* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 11 مرداد 1392 تعداد بازديد: 50535 
اثبات امامت در پنج دقيقه
گروه امامت و خلافت  

بسم الله الرحمن الرحيم

اثبات امامت در پنج دقيقه

براي دانلود فايل pdf اين مقاله روي لينک ذيل کليک کنيد:

 

http://www.valiasr-aj.com/image_user/vasaeq/emamat-dar5.pdf

فهرست مطالب

 

اثبات امامت در پنج دقيقه

چرا بايد از مذهب تحقيق كنيم؟

بشارت خداوند به بندگاني که بهترين راه را انتخاب ميکنند

لزوم تحقيق در مذهب، در روايات:

أدله شيعه بر فرقه ناجيه بودن خود

خلافت حضرت علي (ع) از كتب اهل سنت

ولاية علي بن أبي طالب در قرآن

ولايت علي بن ابي طالب درسنت

ادله اهل سنت بر خلافت ابوبكر

خلافت عمر بن خطاب

شوراي 6 نفره خلافت عثمان توسط مردم انتخاب شدند يا توسط شخص عمر

 

مقدمه:

به دنبال برنامه هاي جذاب حضرت آيت الله قزويني در شبکه ولايت در باره امامت، بينندگان عزيز اين شبکه درخواست کردند که اين مطالب به صورت خلاصه شده در سايت قرار گيرد تا آنان بتواند به راحتي از اين مطالب در مناظرات و مباحثات با مخالفان استفاده کنند.

بدين منظور بر آن شديم که مقاله ذيل تقديم شيعيان و دوست داران اهل بيت عصمت و طهارت شود.

در اين مقاله مختصر به چند مطلب اساسي پرداخته مي‌شود:

1. چرا مسلمان ها بايد درخصوص مذهب خود تحقيق کنيم؛

2. ادله شيعه براي بر حق بودن خود، چيست؟

3. ادله شيعه بر خلافت بلافصل اميرالمومنين طبق قرآن و تفاسير اهل سنت چيست؟

4. ادله شيعه بر خلافت بلافصل اميرالمومنين طبق سنت صحيح پيامبر (ص) چيست؟

5. ادله خلافت ابي بکر از ديدگاه اهل سنت چيست؟

چرا بايد از مذهب تحقيق كنيم؟

آيا تحقيق در باره مذهب ضروري است؟ چرا بايد مسلمانان در مذهب خود تحقيق کنند؟ مگر همه ما مسلمان نيستم و همه مسلمانان در صراط مستقيم الهي نيستند و به بهشت نخواهند رفت؟

در اين بخش به اين سؤال پاسخ داده خواهد شد.

بشارت خداوند به بندگاني که بهترين راه را انتخاب مي‌کنند

در قرآن کريم آيات متعددي وجود دارد که لزوم تحقيق و تفحص در عقيده را براي مسلمانان گوشزد مي‌کند که ما به جهت اختصار به يک آيه اشاره مي‌کنيم.

خداوند رحمن و رحيم در قرآن کريم مي‌فرمايد:

{فَبَشِّرْ عِبَادِي الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمْ اللهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الاَلْبَابِ}. الزمر: 17 18

بنابراين بندگان مرا بشارت ده، کساني که سخنان را مي‌شنوند و از نيکوترين آنها پيروي مي‌کنند، آنها کساني هستند که خدا هدايتشان کرده، و آنها خردمندانند.

لزوم تحقيق در مذهب، در روايات:

در روايات شيعه و سني نيز بر اين مطلب تأکيد شده است که هر مسلماني بايد در عقيده خود تحقيق کرده و بهترين راه و مذهب را بيابند و بر اساس آن زندگي نمايند که ما به يک روايت بسنده مي‌کنيم:

حديث افتراق امت به 73 فرقه

حديث افتراق امت، از احاديث متواتري است که شيعه و سني آن را در کتاب‌هاي خود با سندهاي صحيح نقل کرده‌اند؛ از جمله ترمذي در سنن خود آورده است که پيامبر (ص) فرمودند:

وَتَفْتَرِقُ أُمَّتِي عَلَى ثَلَاثٍ وَسَبْعِينَ فِرْقَةً....

قَالَ أَبُو عِيسَى: هَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ غَرِيبٌ مُفَسَّرٌ.

سنن الترمذي: ج4، ص134 ح 2778.

وصحّحه الحاكم المستدرك: ج 1 ص 6

امت من به هفتاد سه فرقه تقسيم خواهد شد.

ترمذي از علماي بزرگ اهل سنت بعد از نقل حديث مي نويسد: سند روايت حسن (معتبر) است و حاكم نيشابوري هم بر صحت روايت شهادت مي دهد.

و يا در روايت ديگري ميفرمايد:

وَتَفْتَرِقُ أُمَّتِي عَلَى ثَلَاثٍ وَسَبْعِينَ مِلَّةً كُلُّهُمْ فِي النَّارِ إِلَّا مِلَّةً وَاحِدَةً.

سنن الترمذي: ج 4 ص 135 ح 2779.

امت من به هفتاد و سه فرقه تقسيم خواهد شد که تمام آنها اهل آتش جهنم هستند بجز يک فرقه.

از اين رو، بر ما لازم است راجع به مذهب صحيح و فرقه ناجيه در کلام رسول الله صلي الله عليه واله وسلم بحث و تحقيق بکنيم تا بتوانيم بهترين فرقه را انتخاب کرده و از آن پيروي کنيم.

أدله شيعه بر فرقه ناجيه بودن خود

تمام مذاهب اسلامي، ادعا کرده‌اند که آن‌ها فرقه ناجيه هستند و ديگران فرقه باطل. اما در اين ميان تنها مذهبي که براي اثبات ادعاي خود از قرآن و سنت؛ حتي از کتاب‌هاي مخالفان خود دليل و مدرک معتبر دارد، مذهب اماميه اثني عشريه است. هر چند که اين ادله بسيار گسترده است؛ اما به دليل اختصار تنها به چند دليل بسنده مي‌کنيم:

من مات بلا إمام مات ميتة جاهلية (هر کس بدون امام بميرد به مرگ جاهلي مرده است)

در صحيح مسلم از كتابهاي معتبر دست اول اهل سنت آمده که رسول خدا (ص) فرمود:

وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً.

 صحيح مسلم: ج 6 ص 22 ح 4686.

هرکس بميرد و بر گردن او بيعتي نباشد به مرگ جاهلي مرده است.

واحمد بن حبنل در مسند خود مي‌نويسد:

 من مات بغير إمام مات ميتة جاهلية.

مسند أحمد ج 4 96.

هرکس بدون امام بميرد به مرگ جاهلي مرده است.

تنها مذهبي که بعد از رسول خدا صلي الله عليه وآله امام زمان خود را مي‌شناسد و همواره بيعت يک امام مشخص را بر گردن داشته، مذهب اثني عشريه است؛ اما ساير مذاهب اين چنين نيستند.

خلفائي اثناعشر (جانشينان پيامبر صلي الله عليه واله وسلم دوازده نفر هستند)

شيعه و سني با سندهاي صحيح و متواتر نقل کرده‌اند که رسول خدا صلي الله عليه وآله بارها تأکيد کرده‌اند که جانشينان من تا قيامت تنها دوازده نفر خواهند بود؛ چنانچه مسلم در صحيح خود آورده است که رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمود:

إِنَّ هَذَا الأَمْرَ لاَ يَنْقَضِي حَتَّى يَمْضِيَ فِيهِمُ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً.

 صحيح مسلم، ج6، ص3، ح4598.

اين امر (اسلام) منقضي نمي‌شود تا اينکه دوازده خليفه در بين آنها بگذرد (حکومت کند).

طبق اين روايت، خلفاي واقعي رسول خدا صلي الله عليه وآله تا زماني که اسلام هست، تنها دوازده نفر خواهند بود.

به غير از مذهب حقه اثني عشريه، هيچ مذهب ديگري نتوانسته‌اند، اين روايت را بر مذهب خود تطبيق دهند. تعدادي از علماي اهل سنت قاطعانه تصريح کرده‌اند که نتوانسته‌اند معناي اين روايت را بفهمند و هيچ يک از علماي اهل سنت نيز معناي دقيق و قاطعي براي آن ذکر نکرده است؛ از جمله ابن حجر عسقلاني به نقل از ابن جوزي مي‌نويسد:

قد أطلت البحث عنه، وتطلّبت مظانّه، وسألت عنه، فما رأيت أحدا وقع على المقصود به.

فتح الباري ج 13 ص 181.

در باره اين روايت تحقيق زيادي کردم و تمام احتمالات را ملاحظه کرده و از ديگران سؤال کردم؛ اما هيچ کسي را نيافتم که معناي قطعي اين روايت را متوجه شده باشد.

تنها مذهب شيعه است که مي‌تواند اين روايت را بر باورهاي خود تطبيق دهد.

خلافت حضرت علي (ع) از كتب اهل سنت

پيروان مکتب اهل بيت عليهم السلام تنها مذهبي هستند که براي اثبات حقانيت مذهب خود، از قرآن، سنت، عقل و اجماع دليل قطعي دارند که ما به اختصار به چند دليل اشاره مي‌کنيم:

ولاية علي بن أبي طالب در قرآن

آيات فرواني در قرآن کريم وجود دارد که به صورت مستقيم و غير مستقيم مي‌توان به آن‌ها براي اثبات ولايت و امامت اميرمؤمنان عليه السلام استناد کرد؛ از جمله:

آيه ولايت

{إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ ءَامَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَهُمْ رَ كِعُونَ}.

المائدة: 55.

سرپرست و صاحب امر شما، تنها خدا، پيامبر او و کسانى هستند که ايمان آورده اند؛ همانها که نماز را بر پا مىدارند، و در حال رکوع، زکات مى دهند.

طبري در تفسير خود به نقل از مجاهد نوشته است:

{إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ} الآية. نزلت في علي بن أبي طالب تصدق وهو راكع.

تفسير الطبري ج 6 ص 390

اين آيه در باره علي بن أبي طالب عليه السلام نازل شده است و او در حال رکوع صدقه داده است.

همچنبن ابن أبي حاتم در تفسير خود از عتبة بن أبي حكيم همين مطلب را نقل کرده است:

تفسير ابن أبي حاتم ج 4 ص1162.

ابن تيميه در باره تفسير طبري و تفسير ابن أبي حاتم گفته:

تفاسيرهم متضمّنة للمنقولات التي يعتمد عليها في التفسير.

منهاج السنة، ج7، ص179.

تفسير طبري و ابن ابي حاتم از تفاسيري است که روايات نقل شده در آن‌ها، در تفسير قرآن قابل اعتماد هستند.

آلوسي در باره شأن نزول اين آيه گفته است:

وغالب الأخباريّين على أنّ هذه الآية نزلت في‌علي‌كرّم اللّه‌وجهه.

روح المعاني، ج6، ص167.

اکثر صاحبان روايت، بر اين باور هستند که اين آيه در باره علي کرم الله وجهه نازل شده است.

و همچنين گفته است:

والآية عند معظم المحدثين نزلت في علي.

روح المعاني، ج6، ص186.

از ديدگاه بيشتر محدثين، اين آيه در باره علي بن ابي طالب عليه السلام نازل شده است.

آيه ابلاغ

{يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا اُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ} المائدة: 67.

اى پيامبر! آنچه از طرف پروردگارت برتو نازل شده است، به طور کامل (به مردم) ابلاغ کن؛ و اگر چنين نکنى، رسالت او را انجام نداده اى. خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم، حفظ مى کند.

ابن أبي حاتم در تفسير خود از ابو سعيد خدري نقل کرده است:

نزلت هذه الآية... في علي بن أبي طالب.

تفسير ابن أبي حاتم، ج 4 ص1172.

اين آيه در باره علي بن ابي طالب نازل شده است.

آلوسي در تفسير خود مي‌نويسد:

روي ابن مردويه عن ابن مسعود قال كنا نقرأ على عهد رسول الله (ص): بَلِّغْ مَا اُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ إنّ عليّاً وليُّ المؤمنين وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ.

روح المعاني، ج6، ص193

ابن مردويه از ابن مسعود نقل مي‌کند که ما در زمان رسول الله صلي الله عليه واله وسلم اين آيه را اينگونه مي‌خوانديم: آنچه از طرف پروردگارت برتو نازل شده است که «علي ولي مومنين است» را به طور کامل (به مردم) ابلاغ کن، و اگر چنين نکنى، رسالت او را انجام نداده اى.

و سيوطي اين روايت را اين چنين نقل کرده است:

بَلِّغْ مَا اُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ إنّ علياً مَولَي المؤمنين وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ.

الدر المنثور ج2ص298 و فتح القدير ج 2 ص60 والمنار: ج 6ص463.

آنچه از طرف پروردگارت برتو نازل شده است که «علي مولاي مومنين است» را به طور کامل (به مردم) ابلاغ کن، و اگر چنين نکنى، رسالت او را انجام نداده اى.

آيه اکمال دين

{أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمْ الاِْسْلاَمَ دِيناً}.

المائدة: 3

امروز، دين شما را برايتان کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم.

خطيب بغدادي با سند معتبر نقل کرده است که اين آيه بعد از معرفي اميرمؤمنان عليه السلام در غدير خم، نازل شده است:

وَهُوَ يَوْمُ غَدِيرِ خُمٍّ لَمَّا أَخَذَ النَّبِيُّ ﴿ص﴾ بِيَدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ، فَقَالَ: " أَلَسْتُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ؟ "، قَالُوا: بَلَى يا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: " مَنْ كُنْتُ مَولاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ "، فَقَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ: بَخٍ بَخٍ لَكَ يَابْنَ أَبِي طَالِبٍ أَصْبَحْتَ مَوْلايَ وَمَوْلَى كُلِّ مُسْلِمٍ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ: {الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}.

تاريخ بغداد ج8 ص284

روز غدير خم، زماني که پيامبر دست علي بن ابي طالب را گرفت، سپس فرمود: آيا من سرپرست مومنان نيستم؟ گفتند: بله اي رسول خدا! فرمود: هرکس که من مولاي او هستم پس علي مولاي اوست. پس از آن، عمر بن خطاب گفت: تبريک تبريک بر تو اي فرزند ابي طالب ؛ زيرا از اين پس تو مولاي من و مولاي کل مسلمانان هستي، سپس اين آيه نازل شد: امروز، دين شما را برايتان کامل کردم.

ابن کثير نقل کرده است که عمر خطاب به اميرمؤمنان عليه السلام گفت:

أصبحت اليوم ولي كل مؤمن.

البداية والنهاية ج 7 ص350.

تو از اين پس، سرپرست تمام موم--نان شدي.

ولايت علي بن ابي طالب درسنت

حديث ولايت

علماي اهل سنت با سندهاي صحيح نقل کرده‌اند که رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمود:

إنّ عليّا منّي وأنا منه وهو وليّ كلّ مؤمن بعدي.

به راستي علي از من است و من از او هستم و او سرپرست همه مؤمنان، پس از من است.

حاکم نيشابوري پس از نقل اين روايت گفته:

صحيح على شرط مسلم.

اين روايت صحيح است و شرايط صحيح مسلم را دارد.

المستدرك ج 3 ص 110.

شمس الدين ذهبي نيز در تلخيص المستدرک اين روايت را «صحيح» دانسته است.

محمد ناصر الدين الباني نيز در باره اين روايت گفته:

صحّحه الحاكم الذهبي وهو كما قالا.

اين روايت را حاکم و ذهبي تصحيح کرده‌اند. اين روايت، صحيح است همان‌گونه است که حاکم و ذهبي گفته‌اند.

السلسلة الصحيحة، ج5، ص222.

دلالت کلمه ولي بر خلافت

براي فهم دقيق معناي کلمه «ولي» بايد به سراغ کلمات خلفاي اهل سنت در صدر اسلام برويم که آن‌ها از اين معنا چه فهميده است. ابن کثير در البدايه والنهايه گفته است:

قال ابوبكر: قد وُلِّيتُ أمركم ولست بخيركم. إسناد صحيح.

 البداية والنهاية ج 6 ص 333.

ابوبکر (در نخستين سخنراني خود بعد از خلافت) گفت: من حاکم شما شدم؛ و حال آن که از شما بهتر نيستم.

مسلم در صحيح خود نقل کرده است که عمر بن خطاب گفت:

فلمّا توفّي رسول اللّه قال أبو بكر: أنا وليّ رسول اللّه (ص)... ثُمَّ تُوُفِّيَ أَبُو بَكْر وَأَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَوَلِيُّ أَبِي بَكْر.

مسلم ج5 ص 152 ح 4468.

زماني که رسول خدا وفات کرد ابوبکر گفت: من جانشين رسول خدا هستم.... بعد ابوبکر فوت کرد من جانشين رسول خدا و جانشين ابوبکر شدم.

روشن است که نمي‌توان معناي کلمه «ولي» را در اين روايات به معناي «دوست»، «ناصر» و... گرفت؛ بلکه تنها مي‌توان به معناي حاکم، خليفه، سرپرست گرفت؛ زيرا اگر به معناي دوست باشد، اين معنا استفاده مي‌شود که ابوبکر و عمر گفته‌اند که تا رسول خدا زنده بود، ما با شما دوست نبوديم و الآن دوست شده‌ايم.

حديث الخلافة

ابن أبي عاصم در کتاب السنۀ مي‌نويسد که رسول خدا صلي الله عليه وآله خطاب به اميرمؤمنان عليه السلام فرمود:

وأنت خليفتي في كلّ مؤمن من بعدي

تو پس از من، جانشين من در ميان همه مؤمنان هستي

الباني در باره سند اين روايت گفته:

إسناده حسن.

سند اين روايت «حسن» است

كتاب السنة لابن أبي عاصم، ص551.

حاکم نيشابوري اين روايت را اين چنين نقل کرد است که رسول خدا صلي الله عليه وآله خطاب به اميرمؤمنان عليه السلام فرمود:

إِنَّهُ لا يَنْبَغِي أَنْ أَذْهَبَ إِلا وَأَنْتَ خَلِيفَتِي.

شايسته نيست که من از ميان مردم بروم؛ مگر اين که شما جانشين من باشي.

المستدرك ج3 ص133.

الباني وهابي در باره سند اين روايت مي‌گويد:

صحّحه الحاكم والذهبي وهو كما قالا.

السلسلة الصحيحة ج 5 ص222.

اين روايت را حاکم و ذهبي تصحيح کرده است و اين روايت صحيح است، همان‌گونه حاکم و ذهبي گفته‌اند.

حديث امامت

ابونعيم اصفهاني با سند معتبر در کتاب معرفۀ الصحابه نقل کرده است که رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمود:

انْتَهَيْتُ لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي إِلَى السِّدْرَةِ الْمُنْتَهَى، فَأُوحِيَ إِلَيَّ فِي عَلِيٍّ بِثَلاثٍ: «أَنَّهُ إِمَامُ الْمُتَّقِينَ، وَسَيِّدُ الْمُسْلِمِينَ، وَقَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ إِلَى جَنَّاتِ النَّعِيمِ».

معرفة الصحابة، ج 3 ص 1587،

هنگامي كه در شب معراج به سدرة المنتهي رسيدم، خداوند به من در باره علي (ع) سه چيز وحي كرد:

به راستي كه او پيشواي پرهيزگاران، سردار مسلمانان و جلودار روسفيدان به سوي بهشت سرشار از نعمت خداوند است.

اين روايت معتبر است ؛ چنانچه حاکم نيشابوري گفته است:

صحيح الاسناد.

المستدرك ج3 ص138.

سند اين روايت صحيح است.

ادله اهل سنت بر خلافت ابوبكر

اثبات ولايت اميرمؤمنان عليه السلام از کتاب‌هاي اهل سنت، هدف اصلي ما بود؛ اما اين کار زماني کامل مي‌شود که بطلان خلافت خلفاي سه گانه نيز از کتاب‌هاي اهل سنت ثابت شود. در اين بخش به اين مهم خواهيم پرداخت.

آيا نصي و حديثي در خلافت ابوبكر وارد شده؟

با قاطعيت تحدي مي‌کنيم که هيچ دليلي از قرآن و سنت صحيح رسول خدا صلي الله عليه وآله؛ حتي از کتاب‌هاي اهل سنت براي مشروعيت خلافت ابوبکر، عمر و عثمان وجود ندارد؛ چنانچه در صحيح بخاري آمده است که عمر بن خطاب در زمان احتضارش گفت:

إِنْ أَسْتَخْلِفْ فَقَدْ اسْتَخْلَفَ مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي أَبُو بَكْرٍ وَإِنْ أَتْرُكْ فَقَدْ تَرَكَ مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي رَسُولُ اللَّهِ (ص).

صحيح البخاري، ج8، ص126، ح 7218.

اگر جانشين انتخاب كنم كاري كرده ام كه كسي كه از من بهتر بود يعني ابو بكر انجام داده است. واگر ترك كنم به درستي كاري كردم كه كسي كه بهتر از من بود يعني رسول خدا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ترك كرده نموده است.

تفتازاني از بزرگترين دانشمندان علم کلام اهل سنت تصريح کرده است:

والنص منتف في حق أبي بكر.

شرح المقاصد، ج5، ص255.

هيچ نصي (دليل قرآني و روائي) در باره خلافت ابوبکر وجود ندارد.

آيا اجماع بر خلافت ابوبكر منعقد شده؟

علماي اهل سنت وقتي ديده‌اند که نصي براي اثبات خلافت ابوبکر نيست، به اجماع پناه برده‌اند و ادعا نموده‌اند که صحابه با اجماع او را انتخاب کرده‌اند؛ در حالي اين که ادعا نيز با صحيح‌ترين روايات اهل سنت سازگار نيست؛ چنانچه بخاري در صحيح خود نقل کرده است که عمر بن خطاب سخنراني کرد و گفت:

كَانَتْ بَيْعَةُ أَبِي بَكْرٍ فَلْتَةً... وَلَكِنَّ اللَّهَ وَقَى شَرَّهَا.

وَلَيْسَ فيكم من تُقْطَعُ الْأَعْنَاقُ إليه مِثْلُ أبي بَكْرٍ من بَايَعَ رَجُلًا من غَيْرِ مَشُورَةٍ من الْمُسْلِمِينَ فلا يتابع هو ولا الذي تابعه تَغِرَّةً أَنْ يُقْتَلَا.

صحيح البخارى، ج 8، ص26، ح6830.

مبادا کسي در ميان شما باشد که همانند ابوبکر که کساني به سوي او تمايل پيدا کنند؛ اگر با کسي بدون مشورت با مسلمانان بيعت شود، از او پيروي نمي‌شود؛ زيرا هم کسي که با او بيعت شده و هم کسي که بيعت کرده‌اند، خود را در معرض کشتن قرار مي‌دهند.

قرطبي از بزرگترين مفسران اهل سنت تصريح کرده است که عمر به تنهايي ابوبکر را انتخاب کرد و هيچ اجماعي در کار نبوده است:

فإن عقدها واحد من أهل الحلّ والعقد فذلك ثابت... ودليلنا: أنّ عمر – رض - عقد البيعة لأبي بكر ولم ينكر أحد من الصحابة ذلك.

تفسير القرطبي ج 1 ص 269.

اگر خلافت توسط يکي از اهل حلّ و عقد شکل گرفت خلافت ثابت مي‌گردد.... دليل ما براي اين مدعا اين است که: عمر به تنهايي براي ابوبکر بيعت گرفت و هيچکدام از صحابه منکر نشدند.

همچنين بخاري در صحيح خود از زبان عمر بن خطاب نقل کرده است که تمام انصار و نيز علي بن أبي طالب عليه السلام، زبير بن عوام و تمام طرفداران آن‌ها با خلافت ابوبکر مخالف بودند:

أَنَّ الأَنْصَارَ خَالَفُونَا وَاجْتَمَعُوا بِأَسْرِهِمْ فِي سَقِيفَةِ بَنِي سَاعِدَةَ، وَخَالَفَ عَنَّا عَلِيٌّ وَالزُّبَيْرُ وَمَنْ مَعَهُمَا...

صحيح البخارى ج 8 ص 26 ح 6830

تمامي انصار با ما مخالفت كردند و در سقيفه بني ساعده جمع شدند، و نيز علي (عليه السلام) و زبير و كساني كه همراه آن‌ها بودند، با ما مخالفت كردند.

و ابن تيميه،‌ در منهاج السنۀ مي‌نويسد:

وكان أكثر بني عبد مناف ـ من بني أمية وبني هاشم وغيرهم ـ لهم ميل قوي إلى عليّ بن أبي طالب يختارون ولايته.

منهاج السنة ج 7 ص 47.

بيشتر بني عبد مناف ـ از بني اميه و بني هاشم و ساير قبايل ـ علاقه فراواني داشتند که خلافت علي بن ابي طالب را بپذرند.

و طبري و ابن أثير در تاريخ شان نقل کرده‌اند که تمام انصار و يا بعضي از آن‌ها گفتند که ما تنها با علي بن أبي طالب عليه السلام بيعت مي‌کنيم:

فقالت الأنصار أو بعض الأنصار: لا نبايع إلاّ عليّاً.

الكامل ج 2، ص 325 وتاريخ الطبري ج 2 ص 443.

و در بخاري به نقل از عائشه آمده است که حضرت زهرا و اميرمؤمنان عليهما السلام تا شش ماه با ابوبکر بيعت نکردند:

عن عائشة:... وَعَاشَتْ ]فَاطِمَةُ[ بَعْدَ النَّبِيِّ (ص) سِتَّةَ أَشْهُر... وَلَمْ يَكُنْ علي يُبَايِعُ تِلْكَ الأَشْهُرَ.

صحيح البخارى ج 5 ص82 ح 4240 و ح 4241

(حضرت زهرا سلام الله عليها) بعد از پيامبر صلي الله عليه واله وسلم شش ماه زنده بود... و علي در اين مدت هرگز با او (ابوبکر) بيعت نکرد.

و ابن حزم اندلسي در باره اجماعي که علي بن أبي طالب عليه السلام آن را قبول نداشته باشد، گفته است:

ولعنة اللّه على كلّ إجماع يخرج عنه على بن أبى طالب ومن بحضرته من الصحابة.

المحلى ج 9 ص 345.

لعنت خداوند بر هر اجماعي که علي بن ابي طالب عليه السلام و اصحابي که در محضرش هستند در آن جمع حضور نداشته باشند.

آيا در خلافت ابوبكر دموکراسي حاکم بود وبه زور متوسل نشدند؟

بخاري در صحيح خود به نقل از عائشه مي‌نويسد که عمر بن خطاب در زمان انتخاب ابوبکر مردم را مي‌ترساند و در ميان مردم نفاق وجود داشت:

خَوَّفَ عُمَرُ النَّاسَ وَإِنَّ فِيهِمْ لَنِفَاقًا.

صحيح بخاري، ج4، ص195، ح 3669.

و طبري در تاريخ خود مي‌نويسد که عمر بن خطاب پس به خلافت رسيدن ابوبکر مي‌گفت:

ما هو إلاّ أن رأيت أسلم، فأيقنت بالنصر.

تاريخ الطبري ج 2 ص 458.

هنگامي که قبيله اسلم را كه ديدم يقين به پيروزى پيدا کردم.

قبيله اسلم همان قبيله چماق به دست مي باشد که از مردم به زور براي خليفه بيعت مي گرفت.

آيا نماز ابوبكر به جاي پيامبر دليل بر خلافت اوست؟

علماي اهل سنت وقتي ديده‌اند که دست شان از دليل و نص خالي است، به قضيه نماز خواندن ابوبکر در زمان بيماري رسول خدا صلي الله عليه وآله استناد کرده‌اند و مي‌گويند که اگر او شايستگي خلافت دنيوي را نداشت، رسول خدا صلي الله عليه وآله او را به امامت نماز که امامت اخروي است نمي‌گماشت؛ در حالي که طبق روايت صحيح بخاري هنگامي که رسول خدا صلي الله عليه وآله فهميد که ابوبکر به مسجد رفته تا امامت جماعت را به عهده گرفته است، براي اين که براي او طرفدارانش دستاويزي براي آينده نشود، به مسجد رفت و ابوبکر را کنار زد و ابوبکر کناري ايستاد و تنها مکبر بود و با صداي بلند تکبير مي‌گفت:

وَأَبُو بَكْر يُسْمِعُ النَّاسَ التَّكْبِيرَ.

صحيح البخاري ج 1 ص 174 ح 712.

ابوبكر صداى تكبير را به مردم مى رساند.

همچنين در کتاب‌هاي اهل سنت آمده است که تعدادي از صحابه در زمان رسول خدا صلي الله عليه وآله به دستور آن حضرت امام جماعت بوده‌اند. ابي داود در سنن خود مي‌نويسد:

اسْتَخْلَفَ ابْنَ أُمِّ مَكْتُومٍ يَؤُمُّ النَّاسَ وَهُوَ أَعْمَى.

سنن أبي داود ج 1 ص 143 ح 595.

پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم ابن امّ مكتوم را كه شخصي نابينا بود به امامت مردم در نماز برگزيدند.

حتي علماي اهل سنت تصريح کرده‌اند که خود رسول خدا صلي الله عليه وآله پشت سر عبد الرحمن بن عوف نماز خوانده است:

النبي (ص) صَلَّى خَلْفَ عبد الرحمن بن عَوْفٍ.

مصنف ابن أبي شيبة ج 2 ص 119 ح 7170.

رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم پشت سر عبدالرحمن بن عوف نماز خواند.

پس اگر نماز گذاردن کسي به جاي پيامبر (ص) دليل بر خلافت اوست، چرا عبد الله بن ام مکتوم و يا عبد الرحمن بن عوف جانشين پيامبر (ص) نشدند؟

از اين گذشته، علماي اهل سنت نقل کرده‌اند که رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمود:

من أصل الدين الصلاة خلف كل بر وفاجر.

سنن الدارقطني ج 2 ص 44 ح 1747.

جواز نماز خواندن پشت سر هر نيک و بدکاري، از اصل دين است.

خلافت عمر بن خطاب

پيش از اين خوانديم که علماي اهل سنت براي اثبات مشروعيت خلافت ابوبکر، به اجماع استدلال کرده‌اند، حال سؤال اين است که اگر مبناي خلافت با شورا و اجماع صحابه است،چرا عمر توسط ابوبكر نصب شد، چرا براي انتخاب او نيز شورا تشکيل نشد؟

ابن أثير در اسد الغابه مي‌نويسد که ابوبکر گفت:

إني استخلفت عليكم بعدي عمر بن الخطاب، فاسمعوا له وأَطيعوا

أسد الغابة ج 4 ص 180، نشر: دار إحياء التراث العربي بيروت

ابوبکر گفت: من بعد از خودم بر شما عمر بن خطاب را جانشين قرار دادم، حرف شنو و مطيع او باشيد.

و ابن حبان در کتاب الثقات مي‌نويسد که ابوبکر در هنگام انتخاب عمر گفت:

اللهم وليته بغير أمر نبيك.

الثقات ج 2 ص 193

خدايا من عمر را بدون اجازه پيامبرت، ولي امر مسلمان‌ها قرار دادم

هنگامي که ابوبکر، عمر بن خطاب را انتخاب کرد، صحابه به شدت اعتراض کردند؛ چنانچه ابن أبي شيبه مي‌نويسد:

أن أبا بكر حين حضره الموت أرسل إلى عمر يستخلفه فقال الناس: تستخلف علينا فظاً غليظاً، ولو قد ولينا كان أفظ وأغلظ، فما تقول لربك إذا لقيته وقد استخلفت علينا عمر.

المصنف ج 8 ص 574.

وقتي ابوبکر در حال احتضار قرار گرفت، كسي را به دنبال عمر فرستاد تا او را جانشين خود كند، مردم گفتند: كسي را بر ما مسلط مي‌كني كه خشن و بد اخلاق است، اگر او حكومت را به دست گيرد، سخت‌گيرتر و خشن‌تر خواهد شد، جواب خدا را چه خواهي داد كه عمر را بر ما مسلط مي‌كني؟

سند اين روايت صحيح و تمام روات آن ثقه هستند:

وكيع بن الجراح: ثقة.

 تقريب التهذيب ج 2 ص 283.

إسماعيل بن أبي خالد: ثقة.

 تقريب التهذيب ج 1 ص 93.

 زُبيد بن الحارث: ثقة، ثقة.

 تهذيب التهذيب ج 3 ص 268.

همچنبن ابن سعد به نقل از عائشه مي‌نويسد که علي بن أبي طالب عليه السلام و طلحه نيز اعتراض کردند:

لما حضرت أبا بكر المتوفي استخلف عمر فدخل عليه علي وطلحة فقالا من استخلفت قال عمر قالا فماذا أنت قائل لربك قال بالله تعرفاني لأنا أعلم بالله وبعمر منكما.

الطبقات الكبري ج 3 ص 196.

وقتي زمان مرگ ابو بکر فرا رسيد، عمر را به جانشيني خويش انتخاب کرد ؛ پس علي و طلحه به نزد او آمده و گفتند: چه کسي را انتخاب کرده اي؟ پاسخ داد عمر را! گفتند: با اين كار، پاسخ پروردگارت را چه خواهي داد؟ ابوبكر گفت: خدا را به من ميشناسانيد؟ من به خدا و به عمر از شما دانا تر هستم.

سند اين روايت نيز صحيح است:

الضحاك بن مخلد. وثقه ابن معين والعجلي.

تهذيب التهذيب ج 4 ص 397.

عبيد الله بن أبي زياد: وثقه العجلي. والحاكم.

تهذيب التهذيب ج 7 ص 14.

يوسف بن ماهك: وثقه ابن معين والنسائي.

تهذيب التهذيب ج 11 ص371.

حتي ابن تيميه حراني نيز اعتراف کرده است که صحابه معترض بوده‌اند:

وقد تكلّموا مع الصديق في ولاية عمر وقالوا ماذا تقول لربك وقد وليت علينا فظا غليظا؟ فقال: أبالله تخوفوني!.

منهاج السنّة ج 6 ص 155.

صحابه با ابوبكر در باره جانشيني عمر با او صحبت (اعتراض) كردند و گفتند: چرا يك فرد خشن و تند را بر خلافت برگزيده اي؟ فردا جواب خدا را چه خواهى داد؟ ابوبكر گفت: من را از خدا ميترسانيد؟!

شوراي 6 نفره خلافت عثمان توسط مردم انتخاب شدند يا توسط شخص عمر

اهل سنت براي اثبات مشروعيت خلافت عثمان به انتخاب او توسط شوراي شش نفره استناد کرده‌اند. براي ابطال اين قضيه نيز دلايل متعددي وجود دارد؛ از جمله:

عمر بن خطاب معتقد به شوري نبود!

در کتاب‌هاي اهل سنت روايات وجود دارد که ثابت مي‌کند خليفه دوم به شورا اعتقاد نداشته است و تصريح مي‌کرد که اگر اشخاصي زنده بودند، آن‌ها را خودش انتخاب مي‌کرد نه اين که انتخاب را به شورا واگذار کند؛ از جمله عبارات ذيل از او نقل شده است:

لو كان سالم حيا ما جعلتها شوري

الاستيعاب ج 2 ص 568، بتحقيق: علي محمد البجاوي، 2، نشر: دار الجيل- بيروت.

لو كان سالم حيا ما تخالجني الشك في توليته عليكم أو في تأميره.

تأويل مختلف الحديث ص 115؛ المحصول للرازي ج 4 ص 322؛

اگر سالم زنده بود شك وترديدي راجع به سر پرست (خليفه) قرار دادن او بر شما در من پيدا نميشد.

لو أدركت أبا عبيدة بن الجراح لوليته... ولو أدركت معاذ بن جبل ثم وليته... ولو أدركت خالد بن الوليد ثم وليته.

اگر ابا عبيده جراح زنده بود او را سرپرست (خليفه) شما قرار ميدادم.... اگر معاذ بن جبل و يا خالد بن وليد زنده بود او را سرپرست (خليفه) شما قرار ميدادم.

عمر بن شبة النميري البصري، تاريخ المدينة المنورة، ج2، ص61، ح1496

 

دستور قتل مخالفين در شوراي عمر، مظهر دموكراسي يا ديكتاتوري !

تعدادي از علماي اهل سنت نقل کرده که عمر بن خطاب دستور داد که اين شش نفر با همديگر مشورت کنند و اگر کسي از آن‌ها بر خلاف ديگران نظر داد، گردن او را بزنيد:

وقال (عمر بن الخطاب) للمقداد بن الأسود إذا وضعتموني في حفرتي فاجمع هؤلاء الرهط في بيت حتى يختاروا رجلا منهم وقال لصهيب صل بالناس ثلاثة أيام وأدخل عليا وعثمان والزبير وسعدا وعبد الرحمن بن عوف وطلحة إن قدم وأحضر عبد الله بن عمر ولا شيء له من الأمر وقم على رؤوسهم فإن اجتمع خمسة ورضوا رجلا وأبى واحد فاشدخ رأسه أو اضرب رأسه بالسيف وإن اتفق أربعة فرضوا رجلا منهم وأبى اثنان فاضرب رؤوسهما فإن رضي ثلاثة رجلا منهم وثلاثة رجلا منهم فحكموا عبد الله بن عمر فأي الفريقين حكم له فليختاروا رجلا منهم فإن لم يرضوا بحكم عبد الله بن عمر فكونوا مع الذين فيهم عبد الرحمن بن عوف واقتلوا الباقين إن رغبوا عما اجتمع عليه الناس

تاريخ المدينة، ج 2 ص 82، نشر: دار الكتب العلمية - بيروت

تاريخ الطبري ج 2 ص 581، نشر: دار الكتب العلمية بيروت

الكامل في التاريخ ج 2 ص 461، نشر: دار الكتب العلمية - بيروت

عمر بن خطاب به مقداد بن أسود گفت: وقتي مرا داخل قبر گذاشتيد، اين 6 نفر را در يك خانه‌اي جمع كنيد تا اينها يك نفر را از ميان خودشان براي خلافت انتخاب كنند. به صُهيب هم گفت: تو 3 روز براي مردم نماز بخوان و علي و عثمان و زبير و سعد بن أبي وقاص و عبد الرحمن بن عوف و طلحه ( اگر بود) را جمع كنيد و عبد الله بن عمر (پسر مرا) هم حاضر شود (و او حق رأي ندارد) و با شمشير، بالاي سر اين 6 نفر بايست. اگر 5 نفر اتفاق نظر داشتند و يك نفر را براي خلافت انتخاب كردند و نفر ششم با آنان مخالفت كرد، سر او را با شمشير بشكافت (يا سرش را با شمشير بزن). اگر 4 نفر اتفاق نظر داشتند و 2 نفر مخالفت كردند، سر آن 2 نفر را بزن و اگر 3 نفر روي يك نفر اتفاق نظر داشتند و 3 نفر ديگر روي يك نفر ديگر اتفاق نظر داشتند، عبد الله بن عمر حَكَم است و نظر هر كدام را قبول داشت، حُكْم همان است. اگر نظر عبد الله بن عمر را قبول نكردند، نظر آن گروهي مورد قبول است كه عبد الرحمن بن عوف در آن گروه است و اگر بقيه مخالفت كردند، آنها را بكشيد.

طبق اين روايت، عمر بن خطاب دستور داد که فرزند عبد الله داور نهايي است و اگر افراد شورا به نتيجه نرسيدند، او داوري خواهد کرد. حال سؤال اين است که عبد الله عمر كه صلاحيت طلاق زن خود را ندارد چگونه داوري اساسي ترين مسائل جامعه اسلامي را عهده دار مي شود؟!

ابن سعد متوفاي 230هـ در کتاب الطبقات مي‌نويسد:

عن إبراهيم قال: قال عمر من أَسْتَخْلِفُ؟ لَوْ كَانَ أَبُو عُبَيْدَةَ بنُ الْجَرَّاحِ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ: يَا أَمِيرَ المُؤْمِنِينَ فَأَيْنَ أَنْتَ مِنْ عَبْدِ اللَّهِ بن عُمَرَ؟ فَقَالَ: قَاتَلَكَ اللَّهُ وَاللَّهِ مَا أَرَدْتَ اللَّهَ بِهَذَا أَسْتَخْلِفُ رَجُلاً لَيْسَ يُحْسِنُ يُطَلقُ امْرَأَتَهُ.

الطبقات الكبرى، ج3، ص343، نشر: دار صادر بيروت

جامع الأحاديث للسيوطي ج 13 ص 382،

تاريخ الخلفاء للسيوطي ج 1 ص 145، نشر: مطبعة السعادة - مصر

از ابراهيم نقل شده است که عمر گفت: من چه كسي را خليفه كنم؟ اگر أبو عبيدة بن جراح بود، او را خليفه مي‌كردم. مردي به او گفت: اي امير المومنين! چرا پسرت عبد الله را خليفه نمي‌كني؟ عمر گفت: خداوند تو را بكشد! (اين چه حرفي است كه مي‌زني؟!) به خدا قسم! خداوند را با اين سخنت در نظر نگرفته‌اي. آيا مردي را خليفه كنم كه نمي‌تواند همسرش را طلاق بدهد؟!

نتيجه آن که:

اميرمؤمنان عليه السلام توسط خداوند انتخاب و توسط رسول خدا صلي الله عليه وآله معرفي شده است ؛ اما از آن طرف هيچ دليلي براي اثبات مشروعيت خلافت خلفاي سه گانه حتي در کتاب‌هاي اهل سنت وجود ندارد.

الحمد لله الذي جعلنا من المتمسکين بولايۀ علي بن أبي طالب عليه السلام.

والسلام عليکم و رحمت الله و برکاته

 

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  غلامحسين     -   تاريخ:  11 مرداد 92 - 22:27:12
اقا قزويني سلام مگرميشودکساني که قلب رسول خداراخون کردند خداانهاراجانشين پيامبر قراردهد
2   نام و نام خانوادگي:  محمد حسين حقيقت خواه     -   تاريخ:  11 مرداد 92 - 22:27:45
خدا خيرتون بده،
يا علي.
3   نام و نام خانوادگي:  mokhtar saghafi     -   تاريخ:  11 مرداد 92 - 23:51:45
سلام عليکم
بسيار عالي بود . فقط اگر ممکنه اين فايل رو به صورت مفصل تر بزاريد خيلي عالي ميشه
4   نام و نام خانوادگي:  نازلي     -   تاريخ:  12 مرداد 92 - 00:11:38
فوق العاده بود.از آقاي حسيني قزويني کمال تشکر رو داريم

شيعيان بياين يه قولي به امام مظلوممون اقا امام زمان بديم که اين مطالب رو همگي حفظ کنيم وازش بهره کافي ببريم. اين برگ برنده وحقانيت اميرالمومنين حضرت علي است. هم نسلي هاي من بياين باحفظ اين مطالب طلايي نشون بديم به اماممون که اگه 1400سال پيش مظلومو تنها بودي الان ما شيعه ها نميزاريم حقانيت وامامت تو ن زير نقاب بي تفاوتي وجهل ما پنهون بمونه


ازمديران سايت اجازه ميخوام از اين مطلب ناب تو وبلاگم استفاده کنم.

الهم عجل لوليک الفرج
5   نام و نام خانوادگي:  عبدالحيدر     -   تاريخ:  12 مرداد 92 - 00:21:40
دکتـــــرقـــــزويـــــنــــي تـــشـــــکر....تـــــــشــــــکر....تـــــــشـــــکر....
6   نام و نام خانوادگي:  حسن فرحان     -   تاريخ:  12 مرداد 92 - 01:04:26
7   نام و نام خانوادگي:   حسن اركوازى     -   تاريخ:  12 مرداد 92 - 01:06:00
خدا بحق حضرت زهرا خيرتون بده‌ و موفق دنيا و اخرتتون بكنه.
8   نام و نام خانوادگي:  محسن هخامنش     -   تاريخ:  12 مرداد 92 - 01:22:20
عالي +++++
واقعا ممنون
9   نام و نام خانوادگي:  صديق     -   تاريخ:  12 مرداد 92 - 05:16:02
دانلود کل سايت موسسه تحقيقاتي حضرت وليعصر عجل الله تعالي فرجه در قالب يک فايل فشرده
شما بزرگواران مي توانيد با دانلود اين فايل فشرده،کل سايت موسسه تحقيقاتي حضرت وليعصر عجل الله فرجه را تا تاريخ 11 مرداد 1392 به صورت آفلاين داشته باشيد
با دانلود اين فايل،به راحتي از مطالب سايت وليعصر عج استفاده کرده،تمام صفحات سايت را باز کرده و نيازي هم به اينترنت نداريد.
خيلي راحت مي توانيد اين فايل را روي يک فلش قرار دهيد و همه جا با خود ببريد.
به لينک زير،تشريف بياوريد و دانلود کنيد
http://14mah.parsiblog.com/Posts/959
لطفا دوستان خود را هم مطلع کنيد تا آنها نيز از اين فايل را دانلود کنند يا خودتان دانلود کنيد و به وسيله فلش،بين همديگر،پخش کنيد.
ياعلي مدد
10   نام و نام خانوادگي:  دوستدار اهل بيت     -   تاريخ:  12 مرداد 92 - 09:23:54
با خواندن اين روايات اشک از چشمانم سرازير شد که چگونه چند نفر با آينده اسلام وقرآن وپيامبر بخاطر دنيا ورياست طلبي بازي کردند وچه ها بر سر اسلام آوردند واين همه کشته چه شيعه وچه سني وعقب افتادگي فکري ومعنوي در کشورهاي اسلامي و.....به خاطر چه بوده وبخاطر چي مي باشد .واي بر شيطان که فکر کنم به اين کار که باعث شده هميشه به خودش وپيش فرزندان شيطانش افتخار مي کند وداستان اين افتخارات به دست آمده را پيش فرزندانش نقل وبازگو ميکند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!و ميگويد که چه کساني در اين فاجعه کمک وياوريش کرد ه اند.
11   نام و نام خانوادگي:  حامد کوثري     -   تاريخ:  12 مرداد 92 - 09:29:46
واقعا عالي بود اين مقاله بيشتر ازاينکه به درد اهل سنت بخوره بدرد عوام شيعه ميخوره تا با دليل و مدرک معتبر به حقانيت مذهبشون پي ببرن و عقيده قلبي شون محکمتر بشه انشا الله خدا توفيق روشنگري رو بيشتر از پيش به شما اساتيد گرامي بده
12   نام و نام خانوادگي:  مهدي     -   تاريخ:  12 مرداد 92 - 10:55:39
انشاالله تحت عنايت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف باشيد. التماس دعا
13   نام و نام خانوادگي:  عليرضا     -   تاريخ:  12 مرداد 92 - 12:09:52
خدا خيرتون بده ، من برنامه هاي اين شبها رو دنبال کردم بسيار مفيد بود.
14   نام و نام خانوادگي:  حاج قاسم     -   تاريخ:  12 مرداد 92 - 14:38:19
خيلي عالي بود.اجرکم عندالله
15   نام و نام خانوادگي:  شمس الدين جليليان     -   تاريخ:  12 مرداد 92 - 15:24:14
لياقت علي(ع) و فضيلت آن جناب بر تمامي اصحاب به حدي است که حتي اگر طبق نظر اهل سنت موضوع جانشيني به امت واگذار شده باشد , هرکسي غير از علي مردود است .بيعت با غير علي مثل آن است که با وجود گل هاي معطر محمدي خار و خاشاک بچيني .؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟ن و 5 نفر شورا و مغيره و ابوعبيده جراح و معاويه و عمرو عاص و خالدبن وليد و تمامي کودتاچيان سقيفه ...
16   نام و نام خانوادگي:  مجتبى افخم     -   تاريخ:  12 مرداد 92 - 23:42:43
باسلام عزيزان تشكرازاين زحمات شما غير ازاين ماكارى ازدستمان برنمياد فقط خداعوضتون بدهد. افخم ازمراغه روستاى بلوك اباد
17   نام و نام خانوادگي:  هادي     -   تاريخ:  12 مرداد 92 - 23:48:15
سلام ...دوستان خدا اجرتان دهد اينکه روشن گري ميکنيد ولي خدا اين وهابي ها رو براي هيزم جهنم لازم داره بعد اين همه سال هرچي گفتيم اينا لج باز تر شدن خدا اينا رو هدايت کنه نکرد هيزم جهنم کنه..........................خدا اگه هيچي تو دنيا واخرت بما شيعيان نده جز ولايت علي و اولاد علي ما هزاران مرتبه شکرش گوييم جز اين چيز ديگري نيست همه اين است...خدايااااااااااااااااا شکرت
18   نام و نام خانوادگي:  ابوالفضل از زاهدان     -   تاريخ:  13 مرداد 92 - 00:15:16
با عرض سلام خدما حضرت آيت الله دکتر قزويني خداوند شما را در سايه حضرت بقيه الله حفظ کند که با سخنانتان حقانيت شيعه را ثابت کرده ايد حال ديگر حجت را براي همه تمام کرده ايد اي مردم بيدار شويد و به سخنان حاج اقا گوش فرا دهيد تا فرداي قيامت از زيانکاران نباشيد
19   نام و نام خانوادگي:  غزل     -   تاريخ:  13 مرداد 92 - 02:16:29
خيلي عالي بود ممنون.
20   نام و نام خانوادگي:  محسن كيخا     -   تاريخ:  14 مرداد 92 - 01:37:38
باعرض سلام وخسته نباشيد واقعا دستتون درد نكنه انشاا... موفق باشيد التماس دعا
21   نام و نام خانوادگي:  خانم احمدى از لندن     -   تاريخ:  14 مرداد 92 - 08:20:58
سلام به دكتر قزويني ! واقعا عالى بود و من كه قبلا از أهل سنت بودام و تازه شب 19 ماه رمضان امسا ل شعيه أمام على شده ام. از برنامه هاى تون خيلى مستفيد شده أم و تازه توسط برنامه پر معلوماتى شما فهـميد أم كه أبو بكر و عمر چه نا مردى هاى كردن به حقى أمام مون على جون.. خداوند خير نده أن شاالله أبو بكر و عمر را و هـر كى ديگرى كه با اغاى مون نا مردى كرد اند.خداوندى يكتا بحقى أما م مون على خيرتون بده و موفق دنيا و اخرتتون بكنه أن شاالله .
22   نام و نام خانوادگي:  حسن     -   تاريخ:  14 مرداد 92 - 08:56:39
خدا حفظتان نمايد
عالي بود در ضمنا با اجازه مي خواهم از آن در سايت استفاده کنم
23   نام و نام خانوادگي:  رضا     -   تاريخ:  14 مرداد 92 - 23:56:58
با سلام و تشکر فراوان از زحمااتي که در راه هدايت شيعيان متقبل شدين. اجرکم عند الله. با اينکه مطالب بسيار مفيد هستند اما مي شود مفصل تر و پربار تر آنرا بيان نمود. چنانچه عنايت فرماييد و مفصل تر بيان کنين منفعت آن بيشتر خواهد بود.
24   نام و نام خانوادگي:  سيد معصومي     -   تاريخ:  15 مرداد 92 - 00:09:47
واقعا عالي و فخر اميز براي شيعه هاست
25   نام و نام خانوادگي:  فزت ورب الکعبه     -   تاريخ:  15 مرداد 92 - 09:13:31
سلام بسيار عالي بود.هرچند کساني که نمي خواهند قبول کنند باز هم ايراد ميگيرند و لي کارتان بسيار محکم و قاطع بود. آقاي قرائتي هم در يک دقيقه با 3 تا آيه از قرآن شيعه را ثابت کرده بودند که بسيار عالي بود : 1-اهل بيت ما همه معصوم اند انما يريدالله... هيچ کسي هم نگفته که در رابطه با کس ديگري آمده2- اهل بيت ما قرن يک بودند و 4 امام اهل سنت قرن دو السابقون السابقون اولئک المقربون3- اهل بيت ما همه شهيد شدند فضل الله المجاهدين باموالهم وبانفسهم
26   نام و نام خانوادگي:  سىد جواد موسوى     -   تاريخ:  15 مرداد 92 - 16:45:15
سلام دست مرىزاد
27   نام و نام خانوادگي:  محمدحسين     -   تاريخ:  16 مرداد 92 - 03:03:10
باسلام وتشکر واقعا استفاده کردم به اميدجهاني شدن مذهب اهل بيت اگرامکان دارد اين بحثها ادامه داشته باشد دست همه کساني درصدداعتلاي نام حضرت امير المومنين هستند مي بوسم وخداي متعال خواهانم اين نور ولايت را تاابد ودرصحراي محشر ازهمگي ما شيعيان زوال نياورد
28   نام و نام خانوادگي:  محب اهل بيت     -   تاريخ:  16 مرداد 92 - 14:35:51
با سلام خدمت آقايان ابوالقاسمي و يزداني در آخرين برنامه ي کلمه ي طيبه آقاي ابوالقاسمي حديثي از کتب اهل سنت گفت که اگر کسي فضيلت صحابه را منکر شود او صحابه را مورد بغض خود قرار داده است لطفا اين حديث را براي ما بنويسد تر خدا با تشکر
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
اين مطلب در کتاب شعب الايمان بيهقي اين چنين آمده است: قال البيهقي رحمه الله وإذا ظهر أن حب الصحابة من الإيمان فحبهم أن يعتقد فضائلهم ويعترف لهم بها ويعرف لكل ذي حق منهم حقه ولكل ذي غنا في الإسلام منهم غناه ولكل ذي منزله عند رسول الله صلى الله عليه وسلم منزلته وينشر محاسنهم ويدعو بالخير لهم ويقتدي  شعب الإيمان  ج 2   ص 192
آنچه که از اين بيان استفاده مي شود اين است که حب به صحابه به اين است که به فضائل صحابه اعتراف و آن را انتشار دهي و الا  اگر کسي اين کار را نکند نسبت به صحابه بغض دارد 
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
29   نام و نام خانوادگي:  سعيد     -   تاريخ:  17 مرداد 92 - 22:24:06
شکر خدا را که مار درمسير هدايت قرار داد و اگر نبود اين هدايت معلوم نبود از کدام ناکجا اباد سر در ميآورديم
پژوهش هايي در رابطه با تاييد مذهب شيعه و 12 امامي بودن آن در تورات را چندي پيش ديدم،با اين حال نميدونم چرا برادران اهل سنت ما بر اين دعوي خود باقين،با اين که از کتب خودشون مشخص ميشه،حق با کيست و چه کسي با حق است!
مخاطب من برادراي اهل سنت هستن نه وهابيايي که حتي مسلمان نيستند.
30   نام و نام خانوادگي:  شايان دنياديده     -   تاريخ:  17 مرداد 92 - 23:52:32
اقا خدايي حال کردم خيلي عالي بود
اجرتون با امام رمان(عج)
31   نام و نام خانوادگي:  صابر ازکرمان     -   تاريخ:  18 مرداد 92 - 01:09:01
اللهم حفظ صاحب امرنا و وليک مولانا صاحب الزمان
باعرض سلام وتهنيت خواهشمندم در صورت اجازه مديران سايت اين مطلب به تمامي افرادي که ميشناسيم ايميل شود و با چاپ و انتشار آن بالاخص در شهرهايي که برادران اهل تسنن جمعيت بيشتر را درآنجا تشکيل ميدهند باعث روشنگري حقطلبان شويم.
هر شيعه فقط يک برگ کپي کرده وانتشار دهد...
اجرکم الي الله
32   نام و نام خانوادگي:  خانم احمدي پور     -   تاريخ:  18 مرداد 92 - 03:03:37
با عرض سلام وتبريك به مناسبت عيد سعيد فطر مثل هميشه بسيار عالي خدا در دنيا واخرت خيرتان دهد
33   نام و نام خانوادگي:  دوستدار علي     -   تاريخ:  19 مرداد 92 - 00:15:31
عاليه.من هردو شبکه ولايت و کلمه رو نگاه ميکردم.از مقايسه هردو مشخص بود که آقاي قزويني دلايلي که بيان ميکنند هم از قران بود هم از روايات شيعه وستي ولي شبکه کلمه فقط مدام حرف خودشونو تکرار ميکردنددليل قانع کننده نبود وهمچينين کسانيکه با شبکه ولايت تماس ميگرفتند هيچ وقت تماسشون قطع نميشد حتي برادران سني که تماس ميگرفتند گاها تا 20 دقيقه بيشتر صحبت ميکردن و بحث هاي جالبي با آقاي قزويني داشتند که خيلي مفيد و عالي بودولي متاسفانه در شبکه کلمه هر شيعه که تماس ميگرفت تا يک دليل قانع کننده داشت فورا تماس رو قطع ميکردند بعد ميگفتند قطع شد و دوباره حرف خودشونو ميزذند!!!!!!!!يه شيعه نبود که تماس گرفته باشه و بشتر از 2 الي 3 دقيقه رو خط باشه!!!!!!!!!!!!.خدارو شکر که شيعه ام ولايت حضرت علي رو قبول دارم.
با تو جه به روايت (اين امر (اسلام) منقضي نمي‌شود تا اينکه دوازده خليفه در بين آنها بگذرد (حکومت کند).)از صحيح مسلم. که علماي سني اظهار کرده اند که که نتوانسته‌اند معناي اين روايت را بفهمن.قبول نفهميده ايد يعني اين را هم نفهميده ايد که مذهب شما آن مذهبي نيست که 12 خليفه داشته باشد چون مذهب اهل تسنن 4 خليفه دارد و 4 خليفه حکومت کرده در حاليکه در کتاب صحيح مسلم نام 12 خليفه آمده!پس اهل تسنن بر حق نيست چون 12 خليفه ندارد.
34   نام و نام خانوادگي:  عليرضافريدي     -   تاريخ:  19 مرداد 92 - 12:44:34
زاد المهاجر الرسالة التابوكية لابن القيم الجوزيه ص20 وقال تعالى :النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِن أَنفُسِهِمْ. وهذا دليل على أن من لم يكن الرسول أولى به من نفسه فليس من المؤمنين،وهذه الأولوية تتضمن أموراً:منها: النبي اولي بالمؤمنين من انفسهم، دليل بر اين است كه هر كس پيامبر خدا را بر خودش مقدم نداند مؤمن نيست و اين اولويت مستلزم چند امر است: ازجمله: أن يكون أحبَّ إلى العبد من نفسه؛ لأن الأولوية أصلها الحب، ونفس العبد أحب إليه من غيره، ومع هذا يجب أن يكونَ الرسول أولى به منها، وأحبَّ إليه منها؛ فبذلك يحصل له اسم الإيمان. بايد رسول خدا را از خودش بيشتر دوست داشته باشد، چون اولويت و برتري دادن اساس آن به محبت و دوستي است و طبيعي است كه هر كس نفس خودش را بيش از ديگران دوست دارد و وقتي كه رسول خدا را در دوست داشتن بر خودش مقدم بداند مؤمن بودن هم تحقق پيدا مي كند، ويلزم من هذه الأولوية والمحبة كمالُ الانقياد والطاعة والرضى والتسليم وسائر لوازم المحبة، من الرضى بحكمه، والتسليم لأمره، وإيثاره على كل من سواه. ولازمه اولويت ومحبت پيروي‎ ‎و رضايت و تسليم در برابر فرمان‎ ‎او خواهد بود. ومنها: أن لا يكون للعبد حُكْمٌ على نفسه أصلاً، بل الحكمُ على نفسه للرسول، يحكمُ عليها أعظمَ من حُكْمِ السيد على عبده، والوالد على ولده؛ فليس له في نفسه تصرف قط إلا ما تصرف فيه الرسول الذي هو أولى به منها. . خودش را در برابر رسول خدا چيزي نداند بلكه دستور او را مهمتر از فرمان ارباب به بنده اش يا پدر نسبت به فرزندش بداند، و هيچگونه حقي براي خودش در برابر فرمان رسول خدا قائل نباشد. الان اين معناي محبت ولوازم آنرا براي علي ع هم مي پذيريد اي اهل سنت ياخير 1-كمال الانقياد‎=‎كمال فرمانبرداري 2-والرضى‎=‎ورضايت 3-والطاعه‎=‎واطاعت 4-والتسليم‎=‎وتسليم شدن 5-والرضى بحكمه‎=‎وراضي شدن به امرش 6-والتسليم لامره‎=‎تسليم دستورش شدن
35   نام و نام خانوادگي:  سيدمصطفي محسني     -   تاريخ:  19 مرداد 92 - 15:04:21
سلام خدمت اقاي قزويني .واقعا ممنون ازاين به بعد ماشيعيان بااين مطالب ميتوانيم بايک سني شجاغانه بحث کنيم
36   نام و نام خانوادگي:  عليرضا حسيني     -   تاريخ:  21 مرداد 92 - 10:38:41
سلام
واقعا بايد از زحمات بي پايان شما تشکز کرد که اينگونه داريد از پيامبر(ص) و اهل بيت ايشان (عليهم السلام) دفاع ميکنيد
انشاالله با اهل بيت پيامبر محشور شويد
يا علي
37   نام و نام خانوادگي:  خادم العباس     -   تاريخ:  21 مرداد 92 - 13:44:53
سلام عليکم خداوند به همه شما عزت بده خدا طول عمر با برکت به آقاي قزويني بده واقعا عاليه... لعنت خدا بر دشمنان مولا علي يا حيدر ... يا زهرا
38   نام و نام خانوادگي:  afshin moqadam     -   تاريخ:  22 مرداد 92 - 23:08:57
سلام دستتون درد نکنه چشم اين کافرا رو در مياريد اين دو روهارو اين زاده يهود رو اين قاتلين مسلمونارو اين جاهل هارو يا علي به کوري دو چشم وهابيت فقط حيدر اميرالمومنين است
39   نام و نام خانوادگي:  اميد رامز     -   تاريخ:  23 مرداد 92 - 14:43:26
خدا خيرتون بده اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
40   نام و نام خانوادگي:  قدرت ا..     -   تاريخ:  23 مرداد 92 - 20:29:47
با سلام وصلوات بر محمد وآل محمد و دعا براي فرج آقا ومولا يمان امام زمان
جناب آقاي دكتر قزويني براي كار اعتقادي اجر شما با خداست.
واما از نقطه نظر علمي اين كار شما بسيار كار با ارزشي است . چون مطالب علمي- مستند- مفيد- مبسوط -وروان - قابل فهم براي هر قشر از خواننده عادي متن تا دانشجوي اهل تحقيق با هر اعتقاد وتفكر وانديشه كار برد موثر دارد.
و بعلت دسته بندي منسجم ومرتبط مطالب با يكديگر ميشود انرا بصورت جزوه آموزشي ومحاوره اي هميشه همراه داشت.
لذا بهتر است اين كار را خود سايت با سليقه وتفكر مديريتي خود انجام بدهد.تا در صحنه بيرون از رسانه گفتاري شنيداري با تمسك با قديمي ترين روش آموزشي بشر كه كتابت است اين يادگار به زبان هاي رايج ترجمه شود و اين افتخار تشيع دردست همه اهل ايمان واهل تحقيق انشااله در ميان كتب در كتاب خانه مومنين ومحصلين مكتب ال محمد ضبط وثبت شود .
و البته به بهانه فروش --حضور--و وجود اين جزوه در بين احاد مردم بازهم اطلاعاتي در صحنه روز مره مردم مبادله وحقي از ميليونها حق خدا بر بندگانش مجدداَ ذكر شود .




  صفحه بعد [1] [2] [3] [4]  

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما