* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 16 فروردين 1387 تعداد بازديد: 31245 
نقدي بر فرقه ي بهاييت از آغاز تا دوره ي معاصر
 

بسم الله الرحمن الرحيم


 قريب يکصد و هفتادسال قبل ايران سرزمين پاکان شاهد  ادعاي دروغين وبي اساس  يکي ديگر از مکذّبين و سوءاستفاده کنندگان از احساسات و عواطف بسيط جامعه بشري بود.در کتاب «ديد»از کتب مقدس هندوان آمده:«در آخر الزمان ملکي ظهور خواهد کرد که پيشواي مردم و مقتداي آنها خواهد بود و نامش منــــصــور است وبر تمام اهل عالم چيره خواهد شد وتمام انسانهاي مؤمن و کافر را مي شناسد.»(بشارات العهدين ص245) وما نيز با اين نام حضرت را در دعاي زيارت عاشوراءمي ناميم.
در کتاب «جاماسب »شاگرد زرتشت آمده:«.. مردي ظهور خواهد کرد که بر دين جدش مي باشد و زمين را پراز عدل وداد خواهد کرد و از شدت عدالت او گرگ و ميش با هم دريک ظرف تناول خواهند کرد.»(بشارات العهدين ص258). نظير همين تعابير در کتاب «زند»نيز موجود مي باشد.(همان مصدر ص238)
در کتاب آسماني «تورات»متعلق به امت يهود آمده است:«در باره ي نسل اسماعيل نيز شنيدم و من نيز مبارک و خجسته مي دانم واز نسل آن پيامبر دوازده امام و سيد بزرگوار مي آيند و آنها را امتي بزرگ قرار مي دهم.» (کتاب التکوين -20: 17) در قرآن کريم نيز آيات و روايات فراواني دال بر اين موضوع وجود دارد(سو ره مبارکه:انبياء-آيه شريفه :105)(سو ره مبارکه :نور-آيه شريفه :55) (سو ره مبارکه:قصص-آيه شريفه :5) (سو ره مبارکه :توبه-آيه شريفه :33). در کتب برادران شريف اهل سنت نيز اشارات زيادي شده است که ازبا ب اختصار به چند کتاب اشاره مي شود :( تفسيرابن کثير دمشقي ج2-ص45///ج3-ص401)(تفسير قرطبي ج8-ص111)(الدر المنثور  سيوطي ج7-ص483-484)(روح المعاني آلوسي-ج7-ص111///ج12-ص14///ج13-ص171)(المنار المنيف محمد ابن ابي بکر ايوب الزرعي-ج1-ص155)(فتح الباري ابن حجر العسقلاني-ج7-ص169)(ابن حجر هيثمي الصواعق المحرقه-ج2-ص480)(الفتوحات الاسلاميه-احمد زيني دحلان ج2-ص299-300)(التاج الجامع للاصول-شيخ منصور علي ناصف-ج5-ص341-360)(نور الابصار محمد شبلنجي-ص189)و........که ذکر همه ي آنها در حوصله ي اين مقال نمي گنجد. اين اسناد و کتب گواه و شاهدي بر ظهور سيدي مطهر از ذريه ي  غضنفر و از احفاد ابي قاسم طوبي و سقر و نسل ابي شبير و شبر حضرت صاحب العصر و القدر مي باشند.

نکته اي که در بحث و گفتگوي محترمانه با اتباع فرقه ي معدود  بهاييت  به ذهن هر انسان ساده انديشي خطور مي کند آن است که :کدام کتاب آسماني و الهي مژ ده و بشارت به ظهور "بهاءالله "داده است؟ "قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقين. بدون ترديد در کتب عهد عتيق موجود نمي باشد .وشايد درآينده با کمک بني اسراييل زمان در اين کتب ارجمند دستبردي شود و آياتي مفتريه ساخته شود که جاي تعجب نيز نمي باشد  چون محصول خود شان مي باشد.
جالب است کج فهمي و عدم درايت مبررين اين فرقه را در فهم بعضي از آيات کريمه الهي اشاراتي داشته باشم.

1 - سوءبرداشت از کريمه 5 از سوره مبارکه "سجده": 
بسيار تلاش نمودند تا بتوانند آيه ي شريفه پنجم از سوره مبارکه سجده را سند قرآني در بشارت به ظهور پيامبر !!خود قرار دهند۩  يدبّر الأمر من السماءإلي الأرض ثم يعرج إليه في يوم کان مقداره ألف سنه مما تعدّون ۩صد ق الله العلي العظيم
 "او امر عالم را (نظام اکمل و احسن )از آسمان تا زمين تدبير مي کند سپس روزي که مقدارش به حساب شمابندگان هزار سال است باز به سو ي او بر ميگردد(ترجمه ي مرحوم الهي قمشه اي).
 فرقه بهاييت معتقد است با شهادت امام حسن عسکري عليه السلام به سال 259 قمري با استناد به اين کريمه عدد1259حاصل مي گردد که به زعم آنها سال ظهور طلعت باب است . چرا با اين همه غفلت دوران ولايت امام زمان عليه السلام را ناديده انگاشتيد؟ حال آنکه اين موضوع چنانکه پيشتر اشاره شد بر کسي جز جناب بهاءالله پوشيده نيست و بشارت به ظهور کسي داديد که در هيچ کتاب آسماني و معتبر ارضي  وجودش  قابل اثبات نيست . البته نگارنده در سطور بعدي وجودش را ثابت خواهد کرد.
در کتب تعليمي فرقه ي بهاييت در شرح و بررسي کريمه 105و106از سوره مبارکه "انبياء"که مژده به ارث بردن زمين توسط عباد صالح خداست آورده اند:«از امام باقر عليه السلام نقل شده است مقصود از بندگان در اين آيه همان ياران مهدي موعود است و دليل درستي اين روايت اتفاق عامه و خاصه از فرق شيعي و سني است».(گلگشتي در قرآن مجيد ص60-چاپ:کانادا)

چگونه است در کتب سماوي بطور مباشر و غير مباشر به ظهور حضرت در آخر الزمان اشاره شده و لي فرقه بهاييت معتقد است تدبير و تنظيم عرش الهي بوسيله محمد بن عبدالله و يازده وصي او کامل شد و حال آنکه در ديگر کتب آورده اند : پيغمبر گفت:  اگر نماند از دنيا مگر يک روز خداي آن روز را چنان درازش گرداند تا برانگيزد مردي صالح از اهل بيتم  وآن مرد از اولاد فاطمه سلام الله عليها است . ( مسند احمد حنبل ج1ص376 //ص430  //ص 99) (المستدرک علي الصحيحين  ج 4-ص 557
کدام مفسر و عالم علوم قرآن از صدر اسلام تا کنون از اين آيه کريمه برداشت بشارت به ظهور داشته که وي چنين برداشت نمود .؟؟؟!!! نگارنده اين مقال که خداوند او را  توفيق مطالعه هفتادو نه دوره از کتب ارجمند تفسيري  شيعه وسني داده  تا کنون به چنين موضوعي برخورد نکرد.
 
2- سوءاستفاده از واژه ي"خاتَم"و اراده باطل از اين سخن حق .
در کريمه ي چهل از سوره مبارکه ي احزاب اين واژه شريف آمده در فرهنگهاي لغت عربي مانند لسان العرب ابن منظور آمده است : "ختَم يختِم ختماً و ختاماً و الختَم و الخاتِم و الخاتَم و الخاتام : من الحلي کأنّه اوّل وهله خُتم به : به معني :از زيبايي است گويا آن نخستين مرتبه چيزي است که بدان نيز پايان يافته است  ( لسان العرب ابن منظور ماده ختم ) اين معني را قواميس ذيل نيز آورده اند:
  ( العين  خليل بن احمد //النوادر ابوزيد انصاري //جمهره اللغه ابن دريد //تهذيب اللغه-ازهري //الصحاح جوهري //اساس البلاغه زمخشري // القاموس المحيط فيروز آبادي //تاج العروس ---زبيدي //مفردات القرآن  راغب اصفهاني ) و بسياري از کتب لغت عربي و تفسيري که اين معني را تاييد نمودند . با اين معني فرقه بهاييت که معتقد است اين واژه اسم فاعل نيست و معني پايان بخشي از آن اراده نمي شود نه تنها اثبات ظهور نيست بلکه اثبات ختم نبوت است چون معتقديم پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله وسلم  اول و آخر نبوت است و ساير انبياء و رسل از نور وجودي ايشان بهره مندند .
 در صورتي که اين معني را نپذيرند و اين واژه را به معني مهر و انگشتر بدانند بازهم چنانکه بر جامعه بشري و مناسبات انساني و اجتماعي حاکم است مهر را در پايان و ختم هر قرار داد و قانون مي زنند
و سطو ر و مطالب بعد از آن فاقد هر گونه اعتبار است .
 چگونه است خط دهندگان فرقه بهاييت اين آيات الهي را در قرآن نمي بينند :
۩إنَّ الدين  عند الله الاسلام ۩(آل عمران : 19) ۩رضيت لکم الاسلام دينا ۩(مائده : 3) ۩ من يبتغ غير الاسلام ديناً فلن يقبل منه و هو في الآخره من الخاسرين ۩( آل عمران : 85) ۩اليوم اکملت لکم دينکم و اتممت  عليکم نعمتي  ۩(مائده :5)
صد ق الله العلي العظيم.ُ


 عوام فريبي  در نزد فرقه بهاييت


1 -  سوره مبارکه بقره آيه شريفه 113 به اختلافات دو گروه يهود و نصاري اشاره دارد:
 ۩ و قالت اليهود ليست النصري علي شيءو قالت النصري ليست اليهود علي شيءو هم يتلون الکتاب۩
 صدق الله العلي العظيم.
اين دو گروه در حالي که صاحب شريعت الهي  مي باشند يکديگر را  تحقير مي نمودند . فرقه بهاييت معتقد است:
« بديهي است حل اين اختلافات و بيان حقيقت مسائل بايستي در اين جهان شود تا شايد سبب هدايت شود . اين کيفيت در ظهور اعظم الهي و نزول آيات محکمه شريعت بهايي به تمام معني تحقق يافت ».
 ( گلگشتي در قرآن مجيد ص139-چاپ:کانادا). و گفته اند حل اين مشکلات در قرآن به قيوم قيامت موکول شد در حالي که در شريعت بهايي حل شد .
 جناب بهاء!
 پيروان شما شاهد جنگهاي جهاني اول و دوم و سوزاندن سه ميليون يهود در کوره هاي آدم سوزي نبودند ؟ و همين امروز شاهد هتاکي و بي حرمتي يهود و نصاري نسبت به هم نمي باشند . در يک انديشه عقلاني اين اختلاف موجود چگونه در فرقه بهاييت حل شده و کشور غاصب اسرائيل که به لحاظات مختلف مورد توجه اين فرقه است قادر به حل مشکلات فيمابين نمي باشد؟ چگونه همين رژيم غاصب از تفکرات شما استفاده نمي کند ؟ پس همان پيش بيني  قرآني صحيح مي باشد.

2- عرفان در نزد فرقه بهاييت :  
«براي شناخت آن مراحل شما را به مطالعه کتاب "هفت وادي "نازله از قلم حضرت بهاءالله  توصيه مي کنيم :  
وادي اول : طلب       
 دوم : عشق        
 سوم : معرفت        
 چهارم : توحيد         
 پنجم :  استغناء          
 ششم : حيرت       
 هفتم : فناء في الله ».

 جناب بهاء !
 اگر قريب 170سال قبل اين موضوعات در ديدگاه شما بکر و جديد وبااستعانت حق با قلم شما نازل گرديد بهتر است بدانيد و به اتباع خود بگوييد 1200سال قبل از ولادت خودتان عرفاء و حکماء اسلام شکل کاملتر آنرا بيان نمودند که ازباب اختصار نام چند تن از اين بزرگان را که هرگز مانند .......ادعايي ننمودند ياد آور مي شوم :
 رابعه عدويه  سفيان ثوري  فضيل عياض  معروف کرخي  با يزيد بسطامي  سري سقطي  سهل بن عبدالله تستري  جنيد بغدادي  شبلي  ابونصر سراج - ابوعلي دقاق -  شيخ ابوالحسن خرقاني  شيخ ابوسعيد ابوالخير  خواجه عبدالله انصاري  امام محمد غزالي  احمد غزالي  شيخ احمد جام  سنايي غزنوي  عبدالقادر گيلاني  شيخ شهاب الدين سهروردي  ابوحفص  سهروردي  شيخ عطار - ابن عربي
 صدر الدين قونيوي  مولوي  حافظ  سعدي  محمود شبستري  صفي الدين اردبيلي علاءالدوله سمناني --اوحدي -  عماد فقيه  سيدقاسم انوار-  جامي  شمس الدين لاهيجي و عثمان هجويري و...........

3- نوروزدر نزد بهاييان است؟؟؟!!!!
 در کتاب "اقدس "آمده :« يا قلم الاعلي قل يا ملأالانشاء ....وجعلنا النيروز عيداً لکم بعد اکما لها» ( اقدس ص 15-بند 43)
 قطعاً ايرانيان پاک سرشت و فرخ نهاد و صاحب بيش از 7000سال تمدن و فرهنگ مي دانند چنانکه تمام ايران شناسان فرهيخته همچون پروفسور گوستاولوون و پروفسور آرتور کريستن سن و ريچارد و...نيک ميدانند نوروز و رسوم وآداب وابسته به آن قبل از ظهور بسياري از اديان الهي وحتي دين
 مبين اسلام در ايران  اجراء مي شد و اينک نيزمي شود و در آينده نيز خواهد شد.
 آيا نوروز متعلق به تمام جهانيان است يا متعلق به پارسي زبانان خوش گفتار؟  آيات و احکام يک دين متعلق به بشريت است يا يک قوم خاص ؟؟.اسلام نيز با آشنايي کامل از نوروز  واين سنت حسنه ايراني آنرا تصديق نمود وبدان سفارش نمود .اين موضوع چه ارتباطي با اقدس دارد جاي بسي انديشه است .و اگر قرار باشد اين آيه الهي باشد بايد براي تمام آداب و سنن کشورهاي جهان آيه آيد و در آن صورت اقدس وکتب مشابه آن بايد چند صد جلد باشد و اين از خصايص کتب الهي دور به نظر مي رسد .واعلم
 
4- ايرادات ادبي "اقدس":
 اشکالات صرفي و نحوي و زبان شناسي و بلاغي  در کتاب "اقدس "که در ديدگاه آنان منزل الهي  است
 بسيارديده مي شود .چگونه تاکنون ابناءالبشر حتي يک اشتباه قابل اثبات از قرآن مطرح ننموده اند ولي هرکسي تنها با مطالعه يک دوره زبان وادبيات عربي متوجه بسيط ترين اشکالات مذکور در اين کتاب خواهد شد . اگر آسماني است چگونه اين همه اشکال وجود دارد ؟! آيا نعوذ بالله من الشيطان وشبهه دانش خداوند به هنگام نزول اين کتاب دچار نوسان مي شده؟؟؟؟!!!!  بنا براين خلاف اين مدعي به سهولت ثابت است.
 
5- زبان "اقدس":
 در قرآن کريم بيان شده: ۩وماأرسلنا من رسول الا بلسان قومه ليبّين لهم۩ صد ق الله العلي العظيم.
 (ابراهيم :4)
خداوند مي فرمايد:هر پيامبري را با زبان قوم خود فرستاديم..
  آقا ميرزا حسينعلي خــــــــــان نـــــــوري مازندراني از توابع مازندران-که افتخار علوي بودن و اولين نژاد ايراني در محبت وعشق به اهل البيت عليهم السلام را دارند-مي بايست کتاب منزلش يا به لهجه مازندراني باشد يا به زبان فارسي .ولي چنانکه مشهود است به زبان عربي مي باشد. نيک مي دانيم تورات به زبان (عبري )و انجيل به زبان (سرياني ) و قرآن به زبان (عربي) و اقدس به زبان (عربي)!!!!!!!شايد شما نيز مانند نگارنده ي اين مقال گمان کنيد "مردم مازندران وبه ديگر تعبير ايرانيان پارسي گوي در169 سال قبل عربي صحبت مي نمودند و دوباره ايراني گشتند؟؟!!!!!!!!!و يا بايد و به ناچار به بطلان اين کتاب و.. ..معتقد باشيم.

6- رد نبوت بهاءاز زبان فرزندش:
 عبد البهاء غصن اکبر بهاءالله به ميرزا حسن نامي اطلاع داده است:«ما داعيه نداريم ما که دعوي نبوت و امامت و رسالت نکرده ايم چه سؤالي وچه جوابي ؟من بنده اي از بندگان جمال مبارکم. ودر راه محبت در بين بشر خدمت مي کنم .آقاي ميرزا حسن اگر سؤ الي دارد علماءوفقهاءو حکماءدر عالم بسيارند مشکل غامضه و مطالب معضله حل مي کنند وما که دعوي علم و دانش نکرده ايم وبه ما چه کار دارد؟»(خاطرات نه ساله /ص107). نوشته هاي عبد البهاء ويارانش تناقض دارد و آنانکه سخن او و پدرش را وحي ميدانند حکم دلسوزان مشفق تر از مادر دارند.


  ادعاي شگفت انگيز "خدا بودن(الوهيت)"جناب بهاءالله در کتب فرقه ي بهاييت:
قبل از بيان اين بخش  استعاذه ميکنم و گويم :اعوذبالله من الشيطان الرجيم و شبهه
 1-ميرزا حسينعلي خان نوري معروف به "بهاءالله"در کتاب "بديع"گفته:"«انني انا الله لا اله الا انا کما قال النقطه (ميرزا علي محمد الشيرازي)من قبل و بعينه يقول  من يأتي من بعد» .
بدون ترديد من خدا هستم و خدايي جزمن نمي باشد چنانکه ميرزا علي محمد شيرازي هم گفت خداست و بعد از اين افرادي مدعي اين مقام خواهند شد.!!!!!!!! ( بديع ص154)
 2-عباس افندي  در کتاب "تاريخ صدر الصدور  گفته:«مقام حضرت اعلي ميرزا علي محمد الو هيت شهودي و مقام جمال اقدس و اقدم (ميرزا حسينعلي)احديت ذات هويت وجودي ورتبه اين عبد (عباس افندي)عبوديت حقيقي وهيچ تفسير و تاويلي ندارد.!!!!!!!!!! (تاريخ صدر الصدور ص207)
 3-جمال مبارک (ميرزا حسينعلي) در قصيده ورقاييه مي گويد:«کل الالوه من رشح امري تالهت کل الربوب من طفح حکمي تربت» همه خدايان از اثر من به خدايي مي رسند وتمام پروردگاران از ريزش حکم من به مقام ربوبيت رسيدند.!!!!!!!!(مکاتيب ج2-ص254/255)
 4-يکي از بهاييان از عبد البهاء پرسيد:مقصود ا زمالک دنيا در انجيل چيست؟ پاسخ داد:مالک دنيا جمال مبارک (ميرزا حسينعلي) است. .!!!!!!!!(مکاتيب ج3-ص404)
 5- عباس افندي وخواهرش (ورقه عليا)بهاييان را به پرستش وبندگي وستايش بهاءالله تشويق مي کردند و عبوديت اغنام در برابر بهاءرا مي ستو دند و بهاييان را "بندگان جمال مبارک ابهي و بندگان صادق جمال مبارک "خطاب مي کردند.!!!!!!!!(مکاتيب ج2-ص56/ص12//14//33//37)
 6-« اسجدوا الله ربکم العلي الاعلي الذي کان في جبروت البقاء باسم البهاءوفي ملکوت السماء بالعلي مذکورا.»
 در برابر پروردگار علي اعلي سجده کنيد که در جبروت بقا آسمانها با نام بهاء است ودر ملکوت اسما بانام علي خوانده مي شود.!!!!!!!(مبين ص167)
 
هويت جناب بهاءالله با استفاده از کتب فرقه ي بهاييت:
 1-صفت ونعت " عِلّيه " از آن دولت ايران و صفت"فخيمه"از آن دولت بريطانيا و صفت و
 نعت "بهيه"از آن دولت روسيه بود. با پناهندگي جناب بهاء به سفارت روس قول داد دينش را به پاس داشت خدمات آنها به وي "بهايي" نامد .و دخترش را "بهيه "ناميد.و آواره مينويسد :طاهره اولين کسي بود که ميرزا حسينعلي خان را "بهاء"لقب داد.(کواکب ج1-ص257//271//272)
 2- مورخان بهايي معتقدند: لقب "بهاءالله"از روي قرعه در دشت بدشت انتخاب گرديد.!!!(ظهور الحق ص110-)(کتاب حضرت بهاءالله-ص39)
 3-شوقي افندي مي گويد:هدف ما در تلاشهاي روس بهيه و انگليس فخيمه ايجاد دين و مذهب نبود.(کتاب خصايل اهل بهاء ص91)(نظر اجمالي ص115)
 4-بهاء مشوق معاشرت بهاييان با تمام اديان با روح و ريحان است الا درباره ي مسلک خود که هيچ بهايي حق تحري حقيقت را ندارد.
 بنده مخلص جناب ميرزا حسينعلي (بهاءالله)و آقاي عبد البهاء که در عوامفريبي دست اسلافش را بسته گوي سبقت را از ايشان ربود افتخار کشور انگلستان بود ودر ازاي خدمات صادقانه اش!!مورد توجه دولت انگليس قرار گرفت و مفتخر به لقب "سر عبد البهاء" گرديد. (کواکب ج2-ص296)
 5-سخن تاريخي بهاءپيامبر ادب و عرفان!!!!
 هرکس بهاءرا منکر شود سزاوار است از مادرش وضع خود را بپرسد و هرکس دشمن او با شد قطعا شيطان در بستر و رختخواب مادر ش رفته است(گنج شايان  -ص78//79)(مائده آسماني ج4-ص355)
 جناب بهاء!
 عزت قلمم را بيش از آن مي دانم که ادامه دهم و شرمنده ي خواننده ي محترم اين مقال گردم.شما که با وحي ارتباط داشتيد نپرسيديد "ادب نبوت چيست؟؟"
 
يک حرکت خزنده و فريبنده در فرقه ي بهاييت:
بهاييان  در يک حرکت خزنده و حالتي حق به جانب قصد انتخاب دوست براي "بهاءالله"دارند وبا تعابير خدعه آميز "اعراض از آيات الهي ظلم است و معرضين به علت انکار آيات دلهايشان  مختوم
  و گوش هايشان نا شنوا است و هرگز راه هدايت را نخواهند يافت". جملات  در ظاهر زيباست وبدون ايراد . اما نيت آنها در زير نهفته است  و مي گويند يهوديان کتب بسياري را در رد عيسي بن مريم عليهما السلام و عيسويان آثار زيادي را در رد پيامبر اسلام نگاشتند و مسلمين نيز ديباجه هايي در رد بهاييت به زيور طبع رساندند.
 به هوش باشيم :
 اولا: ميان پيامبران هيچ اختلافي نيست و هرچه هست متعلق به افراد کم دانش و متعصب آنهاست. وبه فرموده خداوند در سوره  مبارکه "بقره"لا نفرق بين احد منهم.
 ثانيا:شما نخست "نبوت "بهاءالله رابا کتب آسماني  ثابت کنيد  سپس وارد اين تظلم و دادخواهي شويد.و بقول عامه:اول برادري را به اثبات برسان بعد ادعاي ارث نما.
 ثالثا:هيچ پيامبري  رسول قبل از خود را رد نکرده و پيامبر بعد از خود را نيز معرفي نمود و در ختم رسل بودن پيامبر عظيم الشأن اسلام و ختم اوصياءبودن حضرت صاحب العصر و الزمان نه تنها شکي نيست که مجال براي بحث نمي ماند.و ازبا ب ياد آوري  به چند کتاب دگر باره مراجعت مي نماييم .
 1-در جزءدوم از کتاب پنجم (سفر خامس)تورات  آمده:
 «نابي أقيم لاهيم مقارب اجئهيم کاموخا ايلا وشيما عون»ترجمه عربي آن:نبيّا  أقيم لهم من وسط اخوتهم مثلک به فليؤمنوا.يعني :از ميان خودتان پيامبري براي آنها انتخاب شده مانند خودت پس به او ايمان آوريد.(افحام اليهود سموأل المغربي  ج1-ص113-تحقيق د. شرقاوي)
 2-در کتاب مقدس "کتاب دانيال" ص1567-فصل 12 بند 31///و کتاب اشعياي نبي  -باب 59- کتاب حيقوق نبي  -فصل 2 بند 3 /// وهمان کتاب ص1220 فصل 11 بند 101  اشاره مستقيم به ظهور امام زمان سلام الله عليه در آخر الزمان دارند.
 3- در کتاب مقدس "انجيل"(متي)باب 25- ص60-بندهاي 31/33/////// در کتاب مقدس "انجيل"(لوقا)
 باب 12- ص154-بندهاي 35/37////// در کتاب مقدس "انجيل"(مرقس)باب 13- بندهاي 32/37///////
در کتاب مقدس "انجيل"(يوحنا)باب 5- -بندهاي 26/28 نيز به ظهور آقا صاحب الامر در آخر الزمان اشاره دارند.
  4- در کتاب "زند بهمن يسن" ص19 و جاماسب نامه ص25 و بشارت ظهور  ص20نيز با چنين مفاهيمي برخورد مي کنيم.
 در مکتب ارجمند اهل البيت عليهم السلام نيز 148 روايت پيرامون ذريه امام حسين بودن و 147 روايت در فرزند امام حسن عسکري بودن و 39 روايت در اقتداي حضرت عيسي بن مريم پيامبر محبت به وجود نازنين امام زمان  در زمان ظهور موجود مي باشد.
 اين کتب موجود است و فنا وري اطلاعات نيز پيشرفته است . حال نوبت شماست که جناب "بهاءالله"را در کتب پيشين ثابت کنيد.ولن تفعلوا.
نگارنده قصد تبيين تاريخ پنهان را داشته و بنا بر تعاليم زيباي قرآني "لا اکراه في الدين "نيت دعوت نداشته و رجاي واثق دارد که با مطالعه وکنکاش رهِ گم کرده ي خويش را  بيابيد.


 والسلام علي من اتبع الهدي
87 - 1 - 6
      دکتر حسين قدمي



دکتر حسين قدمي
    فهرست نظرات  
81   نام و نام خانوادگي:  دانشجو     -   تاريخ:  11 دي 88 - 00:00:00
آقاي 78 عمر جمهوري اسلامي ايران 31 سال است و باوجود جمهوري اسلامي يك ونيم قرن يعني 150 سال است كه اينها شهيد مي دهند؟ معني شهيد را بلدي يا فقط تكرارش را مثل ساير موجودات مي داني؟ تو مفهوم دين را بلدي يا براي عرض حضور در سايت اين مطلب ر ا نوشتي ؟ جناب استاد دكتر قدمي با استناد به كتاب هاي فرقه ضاله بهاييت ثابت كرد يك نحله يفكري بيش نيستند بعد تو با اين همه اطلاعاتي كه به عمق يك وجب هم نيست به نقد اطلاعات اقيانوسي جناب دكتر قدمي پرداختي .؟ بروخود را در جاي ديگر بياب و خدا روزي ات را در جاي مناسبي قرار دهد اگر فكر مي كني اين طور بزرگ مي شوي اشتباه مي كني بيش از اين د ست و پا نزن . برو به دوستان بهاييت و بزرگان اين فرقه ي روسي -انگليسي بگو با سند اين مقاله ارزشمند را نقد كنند.
82   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:  14 دي 88 - 00:00:00
سلام

يكي از موارد مورد علاقه بهائيت عمل شنيع قوم لوط ((لــــواط)) است

ميتوانيد تحقيق نمائيد

اين عمل در بسياري از فرقه هاي دراويش و نيز بعضي و فرقه هاي اهل سنت نيز وجود دارد.

فرقه هائي از قبيل وهابيت اين عمل شنيع را حتي شرعي ميدانند البته عنوان ميكنند در موارد ضرورت مثلآ هنگام سفر لواط را جايز است.

در واقع اين عمل را نوعي نزديكي بين خود با دوستان خود بعنوان محبت تلقي ميكنند.

علي لعنت الله علي القوم الكافرين
83   نام و نام خانوادگي:  فريد     -   تاريخ:  15 دي 88 - 00:00:00
؟؟؟ قبر پدرت
84   نام و نام خانوادگي:  حامد     -   تاريخ:  25 دي 88 - 00:00:00
حالا اين همه چپ کردين راست کردين و بها الله شد نبي که اول قرار بود بشه امام .حالا يه2 تا سوال برام پيش اومده اونم اينکه طبق گفته همين فرقه بهاييت به روايت از دين محمد يا اديان قبلي که قبولشون دارن به عنوان دين هاي ما قبل بها: اون شخصي که قرار بود بعد 1000 سال ظهور کنه و جهان رو پر از عدل و داد کنه و حکومت رو در جهان بده دست صالحين و مستضعفين و بد بخت بيچاره ها و و و .... چرا بعد 1000 سال اومد يه 60 70 سالي(نميدونم عددشو) عمر کرد بعد شم بنگ!!! زدو شهيد شد و مرد؟؟!! به همين سادگي؟؟بابا اين يارو قرار بود کولاک کنه بزنه بکشه بعدشم جهان به آخر برسه.پس اين همه بشارت و تبليغات و بوق کرناي 1000 ساله واسه همين 30 40(*) سال بود؟؟170 سالم گذشت از روش کلاغه به خونش رسيد بالاخره ولي دنيا به آخر نرسيد!!؟.(*از اول که پيامبر نبوده)
به قول بچه فوتباليا "تيممو تيممو تيمم اين بود تيمت؟" اين که با عقل جور در نمياد برادرو خواهر عزيز.اميدوارم جواب بدين.
بعدشم اينکه...اگه نشد سوال اولو جواب بدي کلا بيخيالش شو دوميو جواب بده.اونم اينکه...:
طبق همون اديان قديم نديم که بازم خودتون قبول دارين.اين بنده خدا قرار بود دنيا رو پر عدل و داد کنه با کلي صلح و صفا و دوستيو ....اين بنده خدا که نصف يه شهر يا روستا(اگه فرض بگيريم 170 سال پيش شهر به معناي امروزي بوده) هم عدل و عدالت بر قرار نشد زمان ظهورش که هيچ ؛ اون 300 نفريم که قرار بود باهاش ظهور کنن هم پيچوندنو نيومدنم هم هيچ ؛1/100 طرفداراي صالح و مستضعف تو ايران هم به هيچ جايي نرسيدن که هنوز!! آبم از آب تکون نخورده. حالا گيريم دنيام هيچ...اينجورم که بوش مياد با اين سرعت رشدي که دين يا فرقه بهاييت داره رشد ميکنه فکر نکنم تا 2000 سال ديگم خبري بشه.چون پيامبر اسلام با 11 تا از اماماش با اون همه تبليغ و کتاب اسمانيو مخاطب و پيروان 2 آتيشه ي شيعه و سني !! تو کلي کشور تو دنيا بعد 1400 سال همش 1/6 جمعيت دنيا رو شامل شدن حالا ديگه خودت يه اشل بزن به دين يا فرقه خودت که 170 ساله شروع شده.اين يه سوالم که جواب بدي ممنون ميشم.
اگه اين سوال + بالايي رو جواب دادي که هيچ دينت يا اعتقادت نوش جونت ولي اگه اين سوالم نتونستي جواب بدي کلا بشين يه تجديد نظر کلي تو امام يا نبي مهدي(بها الله) با دينش بکن که اين ره که ميروي به ترکستان است.چون ديگه اين سوالا خيلي اسونتر از بحث هاي expert با ايما و اشاره و ايات و جزييات افاي دکتره.فکر کنم راحت بتوني قانعم کني.
مرسي.
85   نام و نام خانوادگي:  محمد اميدواري ابرقويي طلبه حوزه     -   تاريخ:  02 بهمن 88 - 00:00:00
سلام و درود و آرزوي نشاط و خستگي ناپذيري براي همه دوستان هر اعتقادي که داريم ميتوانيم براي ابراز آن عقيده ادب را رعايت کنيم و چقدر زيبا است که منطقي باشيم .خوب است بدانيم که بهاييها هميشه دستشان و اقتصادشان در دست صهيونيستها بوده و هست حتي قبله بهاييها هم ميدانيد که شهر حيفا در فلسطين اشغالي است .
86   نام و نام خانوادگي:  شيرين     -   تاريخ:  10 بهمن 88 - 00:00:00
سلام.فقط ميگم واقعا متاسفم...چرا با آدمها با هموطن هامون اينجوري رفتار ميكنبم؟؟؟!فقط به خاطر اعتقاداتشون؟؟اگه دليلش دينه واقعا ترجيج ميدم بي دين باشم.بهتره اول آدم باشيم بعدبه دنبال دين باشيم...واقعا خدا اينو ميخواد؟كه اينجوري بيفتيم به جون هم؟من يه مسلمان زاده ام كه فقط از اينكه به خدا ايمان دارم واقعا مطمئنم,همين... همه ميدونيم بهايي ها از ساده ترين حقوق يه شهروندم محرومند(يه نمونش تحصيلات دانشگاهي)...فكر نكنم خدا اينو بخواد...بهتره اگه قراره به خاطر اعتقاداتمونم مجازات بشيم بذاريم فقط خدا اين كارو بكنه,اينجوري عادلانه تره...بهتره اينقدرراحت به خودمون اجازه زدن هر حرفي و انجام هر كاري رو نديم...واقعا متاسفم...به اميد روزي كه مثل يه آدم رفتار كنيم...
87   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:  10 بهمن 88 - 00:00:00
سرکار خانم شيرين
شما چرا با ما اينگونه رفتار مي‌کنيد؟ فقط به خاطر اعتقاداتمان؟
اين چه ديني است که شما داريد ولي اعتقادات ما را تحمل نمي‌کنيد؟
آخر مگر ما هموطن شما نيستيم؟ آخر کمي تحمل. کمي تساهل.
واقعا چرا شما را ما را تحمل نمي‌کنيد؟
همه مي‌دانند که شيعيان را از نفت و تجارت و مسافرت و ... به شدت محروم مي‌کنند.
فکر نکنم خدا اينو بخواد.
بهتره اينقدرراحت به خودتون اجازه زدن هر حرفي و انجام هر كاري رو نديد...واقعا متاسفم...به اميد روزي كه مثل يه آدم رفتار كنيد...
************
سرکار خانم شيرين
شما بر چه اساسي اين نصايح را به ما مي‌کنيد؟
1) چرا «انسانيت» ما را نفي مي‌کنيد؟ «بهتره اول آدم باشيم »
2) چرا ما را «ضد» خدا معرفي مي‌کنيد؟ «فكر نكنم خدا اينو بخواد»
3)چرا «دين» ما را نفي‌ مي‌کنيد؟ «اگه دليلش دينه واقعا ترجيج ميدم بي دين باشم»
4) چرا ما را «گرگ» خطاب مي‌کنيد؟«كه اينجوري بيفتيم به جون هم»

بر اساس کدام مبنا اين «اتهامات» سنگين را به ما وارد کرديد؟
برچه مبنايي اعمال را ما را غلط مي‌دانيد؟
جوابش يک کلام است:
>>>> بر اساس «دين» خود. <<<<
معيار حق و باطل دين است. شما بر هراساسي سخن و يا عملي را صحيح يا غلط بدانيد آن اساس دين شما است.
************
ولي براستي دين شما چيست؟
دين شما ملغمه‌اي است از باورهايي که «يهود» توسط رسانه‌ها و فيلم ها و کتب خود به شما القاء کرده است.
اين است اصول دين شما:
1) «اصل هموطني»
يک مسلمان در يک کشور ديگر از گرسنگي تلف شد به درک!!
ولي يک همجنس باز هموطن «حق» دارد که حاکم کشور شود.
2) «اصل دولت خدائي» (جدايي دين از سياست)
دولت مجاز است که هرگونه قوانين متضاد با دين را اجرا کند.
مثلا دولت حق دارد مشتي کاغذ چاپ کند و شما جز با آن کاغذ حق معامله نداريد.
و اگر از طلا براي معاملات استفاده کنيد تروريست هستيد.
3)«اصل قانون بشري وحي است»
آزادي با قوانين قرآن آزاد ولي کوچکترين اعتراضي به با قوانين حاکمه اعدام.
نمونه‌اش آلمان که که تحصيل در غير نظام آموزشي ممنوع است.
**********************
سرکار خانم شيرين
بنده «اعتقاد» دارم که هر شيعه‌اي از هر کجاي دنيا بايد بتواند در ايران زمين خريداري کند و به تجارت مشغول شود و ازدواج کند.
بنده «اعتقاد» دارم که ماليات نبايد اجباري باشد.
بند «اعتقاد» دارم که گمرک نبايد وجود داشته باشد.
چرا صد سال است شما پيروان يهود امثال من را براي «اعتقاداتم» مجازات مي‌کنيد؟
*********************
حقه شما اين است که
1) «شرع» ما را تحت عنوان «دين» و «باور» و ... از دور خارج مي‌کنيد
2) «شرع» خودتان را «امور مسلم» و «دور از هرگونه بحث و انتقاد» و «غير دين» به ما تحميل مي‌کنيد.
يا علي
88   نام و نام خانوادگي:  حامد     -   تاريخ:  12 بهمن 88 - 00:00:00
برادر مومن شماهم که به جاده خاکي زدي.بيا همونطور که نقد ميکنيم نقد پذير هم باشيم.
اولا امر شيرين خانم صحيحه که اول از هر چيز ديگري ما انسان زاده شديم تا ديندار.تمامي اديان وسيله اي براي کمک به انسان بودن ماست.مطمئنا هم نزد خدا مسيحي يا يهودي بودن ولي انسان بودن ارزش و قرب بيشتري داره تا مسلمان بودن ولي خوي حيواني و ادمکشي!! (که تازگيا باب شده)داشتن.
ثانيا هيچ کدوم از ما در انتخاب دينمون نقشي نداشتيم (چون که از اولين ساعات پس از تولدمون توسط پدرامون تو شناسنامه هامون نقش بسته و قابل تغيير هم نيست(چون مرتد ميشيمو محارب))که حالا بخايم باهاش پز بديم و فخر بفروشيمو بقيه رو مجازات کنيم.هرچند هميشه در کشور ما حق مجازات "عملي" با مسلمين براي بهائيون بوده تا با بهائين براي مجازات مسلمين.
ثالثا اينکه حقي از مسلمون ها در جهان خورده ميشه(نفت؛تجارت؛مسافرت ..... )به رفتار و عمل خود ما بر ميگرده(ترور،آدمکشي,تن پروري؛دروغ گويي؛افترا به هم نوع ....) و چه ربطي به بهائيون داره که حالا اين نقيصه رو سر اونها خالي کنيم؟مگر تعدادشون چند صدم مسلمون هاست که حالا تو شرايط زندگي ما و روابطمون با دنيا تاثير گذار باشن؟
شما به اعتقاداتت عمل کن:ازدواج کن!زمين بخر!تجارت کن!ماليات نده!حق گمرکي نده! اگر کسي در کار شما دخالت کرد و قانوني نبود اونوقت معترض باش.کلي گويي نکن و با اون کسي رو مجازات نکن.چه مسلمون چه بهايي چه مسيحي چه يهودي.
رابعا هدف ما از بحثو نظر در اينجا بيان کردن و روشن کردن اعتقادات و ادعا ها و مباحث عقليه براي آگاهي هر دو طرف و پيدا کردن مسير اصلي.و نه محکوم کردن و مجازات کردن و نسبت هاي غير انساني به هم دادن.قاضي مطلق و قضاوت اصلي با خداست.ما همه مخلوقيم و تنها کاري که ميتونيم نسبت به هم نوع خودمون بکنيم راهنمايي و ارشاد و کمکه .
والسلام
89   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:  12 بهمن 88 - 00:00:00
بسم الله الرحمن الرحيم جناب حامد شما لطفا به خوبي در اين سئوال انديشه کنيد: >>>> قوانين مصوبه در بلاد ديگر و يا در سطح بين الملل آيا بر اساس اعتقادات است يا نه؟ <<<<< شما در سراسر دنيا را جستجو کنيد اگر توانستيد فقط يک قانون يافتيد که منشاء آن «عقيده» نباشد. پروسه طي شده در تمام موارد به اين صورت است: عقيده => دين => شرع => قوانين => اجراي قانون حال ممکن است ديگران اين پروسه را به صور مختلف نقل کنند: عقيده => ايدولوژي => اخلاقيات => قوانين => اجراي قانون ****** اين فجايع بشري که شما در سطح جهان مشاهد مي‌کنيد ناشي از نقص قوانين است. اين امر چنان واضح است که قانون گذاران افتخار خود مي‌دانند که قوانين را هر از چند گاهي تغيير دهند. متاسفانه نمي‌دانم چرا فقط ريشه اعتقادي قوانين اسلام مورد نقد قرار مي‌گيرد و هر گاه ما ريشه اعتقادي قوانين را مورد بررسي قرار مي‌دهيم مورد هجمه قرار مي‌گيريم!! ***** خيلي راحت با يک عوض کردن اسامي و بازي با کلمات ديگر گروه ها «اعتقاد» خود و نقش آن را در برورز فجايع بشري را کتمان مي‌کنند و مسئوليت عقايد خود را قبول نمي‌کنند!!! جناب حامد دروغ است. دروغ است اگر کسي ادعا کند اعتقاداتي ندراد. اخلاقيات ندارد. دين ندارد. شرع ندارد. ****** جناب حامد اثبات دروغ گو بودن کساني که به ،زبان خودشان، در پي حکومت «غير شرعي» هستند بسيار ساده است. کافي است از آنها بپرسيد که بنده چرا بايد از قوانين شما تبعيت کنم. >>> آنگاه دقيقا به مانند شما به مهمل بافي و دروغ گويي روي مي‌آورند. <<< چرا؟ چون چنان عقايد و دين پوسيده‌اي و مملو از شکي دارند که حتي يک دقيقه نمي‌توانند از آن دفاع کنند. و تمام تلاش خود را مي‌کنند که «قوانين» خود را جداي از شرع و دين و عقيده جلوه دهند!!! ********* «اول از هر چيز ديگري ما انسان زاده شديم تا ديندار» دروغ مي‌گويي: A) اگر مسلمان هستي بدان که اين سخنت در تعارض است با قرآن مجيد: «و اذ أَخذ ربک من بني آدم من ظهورِهم ذريتهم و أَشهدهم علي أَنفسهِم أَلست بربِّکم قالوا بلي شهِدنا أَن تقولوا يوم الْقيامة إِنَّا کنَّا عن هذا غافلين»(سورة اعراف، آية 172) B) اگر مسلمان نيستي: از مشخصات اصلي انسان انتخاب آگاهانه او است. انتخاب آگاهانه جر با تفکر و عقيده ممکن نيست. لطفا دروغ نگوييد که در دنيا انسان بي‌دين يافت مي‌شود. چرا که تمام انسانها بر اساس باوري اعمال خود را انجام مي‌دهند. ******** «مطمئنا هم نزد خدا مسيحي يا يهودي بودن ولي انسان بودن ارزش و قرب بيشتري داره تا مسلمان بودن ولي خوي حيواني و ادمکشي!! (که تازگيا باب شده)داشتن.» اين سخن شما تناقض دارد با سخن بعدي شما: «رابعا هدف ما از بحثو نظر در اينجا بيان کردن و روشن کردن اعتقادات و ادعا ها و مباحث عقليه براي آگاهي هر دو طرف و پيدا کردن مسير اصلي.و نه محکوم کردن و مجازات کردن و نسبت هاي غير انساني به هم دادن.قاضي مطلق و قضاوت اصلي با خداست.ما همه مخلوقيم و تنها کاري که ميتونيم نسبت به هم نوع خودمون بکنيم راهنمايي و ارشاد و کمکه .» لطفا قبل از تحرير تفکر کنيد. ******** «ثانيا ... مسلمين.» مي‌شود بفرماييد اين عقايد ضد اسلامي شما را چه کسي در مغز شما جاي داده است؟ واضح است که شما در انتخاب دين خود کاملا آزاد بوده ايد. البته اگر منظور شما انتخاب «قوانين» است از ما انتظار نداشته باشيد که هر «قانوني» که مورد نظر شما است را تصويب و اجرا کنيم. چنان چه در کشور فرانسه اگر کسي در مورد Rhine meadow camps کتابي بنويسد مورد تعقيب قرار خواهد گرفت. ********* «مگر تعدادشون چند صدم مسلمون هاست که حالا تو شرايط زندگي ما و روابطمون با دنيا تاثير گذار باشن؟» تعداد اعضاي سيا چند صدم مسلمون هاست؟ تعداد يهوديان چقدر است که آنقدر قرآن در مورد آنها هشدار داده است؟ مگر اعضاي مافيا چند صدم مسلمون هاست؟ «به رفتار و عمل خود ما بر ميگرده» مسلما. از جمله اين رفتار مسخره گرفتن آيات خداوند در مورد حرام بودن ربا است. ******** «اگر کسي در کار شما دخالت کرد و قانوني نبود اونوقت معترض باش.» همانطور که گفتم امثال شما دقيقا اينجا است که تضاد دروني و تناقض گفتارتان آشکار مي‌شود. اسامي افرادي که به خاطر «شک» در هولوکاست در زندان به سر مي‌برند: 1) آقايErnst Zündel 2) خانم Sylvia Stolz وکيل Ernst Zündel(آري در شرع يهود وکيل را هم به زندان مي‌اندازند!!) 3)آقاي Germar Rudolf 4) آقاي Gerald Fredrick Töben و چندين و چند نفر ديگر که به زندان افتادند و يا از زندگي عادي ساقط شدند. ********* جناب حامد در پي ليبراليسم هستيد؟ خيلي خوب. فقط لطفا آن را يک طرفه اجرا نکنيد. اگر قرار بر ليبراليسم باشد ليبراليسم تملک اسلحه و ليبراليسم در تجارت و ليبراليسم در انتخاب زبان و تحصيل نيز بايد در کار باشد. از همه مهمتر ليبراليسم در انتخاب پول رايج. در غير اينصورت لطفا ما را به استبداد شرعي «دين ليبراليسم» رهنمود نکنيد. يا علي
90   نام و نام خانوادگي:  دين اسماني بهايي     -   تاريخ:  14 بهمن 88 - 00:00:00
واااااااااااااااااااااااااااقعا كه نميدونم چي بگم !!!!!!!!!!!!!!!!

شايد با اين كاراتون بتونيد چند تا رو از راه راست منحرف كنيد ولييييييييييييييييي همه احمق نيستن اقا يا خانم محترم
91   نام و نام خانوادگي:  حقيقت جو     -   تاريخ:  15 بهمن 88 - 00:00:00
سلام عليکم

اقا و يا خانم دين آسماني بهائي

نميدانم چرا را راست شما کج است
92   نام و نام خانوادگي:  دين و فرقه ي جهنمي و ناموس فروشي بهاييت     -   تاريخ:  16 بهمن 88 - 00:00:00
سلام به تمامي موحدان و شيعيان واقعي.

برادران . و موحدان. من در شهري زندگي ميکنم که بهاييت در محله ي ما زياد است و در جاي جاي شهر ما يافت ميشوند.

الحمد للله تعدادشان کم است.

بگذاريد کمي بيشتر ماهييت اين مفسدان في الارض را برايتان فاش کنم.

اينان در جشني مخصوص به خود که به صورت ميتينگ است و هر هفته بلا استثنا برگذار ميشود که کلاسهاس شست و شوي مغزي.

وچگونگي رفتار کردن با ديگر شيعيان که از راه راست به درشان بياورند و با اخلاقي به ظاهر متين و با کمک هاي مالي آنها را بهايي کنند.

اينها نتيجه ي يک عمر زندگي با اينان و کلام اقوام و همه ي کساني که در اين شهر رفتار و سکنات اينها را ديده اند است.

آخه تا انسان به چشم نبينه شايد به يقين نرسه.

بله. در همين ميتينگ ها که کتابهابي مخصوص و جهنمي خود را مطالعه ميکنند گاه گاهي جشن هايي به صورت پارتي برگذار ميکنند که در آن جشن( خدايا منو ببخش) در آخر مراسم. فضا را تاريک کرده . استغفر الله هر مرد. به سراغ همسر و دختر ديگري ميرود و .................

شايد در آن هنگام ناموس خودش نيز................ لا اله الا الله.

اينان براي رابطه ي جنسي حد و حدود قايل نبوده و نيستند و برايشان فرقي ندارد که فلاني با چه کسي و ................ چه کند.!!!!!!!!!

آري. اين است ماهيت اديان و فزقه هاي ضاله همچون بهاييت و وهابيت ..

و اينان هر ساله به بهانه هاي مختلف از جمله کمک به اقوامشان در کشور هاي خارجي به اسراييل مبالغ هنگفتي ميفرستند و براي سلاخي مسلمين خرج ميکنند.

اگر بدانيد در اسراييل چه عزت و احترامي که ندارند.

برادران ديني و ايماني من.!!!!!!!!!!!! به والله که اين مطالب نتيجه ي مشاهدات و تحقيق در رفتار اين موجودات بي ايمان و بد مذهب بوده و لا مذهب و اينکه خودتان ميتوانيد با آمدن به اين شهر ها و سوال و پرس و جو. و يا با مشاهدات و نزديک شدن براي تحقيق به اين يقين برسيد.

الله همه ي ما را به نور اهل بيت(عليهم السلام) هدايت کند.

ناگفته نماند که عده ي زيادي هم از اينان دست از بهايي بودن بداشته و موحد شده اند اما عده ي ديگرشان در اين اواخر دوباره دست به تبليغات مسموم و ابهام آفريني در افکار جوانان کم مطالعه و بي اطلاع از مباني تشيع و گمراهي جوانان کرده اند.

من خودم يک بار با جوان هم محله اي مان که تحت تاثير يک پير مرد 77 ساله سگ بهايي قرار گرفته بود برخورد کردم. و به تمام شبهاتش پاسخ دادم. و آنهايي را که نتوانستم پاسخ دهم به بزرگان و صاحب نظران ارجاع دادم. و اين جوان از دام جهنمي شدن و بيچارگي رهانيده شد به مدد الله .

او ميگفت پير مرد بهايي به من گفته.(در باشگاه محل. و جاهايي که جوانان تردد دارند) ما در دينمان اصلا نماز اجباري نداريم.

هروقت دلت خواست. و هرقدر ميلت کشيد نماز بخوان.(عجيبا غريبا)!!!!!!!!!!!!!!

يا هروقت خواستي روزه بگير.

هر قدر هم که خواستي گناه کن و معصيت کن. و اگر خواستي توبه کني. مبلغي براي کفاره بده و انگار اصلا اين گناه را نکرده اي جوان.؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!

بنده ي خدا ميگفت : من هم که تا به حال همچين دين راحتي را نديده بودم و اطلاعات مذهبيم بسيار کم بود تحت تاثير قرار گرفته و ترقيب شدم تا به اين فرقه ي ضاله بگروم.

و اينان ميگويند : امام زمان در انگليس فوت کرده و ما براي زيارتش به انگليس ميرويم.

خدا اينان را هدايت کنه. و اگر قابل هدايت نيستند. انشا الله همگيشان را هلاک کند.

الي لعنت الله . علي القوم الفاسقين.
93   نام و نام خانوادگي:  حقيقت جو     -   تاريخ:  17 بهمن 88 - 00:00:00
سلام عليکم جناب (دين و فرقه ي جهنمي و ناموس فروشي بهاييت) نويسنده شماره 92 آنها راست ميگويند امام زمان آنها واقعا انگليسي است بعضي ديگر از آنان سيد علي محمد باب را امام زمان ميدانند و اعتقاد دارند او توسط امير کبير کشته شده است تمام اين مسائل بازيهاي کثيف انگليس است. اگر کمي بيشتر دقت کنيد متوجه ميشويد که امروز بهائيت و وهابيت در تعامل نزديک قرار دارند و عقايدشان بسيار شبيه به هم است جديدآ آن مردک (کلهر) که قبلا در شبکه رنگارنگ برنامه زنده داشت و براي مردک ديگري بنام (ملازاده) نوشابه باز ميکرد، در شبکه نور در واقع همان شبکه ظلمت ديده ميشود و تمام نقظه نظرات مشترکشان را به نمايش ميگذارند تا بتوانند به شيعه ضربه بزنند. بنده فردي بهائي را ميشناختم که ؟؟؟ تا مرا بهائي کند ؟؟؟ البته نويسنده شماره 82 برادر سعيد حسيني نيز به آن اشاره ئاي کرده اند که ضمن تشکر از ايشان فرموده او را تآئيد مينمايم خدانگهدار
94   نام و نام خانوادگي:  سيد امين     -   تاريخ:  24 بهمن 88 - 00:00:00
بسم الله الرحمن الرحيم سلام عليکم اول از آقاي دکتر قدمي تشکر مي کنم به خاطر اين مقاله ولي يک چيزي در اين مقاله من را ناراحت کرد (البته شايد ،شما هم عقيده تان اين نباشد واز باب ديگري آن چند خط را نوشته ايد،) به هر حال اگر منظورتان را اشتباه فهميده ام مرا ببخشيد وحلال کنيد شما در پاسخ آنبخش که جناب بهاء مراحلي (اگر درست يادم باشد) براي عرفان نوشته بود نام چند نفر را برديد وگفتيد آنها بهتر وکامل تر مطالب را گفته اند اما من سوالاتي دارم مگر سفيان ثوري :همان نيست که امام صادق(ع) را رنج مي داد ويکي از سران مذهب اهل سنت است؟ چگونه الان تبديل به عارف شده !! مگر ابن عربي همان نيست که در کتبش عقائدي است که با عقائد مسلم شيعه در تضاد کامل است؟ وحتي سني هم شايدباشد چگونه بعضي ها او را پدر عرفان اسلامي مي دانند وشما در اينجا اسمش را آورده ايد؟!!! و مگر غزالي سني نيست؟ احتمالا اين "شبلي" هم همان کسي باشد که امام در ذم او توقيع فرستادند؟! ...... آيا ما کم داشتيم سيد بن طاووس ها(که در جايي يا خواندم ويا شنيدم که حتي اسم اعظم را مي دانسته) وعلامه مجلسي ها وسيد بحرالعلوم ها وشيخ کليني ومفيد وبروجردي،امام خميني وسيد ابوالحسن اصفهاني وميرجهاني وگلپايگاني و مرعشي،سيد محمد شيرازي،وهزاران اسوه اي(که بسياري ،بارها با امام عصر ملاقات داشته اند) که با بودنشان ديگر جايي براي نام بردن از امثال مولوي وابن عربي وسفيان ثوري نمي ماند(باز حداقل در مورد ابن عربي ومولوي اختلاف است که سني هستند يا شيعه،اما سفيان ثوري چرا؟) از همه اينها بگذريم مگر قرآن وائمه اطهار راه عرفان(منظور از عارف کسي است که صد درصد در مسير اهل بيت باشد)را به ما نياموخته اند که ما دست به دامان ديگران شويم وتازه اگر قرار باشد بعد از معصومين از کسي راهنمايي بخواهيم(کسي که صد در صد مطيع خدا وامام زمان باشد) بايد سراغ اهل بيت وبزرگواراني همچون حضرت عباس وزينب کبري و...وسيد بن طاووس(البته به عنوان استاد ونه امام! و....رفت نه رابعه وجنيد و...... آيا سخنان زيباي بانوي دو عالم يا حضرت زينب ويا حضرت معصومه(سلام الله عليهما) براي ما کم است که راه پاکي نفس را از رابعه بياموزيم؟ خواهشمندم جواب بفرماييد
95   نام و نام خانوادگي:  سيد امين     -   تاريخ:  24 بهمن 88 - 00:00:00
اگر قرار باشد ابن عربي سني وصوفي ومولوي سني وصوفي ،با پيروي از ابوبکر وعمر به پدر عرفان تبديل شوند،پس خاک بر سر من که چسبيده ام به امام علي(ع)، يا امام علي نمي تواند مرا به راه راست هدايت کند(نعوذ بالله) يا علماي ما به بيراهه رفته اند........ مگر نه اين است که مي گوييم فقط وفقط راه اهل بيت (ع) به خدا مي رسد وکسي که پيروي از آنها نکند راه را اشتباه رفته؟ مگر حديث نخوانديم که هر کس که ولايت علي واولاد علي(ع) را نداشته باشد،حتي اگر روز را روزه وشب را بين رکن ومقام به نماز بپردازد ،از او پذيرفته نيست؟ به من بگوييد آيا شما با اين کارتان همه مقالاتي را که در حقانيت علي (ع) مي نويسيد زير سوال نمي بريد؟ من براي عدم اختلاف(بين برادران اهل سنت وشيعه) نمي خواهم صراحتا چيزي بگويم اما به من بگوييد عقيده شيعه در مورد اولي ودومي چيست؟ وآيا با اين جور در مي آيد که يارانشان از بزرگترين عرفاي ما شوند وسيد بن طاووس(ره) و...هم بروند دنبال...... يا بگوييد ابن عربي ومولوي بدون هيچ شکي شيعه بوده اند(که با اين حرفتان مخالف سخن بسياري از بزرگان سخن گفته ايد وهمچنين خودتان ،چون من از همين سايت هم در مورد مولوي پرسيدم ومولوي را قبول نداشتند)) يا از اينها تعريف نکنيد واقعا چرا؟؟؟؟؟؟ ببخشيد وخدانگهدار
جواب نظر:

با سلام

دوست عزيز

مقاله فوق از نوشته‌هاي اين مؤسسه نيست ؛ بلكه همان طور كه در اصل مقاله تصريح شده است‌، نويسنده آن دكتر قدمي است . گذاشتن مقالات ديگران در اين سايت به منزله تأييد تمام مطالب نوشته شده در آن نيست .

از ديدگاه ما ابن عربي يك ناصبي است و اين را نيز قبول نداريم كه سيد بن طاووس از او چيزي يادگرفته باشد و يا پيروي كرده باشد .

 

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

96   نام و نام خانوادگي:  دكتر قدمي     -   تاريخ:  25 بهمن 88 - 00:00:00
سلام به تمامي عزيزاني كه ابراز لطف نموده و خواننده اين مقال بوده و به عنوان يك معلم كوچك دانشگاه به رعايت ادب و حفظ حرمت قلم و عزت نگارش دعوت مي كنم درغير اين صورت بزرگواري نموده از ورود به اين حريم .... اما به سوال جناب سيد امين پاسخي داده باشم . عزيزم براي بزرگان علم و معرفت و عرفان مبرهن و موضح است كه اول مرشد و رهنماي طريقت علي است و علي سلام الله عليه و آله . حضرت عالي بهتر بود با اين افراد قدري بيشتر مانوس مي شديد بعد ... امام در عرفان از كدام بزرگ كسب فيض مي نمود؟ شما اين افراد را در دايره ي كوچك و محصور تعصبات بي خردانه مذهب سوق داديد د رحاليكه از هيچ پشتوانه ي علمي و ديني و قرآني و....... برخوردار نيستيد. شما اين بخش از سروده ي سعدي عليه الرحمه را چگونه درك مي كنيد ؟ اي يار غار سيد وصديق نامور مجموعه فضايل و گنجينه صفا (يك بيت در وصف ابوبكر) ديگر عمر كه لايق پيغمبري بدي گر خواجه رسل نبدي ختم انبيا (يك بيت در وصف عمر) ديگر جمال سيرت عثمان كه برنكرد در پيش روي دشمن قاتل سر از حيا (يك بيت در وصف عثمان ) كس را چه زور و زهر ه كه وصف علي كند جبار در مناقب او گفته هل اتي(بيش از ده بيت در وصف امام علي عليه و آله افضل التحيه و الثنا ) شما سعدي را سني يا شيعه مي دانيد؟ اگر پاسخ شما مثبت است والله يحكم بيني و بينك شما اين بيت ابن فارض را چگونه در ك ميكنيد ؟ استادان گروه عرفان كه ماندند در تفسير ش نظر شما را نمي دانم لها البدر كاس و هي شمس يديرها هلال وكم يبدو اذا مزجت نجم در هرحال برادرم حفظ تعادل و تسلط بر عقل و حرمت داشتن براي احساس معقول و مطالعه اسيب رسان نيست. ضمن آنكه قياس شما قياس زيبايي نيست اهل البيت عليهم السلام اقانوس مي باشند صحابه پاك و اوفيا’در حكم رود اهل البيت عليهم السلام ماه عالم تاب هستند وديگران در حكم يك فانوس شما در نقد خود رابعه را با كدام شخصيت دون النظبر از اهل البيت قياس مي كنيد . در فضل ائمه و علم آل الله دشمنان دين شكي ندارند چه رسد پيروان اهل سنت . حقيقتا تجديد نظر مناسب است و الا اين گونه افكار در مكتب پاك اهل البيت جايي ندارد و به فرموده مقام رهبري در خدمت يهود و يهودذيان بودن است و به تعبير ديگر فرهيختگان تشكيل القعده شيعي در كنار القاعده سنيو مطمئنا از احوال عزيزي چون شما اين صفات بعيد است و التماس دعا
97   نام و نام خانوادگي:  سيد امين     -   تاريخ:  12 اسفند 88 - 00:00:00
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام عليکم
سلام خدمت آقاي دکترقدمي
باز هم تشکر مي کنم از شما به خاطر مقاله تان
واين را صادقانه مي گويم که من به شخصه از شما تشکر مي کنم واميدورام باز هم به روشنگري بپردازيد
(اين مطالب را بدون هيچ عصبانيت مي نويسم واميدوارم شما هم فکر سويي نکنيد)
اول اينکه من در مورد سعدي تحقيق نکرده ام (ودر نظر قبلي ام به او توهيني نکرده ام)واز ميان شاعران حافظ را بهتر از همه مي دانم
وبنده با وجود اهل بيت گرامي و اطهر (ع) واستوانه هايي همچون سيد بن طاووس ،علامه بحر العلوم و... نيازي به مولوي وابن عربي و غزالي و..ندارم
من شايد حتي فکرش را نمي کردم که چنين حمله اي از سوي شما به من شود
من از شما سوال کردم وشما متاسفانه من را متعصب(اگر اشتباه مي کنم تصحيح بفرماييد)مي دانيد
وبدون اينکه از من چيزي بدانيد مرا اينگونه خطاب مي کنيد::""شما اين افراد را در دايره ي كوچك و محصور تعصبات بي خردانه مذهب سوق داديد د رحاليكه از هيچ پشتوانه ي علمي و ديني و قرآني و....... برخوردار نيستيد.""" آيا اين از سوي يک استاد دانشگاه صحيح است؟
به فرض که تمام جملات نظر قبلي من با قصد مغرضانه وسوء بوده باشد،آيا نبايد ابتدا بازبان خوش وبا منطق ودليل ،سوالات من را پاسخ دهيد وسپس اگر از سوي من لجاجت ديديد ،اينگونه برخورد کنيد؟ اين برخورد شما خلاف اصول مناظره وبحث اسلامي بود
اعتراف مي کنم که ناراحت بودم در زمان نوشتن آن سوالات ،اما به هر حال سوال بودند وبايد پاسخ داده مي شدند واز سوي يک استاد دانشگاه نبايد اينگونه جوابم را مي داديد( من بي خرد، اما شما چرا اينگونه برخورد کرديد؟)
98   نام و نام خانوادگي:  سيد امين     -   تاريخ:  12 اسفند 88 - 00:00:00
فرموديد اينگونه افکار در مکتب اهل بيت جايي ندارد
کدام افکار؟
اينکه مي گويم سفيان ثوري طبق روايات صحيح وشواهد تاريخي از سران اهل سنت است؟
اينکه نوشته ام مولوي سني وصوفي است( که بنده براي اثبات اين مدعا در سايت تبيان ، نظر تعدادي از مراجع وعلما(از جمله آيت الله مکارم،صافي،وهمداني ،علامه مجلسي،آيت الله بروجردي و..... را آورده ام که بعضي به شدت او را مورد ذم قرار داده اند واز جمله نظر چند موسسه معتبر از جمله همين سايت محترم ولي عصر(عج) که خداوند روز به روز توفيقاتشان را بيشتر بفرمايد در امر دفاع از مکتب اهل بيت وموسسه انديشه قم و...)؟
اينکه نوشته ام ابن عربي صوفي است وعقائدي که در کتابش است ،بر ضد بعضي عقائد شيعه است؟
مثلا او در کتابش در جريان پرستش گوساله سامري از سوي بني اسرائيل در کتابش آورده که حضرت موسي با حضرت هارون برخورد کرد که چرا نگذاشتي آنان گوساله را بپرستند و......
يا اينکه نوشته ام امام محمد غزالي يکي از بزرگترين علماي اهل سنت است؟
يا اينکه گفته ام شبلي هماني است که امام عصر(عج) در مورد او توقيعي فرستاده که فکر کنم محتوايش لعن بر او باشد ؟(البته اگر اشتباه اسمي نباشد ومن اشتباه نکرده باشم)اگر اين توقيع غير واقعي است بهتر بود منطقي جواب مي داديد نه اين طور (آيا اين از يک استاد دانشگاه برخورد خوبي است؟)
مگر نه اين است که صفي الدين اردبيلي از سران متصوفه بوده است ؟
آيا شما روايات صحيحه در مذمت شديد صوفيان را نديده ايد؟
99   نام و نام خانوادگي:  سيد امين     -   تاريخ:  12 اسفند 88 - 00:00:00
جناب دکتر قدمي، سخنان مقام معظم رهبري در چه موردي بوده که نوشتيد""حقيقتا تجديد نظر مناسب است و الا اين گونه افكار در مكتب پاك اهل البيت جايي ندارد و به فرموده مقام رهبري در خدمت يهود و يهودذيان بودن است و به تعبير ديگر فرهيختگان تشكيل القعده شيعي در كنار القاعده سنيو مطمئنا از احوال عزيزي چون شما اين صفات بعيد است""" بهتر نيست همه سخنان رهبر را مي آورديد تا کاربران حکم کنند؟(آيا برخورد شما صحيح بود؟)
آيا نبايد به آرائ ونظرات وتحقيقات ديگران احترام گذارد؟ به فرض که من اشتباه کرده باشم ،من اولين سوالي است که از شما پرسيده ام وبلکه شايد اولين نظري که در اين سايت مي گذارم،آيا اين جواب اولين سوال من از شما بود؟اين برخورد را معمولا با آدمهاي لجوج وبي خرد ومتعصب ميکنند،
شما از کجاي گفتار من تعصب را متوجه شديد ،آيا من سوال کرده بودم يا جنگ؟
آيا شيوه مجادله احسن اينست؟آيا امامان ما اينگونه مجادله مي کردند؟ در همان برخود اول، تهمت و بي علمي القاعده شيعي ...؟
بر عکس من (طبق گفته شما) که بي علم هستم (هر چند که واقعا اينگونه ام) ولي شما استاد دانشگاه هستيد ،شما چرا اينگونه برخورد کرديد؟
يادم مي آيد نوشته اي از آيت الله العظمي بهاء الديني ديدم که فرموده بود:عالمي که تهذيب نفس نکرده باشد مانند درخت بي ثمر مي ماند(اگراشتباه نکرده باشم)
اميدوارم شما از اين گروه نباشيد
فرموديد استاد عرفان امام کيست؟ اين را شما بفرماييد(امام خميني افتخار ماست وبه او افتخار مي کنم وبر خود مي بالم که چنين عالمي داشته ايم)
در ضمن من امام خميني(ره) را تا وقتي دوست دارم که در مسير اهل بيت باشد
حال مي گوييم مولوي وابن عربي در موردشان ترديد است که سني باشند يا شيعه ؟
در مورد غزالي وسفيان ثوري چه مي گوييد؟
عرفان در نزد من (هر چند که از اين اسم (عرفان) خوشم نمي آيد) يعني پيروي از راه اهل بيت گرامي(ع) نه ذره اي به چپ ونه ذره اي به راست،نه ذره اي عقب ونه ذره اي جلو
نکته آخر اينکه من حتي بزرگي مثل سيد بن طاووس( که بايد گفت جانمان به فدايش) را هم در حد اين نمي دانم که با ائمه هم صحبت باشد چه رسد به....واين از لطف ائمه است که ما انسانها را اين چنين اکرام مي کنند ،چه رسد به مولوي که او را با من نيز نبايد مقايسه کرد چه رسد به آقا وسروري همانند حضرت عباس (ع)
همچنين مي خواهم خواهش کنم که بفرماييد منظورتان از اين جمله چه بود "" تعصبات بي خردانه مذهب "" البته بقيه جمله را نياوردم
در آخر باز هم از شما تشکر مي کنم به خاطر مقاله
در کنار علم آموزي تهذيب نفس نيز بايد کرد وگرنه همين علم مايه نابودي ممکن است بشود
100   نام و نام خانوادگي:  سعد الله     -   تاريخ:  13 اسفند 88 - 00:00:00
بسم الله القاصم الجبارين. اللهم صل علي محمد و آل محمد . من نظرات دو دوست را (سيد امين و دکتر قدمي) را کاملا خواندم. جناب دکتر قدمي يا هر کسي که هستيد در هر سمتي حتي پرفسور . و علامه ي دهر و ...... شما از طرفي نام مولانا و مقتدانا امير المومنين علي را هي الم ميکنيد و علي علي ميکنيد. از طرفي وقتي برادر ما جناب سيد امين به روشني و واضحي براي همگان اين مطلب را روشن ميکنند که اينان (غزالي و عمري ها) حب دومي را داشته اند باطلند و تا علامه قاضي طباطبايي ها هستند نبايد حتي به فکرتان خطور کند که دنبال رو اينان باشيد به ايشان ميغريد و ميکوبيد که چنين و چنان؟؟!؟!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ الله اکبر...... الله اکبر......... و در اين مورد که شما سخنان حضرت رهبر (دامت برکاته) را به گونه اي تحريف کرديد. از شما بسياااااااااااااااااااااااااااااااار گله دارم. روايتي موثق شده از قضيه اي که در زمان امام کاظم (عليهم السلام و صلاه) شده که هر کس به اندازهي سر سوزني ميل به ظالمي يا ظالم دوستاني داشته باشد. به همان اندازه در جهنم ميرود و عذاب خدا شاملش ميشود حتي اگر از پيروان آن ظالم نباشد و اين مطلب الحق و والانصاف برازنده ي شماست که سنگ غزالي ها و عمر خيام ها و ....... ها را به سينه ميزنيد . حال ميخواهيد دکتر قدمي باشيد که من تا حالا حتي نامي از شما را نشنيده ام. يا علامه قدمي يا پرفسور قدمي يا هر شخص ديگري که هستيد. خوب است خود شما به اين واضحي وصف خلفاي ظلم و جور را از زبان سعدي و امثالهم بيان کرديد و در انتها کسي که وصف و رذايل خلفاي ظلم و جور را به فضايل بدل ميکند را عليهم الرحمه ميخوانيد.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! عجب. .......... و در انتها به برادر ما سيد امين فرموديد : در هرحال برادرم حفظ تعادل و تسلط بر عقل و حرمت داشتن براي احساس معقول و مطالعه اسيب رسان نيست. ضمن آنكه قياس شما قياس زيبايي نيست اهل البيت عليهم السلام اقانوس مي باشند صحابه پاك و اوفيا’در حكم رود اهل البيت عليهم السلام ماه عالم تاب هستند وديگران در حكم يك فانوس شما در نقد خود رابعه را با كدام شخصيت دون النظبر از اهل البيت قياس مي كنيد . از کي تا حالا صحابه اي که در خانه ي دخت نبي را آتش ميزنند شده اند رود اهل بيت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ جناب قدمي بزرگ و بزرگوار!!!!!!! بهتر است اين را که فرموديد: در هرحال برادرم حفظ تعادل و تسلط بر عقل و حرمت داشتن براي احساس معقول و مطالعه اسيب رسان نيست. را براي خود عملي کنيد بعد به موحدان امر و نهي بفرماييد. همان بهتر که شما پيرو غزالي و سعدي باشيد و ما هم شاگرد مکاتب موحداني مثل سيد ابن طاووس. نميدانم چه ضرورتي داشت که از همان لحظه ي اول خود را و مدرک تحصيلي خود را که هيچ ربطي به علم ديني طرف ندارد عنوان فرموديد؟! و ديگر اين که من نه مثل شما علامه ي دهرم و نه چز ديگر...... بنده فقط و فقط يک محب اهل بيت هستم ان شا الله. اما شما که دکتر قدمي بزرگ هستيد اين گونه الفاض از شما و زبان شما و کلام شما و سکنات جناب عالي بعيد است.!!! اميد وارم که از کلام بنده ي حقير ناراحت نشده باشيد. نميدانم چه ضرورتي داشت که از همان لحظه ي اول خود را و مدرک تحصيلي خود را که هيچ ربطي به علم ديني طرف ندارد عنوان فرموديد؟! در آخر من اول خودم بعد و جناب عالي را به تقوا و پرهيز گاري دعوت ميکنم. غفر الله لنا و لکم.
101   نام و نام خانوادگي:  دانشجو     -   تاريخ:  14 اسفند 88 - 00:00:00
استاد قدمي سلام . اين آقا را به حال خودش واگذار چون حيف است افكار اهل البيتي شما را دچار ... كند . ايشان چه ميداند شما در ترم قبل در درس كلام با دانشجويان چه كرديد ؟ او كجا ست اون وقتي كه بعضي دانشجويان پسرو دختر كه از قرآن متنفر هستند و دين را كنار زدند چگونه با حجاب و نماز خوان كرديد ؟ چه قدر از اساتيد از افكار بلند شما در مسير دين قرار گرفتند .؟ ايشان در دايره اي قرار گرفتند و شما به مسير الهي خودتان ادامه دهيد كه انفاس قدسي و مسيحايي دعاگوي شماهستند. آقاي محترم به افكار خود باش و خدا و دين الهي را با محوريت خرد و انديشه پاك اهل البيت عليهم السلام بجوي . يعني چه كه فلاني سني است يا شيعه . انظر ما قال و لاتنظر من قال . بزرگ فكر كن و بزرگ باش براي استادان بيش از اين احترام قائل باش كه تحمل جور استاد وظيفه متعلم است
102   نام و نام خانوادگي:  سعد الله     -   تاريخ:  16 اسفند 88 - 00:00:00
بسم الله القاصم الجبارين.

جناب دانشجو. من هم همچون شما سالياني را دنشجو بوده ام و ميدانم در محيط بعضي دانشگاه ها چه خبر است.؟

شما را به خدا نشو کاسه ي داغتر از آش که حالم به هم ميخورد. ايشان خودشان زبان دارند. و ميتوانند از خويش دفاع کنند . نيازي به دفاعيات جناب عالي نيست.

شما همان بهتر که دينت را در دانشگاه حفظ بفرمايي . و هر وقت در باره ي جناب عالي سخن به ميان آمد جواب بده.

ميان ماه من تا مه گردون. تفاوت از زمين تا آسمان است جناب دانشجو؟!

من منظورم را بدون هيچ چاپلوسي (مثل بعضيا) و نفاق و ريا منحرف کردن اذهان بيان کردم و نگفتم که ايشان انسان بدي هستند يا خوبي. من نظرم را بيان کردم و نيازي به فرمايشات شما نبود.!!!!!

در آخر من اول خودم بعد و جناب عالي را به تقوا و پرهيز گاري دعوت ميکنم.
غفر الله لنا و لکم.

ابا الفضل علمدار.

خامنه اي نگهدار.
103   نام و نام خانوادگي:  علي اکبر     -   تاريخ:  17 اسفند 88 - 00:00:00
با عرض سلام و خسته نباشيد به استاد بزرگوار و به کساني که نظراتي دادن

استاد واقعا ممنون ممنون خيلي خوب بود واقعا زحمت کشيدين
با تشکر علي اکبر
104   نام و نام خانوادگي:  علي اکبر     -   تاريخ:  17 اسفند 88 - 00:00:00
آيا دين بهائي آسماني است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ واقعا
در کدام کتاب يا در کجا ذکر شده دين بهائي آسماني است؟؟؟؟؟؟؟؟؟
105   نام و نام خانوادگي:  محسن     -   تاريخ:  17 اسفند 88 - 00:00:00
جناب علي اكبر

وقتي خداي بهايي ها زميني است توقع داريد دينشان آسماني باشد؟!

البته هم اكنون خداي آنها ديگر زميني هم نيست بلكه زير زميني است و در قبري در اسراييل است.
106   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:  17 اسفند 88 - 00:00:00
با سلام
برادر عزيز جناب علي اكبر دين نه فرقه . اينكه در كجا ذكري از اين فرقه پيش امده اين قسمت را برايت از كتاب ""بهائيت چيست"" مياورم .

قرآن و بهائيت:
=======
وقتى در قرآن به آيه مباركه (و لا رطب و لا يابس الا فى كتاب مبين) رسيدم به اين معنى كه تر و خشكى نيست كه در قرآن نباشد مطمئن شدم كه حتما راجع به گروهى كه تحت عنوان بهائيت مسلمانان را فريب داده و براى خود قصر و تشكيلاتى راه انداخته اند نيز نشانه و آياتى در قرآن وجود دارد. بالاخره به آيات زير رسيدم:

سوره مدثر آيات 29 الى 31 : لواحه للبشر. عليها تسعه عشر. ترجمه:‌ (لوح دهنده است به مردم. بر اوست عدد نوزده.)

اين آيات بلافاصله بعد از آيات مربوط به كافر معاند با پيغمبر اسلام آمده و عاقبت وى را دوزخ و عذاب سخت بيان كرده اند. جالب استكه حسينعلى بها بواسطه اينكه نامه هايى كه به مردم ميداد الواح ناميد لواحه يعنى لوح دهنده بوده است و از همه مهمتر اينكه عدد نوزده عدد رسمى بهاييت است. تعداد ماههاى سال؛ تعداد روزهاى ماه؛ مقدار مهريه زنان؛ مقدار جزاى نقدي؛ همگى نوزده است و نوزده مطابق لفظ بهايى است. اين آيات و آيات قبل و بعدش در توصيف دوزخ آمده اند. عجب دلالتى بر آتش و اهل آتش! ......

يا علي
107   نام و نام خانوادگي:  رضا     -   تاريخ:  26 اسفند 88 - 00:00:00
باسلام خدمت استاد قدمي
آيا نياز نمي بيند نقاط ديگر اين فرقه رانقد نمايد
108   نام و نام خانوادگي:  ميثم شفيعي     -   تاريخ:  05 فروردين 89 - 00:00:00
يا محمد رسول الله.
109   نام و نام خانوادگي:  يك بي طرف     -   تاريخ:  27 فروردين 89 - 00:00:00
سلام مطالب را خواندم مقاله بسيار عالي بود نظرات خوب بودند ولي از اقاي سعد الله و سيد امين بي ادب تر نديدم جناب استاد دكتر قدمي مقاله اي در نقد بهاييت نوشتند و مباحث چرت شما چه ربطي به مباحث حضرت استاد دارد عقده هاي خود را در جاي ديگر خالي كنيد اقاي موحد؟!
110   نام و نام خانوادگي:  حميدرضا     -   تاريخ:  03 ارديبهشت 89 - 00:00:00
با درود بر محمدمصطفي‌‌(ص) و اهل بيت ايشان وخصوصآ حضرت مهدي كه مظلوم ترين انسان عالم است چرا كه در حق ايشان چه ظلم هايي كه نكردند.
فقط يه چيز به بهاييان مي گم كه اگه اسلام حق نبود يك ميليارد مسلمان نداشت!
فعلآ بذاريد عرقتون خشك بشه و اينقدر هارت و پورت نكنيد چون تازه 170ساله هستيد!!!!!!!!!!!!!!
به اميد ظهور يگانه منجي بشريت حضرت مهدي

111   نام و نام خانوادگي:  م.م.     -   تاريخ:  28 ارديبهشت 89 - 05:21:44
سلام بر دستان خستگي ناپذير دشمن شناسان نستوه و مقاوم که مطالب حق مينويسند برادران اگر دقت فرموده باشيد از تاريخ : 21 فروردين 87 تا : 3 ارديبهشت 89 اين مطلب بازديد کننده هاي بسيار زيادي داشته است بايد براي اين غده سرطاني فکري کرد . اما به جوانان بهايي سفارش ميکنم که به تاريخ سياه پدران خود مراجعه کنند تا بدانند فريب چه کساني را خورده اند .
112   نام و نام خانوادگي:  محمد اميدواري ابرقويي     -   تاريخ:  06 خرداد 89 - 21:43:25
عجيب است كه در حاشيه تمامي مقالات نظراتي مطرح ميشود كه هيچ ربطي به اصل مقاله ندارد ! ! !
113   نام و نام خانوادگي:  مريم     -   تاريخ:  26 خرداد 89 - 09:31:30
عزيزان وهم وطنان محترم با احترام خاصي که به اسلام دارم به عرض شما ميرسانم که ديانت مقدس اسلم به همه شکوه وعظمتش تاريخ مصرفش
به پايان رسيده ودر بازا ر عقل ومنطق وخرد ودانش خريدار ندارد .. اگر هم احکامي از ان در مملکتي اجرا ميگردد به زور شلاق است واين کوه پر عظمت
فروريخته وگرد وخاکش همه دنيا را به عذاب اورده دليلش همون نداشتن دستور ونسخه اي شفا بخش براي جهان وهنوز در همون اب کر وضيغه . نجاست مانده ودر ارزوي امدن امام زمان وروز رستاخيز سينه ميزند دنيا چهار اسبه بسوي سعاذت پيش ميرود وجهان اسلام مشکل روسري را هنوز حل نکرده

کمي با خرد وانصاف بنگريد با هاي وهو نميشود ابر تيره گشت ومانع در خشيدن نور شد مريم
114   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:  26 خرداد 89 - 11:37:28
جناب مريم يک سئوال از خدمت شما داشتم: گناه نوزاد 7 ماه چيست که شما هر سال 10 ميليون از آنها را در چاه فاضلاب تخليه مي‌کنيد؟ http://www.abortionno.org/Resources/fastfacts.html "WORLDWIDE Number of abortions per year: Approximately 42 Million Number of abortions per day: Approximately 115,000" خيلي لذت مي‌بري؟؟ خوشت مي‌آيد؟ شاد مي‌شوي!!! شادمان مي‌گردي!!! وقتي که روزي 115 هزار نوزاد را به قتل مي‌رسانيد!!! چه «سعادتي»!!! چه خوشبختي و موفقيتي!!!! چه پيروزي عظيمي!!!! هر سال 42 ميليون نوزاد بيگناه بي‌پناه را زنده زنده مسموم مي‌کنيد و بعد از شکنجه به قتل مي‌رسانيد. آخر آن نوزاد گناهش چيست؟؟ بهاي زناي شما دوست داران زنا را بايد او دهد؟؟؟ ******* راستي سرکار خانم مريم يهودي نکند منظور شما از سعادت ???? است؟؟ و يا شايد منظور شما نوکري و بردگي براي بانکداران يهودي است؟؟؟ التبه به احتمال زياد همجنس بازي و لواط را سعادت مي‌دانيد! سرکار خانم مريم يهودي احساس شما از سقط جنين چيست؟ يا علي
115   نام و نام خانوادگي:  عارفه     -   تاريخ:  26 خرداد 89 - 12:09:46
مريم عزيز
تا دير نشده كاري براي خودت بكن : فسبح بحمده ربك واستغفره انه كان توابا( پس تسبيح گوي بحمد پروردگارت و امرزش خواه از خدا كه او پيوسته توبه پذير است)(سوره نصر ايه 3)
واسه خاطر خودت ميگم وگرنه تو را از همين گيسهاي خوشگلت توي اتيش جهنم اويزان ميكنن و جلز و ولز ميشي. خود داني
واقعا يه سوال دارم از شما؟ با روسري پوشيدن و چادر پوشيدن مگه چه اتفاقي ميافته ؟ چرا دوست داريد لخت بگرديد؟ ؟ واقعا براي من سواله؟ اين لباس هست كه به بدن زيبايي ميده و چادر هم براي يه خانم به مثابه جعبه براي يه گوهره؟ واقعا ببايد درك داشته باشي كه درك كني با گفتن من كه نميفهميد شما!!!!!!!
اسلام دين كاملي هست و هرگز كهنه نميشه قبل از شما خيلي ها امدن و از اين نظريه ها دادن و رفتن كه خيلي هم از شما گنده تر بودن و خيلي هم خودشونو چيز فهم تر ميدونستن. ولي به جايي نرسيدن. خواهر من نرو اين راه را كه اخرو عاقبتي جز پشيماني نداره. شما بگو كجاش به نظرت كهنه هست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟تازه يادتون باشه در هيچ جايي در هيچ كشوري نميشه عملكرد گروهها را بر پايه ي اسلام و دين خدا گذاشت. شما دين خودتو ايمان خودتو داشته باش. زور شلاق هست و زنها به اين وضع ميگردن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ زور شلاق هست و از خودتون در اوميدين؟؟؟؟؟ والله پوشش زنان غربي كه دين ندارند هزاران مرتبه از شما كه ادعا داريد به زور شلاق لباش ميپوشيد اصلح تر و بهتره!!!!!!!!1 اگه اين زوري كه ميگيد كه نيست به نظر من نبود همتوون لخت مادرزاد ميگشتيد لابد!!!!!!! فقط يكم خجالت يه كم حيا داشته باشيد . انشاالله خدا هدايتتون بكنه . والله من هم دخترم دختر جوون ولي مثل شما ها كه بي ابرويي ميكنيد نيستم......... ازادي را دوست دارم ولي ازادي نظر من با ازادي نظر شما زمين تا اسمون فرق داره. شما را ازادي را توي لخت گشتن و لاابالي گري ميبينيد كه اگه حكومت هم اجازه بده من و امثال من نميذاريم همچين ازادي باشه!!!!!!

واذاقيل لهم امنوا كما امن الناس قالوا انومن كما امن السفها’ ولكن لايعلمون(13 بقره) ( چون گفته شود به منافقان كه ايمان بياوريد همانگونه كه ايمان اوردند مردم.گويند ايا ما نيز ايمان اريم همانگونه كه ايمان اوردند كم خردان؟ بدانيد كه تنها ايشان كم خردند(بي خردي خودشان را گويند)
قابل توجا شماها اين ايه را ذكر كردم كه ما بي عقل نيستسم بلكه شما ها كم خرد هستيد و با اين مسايل مسخره وقت خودتون را تلف ميكنيد .
اهدنا الصراط المستقيم.......
116   نام و نام خانوادگي:  عبدالله     -   تاريخ:  26 خرداد 89 - 17:36:53
113
گفتي: "تاريخ مصرفش به پايان رسيده ودر بازا ر عقل ومنطق وخرد ودانش خريدار ندارد"
جواب: متأسفم كه تاريخ مصرفت به پايان رسيده ودر بازا ر عقل ومنطق وخرد ودانش خريدار نداري؟
چون ديگران همچنان مصرف ميكنند و كتب-اش را از بازار ميخرند؛ لابد از گردش تجاري محصولاتِ حلال بيخبري!
با شك گفتي: "اگر هم احکامي از ان در مملکتي اجرا ميگردد"
جواب: اگر أحكامي از آن در مملكت إجراء ميگرديد 1-جرأتِ چنين گستاخي نداشتي 2-تاريخ مصرفت هم به پايان نرسيده بود
گفتي: "هنوز در همون اب کر وضيغه . نجاست مانده"
جواب: 1-آب كر براي غسل بعد از جنابت است كه هر وقت تو از آن نجاست رستي ديگر إحتياجي به آن نخواهي داشت
2-صيغة هم آب پاكيست بر آتشي كه از آن ميسوزي
إدّعاكردي: "اسلام مشکل روسري را هنوز حل نکرده"
جواب: 1-اينكه روسري برات سخته، مشكل توست نه مشكل إسلام 2-مطمئني اگر مشكل روسري-ات حل شد، مشكلاتِ ديگري پيدا نخواهي كرد؟
117   نام و نام خانوادگي:  معاويه     -   تاريخ:  27 خرداد 89 - 18:29:29
امكان دارد بپرسم اين سايت چكار به آئين بهائيت دارد ؟؟
آيا بهائي ها در همين سايت نقدي بر تشيع نوشته اند كه شما يك مقاله طولاني عليه شان طومار كرده ايد ؟!

بدانيد اين كار مخالف دين اسلام است .
118   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:  27 خرداد 89 - 20:23:45
جناب معاويه
عجب!!! من نمي‌دانستم شما يهوديان اسرائيل اسم معاويه را بر فزندان خود نيز مي‌گذاريد!!

يا علي
119   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:  27 خرداد 89 - 23:52:51
با سلام
جناب معاويه خوشم امد جوهره اصلي خودت را به نمايش گذاشتي , بمثل اون هم اسم ملعونت ابن هند ملعونه .
اون ملعون هم در دفاع از يهودبه به ان قسمي از انها توجه كرد كه امروزه به صهيونيزم مشهورند كه امروزه با همين وهابيت عدو الله در يك جبهه بر عليه اسلام ميجنگند.
البته و صد البته فكر نكني كه بر عليه اسلام شما ميجنگند نه والله بر عليه اسلام ناب محمد ( صلي الله عليه و اله و سلم .
اسلام شما همان روز اول در سقيفه بني ساعده مغلوب شيطان شد .

يا علي
120   نام و نام خانوادگي:  دکتر قدمي     -   تاريخ:  28 خرداد 89 - 11:44:51
باسلام
باز رسم ادب را رعايت نموده به تمام دوستان سلام از روي مهر تقديم مي نمايم . از ابراز الطاف همه ي شما سپاس گزارم فقط به مريم خانم توصيه مي كنم شيعه و دين مقدس اسلام را بر قامت مبارك پيامبر اسلام و اهل بيت پاكش قياس نما و مشكلات اخلاقي و سياسي و ...... خود در ايران را در ساير قوالب جستجو كن . تمام بزرگان علمي و ديني جهان از اموزه هاي مكتب پاك جعفري و ديانت مقدس اسلام بهره مند هستند انگاه دختر كم مطالعه اي چون شما توهين محترمانه به اسلام دارد؟ !!! متاسفم كه موضوع فوتوريسم را كه مورد اعتقاد تمام اديان الهي و غير الهي است را صريحا انكار نموديد . به جاي ايراد وارد كردن به اديان مطالعه صفر خود را ارتقا بده .
اما جناب معاويه . عزيز در تمام تاريخ گشتيم و گشتند تا يك مضاف اليه واقعي براي معاويه بن ... پيدا كنيم و كنند و لي توفيقي نشد اين حمايت از فرقه ي ضاله بهايي انگليسي روسي توسط شما دال بر ذريه پاك دارد ؟! ضمن انكه آنقدر در جهل غوطه وري نمي داني اين فرقه نجس و سياسي بر خاتميت نبوت پيامبر اعظم صلي الله عليه و اله و خاتميت وصيت امام العصر و الزمان شليك كرده و تو و امثال تو درك نمي كنيد. توصيه ميكنم بجاي ايراد بر اين مقاله كه با منابع اين گروه اسراييلي نگاشته شده دنبال مضاف اليه واقعي خود باش.




  صفحه بعد [1] [2] [3] [4] [5]   صفحه قبل

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما