* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 23 اسفند 1390 تعداد بازديد: 617 
راه و بي راه - وهابيت ، خوارج زمان
 پخش صوت  پخش صوت
   دان لود   دان لود 
 

به نام خداوند بخشنده ي مهربان

برنامه راه و بيراه

تاريخ : 1393/02/08

بسم الله الرحمن الرحيم

درود و سلام و صلوات بر پيامبر خاتم حضرت محمد مصطفي صلي عليه و آله. و سلام بر شما بينندگان عزيز و ارجمند خيلي ممنون هستيم که باز هم بيننده شبکه جهاني ولايت هستيد . امشب هم با برنامه ديگري از سلسله برنامه هاي راه و بيراه در خدمت شما هستيم ، برنامه اي در خصوص وهابيت ، نشان دادن تاريخچه ، عقائد و عملکرد وهابيت و نظر ساير مذاهب درباره وهابيت و هم چنين نظر وهابيت در مورد ساير مذاهب .

از همراهي شما تا ساعت 23 تشکر مي کنيم . امشب هم طبق روال هفته هاي گذشته در خدمت کارشناس محترم و عزيز ، خوار چشم وهابيت ، استاد يزداني هستيم .

استاد يزداني سلام عليکم و رحمت الله

استاد يزداني :

اعوذ بالله من الشيطان اللعين الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله الذي أظهر الوجود ومنه بدأ کل حمد وإليه يعود والسلام والصلاة علي شاهد ومشهود لکل موجود محمد المحمود وعلي آله آل الله الودود خلفاء الله علي عالم الغيب والشهود سيما الحجة بن الحسن المهدي المنتظر الموعود

من هم سلام و عرض ادب دارم خدمت جنابعالي و هم چنين سلام و عرض ادب خدمت بينندگان عزيز شبکه جهاني ولايت . اميدوار هستم که امشب هم بتوانيم برنامه اي پر بار و قابل استفاده براي همه بينندگان عزيز ارائه کنيم و باز هم کتاب رسوايي وهابيت در طول تاريخ را ورق بزنيم .

مجري :

ان شاء الله ، قطعا هم اين طور خواهد بود . اما بينندگان عزيزي که در جلسه گذشته با ما همراه بودند ، موضوع رابطه آل سعود و آل يهود را مطرح کرديم و استاد يزداني اثبات کردند که آل سعود ، همان آل يهود هست . ما در خصوص وهابيت اين طريق را پيش مي گيريم که ثابت کنيم اين ها چه کساني هستند ، از کجا آمده اند ، چه تفکراتي دارند و چه اعمالي را انجام مي دهند .

اين هفته قرار شد موضوع برنامه را اختصاص دهيم به وهابيت و خوارج و اثبات کنيم که وهابيت ، همان خوارج زمان هستند . ان شاء الله از اهل بيت عصمت و طهارت (ع) در جهت اثبات اين موضوع مدد مي گيريم .

استاد يزداني :

هفته پيش رواياتي از رسول خدا (ص) خوانديم که شاخ شيطان از دو قبيله ربيعه و مضر خارج مي شود و ثابت کرديم که نسل محمد بن عبد الوهاب از قبيله مضر هست و نسل آل سعود از قبيله ربيعه است . طبق پيش بيني پيامبر (ص) از اتحاد اين دو قبيله شاخ شيطان به وجود مي آيد ، که اين پيش بيني به تحقق رسيد .

همچنين گفتيم روايت ديگري از پيامبر (ص) است که از نسل بني تميم شخصي مي آيد که فتنه هايي را بر پا مي کند و خوارج آخر الزمان را پي ريزي مي کند و ثابت کرديم که محمد بن عبد الوهاب از قبيله بني تميم است .

باز هم روايت ديگري از کتاب هاي اهل سنت خوانديم که آل سعود از قبيله عنزه است و اين عنزه همان يهوديان خيبر هستند . موضوع اين هفته ما اين است که پيامبر بزرگوار اسلام (ص) مي فرمايد : در آخر الزمان گروهي مي آيند که قرآن زياد مي خوانند ، حرف هاي خوب مي زنند ؛ ولي از دين خارج مي شوند ؛ همان گونه که تير از کمان خارج مي شود . اين ها خوارج آخر الزمان هستند ، هر مسلماني که به اين ها مي رسد بايد اين ها را بکشد ، اين دستور صريح پيامبر (ص) است که اين روايات در صحيح بخاري آمده است .

امشب از صحيح مسلم هم نشان خواهم داد و قصد دارم که هر مطالبي را که بيان مي کنم تأييديه آن را از علماي اهل سنت با پخش کليپ داشته باشيم .

کتاب صحيح بخاري ، نويسنده محمد بن اسماعيل بخاري ، چاپ دار ابن کثير در سال 1423 هـ ، 2002م ، صفحه 252 روايت 1037 از پسر عمر نقل مي کند :

که پيامبر اسلام (ص) مي فرمايد :

اللهم بارک في شامنا و في يمننا قال : قالوا وفي نجدنا . قال : قال : هناک الزلازل والفتن وبها يطلع قرن الشيطان .

خدايا شام و يمن را مبارک گردان . شخصي که اهل نجد بوده ، مي گويد پس نجد چه شد ؟ فرمودند : آن جا سرزمين آرامش نيست ، سر زمين فتنه هاست و شاخ شيطان از آن ظهور مي کند .

ان شاء الله شرح علماي اهل سنت را بيان مي کنيم که مقصود از اين روايت فقط و فقط وهابيت است . روايت بعدي صفحه 1755 کتاب الفتن ، باب 16 : باب قول النبي (ص) الفتنه من قبل المشرق ، روايت 7093 از ابن عمر که از پيامبر (ص) شنيد که به طرف مشرق اشاره مي کرد و مي فرمود :

ألا إن الفتنة هاهنا من حيث قرن الشيطان

بدانيد که فتنه در اين جاست و شاخ شيطان از اين جا طلوع مي کند .

روايت بعدي : روايت 7094 :

ذکر النبي (ص) اللهم بارک في شامنا ، اللهم بارک في يمننا ، قالوا يا رسول الله وفي نجدنا ، قال : اللهم بارک في شامنا ، اللهم بارک في يمننا ، قالوا وفي نجدنا ، فأظنه قال في الثالثة : هناک الزلازل والفتن وبها يطلع قرن الشيطان

پيامبر (ص) فرمود : خدايا شام را مبارک گردان ، يمن را مبارک گردان ، سؤال کردن نظرتان در مورد نجد چيست ؟ باز هم فرمود : خدايا شام را مبارک گردان ، يمن را مبارک گردان ، دوباره از نجد پرسيدند که ايشان در دفعه سوم فرمودند : آن جا سرزمين فتنه است و شاخ شيطان از آن جا ظهور مي کند .

روايت زياد است که ان شاء الله ما از زبان علماي اهل سنت آن را بيان مي کنيم؛ ولي به خاطر ضيق وقت همه آن ها را نمي توانيم بخوانيم .

روايت ديگري در صحيح مسلم ، چاپ دار الطيبه رياض عربستان سعودي ، در صفحه 474 ، کتاب الزکاه باب 48 ، باب التحريض علي قتل الخوارج :

روايتي نقل مي کند از سويد بن غفله که امير المؤمنين علي بن ابيطالب (ع) فرمودند که از رسول خدا (ص) نقل کردند که ....

سمعت رسول الله (ص) يقول : سيخرج في آخر الزمان قوم أحداث الأسنان ، سفهاء الأحلام ، يقولون من خير البرية ، يقرأون القرآن لا يجاوز حناجرهم ، يمرقون من الدين کما يمرق السهم من الرمية ، فإذا لقيتموهم فأقتلوهم ، فإن في قتلهم أجرا لمن قتلهم عند الله يوم القيامة

شنيدم از رسول خدا (ص) که فرمودند : در آخر الزمان قومي خروج مي کنند که بچه سال هستند ، سفيه و بي عقل هستند ، حرف هاي خوب مي زنند از سنت پيامبر (ص) مي گويند ، قرآن هم مي خوانند ؛ اما قرآن از حنجره هاي آن ها بالاتر نمي رود ، اين ها از دين خارج مي شوند ؛ همان گونه که تير از کمان خارج مي شود ، به آن ها که رسيدي ، بکش ؛ زيرا هر کس از آن ها را بکشد خداوند در قيامت به او پاداش مي دهد .

اين دستور رسول خدا (ص) است . اين روايت دقيقا بر وهابيت تطبيق مي کند ، وهابيتي که طبق گفته شمس الدين ذهبي پيروان ابن تيميه همه آدم هايي هستند که از نظر عقلي ، کم عقل هستند . در ادامه اين مطلب آقاي شمس الدين ذهبي را مفصل نقل مي کنيم .

کليپ 1 :

شيخ محمد زغموط رئيس مجلس اسلامي فلسطين ، اعظم الله اجورکم . امروز يکي از حاميان فلسطين را از دست داديد ، شخصيتي را از دست داديد که امت اسلامي را به وحدت براي آزادي فلسطين دعوت مي کرد . شخصيتي که يک کلمه حرف تفرقه انگيز نزد ، در باره اين روز غم انگيز چه مي گوييد شيخ محمد ؟

شيخ محمد زغموط : فرمايش خداوند را مي گويم که فرمود :

من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضي نحبه ومنهم من ينتظر وما بدلوا تبديلا ( احزاب / 23 )

فرمايش رسول خدا را که فرمود : علما وارثان پيامبر هستند و نيز فرمود : اگر خدا کسي را دوست داشته باشد ، شهادت را نصيبش مي کند .

اولا به همه تسليت عرض مي کنم و از خداوند مي خواهم که شهادت برادرم را قبول کند ؛ زيرا ايشان به منزله برادرم بود . دکتر محمد البوطي که ايشان را از نزديک مي شناختم و با هم صحبت مي کرديم و در مورد منافع مسلمانان صحبت مي کرديم و در مورد وحدت و چيز هايي که فتنه را از بين مي برد ، و اين شخص به منزله يک امت بود .

اين هايي که اين کار بسيار زشت را انجام داده اند ، اگر فرمايش پيامبر را که فرمود : به خدا سوگند که خراب کردن کعبه آسان تر ( گناهش کمتر است ) است از کشتن يک مسلمان بي گناه مي خواندند ، اين کار را انجام نمي دادند .

چگونه است که يک عالم مبلغي که پيرو سنت رسول الله (ص) است و از مسلمانان بيشتر از 60 سال دفاع مي کند و مبلغ و مربي است ، چه بسيار علمايي که در نزد او درس خواندند و مبلغان زيادي را تربيت کردند ، جدال و اختلاف نمي کرد ؛ زيرا من و او مي دانيم که خداوند اگر بخواهد بر قومي غضب کند ، جدال و اختلاف را در بين آن ها مي اندازد و ما از جدال و اختلاف دوري مي کرديم .

ما با برادرانمان از تمام مذاهب گفتگو مي کرديم و اصول را از آن ها قبول مي کرديم و آن ها از ما قبول مي کردند ؛ چون که مسلمانان بر اصولي اجماع دارند ، اما اگر در فروع اختلاف شد ، اين اشکالي ندارد .

من مي گويم : اين وهابي هايي که از نسل خوارج هستند ، که از خارجي به خارجي ديگر منتقل شدند تا به اين زمان رسيدند ، اين وهابي ها خوارج امت هستند ، قاتلان امت هستند ، اعوان آمريکا و صهيونيسم هستند ، اين ها ساخته و پرداخته دشمنان امت هستند .

مجري : کسي که بوطي را کشت مسلمان بود ، قبل از شهادتش کلامي شنيديم از کسي که عمامه پيامبر بر سر مي گذارد و کسي که ادعاي اعلميت مي کند ، فتوا دادند به کشتن شيخ محمد سعيد رمضان البوطي و حرمتش را شکستند و دينش و محبتش به پيامبر را مراعات نکردند .

به تمام صفات ناشايست متهمش کردند ؛ سپس خونش را مباح دانستند .

نظر اسلام درباره اين اشخاص که فلسطين و بنيامين نتانياهو را فراموش کردند و قدس که الان دارد ويران مي شود را فراموش کرده اند و فتوا دادند به کشتن شخصي مثل محمد سعيد رمضان البوطي ، چيست ؟

شيخ محمد زغموط : اين وهابي ها ارتباطي به اسلام و مسلمين ندارند ، اين ها خوارج اين امت هستند ؛ همان گونه که عرض کردم . اين ها ساخته دست صهيونيسم جهاني و ساخته دست طاغوت بزرگ آمريکا هستند ، اين ها شاگردان سي آي اي و موسادند .

همه اين ها و علمايي که از اين ها طرفداري مي کنند ، علماي سوء هستند که پيامبر (ص) درباره آن ها خبر داده است و کساني که عالم درباري هستند و به نفع پادشاه فتوا مي دهند و روايات را به نفع پادشاه تحريف مي کنند .

اين ها شاهد قول پيامبر (ص) هستند که فرمودند بدترين مردم کسي است که دينش را به خاطر دنيا بفروشد و بدتر از آن کسي است که دينش را به خاطر دنياي ديگري بفروشد و اين ها کساني هستند که دينشان را به دنياي ديگران مي فروشند .

مجري :

سخنان شيخ زغموط را شنيديد که در باره وهابيت چه گفتند . اين ها علماي اهل سنت هستند که مي دانند پيامبر (ص) درباره وهابيت چه فرموده اند و شايد تطبيق وهابي ها با اين روايات براي خيلي از عزيزان حجت نباشد ؛ ولي زماني که يک عالم اهل سنت اين تطبيق را انجام مي دهد و به طور قطع اين سخنان را مي گويد ، قطعا براي آن ها بايد حجت شود .

استاد يزداني :

اما تصريح علماي اهل سنت در طول تاريخ که وهابي ها خوارج زمان و شاخ شيطان مي باشند . از نزديک ترين افراد به محمد بن عبد الوهاب شروع مي کنيم .

شيخ سليمان بن عبد الوهاب برادر محمد بن عبد الوهاب

متوفاي 1210 هـ که شش سال قبل از محمد بن عبد الوهاب از دنيا رفت .

کتاب الصواعق الإلهيه في الرد علي الوهابيه ، نويسنده سليمان بن عبد الوهاب ، يکي از بهترين کتاب ها در رد وهابيت . اين کتاب با تحقيق السراوي که ماجستر هست در علوم اسلامي و در فقه مقارن تخصص دارد ، است . در صفحه 137 به بعد ،

 فصل التاسع عشر حول قول النبي (ص) : رأس الکفر نحو المشرق

فصل نوزدهم که در باره سخن پيامبر (ص) است که رأس کفر از شرق ظهور مي کند .

ومما يدل علي بطلان مذهبکم ما في الصحيحين عن أبي هريره عن النبي (ص) أنه قال : رأس الکفر نحو المشرق

از چيز هايي که دلالت دارد بر بطلان مذهب وهابيت ، روايتي است ابو هريره از رسول خدا ( ص) نقل کرده است که فرمودند : سر کفر از شرق ظهور مي کند .

اين روايت اول است که محقق هم در پايين صفحه آدرس داده است . بخاري ( ج 6 / ص 450 ) و مسلم ( حديث 52 و حديث 85 ) و احمد بن حنبل در مسند ( ج2 / ص418 و ص424و ص506 ) ....

روايت دوم در صفحه 138 :

وفي رواية : الإيمان يماني ، والفتنة من هاهنا حيث يطلع قرن الشيطان

ايمان از يمن سر در مي آورد و فساد ، فتنه ، انتحار ، خود کشي و کشتار مردم از آن جا ؛ يعني شرق بيرون مي‌آيد، همان جايي که شاخ شيطان ظهور مي کند .

باز روايت ديگري که عبد الله بن عمر از رسول خدا (ص) نقل مي کند :

أنه قال : وهو مستقبل المشرق : إن الفتنة هاهنا

رسول خدا (ص) در حالي که رو به مشرق بود فرمودند : فتنه از اين جا ظهور مي کند .

 باز هم محقق همان آدرس هايي که داديم ، در پايين صفحه داده است .

در صفحه بعد باز روايت ديگري از بخاري آورده ، همان روايتي که ما گفتيم .

 اللهم بارک في شامنا ويمننا ، اللهم بارک في شامنا ويمننا ...

قالوا : وفي نجدنا قال : اللهم بارک في شامنا ويمننا .

وقالوا : في نجدنا ... قال الثالثة : هناک الزلازل والفتن ، ومنها يطلع قرن الشيطان .

رسول خدا (ص) براي بار سوم فرمودند که آن جا سر منشأ فتنه است و از آن جا شاخ شيطان ظهور مي کند .

باز روايت ديگري از احمد بن حنبل نقل مي کند و در صفحه بعد برادر محمد بن عبد الوهاب مي نويسد :

اشهد أن رسول الله ( صلي الله عليه وآله ) لصادق فصلوات الله وسلامه وبرکاته عليه و علي آله وصحبه أجمعين لقد أدي الأمانة وبلغ رسالة

من شهادت مي دهم که پيامبر (ص ) راست گفته ...

ايشان امانت خود را ادا کرد و رسالتشان را رساند .

و بعد از خود ابن تيميه نقل مي کند که منظور از شرق مدينه همان جايي است که مسيلمه کذاب از آن جا ظهور کرد و آن منطقه همان سرزمين نجد است و وهابيت هم از آن جا به وجود آمده است .

بعد دليل مي آورد که چطور اين روايت بر وهابيت تطبيق مي کند و بعد روايات متعددي را بيان مي کند :

أن النبي صلي الله عليه وسلم ذکر أن الإيمان يماني ، والفتنة تخرج من المشرق ذکرها مرارا

پيامبر اسلام گفتند که ايمان از يمن است و فتنه از مشرق خارج مي شود که اين مطلب را چند مرتبه تکرار کردند .

باز روايت ديگري که پيامبر اسلام (ص) براي مردم حجاز بارها دعا کرد ؛ اما براي مردم شرق مدينه که همان سرزمين نجد است دعا نکرد و اصلا حاضر نشدند که دعا کنند.

در صفحه بعد مطالب جالب تري را بيان مي کند :

بل بلغنا أن ما في الأرض أکثر من هذه الامور في اليمن ، والحرمين وبلدنا هذه هي أول من ظهر فيه الفتن ....

تا آن جايي که

وأنتم ألان مذهبکم إنه يجب العامة اتباع مذهبکم وأن من اتبعه ولم يقدر علي أظهاره في بلده وتکفير أهل بلده ، وجب عليه الهجرة إليکم وأنکم الطائفة المنصورة وهذا خلاف الحديث فإن رسول الله (ص) أخبره الله بما هو کائن علي أمته إلي يوم القيامة ....

الان وضعيت طوري شده که شما واجب مي دانيد که همه مسلمان ها از مذهب شما تبعيت کنند و اگر کسي از شما پيروي کند و نتواند آن را در شهر خود اظهارکند و بگويد که وهابي شده و نتواند مردم شهرش را تکفير کند ، واجب هست که به سرزمين نجد هجرت کند و شما فکر مي کنيد که طائفه منصوره هستيد ؛ در صورتي که اين حرف شما خلاف حديث پيامبر اسلام (ص) است که خداوند او را آگاه کرد از آن چه که بر امتش اتفاق مي افتد تا روز قيامت ...

تا جايي که مي گويد که سرزمين نجد ، سرزمين مسيلمه کذاب هيچ وقت نمي تواند دار الايمان باشد ؛ اما شما سرزمين مسيلمه کذاب را دار الايمان کرديد و دار الهجره قرار داديد و بقيه سرزمين هاي اسلامي حتي حرمين شريفين را دار الحرب و دار الکفر خوانديد .

اين خلاف روايت رسول خدا (ص) است که در باره حرمين و يمن چه فرمودند ....

فصل العشرون : قول النبي (ص) : لا أخشي عليکم أن تشرکوا بعدي

فصل بيستم که سخن رسول خداست که فرمودند که من نمي ترسم که بعد از من مشرک شويد .

روايتي را نقل مي کند که پيامبر بزرگوار اسلام (ص ) فرمودند که :

إني لست أخشي عليکم أن تشرکوا بعدي ، ولکن أخشي عليکم الدنيا ...

من نمي ترسم که بعد از من شما مشرک شويد يعني بعد از من شما مشرک نخواهيد شد ، من مي ترسم که شما گرفتار دنيا شويد و دنيا شما را هلاک کند ؛ اما از اين که مسلمان ها بعد از من مشرک شوند ، نمي ترسم .

اين خيلي واضح است شما مي گوييد که همه مسلمان ها بعد از پيامبر (ص) مشرک شدند تا زمان ابن تيميه که او آمد تلاش کرد تا مسلمان شدند . بعد از ابن تيميه دوباره مشرک شدند تا زمان محمد بن عبد الوهاب . الان هم همه مشرک هستند جزء وهابي ها .

و اين خلاف گفته رسول خدا (ص) است . در اين کتاب مطالب بسيار زيبايي هست ؛ اما ما نمي توانيم همه آن ها را بخوانيم . ان شاء الله در آينده اين مطالب را مي خوانيم .

مجري :

کليپي در همين زمينه آماده کرديم که وهابيت همان خوارجي هستند که پيامبر در باره آن ها پيش بيني کرده بودند .

کليپ 2 :

سخنان يکي از علماي بزرگوار اهل سنت است :

مولوي شکري : مسلمانان اساس اين ها ( وهابيت ) از کجا پيدا شده است ؟

اساس اين ها بر گرفته از ذوالخويصره است که در مقابل و روبه روي پيامبر (ص) بي ادبي کرد . اين شخص دچار کوته نظري بود ، شخصي که دچار تکبر و خود راضي باشد ، ادعاي خدايي نيز مي کند ؛ چون از خود راضي بود ، لذا پيامبر را متهم به بي عدالتي و ظلم کرد .

پناه مي بريم به خدا ، اگر همان صحابه و عالماني که در اطراف پيامبر بودند ، الان بودند از زبان وقلم و قتل وهابيت در امان نبودند که پناه مي بريم به خدا امروز علماي برجسته و ملت مسلمانان از دست و زبان و قلم آن ها در امان نيستند يا با تکفير کردن و گمراه دانستن ، اهل بدعت دانستن آن ها با ده ها نام و نشان ديگر متهمشان مي کنند .

ابي سعيد گويد که پيامبر غنيمت را تقسيم کرد . ذوالخويصره مردي از بني تميم به پيامبر گفت با عدالت رفتار کن . پيامبر فرمود چه کسي مي خواهد عادل باشد ، اگر من نباشم . اگر به عدالت رفتار نکنم خسران خواهم کرد .

عمر گفت اجازه بده سرش را جدا کنم . حضرت فرمود : رهايش کن.

پيامبر (ص) فرمود : قومي هستند که نماز شما را با نمازشان و روزه شما را با روزه شان تحقير مي کنند ، قرآن مي خوانند در حالي که از حنجره شان تجاوز نمي کند ، از دين اسلام خارج مي شوند ؛ همان گونه که تير از هدف ( شکار ) خارج مي شود . ( صحيح بخاري / حديث 3163 و صحيح مسلم / حديث 1064 )

مجري :

ملاحظه فرموديد که علماي اهل سنت با هر زبان و هر گرايش و قوميتي از وهابيت اعلان برائت مي کنند و مي دانند و تطبيق مي دهند روايتي که پيامبر (ص) در خصوص وهابيت و ظهور آن ها بيان فرموده بودند .

استاد يزداني :

نفر بعدي که تصريح مي کند که وهابي ها همان خوارج زمان هستند :

علامه الصاوي المالکي است

 از بزرگان مالکي مذهب است که بر تفسير جلالين جلال الدين سيوطي حاشيه اي نوشته است . کتاب حاشيه العلامه الصاوي علي تفسير الجلالين ، در صفحه 78 ، جلد 5 : در ذيل آيه :

فلعلک باخع نفسک علي آثارهم إن لم يؤمنوا بهذا الحديث أسفا

وقيل هذه الآية نزلت في الخوارج الذين يحرفون تأويل الکتاب والسنة ويستحلون بذلک دماء المسلمين واموالهم لما هو المشاهد الان في نظائرهم وهم فرقة بأرض الحجاز يقال لهم الوهابية

اين آيه در مورد خوارج نازل شده کساني که تأويل قرآن و سنت را تحريف مي کنند و به همين وسيله خون و مال مسلمين را حلال مي دانند و الان ما نظير اين را مشاهده مي کنيم و آن ها فرقه اي هستند در سرزمين حجاز که به آن ها وهابي گفته مي شود .

يحسبون أنهم علي شيء ألا إنهم هم الکاذبون ، استحوذ عليهم الشيطان ، فآنساهم ذکر الله ، اولئک حزب الشيطان ، ألا إن حزب الشيطان هم الخاسرون ، نسأل الله الکريم أن يقطع دابرهم .

آن ها فکر مي کنند که بر حق هستند ، آگاه باشيد که آن ها دروغگو هستند ، شيطان بر آن ها مسلط است و خداوند را فراموش کرده اند ، آن ها حزب شيطان هستند ، حزب شيطان خسارت ديده هستند ، از خداوند مي خواهيم که نسل وهابيت را از سرزمين هاي اسلامي برچيند .

چقدر زيبا با استفاده از آيات قرآن کريم پوتک هاي محکمي بر سر وهابيت مي کوبد . اميدواريم که اين دعاي علامه صاوي مالکي به اجابت برسد و روزي را ببينيم که وهابيت براي هميشه از سرزمين هاي اسلامي پاک شده .

البته در چاپ هايي که وهابيت انجام داده اند اين مطالب از اين کتاب حذف شده است . نسخه تحريف شده اين کتاب هم هست که از قسمت « لما هو المشاهد ... هم الکاذبون » حذف کردند .

مجري :

بحث تحريف کتب توسط وهابيت يکي ، دو تا نيست ؛ حتي صحيح بخاري هم تحريف شده که شايد شما ديده باشيد و در شبکه هم بعضي از آن ها مطرح شده است .

اما سخنان شيخ علي جمعه را خواهيم ديد که در رابطه با وهابيت است .

کليپ 3 :

شيخ علي جمعه از مفتيان مصر :

پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به ما دستور داده که از قرآن و سنت رسول الله (ص) پيروي کنيم و به ما هشدار داده که از اصحاب فتنه ظاهري و باطني قومي به وجود مي آيند با عمري اندک ، تصوراتي ابلهانه ؛ ولي کلام برترين مخلوقات ( رسول خدا ) را مي گويند. قرآن مي خوانند ؛ ولي از حنجره آن ها عبور نمي کند ، خوشا به حال کسي که آن ها را مي کشد يا به دست آن ها کشته مي شود .

کسي که آن ها را مي کشد به خدا از آن ها نزديک تر است . پيامبر (ص) به ما هشدار داده است از سگ هاي جهنم و فرموده است که خوارج سگ هاي جهنم هستند .

پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم به ما هشدار داده است از کساني که تصورات ابلهانه دارند . پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم به ما هشدار داده است از مفسدين در زمين که کلام رسول الله را مي خوانند ؛ ولي رسول الله (ص) از آن ها بيزار است .

پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به ما هشدار داده است از آن هايي که دروغ مي بندند به خدا و رسول او . پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به ما هشدار داده است از کساني که بدون معرفت و بيان سخن مي گويند و مؤمنين را در دينشان متهم مي کنند .

پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به ما هشدار داده است از اين قوم و فرموده : خارج مي شود از نسل اين شخص اقوامي که از دين خارج مي شود ؛ همان گونه که تير از کمان خارج مي شود .

خوشا به حال کسي که آن ها را بکشد يا به دست آن ها کشته شود . آن ها بر دين و مؤمنين و جامعه اسلامي فرافکني مي کنند .

بله پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم در شأن آن ها فرموده است : نماز و روزه خودتان را در مقابل نماز و روزه آن ها کوچک مي دانيد . وفرمود : من بيزارم از کسي که بر امت من خروج کرده و فرقي بين فاسق و متقي نمي گذارد ، من بيزارم از او در روز قيامت .

بله اين ها کساني هستند که بدون علم در چيزهايي که نمي فهمند سخن مي گويند . آن ها بلاي زمان هستند .

فإنا لله وإنا إليه راجعون وسيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون .

مجري :

سخنان شيخ علي جمعه را شنيديد که باز هم تطبيق روايات پيامبر (ص) با وهابيت ، اين هم شاهد مثال ديگري که بينندگان عزيز ديدند . قطعا آن دسته از وهابيوني که بيننده شبکه ما هستند ، مقداري فکر کنند که اين مطالب چيست و چرا علماي اهل سنت چنين چيزهايي را مي گويند ؛ البته اگر قبلا شنيده باشند و نخواهند بپذيرند ، حتي اگر هزاران کليپ را ببينند ، هيچ گاه نمي پذيرند .

ما فقط اين را به شيعيان بگوييم که خط وهابيت از خط اهل سنت جدا ست و اهل سنت هم بدانند که وهابيت چه فرقه اي است و پيامبري که اهل سنت معرفي کردند و لو در صحيح بخاري ، از آمدن اين فرقه خبر داده اند ؛ حتي فرمودند که اگر آن ها را ديديد بکشيد ، تعبيري که در صحيح مسلم بود و استاد يزداني آن را نشان دادند .

استاد يزداني :

شيخ علي جمعه هم ، همان روايت را خواندند و تصريح کردند که هر کس يک وهابي را ديد ، بکشد و اين فتوايي است که علماي اهل سنت داده اند و در روايات صحيح مسلم است ؛ اما ما اعتقادي به کتاب هاي آن ها نداريم .

نفر بعدي که تصريح دارد که وهابيت همان خوارج زمان هستند

علامه مولانا خليل احمد سهارنپوري است .

بزرگترين عالم اهل سنت در شبه قاره است و طرفداران زيادي دارد که فکر نکنم کسي باشد که در شبه قاره ايشان را نشناسد . کتابي دارد به نام المهند علي المفند يعني عقائد علماء اهل سنه ديوبند . ايشان بزرگ ديوبندي ها در شبه قاره است که شامل افغانستان ، پاکستان وهندوستان و شرق ايران مي شود .

اين کتاب در انار کلي لاهور چاپ شده ، صفحه 45 ، سؤال 12 :

 قد کان محمد بن عبد الوهاب النجدي يستحل دماء المسلمين و اموالهم واعراضهم وکان ينسب الناس کلهم إلي الشرک ويسب السلف کيف ترون ذلک

محمد بن عبد الوهاب نجدي خون و مال و آبروي مسلمين را حلال مي داند و همه مردم را مشرک مي داند و به سلف صالح فحش مي دهد نظر شما درباره او همه اهل قبله را مشرک مي داند ، چيست ؟

جواب مي دهد که نظر ما در باره آن ها ، همان نظر صاحب درالمختار است که نشان خواهيم داد که آن ها خوارج هستند .

 اگر عربي آن را بخوانيم وقتمان گرفته مي شود ؛ بنابراين ترجمه آن را در کتاب عقائد اهل سنت و جماعت در رد وهابيت و بدعت ، نويسنده مولانا سهارنپوري با ترجمه مولانا عبد الرحمن سربازي ، مدير مدرسه عربيه اسلاميه چابهار و امام جمعه چابهار و از بزرگترين علماي اهل سنت است .

اين کتاب ترجمه کتاب المهند علي المفند مي باشد

جواب سؤال 12 : برائت علماي ديوبند از عقائد وهابيت

به نظر ما حکم آن ها همان است که صاحب کتاب درالمختار فرموده است . خوارج گروهي است داراي شوکت و قوت که بر امام با تأويل خروج نمودند و عقيده دارند که امام مرتکب باطلي کفر و معصيت است که قتال با او را واجب مي سازد و با همين گونه تأويل آن ها تعرض به جان و مال ما را به خود حلال تصور مي کنند و زن هاي ما را به اسارت و بردگي مي گيرند .

اين مطلب را علامه سهارنپوري مي گويد و بعد مولانا عبد الرحمن سربازي ترجمه مي کند . اين دو ، عالم شيعه نيستند .

مي گويند وهابي ها زن هاي اهل سنت را به اسارت و بردگي مي گيرند و سپس مي فرمايد : حکم آن ها همانند حکم باغيان است و کافر قرار ندادن ما آن ها را صرفا به اين خاطر است که اين کارشان از راه تأويل است هر چند که تأويل آن ها هم باطل است .

مطالب متعدد ديگري مي آورد که ما فرصت خواندن همه آن ها را نداريم .

اين کتاب در زاهدان هم يافت مي شود و در شبه قاره هم فراوان است .

بنابراين نظر مولانا عبد الرحمن سربازي هم که امام جمعه چابهار و از علماي اهل سنت شرق کشور مي باشد ، اين است که وهابي ها خوارج زمان هستند و خون مسلمين را حلال مي داند و زن هاي اهل سنت را به اسارت مي گيرند .

مجري :

 کليپي از مولوي سربازي آماده کرديم که از وهابيت اعلان برائت کرده اند و هم چنين تطبيق دادند وهابيت را طبق نظر ابن عابدين حنفي که چند بار در شبکه هم نشان داده شد ، از زبان مولوي سربازي :

کليپ 4 :

وهابيت خطري است از نظر علماي اهل سنت و جماهير اهل سنت و مذاهب اربعه و حالا رشد خيلي عجيب و بدجوري پيدا کردند . علماي ديگر هم نوشته اند ، علامه شامي معروف است . سيد محمد امين ابن عابدين که اين ها مثل خوارج عمل مي کند و کارهايي دارند مي کنند . خود را فقط مسلمان مي شمارند و غير خود را مسلمان نمي دانند . قتل و کشتن مسلمين را اين ها مثل خوارج جايز مي دانند .

مجري :

 باز هم تطبيق وهابيت با روايات پيامبر (ص) که فرمودند که خوارج آخر الزمان هستند و اگر کسي اين ها را ديد ، بکشند ؛ البته اين نظر ما نيست و ما فقط آن را نقل مي کنيم که ببينيد موضعگيري علماي اهل سنت در اين مورد چيست ؟

استاد يزداني :

نفر بعدي که تصريح دارد وهابيت همان خوارج آخرالزمان هستند

محمد امين بن عمرعابدين متوفاي 1252 هـ

در کتاب رد المختار علي رد المختار يا حاشيه ابن عابدين ، نويسنده آقاي محمد امين بن عمر عابدين ، متوفاي 1252 هـ يعني هم زمان است با خود وهابي ها که دوره اول وهابيت از بين رفته و نزديک دوره دوم است .

جلد 6 ، چاپ دار العالم الکتب در رياض عربستان سعودي . دقت کنيد که اين کتاب در عربستان چاپ شده و چطور نتونستند که اين مطلب را حذف کنند ؟

کتاب الجهاد باب البغات ، صفحه 413 : ما اين مطلب را بارها و بارها نشان داديم :

مطلب في اتباع عبد الوهاب الخوارج في زماننا

مطلبي در مورد پيروان محمد بن عبد الوهاب همان هايي که خوارج زمان ما هستند .

... کما وقع في زماننا في اتباع عبد الوهاب الذين خرجوا من نجد وتغلبوا علي الحرمين وکانوا ينتحلون مذهب الحنابلة ، لکنهم اعتقدوا أنهم هم المسلمون وأن من خالف اعتقادهم مشرکون واستباحوا بذلک قتل أهل السنة وقتل علمائهم

همان طور که خوارج امير المؤمنين علي (ع) را کافر مي دانستند و خروج کردند بر ايشان و اعتقاد داشتند که هر کس با آن ها خروج نکند ، کافر است . اين قضيه در مورد پيروان محمد بن عبد الوهاب هم اتفاق افتاده است ، آن هايي که از نجد خروج کردند .

حرمين شريفين را تصرف کردند و خودشان را به مذهب حنابله نسبت مي دهند و خيال مي کنند که مسلمان هستند و هر کس مخالف اعتقاد وهابيت را داشته باشد ، مشرک است ؛ به خاطر همين کشتن اهل سنت و علماي آن ها را حلال مي دانند .

اين حرف يک شيعه نيست ، حرف يک عالم اهل سنت است که اين کتاب در شرق کشور هم طرفداران زيادي دارد و کتاب ابن عابدين از کتاب هاي تدريسي است .

حتي کسر الله تعالي شوکتهم وخرب بلادهم وظفر بهم عساکر المسلمين

تا اين که خداوند شوکت آن ها را شکست و شهرهاي آن ها را خراب کرد و سربازان مسلمين را بر آن ها پيروز کرد که در اين جا مقصودش همان سربازان محمد علي پاشا و ابراهيم پاشا است که حکومت اول وهابي ها را در سرزمين نجد براي مدتي از بين بردند .

در مقدمه اين کتاب هم مطلب جالبي از پرفسور محمد بکر اسماعيل استاد دانشگاه الازهر است که بر اين کتاب تقريظ زده است .

ايشان در مقدمه کتاب گفته اند که اين کتاب حاشيه ابن عابدين از بهترين و وسيع ترين کتاب هاي احناف است .

مجري :

باز هم در اين خصوص کليپي آماده کرديم که بينندگان عزيز توجه داشته باشند که در مورد تطبيق وهابيت با خوارجي که رسول خدا (ص) آمدنشان را تذکر دادند و بايد مسلمين بدانند که چگونه با آن ها برخورد کنند .

کليپ 5 :

دکتر خالد فهمي ، فارغ التحصيل دانشگاه آکسفورد و استاد در بخش خاورميانه دانشگاه نيويورک و عضو گروه تاريخ مصر و گروه تاريخ آمريکا است .

ايشان مدرک مهمي را نشان مي دهند که بر اساس آن علماي مکه و مدينه تصريح کردند که وهابيت خوارج آخر الزمان هستند .

دکتر خالد فهمي : من يک مدرک بسيار مهم دارم . مدرک عنوانش نامه اي است از علماي مکه به محمد علي ( فرمانده سپاه مصر ) است که در آن از وي به خاطر نجاتشان از وهابيون تشکر مي کند .

آخر محرم 1228 ، دوم فوريه 1813

مدرکي طولاني است که در آن آمده است ، نه اين مدرک نيست ، مدرک ديگري است که روي آن مهرهايي در حاشيه است ، بله همين است .

در بخش دوم آن که شما مشاهده مي کنيد ، مي گويد : نامه اي از مفتيان ، خطيبان ، امامان ، مدرسان و علما ، و مهرهاي آن ها در حاشيه موجود است .

اين ها مفتيان بسيار مهمي هستند ، در آن ها خطيب مسجد الحرام و مسجد النبي و مفتي مکه و مفتي مدينه در آن موجود است . افراد عادي نيستند ، همگي داراي عناوين بزرگي هستند ، علماي حجاز هستند و نه هر شهري در حجاز ( مکه و مدينه ) در اين نامه مي گويند :

به استحضار شما مي رسانند که لشکريان پيروز شما به نزد آن ها رفته و آن ها را از دست اين اشرار خارجي نجات داده اند ، سر کشان تجاوز کار ، باغيان کافر ، کساني که در جزيره العرب فساد مي کردند و خون مسلمانان حلال مي شمردند و راه تمامي حجاج بيت الله الحرام را بسته بودند .

خداوند را به خاطر اين کار شما و نعمت بزرگ شکر گذاري مي کنيم .

مجري : يعني آن ها را از دست خوارج که همان وهابيون هستند نجات دادند .

دکتر خالد فهمي : از وهابيون کساني که راه حج را بستند و کارها و آراء و افکار خود را ترويج کردند ، علماي اسلام در آن زمان ، نمي خواهيم از استانبول و الازهر صحبت کنيم ، علماي مکه و مدينه گفته اند که ما چنين اعتقادي را نمي شناسيم ، آن ها خوارج هستند .

اين حالت زماني است که وهابيون را در آن ببينيم .

مجري :

اين هم سخنان دکتر خالد فهمي در مورد وهابيون بود . استاد يزداني لطف کنيد در مورد اين مدرک توضيحاتي را بدهيد .

استاد يزداني :

ما قبلا از کتاب خود وهابي ها نشان داديم که علماي مکه و مدينه طوماري را امضاء کردند که ما قبلا کافر بوديم ، که خداوند اين دين جديد را رساند .

جالب است در اين نامه اي که ايشان نشان دادند ، بعد از سقوط دولت اول وهابيت ، همان علما نامه اي به محمد علي پاشا ، فرمانده لشکر مصر مي نويسد که ما اين وهابيت را نمي شناسيم ، اين ها خوارج زمان هستند ، اين ها خون و مال مسلمين را حلال مي دانند .

دقيقا همان نامه را دکتر فهمي نشان دادند .

نفر بعدي که وهابيت را خوارج زمان مي دانند :

آقاي يوسف بن السيد هاشم الرفاعي

در کتاب نصيحه لإخواننا علماء نجد ، نويسنده يوسف بن السيد هاشم الرفاعي ، با مقدمه آقاي دکتر محمد سعيد رمضان البوطي است ، صفحه 77 به بعد در شماره 48 مي گويد :

تعملون عمل الخوارج ...

شما همان کار هاي خوارج را انجام مي دهيد ، وقتي که يک نفر مسلمان پيش شما بيايد ، مخصوصا اگر طلبه باشد ،

تبدأون في عقيدته أصحيحة عند کم أم لا ؟

عقيده او را بررسي مي کنيد که آيا عقيده او صحيح است يا نه ؟ نظرتان در اين مورد چيست؟ .. يعني تفتيش عقيده مي کنيد . اين کار همان کاري است که خوارج انجام مي دادند .

وهکذا کان يعمل الخوارج فيما سبق فکانوا إذا جاءهم أو مر بهم المسلم الموحد امتحنوه فإذا خالفهم قتلواه ،

اگر از منطقه خوارج کسي عبور مي کرد ، دستگيرش مي کردند و از او در مورد برخي از مسائل مثلا نظرشان را در مورد عثمان ، امير المؤمنين علي (ع) مي پرسيد . اگر موافق بود که موافق ؛ ولي اگر مخالفت مي کردند ، او را مشرک مي دانستند و مي کشتند .

اين هم از کساني که عمل وهابيت را ، عمل خوارج مي دانستند .

کليپ 6 :

سخنان دکتر حسن الشافعي ، مشاور ارشد الازهر و رئيس فرهنگستان عربي

مجري : به نظر شما اين گروه هاي تند رو که با القاعده در ارتباط هستند ، خوارج هستند ؟

حسن الشافعي :

اين که اين گروه ها خوارج هستند ، هيچ شکي در آن نيست ؛ چون اين ها خود را از صف امت اسلامي جدا کردند و بر ضد آن سلاح برداشتند و همين معناي خارجي بودن است . معناي مخالفت هم از نظر شرع و هم از نگاه دمکراسي اين است که شما به صورت مسالمت آميز نظر خود را اعلام کنيد و از راه مسالمت آميز براي رسيدن به قدرت رقابت کنيد .

مجري :

اين هم سخنان دکتر الشافعي در مورد وهابيت که مفصل تر از اين است و در ادامه اگر به بحث هاي ما مرتبط بود ، باز هم از آن استفاده مي کنيم .

استاد يزداني :

نفر بعدي که تصريح دارد و مطالب زيادي در اين باره نوشته است

آقاي السيد احمد بن السيد زيني دحلان

در کتاب الدرر السنيه في الرد علي الوهابيه ، نويسنده سيد احمد بن السيد زيني دحلان که مفتي مکه مکرمه در بين دو دوره حکومت وهابيت ، از بزرگان اهل سنت هستند .

در صفحه 123 :

إخبار النبي بابن عبد الوهاب واتباعه

وقد أخبر النبي صلي الله عليه وآله وسلم عن هؤلاء الخوارج في أحاديث کثيرة ، فکانت تلک الأحاديث من أعلام النبوة النبي صلي الله عليه وآله لإنها من الأخبار الغيب

پيامبر اسلام (ص) به همه خبر داده از خروج خوارج و روايت در اين باره بسيار زياد است . اين از نشانه هاي نبوت پيامبر است که از غيب خبر داده است . اين روايات صحيحي هستند که هم در صحيح بخاري و هم در صحيح مسلم آمده است .

بعد روايات را به ترتيب مي آورد :

يخرج ناس من قبل المشرق يقرؤون القرآن لا يجاوز تراقيهم يمرقون من الدين کما يمرق السهم من الرمية ، لا يعودون فيه حتي يعود السهم إلي فوقه ، سيما هم التحليق .

از شرق مدينه مردماني خروج مي کنند که قرآن زياد مي خوانند ؛ ولي از گلوگاه آن ها بالاتر نمي رود يعني تأثير ندارد . از دين خارج مي شوند ؛ همان طور که تير از کمان بيرون مي رود . اين ها به دين بر نمي گردند مگر اين که تير به کمان برگردد ، که اين محال است . و سرهاي آن ها هميشه تراشيده است .

روايت بعدي که از صحيح مسلم است :

سيخرج من آخر الزمان قوم أحداث الأسنان سفهاء الأحلام يقولون قول خير البرية يقرؤون القرآن لايجاوز حناجرهم ....

در آخر الزمان گروهي خروج مي کنند که سن کمي دارند ؛ اما افکارشان سفيهانه است . حرف هاي خوب مي زنند و قرآن زياد مي خوانند که از حنجره هايشان بالاتر نمي روند

... فإذا لقيتموهم فاقتلوهم

اگر وهابي را ديديد ، بکشيد ؛ زيرا کشتن وهابي ثواب دارد . اين مطلب در کتاب آن ها ست .

در صفحات بعد هم روايات ديگري را بيان مي کند در باره خوارج آخر الزمان و آن ها را با محمد بن عبد الوهاب و پيروانش تطبيق مي دهند .

مجري :

در اين جا سؤالي پيش مي آيد که اين ها طبق فتوايي که داده اند وهابي را بايد کشت ، اگر يک وهابي مقداري پول از يک شبکه وهابي ديگر به سرقت ببرند هم جايز است ؟

استاد يزداني :

وقتي کشتن جايز باشد ، سرقت کردن هم از وهابي توسط يک وهابي ديگر هم جايز است . در آينده نشان مي دهيم که خيلي چيزها در بين وهابي ها جايز است .

کليپ 7 :

دکتر السيد جبر الحسني از علماي الازهر :

اين خلاصه مسأله است که مي خواهم بدانم نظر اجماعي علماي اسلام را بدانم قبل از اين که شبهه مخالفين و خارجين از اجماع را بدانم که نام آن ها سلفي يا وهابي يا انصار السنه المحمديه است .

همه اين اسم هاي مختلف همه يک فکر هستند و با مجله توحيد نيز ارتباط دارند و حزبي به اسم اصالت و حزبي به اسم نور در مصر و شبکه هاي ماهواره اي دارند مثل شبکه هاي ناس و رحمت ...

همه اين ها براي اين است که بدانيم اين مردمان چه مي گويند ؟

ما نمي خواهيم به صورت پوشيده صحبت کنيم ؛ بلکه مي خواهيم واضح صحبت کنيم ، يا به آن ها قرنيون گفته مي شود ، نسبت به قرن (شاخ يا امت ) الشيطان .

اين ها اسم هاي آن ها در کشور هاي مختلف است . يعني بعضي از علما در کتب خويش آن ها را به قرنيون نامگذاري کرده اند ؛ زيرا قرن الشيطان از نجد بيرون مي آيد .

و نام آن ها را قرني گذاشته اند ، تا آن ها را به قرن الشيطان نسبت دهند .

بعضي از مردم آن ها را وهابي مي گويند ؛ زيرا اين نظر در ابتدا از محمد بن عبد الوهاب شروع شد و آن ها را به او نسبت مي دهند .

بعضي از مردم آن ها را سلفي مي نامند ؛ زيرا آن ها خود را سلفي مي دانند .

بعضي از علما آن ها را نجديه مي نامند ؛ زيرا در نجد رشد پيدا کردند .

اين سخنان براي اين است که فريب نام هاي مختلف آن ها را نخوري . ولي همه اين ها يک فکر هستند .

همان طور که در صحيح بخاري آمده است که وقتي براي مردم شام دعاي برکت را کرد و براي يمن نيز دعاي برکت کرد ، به او گفته شد که براي نجد هم دعا کنيد .

پيامبر (ص) فرمود : قرن الشيطان از آن جا بيرون مي آيد .

پيامبر (ص) راست مي گفت که اين فکر در نجد گسترش پيدا کرد . اين يک مذهب شيطاني است که پيامبر (ص) آن ها را اين چنين ناميده است .

که منجر به جدال و تفرقه و مراء و سوء الظن بين مسلمانان شده است و ناموس مسلمانان با اشکال گرفتن به مهمترين ثروت مسلمانان يعني دين آن ها را حلال شمرده اند و ادعا کردند که آن ها مشرک هستند .

زائران قبور انبياء و صالحين را قبر پرستان ناميدند . اين مطالب در کتب آن ها تا اين زمان موجود است و در نوشته جات آن ها نيز آمده است .

اين تهمت بزرگي است و اگر کسي مسلماني را به شرک متهم کند و او مشرک نباشد ، خود مشرک مي شود ؛ زيرا تکفير مسلمانان صحيح الاعتقاد کفر است .

همان طوري که غير مسلمانان همين اعتقاد را نسبت به مسلمانان دارند .

مجري :

 باز هم تطبيق ديگري از علماي اهل سنت در خصوص اين که وهابيت همان خوارج زمان هستند و آن کساني که پيامبر (ص) درباره آن ها تذکر داده بود که همه مسلمانان بايد بدانند چگونه با آن ها رفتار کنند .

استاد يزداني :

نفر بعدي که تصريح کرده بر اين که وهابيت خوارج زمان هستند

آقاي سيد شريف عبد الله بن سيد شريف حسن پاشا است .

در کتاب صدق الخبر في خوارج قرن الثاني عشر با تحقيق شيخ مرتضي المالکي است .

بيان ما ورد من الاحاديث في نجد

أخرج امام البخاري في صحيحه في کتاب الفتن ما نصه باب قول النبي (ص) « الفتنة من قبل المشرق »

 امام بخاري در صحيح خودش ، در باب الفتن که فتنه از شرق است ، روايتي را از پيامبر اسلام (ص) نقل کرده که ايشان در کنار منبر ايستادند و فرمودند :

الفتنة هاهنا ، الفتنة هاهنا من حيث يطالع قرن الشيطان أو قرن الشمس

فتنه از اين جا به پا مي شود ، فتنه از اين جا به پا مي شود ، و شاخ شيطان و يا شاخ خورشيد از اين جا خارج مي شود .

باز در صفحه بعد روايت ديگري را بيان مي کند که پيامبر (ص) در حالي که رو به شرق ايستاده بود فرمودند :

ألا إن الفتنة هاهنا من حيث يطلع قرن الشيطان

رواياتشان بسيار متعدد است که حدود 30 يا 40 صفحه روايت هاي متعدد مي آورد ، که فرصت نيست که ما همه آن ها را نشان دهيم . رواياتي که خاص خوارج قرن 12 است را هم مي آورد :

في آخر الزمان قوم يقرؤون القرآن لايجاوز تراقيهم يمرقون من الدين مروق السهم من الرمية ....

 اين روايت را نقل مي کند که هر مسلمان وظيفه دارد با آن ها بجنگد .

مطالب ديگري هم هست که بيان مي کند ، متأسفانه ما وقت نداريم همه آن ها را نقل کنيم . تا جايي که جدول مي کشد و وجه شباهت خوارج اول و وهابيون را نشان مي دهد . دقيقا نظرشان با هم تطبيق مي کند که خوارج الاولون چه مي گويند و وهابيون چه مي گويند ، صفحه به صفحه آن را بيان مي کند و در ذيل آن آدرس مي دهد .

اين کتاب يکي از بهترين کتاب هايي است که در اين زمينه نوشته شده است .

مجري:

اما کليپ بعدي که آماده کرديم سخنان آقاي کمال الهلباوي ، سخنگوي اخوان المسلمين در مصر بود .

کليپ 8 :

دکتر الهلباوي ، سخنگوي اخوان المسلمين در مصر که در پاسخ به فتواي مفتي عربستان مبني بر عدم جواز خروج بر حکام ظالم صحبت کرده اند :

ما کسي را مي خواهيم که در مقابل ظلم بايستد ، آن ها ( مفتيان عربستان ) دشمنام به اهل سنت هستند و کسي را مي خواهيم در جانب آزادي بايستد . اگر مي گويد سني است ، بايد در محدوده افعال صحابه و رسول خدا (ص) و حکومت راشده و اوامر قرآن و اوامر سنت باشد .

خداوند به عدل و احسان و نيکي بستگان دستور مي دهد و از فحشا و منکر و سرکشي نهي مي کند ( نحل / 90 )

سخنان ملک عبدالله ( پادشاه عربستان ) چيزي جزء قسمتي از منکر نيست ، که بايد با آن جنگيد .

مجري :

اين هم سخنان يک عالم ديگر از اهل سنت که با هر نژاد و زباني و از هر کشوري که باشند و با هرگرايشي سياسي ، عليه وهابيت صحبت مي کنند و وهابيت را با آن روايات رسول خدا (ص) درباره خوارج آخر الزمان تطبيق مي دهند .

استاد يزداني :

نفر بعد که خيلي عليه وهابيت مطالب متعددي دارد

آقاي نضال بن ابراهيم آله رشي است

در کتاب رفع الغاشيه عن المجاز و تأويل و حديث الجاريه ، کتاب بسيار جالبي است که صريحا عليه حشويه و وهابيت سخن گفته است . تأليف نضال بن ابراهيم آله رشي ، صفحه 12 :

أما أهل البدعة من الحشوية « الوهابية » : فقد جاءت الإشارة في کلام النبي صلي الله عليه وآله بوصفهم وبيان منزلتهم في الإسلام ، وأنهم خوارج هذه الأمة سابقا ولاحقا وسلفاو خلفا

اما بدعت گذاران حشويه که همان اهل حديث هستند و وهابيت از آن ها مي باشند . روايت پيامبر (ص) در مورد صفات و بيان منزلت آن ها در اسلام زياد است . مضمون روايات اين است که حشويه هميشه خوارج اين امت هستند چه گذشتگان و چه آيندگان آن ها همه ، خوارج هستند .

رواياتي را نقل مي کند ، همان رواياتي که ما هفته گذشته نقل کرديم که ذوالخويصره ، شخصي از بني تميم ، پيش رسول خدا (ص) آمد و به ايشان اعتراض کرد و گفت که شما عدالت را رعايت نمي کنيد و بعد پيامبر (ص) پيش بيني کرد که از نسل اين فرد ، شخصي خواهد آمد که در آخر الزمان ، از خوارج به حساب مي آيند .

بعد در مورد ذو الخويصره مطالب مفصلي را بيان مي کند . اين مطالب براي ما خيلي مهم است که نشان مي دهد وهابيت نسبت به رسول خدا (ص) بي ادبي مي کنند . اين ها هميشه در طول تاريخ ذليل و خوار بودند ... اما اشاعره عزيز بودند .

روايات را نقل مي کند که سر هاي خود را مي تراشند و صحبت ابن عابدين و ديگر بزرگان اهل سنت را مي آورد که ما در اين جا فرصت بيان همه مطالب را نداريم .

اما حرف آقاي تقي الدين السبکي که بسيار مهم و جالب است :

أما الحشوية فهي طائفة رذيلة جهال ...

اما حشويه که همان اهل حديث هستند و وهابيت هم از آن ها مي باشد ، طائفه اي پست و جاهل هستند ، خودشان را به احمد بن حنبل نسبت مي دهند ، در حالي که احمد بن حنبل از آن ها بيزار است

 وما زالوا من حين نبغوا المستذلين ، ليس لهم رأس ولا من يناظر

اين ها هميشه ذليل و خوار بوده اند و هيچ وقت در طول تاريخ يک حشويه پيدا نشده که مرد مناظره باشد .

اين حرف من نيست ، اين حرف تقي الدين سبکي ، امام شافعي ها در زمان خودش است که مي گويد نه قبلا کسي را براي مناظره داشته اند و نه در حال حاضر دارند و نه در آينده خواهند داشت .

مجري :

از شما بسيار تشکر مي کنيم . براي هر کدام از بيننده هاي ما يقيني شده است که وهابيت ، همان خوارج زمان هستند و رسول خدا (ص ) در خصوص آمدن آن ها سخناني دارند که در کتب اهل سنت آمده و علماي اهل سنت اين روايات را با وهابيت تطبيق مي دهند.

بايد تفکرات و مشرب آن ها را شناخت و ان شاء الله شيعه و سني در کنار هم در جهت رسوا کردن وهابيت و نشان دادن اسلام آن گونه که هست ، قدم بر مي داريم و از خداوند مي خواهيم که ما مسلمانان را در اين راه توفيق عنايت کند .

در هفته هاي گذشته ، قسمتي از جنايت هاي وهابيت را نشان داديم ، امشب هم يکي ديگر از اين جنايت ها را به نمايش مي گذاريم با آرمي که خود وهابي ها در فضاي مجازي گذاشته اند و در کمپين هاي خود قرار داده اند تا ديگر شبهه اي براي کساني که هنوز هم به انجام اين جنايات توسط وهابيت شک دارند ، باقي نماند .

از بينندگان عزيز به خاطر پخش اين تصاوير عذر خواهي مي کنيم .

کليپ 9 :

 اين تصاوير توسط وهابي ها ضبط و منتشر شده است .

ذبح کردن مسلمان ها به دست جند الشام ، گروه تروريستي که در جاهاي مختلف به خصوص در سوريه فعاليت دارد و اين گونه جوان ها را ذبح مي کند و بعد از آن تکبير هم مي گويند . يک غير مسلمان که از اسلام چيزي نمي داند ، از تکبير چه کارها و چه تصاويري به ذهنش مي رسد .

به فضل خداوند از طريق اين شبکه و اين برنامه چنان آبرويي از اين ها ببريم که در تاريخ ثبت شود و جنايات اين وهابي ها را که خودشان در کمپين هايشان منتشر مي کنند ، به صورت مستند نشان خواهيم داد تا همه ببينند و بشناسند که اين وهابي ها چه فرقه کثيف و انحرافي هستند که چنگال توحش آن ها همه را در بر گرفته چه مسلمان و چه غير مسلمان ، تکفير هايي که همه را در بر مي گيرد اهل سنت و علماي آن ها را و چه توهين هايي که مقدسات مسلمان ها دارند .

استاد يزداني :

 اين کليپ ناراحت کننده را بينندگان عزيز ديدند و الان يک کليپ ببينيد از ازدواج همجنس باز هاي مسلماني که در عربستان درس خواندند و در آمريکا مسجد دارند .

کليپ 10 :

ازدواج به سبک وهابيت : در بين آمريکايي هاي مسلمان هم کساني هستند که بين هويت ديني و جنسي خود تعارضي نمي بينند . اين اقليت يک رهبر ديني هم دارد به نام امام داعيه عبد الله ، ساکن واشنگتن .

امام عبد الله در عربستان سعودي فقه آموخته و هم جنس گرا بودن خود را پنهان نمي کند . مي گويد : نص قرآن در مورد رابطه عاشقانه و ازدواج دو هم جنس ساکت است .

امام عبد الله : به نظر من قرآن مستقيما در مورد رابطه هم جنس گرايان حرف نمي زند . وقتي مردم در اين رابطه به قرآن استناد مي کنند ، به روايت لوط اشاره مي کنند و تفسيرشان اين است که عمل جنسي ، تعيين کننده گرايش جنسي شخص است .

اين مشکل تفسير آن ها ست .

مجري :

عقائد خاص اين آقايون دارند . از اين مطالب زياد است که در آينده مطرح مي کنيم و آن ها را رسوا خواهيم کرد . قطعا بهتر مي توان در مورد اين گروه ، قضاوت کرد .

ادامه اين کليپ ها را در هفته هاي آينده خواهيم ديد .

بيننده : آقاي نارويي از زاهدان – اهل سنت

در مورد موضوع برنامه مي خواهم صحبت کنم . اولا ما گروه داعش را اصلا مسلمان نمي دانيم . کشتن هيچ مسلماني جايز نيست .

استاد يزداني :

خدمت شما سلام عرض مي کنم . مذهب شما چيست ؟

بيننده :

بنده حنفي هستم .

استاد يزداني :

اين وهابي ها شما را يهود اهل سنت مي دانند آيا اين مطلب درست است ؟

بيننده :

من حنفي هستم و کاري به محمد بن عبد الوهاب ندارم و نه او را مي شناسم . اين ها اراجيف گفتند .

استاد يزداني :

اگر اراجيف گفتند ؛ پس چرا با اين کساني که اين توهين را به شما کردند ، اين همه ارادت داريد و در شبکه هاي آن ها عليه ما حرف مي زنيد ؟

بيننده :

آقاي يزداني اول اجازه دهيد که من درباره موضوع برنامه صحبت کنم و بعد در مورد آن صحبت مي کنيم .

استاد يزداني :

در باره موضوع برنامه چه حرفي داريد ؟ در خدمت شما هستيم .

مجري :

آقاي نارويي من فکر مي کردم که شما از گفته هاي خودتان در شبکه هاي ديگر پشيمان شده باشيد ، من از بينندگان عزيز اجازه مي خواهم که ابتدا کليپي از ايشان ببينيد که از برخي تماس هاي شما است با شبکه هاي وهابي و دروغ ها و اکاذيبي که آن جا گفته ايد. من واقعا نمي خواستم وارد اين مباحث شوم ؛ ولي اگر شما از خطوط قرمز ما رد شويد ، مثل آن برنامه اي که به علامه مجلسي جسارت کرديد ، مطالب زيادي داريم که پخش کنيم .

کليپ بعدي را ببينيم .

کليپ 11 :

آقاي شريفي در شبکه ولايت گفت که بنده سيکل دارم . در يکي ديگر از سايت ها آمده بود که بنده کارشناس وهابيت هستم و زماني که در شبکه کلمه با اسکايپ مي آيد ، خودشان روحاني هستند .

من از اين تريبون مي گويم که اين قدر تهمت نزنند . بنده به اين شبکه به برنامه تريبون آزاد زنگ زده بودم که هزار فحش به من دادند . حديث از کتاب هاي خودشان خواندم ، در آخر به من گفتند که ناصبي و وهابي هستيد . آخر هم تماس بنده را قطع کردند و نعوذ بالله گفتند که مثل عمر فرار کردي .

در شبکه هاي ولايت مي گويند بيايد بحث علمي بکنيم ، بنده هر وقت در آن جا بحث علمي کردم ، مثل چند روز قبل که در مورد تکفير بحث کردم ، از کتاب هاي خود شان احاديث خواندم و به من حکم ناصبي و وهابي را دادند و در شبکه کلمه مي رويي و عين سگ دم تکان مي دهي . بعد از آن تماس من را قطع کردند و گفتند که فرار کردي . در صورتي که به خدا قسم خودشان قطع کردند و حکم تکفير بنده را هم دادند .

بنده ديروز در برنامه تريبون آزاد با اين ها بحث علمي کردم و در آخر حکم کفر و ناصبي بودن بنده را دادند .

مجري :

اين کليپي از آقاي نارويي بود . گروه رصد ما الحمد لله ، گروه قوي هستند و تمام موارد را ضبط مي کنند . آقاي نارويي شمايي که با شبکه هاي ديگر تماس مي گيريد و به ما تهمت مي زنيد . فرموديد که :

1 . شبکه ولايت تماس من را قطع کردند .

2 . قطعا آقاي شريفي روحاني هستند و براي خود حکم داديد .

3. شبکه ولايت به شما گفته که مثل سگ دم تکان مي دهيد .

 4 . گفتيد که ما به شما ناصبي گفتيم و حکم تکفير شما را داديم .

5 . بعد از قطع کردن شما ما گفتيم که شما مثل عمر فرار کرديد .

کدام يک از اين سخنان شما صحيح است ؟

وقتي که شما با شبکه ما و استاد قزويني تماس مي گيريد ، اين موارد را مي دانند ؛ ولي به روي شما نمي آوريم . من از شما مي خواهم که اين موارد را رعايت کنيد . ما دوست نداريم که بينندگان عزيز فکر کنند که شخصي برخورد مي کنيم و خيلي از مطالب را در اين جا مطرح کنيم که براي شما مشکل ساز شود .

ما اصلا نمي خواهيم که به خاطر اين چيزها براي شما مشکلي ايجاد شود . ما از شما کليپ هاي مختلفي داريم ؛ همان طور که ما و اساتيد ما با شما محترمانه برخورد مي کنيم ، شما هم محترمانه برخورد کنيد و در شبکه هاي ديگر بحث هاي غير واقعي مطرح کنيد .

ما نظر شما را در مورد وهابيت و شبکه هاي وهابي چيست و با استاد يزداني صحبت هاي خود را ادامه دهيد .

بيننده :

شما پيرو مکتب اهل بيت هستيد .

استاد يزداني :

 آقاي نارويي سراغ بحث هاي ديگر نرويد . شما اين دروغ هايي را که گفتيد اول ثابت کنيد . اگر کليپي داريد که يک نفر از کارشناسان شبکه ولايت به شما سگ گفته باشد، من اصلا ديگر به اين شبکه نمي آيم .

بيننده :

اگر اين طور باشد ، شما قول مي دهيد که ديگر نيايد .

مجري :

اگر کليپي باشد که چنين تعبيري در مورد شما به کار برده باشند ، بنده هم ديگر به اين شبکه نمي آيم . چرا شما در شبکه هاي ديگر به ما چنين تهمت هايي را مي زنيد . بيننده هاي ما ، مشرب و روش ما را مي دانند . گاها شيعيان گرامي به استاد قزويني ايراد مي گيرند که چرا با اهل سنت اين قدر نرم برخورد مي کنيد .

استاد يزداني :

من يادم هست که با شما نزديک 20 دقيقه با شما صحبت کردم ، چطور شما مي گوييد که 2 دقيقه هم وقت نمي دهيم .

بيننده :

من در اين کليپ کجا گفتم که به من 2 دقيقه وقت مي دهند . بنده گفتم زماني که من را قطع کردند يعني نا محدود .

مجري :

نا محدود شما را قطع کردند . يعني وقتي شما با شبکه ولايت تماس داريد ، حق قطع تماس شما را نداريم . شما گفتيد که شبکه ما به شما هزاران توهين کرده است و ناصبي و کافر خوانده .

استاد يزداني :

آقاي نارويي شبکه ولايت به شما سگ گفته يا نه ؟

بيننده :

 در شبکه شما آقاي کاظمي زنگ زدند و گفتند که ايشان مثل سگ دم تکان مي دهند و آقاي روستايي که کارشناس بودند ، سکوت کردند . استاد قزويني هم گفته بودند که سکوت نشانه رضايت است . يعني تأييد کردند . آقاي کاظمي به من گفتند که ناصبي هستم و در مذهب شيعه ، حکمش قتل است .

مجري :

 يک بيننده به شما چنين حرفي زده و شما در شبکه هاي ديگر گفتيد که شبکه ولايت اين حرف را به من زدند .

استاد يزداني :

بايد بيننده را هم بررسي کنيم که شما راست مي گوييد ؛ ولي کارشناسان ما هيچ وقت چنين حرفي را نزدند . پس کارشناسان ما اين حرف را نگفتند .

مجري :

آقاي نارويي آن بيننده شما را ناصبي خوانده ، آن بيننده به شما گفته که مثل خليفه دوم فرار کرديد ، آن بيننده به شما هزاران فحش داده است . يک مقدار انصاف داشته باشيد ، خود شما به عنوان بيننده به علامه مجلسي گفتيد دروغگو ، حالا کسي به ما بگويد که شبکه ولايت به علامه مجلسي گفته دروغگو .

بيننده :

آقاي حسيني شما به ابوبکر ، لقب سگ را داديد . بنده در پاسخ به شبهات به شما زنگ زده بودم . من گفتم که ابوبکر يار غار پيامبر (ص) بود ، شما گفتيد سگ اصحاب کهف هم در غار بوده است .

مجري :

من به شما گفتم که ابوبکر سگ است؟ . آقاي نارويي شما مدرکي داريد يا مثل همين کليپ قبلي شما مي شود .

بيننده :

شما قسم بخوريد که چنين حرفي نزديد ؟

مجري :

من به والله قسم که به هيچ گاه لقب اين حيوان را به مقدسات شما ندادم .

بيننده :

حتي شما به حضرت عباس (ع) گفتيد غلط کرد .

مجري :

آقاي نارويي حضرت عباس (ع) براي ما خيلي مقدس هست . اين حرف ها چيست که مي گوييد ؟ يک مقدار وجدان داشته باشيد . برخوردي که در شبکه ولايت با شما مي شود ، ديديد که به چه صورت است . زماني که شما به کارشناسان ما تماس مي گيريد ، شيعيان ناراحت مي شوند و اعتراض مي کنند که چرا با شما اين قدر نرم برخورد مي شود و به شما چرا اين مقدار وقت داده مي شود .

همان طور که در شبکه هاي ديگر گفتيد که به شما لقب سگ داده شده ، الان مي گوييد که اين لقب را به خليفه اول داديد .

استاد يزداني :

از اين قبيل ادعا ها را همه مي توانند ، بدهند . من هم مي توانم بگويم که شما در پاسخ به شبهات زنگ زديد و فلان فحش را داديد . اگر مدرک داريد ، ارائه دهيد . به صرف ادعا که نمي شود ، قبول کرد . ما همه تماس ها را ضبط مي کنيم و باز بيني هم مي شود ، اگر ثابت کرديد ، ما آقاي حسيني را جريمه مي کنيم .

 مجري :

شما بحث علمي در خصوص موضوع امشب داريد ؟

 بيننده :

بله ، در مورد تکفير در کتب تشيع بحث دارم . در مورد حکم کساني که امامت را انکار مي کنند . بحار الانوار ، ج 65 ، صفحه 244 :

فحکم منکر امامة في ذلک الزمان ، حکم سائر الکفار في وجوب قتلهم وغير ذلک

اين حديث است .

استاد يزداني :

بله مطلب هست ؛ ولي در مورد کسي است که در باره امامت جهد کند ، نه در باره هر کافري .

بيننده :

اقرار اسلام اهل سنت از روي تقيه است . نعمت الله جزايري گفته است .

استاد يزداني :

جاي ديگري نرويد ، همين مطلب را بخوانيد .

اگر براي کسي ثابت شود که امامت از ضروريات دين اسلام است ؛ در عين حال انکار کند ، اين حکم در مورد او است ، نه در باره هر مسلماني . در کجا چنين مطلبي را گفته است . مطلب را بخوان .

بيننده :

گفته حکم انکار امامت .

استاد يزداني :

از قبل اين مطلب را بخوان تا ثابت شود .

الخوارج والنواصب والباغي علي الإمام يجب قتله بنص القرآن .

دقيقا حکم اهل سنت است . يک بار قبل و بعد مطلب را بخوانيد . کسي که براي او ثابت شود که امامت از ضروريات اسلام است و آن را انکار کند ، کافر است . در اين که شکي نيست . شيخ مفيد که از بزرگترين علماي ما است گفتند که اگر کسي جهد کند مثلا نماز را جهد کند ، کافر است .

مجري :

از شما تشکر مي کنيم . يک نکته ديگر را هم بگويم که کليپ ديگري هم از شما داريم ؛ ولي نمي خواهيم براي شما مشکلات امنيتي ايجاد شود . دوست داريم که مباحث به صورت علمي پيش رود . همان طور که در مورد ديگر بينندگان اهل سنت که نور چشمان ما هستند ، صدق مي کند .

شما گفتيد که داعشي ها کافر هستند و اين تکفير است . نکته دوم اين که شما همين امروز با برنامه زير ذره بين آقاي کياني تماس گرفتيد و گفتيد به من گفتند پدر سوخته . آقاي کياني چه جوابي دادند . ايشان گفتند که به تعبيري اين درست است . صفويه بزرگان ما را سوزانده است .

آقاي کياني اين تعبير را در باره شما به کار بردند . خدا گواه است که استاد قزويني فرمودند که اگر يک اهل سنت روي خط است ؛ ولو که ما يک جواب نقضي براي او داريم ، نگوييد . چرا ؟ چون آن شخص در کنار خانواده نشسته و برنامه را مي بيند ، براي اين که خجالت نکشد ، آن جواب نقضي را ندهيد .

تا اين حد مراعات شما عزيزان را مي کنند . زماني که شما اين کار ها را مي کنيد ، کم لطفي در حق ما انجام مي دهيد .

استاد يزداني :

من از بالا تا پايين صفحه را خواندم و اصلا خلاف چيزي بود که ايشان گفتند.

روايتي را از محاسن نقل مي کند که هر کسي به محض اين که مسلمان شد ، خونش و مالش محترم است ، امانت به او برمي گردد . ناموسش محترم است ...

در اين جا مطلب را توضيح مي دهد :

يدل الخبر علي عدم الترادف الإيمان والإسلام

اين روايت ثابت مي کند که بين ايمان و اسلام فرق است . يک نفر مؤمن هست ، مسلمان هم هست . ممکن است کسي مسلمان باشد ؛ ولي مؤمن نباشد .

و بعد در آخر مي گويد که حکم منکر امامت در اين زمان؛ يعني زمان ظهور، مثل حکم کفاري است که در زمان پيامبر(ص) بودند . اسلام براي آن ها قطعي شده بود ؛ در عين حال انکار مي کردند و به اسلام حمله مي کردند و باغي بودند .

به همين علت که با اسلام دشمني مي کردند ، اين حکم بر آن ها جاري مي شود .

من براي آقاي نارويي خيلي متأسفم که فقط آخر مطلب را ديدند و قبل آن را اصلا نخوانده اند . در اين جا نواصب ، خوارج و کساني که بر اسلام خروج کرده اند را از بقيه مسلمانان جدا مي کند .

مجري :

ايشان چند ماه پيش به سجودي زنگ زده بودند و گفته بود که شيعه کاري جزء تهمت زدن ندارد .

استاد يزداني :

از کارگردان برنامه خواهش مي کنم که اين مطلب را بزرگ کنند

فدم المخالفين وسائر المسلمين محفوظ إلا الخوارج والنواصب

من نمي دانم که چطور اين ها را نديدند .

مجري :

از شما تشکر مي کنيم . امشب از اين مطالب استفاده کرديم در مورد اثبات اين که وهابيت با خوارج يکي هستند و پيامبر (ص) در خصوص آمدنشان تذکر داده بودند .

از شما بينندگان عزيز و ارجمند هم تشکر مي کنيم که تا اين لحظه با ما همراه بوديد . ما اين تهمت ها را ناديده مي گيريم و ان شاء الله که مطلب خاصي نبوده است .

والسلام عليکم و رحمت الله و برکاته

 يا علي مدد

 خدا يار و نگهدار شما .



حجت الاسلام و المسلمين سيد محمد يزداني

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما