* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 20 دي 1393 | تعداد بازديد: 604 | |
تکفير شيعه بخاطر توسل و پاسخ جامع به اين شبهه | ||
پخش صوت
دان لود | ||
بسم الله الرحمن الرحيم برنامه حبل المتينآيت الله دکتر حسيني قزويني تاريخ : 1390/11/30مجري: بسماللهالرحمنالرحيم. سلام خدمت بينندگان عزيز. ممنون هستيم که اين برنامه را انتخاب کرديد و ما را مهمان خانه خودتان قرار دادهايد. قصد داريم در اين برنامهها مباحث اسلامي تاريخي را که منشأ اعتقادي هم دارد براي شما به صورت علمي مطرح کنيم. در خدمت کارشناس محترم حضرت آيت اللهدکترحسينيقزويني هستيم. سلام و عرض ادب دارم خدمت استاد عزيزم. استادحسينيقزويتي: بسماللهالرحمنالرحيم. سلام عليکم و رحمهالله و برکاته. بنده هم به بينندگان عزيز و گرامي سلام عرض ميکنم. در رابطه با موانع وحدت عرض کرديم اگر بنا باشد ملاک تعامل شيعه و سني و حتي ملاک تعامل خود اهلسنت با يکديگر گذشته و مطالب نوشته شده در کتابها باشد قطعا هيچگاه وحدت و تقريب نه تنها ميان شيعه و سني بلکه ميان پيروان ديگر مذاهب اسلامي اهلسنت هم امکانپذير نخواهد بود. چون در گذشته برخوردهاي تند و خشن و درگيري و کشت و کشتار و امثال اين صورت گرفته که در صفحات تاريخ همه ثبت شده است. و ما انشاءالله به حول و قوه الهي به درگيريهايي که در گذشته ميان مذاهب اهلسنت بوده چه در کتابهاي معتبرشان و چه در ميداننزاع و درگيريها و کشت و کشتاري که با هم داشتند اشاره ميکنيم و عزيزان خواهند ديد که اين اختلاف فقط منحصر به شيعه و سني نيست. لذا گفتيم نبايد نسبت به گذشته حساس باشيم و شروع کنيم به کندن قبرهاي گذشته و بيرون آوردن مردهها! و اگر بنا است تلک أمة قد خلت شامل صدر اسلام باشد قطعا نسبت به بزرگان و علما هم بايد جاري باشد. چرا نسبت به کساني که در حق اميرالمومنين و نسبت به صديقه طاهره و اهلبيت ظلم کردهاند بلافاصله دوستان آيهشريفه تلک أمة قد خلت سوره بقره، آيه 134 را مطرح مي کنند؟ ولي اگر خودشان بخواهند اين مطالب را مطرح کنند ديگر تلک أمة قد خلت. معنا ندارد! و جالب اين بود که يکي از همين کارشناسها در شبکهشان ميگفت بياييد بحث کنيم ولي از آنجايي که مذهب شيعه بنيانگزارش يهودي بوده و مذهبي ساخته و پرداخته است به ما حق بدهند که عليه آنها هرچه خواستيم بگوييم! نميدانم که اين منطق، منطق کجاست ؟ من گمان نميکنم حتي در جنگل آمازون هم اين منطق را بپذيرند اگر ما حرف بزنيم ما حق داريم ولي آنها حق اعتراض به ما را ندارند! ما در جلسه گذشته براي بينندههاي عزيز از بزرگان اهلسنت از احمد بن حنبل، از امام مالک و ديگران مطالبي را در تکفير شيعه نقل کرديم. اگر بنا باشد اين آقايان بگويند ما کسي را تکفير نميکنيم، شايد متجاوز از صد مورد از بزرگان و استوانههاي علميشان در اين زمينه حرف داريم. در هر عصري مراجعتقليد سخنشان سخن مکتب است. به فرض اگر دو تا فقيه از طرف ما در کتابهايشان مطالب تندي نسبت به اهلسنت داشته باشد بيستنفر هم از بزرگان شما عليه شيعه مطلب دارند. اگر در گذشته يک سني قرباني اين اختلاف شده باشد. در برابرش دهها و صدها شيعه قرباني اختلاف شدهاند. لذا گفتهايم نسبت به گذشتهها صرف نظر کنيم. به قول معروف بر گذشتهها صلوات بفرستيم. الآن بايد ببينيم چهکار بايد کرد. اماممالک به صراحت ميگويد از آيه شريفه 29 سورهفتح استنباط ميکنم که همه شيعهها کافر هستند. چرا؟ چون اينها(شيعيان) صحابه را دشمن ميدارند. بغض صحابه در دل اينها است. ما يک سوالي مطرح کرديم. اي کاش اين آقايان کارشناسهاي اين شبکهها بجاي اين فحاشي و اهانت و جسارتها ميآمدند اين عبارت ابنتيميه شيخالاسلام خودشان را جواب ميدادند . ما آنجا نشان داديم که ابنتيميه در کتاب منهاج السنه ج 7 ص 137 و ص 138 همين کتابي که جديدا در موسسهقرطبه عربستانسعودي سال 1406 چاپ شده است.(با تحقيق جناب آقاي محمد رشاد سالم) به صراحت مي گويد: فإن کثير من الصحابه و التابعين کانوا يبغضونه بسياري از صحابه و تابعين بغض علي را در دل داشتند. خودتان هم فرموديد که بغض علي نشانه نفاق است. نفاق هم که بدتر از کفر است! إن المنافقين في الدرک الأسفل من النار. سوره نساء، آيه145 چرا به اين جواب نميدهيد ؟ و يا اين آقايي که کارشناس مواد مخدر است. اي کاش اظهار لحيه ميکرد که جناب ابنتيميه مواد مخدري مصرف فرموده بود و اين حرفها را زده است! و يا واقعا عقيدهاش اين بوده است؟ عقيده شما چيست. شما هم عقيدهتان اين است که بسياري از صحابه و تابعين بغض علي را در دل داشتند. اگر اين است تکليف اميرالمومنين را براي ما روشن کنيد. آيا علي جزء صحابه است يا نه؟ خليفه چهارم هم نه. داماد پيغمبر هم نه .خليفه اول هم نه. آيا اميرالمومنين به عنوان صحابه مطرح است يا به عنوان صحابه هم مطرح نيست؟ به ما جواب بدهيد. کثير من الصحابه و التابعين کانوا يبغضونه و يسبونه و يقاتلونه. نه يک نفر نه دو نفر يعني بسياري از صحابه افراد زيادي از صحابه و هم چنين از تابعين نسبت به اميرالمومنين ناسزا مي گفتند. و با علي ميجنگيدند. مگر نستجير بالله اميرالمومنين سلامالله عليه مرتد شده است و يا آدم کشته است. خداي نکرده يک جرمي مرتکب شده است. که مستحق اين عمل صحابه و تابعين بوده ؟ اين را بيايند روشن کنند براي مردم. آن عزيز از بزرگواران اهلسنت که گفت ما کسي را که نسبت به اهلبيت کوچکترين کم احترامي داشته باشد و محبت اهلبيت را نداشته باشد مسلمان نميدانيم ، ما خيلي دوست داريم اين بزرگوار و همفکرهايشان بيايند تکليف ابنتيميه را براي ما روشن کنند. اين از سوالهايي است که ما يقين داريم جوابي برايش ندارند و جزء آن هزاران سوال بيپاسخ است. يا خود آقاي بخاري که اين همه برايش قربان صدقه ميرويد و برنامه برايش ميگذاريد و ختم بخارياش را ميگذاريد صراحتا مي گويد: ما ابالي صليت خلف الجهمي و الرافضي أم صليت خلف اليهود و النصاري. خلق افعال العباد، ص13 براي من فرقي نميکند که آيا پشت سر جهمي و شيعه نماز بخوانم و يا پشت سر يهود نماز بخوانم. حالا من نميدانم جناب آقاي بخاري پشت سر يهودي هم نماز ميخواندند يا نميخواندند. قضيهي اين چيست؟ آيا پشت سر نصاري هم نماز ميخواند که اين تعبير را بکار برده و يا نه؟ چون بناست مثالهايي هم که زده ميشود بر امکانيات زده شود. بر مباحث واقع شده زده شود. يا ابنتيميه در کتاب الصارم المسلول، ص586 به صراحت اعلام ميکند که شيعه کافر است. و هرکس در کفر شيعه شک داشته باشد او هم کافر است! اين آقا ميگويد ما کسي را تکفير نميکنيم. پس اين چيست؟ تکفير شاخ و دم دارد؟ اگر ما دروغ ميگوييم بفرماييد اعلام کنيد که فلاني اين مطلب را به ابن تيميه افترا بسته است. در کتاب زيارة القبور ص 156 ميگويد: هر کسي نزد قبر پيغمبر به آن حضرت متوسل بشود هذا شرک صريح يجب أن يستتاب صاحبه. اين شرک صريح است.مثل اينکه مرتد شده است. بايد بروند او را توبه بدهند. اگر توبه نکرد بايد کشته بشود. آقاي محمدبنعبدالوهاب ميگويد اگر کسي به ملائکه و انبياء و اولياء متوسل بشود و شفاعت اينها را بخواهد هو الذي احل دماءهم و أموالهم. اينها اموالشان مصادره خواهد شد. و خودشان هم واجبالقتل خواهند بود. اينها براي ما کاملا واضح و روشن کنند انشاءالله به حول و قوه الهي اگر بنا شد در مورد توسل بحث کنيم من ده دوازده جلسه نسبت به توسل مطلب بيان خواهم کرد. و قطعا اينها که هيچ دليل و سخني براي پاسخ ندارند بهت الذي کفر سوره بقره، آيه258 خواهند شد. من فقط براي نمونه عرض ميکنم کتاب موسوعةالفقهيةالکويتية که امروز يکي از معتبرترين موسوعههايفقهي اهلسنت است در ج14 ص 156 در رابطه با توسل ميگويد: اختلف العلماء في مشروعية التوسل بالنبي ميگويد: ذَهَبَ جُمْهُورُ الْفُقَهَاءِ الْمَالِكِيَّةُ وَالشَّافِعِيَّةُ وَمُتَأَخِّرُو الْحَنَفِيَّةِ وَهُوَ الْمَذْهَبُ عِنْدَ الْحَنَابِلَةِ إِلَى جَوَازِ هَذَا النَّوْعِ مِنَ التَّوَسُّل سَوَاءٌ فِي حَيَاةِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَوْ بَعْدَ وَفَاتِهِ اگر اين آقايان دروغ نوشتهاند. در شبکه خودتان بياييد بگوييد اين الموسوعة الفقهية الکويتة اشتباه کرده است. و يا جناب سبکي از بزرگان و استوانههاي علمي اهلسنت است و شافعيها نسبت به او ارادت ويژهاي دارند خودش معاصر ابنتيميه بود. ابنتيميه متوفي728 است سبک متوفي 756 است. سبکي ميگويد: أعلم يجوز و يحسن التوسل و الإستغاثه و التشفع بالنبي و جواز ذلک و حسنه من الامور المعلوم لکل ذي دين. شفاءالسقام، ج293 جايز است. و خوب است هم توسل و هم استغاثه به پيغمبر و هم طلب شفاعت از پيغمبر. هر کسي که يک ذره دين داشته باشد. مشخص است که توسل و استغاثه به پيغمبر جايز است و مورد تحسين است. هر کسي بيايد أفعالأنبياء و سلفصالح و علماء و حتي عوام مسلمانان را بررسي کند، ميداند که توسل امر جايزي بوده. و لم ينکر احد ذلک من أهل الأديان و لا سمع به في زمن من الأزمان حتي جاء ابن تيميه و ابتدع ما لم يسبق عليهم في سائر الأعصار. در گذشته احدي هم حرفي نزده است. تا اينکه ابنتيميه آمد و مسئله را براي يک سري افراد ضعيف و پست و کودن تلبيس کرد. ابنتيميه بدعتي گذاشت که در اعصار گذشته يک چنين بدعتي سابقه نداشت. فيضالقدير مناوي ، شرح جامع صغير جناب سيوطي ج 2ص 170 جناب آقاي سقاف از علماي بزرگ اردن است. ايشان هم يک مقدمه دارد بر کتاب ارغام المبتدع الغبي که مفصل اين مباحث را دارد. اگر اين آقايان واقعا راست ميگويند به جاي فحش دادن و اهانت و جسارت کردن اينها را جواب بدهند. چرا اينها را جواب نميدهند؟ و شروع ميکنند به فحاشي و اهانت و جسارت و به مقدسات شيعه بي احتراميکردن. نسبت به ساحت مقدس حضرت ولي عصر ارواحنافداه رکيکترين عبارتها را بيان ميکنند. عباراتي که شايسته خودشان و بزرگانشان است نسبت به حضرت وليعصر اروحنافداه دارند به کار ميبرند. نسبت به حضرت زهرا نسبت به حضرت امير نسبت به امام حسين که محرم امسال اينها بيحيايي را واقعا از حد گذراندند. مجري: خيلي ممنون هستيم. اخيرا شبکههايوهابي به خاطر سوالي که در برنامه قبل يکي از بينندگان مسئله جيش أسامه را مطرح کرد و اين حديثي را که پيغمبر فرمود: جهزوا جيش أسامه لعن الله من تخلف عنه اينها را که حضرت عالي فرموديد و پاسخ داديد مثل اينکه برايشان خيلي گران تمام شده است. من از همکاران عزيزم در اتاق فرمان درخواست ميکنم. قبل از اينکه حاج آقا پاسخ بدهند کليپ 110 را پخش بفرماييد بعد از کليپ، حاج آقا پاسخ را بفرمايند. کليپ: آقاي عبدالله حيدري: ببخشيد آقاي هاشمي اين عبارتي که من گفتم لعنت به ابوبکر و عمر بخاطر دروغ و روايت جعلي که بزرگانشان اينرا نسبت دادند به اهل سنت. لعن الله من تخلف عنه (جيش أسامه). اين دروغي را که نسبت ميدهند که گويا نعوذ بالله با يک قاطعيتي صحبت ميکنند که پيامبر لعنت کرده ابوبکر و عمر را چون در جيش أسامه تخلف کردند. اين لعن بر شماي دروغگو! اين لعنت بر شماي دروغگو! لعن بر شماي دروغگو! چرا اينطوري دروغ ميگوييد با اين وقاحت با اين خفت و با اين ذلت چرا اينقدر دروغ ميگوييد ؟اين روايت و اين حديث جعلي را اهلسنت روايت کردهاند؟ اين حديث منکري که جوهره رافضي در کتاب سقيفه آورده و عبدالحسينموسوي رافضي اينرا ترويج کرده است اينرا شما آمدهايد حديث اهلسنت قرار دادهايد؟ خجالت نميکشيد؟حيا نميکنيد؟ از خدا نميترسيد ؟ از مخلوقش شرم نميکنيد؟ از طلاب خودتان خجالت نميکشيد؟ از زن و بچه خودتان خجالت نميکشيد؟ واقعا که چقدر وقاحت ميخواهد. با يک آب و تابي آمده اين روايت را اين حديث جعلي را به عنوان حديث اهل سنت مطرح ميکند. لعن الله من تخلف عن جيش أسامه. حديث منکر. حديث منکر عبدالحسينموسوي آمده تلبيس کرده و استدلال مرسل را درباره اين حديث به کار برده يعني. رواه مرسلا. گويا اينرا اينطوري وانمود کرده که استدلال مرسل را درباره اين حديث بهکار برده يعني. رواه مرسلا. اينرا سندش را برداشته چرا ؟چون اين حديث جزء قطعيات بوده چون جزء قطعيات بوده سندش را از آن برداشتند. مجري: خيلي ممنون هستيم از همکاران عزيزمان . به هر صورت ما قضاوت را به عهده شما بينندگان عزيز ميگذاريم. حاج آقا چه فرمودند و اين آقا با اين آب و تابي که لعن و جسارت کرد چه ميگفت! استادحسينيقزويتي: من بارها هم گفتهام اين آقايان هر چه که به خود بنده فحش بدهند، ناسزا بگويند، لعن بگويند به هيچ وجهي دوستانبيننده يک بار هم نخواهند ديد که بنده از خودم در اينجا دفاع کنم.چون آن ذره که در حساب نيايد ماييم. اينها به مقدسات ما فحش ندهند و به حضرت زهرا اهانت نکنند و به حضرت وليعصر اهانت نکنند. هر شب بيايند يک ساعت به بنده لعن کنند. و الله تالله بالله راضي هستم. يعني ما خودمان را خاک بلکه غبار زير پاي صديقه طاهره و حضرت وليعصر اروحنافداه ميدانيم. خودمان زن و بچه و هستي ما فداي غبار حرم حضرت امير سلاماللهعليه. بعضي از شبکهها که اهانت ميکنند حتي يکي از بزرگان ما از مراجع عظام تقليد گفت فلاني شما به هيچ وجهي حق نداريد در شبکه از من بخاطر اهانتهايي که ميکنند دفاع کنيد. ببينيد بحثما شخصي نيست. از کوزه همان برون تراود که در اوست. ما ديگر نهايت نهايت نهايت جوابمان اگر يک دفعه عصباني بشويم ميگوييم سلام عليکم غير از اين چيز ديگري قرآن به ما ياد نداده است. بنده خودم نسبت به فحشهايي که به من ميدهند همان سلام عليکم را هم عرض نميکنم . شايد اينها بر اهانت يا جواب دادن حمل کنند. ولي اين آقا که ميگويد روايتي را جعل کردهاند و به بزرگان اهلسنت نسبت دادهاند . اين کتاب الملل و النحل آقاي شهرستاني است. آقاي شهرستاني اگر شيعه است اگر رافضي است براي ما معين کنند. براي ما بيان کنند که واقعا قضيه چيست؟ به صورت قطعي مطرح مي کند نه به صورت مرسل. الخلاف الثاني في مرضه أنه قال جهزوا جيش أسامه لعن الله من تخلف عنه. پيامبر به صحابه گفت که شما سپاه اسامه را مجهز کنيد. خدا لعنت کند کسي را که از سپاه اسامه تخلف کند. الملل و النحل شهرستاني ج 1 ص 23 دوستان هم دارند ميبينند اين نرم افزار شيعه نيست. نرم افزار اهلسنت است. نرم افزار الجامع الکبير. نرم افزاري است که همين حضرات سلفيها در اردن درست کردهاند. همچنين آقايان ببينند اين کتاب المواقف است. مواقف کتاب عضدالدينايجي است حالا من در اين رابطه باز توضيح خواهم داد. ايشان نقل ميکند از جناب عامدي که از استوانههاي علمي و کلامي اهلسنت است. از فارسين ميدان کلام اهلسنت است. کاختلافهم بعد ذلک عن جيش أسامه. اختلاف صحابه در اينکه تخلف کردند در جيش أسامه تا آنجا که پيغمبر فرمود: جهزوا جيش أسامه لعن الله من تخلف عنه. خدا لعنت کند کسي را که از جيش أسامه تخلف کرده. آقا بفرماييد آيا آقاي عضدالدينالايجي رافضي است؟ آقاي عامدي رافضي است؟ آقاي شهرستاني رافضي است؟ عامدي کسي است که ذهبي در سير أعلام النبلاء ج 22 ص 364 ميگويد: العلامه المصنف فارس الکلام علي بن محمد عامدي الحنبلي ثم شافعي. فارس ميدان علم کلام و علم دين، اول حنبلي بوده و بعد شافعي شده مگر اينکه بعد از اينکه شافعي شده باشد رافضي شده باشد! ما خبر نداريم اين آقايان متخصص -موادمخدر يکي از آنها متخصص پنچري است. و آن يکي متخصص کساني هستند که ته چاه رفتهاند- اينها بيايند بيان کنند جناب آقاي عامدي بعد از اينکه حنبلي بود و دوباره آمد شافعي شد، رافضي شده يا نه؟ اينرا اگر بيان کنند ما انشاءالله استفاده خواهيم کرد. بله. آقاي جوهري و إبن أبي الحديد براي ديگران اين مطالب را نقل کردهاند. ولي اينکه جوهري رافضي و خبيث باشد. و الله من نميدانم آن هم از باب همان که ميگفت مولويهاي اثنيعشري خدا لعنتشان کند. يعني هر کسي که آمد به نفع شيعه و يا به نفع نظامشيعه حرف زد اين ميشود رافضي! حالا يک مولوي طراز اول اهلسنت هم باشد ميشود: مولوي اثنيعشري لعنةالله عليه! حقيقت اين است. در هفته گذشته هم خدمت عزيزان اهلسنت عرض کردم: اگر ما گاهي يک سري مطالبي را مطرح ميکنيم عزيزان اين مسائل بخاطر اين است که اينها دارند حمله ميکنند به ما و شروع ميکنند به جسارت کردن، اهانت کردن و اهانت به بزرگان ما. اهانت به مقدسات ما و اينکه اين مسائل را بياورند. عبدالحسينشرفالدين رافضي با اين تعابير زشت و وقيح. آخر اين تعابير از يک عالم سني بعيد است. ما هم مجبور هستيم در جواب يک سري مباحثي را که آقايان در کتابهايشان آوردهاند را مطرح کنيم. دوستان اهلسنت به ما حق بدهيد. مادامي که علماي اهلسنت حوزههايعلميه داخلکشور،خارجکشور در برابر هتاکي اين شبکهها قيام نکنند و اينها را از خودشان دور نکنند اعلام بيزاري و برائت از اينها نکنند ما ناگزير هستيم ضربشصتي نشان بدهيم تا اينها دوباره جرأت حملهکردن به مقدساتما و آمدن به درون خانهما را نداشته باشند. اينها خودشان را اهلسنت و نماينده اهلسنت ميدانند! به تعبير حضرات آياتعظام صافيگلپايگاني، نوريهمداني، و سبحاني امروز زمان دفاع نيست. هم بايد دفاع کرد و هم بايد هجمه کرد. ما يک سوالي را طرح ميکنيم . اين آقايان بيايند جواب بدهند. اينها ميگويند: لعن الله من تخلف عن جيش أسامه. را ساختهاند به علماي اهلسنت. نه بينندهاي سوال کرد آقا اين مدرکي دارد يا ندارد؟ من هم گفتم اين مدارک است. و هيچ اظهار نظري هم نکردم. گفت عمر ابابکر و عثمان در جيش أسامه بودند يا نه؟ گفتم ابن حجر ميگويد:بودند. شما برويد اين دعواها را اين لعن و فحش و ناسزا را نسبت به آقاي ابنحجر عسقلاني که ميگويد اينها در جيش أسامه بودهاند يا نسبت به آقاي عضدالدين ايجي بگوييد . و جالب اين است که بعد از عضدالدينالايجي سيدجرجاني که از علماي بزرگ شماست در شرح مناقب ص 619 همين عبارت را نقل ميکند. سيد جرجاني که ديگر شيعه و رافضي نيست! ما اين سوال را مطرح ميکنيم . در کتاب صحيحبخاري نقل ميکند: در قضيه صلححديبيه پيغمبراکرم تصميم گرفت با مشرکين مکه صلح کند. جناب خليفه دوم ميآيد خدمت پيغمبر شروع ميکند به پيغمبر اعتراضکردن. يا رسول الله ألسنا علي الحق و هم علي الباطل قال: بلي قال: أليس قتلانا فيالجنه وقتلاهم في النار؟ صحيح بخاري ج 4 ص 70 ح3182 ؛ صحيح مسلم ج5 ص 175 حدي 4525 مگر ما حق نيستيم و مشرکين بر باطل نيستند؟ اگر ما آنها را بکشيم آنها ميروند به جهنم از ما اگر کسي کشته شود ما ميرويم به بهشت. آيا پيغمبر هيچ خبر ندارد که حق است و مشرکين باطل هستند؟! البته اين در شعار خوب است. من عذر ميخواهم از عزيزان اهلسنت ما نتوانستهايم پيدا کنيم که جناب خليفهدوم در طول اين مدت ازسال نهم يا دهم بعثت که مسلمان شده تا سال يازده هجري يک نفر از کفار يا يهود يا مشرکين را کشته باشد. ما پيدا نکردهايم. نميخواهم جسارت کنم. اگر دوستان سراغ دارند اعلام کنند و بيايند روي خط اعلام کنند يا ايميل بزنند. ما هم آن را نشان ميدهيم. همچنين از جناب أبوبکر و از آقاي عثمان نتوانستيم پيدا کنيم. بزرگان اهلسنت هم گفتهاند که پيدا نکردهايم. عمر به پيغمبر ميگويد: اگر ما بر حق هستيم و شهداي ما در بهشت هستند. فعلي ما نعطي الدنيه في ديننا؟! چرا اين قدر ما اين پستي در دينمان را قبول کنيم به عنوان يک پستي در دين و ذلت در دين. يعني جناب خليفه از صلحي که پيغمبر پذيرفته است به پستي در دين تعبير ميکند! اينجا و ما ينطق عن الهوي إن هو إلّا وحي يوحي. سوره نجم، آيه3 و 4 کجا رفت ؟ و آن آيهشريفه: وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا سوره احزاب، آيه36 کجا رفت ؟ اينها همه تمام شد رفت؟! بعد پيغمبر اکرم فرمود که اي عمر! إني رسول الله لن يضع الله أبدا. من پيغمبر خدا هستم. و خدا نميگذارد که من از بين بروم و ضايع بشوم. جناب عمر با حرف پيغمبر قانع نشد! فانطلق عمر إلي أبيبکر. رفت پيش أبيبکر همان حرفها را زد. جناب أبوبکر به او گفت: نه! پيغمبر است خدا او را ضايع نميکند. در روايت ديگر دارد: فرجع متغيظا. فتح القدير، ج5، ص57 عمر در حالي که از اين عمل پيغمبر بغض و کينه داشت برگشت. جناب صالحي شامي از علماي بزرگ شما است مي گويد: در روايت صحيح داريم که عمر گفت: والله ما شککت منذ أسلمت إلا يومئذ. سبل الهدي والرشاد، ج 5 ص 53 از روزي که مسلمان شدم تا به امروز در نبوت پيغمبر اينطوري (به اين شدت) شک نکرده بودم! اگر چيز ديگري است براي ما بيان کنيد. عمل پيغمبر براي جناب خليفه گران آمده است! ميگويد به خدا سوگند از روزي که مسلمان شدم مثل امروز شک برايم ايجاد نشده بود. و جعل يرد علي رسول الله. بخاطر اينکه سخن پيغمبر را رد ميکرد و زير بار حرف پيغمبر نميرفت. آقاي ابن حبان در صحيحش ميگويد: فقال عمر بن الخطاب: و الله ما شککت منذ اسلمت إلا يومئذ. بخدا سوگند از روزي که مسلمان شدم مثل امروز شک برايم ايجاد نشده بود. جالب اين است در خود صحيح بخاري دارد به خاطر شکي که عمر کرد اعمال ديگري انجام داد تا کفاره شک و اعتراضش به نبي مکرم بشود. فقال زهري قال عمر: فعملت لذلک أعمالا. بخاطر اين اعتراضي که کردم اعمال زيادي انجام دادم. صحيح بخاري، ج3،ص182 البته جناب احمد بن حنبل اينرا توضيح ميدهد. در مسندش ج 4 ص 325حديث 18152 ميگويد: قال عمر:ما زلت أصوم و اتصدّق و أصلّي و أعتق من الذي صنعت مخافة کلامي الذي تکلمت بيومئذ. عمر گفت: من چقدر روز گرفتهام، صدقه دادهام، نماز خواندهام و بنده آزادکردهام بخاطر شکي که آن روز کردم و اعتراضي که به پيغمبر کردم. ابن حجر هم در فتح الباري ج 5 ص 146 دارد: لقد أعطيت بسبب ذلک رقابا و صمت دهرا. به خاطر اين شکي که برايم ايجاد شد و اعتراضي که به نبي مکرم کردم چندين بنده آزاد کردهام يک عمري هم روزه گرفتم! صحيح بخاري ج 2 ص 978 قضاياي همين اعتراض خليفه را مطرح ميکند. مي گويد: قال الزهري قال عمر فعملت لذلک اعمالا. به خاطر اين اعتراضم اعمال زيادي انجام دادم تا کفاره گناه من باشد. يا اين روايت صحيح را جواب بدهيد و يا بفرماييد که ابن حجر دروغ گفته و صالحي و شامي دروغ گفته که اين يک روايت صحيح است! جوابي که واقعا قانع کننده باشد. ولي ضرب المثلي است جناب آقاي حيدري عزيز. من کان بيته من الزجاج فلا يرم الحجر. آن کسي که خانه شيشهاي دارد سنگ پرت نميکند چون جواب سنگ سنگ است. سنگ اگر برگشت تمام تار و پود زندگياش ميشکند از هم ميپاشد. مجري: مباحث بايد علمي باشد. و ايشان ميتوانست بگويد ما اين حديث را نداريم و يا قبول نداريم و ردش ميکنيم . لزومي نبود که اين مباحث را بگويند که در هر صورت حضرت عالي با پاسخ علمي جوابشان را ميدهيد. همانطور که فرموديد بعضي از آقايان مثل ابنتيميه و ديگران فتوا دادهاند که حتي اگر کسي شيعه را کافر نداند او هم کافر است! ميخواستم بگويم که اين آقايان با آن توضيحاتي که در آن جلسه و مقدمه امروز فرموديد نه تنها به کفر شيعه بلکه به کفر همه مسلمانها فتوا ميدهند. استادحسينيقزويتي: در اين رابطه سخن خيلي زياد است. من فقط تعبيري که خود بزرگان اهلسنت از آقاي محمدبنعبدالوهاب نقل ميکنند همان را براي عزيزان بيننده عرض ميکنم. کتاب الدرر السنيه في الرد علي الوهابيه از آقاي أحمدزينيدحلان متوفي 1304 است. ايشان ميگويد محمدبنعبدالوهاب تمام مسلمانها اعم از شيعه و سني را کافر و مشرک ميدانست. و إذا أراد أحد من يتبعهم علي دينهم طوعا يأمرونها بالإتيان بالشهادتين أولا ثم يقولون له اشهد علي نفسک إنک کنت کافرا. و اشهد علي والديک إنهما ماتا کافرين و اشهد علي فلان و فلان إنه کان کافرا و يسمون له جماعة من أکابر العلماء الماضين. فإن شهدوا بذلک قبلوهم و إلا أمروا بقتلهم. کانوا يصرحون بتکفير الأمة من منذ ستمائة سنة و أول من صرح بذلک محمدبنعبدالوهاب. إذا دخل إنسان في دينهم و کان قد حج حجة الإسلام قبل ذلک يقولون له حج ثانيا. فإنّ حجتک الأولي فعلتها و أنت مشرک! الدرر السنيه، ص46 اگر کسي ميخواست وارد دين محمدبنعبدالوهاب شود دستور ميداد اول بايد شهادت به وحدانيت خدا بدهي و بعد هم شهادت به نبي مکرم بدهي و شهادت سوم گواهي بدهي که قبلا کافر بودهاي و با ورودت به دين ما تازه داري مسلمان ميشوي! بايد شما شهادت بدهي که پدر و مادرت کافر از دنيا رفتهاند! تعدادي از علما و بزرگان گذشته را نام ميبردند. بايد شهادت بدهيد که اينها همه کافر هستند. اگر اين مسلمانها شهادت ميدادند به اين قبول ميکردند وگرنه دستور ميدادند اينها را بکشند و گردن بزنند. در طول اين ششصد - هفتصد سال گذشته ميگفتند تمام مسلمانها در امتاسلامي همه کافر بودند. اول کسي که آمد امت اسلامي را اعلام کرد همه کافر بودند آقاي محمدبنعبدالوهاب بود. اگر يک کسي ميخواست وارد دين محمدبنعبدالوهاب بشود. هرچند قبلا حج واجب انجام داده بود ميگفتند دوباره بايد بروي حج را انجام دهي. قبلا خيال ميکردي که مسلمان هستي خيال ميکردي که ميگفتي: اللهم لبيک دچار توهم شدهاي که اطراف بيتاللهالحرام طواف ميکردي. نماز که ميخواندي اشتباهي بود کافر بودي! تمام حجي را که انجام دادي در حال شرک انجام دادي! حالا اين دين چه ديني است ما نميدانيم! آقايان از زينيدحلان سوال کنند. دريادار سرتيپ أيوب صبري متوفاي سال 1308 معاصر آقايزينيدحلان و سرپرست مدرسه عالي نيرويدريايي دولتعثماني بود کاملا معاصر با جنايات وهابيت بوده است . او در کتاب تاريخ وهابيان ص 33 از قول آقاي عبدالعزيزبنسعود که تحت تأثير سخنان محمدبنعبدالوهاب قرار گرفته بود اعلام کرد اگر ما بخواهيم صداي خودمان را به همه مسلمانها برسانيم به بغداد برسانيم بايد تمام اين شهرها را تصرف کنيم. و بخاطر اينکه اگر بخواهيم که صداي وهابيت و صداي محمدبنعبدالوهاب را به جاهاي ديگر برسانيم. و لاجل تحقق هذا الامل فلابد أن نجتثّ دابر علماء العامه الذين يدعون أنهم يتبعون سنة السنيه و الشريعة المحمدية العليه. بعبارة أخري نستاصل شأفة المشرکين الذين يسمون أنفسهم بإسم علماء أهل السنه.
براي رسيدن به اين آرزو بايد دم علماي اهلسنت را ببريم اين علماي اهل سنتي که ادعا ميکنند تابع سنت پيغمبر و شريعت محمديه صلي الله عليه و آله و سلم هستند. -آقاياني که يک سره کليپ پخش ميکنند دقت کنند- ميگويد اگر ما بخواهيم فرهنگ وهابيت را منتشر کنيم بايد تمام علماي اهلسنت را از دم شمشير بگذرانيم. الفباي فکري وهابيت کشتن مردم است. در ص 95 چاپ مصر 74 فارسي ميگويد: سعودبنعبدالعزيز در سال 1218 به هنگام تسلط در مکهمکرمه بسياري از علماي اهلسنت را بيدليل به شهادت رساند و بسياري از اعيان و اشراف را بدون هيچ اتهامي به دار آويخت. در طائف سال 1217 اهلسنت را قتل عام کردند زن و مرد و پير و جوان همه را قتل عام کردند.حتي زيني دحلان و ديگران ميگويند: کانوا يذبحون الطفل الرضيع علي صدر أمّه. بچهشيرخواره را در دامن مادر سر ميبريدند. ما به حول و قوه الهي در رابطه با الفباي فکري وهابيت در جلسات آينده با بينندگان عزيزمان سخن زياد خواهيم داشت. ميگويند عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد. شما اين کليپها را پخش بفرماييد، ما هم مستنداتمان را براي عموم مردم دنيا از کتابهاي خود شما اعلام ميکنيم .بعد معلوم ميشود که قضيه از چه قرار است! تماس بينندگان: مجري: خيلي ممنون هستيم. دوستان عزيزم اعلام ميکنند که جناب آقاي احمدي از گيلان از برادران اهلسنت پشت خط هستند. سلام و عرض ادب دارم خدمت اولين بيننده عزيز که روي خط آمدهاند. بيننده: خسته نباشيد. من از آقاي قزويني يک سوال دارم که ميگويند که ما بايد ظرفيت داشته باشيم من خودم اهلسنت هستم. و مذهب شافعي هم دارم و هيچ اعتقادي به وهابيت ندارم. و اين آقاي قزويني که ميگويند ما بايد وحدت داشته باشيم. فردي از علماي شما که خودش را عالم ميداند و اسمش آقاي دانشمند است واضح ميگويد هر چه سني است حرام زاده است. آقاي قزويني اينرا بايد براي من جواب بدهد که چرا ايشان اين تهمت را به اهلسنت زدهاند. استادحسينيقزويتي: البته اين صحبت مربوط به هفده يا هجده سال قبل است. ايشان از دوستان نزديک ما است و از من هم حرفشنوي دارد و نسبت به ما محبت فوق العاده دارد. حدود هفت يا هشت سال قبل بنده خودم ايشان را دعوت کردم منزل. صحبتي داشتيم ايشان گفت اگر يک جلسه اينطوري گفتم جلسات متعدد هم تجليل کردهام. و بعد هم گفت الآن به اين نتيجه رسيدهام روشم در گذشته تند بود. ايشان بعد از آن چند تا از سيديهايش را به من داد از جمله اينکه در خرم آباد منبر رفته بود و در آنجا از اهلسنت تجليل کرده است. شما ميگوييد که صحابه آمدهاند در جنگ جمل در جنگصفين 150 هزار نفر را کشتند بعد رفتهاند توبه کردهاند و اهل بهشت شدهاند. حالا يک انسان فحشي داده است بعد آمده ميگويد من پشيمان هستم توبه کردم. درشبکهها هم آن فحش را نقل ميکنند و هم آن تجليلش را نقل ميکنند. واقعا الحمدلله الذي جعل اعداءنا من الحمقا. فرضا هم جناب آقاي احمدي بزرگوار اگر يک عالم شيعه چنين حرفي را ميزند علماي وهابي و يا علماي اهلسنت هم موارد متعددي نه يک مورد و نه دو مورد و نه سه مورد دهها مورد را آوردهاند حالا ما نميخواهيم آن را روي آنتن ببريم. ولي ببينيد برادر بزرگوار من ملاک آقاي دانشمند و آقاي احمدي و فلاني نيست.شما ببينيد بزرگان ما مراجع ما آنهايي که نظرشان نظر شيعه است، چه چيزي مي فرمايند. اگر آنها يک حرفي زدند. ما موظف هستيم که دفاع کنيم. اينکه ما اينجا الآن شش هفت سال است ميگوييم اهانت به مقدسات اهل سنت ذنب لا يغفر. گناه نا بخشودني است. چرا اينها را مورد توجه قرار نميدهيد؟ حداقل ما دوست داريم که عزيزان ما يک مقداري با چشم انصاف نگاه کنند يک کسي يک زماني اشتباه کرده و پشيمان شده است. آيا درب توبه براي آقايان اهلسنت باز است ولي براي شيعه بسته است؟ مجري: جناب آقاي اثنيعشر از اهواز. سلام و عرض ادب دارم بفرماييد. بيننده: بسم الله الرحمن الرحيم. با سلام سوالي داشتم از جناب آقاي دکتر. اخيرا شبکههاي ضاله مسالهاي را روي آنتن بردهاند مبني بر اينکه آقاي دکتر قبلا يک سخنراني در مهاباد استان کردستان داشتهاند و در آن خواهش کردهاند هر کسي در جمهوري اسلامي ايران عقيده وهابي داشته باشد اعدام شود. ميخواستم کم و کيف اين جريان را از خود آقاي دکتر بشنوم . اگر ممکن است از حاج آقا يک درخواست ديگر هم داشتم اگر اجازه بفرماييد. شماره حساب را لطف کنند شايد مردم نذري داشته باشند. مجري: خدا به شما خير دهد. استادحسينيقزويتي: شمارهحسابي به نام خود شبکه است. و مسئوليتش هم با بنده است. دوستاني که نسبت به بنده بزرگواري و عقيده دارند از همان بدو شبکه متعهد شدند که هزينههايي را بدهند .اخيرا با وضع دلار که تقريبا دو برابر رفته بالا و واقعا خيلي کمر شکن است چون ما تقريبا نزديک پنجاه شصت يورو ميدهيم و حدود سي چهل هزار دلار ميدهيم. و تقريبا در اين ماه نزديک پنجاه يا شصت ميليون و يک مقدار از آن هم تجاوز کرد. فشارهاي زياد عمدتا روي دوش بنده است. و از آن طرف دوستان اصرار دارند بخش عربي را راه بياندازيد. بخش اردو راه بياندازيد، بخش انگليسي راه بياندازيد، بخش ترکي راه بياندازيد. حتي ماه گذشته از شرکتي که با آن قرارداد داريم خواستم برنامه نايلست را قطع کنند. چون با اين وضع که فقط براي مناطق عرب نشين پخش ميشود ما نزديک سيوپنج يا چهلوپنج ميليون هزينه ميکنيم . اگر دوستاني ميتوانند در اين زمينه تعهد بدهند تعهدي که به آن عمل کنند فقط شعار نباشد ما آمادگي داريم و امتحانمان را هم در اين دو سال دادهايم. و خط و خطوط ما هم کاملا مشخص است. ما هم انشاءالله بخش عربي را هفته آينده و لو هر شب يکساعت بهصورت زنده پخش خواهيم کرد تا برسيم به جايي که انشاءالله بيست و چهار ساعته بخش عربي را فعال کنيم. انشاءالله شايد براي بعد از عيد هم براي پخش انگليسي و اردو اقدام کنيم. اولا توکل بر خداي عالم و کمک گرفتن از ساحت مقدس وليعصر و در مرتبه دوم کمک و ياري شما بينندگان عزيز و گرامي و دلباخته اهلبيت. به نظر من اگر کسي ميخواهد ثلثي را وقف يا هديه کند شبکه ولايت از بهترين و با ارزشترين جاهايي است که براي نشر فرهنگ اهلبيت است. البته آقايان مراجع هم که ما خدمتشان بودهايم بعضي به صورت مطلق و تمام اجازه دادند که ما صددرصد وجوهات را صرف کنيم در اين شبکه بعضي از آقايان هم گفتهاند نصفش را صرف کنيد اگر ضرورت داشت بيش از نصف را هم اجازه ميدهيم. بعضي ثلث گفتهاند و در صورت نياز حتي بيشتر از ثلث. مراجع بزرگوار در طول اين دو سال کار ما را ديدهاند و بزرگواري دارند . البته من گفتم هر کس ميخواهد وجوهات بدهد خودش هماهنگي کند . حضرت آيتاللهالعظمي مکارمشيرازي بارها گفتهاند هر کس از مقلدين و دوستانما بخواهند به شبکه کمک کنند ما صددرصد آنرا قبول داريم. اگر بخواهند رسيد هم به آنها ميدهيم. ولي نسبت به ديگر مراجع مقداري براي ما مشکل است. و خود دوستان مراجعه کنند. اما در رابطه با فرمايش اول جناب آقاي اثنيعشري که اين شبکههاي ضاله برنامهاي که تقريبا مربوط به سه يا چهار سال قبل بود را نمايش ميدهند کليپي پخش مي کنند که جمهورياسلامي هرکسي عقيده وهابي داشته باشد را اعدام ميکند. من گفتهام الفباي فکري وهابيت براندازي جمهوري اسلامي است. براندازي هر نوع حکومت شيعي است. همين جناب آقاي ملکعبدالله چند روز قبل در خبرها پيچيد ايشان گفت که من براي جنگ عراق با ايران بيستميليارد دلارخرج کردهام. براي نجات کويت از حملهصدام چهلميليارد دلار خرج کردم. حاضر هستم براي سقوط حکومت شيعي نوريالمالکي و جلوگيري از فرهنگشيعه بيايم 250 ميليارد دلار خرج کنم. امروز هم ما خوانديم خود آقاي محمدبنعبدالوهاب اصلا نه تنها شيعه بلکه ميگويد هر سني هم که جلوي نشر فرهنگ ما را بگيرد بايد کشته شود. شما مراجعه کنيد کتابهاي ابنتيميه و کتابهاي محمدبنعبدالوهاب نظريات آقاي بنجبريل يا آقايصالحفوزان روي سايتهاي مختلف است. ببينيد آيا الفباي فکري وهابيت انفجار و انسان کشي هست يا نيست؟ تاريخ وهابيت را ببينيد کشتاري که در طائف داشتند در مکه داشتند و در کربلا داشتند و در نجف داشتند و در مدينه داشتند. در حمله به مکه کشت و کشتاري که داشتند مردم چه گناهي کرده بودند به چه جرمي مردم را کشتند؟ جز اينکه گفتند ما حاضر نيستيم عقيده شما را بپذيريم. اگر آزادي عقيده است اينها چيست؟ و از آن طرف هم يک بحث سياسي پيش کشيدند. گفتند که جمهوري اسلامي هيچ رودروايستي ندارد چه شيعه و چه سني. در اهواز چند نفر شيعه فريب وهابيت را خوردهاند انفجار هم انجام دادهاند. جمهورياسلامي هم طبق قانون بالاي دار فرستاد. در چابهار هم چند نفر سني آمدهاند انفجار انجام دادهاند جمهورياسلامي اينها را هم بالاي دار فرستاد. نه تنها جمهورياسلامي آيا عربستانسعودي چنين کاري نميکند؟ ديگر کشورهاياسلامي اگر کسي به فکر براندازي باشد جايزه به او ميدهند ؟يا با آنها برخورد ميکنند؟ من از بينندگان عزيز عذر ميخواهم ديگر ناگزير هستم هفتهقبل ميخواستيم کليپي را پخش کنيم جناب آقاي محسني فرمودند: فعلا درست نيست.اين کليپ قسمت اولش مشکلي ندارد. قسمت پايانياش من تقاضا دارم عزيزان ما بچههاي کوچک را از پاي تلويزيون ببرند کنار. يک کليپي را پخش کنيم تا اين آقايان ببينند قضيه از چه قرار است. کليپ: اينجانب محمديوسف سهرابي. اينجانب مولوي عبدالقدوس ملازاده. بنده حبيبالله بزرگزاده هستم. من ياسر ستوان. اينجانب ابراهيم ميرکاظمي. من عبدالرشيد ملازاده هستم. بنده مولوي عبدالزکريا حسيني. بنده محمديوسف سهرابينکهچي فرزند عليمحمد تابع شهرستان نيکشهر به جرم همکاري با گروهتروريستي عبدالمالک دستگير شدم آمدم به ايرانشهر چاهجمال پيش مولوي عبدالقدوس. مولوي عبدالقدوس مدير مدرسه چاهجمال بود. در خانهاش آمدم و با او صحبت کردم که يک کارهايي در ايرانشهر انجام بدهيم. انفجارهايي انجام بدهيم. مولويعبدالقدوسملازاده: اينجانب مولوي عبدالقدوس ملازاده فرزند ملا عبدالغفور متولد سال 1349 ساکن شهرستان ايرانشهر چاهجمال دستگير شدم به جرم همکاري با گروه عبدالمالک. قضيه از اين قرار بود که آقاي محمديوسف آمد منزلمن و در آخرين ديدار با من مطرح کرد که من ميخواهم يک نهضتجهادي در بلوچستان راه بياندازم و يا در اماکن خاصي افراد دارم و ميخواهم بروم پاکستان. و ما اگر بياييم و افراد بياوريم اينجا جا براي ما پيدا ميشود. جا پيدا ميکنيد. منزل است؟ من هم گفتم پيدا ميشود بله پيدا ميکنم. محمديوسفسهرابي: و بنده به همراهي سه طلبه يکي به نام ابراهيم ميرکاظمي، حبيباللهبزرگزاده و ياسرستوان به طرف دو راهي گورناک آمديم. در همين راه که ميآمديم اين سه طلبه پيشنهاد کردند: شما براي عمليات انتحاري آماده هستيد؟ وسايلي که اين تيم آوردند در مکتبخانه خواهران چاهجمال پياده کردند عبارت بودند از يک بلبل و يک آرپيجيهفت و يککلاشينکف و يک کلت و بقيه وسايل موادمنفجره بودند و آنجا را خالي کردند. من و مولوي عبدالقدوس و اين بچهها که عبارت بود از ياسر، صلاحالدين، سيفالله ملاعلي اينها را برديم در همان مکتبخانه خواهران و از آنجا دوباره براي استراحت و خواب آمديم خانه مولوي عبدالقدوس. بعد از ناهار جلسه داشتيم که يکي از برنامههايشان اين بود که حاج آقاي سليماني يک همايش دارد با علماي اهلسنت. اينها برنامهشان اين بود که در همين جلسه انفجار کنند. مولويعبدالقدوسملازاده: کارهايي را ما بايد انجام ميداديم در ايرانشهر افراد شاخص اين شهر چه کساني هستند. که ما آنها را هدف قرار بدهيم. محمديوسف اسم امامجمعه را گرفت که امامجمعه هم هدف گرفته بشود خوب است. محمديوسفسهرابي: در جلسه آنجا صحبت شد مولوي عبدالقدوس پيشنهاد داد و گفت که فرماندار بايد زده بشود و رئيس ثبتاحوال بايد زده بشود. و من پيشنهاد کردم و گفتم که امامجمعه و نمازگزاران زده شوند. مولويعبدالقدوسملازاده: که آنها رأيشان بر اين بود که اگر بشود در مساجد انفجاري به وجود بياوريم. و يا به نحوي ديگر که موفق بشويم و بالاخره در آن مسجد کاري کنيم. محمديوسفسهرابي: شام شد و شام خورديم بعد از شام. استادحسينيقزويتي: ببينند اين اعتراف خود آقايان است. ميگويد حوزهعلميهخواهران را مملو از مواد منفجره کرديم، ما امام جمعه را بايد بکشيم. رئيس ثبت احوال را بايد بکشيم. فرماندار را و اين انفجار بايد در مسجد انجام بگيرد. عجيب است ميگويد بايد اين انفجار در مسجد انجام بگيرد. و نمازگزاران هم بايد کشته شوند. اين الفباي فکري وهابيت است. محمدبنعبدالوهاب فکرش اين است. ابنتيميه فکرش اين است. آيا اگر چنين قضيهاي در عربستانسعودي اتفاق بيافتد دولت عربستانسعودي نازشان را ميکشد؟ آقايان شايد بگويند اينها در فشار بودند و اعتراف کردند! نه !اينها خودشان ميدانند که اعدام ميشوند چه اعتراف بکنند و چه اعتراف نکنند. جرمشان مشخص است. بله اگر کسي اعتراف کند به بهانه خلاصي از زندان يا تقليل مدت زندان شايد بتوان گفت در فشار بودند ولي قضيه اين است که اين آقايان کاملا با اختيارشان دارند اين حرفها را ميزنند. حالا ادامه اعترافات اينها را ببينيد. محمديوسفسهرابي: ابراهيم عبدالقدوس اين چهار نفر که ياسر و صلاح الدين و سيفالله و ملاعلي بودند. همراه شديم رفتيم در همان مکتبخانه خواهران در آنجا که جاي مستقرشان بود رفتند. و من و عبدالقدوس برگشتيم و من رفتم در دفتر مدرسه خوابيدم و مولوي عبدالقدوس در خانه خودش رفت و در همان شب ساعت 3 دستگير شديم. استادحسينيقزويتي: عزيزان در گوشه فيلم آرمي که ديدند. اين آرم صدا و سيماي جيحون زاهدان است. يعني اين برنامه چندينبار از صدا و سيماي رسمي جمهوري اسلامي منطقه استان سيستان و بلوچستان پخش شده است. الآن اين تفکر را که اين آقا ميگويد ما تابع عبدالمالکريگي هستيم در قضيه تاسوکي که حدود 22 نفر انسانهاي بيگناه را شبانه کشتند. و يک انساني را مثل حيوان سر بريدند. اينرا هم عزيزان ببينند. مجري: ببخشيد حاج آقا يک تذکر ديگر هم بدهيد. دوستانما بچههايي که پاي گيرنده هستند حتما ببرند کنار .چون اين صحنهها خيلي دلخراش است من از حاج آقا خواهش کردم بعضي از صحنهها را نشان ندهند اصلا اينها را شطرنجي کنيد که ديده نشود خيلي صحنهها و جنايتها سنگين است.دوستان همکاري کنند که انشاءالله خاطره بدي نشود. استادحسينيقزويتي: فيلم را بينندگان عزيز ديديد. اين جنايات جزئي از الفباي فکري وهابيت است جالب اين است اين فيلم را توسط عبدالمالکريگي در سيدي قرار دادند و براي ايجاد رعب و وحشت در کل استان سيستان و بلوچستان منتشر کردند. اينها در برنامه بعدي بچههاي هشت و نهساله را ميبرند بيابان آدمکشي و شيعهکشي را به اينها ياد ميدهند. بينندگان ببينند. اين بچه هفت يا هشت ساله است اينها را ميبرند. حالا ما بخشي از قسمتها را که چاقو ميدهند دست بچهها سانسور کردهايم که الآن نمونهاش را دوستان ميبينند. مجري: لا إله إلا الله. چه کارهايي مي کنند. استادحسينيقزويتي: آنچه را بينندگان ديدند الفباي فکري وهابيت است . ما نميخواستيم کار به اينجا کشيده شود. اينها که دارند بيحيايي ميکنند و اين آقا عربده مي کشد شيعه چنيناست و ما چنان هستيم. و افترا ميبندند به ما و آزادي عقيده در جمهورياسلامي نيست. اين نمونهاش است. اينرا هم که عزيزان دارند مشاهده ميکنند فيلم عزاداري شيعيان پاکستان است که با انفجاري که انجام دادند. بيش از 200 نفر را به خاک و خون کشيدند.بينندگان ببينند صداي يا حسين مردم به گوش ميرسد. مجري: اين هم که مال نجف است حاج آقا. الله أکبر استادحسينيقزويتي: اين هم انفجار کنار حرم حضرت علي سلاماللهعليه است. مجري: اين صحنه هم خيلي دلخراش است. استادحسينيقزويتي: بله. دوستان عزيز اگر بزرگواري کنند بچه هاي کوچک و يا خانمهايي که نميتوانند ببينند لطف کنند نگاه نکنند اينها تعدادي از بچه شيعهها را اسير کردهاند و دستشان را بستهاند دارند در همان لحظه تير خلاصي ميزنند. بينندگان ببينند. اين شعر رهبر وهابيهاي عراق است. که دارند ميخوانند. اين هم نمونهاي از الفباي فکري وهابيت است. بينندگان عزيز ببينند. اينها حتي ميگويند ما براي کشتن حيوان منع داريم. حالا اين آقايان چه گناهي مرتکب شدهاند که بايد به اين شکل دستبسته و پابسته بايد به رگبار بسته شوند؟ اين هم يک انسان شيعه است. دستگير کردهاند آبدهان مياندازند به صورت او و بعد مثل يک گوسفند ..... از بينندگان عزيز تقاضا دارم آنهايي که طاقت ديدن اين صحنهها را ندارند لطف کنند نگاه نکنند. اين هم نمونهاي از جنايات در پاچنار است که اينها ميگويند ما آدم نميکشيم الفباي فکري وهابيت بفرماييد. آيا حيوان را ما اجازه داريم اين طور مثله کنيم. آقايهاشمي و حيدري خجالت بکشيد حيا کنيد و شرم کنيد از خدا با اين پرونده سياه و ننگين . اين هم يک افسر عراقي است. محاکمهاش ميکنند اينرا هم مثل گوسفند ميخوابانند زمين سرش را ميبرند. براي اينکه ثابت کنند که الفباي فکري ما الفباي فکري انسانيت است! شما ببينيد در دنياي وحشيها با هم نوعان خودشان اينطوري معامله ميکنند که وهابيها اين طور ميکنند. آيا پيغمبراکرم با مخالفينشان اينطوري کرد که شما داريد ميکنيد. حالا ما از اين قبيل کليپها اليماشاءالله داريم دوستان ميتوانند مراجعه کنند به سايت وهابيت و اسلام و وهابي دات کام. اين جنايتهايي که اينها در طول اين مدت مخصوصا بعد از روي کار آمدن محمدبنعبدالوهاب انجام دادهاند. اينها را مراجعه کنند ببينند که آيا اين الفباي فکري وهابيت الفباي آدم کشي است يا نه؟ الفباي ترور است يا نه؟ الفباي جنايت است يا نه؟ الفباي مبارزه با هر حکومت شيعي است يا نه؟ شما عزيزان اهلسنت بفرماييد اگر يک چنين فردي و لو يهودي باشد و چنين تفکري داشته باشد حکمش چيست؟ بايد رفت نازش را کشيد؟ احترامش کرد؟ هديه داد به او ؟و يا نه !اين تفکر، پاداشي جز بالاي چوبهدار ندارد؟ شايد هم چوبهدار براي اينها خيلي کم است. اينها صحبتهاي بنده را پخش ميکنند و تصاويري از مولوي عبدالقدوس و مولوي سليمي را پخش ميکنند! اين هم اعترافهاي خودشان. اگر يک مقدار بيحيايي کنند ما بعضي از بخشهاي ديگر اين اعترافها را که واقعا قلب هر بيننده را به درد ميآورد و حتي خود علمايبزرگ اهلسنت آنها را محکوم کردند را نمايش خواهيم داد. البته ما اهلسنت را از اين تفکر کاملا مبري ميدانيم. علمايبزرگوار اهلسنت اين عمل را محکوم کردند. حتي خود عبدالحميد يکي از کساني بود که عملکرد اينها را محکوم کرد و ما اعترافها و محکوم کردنش را هم داريم اگر نياز شد همان را هم پخش خواهيم کرد. از ميان علماي اهلسنت شايد کمتر از نيم درصد در حد خيلي اندک يعني از هر هزار نفر شايد يک نفر يا هرده هزار نفر يک نفر اين تفکر را دارد و گرنه علماي اهلسنت براي ما عزيز و بزرگوار هستند. هم نسبت به شيعه احترام دارند. و هم نسبت به نظام شيعه احترام دارند. حتي همين آقاي دهواري ما چندين جلسه داشتيم. با اينکه تفکر سلفي داشت ايشان در جلساتي که در مکه بود از شيعه دفاع ميکرد حتي خودش در جلسهاي که بيش از 200 نفر از علماي اهلسنت در استانداري زاهدان بودند ايشان گفت در جلسهاي در مکه يکي از وهابيها گفت شيعهها معتقد به تحريف قرآن هستند. گفت من بلند شدم. آنجا گفتم آقا ما داريم با شيعه زندگي ميکنيم اينها دروغ است اينها افترا است. همان قرآني که ما داريم. عين همان قرآن را شيعه دارند. قرآن شيعهها نه يک آيه و نه يک حرف و کلمه با قرآنهاي ما تفاوت ندارد. ما اينطور روحانيون هم داشتيم و الآن هم داريم. اينها حمل بر اين نباشد که خداي نکرده ما نسبت به علماي اهلسنت و يا عزيزان اهلسنت بخواهيم کم مهري کنيم. مجري: عذرخواهي ميکنيم از بينندگان عزيز مجبور بوديم اين مباحث و تصاوير را پخش کنيم به خاطر اينکه خيلي بهشيعيان بيادبي و جسارت ميکنند. جناب آقاي ولايتي از چابهار از برادران اهل سنت. بيننده: سلام خدمت حاج آقا قزويني و مجري گرامي. من سوال داشتم در مورد موضوعي که مطرح شد در مورد عمر شما فرموديد که عمر يک يهودي را هم نکشته ولي من ميگويم همين اسلامي که من و شما داريم به برکت چه کسي داريم؟ حتي اسلام در زمان اهلسنت به روم و اروپا هم رسيد. و سوال دوم نبايد که هر عالمي را اهلسنت بناميم. مجري: دوست عزيز شما توجه نکرديد حاج آقا فرمودند از سال نهم که ايمان آورد تا سال يازدهم که حضرت رسول از دنيا رفتند به هر صورت صحنه جنگ و جهاد و معرکه بود همه صحابه در جنگها و غزوات مختلف شرکت و مقاتله کردند. حاج آقا سوال کردند که آيا يک چنينچيزي در کتب اهلسنت است که جناب خليفه اول يا جناب خليفه دوم يا جناب خليفه سوم فردي از دشمنان را کشته باشند؟ حاج آقا گفتند ما نديدهايم. اگر شما ديديد لطف کنيد ما را ارشاد کنيد. بيننده: من اطلاعات ديني زيادي ندارم ولي سوال بعدي اين بود نبايد هر عالمي را از علماي اهلسنت بناميم علماي اهلسنت ما در ايران جناب مولانا عبدالحميد است و علماي ديگر را که به نام علماي اهلسنت ميگويند نبايد آنها را اهلسنت بدانيم. و سوال ديگر از جناب آقاي قزويني آيا شما شکي داريد بر اينکه ام کلثوم دختر حضرت فاطمه رضيالله عنها بودهاند يا نه؟ در آن کليپي که شبکهکلمه پخش کرد چه ادعايي داريد که ميگوييد ام کلثوم دختر حضرت زهرا بودند؟ استادحسينيقزويتي: جناب آقاي ولايتي ما هم گفتهايم علماي اهلسنت حسابشان از آنهايي که اينطور فريب ميخورند جداست. ما گفتهايم شايد از ده هزار نفر يکي دو نفر دارند اينطور فريب ميخورند. ما از علماي اهل سنت تجليل کرديم. گفتم که اينها عزيزان ما هستند. در طول اين سيسال برخي از علمايشيعه هم به فکر براندازي نظام بودند و اعدام شدند و بالاي چوبهدار رفتند. اينها تنها اختصاص به علماي اهلسنت ندارد. يعني عالم بودن مصونيت نميآورد. مجري: حاج آقا اين بخش اول را اجازه بدهيد من توضيح بدهم. سوالي که شما چرا در مورد خليفهاول اينطور مطرح ميفرماييد. حاج آقا فرمودند ما کتابها را جستجو کرديم و در کتبتاريخي نديديم که در اين بيستوسهسال زحمت پيامبر گرامي اسلام که حضرتعليعليهالسلام اين همه جنگ و جهاد و ارشاد داشته و خيلي از صحابه ديگر ولي ما درباره اين سهخليفه اين موارد را نديديم. اگر هست به ما اطلاع بدهيد. در جلسهاي با حضورحاجآقا شايد پنج يا شش سال قبل تعدادي از دانشجويان اهلسنت بودند. مباحث تندي رد و بدل ميشد. يکي از برادران اهلسنت دانشجوي کارشناسي بود گفت حاج آقا شما اينقدر ميگوييد علي علي علي علي و اينقدر در موردش صحبت ميکنيد. و ميگوييد علي اين کار را کرد و علي اين کار را کرد با همين تعبير هم صحبت ميکرد علي اين کار را کرد علي مثلا اينرا کشت علي آن را کشت و اينهمه مباحث را در مورد علي عليهالسلام ميگوييد ايشان يک صحابي بود خليفهاول و خليفهدوم و خليفهسوم هم صحابي بودند. اين فضايلي را که براي حضرت علي عليهالسلام نقل ميکنيد براي اين صحابيها هم نقل کنيد. حاج آقا پاسخ زيبايي دادند. فرمودند ما در تمام کتب گشتيم هيچ چيزي نديديم که بگويند اين بزرگواران از صحابه رفتند خودشان اين کار را کرده باشند. اگر شما در اين کتب پيدا کرديد که اين سه خليفهاول و دوم و سوم با کمک هم توانستهاند يک حيوان و چهارپا از دشمن را کشته باشند نه يهود و کفار و مشرکين را شما بزرگواري کنيد ارشادي بفرماييد ما هم اين مباحث را ياد بگيريم. بر عکسش زياد است که مثل بز کوهي بودند و کجا رفتند ولي اينکه بگويند مثلا اين تعداد را کشتهاند ما نديدهايم. شما نفرماييد وقتي که خليفه شدند اين کارها را کردند اين بحثي جدا است. ما مقاتلات و غزواتي که در زمان پيغمبر بوده را مطرح ميکنيم . استادحسينيقزويتي: گمان نميکنم هر منصفي نسبت به شجاعت حضرت امير عليه السلام شک داشته باشد. حتي ابن أبيالحديد دارد که علي بنابيطالب نام شجاعان گذشته را محو کرد جايي هم براي شجاعان آينده نگذاشت. يا خود خليفه دوم دارد : لولا سيف عليا لما قام عمود الإسلام. شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج12، ص82 اگر شمشير علي نبود پرچم اسلام بر افراشته نميشد. ابنتيميه در برابر حرف علامهحلي وقتي ميبيند چيزي نميتواند از اين خلفا پيدا کند که در جنگها واقعا کاري کرده باشند. ميگويد : قتال و جهاد دو نوع است. يک قتال با شمشير و يک قتال با دعا. والقتال يکون بالدعاء کما يکون باليد! منهاج السنه ابنتيميه ج 4 ص 482 اگر جناب عمر و جناب ابوبکر مثلا شمشير در دستشان نگرفتند جهاد کنند دعا کردند. عليبنابيطالب رفت و در جنگها موفق شد. حتي خود ابنتيميه نتوانسته چيزي پيدا کند. آقاي ابنتيميه! اگر بنا بر اين باشد پيرزنهاي مدينه هم بلد بودند دعا کنند! بيوهزنها هم بلد بودند دعا کنند! آيات فضيلت جهاد چهشد؟! فضل الله المجاهدين باموالهم و انفسهم علي القاعدين أجرا عظيما. سوره نساء، آيه 95 چه شد؟! و جاهدوا في سبيل الله باموالهم و انفسهم سوره توبه، آيه20 چه شد؟! مجري: جناب آقاي امير از تهران از برادران شيعه سلام و عرض ادب داريم. بيننده: سلام خدمت شما مجري گرامي و آقاي حسيني قزويني. در پاسخ اين آقايي که قبل از من تماس گرفت شما بايد اينرا جواب بدهيد: لا فتي إلا علي لا سيف إلا ذوالفقار. اين خودش جواب همه چيز است. در اين جهت البته من نميخواهم وارد بحث سياسي بشوم من رشتهام علومسياسي است ناچار هستم که اينرا بگويم. به ما سرکوفت ميزنند که عمر اسلام را وارد ايران کرد. اگر عمر اسلام را وارد کرد پس چرا مردم ايران شيعه شدند؟ مردم ايران چون مردم با فرهنگ و فهميدهاي بودند درستي اسلام را فهميدند و فهميدند که چه مذهبي را انتخاب کنند. و اين به کسي که ايران را فتح کرد ربطي ندارد. همانطور که آيت الله قزويني هم فرمودند عمر که خودش نيامد. سپاهي از مسلمانان فرستاد که اعراب بودند و آمدند ايران را فتح کردند. و درباره اين وهابيت هم ميخواستم عرض کنم بايد به اين شبکهکلمه گفت شبکه حرمله. اسم خودشان را ميگذارند دفاع از اهلبيت. و ميبينيم که چه دفاعي از اهلبيت ميکنند! جمعه بود برنامهاي دارند به عنوان آخر هفته گذاشته بودند تحولات سوريه را بررسي ميکرد . از بحرين هيچ چيزي نميگفتند چون مردم بحرين بيشتر شيعه هستند. و جمعيت بحرين يک ميليون ودويست هزار نفر است. از اين تعداد 900 هزار نفر شيعه است. و آنها اين حکومت را قبول ندارند. خودشان ميگويند خلفاي ما به وسيله دموکراسي انتخاب شدند. اين چه دموکراسي است که اکثريت شما را نميخواهد. پس شما چرا در حکومت ماندهايد؟ اينها همه حتي عربستان همانطور که آقاي قزويني فرمودند ضد شيعه هستند اينها هدف اصليشان نابودي شيعه است. و هدفشان دشمني با اهلبيت پيغمبر است. مجري: جناب آقا امير متشکر هستيم البته من يادم آمد که يکي از دوستان ما اهل سوريه است ايشان ميگفت که چند خانواده شيعه را سر بريدند. خودش ميگفت از دست وهابيها و آن کساني که دارند آنجا کار ميکنند پدر و مادرم از ترسشان ميخواهند فرار کنند بيايند به مناطق امنتري. عبارتي را آقاي امير از تهران مطرح کردند لا فتي إلا علي لا سيف إلا ذوالفقار. شما لطف کنيد يک سند از اين حديث به ما نشان بدهيد. اينها واقعا نمونه و همتا ندارد. استادحسينيقزويتي: در قضاياي احد که مسائلي پيش آمد و اميرالمومنين سلام الله عليه تعدادي از مشرکين قريش را به هلاکت رساند نبيگرامي فرمودند که جبرئيل بين آسمان و زمين گفت: لا سيف إلا ذوالفقار و لا فتي إلا علي. اينرا از آقايان اهلسنت مراجعه کنند کتاب تاريخ طبري ج 2 ص 197 کامل ابنالأثير نقل کرده ج 2 ص 154 و البدايه و النهايه ابنکثير ج 6 ص 6 ج 7 ص 250 اينها تقريبا مدارکي است که در ذهنم بود که توانستم براي بينندگان عزيز عرض کنم. مجري: حاج آقا پس در يک فرصت ديگر هم. ضربة علي را براي ما در بياوريد. استادحسينيقزويتي: ضربة عليّ يوم الخندق افضل من عبادة الثقلين. شرح مواهب ج8 ص 371، تفسيرفخر رازي ج 6 ص 196، مستدرک صحيحين ج 3 ص 34 در بعضي از جاها دارد که: أفضل من عبادة الأمه إلي يومالقيامه. ضربت علي در روز خندق افضل از عبادت امت تا قيام قيامت است. مجري: اينکه استمرار دارد خيلي عجيب است. استادحسينيقزويتي: حاکم نيشابوري ج 3 ص 32، کنز العمال متقي هندي ج 12 ص 219 جالب اينجا است. بينندگان عزيز دقت کنند در کتابهاي لغت تعبيري آمده آقايان مراجعه کنند کلمه ق د. ق ط ميگويد جوهري در صحاح ميگويد: کان ضربات علي رضياللهعنه أبکارا إذا اعتلي قد و إذا اعترض قط. صحاح اللغه جوهري ج 2 ص 597 ؛ لسان العرب ابنالمنذور ج 3 ص 344 ؛ تاجالعروس زبيقي ج 5 ص 178.
علي بن ابيطالب شمشيرش شمشير بکر بوده اگر از عمود ميزد طرف مقابل دو نيمه ميشد. يک نصفش به اين طرف يک نصفش به آن طرف. و اگر از وسط ميزد نصف بالاي تن به طرفي ميافتاد و نصف پايين تنه به جاي ديگر. مجري: جناب آقاي عمر از شيراز. سلام و عرض ادب دارم خدمت شما. بيننده: خدمت مجري محترم برنامه و همچنين آقاي آيتاللهدکترحسينيقزويني سلام و عرض ادب دارم. استادحسينيقزويتي: سلام عليکم و رحمه الله. بيننده: با توجه به کليپي که پخش کرديد. اينطور منظور شما را ميرساند که کانال کلمه کشتارها و خونريزيها را تأييد ميکنند. از بينندگان عزيز تقاضا دارم تعصب را کنار بگذارند و خدا را شاهد بگيرند. اين کليپ را براي کانال کلمه بفرستيد و بگوييد شما اينرا تأييد مي کنيد يا نه. اگر تأييد کردند من همين الآن مي گويم تمام کانال کلمه همه وهابي هستند و بارها در شبکهولايت اينرا خدمت شيعيان عرض ميکنم. البته عرض بنده اين نبود چون اين کلبپ را پخش کرديد اينرا خواستم بگويم. مجري: البته آقاي عمر نگاه کنيد اين تفکر وهابيت است. ممکن است آقايان از روي سياستشان بگويند ما اينرا محکوم ميکنيم . ولي نتيجه آن فتوايي که داده شده اين ميشود. وقتيکه در جنگ لبنان ميآيند آنطور به مسلمانها ميگويند يهودي در مقابل است و اين حرف را ميزنند . بيننده: صحبت من اين بود که آيتالله ابوالقاسمي يا يزداني بودند اگر اشتباه نکنم زماني که اسم فاطمه ميآمد مي گفتند فاطمهالزهرا سلاماللهعليها. اين از ديدگاه اهلسنت قابل تأييد است. اما زماني که به حضرتعايشه ميرسيدند با تمسخر و طعنه همديگر را نگاه ميکردند و نيشخندي هم ميزدند. در قرآن کريم آورده است: النبي أولي بالمؤمنين من أنفسهم و ازواجه أمهاتهم سوره احزاب، آيه6 در اينجا ميگويد پيامبر از مومنين بهتر است. و فضيلت پيامبر گرامي را ميگويد همسران پيامبر مادران مومنين هستند. و به دنبالش فضيلت همسران پيغمبر را بيان ميکند. شما چطور چيزي را که خداوند در قرآن ميفرمايد و مادر مومنين قرار داده است شما هيچ صفتي را در اينجا برايش بيان نميکنيد مثلا براي عايشه رضي الله عنها نميگوييد؟ شما الآن در رسانه جمهورياسلامي حرف از وحدت ميزنيد و بعد هم مداحان شما ميگويند هر کسي که به ولايت علي شک دارد با مادر خود در ميان بگذارد. نماز بيولايت بينمازي است. پس ما هم کافر شدهايم درست است؟ شما ما را تکفير کنيد و ما شما را تکفير کنيم اين درست نيست. نبايد در رسانه جمهورياسلامي مداحان بگويند ما اين برادري را قبول نداريم! ما علي را به عنوان خليفهچهارم قبول داريم. چرا شما ميگوييد هرکس ولايتعلي را قبول ندارد با مادر خود در ميان بگذارد يعني ما حرامزاده هستيم؟ اگر نيستيم چرا اجازه ميدهند در شبکهها در ملأ عام مطرح شود؟ مجري: در شبکههاي جمهورياسلامي اين مباحث به هيچ وجه گفته نميشود. اگر يک مداحي در يک گوشهاي حرفي بزند اين جمهورياسلامي نيست. اين به عهده خودش است. حاج آقا هم الآن صحبت کردند. اولين بيننده بود که تماس گرفت نسبت به اين آقا يک حرفي زد حاج آقا فرمودند که اين نظر خود ايشان بوده. حالا شايد از نظرش برگشته باشد و توبه کرده باشد. و اشتباه کرده باشد. اين نظر جمهورياسلامي نيست و نظر علماي شيعه هم نيست. اگر يک مداحي به هر صورت تابع احساساتش بشود و تابع هيجانش بشود و يک حرفي را بزند نبايد اينرا به عهده شيعه بگذاريد. و اين يک تفکر نيست. يک نظر شخصي است. حاج آقا هم در جلسه قبل حديثي را از کتب اهلسنت خواند اگر کسي عبادت انبياء را بکند و به اندازه کوه در راه خدا صدقه بدهد ولي ولايت علي عليهالسلام را نداشته باشد عبادتش پذيرفته نيست. استادحسينيقزويتي: مناقب خوارزمي ص 64 . مجري: اين حديثي است که شما خودتان نقل کردهايد چرا به ما ايراد ميگيريد؟ آقايان مداح هم شايد طبق احاديث شما بخواهند اين حرفها را بزنند. بيننده: چرا زمانيکه اسم امالمومنين عايشه را ميآوريد فقط عايشه خالي ميگوييد؟ استادحسينيقزويتي: اينکه نسبت به عايشه و يا نسبت به عمر و ابابکر سلاماللهعليها نميگوييم عليهالسلام نميگوييم نظر شيعه نسبت به اينها مشخص است. ما معتقديم پيغمبراکرم اميرالمومنين را به عنوان خليفه اول نصب کرده است. و اينها حق اميرالمومنين را غصب کردند. شيعه اينها را غاصب حقوق اميرالمومنين و غاصب حقوق اهلبيت ميدانند. ما فحش نميدهيم و اهانت هم نميکنيم . طبق نظر ائمه عليه السلام و نظر مراجع ما اهانت و جسارت نميکنيم . ولي چون ما معتقد هستيم اينها حقوق ائمه را غصب کردند تجليل هم نميکنيم . شما نبايد اين انتظار را داشته باشيد فرضا کسي که آمده در برابر علي شمشير کشيده و قيام و جنگ کرده 30 هزار نفر را کشته است شيعه بيايد بگويد فلاني سلاماللهعليها. اين انتظار، انتظار صحيحي نيست. بله اگر کسي بخواهد اهانت کند و جسارت کند ما آن را محکوم ميکنيم . و يا خداي نکرده حرفهاي ناربط و نسبت فحشا بدهد ما اينرا جسارت به پبغمير ميدانيم. مراجع و بزرگان ما و خود رهبري در اين زمينه رسما فتوا دادهاند. اگر کسي نيشخند بزند ما محکوم ميکنيم . شما اگر کليپي از جناب آقاي يزداني و آقاي ابوالقاسمي که اسم عايشه آمده و اينها نيشخند زدند و خنديدند نشان بدهيد ما توبيخ ميکنيم . عذر خواهي و پوزش هم از بينندگان عزيز اهلسنت ميکنيم . مجري: جناب آقا فرهاد از قزوين سلام و عرض ادب دارم خدمت شما دوست عزيز. بيننده: سلام عليکم و خسته نباشيد. البته يک گلايه دارم نسبت به شما . ما خودمان باعث ميشويم که اين آقايان توقعشان بالا ميرود. تا کي بايد حقيقت را فداي مصلحت کنيم. حاج آقا؟حقيقت هميشه پيروز بوده پس بايد مدافع حقيقت باشيم! البته اين نظر بنده است. در رابطه با وحدتي که حاج آقا خيلي اصرار دارند. وحدت در بعد سياسي و ملي ميتواند باشد ولي در مسائل مذهبي به هيچ وجه و عنواني نيست. چون امر محالي است. ما وقتي نتوانيم از حقيقت دفاع کنيم. مثلا ما نتوانيم حقايق تاريخ را مطرح کنيم به عنوان اينکه ما بايد وحدت داشته باشيم پس حقيقت مذهب آن مذهبي که ائمه برايش جانفدايي کردند کجا ميرود؟ مجري: الآن که حاج آقا فرمودند. نگاه کنيد ما داريم همه مباحث را ميگوييم که آقايان خلافت را غصب کردند. ديگر بهتر از اين دارد حقيقت را بيان ميکند. ولي احترامش هم هست و احترام خلفا را هم داريم. و توهين و جسارتي هم نميکنيم و ميگوييم حق اميرالمومنين عليهالسلام غصب شده است. حق اهلبيت عليهمالسلام نسبت به خلافت غصب شده است. اين حقيقت الحمدلله در اين رسانه که در اين روزگار در اختيار شيعه قرار گرفته است گفته ميشود. خدا را شاکر هستيم وانشاءالله اينها همه از نشانههاي ظهور آقا امامزمان عليهالسلام است. استادحسينيقزويتي: در جاي جاي نهجالبلاغه اين مطلب را دارد در خود کتب اهلسنت اين قضايا آمده است. اين چيزي نيست که بخواهيم خودمان اينها را بگوييم. بيننده: حاج آقا در اين زمينهها بحث خيلي زياد است. من شايد دو ماهي باشد که با برنامه شما تماس دارم. اينها اصولا منطق را زير پا گذاشتهاند و همهاش تعصبات بيجاست. آن آقايي که از چابهار زنگ زد و گفت عمر باعث شده که ما مسلمان شدهايم. نهخير آقا! ما مردم ايران پنج هزار سال قبل از اسلام هم موحد بودهايم. خواهي نخواهي مسلمان ميشديم. و طبق گفته پيامبر خودمان هم بهترين مذهب و راه را انتخاب ميکنيم . فرمودند که ملت ايران اسلام را به اوج ميرساند اين درست است يا نيست؟ اين مسائلي است که بعضي از برادران ميگويند توجه به مسائل تاريخي نميکنند و فقط تعصب دارند در رابطه با وحدت. مذهبي که پايه و اساسش بر دروغ و جعل بوده حديثي که در روز اول پايه و اساس خلافت ابوبکر بود که فرمود از خودش حديث در آورديم ما اهل بيتي هستيم که خداوند ما را انتخاب کرده و ما را بزرگوار داشته و آخرت را براي ما بر دنيا ترجيح داده و بر اساس همين جعل حديث به خلافت رسيده ما چطور ميتوانيم با اينها وحدت داشته باشيم. اين مذهب وقتي که انحراف است از کجا معلوم است اين مذاهب وهابيت در طول زمان ايجاد نشده باشد؟ مجري: بحث وحدت بحثي است که ما نميخواهيم در مقابل همديگر بايستيم. ما يک سري مشترکات داريم. مثل کتاب قرآن و قبله و پيغمبر. اينها همه از مشترکات بين همه مسلمانان است. ولي اينکه اختلاف مذهبي داريم ميخواهيم کنار همديگر دليل اختلاف مذهب را منطقي بحث کنيم. و به هر صورت حجت را براي همديگر تمام کنيم و فرداي قيامت کسي که حجت داشته باشد رستگار ميشود. ما نميخواهيم يکديگر را تکفير کنيم و بکشيم. و از اين عمليات انتحاري وهابيت انجام دهيم. هر کجا شيعه است انفجاري است. نميدانم اين چه نسبتي است که اينها با هم ارتباط برقرار کردهاند. هر جا که شيعه است از عراق گرفته تا هرکجا که شيعه دارد بايد يک بمبي منفجر بشود و اين عزيزان تکهپاره بشوند. استادحسينيقزويتي: فقط نکتهاي را که در رابطه با غصب عرض کردم خود اميرالمومنين عليهالسلام در نهجالبلاغه خطبهدوم صراحت دارند. و لهم خصائص حق الولايه. ولايت حق مسلم اهلبيت است. و هم چنين در کتاب الإمامه و السياسه ص 18 دارد. و تأخذون منا أهلالبيت غصبا. شما اين خلافت را از ما اهلبيت غصب کرديد. و روايات متعدد ديگر که در منابع اهلسنت آمده از جمله در صحيح مسلم ج 5 ص 152 حديث 4468 تقريبا از همين قبيل است. همانطور که حضرتعالي فرموديد ما وحدت مذهبي و ديني نداريم. مرحوم مطهري ميگويد که ما شيعه هستيم و پيرو اهلبيت هستيم و حاضر نيستيم در مسائل وحدت يک مستحب کوچک مکروه کوچکمان را وجهالمصادره قرار بدهيم. ما به همديگر اهانت نکنيم و بجاي اينکه شمشير به روي هم بگيريم و در انفجارها همديگر را بکشيم بحثهاي علمي داشته باشيم و در صف واحد در برابر دشمن قرار بگيريم و تمام اين قدرتها را براي دشمن واحدمان بسيج کنيم. مجري: خيلي ممنون هستيم و شما را به خداي بزرگ ميسپاريم. آيت الله دكتر سيد محمد حسيني قزويني | ||