* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 08 فروردين 1391 تعداد بازديد: 1045 
راه و بي راه - استدلال علماي اهل سنت به آيات قرآن براي اثبات جواز توسل ﴿1﴾
 پخش صوت  پخش صوت
   دان لود   دان لود 
 به نام خداوند بخشنده مهربان

تاريخ : 1393/06/17

موضوع : استدلال علماي اهل سنت به آيات قرآن براي اثبات جواز توسل ﴿1﴾

فهرست مطالب:

موضوع : استدلال علماي اهل سنت به آيات قرآن براي اثبات جواز توسل ﴿1﴾

فهرست مطالب:

استدلال امام صادق (ع) به آيه قرآن براي اثبات جواز توسل

استدلال علماي شافعي به آيه قرآن کريم در اثبات توسل

ابن کثير دمشقي

دکتر علي جمعه : وهابي ها مي گويند توسل نکنيد تا اين که مردم را در دين به شک و شبهه بياندازند

2 ) محي الدين نووي

شرح حال آقاي محي الدين نووي

3 ) آقاي ماوردي بصري شافعي

کليپ 3 (لانه زنبور 7) :

تماس بينندگان

 

مجري :

شما بيننده برنامه راه و بيراه هستيد ، برنامه اي که در خصوص وهابيت و بررسي و نقد تفکرات و اعمال آن ها است . طبق معمول هفته هاي گذشته در خدمت استاد عزيز و گرامي ، استاد يزداني هستيم .

خلاصه اي از آن  چه در برنامه هاي گذشته ارائه کرديد را بيان کنيد .

استاد يزداني :

ما در برنامه هاي گذشته حدود  10 يا 11 جلسه بحث توسل را بيان کرديم که در اين جلسات ديدگاه اهل بيت (ع) و روايات آن حضرات را در مورد جواز توسل و استغاثه خوانديم و بعد از آن رواياتي را از صحيح ترين کتب اهل سنت را با سندهاي صحيح نقل کرديم که صحابه بعد از رسول خدا (ص) به ايشان متوسل مي شدند و طلب استغاثه و حاجت از پيامبر بزرگوار اسلام (ص) کرده بودند و حضرت هم حاجت آن ها را بر آورده کرده بود . امشب  هم به مبحث جديدي با عنوان توسل در قرآن مي پردازيم.

مجري :

در اين جلسه محوريت کار خود را قرآن قرار دهيم و آن هم مباحثي است که اهل سنت آن را در خصوص توسل اثبات کرده اند . ببينيم که علماي اهل سنت از آيات قرآن همان استنباطي را دارند که شيعه دارد ؟ آيا توسلي را که شيعه به آن اعتقاد دارد و به آن پايبند است ، در قرآن مطرح شده است يا خير ؟ ان شاء الله در اين جلسه نظر علماي شافعي را در اين خصوص مي شنويم و استاد يزداني در مورد آن توضيحات لازم را ارائه مي دهند .

استدلال امام صادق (ع) به آيه قرآن براي اثبات جواز توسل

 استاد يزداني :

قبل از اين که وارد ديدگاه علماي شافعي شويم و استدلال آن ها را به آيات قرآن براي اثبات توسل و شفاعت و استغاثه بدانيم ؛ البته بيشتر در مورد استغاثه و توسل هست .

مي خواهم اين روايت امام صادق (ع)‌ را ياد آوري کنم که حضرت به آيه قرآن در جواز توسل  استدلال کرده اند . اين روايت با سند صحيح در کتاب شريف کافي ، جلد 4 ، صفحه 551 :

از علي بن ابراهيم از پدرش از ابن ابي عمير و محمد بن اسماعيل از فضل بن شاذان از صفوان و ابن ابي عمير از معاويه بن عمار نقل شده که امام صادق (ع) مي فرمايد : زماني که وارد مدينه شديد ، غسل کنيد و وقتي که وارد بر قبر رسول خدا (ص) شديد ، بر حضرت سلام کنيد ...

تا اين قسمت که حضرت به اين آيه از قرآن براي جواز توسل استدلال مي کند :

اللهم إنک قلت : « ولو انهم إذ ظلموا أنفسهم جاوءک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما » وإني أتيت نبيک مستغفرا  تائبا من ذنوبي وإني أتوجه بک إلي الله ربي وربک   ليغفر لي ذنوبي .

خدايا خودت در قرآنت فرمودي : « اگر شما ظلمي بر خود روا داشتيد ، نزد پيامبر (ص ) بياييد . از خدا  طلب استغفار کنيد و پيامبر (ص) هم براي شما طلب استغفار کند . در اين صورت خداوند توبه شما را مي پذيرد . » خدايا من نزد پيامبرت آمدم و از تو طلب استغفار مي کنم و از گناهانم توبه مي کنم ....

کليني (ره) ، کافي ، ج 4 ، ص 551

اين روايت صراحتا بر اثبات توسل دلالت دارد که اگر امام صادق (ع) هم مي فرمود که توسل و استغاثه جايز است ، ما با جان و دل مانند آيه قرآن مي پذيرفتيم و از ديدگاه ما بين کلام امام صادق (ع) و آيه قرآن کريم تفاوتي نيست و براي ما حجيت دارد ؛ چون همان قرآن که حجيت آن برايمان ثابت است ، حجيت کلام اولوالامر را هم براي ما ثابت کرده است . با اين حال امام صادق (ع) به آيه قرآن استدلال کرده است و سند روايت هم صحيح مي باشد و اين روايت براي شيعيان کفايت مي کند .

استدلال علماي شافعي به آيه قرآن کريم در اثبات توسل

ابن کثير دمشقي

ايشان شاگرد ابن تيميه بوده و تفاسير و کتاب هاي متعددي دارد که اگر فرصت شد شرح حال ايشان را هم خواهيم گفت .

در کتاب تفسير قرآن العظيم ، تأليف ابي الفداء اسماعيل بن عمر بن کثير قرشي دمشقي ، متوفاي 774 هـ ، چاپ دار ابن حزم ، صفحه 503 ، در ذيل آيه 4 سوره نساء :

وقوله :« ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاؤوک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما » يرشد تعالي العصاة والمذنبين إذا وقع منهم الخطأ والعصيان أن يأتوا الي الرسول (ص) فيستغفروا الله عنده ويسألوه أن يستغفر لهم فإنهم إذا فعلوا ذلک تاب الله عليهم ورحمهم وغفر لهم ولهذا قال : «لوجدوا الله توابا رحيما »

 با اين که از نظر فکري شاگرد ابن تيميه است ، ببينيد چقدر زيبا استدلال مي کند ؛ ولي زماني که به آيه قرآن مي رسد ، نمي تواند انکار کند .

.... خداوند در اين آيه بندگان گناهکار خود را ارشاد مي کند که اگر گناه و عصيان و سرپيچي از آن ها سر زد ، نزد قبر رسول خدا (ص) بيايند و استغفار کنند و از آن حضرت هم بخواهند که براي او طلب استغفار کند . اگر بندگان گنهگار اين کار را انجام دهند ، خداوند آن ها را مورد رحمت و مغفرت خود قرار مي دهد و به همين دليل ( که استغفار پيامبر (ص) در آيه شرط شده ) گناه شما را خداوند مي بخشد .

استدلال اين عالم شافعي مذهب به آيه قرآن کريم در اثبات جواز توسل و لزوم توسل به پيامبر(ص) در بخشيدن گناهان ، پتک محکمي بر فرق وهابيت است .

ممکن است کسي اشکال وارد کند که ابن کثير اين سخن را فقط براي صحابه گفته است . ابن کثير پاسخ اين مطلب را هم در ادامه بيان کرده است :

وقد ذکر جماعة منهم: الشيخ ابو نصر بن الصباغ في کتابه « الشامل »           الحکاية المشهورة عن العتبي ، قال : کنت جالسا عند قبر النبي (ص) فجاء اعرابي فقال :  السلام عليک يا  رسول الله ، سمعت الله يقول : « وأنهم إذ ظلموا انفسهم جاوءک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول  لوجدوا الله توابا رحيما .» وقد جئتک مستغفرا لذنبي ، مستشفعا بک الي ربي ، ثم انشأ يقول :

يا خير من دفنت بالبقاع اعظمه                    فطاب من طيبهن القاع والاکم

نفسي الفداء لقبر انت ساکنه                   فيه العفاف وفيه الجود والکرم

ثم انصرف الاعرابي ، فغلبتني عيني ، فرأيت النبي ﴿ص﴾  في النوم فقال : يا عتبي ، الحق الاعرابي فبشره أن الله قد غفر له .

جماعتي از بزرگان اهل سنت از جمله  ابو نصر بن الصباغ در کتاب الشامل خودش ، حکايت مشهوري را از عتبي نقل کرده است . عتبي گفت : کنار قبر پيامبر (ص) نشسته بودم ، اعرابي آمد و گفت : سلام بر تو اي رسول خدا (ص) . من از خداوند شنيدم که مي فرمود : ...

من نزد تو آمدم که براي گناهان من طلب استغفار کني  و من را نزد  خداوند شفاعت کني ، در ادامه هم شعري سروده .

اگر در کتاب هاي اهل سنت جستجو کنيد ، به صدها مورد بر مي خوريد که اين شعر را از زبان عتبي در کتاب هاي خود بيان کرده اند . 

بعد از سرودن شعر برگشت . حالت خواب به من دست داد و پيامبر بزرگوار اسلام (ص) را در خواب ديدم که فرمودند : اي عتبي ،برو پيش اعرابي و به او بشارت بده که خداوند گناهان تو را بخشيد .

ابن کثير قرشي دمشقي ، ابي الفداء اسماعيل بن عمر ، تفسير قرآن العظيم ، متوفاي 774 هـ ، چاپ دار الحزم ، ص 503  

ابن کثير دمشقي شافعي به آيه قرآن استدلال کرده  و براي  اين که ثابت کند که اين آيه مخصوص زمان حيات پيامبر (ص) نيست به اين حکايت هم استناد نموده و به هيچ وجه  فتوا به شرک و کفر بودن توسل هم نداده است ؛ اما وهابي ها مي گويند : فقط يا الله . خداوند مي فرمايد : هر کس بخواهد گناه او را ببخشم بايد ابتدا از من بخواهد و بعد پيامبر (ص) را نزد من شفيع بياورد .

انصافا وهابي ها براي اين مطلب هيچ جوابي ندارند ؛ چون در کتاب خودش نقل شده است .

شرح ابن کثير دمشقي  

شرح حال ابن کثير در کتاب هاي متعددي بيان شده است که بنده از کتاب طبقات الحفاظ سيوطي نقل مي کنم که ديدگاه ديگران را هم بيان کرده است .

طبقات الحفاظ ، تأليف شيخ جلال الدين عبد الرحمن بن ابي بکر السيوطي ، متوفاي 911 هـ ، چاپ دار العلميه بيروت ، صفحه 533 ، شرح حال 1161 :

ابن کثير : الامام المحدث الحافظ ذو الفضائل عماد الدين ابو الفداء اسماعيل بن عمر ابن کثير بن ضوء بن کثير القيسي البصروي ...

له التفسير الذي يؤلف علي نمطه مثله والتاريخ وادلة التنبيه وتخريج احاديث مختصر ابن الحاجب وشرع في کتاب کبير في الاحکام ....

وقال الذهبي في المختص : الامام المفتي المحدث البارع ثقة متفنن محدث متقن .

وقال ابن حجر : کان کثير الاستحضار وسارت تصانيفه في البلاد في حياته وانتفع به الناس بعد وفاته ...

قلت : العمدة في علم الحديث معرفة صحيح الحديث  وسقيمه وعلله واختلاف طرقة ورجاله جرحا و تعديلا....

محدث و حافظ ( حافظ صد هزار حديث ) ....

ابن کثير تفسيري دارد که تا به حال مانند روشي که در اين کتاب تفسير به کار برده ، نوشته نشده است . ( از نظر آقاي سيوطي اين تفسير بهترين تفسير است ) در ادامه کتاب هاي ابن کثير را معرفي مي کند ....

آقاي ذهبي در کتاب المعجم المختص در مورد آقاي ابن کثير مي گويد : ابن کثير امام ، مفتي ، محدثي با تقوا ، ثقه ، تخصص در علوم مختلف و محدثي قابل اعتماد مي باشد .

ابن حجر مي گويد : ايشان بسيار حاضر جواب بود و کتاب هاي زيادي نوشته بود که بعد از مرگش هم قابل استفاده بود .

سيوطي مي گويد : ابن حجر ستون علم حديث در شناختن حديث صحيح و ضعيف است و اشکالات و اختلافات....

سيوطي ، جلال الدين عبدالرحمن بن ابي بکر ، طبقات الحفاظ ، متوفاي 911 هـ ، چاپ دار العلميه بيروت ، ص 533 ، شرح حال 1161

اين شخص که اين همه تعاريف از او شده و گفته شده که ستون علم حديث است ، حکايت عتبي را بيان کرده و هيچ گونه اشکالي به آن وارد نکرده است . ابن کثير با اين که خود را از نظر اعتقادي سلفي و از شاگردان ابن تيميه مي داند ، براي اثبات جواز توسل به آيه 64 سوره نساء استدلال کرده است . اين که وهابيت ابن کثير را کافر و مشرک مي داند به ما ارتباطي ندارد .

مجري :

کليپ ديگري را آماده کرده ايم از دکتر علي جمعه که مفتي الازهر مصر هستند و در نزد اهل سنت از جايگاه بالايي برخوردار هستند . تعبير ايشان در خصوص توسل و به صورت خاص توسل به ابا عبد الله الحسين (ع)‌ را ببينيم . تا به حال کليپ هايي را که پخش کرده ايم در خصوص توسل به پيامبر (ص) بوده ؛ اما مجري برنامه سؤالي را در باره توسل به امام حسين (ع) پرسيده اند که پاسخ و استدلال ايشان را با هم مي شنويم .

دکتر علي جمعه : وهابي ها مي گويند توسل نکنيد تا اين که مردم را در دين به شک و شبهه بياندازند

کليپ 1 :

مجري برنامه :

بعضي ها مي گويند هميشه به خدا توسل مي کنم و چرا به اولياء توسل کنيم ؟

دکتر علي جمعه ، مفتي الازهر مصر :

آيا کسي گفته که توسل به خدا نکن ، اين حرف ها از تبليغات است . مي گويند توسل نکنيد . توسل نکنيد تا اين که مردم را در دين به شک و شبهه انداختند و اين توسل را شرک مي دانند ، پناه بر خدا .

جواب مي دهيم که چگونه شرک است و من مي گويم خدايا من از تو مي خواهم و درخواست دارم به حق حبيبت محمد ، يا امام شافعي يا هر کس ديگر يعني اين صيغه دعاست ؟ چه چيزي اين صيغه دعا را در شرک داخل کرده است ؟ نمي توانند جوابي بدهند و جوابي ندارند .

 مجري برنامه :

بعضي شايد بگويند که فرزندم را شفا بده .

دکتر علي جمعه ، مفتي الازهر مصر :

اين يک قضيه ديگر است ؛ البته اين حرفي را که شما مي زنيد وجود خارجي ندارد ، اين گونه اتفاق نمي افتد . اتفاقي که مي افتد اين است که شخصي مي آيد و مي گويد سلام بر تو آقاي من حسين ، در اين جا من مشکلي دارم . فردا مي خواهم دادگاه بروم و مي خواهم شما براي من دعا کني که خدا شر را از من برطرف کند يا طرف مقابل از شکايتش بگذرد .

اين وهابي ها وقتي مي بينند که کسي با امام حسين (ع) صحبت مي کند به عنوان اين که زنده است ، ديوانه مي شوند . آقا امام حسين (ع) در عالم ارواح است و روحش وجود دارد يا وجود ندارد ؟ و بعضي از آن ها مي گويند که وجود دارد وهمه اديان نه فقط دين اسلام مي گويند روح باقي مي ماند .

ولي بعضي مي گويند روح از بين رفته است ، اين شخص مصيبتش بزرگ است ؛ چون نه فقط با دين اسلام بلکه با همه اديان مخالفت کرده است ؛ پس روح آقام امام حسين (ع) وجود دارد و در عالم ارواح است . آيا جايز است که من با اين روح صحبت کنم ، همان گونه که من انجام دادم و گفت آقا امام حسين (ع) من مشکلي دارم و تو براي من دعا کن و از خدا بخواه که مشکلم را حل کند . از کي بخواه ؟ از خدا . وقتي از خدا بخواهد آيا خدا اجابت مي کند ؟ بعضي وقت ها اجابت مي کند و بعضي روزها نه.

آيا من براي آقا امام حسين (ع) سجده کنم ؟ نه . آيا من آقا امام حسين ﴿ع﴾ را مي پرستم ؟ نه . براي او نماز مي  خوانم ؟ يعني او را قبله قرار مي دهم ؟ نه ، اين کار را بت پرست ها در زمان جاهليت انجام مي دادند و اسلام آمد و اين را از بين برد .

اما من مي گويم براي من  دعا کن ، همان گون که به شما مي گويم براي من دعا کن که براي من مشکلي پيش آمده براي من دعا کن . اين وهابي ها پيامبر﴿ص﴾ را دوست ندارند و محبت را نمي شناسند . وقتي پيامبر ﴿ص﴾ به رحمت خدا رفت ، عمر گفت : خدايا ما به پيامبرت متوسل مي شديم و الان به عموي پيامبرت متوسل مي شويم و به عباس متوسل شد تا خدا باران نازل کند و عباس دعا کرد و باران نازل شد .

وهابي ها مي گويند : فقط توسل به زندگان جايز است . در جواب اين ها روايت بلال بن حارث مزني را مي آوريم . بلال بن حارث نزد قبر پيامبر آمد و گفت : يا رسول الله براي من دعا کن . خدا براي ما باران بفرستد ؛ پس باران نازل شد و اين روايت سند ش صحيح است . پس به پيامبر(ص) متوسل کردند و باران نازل شد .

در ترکيه از قديم تا الان هر وقت قحطي مي شد ، مي آمدند سراغ قبر ابو ايوب انصاري و در گنبد يک پنجره باز مي کنند و مي گويند : آقا ابو ايوب از خدا بخواه باران بفرستد ؛ پس باران نازل مي شد . اگر کسي از آقا امام حسين (ع) بخواهد که براي او دعا کند و آقا براي او دعا کند و خدا اجابت نکرد ، اين هيچ مشکلي پيش نمي آورد .

خداوند در قرآن خطاب به پيامبر (ص) مي فرمايد : براي آنان طلب مغفرت کن يا طلب مغفرت نکن و اگر براي آن ها هفتاد بار براي آنان طلب مغفرت کني ، خدا آن ها را نمي بخشد ؛ پس کار دست خدا است .

مجري :

بينندگان عزيز ! باور کنيد زماني که انسان سخن اين علماي اهل سنت را مي شنود ، با خود فکر مي کند که اگر اين ها عالم هستند ؛ پس اين شبکه هاي وهابي چه کاري انجام مي دهند . يک عده افراد فراري براي خود شبکه تأسيس کرده اند ؛ حتي هيچ گونه سابقه علمي هم ندارند . حال بايد کلام کدام يک را بپذيريم ؟ خطاب بنده با بعضي از شيعيان است که فکر مي کنند که گاها شايد اهل سنت با اين مسائل از جمله توسل مشکل داشته باشند . اين کليپ نظر اهل سنت است و به غير اين وهابي هايي هستند که به خاطر اين که شيعيان به امام حسين (ع) سلام مي دهند ، ديوانه شده اند .

استاد يزداني :

دکتر علي جمعه ، شخصيت شناخته شده در بين مسلمانان دارند و اگر بخواهيم جايگاه ايشان را با يکي از علماي شيعه مقايسه کنيم ، مثل حضرت آيت الله سيستاني (حفظه الله ) در عراق هستند . با وجود اين که علماي ديگري هم در عراق هست ؛ اما آيت الله سيستاني بين شيعيان از جايگاه ويژه اي برخوردار هستند . دکتر علي جمعه در مصر هم اين جايگاه را دارند ، بزرگ الازهر مصر و مفتي تمام مصر هستند ؛ يعني در بحث فتوا همه به او مراجعه مي کنند و از ايشان به عنوان مفتي ديار مصر ياد کرده اند .

در حال حاضر الازهر مصر بزرگ ترين مرکز علمي در جهان اهل سنت است و دکتر علي جمعه هم بزرگ ترين عالم حال حاضر اهل سنت کل دنيا به حساب مي آيد . اين شخص به روايات استدلال مي   کند از جمله روايت توسل عمر به عباس عموي پيامبر (ص) بعد از آن استدلال مي کند به روايت بلال بن حارث مزني که بعد از پيامبر(ص) به قبر شريف ايشان توسل کرده و روايت را هم صحيح مي داند و به عنوان يک نماد اهل سنت خيلي واضح و صريح توسل را قبول دارد .

 بسيار زيبا هم استدلال مي کند و مي گويد : ما که نزد امام حسين (ع) مي رويم و مي گوييم يا حسين ، به اين معنا است که از او مي خواهيم که از خدا براي ما بخواهد و دعا کند ، نه اين که آن حضرت را در کنار خداوند قرار دهيم . او از خدا مي خواهد و خدا به ما عطا مي کند . به اجماع تمام اديان الهي روح زنده است ؛ پس روح امام حسين (ع) هم زنده است و صداي ما را مي شنود . اين چه اشکالي دارد ؟

مجري :

به هر حال آن دسته از برادران اهل سنت که وقتي براي مطالعه ندارند و اين شبکه ها وهابي هم يک ذهنيتي براي آن ها به وجود مي آورد ، به علماي خود در الازهر مصر نگاه کنيد که چه مي گويند ، اين علما قطعا بيشتر از کارشناسان وهابي مطالعه کرده اند و از لحاظ علمي در سطح بالاتري قرار دارند و براي اسلام و مسلمانان دلسوز تر مي باشند .

بنده در راستاي اين موضوع سؤال ديگري از استاد يزداني دارم که يکي از شخصيت هاي بارز اهل سنت آقاي نووي است که شارح صحيح مسلم است و از او به امام ياد مي کنند ، شايد از نظرات ايشان در خصوص توسل کمتر استفاده شده ، ما از شما خواهش مي کنيم که نظرات ايشان را در باره توسل نقل کنيد .

2 ) محي الدين نووي

استاد يزداني :

محي الدين نووي ، شارح صحيح مسلم ، در زمينه فقه شافعي کتابي دارد به نام المجموع که مفصل ترين کتاب در زمينه فقه است و اگر بخواهيم مقايسه کنيم مانند کتاب جواهر که در حوزه مفصل ترين کتاب فقهي ما شيعيان است ؛ ولي از جواهر بهتر هم داريم ، از جهت جايگاه مثل جواهر است . کتاب المجموع آقاي نووي چنين جايگاهي دارد که از ايشان به عنوان مفتي الامه نام برده اند .

آقاي نووي در کتاب هاي خود ، به بحث توسل و زيارت قبر رسول اکرم (ص) که رسيده ، براي جواز توسل به آيه 64 سوره نساء استدلال کرده که بنده يکي دو مورد از کتاب هاي ايشان را نشان خواهم داد و بعد از آن شرح حال ايشان را بيان مي کنم .

کتاب الاذکار من کلام سيد الابرار (صلي الله عليه و آله ) ، تأليف محي الدين ابي زکريا يحيي بن شرف النووي الدمشقي الشافعي ، چاپ مکتبه النزار المصطفي البار مکه مکرمه و رياض ، جلد اول ، صفحه 232 :

( فصل في زيارة قبر رسول الله (ص)  وأذکارها ) اعلم : أنه ينبغي لکل من حج أن يتوجه إلي زيارة رسول الله (ص) سواء کان ذلک طريقه أو لم يکن ، فإن زيارته (ص) من اهم القربات وأربح المساعي وأفضل الطلبات .... ثم يرجع إلي موافقة الاول قبالة وجه رسول الله (ص) فيتوسل به في حق نفسه و يتشفع به إلي ربه سبحانه وتعالي ويدعو لنفسه ولوالديه واصحابه واحبابه ومن احسن إليه وسائر المسلمين ...

وعن العتبي قال : کنت جالسا عند قبر النبي (ص) فجاء اعرابي فقال : السلام عليک يا رسول الله سمعت الله تعالي يقول : « ولو انهم إذ ظلموا انفسهم جاوءک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما » نساء / 64 . وقد جئتک مستغفرا من ذنبي ، مستشفعا بک إلي ربي ، ثم انشأ يقول:

يا خير من دفنت بالقاع اعظمه                 فطاب من طيبهنّ القاع والاکم

نفسي الفداء لقبر انت ساکنه                    فيه العفاف وفيه الجود والکرم   

قال : ثم انصرف ، فحملتني عيناي فرأيت النبي (ص) في النوم فقال لي : يا عتبي الحق الاعرابي فبشره بأن الله تعالي قد غفر له .

فصلي در باره زيارت رسول خدا (ص) و اذکاري که در زمان زيارت بايد گفت : بدان اي وهابي که شايسته است هر کس به حج مي رود ، به زيارت قبر رسول خدا (ص) برود ، فرقي نمي کند که راه او از طرف مدينه باشد يا نباشد .... روايات متعددي در باب ثواب زيارت  بيان مي کند .

در ادامه مي گويد : زماني که مسجد پيامبر (ص) شدي ، نماز تحيت بخوان . سراغ قبر شريف ايشان بيا و رو به قبر و پشت به قبله به نحوي که چهار زراع از ديوار قبر فاصله بگيري ، بايست و قصد قربت کن و با  صداي که بلند نباشد ، بگو : السلام عليک يا رسول الله ، السلام عليک يا خيرة الله من خلقه ، السلام عليک يا حبيب الله ، السلام عليک يا سيد المرسلين و خاتم النبيين السلام عليک وعلي آلک و اصحابک و اهل بيتک و علي النبيين وسائر الصالحين .... و بعد از آن به خود رسول خدا (ص) متوسل شو و ايشان را شفيع خود قرار بده و براي خود و پدر و مادر و دوستان و ساير مسلمانان دعا کن .

تا اين که در ادامه مطلب حکايت عتبي را هم نقل مي کند :

عتبي گفت : در کنار قبر رسول خدا (ص) نشسته بودم که يک اعرابي آمد و گفت : السلام عليک يا رسول الله (ص) از خداوند شنيدم که مي فرمايد : اگر به خودتان ظلمي کرديد (گناهي انجام داديد ) استغفار کنيد و از رسول خدا (ص) بخواهيد که براي شما استغفار کند . اگر اين کار را انجام داديد ، خداوند شما را مي بخشد . نساء / 64 . من نزد شما (پيامبر ) آمدم تا از گناهان خود استغفار کنم و شما را نزد خداوند شفيع قرار دهم و سپس اين شعر را مي گويد .....

عتبي پيامبر(ص) را در خواب ديد که به او فرمودند : به اعرابي بشارت بده که خداوند گناهان او را بخشيد .

النووي الدمشقي الشافعي . محي الدين ابي زکريا يحيي بن شرف ، الاذکار من کلام سيد الابرار (ص) ، چاپ مکتبه النزار المصطفي البار مکه مکرمه و رياض ، ج 1 ، ص 232 به بعد

به هر حال آقاي نووي به آن عظمت خود براي جواز توسل به اين آيه از قرآن کريم استناد مي کند. همين مطلب را در کتاب المجموع خود هم بيان کرده است .

المجموع شرح المهذب للشيرازي ، تأليف محي الدين ابي زکريا محيي الدين بن شرف النووي ، جلد 8 ، چاپ مکتبه الارشاد جده (تنها چاپ کامل از اين کتاب) ، با تحقيق محمد نجيب المطيعي ، صفحه 256 :

بحث زيارت رسول خدا (ص) را بيان مي کند و مي گويد :

ومن احسن ما يقول ما حکاه الماوردي والقاضي ابو الطيب وسائر اصحابنا عن العتبي مستحسنين له قال : کنت جالسا عند قبر النبي (ص) فجاء اعرابي فقال : السلام عليک يا رسول الله (ص) ، سمعت الله يقول : « ولو انهم إذ ظلموا انفسهم جاوءک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما » وقد جئتک مستغفرا لذنبي ، مستشفعا بک إلي ربي ، ثم انشأ يقول :

يا خير من دفنت بالقاع اعظمه             فطاب من طيبهنّ القاع والاکم

نفسي الفداء لقبر انت ساکنه             فيه العفاف وفيه الجود والکرم

از بهترين چيزهايي که علماي ما مثل ماوردي و قاضي ابو الطيب و ديگر اصحاب شافعي از عتبي نقل کرده و او را تحسين کرده اند .....

النووي ، محي الدين ابي زکريا يحيي بن شرف ، المجموع شرح المهذب للشيرازي ، ج 8 ، با تحقيق محمد نجيب المطيعي ، چاپ مکتبه الارشاد جده ، ص 256

اما در مورد اين که گفتيم کتاب المجموع آقاي نووي از مهم ترين کتاب شافعي ها است ، مطلبي در مقدمه کتاب تعريف و تمجيدي از خود کتاب هم شده است :

ثالثا التعريف بکتاب المجموع وبيان قيمته العلمية والتاريخية يعتبر کتاب المجموع للامام النووي من اکبر المراجع الفقهية في مذهب الامام الشافعي خاصة  وفي فقه الاسلامية عامة

 محقق به صورت مفصل از اين کتاب تعريف و تمجيد کرده است ....

شرح حال آقاي محي الدين نووي

آقاي شمس الدين ذهبي در کتاب خود از ايشان تعريفات زيادي کرده است که بنده همان صفحه اول از کتاب را مي خوانم .

تاريخ الاسلام ووفيات المشاهير و الاعلام ، تأليف شمس الدين محمد بن احمد بن عثمان ذهبي ، متوفاي 748 هـ ، چاپ دار الکتاب العربي ، جلد 50 ، با تحقيق دکتر عمر عبدالسلام تدمري . صفحه 246 ، شرح حال 330 :

يحيي بن شرف بن مري بن حسن بن حسين مفتي الامة ، شيخ الاسلام ، محيي الدين ابو زکريا النووي ، الحافظ الفقيه الشافعي الزاهد ، احد الاعلام .

مفتي تمام امت اهل سنت ( تنها کسي است که آقاي ذهبي در مورد او مفتي الامه به کار برده است ) شيخ الاسلام .....

ذهبي ، شمس الدين محمد بن احمد بن عثمان ، تاريخ الاسلام ووفيات المشاهير و الاعلام ، متوفاي 748 هـ ، چاپ دار الکتاب العربي ، با تحقيق دکتر عمر عبد السلام تدمري ، ج 50 ، ص 246 ، شرح حال 330

اين فردي که مفتي الامه بوده براي جواز توسل به آيه 64 سوره نساء استدلال کرده است . اگر ايشان مشرک باشند ، بايد تمام شافعي ها دست از دين خود بر دارند .

مجري :

اين بود نظر اهل سنت ؛ اما وهابي ها از شنيدن اين سخنان بسيار ناراحت مي شوند . به همين دليل هم هست که ما اين مباحث را ادامه مي دهيم ؛ زيرا راهي را که  آن ها مي روند ، راه تکفير و کشت و کشتاري است که در دنيا به راه انداخته اند . يکي از دستاورد هاي تفکر تکفيري اين افراد ها ، گروه هاي وهابي است که با عناوين داعش ، النصره ... است که رسانه هايي دارند که از آن ها حمايت مي کنند و تفکرات اين گروه ها را در جامعه نشر مي دهند . يکي از مواردي که اين ها بسيار ناراحت مي شوند اين است که مردم بگويند : در پشت اين فقط يا الله گو ها ،توطئه و فتنه قرار دارد و آن فتنه چيزي جز کشت و کشتار مردم بي گناه ندارد . کليپي در اين زمينه آماده کرده ايم که با هم مي بينيم .

کليپ 2 :

کليپ پخش شده در شبکه هاي وهابي با عنوان : وحشت روحانيون قم از آيات توحيدي قرآن

آيت الله قزويني :

پشت بعضي از اين تاکسي ها مي نويسند فقط بگو الله . اين فقط بگو يا الله ، زيرش هزاران توطئه ضد قرآن و دين خوابيده است .

آن چه پير در خشت خام مي بيند ...

آيت الله قزويني :

جلوگيري از نسل اين ها و جمع کردن اين ها از واجبات است . اين ها با نام توحيد با توحيد مبارزه کنند .

مدير شبکه وهابي ـ تروريستي کلمه :

زماني که گفته مي شود فقط الله ، نگوييد که اين ها وهابي هستند ، اين ها علي (ع) را دوست ندارند ، اين ها حسين (ع) را دوست ندارند ، اين ها خدا را دوست دارند .

پشت پرده فقط يا الله گويي وهابيت :

کليپ کشتن مردم بيگناه

کارشناس وهابي شبکه تروريستي کلمه :

هر کس مسلمان واقعي بوده ، يا الله گفته !!!! هر کدام را که بگويي لبيک يا الله گفتن .

مجري وهابي شبکه تروريستي کلمه :

خالصانه يا الله مي گويند !!!!

آيت الله قزويني :

قرآن چنين خدايي را قبول ندارد ، پيامبر (ص) چنين خدايي را معرفي نکرده است . صد و بيست و چهار هزار پيامبر (ص) با چنين خدايي بيگانه هستند . حال شما بگوييد ما موحد هستيم ، اين کلام ياد آور سخن فرعون است که مي گفت من خداي بزرگ شما هستم ، مي ترسم حضرت موسي بيايد و دين شما را از بين ببرد . حضرت موسي براي شما مفسد في الارض است و عقائد راستين شما را از بين مي برد ، شما موحد واقعي هستيد .

مجري :

اين هم گوشه بسيار کوچکي از توطئه فقط يا الله گوها . ببينيد که چه تفکرات کثيفي در پشت اين فقط يا الله گوها است .يا الله مي گويند و به فجيع ترين وضعي انسان مي کشند . اين يا الله گفتن براي آن ها يک حربه شده براي کشتن و خونريزي کردن .

نظراتي که از علماي اهل سنت در اين برنامه گفته مي شود ، مي تواند  براي کساني که جوينده حق و حقيقت هستند ، راه را هموار کند . استاد يزداني ! آيا باز هم از علماي شافعي مذهب هستند کساني که براي جواز توسل به قرآن استناد کرده باشند ؟

استاد يزداني :

علماي زيادي هستند که ما در دو سه جلسه فقط علماي شافعي را بيان خواهيم کرد و نظرات علماي مذهب چهارگانه اهل سنت را در آينده به صورت مفصل بحث خواهيم نمود . نفر سومي که به  آيات قرآن کريم براي اثبات جواز توسل استدلال کرده است :

3 ) آقاي ماوردي بصري شافعي

در کتاب الحاوي الکبير في فقه مذهب الامام الشافعي وهو شرح مختصر المزني ، تأليف ابي الحسن علي بن محمد بن حبيب ماوردي بصري ، چاپ دار الکتب العلميه لبنان ، جلد 4 ، با تحقيق استاد محمد بکر اسماعيل و عبد الفتاح ابو سنه از دانشگاه الازهر مصر ، صفحه 214 ، کتاب الحج باب دخول المکه :

فأما زيارة قبر النبي (ص) فمأمور بها ومندوب إليها روي عبيد الله بن نافع عن ابن عمر عن النبي (ص) أنه قال :‌ من زار قبري وجبت له شفاعتي و حکي عن العتبي أنه قال : کنت عند قبر النبي (ص) فأتي اعرابي فقال : يا رسول الله (ص) وجدت الله تعالي يقول : « ولو انهم إذ ظلموا انفسهم جاوءک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما » نساء / 64 . وقد جئتک تائبا من ذنبي مستشفعا بک الي ربي ....

زيارت قبر پيامبر (ص) به ما دستور داده شده و مستحب است که پيامبر (ص) فرمود : هر کس قبر من را زيارت کند ، بر من  واجب مي شود که او را در قيامت شفاعت کنم . حکايت عتبي را هم نقل مي کند : ... که خداوند فرمود : اگر کسي گناهي کرد ، بايد استغفار کند و پيامبر (ص) هم براي او طلب استغفار کند ، خداوند او را مي بخشد . من نزد شما ( پيامبر ) آمده ام که استغفار کنم و شما را شفيع در نزد خداوند قرار دهم.

در ادامه شعر را هم مي خواند و عتبي مي گويد :

 پيامبر (ص) را در خواب ديدم که به اعرابي بگو خداوند گناهان تورا بخشيده است . 

ماوردي بصري ، ابي الحسن علي بن محمد بن حبيب ، الحاوي الکبير في فقه الامام الشافعي و هو شرح مختصر المزني ، چاپ دار الکتب العلميه لبنان ، با تحقيق استاد محمد بکر اسماعيل و عبد الفتاح ابو سنه ، ج 4 ، ص 214

اين هم استدلال اين عالم شافعي مذهب به آيه قرآن کريم براي اثبات جواز توسل بود .

پروفسور بکري اسماعيل که از اساتيد دانشگاه الازهر مصر مي باشد ، در مقدمه اين کتاب تقريظي زده است :

کتاب الحاوي للماوردي من اهم کتب الشافعية واشهرها 

کتاب الحاوي ماوردي از مهم ترين و مشهورترين  کتاب هاي شافعي ها است .

آقاي ماوردي همين مطلب را در کتاب ديگر خود هم بيان کرده است .

کتاب الاحکام السلطانيه و الولايات الدينيه ، تأليف ابي الحسن علي بن محمد بن حبيب الماوردي ، متوفاي 450 هـ ، با تحقيق دکتر مبارک البغدادي استاد دانشگاه کويت ، صفحه 140 :

وزيارة قبر رسول الله ‍(ص) رعاية لحرمته وقياما بحقوق طاعته ....

در صفحه بعد

وحکي العتبي قال : کنت عند قبر النبي (ص) فأتاه اعرابي ...

همان مطالبي را که بقيه علماي اهل سنت نقل کرده بودند ، در اين کتاب که از مهمترين کتاب هاي شافعي ها مي باشد ، هم بيان شده است .

شرح حال آقاي ماوردي

در کتاب سير اعلام النبلاء ، تأليف شمس الدين محمد بن احمد بن عثمان ذهبي ، متوفاي 748 هـ ، چاپ مؤسسه الرساله لبنان ، جلد 18 ، با تحقيق شعيب الارنؤوط وهابي ، صفحه 64 ، شرح حال 29 :

الامام العلامة ، اقضي القضاة ، ابوالحسن علي بن محمد بن حبيب البصري، الماوردي ، الشافعي ، صاحب التصانيف ...

قال ابو اسحاق في الطبقات : ... وله مصنفات کثيرة في الفقه والتفسير واصول الفقه و الادب وکان حافظا للمذهب ...

وقال القاضي شمس الدين في وفيات الاعيان : من طالع کتاب الحاوي له يشهد له بالتبحر والمعرفة المذهب ...

در صفحه بعد :

قال ابو الفضل بن خيرون : کان رجلا عظيم القدر متقدما عند السلطان ، احد الائمه ...

امام و علامه .... است .

خطيب بغدادي هم او را توثيق کرده است ...  ابو اسحاق در طبقات خود مي گويد : کتاب هاي زيادي در فقه و تفسير و اصول فقه و ادب نوشته و حافظ مذهب شافعي مي باشد ...

قاضي شمس الدين در کتاب وفيات الاعيان مي گويد : کسي که کتاب الحاوي را بخواند مي فهمد که آقاي ماوردي چه اندازه تبحر داشته است ومذهب شافعي را مي شناخته ...  

ابوالفضل بن خيرون هم مي گويد : ماوردي يکي از ائمه شافعي مذهب بوده است ...

 ذهبي ، شمس الدين محمد بن احمد بن عثمان ، سير اعلام النبلاء ، با تحقيق شعيب الارنؤوط وهابي ، چاپ مؤسسه الرساله ، ج 18 ، ص 64 ، شرح حال 29

علامه و امام شافعي مذهب در يکي از مهمترين کتاب هاي فقهي شافعي ها به آيه قرآن کريم براي اثبات جواز توسل به قبر رسول خدا (ص) استدلال کرده است . وهابي ها بگويند که اين ها کافر و مشرک هستند تا مرز بين اهل سنت و وهابي ها مشخص شود . وهابي ها مي گويند که توسل به قبر رسول خدا (ص) شرک و کفر است و علماي اهل سنت آن را طبق آيه قرآن کريم مستحب مي دانند .

مجري :

يکي از بخش هاي اين برنامه که هر هفته پخش مي شود ، مستند لانه زنبور است که ارتباط وهابيت را با استعمار نشان مي دهد . آن چه که امشب خدمت شما پخش خواهد شد ، اعترافات يک از استعمارگران است مبني بر اين که داعش را آن ها به وجود آورده اند و اعتراف ضمني يکي از وهابي ها در شبکه هاي خود که داعشي ها را استعمارگران پي ريزي کرده اند .

کليپ 3 (لانه زنبور 7) :

راوي فيلم :

کلينتون در خاطرات خود مي گويد : آمريکا و مصر توافق کرده بودند که داعش را در صحراي سينا تشکيل دهند و آمريکا و اروپا در نشستي مشترک آن ها را به رسميت بشناسند . بر اساس نوشته کلينتون قرار بود با تشکيل داعش نقشه کشورهاي اسلامي تغيير کرده و تسلط آمريکا بر منابع نفتي منطقه تکميل شود . کلينتون در خاطرات خود افزوده که براي تبيين اين موضوع به بيش از صد کشور سفر کرده بود .

کارشناس وهابي شبکه وهابي ـ تروريستي کلمه :

يک قسمت از خاطرات خانم کلينتون را براي شما مي خوانم . ايشان مي گويد : شکل گيري گروه موسوم به دولت اسلامي عراق و شام يا داعش از حمايت واشنگتون برخوردار بود و قرار بود که دولت اسلامي عراق و شام يا همان داعش بر اساس توافق آمريکا و اخوان المسلمين در مصر تشکيل شود .

مجري :

اين هم اعترافات دو طرف بود که ريشه کار از کجاست . البته رسانه هاي استعماري زماني که مي خواهند به گروه داعش اشاره کنند ، به جاي داعش از دولت اسلامي يا دولت اسلام ياد مي کنند . خودشان اين سازنده اين گروه ها هستند و اين را حربه اي براي ضربه زدن به نام اسلام قرار داده اند .

تماس بينندگان

بيننده : رشيدي از سنندج ـ اهل سنت

بنده مي خواستم بپرسم که ضرورت وجود ائمه (ع) بعد از پيامبر اسلام (ص) چيست ؟ شما که مي گوييد از ائمه اطهار (ع) بايد تبعيت کنيم ، اين تبعيت در چه زمينه اي است از فرامين و دستورات آن هاست ؟ آن فرامين و دستور ها از دو حال خارج نيست يا مطابق با فرامين  و دستور هاي پيامبر (ص) است که نود در صد آن ها همان طور است که در آن صورت تکرار مکررات است و نياز به ائمه (ع) نيست ؟ يا اين که مخالف با فرامين پيامبر(ص) است که عرفا اين مخالفت موجب وهن اسلام است که عقلا بعيد است . اين احتمال هم هست که حرف ائمه (ع) بر حرف پيامبر(ص) ترجيح داده شود . شما براي بنده يک مثال بياوريد که ائمه (ع) سخني گفته باشند که پيامبر(ص) نگفته باشند . اگر سخني باشد که پيامبر (ص) نگفته باشد يا از بديهيات عقلي است يا توصيه به حسن خلق است که حتي نياز به خود پيامبر (ص) هم نيست . يا اين ک مطالبي است که خود پيامبر (ص) هم فرموده اند مثلا در تمام اقوال و مسائل فقهي که ما با هم اختلاف داريم ، شما مي گوييد که پيامبر (ص) هم چنين کرده است ، مثل خمس ، ازدواج موقت ... 

مجري :

شما فرموديد که نود درصد از فرمايشات ائمه (ع) مطابق با فرمايشات پيامبر (ص) است و ده در صد آن مخالف . شما مي توانيد از اين ده درصد نمونه اي براي ما نام ببريد ؟

بيننده :

اگر بگويم که به ضرر شما خواهد بود .  مثلا در فقه ؛ البته من در حال حاضر چيزي به ياد ندارم .

استاد يزداني :

برادر عزيز! بنده جواب شما را از قرآن کريم خواهم داد . خداوند در قرآن کريم ، در سوره نساء ، آيه 59 مي فرمايد :

يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله واطيعوا الرسول واولي الامر منکم ...

اگر خداوند تفکر شما را داشت ، بايد مي فرمودند : اطيعوا الله و اطيعوا الرسول .... اولي الامر را بيان نمي کردند . به نظر شما در اين آيه اولي الامر چه وظيفه اي دارد ؟ يا سخن رسول خدا (ص) را مي زند يا اين که خلاف سخن ايشان را مي گويد . اگر بخواهيم مثل شما استدلال کنيم ؛ پس نيازي به اولي الامر نيست و خداوند نعوذ بالله اشتباه کرده که به اطاعت از اولي الامر دستور داده است . در اين آيه خداوند به طور صريح و واضح مي فرمايد که از سه شخص اطاعت کنيم . 1 ) خداوند ، 2 ) پيامبر خدا (ص) . 3 ) اولي الامر . اولي الامر طبق عقيده ما شيعيان و روايات صحيحه اي که داريم ، دوازده امام هستند . همان دوازده امامي که پيامبر بزرگوار اسلام (ص) معرفي کرده اند .

در صحيح بخاري و صحيح مسلم و صدها کتاب از کتب شيعه و سني است که بعد از من دوازده جانشين خواهد آمد تا قيام قيامت . اين اجماع تمام علماي شيعه و سني است که روايت آن هم متواتر مي باشد . خداوند هم فرموده : اطاعت از خدا ، پيامبر (ص) و اولي الامر . اگر اين گونه که مي گوييد چرا از پيامبر (ص) اطاعت کنيم ؟ مگر پيامبر (ص ) از خود سخن مي گويد ؟       يا موافق قرآن سخن مي گويد يا مخالف قرآن . با اين استدلال شما نبوت پيامبر (ص) را هم زير سؤال مي برد . اگر بخواهيد امامت ائمه اطهار (ع) را زير سؤال ببريد ، نبوت رسول خدا (ص) هم زير سؤال مي رود .

به هر حال اولي الامر دستوراتي دارد که قطعا موافق با دستورات خداوند است ، خداوند جزئيات همه مسائل را بيان نکرده است ، پيامبر (ص) هم موفق به گفتن همه جزئيات مسائل شرعي نشده است و خيلي از مسائل به دست ما نرسيده ، اين امام است که مسائل را براي ما مشخص و قرآن را تفسير مي کند .

خداوند در قرآن کريم ، قرآن را تبيان کل شئ معرفي کرده است . من از کجاي اين قرآن متوجه شوم که در حال حاضر وظيفه من چيست ؟ امام است که از قرآن کريم استدلال مي کند که آن مسئله را ثابت مي کند . امام وظايف زيادي دارد که يکي از اين وظايف وساطت در فيض است . اين عقيده شيعه و سني و حتي ابن تيميه است ، انسان کاملي که بايد باشد و خداوند به واسطه او به بندگان خود روزي مي دهد و به وسيله او عالم را اداره مي کند . وظيفه امام فقط اين نيست که بگويد اين کار را انجام بده و اين کار را انجام نده ؛ بلکه وظيفه امام هدايت معنوي انسان ها است ، فرقي نمي کند که در بين مردم باشد يا نباشد ، امام اين وظيفه را انجام مي دهد .

اين ها اعتقادات ما است ؛ اما سخن شما مخالف نص صريح قرآن کريم است که خداوند در قرآن دستور داده که هم از پيامبر(ص) و هم از اولي الامر اطاعت کنيد .

بيننده :

سخن شما از لحاظ نظري کاملا درست است ؛ ولي از لحاظ عملي يک مورد نام ببريد .

استاد يزداني :

موارد زيادي است که از رسول خدا (ص)  نرسيده و از امام اين مسائل رسيده است ، فقط امور اخلافي نيست . مثلا شما اگر در وسائل شيعه بررسي کنيد ، در هر بابي يا آيه اي از قرآن هست يا نيست . اگر هست که سخن امام تفسيري براي آن آيه مي شود و اگر از قرآن و پيامبر (ص) نباشد ، اين امام است که وظيفه ما را مشخص مي کن . ما شيعيان از اين بابت مشکلي نداريم ، شما هم همين طور . امام شما ابو حنيفه مي گويد : از پيامبر بزرگوار اسلام (ص) فقط هفده روايت صحيح رسيده و بقيه را از خود استدلال کرده است و شما هم که يا حنيفي يا شافعي هستيد ، کلام آن ها را قبول مي کنيد .

در هر بابي از ابواب فقه که بگوييد ما روايت از امام صادق (ع) و امام باقر (ع) و ساير ائمه (ع) داريم که يا آيه قرآن را تفسير مي کند يا اين که حکم خداوند را بيان کرده است و ما از آن جايي که پيامبر (ص) گفته اند که اين ها اولي الامر و ثقل در کنار قرآن کريم هستند ، سخن آن ها را به عنوان حکم خداوند مي پذيريم .

بيننده :

وقتي پيامبر اسلام (ص) مبعوث شدند ، دو نوع احکام آوردند : 1 ) احکام اخلاقي  ، 2 ) احکام عبادي . شما بهتر از من مي دانيد که اعراب جاهلي احکامي مثل طلاق ، نکاح ، حدود و قصاص را داشتند و پيامبر (ص) ضرورتي نداشتند که تکرار مکررات داشته باشند .

استاد يزداني :

نه ، اعراب جاهلي هيچ کدام از اين احکام را نداشته اند . چه کسي اين سخن را مي گويد .

بيننده :

يعني روزه نداشتند ، کتب عليکم الصيام کما کتب علي الذين آمنوا ...

استاد يزداني :

اين آيه براي اعراب جاهلي نيست ، براي اديان گذشته است که روزه بر آن ها واجب بوده ؛ ولي آيا عمل هم مي کردند ؟ نمي کردند . اگر شما اين گونه استدلال کنيد که به اسلام هم نياز نبوده .

بيننده :

بنده همين را مي خواهم بگويم  که نسبت به فلسفه بعثت رسول خدا (ص) هم ترديد وجود دارد .

استاد يزداني :

به هر حال نص صريح قرآن کريم است که دين اسلام ، کامل ترين دين است و خداوند از اين دين راضي است . خداوند اگر از دين مشرکين و نصاري راضي بود که دين اسلام را نمي آورد . شما با اين استدلال حتي دين اسلام را هم زير سؤال برديد .

بيننده : آقاي رمضاني از خراسان ـ اهل سنت

در مورد توسل سؤالاتي داشتم . به نظر بنده سخن قرآن اين نيست که کسي را صدا نزنيد ، که در آن صورت اگر کسي افراد خانواده خود را هم صدا کند ، مشرک مي شود . سخن قرآن اين است که کسي را که صدا مي کنيد به عنوان اله صدا نزنيد . آيات قرآن هم در اين زمينه فراوان است ولله الاسماء الحسني فادعوه بها . اين دو آيه دو مفعولي است ؛ يعني خداوند را بخوانيد با اسماء حسناي او ؛ يعني فادعوه الها رحمانا رحيما و غير خدا را اله نخوانيد . اين مطلب بسيار واضح و روشن است .

اگر کسي به عنوان وهابي بگويد که غير  خدا را صدا نزنيد ، در آن صورت مردم چگونه صحبت کنند . اين کليپي را که پخش کرديد ، توجه کنيد که اين عالم اهل سنت به چه زيبايي مطلب را واضح و مبرهن کردند . هر عقل سليمي اين مطلب را مي پذيرد ، خيلي ها لجاجت مي کنند .

فرداي قيامت خداوند از حضرت عيسي (ع) مي پرسد که تو به مردم گفتي که تو و مادر ت را به عنوان خدا قبول کنند ؟ يا در آيه قرآن مي فرمايد :

 ام من يجيب المضطر اذا و يکشف السوء ويجعلکم خلفاء الارض أإله مع الله

آيا با الله ، خداي ديگري هم هست ؟

خداوند که نمي گويد : با الله  ، خداي ديگري را هم صدا کن . يا اين که مي فرمايد :

أفرأيت من اتخذ الهه هواه أن لاتعبدوا الشيطان ..

آيا نمي بيني کساني را که هوا پرست هستند ، شيطان را عبادت نکنيد .

اين ها را هيچ زمان نمي گويند کسي که گنهکار مي شود ، مشرک است و سخن خداوند را رها کرده  ، فقط همين را مي گويند که اگر يا حسين و يا علي بگويي ، مشرک مي شوي . انسان نمي داند که به اين وهابي ها چه بگويد . اين ها با اين استنباط هاي ظاهري از قرآن چه  مصيبتي در اسلام شده اند .

مي گويند : اهل قبور اصلا نمي شنوند . در صورتي که روايات زيادي وجود دارد که پيامبر (ص) جواب سلام شما را مي دهد ، اعمال شما به ايشان عرضه مي شود .

اين ها فقط ظاهر قرآن را مي گيرند و خود را به نفهميدن مي زنند . اين که مي گويند : پيامبر (ص) در قبر نمي شنود ، اين چه استنباطي از قرآن است . انسان بايد به چنين قرآن فهميدن و چنين مسلماني گريه کند و اين گونه به اسم اسلام برادر مسلمان خود را بکشند و اين همه بي آبرويي براي دين خدا به بار بياورند .

در حال حاضر آيه اي  را بهانه قرار داده اند که :

اليس الله بکاف عبده

به اين معنا است که هر کس به خدا توکل کند ، خداوند او را رها نمي کند ؛ بلکه خداوند او را ياري مي کند ، نه اين که خدا بس است و ديگر غير خدا  را صدا نکنيم ؛ يعني ما براي انجام کار هايمان نمي توانيم سراغ غير خدا برويم ، اين که منطقي نيست .

سخن آخر من اين که هر کسي که توسل کند فرقي نمي کند که زنده باشد يا مرده ، مانند اين است که فقط خداوند را خوانده است . ما يا خداوند را مستقيما مي خوانيم يا اين که به کسي مي گوييم که خدا را بخوان ، مثل اين که زماني که به هم مي رسيم مي گوييم التماس دعا . اين که شرک نمي شود .

بيننده : رضا از ملاير ـ شيعه

مي خواستم بپرسم که شما اين عقيده را داريد که رسول خدا (ص) مي تواند بدون اذن خداوند ، کسي را شفا دهد يا خير ؟

مجري :

چنين عقيده اي را اگر کسي داشته باشد ، قطعا کافر و خارج از دايره اسلام است .

بيننده :

يعني پيامبر (ص) بدون اذن خداوند نمي تواند کسي را شفا دهد . مثلا بعضي ها هستند که خواب مي بينند که حضرت ابا الفضل (ع) کسي را که فلج مادر زاد بوده ، شفا داده .

استاد يزداني :

حضرت خودشان گفته که من بدون اجازه خداوند اين کار را انجام مي دهم ؟ ما اعتقاد داريم که خداوند به بعضي از بندگان خودش قدرتي داده که مي توانند هر کاري انجام دهند ؛ همان گونه که به رسول خدا (ص) و اميرالمؤمنين (ع) چنين قدرت هايي را داده بود که در زندگي خودشان انجام داده بودند و هيچ بشري از اول تا به  آخر قادر به انجام آن نيست . خداوند به برخي از بندگان خود اين قدرت را عطا کرده که حاجت بندگان خود را برآورده کند . مثلا خداوند به حضرت عيسي (ع) قدرتي داده که مرده را زنده و کور را بينا مي کند ؛ البته همه اين کار ها هم به اذن خداوند انجام مي شود .

بيننده : عبد الله از بوشهر ـ اهل سنت

اگر کسي اعتقاد داشته باشد که خداوند تنها راه چاره است و نياز به توسلي ندارد ، شما با اين مسئله چه مشکلي داريد ؟

استاد يزداني :

چرا خداوند نعوذ بالله متوجه اين مطلب نشد و گفت : هم پيش من توبه کنيد و هم از پيامبر (ص) بخواهيد که براي شما طلب استغفار کنيد .

بيننده :

 خداوند اين مطلب را گفته :

من يتقي الله يجعل له مخرجا ويرزق من حيث لايحتسب 

هر کس تقوا پيشه کند ، خداوند به شما راه فرج نشان مي دهد و روزي ميدهد از جايي که فکر آن را نمي کنيد .

در هيچ جاي قرآن نگفته که به وسيله چيزي به من برسيد .

استاد يزداني :

در همين سوره نساء ، آيه 64 خداوند مي فرمايد : اگر کسي گناهي انجام داد و به خود ظلم کرد ، خودش استغفار کند و از پيامبر (ص) هم بخواهد که براي او استغفار کند ...

در اين جا چرا خداوند نگفت که فقط نزد من بياييد ، چرا پيامبر (ص) را در اين موضوع شريک کرد؟

بيننده :

آن زمان پيامبر(ص) زنده بوده .

استاد يزداني :

يعني به نظر شما شريک زنده براي خدا بدون اشکال است و شريک مرده براي خداوند اشکال دارد؟

بيننده :

نه ، شريک اصلا درست نيست .

استاد يزداني :

حرف شما اين است کسي که از غير خداوند چيزي بخواهد ، مشرک است .

بيننده :

نه ، اين مطلب جدايي است . مثلا شما مي گوييد کسي که مستقيم چيزي را از خداوند بخواهد ، اعتقاد او درست نيست .

استاد يزداني :

چه زماني ما اين حرف را زده ايم ، بارها توسل را تعريف و تقسيم بندي کرده ايم . توسل به ذات خداوند ، توسل به اسماء و صفات خداوند ، توسل به عمل صالح و توسل به صالحين و انبياء الهي .

بيننده :

توسل به اسماء و صفات نيست ؛ بلکه خداوند مي گوييد : به وسيله اسماء من را بخوانيد . من مي خواهم بگويم من نوعي بر اساس  آن اعتقادي که وهابي ها دارند نه آن اعتقادي که به خود اجازه کشتن انسان ها را مي دهند ، ما آن اعتقاد را اصلا قبول نداريم ؛ ولي اگر اعتقاد داشته باشيم که فقط خداوند مي تواند به ما کمک کند و نياز به هيچ وسيله اي هم نيست .

استاد يزداني :

 در اين مطلب هيچ شک و شبهه اي نيست ، همه مسلمان ها اعتقاد دارند که به جز خداوند کسي قدرت اين را ندارد که به انسان کمک کند و هر خير و شري که به انسان مي رسد از طرف خداوند است .     

مجري :

 خداوند به شما از رگ گردن به شما نزديک تر است . اما تعبيري که شما از اين آيه قرآن داريد ، اشتباه است . اگر خداوند از رگ گردن به شما نزديک تر است ؛ پس چرا از ما مي خواهيد که براي رهبري دعا کنيد؟

بيننده :

من به عنوان يک زنده از شما تقاضا کردم که براي يک انسان زنده دعا کنيد ، اين با اعتقادات من مشکلي پيدا نمي کند .

استاد يزداني :

من اگر زنده باشم يا نباشم نعوذ بالله در خداوند تغييري ايجاد مي شود ؟ فرقي نمي کند چه من زنده باشم و چه مرده باشم ، خداوند همان خدا هست . از خداوند اگر بخواهيم ، خداوند قطعا انجام مي دهد .

بيننده :

طبق اعتقادات من خداوند تغيير نمي کند ؛ اما انسان بعد از مردن ديگر قدرتي ندارد .

استاد يزداني :

چه کسي اين مطلب را گفته است ؟ سند و مدرکي براي اين مطلب داريد ؟ اتفاقا حتي علماي وهابي هم مثل ابن قيم الجوزيه در کتاب الروح خود تصريح مي کند : قدرت روح بعد از مرگ ، ده ها برابر زمان زنده بودن او مي شود .

انسان فرق مي کند ؛ اما قدرت روح او بسيار زياد مي شود . وقتي من در زمان زنده بودنم مي توانم دعا کنم ، روح من بعد از مرگ هم مي تواند دعا کند . کسي که حاجت مي دهد ، خداوند است . زنده باشم يا مرده باشم ، کاري از دست من بر نمي آيد .

اولا برداشت شما با اين آيه از قرآن کريم در تضاد است ، که خداوند مي فرمايد : اگر کسي گناهي انجام داد ، اول نزد من طلب استغفار کند و بعد نزد پيامبر (ص) برود و ايشان هم طلب استغفار نمايد ، در آن صورت خداوند توبه او را مي پذيرد .

اين نص صريح قرآن کريم است . امشب ما از علماي شافعي نشان داديم که به اين آيه استدلال و جواز توسل را ثابت کرده اند .

ثانيا مخالف رفتار صحابه است . شما اگر اين سخن را بگوييد ، عايشه که همسر رسول خدا (ص) است و دستور داد ( طبق روايت صحيح که از علماي شما نقل شده )  براي نازل شدن باران ، سراغ قبر رسول خدا (ص) برويد و از ايشان طلب باران کنيد . صحابه همين کار را انجام دادند و باران هم باريد .

مگر شما نمي گوييد : فقط خداوند ؛ پس چرا عمر  بن خطاب سراغ عموي پيامبر (ص) رفت . بلال بن حارث مزني که از صحابه است ، سراغ قبر پيامبر (ص) مي رود و اين کار خود را براي عمر بن خطاب تعريف مي کند و او هم با گريه خود کار بلال را تأييد مي نمايد . در مورد رسول خدا (ص) هم روايت صحيح داريم زماني که فاطمه بنت اسد را داخل قبر قرار دادند ، مي فرمايد : خدايا فاطمه بنت اسد را به حق پيامبرت و پيامبران گذشته ات ببخش .

از صحابه که بگذريم ، احمد بن حنبل مي گويد : اگر در بيابان راه را گم کرديد ، بگوييد يا عباد الله اغيثوني ، نمي گويد يا الله اغيثوني . روايت ديگري که خود وهابي ها آن را نقل کرده اند زماني که حضرت عيسي (ع) بعد از رجعت بر مي گردند ، سراغ قبر رسول خدا (ص) مي روند و مي گويند : يا محمد !

رسول خدا (ص‌) هم پاسخ ايشان را مي دهند . همه اين مطالب را ما خوانده ايم . تفکري که وهابيت دارند ، نه با قرآن و نه با روايات صحيح السند و نه با عملکرد صحابه و نه با عملکرد تابعين و نه با عملکرد ائمه اهل سنت و نه با سخنان ابن تيميه سازگار است .

ابن تيميه صراحتا مي گويد : هر کس سرا غ قبر رسول خدا (ص) برود و  حاجت بخواهد ، پيامبر (ص) حاجتش را مي دهد ؛ چون اگر ندهد ، ايمان او مضطرب مي شود و اين توسل هيچ اشکالي ندارد .

بيننده :

 نظر شخصي من اين است که خداوند براي من کفايت مي کند ، طبق همان قرآني که خودم خوانده ام . به همه قرآن هم ايمان دارم و آيه 64 سوره نساء منافاتي با اعتقادات من ندارد .

استاد يزداني :

اگر اين اعتقاد شما است که در زماني گناه از پيامبر (ص) طلب استغفار کند ، اشتباه است  ...

بيننده :

اين آيه براي زمان حيات بوده است ؟

استاد يزداني :

کجاي آيه دارد در زمان حيات بوده است . آيه مطلق است هم زمان حيات را شامل مي شود و هم زمان ممات را .

ايشان نمي خواهند قبول کنند . اين برداشت تمام علماي اهل سنت است از امام شافعي تا علماي امروز ، که اين آيه براي زمان حيات و ممات رسول خدا ﴿ص﴾ است . برداشت شما بر خلاف تمام علماي اهل سنت است و ما هم همين را مي خواهم ثابت کنيم که اهل سنت يک برداشت و وهايت برداشت ديگري دارند .

 بيننده : محمود از فارس ـ شيعه

ما براي اين که به حقيقت اسلام پي ببريم و در واقعيت واهي دست و پنجه نرم نکنيم ، بايد در چه راهي قدم بگذاريم ؟ و از چه منابعي استفاده کنيم ؟

استاد يزداني :

در مورد ضرورت وجود ائمه (ع) توضيحاتي را ارائه داديم که بيننده از لحاظ نظري قانع شدند و اين براي ما کفايت مي کند . از نظر عملي هم بايد بگويم که ما در دوراني زندگي مي کنيم که ائمه (ع) ما حضور ندارند و امام زمان (عج) از ما غايب است و شايد همين کار را براي شما مشکل کرده باشد که فقط امام را در صورت حضور قبول داريد و اگر امام حاضر نباشد ، فکر مي کنيد که نمي توان از او استفاده اي کرد . در حالي که طبق اعتقاد شيعه و طبق مدارکي که از کتب اهل سنت موجود است ، اگر عالم هست ، به وجود امام و انسان کامل است که حفظ شده و اين نياز ما به وجود امام مي باشد . در ضمن اين که اگر ما به سخن خدا و پيامبر (ص) گوش کرده و امام را قبول مي نموديم ، امت اسلامي به هفتاد و دو فرقه تقسيم نمي شد و اين همه مشکلات براي جامعه اسلامي به وجود نمي آمد . وجود امام (ع) است که اين مشکلات را حل مي کند . اميدواريم که خداوند بر ما تفضل کند و خليفه و جانشين و ولي خود را بفرستد تا عالم پر از عدل و داد شود .

در مورد سؤال آخر بايد بگويم که اگر فرصت داشته باشند ،تفسير نمونه را از ابتدا تا انتها بخوانند که با خواندن آن فکر نمي کنم که سؤالي براي ايشان باقي بماند .

مجري :

از شما استاد يزداني و هم چنين شما بينند گان عزيز و ارجمند تشکر مي کنيم که تا اين ساعت با ما همراهي کرديد . اميد وارم از اين برنامه هم استفاده کافي را کرده باشيد .

اللهم عجل لوليک الفرج

                                   يا علي مدد

                                                       التماس دعا

                                                                          خداوند يار و نگهدارتان .



حجت الاسلام و المسلمين سيد محمد يزداني

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما