* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 12 ارديبهشت 1392 تعداد بازديد: 3235 
ادله عقلي بر اثبات امامت علي ع - اثبات امامت علي ع در پنج دقيقه
 پخش صوت  پخش صوت
   دان لود   دان لود 
 

بسم الله الرحمن الرحيم

برنامه حبل المتين

آيت الله دکتر حسيني قزويني

تاريخ :1392/02/12

استاد قزويني:

و همانطوري که برادر عزيزمان هم اشاره کردند وهابيت هر روز جنايتي را برروي جنايات خود اضافه مي‌کنند و برگ سياه و ننگيني بر پرونده خودشان مي‌افزايند.

يک روزي فتوا مي‌دهند بر اينکه رزمندگانشان يعني اين تروريست‌ها و آدم کش و جاني‌ها مجاز هستند که زنان و دختران شيعه و علوي را بدون اينکه مهريه اي بپردازند و صيغه عقدي بخوانند تصرف کنند.

يک روزي فتوا مي‌دهند دختران سني 14سال به بالا و زنان مطلقه به عنوان جهاد ازدواج، جهاد نکاح بروند و خودشان را در اختيار رزمندگان ما در سوريه قرار بدهند يعني در حقيقت همان جناياتي که يزيد بن معاويه که خدا به اشد عذاب و لعن گرفتارش کند وتمام دوست داران و مدافعينش را که در قضيه حره انجام داد امروز دارند اين نسل يزيد بن معاويه لعنت الله عليه در سوره انجام مي‌دهند.

روزي هم آقا شيعه‌ها از يهود و نصاري بدتر هستند و قتل اينها جايز است حتي کشتن زنان و کودکان شيعه هم لازم است، حالا من نمي دانم اين فتاواي ضد اسلامي نه، ضد قرآني نه، ضد بشري را از کجا مي‌آورند؟ آيا اينها حيا نمي کنند؟ شرم نمي کنند؟ از خدا نمي ترسند؟ از قهر و نفرت مردم هيچ ابايي ندارند؟

ما همين امروز در خدمت آقاي محسني با تعدادي از عزيزاني که از ترکيه آمده بودند که خب رئيس يکي از مراکز بزرگ مذهبي ترکيه که حالا من اسمش را در ذهنم نيست ايشان از او سوال مي‌کنند که آيا در سوريه آنهايي که مي‌روند واقعا جهاد مي‌کنند؟

رئيس ديانت که بالاترين مقام مذهبي آقايان اهل سنت است مي‌گويد: جهاد چيست؟ اينها مي‌روند و آدم مي‌کشند، بي گناه و با گناه را مي‌کشند، زن و بچه مردم را قتل عام مي‌کنند.

آيا اين جهاد است؟ يعني الان خود اهل سنت هم حتي در خود ترکيه اي که دولتش حامي اين تروريست‌هاست بالاترين مقام مذهبي اهل سنت دارند محکوم مي‌کنند.

من روز اول عيد در ترکيه بودم در ميدان عاشورا حدود بالاي 30-40 هزار جمعيت جمع بودند که بنده هم حضور داشتم ديدم رهبر شيعيان ترکيه جناب شيخ صلاح الدين سخنراني کرد و اين کار تروريست‌ها را محکوم کرد و حتي اينکه دولت ترکيه هم در آنجا نقشي دارد را هم محکوم کرد.

من تصور کردم براي اينکه ايشان عرق شيعي دارد بعد ديدم که شهردار استانبول هم پشت تريبون رفت و او هم محکوم کرد، يکي از نمايندگان مجلس هم رفت پشت تريبون و او هم محکوم کرد و من واقعا خيلي تعجب کردم که اينها به چه شکلي دارند اين قضايا را محکوم مي‌کنند و اين جنايات را به عنوان يک جنايت بشري.

تا اينکه امروز هم در خبرها آمد که اينها قبر حجر بن عدي از اصحاب و ياران اميرالمؤمنين سلام الله عليه که به دست معاويه به شهادت رسيد. او و يارانش به چه جرمي؟ به جرم اينکه گفتند بايد به علي ناسزا بگوييد ولي نگفتند و مظلمومانه به شهادت رسيدند اينها مي‌آيند ضريح مطهرش را به هم مي‌زنند.

اگر دوستان مانيتور من را هم محبت کنند من همين الان زدم ببينيد اين ضريح مطهر حجر بن عدي آنهايي که رفتند و مشرف شدند مي‌دانند تقريبا 35 کيلومتري دمشق است.

اين هم قبر اين بزرگوار و جنازه اين شهيد راه ولايت در آوردند، يعني همين که بعد از 1400 سال جنازه اين شهيد دست نخورده و نپوسيده بود اين دليل بر حقانيت شيعه است، دليل بر حقانيت اسلام و قرآن است که آنهايي که در راه اهل بيت کشته شدند اين منطق قرآن را اثبات مي‌کند:

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ

يعني اينها زنده هستند و زمين حق پوساندن قبر پاک شهدا را ندارد.

سوره آل عمران آيه 169

به هر حال ديگر بايد مردم قضاوت کنند.

مجري:

مي خواهم يک چيزي هم يادگاري هم بماند و انشاءالله به صورت کليپ هم شود و حتي استاد بزگوار لطف بفرمايند مسابقاتي را از اين فراهم بکنند ما اين مباحثي را که گذشت و حضرت استاد بيان کردند و بسيار هم زيبا بود اگر استاد لطف کنند در فرصت 5 دقيقه براي ما اين را به صورت يک بسته آموزشي و فشرده ادله امامت که هر شيعه و اهل سنتي اين را ملاحظه مي‌کند و نگاه مي‌کند بداند در 5 دقيقه اين مباحث امامت را قشنگ براي خودش تداعي بکند و براي کساني که مي‌خواهند بحث کنند.

اگر لطف بفرماييد در 5 دقيقه اين مباحث امامت را براي ما مطرح بفرماييد.

استاد قزويني:

من قبل از اينکه به سوال جناب آقاي محسني که فرمودند در 5 دقيقه جواب بدهم اجازه بدهيد در 3 دقيقه مقدمه اي را اشاره کنم بعد 5 دقيقه شما را عرض مي‌کنم.

ما هميشه يک مقدمه اي را چيديم که اصلا چرا ما بايد از مذهب مان تحقيق کنيم و مذهبمان را تحقيق کنيم و از تقليدي بيرون بياوريم.

حديث افتراق امت بود که پيامبر اکرم فرمود امت من به 73 فرقه متفرق مي‌شوند:

كلها في النار إلا ملة واحدة

حاکم نيشابوري هم در جلد 1 ص 136 مي‌گويد صحيح است.

آقاي الباني در سلسلة الاحاديث صحيحه جلد 1 ص 385 هم مي‌گويد روايت صحيح است.

الدر المنثور  ج 2   ص 290، اسم المؤلف:  عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين السيوطي الوفاة: 911، دار النشر : دار الفكر - بيروت  1993

دوستان اهل سنت ما هم به حديث:

ما أنا عليه اليوم وأصحابي

استناد مي‌کنند که حاکم آن را آورده است و ما گفتيم اين نه تنها دليل نيست بلکه به عکس است، آنچه که امروز من و اصحابم بر آن عقيده هستيم.

المستدرك على الصحيحين  ج 1   ص 218، اسم المؤلف:  محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة : الأولى، تحقيق : مصطفى عبد القادر عطا

باتوجه به آنچه که بخاري نقل مي‌کند که اکثريت صحابه وارد آتش جهنم مي‌شوند:

فلا أُرَاهُ يَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ

تعداد اندکي

صحيح البخاري  ج 5   ص 2407، اسم المؤلف:  محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة : الثالثة، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا

اينهايي که خودشان را نتوانستند نجات دهند چگونه مي‌توانند نشانه فرقه ناجيه باشند؟ از آن طرف هم شيعه همان 40 روايت است که:

والذي نفسي بيده إن هذا وشيعته لهم الفائزون يوم القيامة

فتح القدير  ج 5   ص 477، اسم المؤلف:  محمد بن علي بن محمد الشوكاني الوفاة: 1250، دار النشر : دار الفكر - بيروت

و حديث دوم:

وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ في عُنُقِهِ بَيْعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً

صحيح مسلم  ج 3   ص 1478، اسم المؤلف:  مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي

و در مسند احمد هم آمده که پيامبر فرمود:

من مَاتَ بِغَيْرِ إِمَامٍ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً

هرکس بميرد و بيعت امامي در گردنش نباشد مرگش مرگ جاهلي است.

مسند أحمد بن حنبل  ج 4   ص 96، اسم المؤلف:  أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر : مؤسسة قرطبة - مصر

ما مي‌خواهيم بدانيم که فردا که ما مي‌خواهيم بميريم پدر و اجداد ما مردند امامشان کي بوده؟ روشن کنند آقايان براي خودشان.

روايت سوم حديث:

إِنَّ هذا الْأَمْرَ لَا يَنْقَضِي حتى يَمْضِيَ فِيهِمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً

که در صحيح مسلم کاملا مشخص مي‌کند بر اينکه پيامبر فرمود خلفاي من 12 نفر هستند.

صحيح مسلم  ج 3   ص 1452، اسم المؤلف:  مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي

اين 3 تا روايت اثبات مي‌کند که ما بايد از مذهب خود تحقيق کنيم که مي‌بينيد هنوز 3 دقيقه هم نشده است.

اما 5 دقيقه اي که جناب آقاي محسني گفتند من اين را هم عرض کنم که حتي ما در ترکيه هم بوديم حاج آقاي محسني هم حضور داشتند حدود 60-70 نفر از علما هم بودند گفتم بايد اين 6 تا مساله را حفظ کنيد در 5 دقيقه، اينجا هم ما ديروز حدود 50-60 نفر از عزيزان هندي که در سطح 4 مقطع دکتري هستند غالبا و بزرگواراني هم از هند آمده بودند پشت تريبون آمدند و اين 6 موضوع را مثل بلبل خواندند.

بينندگان ما هم تقاضا مي‌کنيم اين مطالبي را که مي‌گوييم که 3 تا آيه و 3 تا روايت است در 5 دقيقه روي خط بيايند و بخوانند.

و انشاءالله ما تکرار هم خواهيم کرد وبه صورت تصويري و پاور پوينت در مي‌آوريم در 5 دقيقه انشاءالله ما تلاش مي‌کنيم براي آنهايي که خيلي حالا ما که خبر نداريم اين آقايان از روي کاغذ مي‌خوانند يا از روي چيز ديگر ولي خب ما سوال پيچ مي‌کنيم و آنهايي که از روي کاغذ بخوانند در اون سوال پيچي که مي‌کنيم مشخص مي‌شود.

ولي آنهايي که خوب حفظ کرده باشند ما براي آن عزيزان انشاءالله يک هدايايي که حد توان خودمان انشالله تقديم مي‌کنيم. اما آن 5 دقيقه ما:

بسم الله الرحمن الرحيم

ما 3 تا آيه در قرآن استدلال کرديم بر امامت اميرالمؤمنين سلام الله عليه، آيه 55 سوره مائده بود:

إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ

که قرآن مي‌گويد ولي شما خداست و ولي شما پيامبر است و ولي شما اون کسي است که نماز مي‌خواند و در رکوع صدقه مي‌دهد.

در کتاب تفسير طبري مي‌گويد:

إنما وليكم الله ورسوله الآية قال نزلت في علي بن أبي طالب تصدق وهو راكع

علي بن ابيطالب بوده است.

تفسير الطبري  ج 6   ص 289، اسم المؤلف:  محمد بن جرير بن يزيد بن خالد الطبري أبو جعفر الوفاة: 310، دار النشر : دار الفكر - بيروت - 1405

ابن ابي حاتم در تفسيرش مي‌گويد:

تصدق علي بخاتمه وهو راكع فنزلت انما وليكم الله

علي بن ابييطالب بوده

تفسير ابن أبي حاتم  ج 4   ص 1162، اسم المؤلف:  عبد الرحمن بن محمد بن إدريس الرازي الوفاة: 327، دار النشر : المكتبة العصرية - صيدا، تحقيق : أسعد محمد الطيب

آقاي ابن تيميه در تفسيرشان مي‌گويد:

تفسير طبري و ابن ابي حاتم از تفاسيري است که:

تفاسيرهم متضمنة للمنقولات التي يعتمد عليها في التفسير

در حديث اينها معتبر هستند.

منهاج السنة النبوية  ج 7   ص 179، اسم المؤلف:  أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر : مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة : الأولى، تحقيق : د. محمد رشاد سالم

آلوسي روح المعاني مي‌گويد:

وغلب الأخباريين على أنها نزلت فى على كرم الله تعالى وجهه

غالب اخباريين بر اين هستند که اين آيه در حق علي نازل شده است.

روح المعاني  ج 6   ص 167، اسم المؤلف:  العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت

در صفحه 186 از جلد 6 مي‌گويد که :

والآية عند معظم المحدثين نزلت فى على كرم الله تعالى وجهه

معظم محدثين بر اين هستند که اين آيه در حق علي نازل شده است.

روح المعاني  ج 6   ص 186، اسم المؤلف:  العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت

کلمه ولي هم در خدا همانطور که دلالت بر ولايت تکوين و تشريع دارد، در پيامبر همچنين در اميرالمؤمنين هم اين چنين است.

اگر ولي در الله و رسول و اميرالمؤمنين تفاوت داشت بايد کلمه ولي تکرار مي‌شد، مانند آيه :

أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ

سوره توبه آيه 61

مطلب دوم آيه 67 سوره مائده است که :

يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ

آقاي الوسي در تفسير خود گفته است که :

ياأيها الرسول بلغ ماأنزل اليك من ربك إن عليا ولى المؤمنين وإن لم تفعل فما بلغت رسالته

و مناقشه اي هم نکرده است.

روح المعاني  ج 6   ص 193، اسم المؤلف:  العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت

الدر المنثور  ج 3   ص 117، اسم المؤلف:  عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين السيوطي الوفاة: 911، دار النشر : دار الفكر - بيروت - 1993

شوکاني در فتح القدير مي‌گويد:

از عبدالله بن مسعود زمان پيامبر ما اين آيه را اين گونه مي‌خوانديم که پيامبر به مردم برسان که علي ولي مؤمنين است، علي مولاي مؤمنين است و اگر نرساني رسالت انجام نشده است.

فتح القدير  ج 2   ص 60، اسم المؤلف:  محمد بن علي بن محمد الشوكاني الوفاة: 1250، دار النشر : دار الفكر - بيروت

باز آقاي ابن ابي حاتم در تفسيرش دارد که اين آيه 67 سوره مائده در حق علي نازل شده است.

نزلت هذه الاية يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك في علي بن ابى طالب .

تفسير ابن أبي حاتم  ج 4   ص 1172، اسم المؤلف:  عبد الرحمن بن محمد بن إدريس الرازي الوفاة: 327، دار النشر : المكتبة العصرية - صيدا، تحقيق : أسعد محمد الطيب

آيه سوم هم:

الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي

آقاي خطيب بغدادي در تاريخ بغداد مي‌گويد:

لما أخذ النبي بيد علي بن أبي طالب فقال ألست ولي المؤمنين قالوا بلى يا رسول الله قال من كنت مولاه فعلي مولاه فقال عمر بن الخطاب بخ بخ لك يا بن أبي طالب أصبحت مولاي ومولى كل مسلم فأنزل الله اليوم أكملت لكم دينكم

 در حق علي نازل شده است بعد از آنکه پيامبر علي را براي خلافت در غدير خم نصب کردند. خليفه دوم آمد و گفت اي فرزند ابوطالب مبارک باد بر تو که مولاي تمام مسلمان‌ها شدي.

تاريخ بغداد  ج 8   ص 289، اسم المؤلف:  أحمد بن علي أبو بكر الخطيب البغدادي الوفاة: 463، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت -  -

همين تعبير را آقاي ابن کثير دمشقي در البداية‌ و النهاية مي‌گويد اين گونه گفت:

فقال عمر بن الخطاب هنيئا لك يا ابن أبي طالب اصبحت اليوم ولي كل مؤمن

امروز ولي امر تمام مؤمنين شدي.

البداية والنهاية  ج 7   ص 350، اسم المؤلف:  إسماعيل بن عمر بن كثير القرشي أبو الفداء الوفاة: 774، دار النشر : مكتبة المعارف - بيروت

در مورد آيه 67 آمد:

بلغ ماأنزل اليك من ربك إن عليا ولى المؤمنين

در مورد آيه 55 آمد:

إنما وليكم الله ورسوله الآية قال نزلت في علي بن أبي طالب

در اينجا هم

اصبحت اليوم ولي كل مؤمن

اين 3 تا آيه بود، اما 3 تا روايت که هر 3 را ما از مستدرک حاکم با شهادت بر صحت روايت که پيامبر فرمود علي از من و من از علي هستم:

أنت ولي كل مؤمن بعدي ومؤمنة

ولي تمام مؤمنين بعد از من است.

المستدرك على الصحيحين  ج 3   ص 143، اسم المؤلف:  محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة : الأولى، تحقيق : مصطفى عبد القادر عطا

حالا آقايان بيايند بگويند که کلمه ولي که در آيات 3 و55 و 67 سوره مائده در اين حديث آمده است به چه معنا هست؟ ما مي‌گوييم اين کلمه ولي به همان معناست که خليفه دوم خطاب به اميرالمؤمنين و عباس مي‌گويد:

فلما تُوُفِّيَ رسول اللَّهِ قال أبو بَكْرٍ أنا وَلِيُّ رسول اللَّهِ

پيامبر از دنيا رفت ابوبکر گفت من ولي بعد از پيامبر هستم و نگفت که من خليفه و امام و حاکم هستم بلکه کلمه ولي به کار برده است،

ثُمَّ تُوُفِّيَ أبو بَكْرٍ وأنا وَلِيُّ رسول اللَّهِ وَوَلِيُّ أبي بَكْرٍ

و جناب عمر هم مي‌گويد وقتي که ابوبکر از دنيا رفت من ولي پيامبر و ولي از طرف ابوبکر هستم.

صحيح مسلم  ج 3   ص 1378، اسم المؤلف:  مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي

اين ولي به چه معنا است؟ همان معنا را شما در اين 3 آيه و در اين روايت منظور کنيد.

و همچنين در جلد 3 مستدرک با شهادت بر صحتش پيامبر اکرم فرمود:

لا ينبغي أن أذهب إلا وأنت خليفتي

من نخواهم رفت جز ثابت کنم تو خليفه من هستي

المستدرك على الصحيحين  ج 3   ص 4652، اسم المؤلف:  محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة : الأولى، تحقيق : مصطفى عبد القادر عطا

و اينکه

لا ينبغي أن أذهب إلا وأنت خليفتي في كل مؤمن من بعدي

خليفه من در تمام مؤمنان بعد از من هست

آقاي الباني مي‌گويد اين روايت حسن است.

السنة لابن أبي عاصم  ج 2   ص 565، اسم المؤلف:  عمرو بن أبي عاصم الضحاك الشيباني الوفاة: 287، دار النشر : المكتب الإسلامي - بيروت - 1400، الطبعة : الأولى، تحقيق : محمد ناصر الدين الألباني

در رابطه با حديث امامت پيامبر اکرم فرمود که:

علي امام المتقين

علي امام متقين است

المستدرك على الصحيحين  ج 3   ص 4666، اسم المؤلف:  محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة : الأولى، تحقيق : مصطفى عبد القادر عطا

يا فرمود:

أنت امام كل مؤمن ومؤمنة

تو امام تمام مؤمنين و مؤمنات هستي.

المناقب - الموفق الخوارزمي - ص 62

اين را که ما عرض کرديم کاملا بزرگان اهل سنت شهادت بر صحتش داده اند آقايان مراجعه کنند به کتاب مستدرک ببينند هم آقاي حاکم نيشابوري در بعضي‌ها ذهبي در بعضي‌ها هر دو، و الباني شهادت بر صحت روايت دادند.

ما اين 3 آيه و 3 روايت را دليل بر خلافت اميرالمؤمنين عليه السلام مي‌دانيم.

هذه ادلتنا

شما هم بفرماييد اگر يک کسي تابع جناب خليفه اول است دليل شما از قرآن و سنت چيست؟

مجري:

ممنون و سپاسگذاريم البته 6 دقيقه شد ولي اشکال ندارد ولي اگر حاج آقا بزرگواري کنند اين مطالبي را هم که گفتيد حيف بود که با تصوير نبود انشاءالله حاج آقا لطف مي‌کنند در جلسه بعد اينها را براي ما پاورپوينت مي‌کنند که عزيزاني که بيننده هستند به هر صورت چون مي‌خواهند بنويسند يا ضبط کنند و دوباره بخواهند اين را بازنويسي کنند مشکل است ولي وقتي به صورت تصويري باشد کاملا بررسي و قابل بيان است.

دوستان ما اگر اين را مطالعه کنند و پيگيري کنند هر جايي که باشند و هر جايي که کسي بخواهد سوالي کند مي‌توانند در 5-6 دقيقه شما هم مطرح بکنيد و انشالله استفاده بکنيد.

موضوع ادله امامت حضرت امير عليه السلام اگر ما کتاب و سنت را بخواهيم کنار بگذاريم و فرض بگيريم که ما دليلي نسبت به کتاب و سنت و آيات نداريم، مقتضاي عقل نسبت به انتخاب خليفه، پيامبر آمده است و 23 سال زحمت کشيده است آيا امکان دارد که ايشان اين امت را رها کند و برود و کسي را به عنوان وصي و جانشين خود انتخاب نکند؟

استاد قزويني:

همان طوري که برادر عزيزم آقاي محسني اشاره کردند ما الان 5-6 ماه است که ادله شيعه از نظر قرآن، سنت را مفصل بيان کرديم و تمام مردم دنيا هم حرف ما را شنيدند و يکي از آقايان اهل سنت از سنندج بود زنگ زد گفت من به آن آقايان گفتم که چرا اينکه اينها اين همه ادله مي‌آورند چرا جواب نمي دهيد؟ اينها هم هر دفعه هم مي‌گويند که ما از قرآن دليل خواستيم ولي اينها ارائه ندادند.

من نمي دانم به قولي در روز روشن مي‌گويد اين آفتاب کجاست من نمي بينم، حالا اين مشکل آفتاب نيست مشکل چشم و گوش شماست.

که البته اين ادله براي شما قانع کننده نيست چون به تعبير قرآن اگر از آسمان هم ورقي بيايد و لمس کنيد باز مي‌گوييد ما قبول نداريم

هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ

اين سحري است آشکار است.

سوره نمل آيه13

ما مي‌خواهيم از امشب که 5 دقيقه هم بيشتر فرصت نداريم براي اينکه بتوانيم صداي بينندگان عزيز را هم بيشتر بشنويم من يک مقدمه اي را مي‌چينم بعد از اينکه اين مقدمه را چيديم در جلسه اينده به حول و قوه الهي وارد مي‌شويم به ادله عقلي امامت اميرالمؤمنين عليه السلام.

من يادم نمي رود که يک سال ما همايش اين دانشجويان غير ايراني را در يزد داشتيم که به قول تحت مديريت جناب آقاي محسني عزيز بود که آنجا وقتي من در حدود يک ساعت و نيم طول کشيد بحث ادله عقلي اميرالمؤمنين را مطرح کردم و گفتم دوستان گيريم که آيه :

إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ

نيست، آيه:

الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ

نيست، آيه:

بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ

نيست، آيه تطهير و مباهله و غيره هيچ کدام نيست، حديث منزلت و حديث غدير و غيره را هم همگي را کنار مي‌گذاريم.

مي گوييم پيامبر اکرم از دنيا رفته است و گفته است آي مردم شما خودتان خليفه انتخاب بکنيد، ببينيم عقلاي قوم با چه محوريت و با چه ميزاني مي‌آيند و خليفه معين مي‌کنند، ادله‌شان چيست؟ آيا با وجود فاضل سراغ افضل مي‌روند؟ با وجودجاهل سراغ عالم؟ با وجود اعلم سراغ عالم مي‌روند؟

ما اين را در يک ساعت ونيم صحبت کرديم يکي از از اساتيد بزرگواري که شايد سابقه 10-15 سال تدريس داشت پشت تريبون آمد و گفت امروز به قدري اين بحث براي من لذت بخش و شيرين و تازه بود که از خوشحالي بال در آوردم و امروز من داشتم به شيعه بودنم افتخار مي‌کردم.

امروز لمس کردم که شيعه بودن يعني چه و لذت شيعه بودن را من امروز درک کردم.

حالا من از دوستان عزيز تقاضا دارم که يک مقداري دقت کنند عزيزان شيعه و اصلا ما کاري با عزيزان اهل سنت نداريم بلکه ما مي‌خواهيم اين بچه شيعه‌هايي که پاي گيرنده هستند اعتقادات ولايي‌شان اعتقادات عقلي و منطقي باشد.

خب البته از ديگاه اين آقايان اصلا مذهب شيعه مذهب باطل و چنين است و چنان است و دعوت مي‌کنند که مذهب خرافي را کنار بگذاريد و به مذهب ما روي بياوريد و اينها عقل ندارند.

همان تهمت‌هايي که به پيامبر زده بودند، دوستان اگر قرآن را دقت کنند که اتهاماتي که به نبي مکرم مشرکين و کفار زدند امروز اين وهابي‌ها مخصوصا آن آقايي که از پشت ديوار ويرانه‌هاي سقيفه حرف مي‌زند اتهاماتش به شيعه عينا و قدم به قدم همان اتهامات کفار قريش است به نبي مکرم.

حالا ما مي‌خواهيم ببينيم عزيزان بيننده، برادر شيعي، خواهر شيعي، دخترانم، فرزندانم، پدرانم، مادرانم که در پاي گيرنده هستيد اصلا ما مي‌گيريم که نبي مکرم اصلا اميرالمؤمنين را براي خلافت نصب نفرموده است و گفته است که شما خودتان انتخاب بکنيد که البته ما يک روايت هم نداريم بلکه ما ثابت کرديم که پيامبر فرمود بر اينکه اصلا انتخاب خليفه به دست خداست و من پيامبر هم همچين اختياري نداريم که خليفه براي خودم معين کنم و اصلا از همه اينها صرف نظر مي‌کنيم و گيريم که پيامبر اکرم به قولي مي‌گويند فرض محال محال نيست، و پيامبر گفت که خودتان انتخاب کنيد.

آيا مي‌خواهند انتخاب بکنند چه کسي را انتخاب مي‌کنند؟ الان فرض بفرماييد در کشورهاي مختلف مي‌خواهند رئيس جمهور انتخاب بکنند، مي‌خواهند رئيس مجلس و نماينده مجلس انتخاب کنند، حالا گذشته از اينکه بعضي از اين جاها اين قضايا فرمايشي است و آنها را ما کار نداريم، آنجايي که يک بويي از دموکراسي مي‌آيد مي‌خواند انتخاب کنند، 2 نفر، 3 نفر، 4 نفر، 5 نفر مي‌آيند کل آن ويژگي‌هاي خودشان و برتري‌هاي خودشان را در تبليغات انتخاباتي مطرح مي‌کنند.

مي گويند من تخصص و سابقه ام اين است، برنامه‌هايي که براي آينده دارم اين است، مردم مي‌آيند نگاه مي‌کنند اين پرده‌ها يا کارت‌ها يا برگه‌هاي تبليغاتي را، هرکسي مي‌آيد مقايسه مي‌کند که آقاي الف اين ويژگي‌ها، آقاي ب اين ويژگي‌ها، آقاي ج اين ويژگي‌ها، مي‌آيند ببينند که کدام يک از اينها برتر است و او را انتخاب مي‌کنند.

هيچ عاقلي را شما در کره زمين پيدا نمي کنيد که بيايد به متخصص راي ندهد و به غير متخصص راي بدهد، به کسي که محرز است متعهد است و به غير متعهد راي بدهد، امروز در سراسر کره زمين همه مي‌دانند که ملاک‌هايي براي انتخاب است، ملاک ارجحيت، ملاک افضليت، ملاک برتري، ملاکي که در آينده ما اين را رئيس جمهور انتخاب کرديم که به جاي شعار دادن و اين طرف و آن طرف رفتن بيايد مشکلات مردم را بر طرف بکند.

خب اين قضيه اي است کاملا روشن، به تعبير يکي از بزرگان مي‌گويد به هيچ وجهي کسي نمي آيد شاگرد يک فقيه ماهر در فقه بر آن فقيه مقدم بدارد، يا يک کسي که آدم ترسو است و سابقه جبهه و جنگيدن و امثال اين را ندارد مقدم است بر کسي که سابقه جنگيدن و جبهه رفتن و غيره دارد.

اين يک چيز قطعي است و در تمام عصر‌ها بوده و امروز هم در سراسر جهان اين قضيه حاکم است، ما يک قانوني داريم تحت عنوان قبح تقديم مفضول بر فاضل از نظر عقلي، حالا ما از نظر عقلي گفتيم که در تمام دنيا اين رسم است که با وجود عالم سراغ جاهل نمي روند، با وجود اعلم سراغ عالم نمي روند، با وجود شجاع سراغ ترسو نمي روند، يک کسي که به قول جناب خليفه دوم مي‌گويد:

والله لولا سيفه لما قام عمود الإسلام

اگر شمشير علي نبود پرچم اسلام برافراشته نمي شد.

شرح نهج البلاغة  ج 12   ص 51، اسم المؤلف:  أبو حامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد بن أبي الحديد المدائني الوفاة: 655 هـ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان - 1418هـ - 1998م، الطبعة : الأولى، تحقيق : محمد عبد الكريم النمري

کسي که در تمام جنگ‌ها جز شجاعت از خود به يادگار نگذاشت، به قول يکي از بزرگان اهل سنت ابر مردي که نام شجاعان گذشته را محو کرد و جايي براي شجاعان آينده نگذاشت.

خب اين را نمي گذارد و به سراغ کساني که در جنگ‌ها هميشه فرار مي‌کردند را انتخاب کنند که بر فرار خود هم افتخار مي‌کردند.

حالا انشاءالله اينها را ما مفصل خواهيم گفت، يا يک کسي که مي‌آيد مي‌گويد:

سمعت عليا رضي الله عنه قام فقال سلوني قبل أن تفقدوني

المستدرك على الصحيحين  ج 2   ص 383، اسم المؤلف:  محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة : الأولى، تحقيق : مصطفى عبد القادر عطا

از من هرچه دوست داريد بپرسيد من به تمام آيات قرآن مسلط هستم که آيا در شهر نازل شده يا بيابان، شب نازل شده است يا روز، در دريا نازل شده يا در خشکي، و سابقه ندارد تاريخ سوالي از اين ابر مرد اميرالمؤمنين کرده باشند جواب نداده باشد.

خب به هيچ وجه عاقل نمي گذارد همچين فردي و سراغ افرادي برود که از مسائل عادي قرآني خبر ندارد، از تيمم خبر ندارد، از حکم کلاله خبر ندارد، از آيات قرآن خبر ندارد، حتي اگر کسي بيايد تفسير قرآن بپرسد شلاق بر مي‌دارد و به قدري مي‌زند و او را لت و پار مي‌کند و مي‌گويد ببريد مداوا کنيد و وقتي خوب شد دوباره شلاق مي‌زند، دوباره ببريد مداوا کنيد. چرا؟ چون چه حقي داشتي از تفسير قرآن سوال کردي؟ چرا از تاويل قرآن سوال مي‌کني؟

اينها مباحثي است که انشاءالله ما در جلسات آينده در خدمت بينندگان عزيز و گرامي هستيم ولي آنچه که امروز ما به عنوان مقدمه عرض کرديم قبح تقديم مفضول بر فاضل است.

حالا انشاءالله در آينده مصاديق تاريخي را هم بيان مي‌کنيم که آيا ملاک افضليت و ارجحيت در جناب ابوبکر بوده؟ در جناب عمر بوده؟ جناب عثمان؟ يا در آقا اميرالمؤمنين سلام الله عليه بوده؟

بيننده: خدايي از تهران

من زياد وقت شما را نمي گيرم امروز از اخبار شنيديم که قبر حجر بن عدي را در سوريه خراب کردند چون من زيارت کردم آنجا را واقعا اعصابم به هم ريخته است، اين را مي‌خواستم از حاج آقاي قزونيي سوال کنم که آيا از کتب اهل سنت جايز بودن تخريب قبر اگر مرحمت کنند جايز است؟ و اگر جايز نيست آقاي خدمتي که سنگ اينها را به سينه مي‌زنند جواب ما را بدهند.

بعد لطف کنند اين اقايان علماي وهابي، اهل سنت هم که سکوت کردند و از اينها در پشت پرده حمايت مي‌کنند اينها که سنگ صحابه را به سينه مي‌زنند حجر بن عدي هم صحابه بود و او هم مثل عمر و ابوبکر صحابه بود و او هم يکي از صحابه اي بود که شايد از لحاظ مرتبه بالاتر از آنها بود.

بيايند جواب بدهند آيا اين را حمايت مي‌کنند؟ يعني واقعا يک بغضي گلوي من را گرفته است و نمي توانم صحبت کنم.

مجري:

بله ما هم محکوم مي‌کنيم، اينها کارهاي احمقانه اي که مي‌کنند حتي خودي‌هاي آنها هم از آنها اعلام انزجار مي‌کنند و اين کار ضعف و زبوني اينها را مي‌رساند که مي‌آيند دست به دامان ملاها مي‌شوند و آنهايي که از دنيا رفتند و قبورشان يک جايي شده است براي زيارت دلبستگان به اين قضايا ولي متاسفانه حتي اينها را هم بر نمي تابند و اين جسارات را هم مي‌کنند و اين هم واقعا از اسناد حقانيت اهل بيت است که حتي يارانش را هم بعد از 1400 سال زمين اينها را نتوانسته تجزيه کند.

بيننده:

عذر مي‌خواهم چون من الان اومدم برنامه شما را ديدم

مجري:

ابتداي برنامه حاج آقا همه اينها را مطرح کردند حتي تصاويرش را هم نشان دادند.

بيننده:

من منظورم اين بود که اين اقايان مولوي‌ها که سنگ اينها را به سينه مي‌زنند و همه جوره حمايت مي‌کنند در مقابل اين کار جواب بدهند که آيا کار خوبي کردند يا کار خوبي نکردند؟

بيننده: رحيم از قشم

من يک سوال از آقاي قزويني داشتم آن هم يک سوال خيلي آساني است، والله آقاي قزويني اگر حضرت محمد اين زمان زنده مي‌بود آيا دوست داشت کسي پشت سر همسرش حرف بزند يا نه؟

مي توانيد جواب بدهيد؟

استاد قزويني:

بله ناراحت مي‌شد

بيننده:

خب شما در مداحي چرا

استاد قزويني:

شما نمونه بفرماييد به ما کي؟

بيننده:

من شما را نمي گويم ولي در ايران مداحي‌ها يا مثلا در منبر‌ها به او بي حرمتي مي‌شود و فحش مي‌دهند يا نه؟

استاد قزويني:

برادر عزيز وقتي بزرگان و مراجع ما حتي خود رهبر جمهوري اسلامي ايران مي‌گويد اهانت به عايشه گناه است و معصيت است و خلاف است.

آنچه که مهم است نظر مراجع و علماي هر عصر است حالا اگر فرض يک 4 تا از آقايان اهل سنت مي‌آيند نسبت به شيعه جسارت مي‌کنند، نسبت به ائمه جسارت مي‌کنند، آيا ما اين را ملاک قرار دهيم که همه اهل سنت دارند جسارت مي‌کنند؟

بيننده:

به نظر من هيچ يک از اهل سنت به هيچ مسلماني توهين نمي کند.

استاد قزويني:

اگر ما ثابت کرديم که به مقدسات ما توهين و اهانت مي‌کنند شما چه مي‌گوييد؟

بيننده:

کي توهين کرده است

استاد قزويني:

همين آقاياني که دم از اهل سنت مي‌زنند

بيننده:

کي

استاد قزويني:

همين آقايان در شبکه کلمه شب شهادت حضرت زهرا کاريکاتور فاطمه زهرا را کشيدند، اين توهين است يا نيست؟

بيننده:

من اين را کاري ندارم

استاد قزويني:

بارک الله احسنت، حالا آمدي سر جواب، آقا اگر يک مداحي آمده توهين کرده است ما کار داريم نه اينکه کار نداريم مي‌گوييم ايشان کارش اشتباه است و محکوم مي‌کنيم و هرکس بخواهد به ناموس نبي مکرم اهانت بکند ما اين را مي‌گوييم گناه نابخشودني، خلاف شرع و حرام است.

بيننده:

اون کاريکاتور اگر عمدي بوده ما هم محکوم مي‌کنيم.

مجري:

کاريکاتور عمدي و غير عمدي هم دارد

بيننده:

مثلا اين يک کاريکاتور است ولي شما با زبان داريد توهين مي‌کنيد.

مجري:

اين يک چيز جديد که کاريکاتور هم اگر کسي مي‌کشد بايد عمدي و غير عمدي را هم متوجه باشد.

بيننده:

خب اگر کسي در دلش عقده اش را خالي کند يا بيايد يک کاريکاتوري بکشد

استاد قزويني:

آقاياني که کاريکاتور کشيدند در دانمارک و همه دنيا هم محکومش کردند آيا نظر شما نسبت به آنها چيست؟

بيننده:

محکوم مي‌کنيم

استاد قزويني:

خدا اموات شما را بيامرزد، پس چرا اين کاريکاتور را محکوم نمي کنيد؟

بيننده:

اون را هم محکوم مي‌کنيم.

استاد قزويني:

خدا اموات شما را بيامرزد، پس همانطوري که شما آنها را محکوم مي‌کنيد، آن کسي که کاريکاتور مي‌کشد و نسبت به ائمه جسارت مي‌کند، نسبت به اميرالمؤمنين عبارات رکيکي استفاده مي‌کند، نسبت به حضرت ولي عصر عبارتهاي رکيک مي‌زند، وقتي شما محکوم مي‌کنيد عزيز من قبل از اينکه شما هم محکوم بکنيد بزرگان ما حتي در همين شبکه آيت الله العظمي مکارم شيرازي بارها گفتند اينهايي که به همسر پيامبر عايشه توهين مي‌کنند اينها ديوانه هستند و عقل ندارند و اينها اگر واقعا چون اهانت به ناموس پيامبر اهانت به پيامبر است و اينها حد دارد.

ولي من يک سوالي از شما دارم جناب آقا رحيم بزرگوار، ببينيد اولا شما اين کتاب آقاي آلوسي را نمي دانم تا چقدر مي‌شناسيد

بيننده:

ببينيد آقاي قزويني من نمي خواهم وارد روايت بشوم

استاد قزويني:

نه اجازه بدهيد من يک جمله اي مي‌خواهم بگويم، ببين برادر بزرگوار اين را تمام بينندگان اهل سنت هم بارها ما گفتيم که آلوسي کسي است که سلفي العقيده است و از متاخرين است که متوفاي 1270 است و 150 سال قبل از دنيا رفته است.

ايشان کتاب تفسيري دارد به نام روح المعاني مي‌گويد: به شيعه‌ها نسبت مي‌دهند بر اينکه عايشه را متهم به فحشا مي‌کنند

وهم ينكرون ذلك أشد الإنكار

شيعه‌ها به شدت انکار مي‌کنند و مي‌گويند ما عايشه را متهم به رابطه نامشروع نمي کنيم

وليس في كتبهم المعول عليها عندهم عين منه ولا أثر أصلا

در کتاب‌هاي معتبر شيعه هيچ اثري و هيچ عيني از اينکه نسبت به عايشه تهمت بزنند وجود ندارد.

روح المعاني  ج 18   ص 122، اسم المؤلف:  العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت

اين يک مساله برادر بزرگوار.

بيننده:

نمي دانم در اصول کافي است که مي‌گويد حضرت عايشه و عمر و غيره خنازير و از خنازير هم بدتر هستند.

استاد قزويني:

اگر حضرت عالي از اصول کافي آورديد که گفته باشد عايشه از خنازير بدتر است يک جايزه مفصل به شما مي‌دهيم و اختيار جايزه را هم به خود شما مي‌دهيم

بيننده:

در کتاب خود شماست نمي دانم در اصول کافي است يا کجاست

استاد قزويني:

وقتي مي‌آيد بزرگان ما مانند مرحوم شيخ طوسي که از اجلاي فقهاي شيعه است و نظر شيخ طوسي نشان گر نظر شيعه است ايشان در کتاب التبيان که کتاب تفسيري است مي‌گويد:

وما زنت امرأة نبي قط

هرگز همسر هيچ پيامبري مرتکب فحشا نشده است

فمن نسب أحدا من زوجات النبي إلى الزنا، فقد أخطأ خطأ عظيما

اگر کسي به يکي از همسران پيامبر نسبت زنا بدهد خطاي خيلي بزرگي مرتکب شده است.

التبيان في تفسير القرآن - الشيخ الطوسي - ج 10 ص 52

المنتخب من تفسير القرآن والنكت المستخرجة من كتاب التبيان - ابن إدريس الحلي - ج 2 ص 341

اين از اين جهت و اما شما ببينيد بزرگان اهل سنت مثلا الباني را شما همه قبول داريد، هم سني‌ها و هم وهابي‌ها، ايشان مي‌گويد زنان پيامبر:

يجوز عليهن الزنا والعياذ بالله تعالى

هيچ اشکالي ندارد زن پيامبري مرتکب زنا شده باشد.

البشارة والإتحاف - حسن بن علي السقاف - ص 64

شما اين 2 تا را کنار هم بگذاريد و قضاوت کنيد. شما ببينيد در کتاب صحيح بخاري و صحيح مسلم روايات صحيح که آوردند خود صحابه که شما مي‌فرماييد اينها عدول هستند و همه اهل بهشت هستند و قرآن شهادت داده است بر بهشتي بودن آنها، همين‌ها بودند که به عايشه تهمت فحشا زدند.

حسان بن ثابت شاعر توانمند نبي مکرم است، حمنة‌ بنت جحش خواهر زن پيامبر است اينها آمدند به عايشه نسبت فحشا دادند، اين را هم ما نمي گوييم صحيح بخاري جلد 5 صفحه 56 مي‌گويد.

اينها بودند که آمدند تهمت فحشا دادند، افتراء فحشا دادند، پيامبر هم بر اينها حد جاري کرد، حد قذف و افتراء جاري کرد.

خب اولا عدالت صحابه زير سوال مي‌رود و اضافه اينکه صحابه نسبت دادند به عايشه آقايان بيايند اين را بياورند از باب اينکه شيعه‌ها اين گونه هستند حتي ببينيد ابن تيميه مي‌گويد:

پيامبر اکرم نسبت به همسرش ظنين شده بود، ترديد داشت که آيا زنش مرتکب فحشا شده است يا نه.

برادر بزرگورا پيامبر که يک عمر با زني زندگي کرده است آن وقت خاطر جمع نباشد بر اينکه همسرش چگونه است آيا اين توهين به خود پيامبر نيست؟ توهين بر همسر پيامبر نيست؟ شما مراجعه بفرماييد منهاج السنه ابن تيميه که مي‌گويد:

و كان قد ارتاب في أمرها

پيامبر اکرم در قضيه عايشه ظنين شده بود و به او شک داشت که آيا همچين کاري کرده است يا نه و کار پيامبر به جايي رسيد که آمد تعدادي از صحابه را جمع کرد و گفت من مي‌خواهم عايشه را طلاق بدهم.

منهاج السنة النبوية  ج 7   ص 80، اسم المؤلف:  أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر : مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة : الأولى، تحقيق : د. محمد رشاد سالم

صحيح بخاري حديث 2661 که پيامبر با علي بن ابيطالب مشورت کرد

في فِرَاقِ أَهْلِهِ

علي من مي‌خواهم عايشه را طلاق بدهم چون ايشان متهم است به فحشا است ومن ظنين هستم.

آقاي اسامة بن زيد من مي‌خواهم همسرم را طلاق بدهم، کار به اينجا کشيده برادر بزرگوار.

اين هم درکتاب‌هاي معتبر شماست اينها جواب بدهند بزرگان شما، حتي اميرالمؤمنين سلام الله عليه برگشت گفت يا رسول الله هيچ اشکالي ندارد

لم يُضَيِّقْ الله عَلَيْكَ وَالنِّسَاءُ سِوَاهَا كَثِيرٌ

طلاق بده زن خود را زن که قحطي نيست و زن‌هاي ديگري با تو ازدواج مي‌کنند.

صحيح البخاري  ج 2   ص 944، اسم المؤلف:  محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة : الثالثة، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا

آقاي آلوسي در روح المعاني مي‌گويدعلي فرمود: يا رسول الله

وقد حل لك طلاقها

طلاق عايشه براي تو حلال است چرا طلاق نمي دهي او را؟

روح المعاني  ج 18   ص 117، اسم المؤلف:  العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت

ببينيد اين مباحث در معتبر ترين کتب عزيزان اهل سنت ما آمده است آن وقت اين آقايان مي‌آيند و اين قضايا را به شيعه نسبت مي‌دهند.

بيننده: محمد فريد از افغانستان

بنده در نخست جنايت جديد وهابيون در سوريه که قبر صحابي گرامي پيامبر حجر بن عدي را توهين کردند و تخريب کردند را شديدا محکوم مي‌کنيم البته از دست اندر کاران شبکه جهاني ولايت خواهشمنديم که روي اين موضوع زيادتر کار کنند اگر مطالب و اخبار بيشتري در اين مورد بتوانند اطلاع رساني کنند که يکي از سندهاي حقانيت شيعه مي‌تواند همين باشد.

سوالي که از حضرت استاد داشتم بنده در فيس بوک با يکي از اين سني‌ها بحث داشتم در مورد امامت بحث ما روي آيه 67 سوره مائده، آيه ابلاغ، بعد از اينکه ما دلائلي که از برنامه حبل المتين گرفته بوديم و مطالب را با آنها شريک ساختيم آنها به آيات قبل و بعد آيه 67 سوره مائده مي‌آوردند و مي‌گفتند آيه قبل اين را گفته است و آيه بعد اين را گفته است و اين آيه ربط ندارد خواستم استاد‌شان نزول قبل و بعد آيه 67 سوره مائده را اگر نشان بدهند ممنون مي‌شوم.

مجري:

چشم از گيرنده جواب خود را دريافت کنيد

بيننده:

يک سوال ديگر هم داشتم مي‌خواستم استاد نظرشان را در مورد اين تصاوير و عکس‌هايي که از مولا علي بن ابي طالب و همچنين اباالفضل العباس عليه السلام کشيدند خواستم نظرشان را بدانم.

خداحافظ شما.

استاد قزويني:

در رابطه با اين عکس‌ها بنده خيلي زياد عقيده ندارم چون اين تصاوير عمدتا تصاوير خيالي است، بله بعضي از روايات شيعه و سني در رابطه با ويژگي‌هاي رسول اکرم که چشم و ابروي ايشان چگونه بود، بيني و پيشاني و محاسن ايشان چگونه بود، اگر از روي اينها کسي چهره اي بردارد و بکشد خب خيلي درست و نزديک است وگرنه غالب اين عکس‌هايي که ما ديديم همه خيالي است ولي اگر کسي به اين عکس‌ها هم به عنوان اينکه عکس امام و پيامبر است اهانت کند آن هم جايز نيست و حرام است و حد شرعي دارد.

بيننده: محمد از بانه (اهل سنت)

2 تا سوال داشتم، حضرت علي اگر ولايت حق ايشان بود به نظر شما، چرا مانند امام حسين که به کربلا رفت تا با يزيد بجنگد چرا علي عليه السلام در برابر خلفاي اين کار را نکرد؟

سوال ديگر هم اينکه مگر حضرت امام حسين پسري به نام عمر نداشت که در کربلا شهيد شده است؟

استاد قزويني:

نه خير عمر در کربلا شهيد نشده است، عمري که مي‌گويند آقايان در خيلي از جاها عَمرو است و فرضا هم اگر باشد برادر بزرگوارم داشتن فرزندي به نام عمر و ابوبکر ارتباطي به آن ندارد عزيز دل من، اون زمان اين اسامي مرسوم بوده است، زمان شاه بود فرض بفرماييد خيلي‌ها اسم فرزندان خود را محمد رضا مي‌گذاشتند ما مي‌گوييم چون اينها اسم‌شان را محمد رضا گذاشتند شاه دوست است؟ يا مثلا اگر کسي اسم فرزند خود را رضا مي‌گذاشت يعني دوست دار رضا خان است؟ آيا اين درست است؟

بيننده:

بله جناب قزويني، مثلا در اهل سنت شما سراغ داريد کسي اسم پسرش را گذاشته باشد يزيد تا الان

مجري:

خب آن موقع اين اسماء مرسوم بوده است آقا جان

بيننده:

نه الان

مجري:

الان که مرسوم نيست

استاد قزويني:

خب شما ببينيد در همان زمان در ميان اصحاب امام صادق سلام الله عليه ما داريم شمر بن يزيد يعني هم اسم پدرش يزيد بوده است و هم اسم خودش شمر بوده و از اصحاب امام صادق سلام الله عليه بوده است شما نگاه بفرماييد معجم الرجال آقاي خوئي ببينيد هست يا نه.

بينندهخب شما ببينيد در همان زمان در ميان اصحاب امام صادق سلام الله عليه ما داريم شمر بن يزيد يعني هم اسم پدرش يزيد بوده است و هم اسم خودش شمر بوده و از اصحاب امام صادق سلام الله عليه بوده است شما نگاه بفرماييد معجم الرجال آقاي خوئي ببينيد هست يا نه.

بيننده:

من در رابطه با اين گفتم که محبت اهل سنت نسبت به اهل بيت

مجري:

حالا اين اصلا چه دليلي مي‌شود اگر اثبات شود؟

بيننده:

دليل مي‌شود که اهل سنت با اهل بيت هيچ دشمني ندارند

مجري:

ما که نگفتيم که دشمني دارند ما مي‌گوييم که محب هم هستند، بحث خلافت و اينکه آيا پيامبر بعد از خودشان خليفه اي را انتخاب کردند اين بحث ما است، ما اهل سنتي داريم که روز عاشورا مي‌آيند و عزاداري مي‌کنند که حتي حاج آقا در افغانستان بودند اين مطالب را فرمودند و حتي در خود ايران که اينها نشانه محبت اهل سنت نسبت به اهل بيت است ولي آن چيزي که الان بحث مي‌کنيم

بيننده:

من خودم اسم پسرم را گذاشتم ايليا

مجري:

يعني علي عليه السلام

بيننده:

که مي‌گويند در تورات اسم علي عليه السلام است

مجري:

اين محبت شما به اهل بيت را مي‌رساند، ولي الان بحثي که ما با شما داشتيم بحث اين است که آيا شما خلافت بعد از حضرت رسول را براي اميرالمؤمنين مي‌دانيد يا ابوبکر؟ که مي‌گوييم اگر شما دليلي داريد بفرماييد ما اين ادله را در 6 دقيقه براي شما بيان کرديم.

بيننده:

بحث ما روي شيعه و سني است و هر دو هم خودمان را مسلمان مي‌دانيم و يکي هم به حق است، من مي‌گويم چرا حضرت علي عليه السلام مانند فرزندش امام حسين قيام نکردند؟

مجري:

بله انشاءالله استاد پاسخ مي‌دهند.

بيننده:

خيلي ممنون

مجري:

حاج آقا يک سوال هم آقاي خدايي داشتند که آيا نبش قبر نسبت به اين علماي وهابي که مطرح کردند آيا واقعا جايز بود؟

استاد قزويني:

به قول معروف به شتره گفتند که گردنت کج است گفت کجاي من راست است؟ حالا اين کار وهابي‌ها کدامش درست است که الان بگوييم اين راست است يا درست است؟

  مگر قرآن ندارد که مي‌گويد:

وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ

سوره مائده آيه 35

مگر قرآن از قول فرزندان حضرت يعقوب ندارد که

يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا

سوره يوسف آيه 97

مگر در آيه 64 سوره نساء ندارد که:

وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ

مگر در صحيح بخاري ندارد که خليفه دوم مي‌گويد:

إِنَّا كنا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّنَا

ما به پيامبر متوسل مي‌شديم

صحيح البخاري  ج 1   ص 342، اسم المؤلف:  محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة : الثالثة، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا

خب اين آقايان مي‌گويند هرکس متوسل به پيامبر شود جان و مال او هدر است، علت اين که اين همه شيعه را مي‌کشند و در طول تاريخ هم کشته اند يا اهل سنت را مي‌کشند يکي از ادله اين آقايان اين است که اينها مشرک هستند چون متوسل به پيامبر و ائمه مي‌شوند.

خب اين وقتي قرآن را قبول ندارند آن وقت ما بياييم بگوييم در کتاب خودشان فلان قضيه است؟

اما در رابطه با قضيه اينکه اميرالمؤمنين چرا قيام نکردند، خب برادر بزرگوارم اگر کتاب‌هاي شيعه را بخواهيد در کتاب‌هاي شيعه مفصل آمده است اميرالمؤمنين فرمود من نيرو نداشتم براي قيام کردن و اگر داشتم قطعا قيام مي‌کردم.

اميرالمومنين مي‌گويد:

والله لو كان لي عدة أصحاب طالوت أو عدة أهل بدر وهم أعداؤكم لضربتكم بالسيف

اگر به اندازه تعداد اصحاب طالوت يا به اندازه تعداد اهل بدر من نيرو داشتم، يعني 313 نفر من نيرو داشتم مي‌جنگيدم و حق خود را از اينها مي‌گرفتم.

الكافي - الشيخ الكليني - ج 8 ص 32

بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج 28 ص 241

و همچين در کتاب مستدرک الوسائل مي‌گويد:

ولو كنت وجدت يوم بويع ( أخو تيم ) أربعين رجلا مطيعين لجاهدتهم

اگر روزي که با ابوبکر بيعت کردند من 40 نفر نيرو داشتم قطعا با اينها جهاد مي‌کردم.

خب اين مشخص است.

مستدرك الوسائل - ميرزا حسين النوري الطبرسي - ج 11 ص 76

همان گونه اي که نبي گرامي 13 سال درمکه بودند و آن همه جنايت از قريش ديدند و جلوي چشم نبي مکرم ياسر را شهيد کردند، جلوي چشم پيامبر سميه را شهيد کردند، جلوي چشم پيامبر بلال و ديگران را به بدترين شکل شکنجه مي‌کردند خب نمي توانست دفاع کند چون نيرو نداشتند ولي وقتي آمد مدينه به مجرد اينکه احساس کرد نيرو دارد خب در برابر اينها ايستاد و مقاومت کرد و با اينها جنگيد.

اضافه آقاي ابن ابي الحديد معتزلي از علماي اهل سنت است از قول اميرالمؤمنين سلام الله عليه نقل مي‌کند که پيامبر اکرم به من فرمود:

يا علي اگر چنانچه نيرويي پيدا کردي

إن وجدت أعوانا فانبذ إليهم وجاهدهم

اگر چنانچه نيرو پيدا کردي با اين‌ها بجنگ

وإن لم تجد أعوانا فكف يدك

دست نگه دار تا با من ملاقات کني.

الاحتجاج - الشيخ الطبرسي - ج 1 ص 280

بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج 29 ص 467

جامع أحاديث الشيعة - السيد البروجردي - ج 13 ص 41

حلية الأبرار - السيد‌هاشم البحراني - ج 2 ص 64

مستدرك الوسائل - ميرزا حسين النوري الطبرسي - ج 11 ص 75

و امثال اين قضايا در کتب شيعه و سني الي ماشاءالله موجود است، پيامبر اکرم نيرو نداشت و ديد اگر بخواهد با اينها بجنگد قطعا نتيجه معکوس مي‌شود در خود نهج البلاغه هم است که علي عليه السلام مي‌فرمايد: من ديدم غير از اهل بيتم کمکي ندارم و ديدم اگر با اين اهل بيتم به جنگ اينها بروم قطعا اهل بيتم از بين خواهد رفت و نسل پيامبر نابود مي‌شود.

ولي من براي اينکه اين عزيزمان يک مقداري دقت کنند حالا اينهايي که نقل کرديم از کتب شيعه بود حالا ابن ابي الحديد را هم آقايان مي‌گويند معترلي شيعي است يعني مثلا مي‌گوييم فلاني مسيحي مسلمان است.

ولي ما يک سوالي از شما داريم، پيامبر اکرم فرمود:

يَكُونُ بَعْدِي أَئِمَّةٌ لَا يَهْتَدُونَ بِهُدَايَ

بعد از من امامان و خلفايي مي‌آيند که اينها از هدايت من بهره اي نبردند

ولا يَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِي

و اينها به سنت من هم عمل نمي کنند

وَسَيَقُومُ فِيهِمْ رِجَالٌ قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ الشَّيَاطِينِ في جُثْمَانِ إِنْسٍ

اينها ظاهرشان ظاهر انساني است و قلب‌شان قلب شيطاني است.

راوي مي‌گويد گفتم يا رسول الله

كَيْفَ أَصْنَعُ يا رَسُولَ اللَّهِ

من چکار کنم؟ حضرت فرمود:

إن أَدْرَكْتُ ذلك قال تَسْمَعُ وَتُطِيعُ لِلْأَمِيرِ وَإِنْ ضُرِبَ ظَهْرُكَ وَأُخِذَ مَالُكَ فَاسْمَعْ وَأَطِعْ

اگر از طرف حاکمان اموال تو را گرفتند شلاق بر تو زنند و در حق تو هر جنايتي کردند وظيفه تو اين است که از آنها حرف شنوي و اطاعت داشته باشي.

صحيح مسلم  ج 3   ص 1476، اسم المؤلف:  مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي

خب حق علي را بردند و پيامبر فرمود که اگر حاکم حق شما را برد صبر کنيد، پس اميرالمؤمنين آمده بر مبناي حديث پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله وسلم عمل کرده است. شما بفرماييد قضيه چيست؟

يا اميرالمؤمنين سلام الله در همين خطبه سوم خيلي به صراحت مي‌گويد:

وطفقت أرتأي بين أن أصول بيد جذاء أو أصبر على طخية عمياء يهرم فيها الكبير . ويشيب فيها الصغير .ويكدح فيها مؤمن حتى يلقى ربه

مي گويد من در اين انديشه بودم که با دست تنها براي گرفتن حق خودم به پا خيزم يا در اين محيط خفقان زا و تاريکي که به وجود آوردند صبر پيشه سازم، اين خفقان پيران را فرسود، جوانان را پير و مردان با ايمان را تا قيامت و ملاقات با پيامبر اندوهگين مي‌کند

فرأيت أن الصبر على‌هاتا أحجى فصبرت وفي العين قذى . وفي الحلق شجا أرى تراثي نهبا

ديدم اگر صبر کنم بهتر است صبر کردم در حالي که خار درچشم و استخوان در گلو داشتم ديدم من حقم را و ميراثم را اينها به غارت مي‌برند.

نهج البلاغة - خطب الإمام علي ( ع ) - ج 1 ص 31

خب اين خيلي واضح و روشن است يا در خطبه 26 مي‌گويد:

فإذا ليس لي معين إلا أهل بيتي

من خواستم قيام کنم ولي ديدم غير از اهل بيتم کسي از من دفاع نمي کند

فضننت بهم عن الموت

ديدم اگر اينها را هم جلوي شمشير بگذارم نسل پيامبر از بين مي‌رود.

نهج البلاغة - خطب الإمام علي ( ع ) - ج 1 ص 67

و ده‌ها جواب ديگر هم ما داريم برادر بزرگوار که انشاءالله سر فرصت، و اصلا بايد يک روزي اختصاص دهم براي اينکه چرا اميرالمؤمنين براي حق خود قيام نکردند و چرا از حق خود دفاع نکرد.

انشاالله قول مي‌دهيم که يک ساعت در اين رابطه صحبت کنيم يا اصلا 2-3 جلسه درباره اينکه چرا علي قيام نکرد صحبت خواهيم نمود.

بيننده: ابراهيم از گلستان (اهل سنت)

چند تا سوال داشتم، من قبلش هم بگويم که من پدرم سني است و مادرم شيعه است يعني مشکلي با هم نداريم. مي‌خواستم بپرسم که شيعه و سني وحدتش در چيست؟

مجري:

در همين که قبله و پيامبر و کتاب‌شان يکي است، خب اينها نقاط مشترک خيلي زيادي دارند.

بيننده:

خواستم بپرسم که وضو که فرق مي‌کند، اذان  که فرق مي‌کند، نماز که فرق مي‌کند، امام که فرق مي‌کند، پس اين وحدت در چيست؟

استاد قزويني:

برادر بزرگوار ما بارها گفتيم وحدت اين نيست که شيعه از شيعه گري دست بردارد و سني شود يا سني از سني گري دست بردارد و شيعه شود، حتي ما گفتيم که ما شيعه هستيم تعبير مرحوم شهيد مطهري در کتاب امامت و رهبري صفحه 20 و 21 مي‌فرمايد: ما شيعه هستيم و افتخار پيروي از اهل بيت را داريم و حاضر نيستيم براي وحدت کوچکترين مستحب و مکروه خود را وجه المصالحه قرار دهيم و انتظار هم نداريم که برادران اهل سنت به خاطر وحدت از يک مستحب و مکروه خود دست بردارند.

معناي وحدتي که ما مي‌خواهيم اين است که شيعه در کنار سني  و سني در کنار شيعه همانند يک برادر زندگي کنند، به همديگر توهين نکنند، همديگر را تکفير نکنند، همديگر را تفسيق نکنند، او به وظيفه خودعمل کند اين هم به وظيفه خود عمل کند.

او وضو مي‌گيرد اگر حجت براي اوتمام است پاي خود را بشويد، شما حجت برايتان تمام نيست مسح مي‌کنيد و هرکس تابع نظراتي است که ثابت شده براي او يا مقلد اون عالم يا مجتهدي هستيد که به شما دستور داده است برادر بزرگوارم.

اينکه اون وضو و قرآن و نمازش فرق مي‌کند، آيا اگر فرق کرد مثلا باعث مي‌شود اون کافر شود؟ يعني اگر کسي وقت وضو پاي خود را شست کافر مي‌شود؟ يا اگر کسي مسح کرد کافر است؟ نه آقا جان من، اگر چنانچه يک سني براي عقائد و عملکرد خود حجتي از قرآن وسنت داشته باشد قطعا فرداي قيامت خداي عالم نسبت همان اعمالي را انجام مي‌دهد که شيعه با حجت آن عمل را انجام مي‌دهد.

اگر فرمايش ديگري داريد در خدمت شما هستيم.

بيننده:

مي خواستم بپرسم که آيا حضرت علي و بقيه ائمه توهين مي‌کردند به بقيه، چون امام علي که آمد و امام شد بعد به عمر و ابوبکر توهين مي‌کرد؟

استاد قزويني:

يعني چه؟

بيننده:

همين که الان شيعه توهين مي‌کند در مساجد

مجري:

قبل از شما آقا رحيم صحبت کردند و حاج آقا جواب ايشان را دادند، اينها را گوش داديد؟

بيننده:

بله

مجري:

خب شما که متوجه شديد و ديديد چرا دوباره سوال مي‌کنيد؟

بيننده:

من سوالم اين است که آيا حضرت علي و ائمه اطهار توهين مي‌کردند؟

مجري:

نه خير

بيننده:

شما مي‌گوييد که ما پيرو ائمه هستيم پس اگر رئيس توهين کند زير دست‌ها هم معلوم است که توهين مي‌کنند

استاد قزويني:

خب مقصود و مراد شما چيست؟

بيننده:

مقصود من اين است که اگر شما توهين مي‌کنيد حتما امام شما هم به مقدسات توهين مي‌کرده است.

استاد قزويني:

کي توهين کرده است؟ برادر بزرگوارم ما انتظار داريم که بينندگان ما که فهيم و بزرگوار هستند صحبت که مي‌کنند صحبت‌هايشان حساب شده باشد، آقا شيعه توهين مي‌کند، شما توهين مي‌کنيد، خب بفرماييد يک نمونه از توهين ما را بفرماييد تا اگر ثابت شد من رسما عذر خواهي کنم.

بيننده:

نه خواهش مي‌کنم، جسارت نشود نمي خواهم که شما معذرت خواهي کنيد، فقط خواستم بگويم که ما والله در حسينيه‌ها و مساجد، ما در شهري هستيم که شيعه وسني با هم هستند و در اينجا زياد توهين نمي بينيم، من موقعي که سرباز بودم خيلي توهين شنيديم يعني ما را از مسجد خود پادگان بيرون مي‌کردند، همان سرهنگ و مقام بالا و اين براي من اتفاق افتاد و فکر نمي کردم که شيعه و سني اين قدر با هم اختلاف داشته باشند.

استاد قزويني:

ببين برادر بزرگورام اولا بر اينکه شما مي‌فرماييد من در پادگان بودم و اون سرهنگ و غيره همچين کاري کرد، بنده از شما نمي پذيرم چون در پادگان‌ها عزيزان روحاني که هستند در آنجا به عنوان نمايندگي ولي فقيه و رهبري کاملا مراقب اين قضايا هستند و اگر در هر پادگاني هر سرهنگي، سرتيپي، سرواني بخواهد به يک سني توهين کند گزارش بدهند پوست کله اش را در پادگان مي‌کنند برادر بزرگوارم.

مگر اينکه فرض بفرماييد يک توهيني کرده باشند، يک نفر به قدري بي عرضه باشد و نرود به نمايندگي ولي فقيه گزارش دهد، به فرمانده مافوق خود گزارش بدهد.

حالا يک جاهلي يا احمقي آمده همچين کاري کرده ولي اگر همچين کاري کرد مثلا جناب عالي با هر فرد ديگري که مي‌شنود، مخصوصا اگر بيرون باشد يا در حسينيه و غيره آنجا حساب و کتاب ندارد که يک سري افرادي هستند که بي حساب حرفهايي مي‌زنند و نظر مراجع تقليد را هم نمي پذيرند.

حالا اينکه هيچ در مورد قمه زني آيت الله العظمي بروجردي فقيه علي الاطلاق بود که ايشان گفت قمه نزنيد، گفتند که ما 11 ماه مقلد شما هستيم و يک ماه محرم مقلد شما نيستيم.

خب آقاي بروجردي با اينها چکار کند؟ وقتي حرف مرجع را گوش نمي کند حرف بنده و آقاي محسني و ديگر مراجع را گوش مي‌کند؟

حالا يک فردي در حسينيه و کوچه و بازار يک کاري مي‌کند ما ضامن آنها نيستيم ولي بنده دارم رسما اينجا اعلام مي‌کنم در ارگان‌هاي دولتي، در ارگان‌هاي نظامي و انتظامي اگر کسي به مقدسات اهل سنت توهين کند طبق مقررات با او برخورد مي‌کنند برخورد شديد هم مي‌کنند.

مجري:

حاج آقا در مورد سوال آقا محمد فريد در اين 4-5 دقيقه که وقت داريم لطف بفرماييد.

استاد قزويني:

ببينيد برادر بزرگوارم آيه 67 سوره مائده که :

يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ

آيه قبل هم در رابطه با اهل کتاب است

وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ آَمَنُوا وَاتَّقَوْا لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأَدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ

سوره مائده آيه 65

اينها اصلا ارتباطي به اين آيه 67 ندارد و آيه بعدش هم ارتباطي به آيه 67 ندارد و من عرض کردم که آقاي ابن ابي حاتم از علماي بزرگ اهل سنت است که ابن تيميه در منهاج السنه مي‌گويد:

و تفاسيرهم متضمنة للمنقولات التي يعتمد عليها في التفسير

تمام روايات تفسير ابن ابي حاتم قابل اعتماد است.

منهاج السنة النبوية  ج 7   ص 179، اسم المؤلف:  أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر : مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة : الأولى، تحقيق : د. محمد رشاد سالم

ايشان در جلد 4 صفحه 1172 مي‌گويد اين آيه در حق علي نازل شده است.

آقاي آلوسي سلفي متوفاي 1270 در روح المعاني نقل مي‌کند از عبدالله بن مسعود مي‌گويد زمان پيامبر ما اين گونه مي‌خوانديم که:

ياأيها الرسول بلغ ماأنزل اليك من ربك إن عليا ولى المؤمنين وإن لم تفعل فما بلغت رسالته

روح المعاني  ج 6   ص 193، اسم المؤلف:  العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت

و اضافه برادر بزرگوام آيات قرآن به هيچ وجهي اين آيه قبلش اين است و بعدش اين است و نمي دانم سياق اينها حرف‌هاي بي اساسي است که اين وهابي‌ها و بعضي از افراد نادان مي‌آودند.

بله اگر 2-3 تا آيه در يک قضيه نازل شده باشند، 10 تا آيه در يک واقعه نازل شده باشد،‌شان نزول 4-5 تا آيه يکي باشد قطعا آنجا سياق و صباغ با هم دلالت دارد و آيه به همديگر ارتباط دارد ولي اگر‌شان نزول يک آيه يک چيز و‌شان نزول آيه قبل چيز ديگري باشد اينها ارتباطي به هم ندارد.

برادر عزيزم قرآن به ترتيب نزول نوشته نشده است، خب اولين سوره اي که بر پيامبر نازل شد خب کدام سوره بود؟ چرا اول قرآن نيامده است؟ چرا اول سوره حمد آمده است؟ ظاهرا 24 يا 25 سوره بوده که بر پيامبر نازل شده است.

سوره ناس که در آخرين سوره قرآن آمده است ارتباطي به آخرين سوره اي که نازل شده است مائده است و بعضي‌ها هم مي‌گويند که سوره نصر آخرين بوده است.

ولذا پيامبر اکرم آمده دستور داده است اين سوره را اينجا و اين سوره را اينجا، و پيامبر دستور داد که حمد اول، بقره بعد از او، آل عمران بعد از او، ناس و فلق هم آخر قرآن.

ما تعدادي از آياتي داريم که در مکه نازل شده است و پيامبر دستور داده است در سوره‌هاي مدني نوشته اند، بعضي از آيات در مدينه نازل شده است ولي پيامبر دستور داده است که در سوره‌هاي مکي نوشته شود.

ولذا اين حرف‌هايي که بعضي‌ها در آوردند و مي‌گويند که چرا قبل و بعد را مرتبط نمي کنيد؟ اينها کاملا حرفهاي بي اساس است، حرف‌هاي خلاف است برادر عزيزم و اينهايي هم که مي‌گويند که حضرت عثمان هديه بزرگي به مسلمان‌ها داد به نام قرآن اين هم از حرف‌هاي بي اساس و دروغ و مسخره است که اصلا آمد هزاران قرآن را آتش زد و يک قرآن که مورد نظر خودش بوده گفت از اين قرآن تکثير کنيد.

و اين را هم که گفتند زمان ابوبکر قرآن را جمع کردند اين هم هيچ ريشه ندارد و دروغ محض است، اگر چنانچه قرآن معجزه پيامبر است و پيامبر نتواند اين معجزه خودش را در زمان حياتش جمع کند عذر مي‌خواهم اين پيامبر کارش ناقص است.

شما مي‌گوييد پيامبر نتوانست صحابه خود را تربيت کند فقط 4-5 نفر را، خب شما مي‌گوييد پيامبر اين قدر توان نداشت که قرآن را در زمان خودش جمع آوري کند.

در صحيح بخاري و صحيح مسلم داريم که:

جَمَعَ الْقُرْآنَ على عَهْدِ النبي قال أَرْبَعَةٌ كلهم من الْأَنْصَارِ أُبَيُّ بن كَعْبٍ وَمُعَاذُ بن جَبَلٍ وَزَيْدُ بن ثَابِتٍ وأبو زَيْدٍ

 قرآن در زمان پيامبر توسط 4 نفر که ابي بن کعب و معاذ بن جبل و زيد بن ثابت و ابوزيد بودند جمع آوري شد.

صحيح البخاري  ج 4   ص 1913، اسم المؤلف:  محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة : الثالثة، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا

صحيح مسلم  ج 4   ص 1914، اسم المؤلف:  مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي

خدايا تو را قسمت مي‌دهيم به آبروي محمد و آل محمد هرچه سريعتر لباس فرج بر اندام ملکوتي مولايمان بقية الله الاعظم بپوشان و ما را از ياران خاص آن بزرگوار قرار بده.

اللهم عجل لوليک الفرج

 


حضرت آيت الله دكتر سيد محمد حسيني قزويني
    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  وحيد     -   تاريخ:  26 اسفند 92 - 13:53:36
شيعه ميگويد ايه انما وليكم تا اخر در مورد زات و نماز به حضرت علي است مگه كسي تو نماز حركت اضافي بكند نمازش باطل نميشه 2 چرا نماز هيشه هست ولي زات ح علي يكبار بود 3 اون گدا چكار ميكرد تو مسجد چرا نماز نميخاند اگه اينطوريه چرا اخوند الان اين كارو نميكنه4علي خودش نيازمند زكات بود انگشتر طلا از كجا اورد 5 ايه بصورت جمع است ح علي يكنفر بوده 6اخوند ابرويت رفت دروغ بسه
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
نزول آيه ولايت مانند آفتاب آن چنان روش است که با هزاران اشکال واهي نمي شود بر آن پرده کشيد اما براي روش شدن مطلب در پاسخ شما مي گوييم:
اولا ابن اتفاق در نماز مستحبي اتفاق افتاده است نماز مستحبي را در حال حرکت نيز مي شود خواند لذا اگر حرکت و اشاره دست را شما به عنوان حرکت اضافي نيز بگيريد، اين هيچ خللي در نماز ايجاد نمي کند شاهد بر اينکه اين نماز مستحبي بوده است اين است  که نمازگزاران منتظر پيامبر صلي الله عليه و آله بودند تا ايشان بيايند و نماز واجب خود را  به جماعت بخوانند مگر اينکه شما معتقد باشيد که حضرت علي (ع) خودش مي خواست نمازش را به فرادا بخواند که اين در نزد شيعه امکان ندارد؛چون حضرت در همه حال تابع پيامبر بوده و بر ايشان سبقت نمي گرفتند
با اين وجود، اشکلات شما مانند حرکات اضافه و يا گدا چرا نماز نمي خواند، رفع مي شود  همچنبن اگر اشاره كردن به سائل براي گرفتن انگشتر ،‌ منافي با حالت خشوع و ذكر در نماز باشد و اين حرکات اضافي است، بايد گفت كه در بعضي از نماز‌هاي ، رسول خدا صلي الله عليه وآله خشوع و انقطاع كامل وجود نداشته است ؛ زيرا مطابق برخي روايات صحيح السند كه در منابع اهل سنت وجود دارد ، پيامبر صلي الله عليه وآله در حال نماز ، مشغول كار هاي ديگر هم بوده است
ثانيا: اين نوع سوال کردن شما را ما حمل بر کم اطلاعي شما از منابع مي کنيم زيرا شما مي گوييد حضرت انگشتر طلا را از کجا آورده بود آيا اين نشان از بي اطلاعي شما از مسائل فقهي نيست؛ زيرا استعمال طلا بر مردان چه در حال نماز و يا غير نماز حرام است آيا اين حرف شما توهين به حضرت علي عليه السلام نيست که معتقديد حضرت انگشتر طلا  استفاده مي کرده؟! آيا حضرت مرتکب فعل حرام مي شد؟!
اما در خصوص اينکه گفتيد آيه بصورت جمع آمده بايد بگوييم مگر فقط در اين آبه لفط جمع آمده و اراده مفرد شده است در مواردي فراوني از قرآن ديده مي شود که لفظ جمع آمده و اما مصداق يک نفر بيش نيست در آيه مباهله مصداق نسائنا که به صورت جمع آمده است، مگر يک نفر يعني حضرت زهرا عليها السلام نيست چرا اين اشکلال در آنجا مطرح نمي کنيد!
توضيحات بيشتر در اين خصوص در مقاله ذيل بيان شده است
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
 
2   نام و نام خانوادگي:  در جواب وحيد     -   تاريخ:  13 خرداد 93 - 12:49:29
آقاي وحيد در خود کتب اهل سنت رواياتي هست مبني بر اينکه اين آيه در باره ي اميرالمومنين نازل شده پس وقتي خود قرآن از اين کار اشکال نگرفته بلکه آن را به عنوان فضيلت آورده تمام اشکالات شما پاسخ داده ميشود

اما درباره اين که چرا آخوند ها الآن اين کار رو نميکنن به احتمال زياد منظور شما اينه که چرا اين کار (انگشتر دادن در رکوع) يک سنت نيست و بين مردم وشيعيان رواج ندارد (البته شما آنقدر ادب نداشتيد که درست منظور خود را بگوييد)
در جواب
انگشتر دادن در رکوع في نفسه يک کار مستحب نيست انفاق کردن مستحب است اما لزومي بر اين کار در حالت رکوع نمي باشد و در واقع هدف اصلي اين آيه معرفي ولي و سرپرست مردم است که به وسيله ي يک عمل اميرالمومنين آن را معرفي کرده نه اينکه به مسلمانان بگويد در رکوع هايتان انفاق بدهيد
در واقع اين آيه به انگشتر دادن امام در رکوع اشاره ميکند تا امام را به عنوان ولي مسلمين معرفي کند
3   نام و نام خانوادگي:  خادمه زهرا سلام الله عليها     -   تاريخ:  27 خرداد 93 - 11:45:13
سلام عليکم
واما بعد...
جناب آقاي وحيد،از کلامتون معلومه که تنها از روي تعصب نوشتيد......!!!
فکر کنم شما زياد از تاريخ خبر ندارين که فلان و فلان و فلان وفلاني انگشتر ها دادن سر نماز! ولي دريغ از نزول الهام چه رسد به آيه قرآن!!!!
درمورد ح ر ک ت ا ض ا ف ي .... که فرموده ايد، بايد خاطر نشان شد که نه خدا ونه پيامبر خدا به انفاق اميرالمومنين خرده نگرفته اند،
و اون رو ح ر ک ت ا ض ا ف ه.... نخونده اند،جايي هم نيومده که نمازشون باطله !واسه همين لطفا از خودتون فتوا صادر نکنين!!!!
البته اين جور که معلومه شما کلا با همه مشکل دارين(از اون گدا بدبخت گرفته تا شيعه و آخوند و...) و اين مورددر حيطه علمي من نيست متاسفانه!!!!
4   نام و نام خانوادگي:  علي احمدي ويسي راد     -   تاريخ:  04 تير 93 - 19:22:13
سم الله
سلام عليکم
خداوندمتعال انشاالله ايت الله قزويني رابراي جهان تشيع نگهداردتاحجت رابرهمگان تمام کند.من اسمم علي است والان مدتي است به خاطر دانشگاه که تحقيق مختصري باعنوان علماي اهل سنت پاسخ دهند نقدوبررسي اجتهادوعدالت صحابه حالادرواقع مي دانم شيعه کيست وسني کيست والان واقعا خداوکيلي افتخارمي کنم که اسمم علي است.
اللهم احفظ ايت الله القزويني حفظه الله
5   نام و نام خانوادگي:  قاسم     -   تاريخ:  16 آذر 93 - 11:52:27
خدا بهتون عزت دارين رو عطا کنه. خدا رو شکر که با سايتي مواجه شدم که شرشار از نور علميت و اکنده از قاطعيت برهانه.




   

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما