر إلى الله يضعه حيث يشاء

الثقات ج 1، ص 90

امر امامت و خلافت و جانشيني دست خداوند است و هرکس را که اهليت بداند در اختيار او قرار مي‌دهد همانطوري که در آيه 124 سوره بقره هم:

لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ

سوره بقره آيه 124

خب الان شما عزيزان دقت کنند در رابطه اولا

وَلَنْ أَتَعَدَّى أَمْرَ اللَّهِ

جناب آقاي نووي که از علماي بزرگ اهل سنت است و شارح صحيح مسلم است متوفاي 676 همان سالي که مرحوم محقق حلي استاد علامه حلي از دنيا رفته است که مي‌گويد: معناي اول

لن أعدو أنا أمر الله فيك

من تجاوز نمي کنم امر الهي را در حق تو

معناي اين چيست؟

من أني لا أجيبك إلى ما طلبته

آنچه را که تو طلب کردي از من به تو پاسخ مثبت نخواهم داد که از من خواستي که خليفه بعد از من تو باشي

مما لا ينبغي لك من الاستخلاف

اصلا تو شايسته خليفه بعد از من نيستي و شايسته اينکه در امر خلافت و نبوت با من مشارکت داشته باشي

ومن أني أبلغ ما أنزل إلي

من آنچه را که به من ابلاغ مي‌شود به مردم مي‌رسانم

شرح النووي على صحيح مسلم، ج 15، ص 33

يعني هر کس را که خداي عالم معين کند براي خلافت و جانشيني همان را معرفي مي‌کنم، همان تعبيري را که بارها گفتيم و همه بينندگان ما هم حفظ هستندکه آقاي آلوسي در تفسير روح المعاني جلد 6 صفحه 193 از قول عبدالله بن مسعود مي‌گويد که ما در زمان پيامبر آيه 67 سوره مائده را اين گونه مي‌خوانديم:

يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ

پيامبر به مردم برسان علي ولي امر مؤمنين است وگرنه رسالت ناتمام است

سوره مائده آيه 67

خب همين تعبير را بارها گفتيم که جناب سيوطي در در المنثور همين تعبير را مي‌آورد با واژه مولي المومنين.

الدر المنثور، ج 3، ص 117

اينجا هم نبي مکرم همين را گفته است و برداشتي که جناب آقاي نووي دارد اينکه:

مما لا ينبغي لك من الاستخلاف

من نمي توانم آن خلافتي که شايسته تو نيست از طرف خودم قول بدهم

ومن أني أبلغ ما أنزل إلي

آنچه را که به من ابلاغ مي‌شود آن را به مردم مي‌رسانم و هر چه خدا به من دستور دهد آن را ابلاغ مي‌کنم.

جناب سيوطي باز ايشان مي‌گويد:

ولن أتعدى أمر الله فيك

يعني

لا أي لا أجيبك إلى ما طلبته مما لا ينبغي لك من الاستخلاف والمشاركة

من طلب و درخواستي که مسيلمة از من مي‌کند من نمي توانم به درخواست او جواب دهم چون او را شايسته خلافت نمي دانم.

الديباج على مسلم، ج 5، ص 291

همان تعبيري را که نووي دارد سيوطي هم دارد. جناب قاضي عياض مالکي که از علماي بزرگ اهل سنت است از اعيان قرن ششم است در مشارق الانوار همين تعبير را دارد.

پس ثبت بر اينکه در خود صحيح مسلم به اين شکل بيان شده است که:

 مما لا ينبغي لك من الاستخلاف أو الشركة

من امر الهي را در مسئله خلافت تجاوز نخواهم کرد نسبت به تو و خدا تو را شايسته خلافت نمي داند من که نمي توانم تو را شايسته خلافت بدانم، خدا اگر هر کسي را شايسته دانست و به من نازل کرد من او را ابلاغ خواهم کرد.

مشارق الأنوار، ج 2، ص 70

ولي نکته ظريفي که در اينجا است خب اقايان ديدند که از صحيح مسلم آورديم، عبارت نووي، عبارت سيوطي، عبارت قاضي عياض ولي يک کم لطفي جناب آقاي بخاري دارد به خاطر همين کم لطفي‌ها است که بخاري اصح از صحيح مسلم شده است و حتي در رابطه با حديث:

آثما کاذبا غادرا

ايشان به جاي آن گذاشته است

 تَزْعُمَانِ أَنَّ أَبَا بَكْرٍ كَذَا وَكَذَا

صحيح البخاري، ج 5، ص 2049

يا در رابطه با قضيه حديث دار مطالبي اين شکلي يا در رابطه با مسئله حضرت خديجه سلام الله عليها که در ميان زن‌ها که چند نفر هستند که به کمال رسيدند نام خديجه را ايشان حذف فرموده است.

و لذا مي‌بينيم همين روايت در صحيح بخاري آمده است ولي متاسفانه به جاي

ولن أتعدى أمر الله فيك

نوشته است

وَلَنْ تَعْدُوَ أَمْرَ اللَّهِ فِيكَ

تو امر خدا را در امر خودت نمي تواني تجاوز کني

خيلي عجيب است، حالا ديگر به قول معروف عاقلان دانند که

وَلَنْ تَعْدُوَ أَمْرَ اللَّهِ فِيكَ

که به چه معنا است من ديگر خيلي زياد نمي خواهم توضيح بدهم ولي شما ببينيد با عبارتي که قبلا نبي مکرم با اين لن تعدوا، پيامبر اکرم مي‌فرمايد:

فقال لو سَأَلْتَنِي هذه الْقِطْعَةَ ما أَعْطَيْتُكَهَا

اگر اين قطعه اي که الان دست من است اين را هم بخواهي من به تو نمي دهم

وَلَنْ تَعْدُوَ أَمْرَ اللَّهِ فِيكَ

تو امر خدا را در حق خودت نمي تواني تجاوز کني

و جالب اينجاست که کلمه

وَلَنْ تَعْدُوَ أَمْرَ اللَّهِ فِيكَ

ما نوشتيم يا تحريف از خود بخاري است يا از نساخ است.

صحيح البخاري، ج 3، ص 3421

 جناب آقاي زيلعي که از فقهاي به نام اهل سنت است و متوفاي 762 است مي‌گويد:

رواه البخاري في المغازي ومسلم في الرؤيا

بخاري در مغازي و مسلم در باب رويا اين گونه آورده است

لو سألتني هذه القطعة ما أعطيتكهاولن أتعدى أمر الله فيك

تخريج الأحاديث والآثار، ج 1، ص 443

ببينيد زيلعي از بخاري اين گونه نقل مي‌کند و حال اينکه در صحيح بخاري موجود کتاب المغازي دارد که:

وَلَنْ تَعْدُوَ أَمْرَ اللَّهِ فِيكَ

حالا ديگر آنهايي که به  گرفتند مطلب را فهميدند و به قول جناب آقاي محسني قضاوت با شما بينندگان عزيز و گرامي و دوست داشتني.

مجري:

حاج آقا شما نسبت به همين حديث مسيلمة کذاب مباحثي را مطرح فرموديد و بعضي از مفسرين مانند آقاي سيوطي و نووي و قاضي عياض را هم درباره اين تفسيرش را فرموديد، تحليلي که علماي اهل سنت نسبت به اين حديث دارند چيست؟

استاد قزويني:

ببينيد ما مفصل از قضيه هوزه، قضيه بني عامر و عامر بن طفيل و غيره آورديم در رابطه با قضيه مسيلمة کذاب آورديم و گفتيم اينها همه دلالت بر اين دارد که امر امامت و جانشيني به دست خداي عالم است همانطوري که نبوت دست خداست چون امامت استمرار نبوت است و امامت جداي از نبوت نيست و گفتيم که خداي عالم حضرت ابراهيم عليه السلام را بعد از گذشتن مدت مديدي از دوران نبوت به امامت منصوب مي‌کند و آن هم مي‌گويند:

إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا

سوره بقره آيه 124

جعل خودش است، نسبت به حضرت آدم:

إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً

سوره بقره آيه 30

نسبت به حضرت داوود:

إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ

سوره ص آيه 26

اينها همه نشان مي‌دهد که جعل به دست خداي عالم است و هيچ ارتباطي به مسلمان‌ها و حتي به خود نبي مکرم صلي الله عليه و آله وسلم ندارد.

من در اينجا 1-2 تا نکته را عزيزان بزرگواري کنند که محققين کتاب الاصابه که براي آقاي ابن حجر عسقلاني است که از کتاب‌هاي معتبر و تراز اول رجال اهل سنت است که ابن حجر هم متوفاي 852 است.

محققين الاصابة جناب آقاي شيخ عادل احمد عبدالموجود و شيخ علي محمد معوض ايشان مي‌گويند:

ومما يذكر بالإعجاب والفخر لنبي الإسلام 

چيزي که گفتني است و تعجب آور است شگفت آفرين است و مايه فخر پيامبر اسلام است

أنه عرض الإسلام على بني عامر بن صعصعة وذلك قبل الهجرة

اسلام را به بني عامر عرضه مي‌کند

وقبل أن تقوم للدين شوكة

قبل از اينکه اسلام داراي شوکت داشته باشد

فقال كبيرهم

بزرگ اينها گفت

أرأيت إن نحن تابعناك على أمرك ثم أظهرك الله على من خالفك أيكون لنا الأمر من بعدك

بزرگ اين قبيله گفت ما اگر اسلام بياوريم و تو را کمک کنيم تا بر مخالفين پيروز شوي آيا امر خلافت و امامت بعد از تو به عهده ماست

فأجابه صلي الله عليه وسلم بتلك الكلمة الحكيمة الخالدة

نبي مکرم اين سخن جاوداني را گفت

الأمر لله يضعه حيث يشاء

امر خلافت دست خداست و هر کس که اهليت داشته باشد قرار مي‌دهد.

بعد کبير و بزرگ اينها گفت:

أفتهدف نحورنا للعرب دونك فإذا أظهرك الله

ما به خاطر دفاع از تو بياييم گردن‌هاي خود را در برابر شمشير عرب قرار دهيم و تو کارت گرفت و موفق شدي و پيروز شدي خلاصه

كان الأمر لغيرنا

ديگران بيايند و خلافت و امامت و جانشيني تو را متصدي شوند

لا حاجة لنا بأمرك

احتياجي به اسلام تو نداريم و اسلام نمي آوريم

وهنا تتجلى سياسة الإسلام وأنها سياسة صريحة مكشوفة ورشيدة شريفة لا تعرف اللف والدوران ولا تعتمد الكذب والتضليل

اين 2 تا مطلب سخن نبي مکرم و پاسخي که اينها دادند اين نشان مي‌دهد سياست صريح اسلام که سياست بي پرده و رشيد و شريفي است که هيچ گونه مجمل گويي و دروغ پردازي و ديگران به گمراه کشاندن نمي خواهد.

خب پيامبر مي‌توانست سياسي کاري کند و مجمل کاري کند و بگويد انشاءالله حالا ببينيم چه مي‌شود و اگر بعدا هم نشد بگويد قضاياي ديگري شد.

بعد مي‌گويد:

كما تتجلى صراحة نبي الإسلام وصدق نبي الإسلام وشرف نبي الإسلام عليه الصلاة والسلام

اين نشان مي‌دهد صراحت و بي پرده گويي پيامبر، صداقت و شرافت پيامبر را اثبات مي‌کند.

الإصابة - ابن حجر - ج 1، ص 52

در آن زماني که اسلام و نبي مکرم نياز مبرم به کمک و تعدادي از مسلمان‌ها دارد مي‌آيد با اين صداقت سخن جاودانه خودش را که امر امامت به دست خداي عالم است مي‌فرمايد.

چقدر زيباست چقدر عاليست، اي کاش اين سخن 2 شخصيت علمي اهل سنت در بعضي از اين عزيزان ما و بينندگان گرامي تلنگري باشد بر ذهن شريفشان و وجدان حالا نمي گوييم خفته، وجداني که دنبال حقيقت مي‌گردد.

نکته ديگري جناب محمد عبدالعظيم زرقاني متوفاي 1367 تعبير زيباتري دارد مي‌گويد:

نعم لقد كان محمد صلي الله عليه وسلم في ضيق أي ضيق

نبي مکرم در آن ابتداي اسلام در سختي و فشار و چه سختي دشواري

يحتاج إلى أقل معاونة من عدو أو صديق

نياز مبرم دارد از کمک حتي از دشمن يا از دوست که او را کمک و ياري کنند

وهذا حي من العرب

اين قبيله بني عامر و هوزه يک بخش عظيمي از عرب هستند يک قومي و قبيله اي از عرب هستند

يستطيع أن يكتسبه ويتقوى به ولا أن يحدث فيكذب

پيامبر مي‌تواند با يک انشاءالله گفتن و يک قول ضمني دادن قدرت اين قبيله را به دست بياورد و حمايت اين قبيله به دست بگيرد و بر دشمنان پيروز شود و مسلمان‌ها را تقويت کند

ولكنه عليه الصلاة والسلام لا يستطيع أن يعد فيخلف

پيامبر نمي تواند بيايد وعده بدهد و بعد تخلف کند.

امروز بيايد بگويد آقاي هوزه، آقاي عامر بن طفيل، آقاي بني عامر، آقاي مسيلمة حالا باشد شما بياييد فعلا کمک کنيد ما از اين فشار خلاص شويم، از اين مشکلات و بحران عبور کنيم بعد پيامبر بيايد و تخلف کند بعد مردم بگويند که بله پيامبري که به ما قول داده بود امروز تخلف کرد آن صداقت رسول اکرم زير سوال مي‌رود.

پيامبر نمي تواند

ولا أن يحدث فيكذب........ لا يستطيع أن يعد فيخلف

اينکه بيايد سخن بگويد و در سخنش دروغ بگويد

ولا أن يعاهد فيغدر

بيايد با اينها عهد و پيمان ببندد ولي بعد پيمان شکني کند

يسألونه أن يكونوا الخلفاء من بعده إذا أسلموا

اينها از پيامبر فقط يک چيز خواستند گفتند ما اسلام مي‌آوريم به شرط اينکه خليفه بعد از تو باشيم

ببينيد چقدر زيبا و صريح بيان نموده است، گفتند يا رسول الله اسلام مي‌آوريم و تو را ياري مي‌کنيم و دشمنان تو را نابود مي‌کنيم و عامل پيروزي و شو کت اسلام و مسلمين هستيم ولي با يک شرط که خليفه بعد از تو ما باشيم

فيقول بملء

با سخن گشاده، با دهن پر نبي مکرم بدون کوچکترين اجمالي مي‌گويد:

الأمر لله يضعه حيث يشاء

امر امامت و خلافت به دست خداست و هرکس را بخواهد او خليفه مي‌کند

ولو أنه قال إن شاء الله مثلا

اگر پيامبر مي‌گفت انشالله

فيه لدانوا له أجمعين

تمام اين قبايل اطراف پيامبر را مي‌گرفتند

وأصبحوا من حزبه وجنده المسلمين

مي آمدند جزء سپاه اسلام مي‌شدند بعد اينها باعث مي‌شد که سياست اسلام زير سوال برود، اخلاق پيامبر زير سوال برود و نبي مکرم نمي خواهد سياست اسلام زير سوال برود، پيامبر اکرم نمي خواهد مردم از او نقطه ضعف بگيرند ولو نقطه ضعف اخلاقي که اگر چنانچه چنين و چنان شد ما چنين مي‌کنيم خب بفرماييد شما ببينيد اين اخلاق رسول اکرم را ببينيد.

مناهل العرفان في علوم القرآن ج 1،  ص 227

و بعد جالب اين است که همين 2-3 روز قبل بود ما ديديم بعضي از اين حضرات وهابي‌ها يکي از مفتي‌هاي مفتکي اين حضرات آمدند رسما اعلام کردند که آقا شما بياييد در عراق شيعه‌ها را زن‌ها و فرزندانشان را بکشيد تا ايجاد رعب در قلب شيعه‌هاي عراق بيندازيد.

ببينيد اين چقدر زشت و وقيح است، حتي من همين ديروز بود داشتم در اينترنت يک مقداري جستجو مي‌کردم ديدم خيلي از بزرگان اهل سنت خود عربستان سعودي هم از اين برنامه اي اين آقا اعلام کرده است اعلام انزجار و تنفر کرده اند.

که اين چه منطقي است که شما به عراق برويد و زن‌ها و دختران و کودکان شيعه را بکشيد و بعد باعث بشود که در ميان مردم يک رعب و وحشتي ايجاد بشود خب اين سياست نبي مکرم است و اين هم سياست اين آقايان وهابي‌ها، يا آن آقا فتوا مي‌دهد که جهاد نکاح که دختران 14 سال و زنان بيوه بروند خدمات به رزمندگان سوري ارائه بدهند.

مجري:

مسئولشان هم يک مسيحي است و زير پرچم مسيحي‌ها هستند.

استاد قزويني:

به هر حال اين مباحثي است که اين حضرات هر روز دارند مطرح مي‌کنند و ما نمي دانيم که آيا واقعا اينها اسلام را بازيچه خود قرار دادند يا چه چيزي ديگر، اين سياست نبي مکرم است و اين هم بداخلاقي‌ها و مطالب آقايان وهابي‌ها.

يعني الان وضع وهابيت در عربستان سعودي به يک جايي رسيده که يکي از اين بزرگان مي‌گفت که اگر اينها لامذهب و بي دين و کمونيست بشوند هزار شرافت دارد تا وهابي بشوند.

چون حداقل آنها حريمي براي مسلمان‌ها قائل هستند شما ببنيد از همين کمونيست‌ها از همين لائيک‌ها اين جسارت‌هايي که اين وهابي‌ها در طول اين مدت کردند، کشت و کشتاري که از شيعه و سني اينها کردند، نسبت به مقدسات اسلامي اهانتي که اينها کردند والله ما سراغ نداريم که اين بي دين‌ها و کمونيست‌ها همچين اهانت و بي احترامي کرده باشند.

پخش کليپ شهيد چنداني (ميان برنامه)

استاد قزويني:

قبل از اينکه عزيزمان روي خط بيايند و صحبت کنند نسبت به اين فردي که همين ديروز اعلام کرد به نام دکتر سعد الدريهم عضو هيئت تدريس دانشگاه امام محمد بن سعود يعني همان دانشگاهي که جناب آقاي‌هاشمي آنجا درس خوانده و فارغ التحصيل شده است در توئيتر خودشان اعلام کرده است که:

لو مارس المجاهدون في العراق الغلظة والقتل حتى فيمن وقع أسيرا حتى لو کان طفلا أو امرأة لهابهم الرافضة

www.rasid.com/?act=artc&id=53093

اگر اين مجاهدين يعني همين جنايت کاران که الان در سوريه و عراق دارند هر روز جنايت مي‌آفرينند و خدا لعنت کند کساني را که به اينها مجوز داده است و امثال قرضاوي‌ها و عرعور‌ها فرداي قيامت به اشد عذاب الهي گرفتار خواهندشد و شکي نداريم که مي‌گويد اين مجاهدين در عراق بيايند حتي آن اسرا اگر طفل يا زن هم باشد آن‌ها را بکشند تا بتوانند در ميان شيعه‌ها رعب و وحشت کنند.

و واقعا ما نمي دانيم که اين حضرات چکار دارند مي‌کنند و اينها جهنم نرفته الحمدلله سياهي و تاريکي بر چهره‌شان سايه افکنده.

بيننده: مجيد از کرج

خيلي خوشحال هستم که خدا توفيق داد تا دوباره روي خط شبکه ولايت بيايم.

مي خواستم در مورد مناظره‌ها بگويم واقعا تعجب مي‌کنم و نمي دانم چرا آقاي سجودي چرا قبل از اينکه مناظره کند با شبکه ولايت کارشناس مذاهب و فرق و محقق علوم ديني بود بعد نمي دانم چرا بعد از اين مناظره‌ها به شيعه هدايت شده تغيير اسم داد.

اين يک سوالي است براي من که چرا اينها الان اين را کردند شيعه هدايت يافته ولي قبل از اين کارشناس مسائل فرق، ديني، مذهبي و تمام علوم را آگاه بود ولي الان چرا فقط شده يک شيعه هدايت شده.

آقاي‌هاشمي در شبکه کلمه صحبت مي‌کردند و نستجير بالله مي‌گفتند که مثلا چرا اسم عنکبوت و اينها همه در قرآن آمده است ولي اسمي از امام زمان نيامده است، بعد ما در جواب گفتيم که شما آيه 1 سوره بقره را براي ما معني کن

الم

سوره بقره آيه 1

اين را معني کن ببينم مي‌تواني بگويي اين يعني چه؟ جواب ندادند و گفتند که وقت بيشتر به آقا مجيد بدهيد و بعد هم قطع کردند.

بعد مي‌خواستم بگويم اين را جواب بدهم بعد در مورد اينکه پيامبر موقعي که داشتند مردم را دعوت مي‌کردند به دين اسلام کسي از قوم بني عامر بود و صحبت کردند و آنهاگفتند که به پيامبر کمک مي‌کنيم در صورتي که بعد از پيامبر بشوند جانشين پيامبر

مجري:

همين مطلب را استاد امروز مطرح نمودند.

بيننده:

گفتند اين را؟

مجري:

بله مثل اينکه شما از اول برنامه بيننده ما نبوديد.

بيننده:

نه نبودم، من مي‌خواستم اين را توضيح بدهيد

مجري:

بله بحث امروز ما همين بود

بيننده:

شايد کار خدا بوده که در ذهن من آمده من نديدم برنامه را، تشکر مي‌کنم از اين برنامه خوب شما بعد مي‌خواستم بگويم که واقعا خسته نباشيد مي‌گويم به شما خيلي ممنون خدانگهدار.

بيننده: اميري از آلمان

عرض کنم مي‌خواستم شما هميشه سعي مي‌کنيد موقعي که مباحثي را مي‌آوريد برادران شيعه و سني در مورد اون مباحث شرکت کنند و نظرات خودشان را بگويند که متاسفانه اکثرا در موارد ديگر نظر مي‌دهند مثلا برنامه 5 روز يا يک هفته قبل را در بخش آخرش که بيننده‌ها صحبت کردند حتي يکي از برادران اهل سنت هم نيامدند در مورد امامت و قضايايي که ابوبکر اظهار ندامت کرده بود اظهار نظر بکند.

نکته دوم اينکه در صحيح مسلم طوري که ذکر مي‌شود حضرت محمد صلي الله و عليه و آله وسلم امر مي‌کند که چگونه به ايشان و آل او صلوات فرستاده شود ولي متاسفانه اين برادران رعايت نمي کنند که خيلي خيلي عجيب است.

سوال من اگر اجازه بدهيد گويا بعد از بيعت در سقيفه و کوچه و بازار بعضي از مسلمانان ساکن مدينه و خارج مدينه مي‌آيند و از صحابه مي‌پرسند که مگر نه اينکه در روز غدير با علي عليه السلام بيعت شد چه شده الان؟ يکي از کساني که جواب اين مردم را مي‌دهد خود عمر بن خطاب است که مي‌گويد:

ان بعد هذا الامر امر قد وقع

من همچين چيزي شنيدم از يکي از خطبا يعني بعد از اين امر امري رخ داد.

آيا اين درست است و در منابع ما است يا فقط در منابع آنهاست؟ چيز ديگر هم هست گويا خود عمر بن خطاب بوده که در بين مردم شايع مي‌کند که مقوله مردم پيامبري و خلافت در قبيله بني‌هاشم را قبول نمي کنند که اين را هم گويا خود ايشان بين مردم منتشر کرده است. آيا اين درست است؟

بيننده: رحماني از تهران (اهل سنت)

خيلي خوشحال شدم که با برنامه شما تماس گرفتم ما 10 تا کارگريم که در بازار تهران کار مي‌کنيم و شافعي مذهب هستم و دوستاني هم داريم از افغانستان که اهل تشيع هستند، مالکي هستند، حنفي هستند بعد خداشاهد است من الان قبل از برنامه صحبت مي‌کردم مي‌گفتند يک نفر زنگ بزند و فقط به آقاي قزويني بگويد که اين آقاي حيدري که يک بار کنار کشيدي و فرار کردي و ادعاي علم رجال مي‌کردي چرا مستقيم نمي آيي با آقاي قزويني مناظره کني؟ واقعا ما سردر گم شديم به خدا.

مجري:

اگر شما واقعا دنبال حقيقت هستيد همين که بيننده برنامه ما هستيد و پيگيري بکنيد و حتما مباحث در لابه لاي مناظره مطرح نمي شود و همين ما شما را دعوت مي‌کنيم به تعقل به تفکر شما وقتي اين سلسله مباحث را مطالعه مي‌کنيد و مي‌بينيد که اينها حقيقت دارد يا ندارد اينها باعث هدايت مي‌شود و فرداي قيامت همين از ما سوال مي‌شود.

بيننده:

از آقاي قزويني خواهش داشتم که يک حديثي من ديدم درشبکه ولايت در برنامه کلمه طيبه که فکر کنم گفتند که رسول گرامي اسلام مي‌فرمايد امت من به 73 فرقه اين را اگر مي‌شود يک بار ديگر توضيح بدهد.

استاد قزويني:

سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1322

المستدرك على الصحيحين، ج 4، ص 477

بيننده:

حاج آقا بعد اين سلسله راويانش را هم بگوييد که دوباره بيايند از آن اشکال بگيرند

استاد قزويني:

من عرض کردم حاکم نيشابوري در جلد 4   صفحه 477 مي‌گويد روايت صحيح است يعني اينها ديگر کاملا بزرگان اهل سنت همگي بر صحت روايت اتفاق دارند، آقاي الباني که از بزرگان و شخصيت‌هاي برجسته است به صراحت مي‌گويد اين روايت صحيح است.

کتاب سلسلة الاحاديث الصحيحة جلد 1 ، ص 358.

همان آقاي حاکم نيشابوري که عرض کردم در مستدرک جلد 4 صفحه 477 مي‌گويد:

هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه

اگر اينها کفايت مي‌کند براي صحتش و الا من حداقل از 10 تا کتاب اهل سنت براي شما بياورم که مي‌گويند روايت صحيح است.

بيننده:

نه ما شما را قبول داريم، آقاي قزويني فقط اين مي‌خواستم بگويم تو رو خدا شما به قول اين عرب‌ها يک هل من مبارزي به اين اقاي حيدري بگوييد ببينيم حاضر مي‌شود که بيايد دوستانه بحث کند اصلا خداشاهده ما قبل از اين مناظره‌ها حدود يک ماه قبل من بيننده پرو پاقرص شبکه کلمه بودم ولي بعد ديدم دارد به شعور خود من توهين مي‌شود.

اون پسره عبدالله از آلمان وقتي اين را به عنوان کارشناس مي‌آورند آخه من به قرآن از اين بيشتر حاليم ميشود و اصلا دارند به شعور ما توهين مي‌کنند.

استاد قزويني:

مي گويند خلايق هر چه لايق جناب آقا رحمان، کسي که مي‌آيد اين طور به حضرت زهرا توهين مي‌کند.

بيننده:

به خدا اصلا من نه اينکه تعصب داشتم باشم الان همين روز قيامت از ما سوال نمي شود که اين رواياتي که پيامبر بيان کرد چرا تحقيق و جستجو  نکردي؟ خب شما که توقع داريد که شيعه را رد کنند ولي اين‌ها علماي اهل سنت را هم رد مي‌کنند و آقاي سجودي براي علماي اهل سنت سر تکان مي‌داد و اصلا اينها نمي دانم و فقط از شما خواهش مي‌کنم يک کاري کنيد اينها را ببينيم که اگر واقعا به حق هستند و راست مي‌گويند پاي مناظره مي‌آيند يا نه. اگر سوال خاصي نداريد از حضور شما مرخص مي‌شوم.

استاد قزويني:

جناب آقا رحمان ما به قدري گفتيم که زبان مان مو در آورده و در کمتر جلسه اي است که بارها گفتيم و اعلام کرديم و حتي اين آقايان گفتند که ما هزينه‌هاتبرد نداريم و بيننده‌ها گفتند که ما حاضريم هزينه‌هاتبرد اينها را هم ماهيانه بدهيم بيايند هفته اي يک جلسه مناظره بگذارند يعني بيايند همان طوري که ما داريم نصف تلويزيون خود را صفحه شبکه کلمه قرار مي‌دهيم و نصفش را هم شبکه خودمان آنها هم بيايند نصف مانيتور خود را شبکه ولايت قرار بدهند و نصفش راهم مال خودشان و يک نفر هم مجري مي‌گذاريم اينجا بيايد مديريت کند 10 دقيقه ما صحبت مي‌کنيم يا بنده يا دوستان ما، 10 دقيقه هم کارشناسان آنها بيايد نه يک شيعه قلابي هدايت يافته يا گمراه شده که وقتي مي‌آيند از او آدرس مي‌خواهند مي‌گويد من آدرس نمي خواهم بدهم و به هيچ کس مربوط نيست.

مي آييم مي‌گوييم فلان عالم و ابن حجر و ديگران آمدند اين گونه گفتند مي‌گويد چرا شما رفتيد از فلان جا از اندلس ابن حزم را کشانديد آورديد.

خب وقتي اين آقا منطق و سواد ندارد عاقبت هم به اين شکلي مي‌شود که اسم شبکه‌شان را روي صورت او قرار مي‌دهند و ماهمين اندازه هم بارها گفتيم و باعث شد اين قضيه که از شبکه آنها اين مباحث مطرح شد که آقاياني که بيننده آنها بودند فهميدند در صحيح بخاري حديثي به نام حديث حوض است که در اين حديث مي‌گويد که اکثر صحابه گرفتار آتش جهنم مي‌شوند و پيامبر هم نفرمود که :

اني تارک فيکم الثقلين کتاب الله و الصحابه

گفت

إني تارك فيكم الثقلين كتاب الله وأهل بيتي وإنهما لن يتفرقا حتى يردا علي الحوض

المستدرك على الصحيحي، ج 3، ص 160

گرچه که اين آقايان آمدند سنتي را جعل کردند به قول آقاي سقاف روايت جعلي و دروغ براي اينکه مردم را از اهل بيت جدا کنند و ما همين اندازه خدا را شاکريم و اين را از الطاف خدا مي‌دانيم و همچنين اين را بارها گفتيم و باز هم مي‌گوييم که اينها هر برنامه خود مي‌گفتند که شيعه‌ها به عايشه جسارت مي‌کنند ما از شبکه آنها براي بينندگانشان حداقل به گوش‌شان رسانديم که کسي که به عايشه اهانت و جسارت کرده است متن صحيح بخاري است نه علماي شيعه.

آلوسي مي‌گويد در کتب معتبر شيعه آثاري از اهانت و تهمت به عايشه نيست خب همين اندازه براي ما کافي است و اصلا ما کاري به پيروزي و شکست و برد و باخت اصلا مطرح نمي کنيم بلکه اين را ما از الطاف خدا مي‌دانيم که البته اگر اينها مي‌دانستند که کار به اينجا مي‌کشد همين آقاي شيعه هدايت يافته خود را هم نمي فرستادند.

ولي ما داريم اعلام مي‌کنيم و در خواست مي‌کنيم، شما عزيزان اهل سنت از اينها يک نفر، دو نفر، سي نفر مرتب زنگ بزنيد و اينها را در تنگنا قرار بدهيد تا بيايند براي مناظره و گفتگو.

بيننده:

آقاي مراد زهي ديگر آماده نيستند که براي مناظره به شبکه شما بيايند؟

استاد قزويني:

جناب آقاي مرادزهي هر وقت بخواهند تشريف بياورند قدمشان روي چشم ما ايشان برادر و دوست من هستند تشريف مي‌آورند و ما در خدمت‌شان هستيم و هر وقت هم که بخواهد بيايد ما هيچ حرفي نداريم ولي ما با برادران اهل سنت مشکل اساسي نداريم بله ما اختلاف داريم در همه چيز، رک و هر کس که بگويد ما با اهل سنت اختلاف ندارد دروغ گفته است از توحيد و نبوت و امامت و معاد ولي گفتيم که اختلاف ما اختلاف اعضاي يک خانواده است اختلافمان علمي است و نه ما به خاطر اين اختلاف مي‌گوييم سني کافر و نجس است و نه سني‌ها مي‌گويند به خاطر اين اختلاف شيعه کافر و نجس است .

همان طوري که ميان شافعي‌ها و مالکي‌ها اختلاف است، ميان حنفي و حنبلي اختلاف است ما هم با اهل سنت اختلاف داريم ولي اختلاف ما علمي است که مي‌نشينيم و بحث مي‌کنيم حتي در مناظره صداي خود را هم بلند مي‌کنيم و وقتي که مناظره تمام شد همديگر را مي‌بوسيم.

من خودم با خود آقاي مرادزهي در منزل خودمان بحث مي‌کرديم صداي من بلند مي‌شد وصداي ايشان بلند مي‌شد ولي بعد از اينکه بحث تمام مي‌شد با هم سر سفره مي‌نشستيم و مانند دو تا برادر الان هم به همين شکل با اين برادر يا ديگر عزيزان اهل سنت که مرتبط هستند و شما ديديد اين تريبون تريبون شيعه است و زير نظر مرجعيت است و ما آمديم اين تريبون را در اختيار بزرگواران اهل سنت قرار داريم.

اين 30-40 نفر از بزرگان و علماي اهل سنت آمدند اينجا صحبت کردند از خلفا تمجيد کردند و عقائد خود را گفتند و از وهابيت هم انتقاد کردند ما يک کلمه و يک حرف آقايان را هم سانسور نکرديم و اين دليل بر حريت و آزادي عقيده در شيعه است.

واقعا راست مي‌گويند آقايان حتي بيايند قيمت بگذارند که ما يک ساعت تريبون مان در اختيار شما قرار مي‌دهيم و به خاطر يک ساعت 5 ميليون، 10 ميليون، 20 ميليون تومان مي‌گيريم.

ببينند آيا ما حاضريم همين بينندگان ما حاضر هستند عرض کردم يک بزرگواري از مشهد مي‌گويد من اگر يک مناظره بين شبکه ولايت و کلمه صورت بگيرد در رابطه ولايت اميرالمؤمنين مي‌گويد من حاضر هستم که 500 ميليون تومان هزينه کنم.

ببينيد اين گونه مردم دنبال اين هستند.

بيننده:

اين را قبول دارم آقاي قزويني که اختلاف داريم در مسائل فقهي، مثلا ما خودمان هم در فقه شافعي اختلافاتي داريم با برادران حنفي مثلا ما اگر وضو داشته باشيم و دستمان به زن مان بخورد وضو باطل مي‌شود ولي مذاهب ديگر اربعه اين گونه نيست.

و اين آقاي ملازاده هم خوب اين‌ها را لو مي‌دهد و مي‌گفت که اينهايي که پول مي‌دهند و سرمايه گذاري مي‌کنند گفتند که مناظره نکنيد چون شبهه وارد منزل مردم مي‌شود. خيلي ممنون.

بيننده: برونسي از مشهد

خوشحال شدم از اينکه صداي حاج آقاي قزويني را مي‌شنوم. در خدمت شما هستم اگر امري هست.

استاد قزويني:

ظاهرا حضرت عالي ديشب اين پيام را داده بوديد

بيننده:

ديگر من مي‌خواستم که کسي نفهمد ولي حالا شد ديگه

مجري

حالا حاج آقا لو دادند، در خدمتيم جناب آقاي برونسي

بيننده:

خدمت شما عرض کنم

استاد قزويني:

شيعه چيزي مخفي ندارد، شيعه همين طوري پشت دست و روي دستش يکي است حالا اينها يک چيزهايي به ظاهر مي‌آورند و پشت سر مخفي مي‌کنند بعد دعوايشان در مي‌آيد و همديگر را فحش مي‌دهند واهانت مي‌کنند.

بيننده:

همان صحبتي که کردم الحمدلله خدا لطف کرده است من اين نذر را کردم که اگر اينها حاضر شوند بيايد با شما بزرگوار مناظره کند صد نفر را هم بياورند مناظره کنند با شخص شما يا با يک طلبه در مورد همين ولايت اميرالمؤمنين يا خليفه بعد از پيامبر بيايند مناظره کنند من حاضرم و اصلا بعد از اين نيست که اتفاق بيفتد يا نيفتند و اگر اين کار را اينها بکنند من حاضرم 500 ميليون را به حساب ولايت بريزم بعد اگر اين کار را کردند شما به آنها کمک کنيد.

استاد قزويني:

البته ما از اينها طلب ميلياردي داريم اينها بارها گفتند که فلان کار را بکنيد ما چند ميليارد جايزه مي‌دهيم که هم ما خودمان جواب داديم و هم آقاي يزداني و ابوالقاسمي، ما از اينها چند ميليارد طلب داريم.

بيننده:

من يک موضوعي که خيلي من را آزار مي‌دهد اين است که يک نفري مي‌خواهد برود مسافرت درهاي خود را قفل مي‌کند همه کار مي‌کند از آخر به همسايه خود مي‌گويد که ما مسافرت مي‌رويم يک هفته مواظب باشيد که يک وقت اتفاقي نيفتد.

من مي‌گويم اسلام به آن عظمت که خدا آورده است پيامبر اين همه خون داد و شهيد داد بعد مي‌آيد بعد فوتش هيچ کس را انتخاب نمي کند؟ اينها همين را جواب بدهند ببينيم چه مي‌خواهند بگويند.

شما نگاه کنيد مثلا خليفه اول وقتي که مرد عمر را انتخاب کرد عمر انداخت روي شورا‌ها، اصلا همين يک کلمه را اينها جواب بدهند به قول يک عالمي رفته بحثي با اينها کرده بعد از آخر گفته که اصلا ابوبکرتان از پيامبر نعوذ بالله عقلش بيشتر بوده است، بعد اينها ناراحت مي‌شوند و مي‌گويند که اين دارد توهين مي‌کند و مي‌گويد نه جدي مي‌گويم، از او مي‌پرسند که براي چه؟ مي‌گويد به خاطر اينکه پيامبر با آن عظمت که خدا به او به وحي مي‌کرد و اين همه برو وبيا داشت جانشين براي خود انتخاب نکرد و عقلش نعوذ بالله نرسيد اما ابوبکر بعد فوتش عمر را انتخاب کرد و عمر هم که آنها را انتخاب کرد و آخرش رسيد به اينکه سر امام حسين را بالاي نيزه بردند.

استاد قزويني:

جالب است ببينيد نبي مکرم در هر مسافرتي که از مدينه خارج مي‌شدند در هر غزوه اي از غزوات يک نفر را به عنوان خليفه، عبارت آقاي قرطبي در تفسيرش جلد 1 صفحه 268 تعبيرش اين است که

لأن النبي أستخلف في كل غزاة غزاها رجلا من أصحابه منهم

پيامبر هر غزوه اي که بيرون رفته است يکي از اصحاب خود را در مدينه به عنوان خليفه گذاشته است.

تفسير القرطبي ج 1، ص 268

حتي آقاي ابن قدامه مقدسي از فقهاي به نام حنابله است متوفاي 620 ايشان مي‌گويد نبي گرامي در 13 مورد فقط ام مکتوم را به عنوان خليفه گذاشت.

يصلي بالناس

به جاي پيامبر نماز مي‌خواند

خب اين آقايان که مي‌گويند نماز جناب ابوبکر به جاي پيامبر اين دليل بر خلافت است خب اين يک دفعه است، ايشان مي‌گويد:

غزا النبي e ثلاث عشرة غزوة كل ذلك يقدم ابن أم مكتوم يصلي بالناس

ابن ام مکتوم براي مردم نماز مي‌خواند

المغني، ج 2، ص 13

إرواء الغليل - محمد ناصر الألباني، ج 2، ص 311

يعني 13 مورد نبي گرامي ابن ام مکتوم را به عنوان خليفه گذاشته است.

ابورهم از اصحاب پيامبر است پيامبر مي‌خواهد به مکه برود در جنگ حنين، در جنگ خيبر اينها را به عنوان خليفه گذاشته است.

اويس در جنگ حديبية به عنوان خليفه در مدينه گذاشت، آيا اين معقول است که رسول اکرم براي خروج يک روز از مدينه مانند جنگ احد که در يک مايلي مدينه است براي خودش خليفه معين کند ولي امت اسلامي را بدون جانشين براي هميشه ترک و رها کند.

و خب اين مشخص است که اين بزرگواران يک مقداري دقت نمي کنند يا شما ببينيد خود حفصه خب ام المؤمنين است خبر مي‌دهند بر اينکه عمر مي‌خواهد از دنيا برود و خليفه نمي خواهد معين کند برادرش عبدالله را پيش پدرش مي‌فرستد مي‌گويد:

أَعَلِمْتَ أَنَّ أَبَاكَ غَيْرُ مُسْتَخْلِفٍ

بابات نمي خواهد کسي را به عنوان خليفه معين کند؟ به پدرت بگو اگر چنانچه يک چوپاني را براي گله اي گذاشته باشد اين چوپان بخواهد اين گله را رها کند اين گله آسيب ببيند آيا چوپان مقصر است يا نيست؟ گفت امت اسلامي ارزشش از گله بالاتر است.

صحيح مسلم  ج 3   ص 1455، اسم المؤلف:  مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي

بعني حفصه از نبي مکرم براي امت اسلامي دلسوزتر است؟

 يا در رابطه با عايشه در کتاب‌هاي متعدد من جمله الامامة و السياسة به عبدالله مي‌گويد:

يا بني أبلغ عمر سلامي

به عمر سلام برسان و بگو

وقل له لا تدع أمة محمد بلا راع

امت پيامبر را بدون چوپان نگذار

استخلف عليهم

يک کسي را به عنوان خليفه معين کن.

الإمامة والسياسة  ج 1   ص 25، اسم المؤلف:  أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة الدينوري الوفاة: 276هـ. ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1418هـ - 1997م. ، تحقيق : خليل المنصور

خب اينها همه نشان مي‌دهد که بحث جانشيني، الان شما ببينيد در عربستان سعودي که يادگار همان بخش است ملک عبدالعزيز رفته است پسرش ملک فيصل را گذاشته او رفته برادر ديگرش را گذاشته همين طور نوبت رسيد به فهد رفته و عبدالله را گذاشته و الان عبدالله جانشين معين کرده است يعني پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم به اندازه عبدالعزيز و ملک فيصل و ملک عبدالله و اينها فکرش نمي رسيد که براي بعد از خودش جانشين معين کند؟

بيننده: ريگي  از آمل (مستبصر)

يک سوالي داشتم از آقاي قزويني قبلا من سني بودم 8 ماه است که شيعه شدم و در اين 8 ماه خيلي بلاها سرم آمد و مجبور شدم که يک شهر ديگر آمدم و الان پدرم 6روز است که فوت کرده است مي‌خواستم سر جنازه او بروم و آشنايان هم مي‌گويند که من را به هلاکت مي‌رسانند، مي‌شود من از لحاظ دروغي در قلب و دلم خدا مي‌داند که من شيعه شدم و شيعه واقعي هم شدم و وقتي من شنيدم که اهل سنت اعتقاد دارند که خداي اهل سنت بند تنبان دارد و پا دارد واقعا بيزار شدم.

الان مي‌خواهم بروم آنجا و بگويم که اشتباه کردم و دوباره برمي گردم سني مي‌شوم به خاطر خودم و جانم و زن و بچه ام را از دست عمو و پسر عمو در بياورم اين گناه حساب مي‌شود؟

استاد قزويني:

ببينيد جناب اقاي ريگي بزرگوار بعد از اينکه حق براي انسان روشن شد بعد از روشن حق ديگر انسان نبايد دنبال گمراهي برود بعد از اين که حق براي حضرت عالي روشن شده است و مسئله ثابت شده براينکه قضيه مذهب اهل بيت حق است و روشن شده براي شما مسائل چه است ديگر شما به هيچ وجهي نمي توانيد مذهب را رها کنيد.

تحقيق و بررسي کرديد ولو اينکه در اين مسير به مشکلاتي هم بر بخوريد هر مشکلي براي شما بيايد از مشکلات بلال بر سر موذن پيامبر بالاتر است؟ آيا رنگ حضرت عالي و رنگ فرض امثال حضرت عالي از عمار و سميه و ياسر و ديگران بالاتر است؟ حالا بعضي وقت‌ها که شما الان در يک جمعي زندگي مي‌کنيد و ناگزير هستيد و ضرورت دارد که اگر مثل آنها نماز نخوانيد وضو نگيريد خطر جاني براي شما دارد آنجا اگر مثلا يک روز، دو روز پيش آنها هستيد مي‌توانيد براي حفظ جان خود مي‌توانيد مانند آنها نماز بخوانيد.

پيامبر اکرم فرمودند که:

لا دين لمن لا تقية له

هرکس تقيه ندارد دين ندارد

كنز العمال  ج 3   ص 43، اسم المؤلف:  علاء الدين علي المتقي بن حسام الدين الهندي الوفاة: 975هـ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1419هـ-1998م، الطبعة : الأولى، تحقيق : محمود عمر الدمياطي

الفردوس بمأثور الخطاب  ج 5   ص 210، اسم المؤلف:  أبو شجاع شيرويه بن شهردار بن شيرويه الديلمي الهمذاني الملقب إلكيا الوفاة: 509 هـ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1406 هـ - 1986م، الطبعة : الأولى، تحقيق : السعيد بن بسيوني زغلول

بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج 75 ص 347

اين هم در منابع شيعه آمده هم در منابع اهل سنت آمده است ولي اگر شما بخواهيد برگرديد و از عقيده خود برگرديد اين قطعا خلاف شرع است و خداي عالم راضي نيست بعد از اينکه حق براي شما روشن شد از حق دست برداريد.

بيننده:

من که شيعه هستم و من مي‌خواهم که خانه و زندگي ام را بياورم اين شهري که الان زندگي مي‌کنم در حالي که بروم آنجا و به حقم برسم و شايد خدا من را نبخشد به اين خاطر کار چون من مي‌خواهم بگويم که من گول خوردم بازي خوردم و اشتباه کردم که اين کار را کردم و شما از سر تقصيرات من بگذريد و چند روزي بايستم و حق خودم را بگيرم بعد دوباره اينجا بيايم. اين گناه حساب مي‌شود؟

استاد قزويني:

ببينيد اگر چنانچه براي گرفتن حق خود 2-3 روز اين مسائل باشد خب قطعا هيچ اشکالي ندارد ولي شما ببينيد جناب آقاي شريف زاهدي که از طلاب زاهدان بود، امام جمعه يک منطقه بود بعد از شيعه شدن آن همه مشکل برايش درست شد و عموي ايشان در خانه اش بود خلاصه به زور وادار کردند و زنش را از او طلاق گرفتند و در فشار قرار دادند و در زاهدان نتوانست و به بندر عباس رفت و الان دارد آنجا زندگي مي‌کند و مشکلي هم ندارد و هيچ گرفتاري هم ندارد.

اگر شما بتوانيد با شريف زاهدي تلفنش را از اتاق فرمان بگيريد چون ايشان دردآشنا است و در مناطق بيشتر از ما آشنا هستند و روحيه اين اقايان را بهتر از ما مي‌شناسند شايد اگر اين عزيزمان شما را راهنمايي کنند بهتر از راهنمايي باشد ولي اگر براي گرفتن حق و غيره انسان کلماتي به زبان بياورد هيچ اشکالي ندارد همان قضاياي عمار و غيره.

بيننده:

مي گويم خانواده خودم را از شما بهتر مي‌شناسم و عقيده خانواده ام من اين بود که اگر 7 تا شيعه را بکشيم هر گناهي در دنيا انجام بدهيم در بهشت جايش است ولي من خودم شخصا دوست دارم که بگويم کسي که پستان بدهد به مرد نامحرم که محرم شود من چطور وجدانم قبول کند که زنم پستان بدهد به يک نفر که بخواهد محرم شود.

خدا بند تنبان دارد چگونه من اين را قبول کنم ؟ خب براي من خيلي سوال پيش آمد و من الان خودم 8 تا چاقو خوردم.

استاد قزويني:

به هر حال اين تکليفي است که از نظر شرعي برادر بزرگوارم اين هست و اگر چناچه احساس خطر جاني بکنيد رفتن شما صلاح نيست و به اين مبنا که مي‌گوييد خانواده شما مي‌گويند هرکس چند تا شيعه بکشد واجب مي‌شود

مجري:

يکي از آن 7 تا شما مي‌شويد

استاد قزويني:

بله، آن وقت شما که فدا مي‌شويد باز 6 تاي ديگر را هم بايد بکشند تا حتما به بهشت بروند و رفتن شما باعث مي‌شود که 6 شيعه ديگر هم شهيد شود.

بيننده: حسن يار از افغانستان

از طريق اينترنت بچه‌هاي ما خواندند که آقاي يماني که نماينده امام زمان است آيا اين دست يا نيست؟ فرزندان ما از روي اينترنت اين را خواندند و گفتند که جوانان خود را آماده بسازيد و ظهور نزديک است و بايد عبادت زياد کنيم و نماز شب بخوانيم و بچه‌هاي ما در اين زمينه خيلي قوي شدند و نماز شب مي‌خوانند عبادت‌شان خوب شده است و اصلا از هر گناه خود را پاک ساختند.

خواستم بدانم اين راهي که مي‌روند درست است؟

استاد قزويني:

کدام يماني که الان در عراق ظاهر شده است اين را مي‌فرماييد؟

بيننده:

نمي دانم

مجري:

يک يماني الان جديدا در اين سايت‌ها مخصوصا درآسياي شرقي مالزي و اندونزي تبليغات وسيعي مي‌کند نسبت به همين که من نماينده امام زمان هستم و اينها همه از خرافات است که دارند.

استاد قزويني:

خواهر عزيزم اين فردي که به عنوان يماني و خودش را از فرزندان مهدي مي‌داند و الان در اينترنت هم تبليغ دارد ايشان بي پرده اگر حرف من براي شما و ديگران حجت است ايشان دجال و شيطاني بيش نيست و تمام تبليغاتش تبليغات شيطاني است، آدم بي دين و لامذهب و بي تقوا است و هيچ چيزي ندارد و ايشان نه تنها فرزند امام زمان نيست بلکه شايد شيطان هم براي فرزندي او مايه ننگش باشد.

ايشان يک آدم شعبده باز و دروغگو و دجال است، اگر راست مي‌گويد بيايد خودش در اينترنت بيايد براي مناظره و براي دنيا ثابت کنيم که ايشان دجال است همانطوري  که آقاي کوراني کتابي دارد به نام دجال البصره که در اين کتاب ماهيت واقعي ايشان را نشان داده است و حتي اينها چندين دروغ از قول آيت الله کوراني نقل کردند.

به همه دوستان خود بگوييد فريب اين شياطين و دجال‌ها را نخورند اينها با اين ادعاي خود در حقيقت يک دکان باز کردند براي صيد جوان‌هاي ما، ما چندين بار هم از شبکه ولايت اعلام کرديم که اين علقه مزقه‌ها و بادمجان دور بشقاب‌ها اينها عددي نيستند ولي خود ايشان هر وقت بيايد بنده خودم و دوستانمان آماده هستيم مناظره کنيم و ثابت کنيم که ايشان دجال است.

بيننده:

نه خير خيلي تشکر مي‌کنم.

استاد قزويني:

دست شما درد نکند ممنونيم از اين سوال که حتي خيلي از کساني که فريب خوردند مواظب اين شياطيني که هر روز دکان باز مي‌کنند و جوان‌ها را يکي به نام يماني و يکي به نام شيطان پرستي و يکي به نام عرفان‌هاي کاذب و غيره اينها همه دست استعمار است و دست دشمنان اسلام است و دارند هر روز يک بساطي براي اينکه جامعه اسلامي را دچار تفرقه و دچار اختلاف بکنند.

بيننده: رضايي از بهبهان (اهل سنت)

2 تا سوال داشتم مي‌خواستم بگويم که شما خليفه دوم عمر را مسلمان مي‌دانيد يا نه؟

استاد قزويني:

بله هرکس شهادتين بر زبان جاري بکند ما مي‌گوييم مسلمان است.

بيننده:

اگر مسلمان مي‌دانيد پس چرا در ايام فاطميه در عزاداري حضرت عمر را لعن مي‌کنيد؟ در ضمن در مجالسي که مراجع و رهبر معظم حضور دارند به خاطر برداشت‌هاي سياسي مداحان لعن نمي کنند ولي در بقيه مجالس او را لعن مي‌کنند.

آيا جوابي داريد؟

استاد قزويني:

ببينيد بنده مسئول شبکه جهاني ولايت هستم و در اين شبکه آيا در اين شبکه لعن و اهانت و سبي نسبت به عمر شده است يا نشده است؟

بيننده:

من نشنيدم

استاد قزويني:

خدا اموات شما را بيامرزد، هر کسي مسئول کار خودش است الان بنده بيايم نسبت به حضرت زهرا شما چرا جسارت مي‌کنيد؟ چرا کاريکاتور موهن مي‌کشيد؟ شما مي‌گوييد که به من مربوط نيست يک آقايي به قول آقاي يزداني سگ اروپا آمده اين کار را کرده است و ما به هيچ وجهي آن را حتي به حساب وهابيت هم نمي گذاريم چون خيلي ما افرادي داريم که وهابي هستند ولي تفکرشان سالم است.

ما خودمان مسئول اين بخش هستيم و مراجع ما هم حتي همين ديشب هم خدمت آقاي مکارم شيرازي بوديم و اگر شما برنامه زنده ايشان را هم اگر مي‌ديديد يک آقايي سومين نفري که به ايشان زنگ زد برگشت گفت من اول قبلا نسبت به خليفه دوم فحش مي‌دادم الان که پاي برنامه‌هاي شبکه ولايت نشستم ديگر فحش نمي دهم آيا گناه مي‌کنم يا گناه نمي کنم؟

ايشان فرمود که اصلا فحش دادن کار اسلامي نيست ما نه تنها فحش نمي دهيم بلکه بينندگان ما هم اين شکلي هستند. ديروز برنامه زنده حضرت آيت الله العظمي مکارم شيرازي سومين تلفني که کردند اين بوده است.

بيننده:

سوال بعدي من اين است که مي‌خواستم بدانم تشخيص کشتارهاي مسلمانان چه شيعه و چه سني در سوريه چيست؟

استاد قزويني:

ببينيد برادر بزرگوارم کساني که فتوا صادر کردند مانند قرضاوي و عر عور و دليمي‌ها و مثل اين عبدالشيطان دمشقيه و غيره که فتوا صادر کردند که برويد آنجا عليه دولت بشار اسد بجنگيد آن هم با اسلحه‌هاي صهيونيسم و آمريکا و امروز هم در خبر‌ها آمد که دولت آلمان گفت ما تروريسم‌هاي خودمان را آنجا فرستاديم و بر عليه بشار مي‌جنگند.

ما ببينيد هر گونه لااله الا الله فرقي نمي کند براي ما جناب آقاي رضايي چه شيعه باشد يا سني، ريختن خون او را حرام مي‌دانيم و  حتي شما ديديد در آمريکا انفجار صورت گرفت بزرگان ما، مسئولين نظام محکوم کردند ببينيد کشتن يک انسان ولو اينکه مسيحي و يهودي باشد.

اين عبارتي که اميرالمؤمنين سلام الله به مالک اشتر مي‌گويد اين منشور شيعه است که مي‌گويد: آقاي مالک افرادي که رفتي در مصر و در راس اهرم قدرت قرار گرفتي اينها

إما أخ لك في الدين وإما نظير لك في الخلق

يا برادران ديني تو  هستند، يا برادر خلقتي تو هستند.

نهج البلاغة - خطب الإمام علي ( ع ) - ج 3 ص 84

يا دين شما را در يک جمعي قرار داده است يا اينکه همه مخلوق يک خدا هستيم و آن هم که کافر است مخلوق خداست، مسيحي، يهودي، زرتشتي همه مخلوق خدا هستند و مجوزي براي کشتن نداريم و اين اقاياني که اينجا مانند جناب قرضاوي و ديگران که امروز آلت دست بيگانه قرار گرفته و مزدوري براي بيگانگان مي‌کند اين آقا در اين قضاياي مصر کجا مخفي شده بود؟ در ليبي که اين همه مسلمان کشته شد چرا يک فتوا صادر نکرد؟ چرا در بحرين که اين همه مسلمانان بي گناه کشته مي‌شوند و مساجدشان ويران مي‌شود اين آقا که نزديک هم هست چرا هيچ فتوا نداد؟ چرا در رابطه با ميانمار که دارند مسلمانان را قتل عام مي‌کنند وزن و بچه را جلو پدر و مادر مي‌کشند چرا آنجا نمي آيند يک فتوا صادر کنند؟

آن هم آمدند دراينجا در کنار يهودي‌هاي آنچناني و مسيحي‌ها، اينها مي‌گفتند که شيعه ساخته پرداخته يهود است ولي الان دست اين آقايان در دست يهود است شما زنگ بزنيد به اين شبکه‌هايي که هر روز دارند فتواي جديد پخش مي‌کنند و مردم را تحريک مي‌کنند به سوريه براي کشتن شيعيان بروند و مال و ادوات نظامي بفرستند.

ببينيد اين حرفي که ما مي‌زنيم اصلا کاري نه به دولت سوريه داريم، شبکه ما سياسي نيست وچه بشار اسد باشد وچه قذافي باشد و چه حسني نامبارک باشد و چه عبدالله باشد هر کدامي از اينها ظلم مي‌کنند که مي‌کنند از ديدگاه ما محکوم است ولي آيا راه مبارزه با ظلم اين است که مسلمانان را به جان هم بياندازند؟ از هر دوطرف شما ببين چه قدر حتي از مسيحي‌ها ديروز در سوريه کشتند چقدر از يهودي‌ها کشتند اينها مگر در امان حکومت اسلامي نبودند؟ قانون اسلام در برابر اهل ذمه چيست؟ اينها چه مجوزي دارند براي اينها برادر عزيزم.

از ديدگاه ما کشتن يک انسان نه گوينده لااله الا الله محکوم است برادر عزيزم.

بيننده:

در آخر از توضيحات آقاي قزويني کمال تشکر مي‌کنم دست شما درد نکند.

استاد قزويني:

از شما که بزرگواري مي‌کنيد سوال خود را بي پرده مطرح مي‌کنيد و پاسخ ما را اين اندازه حريت داريد به صراحت اعلام رضايت و مي‌گوييد من قانع شدم اين براي ما بالاترين سرمايه است.

مجري:

حاج آقا آقاي اميري هم سوال داشتند اگر مي‌شود سوال ايشان را هم پاسخ دهيد.

استاد قزويني:

در رابطه با اينکه اين قضيه اي که برادر عزيزمان مطرح کردند که مردم عراق پرسيدند که مگر در غدير با علي عليه السلام بيعت نکرديد حالا آن را به حول و قوه الهي در اين برنامه اي که داريم در بحث شورا آنجا اگر صبر کنند بيان خواهيم کرد.

ولي در مورد قضيه ديگر جناب احمد بن حنبل در مسند خود مي‌گويد پيامبر اکرم فرمود:

وان تُؤَمِّرُوا عَلِيًّا رضي الله عنه وَلاَ أُرَاكُمْ فَاعِلِينَ تَجِدُوهُ‌هادِياً مَهْدِيًّا

اگر علي را امير خود قرار دهيد که نمي کنيد قطعا به هدايت مي‌رسيد.

مسند أحمد بن حنبل  ج 1   ص 108، اسم المؤلف:  أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر : مؤسسة قرطبة - مصر

در جامع الحديث جناب آقاي سيوطي جلد 3 صفحه 262 مي‌گويد:

وَإِنْ تَسْتَخْلِفُوا عَلِيّاً

اگر علي را خليفه قرار دهيد

وَمَا أَرَاكُمْ فَاعِلِينَ

مي دانم نمي کنيد

تَجِدُوهُ‌هادِياً مَهْدِيّاً

او هم هدايت شده و هم هدايت گر است

يَحْمِلُكُمْ عَلَى الْمَحَجَّةِ الْبَيْضَاءِ

شما را بر راه روشن هدايت مي‌کند

جامع الأحاديث  ج 3   ص 262 جامع الاحاديث (الجامع الصغير وزوائده والجامع الكبير) ، اسم المؤلف:  الحافظ جلال الدين عبد الرحمن السيوطي  الوفاة: 19/جمادى الاولى / 911هـ ، دار النشر :

همين روايت را آقاي الباني در سلسلة الاحاديث الصحيحه مطرح مي‌کند جلد 4 صفحه 331.

و در روايتي که آقاي حاکم نيشابوري نقل مي‌کند:

وإن وليتموها عليا فهاد مهتد يقيمكم على صراط مستقيم

اگر علي را ولي امر خودقرار بدهيد گرچه مي‌دانم نمي کنيد شما را به راه راست هدايت مي‌کند.

سپس مي‌گويد:

هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه

المستدرك على الصحيحين  ج 3   ص 153، اسم المؤلف:  محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة : الأولى، تحقيق : مصطفى عبد القادر عطا

اما در رابطه با آن بزرگواري که گفتند چرا در قرآن نام عنکبوت آمده است مي‌گوييم همان طوري که اسم ابابکر وعايشه در قرآن نيامده است اسم امام زمان هم نيامده است و اضافه شما مي‌فرماييد بر اينکه من اين را به صراحت عرض کنم در سنن ابن ماجه جلد از عايشه مي‌گويد:

لقد نَزَلَتْ آيَةُ الرَّجْمِ وَرَضَاعَةُ الْكَبِيرِ عَشْرًا وَلَقَدْ كان في صَحِيفَةٍ تَحْتَ سَرِيرِي فلما مَاتَ رسول اللَّهِ e وَتَشَاغَلْنَا بِمَوْتِهِ دخل دَاجِنٌ فَأَكَلَهَا

آيه رجم و رضاعه کبي نازل شده بود و در صحيفه زير تخت عايشه بود که وقتي پيامبر از دنيا رفت و مشغول دفن او بودند بز آمد و آن را خورد.

سنن ابن ماجه  ج 1   ص 625، اسم المؤلف:  محمد بن يزيد أبو عبدالله القزويني الوفاة: 275، دار النشر : دار الفكر - بيروت -  -، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي

الباني هم مي‌گويد اين روايت حسن است.

خب وقتي که بز جناب عايشه مي‌آيد يک آيه را مي‌خورد قطعا گربه‌هاي خانه حفصه هم مي‌آيد آيه اي که نام حضرت علي بوده در قرآن را مي‌خورد، نمي دانم موش‌هاي خانه ام سلمه هم مي‌آيد و نام امام زمان که در آيات بوده مي‌خورد چون

حكم الأمثال فيما يجوز وما لا يجوز واحد

الشروط أو الالتزامات التبعية في العقود - السيد محمد تقي الخوئي - ج 2-3 ص 25

خدايا تو را قسمت مي‌دهيم به آبروي محمد و آل محمد فرج مولاي ما بقية الله الاعظم نزديک بگردان و ما از ياران ويژه آن بزرگوار قرار بده.

اللهم عجل لوليک الفرج

 

 



حضرت آيت الله دكتر سيد محمد حسيني قزويني
    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  خاك پاى مولا على ع     -   تاريخ:  14 بهمن 92 - 17:45:56
باسلام خدمت جناب آقاى قزوينى دامت بركاته بوسه ميزنم برخاك پايت التماس دعا
2   نام و نام خانوادگي:  علي-ک اهر     -   تاريخ:  06 فروردين 93 - 18:20:15
باسلام وخسته نباشيد بردهان هرکه از حق واز ولايت مولا علي ع دفاع کند بوسه مي زنم وآرزوي توفيق روزافزون دارم




   

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما