برنامه ي راه و بيراه

تاريخ : 1393/04/30

موضوع: تفاوت ديدگاه وهابيت با ساير مسلمانان در بحث استغاثه به اموات (5)

فهرست مطالب

موضوع: تفاوت ديدگاه وهابيت با ساير مسلمانان در بحث استغاثه به اموات (5)

فهرست مطالب

خلاصه قسمت هاي گذشته

تصحيح روايت استغاثه عبد الله بن عمر توسط شيخ صادق الجميل از علماي اهل سنت :

استغاثه حضرت عيسي بن مريم (ع) به رسول اکرم (ص) بعد از رجعت

توسل حضرت آدم ابو البشر (ع) به خاتم الانبياء حضرت محمد  (ص) قبل از خلقت

جواز توسل به پيامبر (ص) از زبان ابن تيميه

توسل حضرت آدم (ع) به پنج تن آل عبا در ابتداي خلقت از زبان شيخ نادر البدري ، از علماي اهل سنت :

توسل رسول خدا (ص) به پيامبران گذشته در هنگام دفن فاطمه بنت أسد

نا مشروع بودن جهاد وهابي ها در سوريه از زبان شيخ عمران حسين ، از علماي اهل سنت :

ديدگاه بينندگان

مجري :

بسم الله الرحمن الرحيم

اللهم صل علي محمد وآل محمد

اميدوارم در هر کجاي دنيا که بيننده برنامه ي راه و بيراه ، برنامه اي در جهت رسوا کردن وهابيت ، هستيد ، موفق و پيروز باشيد و طاعات و عبادات شما بينندگان عزيز مورد قبول درگاه احديت واقع شده باشد . باز هم طبق معمول دوشنبه شب هاي هرهفته ، در خدمت استاد عزيز و گرامي ، استاد يزداني هستيم .

اين برنامه پنجمين برنامه اي است که در باره مبحث مهم استغاثه صحبت مي شود، بنده از استاد يزداني خواهش مي کنم که خلاصه اي از آنچه در اين جلسات گفته شد ، بيان کنند و بعد بنده سؤال اين جلسه را از حضور ايشان مطرح مي کنم .

استاد يزداني :

خلاصه قسمت هاي گذشته

ما در جلسات گذشته به طور مفصل به بحث استغاثه پرداختيم که شامل ديدگاه وهابيت ، ديدگاه اهل بيت عصمت و طهارت (ع) و ديدگاه اهل سنت مي شد .

از ديدگاه وهابيت و محمد بن عبد الوهاب و ابن تيميه ، هر کس به هر انساني چه پيامبر (ص) ، چه امام و چه صالحي از صالحان و حتي اگر ملکي از ملائک خداوند ، استغاثه کند ، مشرک و کافر است و خون و مالش حلال مي باشد .

از ديدگاه امام صادق و ساير ائمه (ع) ، استغاثه به پيامبران و ائمه (ع) را نه تنها مباح ؛ بلکه مستحب است و در بعضي از موارد که انسان نياز به بخشش گناهان خودش دارد ، لازم است که به اهل بيت (ع) استغاثه کند و آن ها را بين خود و خدا واسطه قرار دهد تا اين که مورد بخشش خداوند قرار گيرد . همه اين موارد با نقل روايات صحيح السند از ائمه (ع) نقل شد .

از ديدگاه اهل سنت هم ، روايتي از صحيح بخاري نقل کرديم که در آن حضرت هاجر به جبرائيل استغاثه کرده بود و رسول خدا (ص) هم اين مطلب را نقل  نموده و در صحيح ترين کتاب اهل سنت هم بيان شده است ؛ ولي اين مطلب از ديدگاه وهابيت شرک و کفر است .

هم چنين روايت بلال بن حارث را خوانديم که نزد قبر رسول خدا (ص) رفت و به ايشان استغاثه کرد و خليفه دوم با گريه خود کار او را تأييد کرد ، تمام صحابه اي هم که در حضور خليفه بودند هم با سکوت خود اين کار را تأييد کردند .

روايت استغاثه احمد بن حنبل را نقل کرديم که با سند صحيح نقل شده و به پيروان خود دستور مي دهد که استغاثه کنند ، کاري که خودش انجام داده و نجات يافته بود .  

همچنين از ابن عباس نقل شده که اگر در بيابان راه را يا اين که چهار پاي خود را گم کرديد ، به ملائکه استغاثه کنيد و ملائکه شما را نجات خواهند داد .

سخن ابن تيميه را خوانديم که گفته بود استغاثه و توسل  به قبر رسول خدا (ص) جايز است و هيچ اشکالي ندارد و قبر پرستي به شمار نمي آيد . اگر کسي به قبر  پيامبر (ص) و صالحين و اولياء توسل و استغاثه کند ، قطعا حاجت مي دهند ؛ زيرا اگر حاجت ندهند ، ايمان مردم دچار لغزش مي شود .

روايت استغاثه حضرت زينب (ص) به رسول خدا (ص) را در کنار اجساد مبارک و مطهر شهداي کربلا ، خوانديم که يا محمدا گفتند و احتمالا همين استغاثه باعث نجات آن ها از مرگ شد ؛ وگرنه در چنين موقعيتي ، انسان عادي نمي تواند اين مصائب عظيم را تحمل کند .

روايت ديگري از عبد الله بن عمر خواندم که در بياباني دچار گرفتگي پا شد و شخصي به او مي گويد محبوب ترين شخص در نزد خود را بخوان و به او استغاثه کن . او هم به رسول خدا (ص) استغاثه مي کند و فورا پاي او درمان مي شود . اين مطلبي است که هيچ شک و شبهه اي در آن نيست و علماي اهل سنت هم اين روايت را تصحيح کرده اند . در اين زمينه کليپي آماده کرده ايم که اگر امکان داشته باشد ، با هم ببينيم .

کليپ 1 :

تصحيح روايت استغاثه عبد الله بن عمر توسط شيخ صادق الجميل از علماي اهل سنت :

اين کتاب ادب المفرد است که نويسنده آن امام حافظ و حجت ابي عبد الله محمد بن اسماعيل البخاري متوفاي سال 265 هجري است . اين کتاب را دار الحديث قاهره در سال 1426 هجري چاپ کرده است . در صفحه 235 مي گويد : پاي عبد الله بن عمر فلج شد و شخصي به او گفت محبوب ترين افراد در نزد خود را ياد کن ؛ پس عبد الله بن عمر گفت : يا محمد .

اين دليل روشني از عمل صحابه کرام بر جواز استغاثه بر پيامبر (ص) است .

مجري :

ملاحظه فرموديد که علماي اهل سنت هم به اين روايت احتجاج کرده اند . در جاي جاي کتب اهل سنت که بر عليه وهابيت نوشته شده ، به اين روايت استناد و استدلال شده و در اين روايت هم دقيقا موضوع توسل و استغاثه به رسول خدا (ص) است که از ايشان درخواست مي شود و آن صحابه هم نجات پيدا مي کنند . اين خلاصه اي از مطالب گذشته بود ، استاد يزداني در ادامه موضوع استغاثه مطلب ديگري هم باقي مانده است ؟

استغاثه حضرت عيسي بن مريم (ع) به رسول اکرم (ص) بعد از رجعت

استاد يزداني :

روايت ديگري که سند آن صد در صد صحيح است و حتي وهابيت هم تصحيح کرده اند ، استغاثه حضرت عيسي (ع) به پيامبر بزرگوار اسلام (ص) است در زماني که ان شاء الله همراه حضرت ولي عصر (عج ) بر مي گردند . در آن زمان سراغ قبر رسول خدا (ص) مي آيند و خطاب به رسول خدا (ص) با ايشان صحبت مي کنند و ايشان هم جواب مي دهند .

روايت در کتاب هاي متعددي آمده که بنده يکي دو مصدر را به شما معرفي مي کنم .

روايت در کتاب مسند ابي يعلي الموصلي ، تأليف امام حافظ احمد بن علي بن مثني التميمي ، متوفاي 307 هـ از علماي بزرگ اهل سنت ، با تحقيق حسين سليم اسد ، چاپ دار المأمون للتراث دمشق ، جلد 11 ، صفحه 462 ، روايت 744 يا 6584 بدون مکررات يا با مکررات :

حدثنا احمد بن عيسي ، حدثنا ابن وهب عن  ابي صخر أن سعيدا مقبري اخبره أنه سمع ابا هريره يقول : سمعت رسول الله (ص) يقول : والذي نفس ابي القاسم بيده لينزلن عيسي بن مريم اماما مقسطا وحکما عدلا ، فليکسرن الصليب وليقتلن الخنزير وليصلحن ذات البين وليذهبن الشحناء وليعرضن عليه المال فلا يقبله ، ثم لئن قام علي قبري فقال : يا محمد لأجيبنه

از احمد بن عيسي از ابن وهب از ابي صخر از سعيد مقبري که از ابو هريره نقل مي کند که شنيدم رسول خدا (ص) مي فرمود : قسم به کسي که جان ابو القاسم در دستان اوست ، حضرت عيسي حتما از آسمان پايين مي آيد در حالي که امام و حاکمي است که عدالت را رعايت مي کند و صليب را مي شکند ، خنزير را مي کشد ، بين مردم صلح برقرار مي کند ...

تا اين که سراغ قبر من مي آيد و مي گويد : يا محمد ، من هم جواب او را مي دهم .

به هر حال ظاهر روايت اين گونه است که حضرت عيسي به رسول خدا (ص) و به قبر ايشان استغاثه مي کند .

اين ها مي گويند که پيامبر (ص) نمي شنود ، چطور حضرت عيسي متوجه اين امر نمي شود که خداوند پيامبر (ص) را ميرانده و خاکستر شده ، با اين حال سراغ قبر رسول خدا (ص) مي رود و يا محمد مي گويد و رسول خدا (ص) هم جواب او را مي دهد . اين روايت اگر هم استغاثه را ثابت نکند ؛ حداقل زنده بودن و جواب دادن رسول خدا (ص) را ثابت مي کند ، مگر اين که آن ها بگويند حضرت عيسي با معجزه رسول خدا (ص) ، زنده مي کند که در آن صورت بحث رجعت پيش مي آيد و رجعت ثابت مي شود ؛ يعني هر ايرادي به اين روايت وارد کنند ، يک مطلب ديگري ثابت مي شود .

سند روايت کاملا صحيح است و محقق هم در پاورقي مي گويد :

اسناده صحيح ، وابو صخر هو حميد بن زياد وأخرجه الهيثمي في المجمع الزوائد باب نزول عيسي بن مريم وقال : قلت : في الصحيح بعضه –انظر الحديث برقم 5877 – رواه احمد وفيه کثير بن زيد وثقة احمد وجماعة ....

سند روايت صحيح است ، ابو صخر همان حميد بن زياد است و هيثمي در مجمع الزوائد در باب نزول عيسي بن مريم گفته : بعضي از اين روايت در صحيح بخاري وجود دارد ....

المثني التميمي ، احمد بن علي ، مسند ابي يعلي الموصلي  ، با تحقيق حسين سليم اسد ،  چاپ دار المأمون دمشق ، ج 11 ، ص 462

همين روايت را آقاي الباني در کتاب سلسله الاحاديث الصحيحه خود بيان کرده است. سلسه الاحاديث الصحيحه ، تأليف محمد ناصر الدين الباني ، چاپ مکتبه المعارف عربستان سعودي ، جلد 6 ، صفحه 524 ، روايت 2733 :

والذي نفس ابي القاسم بيده لينزلن عيسي بن مريم اماما مقسطا ، وحکما عدلا ، فليکسرن الصليب ، وليقتلن الخنزير، وليصلحن ذات البين وليذهبن الشحناء وليعرضن عليه المال فلا يقبله ، ثم لئن قام علي قبري فقال : يا محمد ؛ لاجبته .

قلت : وهذا اسناد جيد رجاله کلهم ثقات رجال الشيخين ؛ غير ابي صخر وهو حميد بن زياد الخراط فمن رجال مسلم وحده ....

والحديث قال الهيثمي : رواه ابو يعلي ورجاله رجال الصحيح .

قسم به کسي که جان من (رسول خدا (ص) ) در دست اوست که عيسي بن مريم پايين مي آيد در حالي که امام و حاکم عدالت گستري است .... سپس سراغ قبر من مي آيد و مي گويد : يا محمد و من هم جواب او را مي دهم .

در اين جا فقط « اجبته » است و در آن روايت « اجيبنه » مي باشد که هر دو يک معنا را مي دهند .

الباني مي گويد : روات اين روايت همه از ثقات هستند ؛ غير از ابي صخر که او هم فقط از رجال مسلم است و از رجال بخاري نيست .

 در ادامه سخن هيثمي را هم بيان مي کند :

ابو يعلي آن را روايت کرده  و رجال آن از رجال صحيح بخاري است .

 الباني ، محمد ناصر الدين ، سلسله الاحاديث الصحيحه ، چاپ مکتبه المعارف عربستان ، ج 6 ، ص 524 ، روايت 2733

به هر حال بسيار واضح و روشن است که اگر به قول وهابي ها پيامبر (ص) نشنود و حرفي براي گفتن نداشته باشد ، حضرت عيسي که سراغ قبر رسول خدا (ص) مي رود و با ايشان صحبت مي کند ، نعوذ بالله مشرک است . پس ما هم به آن خداي وهابي ها که براي آن جسمانيت و صفات انساني قائل هستند ، کافر هستيم . اين هم يک روايت مهم است که از بينندگان عزيز مي خواهم زماني که با شبکه هاي وهابي تماس مي گيرند ، اين روايت را بخوانند .

مجري :

استاد يزداني شايد اين سؤال مطرح شود که در اين پنج جلسه بحث استغاثه و توسل  به رسول خدا (ص) را در زمان حيات و بعد از حيات و حتي در زمان رجعت ارائه داديد ، آيا قبل از نبي مکرم اسلام (ص) هم به ايشان توسل و استغاثه شده است يا نه ؟ اگر صورت گرفته بيان فرماييد .

توسل حضرت آدم ابو البشر (ع) به خاتم الانبياء حضرت محمد  (ص) قبل از خلقت

 توسل حضرت آدم (ع) به رسول خدا (ص) که روايات آن در کتاب هاي متعدد بيان شده ، آقاي حاکم نيشابوري و سايرين نقل کرده اند که چون اين ها حاکم نيشابوري را قبول ندارند ، نمي خوانم و مستقيم به سراغ ابن تيميه مي روم .

کتاب مجموعه الفتاوي ، تأليف تقي الدين احمد بن تيميه حراني ، متوفاي 728 هـ ، چاپ دار الوفاء بيروت ، ج 2 ، صفحه 95 :

دو روايت را نقل مي کند و خيلي جالب است که بحث در مورد اين مي باشد که رسول خدا (ص) ، از چه زماني پيامبر خدا بوده است ؟ رواياتي نقل مي کند که رسول خدا (ص) آن زمان که حضرت آدم (ع) بين روح و جسد قرار داشت ، پيامبر خدا بوده است .

وقد تقدم لفظ الحديث الذي في المسند عن ميسرة الفجر لما قبل له . متي کنت نبيا ؟ قال : وآدم بين الروح والجسد ...

عن عبد الله بن سفيان عن ميسرة قال : قلت  : يا رسول الله ، متي کنت نبيا ؟ قال : لما خلق الله الارض واستوي إلي السماء فسواهن سبع سموات وخلق العرش، کتب علي ساق العرش : محمد رسول الله خاتم الانبياء وخلق الله الجنة التي اسکنها آدم وحواء ، فکتب اسمي علي الابواب والاوراق والقباب والخيام وآدم بين الروح والجسد ، فلما احياء الله تعالي ، نظر إلي العرش فرأي اسمي ، فأخبره الله أنه سيد ولدک ، فلما غرهما الشيطان تابا واستشفعا اسمي إليه .

وروي ابو نعيم ابونعيم الحافظ في کتاب دلائل النبوة ومن طريق ابي الفرج ، حدثنا سليمان بن احمد ... عن عبد الرحمن بن زيد بن اسلم ، عن ابيه ، عن عمر بن الخطاب قال : قال رسول الله (ص) : لما أصاب آدم الخطيئة رفع رأسه فقال : يا رب بحق محمد إلا غفرت لي ، فأوحي إليه وما محمد ؟ فقال يا رب ، إنک لما أتممت خلقي رفعت رأسي إلي عرشک ، فإذا عليه المکتوب : لا اله الا الله محمد رسول الله، فعلمت أنه أکرم خلقک عليک ، إذ قرنت اسمه مع اسمک . فقال : نعم ، قد غفرت لک وهو آخر الانبياء من ذريتک ولولا ما خلقتک ، فهذا الحديث يؤيد الذي قبله وهما کالتفسير لأحاديث الصحيحة .  

رواياتي را نقل مي کند که از چه زماني رسول خدا (ص) ، پيامبر بود ؟ گفت : زماني که حضرت آدم بين روح و جسد بود .

که در تأييد اين روايت ، روايت ديگري را بيان مي کند :

از عبد الله بن سفيان از ميسره نقل شده که از گفتم : يا رسول الله ، شما از چه زماني پيامبر خدا بوديد ؟ فرمودند : زماني که خداوند آسمان و زمين را خلق کرد و هفت آسمان را در جاي خود قرار داد ، بر ساق عرش اين جمله را نوشت : محمد رسول الله (ص) خاتم الانبياء و علي ولي الله که در اين روايت بيان نشده است .

اما در روايات شيعه « علي ولي الله » هم بيان شده است .

و بهشت را که آدم و حوا در آن سکونت داشتند ، را خلق کرد . سپس نام مرا بر در هاي بهشت و برگ ها و قبه ها نوشت ؛ در حالي که آدم بين روح و جسد بود و هنوز خلق نشده بود . زماني که خداوند آدم  را زنده کرد ، به عرش نگاهي کرد و نام مرا ديد و خداوند به او گفت : اين محمد (ص) که خاتم الانبياء است ، برترين فرزندان توست . وقتي شيطان آدم و حواء را وسوسه کرد ، آن ها توبه کردند که به وسيله نام من طلب شفاعت کردند و توبه  آن ها پذيرفته شد .

روايت را ابن تيميه حراني ، خدا و پيامبر وهابيت نقل کرده ، کسي که سخن او از سخن خدا ، پيامبر و قرآن هم بالاتر است . روايت بعدي را هم نقل مي کند :

حافظ ابو نعيم در کتاب دلائل النبوه از ابوالفرج ... از عبد الرحمن بن زيد بن اسلم و از پدرش ، از عمر بن خطاب نقل کرده که گفت : رسول خدا (ص) فرمود : زماني که آدم ابو البشر (ع) آن اشتباه را انجام داد ، سرش را بلند کرده ، خطاب به خداوند فرمود : خدايا به حق حضرت محمد (ص) گناه مرا ببخش . به حضرت آدم (ع)  وحي شد : يا آدم ، محمد (ص) چه کسي است ؟ حضرت آدم (ع) جواب دادند : زماني که خلقت مرا تمام کردي ، من سرم را بلند کردم و به عرش تو نگاه کردم که در عرش نوشته شده بود : لا اله الا الله محمد رسول الله ( علي ولي الله ، که در کتب تشييع نوشته شده و از اين کتاب ها حذف شده ) من فهميدم که چون نام او را قرين نام خودت قرار داده بودي ، بهترين مخلوق توست . خداوند فرمود : بله ، من تو را به خاطر او بخشيدم و او آخرين پيامبر از نوادگان توست و اگر او نبود من تو را خلق نمي کردم .

در ادامه هم ابن تيميه نظر خودش را بيان مي کند که مي گويد : اين روايت ، روايت قبلي را تأييد مي کند و اين دو روايت يکديگر را تفسير مي کنند و اين دو از احاديث صحيحه هستند .

 ابن تيميه حراني ، تقي الدين احمد ، مجموعه الفتاوا ، متوفاي 728 هـ ، چاپ دار الوفاء بيروت ، ج 2 ، ص 95 و 96

مجري :

اولين اشتباه بشريت با توسل بخشيده شد .

استاد يزداني :

البته گناه نبود و حضرت آدم (ع) فقط ترک اولي کرده بود ؛ اما اين ترک اولي باعث شد که از بهشت رانده شوند و با توسل به رسول خدا (ص) ، اين ترک اولي بخشيده شد و ابن تيميه مي گويد : اين دو روايت همانند تفسير با سند صحيح است .

آقاي ابن تيميه چطور به ذهنتان نرسيد که حضرت آدم (ع) مشرک و کافر شده و بايد خداوند همان جا ايشان را مي کشد ؟

مجري :

شايد ابن تيميه اين انتقاد را به خدا داشته ؛ چون سخن محمد بن عبد الوهاب مؤيدي براي حضرت آدم که ايشان را مشرک مي دانسته .

استاد يزداني :

بله ، قبلا خوانديم که ديدگاه محمد بن عبد الوهاب ، در باره حضرت آدم (ع) و حضرت حواء (ع) اين بود که آن ها مشرک شدند و مشرک از دنيا رفتند . اما عجيب است که ابن تيميه ، اين روايت را نقل کرده و هيچ اعتراضي هم به آن نمي کند و اين دليل است که او هم مثل ما ، استغاثه و توسل را قبول داشته است ؛ البته ما مطلب ديگري از ابن تيميه داريم که صراحتا مي گويد : استغاثه و توسل جايز است. اگر لازم باشد ، همين الان آن روايت را بخوانم .

مجري :

لطف کنيد در همين جلسه ارائه دهيد ؛ زيرا گروهي از بينندگان که مقيد به پيروي از افکار ابن تيميه هستند ، اين مطالب را ببينند و براي آن هم ثابت شود که خود ابن تيميه هم توسل و استغاثه را قبول داشته است .

جواز توسل به پيامبر (ص) از زبان ابن تيميه

استاد يزداني :

فکر مي کنم اين مطلب را به بينندگان عزيز نشان داده باشم . اين مطلب در کتاب البدايه و النهايه ، تأليف ابي الفداء اسماعيل بن کثير ، از شاگردان ابن تيميه ، متوفاي 774 هـ ، جلد 16 ، چاپ دار ابن کثير دمشق ، صفحه 62 :

قال البرزالي : وفي شوال منها شکي الصوفية بالقاهرة علي الشيخ تقي الدين وکلامه في ابن عربي وغيره إلي الدولة ، فردوا الامر في ذلک إلي القاضي الشافعي ، فعقد له مجلس وادعي عليه ابن عطاء بأشياء فلم يثبت عليه منها شئ ، لکنه قال : لا يستغاث الا بالله ، لا يستغاث بالنبي استغاثة بمعني العبادة ، ولکن يتوسل به و يشفع به إلي الله ، فبعض الحاضرين  قال ليس عليه في هذا شئ ورأي القاضي بدرالدين بن جماعة أن هذا فيه قلة ادب ، فحضرت رسالة إلي القاضي أن يعمل معه.

ابن کثير از برزالي نقل کرده ( تاريخ برزالي از معروف ترين تاريخ هاي اهل سنت است و برزالي هم از شاگردان ارشد ابن تيميه مي باشد و همه اتفاقاتي را که در زمان ابن تيميه افتاده در کتاب تاريخ برزالي بيان کرده است) که در شوال آن سال صوفيه در قاهره ، از ابن تيميه به خاطر صحبت هايي که در مورد ابن عربي زده بود ، شکايت کردند و او را به قاضي شافعي مذهبي سپردند . مجلس محاکمه اي براي او منعقد شد و حرف هايي زدند که نتوانستند آن را ثابت کنند ؛ وليکن ابن تيميه اين سخن را  گفت : استغاثه جايز نيست ؛ مگر به خداوند ، استغاثه به رسول خدا (ص) هم جايز نيست ؛ البته استغاثه اي که به معناي عبادت باشد ( در اين سخن ما هم با ابن تيميه هم نظر هستيم ؛ به اين معنا که استغاثه اي که به معناي عبادت رسول خدا(ص) باشد ، از نظر ما هم شرک و کفر است ) ؛ اما توسل به رسول خدا (ص) و طلب شفاعت از رسول خدا (ص) ، جايز است و هيچ اشکالي ندارد .

ابن کثير ، ابي الفداء اسماعيل متوفاي 774 هـ ، البدايه و النهايه ، ج 16 ، چاپ دار ابن کثير ، ص 62

مجري :

 استاد يزداني ابن تيميه در اين جا تقيه نکرده است ؟

استاد يزداني :

اين ها تقيه را نفاق مي دانند ، اگر تقيه هم کرده باشد ، مطلب ديگري ثابت مي شود . اگر بگويند ابن تيميه در اين جا تحت فشار و شمشير ، تقيه کرده تا جانش را نجات دهد ؛ پس تقيه جايز است . اگر تقيه جايز نيست و توسل جايز است ، باز هم براي ما جوابي ندارند و ناچار هستند که سخن ما را قبول کنند . البته ما از ابن تيميه مطالب زيادي داريم که در زمان مناسب ، آن را بيان مي کنيم .

مجري :

گاهي انسان تعجب مي کند از اين که اساتيد ما اين همه مطالبي را که از قرآن و روايات نقل مي کنند و اين ها باز هم نمي خواهند متوجه شوند . پذيرفتن استغاثه و توسل به معناي کنار گذاشتن مذهب براي وهابي ها نيست ، در نهايت مانند ابن تيميه مي شوند و مي توانند در خصوص توسل و استغاثه به کلام ابن تيميه استدلال کنند و اگر اين مطالب را نمي پذيرند ، بايد به گوشه هاي تعصبي آن ها نگاه کنيم .

کليپي در مورد توسل حضرت آدم (ع) به رسول خدا (ص) آماده کرده ايم که اولين ترک اولي و اشتباه با توسل به رسول خدا (ص) و طبق روايات ديگري با توسل به اهل بيت (ع) ، بخشيده شده است .

کليپ 2 :

توسل حضرت آدم (ع) به پنج تن آل عبا در ابتداي خلقت از زبان شيخ نادر البدري ، از علماي اهل سنت :

در قرآني که براي هميشه و تا قيامت باقي است ، مي خوانيم :

فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ.

سپس آدم از پرودگارش کلماتي را دريافت کرد ( و با آن ها توبه کرد ) و خداوند توبه او را پذيرفت ؛ چرا که خداوند توبه پذير و مهربان است . اکثر مفسرين اهل سنت ، همانند ابن کثير ، فخر رازي ، شوکاني در تفسير فتح القدير و آلوسي در تفسير روح المعاني ، که همه تفاسير از ديدگاه اهل سنت در تفسير پيشتاز هستند ، حديثي از ابن عباس نقل کرده اند که از او سؤال شد : مقصود از اين کلماتي که آدم با توسل به آنان ، توبه کرد ، چه بود ؟ گفت : از رسول خدا (ص) سؤال کردم و آن حضرت فرمودند : خداوند به آدم وسيله او را به سوي پروردگارش نشان داد که با توسل به آن توبه کند و بگويد : خدايا به حق محمد و علي و فاطمه و حسن و حسين (عليهم السلام ) تو را سوگند مي دهم که توبه ام را بپذيري . خداوند توبه او را پذيرفت و به آدم گفت : اي آدم ! هر گاه در خواستي از من داشتي با توسل به اين افراد حاجتت را از من بگير .

اين نام از چه زماني مطرح شده است ؟ از روز اول خلقت آدم ، اين مطلبي است که اکثر مفسرين نقل کرده اند . همه اين ها اشاره به مقام بلند مولاي ما ، اميرالمؤمنين علي عليه السلام است که او جانشين ، وصي ، وارث و امام است .          

مجري :

استاد يزداني ! آيا روايت ديگري در خصوص توسل وجود دارد يا اين که روايات  به همين جا ختم مي شود ؟

توسل رسول خدا (ص) به پيامبران گذشته در هنگام دفن فاطمه بنت أسد

استاد يزداني :

روايات زيادي وجود دارد که در جلسات آينده ، مطرح خواهيم کرد . اما توسلي ديگري که بسيار جالب است ، توسل رسول اکرم (ص) در زمان دفن حضرت فاطمه بنت اسد (س) به پيامبران گذشته است .

روايت در کتاب هاي متعددي بيان شده که بنده يک مورد  از مصادري را که وهابيت قبول دارند و يک مورد هم از علماي اهل سنت که به آن استدلال کرده اند .

کتاب در السحابه في مناقب القرابه و الصحابه ، تأليف محمد بن علي الشوکاني از علمايي که وهابي ها او را به شدت قبول دارند ، با تحقيق دکتر حسين بن عبد الله العمري ، چاپ دار الفکر دمشق ، صفحه 539 ، باب مناقب فاطمه بنت اسد ، ام علي بن ابيطالب (ع) :

اخرج الطبراني في الکبير و الاوسط ، ورجال إسناده ثقات غير روح بن صلاح وقد وثقه ابن حبان والحاکم عن أنس قال : لما توفيت فاطمه بنت اسد بن هاشم - ام علي بن ابيطالب (ع) – دخل عليها رسول الله (ص) فجلس عند رأسها فقال : رحمک الله يا امي ، کنت امي بعد امي ، تجوعين وتشبعينني ، وتعرين وتکسينني وتمنعين نفسک طيبها وتطعمينني ، تريدين بذلک وجه الله والدار الآخرة ...

وفي الحديث أنه لما حفر قبرها وبلغوا اللحد حفره رسول الله (ص) بيده ، وأخرج ترابه بيده ، فلما فرغ دخل رسول الله (ص) فاضطجع فيه ثم قال : الله الذي يحيي ويميت وهو حي لايموت ، اللهم اغفر لامي فاطمه بنت اسد ولقنها حجتها ووسع عليها مدخلها بحق نبيک والانبياء الذين من قبلي فإنک ارحم الراحمين .

آقاي طبراني در کتاب معجم کبير و اوسط خود ، روايت را که روات آن همه ثقه هستند ، غير از روح بن صلاح ، بيان کرده است ؛ البته روح بن صلاح را ابن حبان و حاکم نيشابوري ، توثيق کرده ( اين ها مجبور هستند که توثيق اين دو نفر را بپذيرند ، اگر نپذيرند ، صحيح مسلم آن ها کاملا از بين مي رود ؛ چون صحيح مسلم را فقط يک نفر که صوفي مسلک بوده ، نقل کرده و ابن حبان و حاکم نيشابوري ، او را توثيق کرده اند . )

 از انس بن مالک نقل مي کند : زماني که مادر امير المؤمنين علي (ع) ، فاطمه بنت اسد از دنيا رفتند ، رسول خدا (ص) وارد شد و بالاي سر ايشان نشستند و فرمودند : خدا رحمت کند تو را اي مادرم ،  تو مادر من بودي بعد از مادرم ، خودت گرسنه بودي ؛ ولي ما را سير مي کردي ، خودت لباس نداشتي ؛ ولي ما لباس داشتيم و هدف تو فقط و فقط رضايت خدا و قيامت بود .

در ادامه قضيه غسل ايشان را نقل مي کند تا جاي که رسول اکرم (ص) ، ايشان را در قبر گذاشته و لحد را قرار مي دهند و خودشان خاک را از داخل قبر خارج مي کنند . زماني که کار شان تمام شد ، فرمودند : خدايي که زنده مي کند و مي ميراند و خودش زنده است و هيچ وقت نمي ميرد ، خدايا مادرم فاطمه بنت اسد را بيامرز و حجتش را به او تلقين کن و قبرش را براي او وسيع کن ، به حق من که رسولت هستم و به حق انبياء قبل از من بوده ، همانا تو ارحم الراحمين هستي .

الشوکاني ، محمد بن علي ، در السحابه في مناقب القرابه و الصحابه ، با تحقيق حسين بن عبدالله العمري ، چاپ دار الفکر دمشق ، ص 539

 اين توسل صريح رسول خدا (ص) است به خودش و به انبياء قبل از خودش و اين يک نمونه آموزش به مسلمانان است که اگر بخواهند خداوند کسي را ببخشد ، به پيامبر اکرم (ص) و انبياء گذشته توسل کنند . سند روايت هم کاملا صحيح است و مطلب را هم محمد بن علي الشوکاني هم آن را نقل کرده است .

علماي اهل سنت هم به اين روايت استدلال کرده اند در کتاب الدرر السنيه في الرد علي الوهابيه ، تأليف السيد احمد بن سيد زيني دحلان ، با تحقيق دکتر جبرئيل حداد ، چاپ مکتبه الاحباب ، ص 23 به بعد :

ومن ذلک قوله صلي الله عليه وآله « اغفر لامي فاطمه بنت اسد ووسع عليها مدخلها بحق نبيک والانبياء الذين من قبلي » وهذا اللفظ قطعة من حديث رواه الطبراني في الکبير و الاوسط وابن حبان والحاکم وصححوه عن انس بن مالک عنه قال « لما ماتت فاطمه بنت اسد بن هاشم ، ام علي بن ابيطالب (ع) وکانت ربت النبي (ص) دخل عليها رسول الله (ص) وجلس عند رأسها وقال : رحمک الله يا امي بعد امي وذکرلناءه عليها وتکفينها ببردها وامرها بحفر قبرها ، قال فلما بلغوا اللحد حفره صلي الله عليه وآله بيده واخرج ترابه بيده ، فلما فرغ دخل صلي الله عليه وآله فضطجع ثم قال: الله الذي يحيي ويميت وهو حي لايموت اغفر لامي فاطمه بنت اسد ووسع عليها مدخلها بحق نبيک والانبياء الذي من قبلي فإنک ارحم الراحمين .

... اين مطلب قطعه اي از روايتي است که ابن حبان و حاکم نيشابوري تصحيح کرده اند و از مالک بن انس نقل شده ...

سيد زيني دحلان ، سيد احمد ، الدرر السنيه في الرد علي الوهابيه ، با تحقيق دکتر جبرئيل حداد ، چاپ مکتبه الاحباب ، ص 23 به بعد

آقاي زيني دحلان ، شيخ الاسلام اهل سنت و مفتي اعظم شافعي ها در مکه مکرمه ، به اين روايت براي جواز توسل به رسول اکرم (ص) ، استدلال مي کند . اين هم يک روايت که خوانديم و در هفته هاي آينده روايات ديگري را نقل خواهيم کرد . اميدوارم بينندگان عزيز اين مطالب را کاملا به ذهن بسپارند و زماني که با شبکه هاي وهابي تماس مي گيرند ، اين مطالب را بخوانند و مطمئنا هم آن ها هيچ جوابي براي اين روايات ندارند .  

مجري :

استاد يزداني ! يکي از مواردي که وهابي ها در تکفير مسلمانان بسيار به آن استناد مي کنند و به کشتن مسلمانان مي پردازند ، بحث توسل است . مثلا در سوريه و جاهاي ديگر به خاطر اين که فقط يا الله نمي گويند ، ذبح مي کنند و مي کشند . اگر لطف کنيد و توضيحاتي را در اين مورد ارائه دهيد ؛ چون کليپي در مورد جهاد وهابي ها در سوريه آماده کرده ايم .

استاد يزداني :

ما قبلا مدارک آن را نشان داديم که وهابي ها مي گويند : هر کس توسل و استغاثه  کند ، مشرک و کافر است . ان شاء الله در آينده هم آن مدارک را نشان خواهيم داد . يکي از مسائلي که ملسمانان را تکفير مي کنند و آن ها را مي کشد ، توسل به قبور است که مي گويند مسلمان هايي که اين عمل را انجام مي دهند ، کافر هستند . کليپ را با هم ببينيم که واضح و روشن است .

کليپ 3:

نا مشروع بودن جهاد وهابي ها در سوريه از زبان شيخ عمران حسين ، از علماي اهل سنت :

آيا اين جهاد درست است ؟ من افراد مخلصي را در سوريه مي شناسم که يقين دارند جهاد آن ها درست و شرعي است و من بر گردنم دين دارم که براي اين افراد توضيح دهم که شما در اشتباه هستيد . شما را گمراه کرده اند ، اميدوارم که آن ها نصحيت را گوش کنند .

 من تنها کسي نيستم که چنين سخناني را مي گويم ، امام مسجد الاقصي ، شيخ صلاح الدين در اين مورد واضح و آشکار نظر داده است که کساني که به فتواي يوسف قرضاوي در سوريه مي جنگند ، اگر به يک چشم نگاه کنند ، جهاد شرعي به نظر مي رسد؛ اما اگر با هر دو چشم نگاه کنيد و درک داشته باشيد ، مي بينيد که براي جنگي که يک ميليون دلار بگيريد ، اين جنگ شرعي نيست . يک ميليون دلار پيشکش مي کنند که برويد و در سوريه بجنگيد ، آيا ما چنين جهادي را درست مي دانيم ؟ يا جهادي را درست مي دانيم که بگوييم : اسبت را بده ، شمشير بده و مواظب زن و فرزندم باشد تا جهاد کنم . اين که يک ميليون دلار بده که من جهاد بروم ، چنين جهادي مردود است و شما مي دانيد که اين قضايا در سوريه اتفاق افتاده است .

يک خانمي از تونس براي من نوشت : « که برادرم يک ميليون دلار به پول تونس گرفت که در سوريه بجنگد . وقتي که مي خواست برود ، پليس او را بازداشت کرد و پيش پدرم آورد و تحويل داد . پول را هم به پدرم داد و گفت : شما مي توانيد با اين پول چندين منزل بخريد .پول را پدرم گرفت و برادرم را در اتاق حبس کرد . حالا او حاضر نيست با هيچ يک از ما حرف بزند . »

اميدوارم که اين جوان حرف هاي مرا گوش کند و مقداري عقل داشته باشد که مردم خريده نمي شوند . ما براي جهاد در راه خدا ،  خود را نمي فروشيم ، شما نمي توانيد ما را به پنج دلار ، پانصد دلار و يا حتي به پنج ميليون دلار بخريد ؛ چون ما فروشي نيستيم . به اربابانتان بگوييد که شما ميليون ها دلار خرج کرديد ، شما مجاهد نمي خريد ؛ بلکه مزدور مي خريد تا در سوريه بجنگد .

حالا اين مرد در اتاق حبس است و با کسي حرف نمي زند و هميشه در حال تلاوت قرآن مجيد است . خانواده اش با من تماس گرفت که با او چه کنيم ؟

شما او را براي هميشه نمي توانيد حبس کنيد . اگر او براي سوريه رفتن اصرار مي کند و شما برايش واضح ساخته ايد که اين کار غلط است ، جهاد نيست ، گمراهي است . شما نمي توانيد او را نگهداريد ، رهايش کنيد که برود سوريه ، او که رفت باز نمي گردد و شما ديگر با او رابطه نخواهيد داشت ، او ديگر فاميل شما نيست .     

عربستان سعودي ، ليبيا  ، قطر و ترکيه طرفدار صهيونيزم هستند ، اين ها کشور هايي هستند که به شما پول و اسلحه مي دهند که برويد و بجنگيد . عربستان سعودي ، ليبيا ، قطر و ترکيه طرفدار صهيونيزم هستند و ترکيه از اعضاي ناتو هم هست . آيا اين جهاد شرعي است يا يورشي صهيونيستي بر سوريه ؟ چرا براي شما اين قدر مشکل است که نمي توانيد درک کنيد ؟

شما اعلان مي کنيد که طرفداران حکومت جهنمي سوريه هستيد و شما آن ها را مي کشيد . اگر اين کار را کرديد ، نتيجه اين کار آتش جهنم است ، اگر شما بميريد ، شهيد نيستيد ؛ بلکه مستقيم مي رويد به جهنم و کساني که به دست شما کشته مي شوند ، شهيد هستند .

مجري :

ملاحظه فرموديد نظر يکي از علماي اهل سنت را در مورد افرادي که به نام جهاد در سوريه و جاهاي ديگر ، انسان کشي مي کنند و خونريزي هاي آن ها هم تمام شدني نيست ، فرقي هم نمي کند براي آن که کساني را که مي کشند شيعه باشند يا سني و يا حتي وهابي ها .

استاد يزداني در خصوص اين کليپ اگر توضيحاتي داريد ، ارائه دهيد .

استاد يزداني :

اين عالم اهل سنت ، از علماي بسيار فعال ، هندي الاصل و متولد ترينيداد توباگو هستند . در اندونزي ، مصر و ديگر کشور هاي اسلامي و اروپايي تبليغات مي کند و طرفداران زيادي دارند . اين عالم اهل سنت ، بسيار صريح و واضح بيان کرد که کساني که به عنوان جهاد به سوريه مي روند ، اگر کشته شوند ، شهيد نمي شوند ؛ بلکه مستقيم وارد جهنم مي شوند و کساني که به دست آن ها کشته مي شوند ، آن ها قطعا شهيد هستند و به بهشت مي روند .

صراحتا هم گفت : کساني که به سوريه رفتند ، براي جهاد نرفته اند ؛ بلکه اين يک يورش صهيونيستي به سوريه است که توسط همسايگانش انجام شده است .

اين ديدگاه يک عالم اهل سنت است در باره کساني که به سوريه مي روند ، خوب و بد اين نظر هم به ما ارتباطي ندارد .

مجري :

کليپ بعدي ، مستند لانه زنبور است ، مستندي در مورد طرح شکست خورده اختلاف افکني بين شيعه و سني به اسم مذهب و به اسم عقيده در جهان اسلام است که از سوي برخي خودکامگان و مستکبرين ارائه شد و الحمد لله رب العالمين شکست خورده و اين شکست خوردن به صورت ملموس در اقصي نقاط جهان به چشم مي خورد .

کليپ 4 :

لانه زنبور تشکيل شده از مهره هاي اجرايي سناريو و گروه هاي تکفيري – تروريستي :

رواي فيلم :

گروه هايي که نيتشان تفرقه است و با شعار هاي عوام فريبانه و به ظاهر اسلامي ، هدفشان مقابله با دين و مذاهب اسلامي است .

فيصل جيل ، مقام امنيتي سابق وزارت داخلي آمريکا :

طرح لانه زنبور چند سال پيش برنامه ريزي شد تا با اختلاف افکني بين شيعه و سني، کشور هاي غربي 150 سال منفعت مالي ببرند .

راوي فيلم :

تروريست هاي وارداتي که سرخط مشق خود را از غرب گرفته و به واسطه جريان پول و تجهيزاتي که در غالب حمايت هاي همه جانبه از خشونت ، توسط برخي از کشورهاي مرتجع منطقه اي حمايت مي شوند ، براي کليد خوردن اين طرح شوم ، خاک سوريه را آماج حملات خود قرار مي دهند .

زنبورهاي تربيت شده لانه غربي ، براي هدف ديگري تربيت شده بودند . آن ها تفکرات انحرافي از دين دارند و به سمت تخريب اماکن مقدس اسلامي مي روند که در ابتدايي ترين قدم به تخريب مزار حجر بن عدي پرداختند و با انتشار عکسي يادگاري به دنبال جريحه دار کردن افکار مسلمانان بر آمدند .

احمد قطان ، رئيس جمعيت لبنان :

اين اقدام نشان مي دهد که آن ها مي خواهند ، احساسات برادران ما اعم از شيعه و سني را ، در هر مکاني جريحه دار کنند .

گزار شگر :

 اين خانواده ها به خاطر اقدامات تروريست ها آواره شده اند و به اين مکان مقدس  پناه آورده اند و در طبقه پايين اين مکان ، سکونت کرده اند .

راوي فيلم :

گروه هاي افراطي که نام اسلام را يدک مي کشند و در پي عملي کردن طوطئه خود ، به تهديد تخريب حرم حضرت زينب (س) برآمدند که اين تهديد ها با وحدت شيعه و سني در سوريه ، به تشکيل جبهه مدافعان حرم در مقابل تروريست هاي تکفيري شد .

يکي از مدافعان حرم حضرت زينب (س) :

ما اين جا پاسداريم ، سني و شيعه در کنار هم ؛ چون اين جا همه به حضرت زينب (س) ارادت داريم .

راوي فيلم :

مدعين مذهبي ، هر کجا مسجدي مي يافتند ، منفجر مي کردند و يا بعد از تخريب بدنه مسجد ، به مسله کردن اهل قبور و اهانت به شعائر ديني مي پرداختند .

يکي از شهروندان سوري :

اين جا اسم خدا و پيامبر (ص) نوشته شده و سوره حمد که در بين اين دو نام قرار دارد. آن ها تابلو را بالاي سر برده و آن آيات را روي قبر کوبيده اند .

راوي فيلم :

اقدامات وحشيانه گروه هاي تکفيري ، تنها محدود به تخريب بزرگان ديني و صحابه رسول خدا (ص) نمي شود ؛ بلکه اين افراد در ادامه تحرکات خود ، به تخريب قبور همه اديان ديگر پرداختند . مزدوران آمريکايي ـ صهيونيستي ، پس از ناکامي در سوريه ، مرحله بعدي اجراي نقشه خود را عراق مي دانند که پيش برندگان اين استراتژي مختوم به شکست ، گروهي به نام داعش با هم پيماني بن بست رسيدگان رژيم بعثي ، کمر به تجزيه عراق از طريق اختلاف افکني ميان شيعه و سني ، بستند .

مهره ميداني اين فتنه در عراق ، ابوبکر بغدادي است . يک جنايتکار سابقه دار که حالا با اسم دين و عوام فريبي ، دست به وحشيانه ترين اقدامات ضد بشري مي زند .

مجري تلويزيوني :

هر دلار آمريکايي که براي حمايت از تروريست ها  وارد مي شود ، با موافقت بانک مرکزي آمريکا است . مبادلات تروريست ها از جمله داعش و النصره ، با دلار صورت مي گيرد . اين دو گروه حقوق و دستمزد ساير تروريست ها را ، پرداخت مي کنند.

راوي فيلم :

اين گروه مرتجع که در هر مرحله وارد شهرهاي عراق شده اند ، امتحان ضد بشري خود را ، با قتل عام سران قبائل اعم از شيعه و سني و تخريب اماکن مذهبي اديان مختلف ، پس دادند و دست هاي تروريستي خود و حاميان خود را نمايان کردند . حالا در عراق همچون سوريه ، مدافعان حرم به دنبال برکندن ريشه تروريست هايي هستند که اين روزها ديگر بر همگان مسجل شده که آن ها نه تنها مسلمان نيستند ؛ بلکه به هيچ دين و آئيني هم معتقد نيستند .

مجري :

ملاحظه فرموديد که در اين خصوص ، آن قدر اسناد و مدارک زياد شده که مشخص است ؛ داعشي ها ، همان دولت اسرائيلي عراق و شام ، چه اهدافي را در منطقه دارند . افشاگري هايي که ادوارد اسنودن يا گردن داف در مورد اين گروهک تروريستي ، مطرح کردند . هر کسي که در باره اين قضايا  بي‌طرف هم که باشد ، اگر با ديد انصاف نگاه کند ، متوجه مي شود که هدف از اين مسائل چيست ؟

در اين روزها ، اطلاعيه اي داده اند مبني بر اين که مسيحيان بايد مناطقي را که اين تروريست ها گرفته اند را ترک کنند و آستان مقدس امير المؤمنين علي (ع)  در نجف و آستان مقدس امام حسين (ع) در کربلا ، اعلام آمادگي کرده اند که حاضر هستند از مسيحياني که از خانه هاي خود آواره شده اند ، پذيرايي کنند و از آن ها به عنوان مهمان دعوت کرده اند و از آن ها حمايت مي کنند و مطمئن باشند که شيعيان عراق در نجف و کربلا ، ميزبان هاي خوبي براي مسيحيان عزيزي که از آن مناطق آواره شده اند ، خواهند بود .

ديدگاه بينندگان

بيننده : طاها از بندر عباس – اهل سنت

از حضور استاد يزداني سؤالي داشتم . چند وقت پيش خداوند خواست و ما به مکه مشرف شديم ، صبح بود که بقيع را باز کردند و جنازه اي  را آوردند که اين جنازه را  چهار نفر از برادران پاکستاني حمل کرده و داخل قبر گذاشتند . بعد پودري را بر روي جنازه و ديواره قبر ، ريختند .

من از کار آن ها تعجب کردم و از اطرافيان خود ، جريان  آن را پرسيدم که گفتند : بيست الي چهل روز ديگر در همين قبر جنازه اي ديگر را دفن مي کنند . اين مسئله براي من بسيار سنگين و سخت است و مي خواهم از استاد بپرسم که دليل تاريخي براي اين کار هست و اصولا چنين چيزي امکان دارد ؟ چون استاد عباسي يک روايتي از رسول خدا (ص) بيان کردند که ديه استخوان انسان مرده با استخوان انسان زنده ، يکي است ؛ يعني همان اندازه که استخوان انسان زنده با ارزش است ، استخوان انسان مرده هم با ارزش است .

نکته دوم من اين است که روايتي را شنيدم مبني بر اين که « النار افضل من العار» و در تاريخ اين روايت را به عمر بن خطاب نسبت داده اند . دليل اين روايت چيست و از کجا نشأت گرفته و سند آن درست است ؛ چون اين سخن ، سخن سنگيني براي من است ؟

بيننده : آقاي طهماسبي از قم – شيعه

در مورد کليپ سومي که پخش شد ، سؤالي داشتم . چند روز پيش در اخبار ايران ، خبري در مورد ادوارد اسنودن بود که همين مطالب لانه زنبور را فاش کرده بود . اين ها همه اسنادي هستند بر باطل بودن اين گروه ها .

مطلب دوم ، سؤالي است در مورد جنگي که در غزه صورت گرفته . چرا کشورهايي مثل قطر ، عربستان و ترکيه که از اين تروريست ها حمايت مي کنند ، از مردم غزه حمايت نمي کنند ؟ مگر مردم غزه ، اهل سنت نيستند ؟ چند سال است که مردم فلسطين با اسرائيل در حال جنگ هستند ؛ پس چرا همين لشکري که به سوريه و عراق مي فرستيد ، به فلسطين نمي بريد با اسرائيل بجنگند ؟

مجري :

 بنده از طرف اين آقايان جوابي به شما بدهم که در صفحات تويتر شان ، مطلب جالبي را گذاشته بودند و از عربستان و جاهاي ديگر خط کشيده بودند به اسرائيل و گفته بودند که فاصله ما دور است و ما نمي توانيم اين مسير طولاني را به آن جا برويم .

دليل دومي را که آقاي طلعت ظهران ، از مفتيان داعش مي باشد ، صراحتا اعلام کرده بود : افرادي که در غزه هستند ، شيعه مي باشند ؛ پس ما به آن ها کمک نمي کنيم .

بيننده :

چقدر دلائل اين ها مضحک مي باشد . من بايد بگويم که حمايت از مردم فلسطين ، کار شيرمردان حزب الله و سيد حسن نصر الله است نه کساني مثل عربستان که خودشان حامي اين تروريست هاي حيوان صفت هستند .

بيننده : خانم قرائي از مشهد مقدس  – شيعه

بنده مي خواهم به اين وهابي ها بگويم که اگر در کتاب هاي شيعه و سني و حتي وهابي ، يک نکته پيدا کنيد که مولايم اميرالمؤمنين علي (ع) ، يک لحظه از دين خود برگشته باشد ، من اين وهابي ها را قبول مي کنم .  چرا خودتان را گول مي زنيد . چرا اين دنياي بي مقدار را به آخرت مي فروشيد ؟ اي سران اهل سنت شما چرا به اين مردم کمک نمي کنيد ؟ دنيا بداند که اگر اين وهابي ها اهل سنت بودند ، بايد به کمک اين مردم مظلوم مي رفتند . اين ها اهل سنت نيستند ، فرزند پنج ساله ، وقتي که اين مردم را مي بيند ، گريه مي کند . خداوند اين ها را رسوا کردند و همه متوجه شده اند که اين ها شاخه اي از صهيونيسم هستند .

بيننده : محمد از خرم آباد – شيعه

بنده مي خواستم دو نکته را بيان کنم . دو يا سه روز پيش با شبکه وهابي کلمه تماس گرفتم و در مورد مردم غزه با آن ها صحبت کردم و پرسيدم که به نظر شما فرق داعش و اسرائيل چيست که هر دو مسلمانان را مي کشند ؟ کارشناس وهابي آن ها بين دو راهي قرار گرفت که از کدام يک از حاميان مالي خود حمايت کند . من از ايشان پرسيدم که در حال حاضر سيد حسن نصرالله در سوريه جهاد نکاح مي کنند يا داعش ؟ خلاصه پاسخي ندادند و تماس بنده را قطع کردند .

نکته دوم هم اين است که شخصي به نام رحيم با اين شبکه تماس مي گيرد و مي گويد : شيعه هدايت يافته هستم و مردم را هم هدايت مي کنم .

بنده به ايشان مي گويم : شما که در حال هدايت کردن مردم هستيد ؛ پس مرا هم هدايت کنيد . در نهايت يا بنده شما را هدايت مي کنم يا شما بنده را هدايت مي کنيد .

بيننده : آقاي بهرامي از کردستان –  اهل سنت

ما از مشاهده تصاويري که از غزه پخش مي شود ، بسيار تأسف مي خوريم که اسرائيلي ها چگونه اين بچه هاي خرد سال را به شهادت مي رسانند و اين فجايع را انجام مي دهند .

من بسيار متأسفم از اين که گروهک تروريستي داعش به نام اسلام در عراق و سوريه جنايت مي کنند و شيعه ، سني و حتي مسيحيان را مي کشند و آن را آواره کرده اند . خانم مسيحي مي گفت : ما از جانمان نترسيديم ؛ بلکه از هتک حرمت ترسيدم و خانه هاي خود را ترک کرديم . اين ها به هيچ کس رحم نمي کنند و اصلا مسلمان نيستند .

اين ها انسان هايي حيوان صفت هستند ، کساني که تربيت شده صدام و صداميان هستند . رهبرشان که خود را خليفه مسلمين معرفي کرده ، از نوادگان صدام است . بنده به عنوان يک اهل سنت ، اين جنايات را محکوم مي کنم و از شما هم خواهش مي کنم که کارهاي اين جنايت کاران را به پاي اهل سنت نگذاريد ، اين کار ها را فقط به خاطر منافع شخصي خود انجام مي دهند و هيچ بويي از اسلام و قرآن هم نبرده اند .  

بيننده : آقاي جعفر پور از تهران – شيعه

بنده دو مورد انتقاد از شبکه داشتم ، يکي اين که برنامه تا حدودي سياسي شده است و دوم اين که زماني که با پاسخ به شبهات تماس مي گيريم ، پاسخ نمي دهند ؛ چون بنده با آقاي ضيايي مدتي پيش ، صحبتي داشتم که جواب هاي ايشان در مورد توسل و علم غيب کاملا برعکس جواب هاي شما بود و من مي خواستم اين مطلب را از طريق پاسخ به شبهات ، مطرح کنم و کارشناسان شبکه در اين رابطه پاسخگو باشند .

استاد يزداني :

سؤال خاصي مطرح نشد ، فقط همان روايتي که دوست عزيزمان خواندند . بنده هر چه در اين مورد جستجو مي کنم ، نتوانستم اين روايت را پيدا کنم . شايد تعبير آن چيز ديگري بوده باشد . از رسول خدا (ص) چنين روايتي داريم که بعضي ها در روز قيامت دوست دارند از عار به جهنم بروند ؛ ولي از خليفه دوم چنين روايتي را پيدا نکردم .

مجري :

 در تأييد سخن دوست عزيزي که در مورد خروج مسيحيان اشاره کردند بايد بگوييم که اين گروهک تروريستي در سايت خود مطلبي را قرار داده که تصويري از همان بيانيه خارج شدن مسيحيان نشان داده و به مسيحيان هشدار داده اند که شما سه راه داريد :

1.      الاسلام

2.      عهد الذمه و هو أخذ الجزيه منهم

3.   فإن هم ابوا ذلک فليس لهم الا السيف . اين سايت رسمي خبر گزاري داعش است و از آن جايي که مثل اجداد خودشان بسيار با ادب هستند ، سگ ها را با رزمندگان مقايسه مي کنند .

از شما بينندگان عزيز و ارجمند و هم چنين استاد عزيز و گرامي بسيار تشکر مي کنيم و براي رهايي همه مسلمانان از دست اين خونخواران وهابي در نقاط مختلف جهان دعا مي کنيم .

اللهم عجل لوليک الفرج

                             يا علي مدد

                                                  خدايار و نگهدارتان