تاريخ : 1393/06/24

موضوع: استدلال علماي اهل سنت به آيات قرآن کريم براي اثبات جواز توسل(2)

فهرست مطالب:

موضوع: استدلال علماي اهل سنت به آيات قرآن کريم براي اثبات جواز توسل(2)

فهرست مطالب:

استدلال علماي شافعي با آيات قرآن براي اثبات جواز توسل

4 ) جلال الدين سيوطي

5 ) محمد بن عمر نووي

6 ) صفوري شافعي

7 ) آقاي سمهودي

مصاحبه با نجات يافتگان کوه سنجار

8 ) سليمان بن عمر الجمل

9 ) دمياطي شافعي

کليپ (لانه زنبور 8 ):

تماس بينندگان

مجري :

طبق معمول هفته هاي گذشته در خدمت استاد عزيز و ارجمند ، حجه الاسلام و المسلمين يزداني هستيم .

اگر برنامه هاي راه و بيراه را دنبال کرده باشيد ، در هفته گذشته مبحث جديدي را در زمينه وهابيت و تفاوت هايي را که با ساير مذاهب اسلامي دارند  را آغاز کردند و به اين موضوع پرداخته شد که آيا از فقهاي شافعي مذهب کساني هستند که براي اثبات جواز توسل به آيات قرآن استناد کرده باشند يا خير ؟

بنده در اين بخش از استاد يزداني خواهش مي کنم که خلاصه اي از مطالب ارائه شده در هفته گذشته را بيان کنند .

استاد يزداني :

همان طور که شما فرموديد ، موضوع برنامه ما استدلال علماي اهل سنت به آيات قرآن براي جواز توسل بود که ما از استدلال علماي شافعي مذهب براي اثبات جواز توسل شروع کرديم . در هفته گذشته ما سه نفر از علماي شافعي را از جمله ابن کثير دمشقي سلفي که در کتاب تفسير قرآن العظيم خود در صفحه 503 ، صراحتا به آيه 64 سوره نساء استدلال کرده بود که خداوند مي فرمايد :

« ولو انهم إذ ظلموا انفسهم جاوءک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما.»

يرشد تعالي العصاة والمذنبين إذا وقع منهم الخطا والعصيان أن يأتوا الي الرسول فيستغفروا الله عنده ويسألوه أن يستغفر لهم ، فإنهم إذا فعلوا ذلک تاب الله عليهم ورحمهم وغفرلهم ولهذا قال : لوجدوا الله توابا رحيما . وقد ذکر جماعة منهم : الشيخ ابو نصر بن صباغ في کتابه « الشامل » الحکاية المشهورة عن العتبي قال : کنت جالسا عند قبر النبي (ص) فجاء اعرابي فقال : السلام عليک يا رسول الله سمعت الله فيقول : « ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاوءک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما » وقد جئتک مستغفرا لذنبي ، مستشفعا بک الي ربي ...

خداوند در اين آيه گنهکاران را راهنمايي مي کند که اگر خطايي از آن ها سر زد ، نزد رسول خدا (ص) بيايند و از خداوند طلب استغفار کنند و از حضرت هم بخواهند که از خداوند براي آن ها طلب استغفار کند ، در اين صورت خداوند آن ها را مي بخشد و خداوند توّاب و رحيم است .    

در ادامه به حکايت عتبي استناد مي کند :

که عتبي گفت : نزد قبر رسول خدا (ص) نشسته بودم که يک اعرابي آمد و گفت : سلام بر تو اي رسول خدا (ص) شنيدم از خداوند که فرمود.....

اي پيامبر (ص) من نزد شما آمدم تا از گناهان خودم استغفار کنم  و شما را شفيع نزد خداوند شفيع قرار دهم .

ابن کثير ، تفسير قرآن العظيم ، ص 503

ابن کثير را معرفي کرديم و بزرگان اهل سنت در باره او تعابير عجيبي داشتند ؛ از جمله سيوطي در طبقات الحفاظ ، صفحه 533 :

الامام المحدث الحافظ ذو الفضائل ...

قال ذهبي في المختص : الامام المفتي المحدث البارع ثقة متفنن محدث متقنن .

( سيوطي ) قلت : العمدة في علم الحديث معرفة صحيح الحديث وسقيمه ...

 نفر بعد آقاي نووي بود و از او به عنوان مفتي الامه ياد شده بود که در کتاب هاي مختلف خود از جمله کتاب الاذکار من کلام سيد الابرار (ص) ، جلد 1 ، صفحه 234 هم به آيه 64 سوره نساء استدلال کرده و توضيحات مفصلي را در باره توسل به پيامبر (ص) داده و حکايت عتبي را هم بيان کرد :

وعن العتبي قال : کنت جالسا عند قبر النبي (ص) فجاء اعرابي فقال : السلام عليک يا رسول الله ....

که به صورت مفصل توضيح داديم .

نفر سوم ، ماوردي بصري شافعي بود که ايشان هم در کتاب هاي خود به اين آيه در اثبات جواز توسل استدلال کرده بود . در ادامه هم  چند نفر از ديگر از علماي شافعي را معرفي خواهيم کرد .

مجري :

 ما نبايد براي فهميدن قول علماي اهل سنت به وهابي ها مراجعه کنيم ، اهل سنت هم قطعا اين کار را نخواهند کرد ؛ پس مراجعه مي کنيم به نظر بزرگان شافعي در خصوص آيات قرآن و مواردي که از  آن استناد به جواز توسل شده ، چه فرموده اند .

استدلال علماي شافعي با آيات قرآن براي اثبات جواز توسل

استاد يزداني :

يکي ديگر از بزرگان شافعي مذهب که به آيات قرآن کريم براي جواز توسل ، استدلال کرده است :

4 ) جلال الدين سيوطي

در کتاب الحاوي للفتاوي في الفقه و علوم التفسير والحديث و الاصول و النحو و الاعراب و سائر الفنون ، تأليف جلال الدين عبدالرحمن بن ابي بکر بن محمد السيوطي ، جلد 2 ، چاپ دار الکتب العلميه بيروت ، ( انصافا هم کتاب ، کتاب مهمي است و هم نويسنده در علم رجال ، حديث استاد هستند و در اصول ، نحو ، فقه و هر علمي از علوم اسلامي ايشان صاحب نظر هستند ) صفحه 261 :

رواياتي را در مورد زيارت قبر نبي مکرم اسلام (ص)  نقل مي کند :

عن ابي الصادق عن علي بن ابيطالب (ع) قال : قدم علينا اعرابي بعد ما دفنا رسول الله (ص) فرمي بنفسه علي قبر النبي (ص) وحثا من ترابه علي رأسه وقال : يا رسول الله قلت فسمعنا قولک ووعيت عن الله فأوعينا عنک وکان فيما انزل الله عليک ( لو انهم إذ ظلموا انفسهم جاوءک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما ) وقد ظلمت نفسي وجئتک تستغفر لي فنودي من القبر أنه قد غفر لک ...

علي بن ابيطالب (ع) مي فرمايد : زماني که رسول خدا (ص) را دفن کرديم ، يک اعرابي خود را روي قبر حضرت انداختند و خاک قبر ايشان را روي سرش مي ريخت و مي گفت : يا رسول الله شما گفتي و ما سخن شما را شنيديم ، شما از خدا دريافت کردي و ما از شما  دريافت کرديم . از جمله آياتي که خداوند نازل کرده اين است که اگر گناهي انجام داديد و در حق خود ظلم کرديد ، از خداوند طلب استغفار کنيد و از پيامبر بخواهيد که براي شما طلب استغفار کند ، در آن صورت خداوند شما را خواهد بخشيد .

اي رسول خدا (ص) من به نفس خود ظلم کرده ام و نزد تو آمده ام تا گناهان من بخشيده شود . از قبر پيامبر (ص) ندايي آمد که اي اعرابي گناه تو بخشيده شد .

سيوطي ، جلال الدين عبدالرحمن بن ابي بکربن محمد ، الحاوي الفتاوا ، ج 2 ، چاپ دار الکتب العلميه بيروت ، ص 261

اين روايت را آقاي سيوطي با آن عظمت خود بيان مي کند .

شرح حال سيوطي

 اما جايگاه آقاي سيوطي در نزد علماي اهل سنت . در کتاب الکواکب السائره بأعيان المائه العاشره ، تأليف نجم الدين محمد بن محمد الغزي ، متوفاي 1061 هـ ، جلد اول ، چاپ دار الکتب العلميه بيروت ، صفحه 227 به بعد :

عبد الرحمن بن ابي بکر بن محمد السيوطي : عبد الرحمن بن ابي بکر بن محمد بن ابي سابق الدين بکر بن عثمان بن محمد بن خضر .... الشيخ العلامة الامام ، المحقق ، المدقق ، المسند ، الحافظ شيخ الاسلام جلال الدين ابوالفضل بن ابن العلامة کمال الدين السيوطي الخضيري الشافعي صاحب المؤلفات الجامعة ....

شيخ ، علامه ، امام ، محقق ، مدقق ، حافظ .... است ؛ اما طبق نظر وهابي ها مشرک هم هست

چنين شخصيتي با اين صفات و مقام نمي فهمد که زيارت قبر رسول خدا (ص) و توسل به قبر مبارک ايشان شرک است ؛ اما اين وهابي هايي که به اندازه سر سوزن سواد ندارند ، مي گويند : کسي که به قبر پيامبر (ص) کند و از ايشان چيزي طلب کند ، مشرک است و بايد کشته شود .

آقاي سيوطي با اين مقام علمي چنين سخني را بيان نمي کند ؛ بلکه به آيه قرآن کريم استدلال کرده و به عنوان فضائل رسول خدا (ص) بيان مي کند . در صفحه بعد اين کتاب :

وألف المؤلفات الحافلة الکثيرة الکاملة ،الجامعة النافلة المتقنة ، المحررة المعتمدة  المعتبرة نيفت عدتها علي خمسمائة مؤلف ...

کتاب هاي زيادي داشت که کامل ، نافع ، محکم ، قوي و قابل اعتماد و معتبر بود و نزديک به پانصد عنوان کتاب نوشته است ...

 انصافا همه کتاب هايش در آن علم ، بهترين هستند . در معاني بيان ، درايه ، رجال ، تفسير و... کتاب دارند که کتاب جامع الحديث او که درباره علم حديث است ، کامل ترين کتاب حديثي مي باشد که تمام کتاب ها را در خود دارد . باز در صفحه 229 مي گويد :

وکان أعلم اهل زمانه بعلم الحديث وفنونه ورجاله وغريبه واستنباطه الاحکام منه وأخبر عن نفسه أنه يحفظ مئتي ألف حديث . وقال وجدت أکثر لحفظته ، قال : ولعله لايوجد علي وجه الارض الان أکثر من ذلک ...

او اعلم زمان  خودش بود در علم حديث و فنون آن ، در درايه و رجال ، در شناخت غريب وصحيح حديث و استنباط احکام از احاديث و خودش گفته که من دويست هزار حديث را حفظ هستم و ما در روي زمين نمي توانيم کسي را پيدا کنيم که بيشتر از اين اندازه حديث حفظ باشد .

ايشان هم چهارمين نفر از علماي شافعي که به آيه قرآن براي اثبات جواز توسل استدلال کرده بود.

5 ) محمد بن عمر نووي

در کتاب نهايه الزين في ارشاد المبتدئين ، تأليف ابي المعطي محمد بن عمر نووي الجاوي ، متوفاي 1316 هـ ، چاپ دار الکتب العلميه بيروت ، صفحه 214 به بعد :

خاتمه : يستحب استحبابا مؤکدا زيارة رسول الله (ص) فأنها من أعظم القربات وانجح المساعي ...

مستحب مؤکد است زيارت قبر رسول خدا (ص) ؛ زيرا از بزرگترين چيزهايي است که انسان را به خدا نزديک مي کند و از بهترين تلاش هايي است که به ثمر مي رسد ؛ يعني انسان را نااميد نمي کند .

در ادامه طريقه سلام کردن به رسول خدا (ص) را آموزش مي دهد :

السلام عليک يا رسول الله، السلام عليک يا نبي الله ، السلام عليک يا حبيب الله ، السلام عليک يا صفوة الله ....

ويتوسل به (ص) في قضاء حوائجه ويستشفع به الي ربه سبحانه وتعالي ويدعو لنفسه  ولوالديه واولاده ولمن احب بما احب ويختم دعاءه بآمين وبالصلاة علي رسول الله (ص) ومما ينبغي أن يقول في دعائه : اللهم إنک قلت وقولک الحق : « ولو انهم إذ ظلموا انفسهم جاوءک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما » نساء /64 . اللهم إننا سمعنا قولک وأطعنا أمرک وقصدنا نبيک هذا  (ص) مستشفعين به إليک من ذنوبنا وما أثقل ظهورنا من أوزارنا تائبين إليک من زللنا معترفين بخطايانا  وتقصيرنا ، اللهم فتب علينا وشفع نبيک هذا صلي الله عليه و آله فينا ...          

بعد از سلام دادن به رسول خدا (ص) به ايشان توسل کنيد براي طلب حاجت و شفاعت به او نزد خداوند سبحان و براي خود و پدر و مادر و فرزندان ودوستانت دعا کنيد و در آخر آمين بگوييد . شايسته است که ما در دعايمان اين را بگوييم : خدايا خودت فرمودي و قول تو حق است : ....

خدايا ما حرف تو را شنيديم ودستور تو را اطاعت کرديم . ما نزد پيامبر صلي الله عليه و آله تو آمديم و ايشان را شفيع قرار داديم براي بخشيدن گناهانمان ، گناهاني که بر پشت ما سنگيني کرده ....

نووي الجاوي ، ابي المعطي  محمد بن عمر ، نهايه الزين في ارشاد المتدئين ، متوفاي 1316 ، چاپ دار الکتب العلميه ، ص 214 به بعد

يک عالم سني مذهب به اين آيه استدلال مي کند و مي گويد : اگر خواستيد نزد پيامبر صلي الله عليه و آله دعا کنيد ، اين آيه را بخوانيد و اعتراف کنيد خدايا ما گنهکاريم ، خودت دستور دادي که بايد رسول خدا صلي الله عليه و آله طلب استغفار کند و اگر ايشان طلب استغفار نکند ، من نمي بخشم . ما هم دستور تو را اطاعت کرده و آمده ايم . خدايا به حق پيامبرت گناهانمان را ببخش .  

اين که آقاي نووي چه کسي است ، در جلد اول و در مقدمه کتاب ايشان را معرفي کرده اند . اصل کتاب متعلق به آقاي المليباري حنفي مذهب است که بر اين کتاب شرح زده :

هو محمد بن عمر نووي الجاوي البنتني إقليما التناري بلدا : مفسر، متصوف ، من فقهاء الشافعية ، هاجر إلي مکة وتوفي بها سنة 1316 هـ ، عرّفه تيمور بعالم الحجاز .

ايشان محمد بن عمر نووي الجاوي البنتني إقليما ، که مفسر و متصوف و از فقهاي شافعي است که به مکه مهاجرت کرده بود و در سال 1316 هـ وفات کرده و تيمور او را عالم حجاز لقب داده است .  

عالم حجاز براي اثبات جواز توسل به آيه قرآن استدلال کرده و کفر و شرک را هم از آن نفهميده است بر خلاف وهابيت .

6 ) صفوري شافعي

          کتاب نزهه المجالس و منتخب النفائس ، تأليف شيخ عبد الرحمن بن صفوري شافعي ، ج اول ، چاپ مکتبه القاهره ، صفحه 57 ، همان داستان اعرابي را بيان کرده است :

جاء اعرابي إلي قبر النبي صلي الله عليه و آله فقال يا نبي الله قلت فسمعنا قولک ووعيت عن الله فوعينا عنک وکان فيما انزل الله عليک ولو انهم إذ ظلوا أنفسهم جاوؤک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما وقد ظلمت نفسي وجئتک مستغفرا فنودي من القبر الشريف قد غفر الله لک ...

ايشان به حکايت اعرابي و آيه قرآن استدلال کرده و ... يا نبي الله ( صلي الله عليه و آله ) من به خودم ظلم کرده ام وآمده ام که براي من طلب استغفار کني ؛ سپس از قبر ندايي آمد که خداوند گناه  تو را بخشيد .

صفوري شافعي ، شيخ عبد الرحمن ، نزهه المجالس و منتخب النفائس ، ج اول ، چاپ مکتبه القاهره ، ص 57

7 ) آقاي سمهودي

در کتاب خلاصه الوفاء بإخبار دار المصطفي ، تأليف علي بن عبد الله بن احمد الحسيني السمهودي ، متوفاي 922 هـ ، ج اول ، صفحه 267 . در متن اين کتاب يک عالم اهل سنت و در پاورقي يک عالم وهابي سخن گفته است . هرچه عالم اهل سنت مي گويد ، عالم وهابي آن را رد مي کند . هدف ما هم همين است که بگوييم يک عالم اهل سنت با يک عالم وهابي فرق مي کند .

ايشان در ابتدا به عقل و اجماع و روايات زيادي و در ادامه به آيه قرآن کريم استدلال مي کند :

وبالکتاب لقوله تعالي : « ولو انهم إذ ظلموا انفسهم جاؤوک .... لحثه علي المجيء إليه والاستغفار عنده واستغفاره للجائين وهذه رتبة لاتنقطع بموته ..

از ادله ما براي توسل به رسول خدا ﴿صلي الله عليه و آله ﴾ اين آيه است ؛ چون خداوند مردم را تشويق کرده است که نزد ايشان بيايند تا استغفار کنند و رسول خدا ﴿ صلي الله عليه و آله ﴾ هم براي آن ها استغفار کند . اين مقام و رتبه ايشان با مردن آن حضرت از قطع نمي شود . 

در صفحات بعد علت قطع نشدن اين مقام را بيان مي کند :

وقد استغفر لکل من المؤمنين والمؤمنات لامر الله له به في کتابه ، فإذا وجد المجيء واستغفار الجائي تکملت الامور الموجبة لتوبة الله ورحمته ....

وقد فهم العلماء من الآية العموم ، واستحبوا لمن أتي القبر أن يتلوها ويستغفر الله تعالي ، واوردوا حکاية  العتبي الآتيه في کتبهم مستحسنين وذکرها ابن عساکر في تاريخه و ابن جوزي في مثيرالعزم وابن نجار بأساتيدهم إلي محمد بن حرب الهلالي ، قال : أتيت قبر النبي ( صلي الله عليه و آله) فزرته ، جلست بحذائه ، فجاء اعرابي ....

بل روي ابو سعيد السمعاني عن علي (عليه السلام) قال : قدم علينا اعرابي بعد ما دفنا رسول الله (صلي الله عليه و آله) بثلاثة ايام ، فرمي نفسه علي قبره وحثي من ترابه علي رأسه وقال : يا رسول الله (صلي الله عليه و آله ) قلت سمعنا قولک ووعيت عن الله سبحانه وما وعينا عنک وکان فيما انزل عليک « ولو انهم إذ ظلموا جاؤوک ...» وقد ظلمت نفسي ، وجئتک تستغفر لي ، فنودي من القبر : إنه قد غفر لک .

علما از اين آيه عموم را فهميده اند ؛ يعني هم زمان حيات را شامل مي شود و هم زمان ممات را و مستحب دانسته اند که هر کس به زيارت قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله ) مي آيند ، اين آيه را بخوانند و از خداوند طلب استغفار کنند و آن حضرت هم برايشان طلب استغفار کنند.  علما حکايت عتبي را هم در کتاب هاي خود بيان کرده و آن را تحسين نموده اند .

در صفحه بعد بيان مي کند که اين حکايت عتبي در چه جاهايي نقل شده :

ابن عساکر در تاريخش و ابن جوزي در مثير العزم و ابن نجار از محمد بن حرب گفت : براي زيارت قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) آمدم که اعرابي آمد ....

    در ادامه روايت ديگري را بيان مي کند که امير المؤمنين ( عليه السلام) مي فرمايند :

يک اعرابي بعد از سه روز بعد از دفن رسول خدا (صلي الله عليه و آله ) آمد و خودش را روي قبر آن حضرت انداخت و خاک قبر شريف را روي سرش مي انداخت و مي گفت : يا رسول الله شما هر چه گفتي ما شنيديم و هر چه دريافت کردي ما هم از شما دريافت کرديم ....

يا رسول الله من به خودم ظلم کردم و از شم مي خواهم که براي من طلب استغفار کني ؛ سپس از قبر ندايي آمد که تو بخشيده شدي .

حسيني السمهودي ، علي بن محمد بن احمد ، خلاصه الوفاء بإخبار دار المصطفي ، متوفاي 922 هـ ، ج 1 ، ص 267 به بعد

اين هم استدلال يکي از علما اهل سنت در توسل به پيامبر (صلي الله عليه و آله) چه در زمان حيات و چه در زمان ممات ايشان .

شرح حال سمهودي

در مقدمه کتاب آقاي سمهودي را معرفي مي کند :

 .... سمهودي نزيل المدينة المنورة وعالمها و مفتيها ومدرسها ومورخها ، الشافعي الامام القدوة الحجة المتفنن .

... آقاي سمهودي ساکن مدينه منوره بوده . عالم ، مفتي زمان خودش ، مدرس و مورخ و شافعي مذهب و امام و رهبر و حجت و متخصص زمان خودش بوده است .

اين مطالب در کتاب الضوء اللامع ( 5 / 245 ) و شذرات الذهب ( 8 / 50 ) آمده است .

 چنين شخصيتي به آيه قرآن کريم براي جواز توسل استدلال مي کند . اين ها علماي اهل سنت هستند که توسل را جايز مي دانند ؛ اما وهابي ها آن را شرک و کفر مي دانند .

مجري :

 استاد يزداني ! به نظر شما اگر وهابي ها  اين مطالب را ببينند ، چه عکس العملي از خود نشان مي دهند ؟ اصلا اين مطالب را در کتب علماي اهل سنت ديده اند يا نه ، نسبت به اين موضوع جهل دارند يا اين که عناد دارند ؟

استاد يزداني :

من فکر مي کنم که نود در صد اين وهابي ها اين مطالب را نديده اند . انصافا اگر اين مطالب را ببينند ، قطعا روي آن ها تأثير مي گذارد . چطور امکان دارد که يک وهابي نظرات اين علما را ببيند و در اعتقاداتش تزلزلي ايجاد نشود .

ما در آينده از هر کدام از مذاهب اهل سنت از علماي آن ها را بيان مي کنيم که به آيه قرآن براي جواز توسل استدلال کرده اند ؛ يعني کسي نيست که خلاف آن را  گفته باشد . اگر کسي هم خلاف آن را گفته باشند از شاگردان ابن تيميه و پيروان محمد بن عبد الوهاب هستند . در صورتي که علماي اهل سنت به اين آيه استدلال کرده اند .

مجري :

در اين موضوع بحث اجتهاد و خطا را هم نمي توانند مطرح کنند ؛ چون بحث فقهي نيست که بگوييم در اين جا اجتهاد کردند و اين طور توجيه کنند . مثلا بگويند آقاي نووي اشتباه کرده ؛ بلکه بايد بگويند مشرک است .

استاد يزداني :

اگر اين گونه باشند ؛ پس ما هم اشتباه کرده ايم . چطور به شيعه که مي رسند ، مي گويند مشرک و مهدور الدم هستند ؛ اما به نووي بگويند اشتباه کرده است . در اين صورت يک بام و دو هوا مي شود .

مجري :

کليپي را آماده کرده ايم در مورد کساني که در کوه سنجار ، يکي از مناطق شمالي عراق ، توسط داعش محاصره شده بودند . اين داعشي هاي فقط يا الله گو ، بلاهايي را بر سر زن و بچه اين افراد آورده اند . در اين کليپ مصاحبه هايي را با افراد نجات يافته انجام داده اند که با هم مي بينيم .

 کليپ 1 :

مصاحبه با نجات يافتگان کوه سنجار

حاجي خليف عزاوير :

زندگي مون خوب بود و خوشحال و راحت بوديم ، کلا وضعمون بد نبود . هر روز که سپيده مي زد ،بيدار مي شديم ، نمازمان را مي خوانديم .

خانم نجات يافته :

من دختري ايزدي از منطقه سنجار هستم ، ما در روستايمان بوديم . بعد از آن که پيشمرگها در روز دوم خارج شدند ، برخي از اهالي روستا فرار کردند ونجات پيدا کردند و گروهي ديگر در روستا ماندند . در روستاي ما تعداد زيادي نتوانستند فرار کنند . ما گير افتاديم و داعش به سمت ما آمد . ابتدا کاري نکردند ، به ما گفتند در اين جا بمانيد و مسلمان شويد ما به شما کاري نداريم . مختار پاسخ داد ايرادي ندارد ، ما اسلام مي آوريم . بعد از دو روز آمدند و تمام سلاح هاي ما را جمع آوري کردند . هر کس سلاح داشت را دستگير مي کردند . روستاي ما با روستاي حاتمي به هم نزديک بود ، منتها آن ها به کوه سنجار نزديک تر از ما بودند . بر روي مدرسه روستاي ما و روستاي آن ها نوشتند : اين روستا تابع حکومت داعش است و کسي حق تعرض به آن را ندارد .

بعد از سه روز اهالي روستاي حاتمي فرار کردند . بعد از آن که داعش متوجه فرار آن ها شد ، روستاي ما را بيشتر کنترل کردند . ايست و بازرسي خود را بر ما افزايش دادند و نزد مختار رفتند و گفتند نگران نباشيد ، چيز مهمي نيست .  به مختار گفتند : اگر مسلمان شويد با يکديگر برادر مي شويم و با هم ازدواج مي کنيم . مختار گفت : ايرادي ندارد .

بعد از سه روز آمدند و به ما گفتند روستاي شما تنهاست . به ما گفتند : شما را به کردستان مي فرستيم و ما پذيرفتيم . ساعت 12 ظهر ما را به مدرسه روستا بردند و گفتند : زنان به طبقه بالا بروند و مردان در طبقه همکف باقي بمانند . کيسه هايي را بر زمين گذاشتند و دستور دادند تلفن هاي همراه ، وسائل و طلا هايمان را در آن بگذاريم . بعد مردان را سوار کاميون کردند ؛ سپس صداي تير اندازي شنيديم . يکي از بچه هاي ما گفت که ديده مردها را  کشتند و بسياري از مردها را کشتند . بعد زنان و کودکان را به ساختماني نيمه ساخته بردند . بعد زنان سن بالا را به باغ بردند و زنان شوهر دار  را به طبقه بالا و دختران را به باغ پشتي بردند .

ساعت 11 ، صد و پنجاه دختر را به چهار گروه تقسيم کردند و از سنجار به تلعفر بردند . در راه دو داعشي با ما بودند ، يکي راننده و ديگري در بين ما حرکت مي کرد و به زن ها دست مي زد . اعتراض ما فايده اي نداشت ، کاري از دست ما بر نمي آمد که انجام دهيم . دختران را به موصل بردند و مقر آن ها بسيار بزرگ بود . مقر آن ها خانه بسيار بزرگي بود .

ما را در آن جا ، جاي دادند و ما تنها نبوديم ؛ بلکه از حردان و سنون و تل عزيز نيز آن جا بودند . شب را در آن جا بوديم و صبح رئيسشان آمد و سه دختر جوان را انتخاب کرد ، گفتيم با اين ها چه کار داريد ؟ آن شخص گفت : رئيس ما سه دختر انتخاب مي کند و به آن ها تجاوز مي کند ؛ سپس هر طور بخواهد با آن ها بخواهد رفتار مي کند . سپس سه دختر را انتخاب مي کند ، اگر بخواهد آن ها را در بازار مي فروشد . از خانواده من خواهران و مادرم در تلعفر ماندند . فقط زن برادرم و سه دخترش با من بودند . 63 نفر از ما را به منزل ديگري که مقر ديگرشان بود ، بردند .

هر شب ساعت 12 مي آمدند و از دختران هر کدام که زيباتر و سفيدتر بود يا از او خوششان مي آمد را انتخاب مي کردند و مي بردند . گريه مي کردي يا نمي کردي ، فرقي نداشت . هر کاري مي کردي ، تو را مي بردند . ممکن بود تو را به زور مي بردند .

عصر يک روز شخصي نزد من  آمد و گفت من را مي خواهد ببرد . به او گفتم با تو نمي آيم ، بسيار تلاش کردم تا از دستش خلاص شدم . بعد 9 روز در مقر بودم . عصر يک روز ديدم که نگهبانان حواسشان جمع نيست ، در ساعت 30 : 12 فرار کردم . قيمت دختران شيعه و سني ، 800 و 1000 دلار بود ؛ اما دختران ايزدي ارزان تر بودند ، حدود 500 دلار .

حاجي يوسف :

از ده تا کوه حدود سي و پنج کيلومتر است . از پاي کوه تا بالاي کوه هم بايد پنج کيلومتر بروي ؛ يعني کلا چهل کيلومتر بدون آب و غذا راه رفتيم . روز چهارم بچه ها در حال تلف شدن بودند ، بعضي ها برگ در خت بلوط مي خوردند که از گرسنگي نميرند .

رافد سيد عمو :

آمدن نشستند و با ريش سفيد قبيله چاي خوردند ، گفتند سلاح ها را زمين بگذاريد ، ما با شما کاري نداريم . ما هم هر چه سلاح بود و داخل ماشين هاي آن ها انداختيم . روز بعد برگشتند و گفتند ما با شما کاري نداريم . به هيچ کس هم اجازه نمي دهيم که شما را اذيت کند .

سر دسته آن ها گفت : پول ، موبايل ، طلا ، هر چه دارند را بگيرند . ما هر چه داشتيم را داديم ، ديگر هيچ نداشتيم . در هر ماشين چهار نفر مسلح بودند و ما را در فاصله دو متري به صف و بعد شليک کردند . اول زدند و بعد آمدند نگاه کردند که کسي نفس مي کشد يا تکان مي خورد يا نه ؟

اگر کوچک ترين حرکتي مي ديدند ، باز شليک مي کردند . بعد با بلدوز برگشتند که همه را خاک کنند ؛ حتي کساني که زنده بودند . جايي که من بودم ، خاک زيادي بلند شده بود و من توانستم سينه خيز خود را به کناري بکشم . از خانواده ام هيچ کس اين جا نيست ، فکر کنم زن و بچه ها را به زندان بردند و بقيه همه مردند .

يک خانم نجات يافته :

نمي داني چه حالي بود ، آن قدر ترسيده بوديم ، سر تا پايمان خوني بود .

گزارشگر : گفتيد که خواهر تان هنوز پيدا نشده ؟

خاتون عزاويز :

مدام به او زنگ مي زنم ؛ ولي پيدا نمي کنم . تلفنش خاموش است ، عزيزترين خواهر ما است ، گل سرخ خانه مان است ، کاش فقط مي دانستيم که کجاست ؟ اگر مي دانستيم مرده است ، حداقل خاکش مي کرديم ، برايش مراسم مي گرفتيم . زماني که نمي داني کجاست ، بدتر است

گزارشگر :

اين علي قاسم است خواهر و مادرش در حين فرار به کوه سنجر ربوده شدند . من چيزي شنيدم که هيچ وقت نشنيديد ، همين الان در موصل خواهرم را مي فروشند . مادرم را مي فروشند . آن عرب ها به من زنگ زدند و مي گويند 600  دلار . جاي زندگي نيست ، ديگر عراق جاي ما نيست .

مجري :

گوشه اي از جنايات وهابيت بود که ديديد . افرادي را که توانسته بودند از آن توحش يا الله گويان ، کساني که به نام اسلام جنايت مي کنند ، فرار کنند . استاد يزداني ! اگر در خصوص اين کليپ مطلبي داريد ، بفرماييد .

استاد يزداني :

چه مي توان گفت جز تأثر و تأسف براي کساني که خود را پيرو پيامبر ما مي دانند و زشت ترين رفتار را با مسلمانان و نواميس آن ها انجام مي دهند . حقيقت همين است که چيزي جز اين از وهابيت انتظار نمي رود و آن هايي که خود را سخنگوي داعش اعلام کردند و با شبکه هاي وهابي تماس مي گيرند ، اگر به آن جا هم برسند ، با زن ها و نواميس آن ها هم همين کار را انجام مي دهند .

فقط مي توانيم بگوييم که ما ناراحت و متأثر هستيم از چنين رفتارهايي که با مسلمان ها و حتي ايزدي ها مي شود ، اين رفتار ها زشت و بسيار پليد است .

اما علماي ديگري از شافعي که براي جواز توسل به آيات قرآن استدلال کرده اند .

 8 ) سليمان بن عمر الجمل

در کتاب الجمل علي شرح المنهج ، تأليف سليمان بن عمر بن منصور العجيلي المصري الشافعي معروف به الجمل ، ( اين کتاب در حقيقت سه کتاب است منهاج الطالبيين که آقاي انصاري بر آن شرح زده و بر شرح منهاج الطالبيين آقاي سليمان بن عمر الجمل ، حاشيه زده است ) جلد 4 ، چاپ دار الکتب العلميه بيروت ، با تحقيق شيخ عبد الرزاق غالب المهدي از علماي اهل سنت ، صفحه 181 ، در اواخر کتاب الحج :

وزيارة قبر النبي (صلي الله عليه و آله) أي لأنها من اعظم القربات بل قال العبدري المالکي إن قصد زيارته (صلي الله عليه و آله ) افضل  من قصد الکعبة ومن بيت المقدس

... کسي براي زيارت قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله ) سفر کند ، ثواب آن بيشتر از سفر براي کعبه و بيت المقدس است .  

در صفحه 184 از اين کتاب طريقه سلام کردن به رسول خدا (صلي الله عليه و آله ) را بيان مي کند:

وقوله : اقله  السلام عليک يا رسول الله واکمله السلام عليک يا رسول الله السلام عليک يا نبي الله  السلام عليک يا حبيب الله ... بأن المراد بالسلام ما بين الناس التودد والمحبة والمراد بالسلام عليه (صلي الله عليه و آله) الشفاعة ولايجب علي المريد أن يشفع له عنده....

وأما إرسال السلام إليه (صلي الله عليه و آله) فالقصد منا الاستمداد منه وعود البرکة علي المسلم

کوتاهترين سلام ، السلام عليک يا رسول الله و کاملترين سلام ، السلام عليک يا رسول الله السلام عليک يا نبي الله السلام عليک يا حبيب الله ...

مراد از سلام کردن در بين مردم ، محبت و مهرباني است و مراد از سلام به پيامبر (صلي الله عليه و آله) اين است که اي پيامبر (صلي الله عليه و آله) شفيع من باش ، ديگر بحثي از محبت نيست ....

هدف کسي که به پيامبر (صلي الله عليه و آله) سلام مي دهد ، استغاثه و طلب ياري از ايشان و رسيدن به برکت کسي که سلام کرده است .

در صفحه بعد اين کتاب حکايت عتبي را نقل مي کند :

ومن احسن ما يقول ما حکاه اصحابنا عن العتبي مستحسنين له قال کنت جالسا عند قبر النبي (صلي الله عليه و آله ) فجاء اعرابي فقال : السلام عليک يا رسول الله سمعت قول الله تعالي: « ولو أنهم إذ ظلموا انفسهم جاؤک فالستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما » وقد جئتک مستغفرا من ذنبي مستشفعا بک الي ربي ثم انشأ يقول :

يا خير من دفنت في القاع اعظمه                             فطاب من طيبهن القاع والاکم

نفسي الفداء لقبر انت ساکنه                                   فيه العفاف وفيه الجود والکرم

از بهترين چيزهايي که اصحاب ما آن را نقل مي کنند و علما آن را تحسين کرده اند ، داستان عتبي است ....

العجيلي المصري الشافعي معروف به الجمل ، سليمان بن عمر بن منصور ، الجمل علي شرح المنهج ، ج 4 ، با تحقيق شيخ عبد الرزاق غالب المهدي ، چاپ دار الکتب العلميه بيروت ، ص 181 به بعد

 به اندازه اي اين مطلب را از کتب اهل سنت مي خوانيم که همه مردم اين روايت را حفظ کنند و زماني که يک وهابي را ديدند ، آن را بخوانند ؛ زيرا مشت محکمي بر دهان وهابيت است .

شرح حال سليمان بن عمر الجمل

شرح حال ايشان را محقق در مقدمه کتاب در جلد 1 بيان کرده است :

هو العلامة الشيخ ابو داوود سليمان بن عمر بن منصور العجيلي المصري الازهري الشافعي المعروف بالجمل . مفسر فقه مشارک في بعض العلوم ...

ايشان علامه ، مفسر و از فقهاي شافعي است که در ادامه کتاب هاي ايشان را هم نام مي برد .

العجيلي المصري الشافعي ، سليمان بن عمر بن منصور ، الجمل علي شرح المنهج ، ج 1 ، با تحقيق شيخ عبد الرزاق غالب المهدي ، چاپ دار الکتب العلميه بيروت ، مقدمه کتاب

 ايشان به عنوان علامه و مفسر شافعي به آيه قرآن کريم براي جواز توسل استدلال مي کند و خودش هم مي گويد : هدف کسي که به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) سلام مي کند ، استمداد است و نيز مي گويد : ثواب کسي که به زيارت رسول خدا (صلي الله عليه و آله ) مي رود ، بيشتر از کسي است که براي زيارت کعبه و بيت المقدس سفر مي کند .

9 ) دمياطي شافعي

در کتاب حاشيه إعانه الطالبيين ، تأليف ابي بکر عثمان بن محمد شطا الدمياطي البکري ، متوفاي 1300 هـ ، جلد 2 ، چاپ دار الکتب العلميه بيروت  ، صفحه 521 ، بعد از تمام شدن بحث حج :

(والحاصل) زيارة قبر النبي (صلي الله عليه و آله) من افضل القربات ....

لأن حقه (صلي الله عليه و آله ) علي امته عظيم ....

زيارت قبر نبي مکرم اسلام (صلي الله عليه و آله) از بهترين چيز هايي است که انسان را به خدا نزديک مي کند ؛ پس شايسته است که بر آن حريص باشد و از آن دوري و تخلف نکند ، خصوصا بعد از حج ؛ زيرا اين از حق ايشان است بر امت او ....

در صفحه بعد نحوه سلام کردن به رسول خدا (صلي الله عليه و آله ) را مي آموزد :

... وحينئذ يتأکد أن يفرغ قلبه من کل شاغل دنيوي ، ليتأهل لاستمداد الفيض النبوي الدال علي خواص متأدبي الزوار....

کسي که به زيارت نبي مکرم اسلام (صلي الله عليه و آله) مي رود بايد قلبش را از هر گونه مسئله دنيوي پاک کند ، تا شايسته اين شود که فيض نبوي که مختص زوار مؤدب ايشان است را داده شود.  

در صفحات بعد مي گويد:

... ثم ارجع الي موقفه الاول قبالة وجهه الشريف فيقول : الحمد لله رب العالمين . اللهم صل علي سيدنا محمد (صلي الله عليه و آله) وعلي آل سيدنا محمد (صلي الله عليه و آله) السلام عليک يا سيدي  يا رسول الله إن الله تعالي انزل عليک کتابا صادقا ، قال فيه : «لو انهم إذ ظلموا انفسهم جاؤک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما»

به زيارت شيخين برويد ، سپس به حضرت فاطمه ( عليها السلام) در خانه خودش سلام کنيد و بگوييد : السلام عليک يا بنت المصطفي السلام عليک يا بنت رسول الله السلام عليک يا خامسة اهل الکساء السلام عليک يا زوجة سيدنا علي المرتضي السلام عليک يا ام الحسن و الحسين السيدين الشبابين شباب اهل الجنة في الجنه ...

سپس در مقابل صورت شريف رسول خدا (صلي الله عليه و آله) بايست و بگو : ....  خداوند بر تو اي رسول خدا ( صلي الله عليه و آله ) کتابي راست و صادق نازل کرد و دراين کتاب گفته : و لو انهم ....

اي پيامبر (صلي الله عليه و آله) نزد تو آمدم تا از گناهان خود استغفار کنم و تو را شفيع نزد خداوند قرار دهم . که در ادامه شعر عتبي را هم مي خواند ....

دمياطي البکري ، ابي بکر عثمان بن محمد شطا ، حاشيه اعانه الطالبيين ، متوفاي 1300 هـ ، چاپ دار الکتب العلميه بيروت ، ج 2 ، ص 521 به بعد

ايشان هم از علماي شافعي که به اين آيه در جواز توسل استدلال مي کن و آن جملات زيبا را در زيارت رسول خدا (صلي الله عليه و آله) بيان مي کند که در جلسات آينده علماي بيشتري را معرفي مي کنيم .

مجري :

کليپ قبلي که پخش  کرديم يکي از نتايج حضور و وجود کساني است که ادعاي توحيد و فقط يا الله گوي را دارند . جنايات اين گروه بسيار زياد است و ما مجبور هستيم بعضي از اين جنايات را با اين که براي پخش در شبکه جهاني ولايت خطوط قرمز دارند ، پخش کنيم تا چهره اين افراد براي شما مشخص تر و واضح تر شود . کليپي را در رابطه با جنايت هاي است که انجام داده اند و قبل از آن ، به خاطر پخش اين موارد عذر خواهي مي کنيم .

کليپ 2 :

کليپ پخش شده در شبکه هاي وهابي با عنوان : وحشت روحانيت قم از آيات توحيدي قرآن

آيت الله قزويني :

پشت بعضي از اين تاکسي ها مي نويسند : فقط بگو يا الله که زيرش هزاران توطئه ضد دين و قرآن خوابيده است . جلوگيري از نسل اين ها و جمع کردن اين ها از واجبات است . اين ها به نام توحيد ، مي خواهند با توحيد مبارزه کنند .

مدير شبکه تروريستي کلمه :

فقط بگو يا الله ، نگو يا علي(عليه السلام)  ، ديگه نگو يا حسين (عليه السلام)  ، ديگه نگو يا زهرا (عليها السلام)  . نه نزد قبرش برو و از قبرش بخواه و نه از او چيز بخواه .

هر کدام را که ببينيد يا الله مي گويند !!!

خالصانه يا الله مي گويند !!!!

 مجري :

مي گويند فقط بگو ياالله و انسان کشتند ، بي گناه کشتند ، مسلمان کشتند . اين است گوشه از پشت پرده توطئه يا الله گوي است . استاد يزداني ! توضيحي در اين خصوص داريد ؟

استاد يزداني :

انصافا بسيار وحشتناک بود که بنده نمي توانستم کليپ اصلي آن را نگاه کنم . مخصوصا صحنه هاي آخر که آن خانم ها بودند ؛ حتي اگر کافرترين کافرها هم بودند ، نبايد به آن صورت  کشته مي شدند . به خدا قسم اگر هند جگر خوار هم بود نبايد به اين صورت کشته مي شدند .

 وهابي همين است و غير از اين انتظار ديگري نمي توان داشت . ما هم وظيفه داريم که وهابي را معرفي کنيم و به اهل سنت بگوييم که اهل سنت هوشيار باشيد ، به دام اين افراد پليد که وحشي تر از اين ها روي کره زمين نيست ؛ حتي نمي توانيم نام وحشي ترين حيوانات را روي آن ها بگذاريم ؛ چون آن ها هم با طعمه خودشان اين کار را انجام نمي دهند .

از بينندگان عزيز به خاطر پخش اين کليپ عذر خواهي مي کنم .

مجري :

اما بخش ديگري که در برنامه راه و بيراه پخش مي شد ، مستند لانه زنبور است که ارتباط اين گروه هاي تکفيري ـ وهابي را با استعمار است که به صورت اعتراف يکي از وهابي ها يا يکي از استعمار گران مي باشد .

کليپ (لانه زنبور 8 ):

راوي فيلم :

يکي از افسران سابق بعث که حالا از سرکرده هاي تروريست ها است در مصاحبه اختصاصي به الجزيره حرف هايي زده که اهداف اتحاد بعثي ـ تکفيري را بيان کرده و  در واقع بر طرح مسئله با عنوان خواسته هاي مردمي يا گروهي ـ مذهبي خط بطلان کشيده است .

سرتيپ ستاد مزهر القيسي ، افسر ارتش سابق بعث  عراق :

 طرح ما تغيير و سرنگوني نظام است . سرنگوني نظام هم ايجاب مي کند که ارتش و شبه نظاميانش را که در بغداد ، پايتخت عراق سنگر گرفته اند ، سرنگون کنيم .

راوي فيلم :

يار گيري براي اين افسران بعثي در حال حاضر در دست تکفيري هاست ، تکفيري هايي که از مناطق مختلف از جمله کشورهاي غربي پيش از اين به سوريه مي رفتند و حالا عازم عراق مي شوند . تروريست هايي که مي گويند از اتباع استراليا ، انگليس ، افغانستان و تونس هستند .

ابو مثني اليمني ، از اتباع انگليس :

ما در جنگ هاي شام مشارکت کرديم و طي چند روز آينده به عراق خواهيم رفت و در آن جا خواهيم جنگيد ؛ سپس باز خواهيم گشت و قرار است به اردن و لبنان هم برويم و در اين خصوص هيچ مشکلي نداريم .

راوي فيلم :

تروريست هاي دست پرورده غرب ، اکنون به ابزار فشاري براي کل منطقه غرب آسيا تبديل شده است تا به برآورده شدن خواست هاي غرب به زور اسلحه کمک کنند .

وبستر گرفين تارپلي ، مورخ آمريکايي :

بر اساس اطلاعاتي که در دست ماست ، داعش را اولين بار شاهزاده عبد الرحمن از عربستان حمايت مالي و فرماندهي کرد . او برادر سعود الفيصل ، وزير خارجه عربستان است . به علاوه اين گروه آموزش هاي نظامي را  در اردوگاهي در اردن ، تحت نظر آمريکا و انگليس و فرانسه ديده اند .

مجري :

برنامه اي که براي تخريب چهره اسلام ريخته شده و وهابي ها ابزار هايي  براي عمل کردن به اين هدف شوم هستند . ان شاء الله با بينشي که مسلمان ها چه شيعه و چه سني دارند ، موفق نخواهند شد .

تماس بينندگان

بيننده : آقاي باقري از يزد ـ شيعه

درست است که پخش اين کليپ ها قلب هر انساني را جريحه دار مي کند ؛ ولي واجب و لازم است . اين تصاوير از صدا و سيما هم پخش نمي شود و اين هايي که از داعش حمايت مي کردند ، بار ها و بار ها اين تصاوير را پخش کنيد تا کساني از جمله مولوي که از زاهدان مرتب تماس مي گرفتند و مي گفتند اين ها انقلاب مردم عراق هستند و از داعش به صورت مستقيم حمايت کردند ، ببينند و موضع خود را مشخص کنند .

 در کجاي دنيا يک مسيحي را به زور مسلمان مي کنند و بعد از آن سرش را از تنش جدا مي کنند . داعشي هاي وحشي ! کسي که مسلمان مي شود ، به او خوش آمد مي گويند و شيريني مي دهند نه اين که اين گونه با آن ها رفتار کنند .

ما از شما به خاطر پخش اين کليپ ها تشکر مي کنيم .

بيننده : آقاي رمضاني از تهران ـ شيعه

بنده دو نکته را مي خواستم ياد آوري کنم . نکته اول اين که چهل روز مانده به محرم و پنجاه روز مانده به عاشورا ، ماهي که افتخار ما شيعيان است . نکته دوم اين که از کساني که از اين تصاوير و بيرحمي ها حمايت مي کنند ، خواهشي دارم که تصور کنند اين افراد برادر يا خواهرشان هستند و در اين شرائط مي باشند که عده اي مي خواهند سر هاي آن ها را از بدن جدا کنند . در آن صورت چه کاري انجام مي دهند؟

فکر نمي کنم که چنين چيز هايي در اسلام و حتي در اديان الهي ديگر هم سابقه داشته باشد . اين تصاوير براي کساني که ادعاي دموکراسي و حقوق بشر را مي کنند ، کفايت مي کند .

بيننده : هادي از ايرانشهر ـ اهل سنت

بنده يک سؤال داشتم که اين داعش چه بلايي است که بر سر مسلمانان آمده است ؟

مجري :

 اگر بخواهيم به صورت مختصر بيان کنيم ، داعش گروهي جدا شده از القاعده بود که در سوريه مي خواست در مقابل بشار اسد بايستد  . به دست همان هايي که القاعده را تقويت کردند و ابزاري شد براي دخالت در کشور هاي منطقه .

بيننده : محمد از زاهدان ـ شيعه

چند روز گذشته در يکي از اين شبکه هاي وهابي برنامه اي با عنوان شيعه هدايت شده ، پخش کردند . من نمي دانم از پخش اين برنامه ها چه قصدي دارند ؟ و در مورد بينندگان خود که اهل سنت هستند ، چه فکري مي کنند که شايد خدايي نکرده دراز گوش باشند . من نمي دانم اين ها به بينندگان خود به چه چشمي نگاه مي کنند ؟ اين ها به بينندگان خود توهين مي کنند .

بيننده : علي آقا از تهران ـ شيعه

بنده به شبکه تروريستي ـ وهابي کلمه زنگ زدم و روايتي از صحيح بخاري خواندم که در اين روايت پيامبر بزرگوار اسلام (صلي الله عليه و آله) را با اين نماد و مشخصه ، معرفي کرده که نعوذ بالله حضرت قصد خودکشي داشته اند . بنده به آن ها گفتم که ديگر صحيح بخاري نگوييد ؛ بلکه بگوييد ضعيف بخاري  .

چرا اسلام و پيامبر(صلي الله عليه و آله )  را اين گونه وارونه نشان مي دهيد ؟ خدمتي که شما به يهود و نصاري مي کنيد ، هيچ کسي انجام نداده است . اين کليپ هايي که در شبکه شما پخش مي شود را ببينند و به ما بگويند که اين ها نماد اسلام هستند ؟؟؟؟؟

سؤالي هم از استاد يزداني داشتم که در مورد تاريخچه وهابيت توضيح مختصري را بيان کنيد .

بيننده :رضا از تهران ـ اهل سنت

از نظر بنده گروه داعش يک گروه ضاله و ازخوارج زمان هستند . مگر خوارج زمان حضرت علي (عليه السلام) چيز غير از يا الله مي گفتند ، مگر آن ها خود را مسلمان نمي دانند ؛ ولي به حدي رسيدند که حضرت علي  ( عليه السلام) را تکفير کردند . من شيعه هدايت شده هستم . اگر سؤالي از بنده داريد ، بپرسيد که چرا شيعه بودم و سني شدم ؟

مجري :

شما چه مذهبي را انتخاب کرده ايد ؟

بيننده :

مذهب شافعي را انتخاب کرده ام .

استاد يزداني :

شما مذهب قديم شافعي را پذيرفته ايد يا مذهب جديد را ؟ حرف هاي قديم او را قبول داريد يا حرف هاي جديد را ؟ نام کتاب امام شافعي چيست ؟

بيننده :

آقاي يزداني يک بار در باره بنده گفتند که اگر ايشان در سينه زني شرکت مي کرد ، سني نمي شد .

استاد يزداني :

من به ياد ندارم که چه زماني اين حرف را زده باشم ؛ اما يقين دارم کسي که در مجلس امام حسين (عليه السلام) شرکت کرده باشد و لذت گريه بر امام حسين (عليه السلام) را چشيده باشد ، محال است محال است که دست از امام حسين ( عليه السلام) بر دارد .

مجري :

 شما که شافعي شده ايد ، در زمان نماز خواندن دست خود را کجا قرار مي دهيد و ادله شافعي ها در اين باره چيست ؟

بيننده :

ما بايد عقيده خود را از خدا و رسول او (صلي الله عليه و آله) بگيريم ، چه اهميتي دارد که در هنگام نماز دست خود را کجا قرار مي دهيم ؟

استاد يزداني :

برادر گرامي اين خيلي مهم است که شما هنگام نماز دست خود را روي سينه ، روي ناف يا زير ناف قرار مي دهيد . شما چشم بسته مذهب شافعي را پذيرفته ايد و اصلا نمي دانيد که شافعي چست ؟

بيننده :

اين ها مهم نيست ، مهم اين است که عقيده انسان درست باشد . من نظر خود را در باره موضوع برنامه خواستم بگوييم . اين که عقيده من در مورد توسل ، نظر حضرت علي ( عليه السلام) در خطبه 110 نهج البلاغه است : إن افضل ما يتوسل به المتوسلون . چرا نمي خواهيد سخن حضرت علي (عليه السلام) را نمي پذيريد ؟

استاد يزداني :

ما هم سخن اميرالمؤمنين (عليه السلام) را پذيرفته ايم که بهترين توسل ، توسل به اعمال صالح است .

بيننده :

من قبلا به حرم امام رضا (عليه السلام) مي رفتم و مي گفتم : يا امام رضا به دادم برس ، به من کمک کن ؛ ولي در حال حاضر طبق نظر حضرت علي (عليه السلام) توسل مي کنم  .

استاد يزداني :

افضل به چه معناست ، به معناي اين است که يک چيز خوب خوبتر . توسل خوب است و توسل خوب تر اين است که اعمال صالح انجام دهد .

بيننده :

 نه اين درست نيست . حضرت علي (عليه السلام) مي فرمايد : بهترين توسل ...

استاد يزداني :

نمي گويد بهترين توسل ؟ افضل ما يتوسل به المتوسلون . توسل بهتر اعمال صالح است و نمي گويند که بقيه توسل ها شرک هستند . ما هم همين را مي گوييم انسان تلاش خود را انجام دهد که اعمال صالح انجام دهد و به اعمال صالح خود متوسل شود . حال که نمي توانم اين کار را انجام دهم ، توسل مي کنم . اين کار چه اشکالي دارد ، هر روز هم انجام مي دهم ، هم توسل به اعمال صالح را انجام مي دهم و همين اين توسل را .

بيننده :

من در مورد توسل به غير زنده بحث دارم و آيه قرآن برايتان مي آورم .

استاد يزداني :

مگر شما نمي گوييد که پيرو اميرالمؤمنين (عليه السلام) هستم ؛ پس چرا از ايشان پيروي نمي کني ؟ اميرالمؤمنين ( عليه السلام) مي فرمايند : توسل به اعمال صالح و بقيه توسل ها درست است . شما چرا سخن آن حضرت را نمي پذيريد ؟

بيننده :

بنده پيرو امير المؤمنين (عليه السلام) هستم و سخن ايشان را مي پذيرم . چطور من توسل به اعمال صالح را نمي پذيرم . صد در صد مي پذيرم .

استاد يزداني :

زماني که افضلي است بايد  فاضل هم باشد . افضل توسل به اعمال صالح است و توسلات ديگر هم وجود دارد . بنده خطبه را هم نشان مي دهم  :

إن افضل ما توسل به المتوسلون إلي الله تعالي الايمان به

در اين جا مي فرمايند : افضل اين است يعني مثلا ما در يک جا ده نفر کارشناس داريم که يک نفر از اين کارشناسان بهتر است ، در اين جا گفته به غير از يک نفر ، بقيه کارشناس نيستند؟ .

بيننده :

در اين جا آيه وابتغوا إليه الوسيله را توضيح داده . درباره توسل سخن مي گويند .

استاد يزداني :

حضرت مي فرمايند که کارهاي افضل همين ها هستند . ما هم همين مطالب را بيان مي کنيم .

بيننده :

شما چرا افضل را رها کرده و مفضول را گرفته ايد ؟

استاد يزداني :

چه کسي مي گويد که ما مفضول را فقط گرفته ايم . اعمال صالح  ما صد در صد بيشتر و بهتر است. شما بايد براي ما ثابت کنيد که در اين جا توسل به صالحين و انبياء حرام است .

بيننده :

 من کسي نيستم که بحث حرام و حلال را بيان کنم .

استاد يزداني :

شما اگر راست مي گويي و نمي تواني حرام را از حلال تشخيص دهي ؛ پس چرا مذهب اهل بيت (عليهم السلام) را رها کرده و شافعي شده ايد ؟

بيننده :

استاد يزداني ! بحث عقيده است ، بحث مذهب نيست . اول بايد عقيده را درست کرد و بعد از آن مذهب درست مي شود .

استاد يزداني :

شما که نمي تواني عقيده خود را درست کني ، من با شما چه کار کنم ؟ اگر شافعي هستي ، ابن کثير دمشقي ، نووي ، ماوردي ... گفتند که توسل به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) جايز است .  

بيننده :

اين علما که پيامبر (صلي الله عليه و آله) نيستند . شما يک مورد نشان دهيد که توسل به پيامبر (صلي الله عليه و آله) حلال است ؟

استاد يزداني :

شما يک مورد نشان دهيد که پيامبر (صلي الله عليه و آله ) گفته باشد که توسل به من حرام است ؟

بنده دو هفته است که استدلال علماي اهل سنت به آيات قرآن را براي جواز توسل را نشان مي دهم .

بيننده :

 124 هزار پيامبر (صلي الله عليه و آله) آمدند و هيچ  کدام به پيامبر مرده قبل خود توسل نکرده است .

استاد يزداني :

خود رسول خدا (صلي الله عليه و آله) توسل کرده اند که ما در هفته هاي قبل نشان داديم.  شما معلوم است که هيچ مطالعه اي نداريد .

بيننده : رضا از مشهد ـ شيعه

بنده چند سالي هست که شيعه شده ام . خدمت اين بيننده گرامي عرض مي کنم که بنده از همين مجالس امام حسين ( عليه السلام) محبتي غير قابل وصف در قلبم ايجاد شد که باعث شد تغيير رويه دهم ، نه با احساس ؛ بلکه با تحقيق و بررسي  .

مجري :

من از شما يک سؤال داشتم که يک مورد از برتري هاي مذهب تشيع را بر مذهبي که قبلا دارا بوديد را بيان کنيد ؟

بيننده :

واقعيت اين است که من هيچ اشکالي در مذهب تشيع پيدا نکردم . هر جاي آن را که نگاه کردم جز زيبايي نديدم . من هر شب قبل از خواب مي گويم :

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد و آخر تابع له علي ذلک . السلام علي الحسين و علي علي بن الحسين و علي اولاد الحسين  وعلي اصحاب الحسين .

  من محبت امام حسين (عليه السلام) را درک کردم . من قبلا هيچ وقت براي امام حسين (عليه السلام) گريه نکرده بودم ، فقط همين مقدار را مي دانستم که 1400 سال قبل يک اتفاقي در تاريخ رخ داده است ؛ اما زماني که داخل مجالس رفتم و ديدم محبتي را درک کردم که اصلا قابل توصيف نيست . من هر زمان که نام امام حسين ( عليه السلام ) را مي شنوم ، اشکي در چشمانم جمع مي شود و نمي توانم  آن احساس را بر زبان جاري کنم .

گفت پيغمبر زغيب  اين را جلي                              در مقامات تواتر با علي

گفت هر کس را منم مولا و دوست                         ابن عم من علي مولاي اوست

يا رسول الله رسالت را تمام                                   تو نمودي همچو شمس بي قوام

آن چه تو کردي به صد مادر نکرد                           عيسي از افزونش با آذر نکرد

کيست مولا آن که آزادت کند                                بند رقيت ز پايت بر کند

چون به آزادي نبوت هادي است                             مؤمنان را ز اوليا آزادي است

در اين جا مولا به معناي دوست نيست که اين ها مي گويند ؛ بلکه به معناي سرپرست است .

استاد يزداني :

تفاوت را ببينيد که يکي کورکورانه و چشم بسته ؛ البته معلوم بود که دروغ مي گفت که شيعه بوده و بعد شافعي شده ، در صورتي که هيچ اطلاعي از مذهب شافعي نداشت .

بنده بارها گفتم کسي که مجلس امام حسين (عليه السلام) و گريه بر آن حضرت را درک کند ، امکان ندارد که از امام حسين ( عليه السلام) دست بر دارد و محال است در مورد مذهب تشييع تحقق کنند و مذهب شيعه را کنار بگذارد . اهل سنت هم اگر شيعه شده اند ، حتما با تحقيق بوده است .

مجري :

از اين که با ما همراه بوديد ، تشکر مي کنيم .

       التماس دعا

                           اللهم عجل لوليک الفرج

                                                                   خدا يار و نگهدارتان .