برنامه " راه و بي راه " قسمت اول .

تاريخ 1392/11/21

با موضوع : خلاصه اي از تاريخچه وهابيت و تفاوت آن‌ها با اهل سنت

مجري :

همسايه سايه ات به سرم مستدام باد

لطفت هميشه زخم مرا التيام داد

وقتي انيس لحظه تنهايي ام تويي

تنها دليل اين که من اين جايي ام تويي

هر شب دلم قدم به قدم مي کشد مرا

بي اختيار سمت حرم مي کشد مرا

با شور شهر فاصله دارم کنار تو

احساس وصل مي کند آدم کنار تو

بسم الله الرحمن الرحيم

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

آغاز مي کنيم با نام و ياد خداوند و درود بر پيامبر خاتم حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم و سلام بر حضرت بقيه الله الاعظم.

اولين قسمت از سلسله برنامه هاي " راه و بي راه" . ان شاء الله با ما همراه باشيد ما در خدمت اساتيدي هستيم در اين برنامه که من معرفي مي کنم خدمت تان.

اما قبل از اون توضيح مختصري خدمتتون عرض بکنم بينندگان عزيزي که از زمره بينندگان پر وپا قرص شبکه جهاني ولايت هستند، مي‌توانند دوشنبه شب ها از اين هفته ان شاء الله ساعت 20 الي 22 بيننده برنامه راه و بي راه برنامه باشند .

اما در اين برنامه و در هفته هاي آتي ان شاء الله در خدمت استاد عزيز و گرانقدر ، سيد بزرگوار حجت الاسلام و المسلمين استاد يزداني هستيم. بنده به نمايندگي از همه شما عزيزان و دوستداران اين استاد ، عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمتشون سلام عليکم و رحمت الله

استاد يزداني :

سلام عليکم و رحمت الله اعوذ بالله من الشيطان اللعين الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله الذي اظهر الوجود و منه بدا کل حمد واليه يعود و الصلاه و السلام علي شاهد و مشهود لکل موجود محمد المحمود و علي آله آل الله الودود خلفاء الله علي عالم الغيب و الشهود سيما الحجه بن الحسن المهدي المنتظر الموعود.

من هم سلام و عرض ادب دارم خدمت شما ، جناب آقاي حسيني و تمامي بينندگان عزيز شبکه جهاني ولايت . اميدوار هستم که در هر نقطه از اين عالم که هستند موفق و سر بلند باشند ، بنده هم به نوبه خودم سالروز وفات بي بي دو عالم حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها را خدمت همه شيعيان و علاقمندان به خاندان اهل بيت عليه السلام تسليت عرض مي کنم و اميدوار هستم که خداوند ما را در قيامت مشمول شفاعت آن حضرت بفرمايد. در خدمت شما هستم.

مجري :

ان شاء الله ، متشکرم از شما استاد يزداني عزيز . ما هم امروز نائب الزياره بوديم و ان شاء الله امشب هم خواهيم بود از طرف همه شما بينندگان عزيزي که محبت و لطف داريد نسبت به شبکه خودتان؛ چه عزيزان شيعه و چه عزيزان اهل سنت.

اما ممکن است اولين سؤالي که توي ذهن شما بزرگواران به وجود آمده باشد اين هست که ، اين برنامه اي که امشب اولين قسمتش هست و آغاز اين سلسله است ، قرار است چه کار بکند به چه موضوعي بپردازد؟

شما بينندگان عزيزي که مي خواهيد وقت بگذاريد انشاء الله دوشنبه شب ها ساعت 20 الي 22 و همچنين فرداي اون روز اگر تکرارش رو ميخواهيد ملاحظه بفرماييد بايد شاهد چه مجموعه از مطالبي باشيد؟

اين سوال را من از خدمت استاد محترم مطرح مي کنم . حضرت استاد راجع برنامه و هدفش توضيح بفرماييد ؟

استاد يزداني :

بعد از اينکه برنامه بسيار زيباي کلمه طيبه با همه خاطرات خوبش از شبکه ولايت حذف شد، دستور دادند و تصميم بر اين شد که يک برنامه مستقلي تحت عنوان "راه و بي راه" و يک برنامه ديگر با عنوان "دفاع از صحابه" در شبکه ولايت اجرا بشود که "راه و بي راه" را بنده و برنامه "دفاع از صحابه" را استاد ابوالقاسمي ان شاء الله عهده دار خواهند بود.

در برنامه ي "راه و بي راه" ما فقط دو تا هدف رو دنبال مي کنيم:

مباحث ما همه حول محور وهابيت هست ، عقايد وهابيت و باورهاي وهابيت و فقط وفقط اين مباحث رو دنبال مي کنيم و دوست داريم بيننده هايي که تماس مي گيرند با اين برنامه حول اين محور از ما سوال بپرسند اگر سؤالات ديگري باشد ما از پاسخ دادن به آنها معذورهستيم.

هدف اول ما از اين برنامه نشان دادن چهره ي واقعي وهابيت به همه مسلمانان هست ؛ به شيعيان ، به اهل سنت و به تمام جهانيان. اين که اي مردم دنيا شما اسلام را با وهابيت نشناسيد ، درست است که اينها زياد پول دارند ، تبليغات زياد مي کنند، تبليغاتشان همه عالم را پر کرده ، تبليغ مي‌کنند که خودشون را اسلام واقعي جلوه بدهند. و مردم دنيا متاسفانه و متاسفانه اسلام را با چهره اين‌ها ديده ، با قتل و کشتار و اين مسائلي که از وهابيت سر مي زند مي شناسند .

و ما مي خواهيم چهره واقعي وهابيت را به همه مردم عالم نشان بدهيم که اي مردم دنيا اينها وهابي هستن ، اينها هيچ سنخيتي با مسلمان‌ها ندارند و اسلام عزيز هيچ گونه مسؤوليتي درباره ي رفتار وهابيت ندارد ، اين هدف اول ماست که انشاء الله از خداوند مي خواهيم که به ما توفيق بدهد و از بينندگان عزيز در خواست مي کنيم که در اين زمينه با ما همکاري کنند.

هدف دوم ما بيان تفاوت هاي وهابيت با ساير مسلمانها است در اعتقادات . باورهايي که وهابيت دارند اعتقاداتي که وهابيت دارند با تمام مسلمان ها در تضاد هست ، در تناقض هست.

و وهابيت هم فقط خودشان را اهل توحيد مي دانند و بقيه را همه مشرک مي دانند.

همه اعتقادات اين ها با اعتقادات مسلمان ها تفاوت دارد. ما مي خواهيم اين تفاوت ها را بيان کنيم تا بينندگان عزيز تفاوت شيعه را با وهابي ، تفاوت سني رو با وهابي و تفاوت ساير مذاهب اسلامي رو با وهابي کاملا بدانند و مشخص بشه که وهابي چه کسي است؟

مجري:

بسيار عالي ، انشاء الله که اين چنين باشه. بينندگان عزيز هم استحضار داشته باشند که برنامه اي که خدمت شما ارائه مي شود ، ان شاء الله مطالبش تکراري نخواهد بود . عمده مطالب باز خواهد شد و اگر اشاره اي شده در شبکه ولايت و شما خواستار مطرح کردن هرچه بيشتر اون بحث ها بوديد ان شاء الله اينجا باز مي شود . منتظر مطالب ناب و جديد باشيد. همراه کليپ هايي که ارائه ميشود ، همراه مستند هايي که هست ، همراه مدارکي که اينجا مي بينيد ان شاء الله براتون عرضه مي شود .

اما همين ابتداي کار من سؤالي دارم خيلي جامع از استاد عزيز ، استاد يزداني در مورد بحث وهابيت ، در شبکه ولايت بارها بحث شده؛ اما شايد به صورت اينکه مدون و سلسله اي باشد براي معرفي اشخاصي که در اين مذهب هستند ، به اين صورت فرصتي نبوده .

حالا با توجه به اينکه برنامه اول هست شايد بينندگان عزيز بخواهند بدانند وهابيت چيست و از کجا به وجود آمده ؟ وچه عملکردي دارد ؟ لطف کنيد تاريخچه اي را مطرح کنيد تا بينندگان عزيز بدانند سر منشاء وهابيت از کجا است ؟ وچگونه رشد پيدا کرده است ؟ قطعا بينندگان عزيز و بنده استفاده خواهيم کرد.

استاد يزداني:

درباره تاريخچه ي وهابيت : ما بايد يک تاريخچه اعتقادي بيان کنيم که مفصلا توضيح مي دهيم و اين که چه کساني در طول تاريخ تاثيرگذار بودند در تشکيل مذهب وهابيت و افکار وهابيت.

بسياري از عقايدي که ابن تيميه و محمد بن عبد الوهاب و وهابي هاي امروز تبليغ مي کنند بر مي گردد به بني اميه مرواني ها و آن‌ها در مخالفت با اهل بيت عليهم السلام خيلي نقش داشتند؛ چون آن ها با اهل بيت دشمن بودند بسياري از اين مسائل اعتقادي؛ مثل توسل ، زيارت قبور و شد الرحال را شرک و کفر مي دانستند و وهابي ها هم امروز پيرو آنها هستند .

شخص بعدي که خيلي تاثير گذار بوده در تشکيل وهابيت ابن تيميه حراني است ، که ان شاء الله مفصل بحث خواهيم کرد .

حرفهاي ابن تيميه کاملا جديد هست ، قبل از آن سابقه اي در بين مسلمانان نداشته و به خاطر همين افکار بود که مسلمان ها ابن تيميه را کافر دانستند و به زندان انداختند و در همان زندان از دنيا رفت ، بعد تشييع جنازه اي که شد ان شاء الله اينها را در آينده مطرح خواهيم کرد.

بعد از ابن تيميه ، نوبت به آقاي محمد بن عبد الوهاب مي رسد و محمد بن سعود و ساير وهابي ها که ان شاء الله به تفصيل بحث خواهيم کرد .

اما تاريخچه ي سياسي و مراحل شکل گيري دولت وهابيت :

همه مي دانند که وهابي ها سه دوره مهم دارند يعني شکل گيري عربستان سعودي و دولت وهابي سه دوره دارد :

دوره اول و حکومت اول وهابيت همزمان با بيعت محمد بن عبد الوهاب متوفاي 1206 هـ ق با محمد بن سعود در تابستان سال 1157 هـ ق در منطقه درعيه شکل گرفت. ( درعيه در13 کيلومتري شمال غربي رياض قرار گرفته است )

اما سرنگوني اولين حکومت اينها به اين صورت بود که عبد الله بن سعود توسط ابراهيم پاشا پسر محمد علي پاشا حاکم عثماني مصر دستگير و به استانبول فرستاده شد و بعد در عهد محمود خان عثماني در ميدان بايزيد استانبول گردن زده شد و در سال 1233 هـ ق اين حکومت به طور کامل از بين رفت و مسلمان ها از شر وهابيت ، توسط عثماني ها راحت شدند . اين موارد را به طور خلاصه گفتيم ولي در آينده مفصلا بيان مي کنيم.

مجري

مفاد بيعت محمد بن عبد الوهاب با محمد بن سعود چه بود؟

استاد يزداني

خود علماي وهابي مفاد اين بيعت را در کتاب هاي خود آورده اند . مفاد بيعت : اينکه قدرت سياسي و حکومت در دست آل سعود باشد که تا الان هم به همين صورت بوده؛ اما رهبري مذهبي و ديني در اختيار آل الشيخ يا محمد بن عبد الوهاب و فرزندان او باشد و قول دادند هر دو طائفه در هر صورتي از هم پشتيباني کنند

به عبارت ديگر هميشه قدرت دست آل سعود و فتوي در دست آل الشيخ باشد و هميشه با هم همکاري کنند و هيچ وقت با هم مخالفت نکنند که حالا من عين کتاب را به بينندگان عزيز نشان مي دهم که مفاد بيعت آنها چه بود ؟

کتاب عنوان المجد في تاريخ النجد ، جلد اول ، نويسنده آقاي شيخ عثمان بن عبد الله بن بشر.

اين کتاب يکي از مهم ترين کتاب هاي است که خود وهابي ها درباره تاريخ شان نوشتند و در عربستان سعودي هم چاپ شده است . در صفحه 41 ملاقات محمد بن عبد الوهاب و محمد بن سعود را نقل مي کند که وقتي با هم ملاقات مي کنند شيخ به گفت :

انا ابشرک بالعز و التمکين و النصر المبين ...

چه قولي به او داد ؟ قول داد که شهر ها و بنده ها همه تحت فرمان او باشند و حکومت همه بلاد ها و بنده ها را در اختيار بگيرد.

و انت تري نجدا کلها و اقطارها اطبقت علي الشرک و الجهل .

تو مي داني مردم نجد که آن روز سني بودند، همه مشرکند، همه جاهل هستند ، همه اهل تفرقه هستند ، همه يکديگر را مي کشند

فارجو ان تکون اماما يجتمع عليه المسلمون و ذريتک من بعدک.

من اميدوار هستم که با اين بيعت، تو امام همه ي مسلمانها باشي و بعد از تو ذريه تو ، يکي بعد از ديگري امام باشند .

تا به امروز همين طور هم شده ؛ يعني فرزندان محمد بن سعود يکي پس از ديگري حکومت عربستان سعودي را در اختيار گرفته اند و اين طور نشده که شخص ديگري ، از قوم و نسلي غير از آل سعود حکومت وهابيت را در عربستان سعودي در اختيار بگيرد .

در ادامه آقاي محمد بن سعود از اين حرف راضي نمي شود و مي گويد : من دو شرط دارم . شرط اول اين است که من از مردم درعيه ماليات مي گيرم .

الا ان محمد بن سعود شرط في مبايعته للشيخ ان لا يعترضه فيما ياخذه من اهل الدرعيه مثل الذي کان ...

من تا الان از مردم ماليات وخراج مي گرفتم علاوه بر خمس و زکاتي که قبلا مي گرفتم ، ماليات مي گيرم و مي خواهم ادامه داشته باشد . اين طور نشود که اگر حکومت به دست شما افتاد وهمه اين ها قطع شود .

فاجابه الشيخ علي ذلک الرجاء ان يخلف الله من الغنيمه اکثر من ذلک .

جواب داد : درعيه که چيزي نيست مال و اموال زيادي را به دست تو خواهد رسيد نه تنها خراج درعيه بلکه جاهاي ديگري را فتح مي کنيم واموال آن به دست تو خواهد رسيد .

جالب است در چند صفحه بعد ، صفحه 44 وقتي قضايا را بيان مي کند ، مي گويد :

درعيه بعد از اين ، در زمان سعود بن عبد الله بن عبد العزيز بن محمد بن سعود ، نوه ي محمد بن سعود ، کاملا چهره اش فرق کرد . قبل از اين مردم فقير ، گرسنه ، بيچاره و بدبخت بودند؛ ولي بعد از آن اموال زيادي به دست مردم رسيد:

 السلاح المحلي بالذهب والفضه

 اسلحه هايي که با طلا و نقره زيور داده شده بود

 الخيل الجياد

اسب هاي نجيب و خوب

والملابس الفاخره والرفاهيات

لباس هاي فاخر . مي گويد اين ها همه به درعيه آمد ، درعيه اي که تا آن زمان وضعيت بدي داشت به يکباره با اموال و غنائمي که از مسلمان ها گرفتند ، همه صاحب اموال و سلاح هاي طلايي شدند ، لباس هاي زيبا مي پوشيدند و مسائل ديگر ... اين متن بيعت نامه محمد بن سعود و محمد بن عبد الوهاب .

مجري :

بينندگان عزيز توجه داشته باشند که ما در همين زمينه کليپ هايي ارائه مي کنيم تا هم بحث به صورت خشک و صرفا علمي پيش نرود و هم از ابزارات مختلف براي نشان دادن چهره ي وهابيت ، استفاده کرده باشيم .

کليپ اول ، احوالاتي است که در کتاب هاي خود شرح دادند ، يکي از وهابي ها دوباره در اين کليپ بيان کرده است :

متن کليپ:

بگذار ياد آوري کنم گذشته اي که در آن زندگي مي کرديم . برادر من بدان که سي سال قبل از اين يا پنجاه سال قبل از اين صابون پيدا نمي کرديم که خودمان را با آن بشوييم ، دنبال گوسفندان مي رفتيم و تو خبر داري من و پدرت و جدت طوري بوديم که شپش در بدن ما لانه کرده بود . درست است خداوند ما را بي نياز کرد . نمي دانستيم شامپو چيست؟ صابون چيست؟ چيزي از تميزي نمي دانستيم ، کار مي کرديم و زحمت مي کشيديم و خسته مي شديم ، خداوند بر ما منت گذاشت و وقتي که نعمت را ببينيم بايد قدرش را بدانيم .

مجري:

اين کليپي بود که شرح حال گذشته خود را مي گفتند هنوز برخي از شبکه هاي وهابي هستند که کارشناسان شان با وجود داشتن شبکه ، اين امکانات مثل صابون و.. را ندارند.

استاد يزداني :

نتيجه بيعت محمد بن سعود با محمد بن عبد الوهاب اين بود که فقط و فقط بحث دنيا و مال دنيا مطرح است. اين که فقير و بدبخت هستيم و دنبال غنيمت هستيم . اين بيعت فقط حول همين مسائل بود. اين که يکي حکومت ديني را به دست بگيرد و يکي حکومت دنيايي و مال دنيا را به دست بگيرد که تا به حال هم چنين بوده .

اين آقايان نه شامپو داشتند نه صابون و اصلا نمي دانستند شامپو و صابون چه چيزي هست ؟ و همان طور که شما گفتيد شبکه هم دارند ولي صابون هنوز ندارند که کليپ آن قبلا از شبکه پخش شد.

اين قسمت دوره اول بود اما دوره دوم وهابيت که وقتي عثماني ها به صورت کامل آل سعود را شکست دادند اين ها در دشت ها و بيابان ها پراکنده شدند و مثل گذشته به دنبال گوسفندان خود رفتند و مشغول کار هاي سابق خود شدند. بعد شخصي به نام ترکي بن عبد الله در سال 1236 هـ ق توانست درعيه را تصرف کند و دو باره حکومت وهابيت را احيا کند . اما ترکي زياد دوام نياورد و در سال 1249 ه ق توسط پسر عمويش مشاري بن عبد الله کشته شد در همين زمان بود که جنگ قدرت در ميان آل سعود به شدت بالا گرفت.

اين جنگ هايي که با هم داشتند و اين کشتار هايي که صورت گرفته خيلي عجيب است . وقتي انسان کتاب هاي آن ها را مي خواند در همين کتاب عنوان المجد آمده که چه کارهايي عليه هم انجام داده اند و چه کشتار هايي که اتفاق افتاده .

اين ها همه نشانگر اين است که دنبال دين نبودند اگر کسي به دنبال دين باشد برادر ، عمو ، پسر عموي خود را نمي کشد . بالاخره اين جنگ قدرت باعث شد آل رشيد بر آنها پيروز شود و در سال 1263 هـ ق طومار وهابيت را براي دومين بار درهم پيچيد.

دوره سوم : حکومت عربستان در سال 1319 ه ق توسط عبد العزيز بن عبد الرحمن مشهور به ابن سعود ملقب به شاهين صحرا تشکيل شد و بعد از آن با کمک دولت انگليس و کساني که در اطراف آقاي عبد العزيز بودند از فرماندهان وجاسوسان انگليسي تا به امروز پا بر جاست و اميدوارم هستيم مسلمان ها و حداقل ترک هاي عثماني غيرت به خرج دهند تا دو باره شاهد باشيم مکه و مدينه از لوث وجود وهابيت پاک شود .

 مجري :

اما بحثي که قبلا در شبکه مطرح شده و الان به طور مفصل به آن مي پردازيم موضوع تفاوت وهابيت با ساير مسلمين است. جدا از اين که شيعه باشد يا سني است . از طريق اين شبکه ي جهاني اعلام مي کنيم که وهابيت جدا از کل فرق مسلماناني است که ، قبل از ابن تيميه و افکارش و تشکيل حکومت وهابي توسط محمد بن عبد الوهاب و حکومت آل سعود بوده اند. پس عملکرد و رفتارهاي آنان را به حساب مسلمانان نگذارند.

در شبکه ولايت شايد اين مطالب به طور خلاصه و تيتر وار گفته شده باشد اما در اين جا از استاد يزداني درخواست مي کنم و بينندگان عزيز نيز بارها در خواست کردند که تفاوت وهابيت با ساير فرق مسلمانان چيست؟ آيا شما در اين برنامه فکري در اين مورد کرده ايد؟

استاد يزداني:

فکر که قطعا شده موضوع اين برنامه و اصولا يکي از اهداف اصلي ما اين است که ثابت کنيم وهابيت با مسلمان ها تفاوت دارند و شاخص هاي اساسي وجود دارد که مسلمانان اين ها را قبول ندارند؛ ولي وهابي ها به آن کاملا پايبند هستند و البته تفاوت اين برنامه با برنامه هاي ديگر اين است که اگر در مورد موضوعي وارد بحث شديم به تفصيل آن را بحث مي کنيم مثلا اگر وارد بحث توسل شديم تمام مباحث مربوط به توسل از آياتي که وهابي ها به آن استناد مي کنند را بررسي مي کنيم و پاسخ مي دهيم ، ديدگاه علماي شافعي ،حنفي ، حنبلي و مالکي را با همه جزئيات بحث مي کنيم و به طور مفصل بيان خواهيم کرد که وقتي برنامه راه و بي راه تمام شد يک يادگاري از ما به جا مانده باشد. ان شاء الله

تفاوت اول و اساسي که وجود دارد اين است که : وهابي ها تمام مسلمان ها غير از خود شان را کافر مي دانند يعني کسي که وهابي است مسلمان و کسي که وهابي نيست مشرک است چون غير خدا را صدا مي کند ، از غير خدا طلب مي کند ، چون توسل مي کند ، تبرک مي جويد و چون از اموات شفاعت مي خواهد به همين دلائل مسلمان ها را کافر مي دانند .

مجري :

طبق روال برنامه هاي گذشته بنده به نمايندگي از بينندگان عزيز سوال مي کنم حضرت استاد شما فرموديد وهابي ها ساير مسلمان ها را تکفير مي کنند حالا اين که زيارت قبور را حرام بدانند ، بحث ديگري است آيا سندي داريد که نشان دهد که گفته باشند ساير مسلمين غير از ما مشرک هستند؟

استاد يزداني :

سند که در اين مورد زياد هست که يک نمونه از آن را نشان مي دهم شما در هرمورد که سؤال بفرمايد سند مدارک آن را به طور خلاصه در اين جا نشان خواهم داد و در آينده بحث را به صورت مفصل بيان مي کنيم .

اما در مورد اين که وهابي ها همه مسلمان هاي غير از خودشان را کافر مي دانند علاوه بر نشان دادن کليپ ، مدارک ديگري است از کتاب هاي خود وهابي ها .

مولفات الشيخ محمد بن عبد الوهاب ، در صفحه 187 از اين کتاب ، کتاب الرسائل الشخصيه .

در اين جا تصريح کرده که:

لقد طلبت العلم واعتقد من عرفني ان لي معرفه وانا ذلک الوقت لا اعرف معني لا اله الا الله

خلاصه اش اين است که من خيلي دنبال علم گشتم ، کساني که من را مي شناسند ، مي دانند که من پيش از اين معناي لا اله الا الله را نمي دانستم .

ولا اعرف دين الاسلام قبل هذا الخير الذي من الله به .

من اصلا قبل از اين اسلام را نمي شناختم ؛ يعني تا قبل از طلب علم ، نمي دانستم اسلام چيست ؟

وکذلک مشايخي ما منهم رجل عرف ذلک

هيچ يک از استاد هاي من هم معناي لا اله الا الله را نمي دانستند وهيچ يک از آن ها نمي دانستند اسلام چيست ؟

فمن زعم من علماء العارض انه معني لا اله الا الله او عرف معني الاسلام قبل هذا الوقت ، او زعم عن مشايخه ان احدا عرف ذلک فقد کذب او افتري و لبس علي الناس و مدح لنفسه بما ليس فيه .

هر کسي ادعا کند که قبل از من معناي لا اله الا الله را مي دانسته يا کسي ادعا کند اساتيد او معناي لا اله الا الله را مي دانسته ، او حتما دروغگو هست و مي خواهد خودش را مدح و ستايش کند در چيزي که واقعيت ندارد .

اين فتواي خود محمد بن عبد الوهاب هست که تصريح مي کند نه من مي دانستم و نه مشايخ من و هر کس چنين ادعايي کند که معناي لا اله الا الله و معناي اسلام را مي دانسته ، او انسان دروغگويي است . يعني قبل از اين کسي مسلمان نبوده ، قبل از اين لا اله الا الله مي گفته ولي معناي آن را نمي دانسته . از اين مدارک زياد است که به تفصيل نشان خواهيم داد . ک

ليپي هم آماده کرديم که از شبکه هاي وهابي که مي گويند فرقي ندارد که سني باشد يا شيعه چون يا رسول الله مي گويند ، چون يا علي مي گويند ، چون يا عبد القادر گيلاني مي گويند همه مشرک هستند و اعتقادات همه مسلمان ها بايد اصلاح شود .

کليپ شماره 2 : شيعه و سني در توسل و استغاثه مشترک هستند و عقيده هردو بايد اصلاح شود.

مجري :

استاد يزداني توضيح دهيد .

استاد يزداني :

ايشان تصريح کردند که فرقي نمي کند هم شيعه و هم سني مشرک است البته کلمه مشرک را نمي گويد احتياط مي کند . شيعه يا علي و يا حسين مي گويد و سني هم يا عبد القادر گيلاني ويا رسول الله بگويد . بنابراين اين ها در توسل و استغاثه با هم مشترک هستند و بايد عقيده هر دو اصلاح شود. شيعه چون يا علي مي گويد ، مشرک است . اهل سنت هم چون يا عبد القادر گيلاني ، البته اين خيلي کم هست. يا رسول الله ، يا عمر مي گويند .

جالب است امروز در فيسبوک يکي از همين وهابي ها ديدم که نوشته بود يا ابوبکرا ، يا عمرا ، يا عبد القادر گيلاني ، از همين کساني که در شبکه هاي وهابي کارشناس هستند .

يعني شيعه به خاطر گفتن يا علي و سني به خاطر گفتن يا عبد القادر گيلاني مشرک هستند و بايد کشته شوند.

مجري :

استاد يزداني بنده در مورد بحث تکفير واقعا قانع شدم وقتي شخص محمد بن عبد الوهاب مي گويد نه من معناي لا اله الا الله را نمي فهميدم و نه شيوخ من و نه شيوخ ديگران ، مشخص و واضح بود؛ ولي شما تتمه اي فرموديد که گفتند شيعه مشرک است پس بايد کشته شود . اين که بايد کشته شود را شما از کجا ارائه مي دهيد ؟

استاد يزداني :

البته ما قبلا از اين ها پخش کرديم که چنين حرفي زده اند ولي باز هم مدارک آن را نشان مي دهم.

کتاب کشف الشبهات ، نويسنده آقاي شيخ الاسلام محمد بن عبد الوهاب ،که اعتقادي به شيخ الاسلام بودن او نداريم ، در صفحه 147 ايشان تصريح دارد به اين که

اجماع المذاهب کلهم علي ان من جعل بينه و بين الله و سالط يدعوهم انه کافر مرتد حلال المال و الدم.

اجماع همه مذاهب هست (در حالي که اجماع بر عکس آن است) . همه مذاهب با هم اجماع دارند که اگر بين خود و خدا واسطه اي قرار دهد و او را بخواند کافر و مرتد است پس مالش و جانش هم حلال است .

باز در کتاب رسائل الشخصيه خود مطلب ديگري آورده است

و ان قصدهم الملائکه او الانبياء او الاولياء يريدون شفاعتهم و التقرب الي الله بذلک هو الذي احل دماءهم واموالهم

اگر کسي هدفش ملائکه و انبيا و يا اوليا باشد و از آنها طلب شفاعت کند و از طريق آنها به خداوند تقرب جويد، باعث مي شود هم جانش و هم مالش حلال مي شود.

در کتاب هاي ديگري از او، اين فتاوا موجود هست که بنده به همين دو مورد اکتفا مي کنم .

در همين زمينه کليپي آماده کردم .

مجري:

آنها که اين فتوي را دادند اما وقتي کسي را مي کشند به آن شخص مي گويند شهادتين را بگو پس در دايره اسلام مي دانند و نمي کشند اين بي انصافي نيست که بگوييم آنها مسلمان ها را مي کشند .

استاد يزداني :

 بله آنها مسلمان ها را مي کشند کليپ بعدي هم در همين زمينه هست البته قبلا توضيح بدهم که اين کليپ يک مقدار وحشتناک هست ، توصيه مي کنم کودکان و کساني که مشکل قلبي دارند ، نگاه نکنند .

کليپ شماره 3 : اعدام وحشيانه يک جوان اهل سنت به ادعاي همکاري با دولت اسد ، ترک نماز و شراب خواري .

مجري:

خداوند لعنت کند وحشي هايي را که با تکبير گفتن اسم اسلام را به نمايش مي گذارند و از اين کار خودشان فيلم مي گيرند و پخش مي کنند .

استاد يزداني :

جواني را ديديم که شهادتين مي گفت در عين حال او را مي کشند . اين اجماع تمام مسلمان ها است که کسي که شهادتين را مي گويد و مسلمان هست نبايد کشته شود.

به هر حال بعد تهمت مي زنند که با دولت اسد همکاري کرده ، آيا اين جرم ثابت شده ؟ آيا آن شخص از خودش دفاع کرده؟ آيا وکيلي داشت که از او دفاع کند؟ نماز نمي خواند از کجا مي داني نماز نخوانده ؟ شراب خوار است و در آخر گفت حرامزاده است به همين دلائل بايد کشته شود.

پس ديديم با اين که آن فرد مسلمان بود ، سني هم بود ، چون اگر شيعه بود به ولايت امير المومنين (ع) شهادت مي داد و حداقل در آن لحظه فراموش نمي کرد، و فقط به وحدانيت خدا و نبوت پيامبر اکرم (ص) شهادت داد؛ ولي باز هم به طور وحشيانه کشته مي شود. بعد هم مي گويند الله اکبر يعني الان آنها کاري کردند که کلمه مبارک الله اکبر منفورترين شعار در دنيا شود . وقتي يهودي و مسيحي مي بيند که يک وهابي به نام مسلمان الله اکبر مي گويد و يک جوان را بي خود و بي جهت مي کشد ، طبيعي است که از اسلام متنفر مي شود و حرکت اسلام به سوي پيشرفت متوقف مي شود و آبروي اسلام را مي برند .

ابن تيميه فتاواي عجيب و غريب زيادي دارد که ان شاء الله مفصل آن را در آينده بيان مي کنيم از جمله اين که کسي که همسايه مسجد هست و در مسجد نماز نخواند بايد کشته شود.

تفاوت دوم : استغاثه و طلب از غير خدا شرک است و بايد کشته شود .

تفاوت سوم : توسل به اموات شرک است.

تفاوت چهارم : حرمت تبرک به غير پيامبر؛ ولي بعضا گفته اند کسي که به اثر ثابت شده ي پيامبر تبرک کند اشکالي ندارد . اين مورد را نتوانستند با وجود روايات فراوان انکار کنند . اما به غير پيامبر تبرک کند مشرک است و بايد کشته شود.

تفاوت پنجم : طلب شفاعت از اموات در دنيا . چون شفاعت اقسامي دارد اگر کسي در دنيا از مرده اي طلب شفاعت کند مشرک است و بايد کشته شود.

تفاوت ششم : کسي که براي زيارت رسول خدا (ص) سفر کند ، مشرک است .

تفاوت هفتم: حرمت بوسيدن و لمس قبر پيامبر (ص) ، منبر و حجره آن حضرت يا اين که وقتي به حرم امام رضا (ع) رفتيد اگر ضريح آن حضرت را لمس کنيد مشرک هستيد.

تفاوت هشتم : مرده ها صداي زنده ها را نمي شنوند آن ها تصريح کردند که چنين چيزي وقعيت ندارد .

تفاوت نهم : زيارت قبور براي زن ها جايز نيست .

تفاوت دهم : عدم جواز تقليد و مشرک دانستن تمام مقلدان مذاهب اربعه .

هم از ابن تيميه در اين باره فتوا زياد دارد که کسي حق تقليد ندارد هم از مفتي هاي امروز شان .

مجري:

بنده در برنامه هاي مختلف شاهد بودم که آن ها ادعا دارند که حنبلي مذهب هستند ، احمد بن حنبل که جزء علماي اهل سنت است و فاصله زماني زيادي با هم دارند ، خود شان را حنبلي مي دانند پس مقلد هستند مگر ممکن است کسي که خودش مقلد است ، ديگران را تکفير کند ؟

استاد يزداني :

فتوايي است که آن ها دارند . چون آن ها مي گويند کسي که بگويد حنبلي يا شافعي يا حنفي يا مالکي هستم و در اعتقادات اشعري يا اهل حديث يا معتزلي و يا ما تريدي هستم ، کافر و مشرک است . دراين صورت خودشان را هم تکفير کرده اند .

مدارک زيادي در اين زمينه وجود دارد که چند مورد نشان مي دهم .

کتاب مجموعه الفتاواي آقاي ابن تيميه ، جلد 4 ، صفحه 106 .

ايشان بعد از بحث مفصلي که انجام مي دهد مي گويد :

فمن قال : انا شافعي الشرع ، اشعري الاعتقاد، قلنا له : هذا من الاضداد ، لا بل من الارتداد

هر کس بگويد از نظر شرع شافعي و از نظر اعتقاد اشعري يعني اهل سنت امروز ، هذا من الاضداد اين ها با هم قابل جمع نيست بلکه هر کس اين حرف را بزند مرتد هست .

در پاراگراف بعدي مطالب ديگري دارد که در بحث تقليد مفصل بيان مي کنيم .

از اين واضح تر هم ديگران گفتند که تقليد از مذاهب اربعه شرک است.

آقاي سيد محمد صديق حسن خان قنوجي بخاري در کتاب الدين الخالص ،جلد اول ، صفحه 140 تصريح کرده :

تقليد المذاهب من الشرک .

تقليد از مذاهب شرک است والان همه مقلدين يعني حنبلي ها، حنفي ها ، شافعي ها ومالکي ها همه مشرک هستند . ان شاء الله در زمان خودش مفصل بيان مي کنيم .

اما تفاوت يازدهم : نذر براي اموات شرک است . تفاوت دوازدهم : حرام دانستن عزاداري و گريه براي اموات . که تبليغات اين مورد را در ايام محرم ديديم.

تفاوت سيزدهم : حرمت احتفال و جشن تولد گرفتن براي رسول خدا (ص) در ايام بعثت يا هر جشن تولدي مثلا اگر براي فرزند خود جشن تولد بگيرد حرام هست . اين عقيده وهابي ها هست در صورتي که مسلمان ها همه بر عکس آن را مي گويند.

تفاوت چهاردهم : حرمت بنا بر قبور و وجوب تخريب گنبد پيامبر (ص) . آن ها گنبد ائمه ما را در طول تاريخ تخريب کرده اند. گنبد امام حسين (ع) را، گنبد زيد بن خطاب را تخريب کردند . تخريب ها را ان شاء الله بيان مي کنيم. اما فتوي به تخريب گنبد پيامبر (ص) دادند .

مجري :

استاد يک سوال دارم . الان وهابي ها در عربستان گنبد پيامبر(ص) را در دست دارند و متولي حرم هستند و به هر حال گنبد دارد و اگر مي خواستند مي توانستند خراب کنند ، پس چرا اين کار را تا به حال انجام نداده اند؟

استاد يزداني:

براي جواب اين سوال مدرکي را نشان مي دهم . کتاب تحفه المجيب ، نويسنده آقاي ابي عبد الرحمن مقبل بن الهادي الوادعي وهابي معاصر و مشهوري که مطالب عجيبي هم دارد. کتاب تحفه المجيب ، صفحه 406 مفصل بحث مي کند که کسي حق ساختن گنبد و بارگاه را ندارد :

نحن نقول وتلکم قبه الهادي بجوازنا

اين گنبد هدايت کننده ( گنبد پيامبر (ص) ) که در کنار ماست

 نتمني نتمني ان قد راينا المساحي في ظهرها الي ان تصل الي الارض

آرزو مي کنيم ، آرزو مي کنيم روزي برسد که ما ببينيم کلنگ ها و جرثقيل ها در پشت بام بالا رفتند و آن گنبد را با زمين يکسان مي کند

لکن نري ان ليس لدينا قدره

 اما ما قدرت آن را نداريم

فنحن ان شاء الله نوجل هذا لغد او بعد غد

اگر امروز نشد ، فردا که زور مان رسيد حتما اين کار را انجام مي دهيم

وهکذا بعض المنکرات .

 اين آرزو را وهابي ها به گور خواهند برد و تا مسلمان ها هستند نمي توانند گنبد پيامبر(ص) را خراب کنند و اگر قدرت اين کار را داشتند ، به خاطر دشمني که با آن حضرت دارند حتما انجام مي دادند .

تفاوت پانزدهم : حرمت صلوات بر پيامبر (ص) و جواز کشتن اين شخص . داستان آن در تاريخ آمده که پيرمردي به خاطر فرستادن صلوات بعد از شنيدن نام پيامبر (ص) در اذان به دستور محمد بن عبد الوهاب کشته شد . خود علماي اهل سنت اين را نقل کرده اند .

تفاوت شانزدهم : حرمت گذاشتن چراغ و شمع روي قبور .

تفاوت هفدهم : انکار فضائل رسول خدا (ص) و اهل بيت (ع) و تحريف آن ها .

تفاوت هجدهم : توهين به خاندان رسول خدا (ص) و منافق دانستن آن ها .

مجري:

يک سوالي که شايد در ذهن بينندگان پيش آمده باشد اين است که شما فرموديد آن ها خاندان پيامبر (ص) را منافق مي دانند . در صورتي که خود را مسلمان مي دانند و در ظاهر ادعاي محبت اهل بيت (ع) را هم دارند. آيا براي اين ادعا مدرکي هم داريد ؟

استاد يزداني :

بله ما قبلا هم نشان داديم که علماي اهل سنت تصريح کردند از ابن تيميه ، که ابن تيميه حضرت زهرا (س) را ، چه بگويم ،

فيها شعبه من النفاق .

 ولي من از خود کتاب منهاج السنه نشان مي دهم . ولي توضيح آن براي بعد باشد. کتاب منهاج السنه يا منهاج البدعه النبويه طبق گفته علماي اهل سنت ، نويسنده ابن تيميه حراني با تحقيق دکتر محمد رشاد سالم، جلد 4 ، صفحه 245 .

بحث در مورد اين است که آيا حضرت زهرا (س) فدک را از ابوبکر طلب کرده يا نه ؟ ايشان اصلا منکر اين قضيه است و مي گويد درخواست نکرده مي‌گويد ما که منکر هستيم محبت ما بيشتر است نسبت به آن هايي که مي گويند حضرت زهرا (س) آمده و درخواست کرده و به خاطر مال دنيا با ابوبکر قهر کرده .

بعد مطالب متعددي مي آورد تا اين جا که مي گويد :

او ليس الله قد ذم الذين قال فيهم : و منهم من يلمزک في الصدقات فان اعطوا منها رضوا و ان لم يعطوا منها اذا هم يسخطون .

 مگر نمي داني که خداوند منافقين را در قرآن مذمت کرده و گفته اي پيغمبر اگر شما به اين منافقين مال و اموال بدهي از تو راضي مي شوند اما اگر ندهي ازتو ناراحت مي شوند .

دقيقا اين آيه را به حضرت زهرا (س) تطبيق مي دهد ، مي گويد ابوبکر حاکم شرع بود و مي توانست ندهد و مي توانست از او بگيرد و اين که درخواست کردند اگر ابوبکر فدک را مي داد حضرت زهرا (س) راضي مي شد نعوذ بالله . حالا که نداده از ابوبکر ناراحت است .

در صفحه بعد :

و لو انهم رضوا ما اتا هم الله و رسوله و قالوا حسبنا الله سيوتينا الله من فضله و رسوله انا الي الله راغبون . (سوره توبه : 58 و 59 ) فذکر الله قوما رضوا ان اعطوا و غضبوا ان لم يعطوا .

خداوند قومي را ذکر مي کند که اگر به آن ها مال داده شود ، راضي مي شوند و اگر داده نشود خشمگين مي شوند .

فذمهم بذلک فمن مدح فاطمه بما فيه شبه من هولاء الا يکون قادحا فيها ؟

مي گويد : با وجود اين آيه کساني که مي گويند حضرت زهرا (س) آمد و فدک را که مال دنيا ست درخواست کرد ، آيا ايشان را ستايش مي کنند ؟ يا ما که مي گوييم درخواست نکرده؟ . آيا اين ها که مي گويند درخواست کرده حضرت زهرا (س) را مذمت نکردند؟

يعني هر کسي مالي نزد حاکم داشت و آن مال را از حاکم درخواست کرد مشمول آيه مي شود نعوذ بالله که اگر به منافقين مال داده شود راضي مي شوند و اگر داده نشود تا آخر عمر قهر مي کنند و ابن تيميه اين آيه را به حضرت تطبيق مي دهد .

اين حرف ابن تيميه است البته با حيله بيان مي کند ولي خيلي صريح و روشن است و علماي اهل سنت تصريح کردند که ابن تيميه در باره حضرت زهرا (س) گفته

فيها شعبه من النفاق.

اين مطالب قابل اثبات است يعني اين که حضرت زهرا (س) رفته و فدک را درخواست کرده و ابوبکر نداده و حضرت زهرا (س) تا آخر عمر ناراحت بودند ، در صحيح بخاري است فقط در کتاب هاي شيعه نيست . بله در کتاب هاي ما با سند صحيح نقل شده و قطعي است . در صحيح بخاري هم آمده که نشان مي دهم .

کتاب صحيح بخاري ، چاپ دار ابن کثير دمشقي ، بيروت صفحه 1040 ، حديث 4240 و4241 در اين جا مفصل آمده که :

ان فاطمه عليها السلام بنت النبي (ص) ارسلت الي ابي بکر تساله ميراثها من رسول الله (ص) ....

فوجدت فاطمه علي ابي بکر في ذلک فهجرته فلم تکلمه حتي توفيت .

اين در صحيح بخاري آمده.

آقاي تيميه ، شما آيه اي را که در باره منافقين نازل شده را به حضرت زهرا (س) نسبت مي دهي و تطبيق مي کني ، اين مطلب در صحيح بخاري آمده است .

تفاوت نوزدهم : دستور به ناسزا گويي مسلمانان و مخالفان وهابيت . يعني هر کس مخالف وهابي باشند بايد فحش داد . از آقاي محمد بن عبد الوهاب تصريح داريم که هر کس حرف ما را گوش نمي کند بايد به او فحش بدهيم .

کتاب عنوان المجد في تاريخ النجد ، نويسنده آقاي شيخ عثمان بن عبد الله بن بشر النجدي الحنبلي ، چاپ چهارم ، جلد اول ، صفحه 45 حوادث سال 1157 :

ثم امر شيخ بالجهاد لمن عادي اهل التوحيد

محمد بن عبد الوهاب دستور داد به جهاد با کساني که دشمن اهل توحيد هستند يعني وهابي ها ،

وسبه وسب اهله

دستور به سب آن ها داد ، و دستور به سب خاندان کساني که مخالف وهابي ها هستند ، داد .

تصور کنيد ميدان جنگ هست دو طرف نشسته ، وهابي ها از اين طرف فحش مي دهند . اين دستور آقاي محمد بن عبد الوهاب هست و اين کار را مستحب مي دانند . کليپي را آماده کرديم که يکي از وهابي ها به شدت از شيعه ها ناراحت هست و دعا ها و نفرين هايي مي کند چون آن ها مي گويند ما به دشمن ترين ، دشمن ها يمان فحش نمي دهيم و لعن نمي کنيم اما ببينيم که اين وهابي چطور لعن و نفرين مي کند.

کليپ شماره 4 : شيخ زغبي در اين کليپ مي گويد :

خدايا نفرين تو بر روافض. آن ها تو را عاجز نمي کنند . نفرين تو بر روافض . خدايا خون را دررگ هايشان بخشکان. خون را در رگ هاي مراجع ، ائمه و علمايشان بخشکان . خدايا گراني و وبا را بر آن ها مسلط کن. خدايا خون را در شکم ها و کمر هايشان بخشکان . خدايا سرطان را برآن ها مسلط کن . خدايا کشور هاي ما را از شرشان حفظ کن . خدايا مصر را از شرشان حفظ کن . خدايا عربستان را از شرشان حفظ کن . خدايا کويت را از شرشان حفظ کن . خدايا بحرين را از شرشان حفظ کن . تمام کشور هاي اسلامي را از روافض حفظ کن . نفرين تو بر روافض . خدايا سرزمين ما را از وجودشان تطهير کن . خدايا ما را بر آن ها نصرت بده . خدايا اين ها بر کتابت تجاوز کرده اند . خدايا اين ها بر پيامبرت تعدي کردند . خدايا اين ها بر صحابه تعدي کردند . خدايا اين ها بر مادران مومنين تعدي کردند . خدايا اين ها بر طاهره طيبه مادرمان عايشه تعدي کردند . خدايا آن ها را نابود کن . خدايا اين ها دشمن مسلمانان شدند . خدايا آن ها را از بين ببر و نسلشان را قطع کن و رهبرشان را از بين ببر. خدايا تدبير شان را باعث نابود يشان قرار بده . خدايا مسجد الحرام را از قدم هايشان طاهر کن . خداي مصر و بقيه کشور هاي مسلمان را حفظ کن و اين کشور ها را امن و امان قرار بده و دين را در اين کشور ها ياري کن . خدايا اهل سنت را در عراق ياري کن و در افغانستان و در هر جاي اين عالم . خدايا نفرين تو بر يهود و مسيحيان متجاوز . خدايا نفرين تو بر روافض ، خدايا از تو در خواست دارم .

استاد يزداني :

عصبانيت اين آقا ( شيخ محمد زغبي ) در بين عرب ها خيلي معروف و مشهور است . معلوم هست شيعيان با وهابيت و افکار آن ها چه کار کردند که اين آقا اينقدر عصباني شده با اين که مي گويند لعن و نفرين بر هيچ کس جايز نيست؛ اما اين جا دست ها را بالا مي برد و با آن اشک هاي تمساح گونه ، فحش و ناسزا به شيعيان مي گويند.

مجري :

اين کليپي که پخش شد ، در سحرگاه بوده و اين وهابي دعاي سحر مي کردند. به هر حال تا حدودي بايد به اينها حق داد چون شيعه اي که اين گونه درعالم پخش مي شود ، عصباني شدن هم دارد .

استاد يزداني :

بحث بعدي که بيان مي کنيم و در راستاي دو هدف اصلي ما يعني نشان دادن چهره ي واقعي وهابيت و بردن آبروي آن ها است ، بحث فتوا هايي است که علما و بزرگان اين ها دادند ، است . فتوا هاي شرم آوري که صراحتا با قرآن و سنت مخالفت دارند . بنده به صورت تيتروار بيان مي کنم ولي در آينده مفصلا توضيح مي دهم .

1 . جواز استمنا براي جوانان

2 . جواز استفاده از آلات مصنوعي براي زنان

3 . جواز رضاع کبير و احياي آن بعد از 1400 سال ، که کليپ هاي آن موجود است.

4 . ازدواج هاي ابداعي : ازدواج مسيار ، مسياف و صداقتي و... که خيلي فراوان شده است .

5 . دستور به سب مسلمانان و مخالفان

6 . حرمت عکاسي و مشرک دانستن عکاس

مجري :

بنده يک سوال دارم . ما عکس هاي زيادي از آل شيخ و بن باز موجود هست . پس چطور حرام دانستند ؟ آيا مي توانيد فتواي آن ها را نشان بدهد ؟

استاد يزداني :

اين فتوايي است که خود شان داده اند در کتاب فتاوي اللجنه الدائمه للبحوث العلميه ، کتابي است که فتاوايي که کتبا از مفتي هاي عربستان استفتا شده ، در آن جمع آوري کردند ، چاپ دارالمويد ، صفحه 465 ، فتواي 6541 :

هل تصوير ذوات الارواح کفر اکبر او کفر اصغر او معصيه ؟

اگر کسي از يک ذي روحي عکس بگيرد آيا اين کفر اکبر است يا کفراصغر است يا فقط يک گناه است ؟ جواب مي دهد :

ليس ذلک کفرا اکبر ولکنه من کبائر المعاصي لما ورد فيه من الوعيد الشديد و لعن المصورين و مع ذلک فهو ذريعه الي الشرک الاکبر .

گناه بزرگي است که انسان را به يک مشرک تبديل مي کند . يعني همه وهابي هايي که عکس گرفتند ؛ مشرک هستند . يا مثلا کسي از آن ها استفتا کرده که من در خارج زندگي مي کنم ، عکس گرفتم وآيا مي توانم براي خانواده ام بفرستم؟ که در همين کتاب جواب دادند . صفحه 457 :

قد دلت الاحاديث الصحيحه عن رسول الله صلي الله عليه و سلم علي تحريم تصوير ذوات الارواح من بني آدم وغيرهم فلا يجوز ان تصور نفسک و تبعث بصورتک الي اهلک و لا الي زوجتک .

اصلا اين کار درست نيست که کسي در امريکا زندگي کند و با موبايل از خودش عکس بگيرد و براي همسرش بفرستد شرک است . حتي تلويزيون نگاه کردن هم شرک است .

مجري:

استاد يزداني انسان بعضي اوقات فکر مي کند وهابي ها چه کساني هستند . اين هايي که استفتا مي کنند وسوال شرعي مي کنند ، چه کساني هستند ؟ فرموديد درباره تلويزيون . وقتي تصوير را حرام مي دانند ، چطور شبکه ماهواره اي دارند .در اين خصوص حکمي هم دارند.

استاد يزداني :

اين که چطور شبکه ماهواره اي دارند را نمي دانم؛ ولي فتوي دادند به اين که هيچ وهابي حق ديدن تلويزيون ندارند ولو براي ديدن اخبار باشد .

کتاب تحفه المجيب ، نويسنده آقاي ابي عبد الرحمن مقبل بن الهادي الوادعي، از مفتي هاي بزرگ اهل سنت ، صفحه 270 ، سوال 10 :

ما حکم اقتناء التلفاز و النظر اليه لاجل معرفه الاخبار ؟

ما مي خواهيم تلويزيون را روشن کنيم وبراي دانستن اخبار به آن نگاه کنيم حکمش چيست ؟ جواب مي دهد :

لا يجوز من اجل الصوره و من اجل ما يحصل فيه من الفجور و الفسوق ، والتعليم السرقه و النبي (ص) يقول : لا تدخل الملائکه بيتا فيه کلب و لاصوره .

روشن کردن تلويزيون و نگاه کردن به آن جايز نيست. الان همه وهابي هايي که تلويزيون نگاه مي کنند مشرک هستند و خلاف امر پيامبر (ص) انجام داده اند .

واعظان کاين جلوه در محراب و منبر مي کنند / چون پشت ديوار مي روند يک کار ديگر مي کنند . !!!!

قطعا فتواي آن ها حرمت نگاه کردن به تلويزيون است؛ ولي همين آقايون شبکه ماهواره اي تاسيس مي کنند و حرام هم نيست .

7 . وجوب نبش قبر مسلمانان که در مسجد دفن شده اند .که هم در گذشته انجام دادند و هم انجام مي دهند.

8 . دست زدن زن به ميوه هايي مثل خيار، موز ، هويج و... جايز نيست .

9 . شستن گوشت قبل از پختن بدعت است .

10 .خوردن زعفران حرام است . وساير موارد ... ما در اين زمينه کليپ آماده کرديم .

اين کليپ فتوا هايي است که خودشان پخش کرده اند و به ما ربطي ندارد.

متن کليپ 5 :

فتوايي که خوردن گوشت جن را حلال مي کند . و فتواي ديگري که خريدن بعضي ميوه ها را براي زنان حرام مي داند . فتواي سوم که ترويج يا تزويج با گروهک ها را حرام مي داند . سال 2011 سرشار از حوادث سياسي و طبيعي زيادي بود ، همراه اين حوادث فتواهاي شرعي عجيب و غريب از بعضي علما بود . جديد ترين اين فتوا ها براي يکي از علماي وهابي در اروپا بود که در آن دست زنان و دختران به بعضي ميوه ها مثل خيار و موز را حرام دانسته ، به دليل اين که ، ميوه ها باعث تحريک زنان و دختران مي شود . در کشور مغرب شيخ عبد الباري الزمزمي رئيس الجمعيه المغربيه للدراسات و البحوث فتوايي صادر کرد که باعث بحث وجدل فراوان شد و آن اين است که شوهر مي تواند با همسر خود که از دنيا رفته است همبستر شود و بعد از مرگ با او عمل زنا شويي انجام دهد و فتوا هاي جنسي ديگر نيز صادر کرد .

عالم وهابي : از نظر شرعي هيچ مانعي ندارد که اين کار را انجام دهد ؛ چون اين زن همسر او در دنيا و آخرت است ؛ ولي اين کار مستهجن است و سزاوار است اين کار را انجام دهد مخصوصا در هنگام مرگ .

در سومالي ، جنبش جوانان مجاهد فتوايي در ماه رمضان گذشته صادرکرد و آن اين است که خوردن سمبوسه حرام است ؛ چون که شکل آن مانند صليب مسيحي است . کارشناس : جايز نيست چون که بر سياست تاثير مي گذارد . در مورد سياست شيخ عمرو اسطوحي رئيس لجنه دعوه السلامي در الازهر مصر در گفتگويي با روزنامه اليوسف ، اول ماه نوامبر عدم جواز به ازدواج در آوردن دختران با اعضاي حزب وطني فاسد . شيخ عماد عفت دبير دار الافتاء مصر فتوايي بر حرمت تبليغ براي حزب وطني مصر داده بود . همان گونه که نائب حزب سلفي در استان دغلهيه محمد عبد الهادي براي پيروز شدن حزبش در انتخابات پارلماني گفته بود که اين پيروزي در آيه اي از قرآن کريم آمده است .

زغبي : ولي آن را از گوشت و استخوان آفريده و خوردنش براي ما حلال دانسته است و در مصر محمد زغبي مبلغ وهابي در ماه ژانويه گذشته فتوا به جواز خوردن گوشت جن براي مسلمانان داده است اگر توانستند.

استاد يزداني :

اين ها تعدادي از فتاواي شرم آور وهابي ها است که ان شاء الله درآينده درخلال بحث هاي علمي ، گاها اين فتاوا را بيشتر بيان مي کنيم .

مجري :

اما سوالي که از بيننده ها داريم اين است که چرا وهابي ها ديگر مسلمانان را تکفير مي کنند ؟

اولين بيننده : علي از کردستان - شيعه

از شما تشکر مي کنيم . بنده از اين برنامه چيز هاي زيادي ياد گرفتم . من خيلي تعجب مي کنم چون عقايد اين ها هيچ شباهتي به عقايد اهل سنت ندارد . من خودم در کردستان هستم و همسرم اهل سنت هست و با عقايد اهل سنت آشنايي دارد . ديشب با برادر خانمم صحبت مي کردم که چرا برنامه هاي اين شبکه ها را نگاه مي کنيد چون يکي از کار هايي که انجام مي دهند اين است که در اين جا به زيارت يک سيد بزرگوار مي روند در روزهاي پنج شنبه يا در روزهاي ديگر . جوابي نداشت که بدهد چون خودش مي دانست که چيزهاي عجيبي را تبليغ مي کنند.

اما سوالي که داشتم اين است که پيامبر در حديثي از سرزمين نجد به نام شاخ شيطان پيش بيني کردند مي خواستم بدانم منابع آن درکتاب هاي اهل سنت چيست ؟

بيننده : آقاي محمدي از مشهد – شيعه

با تشکر از برنامه هاي خوبتان . ما از طريق همين برنامه ها مي توانيم بر وهابيت پيروز شويم . به نظرمن وهابي ها از کافران هم بدترند چون جنايت هايي که وهابيت انجام مي دهد ، کافران نمي کنند . اين ها با گفتن الله اکبر فقط وجه ي اسلام را خراب مي کنند .

بيننده : آقاي نارويي از ايرانشهر – اهل سنت

اين ها روي مسلمان ها تاثير ندارد، بعضي ها هستند که به صحابه و همسر پيامبر توهين مي کنند آن ها تاثير دارند

مجري :

در اين مدارکي ارائه شد از محمد بن عبد الوهاب آيا بحثي در مورد سب ولعن درباره صحابه بود ؟ آيا شيوخ ايشان صحابه را لعن مي کردند ؟ پس چرا شيوخ خود را تکفير کرد؟

بيننده :

نه ، ايشان در کل گفتند . اگر هم که بوده باشد من تاريخ را نخواندم. اما سوالي که دارم در مورد کليپي هست که پخش کرديد. آيا با نشان دادن اين کليپ ها چهره ي مسلمان ها بد نمي شود ؟

بيننده : مسعود از چا بهار – شيعه

به نظر من علت اين کارشان دشمني آن ها با تشييع هست . سوال من از استاد يزداني اين است که ابن تيميه کتاب هاي ديگري هم دارد ؟ کدام يک از شبکه هاي فارسي زبان وهابي هستند؟ آيا در تشييع فرقه اي هست که مثل وهابيت افکاري متفاوت از شيعه راستين داشته باشد ؟

بيننده : مجتبي از شيراز – شيعه

در جواب سوال شما بايد بگويم يکي از را هاي دزدي اين است که بگوييم دزد را بگيريد اين ها چون خود شان کافر هستند بقيه را هم کافر مي دانند اگر محمد بن عبد الوهاب را ريشه يابي کنيد مي بينيم که خود او هم کافر بوده . از برنامه هاي شما تشکر مي کنم ، از شبکه کلمه هم تشکر مي کنم به خاطر هر چه بيشتر نگاه مي کنم ، بيشتر متوجه مي شوم که هيچ دليل عقلي و نقلي ندارند .

بيننده : محمدي از ورامين – اهل سنت

به نظر من آن ها از خدا به شدت دور هستند و درک درستي از قرآن ندارند و بيشتر آلوده اين دنيا شدند و جاه طلبي مي کنند و از اين طريق مي خواهند به اهداف خود برسند . يک خواهش از شما دارم اين که خط ما اهل سنت را از وهابيت جدا کنيد . اهل سنت نبايد خود را در کنار وهابيت قرار دهند من قبلا به اهل سنت بودن خود افتخار مي کردم اما الان شرمنده هستم . مي خواستم به آن آقايي که گفت با نشان دادن کليپ سر بريدن آبروي مسلمان ها را مي بريد بايد بگويم که آن ها با افتخار اين کليپ ها را پخش مي کنند و شعار الله اکبر هم مي گويند. شما با اين برنامه ها نشان مي دهيد که اهل سنت از وهابيت جدا است .

بيننده : بهادري از کرج

بنده فکر مي کنم بايد به ابن تيميه ، ابن الشيطان گفت چون اين فرد بغض خاصي نسبت به پيامبر (ص) و خاندان ايشان داشتند در فتاويش هم حرف هاي بيهوده زياد است . من از برادران اهل سنت و مخصوصا از علماي آن ها تقاضا مي کنم که بيدار شوند اسلام در خطر است با ديدن اين قبيل کليپ ها چهره اسلام در جهان بد مي شود در صورتي که اسلام دين عطوفت و مهرباني است نه دين خشونت . اين يک نقشه انگليسي است که مي خواهد بين شيعه و سني اختلاف ايجاد کند . علماي اهل سنت بايد در مقابل اين فرقه بايستند و روشنگري داشته باشند و ان شاء الله روزي برسد که سني و شيعه با اتحاد خودشان ، با اين تفکر غلط مبارزه کنند و آن را از بين ببرند .

مجري :

عزيزان اهل سنت در اين شبکه آمدند و برنامه داشتند و ما از برنامه هاي آن ها استفاده کرديم و تفاوت هاي خود را با وهابيت گفته اند.

بيننده : رضا از کردستان – اهل سنت

به نظر بنده در سال هاي اخير اسلام از دين در آمده و به جاي آن مذهب پرستي شده فرقي نمي کند شيعه و وهابي و اهل سنت هر کدام خودشان را قبول دارند و ديگري رد تکفير مي کند . من قبلا اهل سنت بودم ولي الان در کل برگشتم . وهابيت چون خود را مرکز دين و قبله مي دانند و اگر کسي از آن ها پيروي نکند ، آن ها را تکفير مي کنند . فرقي نمي کند همين الان آن ها را تکفير مي کنند ، بقيه هم ما را ، شما هم آن ها را تکفير مي کنيد.

مجري :

ما نه در برنامه خودمان و نه در مجموعه شبکه ولايت و نه در شبکه هاي شيعه يک وهابي را به صرف اين که وهابي باشد تکفير نکرده ايم ، شايد ناصبي باشند که آن بحث ديگري است؛ ولي کافر نگفته ايم. اگر ما چنين حرفي زديم کجا بوده ؟

بيننده :

شما که به شخصه نگفتيد ، ولي در شبکه هاي ديگر شنيدم. سوالي که دارم در مورد کليپي بود که در مورد سر بريدن پخش کرديد و از کجا معلوم آن ها که اين کار را انجام دادند وهابي بودند ؟ اشاره اي که نکردند شايد القاعده بودند؟

استاد يزداني :

خود شان اعلام کردند که از حاميان دولت اسد است و اين که الله اکبر گفتند هيچ مذهبي سابقه نداشته از شيعه و سني غير از وهابي ها که اين طور سر ببرند . ما شيعه ها که در طول تاريخ چنين کاري نکرديم حتي اهل سنت هم اين کار را نکردند . هر چه بوده از وهابيت است .

بيننده :

اين دليل درستي نمي شود . سر بريدن براي ما تازگي ندارد، در افغانستان ، عراق ، سوريه ، پاکستان هم ديديم.

استاد يزداني:

هرچه بوده از وهابيت بوده است .

مجري :

شما ابوسقار را مي شناسيد . همان کسي بود که در سوريه قلب آن شخص را بيرون آورد و خورد و گفت اگر جنگ را تمام نکنيد ، همه مردم سوريه ابوسقار مي شوند . اين ها وهابي هستند.

استاد يزداني :

در جواب سوال در مورد پيش بيني پيامبر (ص) از وهابي هاي امروز ، يکي از بحث هاي مهم است که از کجا ظهور مي کنند ، از چه قبيله اي هستند و چه کار هايي انجام مي دهند و چه ادعا هايي را دارند ؟ همه اين ها را حضرت پيش بيني کردند .

پيش بيني پيامبر (ص) از ظهور وهابيت در کتاب صحيح بخاري ؛ جلد 1 ، صفحه 351 حديث 990 :

در حضور پيامبر از شام سخن مي گويند که پيامبر مي فرمايند : خدايا شام و يمن را مبارک گردان . سه بار از پيامبر سوال کردند پس نجد چه مي شود؟ چون نجد يک منطقه مهم در عربستان هست . پيامبر در مرتبه سوم فرمودند:

هنالک الزلزال و الفتن ، وبها يطلع قرن الشيطان .

 در آن جا فتنه ها و زلزله ها برپا خواهد شد و شاخ شيطان از نجد ظهور مي کند . اين کتاب شيعه هم نيست صحيح بخاري چاپ عربستان سعودي است . در جاي ديگري از همين کتاب ، صفحه 205 ، حديث 1037 : اين حديث را آورده اند .

البته بايد توجه داشت که محمد بن عبد الوهاب از منطقه نجد است و در همين منطقه با محمد بن سعود پيمان همکاري بست و سر آغاز حکومت وهابيت از نجد بوده است .

باز هم از کتاب بخاري ، جلد 4 ، صفحه 97 ، کتاب بدء الخلق ، باب خير المال المسلم غنم :

رسول خدا (ص) با دست به سمت يمن اشاره کرد ه و فرمودند : ايمان در آن جاست و قساوت و سنگ دلي در ميان کساني است که پشت سر شتران فرياد مي زنند . در همان جا دو شاخ شيطان از ميان دو قبيله ربيعه ومضر بيرون مي آيد . يعني با همکاري دو قبيله ربيعه و مضر شاخ شيطان به وجود مي آيد . ما ان شاء الله در برنامه هاي بعد از کتاب هاي تاريخي خودشان ثابت خواهيم کرد که محمد بن عبد الوهاب از قبيله مضر است و محمد بن سعود و کلا آل سعود ، در سايت ها و کتاب هاي خود گفته اند که به قبيله ربيعه مي رسند . اين دو قبيله با هم همکاري کردند و شاخ شيطان را به وجود آوردند و به اين صورت پيش بيني پيامبر (ص) محقق شد. در برنامه هاي بعد خواهيم گفت که آل سعود همان باقي ماندگان يهوديان خيبر هستند که توسط اميرالمومنين (ع) نابود شدند و به سمت نجد رفتند .

مجري :

در مورد بيننده دوم که گفتند علت تکفير اين ها کساني هستند که صحابه و امهات المومنين را سب ولعن مي کنند و ديگران را تکفير نکردند . بحث دوم ايشان درمورد پخش کليپ ها بود که اين کليپ ها اسلام را بد نام مي کند . چرا پخش مي کنيد .؟

استاد يزداني :

ما از کتاب هاي خود محمد بن عبد الوهاب نشان داديم که گفته بود من معناي توحيد را نمي دانستم ، اساتيد من هم معناي توحيد را نمي دانستند و هر کس بگويد معناي توحيد را فهميده او کذاب است .که در بحث تکفير به طور مفصل بيان مي کنم . اصلا ربطي به اين قضيه ندارد در آن زمان در عربستان شيعه اي نبود که تکفير کنند . سني هاي ساکن رياض و قطيف و مدينه را قتل عام کردند مگر آن ها به همسران پيامبر توهين کردند .

هر کسي توسل کند ، هر کس روي قبر گنبد بسازد ، هر کسي تبرک جويد و ... فرقي ندارد شيعه باشد يا سني بايد کشته شود .

ما کليپ پخش کرديم آقاي خدمتي گفت هر کس اين کارها را انجام دهد بايد اصلاح شود و اصلاح شدن با کشتن انجام مي شود . در مورد پخش کليپ ها ، قطعا اسلام بد نام مي شود اما قبل از ما خودشان پخش کردند ، اسلام را کساني بد نام مي کنند که اين اتفاقات را رقم مي زنند ، اسلام را وهابي هايي بد نام مي کنند که اين کار ها را انجام مي دهند و در سايت هاي خود پخش مي کنند . ما با پخش اين کليپ ها مي خواهيم بگوييم که اهل سنت شما با اين ها فرق داريد و به همه مردم دنيا اعلام مي کنيم که ما وهابيت را دوست نداريم و اين ها از ما مسلمانان نيستند .

مجري :

بيننده سوم پرسيدند کتاب هاي ديگري هم از ابن تيميه موجود هست ؟

استاد يزداني :

 کتاب هاي زيادي دارد . کتاب تفسير ، مجموعه فتاوا . در همه زمينه ها کتاب دارد ولي مشهورترين کتاب هايش درباره بحث توسل ، تبرک ، شفاعت ، زيارت قبور و دشمني با شيعه است . کتاب منهاج السنه که سراسر فحش و افترا به شيعه و اهل سنت است.

مجري :

بيننده بعدي سوال کردند که آيا فرقه اي در شيعه مثل وهابيت هست ؟ برخورد شيعه با آن ها چگونه بوده ؟

استاد يزداني :

بله حتي بد تر از آن بهاييت که از شيعه جدا شدند ، اول خود را شيعه مي دانستند؛ ولي برخوردي که علماي شيعه با آن ها داشتند باعث شد بهاييت به طور کامل نابود شوند والان مثل وهابيت فعال نيستند و همه مراجع ما اتفاق نظر دارند که بهايي ها کافر و نجس هستند .

آقاي محمدي هم صحبت هاي خوبي کردند که وهابيت چون خودشان کافر هستند بقيه مسلمانان را کافر مي دانند دست پيش مي گيرند که پس نيفتند .

از علماي اهل سنت هم فتوا به کفر محمد بن عبد الوهاب داده اند حتي پدرش و برادرش با او برخورد کردند و عليه او کتاب نوشتند .

در مورد صحبت هاي آقاي بهادري که گفتند ابن تيميه شيطان بوده . خود ابن تيميه گفته که بعضي اوقات شيطان خودش را به صورت من در مي آورد و با مردم حرف مي زند در حالي که من نيستم .که ان شاء الله به آن خواهيم رسيد.

خود علماي اهل سنت همين حرف را زده اند .

کتاب دفع شبه من شبه و تمرد و نسب ذلک الي سيد الجليل الامام احمد ، نويسنده آقاي حصني الدمشقي ، متوفي 829 هـ ق ، صفحه 141 :

در اين کتاب آمده که ابن تيميه امامه الشيطان است.

کما صنع امامه الشيطان فصدهم بتمويه عن سبيل اهل الايمان و اغواهم عن الصراط المستقيم

حرف هاي ابن تيميه همان چيزهايي است که شيطان مي گويد و امامش شيطان است

آقا رضا هم که گفت اسلام از بين رفته و مذهب پرستي شده و هر کسي خودش را مسلمان مي داند ؛ اين طبيعي است ، اين مال امروز نيست از صدر اسلام تا به حال همين طور بوده هر فرقه اي خود را فرقه ناجيه مي داند . تصريح دارند به اين که

 من لم يکن حنبليا فهو کافر .

پيامبر (ص) فرمودند که امت من به هفتاد و دو فرقه تقسيم مي شود که يکي از آن ها فرقه ناجيه است پس طبيعي هست که هر فرقه اي خود را اهل نجات مي داند اما تکفيري که وهابي ها مي کنند ، سابقه نداشته و چيز جديدي است .

يا علي

خدا نگهدار