* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 14 آبان 1393 | تعداد بازديد: 1060 | |
علل تحقيق از مذهب و دليل بر امامت علي ع و .... (2) | ||
پخش صوت
دان لود | ||
بسم الله الرحمن الرحيم
ويژه برنامه ولايت و امامت تاريخ 1392/05/07 مجري: حضرت استاد عرض ادب و سلام و احترام دارم خدمت شما در خدمت شما هستيم. استاد قزويني: سلام عليكم و رحمه الله و بركاته بنده هم خدمت همه بينندگان عزيز، گرامي و دوست داشتني كه در هر كجاي اين كره خاكي هستند و ما را در اين شب شهادت امير المؤمنين مظلومترين مظلومان جهان مهمان كانون گرم و با صفاي خانواده خويش قرار دادهاند خالصانهترين سلامم را تقديم ميكنم. موفقيت همگان را از خداوند منان خواستارم و توصيه ميكنم كه امشب از شبهاي خيلي بزرگ است افزون بر اين كه شب قدر است و با ولاي علي عجين گرديده است آنچه را كه در شب نوزدهم در پرونده ما نوشته شده بود امروز كم و كاستيش صورت ميگيرد و آنچه كه امكان كاستن و افزودن است امشب رقم ميخورد، كاستن بديها افزودن خوبيها بستگي به اعمال ما، استغفار ما، توبه ما، رابطه ما با خداي عالم، رابطه ما با ولايت و رابطه ما با آقا بقيه الله الأعظم دارد و آن چه كه امروز پايين و بالا ميشود شب بيست و سوم قطعي ميشود و به امضاي حُجَّةِ اللَّهِ الْبَالِغَة ميرسد. طبق روايتي كه عرض كرديم، در شب قدري كه بالاتر و با فضيلتتر از يك هزار ماه است اگر به كارهاي علمي پرداخته شود خداي عالم هفتاد برابر پاداش ميدهد. امشب تلاش كنيد در هر كجا كه هستيد عبادتي را شروع ميكنيد با نام، نامي علي شروع كنيد، سوز دلي با خداي عالم ميخواهيد داشته باشيد به ياد سوز دل امير المؤمنين باشد، راز و نياز عاشقانه ميخواهيد داشته باشيد تجسم كنيد آن راز و نياز عاشقانه امير المؤمنين سلام الله عليه را، احساس كنيد كه از زبان علي سخن ميگوييد قرآن ميخوانيد از زبان علي بخوانيد. دعا ميخوانيد از زبان علي بخوانيد، درد دل ميكنيد با خداي عالم از زبان علي باشد، آن بزرگ مردي كه كسي در هستي بعد از نبي مكرم در فضيلت به پاي او نميرسد، تنها كسي كه در آيه تطهير به دستور نبي مكرم در زير آن عبا قرار ميگيرد و آيه: إِنَّمَا يرِيدُ اللَّهُ لِيذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيتِ وَيطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا سوره احزاب، آيه 33 نازل ميشود با اين كه صحابههاي ديگر بودند ابو بكر، عمر و عثمان و ديگران بودند ولي اين قرعه فال به نام علي عليه السلام افتاد. در قضيه مباهله با آن همه صحابه و ديگران که بودند؛ تنها كسي كه شايستگي داشت در مباهله در كنار نبي مكرم براي اثبات حقانيت نبوت و اثبات حقانيت رسالت نبي مكرم باشد امير المؤمنين سلام الله عليه بود. تنها كسي كه در ركوع با سائل صدقه ميدهد و در حق او آيه نازل ميشود علي بن ابي طالب است، تنها كسي كه در آيه 67 سوره مائده خداي عالم دستور ميدهد كه ولايت او ابلاغ شود و اگر ابلاغ نشود رسالت ناتمام است، علي بن ابي طالب است. تنها كسي كه با ولايت او دين كامل ميشود، خداي عالم از اسلام به عنوان يك دين مرضي خود اعلام ميكند اميرالمؤمنين سلام الله عليه است. ولي با اين همه فضيلتها مظلومترين انسانهاي جهان هستي است. در برج ولايت مهر جهانتاب عليست در شهر علوم سرمدي باب عليست از اول خلقـت جهان تا محـشر مظلومترين شهيد محراب عليست كي مثل علي به جان رسيده است كسي كي همچو علي رنج كشيده است كسي تاريخ گواه ادعاي شيعه است مظلومتر از علي نديده است كسي راز دل خود به چاه هر شب ميگفت تا وقت سحر هزاره مطلب ميگفت شد چاه پر از آه علي از بس كه تا صبح امان از دل زينب ميگفت وقتي كه شكافت فرق او در محراب گفتند مگر نماز ميخواند علي دوستاني كه مشرف به حرم امير المؤمنين ميشوند زيارت نامه كه از امام هادي عليهم السلام است اين چنين ميخوانند: السَّلَامُ عَلَيكَ يا وَلِي اللَّهِ أَنتَ أَوَّلُ مَظـلُومٍ وَ أَوَّلُ مَن غُصـِبَ حَقَّهُ كافي، ج 4، ص 569 اولين مظلومي و اولين كسي هستي كه حقت غصب شده. در عبارتي كه ابن الحديد المعتزلي نقل ميكند اميرالمؤمنين فرمود: ما زلت مظلوما منذ قبض الله نبيه شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج20، ص283 از لحظه اي كه پيغمبر از دنيا رفت مظلوميت از من جدا نشد علي عليه السلام بالاي منبر مشغول خطبه خواندن است عربي فرياد ميزند: وا مظلمتاه شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج4، ص106 يا علي در حق من ظلم شده. علي فرمود اي مرد عرب جلو بيا جلو آمد فرمود اي مرد عرب إنما لك مظلمة واحدة شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج4، ص106 اگر در حق تو يك ظلم شده أنا قد ظلمت عدد المدر و الوبر شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج4، ص106 به من، به اندازه كرکهاي دنيا و ريگهاي دنيا در حقم ظلم شده است. هات فلندع على من ظلمنا شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج4، ص106 بيا با يكديگر نفرين كنيم نسبت به كسي كه در حق ما ظلم كرده است كدام مظلوميتي بالاتر از اين كه در خطبه سوم نهج البلاغه ميفرمايد: فَصَبَرْتُ وَ فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي الْحَلْقِ شَجًا أَرَى تُرَاثِي نَهْبا نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ ص48 آنچنان ظلم بر من روا داشتند تحمل كردم و صبر كردم در حالي كه در چشمم خار و در گلويم استخوان بود. آن تراث گرانبهاي من ولايت و امامت را به تاراج بردند، در خطبه 217 ميفرمايد اين ظلمها بر من درد همانند تيزي شمشيري در دل يك انسان دردناک بود بعد ميفرمايد: إِنَ فِي الْحَقِ أَنْ تَأْخُذَهُ وَ فِي الْحَقِّ أَنْ تُمْنَعَهُ نهج البلاغة، ص336 علي ميفرمايد: بعضي حق را ميشود گرفت بعضي را هم نميشود فَاصْبِرْ مَغْمُوماً مُتَأَسِّفاً نهج البلاغة، ص336 چه قدر وقيح! علي يا با غم و اندوه صبر كن و يا با حسرت بمير. كدام مظلوميت بالاتر از اين آن علي بن ابي طالبي كه تاريخ جز شجاعت، مقاومت و شمشير برّان بر فرق دشمنان چيزي از او سراغ ندار در جلوي چشم علي همسرش را مورد ظلم و مورد ضرب و شتم قرار ميدهد. در خطبه 202 نهج البلاغه به هنگام دفن زهرا سلام عليه عليها عرضه ميدارد: قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ رَقَ عَنْهَا تَجَلُّدِي، فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ، أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ نهج البلاغة ، ص 320 يا رسول الله ديگر صبر علي در فراق زهرا به پايان رسيد علي ديگر تاب و توانش را در مصيبت زهرا از دست داد. يا رسول الله آن وديعه و آن رهينة كه بطور امانت در دست من داده بودي با ظلم و ستم آن امانت را از من ستاندند. يا رسول الله تا ابد حزن علي پايان پذير نيست، ديگر شبهاي علي پايان ندارد، و شبهايم، شب زندهداري است ديگر خواب از غصه به چشم علي نميرود. بارها عرض كردم در جنگ صفين شايد بعد از 26 يا 27 سال از شهادت زهرا ميگذشت ابن عباس، حنايي تهيه ميكند، يا علي ريش و موي سر شما سفيد شده، مقداري حنا بگذار موي محاسن و سرت را رنگي كن. برميگردد ميگويد ابن عباس مگر نميداني ما هنوز عزا دار فاطمه هستيم ما بعد از فاطمه ديگر حنا بر سر نگذاشتهايم به قول برادر عزيزم جناب ژوليده رضوان الله تعالي عليه شعر زيبايي دارد ميگويد: من عليام كه خدا قبله نما ساخت مرا جز خداوند و نبي و فاطمه نشناخت مرا من که يكباره در قلعه خيبر كندم داغ زهرا به خدا از نفس انداخت مرا چرا! چه گناهي از علي سر زده بود، علي چه هيزم تري به قريش و صحابه فروخته بود كه امير المؤمنين در خطبه كه ابن حديد معتزلي نقل ميكند ميگويد: اللهم إني أستعديك على قريش فإنهم أضمروا لرسولك ص ضروبا من الشر و الغدر فعجزوا عنها و حلت بينهم و بينها فكانت الوجبة بي و الدائرة علي شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد؛ ج20؛ ص298 خدايا از شر قريش بر تو پناه ميآورم اينها تصميم داشتند به نبي مكرم ضرر برسانند و او را از بين ببرند، اينها از بين بردن نبي مكرم عاجز شدند، خدايا تو مانع اين توطئه و حيله شدي، خدايا انتقام پيغمبر را از من علي گرفتند انتقام پيغمبر را از دخترش فاطمه گرفتند. بعد اميرالمؤمنين دستش را بلند ميكند و عرضه ميدارد: اللهم احفظ حسنا و حسينا خدايا حسن و حسينم را از شر قريش حفظ كن. بعد ميگويد: ما لي و لقريش إنما وترتهم بأمر الله و أمر رسوله أ فهذا جزاء من أطاع الله و رسوله شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد؛ ج20؛ ص328 آخه من چه عداوتي و دشمني با قريش داشتم، اگر با آنها جنگيدم به دستور خدا و دستور پيغمبر بوده آيا همين است پاداش كسي كه از خدا و پيغمبر اطاعت كند. به هر حال دوستان عزيز امشب غصههاي علي به پايان ميرسد فراق جانسوز علي نسبت به نبي مكرم و نسبت به فاطمه زهرا خاتمه يافت ديگر علي بالاي چاه نميرود كه با چاه درد دل كند. ديگر علي نميگويد اگر تمام حاكمان طوري هستند كه از ظلم حاكمان ميترسند من علي از ظلم به ملت ميترسم، رسيد آن لحظهاي كه پيغمبر اكرم فرمود: بأبي الوحيد الشهيد بأبي الوحيد الشهيد مجمع الزوائد، ج 9، ص 138 پدرم فداي آن مرد تنهاي شهيد رسيد آن لحظهاي كه پيغمبر اكرم بشارت داده بود يا علي قسم به خدايي كه آسمان و زمين را آفريد و دانه را شكافت لتخضبنّ هذه من هذا الغارات (ط - الحديثة)؛ ج2؛ ص445 اين ريش تو از خون سرت رنگين خواهد شد. امشب آن لحظاتي است كه نميدانم در خانه امير المؤمنين چه گذشت ولي زمخشري از علماي بزرگ اهل سنت اين جمله را من عرض كنم ديگر اين بخش را ما خاتمه بدهيم از برادر عزيزمان شاعر توانا و عارف جناب آقاي مجاهدي انشاء الله استفاده خواهيم كرد اسماء بنت عميس نقل ميكند ميگويد من خانه علي بودم شب بيست و يكم بود علي بن ابي طالب يك فريادي زد از هوش رفت دوباره به هوش آمد عرضه داشت: مرحبا مرحبا الحمد للّه الذي صدقنا وعده، و أورثنا الجنة، وقيل له: ما ترى؟! مشارق أنوار اليقين في أسرار أمير المؤمنين عليه السلام؛ ص222 مرحبا مرحبا خدا را شكر كه به وعده هايش عمل نمود، يا علي مگر چه ميبيني؟ عرضه داشت: هذا رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و أخي جعفر و عمي حمزة و أبواب السماء مفتّحة و هذه فاطمة عليها السّلام قد طاف بها و صائفها من الحور، و هذه منازلي في الجنة لمثل هذا فليعمل العالمون مشارق أنوار اليقين في أسرار أمير المؤمنين عليه السلام؛ ص222 پيغمبر به استقبال من آمده، اين برادرم جعفر است كه به استقبال من آمده، عمو جانم حمزه آمده درهاي آسمان گشوده شده، ملائكه دسته دسته وارد ميشوند و سلام ميكنند و بشارت ميدهند. بعد فرمود: و هذه فاطمة عليها السّلام قد طاف بها و صائفها من الحور، و هذه منازلي في الجنة لمثل هذا فليعمل العالمون مشارق أنوار اليقين في أسرار أمير المؤمنين عليه السلام؛ ص222 دختر پيغمبر زهرا با دستهاي از حور العين به استقبال من آمده اند... امشب شب خدا حافظي علي از تمام رنجها و غمها و از همه نامردها و بي انصافيها است. زبان حال علي است. خداحافظ اي كوفه اي شهر غم كه در كام من كرده اي زهر غم خدا حافظ اي شهر لب دوخته خدا حافظ اي خانه سوخته خدايا ز كارم گره وا شده خدايا دلم تنگ زهرا شده رساندي تو اي كوفه جان بر لبم مدارا كن اي كوفه با زينبم خدا حافظ اي نان خشك نمك خدا حافظ اي ماجراي فدك خدا حافظ اي آستان درم خدا حافظ اي مقتل همسرم خدا حافظ اي نخلها ديگر نشنويد از علي آه ها غم و دردم آخر به پايان رسيد به زهرا بگوييد مهمان رسيد خدا حافظي ميكنم با همه كشد انتظار مرا فاطمه علي دست خدا امشب به جنت مينهد پا را پيمبر آورد از بهر استقبال زهرا را ملاقات علي و فاطمه باشد تماشايي ز مظلوم ميكند مظلومهاي امشب پذيرايي نشان بر هم دهند از چشم احمد در سر بسته علي سر بشكسته فاطمه پهلوي بشكسته أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْقَوْمِ الظَّالِمِين وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ مجري: خيلي متشكر هستيم حضرت استاد، در اين بخش صداي بينندگان عزيز را خواهيم شنيد، امشب سبك اجراي برنامه يك تفاوت كوچك با شب گذشته دارد و آن اين است كه عزيز شيعه و يا عزيز سنياي كه روي خط ميآيند ابتدا سؤالهايي را كه ما مطرح ميكنيم اين عزيز بايد پاسخگو باشد و بعد از آن اگر ايشان سؤالي را داشتند طبق روال ساير برنامهها ميتوانند سؤال خودشان را مطرح بفرمايند كه انشاء الله كارشناس محترم برنامه پاسخگو باشند.
تماس بينندگان بيننده اقاي کاظمي از ايلام: سلام عليکم استاد قزويني: و عليکم السلام، جناب آقاي كاظمي بزرگوار با توجه به برداشتي كه در طول عمر از اسلام و از مذهب شيعه و از شنيدههاي علما و بزرگان داشتيد، آيا تحقيق از مذهب را لازم ميدانيد، يا نه همين اندازه كه علما ميگويند و پدر و مادر ميگويند كفايت ميكند؟ بيننده: جناب استاد قبل از اين كه من جواب اين سؤال را بدهم به نظر بنده هر انساني در زندگي خودش دو نوع تربيت دارد يك تربيتي كه قبل از سن بلوغ به وسيله پدر، مادر، فرهنگ و آدابي كه دارد انجام ميشود يا به هر حال همان مذهبي كه از پدر و مادر ميگيرد. يك تربيتي است كه از تربيت ديني و از شخصيت خود انسان كه بعد از سن بلوغ و از لحظهاي كه عقل انسان بر انسان حاكم ميشود آن موقع شكل ميگيرد. دقيقا وقتي كه انسان بايدها و نبايدها، خوبها و بدها را كه تشخيص داد و به عقل خودش و با تحقيقاتي كه كرده دنباله رو آنها باشد مذهب هم از اين قضيه مستثني نيست و به نظر من بعد از اين كه هر انساني وقتي که عقلش حاكم بر رفتارش شد و به قول معروف ديگر عاقل شد و توانست طبق عقل خودش رفتار كند بايد دنبال چيزي برود كه باعث سعادت او ميشود و دين و مذهب هم كه خودتان ميدانيد نقش تعيين كننده در اين مسئله دارد. به نظر من مذهب يكي از ضروريات زندگي انسان است و تحقيق در مورد مذهب از اهم ضروريات است. استاد قزويني: اين را كه شما فرموديد دليل عقلي بود آيا از كتاب و سنت هم دليلي داريد بر وجوب تحقيق از مذهب و دين يا خير؟ بيننده: حاج آقا الآن به نظر من، زمانه، زمانه دليل، استدلال و برهان است. الآن من بر فرض هم اگر بخواهم چيزي را نقل كنم به هر حال از منابع اهل سنت بايد نقل كنم. استاد قزويني: نه از علماي شيعه، اصلا به طور كلي شما از قرآن بفرماييد آيا قرآن ما را تشويق ميكند براي اين كه در مورد مذهب تحقيق کنيم؟ بيننده: بله، درست است ما الآن سؤالهاي زيادي را داريم كه خداوند ميگويد كه برويد تحقيق كنيد مثلا از قرآن بياوريد اگر از راست گويان هستيد اين موارد خيلي زياد است، از احاديث هم همينطور که الآن من حضور ذهن ندارم. استاد قزويني: ما دوست داريم كه عزيزان، بزرگواري كنند همان آيه 17 و 18 سوره زمر كه در آنجا خداي عالم بشارت به همه مؤمنين و مسلمانها ميدهد فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ بشارت بدهآنهايي را كه ميروند از سخنان مختلف، اديان مختلف، مذاهب مختلف تحقيق ميكنند و بهترين آن را انتخاب ميكنند. اين يك نكته؛ نكته ديگري كه انشاء الله عزيزان دقت كنند حديث افتراق امت است پيغمبر خبر داده پيغمبري كه: وَمَا ينْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْي يوحَى سوره نجم، آيه 3 و 4 فرمود امت من به هفتاد و سه فرقه تقسيم ميشوند، هفتاد و دو فرقه اهل آتش هستند و يك فرقه اهل نجات هستند، در منابع اهل سنت جناب ترمذي در سننش جلد4 صفحه 134 و 135؛ آقاي حاكم نيشابوري در مستدرك جلد 1 صفحه 6 نقل ميكند. در منابع شيعه هم مرحوم كليني در كافي جلد 8 صفحه 224 اين روايت را با سند صحيح نقل ميكند و مرحوم شيخ صدوق در خصال صفحه 158 باز با سند صحيح نقل ميكند. با توجه به حديث افتراق امت، پيغمبر فرمود که امت من دچار تفرقه ميشوند و اين تفرقه كار را به جايي ميرساند كه هركسي از امت خودش را اهل نجات ميداند. خلاصه به قول معروف هركس ميگويد ماست من شيرين است حتي شما ببينيد از بزرگان اهل سنت مثلا اشعريها ميگويند ما حقيم، معتزله و ماتريديه باطل و اهل آتش جهنم هستند. آقايان ميتوانند كتاب مواقف جناب ايجي جلد 8 صفحه 429 را ببينند. اشاعره ميگويند فقط ما به حق هستيم و ديگران باطل هستند، اتباع آقاي احمد بن حنبل ميگويند فقط ما ناجيه هستيم، حنفيها و شافعيها و مالكيها باطل هستند و حتي كار به جايي ميرسد كه يكي از علماي بزرگ حنبلي امام ابوحاتم ميگويد: من لم يكن حنبليا فليس بمسلم تذكرة الحفاظ، ج 3، ص 1187 هر كس حنبلي نباشد اصلا مسلمان نيست. ماتريديه كه همان حنفيها هستند ميگويند ما به حق هستيم و ديگران همه باطل هستند، زيديه ميگويند ما به حق هستيم ديگران باطل هستند. وهابيها ميگويند مسلمان واقعي ما هستيم و ديگران شيعه و سني همه باطل هستند. حالا با اين بازار پر آشوب ما بايد برويم تحقيق كنيم ببينيم واقعا مذهب حنفي حق است، شافعي حق است، مالكي حق است، وهابي حق است، زيدي حق است، شيعه حق است، اسماعيلي حق است، نميدانم دروزي حق است. اين همه ماشاء الله از همه بازارها بازار مذاهب پر رونقتر است، ببينيم كدام يك از اين مذاهب اولا رهاورد و تعاليمش با عقل، با قرآن و با سنت تطبيق ميكند تا آن را ما بگيريم اين حديث افتراق امت از آن احاديثي است كه خيلي ضرورت دارد ما رويش كار كنيم. بيننده: حاج آقا قزويني، چون شب شهادت مولا علي بن ابي طالب اميرالمؤمنين است حالا خود من قبلا در نوجواني يك تجربياتي كردم به هرحال دو سه تا كتاب از آقاي كيشاني به دستم رسيد آنها را خواندم بيشتر هم منابع اهل سنت بود يك كتاب هم الآن در اختيار من است به نام علي عليه السلام در كتب اهل سنت به قلم دانشمند محترم سيد محمد باقر موسوي همداني اين كتاب چاپ سال 61 است. استاد قزويني: اين همان كتاب المراجعات است. بيننده: احسنت بله، اينجا من يك سري چيزها را خواندم. استاد قزويني: جناب آقاي كاظمي به آنجا ميرسيم، آقاي كاظمي؛ پس يكي آيه 17 و 18 سوره زمر، يكي حديث افتراق امت يكي هم حديث: من مَاتَ بِغَيْرِ إِمَامٍ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً مسند أحمد بن حنبل، ج 4، ص 96 و المعجم الكبير، ج 19، ص 388 و شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد، ج 9، ص 92 هركس بدون امام از دنيا برود مرگش مرگ جاهلي است. شيعه يا سني الآن از شما ميخواهند سؤال كنند آقا اگر بعد از صد و بيست سال حضرت ملك الموت بيايد سراغ شما پدر يا جد شما كه از دنيا رفتهاند، آيا با امام از دنيا رفتهاند و يا بدون امام از دنيا رفتهاند؟ اگر بدون امام از دنيا رفتهاند مرگشان مرگ جاهلي است، يعني نه ديني نه ايماني و نه اسلامي اگر با امام از دنيا رفتهاند، امام چه كسي است؟ انشاء الله عزيزان اين را دقت كنند بحثي را كه امشب ما داريم ميكنيم، اين اضافه بر بحثهايي است كه شبهاي گذشته داشتيم شايد فردا شب يك بحث جديدي داشته باشيم برآن مبنا که ما سؤال كنيم و اين جواب آقاي كاظمي بود كه قرعه اين بحث به نام ايشان افتاد. خداي متعال در قرآن کريم ميفرمايد: يوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ سوره اسراء، آيه 71 فرداي قيامت هر ملتي را با امامشان صدا ميكنند. آقاي قرطبي مثلا به حنفيها ميگويد، يا حنفي به شافعيها ميگويند، يا شافعي بياييد اين طرف به معتزليها بگويند، يا معتزليها بيايند اين طرف به شيعهها بگويند آي شيعهها بياييد اين طرف، مشخص است بر اينكه بحث امامت بحث اساسي است. اگر من فرضا دنبال امام شافعي، امام حنفي، و... رفتم، فرداي قيامت اين مايه نجات من نشد ديگر جاي برگشت به دنيا نيست لذا بايد در اينجا دقت كنم، تحقيق كنم، بررسي كنم كه آيا جناب آقاي ابوحنيفه قابل تقليد است، شأنيت امامت را دارد؟ جناب امام شافعي شأنيت امامت را دارد؟ ما آوردهايم که شافعي، حنفي ميگويند نه از من تقليد كنيد نه از مالكي و نه از شافعي، ببينيد ما دين را از كجا گرفتهايم شما هم از آنجا بگيريد. اين بخش اول بحث ما است، حال اگر از حضرت عالي كسي سؤال كند، آقا زاده شما سؤال كند و يا خانم شما سؤال كند جناب آقاي كاظمي شما كه شيعه هستيد دليلي از قرآن، سنت و عقل بر حقانيت مذهبتان داريد يا نداريد؟ بيننده: بله كاملا درست است به هر حال حاج آقاي قزويني، گل سر سبد سلسله امامت و ولايت ما مولا علي عليه السلام هستند، احاديث كه در كتب برادران اهل سنت در مناقب حضرت بر حقانيت حضرت موجود است به نظر من شايد خيلي محكمتر و غنيتر از بعضي از احاديثي باشد كه در كتب شيعه است. آيه قرآن هم هست: إِنَّمَا وَلِيكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ سوره مائدة، آيه 55 جماعتي از مفسرين دلالت اين آيه را بر مولا علي بن ابي طالب سلام الله عليه تأييد كردهاند و در كتب اهل سنت فضائل امام علي عليه السلام بسيار زياد است و همين كتاب مراجعاتي كه شما الآن فرموديد و در پيش من هم است خيلي مباحث آن در مورد حقانيت مولا علي بن ابي طالب در كتب و منابع اهل سنت است. استاد قزويني: همين آيهاي كه شما قرائت كرديد آيا از كتب اهل سنت ميتوانيد يكي دو تا آدرس بدهيد كه اين آيه در حق علي نازل شده است؟ بيننده: جناب آقاي قزويني من اين آيه را پيدا نكردم ولي آيات ديگري از قرآن در اينجا آمده که در کتب اهل سنت در مورد حضرت علي نازل شده است. مجري: امامت و خلافت را ثابت ميكند؟ بيننده: هم خلافت هم جانشيني و هم به قول معروف خيلي مسائل ديگر را ثابت ميكند در اينجا آيات زيادي است حالا اگر ميشود فهرست وار به چند تا از آنها اشاره كنم. استاد قزويني: جناب آقاي كاظمي عزيز، ببينيد ما ديشب و هم هفته گذشته بحث كرديم و گفتيم فعلا بحث ما روي سه تا آيه، آيه 55، آيه 67 و آيه 3 مائده است دوستاني هم كه روي خط ميآيند بزرگواري كنند روي اين سه تا آيهاي که فعلا بحث ما هست تمرکز کنند. ابن عباس ميگويد: ما 300 آيه داريم كه در حق علي نازل شده است ما گفتيم اين سه تا آيه كه گل سر سبد ادله شيعه بر امامت اميرالمؤمنين است را مطرح ميكنيم و انشاء الله عزيزان بيننده، چه عزيزان شيعه و چه عزيزان اهل سنت بدانند كه اين طوري نيست كه بعضي از وهابيها شعار سر ميدهند كه شيعه دليلي از قرآن براي امامت اميرالمؤمنين ندارد. آقاي كاظمي عزيز ما از شما خدا حافظي ميكنيم و از شما متشكر هستيم.
بيننده آقاي افشين از اصفهان: حضرت استاد ببخشيد يک سؤالي براي من پيش آمده است. مجري: آقا افشين اجازه بدهيد سؤالهايي را كه در اين برنامه مطرح ميشود ما از شما بپرسيم و بعد انشاء الله شما سؤالهاي خودتان را مطرح كنيد. استاد قزويني: جناب آقاي افشين، تلاش ميكنيم چند تا سؤالي را که مطرح ميکنيم انشاء الله حد اكثر در چهار دقيقه بحث را ببنديم. سؤالي را كه من از برادر عزيزم جناب آقاي كاظمي پرسيدم همين سؤال را از حضرت عالي ميپرسم، آيا شما دليلي از عقل، كتاب و سنت بر وجوب و لزوم تحقيق از مذهب داريد يا نداريد؟ بيننده: ببينيد ما اگر بخواهيم از لزوم تحقيق در مذهب صحبت كنيم بايد اول سراغ اين مطلب برويم كه اصل لزوم دين داشتن از نظر عقل چيست؟ انسانها داراي دو نوع زندگي هستند، زندگي فردي و زندگي اجتماعي و در همين دو بعد ما ميتوانيم اصل و لزوم دين داري را توضيح دهيم. اول اين كه خداي متعال ويژگيهايي را نسبت به ساير موجودات در اختيار بشر قرار داده است از جمله قدرت تعقل، تفكر و قدرت انتخاب و اختيار متناسب با هدفي كه در خلقت براي بشر قرار داده كه همانا تقرب به خودش است مطمئن هستم كه راه ويژهاي را هم نسبت به موجودات در اختيار بشر قرار داده است. البته هدايت يك اصل همگاني و عام در نظام خلقت است و لكن اين راه اختصاص كه مخصوص بشر است تحت عنوان دين مطرح ميشود، در خور يك زندگي اجتماعي است که بشر بالفطره هم زندگيش اجتماعي است چون بالفطره براي رفع نيازها به هم نوع هايش در اجتماع نياز دارد مسلم است وقتي اين منافع در تضاد قرار بگيرد نيازمند يك برنامهاي براي رفع اين تضاد است. استاد قزويني: ببينيد آقاي افشين بحث اين است كه ما تمام اين مراحل را گذرانديم و دين را هم گرفتيم ولي الآن در يك جامعهاي زندگي ميكنيم كه بيش از سه هزار تا مذهب وجود دارد. اگر الآن من بخواهم فرضا يك مذهبي را از اين سه هزار تا مذهب انتخاب كنم آيا تحقيق لازم است، يا نه همين طوري از كنار سفره ميبينم غذاهاي مختلف است يكي را بر ميدارم و ميخورم سير ميشوم و توكل بر خدا همين کافي است بيننده: ببينيد در آيات قرآن كريم آن طور كه شما ميفرماييد توصيه شده به لزوم تحقيق در مذهب مثلا آيات هفدهم و هجدهم سوره مباركه زمر كه ميفرمايد: فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ استاد قزويني: احسن جزاكم الله، حالا اگر از حضرت عالي بخواهيم يك آيه صريح از قرآن با مدارك اهل سنت بر امامت علي عليه السلام استدلال كنيد كدام آيه را انتخاب ميكنيد؟ بيننده: ببينيد آيه 55 و 56 سوره مباركه مائده كه ميفرمايد: إِنَّمَا وَلِيكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ مدارك اهل تشيع كه زياد است در اين رابطه مانند بحار الأنوار از علامه بزرگوار مجلسي و تفسير الميزان و تفسير الكاشف محمد جواد مغنيه ولي اگر بخواهيم از منابع اهل سنت با ذكر سند نام ببريم ميتوانيم از قاضي عضد الدين الايجي، در مناقب جلد 3 صفحه 601 ، تفتازاني در شرح المقاصد جلد 2 صفحه 288 تفسير كشاف زمخشري جلد 1 صفحه 649، تفسير طبري جلد 6 صفحه 165، تفسير قرطبي جلد 6 صفحه 219 و تفسير ابن كثير جلد 2 صفحه 71 اينها را ميتوانيم نام ببريم. استاد قزويني: جناب افشين همان اولين آدرسي كه حضرت عالي داديد چون ما ميخواهيم طوري صحبت كنيم كه اگر شما در جايي رفتيد با يك عالم اهل سنت بحث كرديد اشكالي كرد شما بتوانيد به اشكالش جواب بدهيد، شما آمديد از عضد الدين الايجي نقل كرديد كه ايشان ميگويد اين آيه در حق علي نازل شده است، اگر كسي به شما بگويد كه عضد الدين الايجي در اينجا دارد نقل قول از شيعه ميكند چه ميگوييد؟ مجري: از علامه حلي است ظاهرا. استاد قزويني: نه، از خواجه نصير الدين طوسي اين را نقل ميكند، اين چه ارزشي دارد كه از يك عالم شيعي هم يك همچنين حرفي را زده باشد؟ البته به قولي؛ چون ما به اهل سنت ايراد ميگيريم، ميگويند لعنت به آن زباني كه بي موقع باز شود. بله، شما رفتيد سراغ عضد الدين الايجي و تفتازاني و ديگران که اين را از خواجه نصير الدين طوسي نقل كرده است، اگر بگويند اين چه ارزشي دارد، شما چه جوابي ميدهيد؟ مجري: استاد اين سؤال را دقيقا يكي از شبكههاي وهابي عرب هم يك مدت مطرح كردند حالا ببينيم شيعه عزيز اين را ميتواند پاسخ بدهد يا نه؟ استاد قزويني: ببينيم جناب آقاي افشين چه جوابي دارند، اگر جواب بدهيد امتياز بيست به شما ميدهيم. بيننده: جناب استاد جواب من اين است كه در كتب آقايان اهل سنت از راويان شيعه بسيار حديث و روايت نقل شده است. استاد قزويني: نه، نقل قول است راوي شيعه نيست از عالم شيعه نقل ميكند، نه از راوي شيعه، فرق است بين اين كه از عالم شيعه نقل كند يا از راوي شيعه نقل كند. بيننده: حضرت استاد الان من جوابي در نظرم نيست، ببينيم دوستان عزيز ديگري كه روي خط ميآيند جواب دارند يا ندارند. استاد قزويني: از بزرگواري شما متشكر هستيم تا الآن خيلي خوب بوده ما امتياز شصت خدمت حضرت عالي تقديم كرديم خيلي عالي بود. اگر سؤال خاصي حضرت عالي داريد در 30 ثانيه مطرح كنيد، ديشب بيش از 300 نفر ثبت نام كرده بودند حدودا 7 يا 8 نفر بيشتر را نتوانستيم از محضرشان استفاده كنيم. بعضي از دوستان هم پيامك داده بودند كه اين برنامه يك طرف، تمام برنامه 3 ساعته شما هم يك طرف، ما ميخواهيم همه بحثهايمان حالت ميداني داشته باشد فقط ما متكلم وحده نباشيم، عزيزان هم خودشان را بالا بكشند. اين عزيزي كه ميگويد من در عرض مدتي كه شبكه ولايت را نگاه كردم به شيعه بودنم افتخار ميكنم و به شيعه بودنم ميبالم، ببينيم در ميدان عمل هم واقعا چيزي در برابر خداي عالم اگر فرداي قيامت از او سؤال كند جوابي دارد بدهد. اگر در يك جلسهاي با يك عزيز اهل سنت و يك وهابي بحثش بگيرد آنجا چه جواب دارد، هدف ما بالا بردن سطح معلومات شيعه است. خيلي از عزيزان اهل سنت خبر ندارند که علمايشان براي خلافت ابوبكر و عمر چه استدلالي كردهاند ما در اينجا سطح معلومات عزيزان را بالا ميبريم، حالا بفرماييد اگر سؤال خاصي داريد ما در خدمت شما هستيم. بيننده: اهلسنت شبهه مياندازند ميگويند شما ادلهاي كه براي لزوم عصمت ائمه در بعد از رحلت پيغمبر ارائه ميكنيد اين ادله هنوز به قوت خودش بعد از غيبت امام زمان هم باقي است چرا شما بعد از رحلت پيغمبر اين را به عصمت ميگوييد بدون اين كه يك مرجع معصومي در جامعه وجود داشته باشد و ليكن بعد از غيبت هم شما اين را ميگوييد؟ مجري: اين همان موضوعي است كه آقاي سجودي مطرح كردهاند و قرار بود با آقاي شريفي در موردش مناظره كند كه آقاي سجودي در آن شب فرار كرد. حضرت استاد اين آقايان فرق غيبت و كشته شدن و شهيد شدن را نميدانند، هرچه كه ما داد و فرياد ميزنيم كه در كتب شما آمده كه حضرت مهدي به دنيا آمدهاند و خود شما اعتقاد داريد كه حيات ايشان تا قيامت استمرار دارد آن دوازده امامي كه داريد بايد يكي از آنها استمرار داشته باشد. ظاهرا اينها فكر ميكنند حضرت مهدي كه غائب شده ديگر بين مردم نيست و اين شبهه را ايجاد ميكنند كه چرا حضرت مهدي يك جانشين براي خودش انتخاب نكرده است، آقا افشين سؤال شما اين بود، از شما متشکريم انشاء الله كارشناس محترم برنامه پاسخگو هستند. استاد قزويني: ببينيد اولا همان طوري كه ما قائل به عصمت ائمه هستيم خود آقايان اهل سنت هم نسبت به ابو بكر، عمر و عثمان شبه عصمت قائل هستند، كه حتي تفتازاني در شرح المقاصد خودش ميگويد: وإن كانوا معصومين، أنهم منذ آمنوا كان لهم ملكة اجتناب المعاصي مع التمكن منها شرح المقاصد في علم الكلام، ج 2، ص 279 عمرو ابا بكر معصوم هستند... با اين كه ميتوانستند گناه كنند ملكه گناه نكردن در آنها بود است اين همان عصمت است مگر بالاتر از اين براي ائمه قائل نيستيد. ميگويند عمر، ابا بكر، عثمان عصمت به اين معنا داشتند، ملكهاي داشتند که ميتوانستند گناه كنند ولي گناه نميكردند. ما هم همين را براي ائمه قائل هستيم، شما براي حرف آقاي تفتازاني چه حرفي داريد؟ ما عصمت را براي ائمه از آيه أُولِي الْأَمْرِ از آيه تطهير و روايات متعددي که از نبي مكرم داريم قائل هستيم و سندهاي صحيحي كه در اخبار الرضا مرحوم شيخ صدوق رضوان الله تعالي عليه در شأن ائمه آورده است، ايشان ميگويد: وَ هُمُ الْمَعْصُومُونَ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ وَ خَطِيئَةٍ. عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص57 بيش از 40 روايت از رسول اكرم، از امير المؤمنين، از امام صادق و ديگر ائمه، در رابطه با عصمت ائمه عليهم السلام داريم و خود فخر رازي هم در ذيل آيه: أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ميگويد اين آيه دلالت ميكند که قطعا أُولِي الْأَمْرِ معصوم هستند چون اگر معصوم نباشند، خطا كار باشند و از روي سهو هم يك گناهي را دستور بدهند تناقض در حكمت خدا پيدا ميشود. يعني خداي عالم دستور ميدهد از خطا و گناه كه ضد شرع است ما تبعيت كنيم بعد ايشان ميآيد ميگويد چون ابا بكر، عمر و عثمان معصوم نبودند ما از اين آيه دست بر ميداريم و اين يك بحث ديگري است و ما ديگر كاري با آن نداريم. در رابطه با حضرت ولي عصر ارواحنا فدا ما ادله متعددي آوردهايم اگرچه براي آقايان سوره ياسين خواندن بوده و اين كه حضرت ولي عصر ارواحنا فدا به دنيا آمده و بيش از 120 نفر از علماي اهل سنت مثل ذهبي، ابن خلكان، ابن حجر و غيره بر اين گواهي داده اند، حتي آلباني شهادت بر ولادت او داده است. آن وقت بعضي از آقايان مثل ذهبي ميگويد حالا به دنيا آمده است ولي كي از دنيا رفته است خبر نداريم پس به دنيا آمدنش قطعي است و از دنيا رفتنش مشكوك است وقتي كه دنيا آمدن قطعي است و ما روايات متعددي از ائمه عليهم السلام از خود حضرت ولي عصر عليه السلام، از امام صادق عليه السلام، از امام عسكري عليه السلام داريم كه در زمان غيبت نيابت به عهده مراجع بزرگوار است. در زمان پيغمبر، پيغمبر در مدينه بوده است اين كساني كه در شهرهاي مختلف بودند در يمن امير المؤمنين، ابو موسي اشعري فلان و فلان ميرفتند شما در آنجا چه ميگوييد؟ پيغمبر خودش نيست افرادي آنجا هستند که معصوم هم نبودند حالا اميرالمؤمنين استثنا است ابو موسي اشعري ديگران و ديگران از طرف رسول اكرم براي بيان احكام و براي اجراي حدود ميرفتند. شما هرحرفي در رابطه با نواب اعزامي رسول اكرم در حيات رسول اكرم داشتيد همان را هم ما نسبت به مراجع عظام تقليدمان داريم. شما بعد از نبي مكرم مگر نميگوييد: عليكم بسنتى وسنة الخلفاء الراشدين من بعدى شرح صحيح البخاري لابن بطال، ج 7، ص 448 و الاجتهاد، ج 1، ص 121 اين را شما به چه دليل ميگوييد پيغمبر كه نيست شما موظف هستيد از پيغمبر تبعيت كنيد پس از اين آقا چه طور داريد تبعيت ميكنيد يا شما ميگوييد: أصحابي كالنجوم بأيهم اقتديتم اهديتم الكشاف، ج 2، ص 586 شما اين را از كجا آوردهايد؟ همين ادلهاي كه شما در اينجا داريد قويتر و محكمترش را ما در نيابت مراجع بزرگوارمان داريم. مجري: آقاي اميني عزيز سلام و عرض ادب دارم خدمت شما حالا اين سؤالي را كه حضرت استاد مطرح كردند كه در کتاب المواقف آقاي الايجي اين عبارت در مورد آيه آمده نقل قول است چه پاسخي است و سؤالي هم كه شبكه وهاب عرب هم چند وقت پيش مطرح كرده بود حضرت استاد هم در يكي از دروس خودشان پاسخ دادند. عزيزاني كه ميخواهند بيايند من راهنمايي ميكنم سايت ولي عصر بخش دومش شبهات ولايت، اين پاسخ را آورده است ولي عزيزاني كه روي خط ميآيند و شيعيان گرامي اگر اين شبهه را پاسخ دهند حضرت استاد يك امتياز خاصي را براي ايشان در نظر ميگيرند.
بيننده اقاي اميني از سقز(اهلسنت): بسم الله الرحمن الرحيم با نام و ياد خداوند مهربان، سلام عرض ادب واحترام دارم خدمت آقاي حسيني مجري محترم و كارشناس بسيار عزيز دوست داشتني حضرت آيت الله دكتر حسيني قزويني. اگر اجازه بدهيد، من يك حديث يا يكي دو تا از فضايل حضرت علي عليه السلام را خدمت شما بخوانم. مجري: آقاي اميني ما در بخش دوم خدمت شما هستيم، اجازه بدهيد ما سؤال را مطرح كنيم. استاد قزويني: بله، اول اجازه بدهيد من سؤالم را بگويم، آقاي اميني بزرگوار ما ديشب هم اين برنامه را داشتيم از عزيزان اهل سنت پرسيديم اگر كسي از حضرت عالي سؤال كند كه آيا تحقيق از مذهب كرديد يا نكرديد؟ آيا واجب است از مذهب تحقيق كنيد يا نه؟ آقاي اميني عزيز، در يك دقيقه بيان كنيد که از عقل، كتاب و سنت چه پاسخي ميتوانيد بدهيد. بيننده: آقاي قزويني عزيز خدمت شما عرض كنم خودتان كم و بيش در جريان هستيد من چند وقتي هست كه با برنامه شما تماس ميگيرم، دنبال مطالعه هستم و كتابها را يكي پس از ديگري مطالعه كردهام و خواهم كرد و اين را شما داشته باشيد كه من خيلي وقت است كه دارم مطالعه ميكنم. استاد قزويني: من ميخواهم بدانم اين كار شما از روي دل بخواهي است و يا نه يك دليل عقلي و يا دليل قرآني و يا دليل سنتي پشتوانه کار شما است. بيننده: نه، من دوست دارم تحقيق كنم، من تحقيق كردن را دوست دارم من كتابهاي تاريخي را ميخوانم. استاد قزويني: حالا سؤال دوم را براي حضرت عالي مطرح ميكنيم، حضرت عالي به عنوان يك اهل سنت عزيز قائل هستيد که بعد از رسول اكرم صلي الله عليه و آله جناب آقاي ابا بكر به عنوان خليفه پيغمبر است، آيا تا به حال در تحقيقات خودتان دليلي از كتاب يا سنت و يا اجماع براي اين پيدا کرديد؟. ببينيد ما شنيدهها را كار نداريم، چيزي كه خودتان فهميديد، به فرض اگر خانواده مكرمه شما از شما سؤال كند، آقا زادههاي گرامي شما از شما سؤال كنند و يا شاگردان شما از شما سؤال كنند دليلي که بتوانيد جواب قانع كننده بدهيد تا به حال پيدا كردهايد يا خير؟ بيننده: بله پيدا كردهام و دليل از قرآن آوردهام. همان ديشب من قشنگ برنامه شما را از اول تا آخر نگاه كردم. همان طور كه شما فرموديد در 5 دقيقه حاضر هستيد خلافت اميرالمؤمنين را ثابت كنيد ولي چون من مدارك و ادله زياد و بيشتري دارم نميتوانم در 5 دقيقه بيان کنم شايد 5 هزار دقيقه هم طول بكشد، اگر وقت اقتضا كند من هم دليل عقلي، هم دليل قرآني و هم دليل حديثي دارم. مجري: حالا شما همان 5 دقيقه را بفرماييد، بقيه دقايق را تقسيم بين دقايق بعدي ميكنيم. بيننده: دليل اول، ببينيد طبق عقيده اهل سنت حضرت رسول هيچ كسي را، نه حضرت ابو بكر و نه غير او را به خلافت تعيين و نامزد خلافت نفرموده است؛ براي اين كه حضرت رسول خدا صلي الله عليه و سلم در كارهاي مهم امت، خودشان تابع وحي بودند چنانچه خداوند در آيه 106 سوره أنعام خطاب به آن حضرت ميفرمايد: اتَّبِعْ مَا أُوحِي إِلَيكَ مِنْ رَبِّكَ يعني در انجام امورت پيروي كن آنچه را كه از جانب پرودگارت به تو وحي شده است. طبق آيه 2 سوره احزاب و آيه 109 يونس دوباره اين مطلب چند بار تكرار شده يعني به پيغمبر فرمودهاند در انجام امورت پيروي كن و آن چيزي كه از جانب پرودگار به تو وحي ميشود برسانيد؛ پس خلافت به حضرت محمد وحي نشده بود. مجري: آقاي اميني عزيز ميخواهيم جمع بندي كنيم و پله پله پيش برويم، من ميخواهم فرمايش شما را دوباره عرض كنم و کنار هم بگذارم شما فرموديد در امور مهم به پيامبر وحي ميشده و ايشان تابع وحي بوده است از طرفي ميفرماييد براي خلافت وحي نشده است؛ پس خلافت از امور مهم نبوده است درست است؟ بيننده: اجازه بدهيد من توضيح بدهم. مجري: من ميخواهم بدانم تا اينجا بنده و بينندگان عزيز درست متوجه شدهايم يا نه؟ بيننده: من آيهاي از قرآن را استدلال كردم در اين که ديگر شكي نيست. مجري: با استدلال و مقدمه شما ما بحثي نداريم، شما فرموديد در امور مهم پيامبر تابع وحي بوده و از طرفي فرموديد در مورد جانشيني براي پيامبر وحي نشده بود يعني خلافت از امور مهم نيست؛ حالا شما ادامه فرمايشتان را بفرماييد. بيننده: اجازه بدهيد من يك دليل عقلي صريح بگويم بعد ميروم سراغ بحث هايم، ببينيد شما الآن مجري برنامه هستيد، آن تصوير بردار که ميخواهد تصوير مانتيور حاج آقاي قزويني را نشان بدهد آن موقع حضرت آيت الله قزويني يك نفر را تعيين كرده ميگويد فلاني تصوير مانيتور من را نشان بده، يك نفر را مشخص كرده، مثلا راجع به حديث قرطاس من اشاره ميكنم اگر توجه كرده باشيد پيغمبر به فرد خاصي نميگويد برويد براي من قلم و كاغذ بياوريد؛ چون مثلا اگر حضرت رسول براي خودش جانشين و يا خليفه معين ميفرمود مسلما در مرض موت خود كه وصيت فرمود لشكر اسامه تجهيز و به مقصد حركت نمايد مثلا به شخص جانشين خود خطاب ميكرد آقايي كه تو خليفه من هستي پس از من بايد لشكر اسامه را تجهيز و به مقصد اعزام كني. مجري: لشكر داشت از مدينه خارج ميشد. استاد قزويني: ببينيد آقاي اميني عزيز، اگر اينطور بخواهيد صحبت كنيد و پيش برويد ما در نيم ساعت هم نميتوانيم به جمع بندي برسيم. شما فرموديد هيچ دليلي از كتاب و سنت براي اينکه پيغمبر اكرم كسي را به عنوان خليفه معين كرده باشد نيست، فرمايش اول شما اين بود ديگر، حالا ما با استدلال شما كار نداريم. فرموديد پيغمبر كسي را براي خلافت معين نكرده است اين فرمايش شما بود شما بايد اول بياييد ادلهاي كه شيعه از آيات قرآن و روايت مطرح كرده است را ببينيد و بررسي کنيد. پيغمبر اكرم فرمود: يا علي أنت خليفتي من بعدي روح المعاني، ج 18، ص 206 ببينيد عزيز دل من، اين قضيه را ابن عاصم ميگويد: لا ينبغي أن أذهب إلا وأنت خليفتي في كل مؤمن من بعدي السنة لابن أبي عاصم، ج 2، ص 565 بعد از من تو براي تمام مؤمنين خليفه هستي اين را هم آلباني و هم حاکم نيشابوري و هم ذهبي ميگويند صحيح است. همچنين حديث ولايت، ما اينها را آوردهايم. هو ولي كل مؤمن بعدي منهاج السنة النبوية، ج 7، ص 391 علي بن ابي طالب ولي تمام مؤمنين بعد از من است. اين حديث را هم آقاي حاكم نيشابوري و هم آقاي ذهبي ميگويند صحيح است. در روايت ديگر ميگويد: منكنت وليه فهذا وليه السنة لابن أبي عاصم، ج 2، ص 606 هركس من ولي او هستم علي هم ولي او هست. اين حديث را ذهبي، ابن کثير و حاکم نيشابوري ميگويند صحيح است. ابن كثير هم ميگويد صحيح است. حاكم نيشابوري هم ميگويد صحيح است؛ ولي در اينجا هم هر معنايي را که شما در رابطه با ولي در حديث 4468 صحيح مسلم آورديد كه جناب عمر ميگويد: لما تُوُفِّيَ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قال أبو بَكْرٍ أنا وَلِيُّ رسول اللَّهِ صحيح مسلم، ج 3، ص 1378 عزيز دل، هر معنايي را كه شما در آنجا گرفتهايد اينجا هم همان معنا براي ولي است. شما ميفرماييد كسي را معين نكرده اين ادله شيعه است پاسخ حضرت عالي به ادله شيعه چيست؟ بيننده: آقاي حسيني من وقتي كه شما فرمايش ميفرماييد سكوت اختيار ميكنم. مجري: آقاي اميني ما هم سكوت كرديم. استاد قزويني: آقاي اميني جان، شما يك طوري صحبت را برنامه ريزي ميكنيد كه ما بايد نيم ساعت اينجا بنشينيم به فرمايشهاي شما گوش كنيم، ما آنقدر وقت نداريم. ما گفتيم در 5 دقيقه شما ادله خودتان را بيان كنيد، شما حدود 7 دقيقه صحبت کرديد ما ديديم كه شما فقط توضيح واضحات ميدهيد، اولين جمله كه حضرت عالي فرموديد قابل مناقشه است، يعني با واقعيت تطبيق نميكند يعني اين ادعا كه پيغمبر كسي را معين نكرده است ما صدها دليل آوردهايم بر اين که پيغمبر كسي را معين كرده است. ادعاييكه ميفرماييد، شما اول بايد بياييد ادله شيعه را رد كنيد. شرط استدلال بر يك مطلب اين است كه انسان اشكال و ادله طرف مقابل را مخدوش كند و از اعتبار بياندازد. جناب آقاي اميني عزيز، مادامي كه شما نتوانيد ادله شيعه را از اعتبار بياندازيد نميتوانيد به مرحله دوم تشريف ببريد، ما منتظر بوديم حضرت عالي عصاره ادلهتان را از كتاب، سنت و عقل بگوييد شما در آيه فلان رفتهايد. اتَّبِعْ مَا أُوحِي إِلَيكَ مِنْ رَبِّكَ سوره انعام، آيه 106 شيعه هم همين را ميگويد شيعه هم ميگويد اگر پيغمبر اكرم علي عليه السلام را انتخاب كرده طبق آيه 67 سوره مائده است. آقاي آلوسي ميگويد: ياأيها الرسول بلغ ماأنزل اليك من ربك إن عليا ولى المؤمنين وإن لم تفعل فما بلغت رسالته روح المعاني، ج 6، ص 193 آقاي اميني جان، شما اينها را رد بفرماييد بعد وارد بحث بعدي بشويد. مجري: آقاي اميني به جاي اين كه بيايند اعتقادات خودشان را اثبات كنند شروع كردند به نقد اعتقادات شيعه كه جانشين اصلا تعيين نكرده است. ادله شما بر اين كه خلافت امير المؤمنين را بعنوان خليفه چهارم قبول داريد و ابو بكر و عمر را مقدم بر اميرالمؤمنين ميدانيد در مورد اين بحث ادله خودتان را از قرآن يا سنت بيان بفرماييد. بيننده: اگر اجازه بدهيد چشم، من هم اين را از سخنان طلايي حضرت علي دارم كه جواب بدهم ولي اگر اجازه بدهيد حضرت آيت الله قزويني سوره مائده را براي من ياد آوري كردند از ايشان ممنون هستم آيه 54 سوره مائده ميفرمايد: يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يحِبُّهُمْ وَيحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يؤْتِيهِ مَنْ يشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ اي كساني كه ايمان آوردهايد هر كجا كسي از شما از دينش برگردد پس خدا به زودي گروهي از بندگانش را بر سرش ميآورد كه دوستشان ميدارد و آنها نيز آن را دوست ميدارند آنان نسبت به مومنان فروتن و بر كافران سخت گيرند و در راه خدا با دشمنان ميجنگند و در انجام فرمان خدا از ملامت و سرزنش كسي نميترسند اين اوصاف نيكو فضل خداوند است، خدا اين فضل را به هر كسي كه خودش بخواهد عنايت ميكند. اين آيه مقدسه ميفرمايد هرگاه كسي مرتد شود خدا به زودي كساني را به جنگش ميآورد جناب آقاي حسيني دقيق گوش كنيد كه هم آنها او را دوست دارند و هم او آنها را دوست دارد. مجري: آقاي اميني بزرگوار، تا اينجا بسيار عالي، شما چند تا مطلب را ميخواهيد بيان بفرماييد بحث ما سر همين ادله شما است، شما آيه 54 سوره مائده را آورديد، حالا به هرحال يك قوم مرتد ميشود و گروه برتري ميآيند، شما بفرماييد مصداق مرتدين اينجا چه كساني هستند.؟ آيا مانعين زكات مرتد از دين بودند؟ بيننده: همان اوايل خدمت شما عرض كردم اگر اجازه بدهيد من تمام و كمال عرايضم تمام شود آن وقت اگر شما متوجه نشديد سؤال كنيد من در خدمت شما هستم. مجري: آقاي اميني عزيز، استدلال شما را ميگوييم، بنده دارم سؤال ميپرسم اصلا ما ميخواهيم هدايت بشويم استدلالي كه شما به اين آيه آورديد يك مفهوم دارد، مومنيني كه روي كار ميآيند و حكومت ميكنند. بيننده: اجازه بدهيد، من توضيح ميدهم. استاد قزويني: شما بفرماييد استدلالتان به اين آيه برخلافت ابو بكر چيست؟ بيننده: ببينيد تمام تاريخ نويسان مسلمان، حتي تاريخ نويسان غير مسلمان هم اتفاق دارند كه واقعه اختلاف قبايل عرب به همان تعبير صحيح كه الآن عرض كردم در آغاز دوران خلافت حضرت ابو بكر به وقوع پيوست، و ابو بكر بود كه اين فتنه را خاموش، مرتدين را سركوب و به زير فرمانش كشيد. مجري: مرتديني را که شما ميفرماييد ميخواهيم بدانيم مصداقش چه کساني هستند. آقاي اميني عزيز، يك سؤال ساده شما ميگوييد مرتدين، مرتدين چه كساني هستند؟ بيننده: بابا من ميگويم ابو بكر و مجاهدينش بودند. مجري: شما ميفرماييد آن كساني كه قيام كردند، مالك بن نويره مرتد از دين بود آيا اين را ميفرماييد؟ آقاي اميني عزيز، واضح بگوييد ميخواهيم مشخص شود ميخواهيم بحث حل شود شما بفرماييد مصداق مرتدين چه کساني هستند؟ بيننده: شما اجازه بدهيد، من حرفهايم تمام شود. مجري: آقاي اميني عزيز و بزرگوار، ببينيد ما از شيعيان عزيز هم كه روي خط ميآيند اگر در مجموع هم حساب كنيم به شما به تنهايي بيشتر از همه وقت دادهايم، اگر لازم باشد باز هم وقت ميدهيم، خيلي خوشحال ميشويم كه عزيزاناهل سنت روي خط ميآيند. شما منظورتان از مرتدين را واضح بگوييد، آيا منظور شما مالك بن نويره و اصحابش است يا يك گروه ديگر كه ما تا به حال از آن خبر نداريم، اين را بفرمايد ما ميخواهيم كه مشخص بشود. بيننده: من کسي را اسم نبردهام من جماعت و گروهي را نام بردم. مجري: آيا اين گروه نشانهاي هم دارند؟ استاد قزويني: ببينيد استدلال شما به اين آيه، اصلا سلمنا که اين آيه در حق ابو بكر نازل شده است، چه ارتباطي به خلافت ابوبكر دارد؟ در اين آيه گفته كه ابو بكر خليفه است و ابوبكر خلافتش به حق است؟ در اين آيه يك همچنين چيزي آمده است؟ بيننده: ببينيد خداوند مژده ميدهد، كسي ميآيد كه خدا او را دوست دارد و بندگان هم او را دوست دارند و اين در مورد فتنه مرتدين است. مجري: شما بفرماييد اين مرتدين چه كساني هستند؟ استاد قزويني: ببينيد عزيز دل من، يحِبُّهُمْ وَيحِبُّونَهُ، درست شد اگر در اينجا آمده در قضيهاي رايت هم آمده پيغمبر فرمود علي بن ابي طالب جزء كساني است كه: لَأُعْطِيَنَّ الرَّايَةَ رَجُلًا يُحِبُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أو يُحِبُّهُ الله وَرَسُولُهُ صحيح مسلم، ج 3، ص 1440 و صحيح البخاري، ج 3، ص 1096 يعني دو جنبه دارد. شما قبل از اين كه اين آيه را ملاك قرار بدهيد، در قضيه جنگ خندق پيغمبر اكرم صلي الله عليه و اله فرمود: مصداق يُحِبُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أو يُحِبُّهُ الله وَرَسُولُهُ علي بن ابي طالب است، شما اگر ميخواهيد از يُحِبُّ اللَّهَ استفاده کنيد اين را جواب بدهيد. بيننده: اجازه بدهيد من يكي دو تا روايت بگويم. مجري: آقاي اميني عزيز، شما داريد بحث را عوض ميكنيد محور بحث را ادامه دهيد، حضرت استاد فرمودند طبق روايت صحيح بخاري مصداقش اميرالمؤمنين ميشود، شما به اين آيه براي خلافت خلفا استناد كرديد حالا بفرماييد اين تضاد و تناقضي كه بين كتابهاي صحيح بخاري و اعتقادات شما است را چطوري جواب ميدهيد؟ بيننده: اجازه بدهيد من فارسيش را ترجمه، تحليل و تفسير كنم، هر دوي ما فارسي را متوجه ميشويم اصلا ربطي ندارد ميگويد كساني كه ايمان آوردهايد هر وقت کسي از شما از دينش برگردد، كي برميگردد؟ ببينيد ميگويد وقتي كه پيامبر از دنيا ميرود، موقعي كه مانعين زكات ميشوند اين چه ربطي به حضرت امير المؤمنين حضرت علي بن ابي طالب دارد. استاد قزويني: عزيز جان، شما از كجاي اين آيه ميخواهيد خلافت ابوبکر را استناد كنيد ببينيد يحِبُّهُمْ وَيحِبُّونَهُ از اين ميخواهيد استفاده كنيد. بيننده: خلافت ابوبكر صديق در اين آيه مورد تأييد قرآن كريم است. استاد قزويني: عزيز من در كجاي اين آيه نام ابوبكر آمده است؟ آيا پيغمبر گفته كه اين آيه در حق ابوبكر نازل شده است؟ بيننده: نه، ولي معنايش را وقتي كه ميخوانيم تحليل و تفسير ميكنيم. استاد قزويني: عزيز دل من، معنا كه دل بخواهي نيست تا شما تحليل كنيد، برادر بزرگوار يك حرفي بزنيد كه حداقل دوستان خودتان به استدلال شما اعتراض نكنند. ما روايات متعددي از منابع اهل سنت داريم هر آيهاي كه با: يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمده مصداق واقعيش حضرت علي بن ابي طالب است. برادر بزرگوار، اولا اين آيه هيچ ارتباطي با ابوبكر ندارد، اگر واقعا در رابطه با ابوبكر بود خود ابوبكر يا عمر در يك جا بر حقانيت خودشان به اين آيه استدلال ميكردند شما يك روايت ضعيف و جعلي به من نشان بدهيد كه آقاي ابوبكر گفته باشد اين آيه دليل بر حقانيت من است، ميتوانيد بفرماييد؟ بيننده: جناب آقاي قزويني، آنها كه مجاهدينش بودند. استاد قزويني: عزيز دل من، شما بعد از 1400 سال آمديد. مجري: البته حضرت استاد ايشان ميفرمايند كه ما ترجمه فارسيش را فهميديم، ببينيد وقتي كه سوف آمده در ادبيات عرب سوف يعني دور اگر شما ميفرماييد بعد از پيامبر اينها مرتد شدند و اينها روي كار آمدند بايد سين ميآمد و سوف نميآمد، ثانيا شما به صحيح بخاري جلد 6 صفحه 42 نگاه كنيد، شما از ام المؤمنين عايشه كه بيشتر نميدانيد. عزيز دل من، شما كه ميگوييد با تحليل به اينجا رسيديد، چرا ام المؤمنين عايشه به اين نتيجه نرسيد؟ ما أَنْزَلَ الله فِينَا شيئا من الْقُرْآنِ إلا أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ عُذْرِي صحيح البخاري، ج 4، ص 1827 خودام المونين عايشه ميگويد بر ما آيهاي نازل نشده، در مورد خانواده ما آيهاي نازل نشده است. حالا شما يك آيهاي كشف كردهايد كهام المومنين عايشه نميدانسته اين شأن نزولش در مورد خودش است. ما ممنون هستيم از آقاي اميني عزيز بيست دقيقه هم ايشان روي خط بودند از مجموع دوستان شيعه كه روي خط هستند، به ايشان فرصت بيشتر داده شد. استاد قزويني: جناب آقاي اميني بزرگوار، ما دوست داريم عزيزان اهل سنت يك مقداري با فكر باز بيايند. يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يُجاهِدُونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليم سوره مائدة، آيه 54 خطاب به همه مومنين است ميگويد هر كس از دينش مرتد شود اولا اين عدالت صحابه شما را به هم ميزند مؤمنين از دين مرتد ميشوند فسوف است نه سين در آينده دور. يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ ما روايات متعدد در منابع شيعه داريم كه اين آيه در مورد آقا امام زمان حضرت مهدي نازل شده است. أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ اين افرادي كه ميآيند در برابر مؤمنين خاضع هستند آيا آقاي خالد بن وليد كه ميرود مالك بن نويره نماينده پيغمبر را با اصحابش ميكشد، واقعا أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ است و بعد با همسر مالک زنا ميكند؟ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ در برابر كافرين اينها عزت داشتند، آيا واقعا اين آقايان در برابر كفار اين برخورد را داشتند كه در برابر امثال مالك بن نويره و امثال او داشتند يا نداشتند؟ برادر عزيز من، اينها را يك مقداري دقت بيشتري كنيد، کتاب آقاي ابن حجر العسقلاني الاصابه في تمييز الصحابه را نگاه کنيد ايشان در جلد 5 ص 561 کتاب خودش ميآورد وقتي خالد چشمش به همسر مالك بن نويره افتاد ديد كه خيلي زيبا است دل باخته او شد. ميگويد زيبايي و وجاهت زن مالك بن نويره خلاصه زمام اختيار خالد بن وليد را از دست او ربود او مالک را كشت بدون آن كه هيچ گناهي از او سر بزند. برادر بزرگوارم، شما نگاه كنيد همين آقاي ابن حجر و ديگران همه آوردهاند بر اين كه آقاي خالد بن وليد نماز كه ميخواند مالك بن نويره پشت سرش نماز ميخواند. آيا مرتد نماز ميخواند؟ وقتي كه خالد به مدينه آمد عمر بن خطاب صراحتا گفت اي دشمن خدا يا عدوّ الله ، قتلت امرأ مسلماً ، ثمّ نزوت على امرأته ، والله لأرجُمَنَّك بأحجارك اسد الغابة، ج 5، ص 54 و تاريخ الطبري، ج 2، ص 274 تو يك آدم مسلماني را كشتي و بعد به همسرش تجاوز كردي، به خدا سوگند سنگسارت ميكنم. شما عزيز دل من، به تاريخ طبري جلد 2 صفحه نگاه كنيد امثال اين را ببينيد اين كاملا مشخص است. همين آقاي ابن حجر در کتاب الاصابه في تمييز الصحابه جلد 5 صفحه 560 ميگويد مالك بن نويره نماينده پيغمبر و وكيل پيغمبر بوده است گفتند آقا ما زكات ميدهيم ولي به ابوبكر نميدهيم. آيا اگر كسي به ابو بكر زكات نداد اين مرتد ميشود؟ در خود صحيح بخاري وقتي بحث مرتدين ميآيد، برادر بزرگوار من، آنجا يك مقداري دقت كنيد، خود ابوبكر ميگويد اگر كسي نماز بخواند و روزه بگيرد و حج برود، ولي زكات ندهد ما او را ميكشيم اين با كدام يك از موازين قرآني ميسازد، آيا اين مرتد شد؟ ابن كثير دمشقي ميگويد آنها گفتهاند ما زكات ميدهيم منكر زكات نبودند ما گفتيم خليفه پيغمبر ابوبكر نيست خليفه پيغمبر كسي ديگري است ما به خليفه واقعي پيغمبر زكات ميدهيم. اگر اجتهاد هم كرده، خطا كرده است بالاتر از اين كه نيست. مجري: حضرت استاد، شبكه كلمه آقاي حسيني و آقاي كلهر هم دقيقا همين را گفتهاند گفتند اصلا اينها زكات پرداخت ميكردند ميگفتند ما به ابو بكر پرداخت نميكنيم، ما كليپش را داريم. استاد قزويني: ببين برادر بزرگوار، ما اينها را دوست داريم، امثال جناب آقاي اميني عزيز كه روي خط ميآيند واقعا اين بحثها و اين آياتي كه را که بعنوان ادله ميآورند دقت بيشتري كنند. ما تصور كرديم ايشان ميخواهد در 5 دقيقه ادله خلافت ابوبكر را از آيات و روايات اثبات كند، اولين آيهشان اين بود، به گمان من خود عزيزان اهل سنت قضاوت كنند بهتر است. ما در خدمت عزيز بعدي هستيم. مجري: ما اين بحث چالشي را در شيعيان هم داريم حالا يكي از شيعيان كه پاسخ به اين سؤال را نداد، اين سؤال همچنان تا آخر برنامه هست هر عزيز شيعهاي كه روي خط بيايد اين را پاسخ بدهد. آن استدلالي كه براي اميرالمؤمنين در كتاب المواقف عضد الدين الايجي به آيه شده است شما بياييد ببينيد چگونه استناد ميكنيد، اين چالش را ما براي شيعيان هم داريم يعني بحث، بحث علمي است و تعارف بردار نيست. بيننده آقاي قاسمي از گرگان: خدمت شما عرض کنم امشب اولين بار است كه من يك 20 دقيقهاي مستقيم صداي شما را ميشنوم، من خوش بختانه يا بدبختانه ماهواره ندارم، من از طريق اينترنت استفاده ميكنم من اصلا نميخواهم وقت شما را بگيرم. دوست دارم مثل برنامه قبلي كه دوست عزيزمان جناب آقاي اميني روي خط آمدند و واقعا شما صبر نشان داديد احسنت به شما، در حالي كه در شبكههاي ديگر وقتي كه من ميروم دانلود ميكنم و برنامهها را ميبينم تا يك دقيقه دو دقيقه هم صبر نميكنند سريع قطع ميكنند. البته من اين را بگويم منطقي وجود ندارد كه اين بحث جواب داشته باشد. مجري: آقاي قاسمي عزيز اجازه بدهيد ما اول سؤال را مطرح كنيم، چون بينندگان عزيز هم منتظر هستند بعد از آن شما فرصت داريد اگر سؤال يا مطلبي داريد مطرح بفرماييد ما در خدمت شما هستيم موافق هستيد. بيننده: بله، البته من سواد علمي آن چناني ندارم كه بتوانم جواب سؤال شما را بدهم. استاد قزويني: جناب آقاي حسيني بزرگوار اگر كسي از شما سؤال كند شما كه شيعه هستيد دليلتان بر حقانيت شيعه چيست، چه جوابي داريد كه بگوييد؟ بيننده: من اگر بخواهم تكرار مكرر خدمت شما استاد عزيز كنم، آيات و رواياتي را كه مطرح ميكنيد من جسارت نميكنم و به عهده شما ميگذارم ولي همين بحث، كه من اين قدر به اصطلاح از دينم از شيعه بودنم خرسند و راضي هستم كه خيلي فيوضات عظيم از بزرگان دينمان چه مادي و چه معنوي گرفتهام و گرفتيم، حاج آقا من اين را خدمت شما در عرض 2 دقيقه عرض ميكنم. مجري: آقاي قاسمي عزيز، بحث در خصوص امامت است چون اين برنامه به صورت ويژه برنامه است ما از قبل هم به بينندگان عزيز قول دادهايم كه ابتدا ما سؤال را مطرح ميكنيم شما عزيز بينندهاي که تماس گرفتهايد تا آنجا كه توانستيد پاسخ علمي را مطرح كنيد، آنجا هم كه كم و كاستي وجود داشت حضرت استاد اينجا حضور دارند ما استفاده ميكنيم ايشان فرمايشات شما را كامل ميكنند، و بعد از آن اگر بحثي را داشتيد ما در خدمت شما هستيم. بيننده: به هر حال مواردي كه شما ميفرماييد در سايت هست من اين موارد را تكرار نميكنم همين مواردي كه شما ميفرماييد رواياتي كه در آيات مختلف در كتابهاي مختلف، در خود خطبههاي حضرت علي در نهج البلاغه در خود قرآن كريم وجود دارد من از اينها خيلي بهره ميبرم. وقت شما را هم نميخواهم بگيرم، برادر عزيز من فقط يك خواهشي از شما دارم جناب آقاي قزويني و برادر عزيزم آقاي حسيني شما واقعا اميد ما شدهايد ما بعضي از وقتها با دوستان اهلسنتي كه مينشينيم اين مورد بحث است واقعا در خلوت دوستان با ما همراه هستند. من وقتي با آنها صحبت ميكنم واقعا همراه هستند هيچ بحثي نيست، اما وقتي به جبهه جدل ميافتند واقعا فوق العاده استدلال ميكنند نمونهاش همان تماس قبلي است. اين موارد واقعا عالي است من خيلي از شما تشكر ميکنم و التماس دعا دارم اميدوارم كه موفق و مويد باشيد بحث علمي اگر مکرر تكرار شود خيلي عالي است چون دوستاني كه آن طرف هستند... استاد قزويني: آقاي قاسمي عزيز، اينهاي که فرمايش کرديد همه خوب، حضرت عالي الان به عنوان يک شيعه چه دليلي از عقل، قرآن يا سنت بر حقانيت مذهبت داريد؟ مجري: آقاي قاسمي عزيز، تكرار مكرر نيست اين برنامه جنبه آموزشي دارد، بفرماييد. بيننده: سال يازده هجري چه اتفاقي افتاد؟ زماني كه براي خلافت مناظره شد، زماني كه فدك را گرفتند و زماني كه حمله شد به ايران، فقط شلوغ كردند كه بتوانند به يك جايي برسند، به دنيا برسند، همين منطق بس است شما اگر روابط اسلام، موارد اجتماعي آن را، منطق قرآن و روايات را تحقيق و تحليل كنيد... مجري: جناب اقاي قاسمي الان اگر يکي از برادران اهل سنت که از دوستان شما هستند از شما سؤال بپرسد مثلا فرض بفرماييد بنده سني و شما شيعه، اگر من از شما سؤال بپرسم چرا شما به ولايت و خلافت بلافصل امير المؤمنين اعتقاد داريد چه جواب ميدهيد؟ بيننده: من به تاريخ اسلام برميگردم يعني اطلاعاتم را از تاريخ اسلام ميگيرم، چون واقعا احساس ميكنم كه انسان بايد براي موارد قرآني و روايات و احاديث طلبه و حديث شناس باشد ولي من از عقل و دانش خود از تاريخ اسلام عرض ميكنم، من آن لحظات تاريخي شهادت پيغمبر عزيز، آن مناقشهاي كه براي خلافت ايجاد شد آن بحثي كه براي گرفتن باغ فدك از فاطمه زهرا اتفاق افتاد و از همه مهمتر حمله به ايران موارد خاصي است شما اگر در بحث سياسي و اجتماعي تحليل كنيد در آن زمان گفتهاند كه بگيريم تا آنها چه كار ميكنند. استاد قزويني: آقاي قاسمي جان متشكر هستيم، تشكر از شما ولي ما ميخواهيم يك مقداري آقاي قاسمي و قاسميهاي عزيز توجه کنند اگر بنا است ما سراغ ادله عقلي برويم من چند تا نكته را در مورد دليل عقلي عرض ميكنم. ببينيد خداي عالم 124 هزار پيغمبر فرستاد تمام پيامبران بلا استثنا خليفه داشتهاند شما اثبات الوصيه مسعودي را نگاه کنيد حضرت آدم وصي داشته، سليمان وصي داشته، داوود وصي داشته، حضرت موسي داشته، حضرت عيسي وصي داشته؛ نميشود پيغمبر اكرم بر خلاف نظر تمام انبياء كه قرآن ميگويد: فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ سوره انعام، آيه90 افتدا كن به پيامبران گذشته. پيغمبر وصي نداشته باشد، پس عقل به ما راهنمايي ميكند پيغمبر ما هم در سلسله پيامبران گذشته است و در منابع اهل سنت هم آمده است. سلمان ميگويد يا رسول الله: يا رسول الله إنه ليس من نبي إلا وله وصي اللآلىء المصنوعة، ج 1، ص 329 و سيرة ابن إسحاق، ج 2، ص 105 هيچ پيغمبري نيست مگر اين كه او وصي اي داشته وصي شما كي است؟ اين را هم ما مفصل براي عزيزان بحث داشتهايم ديشب هم ما اين را مفصل براي بزرگواران نشان داديم حالا اگر دوستان اين را نشان بدهند تا آدرس در ذهن مبارك اين عزيزان باشد. سلمان ميگويد به پيغمبرگفتهام: قال قلت يا رَسُولَ اللَّهِ لِكُلِّ نَبِيٍّ وَصِيٌّ فَمَنْ وَصِيُّكَ المعجم الكبير، ج 6، ص 221 هر پيغمبري وصي داشته، وصي تو كي است؟ پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: وصي من علي بن ابي طالب است، روايت از ديدگاه اهل سنت هم صحيح است. پيغمبراكرم آمده يك دين و يك حكومتي در عربستان تأسيس كرده است. در عربستان چه قبل از پيغمبر و چه بعد از پيغمبر هر كسي ميآمد يک حكومتي تأسيس ميكرد، تكليف آينده را روشن ميكرد. شما الآن به عنوان نمونه عربستان سعودي را ببينيد ملك عبد العزيز رفته فرزندش ملك خالد را گذاشته، او رفته برادرش را گذاشته، او رفته نوبت به برادرش رسيده است تا الآن که نوبت به آقاي ملك عبد الله رسيده است. اين آقا هم الآن براي خودش وصي و جانشين انتخاب كرده است پس در ميان عرب اين بود که هر كس يك حكومتي تشكيل بدهد براي بعد از خود يك وصي را بايد انتخاب كند. فرض بگيريم پيغمبر وصي معين نكرده و به اختيار مردم گذاشته است، مردم معمولا در دنياي امروز و همچنين در تاريخ گذشته رسم به اين بوده است كسي را كه ميخواستند انتخاب كنند ميرفتند امتيازات اين آقا را با ديگر كانديدها مقايسه ميكردند، هر كدام كه ويژگيهاي بالاتر و خصوصيت بيشتري داشت آن را انتخاب ميكردند، اگر ما در تاريخ نگاه كنيم در عدالت، هيچكدام از صحابه به پاي علي نميرسيد، در شجاعت نميرسيد، در علم نميرسيد در هر چه شما بگوييد علي بن ابي طالب سرآمد تمام صحابه است. اگر ما به عقلمان هم مراجعه كنيم، غير از علي بن ابي طالب هيچ فردي را نميتوانيم به عنوان خليفه پيغمبر معين كنيم اگر به دليل عقلي هم برويم از اين كانال استفاده كنيم بهتر است.
بيننده خانم جعفري: حاج آقاي قزويني تشكر از برنامه خوب شما، من بيينده پر و پا قرص برنامه شما هستم و همه مناظرههاي شما را گوش ميدهم. حاج آقاي قزويني از شما تشكر ميكنم و افتخار ميكنم كه ما شيعيان، عالم بزرگواري مثل شما را داريم و خاطرمان جمع است من چند تا سؤال دارم زياد وقت شما را نميگيرم. مجري: خانم جعفري اجازه بدهيد سبك و روال برنامه به اين صورت است که ابتدا كارشناس محترم سؤالها را از شما ميپرسند شما پاسخ ميدهيد اگر كم و كاستي داشت كارشناس محترم در اينجا تكميل ميكنند. استاد قزويني: خواهر بزرگوار، من نميدانم اطلاعات شما در چه حدي است؟ بيننده: خيلي كم است. استاد قزويني: حالا اگر همين سؤالي را كه از جناب آقاي قاسمي ما داشتيم اگر كسي از شما سؤال كند كه شما معتقد به امامت امير المؤمنين و يازده فرزند بزرگوارش هستيد آيا دليلي از عقل، از قرآن، از روايات براي عقيده خودتان داريد يا نداريد؟ بيننده: البته دليل قرآني كه نياز به سواد دارد، من وقتي که معني قرآن را ميخوانم طبق توصيهها صفاتي را كه بيان ميكنند همه دقيقا به صفات حضرت علي ميخورد. من حضرت علي را بر خلفاي ديگر برتر ميدانم، اصلا هم مهم نيست كه خليفه پنجم باشد يا خليفه ششم امامت ايشان اول و شأن ايشان بيشتر است. بعد ادله عقلي اين است كه حضرت علي در بدو تولدش معصوم بودند در زمان نوجواني يا جواني يا كودكي به اسلام رو آوردهاند؛ ولي ابوبكر، عمر و عثمان در زمان پيري به اسلام رو آوردهاند من در يك جايي هم خواندم كه حضرت علي ميگفتند برتري من بر شما به خاطر اين است كه من در جواني يا نوجواني و يا كودكي حالا من يادم نميآيد به اسلام رو آوردهام و شما در پيري به اسلام رو آوردهايد. اين معصوميت مطلق اميرالمؤمنين را ميرساند برتري مطلق ايشان را ميرساند من طبق رواياتي كه ميخوانم نهج البلاغه و يا احاديثي كه ميخوانم عقلم علي را برتر ميداند شأن علي را به خصوص به خاطر خانوادهاش بيشتر ميداند. استاد قزويني: متشكريم، تلاش ما براين است كه يك فايل ده تا دوازده صفحهاي را داريم آماده ميكنيم اگر دوستان اين را ترجمه كنند پاسخي است به اينکه چرا ما بايد از مذهب خود تحقيق كنيم. ما يك آيه قرآن آوردهايم، حديث افتراق امت را آوردهايم، حالا مدارك شيعه را هم اضافه ميكنيم اين كه شيعه ميگويد ما جزء فرقه ناجيه هستيم، اين روايتي است كه آقاي شوكاني در فتح القدير دارد. پيغمبر فرمود: قسم به آن خدايي كه جان من در قبضه قدرت او است علي و شيعه او رستگاران روز قيامت هستند اين دليل ما از سخن پيغمبر است. حديث كسي كه بدون امام از دنيا برود مرگش جاهلي است. حديث پيغمبر که فرمود: خلفاي من دوازده نفر است اين غير از مذهب شيعه با هيچ يك از مذاهب تطبيق نميكند خلافت علي در قرآن آيه 55 سوره مائده است بزرگان اهل سنت مثل طبري، ابن ابي حاتم، ابن تيميه، آلوسي و ديگران ميگويند اين آيه در حق علي نازل شده است. آيه ابلاغ، آيه 67 سوره مائده است: يا أَيهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيكَ مِنْ رَبِّكَ که در حق علي عليه السلام نازل شده است. آيه ديگر: الْيوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا سوره مائدة، آيه3 در حق علي عليه السلام نازل شده است. اينها همه نشان ميدهد كه امامت و ولايت علي در قرآن آمده است در سنت هم پيغمبر اكرم فرموده: علي ولي امر همه مؤمنين بعد از من است يا فرمود: تو ولي تمام مؤمنين و مؤمنه هستي و حديث خلافت است که پيغمبر فرمود: يا علي تو خليفه بعد از من به تمام مؤمنين هستي. حديث امامت است كه فرمود: علي امام متقين است يا اينکه پيامبر فرمود: علي ولي تمام مرد و زن مؤمن است. خدمت عزيزان بيننده عرض شود ما تلاش ميكنيم انشاء الله تا فردا غروب اين فايل را روي سايت ولي عصر قرار بدهيم انشاء الله که اين فايل يادگاري ماه رمضان امسال ما براي عزيزان باشد. بعدش هم ما ميآييم بخش بعدي ادله اهل سنت برخلافت ابو بكر كه آيا نصي و حديثي وجود دارد يا ندارد؟ آيا اجماعي وجود دارد يا ندارد؟ آيا صحابه خلافت ابو بكر را پذيرفتهاند يا نه؟ آيا در خلافت ابوبكر زوري هم بوده يا نه؟ همچنين بررسي ميکنيم خلافت جناب عمر آيا شورايي بوده يا توسط شخص ابوبكر بوده؟ چرا به اعتراضات صحابه براي خلافت آقاي عمر هيچ ارزشي قائل نشدند؟ همچنين در رابطه با قضيه عثمان حالا من اين را اضافه نكردهام و اضافه خواهم كرد که آيا خلافت عثمان و شوراي شش نفره عثمان واقعا آنجا ديكتاتوري بود و يا نه؟ آيا آنجا دموكراسي بود؟ اين را هم ما انشاء الله روي سايت ميگذاريم كه هم عزيزان شيعه و هم عزيزان اهل سنت که انشاء الله وقتي که روي خط ميآيند حداقل يك فايل هفت يا هشت صفحهاي به خاطر امير المؤمنين به خاطر اين كه اعتقاداتشان اعتقادات برهاني و استدلالي بشود مطالعه کرده باشند، من گمان ميكنم هزينه زيادي ندارد. ما ميخواهيم اينحرفهاي را که عزيزان ميگويند شبكه ولايت دانشگاه است اين حرفها واقعا عينيت و عمل پيدا كند كه ما ان شاء الله بعد از سه تا چهار ماه ما حداقل احساس كنيم سي ميليون، چهل ميليون شيعه در سراسر اين كره خاكي با ادله محكم و قوي امامت اميرالمؤمنين را اثبات ميكنند. هم براي خودشان اطمينان قلبي و اعتماد قلبي و يقين ميآورد و هم بتوانند با اين روش فرزندانشان را تربيت كنند و همچنين آن دسته از معلمين و اساتيد بزرگوار دانشگاه، اين مطالب را دقت كنند و اين مطالب را براي جوانان ما فرهنگ كنند. وقتي براي يك جواني اين مباحث استدلالي بشود ديگر در برابر شبهات دشمن از پاي در نميآيند ما از اين خواهر عزيزمان تشكر ميكنيم حالا اگر سؤالي خاصي را هم دارند ما در خدمتشان هستيم. مجري: انشاء الله براي کساني که ميخواهند تخصصي مطالعه داشته باشند مراجعه به سايت ولي عصر، که انشاء الله مقالهاي را که حضرت استاد فرمودند هم به زودي گذاشته ميشود و همچنين مطالعه کتاب المراجعات بسيار مفيد خواهد بود. بيننده اقاي اويس از زاهدان (اهلسنت): من خدمت شما و همچنين خدمت حاج آقا قزويني سلام عرض ميکنم در خدمت شما هستم. استاد قزويني: جناب آقاي اويس عزيز حضرت عالي تحقيق از مذهب را لازم ميدانيد يا نه؟ بيننده: اگر تحقيق نباشد اين مذهب ميشود ارثي، يعني به ما ارث رسيده است. استاد قزويني: شما مدركي از سنت بر لزوم تحقيق ميتوانيد ارائه بدهيد يا نه؟ بيننده: خداوند در قرآن بارها ميگويد كه بياييد در آيات من تفكر و تعقل كنيد خداوند ما را دعوت به اين كار ميكند همين كافي است. استاد قزويني: حضرت عالي الآن به عنوان عزيز اهلسنت، اگر چنانچه يك شيعه از شما سؤال كند که ما معتقد به ولايت و امامت علي بن ابي طالب هستيم، و آن را از آيه 55 سوره مائده، از آيه 67 سوره مائده و از آيه 3 سوره مائده و از احاديث نبوي اثبات ميكنيم، اگر حضرت عالي به عنوان يك سني بخواهيد با يك شيعه بحث كنيد از اين دليل شيعه چه پاسخي ميدهيد؟ مجري: يعني در واقع چه ادلهاي براي اثبات خلافت ابوبكر داريد؟ استاد قزويني: حالا بحث اول را بفرماييد و بعد بحث دوم ادله برخلافت جناب آقاي ابو بكر است. بيننده: در مورد خلافت آقاي ابوبكر، اين مشخص است اين را كسي شك ندارد كه حضرت ابو بكر خليفه شدند. مجري: يعني سامري هم اگر خلافت را بدست گرفتهاند، چون خلافت را به دست گرفتهاند مشکلي نيست. استاد قزويني: ببينيد آقاي اويس شما ميفرماييد ما تحقيق كردهايم، بدون تحقيق تقليدي ما نميتوانيم جواب دهيم، شما در ابتدا سؤال اول من را جواب بدهيد، شيعه ميآيد ميگويد پيغمبر اكرم فرموده علي بعد از من خليفه است. ما ادله اين را هم براي شما آوردهايم و منابعش را هم ذكر كردهايم. ببينيد عزيز دل من، پيغمبر اكرم به علي ميفرمايد: أنت خليفتي في كل مؤمن من بعدي السنة لابن أبي عاصم، ج 2، ص 565 اين روايت صحيح است آقاي آلباني ميگويد روايت صحيح است، ذهبي ميگويد روايت صحيح است، حاكم نيشابوري ميگويد روايت صحيح است. آقا اويس عزيز، حالا اگر يك شيعه يك همچنين استدلالي بكند جواب علمي حضرت عالي چيست؟ بيننده: اگر از نگاه عقلي اگر بخواهيم به اين موضوع نگاه كنيم خيلي راحتتر باز ميشود. استاد قزويني: اينجا بحث، بحث عقلي نيست، اينجا بحث، بحث نقلي است من ميگويم اين روايت از پيغمبر است، ما ميخواهيم ببينيم اگر يك شيعه از شما يك همچنين سؤالي را بپرسد جواب شما چيست؟ ببينيد بحث ما هم روي شيعه و هم روي سني است خداي نخواسته قصد ما جسارت نيست. اين بحث، يک بحث علمي است ما که اين بحث را مطرح كردهايم قصدمان اين است که هم عزيزان اهل سنت و هم عزيزان شيعه سطح معلوماتشان بالا بيايد. اگر شيعه از اين روايت سؤال كند حضرت عالي چه جوابي ميدهيد؟ بيننده: در مورد روايت اگر شما بگذاريد ما بحثها و تحقيقاتي كه كردهام ديگر اصلا احتياجي به تحقيقات نيست رسانههاي جمهوري اسلامي ايران بالاخره زياد است، من در تحقيقي كه كردهام شايد در آن موردي كه شما ميگوييد جواب علمي آن چنان نداشته باشم شايد سوادم در آن حد نباشد من طبق آن تحقيقاتي كه كردهام و در تلويزيون ولايت آن را ديدهام اين برداشت من است. كه 124 هزار پيامبر آمدند تعداد زيادي از آنها كشته و شكنجه شدند و خونهايشان ريخته شد با شيوههاي گوناگون تا نوبت به رسول اكرم صلي الله عليه و سلم رسيد خداوند به رسول اكرم صلي الله عليه و سلم فرمايش ميكند كه ابلاغ كن آنچه را كه ما به تو وحي كردهايم و اگر نه رسالتت را انجام ندادهاي و اين برداشت من است که نه تنها رسالت خود بلكه رسالت 124 هزار پيغمبر را دچار مشکل کردهاي. رسول اكرم صلي الله عليه و سلم ابلاغ ميكند و حضرت علي را به جانشيني تعيين ميكند شاگردان مكتب رسول اكرم با حضرت علي بيعت ميكنند همه صحابه حتي حضرت عمر با حضرت علي بيعت ميکند؛ اما در زمان بعد از وفات پيغمبر بر خلاف آنچه كه خواست خدا و رسولش بود حضرت ابوبكر به جانشيني ميرسد و تقريبا تمام صحابه به زبان سادهتر تمام شاگردان مكتب رسول اكرم صلي الله عليه و سلم با حضرت ابوبكر بيعت كردند و در واقع خيانت كردند و برخلاف حكم الله و رسول اكرم عمل كردند كه در نتيجه بايد بگوييم كه مرتد شدند. با توجه به اين مطالبي كه عرض كردم اين چيزي بود كه من از شبكه ولايت كه هميشه پخش ميشود فهميدم بعد مسئله جانيشيني رسول اكرم بسيار مسئله مهمي است كه تمام انبياء حق دارند حتي رسالت رسول اكرم صلي الله عليه و سلم ناقص ميماند اگر جانشين تعيين نميکرد ما ميبينيم که بعد از حضرت پيامبر حضرت علي جانشين نشدند و حضرت علي به اين مسئله چنان اهميتي ندادند و حتي بعد از مدتي با ابو بكر بيعت نمودند حتي كمترين تلاشي هم براي رسيدن به جانشيني پيامبر نكردند. حالا سؤال پيش ميآيد که آيا حضرت علي شرايط را بهتر از خدا و رسولش درك كرده بود؟ مجري: آقاي اويس عزيز استدلال خودتان را بر اين كه حضرت علي تلاش نكردند بفرماييد. آيا شما استدلالي داريد كه حضرت علي سكوت كردند و هيچ چيزي نگفتند و با خليفه اول بيعت كردند؟ بيننده: تا جايي كه من ميدانم فکر کنم ديشب بود كه شبکه شما را نگاه كردم ميگفتند كه حضرت علي تقيه كرده است، آيا حضرت در حق امت اسلام و رسالت پيغمبر اكرم ظلم نكرده است كه خواست خود را كه همان سكوت بود بر خلافت که خواست خدا و رسولش بود ترجيح دادند؟ استاد قزويني: ببينيد جناب آقاي اويسي بزرگوار حضرت عالي ميفرماييد بر اين كه پيغمبر اكرم اين را شيعه نميگويد بلکه سنيها ميگويند ما اين را از منابع اهل سنت آوردهايم كه در قضيه آيه شريفه:
يا أَيهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيكَ مِنْ رَبِّكَ سوره مائدة، آيه67 در رابطه با اميرالمؤمنين انجام شده است آيا آنچه كه ملاك است عمل صحابه نشانه حقانيت است يا سخن پيغمبر نشانه حقانيت است؟ اين را شما ميتوانيد بفرماييد؟ بيننده: جواب سؤال شما خيلي ساده است آيا كسي كه در مكتب رسول اكرم صلي الله عليه و سلم تربيت شده اين را بهتر ميداند يا ما بعد از 1400 صد سال بهتر ميدانيم؟ استاد قزويني: ببين عزيز دل من، سؤال من را جواب نداديد شما ميفرماييد پيغمبر اكرم آمده علي را خليفه قرار داده است صحابه زير بار نرفته و قبول نكردهاند يعني شما ميگوييد كه پيغمبر اشتباه كرده و صحابه راه درستي رفتهاند اين را شما ميخواهيد بفرماييد؟ بيننده: نه، نه استاد قزويني: پس شما ميخواهيد چي بفرماييد؟ بيننده: من ميخواهم بگويم پيغمبر اكرم صلي الله عليه و سلم ميدانستند كه بعد از من حضرت ابو بكر جانشين ميشوند اين خيلي ساده است و اين را هم اعتقاد داريد كه پيامبر علم غيب داشت اين را قبول داريد كه پيغمبر ميدانستند كه بعد از من ابوبكر جانشين ميشود درست است. پس چرا بيايد حضرت علي را به جانشيني خود معرفي كند در صورتي كه همه صحابه اول بيعت كردند و بعد پيغمبر هم ميداند كه اينها خيانت ميكنند. استاد قزويني: جناب آقاي اويس، آيا علم پيغمبر براي صحابه جبر آور بوده است؟ يعني خداي عالم ميدانست كه حضرت لوط وقتي كه ميآيد و حضرت نوح وقتي که ميآيد ابلاغ ميكند خدا هم ميداند شما معتقد هستيد كه خدا علم غيب دارد. حضرت نوح ميآيد ابلاغ ميكند و مردم قبول نميكنند و تمام مردم ميافتند و غرق ميشوند و از بين ميروند آيا اين برخداي عالم نستجير بالله اعتراض است خدا توكه ميدانستي اينها قبول نميكنند براي چه حضرت نوح را فرستادي براي چه حضرت لوط را فرستادي؟ تمام زمين و زمان به هم ريخت و همه اصحابش داغون شدند رفتند. جناب آقاي اويس، آيا اين ميتواند يك حرف منطقي باشد؟ بيننده: من همان اول گفتم که 124 هزار پيامبر آمدند تا نوبت به پيغمبر رسيد حالا اين ديني كه خدا... استاد قزويني: آقاي اويس، عزيز من، جواب من را بدهيد. بيننده: جواب شما همين است اگر اجازه بدهيد 124 هزار پيامبر آمدهاند تا نوبت به پيغمبر ما رسيد حالا بماند كه چه شكنجههايي شدند تا دين را ابلاغ كنند خدا و پيغمبر ميآيد اين را ابلاغ ميكند ولي متأسفانه ضعيف بودند و نتوانستند آنطور كه بايد ابلاغ كنند پس چطور امكان دارد اين همه صحابهاي كه تربيت كردهاند كه ظرف مدت كوتاهي بعد از وفاتش مرتد ميشوند تا آنجايي كه الان خوش بختانه من اين را از دهان شما شنيدم كه گفتيد فقط چهار نفر بودند. حالا اين چطور رسالتي بود كه پيغمبر آمد و آورد در حالي که خود خاتم النبيين است و دينش هم آخرين دين است و ديگر ديني نيست با قبول جانشيني حضرت علي کل اسلام زير سؤال ميرود. استاد قزويني: ببينيد برادر بزرگوار من آقاي اويس عزيز، اينجا بنا نيست كه شما مغلطه بفرماييد من سؤال كردم، سؤال من را شما جواب نداديد حرف خودتان را تكرار ميفرماييد. بنده گفتم که حضرت نوح 950 سال تبليغ كرد شما نميتوانيد بگوييد حضرت نوح نستجير بالله تبليغ نكرد نستجير بالله كوتاهي كرد بعد از 950 سال: وَمَنْ آمَنَ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ سوره هود، آيه 40 جز يك تعداد اندكي بود كه ايمان آوردند، آيا اين دليل بر نقصان كار بر حضرت نوح است يا دليل بر مشكلي است كه خود صحابه داشتهاند و يا قوم حضرت نوح داشتهاند؟ برادر بزرگوار من، اگر پيغمبر اكرم آمد 23 سال تلاش كرد قومش قبول نكردند نقصي كه بر پيغمبر نيست و اضافه براين اگر شما بخواهيد همان صحيح بخاري و مسلم را مطالعه كنيد در خود صحيح بخاري هست اين حديث را ما بارها براي شما نقل كردهايم مناظره هم شد آقاي سجودي نتوانست جواب بدهد، در آنجا رسول اكرم ميگويد اصحاب من را روز قيامت دسته دسته ميبرند به آتش جهنم سؤال ميكنند اينها گناهشان چيست؟ وما شَأْنُهُمْ قال إِنَّهُمْ ارْتَدُّوا بَعْدَكَ على أَدْبَارِهِمْ القهقري صحيح البخاري، ج 5، ص 2407 چه گناهي كردهاند كه اصحاب من را ميبريد به آتش جهنم اينها همگي مرتد شدهاند حضرت ميفرمايد: فلا أُرَاهُ يَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ صحيح البخاري، ج 5، ص 2407 جز تعداد اندكي از اصحاب من نجات پيدا نميكنند. اين كه ديگر روايت شيعه نيست شما بفرماييد اين هم در صحيح بخاري از ابو هريره است صحيح بخاري از الجامع الكبير كه آقايان وهابيها در دانشگاه مدينه نوشتهاند كه ديگر در كشورهاي شيعه نشين هم كه نبوده است. فلا أُرَاهُ يَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ صحيح البخاري، ج 5، ص 2407 از اصحاب من جز تعداد اندكي از آتش جهنم خلاصي پيدا نميكنند، چرا؟ قال إِنَّهُمْ ارْتَدُّوا بَعْدَكَ على أَدْبَارِهِمْ القهقري جناب آقاي اويس بزرگوار، ميگويد مرتد شده رفتهاند اين که ديگر حرف ما نيست اين حرف اهل سنت است، آيا شما اين روايت را دليل ميآوريد كه پيغمبر نستجير بالله در رسالتش كوتاهي كرده است ما در خدمت شما هستيم. بيننده: فرموديد نوح، شما حضرت نوح را در نظر بگيريد چند نفر حواري داشتند. استاد قزويني: هر چقدر بود ده هزار، بيست هزار، صد هزار، 950 سال حضرت نوح كار كرده است حضرت نوح جزء انبياء اولو العزم است، يعني رسالتش رسالت جهاني است. مجري: حتي همسر و فرزندش هم ايمان نياوردهاند. بيننده: فرمايش شما در مورد حضرت نوح درست است حالا من كاري به بخاري يا اهل سنت ندارم در كل ميگويم چه اهل سنت و چه اهل تشيع ميخواهم بگويم حضرت نوح موفق نميشود حضرت عيسي موفق نميشود، حضرت موسي ميآيد موفق نميشود و پيغمبر ما هم ميآيد موفق نميشود. در كل رسالت زير سؤال ميرود پس چه كاري كردهاند حالا پيامبر آمد حضرت علي و تعداد چهار نفر ديگر ماندند بعدش هم خلافت ابوبكر، تنها دليلي كه من دارم اين است كه حضرت علي مهر تأييد بر خلافت حضرت ابوبكر زدند. مجري: آقا اويس تا همين جا صبر كنيد، شما فرموديد پيروان اميرالمؤمنين كم بودند آيا ابو بكر كه شما به عنوان خليفه قبول داريد چه قدر از صحابه به او اعتراض كردند و چه گروههايي از صحابه با او بيعت كردند؟ آيا اين نبود كه مخالفت بين صحابه خيلي زياد بود و خود خليفه كه شما قائل به خلافتش هستيد... بيننده: شما اگر روايتي بياوريد، من الآن دليل عقلي و تاريخي ميآورم شما تاريخ را بررسي كنيد. استاد قزويني: آقا اويس، يك لحظه اگر شما تلويزيونتان را مشاهده بفرماييد اين عبارت جناب عمر بن خطاب است صحيح بخاري که ميگويد: أَنَّ الْأَنْصَارَ خَالَفُونَا صحيح البخاري، ج 6، ص 2505 عمر ميگويد انصار برخلافت ابو بكر با ما مخالفت كردند. و همچنين: وَخَالَفَ عَنَّا عَلِيٌّ وَالزُّبَيْرُ وَمَنْ مَعَهُمَا صحيح البخاري، ج 6، ص 2505 علي و زبير و تمام كساني كه با اين دو نفر بودند با ما مخالفت كردند. برادر بزرگوار من، شما كه ميگوييد صحابه موافق بودند اين باز صحيح بخاري است که ميگويد زهراي مرضيه شش ماه بعد از پيغمبر ماند. ولم يَكُنْ يُبَايِعُ تِلْكَ الْأَشْهُرَ صحيح البخاري، ج 4، ص 1549 علي در اين شش ماه بيعت نكرد. آيا اگر در اين شش ماه علي از دنيا ميرفت و واقعا خلافت جناب ابو بكر خلافت مشروع بود، حضرت علي بدون امام از دنيا رفته و مرگش مرگ جاهلي ميبود؟ آيا بيعت نكردن علي خود تقوا و ايمان علي را زير سؤال نميبرد؟ از عبد الرزاق صنعاني است که ميگويند اگر عبد الرزاق مرتد هم بشود روايتش را قبول ميكنيم. مردي به زهري که از فقهاي بزرگ اهل سنت است ميگويد: آيا راست است كه علي شش ماه بيعت نكرد؟ گفت: هيچ كدام از بني هاشم بيعت نكردند. برادر بزرگوار، جمعي از صحابه اين را ابن اثير جزري در اُسد الغابه ميگويد: بني هاشم، زبير، خالد بن سعيد، اينها همه صحابه بودند سعد بن عباده تا آخر عمر بيعت نكرد، طلحه بيعت نكرد، ابان بن سعيد بيعت نكرد، عباس عموي پيغمبر بيعت نكرد، مقداد بيعت نكرد، خالد بن سعيد از سابقين بيعت نكرد، سعد بن عباده بيعت نكرد، سعد اصلا به نماز ابوبكر تا آخر عمر نميآمد. زبير بن بكار که از نواصب است ميگويد: عموم مهاجرين و اكثر انصار شك نداشتند كه علي صاحب خلافت است انصار يا بعضي از انصار گفتهاند ما به غير از علي با كسي بيعت نميكنيم. خود ابن تيميه ميگويد أكثر عبد مناف از بني اميه و بني هاشم اينها دنبال خلافت علي بن ابي طالب بودند و جناب آقاي ديار بكري که از علماي بزرگ اهل سنت است در تاريخ الخميس ميگويد: أن رجالا من المهاجرين غضبوا فى بيعة أبى بكر تاريخ الخميس في أحوال أنفس النفيس، حسين بن محمد بن الحسن الدِّيار بَكْري (المتوفى: 966)، ج 2، ص 169 تعدادي از مهاجرين در بيعت با ابوبكر غضب ناك بودند تعدادي از انصار كه بيعت كرده بودند، از بيعتشان پشيمان شدند ببينيد ما انتظار داريم عزيزان اهل سنت بزرگواري كنند تاريخ را مطالعه بفرمايند بعد وقتي صحبت ميكنند فرمايشاتشان حداقل با تاريخي كه علماي خودشان نوشتهاند، با اين عرايض كه بنده كردم، با اينها تطبيق كند. الآن منتظر فرمايش حضرت عالي هستيم چه توضيحي براي عرايضي كه من داشتم داريد. بيننده: در مورد حضرت عمر، كه بعضي از انصار بيعت نكردند. مجري: طبق اين روايت انصار بيعت نكردند ديگر اينجا تخصيص نخورده است. أَنَّ الْأَنْصَارَ خَالَفُونَا صحيح البخاري، ج 6، ص 2505 كل انصار را گفته در اينجا تخصيص نزده است. انصار و هيچ كدام از بني هاشم طبق گفته آقاي عبد الرزاق در مصنفش، اميرالمؤمنين و پيروانش، زبير و اطرافيانش، سعد بن عباده و دوستدارانش، ديگر چه كسي اين وسط ماند. يعني همان استدلالي كه شما ميآوريد ميگوييد كه پيامبر ناكام ماند ما ميخواهيم اين را خدمت شما عرض كنيم ما اين را ميگوييم كه در ابلاغ و ولايت كه پيامبر ناكام نمانده است. در بلاغت كاملا بليغ بود و اين كه ما بعد 1400 سال اين همه مصدر و منبع از كتب مخالفين داريم اصلا اين نشان دهنده اين است كه پيامبر كاملا موفق بوده است. يعني پيامبر آن قدر زيبا فرمودند كه حجت تمام شده است، شيعه سينه سپر ميكند، در دنيا هم اعلام ميكند، ما پنج شب دو ساعت و نيم برنامه داريم هر كسي كه ميخواهد اين اعتقادات را رد كند بسم الله روي خط بيايد. حالا ما نميدانيم چرا علماي اهل سنت نميآيند و تماس نميگيرند كه اهل سنت ببينند واقعا حق با چه كسي است و واقعا اين براي ما جاي سؤال است. بحث بعدي: ما اختلفت أمة بعد نبيها إلا ظهر أهل باطلها على أهل حقها سير أعلام النبلاء، ج 4، ص 311 و تذكرة الحفاظ، ج 1، ص 87 و شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 27 اين عبارتي كه شما داريد، حداقلش اين است كه اين روايت حسن است هر امتي بعد از پيامبرش اختلاف كردند اهل باطل بر اهل حقش پيروز ميشوند. حديث از پيامبر نقل كرديد حداقل درجه روايت هم حسن است حالا شما يك مرتبه هم فرموديد كه اميرالمؤمنين مهر تأييد بر خلافت ابوبکر زده است اين را هم با اين كه شما بيست دقيقه است كه روي خط هستيد با توجه به اينکه از عزيزان اهل سنت هستيد و مؤدب هستيد بفرماييد كه كجا اميرالمؤمنين اين مهر تأييد را زده است تا هم بينندگان استفاده كنند و هم بنده كه در اختيار شما هستم. بيننده: حالا كدام يك از سؤالهاي شما را جواب بدهم، شما زياد سؤال مطرح كرديد، كدامش را جواب بدهم بهتر است؟ استاد قزويني: هر كدام را كه دوست داريد. بيننده: در مورد اين كه شما گفتيد كه حضرت علي، بالاخره اگر شما در كتب خودتان هم بگرديد شما ميگوييد به زور از او بيعت گرفتهاند. مجري: اصلا ما ميگوييم اميرالمؤمنين بيعت نكردند. و المحققون من أهل الإمامة يقولون: لم يبايع ساعة قط الفصول المختارة للشيخ المفيد، ص56 عبارت را سيد مرتضي از شيخ مفيد نقل كرده است كه اميرالمؤمنين اصلا بيعت نكردند. بيننده: حالا طبق روايت ما. مجري: طبق روايت شما كه روايت 42 و 40 صحيح بخاري هم كه ميفرمايد اميرالمؤمنين شش ماه بيعت نكرد و بعد از آن هم نميگويد بيعت كرد راوي ميگويد تا شش ماه بيعت نكرد در آن شش ماه اول اين هم صحيح بخاري، آن هم از كتاب شيعه، حالا استدلال بعدي شما، بفرماييد. بيننده: در مورد آن حرفهايي كه شما از قول انصار گفتيد در حكومت اين يك چيز طبيعي است. مجري: آفرين بر شما پس وقتي كه خليفه اول هم كه به خلافت ميرسد اين طبيعي است. بيننده: همان طور كه حضرت علي به خلافت رسيد امتيازاتي داشتند و اين طبيعي است و بعد از مدتي اين اختلافات رفع شد، اگر اينطوري باشد كه شما گفتيد همه مخالف بودند، پس چطور شد که حضرت ابوبكر حكومت كردند؟ حکومتي كه حضرت ابوبكر كردند چه طور بود؟ چطور مثلا اسلامي كه ما داريم شما كل را در نظر بگيريد كل كره زمين را در نظر بگيريد شما جغرافياي اسلام را نگاه كنيد به كجا رسيده است، واقعا اگر حق نبودند اصلا موفق نبودند الآن ما بايد منتظر بشويم تا امام زمان بيايد تا آن دين و اسلام و قرآن را بياورد. مجري: اين بحث اول، اين را استاد پاسخ ميدهند. استاد قزويني: آقاي اويس بزرگوار، اگر يك مسيحي به شما بگويد شما که ميگوييد مسيحي باطل است چرا اين همه مسيحي در كره زمين است؟ چون مسلمانها در دنيا حدود 21٪ هستند و مسيحيها 31٪ هستند يعني حدود 12٪ مسيحيها از مسلمانان بيشتر هستند. اين را شما نفرماييد ما انتظار نداريم حضرت عالي يك جملهاي را بفرماييد كه مسيحيها بيايند سوء استفاده كنند. بيننده: حالا اجازه ميدهيد كه من يك سؤال از شما بپرسم. استاد قزويني: بفرماييد، پس جوابهاي که به سؤالات ما داديد با مشكل مواجه شد ما واقعا دوست داريم بزرگواري مؤدب، مثل شما بيايند و لو يك ساعت هم در اختيار شما باشيم ما افتخار ميكنيم. بيننده: در مورد چيزهايي كه فرموديد تحقيق ميكنم. استاد قزويني: دست شما درد نكند ما خيلي از شما ممنون هستيم. بيننده: حالا آقاي قزويني عزيز، يك سؤال داشتم. استاد قزويني: بفرماييد عزيز، من در خدمت شما هستم. بيننده: دو تا بود يكي در مورد علم غيب است، يكي درباره امهات المؤمنين است. مجري: لطفا يك سؤال بيشتر نباشد خيلي ممنون ميشويم، چون تعدادي از بينندهها پشت خط هستند. بيننده: پس سؤال امهات المؤمنين را ميپرسم، آيهاي كه در مورد امهات المؤمنين آمده من ديشب در برنامه شما نگاه كردم، شما گفتيد به حرمت ازدواج است كه اين آيه آمده، درست است؟ استاد قزويني: بله. بيننده: اينجا يك سؤال پيش ميآيد اينجا نقل شده است امهات المؤمنين آيا فقط مؤمنين حق ازدواج با عايشه را نداشتند؟ آيا مسلمانان ديگر كه مؤمن نبودند حق ازدواج با عايشه را داشتند؟ اين فقط براي مؤمنين ثابت ميشود براي غير مؤمنين ثابت نميشود، اينطور شما فرموديد. مجري: قبل آيه هم اگر اين طور باشد. النَّبِي أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ سوره حزاب، آيه 6 پيغمبر آيا فقط به مؤمنين اوليتر است يا شامل بقيه هم ميشود ابتداي آيه اين است: النَّبِي أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ اينجا گفته مؤمنين، آيا پيامبر أولي به ساير بندگان نيست، باز در خدمت حضرت استاد هستيم. استاد قزويني: ببينيد برادر بزرگوار، در خود قرآن داريم: إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلَّا اللَّائِي وَلَدْنَهُمْ سوره مجادلة، آيه2 مادران شما كساني هستند كه شما را به دنيا آوردهاند. اين آيه قرآن است ملاحظه ميفرماييد إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلَّا اللَّائِي وَلَدْنَهُمْ سوره مجادلة، آيه2 مادران شما كساني هستند كه شما را به دنيا آورده اند. اين را شما چه ميخواهيد بفرماييد بزرگان شما اين حرف را زدهاند حرف که ما نيست. عالم شما جناب آقاي سيوطي ميگويد: وأزواجه أمهاتهم في حرمة نكاحهن عليهم تفسير الجلالين، ج 1، ص 550 زنان پيغمبر مادران شما هستند به خاطر اين كه ازدواج با آنها حرام است. احكام القرآن ابن عربي است ابن عربي يك آدم ضد شيعه و فحاش به شيعه متوفي 543 است ايشان غير از ابن عربي عارف است، ابن عربي در احكام القرآن جلد 3 صفحه542 ميگويد: زنان پيغمبر مادران شما هستند يعني حرام است شما با آنها ازدواج كنيد، آقاي ابن جوزي متوفي 597 هجري است ايشان در زاد المسير جلد 6 صفحه 353 همين را دارد ميگويد، جناب امام شافعي و ديگران همه همين حرف را دارند ميگويند. حتي جناب ابن مفلح مقدسي که از فقهاي بزرگ اهل سنت متوفي 762 هجري است ميگويد: وهن أمهات المؤمنين بمعنى في حكم الأمهات في تحريم النكاح ولا يتعدى ذلك إلى قرابتهن الفروع، ج 5، ص 120 زنان پيغمبر مادران مؤمنين هستند حتي اين ام المؤمنين بودن به خويشاوندان زنان پيغمبر هم سرايت نميكند. اگر واقعا حضرت خديجه مادر علي بوده است علي چگونه توانست با حضرت زهرا سلام الله عليها ازدواج كند اگر همسر پيغمبر خديجه كه امهات المؤمنين است، عثمان چگونه توانست با دو تا دختران پيغمبر ازدواج كند آيا او با خواهرانش ازدواج كرده است؟ اگر واقعا امهات المؤمنين مادر هستند، عايشه هم ام المؤمنين است، مگر خواهر عايشه زن آقاي زبير نبود يعني زبير آمد با خواهر خودش ازدواج كرد، اين حرف ما كه نيست حرف بزرگان اهل سنت است و حتي خود عايشه صراحت دارد بر اينكه من مادر مردان شما هستم، مسروق است كه زني به عايشه گفت: عن عامر عن مسروق أن امرأة قالت لعائشة يا أمة فقالت لست بأمك أناام رجالكم الطبقات الكبرى، ج 8، ص 65 و زاد المسير، ج 6، ص 353 و المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز، ج 4، ص 370 و سنن البيهقي الكبرى، ج 7، ص 70 من مادر تو نيستم، من مادر مردان شما هستم. جناب آقاي اويس عزيز، ما گفتيم كه ام المؤمنين بودن، همسر پيغمبر بودن، حتي ما كه پيغمبر را در خواب ميبينيم به خودمان ميباليم تا چه رسد به كسي كه همسر پيغمبر باشد، اين يك فضيلتي است كه كمتر فضيلتي با او برابري ميكند. آقا اويس عزيز، اگر كسي بيايد بگويد زنان پيغمبر چه حضرت خديجه و چه عايشه ام المؤمنين نيستند اين در حقيقت قرآن را انكار كرده است اين عقيده ما است؛ ولي آيا ام المؤمنين بودن دليل بر اين است كه هيچ گناهي براي آنها نوشته نشده، هيچ معصيتي براي آنها نوشته نشده، آنها اگر مخالفتي با دستور الهي كنند خداي عالم به خاطر خويشاوندي با پيغمبر ديگر اصلا گناهانشان را ناديده ميگيرد يا نه امهات المؤمنين اگر گناه كنند دو برابر برايشان مينويسد همان طوري كه اگر عبادت كنند به آنها دو برابر پاداش ميدهد؟ آقا اويس، ما در خدمت شما هستيم. بيننده: اگر ده ثانيه به من وقت بدهيد، من نميدانم چرا امهات المسلمين نگفتهاند، اين طوري كه راحتتر ميشد. استاد قزويني: برادر بزرگوار من، آيا شما در قرآن كلمه مسلم داريد؟ يا أيها الذين أسلموا داريد؟ ما يا أيها الذين آمنوا داريم. مجري: اصلا قبلش در مورد مؤمنان است. النَّبِي أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ سوره حزاب، آيه 6 چرا نگفته: بالمسلمين. همان آيه قبلش است. النَّبِي أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ سوره حزاب، آيه 6 اين آيه قسمت قبلش است، ميتوانيد بگوييد كه چرا مسلمين نگفته است؟ به همان دليل اينجا هم نگفته است چون اصلا ازدواج مسلمان و كافركه درست نيست. استاد قزويني: آقا اويس عزيز، ما از ادب و متانت شما تشكر ميكنيم ولي همانطور كه حضرت عالي وعده داديد اين بحثهايي كه ما عرض كرديم هم در مورد ادله شيعه تحقيقي و بررسي بفرماييد و نسبت به ادله خلافت جناب آقاي ابوبكر و جناب عمر و جناب عثمان، ادلهاي كه بزرگان شما آوردهاند اينها را يك مطالعه و بررسي كنيد بعد تشريف بياوريد قدم شما روي چشم ما جا دارد. بيننده آقاي درگاهي از تهران: سلام جناب آقاي قزويني عزيز خسته نباشيد، شهادت مولايمان را تسليت عرض ميكنم. استاد قزويني: ممنون و متشكر از بزرگواري شما، اگر كسي از شما سؤال كند كه ابوبكر چه گناهي داشت كه شما خلافت او را قبول نداريد، چه جوابي ميدهيد؟ بيننده: حاج آقاي عزيز بنده راننده اتوبوس هستم در قرآن تحقيقات فراواني دارم و چند تا آيه آماده كردم كه هم جواب براي ولايت آقا اميرالمؤمنين علي عليه السلام باشد و هم جواب براي اهل سنت باشد. يك سؤال بنده اين است كه خداوند در قرآن ميفرمايد: قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى سوره شوري، آيه 23 خداوند دوستي و محبت به اهلبيت پيامبر صلي الله عليه و اله را واجب کرده است من از برادران اهل سنت و وهابيت ميخواهم بپرسم و ببينم كه بعد از اينکه پيغمبرشان وفات كرد با خاندان پيغمبر چه كردند؟ با فاطمه زهرا سلام الله عليها چه كردند؟ در كربلا با امام حسين عليه السلام چه كردند؟ با دختران آقا رسول الله چه كردند؟ حتي به خاندان پيغمبر را تا به امروز جبر رساندند كه هرجا شيعيان و دوست داران آنها را ببينند ميكشند. بنده از ايشان سؤالهاي از قرآن دارم، اصلا كتابهاي سنت را باور ندارم از قرآن فقط سؤال ميكنم سوره إسراء آيه 70 خداوند ميفرمايد: يوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ سوره اسراء، آيه71 روز قيامت همه مردم را با امامشان صدا ميكنند. امروز امام آقايان كيست كه از طرف خدا انكار شده باشد. در آيه ديگر ميفرمايد: إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ سوره رعد، آيه 7 اي پيامبرتو فقط بيم دهندهاي! و براي هر گروهي هدايت کنندهاي است هدايتگر قوم ما امروز از طرف خداوند كيست؟ آيه ديگر: وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يهدون بِأَمْرِنَا سوره انبياء، آيه73 آيا امامان كه خدا قرار داده كه به امر خدا امروز هدايت كنندهاند چه كساني هستند؟ آيه ديگر، آيه 5 سوره قصص است که خداوند ميفرمايد: وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ وارثين زمين امروز چه كساني هستند كه از طرف خدا وارث زمين باشد. استاد قزويني: احسنت. بيننده: آيه ديگر، آيه 24 سوره ابراهيم است: أَلَمْ تَرَ كَيفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيبَةً كَشَجَرَةٍ طَيبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ آن كلمه طيبهاي كه خداوند در قرآن قرار داده چه كساني هستند؟ خدا فرموده در هر زمان چه مرده باشند و چه زنده باشند اينها سود به مردم ميرساند، كلمه خبيثه كه بعد از اين نوشته شده است، آن كلمه خبيثه چه كساني هستند؟ سؤال بنده از آقايان اهل سنت ميپرسم اين است كه آيا پيغمبر براي خودش جانشيني انتخاب كرده است يا نكرده است؟ اگر پيغمبر انتخاب كرده چه كسي را انتخاب كرده است؟ اگر انتخاب نكرده مردم چه حقي داشتند كه به جاي پيغمبر و به جاي خدا جانشين پيغمبر انتخاب كنند، خداوند ميفرمايد: وَرَبُّكَ يخْلُقُ مَا يشَاءُ وَيخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يشْرِكُونَ سوره قصص، آيه 68 يك سؤالي ديگر ميپرسم كه اگر كسي جواب اين را بدهد، من به جاي آقاي قزويني جايزه ميدهم خداوند ميفرمايد: إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ سوره سجده، آيه22 اين مجرمين چه كساني هستند كه خداوند آنها را تهديد كرده است؟ جز آن سه نفر ملعوني كه... استاد قزويني: متشكر هستيم از بزرگواري شما خدا جزاي خيرتان بدهد، خيلي قشنگ بود ولي آخرش را يك مقداري تند رفتيد. ببينيد برادر بزرگوار من جناب آقاي درگاهي عزيز، ما تلاش كنيم منطق ما منطق قرآني باشد. قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا سوره بقرة، آيه83 ما اگر يك دفعه مثلا ده تا پنجاه تا روايات صحيح بياوريم در آخرش هم يك تندي از طرف ما باشد كه احساسات عزيزان اهل سنت را جريحه دار كند اين درست نيست و خوشايند هم نيست، ما هرگونه اهانت و هرگونه لعن را مطلقا منع و تحريم ميكنيم، نه تنها ما بلکه ائمه ما اين طوري بودند شما اعتقادات شيخ صدوق صفحه 107، بحار الأنوار جلد 71 صفحه 217 را ببينيد، تمامي اينها همگي نشان ميدهد كه ما با مخالفين فکريمان که دوستان ما هستند با ادبيات قرآني سخن ميگويم قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا سوره بقرة، آيه83 واقعا من تشكر ميكنم، از نحوه تسلط شما و اين آياتي را كه انتخاب كرديد. خدايا تو را قسمت ميدهيم به آبروي محمد و آل محمد فرج مولاي ما حضرت ولي عصر را نزديك بفرما و ما را از ياران ويژه آن حضرت قرار بده. و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته. آيت الله دكتر سيد محمد حسيني قزويني | ||