* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 05 بهمن 1393 تعداد بازديد: 884 
راه و بي راه - توسل از ديدگاه علماي اهل سنت 01
 پخش صوت  پخش صوت
   دان لود   دان لود 
 بسم الله الرحمن الرحيم

برنامه : راه و بي راه

تاريخ : 1393/09/10


 

توسل از ديدگاه علماي اهل سنت

مجري

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

در برنامه هاي گذشته ، بحث توسل و استغاثه از ديدگاه علما و فقهاي اهل سنت ، به صورت مفصل بيان شد و در سه برنامه قبل هم توسل از ديد مالک بن انس ، احمد بن حنبل و حتي ابن تيميه ، ابو حنيفه و امام شافعي مطالبي را عرض کرديم .

باز هم در اين هفته طبق هفته هاي گذشته ، در خدمت استاد عزيز و بزرگوار ، استاد يزداني هستيم و از ايشان خواهش مي‌کنيم که مطالب بيشتري را در اين خصوص بيان کنند و بفرمايند که علاوه بر اين علما و مصادري که گفته شد ، علمايي از اهل سنت در طول تاريخ هستند که در خصوص توسل ، نظرشان بيان شده يا اين که از آن ها نقل شده و يا اين که خودشان عملا توسل کرده باشند ؟

استاد يزداني :

همان طور که بار ها عرض کردم ، از ديدگاه اهل سنت ، توسل به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) بعد از وفات آن حضرت ، اجماعي است . از علماي اهل سنت فراوان هستند کساني که تصريح به جواز توسل دارند و حتي خودشان هم توسل نموده اند و ما تا به امروز حدود سي نفر از اين افراد را معرفي کرده‌ايم .

ديدگاه علماي اهل سنت در باره توسل

1 ) ابو علي خلال

ايشان از علماي حنابله است که هم تصريح به جواز توسل دارند و هم خودش توسل کرده است . در کتاب تاريخ مدينه السلام يا تاريخ بغداد ، تأليف ابي بکر احمد بن علي بن ثابت خطيب بغدادي ، با تحقيق دکتر بشار عواد معروف ، جلد اول ، چاپ دار الغرب الاسلامي ، صفحه 442 ، روايتي را نقل مي کند :

اخبرنا احمد بن جعفر بن حمدان القطيعي ، قال سمعت الحسن بن ابراهيم ابا علي الخلال يقول : ما همّني امر فقصدت قبر موسي بن جعفر (عليهم السلام) فتوسلت به إلا سهّل الله تعالي لي ما احب .

... احمد بن جعفر بن حمدان قطيعي خبر داد كه از حسن بن ابراهيم ابا علي خلال مي شنيدم كه مي گفت : هيچ مشكلي براي من پيش نيامد مگر اين كه نزد قبر حضرت موسي بن جعفر (عليهما السلام ) مي رفتم و به ايشان توسل كردم و خداوند هماني را كه دوست داشتم ، به من داد .

خطيب بغدادي ، ابي بکر احمد بن علي بن ثابت ، تاريخ مدينه السلام يا تاريخ بغداد ، با تحقيق دکتر بشار عواد معروف ، ج 1 ، چاپ دار الغرب الاسلامي ، ص 442

اين روايت صراحتا ثابت مي كند كه اين شخص توسل را جايز مي دانسته ، آن هم توسل به يکي از امامان و پيشوايان شيعه و باب الحوائج آقا موسي بن جعفر (عليه السلام) .

مجري :

استاد يزداني ! يکي از کارشناس وهابي گفته بود که سند اين روايت ضعيف است .

استاد يزداني :

بله ، گفته بودند ؛ حتي اگر سند آن هم ضعيف باشد ، اهميتي ندارد . زماني که خطيب بغدادي با آن عظمت خود هم آن را بيان کرده باشد و نگفته باشد که اين کفر و شرک است ، براي ما کفايت مي کند .

همين مطلب را ابن جوزي در کتاب المنتظم في تاريخ الملوک و الامم ، جلد 9 ، چاپ دار الکتب العلميه بيروت ، صفحه 89 نقل کرده است :

اخبرنا احمد بن جعفر بن حمدان القطيعي قال :سمعت الحسن بن ابراهيم الخلاّل يقول : ما اهمّني امر، فقصدت قبر موسي بن جعفر (عليه السلام) . فتوسلت به إلا سهل الله لي ما احب .

احمد بن جعفر بن حمدان القطيعي خبر داد که شنيدم حسن بن ابراهيم خلال مي گفت : هيچ مشکلي پيش نيامد مگر اين که به موسي بن جعفر (عليه السلام) توسل کردم وخداوند هماني را که دوست داشتم به من داد .

ابن جوزي ، ابي الفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد ،المنتظم في تاريخ الملوک و الامم ، چاپ دار الکتب العلميه بيروت ، ج 9 ، ص 89

اين مطلب واضح و روشن است و شبکه هاي وهابي مي توانند تماس بگيرند و اگر واقعا اشکالي در سند روايت وجود دارد را بيان کنند .

3 ) ابو علي نيشابوري

 در کتاب تاريخ الاسلام آقاي ذهبي که يکي از مهمترين کتب اهل سنت است و به شدت مورد توجه وهابيت است ، چاپ دار الکتاب العربي ، جلد 16 ، صفحه 463 در باره اين شخص مطلبي را بيان مي کند :

قال الحاکم : سمعت الحافظ ابا علي النيسابوري يقول : کنت في غمّ شديد ، فرأيت النبي (صلي الله عليه و آله ) في المنام ، کأنه يقول لي : صر إلي قبر يحيي بن يحيي واستغفر ، وسل الله حاجتک. فأصبحت ففعلت ما أمرني به ، فقضيت حاجتي .

حاکم نيشابوري گفت : از ابو علي نيشابوري شنيدم که مي گفت : در غم شديدي بودم ، رسول خدا (صلي الله عليه و آله) را در خواب ديدم ، به من گفتند : سراغ قبر يحيي بن يحيي برو و استغفار کن و از خداوند حاجتت را بخواه . وقتي صبح شد ، اين کار را انجام دادم و فورا خداوند حاجت مرا عطا کردند .

ذهبي ، شمس الدين محمد بن احمد بن عثمان ، تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير و الاعلام ، چاپ دار الکتاب العربي ، ج 16 ، ص 463        

در صحيح بخاري است که پيامبر (صلي الله عليه و آله) هر کس مرا در خواب ببيند ، مرا ديده و شيطان را نديده ؛ زيرا شيطان نمي تواند به شکل من ظاهر شود . پس از اين جهت هم اين روايت مشکلي ندارد .

4 ) آقاي ابن مقري ، ابو شيخ و طبراني

اين سه فرد از بزرگان اهل سنت هستند که به قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) توسل کرده اند و حاجت هم گرفته اند . در کتاب سير اعلام النبلاء (يکي از بهترين کتاب هاي فهرست اهل سنت ) تأليف شمس الدين محمد بن احمد بن عثمان ذهبي ، با تحقيق شعيب الارنؤوط وهابي و اکرم البوشي ، جلد 16 ، صفحه 398 ، شرح حال ابن مقري :

الشيخ الحافظ الجوّال الصدوق ،مسند الوقت ، ابوبکر ، محمد بن ابراهيم بن علي بن عاصم بن زاذان الأصبهاني ابن المقري ، صاحب العجم والرحلة الواسعة ....

در صفحه بعد ادامه مي دهد :

وروي ابوبکر بن ابي علي قال : کان ابن المقريء يقول : کنت أنا والطبراني وابو الشيخ بالمدينة ، فضاق بنا الوقت ، فواصّلنا ذلک اليوم فلما کان وقت العشاء حضرت القبر وقلت : يا رسول الله الجوع ، فقال لي الطبراني : اجلس ، فإما أن يکون الرزق أو الموت . فقمت أنا وابوالشيخ ، فحضر الباب علوي ، ففتحنا له ، فإذا معه غلامان بقفتين فيهما شيء کثير وقال : شکوتموني إلي النبي صلي الله عليه و آله ؟ رأيته في النوم فأمّرني بحمل شيء إليکم .

اين شخص ، شيخ ،حافظ ، اهل تحقيق ، راستگو بود و مردم زمانش به او استناد مي کردند . شاگردان و اساتيدي داشته ...

از ابوبکر بن ابو علي نقل شده که ابن مقري مي گفت : من و طبراني و ابو شيخ در مدينه بوديم . وقت ما هم کم بود ، زماني که رسيديم وقت عشاء بود . سراغ قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) حاضر شدم . گفتم : يا رسول الله ما گرسنه ايم ، غذا مي خواهيم . طبراني به من گفت : بنشين ، يا روزي مي رسد يا اين که مي ميريم . من و ابو الشيخ نشسته بوديم که يک علوي ، مقابل در حاضر شد و ما در را باز کرديم که دو غلام همراه او ظرف هاي غذا در دست هايشان بود .

 آن علوي گفت : شکايت مرا نزد رسول خدا (صلي الله عليه و آله) مي کني ؟ من آن حضرت را در خواب ديدم که به من دستور دادند براي شما غذا بياورم .

ذهبي ، شمس الدين محمد بن احمد بن عثمان ، سير اعلام النبلاء ، ج 16 ، با تحقيق شعيب الارنؤوط وهابي و اکرم البوشي ، ص 398 و 399

آقاي ذهبي با آن عظمت علمي در کتاب خود اين مطلب را بيان کرده که سه تن از بزرگان اهل سنت ابن مقري ، ابو شيخ و طبراني نزد قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) رفته اند و با توسل به آن حضرت ، حاجت خود را هم گرفته اند . اگر بگويند کسي که توسل را قبول دارد ، سني نيست ، ما اينقدر عالم سني را معرفي کنيم که توسل را قبول داشته باشد که ديگر نتوانند کسي را پيدا کنند .

5 ﴾ ابو الفرج ابن جوزي

در کتاب صيد الخاطر ، تأليف ابي الفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد معروف به ابن جوزي ، متوفاي 597 هـ ، چاپ دار ابن خزيمه ، فصل 46 ، صفحه 151 :

وکثر ضجيجي من مرضي ، وعجزت عن طبّ نفسي فلجأت إلي قبور الصالحين و توسلت في صلاحي ...

من دچار بيماري شده بودم و از درمان خود ناتوان شدم . به قبور صالحين پناه بردم و به آن ها توسل کردم و صلاح خود را از خداوند خواستار شدم . لطف خداوند شامل حال من شد و بيماري درمان شد ....

اين مطلبي است که خود آقاي ابن جوزي نقل کرده و در کتاب خود بيان نموده و احتياجي به سند ندارد . اين مشت محکمي است بر دهان وهابيت و آن ها جز سکوت کار ديگري نمي توانند داشته باشند ؛ زيرا علماي زيادي از جمله ابن جوزي ، ابن حبان ، مالک ، احمد بن حنبل ... هستند که توسل کرده اند و حاجت خود را هم گرفته اند و اگر توسل را کفر بدانند ، اين علما هم کافر هستند و در آن صورت کسي باقي نمي ماند .

6 ﴾ ابن حبان

در کتاب الثقات ، تأليف محمد بن حبان بن احمد ابي حاتم التميمي البستي ، متوفاي 354 هـ ، جلد 8 ، چاپ مطبعه مجلس دايره المعارف عثمانيه حيدر آباد هند ، صفحه 456 شرح حال امام علي بن موسي الرضا ﴿عليه السلام ﴾ :

.... قد زرته مرارا کثيرة وما حلت بي شدة في وقت مقامي بطوس فزرت قبر علي بن موسي الرضا صلوات الله علي جده وعليه ودعوت الله إزالتها عني إلا استجيب لي وزالت علي تلک الشدة و هذا شيء جريته مرارا فوجدته کذلک ...

من بارها امام رضا (عليه السلام) را زيارت کردم و هر زمان که در طوس (مشهد امروزي ) بودم و مشکلي برايم پيش مي آمد ، به زيارت امام رضا (عليه السلام) مي رفتم و از خداوند مي خواستم که آن را از بين ببرد و مشکل مرا حل کند و اين چيزي است که بارها آن را انجام داده ام .

 ابي حاتم التميمي البستي ، محمد بن حبان بن احمد ، الثقات ، متوفاي 354 ، ج 8 ، چاپ مطبعه مجلس دايره المعارف عثمانيه حيدر آباد هند ، ص 456 و 457

به زعم وهابي ها سند روايت هم ضعيف است . چگونه امکان دارد که اين مطلب را در کتاب خود نقل کرده باشد و سند آن هم ضعيف باشد . اين اشکال ضعف سند هم از اشکالات مضحکي است که در توان وهابي ها بوده و از آن ها صادر شده است .

7 ) ابن حجر هيثمي

 در کتاب الجوهر المنظم في زيارت القبر الشريف النبوي المکرم ، تأليف احمد بن حجر هيثمي ، چاپ دار الجوامع الکلم قاهره ، صفحه 148 به بعد :

... من خرافات ابن تيمية التي لم يقلها عالم قبله ، وصار بها بين اهل الاسلام مثلة ، أنه انکر الاستغاثة والتوسل بها (صلي الله عليه و آله) وليس ذلک کما افتي ، بل التوسل حسن في کل حال قبل خلقه وبعد خلقه في الدنيا والآخرة .

رد توسل از خرافات ابن تيميه است که عالمي قبل از او بيان نکرده است ....

بلکه توسل چه قبل از خلقت رسول خدا (صلي الله عليه و آله) باشد و چه بعد از خلقت آن حضرت در دنيا و آخرت ، حسن و خوب است .

در ادامه فصلي با عنوان جواز توسل به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) را بيان مي کند و در صفحه 153 مي گويد :

... وأنه (صلي الله عليه و آله) يتوسل به في کل خير قبل بروزه لهذا العالم وبعده في حياته وبعد وفاته و کذا في عرصات القيامة فيشفع إلي ربه ، وهذا مما قام الاجماع عليه ، وتواترت به الاخبار ...

توسل به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) در هر کار خيري جايز است چه قبل از ايشان و چه بعد از وفات و حتي مردم رسول خدا (صلي الله عليه و آله) را در قيامت ، شفيع خود قرار مي دهند .

اين توسل به پيامبر (صلي الله عليه و آله) در همه حال ، از چيز هايي است که علماي اهل سنت در آن اجماع دارند و روايات هم در اين زميته متواتر است .

هيثمي ، احمد بن حجر ، الجوهر المنظم في زياره القبر الشريف النبوي المکرم ، چاپ دار الجوامع الکلم قاهره ، ص 148 به بعد

اگر بخواهند ابن حجر هيثمي را کوچک بدانند و تضعيف کنند ، ما شرح حال ايشان را نشان مي دهيم . در کتاب النور السافر عن اخبار قرن العاشر ، تأليف عبد القادر بن شيخ بن عبد الله العيدروس الحسيني الخضرمي ، چاپ دار الصادر بيروت ، با تحقيق محمود الارنؤوط ، صفحه 390 ، افرادي را نام برده که در سال 974 هـ فوت کرده اند :

في الرجب توفي الشيخ الاسلام خاتمة اهل الفتيا و التدريس .... و کان بحرا في علم الفقه وتحقيقه لاتکدره الدّلاء وامام الحرمين ...

 در رجب اين سال احمد بن حجر هيثمي که شيخ الاسلام و خاتمه اهل فتوا وتدريس بود ، فوت کرد ... او درياي علم فقه بود و هيچ چيز او را مکدر نمي کند . امام الحرمين بود و نوشته هاي او در زمان خودش معجزه بود که هيچ کس توانايي نوشتن آن کتاب ها را نداشت ...

العيدروس الحسيني الخضرمي ، عبد القادر بن شيخ بن عبد الله ، النور السافر عن اخبار قرن العاشر ، چاپ دار صادر بيروت ، با تحقيق محمود الارنؤوط ، ص 390

ايشان با اين مقام علمي مي گويد :اجماع تمام اهل سنت است که توسل به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) در هر حالتي جايز است .

8 ) اين خزيمه

ايشان از بزرگان اهل سنت است که به قبر مطهر امام رضا (عليه السلام) متوسل شده اند . در کتاب تهذيب التهذيب ( از بهترين کتب رجالي در تاريخ اهل سنت در شرح حال روات صحاح سته ) ، تأليف ابوالفضل احمد بن علي بن حجر شهاب الدين عسقلاني ، چاپ مؤسسه الرساله بيروت ، با تحقيق ابراهيم الزيبق ، جلد 3 ، صفحه 195 در شرح حال ابن خزيمه :

قال : سمعت ابابکر محمد بن مؤمل بن حسن بن عيسي يقول : خرجنا مع امام اهل الحديث ابي بکر بن خزيمة وعديله ابي علي الثقفي مع جماعة من مشايخنا وهم إذ متوافرون إلي زيارة قبر علي بن موسي الرضا (عليه السلام) بطوس قال : فرأيت من تعظيمه يعني : ابن خزيمة لتلک البقعة وتواضعه لها وتضرعه عندها ما تحيرنا .

با سند خود نقل مي کند که با امام اهل حديث ابي بکر بن خزيمه با هم عدل و هم وزن او ابو علي ثقفي همراه جماعتي از مشايخ ما که زياد هم بودند ، به زيارت قبر حضرت علي بن موسي الرضا (عليه السلام) رفتيم . ديدم که ابن خزيمه در برابر گنبد آن حضرت ، به حدي تواضع و تضرع کرد که ما متحير شديم .

عسقلاني ، ابو الفضل احمد بن علي بن حجر شهاب الدين ، با تحقيق ابراهيم الزيبق ، چاپ مؤسسه الرساله بيروت ، ج 3 ، ص 195

شرح حال ايشان در کتاب سير اعلام النبلاء ، تأليف شمس الدين ذهبي ، چاپ مؤسسه الرساله ، جلد 14 ، با تحقيق شعيب الارنؤوط ، صفحه 365 :

محمد بن اسحاق بن خزيمة بن المغيرة بن صالح بن بکر . الحافظ الحجة الفقيه ، شيخ الاسلام ، امام الائمة ...

محمد بن اسحاق بن خزيمه بن مغيره بن صالح بن بکر ، ايشان حافظ ، حجت (کسي که سيصد هزار حديث را حفظ باشد ) فقيه ، شيخ الاسلام و امام امامان اهل سنت در زمان خودش است ...

ذهبي ، شمس الدين محمد بن احمد بن عثمان ، سيراعلام النبلاء ، چاپ مؤسسه الرساله ، ج 14 ، با تحقيق شعيب الارنؤوط ، ص 365

امام امامان اهل سنت به طوس و به زيارت امام رضا (عليه السلام) مي آيد و طوري در مقابل حرم آن حضرت تعظيم و احترام مي کند که راوي را به تعجب و حيرت مي اندازد .

9 ) اين شاتيل

ايشان براي شفاي فرزند خود به قبر امام احمد بن حنبل ، توسل کرده است و جالب است كه حاجت خود را هم گرفته است . در کتاب تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير و الاعلام ، تأليف شمس الدين محمد بن احمد بن عثمان ذهبي ، چاپ دار الکتاب العربي ، جلد 45 ، صفحه 194 :

... وابن شاتيل ـ وکان له ابن شيخ إذا جلسنا تبين کأنه الاب وعمي علي کبر و بقي سبعين يوما اعمي ، هم بريء وعاد بصره ـ يعني الابن ـ فسألنا الشيخ عن السبب فذکر لنا : أنه ذهب به إلي قبر الامام احمد و أنه دعا وابتهل وقلت : يا احمد أسألک إلا شفعت فيه إلي ربک ، يا رب شفعه في ولدي وولدي يؤمن ثم مضينا . فلما کان الليل استيقظ وقد ابصر ...

 ابن شاتل فرزندي داشت که هفتاد روز چشمانش نابينا شد و بعد از مدتي چشمانش خوب شد و توانايي ديدن پيدا کرد . علت را از شيخ پرسيديم ، گفت : سراغ قبر امام احمد رفت و دعا کرد . ابن شاتل مي گويد : گفتم : يا امام احمد از تو مي خواهم که نزد خداوند شفاعت کن . اي خدا او را درباره فرزندم شفاعت کن . که بعد از هفتاد روز چشمان فرزندش خوب شد و بينايي خود را به دست آورد .

ذهبي ، شمس الدين محمد بن احمد بن عثمان ، تاريخ الاسلام ووفيات المشاهيرو الاعلام ، ج 45 ، چاپ دار الکتاب العربي ، ص 194

به هر حال با توسل و استغاثه به امام احمد بن حنبل ، فرزند اين شخص شفا گرفت . اهل حديث و وهابي ها بايد پاسخ دهند . ما مي دانيم که اين مطالب جعلي و ساختگي است و شکي در آن نداريم که اشخاصي مانند احمد بن حنبل نمي‌توانند حاجت بدهند . حاجت دادن مخصوص اهل بيت (عليهم السلام) و افراد صالح است و آن ها با اذن الهي مي توانند حاجت مردم را بدهند .

بينندگان عزيز توجه داشته باشند که ما اين مطالب را قبول نداريم : ولي از باب الزام خصم که آن ها از جمله شمس الدين ذهبي در کتاب هاي خود بيان کرده اند ، به آن استدلال مي کنيم براي اين که مشت محکمي بر دهان وهابيت بزنيم .

مجري :

کليپي آماده شده که بيننده در يکي از شبکه هاي وهابي روايت توسل عايشه و طريقه آموزش توسل را خوانده و پاسخي را که کارشناس وهابي داده است را مي شنويم .

کليپ 1 :

بيننده :

در کتاب سنن دارمي ، جلد 1 روايتي نقل شده که زماني که در مدينه خشکسالي شد ، مردم به عايشه مراجعه کردند و ايشان گفت : سراغ قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) برويد و به قبر حضرت توسل کنيد که مردم همين کار را انجام مي دهند و باران شديدي مي آيد و آن سال را سال ترکيدن شتر ها از سيري ناميدند . يعني در واقع نعمت زياد مي شود و شتر ها به حدي مي خورند که مي ترکند .

نظر شما در مورد اين روايت چيست ؟

کارشناس وهابي :

شما مي گرديد ، لاي ديواري ، زير صندلي ، يک جايي که روايتي را پيدا کنيد که بگويد توسل به قبر کنيد . اين تهيدستي و بدبختي انسان را مي رساند . زحمت مي کشيد که از لاي ديواري که ترک خورده و کسي کاغذي را مخفي کرده باشد و در آن نوشته شده باشد که غير الله را بپرستيد . مگر خداوند با اين عظمت چه مشکلي دارد که او را رها کنيم و دنبال اين احاديث جعلي و دروغ برويم . عايشه گفته ، اگر هم گفته براي خودش خوب است ، ما که عايشه پرست نيستيم .

مجري :

استاد يزداني ! پاسخ خود را در اين رابطه بفرماييد ؟

استاد يزداني :

ما بارها اين روايت را در شبکه نشان داده و خوانده ايم . از اين کارشناس وهابي تعجب مي کنيم ، اين روايت لاي ديوار و زير صندلي هم نبوده است . بنده روايت را دوباره نشان مي دهم که اين کارشناس وهابي با دقت نگاه کند .

کتاب مسند دارمي يا سنن دارمي ، تأليف ابو محمد عبدالله بن عبدالرحمن بن الفضل بن بهرام الدارمي (ايشان از کساني است که با آقاي بخاري همدوره بود ) ،متوفاي 255 هـ ، چاپ دار المغني النشر و التوزيع ، جلد 1 ، با تحقيق حسين سليم اسد الداراني ، صفحه 227 :

... قال :قحط اهل المدينة قحطا شديدا ، فشکوا إلي عايشة فقالت : انظروا قبر النبي (صلي الله عليه و آله) فجعلوا منه کوا إلي السماء حتي لايکون بينه و بين السما سقف ...

در مدينه قحطي شديدي شد . مردم نزد عايشه شکايت کردند ، عايشه گفت : سراغ قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) و پنجره اي به سوي آسمان قرار دهيد تا فاصله اي بين آسمان و قبر مطهر نباشد و اين کار را انجام دادند و باران شديدي باريد و در نهايت حاجت خود را گرفتند .

در پاورقي هم محقق بيان مي کند :

رجاله ثقات وهو موقوف علي عايشة وما وجدته في غير هذا المکان .

روات اين روايت همه ثقه هستند و از عايشه نقل شده است و فقط در اين مکان يافت مي شود.

دارمي ، ابو محمد عبد الله بن عبد الرحمن بن فضل بن مهرام ، مسند دارمي معروف به سنن دارمي ، متوفاي 255 هـ ، چاپ دار المغني النشر والتوزيع ، ج 1 ، با تحقيق حسين سليم اسد الداراني ، ص 227

همين مطلب را آقاي زيني دحلان ، مفتي شافعي ها و شيخ الاسلام اهل سنت در مکه مکرمه ، در کتاب الدرر السنيه في الرد علي الوهابيه در صفحه 55 :

... قال العلامة مراغي : وفتح الکوة عند الجدب سنة اهل المدينة يفتحون ...

قال السمهودي بعد کلام المراغي : وسنتهم اليوم فتح الباب المواجه للوجه الشريف ....

علامه مراغي گفت : باز کردن پنجره در زمان خشکسالي سنت مردم مدينه بود که روي قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) پنجره اي باز مي کردند که بين آسمان و قبر مطهر فاصله اي نباشد و اين کار را هميشه انجام مي دادند و هميشه هم حاجت مي گرفتند .

در طول اين چند سال که شايد 1200 سال باشد ، اهل سنت همين کار را انجام مي دادند و حتي اين پنجره در حال حاضر هم موجود است .

سمهودي هم در اين باره مي گويد : امروز هم سنت مردم ، باز کردن پنجره در مقابل قبر حضرت است و هدف و منظور مردم فقط توسل به پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) و طلب استشفاع از آن حضرت است .

زيني دحلان ، سيد احمد ، الدرر السنيه في الرد علي الوهابيه ، ص 55 و 56

سند روايت کاملا صحيح است و ما بارها بررسي سندي روايت را انجام داده ايم . در کتاب هاي اهل سنت هم بيان شده و علماي آن ها به اين روايت استناد کرده اند .

در ادامه کارشناس وهابي گفت : عايشه گفته باشد ، ما که مقلد عايشه نيستيم . اگر هم گفته ، براي خودش گفته .

اين سخن ، سخن وضو و نماز و روزه نيست ، بحث کفر و اسلام است . از نظر محمد بن عبد الوهاب و ابن تيميه کسي که به قبر استغاثه و توسل کند ، کافر ، مشرک و مرتد است و حتي توبه او هم پذيرفته نمي شود و بايد کشته شود . بحث ساده اي نيست که بگويم فلاني در يک جايي کاري را انجام داده است .

مجري :

چطور زماني که يک شيعه توسل مي کند ، مشرک است و بايد کشته شود . اگر اين يک حکم است ؛ پس بايد براي بقيه هم اجرا شود . در صورتي که ما مي گوييم اين حکم اشتباه و خلاف قرآن است . استنادي هم به سوره حمد دارند که اياک نعبد و اياک نستعين .

به نظر شما عايشه قرآن را نخوانده که دستور به توسل داده است ؟

استاد يزداني :

پاسخ اين سؤال را کارشناس وهابي بايد بدهد .

ولا تدعوا مع الله احدا

در کنار خداوند ، رسول خدا (صلي الله عليه و آله) را خواسته و توسل را آموزش داده است و اتفاقا صحابه هم به اين دستور عمل کرده اند . اين مطلب را آقاي حصني دمشقي در کتاب دفع شبه من شبّه وتمرد ، صفحه 451 نقل مي کند و محقق کتاب در پاورقي بيان مي کند :

... وهذا صريح في أن السيدة عايشة قد استغاثت بالنبي صلي الله عليه و آله بعد موته وکذا جميع الصحابة الذين کانوا هناک واقفوا وفعلوا ما ارشدتهم إليه .

اين صريح است که عايشه به پيامبر (صلي الله عليه و آله) بعد وفات ايشان ، توسل مي کرد و هم چنين تمام صحابه اي که در آن زمان بودند و به دستور عايشه آن پنجره را باز کردند ، همه به قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) استغاثه کردند .

حصني دمشقي شافعي ، تقي الدين ابي بکر ، دفع شبه من شبّه وتمرد ، ص 451

يعني اين صحابه همه کافر شدند و تا آن زمان قرآن نخوانده بودند . اين سخن کارشناس وهابي است . اگر اياک نعبد و اياک نستعين را خوانده بودند و تفسير وهابيت را داشت که نبايد توسل و استغاثه مي کردند . به هر حال توصيه بنده به وهابيت اين است که مقداري فکر کنند .

مجري :

 ما گفتگوهايي با مولوي عبد الرحمن سربازي ، امام جمعه اهل سنت چابهار و برادر محمد عمر سربازي يکي از علماي اهل سنت هستند که در اين شبکه بحث توسل را در کتاب ايشان مطرح کرده ايم .

کليپ 2 :

ديدگاه مولوي عبد الرحمن سربازي ، امام جمعه اهل سنت چابهار در باره توسل

انواعي از توسل است که نمي شود مسلماني به آن ها قائل نباشد . مثل توسلي که آن صحابي نابينا بود و رسول خدا (صلي الله عليه و آله) دعاي توسل را به او ياد داد . همه انواع توسل را مسلمين معتقد هستند اعم از اين که محمد عمر سربازي باشد و کسي نيست که از اين توسل صرف نظر کند و باب جواز توسل هستند . اگر باب عدم جوازي وجود داشته باشد ، همه از آن در حدي که منع وارد شده ، ممنوع دانستند و تخصيص فردي وجود ندارد .

گزارشگر :

توسلي را که عثمان بن حنيف داشته ، اين توسل از انواع توسل جايز به حساب مي آيد ؟ و هم چنين توسلي را که عايشه انجام دادند ؟

مولوي سربازي :

بله ، اين توسل هم از توسلات جايز و مشروع است و روايت آن هم صحيح مي باشد .

مجري :

استاد يزداني ! در اين خصوص توضيحي داريد که آن را بيان کنيد ؟

استاد يزداني :

بسيار واضح و روشن است که يک وهابي در شبکه هاي وهابي مي گويد : سند اين روايت ضعيف است و اگر عايشه هم اين کار را انجام داده ، براي خودش اين کار را کرده است ؛ ولي اين عالم که قطب اهل سنت بلوچستان است و همه مي شناسند و در حال حاضر هم زنده هستند و در گزارشي که مشاهده شد ، ايشان گفتند : روايت عثمان بن حنيف ، روايتي صحيح است و توسل عايشه به قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) ، توسلي مشروع است . اين نظر اهل سنت است و سخن کارشناس وهابي هم ، نظر وهابيت که با هم تفاوت واضح و آشکار دارند .

10 ) ابن منکدر

ايشان هم از بزرگان اهل سنت است. در کتاب سير اعلام النبلاء ، تأليف شمس الدين محمد بن احمد بن عثمان ذهبي ، چاپ مؤسسه الرساله ، جلد 5 ، با تحقيق شعيب الارنؤوط ، صفحه 353 آمده:

محمد بن منکدر ابن عبد الله بن الهدير بن عبد العزي بن عامري بن الحارث بن حارثة بن سعد ابن تيم بن مرة بن کعب بن لؤي ، الامام الحافظ القدوة شيخ الاسلام ابو عبدالله القرشي التميمي المدني .

در ادامه در صفحه 358 مي گويد:

حدثني اسماعيل بن يعقوب التميمي قال : کان ابن منکدر يجلس مع اصحابه ، فکان يصيبه صمات ، فکان يقوم کما هو حتي يضع خدّه علي قبر النبي صلي الله عليه و آله ثم يرجع ،فعوتب    في ذلک ، فقال : إنه يصيبني خطر ، فإذا وجدت ذلک ، استعنت بقبر النبي صلي الله عليه و آله .

محمد بن منکدر : ابن عبد الله بن هدير بن عبد العزي .... امام ، حافظ و رهبر و شيخ الاسلام است ...

اسماعيل بن يعقوب تميمي گفت : ابن منکدر با اصحابش نشسته بود که دچار گرفتگي زبان و لالي شد و نتوانست صحبت کند . بلند شد و گونه خود را روي قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) گذاشت و برگشت . مردم گفتند : اين چه کاري بود که انجام دادي ؟ گفت : گرفتار خطري شدم . زماني که متوجه اين خطر شدم ، از قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) طلب کمک کردم .

ذهبي ، شمس الدين محمد بن احمد بن عثمان ، سير اعلام النبلاء ، ج 5 ، با تحقيق شعيب الارنؤوط ، چاپ مؤسسه الرساله ، ص 353 به بعد

اين عالم اهل سنت با اين مقام علمي توسل را قبول داشته و از قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) کمک مي خواهد و جواب خود را هم مي گيرد .

12 )

در کتاب طبقات الشافعيه الکبري ، تأليف تاج الدين ابي نصر عبد الوهاب بن علي بن عبد الکافي السبکي ، متوفاي 771 هـ ، جلد 3 ، صفح28 :

حسان بن محمد بن احمد بن هارون بن حسان بن عبد الله بن عبد الرحمن ... الامام الجليل ، احد ائمة الدنيا ، ابو وليد النيسابوري ...

قال الحاکم : کان امام اهل الحديث بخراسان و ازهد من رايت من العلماء ...

حسان بن محمد بن احمد بن هارون ... امامي بزرگوار و از ائمه دنيا ابو وليد نيشابوري است .

حاکم نيشابوري در باره او گفته است که ايشان امام اهل حديث در خراسان بوده و زاهد ترين شخص از علما بود که من ديدم .

در ادامه در صفحه 228 نقل مي کند :

قال : سمعت ابا الحسن عبد الله بن محمد الفقيه يقول : ما وقعت في ورطة و لا وقع لي امر مهم فقصدت قبر ابي الوليد و توسلت به إلي الله تعالي ، إلا استجاب الله لي .

حاکم نيشابوري گفت : شنيدم از ابا الحسن عبد الله بن محمد الفقيه که مي گفت : هيچ مشکل مهمي نداشتم مگر اين که سراغ قبر ابو الوليد مي رفتم و به خداوند توسل کردم و خداوند هم اجابت کرد .

السبکي ، تاج الدين ابي نصر عبد الوهاب بن علي بن عبد الکافي ، طبقات الشافعيه الکبري ، متوفاي 771 هـ . ج 3 ، ص 226 به بعد

13 ) ابو الفرج قزويني

ايشان از بزرگان اهل سنت است که توسل کرده و حاجت خود را گرفته . فرزندش مرده بوده که بعد از مدتي زنده مي شود .

در تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير والاعلام ، تأليف شمس الدين محمد بن احمد بن عثمان ذهبي ، جلد 35 ، چاپ دار الکتاب العربي ، صفحه 52 :

محمد بن محمود بن حسن بن محمد بن يوسف ابو الفرج ابن العلامة ابي حاتم الانصاري القزويني من آمل طبرستان . فقيه ، دين ، صالح ، صاحب المعاملة . حجّ سنة سبع و تسعين ، واملي بمکة مجلسا وضاع ابن له قبل وصوله المدينة . قال بعضهم : فرأيناه في مسجد النبي صلي الله عليه و آله يتمرّغ في التراب ويتشفع بالنبي صلي الله عليه و آله في لقّي ولده والخلق حوله فينا هو في تلک الحال إذ دخل ابنه في باب المسجد فأعتنقا زمانا .

رواها السمعاني عن ابي بکر بن ابي العباس .... وهو يقول : يا رسول الله جئتکم من بلد بعيد زائرا وقد ضاع ابني ، لا ارجع حتي ترّد علي ولدي ، وردد هذا القول ، إذ دخل ابنه ، فصرخ الحاضرون .

محمد بن محمود بن حسن بن محمد بن يوسف ابو الفرج قزويني فقيه ، متدين ، صالح و اهل معامله بوده است . در سال 77 هـ به حج رفته بود که قبل از رسيدن به مدينه فرزندش از دنيا رفت . بعضي ها مي گفتند : ما ديديم که او وارد مسجد رسول خدا شده بود و خود را به خاک مي ماليد و روي خاک ها غلت ميزد و از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) طلب شفاعت مي کرد که فرزندش را شفا دهد . مردم هم در اطرافش بودند که در همان حال فرزندش از در مسجد وارد شد .

در روايت ديگري را نقل مي کند که مردم مي ديدند که او خود را بر خاک غلت مي داد و مردم هم دور او جمع شده بودند و مي گفت : اي رسول خدا (صلي الله عليه و آله) من از راه دوري براي زيارت شما آمدم و فرزندم را از دست داده ام و بر نمي گردم مگر اين که فرزندم سلامتي خود را به دست آورد .

اين سخن را چند بار تکرار کرد که در آن زمان فرزندش وارد شد و هم فرياد زدند .

ذهبي ، شمس الدين محمد بن احمد بن عثمان ، تاريخ الاسلام و وفيات المشاهيرو االاعلام ، ج 35 ، چاپ دار الکتاب العربي ، ص 52

ايشان هم که از بزرگان اهل سنت از اهالي طبرستان بوده هم فقيه بوده و هم صالح و متدين و از ديد وهابيت مشرک نيز بوده است ؛ چون توسل کرده و حاجت خود را هم گرفته است .

14 ) ابن القاسم عبادي

ايشان هم از بزرگان اهل سنت بوده و در کتاب خود روايتي از عبد الله بن عمر نقل مي‌کند که توسل کرده است:

در کتاب حواشي الشرواني و ابن القاسم العبادي علي تحفه المحتاج بشرح المنهاج ( کتاب تحفه المحتاج دو حاشيه دارد که ما در اين جا حاشيه ابن القاسم عبادي را مي خوانيم ) چاپ دار الکتب العلميه لبنان ، صفحه 253 در ذيل مطالبي که در مورد زيارت رسول خدا (صلي الله عليه و آله) بيان شده که اگر کسي به حج بيايد و مرا زيارت نکند ، به من جفا کرده است ، بيان مي کند :

... رواه البيهقي عن ابن عمر أنه کان إذا قدم من سفره دخل المسجد ثم اتي القبر الشريف فقال : السلام عليک يا رسول الله .... ثم يرجع إلي موقفه الاول قبالة وجهه صلي الله عليه و آله و يتوسل به في حق نفسه وليستشفع به إلي ربه ...

بيهقي از عبد الله بن عمر نقل مي کند که داخل مسجد مي شد و به رسول خدا (صلي الله عليه و آله ) و ديگران سلام مي داد و دو باره در مقابل قبر مطهر آن حضرت مي ايستاد و به ايشان توسل مي کرد و آن حضرت را شفيع خود نزد خداوند قرار مي داد .

حواشي الشرواني وابن القاسم العبادي علي تحفه المحتاج بشرح المنهاج ، چاپ دار الکتب العلميه بيروت ، ص 253

از ديد وهابيت عبد الله بن عمر هم مشرک شده است . شرح حال ابن قاسم عبادي در کتاب شذرات الذهب في اخبار من ذهب ، تأليف ابن العماد حنبلي ، چاپ دار ابن کثير بيروت ، با تحقيق عبد القادر الارنؤوط ، صفحه 636 :

شهاب الدين احمد بن قاسم العبادي القاهري الشافعي الامام العلامة الفهامة .

شهاب الدين احمد بن قاسم عبادي قاهري شافعي ، امام ، علامه و فهامه بوده است .

ايشان اين مطلب را در کتاب خود بيان نموده و از ديد وهابيت ، مشرک بودن پسر عمر را ثابت کرده است .

15 ) احمد بن حرب

ايشان از معجزات خودش مي دانند که هر کس به قبر او متوسل شود ، حاجت مي گيرد . ابن مطلب را خودش در کتاب المنتظم في تاريخ الملوک و الامم ، تأليف ابو الفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد بن جوزي ، با تحقيق محمد عبد القادر عطا ، جلد 11 ، چاپ دار الکتب العلميه بيروت ، صفحه 310 بيان مي کند :

ذکر من توفي في هذه السنة من الاکابر (سنة 234 )

احمد بن حرب بن عبد الله بن سهل بن فيروز ، ابو عبد الله الزاهد النيسابوري ....

وکان عالما ورعا متعبدا .... قال يحيي بن معين : إن لم يکن احمد بن حرب من الابدال فلا ادري من هم .

در صفحه بعد خود احمد بن حرب مي گويد :

.... قال : اکرمني بأن يستجيب دعوات المسلمين إذا توسلوا بقبري .

 از کساني که در سال 234 هـ از دنيا رفتند ، احمد بن حرب بن عبد الله بن سهل بن فيروز ، ابو عبد الله الزاهد نيشابوري است که عالم ، اهل تقوا و اهل عبادت بود .

از يحيي بن معين نقل مي کند : اگر احمد بن حرب از ابدال نباشد ، من نمي دانم که ابدال چه کسي است؟

احمد بن حرب مي گويد : خداوند اين کرامت را به من داده که دعاي مسلماناني را که به قبر من توسل مي کنند ، اجابت کنم .

مجري :

اگر به ايشان اين کرامت عطا شده ، خداوند به رسولش اين کرامت را عطا نکرده است ؟

استاد يزداني :

نمي دانم ، بايد پاسخ اين سؤال را وهابي ها بدهند .

به هر حال ايشان هم از علماي اهل سنت است که مي گويد : خداوند به من کرامتي عطا کرده که دعاي کساني را که به قبر من متوسل مي شوند ، اجابت مي کنم .

مجري :

کليپي آماده شده از آقاي خالد الملا ، از علماي بزرگ و تراز اول اهل سنت عراق که از سخنرانان اين همايش بودند .

کليپ 3 ) :

خالد الملا ، از علماي اهل سنت عراق :

اي کساني که ايمان آورده ايد ، تقوا پيشه کنيد و گفتار محکم داشته باشيد .

در مورد مصيبت خودمان با شما صحبت مي کنم و در مورد زخم خود و در مورد سر بريدن و کشتنمان . به شما مي گويم و در مورد به اسارت گرفتن زنانمان و ويراني مساجد و حسينيه ها و کليساهايمان و در مورد جناياتي که در عراق اتفاق افتاد مي گويم . جنايت هاي بزرگ ، قبل از تغيير نظام و بعد از آن و در مورد سبب آن در اين وقت کم خواهم گفت .

قبل از تغيير ، ده ها نفر از کردها را سر بريدند و بيشتر از پنج هزار روستا ويران شد ؛ به خاطر فهم غلط روايات ، صدها هزار نفر کشته شدند که در اين ميان کشورها سکوت کردند . از جمله آمريکا که ادعاي آزادي و دموکراسي را دارد . شهيدان صدر را کشتند و قبل از آن ها عبد العزيز البدري و ناظم العاصي .

بعد از تغيير نظام (صدام ) ، تکفيري ها آمدند .

تلاش کارشناس شبکه وهابي جهت عادي جلوه دادن تکفير مسلمانان :

نفس تکفير چيز بدي نيست ؛ چون مسيحي ها ، يهودي ها ، کساني که غير خدا را صدا مي کنند کافر هستند .

خالد الملا ، از علماي اهل سنت عراق :

و کسي که از تکفير صحبت مي کند . اي علماي بزرگوار ! مثل کسي است که روي ميدان مين قدم مي گذارد و نمي داند که مين چه زماني منفجر مي شود . بلکه به سبب شرکت ما در اين کنگره ، از نظر تکفيري ها ما و خانواده هاي ما مستحق سربريدن شده ايم .

توهين و تهديد علماي اهل سنت توسط شبکه هاي وهابي :

سخن من نه با آن علماي تکفيري پيرو اماميه است ، سخن من با آن فريب خوردگاني ، دنيا طلبان و با کساني است که يا با نام اهل سنت يا با لباس اهل سنت در آن جا شرکت خواهند کرد . تا کجا بايد انسان پليد باشد که در پليدترين محل است و نمي شود در آن نام الله را برد ، نام الله را مي برند !!!!!

گفته شده که ما امت اسلامي همه متحد و يکپارچه هستيم و بايد اين افکار تکفيري را از بين ببريم.

سؤالي که مطرح است اين است که چه اهدافي در وراي اين کنفراس ها ست ؟ اهداف خير است يا شر ؟

ترس شبکه هاي وهابي از اتحاد بين شيعه و سني

همين ها بودند که از اوايل انقلاب بودند که مي گفتند يا ايها المسلمون اتحدوا اتحدوا ...

اين شعار چنان چندش آور بود که انسان دچار استفراغ مي شود !!!!

خالد الملا :

سبب همه اين ها فهم غلط نص است . قدري مرا تحمل کنيد اي علماي بزرگوار !

چقدر شنيديم و الان از آقاي مولوي هم شنيديم ، حديث حرمت خونريزي و اموال و ناموس را . نص روايت مي گويد : مگر به حق حفظ خون و مال و ناموس مسلمانان باشد .

به خدا قسم عراقي ها را سر بريدند .

حمايت شبکه هاي وهابي از جنايات تکفيري ها

چون که آقايون صفوي فساد کردند در سوريه ، عراق ، يمن و در هر جايي که پاي آن ها در آن جا برسد ، طبق آيه شريفه :

 إن الملوک إذا دخلوا قرية افسدواها و جعلوا اعزة اهلها أذلة

ديگر مرداني که ظلم اين ها را ديدند ، الان عکس العمل نشان مي دهند .

آيا ما بايد بگوييم که آن ها تروريست هستند ، هرگز تروريست نيستند . کرامت انساني در ايران زير سؤال مي رود . داعش در برابر اين ها چرا بايد بد باشد ، اگر آن ها بيايند ، بهتر است !!!!

وحتي داعش براي ايراني ها بهتر است ، ما با سند اين را ثابت مي کنم . نکته آخر را هم بشنو تا دلت خنک شود : داعش با همه کارهايي که مي کند ، ما که فيلم هاي آن را مي بينيم ، به خدا سگش شرف دارد با کاري که بشار و طرفدار هاي بشار که ايران است ، مي کند . سگش شرف دارد . اگر اين داعش به عراق بيايد ، سگش به آن ها شرف دارد !!!!!

خالد الملا :

به خدا قسم عراقي ها را سر بريدند . به خاطر فهم غلط از اين روايت ، ايزدي ها را سر بريدند و مسيحيان را سر بريدند و شيعه و سني را سر بريدند و کشتند . عراقي ها را آواه کردند ، در منطقه تلعفر بيشتر از دويست هزار ترکمن شيعه را آواره کردند ، مساجدشان را ويران کردند .

جهانيان کجا هستند ؟؟؟؟ علما کجا هستند ؟ چرا سخن نمي گويند ؟؟؟

شبکه هاي وهابي :

اما اين که آن ها چه کار مي کنند يا چه کار نمي کنند ؟ شما در ايران مواظب نماز و روزه خود باشيد ، دخالتي که شما در عراق مي کنيد ، باعث مي شود که اين آتش گريبان خودتان را هم بگيرد .

خالد الملا :

چرا مردم در مورد قتل و غارت داعش در مناطق اهل سنت و کشتن اهل سنت و تجاوز به زنان اهل سنت و ويران کردن مساجد اهل سنت ...

تلاش وهابيت جهت معرفي داعش به عنوان اهل سنت

کارشناس وهابي : گروهي آمده اند که انتقام بگيرند . سال هاست که اهل سنت کشته مي شوند و گروهي به اسم اهل سنت بلند شده اند .

تا آن جايي که من مي دانم همه فرياد مي زنند داعش بخشي از مردم اهل سنت است .

شما دو سال قبل آمديد اين بيچاره ها مثل بهار عربي آمدند در يک جا نشستند مثل سامرا و الانبار و تظاهرات مسالمت آميز کردند . آقاي مالکي همه آن ها را کشت ....

خالد الملا :

من کسي هستم که گوش تا گوش سر ما را بريده اند ، از سال 2004 بلکه از سال 2003 و ما با صداي بلند فرياد مي زنيم : تکفيريون ما را مي کشند .

ولي آن ها مي گويند ايران ما را مي کشد . ما مي گوييم به خدا قسم با کسي تعارف نداريم ؛ ولي اين تکفيري ها هستند که مي کشند نه ايران . اين زرقاوي و ديگران و امثالشان ، اين ها اموال و نواميس ما را زير پا گذاشتند و زنان و کودکان ما را به اسارت بردند . بيشتر از يک ميليون عراقي آواره داريم ، الان در سرماي صحرا کردها و ترکمن ها و ايزدي ها و مسيحي ها و سني ها آواره هستند ؛ حتي اين آيه اي که ذکر شد داعشي ها آن را به اشتباه مي فهمند و با آن ايزدي و مسيحي را مي کشند و زن ايزدي عراقي را به اسارت مي گيرند و به 50 دلار به فروش مي رسانند .

يکي از شهروندان ايزدي عراقي در مجلس عراق :

جناب آقاي رئيس ! زنان ما را به اسارت برده اند . به اسارت برده اند و در بازار کنيزان به فروش مي رسند . خواهش مي کنم آقاي رئيس ! خانواده من سرشان بريده مي شود ، همان گونه که همه عراقي ها دارد سرشان بريده مي شود . همان طور که شيعه و سني و مسيحي و ترکمني و بقيه گروه ها سر بريده مي شوند و امروز ايزدي ها سر شان بريده مي شود .

نجاتمان بدهيد ، به دادمان برسيد .

جناب آقاي رئيس ! در خواست مي کنم ...

خالد الملا :

چرا در همان سال هاي اوليه اين فتواها ( فتواي مفتي عربستان عليه داعش ) صادر نشد ؟

اي برادران ! اي علما ! اي کساني که سختي ها را به جان خريديد تا به اين جا برسيد در قم مقدس ، شهر علم ، به صراحت مي گويم که همه ما سر بريده مي شويم . اگر معين نکنيم که چه کسي نص شرعي را مي فهمد ، چه کسي حق دارد که بگويد اين بايد کشته شود . آن بايد سر بريده شود ؟ آيا ما را با همين رواياتي که غلط فهميده شده ، سر نبريدند ؟

آيا حضرت علي (عليه السلام) را تکفير نکردند و نکشتند و مي گفتند که حکم فقط براي خداست و براي تو نيست .

آيا امام حسين (عليه السلام ) را نكشتند ؟ آيا عثمان را نکشتند ؟ آيا مسلمانان را نکشتند ؟

تماس بينندگان

بيننده : آقاي رشيدي از سنندج ـ اهل سنت

بنده از استاد يزداني سه سؤال داشتم : در آيه اي که شما براي توسل به آن استناد مي کنيد که مشرکان اگر گناهي انجام دادند ، نزد رسول خدا (صلي الله عليه و آله) بيايند ، صراحتا در مورد پيامبر (صلي الله عليه و آله) است . چه دليلي بر تعميم آيه مي دهيد به امامزاده اي که هزار سال بعد از ايشان به وجود آمده اند ، داريد ؟

زماني که آيت الله قزويني در آخر برنامه هاي خود دعا مي کنند ، همه از خداوند درخواست مي کند که نزد يک امام مي رويم از آن امام در خواست مي کنيم . چه فرقي بين اين دو است ؟

اگر شيعه معتقد است که امام رضا (عليه السلام) صدا را مي شنود ، چرا به مشهد و به حرم ايشان مي رود و دعا مي کند ؟ چرا از راه دور دعا نمي کند ؟

بنده با برادران شيعه زندگي مي کنم ؛ ولي تا به حال نشنيده ام که بگويند يا امام حسن يا امام باقر يا بقيه ائمه بقيع را صدا کنند . ظاهرا اين گنبد و بارگاه است که قدرت و صلابت به امامان مي دهد . اگر اين گونه باشد که قابل قبول نيست .

مجري :

شما تا به حال يا فاطمه زهرا (سلام الله عليها ) شنيدي ؟ مگر حضرت زهرا (سلام الله عليها ) گنبد و بارگاه دارند ؟ پس اين دليل نمي شود ؟ شيعيان همه ائمه (عليهم السلام ) را صدا مي کنند ، اين که شما نشنيده ايد ، دليل نمي شود .

استاد يزداني :

همين مقدار که آيه در مورد توسل به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) ثابت شود ، اين که به غير خدا مي توان توسل کرد ، براي ما کفايت مي کند . ما اين آيه را براي اثبات توسل به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) استفاده کرديم و اگر توسل به پيامبر (صلي الله عليه و آله) ثابت شود ، توسل به صالحين و اولياء را از جاي ديگري اثبات مي کنيم .

در اصول قياسي است به نام قياس مناط قطعي. چرا ما به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) توسل مي کنيم ؟ ما به خاطر جايگاهي که رسول خدا (صلي الله عليه و آله) در نزد خداوند دارند ، به ايشان متوسل مي شويم و طبق اين قياس مناط قطعي ، مي توانيم به ساير ائمه معصومين (عليهم السلام ) ، صالحين و ساير پيامبران توسل کنيم . در اين بحث روايتي را خوانديم که رسول خدا (صلي الله عليه و آله) به ساير پيامبران متوسل شدند و خود علماي اهل سنت هم گفتند که رجال اين روايت ، ثقات هستند و سند روايت معتبر است . علماي اهل سنت هم از روايات استفاده کرده اند و توسل به صالحين را ثابت کرده اند و خود نيز انجام داده اند .

شما از اين آيه فقط توسل به پيامبر (صلي الله عليه و آله) را قبول کنيد ، ما توسل به ائمه معصومين (عليهم السلام) و صالحين را از جاي ديگري به راحتي اثبات مي کنيم .

در مورد سؤال دوم ايشان در اين که پيامبر (صلي الله عليه و آله) و ائمه معصومين (عليهم السلام) از راه دور صداي ما را مي شنوند و حاجت مي دهند ، شکي نيست . ما اين مطلب را قبلا ثابت کرديم مثل روايت عبد الله بن عمر که در بياباني دچار گرفتگي پا شد و نتوانست راه برود که کسي به او گفت محبوب ترين شخص را صدا کن . ايشان يا محمد ا گفت و از راه دور به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) متوسل شد و فورا هم حاجت خود را گرفت . از راه نزديک هم روايت عايشه را که دستور داد به سراغ قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) برويد . پس هم از راه نزديک و هم از راه دور توسل جايز است .

اما اين که چرا سراغ قبر پيامبر (صلي الله عليه و آله) يا ائمه معصومين (عليهم السلام) مي رويم . به دليل اين است که خود زيارت قبر پيامبر (صلي الله عليه و آله) و ائمه معصومين (عليهم السلام) موضوعيت دارد و روايات صحيحي در باره زيارت رسول خدا (صلي الله عليه و آله) داريم که فرمودند : بعد از حج به زيارت من بياييد . هر کس مرا زيارت کند ، بهشت بر او واجب مي شود .

اصل زيارت پيامبر (صلي الله عليه و آله) ثواب دارد يا اين که زيارت امام حسين (عليه السلام) اين که به کربلا برويم ، ثواب يك ميليون حج مقبول را دارد . در مورد زيارت امام رضا (عليه السلام) روايات صحيح داريم .در مورد زيارت حضرت معصومه (عليها السلام) روايات صحيح زيادي است كه من زار عمتي بقم ، وجبت له الجنة .

در نتيجه توسل يک بحث است و زيارت يک مبحث ديگر است .

در مورد سؤال سوم ايشان هم بايد بگويم که بحث گنبد و بارگاه در اين جا نيست . در بحث توسل روايتي از طريق اهل بيت (عليهم السلام) داريم کلنا سفن النجاة لکن سفينة الحسين اسرع : همه ما کشتي هاي نجات هستيم اما کشتي امام حسين (عليه السلام) سريع تر است . به خاطر شهادت مظلومانه و زجر هايي که در کربلا متحمل شدند . به هميندليل است که ياحسين بيشتر شنيده مي شود . وگرنه ما ائمه ديگر را هم صدا مي کنيم و حاجت خود را نيز از آن ها مي گيريم .

بيننده : آقاي حبيبي از تبريز ـ شيعه

وهابيت بيشتر توسل به اعمال صالح و نماز را قبول دارند ، مگر توسل ما شيعيان به نماز و عمل صالح امامان ما که از ما برتر هستند ، نيست ؟ در اين خصوص توضيحاتي رابيان کنيد .

استاد يزداني :

 وهابي ها توسل را به چهار قسم تقسيم مي کنند : توسل به اعمال صالح ، توسل به زنده ، توسل به اسماء الهي ، توسل به مرده . اين هم مي تواند يک استدلال باشد که اگر ما به ائمه خود توسل مي کنيم در حقيقت به اين دليل است که آن ها اعمال صالح زيادي دارند تا جايي که در نزد خداوند به مقام عصمت رسيده اند و ما مي توانيم به آن ها توسل کنيم .

مي توان اين سخن را گفت ؛ ولي ائمه (عليهم السلام) ما براي ما موضوعيت دارند و خداوند آن ها را واسطه فيض بين خود و خلق قرار داده اند و هر مخلوقي روزي مي خورد ، از طريق اهل بيت (عليهم السلام) است ؛ همان طور که ابن تيميه و ابن قيم مي گويند و ديگران را واسطه فيض معرفي مي کنند ؛ ولي از ديد ما اهل بيت (عليهم السلام) واسطه فيض هستند و توسل به ذات و شخص آن ها به خاطر جايگاهي است که نزد خداوند دارند و از ازل خداوند اين عزيزان را اين گونه آفريده اند .

حضرت آدم (عليه السلام) به اهل بيت (عليهم السلام) متوسل شد زماني که هنوز خلق نشده بودند و در عين حال توسل به آن ها بود که خداوند توبه حضرت آدم را پذيرفت . علماي اهل سنت هم اين توسل را جايز مي دانند . توسل ما به ائمه معصومين (عليهم السلام) به اعمال صالح آن ها نيست ؛ بلکه به ذات آن هاست .

بيننده : آقاي حسيني از شيراز ـ شيعه

در باب توسل مي خواستم مطالبي را بيان کنم . توسل به زنده را اهل سنت و وهابيت با سه شرط قبول دارند : 1 ) زنده باشد . 2 ) قدرت بر انجام آن را داشته باشد . 3 ) حاضر باشد .

با اين سه شرط توسل و استغاثه را جايز مي دانند . حال اگر ما به قرآن مراجعه کرديم و با اين سه شرط توسل به امامان معصومين (عليهم السلام) فراهم بود ؛ پس بايد بپذيرند که توسل به اين بزرگواران هم جايز است . در قرآن کريم خداوند مي فرمايد : شهدا زنده اند و در نزد خداوند روزي مي خورند .

ولي ما متوجه نيستيم . آيا امام حسين (عليه السلام) ، سيد الشهدا هستند يا نه ؟ طبق فرموده قرآن شهدا هم زنده اند . پس توسل به امام حسين (عليه السلام) که سيد الشهداست ، جايز است . چون امام حسين (عليه السلام) زنده است .

مطلب دوم : ما در قرآن مي بينيم که خداوند تبارک و تعالي مي فرمايد : إن الله و ملائکته يصلون علي النبي يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه وسلموا تسليما ، در نماز هم ما صلوات مي فرستيم .

سؤال اين است کسي که از دنيا مي رود يعني ديگر نمي فهمد و نمي شنود ، اگر منظور اين آقايان اين است ؛ پس صلوات خدا و ملائکه و صلوات مؤمنين بر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) به چه معناست ؟ اگر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) نعوذ بالله بعد از رحلت از اين دنيا نمي فهمد و متوجه نمي شود ، چرا خداوند به ما دستور مي دهد که بر ايشان صلوات بفرستيم ؛ يعني خداوند بندگان خود را امر به کار لغو مي کند ؟ اين کار از خداوند محال است .

پس بايد بفهمد و متوجه شود و جواب بدهد ، اين عقيده ماست . ما مي گويم آل پيامبر (صلي الله عليه و آله) بنابر فرموده آن حضرت که معلوم کرده اند امير المؤمنان و فاطمه زهرا (عليهم السلام) امام حسن و امام حسين (عليهم السلام) هستند ، صلوات بر آن ها مي فرستيم و منظور مان اين اشخاص هستند و معتقديم اين ها هستندکه مي فهمند و متوجه مي شوند و جواب ما را مي دهند .

اگر کلمه آل را طبق نظر اهل سنت تفسير کنيم که آن ها مي گويند : شامل پدر خانم هاي پيامبر (صلي الله عليه و آله) و داماد هاي ايشان و همسرانشان مي شود ، صلوات مي فرستيم . اگر اين ها صلوات ما را متوجه نمي شوند ، چرا بايد در نماز کار لغويي انجام دهيم و چرا خداوند دستور به چنين کاري داده ؟

پس از اين آيات شريفه قرآن نتيجه مي گيريم که ائمه معصومين ( عليهم السلام) هم زنده اند و هم حضور دارند و عندالله وجيه هستند . آيا کسي مثل سيد الشهدا (عليه السلام) که تمام زندگيشان را در راه خداوند عطا کرده نمي تواند در نزد خدا وجيه باشد ؟ پس امام حسين (عليه السلام) نزد خداوند وجيه هستند و برادران اهل سنت توجه داشته باشند کمکي که ما از اين بزرگواران مي خواهيم ، به صورت مستقيم و مستقل نيست ؛ چون اين عزيزان را در تأثير و تأثر مستقل و مستقيم نمي دانيم ، اين بزرگواران را واسطه فيض مي دانيم ؛ همان طور که حضرت عيسي (عليه السلام) به اذن الهي مرده را زنده مي کردند و به اذن الهي بيماران را شفا مي دادند و به اذن الله از غيب خبر مي دادند ، اين بزرگواران به علت اين که وجيه عند الله و انسان هاي برتر هستند ، واسطه فيض بين خلق و خالق مي باشند . نه تنها اين عقيده شرک نيست ؛ بلکه عين توحيد است .

استاد يزداني :

بله ، همه اين موارد از قرآن قابل اثبات است و اين که خود رسول خدا (صلي الله عليه و آله) و ائمه معصومين (عليهم السلام) شاهد اعمال ما هستند از خود قرآن کريم ثابت مي شود . همان طور که ابن قيم در کتاب الروح خود تصريح دارد بر اين که روح بعد از جدا شدن از جسم نه تنها قدرت خود را از دست نمي دهد ؛ بلکه مي تواند کار هايي را انجام دهد که در زمان اتصال به جسم نمي توانست انجام دهد . همه آن شرايط فراهم است هم حضور شان که شاهد بر اعمال ما هستند و اين که قدرت دارند . طبق گفته ابن قيم روح آن ها بسيار قوي تر شده اند . بنابر اين آن ها مي توانند به استغاثه ما پاسخ دهند و هيچ مشکلي در اين بين وجود ندارد .

در مورد عدم اعتقاد به استقلال امام هم بايد بگويم که هيچ شيعه اي در تاريخ پيدا نشده که بگويد مثلا امام رضا (عليه السلام) مستقلا و با قدرت خود به ما حاجت مي دهد . حتي علماي اهل سنت هم تصريح کرده اند که اگر ما از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) حاجت مي خواهيم ، اين گونه نيست که خودش حاجت بدهد ؛ بلکه او واسطه است بين ما و خداوند و خداوند در حقيقت حاجت دهنده است .

مجري :

از شما استاد يزداني و شما بينند گان عزيز تشکر مي کنيم .

اللهم عجل لوليک الفرج

 يا علي مدد

 خدايار و نگهدارتان .

 



حجت الاسلام و المسلمين يزداني

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما