بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه هشتاد و هفتم 97/02/15
آشنایی با مذاهب فقهی اهل سنت (5)
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی أعدائهم أعداء الله الی یوم لقاء الله
بحث ما در رابطه با مذاهب اربعه بود، در مورد مذهب حنفی مفصل بحث شد و کتابهای این مذهب هم تا حدودی معرفی شد.
مذهب دوم، مذهب مالکی است از ایشان هم به عنوان:
«الامام، الحافظ، فقیه الامة»
تعبیر میکنند. دو سه نفر هستند که از اینها به عنوان فقیه الامة تعبیر میکنند، یکی محی الدین نووی صاحب المجموع که شرح صحیح مسلم را دارد، این تعبیر را در مورد مالک هم به کار میبرند.
ابو زهره میگوید:
« ترعرع مالک فی بِیعَة علمیة فی المدینة المنورة»
تاريخ المذاهب الإسلاميّة، أبو زهرة: ص390.
ترعرع یعنی بزرگ شد و رشد کرد در یک خانواده علمی و از شخصیتهای برجسته و من جمله از امام صادق سلام الله علیه ایشان بهره برد. یعنی اواخر عمر امام صادق سلام الله علیه را درک کرد.
اما در مورد روش و منهج مالک باید گفت همانطور که در کتاب موطأ آمده است تلاش کرده است که کتاب و سنت و عمل اهل مدینه را ملاک قرار بدهد این عبارت عمل اهل مدینه را عزیزان دقت داشته باشند بعدا ما نسبت به شافعی و دیگران روی این قضیه کار داریم. تلاشش این بود که مطالبش را طوری مطرح بکند و بگوید نظر من است و این نظر من اگر با کتاب و سنت مخالف بود ملاک کتاب و سنت است نه نظر من!
این بحث فقط برای ایشان نیست بلکه دیگر مذاهب اهلسنت هم عمدتا روی این مسئله تأکید دارند.
اینها در مورد تقلید نکتهای ظریف از عبدالبر از عبدالله ابن مسعود نقل میکنند و میگویند:
« لا يكونن أحدكم إمعة»
غريب الحديث ، ج 4 ص 49اسم المؤلف: القاسم بن سلام الهروي أبو عبيد الوفاة: 224 ، دار النشر : دار الكتاب العربي - بيروت - 1396 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : د. محمد عبد المعيد خان
إمعة یعنی چه؟ یعنی هرچه مردم گفتند من هم همان را میگویم
«لا يُقَلِّدَنَّ أحدكم دِينَهُ رَجُلاً فَإِنَ آمَنَ آمَنَ وَإِنْ كَفَرَ كَفَرَ»
در دینتان از احدی تقلید نکنید، اگر ایمان آورد، ایمان بیاورید و اگر کافر شد، کافر شوید.
المعجم الكبير ، ج 9، ص 152، اسم المؤلف: سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني الوفاة: 360 ، دار النشر : مكتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983 ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : حمدي بن عبدالمجيد السلفي
ابن مسعود متوفای 32 است.
مجاهد میگوید:
« وليس أحد من الناس إلا وقد يؤخذ من قوله ويترك إلا النبي صلى الله عليه وسلم»
الناسخ والمنسوخ للقاسم بن سلام ، ج1، ص 265، اسم المؤلف: أبو عُبيد القاسم بن سلاّم البغدادي (المتوفى : 224هـ) الوفاة: 224 ، دار النشر :
اوزاعی و عبدالله هم به همین شکل دارند تا به ابو حنیفه و مالک میرسد. مزاحم ابن زفر میگوید به ابو حنیفه گفتم:
«يا أبا حنيفة هذا الذي تفتي فیه هو الحق الذي لا شك فيه فقال والله ما أدري لعله الباطل الذي لا شك فيه »!
تاريخ بغداد ، ج 13، ص 424، اسم المؤلف: أحمد بن علي أبو بكر الخطيب البغدادي الوفاة: 463 ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - -
آیا این فتاوایی که میدهی قطعی است به اینها ایمان داری؟ گفت: شاید این فتاوای من باطل بلاشک باشد!
ابن عبد البر در جامع بیان العلم و فضله که از کتابهای معتبر علم الحدیثشان است نقل میکند از مالک شنیدم که میگوید:
«إنما أنا بشر أخطئ واصيب فانظروا في رأيی فكلما وافق الكتاب والسنة فخذوا به وكلما لم يوافق الكتاب والسنة فاتركوه »
فتاوای من هر چه با کتاب و سنت موافق بود اخذ کنید و هر چه که موافق کتاب و سنت نبود ترکش کنید.
جامع بيان العلم وفضله، ج 2، ص 32، اسم المؤلف: يوسف بن عبد البر النمري الوفاة: 463 ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1398
یعنی خود اینها هم نسبت به فتاوایی که میدادند محکم نبودند.
از شاگردان شافعی میگوید:
« يا إبراهيم لا تقلدني في كل ما أقول ، وانظر في ذلك لنفسك »
حجة الله البالغة، ج 1، ص 332، اسم المؤلف: الإمام أحمد المعروف بشاه ولي الله ابن عبد الرحيم الدهلوي الوفاة: 1176 ، دار النشر : دار الكتب الحديثة - مكتبة المثنى - القاهرة - بغداد ، تحقيق : سيد سابق
هر چه من میگویم از من تقلید نکن، این دینی است که از من میگیرید مراقب باشید در جایی که من اشتباه کردم از من تقلید نکنید.
احمد ابن حنبل میگوید:
«لَا تُقَلِّدْنِي وَلَا تُقَلِّدْ مَالِكًا وَلَا الثَّوْرِيَّ وَلَا الْأَوْزَاعِيَّ وَخُذْ من حَيْثُ أَخَذُوا»
إعلام الموقعين عن رب العالمين ، ج 2، ص 201، اسم المؤلف: أبو عبد الله شمس الدين محمد بن أبي بكر بن أيوب بن سعد الزرعي الدمشقي الوفاة: 751 هـ ، دار النشر : دار الجيل - بيروت - 1973 ، تحقيق : طه عبد الرؤوف سعد
اینهایی که صاحبان مذهب هستند همگی از تقلید نهی میکنند؛ ولی متأسفانه ما میبینیم آقایان اهلسنت افتخارشان این است که ما از ابو حنیفه، احمد، امام شافعی و از مالک و امثال اینها تقلید میکنیم و کاری هم نداریم که چه است!
بحثی هم که وجود دارد اینها حتی از بزرگانشان این قضیه را دارند از خلیفه اول که قبلاً هم مختصر آوردیم در کتاب معتمد اصول فقهی جلد 2، صفحه 965 است.
«فروی عن ابی بکر الصدیق أنه قال فی الکلالة یسئلونک عن الکلالة»
در قرآن مفصل مطرح کرده که کسی از دنیا میرود برادر و خواهر تنی و ناتنی دارد چه کار باید کرد؟ ولی ابوبکر گفت:
«اقول فیها برأیی»!
من آنچه که نظر شخصی و رأیم است را بیان میکنم کاری به کتاب و سنت ندارم !
«فإن یکون صوابا فمن الله وإن یکون خطأً فمنی ومن الشیطان»
برای بطلان غیر مذهب شیعه و غیر مذهب اهلبیت همین کافی است. پیغمبر خون دل خورد در مناسبتهای مختلف در مکانهای مختلف فرمود:
«إني تارك فيكم الثقلين كتاب الله وأهل بيتي وإنهما لن يتفرقا حتى يردا علي الحوض هذا حديث صحيح الإسناد على شرط الشيخين ولم يخرجاه»
المستدرك على الصحيحين ، ج 3، ص 160، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : مصطفى عبد القادر عطا
مستدرک این را با سند صحیح هم نقل میکند. صحیح مسلم هم دارد. این حدیث را کنار گذاشتند آمدند سراغ افرادی که میگویند: من نمیدانم این رأیی که میدهم راست یا دروغ است! اگر راست است فمن الله اگر خطأ است مال من و شیطان است!
«والله ورسوله منه بریئان»
این دین شد؟! شما را به خدا شما را به وجدانتان اهلبیتی را امام صادق علیه السلام فرمودند:
« شرّقا أو غرّبا ، لن تجدا علماً صحيحاً إلاّ شيئاً خرج من عندنا أهل البيت »
دفاع عن التشيع - السيد نذير يحيى الحسني - ص 97
فرمود تمام شرق و غرب عالم را زیر پا بگذارید علم صحیح، غیر از سینه ما هیچ جا پیدا نمیکنید.
امیر المؤمنین علیه السلام میگوید:
« سلوني قبل أن تفقدوني »
رسائل الشريف المرتضى - الشريف المرتضى - ج 1 ص 391
هر چه میخواهید از من سوال کنید، من به راههای آسمان از راههای زمین بیشتر آشنا هستم.
پرسش:
به امام صادق علیه السلام هم این نسبت داده شده؟
پاسخ:
بله امام صادق علیه السلام هم این تعبیر را دارد. اینها کنار رفتند واقعاً درد است. اصلاً ما کاری به مذهب شیعه و سنی نداریم به عنوان یک آدمی که میخواهیم اسلام صحیح را فرا بگیریم. یک مسیحیی میخواهد اسلام صحیح را یاد بگیرد در یک طرف یک بزرگوارانی میگویند ما هر چه میگوییم از پیغمبر است و خطا هم نمیکنیم و به هیچ وجه به رأی خودمان هم عمل نمیکنیم. فرمود خدا و پیغمبر بری است از اینکه یک روزی ما به رأیمان بخواهیم فتوا بدهیم یک طرف هم میگوید:
«والله ورسوله منه بریئان»
خدا و رسولش از گفتار من بری هستند!
از عبدالله ابن مسعود و عمر ابن خطاب به همین شکل نقل شده است
«إن یکن صوابا فمن الله وإن یکن خطأ فمن عمر»
السنن الکبری، بیهقی، ج10، ص 116
شاید پنجاه روایت بلکه بیشتر به این تعبیر آقایان دارند. از ابوبکر و عمر دارند از عبدالله ابن مسعود دارند.
واقعا انسان بعضی مواقع دردش میگیرد به تعبیر علامه امینی انسان اگر از اول تا آخر دنیا عمر داشته باشد بنشیند برای مظلومیت امیر المؤمنین علیه السلام گریه کند باز کم گریه کرده است.
حاکم نیشابوری در مستدرک مطلبی دارد که خیلی قابل تأمل است ایشان دارد قومی پیش عبدالله ابن مسعود آمدند گفتند:
«إن رجلا منا تزوج امرأة ولم يفرض لها صداقا ولم يجمعها إليه حتى مات »
المستدرك على الصحيحين، ج 2، ص 196، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : مصطفى عبد القادر عطا
مردی زنی را گرفته و مهریه برایش معین نکرده و قبل از ازدواج و دخول هم از دنیا رفته این زن چه کار کند، آیا صداق و مهری دارد یا نه؟
عبدالله ابن مسعود میگوید:
« ما سئلت عن شيء منذ فارقت رسول الله صلى الله عليه وسلم أشد علي من هذه »
بعد از پیغمبر صلی الله علیه وآله سختترین مسئلهای که از من سوال کردند این است.
آقای عبدالله ابن مسعود دست مریزاد! پیغمبر از دنیا رفته، وصی پیغمبر که هست! شما افتخار میکنی که در تفسیر هر چه داری از امیر المؤمنین داری.
میگوید:
«فأتوا غیری»
بروید از دیگری سوال کنید من چیزی بلد نیستم، باز هم خدا امواتش را بیامرزد تا این اندازه اعتراف کرده است
« فاختلفوا إليه فيها شهرا »
اینها یک ماه رفت و آمد داشتند. چون مبتلا بِه هم بود که آقا حکم مسئله چه است؟ به این خانم از ارث متوفی مهری باید داده شود یا نه؟
تا آنجا که دارد:
«من نسأل إذا لم نسألك وأنت آخيت أصحاب محمد صلى الله عليه وسلم في هذا البلد ولا نجد غيرك»
آقای عبدالله ابن مسعود، دیگر از چه کسی سوال کنیم؟ تو صحابی پیغمبر بودی و عمری با اصحاب پیامبر بودی، تو اگر جواب ندهی از کجا جواب بگیریم؟
-بگو بروید در خانه علی! در خانه امام مجتبی، در خانه امام حسین علیهم السلام !-
« فقال سأقول فيها بجهد رأيي »
اجتهاد می کنم و نظر میدهم !
« فإن كان صوابا فمن الله وحده لا شريك له »
خیلی آدم مؤمنی هم بود وحدهُ لاشریک له هم دارد!
« وإن كان خطأ فمني والله ورسوله منه بريء »
این عبدالله ابن مسعود است، در رأس امور هم نیست کار به کار سیاست و حکومت هم ندارد. شبانه روز هم کارش نشر معارف قرآنی است! بعد از یک ماه حاضر نیست این افراد را در خانه علی علیه السلام و اهلبیت علیهم السلام معرفی کند.
بعد از یک ماه میگوید:
«فأتوا غیری»
بروید از غیر من سوال کنید.
حاکم نیشابوری در مستدرک در پایان این روایت میگوید:
« هذا حديث صحيح على شرط مسلم »
من از عبدالله ابن مسعود بیش از بیست مورد از این نمونهها دارم که با سندهای صحیح از او نقل کردهاند. ابن تیمیه هم که تمام تلاشش این است صحابه را بالا ببرد در کتاب مجموع فتاوای خودش میگوید:
«وقال غير واحد من الصحابة كابن مسعود أقول فيها برأيي فان يكن صوابا فمن الله وان يكن خطأ فمنى ومن الشيطان والله ورسوله بريئان منه»
كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية، ج 20، ص 24، اسم المؤلف: أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728 ، دار النشر : مكتبة ابن تيمية ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي
حالا این مطلب را ببینید راوی میگوید:
«دخلت على عائشة في نسوة فسألتها امرأة فقالت يا أم المؤمنين كانت لي جارية فبعتها من زيد بن أرقم»
المصنف، ج 8، ص184، اسم المؤلف: أبو بكر عبد الرزاق بن همام الصنعاني الوفاة: 211 ، دار النشر : المكتب الإسلامي - بيروت - 1403 ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : حبيب الرحمن الأعظمي
...یک کنیزی داشتم این کنیز را به 800 دینار مثلاً ده ماهه فروختم به زید بن ارقم. بعد از او به 600 دینار نقدی خریدم همانطوری که الان میان برخی رسم است بعضیها میخواهند کلاه شرعی بگذارند فروش دَیْن میگویند؛ میگویند مثلاً ما یک چک یک میلیون تومانی به شما میدهیم دوباره این چک را از شما به مبلغ هشتصد هزار تومان میخریم.
« فقالت عائشة بئس والله ما اشتريت وبئس والله ما اشتري»
به خدا قسم هم تو بد معامله کردی و هم زید ابن ارقم بد معامله کرده است
«أخبري زيد بن أرقم أنه قد أبطل جهاده مع رسول الله صلى الله عليه وسلم»
با این کارش تمام جهادش را با پیغمبر صلی الله علیه وآله باطل کرد، شما این عبارت زید ابن ارقم ؛ ابطل جهاده را در نرم افزار سرچ کنید شاید بیش از شصت هفتاد کتاب اهلسنت با سندهای صحیح این را نقل کردهاند که عایشه به زید ارقم میگوید آن هم به خاطر یک معامله نادرست و یک فتوای باطل که در حقیقت ربا است.
«فأذنوا بحرب من الله»
جالب این است که در کتابهای فقهیشان، مثل المغنی ابن قدامه -که مشهورترین کتاب فقهی آقایان حنابله است و خود وهابیها هم به نظر ابن قدامه عمل میکنند- همین تعبیر را دارد عایشه میگوید:
«أبلغي زيد بن أرقم أنه قد أبطل جهاده مع رسول الله صلى الله عليه وسلم»
المغني في فقه الإمام أحمد بن حنبل الشيباني ، ج 4، ص 127، اسم المؤلف: عبد الله بن أحمد بن قدامة المقدسي أبو محمد الوفاة: 620 ، دار النشر : دار الفكر - بيروت - 1405 ، الطبعة : الأولى
و ابن حزم در المحلی که کتابی فقهی است دارد:
«أَبْلِغِي زَيْدَ بن أَرْقَمَ أَنَّهُ قد أَبْطَلَ جِهَادَهُ مع رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم»
المحلى، ج 9، ص 49 اسم المؤلف: علي بن أحمد بن سعيد بن حزم الظاهري أبو محمد الوفاة: 456 ، دار النشر : دار الآفاق الجديدة - بيروت ، تحقيق : لجنة إحياء التراث العربي
حتی خود ابن تیمیه هم از قافله عقب نمانده است. در مجموع فتاوی، ایشان هم به صراحت از قول عایشه میگوید:
«أخبرى زيدا أنه قد ابطل جهاده مع رسول الله صلى الله عليه وسلم»
كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية، ج 29، ص 431 اسم المؤلف: أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728 ، دار النشر : مكتبة ابن تيمية ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي
یعنی با این فتاوای نادرست و خلاف قرآن و سنت جهادش را با پیغمبر باطل کرده است.
مشکل اساسی ما این است که اهل سنت فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله را عمل نکردند. نبی مکرم صلی الله علیه وآله وسلم در جلسات مختلف نه در یک یا دو روایت، شاید در بیش از سی چهل روایت صحیح با عبارتهای مختلف میفرماید:
«وإن تستخلفوا عليا وما أراكم فاعلين تجدونه هاديا مهديا يحملكم على المحجة البيضاء»
فضائل الخلفاء الراشدين ، ج 1، ص 360، اسم المؤلف: أبو نعيم أحمد بن عبد الله بن أحمد الاصبهاني (المتوفى : 430هـ) الوفاة: 430 ، دار النشر :
اگر علی را خلیفه قرار دهید -گرچه میدانم چنین نمیکنید- او را هدایتگر و هدایت شده خواهید یافت که شما ر ا به راه راست و روشن هدایت خواهد کرد.
نبی مکرم صلی الله علیه وآله وسلم بارها و بارها این مسئله را مطرح میکند که اگر علی علیه السلام را خلیفه قرار دهید گرچه میدانم نمیکنید شما را به راه راست هدایت میکند.
در کتاب السنه که از آقازاده احمد ابن حنبل است با سند معتبر دارد:
«وإن تؤمروا عليا ولا أراكم فاعلين تجدوه هاديا مهديا يأخذ بكم إلى الطريق المستقيم، إسناده حسن»
السنة ، ج 2، ص 541، اسم المؤلف: عبد الله بن أحمد بن حنبل الشيباني الوفاة: 290 ، دار النشر : دار ابن القيم - الدمام - 1406 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : د. محمد سعيد سالم القحطاني
مَقدسی دارد:
«ولا أراكم فاعلين»
گرچه میدانم این کار را نمیکنید اگر بکنید:
«یهدیکم الی صراط المستقیم»
وقتی علی علیه السلام و اهلبیت علیهم السلام کنار میروند آقایان میگویند ما فتوا میدهیم اگر درست بود از ما ! اگر غلط بود از شیطان است خدا و پیغمبر از این کار بریء هستند!
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته