* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 24 اسفند 1392 | تعداد بازديد: 35637 | |
اسناد هجوم به خانه وحي و شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها | ||
منابع اهل تسنن :
***************
اسناد هجوم به خانه وحي و شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها
حدثنا محمد بن بشر نا عبيد الله بن عمر حدثنا زيد بن أسلم عن أبيه أسلم
أدرك زمان النبى صلى الله عليه وسلم .
قال علي: وهذا قبل أن يحدث ابن عون، ولو كان ابن عون قد حدث ما قدم عليه عندي أحدا.
349 - ابن أبي دارم * الامام الحافظ الفاضل ، أبو بكر أحمد بن محمد السري بن يحيى بن السري بن أبي دارم .
ذهبي در جاي ديگر مي نويسد :
كان موصوفا بالحفظ والمعرفة إلا أنه يترفض .
سير اعلام النبلاء ، ج15 ، ص577 ، رقم 349 ، ترجمه ابن أبي دارم .
ذهبي در جاي ديگر مي گويد :
وقال محمد بن حماد الحافظ ، كان مستقيم الامر عامة دهره .
ذهبي در ميزان الإعتدال مي گويد :
وقال محمد بن أحمد بن حماد الكوفي الحافظ - بعد أن أرخ موته : كان مستقيم الامر عامة دهره .
ميزان الإعتدال ج1 ، ص 139 ، رقم 552 ، ترجمه أحمد بن محمد بن السرى بن يحيى بن أبي دارم المحدث . أبو بكر الكوفي ؛ لسان الميزان ـ ابن حجر عسقلاني ، رقم 824 ، ترجمه احمد بن محمد بن السرى بن يحيى بن أبي دارم المحدث أبو بكر الكوفي .
هر چند كه ذهبي نيز در ادامه وي را به همان دليل رافضي بودن و نقل همين روايت و برخي روايات ديگر در مذمت خلفاء ، مذمت ميكند و حتي به وي اين چنين فحاشي ميكند :
و آيا به مجرد رافضي بودن مي توان روايت فردي را کنار زد و باطل قلمداد نمود ؟ اگر اينگونه باشد بايد اهل سنت بر تعداد زيادي از روايات صحاح سته خط بطلان بکشند زيرا مؤلفين صحاح سته در موارد بسياري از رافضه حديث نقل نموده اند که به عنوان نمونه به چند مورد اشاره مي کنيم:
1- عبيد الله بن موسي : ذهبي در مورد اين فرد مي گويد :
كان معروفا بالرفض .
به رافضي بودن معروف بود .
سير أعلام النبلاء ج 9 ، ص 556 ، ترجمه عبيد الله بن موسي ، رقم 215 .
و در جاي ديگر مي گويد :
وحديثه في الكتب الستة .
احاديث او در کتب صحاح سته موجود است .
سير أعلام النبلاء ج 9 ، ص 555 ، ترجمه عبيد الله بن موسي ، رقم 215 .
مزي نويسنده تهذيب الکمال مي گويد تمامي صحاح سته از اين شخص روايت نقل کرده اند .
2- جعفر بن سليمان الضبعي ( علماي اهل سنت ايشان را رافضي و از شيعيان غالي مي دانند )
خطيب بغدادي از يزيد بن زريع نقل مي کند که مي گفت :
فان جعفر بن سليمان رافضي .
تاريخ بغداد ج5 ، ص 372 ، ذيل ترجمه أحمد بن المقدام بن سليمان بن الأشعث بن أسلم بن سويد بن الأسود بن ربيعة بن سنان أبو الأشعث العجلي البصري ، رقم 2925 .
مزي نويسنده تهذيب الکمال مي گويد : بخاري در کتاب الأدب المفرد و بقيه نويسندگان صحاح يعني ( مسلم - أبو داود - الترمذي - النسائي - ابن ماجه ) در کتب صحاحشان از اين شخص روايت نقل کرده اند .
تهذيب الکمال ج 5 ، ص 43 ، ترجمه جعفر بن سليمان الضبعي ، رقم 943 .
3- عبد الملك بن أعين الكوفي
مزي نويسنده تهذيب الکمال مي گويد تمامي صحاح سته از اين شخص روايت نقل کرده اند .
تهذيب الکمال ج 18 ، ص 282 ، ترجمه عبد الملك بن أعين الكوفي ، رقم 3514 .
مزي به نقل از سفيان مي گويد : او رافضي است :
عن سفيان : حدثنا عبد الملك بن أعين شيعي كان عندنا رافضي صاحب رأي .
تهذيب الکمال ج 18 ، ص 283 ، ترجمه عبد الملك بن أعين الكوفي ، رقم 3514 .
13 . ابو وليد محمد بن شحنه حنفي (817هـ):
ديوان محمد حافظ ابراهيم ، ج1 ، ص82 .
گروه پاسخ به شبهات ، مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج) | ||
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: ام -
تاريخ: 27 ارديبهشت 87 - 00:00:00
با عرض سلام شما در اين مقاله دچار اشتباه شديد. امام الحرمين ، استاد ذهبي نبوده بلکه استاد غزالي بوده است. دوّماً، مولف فرائد السمطين امام الحرمين نبوده بلکه امام الحرمين عبد الملک بن عبد الله بن يوسف الجويني الشافعي بود. زرکلي در "الأعلام" جلد ٌ درباره جويني نوشته: " الجويني ... إبراهيم بن محمد بن المؤيد أبي بکر بن حمويه الجويني، صدر الدين، أبو المجامع: شيخ خراسان في وقته. من أهل (جوين) بها. رحل في طلب الحديث فسمع بالعراق والشام والحجاز وتبريز وآمل طبرستان والقدس وکربلاء وقزوين وغيرها، وتوفي بالعراق. عرفه ابن حجر (في الدرر) بالشافعي الصوفي، وقال: خرج لنفسه تساعيات. وجعله الامين العاملي من أعيان الشيعة، ولقبه بالحموئي (نسبة إلى جده حمويه) وقال: له (فرائد السمطين في فضائل المرتضى والبتول والسبطين - خ) في طهران (الجامعة المرکزية َُّ) في ًٌِ ورقة. وقال الذهبي: شيخ خراسان، کان حاطب ليل - يعني في رواية الحديث - جمع أحاديث ثنائيات وثلاثيات ورباعيات من الاباطيل المکذوبة. وعلى يده أسلم غازان" معلوم هست که صاحب کتاب فرائد السمطين مورد قبول برادران اهل سنت نيست چون او را به عنوان "حاطب ليل" شناختند. پس چرا به اين عالم و به حديثي که صحتش معلوم نيست به عنوان دليل استفاده کنيم؟ جواب نظر: دوست گرامي ! وقتي خود ذهبي تصريح ميكند كه : «وسمعت من الامام المحدث الاوحد الاكمل فخر ... » فكر ميكنيد كه اين سخن شما كه او استاد ذهبي نبوده است ، چه قدر ميتواند ارزشي علمي داشته باشد ؟ آيا بهتر نيست كه مقاله را با دقت بيشتري ميخوانديد ؟ اما اين كه گفتهايد : "مؤلف فرائد السمطين امام الحرمين نبوده " و بعد در ادامه مي گوييد كه نويسنده آن «امام الحرمين ... » بوده است ، تناقضي است آشكار و صد البته بسيار عجيب . اما سخن زركلي در اعلام : اولاً : اين سخن كه ذهبي گفته باشد : جويني «حاطب ليل» است ، تهمتي است كه زركلي به ذهبي ميزند ، ذهبي در هيچ يك از كتابهايش چنين جملهاي در باره جويني ندارد ؛ ثانياً : وقتي ذهبي آن همه از وي تعريف و تمجيد ميكند و حتي از او در تذكرة الحفاظ با عناوين «الامام المحدث الاوحد الاكمل فخر الإسلام» ياد ميكند ، چگونه ميتوان باور داشت كه در جاي ديگر او را «حاطب ليل» معرفي كرده باشد ؟! |
2 |
نام و نام خانوادگي: احسان خاجي -
تاريخ: 27 ارديبهشت 87 - 00:00:00
روز محشر كار ما با فاطمه(س) است نقش پيشاني ما يا فاطمه (س) است بار الها بر جبين ما همه نقش كن هذا محب الفاطمه(س) |
3 |
نام و نام خانوادگي: موسي علوي -
تاريخ: 27 ارديبهشت 87 - 00:00:00
اجرشما باحضرت زهرا(س) ان شاءالله خداشمارابه دليل مطالب بيداريتان حفظ کند التماس دعا |
4 |
نام و نام خانوادگي: حسين اسيري -
تاريخ: 27 ارديبهشت 87 - 00:00:00
السلام عليكم أيّتها الصديقة الشهيدة المظلومة المقهورة فــاطــمــة الــزهــراء (عليها السلام) |
5 |
نام و نام خانوادگي: مهرداد -
تاريخ: 27 ارديبهشت 87 - 00:00:00
ديگر کلمات توان قدرداني از شما را ندارند |
6 |
نام و نام خانوادگي: علي -
تاريخ: 27 ارديبهشت 87 - 00:00:00
دستتون درد نكنه مرسي دمتون گرم. |
7 |
نام و نام خانوادگي: محمد مهدي -
تاريخ: 01 خرداد 87 - 00:00:00
با سلام . عرض خسته نباشيد. دستتان درد نكنه . واقعاعالي بود . نميدونستم اگه شما نبوديد از كي بپرسم اين سوالم رو . ممنون كه جواب داديد . راستي همه ي كارهاي شما خوبه و عالي ولي يك ضعف بزرگي داريد . و اونم اينه كه تبليغات براي اين سايتتون خيلي خيلي كمه . فكر كنم جوانهاي ما اصلا با يك همچين سايتي اشنا نيستند . اين سايت بسيار پر محتوا و غني است . به خاطر خدا و به خاطر حضرت زهرا سلام الله عليها سايتتون رو تبليغ كنيد . يا علي |
8 |
نام و نام خانوادگي: مهدي شجريان -
تاريخ: 02 خرداد 87 - 00:00:00
چندين مدت بود كه دنبال سايتي مثل سايت شما ميگشتم متاسفانه دست يابي به شبهات بي محتوا و پر از سفسطه وهابيت در اينترنت بسيار راحته تقاضاي من از شما عاجزانه اينه كه تبليغات سايتتون رو بيشتر كنيد خيليها مخصوصا جوونا با مغالطه هاي اينها اغفال ميشن تو يه همچين شرايطي ضرورت وجود سايتي مثل شما خيلي احساس ميشه. دست حق نگهدارتون |
9 |
نام و نام خانوادگي: دنبال حق -
تاريخ: 02 خرداد 87 - 00:00:00
سلام عليكم. معذرت مي خواهم وظيفه مسلمين در امروز چيست كه در آن هر چه شيعه مي گويد سني جواب مي دهد و بالعكس. وهيچ كدام قادر بر باطل كردن ديگري نيست. واقعا چه مذهبي را بايد برگزيد تا در آن دنيا به مشكل بر نخورد. آيا اگر يك سني يا شيعه تمام عمر تحت تاثير علما بر مذهب خود بماند آيا درآن دنيا در صورت حق نبودن دچار مشكل است؟ در اين شرايط كه نمي شود حتي تحقيق كرد چون آنقدر منابع (سايت و كتاب و...)زياد شده كه انسان قادر به مطالعه اين همه نيست. واقعا وظيفه ما چيست كه هيچ كدام يك نتيجه گيري كلي نمي كنند؟ ونتيچه گرفتن از ما به خاطر اينكه هر سوالي از طرفين مطرح مي شود ديگري فورا آنرا پاسخ مي دهد سلب شده است. |
10 |
نام و نام خانوادگي: سيدعلي -
تاريخ: 04 خرداد 87 - 00:00:00
اجرشمابا حضرت مهدي 0عج.خيلي قابل استفاده بود جدي اهل سنت ديگه حرفي براي گفن دارند |
11 |
نام و نام خانوادگي: محمد رسول الله -
تاريخ: 05 خرداد 87 - 00:00:00
برادرانم من مذهب پدريم تشيع بوده ولي با توجه به اسناد وقتي متوجه شديم شيعه فقط ميتواند با تهمت به بيش از 1ميليارد مسلمان به حياتش ادامه دهد وقتي تشيع عثمانو چهره زشت ميبيند در حالي كه رسول الله 2 بار 2دخترشو به عثمان ميدهد وقتي صحابه حضرت رسول ناروا ميگويد و ميگويند رسول الله اشتباه كرد و نفهميد و با اين كارشان هزاران تهمتو به حضرت رسول ويزنند از خودمون شرممون امد كه تهمتي را به رسول ميزنيم كه يعودو نصارا نميزنند و ما براي اثبات تشبع نياز به زير سوال بردن اسلام داريم در حاليكه تسنن در 1موردم اشتباه به حضرت رسول و حضرت علي روا نميدارد حال چاره اي ندارم جز پذيرفتن انچه حق است جواب نظر: جناب ؟؟؟ (نميتوانم و جرأت ندارم كه اسم رسول گرامي اسلام (صلي الله عليه وآله) را روي هر شخصي بگذاريم ؛ از اين رو اگر به جاي نام شما از علامت سؤال استفاده ميكنم ، عفو بفرماييد !!! ) شما از كدام تهمت صحبت ميكنيد ؟ آيا بهتر نيست كه كمي منطقي تر و مستدلتر تهمتهاي را كه شيعيان به شماها زدهاند ، براي ما ميشمرديد ؟ اتفاقاً اين اهل سنت هستند كه هزاران تهمت ناروا به شيعيان زدهاند . بنده به دو مورد اكتفا مي كنم : 1 . مسلم نيشابوري در صحيح ترين كتاب اهل سنت در معناي «رجعت» ميگويد كه شيعيان اعتقاد دارند امير المؤمنين عليه السلام در ميان ابرها زندگي ميكند و روزي به همراه فرزندانش قيام خواهد كرد و ... . معنى إيمانه بالرجعة ما تقوله الرافضة وتعتقده بزعمها الباطل أن عليا كرم الله وجهه في السحاب فلا نخرج يعني مع من يخرج من ولده حتى ينادي من السماء أن اخرجوا معه ... صحيح مسلم ، ج1 ، ص12 . در حالي كه احدي از شيعيان در طول تاريخ چنين اعتقادي نداشته اند . 2 . دكتر ناصرالدين قفارى از اساتيد دانشگاههاى مدينه منوره ، در كتاب « اصول مذهب الشيعة الإماميّة » كه رساله دكتراى او بوده ، نوشته است : « أدخل الخمينى إسمه في أذان الصلوات ، وقدّم إسمه حتّى على إسم النبيّ الكريم ، فأذان الصلوات في ايران بعد استلام الخمينى للحكم وفى كلّ جوامعها كما يلي:" اللّه أكبر، اللّه اكبر، خمينى رهبر، أى الخمينى هو القائد ، ثمّ أشهد أنّ محمّداً رسول اللّه"» « [امام] خمينى ، نام خود را در اذان نمازها داخل كرده وحتّى نام خود را بر نام پيامبر نيز مقدّم نموده است . بعد از تشكيل حكومت بوسيله [امام] خمينى ، اذان در نمازها در تمام اجتماعات چنين است : اللَّه اكبر ، اللَّه اكبر ، خمينى رهبر يعنى خمينى پيشواى ماست ، سپس [مىگويند : ] اشهد أنّ محمّداً رسولاللَّه! » . آيا در چنين عصري كه عصر ارتباطات لقب گرفته است ، چنين تهمتي احمقانه نيست ؟! اما بحث عثمان : جناب ؟؟؟ اين عايشه دختر ابوبكر بود كه از عثمان يك چهره زشت براي مردم ترسيم كرد . بسياري از مورخان اهل سنت نوشتهاند كه عايشه شعارش اين شده بود : «اقتلوا نعثلا ، قتل الله نعثلا ؛ بكشيد اين پيرمرد خرفت را ، خدا او را بكشد» . بحث دامادي عثمان را نيز ما پيش از اين بررسي كردهايم ، لطفاً به اين آدرس مراجعه بفرماييد : http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=469 اما بحث پيامبر اسلام (صلي الله عليه واله وسلم) : جناب ؟؟؟ در اين جا نيز شما به اشتباه رفتهايد ، تهمتهايي كه اهل سنت به پيامبر اسلام زده وچهرهاي كه اهل سنت از پيامبر خدا ترسيم كرده اند ، دانماركيها به گردشان هم نميرسند ، من فقط به يك مورد اشاره ميكنم : حمد بن اسماعيل بخاري در صحيحترين كتاب اهل سنت مينويسد : عن عائشة رضي الله عنها قالت كان رسول الله صلى الله عليه وسلم سحر حتى كان يرى أنه يأتي النساء ولا يأتيهن . صحيح البخاري - البخاري - ج 7 - ص 29 - كتاب الطب - باب السحر . «رسول خدا را سحر كرده بودند كه در اثر اين سحر خيال ميكرد با زنان نزديكي ميكند ؛ در حالي كه نميكرد !! » جناب ؟؟؟ آيا شما حاضريد كه اين سخن زشت را در باره پدرتان بپذيريد ؟ و صد ها تهمت زشت ديگري كه بخاري و مسلم در صحيح ترين كتابهاي اهل سنت آوردهاند . براي اطلاع بيشتر ميتوانيد به آدرس ذيل مراجعه بفرماييد : http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=23 والسلام علي من ابتع الهدي . گروه پاسخ به شبهات |
12 |
نام و نام خانوادگي: مهدي ذ -
تاريخ: 07 خرداد 87 - 00:00:00
با سلام : جناب ؟؟؟ (نميتوانم و جرأت ندارم كه اسم رسول گرامي اسلام (صلي الله عليه وآله) را روي هر شخصي بگذاريم ؛ از اين رو اگر به جاي نام شما از علامت سؤال استفاده ميكنم ، عفو بفرماييد !!! ) : در مورد اينكه فرموديد ( تسنن در 1موردم اشتباه به حضرت رسول و حضرت علي روا نميدارد ) يا اصلا" مطالعه نداريد يا اينكه خودتان را به ندانستن زده ايد . كه در هر دو مورد هم نظر دادن چيزي جز جهل را پيامد خود ندارد . شيخ الاسلام شما ابن تيميه مي گويد علي (ع) در 17 مورد بر خلاف قران عمل كرده است . در صحيح ترين كتب اهل سنت آمده كه پيامبر (ص) العياذ بالله از روي جهل حكم به عدم گرده افشاني نخل ها كرده و با اينكار عده اي از كشاورزان را بدبخت كرده است بطوريكه ديگر محصولي براي برداشت نداشته اند . پس واقعا" بايد اين مطلب را كه گفتيد ( از خودمون شرممون امد كه تهمتي را به رسول ميزنيم كه يعودو نصارا نميزنند ) در مورد شما اهل سنت بكار برد . پيامبر زنش را بدوش مي گيرد تا رقص اعراب را نگاه كند ! پيامبر هر شب با فلان قدر زن همبستر ميشد ! پيامبر سر پا ادرار مي كرد ! پيامبر در حاليكه لخت زير ملحفه اي با عايشه است ، در نزد ابوبكر و عمر خود را جمع و جور نمي كند و در حاليكه بدنش معلومست به كار خود ادامه مي دهد ! پيامبر هذيان ميگويد ! و... سخن شما را به خودتان پس مي دهم كه گفتيد ( حال چاره اي ندارم جز پذيرفتن انچه حق است ) قل هاتوا برهانكم ان كنتم صادقين |
13 |
نام و نام خانوادگي: آيلر -
تاريخ: 17 خرداد 87 - 00:00:00
شيعه هاي ؟؟؟ شما ها دشمن اصلي اسلام هستيد جواب نظر: جناب آيلر از گناباد بهتر است به جاي فحاشي و بي ادبي با منطق و استدلال صحبت کنيد بسياري از مطالب موردذکر در اين مقاله از منابع معتبر اهل سنت مي باشد ، بهتر است به جاي تعصبات کورکورانه و اتهام به ما به عنوان دشمن اسلام کمي هم تعقل کرده و با ديد باز به تاريخ نگاه کنيد تا خود پاسختان را دريابيد. والسلام علي من التبع الهدي معاونت اطلاع رساني |
14 |
نام و نام خانوادگي: آيلر -
تاريخ: 17 خرداد 87 - 00:00:00
خيلي باحاليد عجبا چه تهمت هايي به مادرانتون مي زنيد |
15 |
نام و نام خانوادگي: مجتبي نظري -
تاريخ: 18 خرداد 87 - 00:00:00
او روزي خواهد امد...... وما نداي هل من ناصر ينصرني او را پاسخ ميدهيم واما بعد ...... من سوالهايي دارم وازتون جواب ميخوام(لطفا) 1/ايا ماجراي كوچه وجسارت به صديقه طاهره حقيقت دارد 2/ايا ماجراي بين در وديوار ماندن ايشان حقيقت دارد وماجراي ورود به خانه حضرت به چه شكلي بوده 3/حضرت محسن در كدام حادثه شهيد شدند با تشكر از اطلاعات كاملتون جواب نظر: بسمه تعالى با سلام، از ارتباط صميمانه شما سپاسگزاريم شما مي توانيد جواب تمامي سؤالات را در لينک مقالات ذيل ببينيد: خانه وحي در زير تازيانه هاي هجوم http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=107 يورش به خانه وحي! http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=notepad&id=55 معاونت اطلاع رساني |
16 |
نام و نام خانوادگي: يزدان -
تاريخ: 21 خرداد 87 - 00:00:00
آيلر راست مي گويد. اهل سنت چه تهمت ها به مادرانمان مي زنند و چه ها كه با مادرانمان نكردند!!! |
17 |
نام و نام خانوادگي: يزدان -
تاريخ: 21 خرداد 87 - 00:00:00
به دنبال حق در سوره مباركه بقره داريم: «آن كتاب با عظمتي است كه شك در آن راه ندارد و مايه هدايت پرهيزكاران است (2) (پرهيزكاران) كساني هستند كه به غيب (آنچه از حس پوشيده و پنهان است) ايمان ميآورند و نماز را برپا ميدارند و از تمام نعمتها و مواهبي كه به آنان روزي دادهايم، انفاق ميكنند.(3)» شهيد مطهري تفسير پرمعنايي از اين دو آيه ميكند و مينويسد در آيه اول متقين كافران را نيز شامل ميشود! زيرا در آيه دوم زمان افعال مضارع است كه آينده را نيز ميتواند شامل شود. در واقع خداوند ميفرمايد اين كتاب هدايتي است براي پرهيزكاران و پرهيزكاران كساني هستند كه (بعدا) به غيب ايمان ميآورند، (بعدا) نماز ميخوانند، ... . منطقي هم هست. زيرا متقين واقعي كه خود به وسيله قرآن هدايتشدهاند و نيز اگر قرار باشد فقط آنها هدايت شوند، پس تكليف بقيه مثل من كه باتقوا نيستند، چيست؟ آيا آنها هرگز هدايت نميشوند؟ مطابق با فرمايش منطقي شهيد مطهري اين هدايت نصيب كساني خواهد شد كه لجاجت نكنند. يعني اگر ديدند عقل آنها، وجدان آنها و يا قلب و احساس آنها دارد چيزي را قبول ميكند، مقابل آن نايستند و لجاجت نورزند. در كنار اين مساله اگر انسان واگذاري امر خود به خدا را قرار دهد، بدون شك هدايت خواهد شد. و اما در مورد مطلب ديگري كه اين دوست گرامي فرمودهاند علماي مذاهب جواب يكديگر را ميدهند، بايد عرض كرد كه به هيچ عنوان چنين نيست. نبايد به دروغهايي كه وهابيون ميگويند گوش فرا داد. به عنوان مثال شما ميبينيد كه اين سايت تمامي مطالب خود و پاسخ به شبهات را با استناد به كتب اهل سنت بيان ميكند، آيا ديدهايد سايت و يا كتابي از اهل سنت كه بتواند مطالب خود را با استناد به كتب شيعه بيان كند؟! هرگز چنين چيزي در طول تاريخ نبوده است و ادعاهاي اهل سنت تنها در كتب خودشان آمده است. به عنوان مثال عصمت حضزت زهرا (س)، حمله به خانه ايشان، شهادت حضرت زهرا (س)، سقط حضرت محسن (ع)، خلافت حضرت علي (ع) و حتي امامان بعد از او، واقعه غدير و بسياري مسايل ديگر چيزي است كه شيعيان با جمعآوري احاديث و روايات از كتب مختلف اهل سنت آنها را ثابت كردهآند. آيا مسايل اعتثقادي اهل سنت به عنوان مثال خلافت شيخين چيزي بوده كه اهل سنت بتوانند از روي كتب شيعه ثابت كنند؟! براي نمونه ميتوانيد به سايت بيمحتواي سني نيوز با آدرس (sunni-news.com) مراجعه كنيد و ببينيد استدلالات آنها چقدر بيپايه و اساس و به اصطلاح عاميانه آبكي است. آنها هيچ وقت سايتهاي ما را به خوانندگان خود معرفي نميكنند، اما ما با كمال افتخار سايتهاي آنها را به شما معرفي ميكنيم. همان گونه كه آنها كتب ما را در كشورهاي خود ممنوع كردهاند، اما با افتخار در نمايشگاه كتاب كشورمان چندين غرفه به آنها اختصاص ميدهيم. همان گونه كه ما به آنها گفتيم اگر در دانشگاه الازهر رشته شيعه را ايجاد كنيد و آن را توسط اساتيد شيعه تدريس كنيد، ما هم در قم شعبهاي از الازهر را باز ميكنيم و اساتيد سني را براي تدريس در آن ميپذيريم؛ اما وهابيون بيمغز در كمال حماقت فرياد برآورند كه اگر اساتيد سني به ايران روند و شيعه شوند، چه؟! و در اين اقدام نابخردانه به اين فكر نكردند كه اين حرف حقانيت آنها را بيش از پيش زير سوال ميبرد! ما كه از حقانيت خود آگاه هستيم، به جرات ميتوانيم عقايد آنها را مطرح كنيم، زيرا براي آن پاسخهاي مناسب و كوبنده داريم؛ اما آنها كه خود نيز در حقانيت خويش دچار شك و ترديد هستند و پاسخي مناسب در مقابل ما ندارند، همواره از مطرح شدن عقايد و كتابهاي ما ترسيدهاند. نكته ديگر كه بايد به آن توجه كرد اين است كه در طول تاريخ مناظراتي بين شيعيان و سنيان انجام پذيرفته كه همواره به رسوايي طرف سني و بطلان عقيده وي انجاميده است. به عنوان نمونه ميتوانيد مناظرات حضرت آيتالله حسيني قزويني را از همين سايت دريافت داريد. علامه حلي، سيد بحرالعلوم، علامه اميني، سلطان الواعظين شيرازي، آيتالله مكارم شيرازي و ... نيز كساني بودهاند كه در اين زمينه مناظراتي داشتهاند و بطلان طرف مقابل را به همگان ثابت كردهاند. اما متاسفانه برخي سايتهاي اهل سنت با دروغپردازي خود را حق جلوه ميدهند. به عنوان نمونه شيخ الاسلام پروفسور دكتر حمدان الغامدي در مناظره با آيتالله دكتر قزويني از ايشان عذرخواهي ميكند و نوار مصاحبه نيز موجود است، اما سايتهاي اهل سنت با تحريف موارد مناظره چيزهاي ديگري مينويسند. و يا علامه اميني كه يك جلد از كتاب شريف الغدير را در مطاعن خليفه اول نوشته است، در جملهاي كنايهآميز و با طعنه مينويسد «ابوبكر از صحابه پيامبر (ص) است و نبايد در مورد او بدگويي كرد!!» اين جمله كاملا مشخص است كه جنبه شوخي و مسخره دارد. اما در سايتهاي سني از قول اين عالم بزرگ مينويسند، «علامه اميني ميگويد نبايد در مورد ابوبكر بد گفت»!! و هر خواننده ناآگاهي چه شيعه و چه سني با خود ميگويد اگر علامه اميني پاسدار ولايت چنين حرفي زده است، پس واقعا نبايد در مورد ابوبكر حرفي زد!! در صورتي كه اين سايتهاي دروغپرداز واقعيات را اين گونه خلاف جلوه ميدهند. رشد چشمگير تشيع در جهان توسط وهابيون به خوبي احساس شده است تا آن جا كه برخي از آنها در كتابهاي خود به طور واضح به اين مساله اشاره كردهاند. دكتر عصام العماد، فارغالتحصيل دانشگاه «الامام محمد بن سعود» در رياض و شاگرد بن باز (مفتي اعظم سعودي) و امام جماعت يكي از مساجد بزرگ صنعاء و از مبلغين وهابيت در يمن كه كتابي نيز در اثبات كفر و شرك شيعه تحت عنوان «اصله بين الاثني عشريه و فرق الغلاه» نوشته است، با آشنايي با يكي از جوانهاي شيعه، با فرهنگ نوراني تشيع آشنا شد و از فرقه ضاله وهابيت دست كشيد و به مذهب شيعه مشرف شد. دكتر العماد به همين مناسبت كتابي با عنوان «رحلتي من الوهابيه الي الاثني عشريه» تأليف نمود. وي در كتاب ديگر خود مينويسد: «با مطالعه كتابهايي كه وهابيت در سالهاي اخير نوشتهاند، به يقين در مييابيم كه آنان احساس كردهاند كه تنها مذهب آينده، همان مذهب شيعه اماميه است.» (المنهج الجديد و الصحيح في الحوار مع الوهابيين، ص 178) شيخ عبدالله الغنيمان، از اساتيد وهابي دانشگاه «الجامعه الاسلاميه» ميگويد: «وهابيون به يقين دريافتهاند، تنها مذهبي كه در آينده، اهل سنت و وهابيت را به طرف خود جذب خواهد كرد، همان مذهب شيعه امامي است.» (المنهج الجديد و الصحيح في الحوار مع الوهابيين، ص 178) شيخ ربيع بن محمد، از نويسندگان بزرگ سعودي وهابي در يكي از كتابهاي خود مينويسد: «آن چه باعث فزوني شگفتي من شده اين است كه برخي از برادران وهابي و فرزندان شخصيتهاي علمي و دانشجويان مصري كه با ما در جلسات علمي شركت ميكردند و برادراني كه ما به آنها حسن ظن داشتيم، اخيرا به سراغ اين مسير تازه (تشيع) را پيمودند و آن تحت تاثير انقلاب ايران بوده است.» (مقدمه كتاب «الشيعه الاماميه في ميزان الاسلام»، ص 5) شيخ محمد المغراوي از ديگر نويسندگان مشهور وهابي ميگويد: «با گسترش مذهب تشيع در ميان جوانهاي مشرق زمين، بيم آن را دارم كه اين فرهنگ در ميان جوانهاي مغرب زمين نيز گسترده شود.» (مقدمه كتاب «من سب الصحابه و معاويه فامه هاويه»، ص 4) دكتر ناصر القفاري استاد دانشگاههاي مدينه در يكي از كتابهاي مينويسد: «اخيرا تعداد زيادي از اهل سنت به طرف مذهب شيعه گرويدهاند و اگر كسي كتاب «عنوان المجد في تاريخ البصره و نجد» را مطالعه كند به وحشت ميافتد كه چگونه برخي از قبايل عربي به صورت كامل، مذهب شيعه را پذيرفتهاند.» (مقدمه كتاب «اصول مذهب الشيعه الاماميه الاثني عشريه»، ج 1، ص 9) شيخ المجدي محمدعلي محمد نويسنده بزرگ وهابي ميگويد: «يكي از جوانهاي اهل سنت حيرت زده نزد من آمد وقتي كه علت حيرت او را جويا شدم، دريافتم كه دست يكي از شيعيان به وي رسيده است، و اين جوان سني تصور كرده است كه شيعيان ملائكه رحمت، و شير بيشه حق ميباشند.» (انتصار الحق، ص 11 و 14) آري، وهابيت هنگامي كه ديد چگونه عقايد محكم شيعه با كمترين تبليغات مثبت و بيشترين تبليغات منفي همه حقيقتجويان را مجذوب خويش ساخته است، به گونهاي كه حتي كساني كه در اوج خفقان يعني در دانشگاههاي رياض فارغ التحصيل شدهاند، به اين سو كشيده ميشوند، حربه خود را دورغپراكني و تهمت زدن به شيعيان قرار داد! مثلا به دروغ گفتند شيعه ميگويد قرآن تحريف شده است (نعوذ بالله كه خداوند نتواند قرآني را كه خود فرو فرستاده و وعده حفظ آن را داده، نگاه دارد)، شيعه ميگويد عايشه فاحشه است (نعوذ بالله كه همسر پيامبر و ام المومنين فاحشه باشد)، شيعه براي امامان مدفون خود در قبور ركوع و سجده به جا ميآورد (نعوذ بالله كه كسي جز خدا شايسته ركوع و سجود باشد)، و حتي اخيرا در سايتي ديدم كه با كمال وقاحت يكي از وهابيون در جملهاي كاملا مضحك گفته بود شيعه علي رضي الله عنه را لعنت ميكند!!! (نعوذ بالله). و هنگامي كه ديد اين حربه نيز پاسخ مناسب نداد، دست به ترور و قتل و خونريزي زد! اينها همه نشانگر گسترش جهاني و بيسابقه مذهب تشيع در جهان و به خصوص در جهان اسلام است. نكته ديگري كه بايد به آن توجه كرد اين است كه تعداد بسيار ناچيز شيعيان در زمان بيعت با ابوبكر، يعني چهار نفر به قول احاديث شيعه و سني به علاوه اهل بيت علي (ع)، كه بسيار كمتر از يك درصد جامعه را تشكيل ميداد، چگونه در طول تاريخ اين قدر رشد داشته است و در آمارهاي معتبر ارايه شده در چند صد سال اخير به 5 درصد، 8 درصد، 12 درصد، 15 درصد و اكنون به 25 درصد رسيده است و همچنان رو به افزايش است. همان گونه كه اسلام در جهان رو به رشد فزايندهاي است، شيعه نيز در اسلام همين گونه است. آيا اين نشانه حقانيت اسلام نسبت به ساير اديان و شيعه نسبت به ساير مذاهب نيست؟ و اما مساله ديگر اين است كه شما در كدام مذهب اين قدر دعاها و مناجاتهاي زيبا با مضامين عاليه پيدا ميكنيد كه به بهترين نحو حال بنده را نسبت به پروردگار بيان ميكند؟ همين، به تنهايي مسالهاي بود كه يكي از علماي اهل سنت را شيعه نمود و ميتوانيد به وبلاگ اين دانشمند مراجعه كنيد (http://haghbaalist.blogfa.com) مساله ديگر اين است كه در كدام مذهبي اين قدر احاديث با مضامين بالاي اخلاقي و علمي وجود دارد تا جايي كه آلبرت اينشتين دانشمند بزرگ در آخرين رساله علمي خود با عنوان «دي اركلارونگ Die Erklarung» (به معناي بيانيه) كه در سال 1954 در آمريكا و به زبان آلماني نوشت، اسلام را بر تمامي اديان جهان ترجيح داده و آن را كاملترين ومعقولترين دين دانسته است. اين رساله در حقيقت همان نامهنگاري محرمانه اينشتين با مرحوم آيتالله العظمي بروجردي و پروفسور حسابي است. اينشتين در اين رساله «نظريه نسبيت» خود را با آياتي از قرآن كريم و احاديثي از كتابهاي شريف نهج البلاغه و بحارالانوار تطبيق داده و نوشته است كه هيچ جا در هيچ مذهبي چنين احاديث پر مغزي يافت نميشود و تنها اين مذهب شيعه است كه احاديث پيشوايان آن نظريه پيچيده «نسبيت» را ارايه داده ولي اكثر دانشمندان آن را نفهميدهاند. يكي از اين حديثها حديثي است كه علامه مجلسي در مورد معراج جسماني رسول اكرم (ص) نقل ميكند كه: «هنگام برخاستن از زمين، لباس يا پاي مبارك پيامبر به ظرف آبي ميخورد و آن ظرف واژگون ميشود. اما پس از اينكه پيامبر اكرم (ص) از معراج جسماني باز ميگردند مشاهده ميكنند كه پس از گذشت اين همه زمان، هنوز آب آن ظرف در حال ريختن روي زمين است». اينشتين اين حديث را از گرانبهاترين بيانات علمي پيشوايان شيعه در زمينه «نسبيت زمان» دانسته و شرح فيزيكي مفصلي بر آن مينويسد. اينشتين در اين كتاب همواره از آيت الله بروجردي با احترام و به لفظ «بروجردي بزرگ» ياد كرده و از شادروان پروفسور حسابي نيز بارها با لفظ «حسابي عزيز» ياد كرده است. اصل نسخه اين رساله اكنون به لحاظ مسايل امنيتي به صندوق امانات سري لندن (بخش امانات پروفسور ابراهيم مهدوي) سپرده شده و نگهداري ميشود. اين رساله را پروفسورابراهيم مهدوي مقيم لندن با كمك يكي از اعضاي شركت اتومبيلسازي بنز و به بهاي 3 ميليون دلار از يك عتيقهفروش يهودي خريداري كرد. دستخط اينشتين در تمامي صفحات اين كتابچه توسط خط شناسي رايانهاي چك شده و تاييد گشته است. و اما آيا ميشناسيد عالمي از شيعه را كه سني شده باشد؟! اما فراوان است عالمي سني كه شيعه شده باشد. دو نمونه بزرگ آن در عصر حاضر دكتر عصام العماد و دكتر تيجاني سماوي است كه از شخصيتهاي بنام و دانشمندان شهير اهل سنت بودهاند. دوست گرامي! بدون شك هر كه كوركورانه از علماي فرقه خود تقليد كند، مورد مواخذه الهي قرار ميگيرد. زيرا خداوند به او نعمت عقل و وجدان را داده است كه بايد از آنها استفاده كند. بنده تضمين ميكنم كه شما با خواندن اين سايت و سايتهاي سني، اگر لجاجت نكنيد به حق پي خواهيد برد. |
18 |
نام و نام خانوادگي: شاهد -
تاريخ: 24 خرداد 87 - 00:00:00
نوشته ايد : " آيا ميشناسيد عالمي از شيعه را كه سني شده باشد؟" بله مي شناسيم. آيت الله برقعي قمي صاحب چندين و چند جلد كتاب. اين نشان مي دهد شديداَ در دنياي بسته خود زندگي مي كنيد. اگر امامان شيعه واقعاَ برحق بودند نامشان در قرآن مي ميآمد و مهمتر از ياجوج و ماجوج بودند. ضمناَ براي اين كه از دغل كاريهاي تيجاني فريبكار مطلع شويد و نقد سطر به سطر كتابهايش را بخوانيد .... جواب نظر: جناب شاهد گويا شما بيشتر از ما در دنياي بسته خود زندگي مي کنيد و از احوال و اوضاع کمتر خبر داريد (و يا داريد و به عناد خلاف آن را مي خواهيد عنوان کنيد) جناب آقاي حسيني ورجاني (از شاگردان آقاي برقعي که تا مدتها از بهترين شاگردان ايشان بوده و بعد از 18 سال و بعد از آنکه بسياري از شبهات را نتوانستند پاسخ يابند به مذهب تشيع بازگشتند) چنين نقل قول کرده اند که در لحظات آخر عمر ايشان (آقاي برقعي) بوده اند و بعد از فوت ايشان حتي زماني که مي خواستند وصيت نامه ايشان را در پيش فرزندانشان بخوانند حضور داشند اعلام کردند که جناب آقاي برقعي به مذهب تشيع از دنيا رفتند. ايشان (آقاي برقعي) چيزي حدود 70 اثر (کوچک و بزرگ) داشته اند که تقريبا نصفا نصف موافق و مخالف شيعه بوده است ، وليکن هم ايشان و هم جناب آقاي حسيني ورجاني به مذهب تشيع بازگشتند. و جالبتر آنکه چه آقاي برقعي چه آقاي ورجاني و حتي آقاي طباطبايي (که هنوز در ادعاي باطل خود اصرار دارد) هيچ گاه نگفته اند (دقت کنيد) ما سني هستيم بلکه ادعا داشته اند ما مسلمانيم و اسلام بدون مذهب (چه شيعه و چه سني) مي خواهيم. مطالب اينچنيني را مي توانيد در سايت قرآنيان بيشتر و بهتر بخوانيد: http://www.quranian.org/html/index.php و اما راجع به بحث نيامدن نام ائمه در قرآن نيز بهتر بود قبلا در سايت جستجو مي کرديد و بعد طرح شبهه مي نموديد «چرا نام ائمه عليهم السلام مستقيماً در قرآن نيامده است ؟» http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=500 در رابطه با بحث دکتر تيجاني نيز بحث اظهر من الشمس هست ، حالا باز شما اصرار بر دروغ بودن ادعاهاي ايشان باشيد نقول قول اين ادعاي شما همچون ادعاي جناب مولوي عبدالحميد بود که بعد از صحبت جناب دکتر عصام العماد در شبکه سوم (برنامه ماه عسل http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=sokhan&id=87 و همچنين برنامه دکتر تيجاني http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=sokhan&id=88) ادعا کرد که دکتر عصام و دکتر تيجاني دروغگو هست و ... يکسري خزعبلات را به ايشان نسبت دادند و سر همين ادعاي هاي کذب آقاي مولوي عبدالحميد (همچون اين ادعاي شما) دعوت به مناظره شد که ايشان طفره رفته و فرار کردند هرچند شما مي توانيد جوابيه هاي مربوط به اين موضوع را در لينک هاي ذيل ببينيد: http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=75 http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=230 ..... در کل بدانيد چنين ادعاهايي از طرف شما و امثال شما معمولا مطرح شده و بعد از مدتي با بيشتر روشن شدن قضايا و واضحتر شدن حق و حقيقت با شکست مواجهه مي شود. والسلام علي من التبع الهدي معاونت اطلاع رساني |
19 |
نام و نام خانوادگي: شاهد -
تاريخ: 24 خرداد 87 - 00:00:00
راستي اين نامه دروغين انشتين نيز اذهان تحقير شده شيعه را فريفته است. اگر توانستيد ردي از اين نامه و شرح انشتين بر آن حديث در سايتهاي معتبر خارجي بيابيد من ديگر هيچ نمي گويم. اين است قوت استدلالتان؟ آخر انشتين كجا بروجردي كجا؟ انشتين حتي به آن خدايي كه شما معتقديد معتقد نيست. چقدر دلم مي سوزد به حال ساده دلاني كه به راحتي فريب اين حرفها را مي خورند. |
20 |
نام و نام خانوادگي: مهدي ذ -
تاريخ: 28 خرداد 87 - 00:00:00
با سلام به شاهد عزيز : گفتي كه آينشتينن حتي به خداي ما شيعيان هم اعتقاد نداشت . مي خواستم بگويم اتفاقا" او به خداي اهل سنت هم اعتقادي نداشت . خدائي كه در وصف او ميگويند وقتي روي تخت خود مي نشيند گوشتهاي ران او چهار انگشت از هر طرف بيرون ميزند . جالب است ! بعد هم براي اين اعتقاد مضحك خود دليل هم مي آورند كه اين با عظمت خدا سازگار است و نشانه بزرگي اوست . آخر اي انسانهائي كه خداوند به شما عقل داده كه تعقل كنيد ، چرا رانهاي خدا بجاي 4 انگشت، 5 انگشت يا 6 انگشت بيرون نمي زند ؟ آيا اين نشانه محدود كردن خدا و كوچك شمردن او نيست ؟ اصلا" مي خواهم بدانم چه كسي رانهاي خدا را در حال نشستن روي تختش وجب كرده است ؟ به ناچار بايد گفت : (چقدر دلم مي سوزد به حال ساده دلاني كه به راحتي فريب اين حرفها را مي خورند ) . قل هاتوا برهانكم ان كنتم صادقين |
21 |
نام و نام خانوادگي: امير سرودي -
تاريخ: 03 تير 87 - 00:00:00
خيلي تشکر مي کنم .ممنون که ما را بيشتر با وقايع آن دوران آشنا کرديد |
22 |
نام و نام خانوادگي: محمد رضا پرتو -
تاريخ: 04 مرداد 87 - 00:00:00
خدا شمارا با محبتان محشور فرمايد . البته يک گلايه دارم اينکه آدرس را دقيق بنويسيد .بنده در مورد پشيماني ابوبکر در سي دي که موسسه ي نور داده ((نور السيره)) گشتم همچين چيزي که شما نوشته ايد اصلا در کل تاريخ طبري موجود نيست يا در ابن قتيبه يا در مروج الذهب فقط در کامل ذهبي اين مطلب موجود است لطفا پاسخ دهيد. جواب نظر: دوست گرامي ! ما براي آدرس دادن فقط از برنامه مكتبه اهل اللبيت عليهم السلام استفاده ميكنيم . اين نرم افزار ، بهترين نرم افزار موجود در باره علوم اسلامي است . كسي كه اين نرم افزار را داشته باشد ، نيازمند هيچ نرم افزار ديگري نخواهد بود . ما به شما توصيه مي كنيم كه از اين نرم افزار استفاده كنيد ، اگر بازهم نتوانستيد مطالب مورد نظر را پيدا كنيد ، ما در خدمت شما هستيم . ضمن اين كه به آدرسهاي داده شده توسط گروه پاسخ به شبهات اعتماد كامل داشته باشيد ؛ چرا كه روش ما اين است كه تا مطلب را در خود كتاب نديدهايم ، به آدرس دادن هيچ كسي اعتماد نكنيم . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
23 |
نام و نام خانوادگي: رضا -
تاريخ: 30 مرداد 87 - 00:00:00
الحمد لله الذي جعلنا من المتمسكين بولايه امير المومنين علي ابن ابيطالب عليه السلام خدا را شكر مولايم علي شد |
24 |
نام و نام خانوادگي: حسين -
تاريخ: 19 شهريور 87 - 00:00:00
بعضي از كتب معتبر اهل تسنن كه خود آنها اين كتب را پس از قران صحيح ترين كتاب مي دانند چنان توهينات آشكاري بر ساحت مقدس حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم وارد كرده اند كه هر انساني كه ذره اي عقل و تدبير داشته باشد بر جعل و تحريف در روايات آنان پي مي برد و حكم بر احمقانه بودن اين مطالب و بي تدبيري راوي آن مي كند . اگر چه قصد ندارم به عقايد اهل تسنن توهين كنم اما براي نمونه يك مورد از اين احاديث جعلي و شرم آور را براي شما مي آورم تا برادران اهل تسنن ببينند كه چه كتب و راويان معركه اي دارند . در صحيح بخاري جلد چهارم صفحه 289 آمده است كه روزي پيامبر ص خود را براي نماز آماده مي كردند كه زني زيبا رو از جلو رسول الله عبور كرد و پيامبر بدون آنكه چيزي به كسي بگويد به خانه بازگشت و پس از دو ساعت به مسجد باز گشت و نماز جماعت را با تاخير برگزار كرد وقتي مسلمانان از دليل آن سوال كردند حضرت در جواب گفتند : وقتي آن زن زيبا رو را ديدم هوس و شهوت جنسي بر من غالب شد و به خانه رفتم و با يكي از همسرانم نزديكي كردم و غسل كردم و به مسجد بازگشتم . كه معني اين حديث يعني اينكه : 1-العياذ بالله هوس و شهوت جنسي بر پيامبر غلبه داشته 2- پيامبر به خاطر هوس و شهوت نماز جماعت را به تاخير انداخته العياذ بالله 3-پيامبر العياذ بالله اين قدر بي شرم بوده كه رابطه خود با همسرانش را براي مردم باز گو مي كرده . و ساير حديث هايي كه در كتب اهل تسنن آمده و هدفي نداشته غير از تخريب چهره حضرت ختمي مرتبه صلي الله عليه و آله و سلم و دشمنان اسلام از اين حديث ها با نام نقاط ضعف اسلام ياد مي كنند . |
25 |
نام و نام خانوادگي: سيد مصطفي طاهري -
تاريخ: 30 شهريور 87 - 00:00:00
سلام از سايت عال تان بسيار متشکر م بنده از مطالب سايتتان براي پاسخ گويي به سايت ؟؟؟ استفاده مي کنم و مطالب شما را عينا در آن قرار ميدهم ولي از آنجا که پاسخي به آنها نمي تونند بدند آنها را پاک مي کنند با تشکر فراوان اگر شبه جديدي مطرح شد با شما در ميان مي گذارم. |
26 |
نام و نام خانوادگي: صادق راستگو -
تاريخ: 13 مهر 87 - 00:00:00
باسلام و تحيت و آرزوي توفيق الهي در خدمت باسلام و مسلمين بنظر حقير اين جماعتي كه خود را سني و يا وهابي معرفي ميكنند جيره خواران صهيونيزم جهاني و نوكر سرسپرده آمريكاي جنايتكار هستند و بنظر خودشان ميخواهند اينگونه جوانان را از اسلام ناب محمدي دور سازند . سركردگان اينان با صرف ميليونها ريال سعودي مبادرت به چاپ جزوات و كتابهاي بسيار با نام هاي مجعول بعنوان نويسنده ميكنند و در ميان حجاج پخش كرده تا شايد يكنفر حتي به زبان به آنها اضافه شود . البته زهي خيال باطل . من خبر دارم يك نفر كه خود را مسلمان سني معرفي ميكرد هشتصد ميليون تومان پول را آورده بود در جنوب كشور به شخصي داد كه خرج اسلام شود با اين شرط كه فقط اسلام وهابي ولاغير . بنابراين اينها همش ساخته و پرداخته انگليس و آمريكاي جنايتكار است كه صهيونيزم بين الملل اعم از يهودي و مسيحي در راس آنها هستند پس بهتر بگذاريم اينها در جهل خودشان بمانند و ما مذهب حقه خودمان را در جاي خودش و براي آدمهايي كه ميفهمند عرضه كنيم . مگر ابولهب فهميد كه اينها بفهمند ؟ مگر ابوسفيان و پسرش معاويه و ذريه ميمون بازش فهميدند كه اينها بفهمند ؟اگر قرار باشد يكي از آنها بفهمد مثل تيجاني و عصام العماد ميفهمند ولي امثال دكتر قفاري در جهل مركب ابد الدهر خواهند ماند . والسلام |
27 |
نام و نام خانوادگي: رضا -
تاريخ: 19 مهر 87 - 00:00:00
عاليست دستتان درد نکند |
28 |
نام و نام خانوادگي: سني بيدار -
تاريخ: 30 مهر 87 - 00:00:00
نميدونم چه طور روتون ميشه اين سنداي دروغين روبياريد كه حتي توعالم خيال هم يافت نميشه چه برسه تو منابع اهل سنت تازه اكه بازه با هزار دغل كاري تاويل بيجا ميكنيد اي داد از انصاف |
29 |
نام و نام خانوادگي: كاكاوند -
تاريخ: 01 آبان 87 - 00:00:00
منابع و اسناد واقعه غدير يا بخش هايي از آن در کتب اهل سنت با توجه به اينکه در تمامي منابع معتبر شيعه واقعه غدير به طور کامل همراه با وقايع قبل و اتفاقات بعد از آن ذکر شده است از ذکر منابع شيعه در زمينه سند واقعه غدير خودداري کرده و صرفا منابع اهل سنت را ذکر کرديم. براي جستجوي بيشتر مي توانيد به کتاب" الغدير" علامه اميني مراجعه کنيد. اخبار اصفهان: ج1ص107و235.ج2ص227. اخبارالدول وآثارالاول:ص102. أربعين الهروي:ص12. أرجح المطالب:ص36و56 و58 و67 و203 و338 و339 و389 و581-545 و681 . الارشاد: ص420. أسباب النزول:ص135. أسد الغابه:ج1ص308و367.ج2ص233.ج3ص92و93و274و307و321.ج4ص28.ج5ص6و205و208. الامامه و السياسه:ج1 ص109. أنساب الاشراف:ج1 ص156. البدايه و النهايه:ج5 ص208-213و227و228-ج7ص338و344-349. بلاغات النساء:ص72. تاريخ بغداد:ج8ص290-ج7ص377-ج12ص343-ج14ص236. التاريخ الکبير:ج1ص375-ج2قسم2ص194. تاريخ الخلفاء:ص114و158و179. تفسير الثعلبي:ص78و104و181و235. تفسير الطبري:ج3ص428. تفسير فخر الرازي:ج3ص636. التمهيد(باقلاني):ص171. الجمع بين الصحاح:ص458. حياه الصحابه:ج2ص769. حليه الاولياء:ج5ص26و363-ج6ص294. الخصائص:ص4و49و51. خصائص النسائي:ص21و40و86و88و93و94و95و100و104و124. الخصائص(السيوطي):ص18. الخطط والآثار(مقريزي):ص220. الدر المنثور:ج2ص259و298. دول الاسلام(ذهبي):ج1ص20. ذخائرالعقبي:ص67و68. روضات الجنات(زمجي):ص158. سر العالمين(غزالي):ص16. سنن الترمذي:ج5ص591 . سنن ابن ماجه:ج1 ص43. سنن النسائي:ج5 ص45. سنن المصطفي صلي الله عليه و آله:ج1ص45. السيره النبويه(زيني):ج3 ص3. شرح نهج البلاغه(ابن أبي الحديد):ج1ص317و362-ج2ص288-ج3ص208-ج4ص221-ج9ص217. الشرف الموبد(نبهاني):ص58و113. شواهد التنزيل:ج1ص158و190. صحيح الترمذي:ج1ص32-ج2ص298-ج5ص633. صحيح مسلم:ج4ص1873. الصواعق المحرقه:ص25و26و73و74. طبقات ابن سعد:ج3ص335. العقد الفريد:ج5ص317. عمده الاخبار:ص191. الفصول المهمه:ص23و24و25و27و74. الفضائل(ابن حنبل):ج1ص45و59و77و111-ج2ص560و563و569و592و599-ج3ص27و35. فضائل الصحابه:ج2ص610و682. الکفايه:ص151. کفايه الطالب:ص13و17و58 و62 و153و285و286. کنز العمال:ج1ص48-ج6ص397-405-ج8ص60-ج12ص210-ج15ص209. الکوکب الدري:ج1ص39. مجمع الفوائد:ج9ص103-108و163. مختلف الحديث(ابن قتيبه):ص52و276. مروج الذهب:ج2ص11. مستدرک الحاکم:ج3ص109و110و118و371و631. مسند ابن حنبل:ج1ص84و119و180-ج4ص241و281و368و370و372-ج5ص347و366و370و419-494-ج6ص476. مسند الطيالسي:ص111. مصابيح السنه:ج2ص202و275. معارج النبوه:ج1ص329. المعارف(ابن قتيبه):ص58. معالم الايمان(دباغ):ج2ص299. المعتصرمن المختصر:ج2ص301و332. معجم البلدان:ج2ص389. المعجم الصغير:ج1ص64و71. المعجم الکبير(طبراني):ج1ص149و157و390-ج5ص196. مقاصد الطالب:ص11. مقتل الحسينعليه السلام(خوارزمي):ص47. مقصد الراغب:ص39. المنار:ج1ص463. مناقب الائمه(باقلاني):ص98. المناقب(ابن جوزي):ص29. المناقب(ابن مغازلي):ص16و18و20و22و23و24و25و224و229. المناقب(عبدالله شافعي):ص106و107و122. منتخب کنز العمال:ج5ص30و32و51. المواقف:ج2ص611. موده القربي:ص50. نزهه الناظرين:ص39. النهايه(ابن الأثير):ج4ص346. نهايه العقول:ص199. الوفيات(ابن خلکان):ج1ص60-ج2ص223. ينابيع الموده:ص29-40و53-55و81و120و129و134و154و155و179-187و206و234و284. الاصابه:ج1ص372و550-ج2ص257و382و408و509-ج3ص512-ج4ص80. الاستيعاب:ج2ص460. أشعه اللمعات في شرح المشکاه:ج4ص89و665و676. تفريح الأحباب:ص31و32و307و319و367. التمهيد و البيان(أشعري):ص237. الفتوح(ابن الأعثم):ج3ص121. التمهيد البيان(أشعري):ص237. ثمار القلوب(ثعالبي):ص511. الأعتقاد(بيهقي):ص182. تاريخ دمشق:ج1ص370-ج2ص5و85و345-ج5ص321. الجمع بين الصحاح:ص458. الشفاء(قاضي عياض):ج2ص41. أسني المطالب:ص4و221. انسان العيون:ج3ص274. الأنوار المحمديه:ص251. بلوغ الأماني:ج1ص213. البيان والتعريف:ج2ص36. التاج الجامع:ج3ص296. تجهيز الجيش:ص135و292. ذخائرالعقبي:ص67و68. الحاوي للفتاوي:ج1ص79و122. الرياض النضره:ج2ص169و170و217و244و348. السيره الحلبيه:ج3ص274و283و369. شرح المقاصد:ج2ص219. فرائد السمطين:ج1ص56و64و65و67و68و69و72و75و76و77. العثمانيه:ص145. مرقاه المفاتيح:ج1ص349-ج11ص341و349. مصابيح السنه:ج2ص202و275. المورود في شرح سنن أبي داود:ج1ص214. |
30 |
نام و نام خانوادگي: حسين اسيري -
تاريخ: 03 آذر 87 - 00:00:00
آقاي " سني بيدار " فكر نميكنم اسمتون صحيح باشد !! خواب به شما لايق تر است نصيحت ميكنم به خود فشار نياوريد وبريد استراحت كنيد وبخوابيد |
31 |
نام و نام خانوادگي: سيد علي -
تاريخ: 28 دي 87 - 00:00:00
سلام عليکم خسته نباشيد از اينکه از حقانيت شيعه دفاع مي گنيد بسيار سپاسگذارم مي خواستم خدمتتان عرض کنم که من يکي دو تا از روايات اهل سنت را در مورد شهادت حضرت صديقه (س)را که در سند آن اسلم القرشي العدوي و زياد بن کليب بود را به يکي از برادران اهل سنت گفتم او در جواب گفت که دکتر شوارب به آقاي دکتر قزويني گفته ابو اسلم درست است که حتي زمان پيغمبر (ص)را درک کرده ولي او را عمر در زمان خلافتش از مکه خريده ودر زمان وقوع حادثه در مدينه نبوده است پس روايت او مرسل است ودر مورد زياد بن کليب هم گفت او از صغار تابعين است وزمان عمر را درک نکرده لذا روايت او هم مرسل است البته من در مورد اسلم گفتم اگر شما روايت او را قبول نداريد پس چطور روايات ابوهريره کذاب را قبول داريد که سه سالي بيشتر در محضر پيامبر (ص) نبوده ولي تقريبا از تمامي ادوار ايشان چه قبل از هجرت وچه بعد از هجرت از پيامبر حديث نقل کرده است ؟ مي خواستم از شما عزيزان سوال کنم آيا مي توان اثبات کرد که ابو اسلم در آن موقع در مدينه بوده و زياد بن کليب هم زمان عمر را درک کرده است ؟ اجرتان با شفيعه روز حشر حضرت فاطمه سلام الله عليها جواب نظر: با سلام در همان مناظره جناب دکتر قزويني در پاسخ به ابوشوارب گفتند که تصريح شده است که وي رسول خدا (ص) را ديده است ، همان طوري كه مزي از استوانه هاي رجال اهل سنت مي گويد: أسلم القرشى العدوى مولى عمر بن الخطاب: قال المزي: أدرك زمان النبى صلى الله عليه وسلم . و قال العجلى : مدينى ثقة من كبار التابعين . و قال أبو زرعة : ثقة . تهذيب الكمال ، ج2 ، ص530 . اما در مورد زياد بن کليب ؛ اهل سنت در موارد بسيار زياد به مرسل تابعي استشهاد کرده و آن را حجت مي دانند (مي گويند اگر مرسل تابعي ثقه حجت نباشد بسياري از روايات از دست مي رود) آن هم زياد بن کليب که شخصي بسيار مورد اطمينان در نزد اهل سنت است . مزي در باره وي نيز مي گويد: زياد بن كليب : قال العجلى : كان ثقة فى الحديث ، قديم الموت ... و قال النسائى : ثقة . تهذيب الكمال ، ج9 ، ص506 . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
32 |
نام و نام خانوادگي: محمد -
تاريخ: 19 بهمن 87 - 00:00:00
فجزاكم الله خيرا افضل الجزا واكمل الجزا واحسن الجزا از اقايان اهل سنت سوال كنيد،چرا صديقه طاهره ،حضرت فاطمه (سلام الله عليها)تا زنده بودند با جناب ابي بكر بيعت نكردند؟وپيكر مطهره ايشان بدون حضور خلفا شبانه دفن شد؟...حال انكه درصحيح ترين كتب شما از نبي مكرم (صلي الله عليه واله)امده است كه:خطاب به ايشان(حضرت زهرا)ميفرمايند ان الله يرضي لرضاك ويغضب لغضبك شخصيتي كه به انجا رسيده است كه خداوند متعال راضي به رضاي اوباشد و از غضب او غضب نمايد ،چرا رضايت به خلافت ابي بكر نداشته وشكايت ايشان را نموده است؟ |
33 |
نام و نام خانوادگي: سيد عليرضا -
تاريخ: 15 فروردين 88 - 00:00:00
با سلام 1-منبع حديث من مات ولم يعرف امام زمانه را در منابع اهل تسنن بنويسيد؟ 2-غضب ناك بودن حضرت صديقه كبري را از منابع انها ذكر كنيد؟ اگه ميشه شماره تلفن حاج اقا را برام ميل كنيد؟با تشكر فراوان از زحمات شما جواب نظر: با سلام 1- اين روايت در كتب بسيار و با مضمون هاي مشابه آمده است ، از جمله در صحيح مسلم با عبارت ذيل بدون اسم امام (البته قطعا در معني بايد امام يا خليفه در تقدير گرفته شود ، همانطور كه علماي اهل سنت گفته اند) : وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ في عُنُقِهِ بَيْعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً صحيح مسلم ج 3 ص 1478، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261 ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي همچنين در مستدرك حاكم نيشابوري با سند صحيح و با عبارت كامل امده و حاكم و ذهبي اين روايت را طبق نظر شيخين (بخاري و مسلم) مي دانند . همچنين در صحيح ابن حبان و... جداي از اينكه صريحا علماي اهل سنت گفته اند حرام است شخص حتي يك شب بدون امام باشد !!! 2- در مورد غضب ناك بودن فاطمه زهرا سلام الله عليها بر خلفا : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1323 3- مي توانيد با شماره تلفن موسسه كه در بخش ارتباط با ما آمده است ، تماس بگيريد . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
34 |
نام و نام خانوادگي: Morteza Golbadi -
تاريخ: 21 فروردين 88 - 00:00:00
I thank you for your great job on providing these informations .It is very much helpfull and valuable . Morteza Golbadi |
35 |
نام و نام خانوادگي: منظور علي -
تاريخ: 12 ارديبهشت 89 - 00:00:00
تمام کساني که شيعه مي شومد واز دنيا مي روند از قبل مشخص لا يهدي الي هذا الامر الا يعلمه الله |
36 |
نام و نام خانوادگي: بنده خدا -
تاريخ: 04 تير 90 - 23:05:11
شما كه ميگيد پيامبر بعضي ها را لعنت ميكند و لعنت كرده خداوند در قرآن آورده كه به مشركين دشنام ندهيد و خود پيامبر فرموده كه لعنت نكنيد حتي به باد و اشجار و غيره تعليم و تعلم صحيح در جامعه تاثير مثبت دارد يا منفي پيامبري كه ميفرمايد (اني بعثت لاتمم مكارم الاخلاق)و قران ميفرمايد (انا ارسلناك رحمت العالمين) آيات خدا و گفتار پيامبر با اين سخناني كه شما نوشتيد منافات دارد و در جامعه اخلاق رذيله را به همراه دارد . به اميد سخنان درست و اخلاق خوب . جواب نظر: با سلام دوست گرامي بهتر است به آدرس ذيل مراجعه کنيد تا پاسخ تفصيلي خود را ببينيد : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=154 موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
37 |
نام و نام خانوادگي: شيعه -
تاريخ: 23 تير 90 - 23:57:06
سلام . عالي بود . خدا توفيقات روز افزون بهتون بده و به تمام مسلمانان دنيا بصيرت عنايت كنه . التماس دعا يا حق |
38 |
نام و نام خانوادگي: سورنا ايراني -
تاريخ: 03 مرداد 90 - 04:20:26
با درود و ارادت مهدي ذ دمت گرم ! خيلي حال کردم ، حرفات خيلي باحال بود افرادي مثل اين شاهد توي جهل مرکب موندن هرکس که نداند و نداند که نداند ..... در جهل مرکب ابدالدهر بماند! من با برادراي سني خييييييلي زياد گفتگوي آرام داشته ام به خدا بدون تعصب ميگم حتي يک مورد از عقايدشون رو هم نتونستن با عقل و مدرک صحيح ثابت کنن! وقتي جوابي براي سوال ندارن يا اينکه به شبهشون جواب داده ميشه نميگم که اونو قبول کردن بلکه از اين شاخه به شاخه ديگه ميپرن و بحث رو عوض ميکنن! اين مورد رو به کرات ديده ام خدا صاحب قلوبه اميدوارم قلوب همه رو به سمت حقيقت و شناخت پيامبر (ص) و اهل بيتش هدايت کنه! شاد باشيد درپناه خدا و محبت اهل بيت (علهيم السلام) |
39 |
نام و نام خانوادگي: علي -
تاريخ: 17 آذر 90 - 16:09:50
در مورد عقايد انيشتين در مورد اسلام. نمي دونم چقدر منابع و نشريات خارجي و زبان اصلي مطالع ميکنيد. من در مورد نامه نگاري آقاي انيشتين نميتونم نظر بدم.ولي به کرات اين جملات رو از ايشون توي همين مجلات فيزيک درج کردند. "انيشتين از افلاک سخن ميگفت و ...." "انيشتين يکي از مخالفان نظريه کوانتومي بود و ميگفت خداوند براي اداره جهان تاس نمي اندازد و..." دوستان ميتونن ويدويهاي زبان اصلي به زبان آلماني رو هم از اينترنت نگاه کنن. در قرآن است که تنها دانشمندان از خداوند بترسند اگه واقعا همچين چيزايي بوده جايه شگفتي نداره. |
40 |
نام و نام خانوادگي: سيد عبدالرحمن حسيني -
تاريخ: 07 بهمن 90 - 16:15:13
حشر محبين علي با علي ست حشر محبين عمر با عمر پس بنگريد كه از كدامين قبيله ايد ؟؟؟؟؟ يا حق |
صفحه بعد | [1] [2] [3] |