* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 28 بهمن 1390 تعداد بازديد: 839 
راه و بي راه - تکفير مسلمانان توسط وهابيت (1)
 پخش صوت  پخش صوت
   دان لود   دان لود 
 
 
 به نام خداوند بخشنده ي مهربان
 

برنامه راه و بي راه

تاريخ : 1392/11/28

مجري :

بسم الله الرحمن الرحيم

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم افوض امري الي الله ان الله بصير بالعباد .

بينندگان عزيز سلام عليکم ، خيلي ممنون از اين که نگاه هاي مهربانتان را مهمان شبکه جهاني ولايت کرديد ، هر جاي اين دنيا از اروپا ، آسيا ، آفريقا و شبه قاره هند و بيننده برنامه ما هستيد اميدوارم در صحت و سلامت باشيد . در خدمت شما هستيم با برنامه راه و بيراه . بنده به نمايندگي از شما بينندگان عزيز عرض سلام و ادب خدمت حضرت استاد دارم .

استاد يزداني:

سلام عليکم و رحمت الله

اعوذ بالله من الشيطان اللعين الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله الذي اظهر الوجود و منه  بدأ کل حمد و اليه يعود والصلاه و السلام علي شاهد و مشهود  لکل موجود محمد المحمود و علي آله آل الله الودود خلفاء الله علي عالم الغيب و الشهود سيما الحجة بن الحسن المهدي المنتظر الموعود .

بنده هم عرض سلام و ادب دارم خدمت جناب عالي و تمامي بينندگان عزيز شبکه جهاني ولايت ؛ اميدوارم امشب هم بتوانيم برگي ديگر از تاريخ وهابيت را ورق بزنيم و باز هم در باره اين مذهب باطل افشاگري کنيم و دست آن ها را رو کنيم و بيننده هاي عزيز شيعه و سني آگاه شوند. ان شاء الله

مجري :

خدمت بينندگان عزيزي که تازه با ما همراه شدند، بايد بگوييم که اين برنامه با عنوان راه و بيراه است ، به معرفي و ريشه يابي تفکر وهابيت و سلفي گري که گريبان گير جامعه جهاني و اسلامي شده و مي بينيم که چه جنايت هايي انجام مي دهند .

بحث ما در اين جا نشان دادن تاريخچه ي آن ها و تفاوت آن ها با ساير مذاهب اسلامي است . قطعا بينندگان عزيز ما چه شيعيان گرامي و چه عزيزان اهل سنت بايد بيشتر با اين فرقه تکفيري اين معضل بزرگ امروز جهان اسلام آشنا شوند و شيعيان عزيز ممکن است با ديدن برخي تصاوير و جنايت ها وسخنان خدايي نکرده در گوشه ذهنشان اين شبه به وجود آيد که اين ها عزيزان اهل سنت هستند و ما مي خواهيم اثبات کنيم که اهل سنت نيستند و وهابيت از اهل سنت جدا هستند و همچنين اهل سنت عزيز که قطعا اين بصيرت را دارند که وهابيت فرقه اي جدا از تفکر آن ها است ، بهتر و بيشتر و با استدلالي محکم تر با اين فرقه آشنا شوند و تفاوت خود را با اين فرقه خبيث و تکفيري بفهمند .

هفته گذشته قسمت اول از اين برنامه را در خدمت استاد يزداني بوديم . از ايشان خواهش مي کنم که خلاصه اي از بحث هاي هفته قبل را براي بينندگان عزيزي که تازه با ما همراه شدند را ارائه دهيد تا بنده سؤال خود را بيان کنم .

استاد يزداني :

بسم الله الرحمن الرحيم

ما در هفته پيش اولا هدف خود از اين برنامه اعلام کرديم و گفتيم هدف ما افشاگري در مورد وهابيت هست و اين که به همه جهانيان ثابت کنيم که وهابيت هيچ ارتباطي با اسلام ندارد . اعمال و رفتاري که وهابيت در تاريخ انجام داده و کارهايي که امروزه در کشورهاي مختلف از قتل و کشتار و رفتار هاي مشمئز کننده که انجام مي دهند هيچ ربطي به اسلام ندارد و اسلام و مسلمانان مسئوليت کارها و رفتارهاي وحشتناک آن ها را به عهده نمي گيرد و کار آن ها را تاييد نمي کند .

ما بايد چهره آن ها را به شيعه و سني و به همه جهانيان نشان دهيم و نقاب از چهره واقعي آن ها بر مي داريم .

اين هدف اول ما بود و هدف دوم ما اثبات تفاوت بين وهابيت و اهل سنت ؛ اين که اعتقادات آن ها  هيچ ارتباطي به اهل سنت ندارد ؛ بلکه خلاف اعتقادات آن ها را قبول دارند .

وهابيت اجماع را بر يک چيز مي دانند ؛ در حالي که اهل سنت بر خلاف آن ها اجماع دارند .

مثلا در بحث توسل ، اين ها مي گويند عدم توسل اجماعي است؛ ولي اهل سنت مي گويند کسي که توسل نکند ، مسلمان نيست و اين فضيه اجماعي است .

اين دو هدف عمده ي ما بود که در برنامه قبل توضيح داديم و بعد بحث سياسي وهابيت را بيان کرديم و اين که سه دوره حکومت داشتند : دوره محمد بن سعود ، دوره ترکي و دوره سوم که دوره عبد العزيز به بعد است .

مفصلا گفتيم که از چه تاريخي شروع شد و در چه تاريخي از بين رفتند . دوره سوم هم ان شاء الله به همت مسلمان ها از راه جنگ نشد ؛ از راه روشنگري از بين خواهد رفت .

بحث بعدي ما در باره اعتقادات وهابيت بود که شمرده شد. اولين مورد تکفير بود و موارد ديگر از جمله استغاثه ، توسل ، زيارت قبور ، تبرک ، شد الرحال ، ساختن گنبد و بنا .... که اين ها رو قبول نداشتند و ما به طور مفصل هر يک از آن اعتقادات را توضيح خواهيم داد که پيش بيني مي کنيم حدود 50 برنامه مي شود ، کل وهابيت ، تاريخچه و اعتقادات آن ها را بررسي و به شبهاتشان پاسخ خواهيم داد.

همچنين تعدادي از فتوا هاي شرم آور آن ها را که با عقل و نقل و اجماع و سنت وقرآن سازگار نيست ، را گفتيم که اگر فرصتي شد در هر برنامه يکي دو مورد از فتواهاي عجيب و غريب آن ها را بيان مي کنيم .

امشب هم در مورد اولين اعتقاد وهابيت يعني تفکير همه ي مسلمان ها است ، صحبت خواهيم کرد .

مجري:

بينندگان عزيز در جهاني که به سر مي بريم ، اين فرقه وهابيت است که چهره اسلام را خدشه دار مي کند با تکبير گفتن هنگام ذبح مسلمانان ، با بمب گذاري در اقصي نقاط جهان و ما به عنوان يک شبکه جهاني که مخاطبان بين المللي داريم ، موظفيم  مشخص کنيم که خط ما از اهل سنت جداست و هيچ ارتباطي به ما ندارند ، بلکه تفاوت هاي زيادي با وهابيت داريم .

امشب مي خواهيم به بحث تکفير همان ريشه اصلي اين کشتارهاي مسلمانان از شيعه و سني ، بپردازيم . به عنوان اولين سؤال از استاد يزداني آيا در کتاب هاي وهابيت چنين چيزي وجود دارد که خودشان به مسأله تکفير مسلمانان اقرار کرده باشند ؟

استاد يزداني :

ما اگر ادعا مي کنيم که تمام مسلمانان غير وهابي را کافر مي دانند و کشتن آن‌ها را حلال ، اولا بايد مدرک از خودشان و دوما از کتب علماي اهل سنت بياوريم.

اما بحث اول ؛ اين که خود وهابيت مي گويند که ما با مسلمان ها و ساير مسلمان ها با ما تفاوت دارند را از کتاب هاي خودشان و از زبان محمد بن عبد الوهاب و پيروانش خدمت بينندگان عزيز نشان مي دهم .

کتاب مؤلفات شيخ الامام محمد بن عبد الوهاب، بخش رسائل الشخصيه ، اين کتاب مجموعه نامه هاي شخصي است که به افراد مختلف نوشته ، در نامه اي که به مردم رياض نوشته است مي گويد :

وأنا أخبرکم عن نفسي والله الذي لا اله الا هو

من از وضعيت خودم به شما خبر مي دهم قسم به خدايي که غير از او خدايي نيست.

لقد طلبت العلم و اعتقد من عرفني أن لي معرفة و أنا ذلک الوقت لا أعرف معني لا اله الا الله ولا اعرف دين الإسلام

من تا قبل از اين که دنبال علم بروم و تحقيق کنم اصلا معناي لا اله الا الله را نمي دانستم . کساني که هم مرا مي شناسند اين قضيه را مي دانند و مطمئن هستند که من معناي لا اله الا الله را نمي دانستم. من نمي شناختم که دين اسلام چي هست. قبل از اين که خداوند منت نهد بر من و دين اسلام را بر من معرفي کند . يعني من قبل از اين کافر بودم . کسي که معناي لا اله الا الله را نشناسد، کسي که دين اسلام را نشناسد او قطعا کافر است.

وکذلک مشايخي ما منهم رجل عرف ذلک

استادان من هم هيچ کدام از آن ها معناي لا اله الا الله را نمي دانستند و هيچ کدام از آن ها دين اسلام را نمي شناختند .

فمن زعم من علماء العارض أنه عرف معني لا اله الا الله أو عرف معني الاسلام قبل هذا الوقت ، أو زعم عن مشايخه أن أحدا عرف ذلک فقد کذب وافتري

 هر کس خيال کند که معناي لا اله الا الله و يا معناي اسلام را قبل از اين مي دانست يا ادعا کند استاد هاي او تا صدر اسلام ، معناي  لا اله الا الله و يا معناي اسلام را قبل از اين مي دانست ، او دروغگو و افترا زننده است . يعني تمام مسلمان هايي که تا امروز هستند معناي لا اله الا الله را نمي دانستند و همه کافر هستند . خودم هم کافر هستم ولي خداوند بر من منت گذاشت و دين جديد به من عرضه کرده و بايد شما مردم بايد از من پيروي کنيد .

مدرک دوم : عنوان المجد في تاريخ نجد ، نويسنده المورخ الشهير الشيخ عثمان بن عبد الله بن بشر النجدي الحنبلي ، چاپ الرياض ، در دار الملک عبد العزيز چاپ شده و يکي از مهم ترين کتاب هاي وهابي ها هست . جلد اول ، صفحه 26 در مقدمه کتاب :

إن هذا الدين الذي من الله به في آخر الزمان علي اهل النجد بعد ما کثر فيهم الجهل والضلال والظلم والجور والقتال ، فجمعهم الله بعد الفرقة وأعزهم بعد الذلة 

خداوند در آخر الزمان به مردم نجد منت نهاده و ديني را عطا کرده ، بعد از اين که همه جاهل و گمراه و مشرک و... بودند يعني يک دين جديد آمده است .

جالب است که محقق کتاب اعتراف مي کند و در پا ورقي مي گويد :

إن هذا الدين من الله به في آخر الزمان علي اهل النجد .... قد يتوهم الذي لم يعرف ماضي نجد وما کان عليه أهلها قبل ظهور دعوة التوحيد

مي خواهد بگويد مردم نجد قبل از اين بت پرست بودند و معناي لا اله الا الله را نمي دانستند تا اين که محمد بن عبد الوهاب ظهور کرد و دين جديدي آورد و اين جديد مردم نجد را بيدار کرد و از جهل و ناداني و ظلم و جور و قتال نجات داد .  اين اعتراف بزرگان وهابي است که ما دين جديدي آورديم ، ديني که قبل از اين نبود و ساير مسلمانان آن دين را نداشتند .

 کتاب الدرر السنيه في الجوبه النجديه ، نويسنده آقاي عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصي القحطاني النجدي ، مجموعه اي از رسائل و مسائل علما نجد هست از زمان محمد بن عبد الوهاب تا به امروز . در اين کتاب ايشان مطلب جالبي مي آورد . الدرر السنيه ، جلد 14 ، کتاب النصائح ، صفحه 375 :

ولا ينبغي لأحد من الناس العدول عن طريقة آل شيخ ، رحمة الله عليهم ، ومخالفة ما استمروا عليه في أصول الدين ، فإنه الصراط المستقيم ، الذي من حاد عنه فقد سلک طريق اصحاب الجحيم .

شايسته نيست که مردم از راه و روش آل شيخ ( همان فرزندان محمد بن عبد الوهاب است ) عدول کنند . همه بايد طريقت آل شيخ را بروند چون آن ها صراط مستقيم هستند . صراط مستقيمي که مردم مي گفتند اشتباه بوده تازه فهميدند که معناي صراط مستقيم چيست؟ اگر کسي غير از راه آل شيخ برود

فقد سلک طريق اصحاب الجحيم

آن راه ، راه اصحاب جهنم است . يعني کسي که وهابي نيست و از آل شيخ پيروي نکند ، کافر است و اهل جهنم است . از اين واضح تر چه چيزي مي خواهند بگويند ؟ تمام مسلمان هاي عالم غير از وهابي ها با آل شيخ يعني فرزندان محمد بن عبد الوهاب  مخالف هستند بنابراين همه اهل جهنم هستند .

زماني که محمد بن عبد الوهاب در مدينه بوده شاگرد سليمان الکردي بوده ، نامه اي از اين استادش نقل مي کند که به محمد بن عبد الوهاب خطاب کرده است . کتاب شواهد الحق في الاستغاثه بسيد الخلق ، نويسنده که يکي از بزرگان اهل سنت است ، قاضي الشيخ يوسف بن اسماعيل النبهاني متوفي 1350 هـ ق ، چاپ دار الکتب العلميه بيروت لبنان ، صفحه 131 : از کساني که عليه محمد بن عبد الوهاب رديه نوشته ، يکي از اساتيد او بود .

وهو الشيخ محمد بن سليمان الکردي صاحب حواشي شرح مختصر بأفضل ، ومن جملة ما قاله في الرسالة التي رد بها عليه : يا بن عبد الوهاب سلام علي من اتبع الهوي فإني أنصحک الله تعالي أن تکف لسانک عن المسلمين

او استاد شيخ محمد بن سليمان الکردي است . از جمله حرف هايي که به عنوان رديه براي او نوشته اين است که : اي پسر عبد الوهاب سلام بر کسي که از هواي نفس پيروي مي کند ، من به تو نصيحت مي کنم که زبان تکفير را از مسلمان ها بر داري

فإن سمعت من شخص أنه يعتقد تأثير ذلک المستغاث به من دون الله تعالي فعرفه الصواب وأبن له الأدلة علي أنه لا تأثير لغير الله

در اين جا بحث استغاثه را بيان مي کند

فإن أبي فکفره حينئذ بخصوصه و لا سبيل لک الي التکفير السواد الأعظم من المسلمين

تو حق نداري اکثر مسلمان ها را به خاطر استغاثه کردن تکفير کني

و أنت شاذ عن السواد الأعظم

تو يک گروه کوچک در ميان اين گروه بزرگ هستي . سواد اعظم يعني 90 درصد مسلمان ها ، در صورتي که اين ها 2 يا 3 درصد و شايد بقيه را شيعه در نظر دارد . تو در ميان اين گروه بزرگ يک گروه کوچک هستي .

فنسبة الکفر الي من شذ عن السواد الأعظم أقرب

اگر بخواهيم يک گروه کوچک را تکفير کنيم خيلي بهتر از اين است که 90 درصد از مسلمان ها را تکفير کنيم .

لأنه اتبع غير سبيل المومنين   

 چون اين گروه کوچک راهي رفته اند که مسلمان ها آن راه را نرفتند .

پس اين استاد به شاگردش آقاي محمد بن عبد الوهاب مي گويد : تو همه مسلمان ها را تکفير مي کني در صورتي که خودت و پيروانت کافر هستي چون راهي غير از راه مسلمان ها را رفته اي .

مدرک دوم : کتاب الدرر السنيه في الرد علي الوهابيه ، نويسنده السيد احمد بن السيد زيني دحلان ، چاپ مکتبۀ الاحباب ، صفحه 93 باز همين نامه را مي آورد و مي گويد من خودم اين نامه را ديدم که شيخ محمد بن سليمان الکردي المدني اين نامه را به او نوشته بود . و آن را به طور مفصل مي آورد .

ولا سبيل لک الي تکفير السواد الأعظم من المسلمين وأنت شاذ عن السواد الأعظم ، ونسبة الکفر الي من شذ عن السواد الأعظم أقرب لأنه اتبع غير سبيل المومنين .

زيني دحلان چه کسي است ؟ در مقدمه کتاب توضيح مي دهد که مفتي مردم مکه و شيخ الاسلام مسجد الحرام در زمان خودش بوده است .

مدرک سوم : کتاب تاريخ الوهابيون ، نويسنده آقاي ايوب صبري پاشا ، فرمانده نيروي دريايي عثماني ها . در اين کتاب سخنراني محمد بن عبد الوهاب را آورده زماني که پيروز شد .

يا اهالي مدينه إن دينکم اليوم قد کمل ، و رضي الله عنکم طبق قوله تعالي :« اليوم أکملت لکم دينکم » فذروا أديان آبائکم الباطله و لا تذکروهم بإحسان أبدا ، وأحذروا أن تترحموا عليهم ، لأنهم ماتوا علي الشرک بأسرهم.

اي مردم مدينه امروز دين شما کامل شد و خدا از شما راضي شد . طبق آيه قرآن کريم که مي فرمايد : اليوم اکملت لکم دينکم . پس دين هاي پدرانتان را که باطل بودند ، رها کنيد و هيچ وقت از آن ها به خوبي ياد نکنيد و هيچ وقت بر آن ها رحمت نفرستيد براي اين که همه اجداد شما مشرک از دنيا رفتند . و بعد مي گويد من معين مي کنم که چه کار ها و عبادت هايي انجام دهيد.

محمد بن عبد الوهاب ظهور وهابيت را يک دين جديد مي داند ، ديني که اسلام را کامل کرده است و تا امروز دين همه مسلمان ها ناقص بوده ، همه مسلمان ها مشرک بودند . اين ها مدارکي نيست که شيعه نوشته باشد . يا از کتاب هاي خود وهابي ها نشان داديم يا علماي اهل سنت اين مطالب را گفتند .

مدرک چهارم : مجموعه فتاوي و مقالات متنوعه ، نويسنده آقاي بن باز ، چاپ دار القاسم در رياض عربستان سعودي ، جلد اول : در اين جا جالب است که آيه اي از قرآن کريم را آورده :

قال سبحانه : « ذلک بأن الله هو الحق و أن ما يدعون من دونه هو الباطل » فتأمل ذلک جيدا و تدبره کثيرا ليتضح لک ما وقع فيه اکثر المسلمين من الجهل العظيم بهذا الاصل الاصيل حتي عبدوا مع الله غيره ، و صرفوا خالص حقه لسواه ، فالله المستعان .

اين آيه را آورده و مي گويد آيات ديگري هم آورده ام . پس مردم دقت و تدبر کنيد تا روشن شود که اکثر مسلمانان به همين اصل اصيل ( اصل توحيد ) جاهل هستند و هنوز آن را نفهميده اند و به آن عمل نمي کنند و کساني غير از خدا را عبادت مي کنند يعني هم خدا را عبادت مي کنند و هم غير خدا را مثل مشرکين در مکه . اين مطلب از عبد العزيز بن باز است تنها شخصي که از مفتيان اعظم عربستان سعودي است ولي از نسل محمد بن عبد الوهاب نيست بقيه مفتيان از آل شيخ هستند .

در کتاب ديگري از آقاي بن باز، کتاب العقيده الصحيحه باز هم اين مطلب را تصريح مي کند که اکثر مسلمان ها مشرک هستند .

وقتي وهابي ها پيروز شدند ، اکثر شهر هاي مسلمان ها را دار الحرب و دار الشرک اعلام کردند . در کتاب الدرر السنيه في الاجوبه النجديه ، نويسنده آقاي عبد الرحمن بن قاسم العاصي القحطاني النجدي ، جلد اول ، کتاب العقائد . نام اين شهر ها را مي برد از جمله :

 فاما بلاد النجد

 که بخش اعظم عربستان سعودي را تشکيل مي دهد . شيطان در اين شهر ها نفوذ کرده ، مردم سراغ قبر زيد بن خطاب مي رفتند ... همه اهل توسل بودند و مشرک .

و من العجب : أن هذه الاعتقادات الباطله و المذاهب الضاله ... حتي بلاد الحرمين الشريفين

اين عقايد باطل و اين مذهب هاي گمراه کننده و ... حتي به مردم حرمين شريفين هم رسيده بود. مردم حرمين شريفين هم مثل مردم نجد کافر و مشرک بودند و بايد کشته شوند . از جمله کارهايي که انجام مي دادند اين بود که سراغ قبر امهات مومنين مي رفتند.

و في الطائف

در طائف هم مردم قبر ابن عباس را زيارت مي کردند و....

 چون وقت کم هست به طور خلاصه بيان مي کنيم .

بالمدينة المشرفة و في بندر جدة

مردم همين کارها را انجام مي دادند

و کذلک مشهد العلوي

در نجف اشرف محل دفن امير المومنين علي بن ابيطالب (ع) همين کار هاي شرک آميز را انجام مي دادند .

و أما بلاد : مصر ، يمن ، حضرموت ، و الشحر ،عدن ، نجران ، حلب ، دمشق و سائر بلاد الشام

در اين شهرها وضعيت به همين صورت بود

و کذلک : الموصل و بلا الأکراد

در موصل و شهر هاي کرد نشين هم مردم مشرک بودند

و في العراق و عندهم مشهد الحسيني ، مشهد العباس و مشهد علي

در عراق مخصوصا در کربلا و در کنار حرم حضرت عباس و در نجف اشرف

و مشهد أبي حنيفه و المعروف الکرخي و الشيخ عبد القادر

و در مشهد ابوحنيفه و معروف کرخي و شيخ عبد القادر گيلاني . اين ها همه از اهل سنت هستند .

فإنهم قد أفتتنوا بهذه المشاهد ، رافضتهم ، و سنيتهم

فرقي ندارد سني و شيعه در عراق مشرک هستند . سني هايي که براي قبر ابو حنيفه گنبد ساختند و به زيارت او رفتند و به او توسل کردند . پس هم شيعه و هم سني همه مشرک هستند. در صفحات بعد هم گفته که اگر کسي کتاب هاي ما را بخواند و ايمان داشته باشد يقين مي کند که اين ها همه از راه راست و راه قرآن دور شده و به زخارف شيطان پناه برده اند و مشرک شده اند.

پس خداوند برمسلمانان منت نهاد و يک دين جديد به نام وهابيت ،  با يک پيامبر جديد به نام محمد بن عبد الوهاب را براي مردم فرستاد تا مردم را قلع و قمع کند .

خود علماي اهل سنت نقل کردند که وقتي خواستند مکه را تصرف کنند ، اين شهر را محاصره کردند آن قدر اين محاصره را طولاني کردند و نگذاشتند آب و غذا به شهر برسد که مردم مکه گوشت سگ مي خوردند . اين ها که شيعه نبودند همه اهل سنت بودند . به بحث جنايات وهابي ها عليه اهل سنت رسيديم به طور مفصل توضيح خواهم داد. در مورد ما شيعه ها که آن قدر جنايت کرده اند که ما عادت کرديم .

مجري :

گمان نمي کنم هيچ شيعه اي به زيارت ابو حنيفه يا عبد القادر گيلاني رفته باشد . شيعه و سني را در کنار هم مي گذارند ، با هم تکفير مي کنند و با هم مي کشند و با يک عنوان سر مي برند ، شيعه باشد يا سني فرقي نمي کند . اين ها هدف شان اسلام است و اسلامي که شيعه و سني دارد خيلي فرق ندارد .

درست است شيعيان را بيشتر مي کشند چون عناوين و تهمت هاي بيشتري مي توانند بزنند اما بينندگان عزيز به خصوص عزيزان اهل سنت بايد توجه داشته باشند که تفکرات آن ها به چه صورت است ، اين وهابي هايي که الان هم جنايت مي کنند . يکي از مناطقي که جنايت هاي وهابي ها  باعث رسواييشان شده کشور سوريه است . کليپي که آماده شده تصوير کتک زدن مردم سوريه است به صرف اين که از دولت سوريه دفاع کردند . رفتار وهابي ها را در اين کليپ با مردم ببينيد .

واقعا انسان نمي داند با ديدن اين تصاوير بخندد يا گريه کند . کساني که اين جنايت را مي کنند ، ادعاي حقوق بشر را هم در دنيا دارند . اين شکنجه ها که به صرف دفاع از يک حکومت يا دفاع از يک فکر انجام مي شود . خود شان هم اين کليپ ها را پخش مي کنند و قطعا هم بد نام کردن اسلام است . استاد يزداني اگر در خصوص اين کليپ توضيحي داريد بفرماييد .

استاد يزداني :

 اگر به اين ها حيوان بگوييم جسارت به حيوان است و هيچ حيواني اين قدر وحشي نيست . ما وقتي مي گوييم مردم اگر دست وهابي ها به هرکس که برسد همين بلا را به سرش مي آورد فرقي نمي کند شيعه باشد يا سني . اين ها هيچ کدام شيعه نيستند . در سوريه تعداد شيعيان دوازده امامي خيلي کم است ، اين ها همه اهل سنت هستند . اين وضعيت را به هرجا ببرند ، انجام خواهند داد . همان طور که علماي شان فتوا داده اند و همان طور که در رياض، مکه و مدينه در طول تاريخ جنايت کرده اند قطعا اگر به جاهاي ديگر هم برسند همين جنايات را انجام داده اند و انجام مي دهند .

حتما اهل سنت در مقابل اين ها بايستند و تا اين زمان اهل سنت بيشتر از شيعيان فعاليت کرده اند و کتاب هايي که بنده در اين چند روز از اهل سنت عليه وهابي ها خوانده ام  شايد ده برابر شيعيان باشد .

مجري :

سؤال من در مورد آخرين مدرکي است که نشان داديد . عبارت اين که رافضي باشد يا اهل سنت . گاهي شيعيان مي گويند ما اهل سنت واقعي هستيم . ممکن است منظور ايشان شيعيان بوده و لو اين که ادعا کنند رافضي هستند يا اهل سنت هستند اين ها مشرکند . اين عبارتي که نشان داديد ارتباطي به مذاهب اهل سنت ندارد ، منظور شيعيان بوده ولو اين که شيعيان هر ادعايي داشته باشند بگويند شيعه هستيم يا رافضي هستيم يا اهل سنت هستيم . پاسخ شما به اين سؤال چيست ؟

استاد يزداني :

البته جواب سؤال را خودتان داديد . کساني که به قبر ابو حنيفه مي روند و متوسل مي شوند ، به قبر معروف کرخي يا به قبر عبد القادر گيلاني مي روند ، شيعه نيستند . علاوه بر آن مدرک اسم بردند اگر کسي بگويد من شافعي هستم مثلا از نظر فقهي  اشعري و از نظر کلامي ماتريدي هستم او مرتد شده است اين فتواي آن هاست .

کتاب مجموعه الفتاوا ؛ نويسنده و خداي اصلي وهابي ها ابن تيميه ، جلد 4 ، چاپ عربستان سعودي ، صفحه 106 :

فمن قال : أنا شافعي الشرع ، أشعري الاعتقاد ، قلنا له : هذا من الاضداد، لا بل من الارتداد.

(مثال مي زند) اگر کسي بگويد : من از نظر فقهي شافعي هستم و از نظر کلامي پيرو ابو الحسن اشعري هستم و اشعري مذهب هستم . من (ابن تيميه) به او مي گويم اين دو با هم قابل جمع نيست بلکه ارتداد است .

و من قال : أنا حنبلي في الفروع و معتزلي في الاصول ، قلنا قد ضللت إذا عن سواء السبيل فيما تزعمه ، إذا لم يکن أحمد معتزلي الدين و الاجتهاد .

(مثال مي زند) اگر کسي بگويد من از نظر فقهي حنبلي هستم و از نظر کلامي معتزلي هستم . ما مي گوييم مرتد هست و از صراط مستقيم الهي دور شده است . در ادامه مالکي ها را هم مثال مي زند . در صورتي که اکثر اهل سنت اگر مثلا از نظر فقهي شافعي باشند از نظر کلامي اشعري هستند يا اگر حنبلي هستند از نظر کلامي معتزلي هستند پس در اين صورت همه اين ها را تکفير کرده اند .

کتاب نظرۀ عابرۀ اعتباريۀ حول جماعۀ التبليغيۀ ، نويسنده آقاي سيف الرحمن احمد ، چاپ دار الحديث مدينه منوره عربستان سعودي ، صفحه 58 :

ولقد صدق من قال أن يهود هذه الامة هم الشيعة . و أن يهود اهل السنة هم المقلدون الجامدون و خاصة بعض الأحناف أمثال هؤلاء التبليغيين الذين يناصرون الجهل و التقليد الجامد و عبادة الکبراء و تعظيمهم والخضوع لهم . ويروجون البدعة في المسلمين و يوجبون علي المسلمين ما لم يوجبه الله ويشرعون لهم ما لم يشرعه الله ورسوله .

کسي که گفته يهود اين امت شيعيان هستند ، راست گفته است . و يهود اهل سنت همان کساني هستند که تقليد مي کنند و بر تقليد خود اصرار مي کنند به خصوص حنفي ها . مثل جماعت تبليغ که جهل را منتشر مي کنند و مردم را به تقليد وادار مي کنند و بزرگان را مي پرستند . جماعت تبليغي که بدعت را بين مسلمين رواج مي دهند و شرعي را بر مردم واجب مي کنند که نه خدا آن را واجب کرده و نه رسول خدا .

بخش اعظم تبليغ و انتشار اهل سنت در ايران و افغانستان و پاکستان و هندوستان بر عهده جماعت تبليغ است و اين ها عليه جماعت تبليغ کتاب هاي زيادي نوشته اند که مدارک آن را نشان خواهم داد.

مدرک بعدي : کتاب الدين الخالص ، نويسنده آقاي سيد محمد صديق حسن القنوجي البخاري ، چاپ دار الکتاب العلميه بيروت لبنان ، با تحقيق آقاي محمد سالم هاشم ، صفحه 140 :

عنوان عبارت : تقليد المذاهب من الشرک

تقليد از مذاهب اسلامي شرک است يعني اگر کسي بگويد من از امام شافعي يا از امام ابو حنيفه يا از امام مالک تقليد مي کنم مشرک است . خيلي صريح فتوا به شرک داده است . چند خط توضيح مي دهد و بعد مي گويد :

 وأهل زماننا اليوم ، إذا جاءتهم شدة ترکوا الله ، دعوا فلانا و فلانا ، واستغاثوا بهم البرو البحر

 باز هم توضيح مي دهد که اين ها همه مشرک هستند . در صفحه بعد هم دوباره مي گويد :

و من صار اسيرا للتقليد ، و عبدا للعبيد ، وقنع من الاسلام بالاسم ، و من الدين بالرسم وأعتقد أن الإيمان ....

در اين جا هم تصريح مي کند که اين ها هيچ دليل و مدرکي از سنت ندارند و همه مشرک هستند .

کتاب اجابه السائل علي اهم المسائل ، نويسنده آقاي ابي عبد الرحمن مقبل بن هادي الوادعي يکي از وهابي هاي بسيار متعصب که مطالب جالبي عليه اهل سنت دارد . چاپ

دار الحرمين قاهره ، صفحه 317 ، در جواب 161 مي گويد :

المذاهب الاربعة ما أنزل الله بها من سلطان وما ورد في کتاب الله ولا في السنة رسول الله – صلي الله عليه وآله وسلم – أن ذاک يکون شافعيا و ذاک حنبليا

آيا اين مذاهب اربعه در قرآن آمده ؟ مي گويد نه در قرآن آمده و نه در سنت پيامبر آمده هر کس بگويد من شافعي هستم اين بر خلاف کتاب خدا و سنت پيامبر عمل مي کند و هيچ دليلي از کتاب و سنت براي مذاهب خود ندارند.

فهذه المذاهب فرقت الناس و قد تحدينا غير واحد من المتعيصبين لهذه المذاهب أن يأتوا بدليل من کتاب الله أو من سنة رسول الله – صلي الله عليه وآله وسلم-

اين ها موجب تفرقه بين مردم مي شوند و متعصب هستند و از اين ها مي خواهيم دليلي براي مذاهب خود بياورند ولي هيچ دليلي از کتاب و سنت ندارند بلکه مصداق اين آيه قرآن کريم هستند :

« إن الذين فرقوا دينهم وکانوا شيعا لست منهم في شيء »

نص صريح اين آيه را به مذاهب اربعه اهل سنت تطبيق مي دهد.

اما در مورد جماعت تبليغ ؛ جماعت تبليغ گروهي از علماي اهل سنت هستند که رخ به رخ و چهره به چهره مذهبشان را تبليغ مي کنند . در ايران در منطقه سيستان و بلوچستان فراوان هست همه اهل سنت اين ها را مي شناسند . به صورت گروهي وارد منطقه اي مي شوند ، در مسجد ها مي خوابند ، هيچ پولي از مردم نمي گيرند و فقط وفقط تبليغ مي کنند . حرف هاي خاصي که از مولوي هاي خود ياد گرفته اند را براي مردم ، در مقابل درب منازل آن ها تبليغ مي کنند و برمي گردند . هم در جنوب و در شمال ايران است و هم در افغانستان و پاکستان و هندوستان .

ما هم دل خوشي از آن ها نداريم ولي وهابي ها به شدت آن ها را تکفير کرده اند .

 کتاب القول البليغ في التحذير من جماعه التبليغ ؛ نويسنده حمود بن عبد الله بن حمود التويجري ، چاپ الرياض درسال 1414 ه در همان مقدمه کتاب :

و الجواب : أن أقول : أما جماعة التبليغ ؛ فإنهم جماعة بدعة وضلالة

جماعت تبليغ همان جماعتي که مذهب اهل سنت را تبليغ مي کنند آن ها جماعت بدعت و گمراهي است .

وليسوا علي الامر الذي کان عليه رسول الله (ص) و أصحابه والتابعون لهم بإحسان

اين ها راه پيامبر (ص) و صحابه و تابعين را نمي روند ، اين ها راه صوفيه و بدعت گذاران را مي روند . در صفحه بعد دوباره توضيح مي دهد :

و قد ذکر العلما العارفون بجماعة التبليغ کثيرا مما هم عليه من البدع والخرافات والضلالات و انواع المنکرات و فساد العقيده ، و لا سيما في توحيد الالوهية؛ فهم في هذه الباب لايزيدون علي ما کان عليه أهل الجاهلية الذي بعث فيهم رسول الله (ص)

علما عارف ، آن هايي که جماعت تبليغ را مي شناسند ، گفته اند : جماعت تبليغ ، جماعت بدعت و خرافات و گمراهي و انواع منکرات هستند . عقيده آن ها فاسد است به خصوص در توحيد . توحيد جماعت تبليغ از توحيد مردم زمان جاهليت بيشتر نيست .

من از فهرست کتاب هم استفاده کردم :

مسجد التبليغيين في دهلي يشتمل علي أربعة قبور

در مسجدشان چهار قبر دارند .

أکابر التبليغيين يرابطون علي القبور

بزرگان جماعت تبليغ قبر پرست هستند

و أما باب السلوک ، فإنهم فيه الصوفية ، والصوفية من شر أهل البدع

جماعت تبليغ راه صوفيه را مي روند و صوفيه بدترين بدعت گذاران هستند . صوفيان جنوب ايران بدانند که طبق گفته ي وهابي ها از بدترين بدعت گذاران دنيا هستيد .

صفحه 205 از همين کتاب :

ولکن توحيدهم لايزيد عن توحيد مشرکي مکة

توحيد آن ها چيزي بيشتر از توحيد مشرکين مکه نيست . ابوجهل و ابولهب ... يعني جماعت تبليغ را ديديد ، ابوجهل و ابولهب را ديديد. هيچ فرقي با هم ندارند .

و أما توحيد الالوهية و العبادات ، فهم فقراء معدومون ومفلسون ، بل بصراحة هم مشرکون فيها

اين ها در توحيد اولوهيت فقير و مفلس هستند بلکه به صراحت بگويم که اين جماعت تبليغ مشرک هستند .

در صفحه 346 ازفهرست اين کتاب :

تحامل التبليغيين علي شيخي الاسلام إبن تيمية و محمد بن عبد الوهاب

دشمن بودن جماعت تبليغ با ابن تيميه و محمد بن عبد الوهاب . واضح است کسي که من را مشرک بداند من هم با او دشمن مي شوم .

جواب الشيخ محمد بن ابراهيم آل الشيخ في التحذير من التبليغيين وبيان أنهم أهل البدعة والضلالة

شيخ محمد بن ابراهيم مفتي اعظم قبل از بن باز بوده ، که از نسل محمد بن عبد الوهاب است . اين شخص جواب داده که جماعت تبليغ همان جماعت بدعت و گمراهي است و به همين خاطر مردم را بر حذر داشته از آن ها .

عداوة التبليغيين لشيخ الاسلام إبن تيمية وإبن قيم و محمد بن عبد الوهاب وتمنيهم إحراق کتبهم

جماعت تبليغ با ابن تيميه و ابن قيم و محمد بن عبد الوهاب دشمن هستند و کتاب هاي آن ها را آتش مي زنند .

 صفحه 347 در فهرست اين کتاب :

ذکر الشرکيات التي يفعلها مشايخ التبليغيين

شرکياتي که بزرگان جماعت تبليغ انجام مي دهند .

سب أنور شاه الکشميري للشيخ محمد بن عبد الوهاب والرد عليه

ناسزا گفتن انور شاه کشميري به شيخ محمد بن عبد الوهاب که در آينده به طور مفصل بيان خواهيم کرد .

شهادة سبعة رجال بأن جماعة التبليغ يعززون البدع والشرک والخرافات وأنهم بعيدون عن التوحيد والکتاب والسنة ، وأنهم وثنيون

هفت نفر از بزرگان وهابي شهادت دادند که جماعت تبليغ همان اهل بدعت و مشرکين و اهل خرافات هستند و از توحيد و کتاب و سنت دور هستند . اين هفت نفر شهادت دادند که جماعت تبليغ همه بت پرست هستند .

از کتاب هاي خود وهابي ها مدارکي نشان داديم که همه اهل سنت کافر هستند . تمام مسلمان هاي قبل از محمد بن عبد الوهاب کافر بودند و حلال الدم و المال هستند چون توسل مي کنند که ان شاء الله به بحث توسل رسيديم فتاواي آن ها را خواهيم خواند .

مجري :

بينندگان عزيز ملاحظه فرموديد که قصد ما در اين برنامه نشان دادن چهره واقعي وهابيت است . شيعيان گرامي و عزيزان اهل سنت بدانند که اين ها چه راهکار و گرايشي دارند و تز آن ها در برخورد با مسلمان ها چگونه بوده و چگونه هست .

حضرت استاد شما در مورد تکفير اشاعره و شافعي ها را مطرح فرموديد و همچنين فرموديد که اهل سنت جنوب کشور از نظر کلامي ماتريدي هستند ولي در مطالبي که ارائه داديد چيزي در مورد تکفير ماتريدي ها نبود . آيا در اين مورد هم مطلبي دارند ؟

استاد يزداني:

اين وهابي ها کتابي نوشتند به نام عداء ماتريديه للعقيده السلفيه ، نويسنده آقاي شمس سلفي افغاني ، چاپ مکتبۀ الصديق طائف ، رساله دکترايي بوده در يکي از دانشگاه هاي پيشاور پاکستان ، صفحه 433 : در مبحث الثاني :

في بيان أن ماتريدية و زملاء هم الأشعرية فرقة مبتدعة کلامية من اهل القبلة ، وليسوا من أهل السنة المحضة

ما مي خواهيم بيان کنيم که ماتريديه و بزرگان آن ها و اشعريه فرقه اي کلامي و بدعت گذار هستند ، مسلمانند اما اهل سنت واقعي نيستند .

بنا بر گفته ي وهابي ها ماتريدي ها و اشعري ها  هيچ کدام از اهل سنت نيستند و ما اهل سنت واقعي هستيم.

سؤال برنامه : به نظر شما چرا وهابي ها تمام فرق اهل سنت را به اين وضوح تکفير کرده اند ؟

بيننده : الياس از زاهدان – اهل سنت

اين ها خودشان را کافر هستند ، بقيه را کافر مي دانند

سؤال من اين است که نظر استاد يزداني را درباره اين گروگان گيري پنج سرباز مي خواهم بدانم ؟ بهانه آن ها صحبتي است که در يکي از منبر هاي ايران شده است.

استاد يزداني :

ما کار آن ها را به شدت محکوم مي کنيم چون جوانمردي نيست که انسان چند سرباز را گروگان بگيرد به بهانه اين که فلان کس ، فلان حرف را زده . اگر اين ها اين قدر غيرت داشتند بايد وهابي ها را بگيرند؛ چون توهين هايي که ابن تيميه به خليفه اول و دوم و حضرت زهرا (س) کرده خيلي زشت است .

مجري :

قطعا اين ها بهانه است . ما اسناد اين تکفير هايي که انجام شده  را ديديم . گمان نمي کنم محمد بن عبد الوهاب قبل از اين که وهابي شود توهين و جسارت مي کرده به خلفايي که به شيوخ محمد بن عبد الوهاب توهين مي کردند .

در فضاي مجازي عبارتي در مورد اين گروگان گيري منتشر شده بود : که سرباز زدن حتي در بازي شطرنج هم هنر نيست . شما با اين کار بيشتر از قبل چهره خود را منفور کرده ايد . اهل سنت هم در اين باره موضعگيري کرده اند و اين جبهه گيري ها درمقابل اين عمل غير انساني ادامه خواهد داشت . بايد ببينيم عکس العمل شبکه هاي وهابي چيست ؟

بيننده : آقاي براهويي از زاهدان – شيعه

ما شيعيان و اهل سنت در يک روستا در کنار هم زندگي مي کنيم و نمي توانند بين ما تفرقه ايجاد کنند .

بيننده : آقاي عباسي از کرمانشاه – شيعه

در خصوص اين کليپ ها صحبت داشتم که بيشتر پخش کنيد تا چهره وهابيت و کار هايي که انجام مي دهند را مردم ببينند .

در جواب سؤالتان بايد بگويم که اين ها ضد قرآن و پيامبر و حضرت علي (ع) هستند و مي خواهند بين شيعه و سني اختلاف ايجاد کنند .

مجري :

به نظر شما به عنوان کارشناس قصد وهابيت از اين که اين طور به صراحت اهل سنت را تکفير کردند ، چيست ؟

استاد يزداني :

ما در آينده به طور مفصل در اين مورد بحث خواهيم کرد که ابن تيميه و پيروانش و محمد بن عبد الوهاب و پيروانش به گفته علماي اهل سنت ، از نظر عقلي خيلي کند ذهن بودند يعني فکر اين ها در اين حد نيست که بخواهند اين مسائل را مطرح کنند . اين ها دست پروده انگلستان هستند . پايه گذاري آن ها هم به دست انگلستان صورت گرفته و اهداف دشمنان اسلام را اجرا مي کنند . نقشه تفرقه و اختلاف بين مسلمان ها را هم آن ها کشيدند و وهابي ها اجرا کننده اين نقشه هستند .

پس همان طور که بينندگان عزيز هم اشاره کردند هدف وهابيت از تکفير مسلمان ها تفرقه افکني است در راستاي اهداف دشمنان اسلام و کشوري که امروز مکه و مدينه را در اختيار دارد ، تمام قد ايستاده و اهداف استکبار جهاني و دشمنان اسلام را اجرا مي کند .

علماي ما فرمودند وقتي در يک شهر در کنار هم زندگي مي کنيم مثل دو برادر باشيم . همان طور که حضرت آيت الله وحيد ( حفظه الله ) فتوي دادند : هر شيعه اي که در منطقه ي سني نشين زندگي مي کند موظف است که اگر برادر سني او بيمار شد به عيادت او برود ، وقتي از دنيا مي رود در تشييع او شرکت کند و در حل مشکلات او کوشا باشد . اين روش ما و ائمه ما بوده که هميشه در بين اهل سنت زندگي مسالمت آميزي داشتند .

اما با وهابي ها ، آن هايي که ما را تکفير مي کنند ، آن هايي که جوان هاي شيعه و جوان هاي سني را گروگان مي گيرند ، آن هايي که در چابهار بمب گذاري کردند و بيشتر اهل سنت را کشتند ، نمي توانيم در يک جا زندگي کنيم . آن ها هم نمي خواهند با ما زندگي کنند اما اهل سنت و شيعه با هم هيچ مشکلي ندارند .

بيننده : کورش از مشهد – شيعه

واقعيت هم اين است که توسط انگليس و غرب طراحي مي شوند و اگر آن زمان که پيامبر اسلام حديث ثقلين را فرمودند ،  عمل مي شد امروز اين مشکلات براي مسلمين ايجاد نمي شد . سؤال بنده اين است که در طول تاريخ اسلام چند دوره بوده که شيعه اقتدار داشته است ؟

استاد يزداني :

اين ها بحث هاي تاريخي است که بايد در برنامه هاي تاريخي پاسخ داده شود؛ ولي ما سراغ نداريم که در طول اين چهارده قرن شيعيان بر کل ممالک اسلامي حکومت کرده باشند ولي اگر حکومتي از شيعيان بوده در مناطق خاصي مستقر بودند مثلا فاطميون در مصر که باز در شيعه بودن آن ها بحث است . آل بويه در عراق که مدت خيلي کوتاه در يک منطقه کوچک قرار داشته و باعث خير و برکت بودند . صفويان هم در ايران بودند که آن ها هم براي شيعيان خير و برکت  داشتند . الان هم حکومت جمهوري اسلامي که فقط در ايران است .حکومتي شيعه که به کل ممالک اسلامي حکومت کند را نداشته ايم . ان شاء الله با ظهور امام زمان (عج) نه فقط ممالک اسلامي بلکه همه عالم براي صالحين خواهد شد .

بيننده : آقاي رستمي از گرگان – شيعه

به نظر بنده اين فتواي تکفير به علت کم سوادي آن هاست . ظاهر قرآن و روايات را مي ديدند و هر چه از ظاهر آن فهميدند را حکم الله مي دانند . انسان که نمي تواند فقط به ظاهر قرآن اکتفا کند . الان بحثي که در شبکه هاي وهابي جريان دارد در مورد امام زمان (عج) است اين که چون در قرآن نيامده قبول ندارند . چون فقط ظاهر را بررسي کرده اند . پس در افکار خود دچار تناقض مي شوند . نمونه بارز از اين تناقض گويي ها در کتاب منهاج السنه است که شخصا موارد زيادي را پيدا کرده ام .

خواهشي که از شما دارم اين هست که روي مسأله وحدت بيشتر تأکيد کنيد؛ چون در مناطق اهل سنت تبليغات وهابيت بسيار زياد شده حتي در روستاها رسوخ پيدا کردند. بايد در اين مناطق روشنگري صورت بگيرد تا اهل سنت که اکثرا مردم عوام هستند با افکار وهابيت آشنا شوند اگر اين روشنگري ها بيشتر شود قطعا به اين نتيجه مي رسند که اهل سنت و شيعيان با هم برادرند و وهابيت فرقه اي جدا از آن ها است .

استاد يزداني :

بنده هم با نظر شما موافق هستم که آن ها بي سواد هستند . دقيقا متن کلام آقاي علي جمعه مفتي اعظم الازهر مصر هست که وهابي ها دو هفته اي عالم مي شوند . بعد از دو هفته درس خواندن وقتي ريش آن ها بلند شد عمامه شان را بزرگ تر مي کنند و مي گويند ما عالم شديم  . ان شاء الله کليپ در اين مورد پخش خواهيم کرد .

بيننده : آقاي کرمي از همدان – شيعه

مي خواستم در مورد کليپي که نشان داديد صحبت کنم . با ديدن اين کليپ خيلي ناراحت و متاثر شدم . هر وقت واعظان ما در مورد اين که عده اي امام حسين (ع) را زير سم اسبان خود لگد مال کردند ، تصور آن  افراد براي من سخت بود که آن ها چگونه انسان هايي بودند؛ ولي با ديدن اين فيلم به اين نتيجه رسيدم که اگر تحقيق شود نسل  اين وهابي ها  به يهود مي رسند .

استاد يزداني :

يکي از مباحث ما همين است که از کتاب هاي خودشان که درباره تاريخشان نوشته اند مدارکي را ارائه خواهيم داد که نسل آن ها به  قبيله عنزه بر مي گردد . عنزۀ بن اسد بن ربيعه قبيله اي بودند که در خيبر زندگي مي کردند و امير المومنين (ع) با ذو الفقار خود بزرگان آن ها را نابود کرد و بعد به منطقه نجد مهاجرت کردند . در حقيقت آل سعود همان آل يهود است .

بيننده : آقاي محمدي از کرمانشاه – اهل سنت

 در جواب سؤال شما بايد اين فتواي تکفير فقط مختص اهل سنت نيست؛ بلکه شامل کل جامعه اسلامي مي شود . يک جمله معروف است که کافر همه را به کيش خود مي بيند . اين ها  بعد از سال 1206 هـ که به وجود آمدند با کمک نقشه انگليس توانستند جامعه اسلامي را که در آن زمان حکومت عثماني بود متلاشي کند .

حالا همان ريشه خبيثه باقي مانده و سعي دارند جامعه اسلامي را تکه تکه کنند . در مناطق ما خوشبختانه شيعه و سني در کنار هم زندگي مي کنند و هيچ وقت اهل سنت واقعي فريب اين وهابي ها را نمي خورند .

اگر امکان دارد فايل هاي صوتي و تصويري اساتيدي که در شبکه هستند را به صورت کتاب عرضه شود تا در دسترس عموم قرار گيرد.

بيننده : آقاي عزيز احمد از افغانستان – اهل سنت

يک انتقاد از شما دارم که شما در مورد جماعت تبليغي ها فرموديد گروهي هستند که مردم را به راه هاي بد مي کشاند . ما فقط مردم را به يگانگي خدا دعوت مي کنيم . از شما خواهش مي کنم که وهابيت را بيشتر به ما معرفي کنيد . چون به نظر من وهابيت همان اهل سنت است .

استاد يزداني :

شما اشتباه متوجه شديد چون نظر من بر خلاف آن ها بود . من کتابي را نشان دادم که نظر وهابي ها را در مورد جماعت تبليغ  بيان کرده بود . آن ها گفته بودند که جماعت تبليغ اهل شرک ، اهل ضلالت و اهل بدعت هستند و حتي احناف را نام برده بودند . اتفاقا انتقاد من اين بود که چرا وهابي ها جماعت تبليغ را تکفير مي کنند . در حالي که بخش اعظم انتشار مذهب اهل سنت را در اين چهار کشور به عهده دارند .

علاوه بر مدراکي که نشان دادم ، مدرک ديگري  نشان مي دهم

کتاب المسائل العلميه والفتاوي الشرعيه فتاوي الشيخ العلامه محمد ناصر الدين الالباني في المدينه و الإمارات ، چاپ دار الضياء . اين فتاوا ، فتاواي آقاي الباني وهابي است .از او سؤال شده :

ما رأيکم في جماعة التبليغ ؟

نظر شما درباره جماعت تبليغ چيست ؟

ج : دعوة التبليغ صوفية عصرية ،  لا تقوم علي کتاب الله وعلي سنة رسوله – صلي الله عليه و آله –

اين جماعت تبليغ اين جماعت صوفي که الآن هستند نه بر اساس کتاب خدا است و نه بر اساس سنت رسول  خدا است . اين مطلبي است که آقاي الباني مي گويد .

در کتاب القول البليغ في التحذير من جماعه التبليغ کتابي است که وهابي ها عليه جماعت تبليغ نوشته اند و گفتند که جماعت تبليغ اهل بدعت و ضلالت و شرک است و توحيد شما بيشتر از مشرکين زمان جاهليت ندارند. واضح تر بگويم اين که جماعت تبليغ را ديديد ابوجهل را ديديد . اما يکي از اين وهابي ها گفته بود : بل بصراحه هم مشرکون فيها : بلکه آن جماعت همه مشرک هستند .

بيننده : علي از کردستان – اهل سنت

آيا مي توانيد اين اهل سنت و وهابيت را از هم جدا کنيد. چون شما مي گوييد که اين چهار شبکه وصال و کلمه .. وهابي هستند . تکليف ما را با اين به قول شما وهابي ها روشن کنيد . سؤال دوم اين همه توهين به عمر و عايشه مي شود آقاي قزويني نمي تواند بگويد که چرا توهين مي کنيد ؟

مجري :

 ما در اين شبکه از علماي اهل سنت آمدند و خودشان گفتند که اين شبکه ها وهابي هستند . احتمالا شما مدت کوتاهي هست که بيننده شبکه ما شديد چون آيت الله قزويني از معدود علمايي هستند که توهين به مقدسات اهل سنت را گناهي نابخشودني مي داند حتما برنامه هاي شبکه ولايت را بيشتر ببينيد .

استاد يزداني :

ايشان گفتند که شما بين ما و وهابي ها يک چوب خط بگذاريد تا مشخص شود که اهل سنت کيست و وهابي کيست . ما در برنامه قبلي حداقل بيست مورد از اعتقادات آن ها را نام برديم که هيچ سني در طول تاريخ اين اعتقادات را نداشته و ان شاء الله آن ها را مفصل ثابت خواهيم کرد و در واقع  يکي از وظايف برنامه ما همين است که سني چه اعتقادي دارد ، وهابي چه اعتقادي دارد و شيعه چه اعتقادي دارد .

وقتي به مباحث اعتقادي رسيديم روايات شيعه ، اعتقادات امام صادق (ع) ، امير المومنين (ع) وساير ائمه (ع) را خواهيم آورد و بين وهابي و سني فرق خواهيم گذاشت و در واقع موضوع برنامه همين است . يکي از فتواهاي آن ها اين است که همه مسلمان ها را کافر و کشتن آن ها را واجب مي دانند ولي ما در اهل سنت چنين چيزي نديده ايم  . ان شاء الله  نشان خواهيم داد که علماي اهل سنت گفته اند که اين تکفيري که محمد بن عبد الوهاب به آن فتوا داده حتي ابن تيميه چنين چيزي نگفته است .

علي آقا گفتند امام زمان ما قرآن است . اگر اين آقا سني است که چنين حرفي قابل قبول نيست . چون پيامبر اکرم (ص) مشخص کردند که بعد از من کتاب خدا و امامي که کتاب را تفسير کند و هرگز از قرآن جدا نشود .

من مات بلا امام مات ميتة الجاهلية

هر کس امامي داشته باشد

کتاب صحيح ابن حبان با تصحيح آقاي شعيب الان نؤتي وهابي ، چاپ موسسه الرساله : توضيح داده که منظور از حديث

من مات وليس له امام مات ميتة الجاهلية

هر کس بميرد و امامي نداشته باشد، به مرگ جاهلي مرده است.

معنايش اين نيست که کتاب خدا امام است بلکه معنايش اين است که بايد کسي باشد

ولم يعتقد أن له اماما يدعو الناس الي طاعة الله حتي يکون قوام الإسلام به عند الحوادث و النوازل

که مردم را به سوي اطاعت از خدا دعوت کند ، در زمان حوادث و فتنه ها پشتيبان مردم باشد و قوام اسلام بر او باشد و قرآن کريم امام هست ، امام مبين هم هست؛ ولي قرآن کريم در اين 1400 سال ثابت کرده که نمي تواند نقش امام را که اختلاف را از بين مردم حل کند چنين چيزي اتفاق نيافتاده است . پس بايد کسي در کنار قرآن باشد که آن را تفسير کند و اختلاف را از بين امت برطرف کند .

اما درباره توهين به عايشه بايد بگويم که هم ما و هم استادمان موضع گيري خود را بيان کرده ايم؛ ولي از کتاب هاي وهابي ها مطالبي را نشان خواهيم داد که چه توهين هاي رکيکي نسبت به عايشه همسر پيامبر کرده اند .

بيننده : آقاي محمدي از سلماس – اهل سنت

در مورد آن پنج سرباز مي خواستم بگوييم که آن  گروگان گيرها اگر راست مي گويند آن وهابي هايي که بين مسلمان ها تفرقه ايجاد مي کنند . در جواب سؤال شما بايد بگوييم که اين ها خودشان کافر هستند کسي که به يک مسلمان چنين توهين کند خودش هم کافر است منظور آن ها اين است که ما بين شيعه و سني تفرقه بياندازند . هر سني که در هر جايي ايران است اگر صد بار کشته شود باز هم زنده شود از ناموس و وطن خود دفاع مي کند .

 

 

 

 


حجت الاسلام و المسلمين سيد محمد يزداني

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما