* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 05 بهمن 1393 تعداد بازديد: 855 
راه و بي راه - توسل از ديدگاه علماي اهل سنت 02
 پخش صوت  پخش صوت
   دان لود   دان لود 
 بسم الله الرحمن الرحيم
 

برنامه : راه و بي راه

تاريخ : 1393/10/01

توسل ازديدگاه علماي اهل سنت

مجري :

شما بيننده برنامه راه و بي راه هستيد ، برنامه اي که اساس و بنيان آن ، رسوا کردن وهابيت و نشان دادن تفاوت هايي که بين اين فرقه ضال و مضل است با ساير فرق اسلامي وجود دارد ، براي اين که بايد از اين گروه مضل اعلام برائت شود از جانب مسلمانان از اين جنايات و کشت و کشتاري و تفکرهاي تکفيري که اين گروه وحشي در سراسر دنيا دارند .

طبق برنامه هاي گذشته در خدمت استاد عزيز و گرامي ، حجت الاسلام و المسلمين يزداني هستيم .

هفته هاست که در اين برنامه به بحث توسل واستغاثه پرداخته شده و استناداتي که علما وفقها به آيه قرآن براي جواز توسل داشتند را استاد يزداني بيان کردند ، تا اين که مشخص شود اين هايي که ادعاي اسلام و توحيد و فقط يا الله گويايي را دارند تا چه اندازه به نظر علما و فقهاي اهل سنت نزديک است .

يا اين هايي که امروزه مسلمانان را به خاطر توسلاتي که دارند ، تکفير مي کنند و سر مي برند ، سخن قرآن را مي زنند يا اين که در مقابل نص قرآن قرار گرفته اند . احتمالا امشب بحث توسل را در اين هفته تمام خواهيم کرد که استاد يزداني در اين باره توضيحات لازم را خواهند داد .

استاد يزداني :

ما بحث توسل را بسيار مفصل وارد شديم ؛ ولي با اين حال مطالب زيادي در اين خصوص باقي مانده است مثل آيات قرآني که در رابطه با جواز توسل بودند . اما بسياري از دوستان فرمودند که اين بحث بسيار طولاني شده و ديگر کسي از وهابي ها جرأت ندارند که در اين زمينه بحثي کنند ؛ البته اين طور هم نيست که بحث را رها کنيم ، اگر خداوند توفيق دهد بعد از گذشت دو ماه مصيبت اهل بيت (عليهم السلام)، به مباحث شادتر خواهيم پرداخت و فتاواي شرم آور وهابيت را از هفته هاي آينده بيان خواهيم کرد .

اين هفته بسيار خلاصه و سريع بعضي از مطالب گذشته را از علمايي که توسل کرده اند يا صرحتا گفته اند که توسل جايز است را خدمت شما نشان خواهيم داد .

مجري :

استاد يزداني ! شما در هفته هاي گذشته علمايي را معرفي کرديد که يا خودشان توسل کرده بودند يا اين که توسل را جايز مي دانند . آيا باز هم کساني هستند که اين گونه باشند و چنين اعتقادي داشته باشند ؟

علمايي که توسل را جايز دانسته يا اين که خودشان توسل کرده اند

استاد يزداني :

توسل از ديدگاه بدر الدين شافعي

آقاي شيخ بدر الدين حسن بن حبيب شافعي ، يکي از کساني است که توسل را صراحتا مشروع دانسته و خودش هم توسل نموده اند . در کتاب النجم الثاقب في اشرف المناقب ، تأليف شيخ بدر الدين حسن بن حبيب شافعي ، چاپ دار الکتب العلميه بيروت ، متوفاي 779 هـ ، صفحه 153 :

ايشان شعري را در مدح خاتم الانبياء محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) سروده اند :

        يا خاتم الرسل ويا من له                        ظل علي من يرتجيه ظل

كن لي شفيعا في ذنوبي فقد              القيت منها تحت حمل ثقيل

صراحتا ايشان بيان كرده اند که اي خاتم پيامبران شفيع من باش در اين که گناهان من بخشيده شود ...

که در اين جا صراحتا به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) توسل کرده اند .

بدر الدين شافعي ، حسن بن حبيب ، نجم الثاقب في اشرف المناقب ، متوفاي 779 هـ ، چاپ دار الکتب العلميه بيروت ، ص 153

بدر الدين عيني و توسل به رسول خدا ﴿ص

در کتاب عمده القاري في شرح صحيح البخاري ، تأليف امام علامه بدر الدين محمود بن محمد ابي محمد بن احمد عيني ، (اين کتاب بعد از کتاب فتح الباري ، بهترين کتاب در شرح بخاري است خصوصا در برخي موارد در بحث شناخت روات از فتح الباري هم بهتر کار کرده ) جلد اول ، متوفاي 865 هـ ، چاپ دار الکتب العلميه بيروت ، در همان مقدمه کتاب صراحتا توسل کرده :

فها نحن نشرع في المقصود . يعون الملك المعبود ونسأله الإعانة علي الاختتام . متوسلا بالنبي خير الانام وآله وصحبه الكرام .

 ما الان هدف خود را شروع مي کنيم با درخواست کمک از خداوند و از خداوند مي خواهيم که به ما کمک کند که اين کتاب را تمام کنيم با توسل به رسول خدا(صلي الله عليه و آله) که بهترين مخلوقات است و آل پيامبر (صلي الله عليه و آله) و اصحاب بزرگوارش .

آقاي عيني از اول کتاب خود ، به قول وهابي ها ، به بيان شرکيات شروع کرده است .

مجري :

يعني اگر يک وهابي خواست به اين کتاب استناد کند ، مي گوييم نويسنده اين کتاب به اعتقاد شما مشرک است و اساس اين کتاب بر مبناي توسل است .

استاد يزداني :

اصلا شما نمي تواني کسي را پيدا کني که از ديدگاه آن ها مشرک نباشند . مثلا در کتاب ابن حجر عسقلاني مي تواني مطالب فراواني در مورد توسل پيدا کني . اگر بخواهند از هر شرحي از هر کتاب حديثي مطلبي را بيان کنند و به آن استدلال نمايند ، حتما نويسنده آن کتاب در جايي توسل کرده است و ما مي توانيم آن را ثابت کنيم .

بنده تحدي مي کنم که اگر وهابي ها بخواهند از هر کتابي از کتب اهل سنت ، استدلال کنند ، ما مي توانيم از صاحب آن کتاب توسل را ثابت کنيم و اين بسيار واضح و روشن است . از مسند حنبل ، صحيح بخاري ، صحيح مسلم ... مي توانيم توسل را ثابت کنيم .

شرح حال بدر الدين عيني

در کتاب بغيه الوعاة ، تأليف جلال الدين عبدالرحمن سيوطي ، جلد 2 ، چاپ دار الفکر بيروت ، صفحه 275 ، شرح حال 1967 :

محمود بن احمد بن موسي بن احمد بن حسين بن يوسف ابن المحمود العنتابي الحنفي العلامة قاضي القضاة بدر الدين العيني.... وكان اماما عالما علامة عارفا بالعربية والتصريف وغيرهما حافظا للغة ...

محمود بن احمد بن موسي بن احمد بن حسين بن يوسف بن محمود عنتابي حنفي (شيعه هم نبود ) امام ، عالم ، علامه بود و به زبان عربي و صرف و نحو شناخت داشت و لغت را هم مي دانست .

سيوطي ، جلال الدين عبد الرحمن ، بغيه الوعاة ، ج 2 ، ص 275 ، چاپ دار الفکر بيروت ، شرح حال 1967

چنين شخصيتي با اين مقام علمي در ابتداي کتاب خود به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) توسل کرده و شايد با همان توسل بوده که توانسته کتابش را تمام کند .

توسل به جنازه حجري مغربي

در مواردي اتفاق افتاده که اهل سنت به جنازه علماي خود هم توسل کرده اند و حاجت خود را هم فورا گرفته اند . در کتاب الوافي الوفيات ، تأليف صلاح الدين خليل بن ايبک الصغدي ، چاپ دار احياء التراث العربيه ، با تحقيق احمد الارنؤوط و ترکي المصطفي ، متوفاي 764 هـ ، جلد 17 ، صفحه 311 ، شرح حال 6443 :

الحجري المغربي عبدالله بن محمد بن علي بن عبد الله بن عبيد الله بن سعيد بن محمد بن ذي النون الحجري ... الفقيه الزاهد احد ائمة الاندلس ... اصاب الناس قط شديد فلما وضعوه علي شفير قبره توسلوا به الي الله تعالي فسقوا وتوفي سنة احدي وتسعين وخمسمائة .

ايشان فقيه ، زاهد و يکي از ائمه و پيشوايان اندلس در زماني که اندلس در دست مسلمانان بود . داستاني را تعريف مي کند که مردم اندلس دچار قحطي شديدي شده بود ، زماني که مردم مي خواستند حجري مغربي را در قبرش قرار دهند ، نزد خداوند او را شفيع قرار دادند و به او توسل کردند و فورا هم دعاي آن ها مستجاب شد و باران آمد . ايشان در سال 591 هـ از دنيا رفته اند .

الصغدي ، صلاح الدين خليل بن ايبک ، الوافي الوفيات ، ج 17 ، چاپ دار احياء التراث العربي ، با تحقيق احمد الارنؤوط و تري المصطفي ، متوفاي 764 هـ ، ص 311

اين بسيار واضح و روشن است که مردم به جنازه آقاي حجري مغربي توسل کردند و به اعتقاد وهابيت مسلمانان اندلس هم مشرک هستند .

خادمي حنفي و جواز توسل به رسول خدا ﴿ص﴾

ايشان از علماي حنفي اهل سنت است که در کتاب بريقه محموديه که در هندوستان چاپ شده است . طريقه محمديه شرحي خادمي يا بريقه محموديه ، تأليف علامه ابو سعيد خادمي ، صفحه 261 تصريح مي کند :

... ويجوز التوسل الي الله تعالي والاستغاثة بالانبياء والصالحين بعد موتهم لان المعجزة والكرامة لاتنقطع بموتهم ...

توسل براي تقرب به خدا و استغاثه به انبيا و صالحين بعد از مرگشان جايز است ؛ براي اين که معجزه و کرامت بعد از مرگ تمام نمي شود .

خادمي ، ابو سعيد ، بريقه محموديه ، صفحه 261

 مجري :

شايد بگويند ايشان قرآن و سوره حمد را نخوانده است يعني اول کتاب را نوشته بعد سوره حمد را خوانده است ؟

استاد يزداني :

شايد چنين سخني بگويند ؛ چون از وهابي ها بايد انتظار هر سخني را داشته باشيم . اين ها زماني که همه مسلمان ها را به خاطر توسل کافر مي دانند ، قطعا ايشان را هم کافر مي دانند

استدلال آقاي خادمي هم جالب است ، مقصود ايشان اين است که زماني که رسول خدا (صلي الله عليه و آله) زنده بودند ، حاجت مي دادند . حضرت عيسي (عليه السلام) مرده را زنده مي کردند ، کور را شفا مي دادند و هر حاجتي كه مردم داشتند را برآورده مي کردند و اين معجزه حضرت عيسي (عليه السلام) بود و معجزه با مرگ پايان نمي پذيرد .

مجري :

مثلا قرآن که از معجزات رسول خدا (صلي الله عليه و آله) بود تا الان هم هست .

استاد يزداني :

بله ، پيامبر بزرگوار اسلام (صلي الله عليه و آله) در زمان حيات اگر مردم درخواست و حاجتي داشتند ، حضرت دعا مي کردند و حاجت آن ها برآورده مي شد ، اين معجزه رسول خدا (صلي الله عليه و آله) بود و معجزه با مرگ پايان نمي يابد ؛ چون پيامبر (صلي الله عليه و آله) همان پيامبر است و فقط حيات دنيوي ايشان به حيات برزخي تبديل  شده و به قول آقاي ابن قيم الجوزيه و ديگران، حيات برزخي قوي تر از حيات دنيوي است و معجزه رسول خدا (صلي الله عليه و آله) نبايد تمام شود . من مي خواهم معجزه پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) برايم ثابت شود ، چرا فقط بايد براي اصحاب ايشان  قابل اثبات باشد و براي من نباشد .

بنده يک مطلب طولاني از سايت دار الافتاي الازهر مصر آورده ام که بارها نشان داديم ؛ اما باز هم ضروري است که بيان شود . در اين سايت که يک سايت رسمي اهل سنت مصر است ، به صراحت مطالب جالبي را بيان مي کند . در ابتدا بحث زيارت قبور  را مطرح کرده :

زيارة الانبياء والاولياء والتوسل بهم امران مشروعان ...

واما التوسل فمشروع ايضا ، سواء كان النبي ـ صلي الله عليه وآله ـ او بغيره من الاولياء والصالحين ، فالتوسل بالنبي ـ صلي الله عليه وآله ـ مما اجمعت عليه مذاهب الائمة المتبوعين ومع ذلك فان بعض الناس يكفر من يتوسل بالنبي ـ صلي الله عليه وآله ـ وبغيره .

زيارت انبياء و اولياء و توسل به آن ها دو امر مشروع است ....

اما توسل هم مثل شد الرحال مشروع است ، فرقي نمي کند که به پيامبر (صلي الله عليه و آله) باشد يا به غير آن حضرت از اولياء و صالحين . در مشروعيت توسل به پيامبر (صلي الله عليه و آله)‌ ، همه مذاهب اربعه اجماع دارند . 

  با اين كه همه مذاهب اربعه اجماع دارند ، بعضي ها متوسلين به پيامبر (صلي الله عليه و آله) و غير آن حضرت را کافر مي دانند .

اين سخن بسيار مهم و قاطعي است که در ادامه آيات و روايتي را که آن ها در رد توسل آورده اند را بيان مي کند و پاسخ آن ها را مي دهد . مطلب ابن قيم الجوزيه را در مورد رو ح هم بيان مي کند و مطالب بسيار جالب و خواندي که تقاضا مي کنم بخوانيد .

در  ادامه اين مقاله به آيه 64 سوره نساء هم استدلال مي کند :

ولو انهم إذ ظلموا انفسهم جاءوك فاستغفروالله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما

و در آخر نتيجه گيري مي کند :

وقد ثبت التوسل به ـ صلي الله عليه وآله ـ قبل وجوده وبعد وجوده في الدنيا وبعد موته في هذه البرزخ وبعد البعث في عرصات القيامة .

توسل به پيامبر (صلي الله عليه و آله) قبل از وجود و بعد از وجود شان در دنيا و بعد از مرگشان در برزخ و حتي بعد در قيامت ثابت است و توسل به ايشان هيچ اشکالي ندارد .

در ادامه توسل حضرت آدم (عليه السلام) كه از ابن تيميه نقل كرديم و هم چنين آيه اي را  مي آورد که ما متأسفانه نتوانستيم آن را مفصل بيان کنيم كه در آينده ان شاء الله بر يم گرديم و در مورد اين آيه توضيحات و نظرات علما را در استدلال به اين آيه براي جواز توسل ،نقل خواهيم کرد :

 قال المفسرون في قوله تعالي : «وكانوا من قبل يستفتحون علي الذين كفروا » بقرة /98 . ان قريظة والنضير كانوا اذا حاربوا مشركي العرب استنصروا عليهم بالنبي المبعوث في آخر الزمان ، فينصرون عليهم .

مفسران در مورد سخن خداوند که فرمود : وکانوا من قبل يستفتحون علي الذين کفروا . بني قريظه و بني نظير ، دو قبيله يهودي  که در اطراف مدينه بودند ، هر زمان که با مشرکان عرب مي جنگيدند ، قبل از خلقت رسول خدا (صلي الله عليه و آله) به ايشان متوسل مي شدند و طبق ديدگاه مفسرين اهل سنت ، پيروز مي شدند .

قبل از خلقت رسول خدا (صلي الله عليه و آله) به ايشان متوسل مي شدند و حاجت خود را هم مي گرفتند و اين مطلب را خداوند در قرآن بيان کرده و نفرموده اند که اين ها مشرک يا کافر هستند . علماي اهل سنت هم در اين زمينه بحث کرده و نظرات خود را بيان نموده اند .

سايت دار الافتاي الازهر مصر .

مجري :

کليپي از سخنان آقاي شعراوي ، يکي از علماي الازهر مصر در مورد توسل آماده کرده ايم كه جايگاه ايشان هم نزد اهل سنت مشخص است . برخي از آقايان مي گويند که روايت عموي رسول خدا (صلي الله عليه و آله) از جانب خليفه دوم در مورد توسل به پيامبر (صلي الله عليه و آله) در زمان حياتشان هستند و بعد از حيات توسل جايز نيست . اگر جايز بود ، خليفه دوم مستقيما به قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) توسل مي کردند نه از عموي آن حضرت . که آقاي شعراوي بسيار زيبا به اين شبهه پاسخ داده اند . البته اساتيد ما پاسخ اين مسئله را بارها بيان کرده اند ؛ اما اين بار ببينيم که استدلال يک عالم اهل سنت در اين باره چيست ؟

کليپ 1 :

ديدگاه متولي الشعراوي ، يکي از علماي الازهر در باره توسل

عمر گفت : خدايا ما به پيامبرت متوسل مي شديم که بر ما باران بفرستي ؛ ولکن پيامبرت به رحمت تو پيوست ، پس به چه کسي متوسل شويم ؟ به عموي پيامبر عباس متوسل مي شويم ، چرا ؟

چون که آن ها در وضعيت نياز بودند و اين نياز به آب بود و از کساني که نياز به آب داشت عموي پيامبرت بود . پس اگر ما در نزد خدا استحقاق و اهليت داشته باشيم ، به خاطر عموي پيامبر به ما لطف کن و باران بفرست . در اين زمان ممکن است که شخصي بيايد و بگويد که اين دليل است بر اين که نبايد توسل به مرده کرد چون که مرده است .

چون که عمر در استسقاء به پيامبر متوسل نشد . جواب مي دهيم که بله به پيامبر متوسل نشد راست گفتي؛ ولي به چه کسي متوسل شد ؟ آيا به عباس يا به عموي پيامبرت . پس توسل چه کسي برگشت به خود پيامبر و اين دليل مي شود که وسيله فقط عباس نيست ؛ بلکه همه نزديکان پيامبر ، پس چرا توسل را از پيامبر به عموي پيامبر منتقل کرد؟ .

چون پيامبر به رحمت خدا رفته و آب براي او سودي ندارد ؛ ولي عموي پيامبر زنده است و آب براي او فايده دارد . پس مي گوييم خدايا عموي پيامبرت تشنه است و نمي گوييم که پيامبرت تشنه است ؛ چون از دنيا رفته و نيازي  به آب ندارد . پس کساني که خواستند به اين قضيه استدلال کنند که توسل به صاحب جاه و مقام نزد خدا به درد مي خورد .

مي گوييم اين حديث بر عليه شما ست نه به نفع شما چون ثابت کرد که توسل به هر کسي که منتسب به پيامبر است ، جايز است .

مجري :

اين هم سخنان يکي از علماي الازهر و در حضور اهل سنت که چه استدلال زيبايي در باره اين روايت داشتند و در آن مجلس هيچ کس هم به ايشان نگفتند که شما مشرک و کافر شده ايد .

استاد يزداني :

نفر بعدي که معرفي خواهيم کرد :

کمال الدين سيواسي

در کتاب شرح فتح القدير ، تأليف امام کمال الدين محمد بن عبد الواحد سيواسي معروف به ابن همام حنفي ، (اين کتاب شرح شرح الهدايه شرح بدايه المبتدي ) ، جلد 3 ، چاپ دار الکتب العلميه بيروت ، صفحه 169 :

در اين جا به صراحت بيان مي کند زماني که از حج به زيارت رسول خدا (صلي الله عليه و آله) مي رويد ، بگوييد:

 .... السلام عليک يا رسول الله السلام عليک يا خير خلق الله السلام عليک يا خيره الله من جميع خلقه ...

ويسأل الله تعالي حاجته متوسلا الي الله بحضرة نبيه صلي الله عليه وآله واعظم المسائل واهمها سؤال حسن الخاتمة والرضوان والمغفرة ثم يسأل النبي صلي الله عليه وآله الشفاعة فيقول : يا رسول الله اسألك الشفاعة 

السلام عليک يا رسول الله السلام عليک يا خير خلق الله السلام عليک يا خيره الله من جميع خلقه ...

حاجت خود را از خداوند در خواست کنيد ؛ ولي به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) توسل نماييد و مهمترين چيزي که از خداوند مي خواهيد عاقبت به خيري و بهشت و مغفرت است . سپس از خود رسول خدا ﴿ صلي الله عليه و آله ﴾ طلب شفاعت کنيد و بگوييد يا رسول الله از شما طلب شفاعت دارم ، يا رسول الله از شما طلب شفاعت دارم . من به شما توسل مي کنم و شما را واسطه خود و خدا قرار مي دهم تا من به سنت و دين شما بميرم .

سيواسي ﴿  معروف به ابن همام ﴾ ، کمال الدين محمد بن عبد الواحد ، فتح القدير ، چاپ دار الکتب العلميه بيروت ، ج 3 ، ص 169

اي خدا من اين در خواست را با توسل به رسول خدا ﴿صلي الله عليه و آله ﴾ از تو دارم . 

شرح حال ايشان از کتاب شذرات الذهب في اخبار من ذهب ، تأليف شهاب الدين ابي الفلاح عبد الحي بن احمد بن محمد العکري الدمشقي الحنبلي ، با تحقيق عبد القادر الانؤوط و محمود الارنؤوط ، جلد 9 ، چاپ دار ابن کثير بيروت :

وفيها كمال الدين محمد بن عبدالواحد بن عبد الحميد بن مسعود السيواسي ثم الاسكندري المعروف به ابن الهمام الحنفي ، الامام العلامة ...

در صفحه بعد مي گويد :

وكان العلامة في الفقه والاصول والنحو والتصريف والمعاني والبيان والتصوف والموسيقي وغيرها ...

وقال البرهان الايناسي من اقرانه طلبت حجج الدين من كان في بلدنا من يقوم بها غيره .

در آن سال آقاي سيواسي معروف به ابن همام حنفي که علامه و امام بود .

در صفحه بعد نقل مي کند که ايشان در فقه و اصول و نحو و صرف و معاني و بيان و.... علامه زمان خودش بود ....

العکري الدمشقي الحنبلي ، شهاب الدين ابي الفلاح عبد الحي بن احمد بن محمد ، شذرات الذهب في اخبار من ذهب ، با تحقيق عبد القادر الارنؤوط و محمود الارنؤوط ، ج 9 ، چاپ دار ابن کثير بيروت

به هر حال ايشان علامه و امام زمان خودش بوده و از ديدگاه وهابيت يک مشرک به حساب مي آيد .

طحاوي حنفي و توسل به ابوبکر و عمر براي تقرب به رسول خدا ﴿ص﴾

در کتاب حاشيه الطحاوي که شرحي بر مراقي الفلاح است و مراقي الفلاح شرحي است بر نور الايضاح ، تأليف احمد بن محمد بن اسماعيل الطحاوي الحنفي ، متوفاي 1231 هـ ، چاپ دار الکتب العلميه بيروت ، صفحه 551 :

فيتوسل اليه بصاحبيه ويتوسل بالجميع الي الله فلامانع من الاجتماع عند حضرته وايفاف الدواب بباب المسجد لشفاعته ...

اين سخن آقاي شرنبلالي است که ايشان در شرح اين مطلب در پايين صفحه بيان مي کند :

قوله : (فيتوسل بصاحبيه ذكر بعض العارفين ان الادب في التوسل ان يتوسل بالصاحبين الي الرسول الاكرم صلي الله عليه وسلم ثم به الي الله حضرة الحق ...

در شرح مطلب اول بيان مي کند که بعضي از عارفين ذکر کردند ، ادب توسل در اين است که در ابتدا ابوبکر و عمر را واسطه نزد رسول خدا (صلي الله عليه و آله) قرار دهيم و رسول خدا (صلي الله عليه و آله) را نزد خداوند واسطه قرار دهيم .

قبل از اين که شما به پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) متوسل شويد ، اول عمر و ابوبکر را واسطه قرار دهيد که رسول خدا (صلي الله عليه و آله) سخن شما را گوش کند . از نظر اين ها واسطه قرار دادن درجه و مراتب دارد . اول ابوبکر و عمر را نزد رسول خدا (صلي الله عليه و آله) و بعد رسول خدا (صلي الله عليه و آله) را نزد خداوند . از ديدگاه وهابيت اين شرک در شرک است ، چنين شرکي را حتي مشرکين قريش هم نداشته اند ؛ يعني نعوذ بالله ، نعوذ بالله بنده قصد مقايسه ندارم مثلا مشرکين قريش اين کار را انجام دهند که بتي را نزد بت ديگر و آن بت را نزد خداوند واسطه قرار دهند .

از ديدگاه وهابيت توسل به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) اين گونه است .

توسل عبد الله بن موسي به احمد بن حنبل

اين مطالب غلوهايي بوده که در منقبت احمد بن حنبل بيان کردند که ما آن ها را باور نمي کنيم ؛ ولي ما از باب قاعده التزام و اثبات توسل ، آن را بيان مي کنيم .

کتاب مناقب الامام احمد بن حنبل ، تأليف ابي الفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد بن الجوزي  ، با تحقيق دکتر عبد الله بن عبد الحسن ترکي :

... قال حدثني عبد الله بن موسي وكان من اهل السنة قال :خرجت أنا وابي في ليلة مظلمة نزور احمد ، فاشتدت الظلمة ، فقال : ابي يا بني تعال حتي نتوسل الي الله تعالي بهذا العبد الصالح حتي يضيء لنا الطريق ، فاني منذ ثلاثين سنة ما توسلت به الا قضيت حاجتي .... فأضاءت السماء كانها ليلة مقمرة حتي وصلنا اليه .

عبد الله بن موسي که از اهل سنت بود ( پس رافضي نبوده و هيچ رافضي چنين کاري را انجام نمي دهد ) نقل مي کند که من و پدرم در يک شب تاريک از خانه براي زيارت احمد بن حنبل ، خارج شديم . هوا بسيار تاريک شد و پدرم گفت : پسرم بيا برويم به اين عبد صالح خداوند ( چه عبد صالحي !!!) توسل کنيم تا اين که خداوند راه را به ما نشان دهد . من سي سال است که فقط به احمد بن حنبل توسل مي کنم و اتفاق نيافتاده که من توسل کنم و حاجتم را نگيرم . که بعد پدرم دعا کرد و من آمين گفتم . آسمان چنان نوراني شد مثل اين که شب چهاردهم ماه است ، که ما راه را پيدا کرديم و رسيديم .

ابن جوزي ، ابي الفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد ، مناقب الامام احمد بن حنبل ، با تحقيق دکتر عبد الله بن عبد الحسن ترکي

در اين جا عبد الله بن موسي قبل از رسيدن به قبر احمد بن حنبل به او توسل کردند و با توسل به او راه روشن شد و شب تاريک را براي او روشن کرد و آن ها به زيارت احمد بن حنبل رفتند

اين سخني است که آقاي ابن جوزي از عبد الله بن موسي نقل کرده و نگفته که اين کار شرک و کفر است ؛ بلکه به عنوان فضيلت احمد بن حنبل نقل کرده است .

توسل مردم سمرقند به قبر امام بخاري

 توسل به قبر امام بخاري که در کتاب هاي بسياري از جمله سير اعلام النبلاء ، تاريخ الاسلام و دهها کتاب ديگر اين مطلب نقل شده است که مردم سمرقند به قبر آقاي بخاري توسل کرده‌اند. عکس مستندات اين مطلب و خود حرم بخاري را بارها نشان داده ايم و بينندگان عزيز آن را ديده اند که ايشان حرم و گنبد و بارگاه طلا کوب شده و بزرگي دارد . گنبد سازي براي بخاري اشکالي ندارد ؛ اما براي امام حسن عسکري و امام هادي (عليهم السلام) و ساير ائمه (عليهم السلام) ما، نعوذ بالله از ديدگاه وهابيت ، بتکده محسوب مي شود .

در کتاب سير اعلام النبلاء ، تأليف شمس الدين محمد بن احمد بن عثمان ذهبي ، متوفاي 748 هـ ، چاپ مؤسسه الرساله بيروت ، با تحقيق شعيب الارنؤوط وهابي ، جلد 12 ، صفحه 467 مطالبي را در شرح حال آقاي بخاري بيان مي کند :

قبر آقاي بخاري گنبد و بارگاه داشت و مردم خاک قبر ايشان را به تبرک مي بردند به حدي که مجبور شديم براي قبر ايشان ضريح بسازيم ...

در صفحه 469 ، بحث توسل و استغاثه مردم به قبر بخاري را نقل مي کند :

وقال ابو علي الغساني : اخبرنا ابوالفتح نصر بن الحسن السكتي السمرقندي : قدم علينا بلنسيه عام اربعة وستين واربع مثة . قال : قحط المطر عندنا بسمرقند في بعض الاعوام ، فاستسقي الناس مرارا فلم يسقوا ، فاتي الرجل صالح معروف بالصلاح الي قاضي سمرقند فقال له : اني رأيت رأيا أعرضه عليك . قال : ما هو؟ قال : أري أن تخرج ويخرج الناس معك الي قبر الامام محمد بن اسماعيل البخاري وقبره بخرتنك ونستسقي عنده فعسي الله ان يسقينا ... واستسقي القاضي بالناس وبكي الناس عند القبر وتشفعوا بصاحبه ، فارسل الله تعالي السماء بماء عظيم غزير اقام الناس من اجله بخرتنك سبعة ايام او نحوها لايستطيع احد الوصول الي السمرقند من كثرة المطر وغزارته ...    

ابو علي غساني از ابو الفتح نصر بن حسن سکتي سمرقندي نقل مي کند که در سال 464 هـ نزد ما آمد و اين حکايت را براي ما بيان کرد که در سمرقند بعضي سال ها باران نمي باريد و قحطي باران مي شد . مردم بارها نماز استسقاء خواندند؛ ولي جواب نگرفتند . مرد صالحي نزد قاضي سمرقند آمد و به او گفت : من نظري دارم که مي خواهم آن را به شما بگويم ، اين که همه به سمت قبر امام محمد بن اسماعيل بخاري برويم که قبر ايشان در خرتنک ( يکي از شهرهاي ازبکستان ) است . در کنار قبر محمد بخاري ، استسقاء کنيم و اميد است که خداوند براي ما باران ببارد .

اين کار را انجام داديم و قاضي طلب باران کرد و مردم در کنار قبر او گريه کردند و طلب شفاعت از صاحب قبر نمودند . خداوند با اين توسلي که ما به قبر آقاي بخاري کرديم ، باران فراواني را فرستاد به حدي که مردم هفت روز در خرتنک ماندند و راه نبود که مردم بروند ...

ذهبي ، شمس الدين احمد بن محمد بن عثمان ، سير اعلام النبلاء ، با تحقيق شعيب الارنؤوط ، چاپ مؤسسه الرساله بيروت ، ج 12 ، ص 467 به بعد

با يک توسل کوچک به قبر آقاي بخاري باعث شد که به حدي باران بيايد که مردم نتوانند به سمرقند برگردند و هفت روز مردم مهمان مردم خرتنک بود .

مجري :

اگر همين مطلب در باره اهل بيت (عليهم السلام) بود ، اين ها چه مي گفتند ؟

استاد يزداني :

بله درست است ، اگر ما اين مطلب را در باره امام رضا (عليه السلام) و ساير ائمه (عليهم السلام) بيان مي کرديم ، اين ها فورا موضع مي گرفتند و مي گفتند که کفر و شرک است ؛ ولي در يکي از بهترين کتاب هاي اين ها يعني کتاب سير اعلام النبلاء از بهترين کتاب هاي فهرستي اهل سنت است كه شرح حال علماي اهل سنت را از صدر اسلام تا زمان خودش را بيان کرده  و نگفته که کار مردم سمرقند شرک بوده و نبايد به قبر آقاي بخاري توسل مي کردند و بايد از خداوند حاجت خود را بخواهند .

البته روشن است که اين مطلب از دروغ هاي آن‌ها است؛ ولي ما از باب قاعده الزام آن را نقل مي کنيم .

قسطلاني و جواز توسل به رسول خدا ﴿ص

در کتاب المواهب اللدنيه بالمنح المحمديه ، تأليف علامه احمد بن  محمد قسطلاني ، چاپ المکتب الاسلامي ، جلد 4 ، با تحقيق صالح احمد الشامي ، صفحه 593 :

بحث في التوسل

وينبغي للزائر أن يكثر من الدعاء والتضرع والاستغاثه والتشفع والتوسل به صلي الله عليه وسلم ، ...

ثم إن كلا من الاستغاثة والتوسل والتشفع والتوجه بالنبي صلي الله عليه وسلم كما ذكره في تحقيق النصرة ومصباح الظلام واقع في كل حال قبل خلقه وبعد خلقه ، في مدة حياته في الدنيا وبعد موته في مدة البرزخ وبعد البعث في عرصات القيامة .

فاما الحالة الاولي فحسبك ما قدمته في المقصد الاول  من استشفاع آدم عليه السلام به لما اخرج من الجنة ...

...واما التوسل به صلي الله عليه وسلم بعد موته في البرزخ فهو اكثر من أن يحصي

شايسته است كسي كه نزد رسول خدا (صلي الله عليه وآله ) مي رود ، بسيار تضرع ، گريه و استغاثه و طلب شفاعت  و توسل به آن حضرت کند .....

استغاثه و توسل و تشفع و توجه به پيامبر (صلي الله عليه و آله) در هر حالتي جايز است . قبل از خلقت رسول خدا (صلي الله عليه و آله) ، بعد از خلقت ايشان ، در زمان حيات و بعد از حيات  ايشان و هم چنين در قيامت جايز بوده و انجام شده و خواهد شد .

در مورد حالت اول که قبل از خلقت آن حضرت است ، توسل حضرت آدم (عليه السلام) زماني که از بهشت رانده شد و در ادامه  روايت عمر بن خطاب از حاکم نيشابوري را بيان مي کند ...

اما توسل به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) بعد از حيات و در برزخ که در زمان حاضر است ، بسيار زياد و غير قابل شمارش است ...

قسطلاني ، احمد بن محمد ، المواهب اللدنيه بالمنح المحمديه ، چاپ مکتب الاسلامي ، با تحقيق صالح احمد الشامي ، ج 4 ، ص 593 به بعد

در ادامه هم داستان هايي را بيان مي کند که آن ها به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) متوسل شده و دواي خود را نزد رسول خدا (صلي الله عليه و آله) ديدند و آن حضرت هم آن ها را شفا داد. حتي خود آقاي قسطلاني را نقل مي کند که نزد پيامبر (صلي الله عليه و آله) رفت و متوسل به آن حضرت شد و حضرت هم او را شفا داد .

شرح حال آقاي قسطلاني

در مقدمه همين کتاب بيان کرده است :

ترجمة المصنف

الحافظ شهاب الدين ابو العباس احمد بن ابي بكر بن عبدالملك بن احمد القسطلاني ، المصري الشافعي الامام الحجة الرحالة الفقيه المقريء المسند ...

وكان يجتمع في مجالس وعظه الجم الغفير ولم يكن له نظير في ذلك ...

قال في النور وبالجملة فانه كان اماما حافظا متقنا جليل القدر ، حسن التقرير والتحرير ، لطيف الاشارة ، بليغ العبارة حسن الجمع والتأليف لطيف الترتيب والترصيف زينة اهل عصره ...

 شهاب الدين ابو العباس احمد بن ابي بکر بن عبد الملک بن احمد قسطلاني مصري شافعي ، امام ، حجت بوده و کسي بود که براي کسب علم زياد مسافرت مي کرد . فقيه و قاري قرآن و مسند هم بوده است .

در مجلس موعظه او مردم زيادي جمع مي شدند و در وعظ و خطابه نظير نداشت .

در کتاب النور هم بيان شده که آقاي قسطلاني امام حافظ با تقوا .....

قسطلاني ، احمد بن محمد ، المواهب اللدنيه بالمنح المحمديه ، چاپ مکتب الاسلامي بيروت ، مقدمه کتاب

 آقاي قسطلاني با اين مقام علمي تصريح مي کند که شايسته است کسي که به زيارت رسول خدا ﴿صلي الله عليه و آله ﴾ مي رود ، به ايشان متوسل شود ، طلب شفاعت کند و اين کار هم قبل از خلقت ، بعد از خلقت و در برزخ و در قيامت جايز است . 

مجري :

کليپي آماده کرده ايم که مبني بر اين که اين وهابي خود که توسل نمي کنند ؛ بلکه مسلمانان را تکفير کرده و تکفيري ها را بر عليه مسلمانان تحريک مي کنند که انسان کشي به راه بياندازند .

چند روز قبل از اربعين اين شبکه هاي وهابي ، تکفيري ها را بر عليه شيعيان و کساني که به زيارت امام حسين (عليه السلام) مي رفتند ، تحريک کنند و كشت وكشتار به راه بياندازند ؛ اما موفق نشدند .

سخنان ديگري در مورد عزاداري امام حسين (عليه السلام) بيان کردند که بالتبع اثراتي هم براي طرفدارانشان دارد . اين کليپ هم تلفيقي است از سخنان اين وهابي ها و اتفاقاتي که افتاد و سرانجام اين سخنان .

کليپ 2 ) :

کارشناس وهابي (جهودي ) :

جنگ حضرت حسين (رضي الله عنه ) با يزيد بر سر مسائل ديني نبوده ؛ بلکه يک موضوع سياسي بوده و به دين ربطي ندارد که اگر اين نمي شد ، دين باقي نمي ماند . براي اين که عملا حضرت حسين پيروز نشد .

حالا شما يک کاري انجام مي دهيد که شرکت در آن حرام است مثل اين که شراب مي خواري حرام است ؟؟؟

خدا تو با حسين چه کار کردي ، براي او هيچ کاري نکردي .

اين کار حرام است که اين ها به سر و سينه خود مي زنند و از شرابخواري بدتر است .

مدير شبکه وهابي (خدمتي):

من مي خواهم اين  را بگويم چيزي که عليه يزيد شايع شده که يزيد انسان شراب خوار و بدي بود ، غلط است و مسلم نيست .  هيچ دليلي بر اين نيست که يزيد دستور به قتل حضرت حسين داده باشد .

کارشناس وهابي (هاشمي):

من با خودم فکر مي کنم اين عزاداري يا قمه زني يا زنجير زني يا برهنگي باور کنيد که اگر در باغ وحش اين عمل صورت مي گرفت ، خودش جاي سؤال دارد . اما سؤال اين قدر شايعه آور نبود ؛ چون آن ها موجودات بي شعور و بي عقل هستند که هر کاري انجام مي دهند .

از دست دادن حسين مصيبت نيست !!!! مصيبت اين است که ما بعد از 1300 سال ، تاوان شهادت حسين را مي دهيم . چرا حسين شهيد شد ؟

 

وهابيت روز عاشورا را ، روز فرح و شادي مي دانند .

کارشناس وهابي (انصاري ) :

قضيه قبر پرستي و زيارت پرستي ، اين عادت از اديان گذشته و باطل و مشرکان بت پرست بين بعضي از فرقه هايي که خودشان را منصوب به اسلام مي دانند ، منتشر شده و شيوع پيدا کرده است .

کارشناس وهابي :

بزرگترين کفري که ممکن است گفته شود در حضور ما و پخش شود و بزرگ ترين شرکي که تاريخ  بشريت علي الاطلاق به خودش ديده ، گفته شود و بعد از آن ما تعليقي نزنيم و از کنارش بگذريم ، و براي بينندگان ما دچار اشکال شوند . اين کفري که ما در اين جا مشاهده کرديم ، از کفر و شرکي که مشرکين مکه مرتکب آن مي شدند ، بزرگ تر بود !!!

 کارشناس وهابي :

حسين رهبر من نيست ! او نماد من نيست ! من نسبت به حسين مظلوم کافر هستم !!

نتيجه اين سخنان چيزي غير از کشت و کشتار عده اي انسان هاي بي گناه نيست .

اما :

إن لقتل الحسين حرارة في قلوب المؤمنين لاتبرد ابدا

بزرگترين گردهمايي عاشقان اهل بيت (عليهم السلام) از سراسر جهان در صفر المظفر سال 1436 هـ قمري در اربعين حسيني اتفاق افتاد .

لبيک يا حسين ....

مجري :

شبکه هاي وهابي ـ تکفيري هر چه مي توانند تهديد کنند ؛ چون جز نتيجه اي عکس برايشان ندارد . ديديم که امسال باز هم بزرگ ترين اجتماع مذهبي را در تاريخ بشريت مشاهده کرديم .

استاد يزداني ! باز هم کساني از علماي اهل سنت هستند که توسل کرده باشند .

استاد يزداني :

ملا علي هروي : هرگاه در کارها حيران شديد، از اهل قبور کمک بگيريد!

در کتاب مرقاه المفاتيح شرح کتاب مشکاه المصابيح (هم کتاب و هم نويسنده کتاب بسيار معتبر و مهمي براي احناف است ) ، تأليف شيخ علي بن سلطان بن محمد القاري الهروي ، متوفاي 1014 هـ ، جلد 4 ، چاپ دار الکتب العلميه بيروت ، صفحه 221 روايتي را از حضرت رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) بيان مي کند که مي فرمايند :

من قبلا شما را از زيارت قبور نهي کرده بودم و الان به شما توصيه مي کنم که به زيارت قبور برويد . حکم قبلي نسخ شده و دلائل آن را هم بيان مي کند .

اما در پايين صفحه بسيار جالبي را بيان مي کند :

... ولذا قيل إذا تحيرتم في الامور فاستعينوا باهل القبور ...

... زيارت قبور باعث زهد در دنيا مي شود و ذکر موت لذات را از بين مي برد . زماني که گرفتار و سرگردان شديد و نتوانستيد مشکلات خود را حل کنيد ، از اهل قبور کمک بگيريد .

اين دستور يکي از علماي احناف و امام مسجد الحرام در زمان خودش بوده است .

شرح حال ملا علي هروي

در مقدمه کتاب جلد اول همين کتاب ، شرح حال ايشان بيان شده است :

ترجمة الامام ملاعلي القاري

هو الامام العلامة التحرير الالمعي الشيخ نور الدين ابو الحسن علي بن سلطان محمد القاري الهروي ثم المكي الحنفي المعروف بملا علي الهروي

والقاري تسهيل «القاري » لقب به لانه كان حاذقا في علم القراءات عالما راسخا ...

تلاميذة

اما تلاميذه فهم كثيرون كيف لا ؟ وهو امام عصره وفريد دهره عالم جليل محدث فقيه نبيل مفسر مقريء له يد الطولي في العلم بل في كثير من العلوم والمعارف .

اما در صفحه بعد کساني را نام مي برد که در باره ملا علي قاري سخن گفته اند :

قال عنه محمد امين محبي صاحب خلاصة الاثر في تراجم اهل قرن حادي عشر : احد صدور العلم ، فرد عصره ، الباهر السمت في التحقيق وتنفيع العبارات وشهرته كافية عن الاطراء بوصفه ... جامع العلوم العقلية والنقلية ... جماهير الاعلام ومشاهير اولي الحفظ والافهام ... خاتمة القراء والفقهاء والمحدثين ونخبة المحققين والمدققين ... صاحب العلم الباهر والفضل الظاهر ... عالم البلاد الحرام والمتضلع في علوم القرآن والسنة وفيهما كان الامام ... المحدث الجليل والفاضل النبيل فريد دهره ووحيد عصره .

امام علامه شيخ نور الدين ابو الحسن علي بن سلطان محمد قاري هروي ....

به ايشان لقب قاري را داده اند ؛ براي اين که در علم قراءات حاذق و استاد بود .

در هرات به دنيا آمده و در همان جا درس خوانده و حافظ قرآن شده است و در زمان صفويه که هرات را تصرف کردند ، از آن جا مسافرت کرده و به مکه رفته است .

شاگردانش را نام مي برد و مي گويد : شاگردان زيادي داشت ، چرا نبايد زياد باشد ، در حالي که ملاعلي قاري هروي ، از ديد گاه اهل سنت امام عصر ، يگانه زمان خود ، فقيه ، عالم جليل و مشهور ، مفسر ، قاري قرآن و در بسياري  از علوم يد طولي داشته است . 

در صفحات بعد سخنان و تعريف و تمجيد ديگران را در باره آقاي قاري را بيان مي کند .

پس اين عبارت آقاي قاري هروي را به ياد داشته باشيد : هر زمان که گرفتار شديد، سراغ اهل قبور برويد . از ديدگاه وهابيت اين عالم هم از قبر پرستان و زيارت پرستان محسوب مي شوند .

جمهور فقهاي مذاهب اربعه، توسل به پيامبر (ص) را قبول دارند

نکته ديگري را که بايد در اين جا بيان کنم اين است که کتاب موسوعه فقهيه کويته که بسيار عظيم است در 50 جلد چاپ شده است . در اين موسوعه ، جلد 14 به صورت مفصل در باره توسل سخن گفته که بنده توصيه مي کنم اين کتاب را مطالعه کنند .

در اين کتاب ابتدا توسل را تعريف و بعد آيه قرآن را بيان مي کند که يا ايها الذين امنوا اتقوا الله وابتغوا اليه الوسيله .

در ادامه بيان مي نمايد که آيا توسل جايز است يا نه ؟ که ايشان صراحتا اقوال در اين مورد را نقل مي کند :

القول الاول : ذهب جمهور الفقهاء ( المالكية ، الشافعية والمتأخر والحنفية وهو المذهب عند الحنابلة ) الي جواز هذا النوع من التوسل سواء في الحياة النبي صلي الله عليه وسلم او بعد وفاته

جمهور علماي مالكي ، شافعي ، متأخرين احناف و حنابله چه در زمان حيات و چه بعد از حيات جايز است .

سخنان علمايي همچون قسطلاني ، نووي ، مالک ، سبکي ، ابن قدامه را بيان مي کند که اين افراد توسل را جايز دانسته اند . بعد آيات و روايات مربوط به توسل را بيان کرده اند .

موسوعه فقهيه کويته ، ج 14

هبة الله بن عبد الوارث و گرفتن حاجت از قبر رسول خدا (ص)

آخرين مطلب در زمينه توسل را در اين سري برنامه هم بيان کنم و آن توسل يکي از علماي اهل سنت به قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) که گرسنه بود و پيامبر (صلي الله عليه و آله) براي او غذا فرستاد .

در کتاب المنتظم في تاريخ الملوک والامم ، تأليف ابي الفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد بن الجوزي ، با تحقيق محمد عبد القادر عطا و مصطفي عبد القادر عطا ، چاپ دار الکتب العلميه بيروت ، جلد 16 در شرح حال آقاي هبه الله بن عبد الوارث :

... كان  حافظا متقنا صالحا خيرا ورعا حسن السيرة كثيرا العبادة مشتغلا بنفسه ...

... قال : يا رسول الله انا ضيفك الليلة وجلس فلما كان بعد ساعة رفع راسه وجعل يبكي ساعة ويضحك ساعة . فقال : رأيت رسول الله ’ فوضع في يدي دراهم ففتح يده فاذا فيها دراهم

آقاي هبه الله بن عبد الوارث شيرازي حافظ ، اهل تقوا ، ثقه ، صالح ، خيّر ... بوده است ، مي‌گويد: من با پدرم به مکه رفته بوديم در راه بازگشت از مکه به مدينه رفتيم . در آن زمان من کودک بودم ، نزد پدرم رفتم و گفتم : پدر من گرسنه هستم و غذا نيست . پدرم نزد قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) رفت و گفت : يا رسول الله من امشب مهمان شما هستم و بعد از يک ساعت گريه و زاري ، يک ساعت خنديد و خوشحال شد . گفت من رسول خدا (صلي الله عليه و آله) را در خواب ديدم که در دستم چند درهم قرار داد و بعد دستش را باز کرد که ديدم رسول خدا (صلي الله عليه و آله) چند درهم در دستان پدرم گذاشته بود .

ابن جوزي ، ابي الفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد ، المنتظم في تاريخ الملوک والامم ،  با تحقيق محمد عبد القادر عطا و مصطفي عبد القادر عطا ، چاپ دار الکتب العلميه بيروت ، ج 16 

اين کار از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) بعيد نيست ؛ زيرا ايشان کريم هستند و قطعا هر کسي که به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) توسل کند ، صد در صد رسول خدا (صلي الله عليه و آله) حاجت او را مي دهد . ان شاء الله  که خداوند همه ما را به حق پيامبر بزرگوار اسلام (صلي الله عليه و آله) و دختر شهيده ايشان ، در راه راست حفظ کند و عاقبت ما را به خير نمايد .

اين مطالب ، آخرين مطالب ما در بحث توسل بود ؛ البته در مناسبت ها برخواهيم گشت و از هفته آينده به مباحث جديدي خواهيم پرداخت .

مجري :

گزارشي آماده شده از پياده روي عده اي از شيعيان و اهل سنت که به زيارت امام علي بن موسي الرضا (عليه السلام) رفتند . با دقت به اين گزارش نگاه کنيد تا متوجه شويد که اهل سنت چه کساني هستند ؟ شما فکر نکنيد که اهل سنت همه داعش هستند . داعش کساني هستند که بويي از اسلام و پيامبر (صلي الله عليه و آله) و قرآن نبرده اند .

کليپ 3 ؛ پياده روي شيعه و سني براي زيارت امام رضا عليه السلام:

يکي از زائرين : مي خواهيم برويم به زيارت علي بن موسي الرضا (عليه السلام)

گزارشگر : چرا پياده مي رويد ؟

يکي از زائرين : براي اين که حاجت همه آرزومندان برآورده شود . به عشق امام رضا (عليه السلام) دوست دارم اين راه را برويم .

يکي از زائرين : عشق داشتن به اهل بيت (عليهم السلام) سخت نيست و اصلا خستگي ندارد .

راوي  : دل که عاشق باشد ، مذهب نمي شناسد . مذهبشان تسنن است و از راه دوري از خواف و تربت جام مي آيند ، براي امامي که دل هاي همه مذاهب را تسخير کرده است .

يکي از زائرين : اين حرکت نشان دهنده اين است که اهل بيت (عليهم السلام) مختص به يک گروه و قشر و يک مذهب نيست . هم شيعه و هم سني همه باهم برادرند .

راوي : وارد قطعه اي بهشت شدند . السلام عليک يا امام رضا (عليه السلام)

پاهاي تاول زده اين عاشقان  و چشم هاي خيس به سوگ نشسته ، نگاه هاي غمبار ، همه يک حرف را روايت مي کنند :

قربان آقا شوم ، چقدر عظمت و بزرگي دارد يا امام رضا (عليه السلام)

اين جا ، اين شهر ، جلوه گاه ارادت و محبت و اطاعت در پيشگاه ولايت است .

مجري :

استاد يزداني ! شما نمونه اي از اين توسلات را در طول تاريخ سراغ داريد ؟

استاد يزداني :

در هفته هاي گذشته ما از اين موارد خوانديم که باز هم توسلات ابن حبان و ابن خزيمه را نشان مي دهم . در کتاب الثقات ابن حبان ، تأليف محمد بن حبان بستي شافعي ( اين کتاب يکي از بهترين کتاب هاي رجالي اهل سنت مي باشد ) در شرح حال امام رضا (عليه السلام) . صفحه 457 بيان مي کند :

قد زرته مرارا کثيرة  وما حلت بي شدة في وقت مقامي بطوس فزرت قبر علي بن موسي الرضا صلوات الله علي جده و عليه ودعوت الله ازالتها عني الا استجيب لي وزالت عني تلك الشدة وهذا شيء جرته مرارا فوجدته كذلك ...

من بارها امام رضا (عليه السلام ) را زيارت کرده ام و هر زمان که گرفتاري داشتم ، زماني که در طوس زندگي مي کردم ، زيارت کردم قبر علي بن موسي الرضا ﴿عليه السلام ) و از خداوند  خواستم که آن گرفتاري را از بين ببرد ، خداوند اجابت کرد وآن گرفتاري را از من رفع کرد . اين چيزي است که بارها تجربه کردم و هر زمان که مشکلي داشتم ، امام رضا (عليه السلام) مشکلم را حل کرد .

ابن حبان ، محمد ، ثقات ، ص 457

توسل ابن خزيمه را هم بارها نشان داديم که در کتاب هاي مختلف بيان شده از جمله کتاب تهذيب التهذيب ، تأليف ابن حجر عسقلاني ، در شرح حال آقاي ابن خزيمه نقل مي کند :

... يقول خرجنا مع امام اهل الحديث ابي بكر بن خزيمة وعديله ابي علي ثقفي مع جماعة من مشايخنا وهم اذ ذاك متوافرون الي زيارة قبر علي بن موسي الرضا بطوس قال فرأيت من تعظيمه يعني ابي خزيمة لتلك البقعة وتواضعه لها وتضرعه عندها ما تحيرنا ...

 ابي علي ثقفي نقل مي كنى كه ما با امام اهل حديث ابي بکر بن خزيمه و جماعتي از استادانمان به زيارت قبر علي بن موسي الرضا (عليه السلام ) در طوس رفتيم . از شدت تعظيم و تواضع ابن خزيمه نسبت به اين بارگاه تعجب کردم  و به حيرت افتادم . 

ابن حجر عسقلاني ، تهذيب التهذيب ، شرح حال آقاي ابن خزيمه

شرح حال ابن خزيمه

در کتاب سير اعلام النبلاء ، تأليف شمس الدين محمد بن احمد بن عثمان ذهبي ، جلد 14 ، صفحه 365 :

... الحافظ الحجة الفقيه ، شيخ الاسلام ، امام الائمه ...

ايشان حافظ ، حجت ، فقيه ، شيخ الاسلام و امام پيشوايان  اهل سنت بود ...

ذهبي ، شمس الدين محمد بن احمد بن عثمان ، سير اعلام النبلاء ، ج 14 ، ص 365

مجري :

سؤال ما از بينندگان عزيز اين است که اين همه اسامي که در اين برنامه بيان شده و اسامي که نام برده نشد ، واقعا اين افراد قرآن نخوانده بودند و نمي دانستند که قرآن چيزي به نام توسل ندارد يا به ادعاي وهابيت آياتي بر خلاف توسل دارد يا اين که نه ، چيزي که وهابيت مي گويند ، ارتباطي به اسلام و علماي اهل سنت ندارد ؟

تماس بينندگان

بيننده : آقاي نصرتي از زاهدان ـ اهل سنت

اين افراد همه از علما و پيشوايان اهل سنت بودند ، ما کاري با وهابيت نداريم ؛ ولي اهل سنت خصوصا در کشورهاي عربي و جنوب کشور ، ما رفتيم و ديديم که همه اهل سنت توسل شرعي چه به زنده و چه به مرده ، را قبول دارند و خودشان هم توسل مي کنند . علامه محمد عمر سربازي هم اين مطلب را که توسل شرعي جايز و بلکه در بعضي از موارد بنابر مقبوليت دعا بودن آن احسن و افضل است .

بنابراين بنابر روايات و آيات قرآن کريم ، اين گونه توسل جايز و ثابت است . در قرآن کريم ، سوره بقره ، آيه 89  مي فرمايد :

 فلما جاءهم کتاب من عند الله مصدق لما معهم وکانوا من قبل يستفتحون علي الذين ...

علامه شيخ الاسلام عثماني در تفسير خود در فوائد اين آيه بيان مي کند که توسل در اين آيه قبل از نزول قرآن بوده که يهودي ها در جنگ با مشرکين خداوند را به پيامبر (صلي الله عليه و آله) آخر الزمان قسم مي دادند که فتح و پيروزي را نصيبشان بگرداند .

هنوز نبي مکرم اسلام (صلي الله عليه و آله) به دنيا نيامده بود ، توسل جايز بود ، بعد از به دنيا آمدن و بعد از حيات ايشان و ديگر ائمه (عليهم السلام) که سزاوارتر است .

 از نظر ما توسل اشکالي ندارد ؛ اما اين که وهابي ها چه نظري دارند به ما ربطي ندارد .

بيننده : آقاي محمدي از خراسان ـ اهل سنت

فکر مي کنم اهل سنت در رابطه با توسل به زنده مشکل نداشته باشند ، فقط يک تفاوت در زنده و مرده بودن است که فکر نمي کنم توسل به مرده ، تفاوت مبنايي با توسل به زنده داشته باشد که  توسل به زنده ، حکم شرعي داشته باشد و توسل به مردگان هم در کنار شرک قرار بگيرد .

مجري :

منظور شما اين است زماني که توسل به زنده جايز است ، توسل به زنده ديگر شرک محسوب نمي شود ؟

بيننده :

تفاوت آنچناني با هم ندارد ، اگر توسل و کمک خواستن از زنده خلاف بندگي خداوند نباشد  و در راستاي شرع و اسلام باشد ، چه تفاوتي با توسل به مرده دارد . توسل به شهيدان که در خود قرآن بيان شده که :

ولاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون

فکر نکنيد کساني که در راه خداوند کشته شده اند ، مرده اند ؛ بلکه زنده هستند و در نزد پرودگارشان روزي مي خورند .

اين نکته بسيار عقلاني است ، زماني که توسل به زنده جايز است ، توسل به مرده هم جايز است .

اگر توسل صحابه به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) مشروع بوده ، ما که بعد از 1400 سال بعد از آن حضرت زندگي مي کنيم ، چرا چنين امتيازي از ما سلب شود ؟ اين با عدالت خداوند در تضاد است .

اگر شيطان را رهبر شر در دنيا بدانيم خداوند حتي براي شيطان که سال ها در درگاه او عبادت کرد و با اين که خلاف دستور خداوند عمل کرد با  اين حال خداوند اهرم هايي به او عطا نموده است . از طرف ديگر رهبر خوبي ها که رسول خدا (صلي الله عليه و آله) و ائمه (عليهم السلام) و اولياء الهي هستند ، نبايد خداوند براي آن ها اهرم هايي قرار دهد که مردم سخنان آن ها را قبول کنند .

اين با عدالت خداوند سازگاري ندارد که شيطان اهرمي براي خود داشته باشد و رسول خدا (صلي الله عليه و آله) و اولياي الهي براي جذب مردم اهرمي نداشته باشند .

اين که وهابي ها توسل را قبول ندارند ، اين از جهت سياسي است ؛ ولي اگر بخواهيم منصفانه قضاوت کنيم در زمان رسول خدا (صلي الله عليه و آله) مشرکين همين رفتار را داشتند که مي گفتند ما خدا را به خدايي قبول داريم و بت ها را واسطه قرار مي دهيم . توسل به زنده هم عين همان است ، تفاوتي ندارد . اگر مشرکين چنين استدلالي داشتند که توسل به زنده و مرده که با هم تفاوتي ندارد . چگونه است که توسل به زنده را در صدر اسلام جايز دانسته و الان اين همه مشکل تراشي مي کنند .

بيننده : سعيد از کرج ـ شيعه

نکته اي در مورد توسل مي خواستم بگويم و آن اين که در محل کار بنده اهل سنت زيادي هستند ؛ البته گرايشات وهابيت هم دارند . در بحث هايي که خواسته يا ناخواسته پيش آمده بود ، بنده نتوانستم آن ها را قانع کنم و مجبور شدم توسلي را که مادرم نموده بودند را مثال زدم . در کودکي از فاصله اي چهار متري با صورت به زمين خوردم ، دکتر ها از بنده قطع اميد کرده بودند و گفته بودند که زنده نمي مانم . مادرم که اين قضيه را متوجه شدند و به امام حسن مجتبي (عليه السلام) متوسل مي شوند که اتفاقي براي فرزندم پيش نيايد .

فرداي آن روز که دکتر مي آيد و مي بيند که هيچ مشکلي ندارم و امام حسن مجتبي (عليه السلام) بنده را شفا داده است . الان 25 سال است که روز شهادت امام حسن مجتبي (عليه السلام) نذري مي دهيم .

مسير براي ما شيعيان روشن و واضح است و ما چيز هايي ديده ايم که توسل مي کنيم . از استاد يزداني هم سؤالاتي داشتم . اول اين که اهل سنت هم به امام زمان اعتقاد دارند ؛ اما نه امام زمان (عج) ما را . سؤال بنده اين است که با توجه به اين که اهل سنت به اين امام زمان اعتقاد ندارند و با توجه به احاديث که در کتب مختلف بيان شده که بعد از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) دوازده  امير از قريش است ، اين دوازده را چگونه براي خود توجيه مي کنند ؟

سؤال دوم اين که در فيلم مختار که نشان مي دادند ، بنده به يک روايت برخوردم از امام صادق (عليه السلام) که فرموده بودند : مختار در قيامت در جهنم است و بعد از اين که از امام حسين (عليه السلام) مدد مي خواهند ، از جهنم نجات پيدا مي کنند .

علت را که از امام مي پرسند ، حضرت مي فرمايند : به خاطر اين که اندکي حب ابوبکر و عمر را داشتند ، به همين علت در عذاب گرفتار شده بودند . حتي اگر ميکائيل و جبرائيل اين محبت را داشتند در آتش جهنم مي سوختند .

در اين باره هم توضيحاتي را بيان نماييد .

 

بيننده : آقايي از سنندج ـ اهل سنت

اين شبکه هاي وهابي بزرگترين دشمنان دين و خدا هستند . توسل از ابتدا بوده و ما هم آن را جايز مي دانيم . اين سخناني که وهابي ها مي گويند درست نيست ، اين ها دروغ مي گويند .

استاد يزداني :

 بنده از همه بينندگان و از برادران اهل سنت که نظر واقعي خود را بيان کردند ، تشکر مي کنم . ما از علماي اهل سنت مدرک نشان داديم و اين هم از همراهي بينندگان عزيز اهل سنت که تأييد کردند و گفتند اهل سنت به توسل به رسول خدا ﴿صلي الله عليه و آله﴾ معتقد است چه در حيات و چه بعد از حيات و چه به رسول خدا ﴿صلي الله عليه و آله﴾ باشد و چه به اولياي الهي و صالحين باشد .

اما در مورد سؤالي که پرسيده بودند در مورد اين که وهابيت مهدويت را قبول ندارند ، چگونه روايت 12 جانشين بعد از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) را توجيه مي کنند ؟

اول اين که وهابيت به مهدويت معتقد هستند يا نه ، اول کلام است که آقاي بن باز مي گويد : کسي که به مهدويت اعتقاد نداشته باشد ، کافر است  ؛ چون روايات متواتر را انکار کرده و حدود 99 در صد از آن ها به مهدويت معتقد هستند و در کتاب هاي خود روايت دارند که دوازدهمين جانشين از آن دوازده نفر ، حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف ) است و ما اين روايت را بارها در ايام نيمه شعبان نشان داديم . فقط يک عده کمي در اين شبکه هاي وهابي هستند که معتقد به مهدويت نيستند مثل آقاي خدمتي که مي گويد : مهدويت اصلا وجود ندارد و روايت آن ضعيف است .

اما عموم اهل سنت و عموم وهابيت ، مهدويت را قبول دارند و مهدويت نقطه مشترکي بين همه مسلمانان است وهمه مسلمان ها بر اصل مهدويت اجماع دارند و فقط بر جزئيات آن اختلاف دارند .

ما براي خود دليل و مدرک مستند و مستدل داريم و روايات آن ها را هم نقد مي کنيم که در ايام نيمه شعبان اين کار را کرديم .

اما توجيه اين ها براي اين روايت چيست ؟ اين را هم ما و هم استادمان بار ها و بارها خوانده ايم که در طول تاريخ نتوانستند اين روايت را توجيه کنند . در ابتدا مي آيند ابو بکر و عمر و عثمان و امير المؤمنين (عليه السلام) و امام حسن (عليه السلام) و معاويه را مي شمارند ، بعضي ها هم يزيد را به حساب مي آورند ، بعد از يزيد هم که همه از افراد فاسد و ظالمي هستند ، به عمر بن عبد العزيز مي رسند و بعد ، حضرت مهدي (عليه السلام) هم هست ؛ چون روايت صحيح در مورد ايشان داريم که رسول خدا (صلي الله عليه و آله ) فرمودند : من دوازده جانشين دارم که آخرين آن ها مهدي (عج الله تعالي فرجه الشريف ) است .

به هر حال سر در گم هستند تا جايي ابن جوزي مي گويد : به هر کس که مراجعه کردم براي اين که مقصود اين روايت را برايم بگويد ، کسي را پيدا نکردم .

بله ، همه راه را گم کرده اند و کسي که بتواند اين روايت را به صورت صريح و روشن بيان کند ، مذهب حقه شيعه است که حتي ابن کثير مي گويد : نام دوازده جانشين در کتاب يهودي ها هم بيان شده و تعداد زيادي از يهودي ها با ديدن اين قضيه و اين که پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) دوازده جانشين دارد ، مسلمان و شيعه شده اند .

نظر اهل بيت (عليهم السلام) در مورد مختار و روايتي که خواندند ، در اين زمينه هم در سايت تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف ) مقاله اي کامل است که خواهش مي کنم آن را مطالعه کنند .

 نظر کلي در مورد مختار ، متضاد است ؛ ولي رواياتي که در مدح مختار است ، بيشتر مي باشد و به نظر من تمام رواياتي که در مذمت مختار گفته شده مثل روايتي که در مورد ارتداد ، ادعاي نبوت و غيره ، ساخته زبيري ها و دشمنان شيعه است و قابل باور نمي باشد . او يک شيعه کاملا معتقد بوده و با اين اعتقاد که از دشمنان امام حسين (عليه السلام) انتقام بگيرد ، قيام کرده است ؛ البته شايد اشکالاتي هم داشته باشد ، معصوم نبوده و ما به خاطر اين که از دشمنان امام حسين (عليه السلام) انتقام گرفت ، دوست داريم و مطمئن هستيم که امام حسين (عليه السلام) دست او و دست ما را در قيامت مي گيرد .

مجري :

استاد يزداني ! بنده از شما تقاضا دارم که در اين آخرين برنامه از بحث توسل ، ليستي را که از علماي اهل سنت ارائه داديد که آن ها توسل کرده بودند يا قائل به جواز توسل بوده اند را به صورت خلاصه بيان کنيد .

استاد يزداني :

زماني که ما در برنامه راه و بي راه ، بحث توسل و استغاثه را شروع کرديم ، ابتدا روايات اهل بيت (عليهم السلام) را با سند صحيح از امام صادق (عليه السلام) و ساير ائمه (عليهم السلام) خوانديم که هر نوع توسل و استغاثه به پيامبر (صلي الله عليه و آله) را نه تنها جايز ؛ بلکه مستحب مي دانستند و دستور دادند که بايد اين کار انجام شود .

بعد از آن سراغ ديدگاه وهابيت رفتيم ، علماي وهابي از جمله ابن تيميه ، محمد بن عبد الوهاب که  گفته بودند هر نوع توسل و استغاثه ، کفر و شرک است و کسي که اين کار را انجام مي دهد ، مهدور الدم است .

در مرحله سوم ، سراغ آيات قرآن کريم رفتيم که استدلال علماي اهل سنت به آيات قرآن کريم براي اثبات جواز توسل را خوانديم . از مذاهب مختلف اهل سنت ، از شافعي ها : نظرات آقايان  ابن کثير دمشقي ، نووي مفتي الامه ، سيوطي ، ماوردي شافعي ، سمهودي ، لالکائي ، دمياطي شافعي ، صالحي شامي ،صفوري ، زيني دحلان ، ثعلبي ، حصني دمشقي ... را خوانديم

از حنبلي ها : نظرات آقايان ابن جوزي ، ابن قدامه ، ابن مفلح ، سامري حنبلي ، سيوطي رهيباني ، بهوتي حنبلي را خوانديم .

از احناف : نظرات آقايان ابو البقاء حنفي ، نظام الدين حنفي ، شرنبلالي حنفي ، محمد عمر سربازي  حنفي ، موصلي حنفي ، ابو البرکات نسفي را خوانديم .

از مالکي ها : نظرات آقايان مالک بن انس ، امام قرطبي ، امام ابن الحاج مالکي ، ابن الدريس قرافي مالکي و ابراهيم بن فرحون مالکي را خوانديم .

اين افراد همه به آيات قرآن براي اثبات جواز توسل استدلال کرده بودند . هم چنين رواياتي را از کتب اهل سنت در جواز توسل و استغاثه خوانديم از جمله استغاثه حضرت هاجر (عليها السلام) به جبرئيل را که محمد بن عبد الوهاب استغاثه به ملائکه را کفر و شرک مي داند ؛ اما در صحيح بخاري نقل شده که حضرت هاجر براي يافتن آب براي کودکش حضرت اسماعيل به جبرئيل استغاثه کرده است .

استغاثه حضرت زينب (عليها السلام) در کربلا در کنار بدن هاي مطهر شهدا ،استغاثه ابو ايوب انصاري ، استغاثه احمد بن حنبل ، استغاثه عبد الله بن عباس ، استغاثه عثمان بن حنيف ، استغاثه عبد الله بن عمر ، استغاثه عايشه به قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) ، استغاثه رسول خدا (صلي الله عليه و آله) به پيامبران قبل از خودشان را در زمان وفات فاطمه بنت اسد ، استغاثه بلال بن حارث و توسل او به قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) و تأييد خليفه دوم ، توسل حضرت آدم (عليه السلام) و توسل حضرت عيسي (عليه السلام) به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) و توسل خليفه دوم به عباس عموي پيامبر (صلي الله عليه و آله) را با تمام شبهات خوانديم و پاسخ داديم .

اما از علماي اهل سنت که خودشان توسل کرده اند :

ابو علي خلال که به امام رضا (عليه السلام) توسل کرده بودند .

ابو علي نيشابوري به قبر يحيي بن يحيي توسل کرده بود .

ابن حاج محمد بن محمد قيرواني ، ابن مقري و ابو الشيخ و طبراني که به قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) توسل کرده بودند .

ديد گاه ابن تيميه را خوانديم که هر نوع توسل را در ابتدا جايز و بعد ها نظر شان تغيير کرد .

توسل ابن جوزي به قبور صالحين ، توسل ابن حبان به قبر امام رضا (عليه السلام) ، توسل از ديدگاه ابن حجر عسقلاني ، ابن حجر هيثمي ، توسل ابن خزيمه و تعظيم او به قبر امام رضا (عليه السلام) ، توسل ابن شاتيل ، ابن صلاح ، ابن عابدين حنفي ، ابن عساکر ، ابن منکدر ، ابو الفرج قزويني ، احمد بن قاسم عبادي ، احمد بن حرب کرماني ، احمد بن حنبل ، احمد زيني دحلان. نووي ، ابن حجر، هبه الله بن عبد الوارث ، بدر الدين شافعي ، بدر الدين عيني را خوانديم .

هم چنين توسل به جنازه حجري ، توسل جميل صدقي زهاوي ، سبکي شافعي ، سعيد بن محمد ، ابو سعيد خادمي ، سهارنپوري ، سيد عبدالله باعلوي ، سيواسي حنفي ، امام شافعي ، شمس الدين جزري ، شرنبلالي حنفي ، شوکاني ، طحاوي ، عبد الله بن موسي ، عبد الله بن محمد جمّال را خوانديم .

توسل به قبر امام بخاري ، توسل آقاي قسطلاني ، توسل ابو حنيفه که گفته بود اگر انسان کفش را قربت الي الله پرستش کند ، اشکالي ندارد .

توسل مرادي حنبلي ، مرداوي حنبلي ، ملا علي قاري که گفته بود هر زمان که گرفتار شديد از اهل قبور کمک بگيريد و موسوعيه فقهيه کويته خوانديم .

اين ها علمايي بودند که يا توسل را جايز دانسته بودند يا اين که خودشان توسل کرده بودند

مجري :

وهابي ها اين همه انسان را مشرک و کافر مي دانند و از ديدگاه آن ها اصلا قرآن نخوانده بودند و نمي دانستند که اياک نعبد و اياک نستعين چيست .

اين منطق وهابيت است که با ديد اتهام و شرک به همه نگاه مي  کند .

از شما بينندگان عزيز و ارجمند که تا اين ساعت با ما همراهي کرديد ، تشکر مي کنيم .

 

اللهم عجل لوليک الفرج

يا علي مدد

خدا يار و نگهدارتان



حجت الاسلام و المسلمين يزداني

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما