بسم الله الرحمن الرحيم

برنامه حبل المتين

آيت الله دکتر حسيني قزويني

تاريخ :1392/02/15

مجري:

مي خواستم لطف بفرماييد اين جنايت هولناکي که اين وهابيت تکفيري که در انهدام کردن حرم صحابي حضرت حجر بن عدي و محکوميت حوزه علميه و مراجع عظام تقليد مقداري توضيح بفرماييد که اتفاقات عجيبي هم در ايران افتاد.

استاد قزويني:

همانطوري که بينندگان عزيز اطلاع دارند جنايت ديگري در تاريخ وهابيت رقم خورد و برگ سياهي بر دفتر ننگين وهابيت افزوده شد، اينهايي که يک عمري شيعه را متهم مي‌کردند به صحابه اهانت و جسارت مي‌کنند و احترام صحابه را ندارند، بي حيايي و شقاوت را به جايي رساندند که اين صحابه جليل القدر نبي مکرم صلي الله عليه و آله و سلم را نبش قبر کردند و جنازه او را از آنجا منتقل کردند به بهانه اينکه اينجا برخلاف دستور اسلامي دفن شد.

يعني در اين 1400سال کسي متوجه اين مساله نشده بود و اينها متوجه شدند، و اين قضيه احساسات و عواطف شيعه، سني و حتي غير مسلمان را هم جريحه دار کرد چون در هر يک از اديان و فرق براي بزرگان‌شان احترام قائل هستند، براي محل دفن آن بزرگ محترم مي‌شمارند و گرامي مي‌دارند.

و خدا را هم شاکر هستيم که مردم متوجه شدند که اينهايي که دم از دفاع از صحابه مي‌زنند دشمن صحابه هستند و جنايت کار هستند و اينهايي که در اين شبکه‌هاي ننگين وهابي که مردم را تحريک مي‌کردند براي رفتن به سوريه و فتوا صادر مي‌کردند اين مفتيان مزدور امثال قرضاوي‌ها که واقعا براي همه رو شد که ايشان يک آدم مزدور و اجير و نوکر صهيونيست بنابر آنچه که همين همسر مطلقه اش افشا کرد که رابطه پنهاني با سران تل آويو داشته با آمريکايي‌ها داشته است.

کارنشناساني که در اين شبکه نفاق تحريک مي‌کردند کاملا دستشان رو شد و ما انتظار داشتيم بر اينکه اينها هم در اين قضيه وارد بشوند و حداقل اين جنايت را محکوم کنند ولي ما ديديم به عکس اينها رفتند اين نايف شرحان که يک مزدور ديگري از اين حضرات است که آن شعر شاعر عراقي احمد نبيل را:

ياذاكر الاصحاب كن متأدبا و اعرف عظيم منازل الاصحاب

ما واقعا فهيديم که يا ذاکر الاصحاب کن متادبا خلاصه آن کسي که اصحاب را ذکر مي‌کني با ادب باش جايگاه بزرگ اينها را بشناس، و با ادب بودن يعني ويران کردن ضريح صحابه و نبش قبر او و جابه جا کردن جنازه مطهر او، حالا اين آقايان که مي‌گويند:

هم صفوة رٌفِعوا بصحبةِ أحمدَ و بذاك قد خٌصّوا من الوهابِ

آيا اين فقط مال همان 3-4 نفر است که اينها مورد نظرشان است يا تمام صحابه را هم شامل مي‌شود؟ و خب اين يک نکته اي بود که الحمدلله پرده از روي چهره کريه وهابيت برداشت و در سراسر دنيا نه در ايران بلکه در کشورهاي ديگر خلاصه راهپيمايي‌ها، محکوميت‌ها، و براي اولين بار بود در ايران که در راهپيمايي‌ها در کنار مرگ بر آمريکا، مرگ بر وهابي و مرگ بر سلفي آغاز شد و ما انشاءالله اميدواريم اين مرگ بر وهابي و مرگ بر سلفي از زبان مردم شيعه وسني برداشته نشود.

بلکه من پيشنهاد مي‌کنم به مسئولين آموزش و پروش چه در داخل و چه در خارج و آنهايي که با تعليم و تربيت کودکان مسلمان شيعه و سني مرتبط هستند از همان ابتداي کتاب‌هاي درسي، حتي از پيش دبستاني‌ها شروع کنند وهابيت و سلفيت را معرفي کنند و بگويند اينها يک طايفه ضد دين، ضد قرآن، ضد انسان و ضد بشريت هستند و هدف از تاسيس اين فرقه افتراق و تفرقه ميان امت اسلامي است و نابوي شعائر ديني است.

اينها نه تنها الان شما تاريخ را نگاه کنيد، تاريخ آل سعود را نگاه کنيد که اولين مقبره اي که وهابيت پس از آنکه قدرت به دستشان آمد نابود کردند حرم برادر خليفه دوم زيد بن خطاب بود در اطراف در منطقه درعيه و اينها در سال 1218 که به مکه مکرمه حمله کردند خانه خديجه کبري ام المؤمنين را ويران کردند، خانه اي که يک عمري محل نزول جبرئيل و محل نزول وحي بود و به توالت مبدل کردند.

خب ديگر از اينها چه انتظاري هست؟ ولذا من از تمام آن عزيزاني که با مسائل آموزش و پروش مرتبط هستند تقاضا مي‌کنم اگر واقعا مي‌خواهند جلوي اين خطرها را بگيرند و در آينده از تکرار اين قضايا جلوگيري بشود بهترين راه اطلاع رساني و آموزش دادن و به تمام کودکان و جوان‌ها و مرد و زن معرفي شود که اين فرقه زائيده يهود هستند و اينها زائيده تفکر صهيونيست هستند.

الان در قضيه سوريه کاملا روشن شد دست اينها در دست يهود است، کاملا مشخص شد که اينها در صفي که قرار دادند از صف مسلمان‌ها کاملا جدا شدند و اينها در طول اين 60-70 سالي که فلسطين بدترين ضربه‌ها و بدترين شکنجه‌ها و آوارگي‌هايي که داشتند کوچکترين حرکتي انجام ندادند.

حتي در قضيه جنگ نوار غزه که 8 روز بود اينها صراحتا مفتي اعظم عربستان سعودي بيانيه داد که که هرگونه راهپيمايي در دفاع از فلسطين خلاف شرع و حرام است.

ما واقعا خوشحاليم که مراجع بزرگوار ما بيانيه‌هايي که دادند عزيزان شنيدند که به حق يک تکه‌هاي زيبايي در بيانيه مراجع عظام تقليد بود و من از عزيزاني که درست اندر کار مساجد هستند، حسينيه‌ها هستند، مراکز آموزشي هستند تقاضا مي‌کنم اين جملاتي که مراجع بزرگوار ما در اين بيانيه دادند  اينها را گزينش کنند و به عنوان سخن هفته در ادارات و مدارس و مراکز آموزشي و حسينيه‌ها و مساجد بچسبانند و مردم بدانند که نظر مراجع بزرگورا ما در رابطه اين وهابيت چيست.

حضرت آيت الله العظمي سبحاني که خود در موضوع وهابيت تاليفات متعددي دارد که ايشان تعبيرشان اين بود که اعضاي يک گروهک وهابي و تکفيري و کساني که حرمتي براي خداوند، پيامبر اکرم و اصحاب آن حضرت قائل نيستند.

خيلي واضح و روشن است که يک مرجع تقليد مي‌گويد اينها نه براي خدا و نه براي پيامبر ونه براي اصحاب هيچ ارزشي قائل نيستند و به مرقد صحابي جليل حجر بن عدي تعدي کرده و با بازيچه قرار دادن قبر شريف وي اين مکان را نبش کردند و اين کار تجاوزي آشکار به مقدسات اسلامي محسوب مي‌شود.

يا بيانيه اي که حضرت آيت الله العظمي صافي گلپايگاني دادند که تکه زيبايي داشت که فرمودند: چطور مي‌توان باور کرد که عده اي که چهره اسلام عزيز را با خشونت معرفي نموده و بويي از اسلام و انسانيت نبرده اند و خود را موحد و متعبد معرفي نموده.

مثل همان قضيه فرعون که مي‌گفت دين واقعي من هستم و حضرت موسي مي‌خواهد دين شما را فاسد کند، اينها خون صدها نفر از انسان‌هاي بي گناه، کودک، بزرگ و مرد و زن را با وحشيانه ترين وسائل وحشي گري به زمين بريزند و گردن حتي نوجوانان را با شمشير قطع نموده و آنها را در شبکه‌هاي ماهواره اي نشان دهند.

و همچنين حضرت آيت الله العظمي مکارم شيرازي ايشان خيلي تعبير واضح تر و روشن تر از آن دو بزرگوار داشتند ايشان تعبيرشان اين است که:

اين وحشيان آدم نما که در تاريخ نمونه اي ندارند، نه بر زندگان رحم مي‌کنند ونه به شهيدان به خاک خفته و به يقين اگر قدرت پيدا کنند گنبد و بارگاه ملکوتي پيامبر خدا صلي الله عليه و آله وسلم را نيز ويران خواهند کرد همانگونه اي که بارها تلويحا يا تصريحا گفته اند ولي از هجوم افکار عمومي مسلمانان وحشت دارند.

و يک جمله اي حضرت آيت الله مکارم شيرازي خب خداي عالم به آبروي زهراي مرضيه همه مراجع ما را عمر با عزت و با عافيت عطا کند و ما واقعا افتخار به اين مراجع روشن و به روز مي‌کنيم و دست اينها را مي‌بوسيم و افتخار مي‌کنيم، يک تعبير زيبايي ايشان داشت که مي‌گويند:

به حاميان آنها از دولتمندان ترکيه و عربستان سعودي و قطر گرفته تا آمريکا و اسرائيل مي‌گوييم شرمتان باد، شرمتان باد از اين جنايت زشت و ضد بشري کساني که شما از آنها حمايت مي‌کنيد که با هيچ يک از معيار‌هاي انسانيت سازگار نيست.

ولي بنده مي‌خواهم خدمت مراجع بزرگوار تقليد يک عريضه اي داشته باشم که اين جنايات زشت و ضد بشري که توسط اين وحشيان آدم نما انجام مي‌گيرد درست است که دولتهاي مزدور منطقه پشت قضيه هستند ولي مهم تر از او مفتيان مزدوري است که فتوا صادر مي‌کنند و بر کار اينها رنگ شرعي مي‌زنند، امثال آقاي قرضاوي يهودي، امثال دليمي‌ها، امثال عبدالرحمن دمشقيه و علماي بزرگ اينها که بويي از اسلام و قرآن نبرده اند و اينها به عنوان يک مفتيان مزدور و اجير بيگانگان مي‌آيند و فتوا صادر مي‌کنند و بر کار اين‌ها حکم شرعي صادر مي‌کنند.

عجيب بود من داشتم نگاه مي‌کردم که ببينم در اين شبکه‌هاي وهابي يا دولت‌هاي منطقه مزدور و اجير آمريکا آيا چيزي هم صادر مي‌شود ديدم نه، بلکه ديدم در همين بيانيه اي در قضيه قرضاوي که ايشان در همين نماز جمعه اخيرش صادر کرد و صحبت کرد براي ما خيلي عجيب بود، بينندگان عزيز ببينيد اينها شدند مفتيان به ظاهر اسلامي و در حقيقت ضد اسلام، حتي مي‌گويد اين تروريست‌ها براي حمله به نيروهاي دولتي اگر افراد بي گناهي هم در مسير انقلاب کشته شود اين طبيعت جنگ است و آنان را در زمره شهدا به حساب مي‌آوريم.

اي ننگت باد بر اين فتوا آقاي قرضاوي، هزاران لعنت و نفرين بر تو باد که مي‌گويد تروريست‌ها اگر افراد بي گناه را هم مي‌کشند اين طبيعت جنگ است و اون بي گناهان به بهشت مي‌رفتند.

ببينيد آيا اين با کدام يک از معيارهاي اسلامي تطبيق مي‌کند؟ آيا نبي مکرم در جنگ‌ها اين چنين بود؟ حتي در حق حيوانات اگر وسيله پيشرفت و موفقيت قرار بدهند فقها مي‌گويند حرام و باطل است تا چه رسد که انسان‌هاي بي گناه کشته شوند.

و ايشان باز با اون فتواي صهيونيستي مي‌گويد هرکس تا به حال در اين ارتش اسد باقي مانده است و از آنها جدا نشده است از سوي الله و فرشتگان و مردم ملعون است، ما مي‌گوييم آقاي قرضاوي لعنت خدا و ملائکه و جميع جن و انس بر امثال شما مفتياني که اين چنين فتواهاي ضد ديني صادر مي‌کنيد.

بعد جالب است مي‌گويد حکومت ظالم و مستبد سوريه 50 سال است که از اعطاي آزادي‌هاي مشروع به ملتش امتناع مي‌کند و مي‌خواهند ملت سوريه اسير يک خانواده سلطنتي باشد.

آقاي قرضاوي صهيونيستي آيا همين حرف را اگر کسي در رابطه با آل سعود بزند چه جوابي شما داريد؟ اگر اينها 50 سال است در سوريه حکومت مي‌کنند اين آل سعود با آن پرونده سياه بيش از 250 سال است که دارند در عربستان سعودي حکومت مي‌کنند و حجاز را تبديل به خودشان کردند و دولت حجاز شد دولت آل سعود و حتي اثري از عربيت نيست حالا باز در سوريه به عنوان يک کلمه عربي در حکومتشان هست ولي اين آل سعودي که الان نزديک 200 سال است در آنجا جنايت مي‌کنند و حتي همين‌ها در کنار سران يهود و صهيونيست شراب مي‌خورند آن زمان حضرت مستطاب عالي کجا بوديد که يک فتوا صادر کنيد که چطور مي‌شود که يک کسي که خود را خادم الحرمين معرفي مي‌کند بيايد خود را در ملاء عام و در جلوي چشم جهانيان در کنار سران صهيونيست و  آمريکا شراب زهر مار کند و ده‌ها جنايت ديگر.

بعد تعبير مي‌کند که اين حزب الله حزب الشيطان است، ايشان ظاهرا به آينه نگاه کرده است يک چيزي آنجا ديده است و همان را بيان مي‌کند البته من عرض کردم که ما چون خيلي زياد شبکه مان سياسي نيست و وارد بحث سياسي نمي خواهيم شويم ولي اگر بنا باشد وارد بشويم حرف براي گفتن زياد داريم.

ولي اينکه بيايد به يک صحابه اي جسارت بشود و اين آقا به جاي اينکه اينها را محکوم کند مي‌آيد براي تروريست‌ها فتواي شريح قاضي دومي صادر مي‌کند، فتواي يزيدي ديگري صادر مي‌کند.

شما اگر بي گناهان را هم کشتيد اشکالي ندارد اينها به بهشت مي‌روند، شما بکشيد خلاصه آمار بهشتيان را زياد کنيد.

حالا من نمي دانم اين برگرفته از قرآن است يا سنت است يا نه همان که مي‌گويد حزب الشيطان حزب الشيطان از فتاواي حزب الشيطاني است.

مجري:

حاج آقا يک ذره برويم بحث را روي خود حضرت حجر بن عدي و اصلا درباره ايشان يک مقدار صحبت بفرماييد که ايشان آيا واقعا صحابي بودند يا نه يا بعد از پيامبر بودند و يک ذره از خصوصيات ايشان بفرماييد.

استاد قزويني:

در رابطه با قضيه حجر بن عدي سخن گفتن خيلي زياد است ولي آنچه که مطرح است جناب آقاي ابن اثير جزري در کتاب اسد الغابة في معرفة الصحابه مي‌آيد وقتي به حجر بن عدي رضوان خدا بر او باد مي‌گويد:

وكان من فضلاء الصحابة

نه تنها صحابه بود بلکه از فضلاي صحابه هم بود و از اعيان اصحاب اميرالمؤمنين سلام الله عليه بوده است.

اسد الغابة  ج 1   ص 565، اسم المؤلف:  عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد الجزري الوفاة: 630هـ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان - 1417 هـ - 1996 م، الطبعة : الأولى، تحقيق : عادل أحمد الرفاعي

و ابن حجر عسقلاني هم در کتاب الاصابه خود مي‌نويسد:

أنه وفد على النبي صلى الله عليه وسلم هو وأخوه‌هانئ بن عدي

حجر بن عدي جزو کساني بود که با گروه‌هايي که مي‌آمدند که در بعد از قضيه فتح مکه گروه‌ها و هيئت‌هايي مي‌آمدند و با پيامبر بيعت مي‌کردند و اسلام مي‌آوردند و آقاي حجر بن عدي جزو آن گروه‌ها و هيئت‌هايي بود که همراه برادرش و ديگران آمدند و با پيامبر اسلام بيعت کردند و مسلمان شدند.

و در قضيه قادسيه هم بود و ايشان جالب اين است که مي‌گويد همين قضيه مرج عذري که يک منطقه اي است که الان در همان جا دفن است که مي‌گويد:

افتتحها

فتح اين منطقه به دست حجر بن عدي بوده است يعني اين منطقه به فرماندهي حجر بن عدي فتح شد

فقدر أن قتل بها

قضاي الهي اين بود که در همان منطقه اي که فتحش به دست حجر بن عدي بود درهمان جا هم به شهادت برسد .

الإصابة في تمييز الصحابة  ج 2   ص 37، اسم المؤلف:  أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي الوفاة: 852، دار النشر : دار الجيل - بيروت - 1412 - 1992، الطبعة : الأولى، تحقيق : علي محمد البجاوي

البته بعضي‌ها مي‌گويند بله شايد ايشان تابعي بوده، از بخاري و ابن حبان که حالا ما هيچ دليلي پيدا نکرديم که حتي بعضي‌ها دارند که همان زمان جاهليت را درک کرده است و همان زمان اسلام را، حالا اين را از کجا در آوردند که ايشان تابعي بوده با اينکه سال 53 ايشان از دنيا رفته است يعني نزديک 10 سال قبل از معاويه از دنيا رفته است و حالا معاويه شده است صحابي و حجر بن عدي شد تابعي.

تابعي هم اگر باشد مگر شما در قرآن براي صحابه مي‌خواهيد استدلال کنيد به آيه:

وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ

نسبت به هر دو قرآن مي‌گويد:

رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ

سوره توبه آيه 100

خلاصه در اينکه حضرت حجر بن عدي از صحابه پيامبر بوده است هيچ شبهه اي در آن نيست، حالا بعضي‌ها به خاطر اينکه ارادت خود را به معاويه اثبات کنند و به دودمان نحس بني اميه آمدند ايشان را براي اينکه نگويند معاويه دستش به خون يک صحابه پيامبر آغشته شده است برچسب تابعي به او مي‌زنند.

اگر اين را زدند نسبت به آقا امام حسن عليه السلام که ديگر صحابي و فرزند پيامبر است او را که معاويه مسموم کرد که در او هيچ شک و شبهه اي نداريد. و ده‌ها شخصيت ديگر که توسط معاويه به شهادت رسيدند اينها کاملا در تاريخ ثبت است.

مجري:

خيلي ممنون حاج آقا يکي از بينندگان عزيزمان جناب آقاي مير معيني که از بينندگان برنامه ما هم هست پيامک زده است که پيشنهاد مي‌کنند که براي اينکه بخواهيد با وهابيت مبارزه کنيد از امروز هر بچه اي به دنيا مي‌آيد مخصوصا اينهايي که حب اهل بيت و حب صحابي حضرت رسول را دارند اسم فرزند پسر خود را حجر بگذارند که مشخص بشود که اين کار مي‌کنند براي اينکه اين نام را از بين ببرند ولي اين نام‌ها انشاءالله بيشتر بشود.

استاد قزويني:

پيشنهاد خيلي خوبي است.

مجري:

حاج آقا انگيزه شهادت حضرت حجر چه بوده است؟

استاد قزويني:

انگيزه شهادت که مشخص است که ديگر کسي که به دست معاويه به شهادت مي‌رسد کاملا هويت او مشخص است که چه است، ولي آنچه که خود آقاي ذهبي دارد که از استوانه‌هاي عملي اهل سنت است مي‌گويد:

له صحبة و وفادة

هم صحابي پيامبر بوده و هم با آن گروه‌هايي که آمدند با پيامبر بيعت کردند جزء آنها است

سير أعلام النبلاء  ج 3   ص 463، اسم المؤلف:  محمد بن أحمد بن عثمان بن قايماز الذهبي أبو عبد الله الوفاة: 748، دار النشر : مؤسسة الرسالة - بيروت - 1413، الطبعة : التاسعة، تحقيق : شعيب الأرناؤوط , محمد نعيم العرقسوسي

بعد مي‌گويد:

وقيل إن رسول معاوية عرض عليهم البراءة من رجل والتوبة فأبى

آقاي ذهبي نمي دانم فرداي قيامت چه جوابي داري؟ همين ذهبي که وقتي مي‌آيد مي‌رسد به حديث نبي مکرم که فرمود:

يا علي أنت سيد في الدنيا سيد في الآخرة حبيبك حبيبي وحبيبي حبيب الله وعدوك عدوي وعدوي عدو الله والويل لمن أبغضك بعدي

بعد حاکم نيشابوري مي‌گويد اين روايت:

صحيح على شرط الشيخين

المستدرك على الصحيحين  ج 3   ص 138 المستدرك على الصحيحين، اسم المؤلف:  محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة : الأولى، تحقيق : مصطفى عبد القادر عطا

ولي وقتي آقاي ذهبي هيچ دليلي پيدا نمي کند که منکر اين روايت شود مي‌گويد:

يشهد القلب انه باطل

قلب من ذهبي شهادت مي‌دهد که اين باطل است.

ميزان الاعتدال في نقد الرجال  ج 1   ص 213، اسم المؤلف:  شمس الدين محمد بن أحمد الذهبي الوفاة: 748، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1995، الطبعة : الأولى، تحقيق : الشيخ علي محمد معوض والشيخ عادل أحمد عبدالموجود

خب اينجا هم مي‌گويد:

البراءة من رجل

گفت از يک مردي شما بايد برائت بجوييد

خيلي عجيب و زيباست.

سير أعلام النبلاء  ج 3   ص 466، اسم المؤلف:  محمد بن أحمد بن عثمان بن قايماز الذهبي أبو عبد الله الوفاة: 748، دار النشر : مؤسسة الرسالة - بيروت - 1413، الطبعة : التاسعة، تحقيق : شعيب الأرناؤوط , محمد نعيم العرقسوسي

با اينکه خب ايشان وقتي در تاريخ الاسلام که مي‌خواهد همين قضيه را مطرح کند يادش رفته بود که در سير اعلام النبلاء چه گفته است و مي‌گويد:

إن رسول معاوية جاء إليهم لما وصلوا إلى عذراء يعرض عليهم التوبة والبراءة من علي رضي الله عنه

خداي عالم مي‌خواهد اين افرادي مانند ذهبي رسوا شوند، دوستان نگاه کنيد.

خب مي‌گويد برائت از يک رجلي ولي اينها مي‌گويند که حاضر نشدند از اميرالمؤمنين سلام الله عليه برائت بجويند و خلاصه اينها را مظلومانه و غريبانه در بيابان 10 نفر را همراه آقاي حجر بن عدي به شهادت رساندند.

و جالب اين است که مي‌گويد:

ولما حج معاوية استأذن على أم المؤمنين عائشة

معاويه وقتي به حج آمده بود اذن گرفت که خدمت عايشه برسد

فقالت له : أقتلت حجراً

معاويه تو حجر را کشتي؟

فقال : وجدت في قتله صلاح الناس

در قتل او صلاح مردم را لحاظ کردم.

تاريخ الإسلام  ج 4   ص 194، اسم المؤلف:  شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان الذهبي الوفاة: 748هـ، دار النشر : دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت - 1407هـ - 1987م، الطبعة : الأولى، تحقيق : د. عمر عبد السلام تدمرى

ببينيد اينها خيلي عجيب است، حالا ديگر چه هست نمي دانيم.

جناب محمد بن عبدالله عبدالمنعم حميري متوفاي 766 حدود 100 سال بعد از ذهبي است و تقريبا معاصر ابن حجر عسقلاني است که مي‌گويد:

معاويه يک رجل اعور و چند چپ را فرستاد که حجر بن عدي را بياورند به سمت شام تا به همين منطقه اي که الان به شهادت رسيده است دفن شده وقتي که به اينجا رسيدند

قال لحجر : إن أمير المؤمنين

مراد از اميرالمؤمنين در اينجا معاويه است يعني اميرالفساق، اميرالکاذبين، اميرکفره

قد أمرني بقتلك، وقتل أصحابك

اي سرکرده گمراهان

به حجر بن عدي مي‌گويد سرکرده گمراهان و به معاويه مي‌گويد اميرالمؤمنين.

يا رأس الضلال ومعدن الكفر والطغيان والمتولي لأبي تراب

اي حجر اي کسي که سرکرده گمراهان و معدن کفر و طغيان هستي و پايبند علي بن ابي طالب هستي، معاويه

إلا أن ترجعوا عن كفركم

مگر اينکه از کفرتان برگرديد

يعني چه؟ يعني ولايت علي و محبت علي شده است کفر، خيلي جالب است

وتلعنوا صاحبكم وتتبرأوا منه

نسبت به علي نستجير بالله لعن کنيد و از او برائت بجوييد.

حجر و کساني که با او بودند گفتند:

إن الصبر على حد السيف لأيسر علينا مما دعوتنا إليه

ما شمشيرها گردن مان را بزند و سرمان را از بدنمان جدا کند اين براي خيلي خوشايند تر است از اين چيزي که تو از ما مي‌خواهي که نسبت به علي بخواهيم جسارت کنيم.

بعد ايشان وصيت کرد که همچين زنجيري که به بدن من بسته اند و خوني که به بدن من آغشته است اين خون را نشوييد اين بدن بسته من را به همين شکل دفن کنيد من مي‌خواهم فرداي قيامت بيايم جلوي معاويه را بگيرم و به پيامبر شکايت کنم.

الروض المعطار في خبر الأقطار  ج 1   ص 536، اسم المؤلف:  أبو عبد الله محمد بن عبد الله بن عبد المنعم الحميري الوفاة: بعد 866 هـ، دار النشر : دار الجيل  - بيروت / لبنان - 1408 ه ـ - 1988 م، الطبعة : الثانية، تحقيق : إ . لافي بروفنصال

مروج الذهب  ج 1   ص 349، اسم المؤلف:  أبو الحسن على بن الحسين بن على المسعودي (المتوفى : 346هـ) الوفاة: 346، دار النشر :

و همچنين آقاي سقاف که از علماي بزرگ اردن و از شخصيت‌هاي برجسته است و کتاب‌هاي زيادي در رد وهابيت نوشته است، البته من کتاب ايشان را در اختيار نداشتم در اين نرم افزار جامع الکبير بود يا مکتبة الشامله که در آنجا يک جزوه اي گذاشتند ملتقي اهل الحديث آنجا جلد 48 صفحه 418 نقل کرده است از رساله مناظرة‌الالباني و زمزمي که آنجا توسط حسن سقاف تحقيق و بررسي شده است و مطالبي دارد که در آنجا در صفحه 362 اين مناظرة الالباني آورده است که:

وقد قتل معاوية الصحابي الجليل حجر بن عدي عندما أنكر على عمال معاوية وولاته سب سيدنا علي رضي الله عنه

مي گويد چون حجر بن عدي در برابر ناسزا گويي به علي بن ابي طالب اعتراض مي‌کرد و مي‌گفت علي را سب نکنيد، و به عمال مي‌گفت چرا علي را سب مي‌کنيد؟ به خاطر اين معاويه دستور داد او را کشتند.

و بعد مي‌گويد:

وهذا شئ مشهور

يک چيزي است کاملا مشهور

بعد ايشان از حافظ ابن حجر نقل مي‌کند:

وقتل بمرج عذراء بأمر معاوية

در منطقه مرج عذري که جنازه ايشان در همان جا دفن شده است به دستور معاويه ايشان را به شهادت رساندند و دفن کردند.

دفع شبه التشبيه بأكف التنزيه - عبد الرحمن بن الجوزي الحنبلي –  پاورقي ص 235

جالب اينجاست که آقاي ابن جوزي بنا به نقل آنچه که طبري در تاريخ خود دارد و ابن اثير در کامل خود دارد ايشان مي‌گويد: 4 تا ويژگي از حسن بصري نقل مي‌کند که از علماي بزرگ اهل سنت است که مي‌گويد 4 ويژگي و صفت در معاويه بود که هر يک از آنها کافي بود که معاويه را هلاک کند و به جهنم وارد کند، اول اينکه خلافت را به زور شمشير گرفت با اينکه در ميان مردم صحابه بزرگوار و مهمي بودند که اولي از معاويه براي خلافت بودند، دوم فرزندش يزيد خماري که همواره مست بوده و حرير مي‌پوشيده او را به عنوان خليفه مسلمين بر مسلمين تحميل کرد، سوم زيادبن ابيه را گفت اين بچه پدر من ابوسفيان است و چهارمي هم:

وقتله حجر بن عدي وأصحابه

قتل معاويه حجر بن عدي و اصحاب وي

فيا ويلاً له من حجر وأصحاب حجر

واويلا بر حال معاويه به خاطر اينکه حجر بن عدي و 9 تن از ياران او را به شهادت رساند.

تاريخ الطبري  ج 3   ص 232، اسم المؤلف:  لأبي جعفر محمد بن جرير الطبري الوفاة: 310، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت

المختصر في أخبار البشر  ج 1   ص 129، اسم المؤلف:  أبو الفداء عماد الدين إسماعيل بن علي (المتوفى : 732هـ) الوفاة: 732، دار النشر :

محاضرات الأدباء  ج 2   ص 516، اسم المؤلف:  أبو القاسم الحسين بن محمد بن المفضل الأصفهاني الوفاة: 502، دار النشر : دار القلم - بيروت - 1420هـ- 1999م، تحقيق : عمر الطباع

البداية والنهاية  ج 8   ص 130، اسم المؤلف:  إسماعيل بن عمر بن كثير القرشي أبو الفداء الوفاة: 774، دار النشر : مكتبة المعارف - بيروت

الكامل في التاريخ - ابن الأثير - ج 3 ص 487

و ده‌ها مصادر ديگر اين قضيه را نقل کردند.

مجري:

درود خداوند و رضوان الهي بر حضرت حجر که بعد از 1400 سال هم بايد تاوان محبت اهل بيت را بپردازد و قبرش شکافته شود و نبش قبر شود و اين گونه مسائل.

در اوصاف ايشان هم در تاريخ نوشتند که در خواست کرد موقع شهادت که 2 رکعت نماز بخواند که به او گفتند که خيلي طول نده و يک مقدار نماز 2 رکعتي او طول کشيد بعد از نماز گفت: والله قسم اين کوتاهترين نمازي بود که در طول عمرم خواندم نه به خاطر شما بلکه من مي‌خواستم زودتر به شهادت برسم و اين نمازم را کوتاه کردم.

استاد قزويني:

تو که از کوچه معشوقه ما مي‌گذري    بر حذر باش که سر مي‌شکند ديوارش

علي مظلوم بود و انواع تهمت‌ها و افتراء‌ها بر او جاري شد و کسي هم که مي‌خواهد از علي دفاع کند و علي گونه باشد بايد خودش را آماده کند براي آماج تهمت‌ها، افتراء‌ها و حسادت‌ها که خب ما خودمان الحمدلله رب العالمين بعضي وقت من مي‌گويم ما نه در تقوا مي‌توانيم شبيه علي باشيم، نه در علم و نه در عبادت و نه در سخاوت و حداقل در فحش خوردن شبيه اميرالمؤمنين سلام الله عليه باشيم که فرداي قيامت به حضرت زهرا سلام الله عليه عرض کنيم که زهرا جان ما هم به خاطر دفاع از اميرالمؤمنين تعدادي فحش و تهديد و ناسزا خورديم، خدا را شاکر هستيم.

تماس تلفني: ماموستا بهمني

من خدمت شما و همه بينندگان شبکه ولايت عرض سلام و ارادت دارم و آرزوي موفقيت و سلامتي و شاد کامي براي همه عزيزان بيننده را دارم.

اولا اين جسارت و بي ادبي که متاسفانه گروهي به اسم مسلمان که در حق صحابه بزرگوار پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم کردند از طرف علماي کردستان به شدت محکوم شد در همايشي که در مسجد و مقبره پير عمر سنندج مدرسه فقه امام شافعي برگزار شد به شدت اين هتاکي را محکوم کردند.

اولا من مي‌خواهم از ديدگاه فقه شافعي به اين مساله نگاه کنيم البته اين را هم عرض کنم خدمت شما کاري که امروز سلفيت و وهابيت کرد فقط کار امروزشان نبوده است و از زمان محمد بن عبدالوهاب همين کارها را کردند.

قبر حضرت عبدالله بن عباس رضي الله عنه را ويران کردند، قبر ام المؤمنين خديجه را ويران کردند، قبر بقيه صحابه و بقيه امهات المومنين را ويران کردند، قبر عثمان را، قبر ائمه بقيع را ويران کردند، قبر حضرت امام حسين عليه السلام حمله کردند و جنايت‌هايي‌ها کردند، در 10 سال قبل هم در کردستان عراق گروه جند الاسلام که در منطقه کرد نشين عراق تسلط پيدا کردند قبرهاي مشايخ طريقه نقش بنديه و قادريه را همين طور ويران کرد و حتي جسد‌ها را بيرون آوردند و انتقال دادند به جاي ديگر، قبر بعضي از اصحاب بود در کردستان که مردم معتقد بودند به آنها و اين‌ها را ويران کردند و امروز هم در کشور سوريه اين کار‌ها را مي‌کنند.

از ديدگاه فقه امام شافعي اين اعمال درست نيست اولا در کتاب مغني محتاج که يکي از کتاب‌هايي است که علماي شافعي به آن فتوا مي‌دهند و در کتاب منهاج الطالبين امام نووي اين گونه آمده است:

ويحرم نقل الميت إلى بلد آخر

و همچنين مي‌فرمايد:

ونبشه بعد دفنه للنقل وغيره حرام

فقه امام شافعي مي‌فرمايد نقل ميت از بلدي به بلد ديگر حرام است الا به سمت مکه و مدينه که جاهاي مقدس است.

و اما در مورد نبش قبر مي‌فرمايد:

ونبشه بعد دفنه للنقل وغيره حرام

نبش قبر مطلقا فقه امام شافعي آن را حرام مي‌داند.

منهاج الطالبين  ج 1   ص 29، اسم المؤلف:  يحيى بن شرف النووي أبو زكريا الوفاة: 676، دار النشر : دار المعرفة - بيروت

و همچنين حديثي از رسول اکرم صلي الله عليه و آله وسلم مي‌فرمايد:

كسر عظم ميت فهو كمثل كسره حيًّا

اگر کسي استخوان مرده اي را بشکند مانند آن است که استخوان زنده اي را شکسته.

البدر المنير  ج 6   ص 771، اسم المؤلف:  سراج الدين أبي حفص عمر بن علي بن أحمد الأنصاري الشافعي المعروف بابن الملقن الوفاة: 804، دار النشر : دار الهجرة للنشر والتوزيع - الرياض-السعودية - 1425هـ-2004م، الطبعة : الاولى، تحقيق : مصطفى أبو الغيط و عبدالله بن سليمان وياسر بن كمال

يعني هتک حرمت کردن ولو به يک استخوان مرده هم جايز نيست و حرام است تا چه رسد که جنازه اصحابي را که بعد از 1400سال که در خاک است اين را در آوردند و بي حرمتي کردند و آن را گور گور کردن اين يکي از اهانت‌هايي است که به اصحاب رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم انجام داده اند.

لذا از ديدگاه علماي اهل سنت شافعي اين کار مطلقا حرام است و جايز نيست و کارشان مورد تاييد هيچ گروه اسلامي نيست و ما اين کارها را محکوم مي‌کنيم اينها را از گروه اسلام و مسلمين به دور مي‌دانيم.

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله وسلم مي‌فرمايد: شما به زيارت قبور برويد

تزوروها

زيارت آنها را کنيد و در آنجا بگوييد:

السلام عليكم دار قوم مؤمنين وإنا بكم إن شاء الله لاحقون

به سر قبر مؤمنين برويد و به آنها سلام بدهيد و دعاي خير کنيد.

صحيح مسلم  ج 1   ص 218، اسم المؤلف:  مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي

حتي پيامبر اکرم در حديثي مي‌فرمايد:

ما من عبدٍ يمر بقبر كان يعرفه في الدنيا فيسلم عليه إلا عرفه

اگر بر سر قبر انسان مومني رفتي و او را در دنيا مي‌شناختي به او سلام بدهي او هم جواب سلام تو را به هر حال خواهد داد.

مختصر تاريخ دمشق  ج 2   ص 198، اسم المؤلف:  محمد بن مكرم بن منظور الأفريقي المصري (المتوفى : 711هـ) الوفاة: 711، دار النشر :

جامع الأحاديث  ج 6   ص 378، اسم المؤلف:  الحافظ جلال الدين عبد الرحمن السيوطي  الوفاة: 19/جمادى الاولى / 911هـ ، دار النشر :

اين هتک حرمت‌هايي که گروه سلفيت به قبور و قبر صحابي بزرگوار رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم داشته اين از ديدگاه هيچ مسلک و مذهبي در اهل سنت و ساير مذاهب اسلامي مورد قبول نيست ما اگر نگاه کنيم تاريخ گذشته اسلام را ببينيم، آيا در زماني که فتوحات اسلامي در سرزمين‌هاي شام که شروع شد، در فلسطين که شروع شد اصحاب رسول الله وقتي بيت المقدس را گرفتند مگر در آنجا قبر حضرت ابراهيم خليل الله نبود؟ مگر در آنجا قبر حضرت يوسف نبي نبود؟ قبر پيامبران ديگر نبود؟ هيچ کدام از اينها در زمان خلافت عمر هم بود و حضرت عمر دستور نداد که اينها را ويران کنيد و جنازه‌ها را خارج کنيد و جاي ديگر ببرند چون اينها را مردم زيارت مي‌کنند و هيچوقت نه از حضرت علي نه از حضرت عثمان و نه حضرت عمر هيچ زمان چنين فرماني ندادند بلکه ممانعت مردم را هم نمي کردند که به زيارت بروند.

امروزه اين تفکر متاسفانه تفکري متحجرانه است، اين تفکر به هر حال در جامعه مورد پسند اسلام و مسلمين نيست و بايستي با بصيرت اينها به مسائل اينها نگاه کنند و اين کارهايي که مي‌کنند بي بصيرتي است.

مجري:

خيلي ممنونيم جناب ماموستا بهمني واقعا اين نظراتي که فرموديد کاملا منطبق با نظرات شيعه است و اين آن نقطه اشتراک و آن وحدتي است که در بين شيعه و سني است در مقابل اين گروهي که شما تعبير زيادي داشتيد که شما تعبير کرديد که از اسلام به دور است و واقعا هم همين گونه است.

و اميدواريم که اين نظرات شما که به عنوان مشت نمونه خروار هست از علماي اهل سنتي که اينجا روي خط مي‌آيند مانند حضرت عالي که نماينده اهل سنت شافعي مذهب در کردستان هستيد. ما اين‌ها را وقتي بيان مي‌فرماييد براي برادران عزيز اهل سنت هم کاملا مشخص است و انشاءالله خطوط خود را اين وهابيت تکفيري جدا خواهند کرد.

من يک سوال ديگري خدمت شما داشتم، آيا حضرت عالي اعلام کرده بوديد که با اين کارشناسان وهابي در اين شبکه وهابي حاضر هستيد که در موضوع مشروعيت توسل و غيره مناظره کنيد؟ آيا اين صحت دارد يا نه؟

ماموستا بهمني:

به هر حال من يک بار ديگر در اين شبکه ولايت در مورد مشروعيت توسل و در مورد توسل از ديدگاه اهل سنت به طور وضوح و مستدل ديدگاه اهل سنت و جماعت را به طور مفصل بيان کردم و بيان کرديم و هر وقت هم هر کسي که بخواهد اين ادله‌ها را ببيند يا بشنود يا به هر حال مي‌خواهد در سايت‌ها هم هست و اگر دوباره هم بخواهد من در خدمت هستيم که خب اين ادله هم که مال من نيست که بگوييم براي من است بلکه براي بزرگان اهل سنت و جماعت است.

حديث رسول خدا صلي الله عليه و اله و سلم است و من چنين ادعايي ندارم که بگويم براي من است چون من يک طلبه اي هستم که اگر خدا قبول کند اصلا يک مسلمان مومني اين‌ها را قبول دارد و اعتقادات من بر اينهاست و اين ادله‌ها را هم که يک بار در همين شبکه ولايت به سمع و نظر بينندگان بزرگوار و مسلمانان رسانديم اين ديدگاه اهل سنت و جماعت مخصوص علماي شافعي در مورد توسل است و مخصوصا از آيات و احاديثي که به هر حال برداشت‌هاي علماي گذشته ما از توسل بوده حالا ما يک بار بيان کرديم و اگر باز هم دوستان بخواهند باز هم به سمع و نظرشان خواهيم رساند.

استاد قزويني:

تشکر مي‌کنيم از حضرت عالي جناب ماموستا بهمني و به حق ما افتخار مي‌کنيم به علماي بزرگواري همانند حضرت عالي و جناب ماموستا راستي و ديگر عزيزاني که واقعا با شهامت تمام آنچه که عقائد اهل سنت واقعي است بيان مي‌کنيد و در ميدان حضور داريد و با صداي رساي خودتان آنهايي که دم از اهل سنت مي‌زنند و خودشان را نماينده اهل سنت معرفي مي‌کنند آنها را به مردم معرفي مي‌کنيد.

ولي همان گونه که جناب آقاي محسني هم اشاره کردند دوستان نقل مي‌کردند و اگر واقعا بنا باشد يک برنامه اي باشد يک مناظره اي بين حضرت عالي و اين آقاياني که به نام اهل سنت مي‌گويند توسل حرام است، توسل شرک است، رفتن به زيارت قبر بزرگان حرام است، قبر بزرگان و حرم بزرگان چه حرم امام رضا و چه امام شافعي مي‌گويند اينها بت خانه است و تعبير به بت خانه مي‌کنند.

آيا حضرت عالي اگر شبکه ولايت اقدام کند يا با حضورتان در اينجا يا به صورت اسکايپ در اين زمينه آماده مناظره با اينها هستيد يا خير؟

ماموستا بهمني:

انشاالله من عرض کردم در باره اعتقادات اهل سنت که بيان کنم در هر موضوعي باشد

استاد قزويني:

احسنت احسنت

ماموستا بهمني:

در هر جايي باشد فرق نمي کند و براي اعلام مسائلي که هست در هر جايي که باشد براي بيانات آن در خدمت شما هستيم.

استاد قزويني:

خدا به شما جزاي خير بدهد انشاءالله موفق و مويد باشيد ممنون و متشکر.

ماموستا ايل بيگي:

من هم خدمت جناب عالي و مهمان محترم شما و همچنين شنوندگان عزيز و بينندگان محترم برنامه سلام و شب بخير عرض مي‌کنم.

بسم الله الرحمن الرحيم

نظر بنده همان گونه که بايد بالاخره همين باشد در حقيقت نظر فقها و متکلمين و بزرگان اهل سنت و جماعت است که در خصوص اتفاقي که در سوريه افتاده و احتمالا در اردن هم نسبت به قبر مبارک حضرت جعفر بن ابي طالب ظاهرا اعلام شده و گزارش شده که هتاکي شده به آنجا يا حتي تهديد به هتاکي شده است نظر ما که نه نظر فقها چون ما که نظري نداريم و ريزه خوار معرفت بزرگان و فقهاي خود هستيم و ترديدي نيست که نبش قبر حالا قبر اصحاب را که هيچ، قبر تابعين را و قبر اولياي خدا را که بماند.

نبش هر قبري بدون و بدون يک توجيه محکم شرعي حرام است و اين فتوايي است که عموم فقهاي شافعي صراحتا دادند و در همه منابع است و همه فقها صراحتا قائل به حرمت نبش قبر بودند الا در چند مورد که به خاطر رعايت چند تا مصلحت مهم که يا به مرده بر مي‌گردد يا به بستگان مرده بر مي‌گردد.

اين موارد هم مثلا فرض کنيم يکي غصبي بودن زمين است آن هم تازه مرده بايد تازه در آنجا دفن شده باشد و تجزيه نشده باشد.

مرده تازه از دفن شده است و متوجه مي‌شوند که زمين غصبي است خب مي‌شود جا به جا کرد و آن هم با احترام به خود مرده، يا مثلا غسلي داده نشده باشد با اينکه باز خيلي از فقها گفتند نبش قبر به منظور غسل ميت دادن باز چون مسلم است يک نوع هتاکي است و نقض حرمت ميت است باز بالاخره مفسده اش بيشتر از آن است که غسل نکنيم  و به همين دليل مي‌گويند از اين عدول کردند و صرف نظر کردند و نيازي به آن نيست تاز ه آن هم در شرايطي که اين مرده قابليت غسل را داشته باشد.

در غير موارد اين چنين فقها در هيچ جايي قائل به جواز نبش قبر نبودند و اين يک فتواي صريح همه منابع  و متون شافعيه است و مي‌توانم من حتي ارجاع بدهم به يکايک اين کتب و به عباراتشان و حواشي آنها که همه صراحتا اين را گفتند و لذا نبش قبر را که من اطلاع بيشتر و دقيق تري نسبت به قضايا و جزئيات آن دارم صراحتا فتوا به حرمت نبش قبر داده است براي قبر هر کسي باشد.

حتي سوالي پيش آمده بود چندي قبل که يکي از آوارگان عراقي مقيم کردستان ايران چند سال قبل فوت کرده بود و اينها آمدند استفتاء کردند از شوراي روحانيت وابسته به مرکز بزرگ اسلامي غرب کشور بالاخره براي بازگرداندن جنازه خود به عراق، اينها بالاخره بعد از استفتاء و جمع کردن از علماي مطرح منطقه نهايتا به اين رسيدند چون اجماع بر اين بود که نبش قبر به منظور انتقال اين جسد به خاک عراق اصلا جايز نيست و حرام است.

نبش قبر حتي به منظور انتقال يک جسد بالاخره غريب حرام است چه برسد به اينکه هتاکي شود بي حرمتي شود قبر يکي از شخصيت‌ها و رجال نامدار تاريخ اسلام که مورد احترام همه فرقه‌ها و مذاهب بوده است، مورد توسل و زيارت قرار مي‌گرفته است و اين نبش بشود و اين جسد از آن خارج شود و به جاي نامعلومي برده شود.

واقعا اين وجدان‌ها را به شدت متاثر کرد و يک رستاخيزي را مي‌توانم بگويم در وجدان جامعه اسلامي به خصوص پيروان مذهب امام شافعي اين به وجود آورد و واقعا به پا کرد و اميدواريم اينها سر عقل و منطق بيايند و مراجعه کنند به متون فقهي و سنت نبوي و مراجعه کنند به آراي بزرگان سلف ما که هرگز چنين فتوايي را ندادند و قائل به جواز چنين هتاکي و بي حرمتي نسبت به اموات مخصوصا بزرگان حالا نشدند.

اين‌ها سر خرد بيايند سر  عقل بيايند و از اين کار‌ها دست بردارند، البته مشابه اين را هم متاسفانه در عراق نسبت به قبور بعضي اولياي مدفون در منطقه مرزي حلبچه کرده بوده بودند و واقعا با يک خيزش و اعتراض گسترده در کل کردستان ايران و عراق مواجه شدند و ناچار شدند اين گروه‌ها اجساد را به جاي اصلي برگردانند.

اين خيزش و اين اعتراضات به اين کارها و جريحه دار شدن احساسات و عواطف آنها بالاخره حاکي از اين است و نشان از اين است که مطلقا در مذهب امام شافعي و فقهاي پيرو امام شافعي نبش قبر تحت هيچ شرايطي الا آن 2 موردي که عرض کردم در ابتداي بحثم جايز نيست.

و از اين مهمتر يک مطلب الان شما نگاه کنيد تاريخ اسلام ما نگاه مي‌کنيم مي‌بينيم 1400 بالاخره از شهادت حجر بن عدي گذشته است يا شخصيت‌هاي ديگر، در اين 1400 سال ما حداقل 50 نسل عوض کرديم يعني 50 نسل آمدند و رفتند و نسل‌هاي ديگر آمدند و رفتند ما شايد الان نسل 50 باشيم و با اين فاصله ولي در عرض اين تاريخ بلند هيچ فرقه و گروهي و هيچ نحله اي نيامده اين رفتار را با قبور بزرگان ما انجام بدهد.

و اگر ما يک مصداق عيني، يک مصداق واقعي و خارجي را براي تحقق عيني اجماع  بخواهيم در ميان امت اسلامي مثال بزنيم مي‌شود به همين توقيع به احترام به قبور و اماکن متبرکه اولياي خدا را مي‌شود به عنوان مصداق نام برد.

1400سال است که اين قبور مورد توسل و احترام و استشفاء هستند و کسي چنين حرکت و گستاخي را با اين قبور نکرده است، همين که اين کار در طول 1400سال نشده است مي‌شود گفت اين يک بدعت بسيار خطرناکي است که اينها آوردند متاسفانه باز کردند و هر کجا که دستشان مي‌رسد به يک بقعه اي مبارکي مي‌رسند اين رفتار را با آن مي‌کنند.

واقعا اين همه دل‌ها و همه وجدان‌هاي امت اسلامي را واقعا جريحه دار مي‌کند و ما از اين بابت واقعا بايد متاسف باشيم.

استاد قزويني:

خداي جزاي خير به شما بدهد جناب ماموستا ايل بيگي، موفق و مويد باشيد، ولي ببينيد جناب آقاي ماموستاي بزرگوار و ديگر عزيزان اهل سنت همانطوري که جناب ماموستا بهمني اشاره کردند و الان جناب ماموستا ايل بيگي اشاره کردند و اين نظر همه اهل سنت است ولي شما ببينيد نظر اين بزرگواران را بگذاريد در کنار فتوايي که بن باز به عنوان مفتي اعظم عربستان سعودي متوفاي 1420 ايشان رسما اعلام مي‌کند بر اينکه تمام قبوري که در مساجد قرار گرفته است، مي‌گويد:

فالمسجد الذي فيه قبر او اکثر لا يصلي فيه و صلاة فيه غير صحيحه

اگر در مسجدي يک مومني دفن شده باشد نماز در آن مسجد باطل است

بعد مي‌گويد:

فلا يجوز للمسلمين أن يصلوا في المساجد التي فيها القبور

در مساجدي که قبر‌ها است نماز خواندن جايز نيست

بل يجب نبشها

واجب اين قبور نبش شود

من قبل الدولة، وعلى أهل الحل والعقد أن ينبشوها ويجعلوها في مقابر المسلمين

بر دولت واجب است و بر اهل حل و عقد واجب است که اين قبور را نبش کنند و از مسجد بيرون کنند.

http://www.binbaz.org.sa/mat/9855

ببينيد جناب ماموستا ايل بيگي اگر واقعا اين چنين است اين آقايان نسبت به قبر نبي مکرم يا نسبت به قبر خليفه اول و دوم که در مسجد النبي است حالا چه اين مسجد قبل از اينکه اين قبر باشد بوده يا بعد ايجاد شده فرقي نمي کند، مي‌گويد اگر قبر باشد مسجد بعد آمده باشد مسجد بايد ويران شود، اگر مسجد بوده و بعد قبر آمده است قبر بايد ويران شود.

ما مي‌خواستيم نظر ماموستا ايل بيگي را نسبت به اين فتوايي که آقاي بن باز و قبل از او آقاي ابن قيم جوزيه و اين تيميه دادند نظر شما چيست؟

ماموستا ايل بيگي:

بله خب نهايتش اين است که اين يک فتواي فقهي است و تبعيت از هر فتواي فقهي آن هم از يک مذهب ديگر آن هم از قرائتي که بالاخره با قرائت متن مذهب يکسان و يک دست لازم نيست که مورد توجه حتي پيروان خود آن مذهب قرار بگيرد.

بالاخره يک فتواست، يک فتوا يک مفتي عربستاني اين فتوا را داده است، اين فتوا نهايتش عمل به آن فتوا براي پيروان و کساني که ايشان را مجتهد و پيشواي خودشان مي‌دانند ممکن است لازم باشد ولي ما تازه نسبت به مذهب امام احمد حنبل که آقايان بالاخره که مدعي پيروي از امام احمدبن حنبل هستند ما تازه نسبت به مذهب امام احمد بن حنبل هم هيچ لزوم و ضرورتي بالاخره در پيروي آرا و نظرات ايشان برخودمان نمي بينيم.

ما اين را با راي جمهور و با نقل جمهور و با رويکرد فقهي بزرگان شافعي در تعارض و در تضاد مي‌بينيم

استاد قزويني:

احسنت

ماموستا ايل بيگي:

حالا عرض کردم ما فقها تصميم گرفتند بر اينکه در چند مورد نبش قبر جايز است آن هم تازه براي رعايت بعضي از مصالحي که به خود مرده يا اصحاب مرده بر مي‌گردد.

تازه اين آقايي هم که اين فتوا را داده است منظورش هتاکي به مرده نيست حالا او خواسته شايد به نظر خودش حرمت مسجد را اين گونه اقامه کند و احيا کند و نگه دارد و من بعد زمينه را بسته باشد که از اين به بعد مسلمين اجازه دفن امواتشان را در مسجد و حاشيه مسجد نداشته باشند.

يا بالاخره ملاحظات ديگري واقعا ممکن است در فتوا داشته است يعني اين به آن معني نيست که بالاخره در جايي که به قبور و اماکن متبرکه اين جوري مي‌رسند تازه آنجا کسي نگفته است که مسجد بوده است، بالاخره يک بقعه اي بوده در يک شخصيت بزرگ و قابل احترام همه امت اسلامي.

استاد قزويني:

نه آخر ببينيد جناب ماموستاي ايل بيگي من نظرم اين است که فتوا بايد يا متکي به قرآن باشد يا سنت باشد، آيا ما در قرآن و سنت يک روايت و لو ضعيف يا يک فتوايي به تعبيري در اين 1400سال از فقهاي شافعي، مالکي، حنفي، حنبلي ما داشتيم که اگر يک قبري در مسجد قرار گرفت بايد آن قبر نبش بشود؟ با اين تعبير که:

يجب نبشها

آيا اين حضرت عالي به عنوان يک عالم شافعي آيا حضرت عالي مشاهده کرديد يا اين فتاوا متکي بر قرآن و سنت است؟ يا نه اينها همين طوري مي‌نشينند به قول در همين سال 87 يا 86 بود که خود ملک عبدالله گفت بعضي از مفتيان ما شب مي‌خوابند و صبح بلند مي‌شوند و يک فتوا صادر مي‌کنند، از اين باب است؟ و اضافه اين آقاياني که در عربستان سعودي هستند ايشان مي‌گويد:

 بل يجب نبشها

واجب است بر دولت

أن ينبشوها

اينها را نبش کنند. الان شما ببينيد در کنار بيت الله الحرام قبر نزديک 300 تا از انبياء است و همچنين قبر نبي مکرم، خليفه اول و خليفه دوم در مسجد النبي است، اينها را حضرت عالي چگونه ارزيابي مي‌فرماييد؟

ماموستا ايل بيگي:

خب خدمت شما عرض کنم من تا کنون نه در قرآن کريم، نه در سنت نبوي  و در صحاح و نه در منابع و متون معتبر اسلامي چنين چيزي نديدم، يعني يک مستندي در واقع نديدم.

استاد قزويني:

احسنت

ماموستا ايل بيگي:

من اين را کافي است جناب عالي را توجه بدهم به اينکه من يک مسلمان اهل سنت شافعي کرد جوار هستم و ما در تاريخ و در سيره بزرگان و عرفاي بزرگ اين کردستان بارها اين را شنيديم که بزرگان اين منطقه و اوليا و وارثان نامي اين منطقه به قصد زيارت اولياي ديگر صدها فرسنگ راه را طي کردند پاي پياده گاهي يک ساعت، گاهي دو ساعت، گاهي سه ساعت اينها طي طريق کردند تا به زيارت يکي از دوستان خدا برسند.

استاد قزويني:

احسنت احسنت، خدا  جزاي خير به شما بدهد. نظر اهل سنت همين است نظر شيعه هم همين است.

ماموستا ايل بيگي:

اين نگاه شافعي و پيروان مذهب امام شافعي چه درکردستان ايران، چه در کردستان عراق، چه در کردستان ترکيه که سبقه صوفي هم دارند مردم اين منطقه همين بوده است.

از علماي نقش بندي از شهر زور از استان سليمانيه عراق پاي پياده رفته اند به حرم رضوي، پاي پياده رفته اند به بستان، اين يکي از نام آور ترين و بزرگترين عرفاي تاريخ 200-300 سال گذشته کردستان است.

اين يک نمونه است و نمونه‌هاي ديگر، و ما ديديم بالاخره جابر بن عبدالله انصاري صحابي جليل القدر رسول خدا صلي الله عليه و اله وسلم با وجود اينکه سالخورده بود ولي ايشان به کرات عزيمت کرده است به مدفن سيدالشهداء براي زيارت ايشان

استاد قزويني:

احسنت احسنت

ماموستا ايل بيگي:

و امثال اين و نظير اين اگر بخواهيم ممکن است واقعا مجال نباشد خيلي وجود دارد.

استاد قزويني:

ما واقعا از حضرت عالي و ديگر بزرگواران اهل سنت که با زبان گويا و بيان صريح عقائد اهل سنت را بيان مي‌کنيد خب اين تنها فقط عقائد علماي شافعي نيست، علماي احناف هم همين نظر را دارند، همين آقاي ابن عابدين از علماي بزرگ احناف است، خود مالک در خود مدونة الکبري همين نظر را دارد، جناب آقاي سرخسي در مبسوط خود همين نظر را ايشان اعلام کرده است اينها چيزي نيست که مخصوص فقط بزرگان شافعي باشد.

تمام بزرگان اهل سنت شافعي، مالکي، حنفي، حنبلي تمام اينها در اين زمينه اتفاق نظر دارند غير از يک عده قليل که همچين حرفي مي‌زنند.

ماموستا ايل بيگي:

حاج آقاي محترم من خدمت شما عرض کردم و شنوندگان عزيز هم شنيدند که همين که اين قبور 1300-1400 سال است مورد تکريم توقير همه امت اسلامي بوده همين نشان مي‌دهد که همين اجماع و دليل قاطع است با يک برهان محکم بر اينکه اصحاب اين قبور يعني اين قبور به دليل صاحب قبر مورد احترام و مورد تکريم و مورد توقير امت اسلامي بوده است با همه مذاهب و نحله‌هايش.

و اين حرکت‌هايي که اخيرا صورت گرفته است يک بدعت است اينها مسبوق به سابقه نبوده است بنابر اين حرف‌هايي که آقايان مي‌زنند يا عملي که اين آقايان انجام مي‌دهند من اين را مي‌خواهم عرض کنم که اين‌ها را ما نماينده رسمي اهل سنت نمي دانيم.

استاد قزويني:

احسنت احسنت

ماموستا ايل بيگي:

ولو راي خودشان باشد ما اين راي را به دور از رويکرد عمومي فقهاي امت اسلامي در طول 1300- 1400 مي‌دانيم.

ما جريحه دار هستيم و اصلا يکي از مشترکات همه مذاهب اسلامي حتي شيعه و سني، اهل تسنن با همه مذاهب و فروعش و شيعيان با همه مذاهب و فروعش يکي از مشترکات ما با اينها همين توقير است همين تکريم است و همين احترام به اولياي خداست در قبورشان.

اينکه درود فرستادن بالاخره يعني احترام کردن منحصر در درود فرستادن و سلام کردن نيست، اماکن متبرکه اي که اين بزرگواران در آن مدفون هستند بايد مورد تکريم و توقير قرار گرفته شود و اين از مصاديق توقير است.

مجري:

من اين سوال را از جناب ماموستا بهمني هم سوال کردم که شما در همين موضوعي که فرموديد حاضر هستيد مناظره کنيد با همين آقايان وهابي‌ها در اين شبکه‌هايشان؟

ماموستا ايل بيگي:

والله چه عرض کنم اگر جدال احسني باشد و بخواهد منتج به نتيجه باشد و بالاخره يک زور آزمايي علمي نباشد و به منظور کشف حقيقت و درک واقعيت و کمک بالاخره به برطرف شدن ابهامات باشد نه بالاخره اينجا هر جا ما حاضريم در خدمت همه کساني که علاقه مند به حقيقت هستند. براي بازگشت به قرآن و سنت نبوي حاضريم هر کجا هرکاري از دست ما ساخته است حضور داشته باشيم.

مجري:

ممنون و سپاسگذار هستيم از شما دو بزرگوار.

بيننده: عاملي زاده از تهران

اولا تسليت عرض مي‌کنم اين مصيبت بزرگ را و هتک حرمت حرم حضرت حجر و جناب جعفر طيار را.

من يک سوال داشتم از حاج آقا من دو هفته قبل هم عرض کردم و گفتم که خيلي راحت با اين اهل سنت شما صحبت مي‌کنيد اين هم شد آخر و عاقبتش و مطمئن هستم اگر همين جور پيش بروند انقدر آدم‌هاي کثيفي هستند.

مجري:

منظورتان از اهل سنت وهابيت است نه اهل سنت، تعبير درست بکنيد

بيننده:

ببينيد من يک چيزي به شما مي‌گويم اينها هرکسي، هرکسي اميرالمؤمنين را خليفه چهارم بداند ما با او مخالف هستيم، اميرالمؤمنين در عالم يکي است اينها کاري مي‌کنند که فردا حرم حضرت زينب را هم هتک حرمت  مي‌کنند.

مجري:

جناب عاملي زاده من خواهش مي‌کنم يک ذره احساسات خود را کنترل بفرماييد، ما به اعتقادات اهل سنت احترام مي‌گذاريم

بيننده:

شما مي‌گذاريد، من و ديگران هستند که اينها را کثيف مي‌دانند.

مجري:

شما عقيده تان براي خودتان مهم است و بايد ما اين گونه بيان کنيم

بيننده:

با همين عقيده‌ها رفتيم که الان شيعه انقدر ضعيف شده است و انقدر به شيعه دارند هتک حرمت مي‌کنند

استاد قزويني:

نه عزيز من شما ببينيد با اين تندي‌ها و با اين داغي‌ها نمي شود نه از شيعه دفاع کرد و نه از اسلام و نه از اميرالمؤمنين، ببين عزيز من شما که نمي توانيد بگوييد من از مراجع نسبت به شيعه به اميرالمؤمنين داغ تر هستم، آيا شما بهتر علي را شناختيد يا آيت الله العظمي سيستاني؟ يا آيت الله العظمي مکارم يا ديگران مراجع؟ وقتي اين آقايان مانند آقاي سيستاني که واقعا امروز سند گوياي شيعه است و ميليونها مقلد دارد وقتي مي‌گويد که شما نگوييد اهل سنت برادر ما هستند بگوييد عزيز ما هستند قطعا احساس کن آقاي سيستاني به اندازه حضرت عالي اميرالمؤمنين را شناخته است و به اندازه شما نسبت به شيعه علاقه مند است و نسبت  به اهل سنت اطلاع کافي دارد.

همان رواياتي که حضرت عالي به گوشتان رسيده قطعا چندين بار آيت الله العظمي سيستاني و مکارم اينها را هم ديدند برادر بزگوارم يک مقداري ما تلاش کنيم نظر مراجع ما در عصر غيبت براي ما حجت است.

وقتي که خود امام صادق سلام الله عليه مي‌فرمايد:

فأما من كان من الفقهاء فللعوام أن يقلدوه

الاحتجاج - الشيخ الطبرسي - ج 2 ص 263

بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج 2 ص 88

معنايش چيست برادر بزرگوارم؟

مجري:

اگر صحبت ديگري نداريد با شما خداحافظي کنيم؟

بيننده:

خيلي زود تمام مي‌کنيد نه صحبت دارم من، آيا اين شبکه آزاد است

استاد قزويني:

آزاد است ولي اگر به ديگران بي احترامي شود ما نمي گذاريم آقاي عاملي

بيننده:

کاريکاتور حضرت زهرا را کشيدند شما سکوت کرديد

مجري:

اينها وهابي بودند

بيننده:

همگي يک جور هستند

مجري:

نه نه اين گونه نگوييد علماي اهل سنت و مردم اهل سنت در ايران ما و در کشورهاي ديگر اينها احترامي که به اهل بيت مي‌گذارند.

جناب آقاي عاملي زاده ما نمي توانيم با شما صحبت کنيم خيلي ممنون خداحافظ شما.

بيننده: گودرزي از اراک

بالاخره بعد از چند ماه من مشتاق ديدار روي گل شما شدم و در نماز شب اسم شما را مي‌آورم و هميشه جناب آقاي دکتر قزويني را دعا مي‌کنم که خدا شما را به حق 5 تن براي ما نگه دارد و شما افتخار ما هستيد.

اينکه بعضي موقع يک سوالي مي‌گويند و يک مساله اي مي‌گويند و مي‌آيند که ابرو را درست کنند مي‌زنند چشم را کور مي‌کنند، آقاي محترم اين شبکه شبکه شيعه است در سراسر دنيا و من افتخار بزرگي به اين شبکه مي‌کنم خدايا به حق 5 تن تو آگاه هستي که من دعا براي اين شبکه مي‌کنم چون سالم ترين شبکه روي کره زمين است و شما به جاي اينکه بياييد ابرويش را درست کنيد چشم آن را کور مي‌کنيد.

عزيز من اين وهابي‌ها و کفار که اين عمل زشت را انجام دادند به تمام برادران اهل تسنن و تشيع تسليت مي‌گويم و از خداوند بزرگ براي اينها بينش بيشتر و تقواي بيشتر و ديد نسبت به اسلام و نسبت به دشمنان خودشان دارم.

اما سوالي که من دارم اين است که اگر قطعا من امروز سر نماز در مسجد امام زمان با گريه گفتم يا رسول الله اگر اين‌ها، جناب اقاي قزويني خوب گوش بده من نمي دانم حرفم درست است يا اشتباه است ولي اين را مي‌دانم که اگر پيامبر خدا صلي الله عليه وآله وسلم زنده بود و با کفار همين زمان و مشرکين و همين‌هايي که اين عمل را انجام دادند و با اسرائيل‌ها مي‌جنگيد من قطعا قسم مي‌خورم که اينها به جاي اينکه از پيامبر خدا حمايت کنند مي‌رفتند با اسرائيل بر عليه پيامبر مي‌جنگيدند.

اين تعبير را من کردم که اگر الان پيامبر خدا زنده بود و جنگ داشت با کفار و اسرائيلي‌ها اينها قطعا مي‌رفتند بر عليه پيامبر و به طرفداري از کفار.

من متاسفم که اينها چگونه مي‌گويند که ما مسلمان هستيم، اسلامي که اجازه نمي دهد قبر کفار بي احترامي کنند چه جور مي‌شود که اجازه بدهند که بيايند بعد از 1400 سال نبش قبر کنند و بي احترامي کنند و اين گونه گستاخي کنند.

خدا شما را و بزرگان شما را و آن کساني که اين دستورات را به شما مي‌دهند لعنت باد لعنت فرشتگان و خدا و پيامبر و ائمه اطهار و همه جهان بر شما باد.

هيچ چه اسلامي است؟ آبروي اسلام رو برديد، اسلام را معرفي کرديد به نام تروريست، شما را مي‌بينند که اين گونه با اسلام دشمني دارند، اي مردم، اي علماي شيعه، اي علماي تسنن به داد اسلام برسيد. اسلام را اينها از بين بردند.

اسلام چه گناهي کرده است که گير يک مشت اجنبي، فاسق، فاجر افتاده است؟ وقتي خدا دست و پا دارد، وقتي خدا سوار الاغ مي‌شود.

مجري:

ممنونيم از اين بينش خوب شما و اينکه مي‌فرماييد که اهل سنت هم در کنار شيعيان هستند و وهابيت را کاملا جدا مي‌دانيد.

از جناب آقاي عاملي زاده هم که اين تعابير را به کار بردند گله مند هستيم و اميدواريم امثال ايشان احساسات را کنار بگذارند و با عقل و منطق بيشتر روي خط بيايند.

حاج آقا در برنامه‌هاي خودشان فرمودند که واقعا الان اين وهابي‌ها اسلام را يک جوري منعکس مي‌کنند که کسي که خارج از اسلام باشد و يهودي باشد و مسيحي باشد و خارج از اسلام باشد وقتي مي‌خواهد از اسلام بخواهد يک چهره اي درست کند اينها بلايي به سر اسلام آوردند که اينها اصلا جرات نمي کنند که نزديک شود.

الان هر کشور اسلامي را که شما مي‌بينيد گرفتاري و جنگ و کشتار و انفجارات است، نگاه کنيد کشورهاي ديگر هيچ خبري نيست و هر کشوري که بويي از اسلام است درگيري است و عاملش هم که صهيونيست است که به وسيله برادرانشان که وهابي‌ها هستند اين کار‌ها را مي‌کنند و از اسلام اين چهره بد را منعکس مي‌کنند.

استاد قزويني:

بله امثال آقاي عاملي زاده من توصيه مي‌کنم يک مقداري در رواياتي که ائمه عليهم السلام فرمودند، اگر مراجع را شما قبول نکنيد حداقل ببينيد رواياتي که امام صادق سلام الله عليه بارها ما گفتيم، همين کافي جلد 1 صفحه 636 روايت صحيح که تعامل با اهل سنت را امام صادق چگونه ترسيم مي‌کند و مي‌گويد به تشييع جنازه آنها برويد اگر مريض شدند به عيادتشان برويد و مي‌گويد:

والله من که امام شما هستم به تشييع جنازه اينها و عيادتشان مي‌روم.

شما ديگه کاسه داغ تر از آش نباشيد، حالا 2 تا روايت جعلي ساختگي که:

نحن معاشر الائمه نأمر اولادنا

اينها همه ساختگي است که يک سري دشمنان اهل بيت اينها را ساختند که خود امام صادق هم مي‌فرمايد که:

يک سري از دشمنان ما هستند که مي‌آيند عباراتي از ما در مذمت مخالفين جعل مي‌کنند و در ميان مردم منتشر مي‌کنند تا بيايند مردم و اهل سنت را به ما بدبين کنند.

خب حداقل ما رواياتي که از ائمه عليهم السلام در تعامل با اهل سنت آمده است حداقل اينها را ملاک قرار بدهيم، اصلا فتاواي فقها نه، مي‌گوييم خود آقاي عاملي زاده مجتهد است، اصلا از مراجع هم تقليد نمي کند ولي حداقل نظر امام صادق که برادر بزرگوارم براي ما معيار است و اين را هم بدان که همان اندازه که حضرت عالي دين داريد ما هم به اندازه شما دين داريم.

اگر حضرت عالي به حضرت زهرا علاقه داريد بنده هم به اندازه شما علاقه دارم به عنوان شيعه و هم به عنوان اينکه فرزند حضرت زهرا هستم به خاطر آن حس ناسيوناليستي علاقه اي که به مادرم و جده ام دارم دفاع مي‌کنم و اين گونه نيست که ما بخواهيم اينجا دينمان را حراج کنيم.

اگر خواستيد يک وقتي شما دوباره زنگ بزنيد تا بيشتر با يکديگر صحبت کنيم به صورت تلفني و خلاصه با اي لحن ما بخواهيم شيعه را معرفي کنيم سزاوار نيست و باعث مي‌شود همين 400-500 ميليون شيعه هم که داريم اين را در برابر گلوله مخالفين و دشمنان قرار بدهيم و دشمن هم همين را مي‌خواهد عزيزم که شيعه را به جان سني و سني را به جان شيعه بياندازد و اينها هم همديگر را به قدري بکشند که چيزي نماند و دشمن بيايد کشورهاي اسلامي را تصاحب کنند و اين خواست دشمنان اسلام است.

بيننده: موسي از ايرانشهر (اهل سنت)

خدا حفظتان کند، اين سياست آمريکا و انگليس است که مي‌گويند تفرقه بنداز و حکومت کن، ما امامان خود را خيلي دوست داريم و چندين ماه است که من شبکه شما را نگاه مي‌کنم و برادران شيعه را هم خيلي دوست دارم و شيعه و سني هم برادر هستند و هيچ فرقي هم نمي کند.

آنهايي که در کشورهاي خارجي فعاليت مي‌کنند به عنوان نماينده اهل سنت آنها به هيچ وجه نماينده ما نيستند و نماينده ما آنهايي هستند که در مجلس هستند و پيرو امام و ولايت هستند.

و اينهايي که نبش قبر مي‌کنند آنها را ما از طرف اهل سنت و مردم ايرانشهر محکوم مي‌کنيم

استاد قزويني:

احسنت به شما

بيننده:

فقط همين، به شما هم تبريک مي‌گويم و آقاي عاملي هم که زنگ زد و احساساتي شد شما جلوي او را گرفتيد و اين به معناي اين است که شما مردم ايران و سني‌ها را دوست داريد.

ممنون از برنامه خوب شما

استاد قزويني:

ما منت به سر اهل سنت نداريم ما دستور ائمه ما است و دستور مراجع ما است، فرض بفرماييد که بخواهيم منت بگذاريم نه، اين تکليف شرعي است براي ما همانطوري که نماز براي ما تکليف است، روزه براي ما تکليف است تعامل با اهل سنت هم براي ما تکليف است.

بحث‌هاي علمي را داريم، در اختلافات مي‌نشينيم و صحبت مي‌کنيم چه بسا سر همديگر هم داد مي‌کشيم ولي بحثمان که تمام شد صورت همديگر را مي‌بوسيم کنار همديگر مي‌نشينيم و کنار هم چايي و غذا مي‌خوريم.

ولي اينکه ما بياييم شروع کنيم نسبت به اهل سنت بخواهيم جسارت کنيم بعد يک سني بيايد و به شيعه جسارت کند همانطوري که حضرت عالي فرموديد اين خواست دشمنان اسلام است که اينها مي‌خواهند  با تفرقه ميان شيعه و سني حکومت کنند.

و هرکس در هر لباسي و در هر موقعيتي باشد بخواهد کوچکترين حرف و حرکتي را در اختلاف بين شيعه و سني بيندازد قطعا دشمن اهل بيت است، دشمن امام زمان و دشمن حضرت زهرا سلام الله عليها است طبق روايات و آيات و فتاواي مراجع بزرگوار ما.

بيننده:

در ايرانشهر شايد 10-20 درصد مردم شيعه هستند ولي دو دوره بوده که نمايندگان ما در مجلس شيعه بودند و اين نشانگر اين است که شيعه و سني هيچ فرقي ندارند و با هم برادر هستند و با هم هيچ مشکلي نداريم.

مجري:

بله دريک خانواده چند نفر شيعه و چند نفر سني هستند با هم سر يک سفره مي‌نشينند و با هم تعامل دارند.

استاد قزويني:

اين وحدت ما هم به اين معنا نيست که ما بخواهيم که از اصول تشيع دست برداريم و از اعتقادات خود دست برداريم، همانطوري  که مرحوم شهيد مطهري که بارها گفتيم که مي‌فرمايد ما شيعه هستيم و افتخار پيروي از اهل بيت را داريم حاضر نيستيم به خاطر وحدت يک مستحب کوچک و يک مکروه خود را وجه المصالحه قرار دهيم و انتظار هم نداريم که آقايان اهل سنت هم مستحبات و مکروهات خود را به خاطر وحدت وجه المصالحه قرار دهند.

ما نه تنها از عقائد خود دست بر نداشتيم بلکه به خاطر دفاع از عقائد خود تا آخرين قطره خون و نفس خود دفاع مي‌کنيم.

بيننده:

خيلي ممنون و متشکر خدانگهدار

مجري:

اي کاش همانگونه که علماي کردستان مانند ماموستا بهمني و ماموستا ايل بيگي آمدند علما و مولوي‌هاي شرق کشور هم مي‌آمدند و مطالب خود را مي‌فرمودند و اين برائت‌هايي که اين کارها و اين عمل‌هايي که خلاف انسانيت و عقل است را براي بينندگان عزيز مطرح مي‌کردند.

بيننده: رزاقيان از قشم

ما چند وقتي سعادت نداشتيم که صداي ايشان را بشنويم و روي ايشان را مي‌بوسيم، خدمت شما عرض کنم که من نمي خواستم امشب مزاحم شما بشوم، اين دوست شيعه مان که از تهران زنگ زدند من يک مقدار احساس خطر کردم گفتم که حداقل حالا ايشان که محکوم کردند شبکه ولايت را و اينکه شما آزادي مي‌گذاريد و يک خيلي راحت مي‌گيريد اين قضايا را.

ولي دوست عزيزم من در منطقه اي ساکن هستم که سني نشين هست و هر چقدر بينش خود را ما شيعيان بالاتر است بيشتر به نفع مذهب تشيع و بيشتر به نفع ماست.

مجري:

احسنت، اين منطق است

بيننده:

خواهش مي‌کنم اين چيزي است که ما از امامان و علماي خود يادگرفتيم و خواهشا احساسات زيباي خود را کنترل کنيد و دامن نزنيد و خواهشا کنترل کنيد که ديگر اين محفل باعث نشود که بين شيعه و سني اختلافاتي پيش بيايد که نشود جمع کرد.

ولي خب ما اين اقدام را محکوم مي‌کنيم و انشاءالله که آرزوي حمله به مزار شريف حضرت زينب را به گور ببرند و همچين اتفاقي انشاءالله نخواهد افتاد، خودشان را کنترل کنند، من خدا شاهد است ديروز وقتي اين خبر را شنيدم واقعا در تنهايي خودم خيلي احساساتي شدم ولي خب يک مقدار اگر با بينش با اينکه ما دشمنان خود را بشناسيم حتما خواهيم فهميد که چه اتفاقاتي خواهد افتاد.

بيشتر از وقت شما را نمي گيرم.

مجري:

ممنونيم از شما و درود بر اين منطق شما و ما اين گونه انتظار داريم از شيعيان عزيز

بيننده:

انشاالله که هميشه به همين طريق پيش برويد و باعث اين نشويد که بين شيعه و سني اختلاف بيفتد.

مجري:

همه ما بايد پشت به پشت هم در مقابل اين وهابيت تکفيري که واقعا دارند اسلام را از بين مي‌برند و هر کجا اسلامي است بايد با اينها معرفي بشود.

من با يکي از اين تازه مسلمان‌ها که از روسيه آمده بود و مستبصر بود وشيعه شده بود من صحبت کردم ايشان مي‌گفت که ما قبلا مي‌شنيديم وقتي مي‌گفتند اسلام، فقط الله اکبر بمب، و فقط با اين تعبير براي ما تعريف شده بود که متاسفانه که شما نگاه مي‌کنيد فقط از اين وهابي‌هاي تکفيري است که هرکجا شما بمبي مي‌بينيد رد پاي وهابيت با پشتيباني صهيونيست است.

استاد قزويني:

همانطوري که حضرت عالي هم اشاره کرديد ما اميدواريم که هم شرق کشور و هم از جنوب و  هم علماي گلستان و خراسان هرکدام از بزرگواران بخواهند بيايند روي خط و نظرات خود را نسبت به اين جنايتي که به نام اسلام انجام شد بيان کنند شبکه ولايت بي قيد و شرط اينها را پخش مي‌کند و اين را هم ما اينطور برداشت مي‌کنيم که سکوت در برابر اين جنايت در حقيقت تاييد و رضايت بر اين برنامه است.

حتي من همين امروز داشتم سايت‌هاي بعضي از ارگان‌هاي متعلق به اهل سنت را که نگاه مي‌کردم ديدم هيچ کدام آنها عکس العمل نشان ندادند و ما اين انتظار را نداريم.

اميدواريم در جلسات آينده بعضي از بزرگواران بيايند و اين مباحث را مطرح کنند.

خدايا تو را قسمت مي‌دهيم به آبروي محمد و آل محمد فرج مولاي ما بقية الله الاعظم نزديک بگردان و ما را از ياران ويژه آن بزرگواران قرار بده.

اللهم عجل لوليک الفرج