بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ : 95/09/14
مجری:بسم الله الرحمن الرحیم
خوشبخت کسی است که عشق احمد دارد
در قلب و رخش نور محمد دارد
هرکس بفرستد به محمد صلوات
در آخرتش ثواب بیحد دارد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام و درود به پیشگاه مهربان و باصفای شما بینندگان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی ولایت». این برنامه زنده «حبل المتین» هست که در یکی دیگر از شبهای پاییزی تقدیم حضور شما میشود.
الهی شکر که خداوند متعال باز هم به ما توفیق و عمری داد که خدمت شما برسیم و این برنامه را تقدیم حضور شما کنیم. چقدر خوش گذشت آن شبها و روزهایی که در کربلا بودیم و در مسیر راه نجف تا کربلا برنامهها را تقدیم حضور شما میکردیم.
ما به کاظمین و سامرا مشرف شدیم و بعد از آن هم امام رضای مهربان دعوتمان کرد و طلبید، به مشهد رفتیم و از آنجا برنامهها را تقدیم حضور شما کردیم.
خیلی ممنونم از این همه لطف و مرحمت و محبتی که نسبت به برنامههای «شبکه جهانی ولایت» دارید؛ به ویژه برنامههایی که ما از اماکن مقدس کربلا و مشهد الرضا تقدیم حضور شما کردیم.
خیلی از شماها در پیامهایتان گفته بودید انشاءالله برنامه بعدی حرم نورانی و ملکوتی حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) در دمشق؛ انشاءالله. شما دعا کنید که با همت شما ولایت یاوران شرایط مهیا شود و توفیق نصیب ما شود.
تحولی مبارک در راه است...!
اتفاقاً یکی از اتفاقات مبارکی که در این سفر افتاد، این بود که قرار بر این شد که «شبکه جهانی ولایت» استودیویی هم در نجف داشته باشد؛ استودیویی که مشرف است به حرم نورانی و ملکوتی آقا و مولایمان حضرت حیدر کرار امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)
انشاءالله استودیویی در جوار ایوان طلا و حرم نورانی و ملکوتی حضرت امیرالمؤمنین دایر شود تا ما بتوانیم هم از آنجا و هم از کربلا برای شما برنامه داشته باشیم.
انشاءالله مناسبتی که در پیش رو داریم، مناسبت ولادت با سعادت عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) از شهر عشق یعنی دمشق، انشاءالله بتوانیم برنامه را از آنجا تقدیم حضور شما کنیم.
امشب هم توفیق داریم در برنامه زنده «حبل المتین» در محضر استاد بزرگوارمان حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی باشیم. استاد سلام علیکم و رحمة الله:
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ بنده هم خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی و دوست داشتنی که در هرکجای این کره خاکی بیننده این برنامه هستند و ما را مهمان کانون گرم و باصفای خانواده خودشان قرار دادند خالصانهترین سلامم را همراه با آرزوی موفقیت بیش از پیش تقدیم میکنم.
ایام ربیع المولود میلاد رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) و همچنین میلاد امام صادق (علیه السلام) و دیگر مناسبتها را خدمت شما تبریک عرض میکنم.
خدا را قسم میدهم به آبروی محمد و آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) فرج مولای ما بقیة الله الأعظم را نزدیک نموده و قلب نازنینش را با ظهورش مسرور بگرداند و قلب ما را با نوشتن اسامی ما در لیست سربازان فداکار و انصار خاص آن بزرگوار خوشحال کند.
از خدا میخواهیم لیاقت شهادت در رکاب حضرت بقیة الله الأعظم که بالاترین سعادت است را نصیب ما بگرداند، حوائج همه ما و شما را برآورده سازد، دغدغههای فکری ما را برطرف کند، دعاهای ما را به اجابت برساند؛ انشاءالله.
مجری:
حضرت استاد خیلی از شما متشکرم. انشاءالله با حمایتهای همیشگی حضرتعالی و کمک و یاری ولایت یاوران و لطف و عنایت و مرحمت حضرت حق و اهلبیت عصمت و طهارت همانطوری که گفتم و دوستان بیننده هم گفتند، برنامه بعدی ما از دمشق باشد.
انشاءالله استودیویی که قرار شد در نجف باشد، بهزودی افتتاح شود.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
این تحول بستگی به بینندگان عزیزی دارد که عشق امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در وجودشان هست و امکانات دارند.
لازم نیست شخص حتماً میلیاردر و ترلیاردر باشد؛ زمانی که مرحوم «میر حامد حسین» کتاب «عبقات» را در دفاع از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در هند نوشت، اعلام کرد که ما میخواهیم این کتاب را چاپ کنیم.
نقل شده که زنهای شیعه طلاهای خودشان را آوردند جلوی مرحوم «میر حامد حسین» ریختند و کتاب «عبقات الأنوار» که در حقیقت یکی از بهترین و شاخصترین کتاب شیعه در دفاع از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) هست، چاپ شد!!
«علامه امینی» صاحب کتاب «الغدیر» میگوید: "اگر کتاب «عبقات الأنوار» نبود، من نمیتوانستم کتاب «الغدیر» را بنویسم."
بنابراین ما هم انتظار داریم که عزیزان بیننده ما و ولایت یاوران ما، کسانی که عشق امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در وجودشان هست با کمکهای خالصانه خودشان کمک کنند تا استودیویی خیلی خوب و مناسب با امیرالمؤمنین را در نجف افتتاح کنیم.
بنده عرض کردم بعد از اربعین که ما در نجف آمدیم و چند موردی را دیدیم، اگر بخواهیم یک استودیویی مجهزی در آنجا بنا کنیم با هزینهای بالغ بر یک و نیم میلیارد یا دو میلیارد تومان هزینه مواجه هستیم!!
اگر امروز ما اسلام و تشیع و قرآن را داریم به برکت خون پاک امام حسین(سلام الله علیه) و دلاوریهای حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) بوده است.
اگر دلاوریها، خطبههای غراء، فداکاریها، از خود گذشتگیها، مقاومتها و اسطورگیهای زینب کبری (سلام الله علیها) نبود، شجره ملعونه در قرآن و دودمان نحس بنی امیه نمیگذاشتند تا از قرآن و اسلام اثر و خبری باشد و همه این آثار را از بین میبردند.
بنابراین حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) بر گردن همه مسلمانان اعم از شیعه و سنی حق بزرگی دارد.
انشاءالله خداوند متعال به حق برادرزاده ایشان حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عنایتی کند که ما بتوانیم در ایام میلاد ویژه برنامهای از کنار حرم باصفای عقیله بنی هاشم زینب کبری (سلام الله علیها) داشته باشیم.
الحق و الانصاف دوستان ما در کربلای معلی، در طریق و همچنین در مشهد مقدس واقعاً گل کاشتند. من به نوبه خودم از همه عزیزانی که در ایام اربعین و شهادت امام رضا (علیه السلام) که جانانه کار کردند، تشکر میکنم.
بنده شبکههای دیگر را هم مشاهده میکردم؛ تنها شبکهای که تمام مراسم شب شهادت امام رضا (علیه السلام) را از صفر تا صد پخش کرد «شبکه جهانی ولایت» بود.
مجری:
مراسم شمع گردانی و عزاداری در صحن هم پخش شد.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
با اینکه آن بزرگوار آنجا اعلام میکرد «شبکه قرآن» و شبکههای دیگر این برنامه را پخش میکند، هیچ کدام از این شبکهها این برنامه را پخش نمیکردند.
من تعجب کردم که تنها شبکهای که تمام این مراسمها را به صورت مفصل در پنج قاره پخش کرد، «شبکه جهانی ولایت» بود.
(هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی)
این از کرم پروردگار من است.
سوره نمل (27): آیه 40
ما از خود چیزی نداریم و هرچه داریم از اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) و عنایت خداوند عالم، جلت عظمته است.
«اللَّهُمَّ مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْک لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْتَغْفِرُک وَ أَتُوبُ إِلَیک»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 83، ص 74، ح 7
اگر هم کوتاهی کردیم، عذر تقصیر به پیشگاه سلیمان هستی حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) میبریم که انشاءالله با بزرگواریهایشان قبول کنند و اگر قرار است پاداشی به ما بدهند، ما به روح پاک حضرت زینب کبری عقلیه بنی هاشم هدیه میکنیم.
حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) ابر زن، بلکه ابر مرد تاریخ بشریت است که من همیشه میگویم: یا زینب! شیر زهرای مرضیه (سلام الله علیها) حلالت باشد، تربیت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نوش جانت باشد؛ چه افتخار آفریدی!
اگر پاداشی و ثوابی هست به روح پاک حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) هدیه میکنیم و اگر کوتاهی و قصوری هم هست، استغفار میکنیم که انشاءالله خداوند عالم ما را ببخشد.
به دلیل اینکه یکی از اسامی خداوند متعال (مبدل السیئات باضعافها من الحسنات) هست، کوتاهیها و قصور و تقصیرات ما هم به برکت حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) انشاءالله به چند برابر حسنات مبدل میشود.
مجری:
انشاءالله؛ خیلی ممنونم. بنابراین دوستان خوب بیننده و ولایت یاوران یک یا علی بگویید و اگر همین امشب هم میخواهید اعلام آمادگی کنید برای اینکه ما را یاری کنید ممنونیم.
ما به کمک و یاری شما نیازمندیم تا برویم در اولین مناسبتی که پیش رو داریم ولادت حضرت زینب کبری از دمشق برنامه زنده تقدیم حضورتان کنیم و همچنین استودیویی که قرار است مشرف به حرم نازنین حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) باشد را افتتاح کنیم.
ما «شبکه جهانی ولایت» به نام ولایت مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) هستیم، حق و شایسته هم هست که همین اتفاق مبارک بیفتد.
جناب استاد ما در برنامههای گذشته که مدتی هم فاصله افتاد، میبینیم که شبکههای شیطانی وهابی صهیونیستی همواره داد و فریاد میزنند که حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) سخن از امامت خودش نداشته است و استدلال نکرده است.
حضرتعالی در این زمینه مطالبی به طور مفصل بیان فرمودید و استدلال آوردید. یکی از مواردی که شما در بیاناتتان داشتید، این بود که وجود نازنین حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) مفصل از حقانیت و امامت خودشان در شورای شش نفره سخن گفتند.
این مطالب بسیار جالب و شنیدنی بود و حتماً مورد توجه دوستان خوب بیننده ما قرار گرفته است.
خلاصه ای از مطالب جلسات قبل، در زمینه استدلال امیرالمؤمنین بر امامت خویش
حال با توجه به فاصلهای هم افتاده است، اگر صلاح بدانید یک خلاصهای از مطالبی که وجود نازنین امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در دفاع از حقانیت خودشان در شورای شش نفره بیان فرمودند را بفرمایید.
ایامی که پشت سر گذاشتیم، آغاز ماه ربیع الأول همراه با شب لیلة المبیت شب جانفشانی وجود نازنین حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و بحث هجرت رسول گرامی اسلام هم بوده است.
اتفاقاً یکی از مطالبی که حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به آن استدلال میکند، همین موضوع است که حضرت در بستر پیغمبر اکرم میخوابند و جان عزیز و شیرین خودشان را فدای پیغمبر اکرم و وجود نازنین اسلام میکنند.
ما آماده هستیم تا از فرمایشات شما استفاده کنیم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمد الله و الصلوة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله الی یوم لقاء الله افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر
همانطور که حضرتعالی اشاره فرمودید، این شیاطین و نسل شجره معلونه در قرآن در این شبکههای شیطانی صهیونیستی و داعشی مرتب شعار میدهند و عربده کشی میکنند که آقایان مراجع! شما چرا یک روایت در امامت از قرآن و سنت یا از کتابهای خودتان بیان نمیکنید؟!
جالب است دیوانهای که از مدینه روی خط میآید، به هر مناسبتی عروسکهای دخترش را در برنامه میآورد. من نمیدانم او چه خاطرهای با شتر دارد که با خود شتر میآورد؛ شاید «کالکرابی» در مدینه شترچرانی میکند!!
من نمیدانم این شخص خود را مسخره میکند یا بینندگان خود را مسخره میکند. به تعبیر امام سجاد (علیه السلام):
«الحمدلله الذی جعل اعدائنا من الحمقاء»
اما ما باید بگوییم:
«الحمدلله الذی جعل اعدائنا من المجانین»
یعنی این شخص واقعاً دیوانه به تمام عیار هست. این افراد لیاقت آوردن اسم مراجع ما را ندارند؛ حتی لیاقت جفت کردن و پاک کردن نعلین مراجع ما را هم ندارند. ما این مطلب را ثابت کردیم!
این افراد مشاهده میکنند که هرروز فرهنگ شیعه و اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) در حال گسترش است و عشق و علاقه مردم به اهلبیت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بیشتر و بیشتر میشود. عزیزان اهل سنت ما و مسیحیان و تابعین دیگر ادیان در ایام اربعین در عتبات عالیات و مشهد مقدس حماسه آفریدند.
ما مشاهده کردیم که اهل سنت و تابعین دیگر ادیان چنان در راهپیمایی و پیادهروی اربعین حسینی شرکت کردند که امیدوار شدیم وهابیت از غصه بمیرند و قرآن کریم هم خطاب به این دسته افراد میفرماید:
(قُلْ مُوتُوا بِغَیظِکم)
بگو از خشم خود بمیرید.
سوره آل عمران (3): آیه 119
بعضی از افراد داخل کشور که حقوقهایی از طرف عربستان دریافت میکنند و تریبون در اختیارشان هست، نسبت به عزیزان اهل سنت بیاحترامی میکنند. این بیاحترامی لایق خودشان و اربابانشان هست که جیرهخوار این افراد هستند.
بنابراین کارشناسان وهابی جرئت به میدان آمدن و مناظره را ندارند، تنها در شبکههایشان حرفهای بیهوده مطرح میکنند. ما بارها به این شخصی که خدمتگذار وهابی و مدیر شبکه آنهاست اعلام کردیم بیایند با ما که خادم «شبکه جهانی ولایت» هستیم، صحبت کنند.
بنده بارها اعلام آمادگی کردم تا این افراد بیایند با ما در چندین جلسه با هم مناظره کنیم. گمانم این آقا اینقدر جرئت داشته باشد که همانند آقای «کالکرابی» از ما و عکسمان نترسد. اگر این کار صورت میگرفت خیلی بهتر بود؛ زیرا:
تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد.
در هر صورت...
در رابطه با قضیه استدلال امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به امامت خودشان از لحظات آغازین رحلت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) که حضرت مشغول غسل پیغمبر اکرم بود و دیگران در سقیفه رفته بودند، روایاتی از زبان خودشان مطرح شده است.
زمانی که سلمان خبر تشکیل شورای شش نفره سقیفه را به حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) دادند، حضرت در همانجا به امامت خودشان و حدیث غدیر استدلال کردند. ما این مطالب را بررسی سندی کردیم و مشخص شد که روایات هیچ مشکلی هم ندارد.
همچنین هفت روز بعد از رحلت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در مسجد به امامت خودشان استدلال کردند.
همچنین در زمان عثمان؛ امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در جمع 200 نفره در مسجد به امامت خودشان و حدیث غدیر استدلال کردند.
چرائی شرکت امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) در شورای شش نفره
اوج این قضایا در قضیه شورای شش نفره خلیفه دوم بود که عمر اعلام کرده بود بعد از من، «طلحه» و «زبیر» و «سعد بن أبی وقاص» و «عبدالرحمن بن عوف» و «علی بن أبی طالب (علیه السلام)» و «عثمان» از میان خود کسی را به عنوان خلیفه انتخاب کنند.
او وصیت کرده بود که اگر دو نفر در یک طرف بودند و چهار نفر در یک طرف بودند و این دو نفر مخالفت کردند، گردن آن دو نفر را بزنید. همچنین وصیت کرده بود که اگر یک نفر در یک طرف بود، گردن او را بزنید.
ما نمیدانیم که این چه دموکراسی و شورایی بود؛ آقایان وهابی که خودشان را مدافع صحابه میدانند جواب ما را بدهند.
عمر وصیت کرده بود که اگر سه نفر در یک طرف بود و سه نفر دیگر در طرف دیگر بود، پسرم «عبدالله» به هر طرفی رأی داد آن گروه برنده است.
این در حالی بود که عمر قبل از مرگش در جواب کسانی که گفتند: "چرا «عبدالله» پسرت را به عنوان خلیفه مسلمین کاندید نمیکنی؟!" گفت: "«عبدالله» لیاقت و عرضه طلاق زنش را هم ندارد!!"
این روایات یا جعلی و ساختگی است و یا واقعیت دارد؟! اگر واقعیت دارد مشخص است کسی که نمیتواند زنش را طلاق بدهد، حتماً صلاحیت ندارد در یک امر سرنوشت ساز در رابطه با تعیین خلافت و حاکمیت جامعه اسلامی تصمیم بگیرد!!
بنابراین با وجود اینکه افراد زیادی از جمله «ابن عباس» به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) گفتند در شورا شرکت نکنید، حضرت فرمودند: "من به آنجا میروم" و برای رفتن خود هم چند دلیل داشتند.
دلیل اول آن حضرت این بود که ثابت کنند به حقترین و اولیترین مردم برای خلافت مسلمین ایشان هستند.
دلیل دوم این است که خلفا ادعا میکردند زمانی که نبوت در بنی هاشم هست، دیگر خلافت نمیتواند در آنجا باشد. این در حالی است که خلیفه دوم میگوید: "علی بن أبی طالب (علیه السلام) هم میتواند جزو شورای شش نفره باشد."
در این زمینه روایتی از «عامر بن واصله» صحابی جلیل القدر رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) است که میگوید: "من جلوی در شورا نشسته بودم، امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به مسجد آمدند و شروع به صحبت کردند.
آن حضرت فرمودند: "ابوبکر را به عنوان خلیفه مسلمین انتخاب کردند؛ با اینکه من شایستهترین افراد برای خلافت به عنوان خلیفه مسلمین بودم، اما برای مصلحت اسلام و مسلمین کوتاه آمدم."
حضرت امیرالمؤمنین در ادامه فرمودند:
"سپس عمر را به عنوان خلیفه مسلمین انتخاب کردند و باز هم به خاطر مصلحت مسلمین تحمل کردم و کوتاه آمدم. عمر من را پنجمین نفر از میان شش نفر در شورای شش نفره قرار داده است. این افراد به هیچ عنوان برای من جایگاهی که خداوند عالم قرار داده قائل نیستند."
سپس فرمودند:
«أما والله لأحاجنّهم بخصال لا تستطیع عُربهم ولا عجمهم، المعاهد منهم والمشرک أن ینکر منها خصلة واحدة»
به خدا سوگند آنچنان بر حقانیت و فضیلت خودم در این شورا استدلال میکنم که نه عربی و نه عجمی و نه هم پیمانی و نه مشرکی جرئت انکار یکی از این ویژگیها را نداشته باشد.
مناقب علی بن أبی طالب؛ نویسنده: أحمد بن موسی ابن مردویه الأصفهانی، تحقیق: عبد الرزاق محمد حسین حرز الدین، چاپ الثانیة، 1424- دار الحدیث، قم - ص 130، ح 162
حضرت در اینجا قسم یاد کردند؛ ما این روایات را به صورت کامل و با سند صحیح بیان کردیم که سند این روایت برمبنای آقایان اهل سنت صددرصد صحیح است و هیچ مشکلی هم ندارد.
استدلال امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) به لیلة المبیت در شورای شش نفره
یکی از مواردی که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در این جمع به آن اشاره کردند، قضیه لیلة المبیت و هجرت رسول گرامی اسلام است.
حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمودند: زمانی که رسول اکرم میخواست هجرت کند، در میان افرادی که در آنجا حضور داشتند، به من وصیت کرد که دینی که از مردم به گردن ایشان هست را پرداخت کنم و بدهیهای ایشان را بپردازم.
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) تمام این کارها را انجام دادند. «ابن کثیر دمشقی» در کتاب «البدایة و النهایة» جلد سوم مینویسد:
«أما علی فان رسول الله صلی الله علیه و سلم أمره أن یتخلف حتی یؤدی عن رسول الله صلی الله علیه و سلم الودائع آلتی کانت عنده للناس»
البدایة والنهایة، المؤلف: إسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی أبو الفداء، الناشر: مکتبة المعارف – بیروت، ج 3، ص 178
دیگر صحابه هم در آنجا حضور داشتند، اما از میان همگی آنان امینترین افراد امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بودند و حضرت امیرالمؤمنین تنها کسی بودند که رسول گرامی اسلام او را امین خودشان قرار دادند.
همچنین در همین جلد وارد شده است:
«وأقام علی بن أبی طالب بمکة ثلاث لیال وأیامها حتی أدی عن رسول الله صلی الله علیه و سلم الودائع آلتی کانت عنده ثم لحق برسول الله صلی الله علیه و سلم»
امیرالمؤمنین بعد از هجرت رسول الله سه شبانه روز در مکه ماندند و تمام بدهیهای رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) را به صاحبان امانت برگرداندند و به رسول الله ملحق شدند.
البدایة والنهایة، المؤلف: إسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی أبو الفداء، الناشر: مکتبة المعارف – بیروت، ج 3، ص 197، باب فی دخوله علیه السلام المدینة
همچنین آقای «ابن حجر عسقلانی» در کتاب «تلخیص الحبیر» جلد سوم همین روایت را بیان میکند. امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) اولین مسئلهای که در شورای شش نفره مطرح کردند، این بود که فرمودند:
«أنشدکم بالله أیها النفر جمیعاً أمنکم من أمنه رسول الله غیری؟»
شما را به خدا سوگند آیا در میان صحابه غیر از من کسی بود که امانتدار پیغمبر اکرم باشد؟
«قالوا: اللّهمّ لا»
گفتند: به خدا سوگند نه.
«أنشدکم بالله أیها النفر جمیعاً أمنکم أحد وحّد الله عزّ وجلّ قبلی؟»
شما را به خدا سوگند در میان شما کسی قبل از من خدا را پرستیده است؟
«قالوا: اللّهمّ لا»
گفتند: به خدا سوگند نه.
«أنشدکم بالله أمنکم أحد له زوجة مثل زوجتی فاطمة بنت رسول الله سیدة نساء هذه الأُمّة غیری؟»
شما را به خدا سوگند کسی غیر از من همسری مانند حضرت فاطمه زهرا دختر رسول الله و سرور زنان این امت دارد؟
«قالوا: لا»
گفتند: نه.
«أنشدکم بالله أمنکم أحد غسّل رسول الله غیری؟»
شما را به خدا سوگند آیا کسی غیر از من متصدی غسل رسول الله بوده است؟
«قالوا: اللّهمّ لا»
گفتند: به خدا سوگند نه.
«أنشدکم بالله أمنکم أحد أمر الله بمودته غیری؟»
شما را به خدا سوگند در حق کسی غیر از من آیه مودت نازل شده است؟
«قالوا: اللّهمّ لا»
گفتند: به خدا سوگند نه.
«أنشدکم بالله أمنکم أحد سکن المسجد یمرّ فیه جنباً غیری؟»
شما را به خدا سوگند زمانی که پیغمبر اکرم درها را به سوی مسجد بستند، کسی غیر از من در حالت جنابت میتوانست از مسجد رد شود؟
«قالوا: اللّهمّ لا»
گفتند: به خدا سوگند نه.
«أنشدکم بالله أمنکم أحد ردّت علیه الشمس بعد غروبها غیری؟»
شما را به خدا سوگند آیا برای احدی از شما غیر از من آفتاب بعد از غروب کردن برگشت تا نمازش را ادا کند؟
«قالوا: اللّهمّ لا»
گفتند: به خدا سوگند نه.
«أمنکم أحد قال له رسول الله حین قرّب الیه الطائر المشوی فأعجبه: " اللّهمّ ائتنی بأحب خلقک إلیک یأکل معی من هذا الطیر " غیری؟»
شما را به خدا سوگند زمانی که مرغ بریانی نزد پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) آوردند و ایشان فرمودند: "خدایا محبوبترین مردم نزد خودت را برسان تا با من این مرغ را بخورد" آیا غیر از من کسی آمد با پیغمبر اکرم هم غذا شود؟
«اللّهمّ لا»
گفتند: به خدا سوگند نه.
«أمنکم أحد کان أقتل للمشرکین عند کلّ شدیدة نزلت برسول الله منّی؟»
آیا در میان شما غیر از من کسی هست که در رکاب رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) شمشیر بزند و مشرکین را به هلاکت بیندازد؟
«قالوا: اللّهمّ لا»
گفتند: به خدا سوگند نه.
«أمنکم أحد کان أعظم عناء منّی عن رسول الله حتّی اضطجعت علی فراشه ووقیته بنفسی وبذلت له دمی؟»
آیا در شبی که پیغمبر اکرم از مکه به غار ثور رفتند، غیر از من کسی در بستر پیغمبر اکرم خوابید تا جان خود را فدای رسول الله کند؟
«قالوا: اللّهمّ لا»
گفتند: به خدا سوگند نه.
خیلی واضح و روشن است؛ اصلاً این قضیه چیزی نیست که ما بخواهیم در این زمینه مطالبی از خودمان بیان کنیم. مشاهده کنید موارد متعدد دیگری در این زمینه وجود دارد که من تنها به بعضی از این موارد اشاره میکنم تا قضیه برای عزیزان روشن شود.
«لیلة المبیت» افتخار انحصاری امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) در منابع اهل سنت!
در ادامه حضرت میفرماید:
«أنشدکم بالله أمنکم أحد یشری نفسه ابتغاء مرضات الله غیری؟»
شما را به خدا سوگند آیا در میان شما غیر از من کسی هست که جانش را در کف بگیرد و فدای پیغمبر اکرم کند؟
«قالوا: اللّهمّ لا»
گفتند: به خدا سوگند نه.
مناقب علی بن أبی طالب؛ نویسنده: أحمد بن موسی ابن مردویه الأصفهانی، تحقیق: عبد الرزاق محمد حسین حرز الدین، چاپ الثانیة، 1424؛ دار الحدیث، قم - ص 130، ح 162
عزیزان ما نمیخواهیم این مطالب را از کتب شیعیان بیاورید. دقت کنید در کتاب «مسند أحمد بن حنبل» جلد اول وارد شده است که در جریان:
«وَإِذْ یمْکرُ بِک الَّذِینَ کفَرُوا لِیثْبِتُوک»
پیغمبر اکرم را از مکه اخراج کردند. پیغمبر اکرم خطاب به امیرالمؤمنین فرمودند: یا علی! جای من میخوابی؟! حضرت امیرالمؤمنین فرمودند: یا رسول الله! اگر در جای شما بخوابم، جان شما سالم میماند؟! رسول الله فرمودند: بله. حضرت علی فرمودند: سمعا و طاعتا.
«فَبَاتَ علی علی فِرَاشِ النبی تِلْک اللَّیلَةَ وَخَرَجَ النبی حتی لَحِقَ بِالغَارِ»
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 1، ص 348، ح 3251
در پی این ماجرا مشرکین مراقب بودند و تصور میکردند که پیغمبر اکرم در آنجا خوابیده است. مشرکین در طول شب به سمت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) سنگ پرتاب میکردند و حضرت علی (علیه السلام) در اثر شدت سنگ به خود میپیچید.
صبح هنگام زمانی که مشرکین آمدند پیغمبر اکرم را به قتل برسانند، وقتی لحاف را کنار زدند با حضرت علی (علیه السلام) مواجه شدند. از امیرالمؤمنین پرسیدند: پیغمبر اکرم کجاست؟! حضرت فرمودند: مگر پیغمبر اکرم را به من تحویل داده بودید؟!
کدام فضیلتی از این فضیلت بالاتر است؟! مشاهده کنید این مطالب کاملاً واضح و روشن است.
بغض و کینه عجیب «ابن کثیر» از امیرالمؤمنین!!
همچنین آقای «ابن کثیر دمشقی» در کتاب «البدایة و النهایة» با تحقیق «دکتر ترکی» جلد سوم همین بحث را مطرح میکند و در آخر روایت میگوید:
«وهذا اسناد حسن»
جالب است که او به بحث فداکاری حضرت علی (علیه السلام) اشاره نمیکند، همچنین به این قضیه که این افراد تا صبح بدن مطهر امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را سنگباران کردند اشاره نمیکند.
او همچنین به این قضیه که حضرت امیرالمؤمنین جان خودش را فدای پیغمبر اکرم کرده است هم اشاره نمیکند و تنها میگوید:
«وهو من أجود ما وری فی قصة نسج العنکبوت علی فم الغار»
سپس میگوید:
«وذلک من حمایة الله رسوله»
این تنها اثر حمایت خداوند نسبت به رسول الله است.
البدایة والنهایة، اسم المؤلف: إسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی أبو الفداء، دار النشر: مکتبة المعارف – بیروت، ج 3، ص 181، باب هجرة رسول الله بنفسه الکریمة من مکة إلی المدینة
این مسئله کاملاً روشنگر این است که تمام وجود این شخص مملو از بغض علی بن أبی طالب (علیه السلام) هست و اصلاً نمیتواند آنچه را که در رابطه با حضرت علی در این روایت بیان شده را مطرح کند. از طرف دیگر توطئه قریش را هم محکوم نمیکند.
ما انتظار نداریم فضیلت حضرت علی (علیه السلام) را مطرح کند، حداقل کار کفار قریش که باهم هم پیمان شدند و انتخابات انجام دادند را بیان کند.
یکی از وزرای عراق میگفت: "در تاریخ عربستان سعودی تنها یک مرتبه انتخابات صورت گرفته است و بعد از او هرکسی آمده است به زور خودش را بر مردم حجاز تحمیل کرده است. آن انتخابات هم فرستادن یک نفر از هر قبیله برای کشتن پیغمبر اکرم بوده است."
همچنین آقای «ابن حجر عسقلانی» این روایت را در جلد هفتم کتاب «شرح صحیح بخاری» به زیبایی بیان میکند. او مینویسد که حضرت علی (علیه السلام) در رختخواب رسول گرامی اسلام میخوابد و مشرکین مشاهده میکنند که امیرالمؤمنین در بستر رسول الله خوابیده است. او در ادامه مطالبی در صحت روایت مطرح میکند.
همچنین آقای «فخر رازی» این روایت را مطرح میکند و میگوید: زمانی که علی بن أبی طالب در جایگاه پیغمبر اکرم خوابید، جبرئیل بالای سر او و میکائیل پایین پایش بود. جبرئیل در این زمان ندا سر میداد و میگفت:
«بخ بخ من مثلک یا ابن أبی طالب»
به به به تو ای علی بن أبی طالب،
«یباهی الله بک الملائکة»
خداوند عالم به خاطر علی بن أبی طالب به ملائکه مباهات میکند.
التفسير الكبير أو مفاتيح الغيب، اسم المؤلف: فخر الدين الرازي الشافعي، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1421هـ - 2000م، الطبعة: الأولى؛ ج 5، ص 174
سپس در این زمان آیه شریفه:
(وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّه)
و بعضی دیگرند که جان خود را در برابر خوشنودیهای خدا میفروشند،
سوره بقره (2): آیه 207
نازل شد. همچنین در «تفسیر ثعلبی» جلد دوم همین بحث بیان شده است. او مینویسد:
«بخ بخ من مثلک یا بن أبی طالب، فنادی الله عزّ وجلّ الملائکة وأنزل الله علی رسوله صلی الله علیه وسلم وهو متوجه إلی المدینة فی شأن علی {ومن النّاس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله}»
الکشف والبیان (تفسیر الثعلبی)، أحمد بن محمد بن إبراهیم الثعلبی؛ تحقیق الإمام أبی محمد بن عاشور، الناشر: دار إحیاء التراث العربی، 1422 هـ-2002 م، بیروت ج 2، ص 126
همچنین در کتاب «مستدرک علی الصحیحین» اثر «حاکم نیشابوری» جلد سوم همین روایت به طور مفصل بیان شده است. او مواردی را بیان میکند و میگوید:
«شَرَی عَلِی نَفْسَهُ، وَلَبِسَ ثَوْبَ النَّبِی صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ، ثُمَّ نَامَ مَکانَهُ»
علی بن ابی طالب لباس پیغمبر اکرم را پوشید و در رختخوابش خوابید،
او در ادامه بیان میکند که مشرکین آمدند و منتظر بودند تا صبح بشود و پیغمبر اکرم را بکشند، سپس:
«وَجَعَلَ عَلِی رَضِی اللَّهُ عَنْهُ یرْمِی بِالْحِجَارَةِ کمَا کانَ رَمْی نَبِی اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ»
مشرکین به بدن مطهر امیرالمؤمنین سنگ پرتاب میکردند همانطور که به بدن پاک رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) سنگ پرتاب میکردند.
«وَهُوَ یتَضَوَّرُ، وَقَدْ لَفَّ رَأْسَهُ فِی الثَّوْبِ لَا یخْرِجُهُ حَتَّی أَصْبَحَ»
علی بن أبی طالب (علیه السلام) در برابر سنگهای دشمنان سرش را تا صبح از بستر بیرون نیاورد.
«ثُمَّ کشَفَ عَنْ رَأْسِهِ فَقَالُوا: إِنَّک لَلَئِیمٌ وَکانَ صَاحِبُک لَا یتَضَوَّرُ وَنَحْنُ نَرْمِیهِ، وَأَنْتَ تَتَضَوَّرُ وَقَدِ اسْتَنْکرْنَا ذَلِک»
زمانی که صبح شد و امیرالمؤمنین سرش را از بستر پیغمبر اکرم بیرون آورد، مشرکین به ایشان جسارت کردند و گفتند: پیغمبر اکرم در برابر سنگهای ما به خود نمیپیچید ولی تو به خود میپیچیدی و ما هم به شک افتاده بودیم.
المستدرك على الصحيحين، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة : الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا؛ ج 3، ص 143، ح 4652
آقای «ابن اثیر جزری» متوفای 630 هجری در کتاب «أسد الغابه» در جلد چهارم صفحه 113 تمام این قضایا را مطرح میکند. او مینویسد:
«فبات علی فراشه، یفدیه بنفسه، ویؤثره بالحیاة»
علی بن أبی طالب در رختخواب پیغمبر اکرم خوابید، جان خودش را فدای پیغمبر اکرم کرد و زندگی خودش را در راه پیغمبر اکرم ایثار کرد.
سپس خداوند متعال به جبرئیل و میکائیل فرمودند:
«اهبطا إِلی الأَرض فاحفظاه من عَدُوِّهِ»
به زمین بروید و علی را از شر دشمنان حفظ کنید،
«فنزلا، فکان جبریل عند رأْس عَلِی، ومیکائیل عند رجلیه»
به دستور خداوند جبرئیل در بالای سر امیرالمؤمنین و میکائیل در پایین پایشان فرود آمدند تا از جان امیرالمؤمنین محافظت کنند.
«وجبریل ینادی: بَخٍ بَخٍ من مثلک یا ابن أَبی طالب یباهی الله عز وجل به الملائکة؟ فأَنزل الله عز وجل علی رسوله، وهو متوجه إِلی المدینة فی شأْن علی: (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَه ابتِغَاءَ مَرْضَات الله)»
أسد الغابة فی معرفة الصحابة، اسم المؤلف: عز الدین بن الأثیر أبی الحسن علی بن محمد الجزری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت / لبنان - 1417 هـ - 1996 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: عادل أحمد الرفاعی، ج 4، ص 113
عزیزان من نمیخواهم در این ایام خاطر شما را مکدر کنم، اما مشاهده کنید که دشمنی این نواصب تا کجا ادامه دارد و تا کجا خیانت میکنند! مشاهده کنید که این افراد تا کجا دشمنی و عداوت خودشان را به حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نشان میدهند.
«فبات» به معنای بیتوته کردن و این مفهوم را میرساند که حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در رختخواب رسول گرامی اسلام خوابیدند.
در چاپ دیگری از کتاب «أسد الغابة فی معرفة الصحابة» جلد چهارم مطلبی وارد شده است که نمیدانم این عبارت را چطور بیان کنم. واقعاً بنده خجالت میکشم بگویم این افراد چه کارهایی میکنند. در این تألیف روایت تحریف شده و به جای «فبات» وارد شده است:
«فبال علی فراشه»
این مسئله به معنای این است که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نستجیر بالله در بستر پیغمبر اکرم ادرار کرد! مردم این وهابیت پلید را بشناسید.
شیاطینی که در این شبکههای شیطانی هرروز عربده میکشند و دیوانگانی که خودشان هم نمیدانند چکار دارند میکنند را بشناسید؛ این موارد نمونهای از کارهای آنان است.
آیت الله العظمی مرعشی نجفی (رحمة الله علیه) در سال 1351 یا 1352 که خدمتشان بودیم، فرمودند در حال حاضر تعدادی از سلفیها یا تندروهای اهل سنت روایات فضایل امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و اهلبیت عصمت و طهارت را تحریف میکنند.
ایشان فرمودند: "شما در کتابخانه ما لجنه هایی تشکیل بدهید و چاپهای مختلف کتب را با هم مقابله کنید." ما تقریباً چند سال آنجا بودیم و بنده هم مسئول لجنه بودم.
به عنوان مثال کتاب «صحیح بخاری» که هشت تألیف داشت، هشت نفر مسئول بررسی این کتب بودند. کار ما به این صورت بود که یک نفر کتاب را به صورت بلند میخواند و سایرین صدا را با هرکدام از تألیفاتی که در اختیار داشتند تطبیق میدادند تا پی به تغییر کلمه ببرند.
از این موارد فراوان وجود دارد؛ اگر فرصتی شد امشب به این مسائل میپردازیم و اگر فرصت نشد در هفته آینده بیان خواهیم کرد که دودمان و نسل بنی امیه امروزه چکار میکنند.
آیات و روایاتی که برای این افراد میخوانیم، گویا سوره یاسین است که میشنوند، ولی به آن گوش نمیدهند.
الحمدلله مردم هم بحثهای ما را میبینند و هم توجیهات احمقانه و تأویلات دیوانهوار آقایان را هم میبینند و خودشان خوب قضاوت میکنند. الحمدلله بینندگان شبکههای وهابی و بینندگان «شبکه جهانی ولایت» از شعور بالایی برخوردار هستند.
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
همین که دیوانهای پیدا میشود و با خود عروسک شتر به استودیو میآورد، معلوم میشود که عقلش به همین مقدار است. همچنین آقای بیعقل خودمان میگوید: "چنانچه از ائمه معجزهای وجود دارد، گاوپرستهای هند هم از گاوهایشان معجزه میبینند!!"
عزیزان! آقای «کالکرابی» نسبت به اهلبیت عصمت و طهارت خیلی جسارت کرد و سبب شد که خداوند عالم پردهای از قیامت برای او نمایان کرد و مسئله کلیپ «کالکراب» باعث شد که بسیاری از افراد او را بشناسند و ما خیلی زیاد توضیح نمیدهیم.
دوستان! ما در اینجا اعلام میکنیم که صبر و حوصله ما هم حدی دارد. در یکی دو ماه اخیر «عقیل بیعقل» خیلی تفرعن میکند و خیلی بیحیایی نسبت به مراجع و شیعه و اهلبیت عصمت و طهارت از خود نشان میدهد.
بنده اولاً ایشان را نصیحت میکنم که دست از این تفرعن و جسارت به شیعه و مراجع تقلید و بزرگان بردارد. ما تا به حال خیلی جلوی بچهها را گرفتیم و حتی نگذاشتیم بخش دوم کلیپ «کالکراب» را هم پخش کنند.
من به این آقا یک رمز و کد میدهم و بیشتر از این نمیگویم. جناب آقای «هاشمی» در سال 1371 زندان وکیلآباد مشهد را به خاطر بیاور و تا آخر قضیه را بخوان؛ به گمانم همه چیز را در خاطر داشته باشی!!
ما مدارک زیادی در اختیار داریم، اما فعلاً این شخص را نصیحت میکنیم و از او درخواست میکنیم که اگر بحث علمی دارد بحث علمی با او انجام میدهیم.
اهانت و جسارت و عربده کشی و تفرعن و تعابیر زشت و وقیحی که نسبت به مراجع و بزرگان مطرح میکنید، جایی ندارد. شما باید بیایید با بحث علمی نظر خودتان را بگویید و ما هم نظر خودمان را میگوییم.
ما از شما بابت پخش حرفهایمان ممنونیم. همین که حرفهای ما را پخش میکنید و مخاطبینتان میشنوند جای تشکر دارد. همچنین خداوند متعال را نسبت به تحلیلها و جوابهای شما شاکریم.
بسیاری از عزیزان اهل سنت با ما تماس میگیرند و میگویند: "کارشناسان وهابی صحبت شما را پخش میکنند و این جوابهای مسخره و خندهدار را نسبت به آن بیان میکنند و ما در جمع خودمان فقط به حرفهای آنان میخندیم و مایه سرور ما را فراهم میکنند."
این مباحث خیلی خوب است و ما از خدا میخواهیم که شما هرروز قسمتهایی از بحثهای ما را پخش کنید و نسبت به آن نقد علمی کنید.
ما خودمان را معصوم نمیدانیم و حتی شاگردِ شاگرد ما هم بیاید مباحث ما را نقد کند و نقد او وارد باشد، ما میپذیریم. گردن ما در برابر نقد از مو هم باریکتر است، اما بیان این مطالب نیاز به هتاکی و فحاشی و توهین کردن ندارد.
شما حرف من را نقد کنید چه ارتباطی به مراجع تقلید، ائمه طاهرین و مذهب شیعه دارد که اینطور جسارت میکنید!؟ شما مستقیم بگویید که فلانی نظرشان این بوده است و نظر ما هم این است؛ مردم خودتان قضاوت کنید!!
بنابراین این مورد نمونهای از جنایاتی است که این آقایان مطرح میکنند. این شخص «فبات» را تحریف کرده است و به صورت «فبال» بیان کرده است، اما فراموش کرده است «یفدیه بنفسه» را از روایت حذف کند!!
این شخص نتوانسته قبل و بعد از کلمه «فبات» را تغییر بدهد و تنها زهر خود را به کلمه «فبات» ریخته است و آن را به «فبال» تغییر داده است؛ اما نمیدانیم «فبال» چه ارتباطی به «یفدیه بنفسه» و «ویؤثره بالحیاة» دارد؟!
بر فرض مثال اگر هم بول کردند، بول امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بر هزاران هزار مورد امثال شما شرف دارد که اصلاً با ایشان قابل مقایسه نیستید.
خاک زیر پای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) میلیارد میلیارد برابر بر شما شرف دارد، اما همین مورد باعث شده که جبرئیل و میکائیل نازل شود و «بَخٍ بَخٍ من مثلک یا ابن أَبی طالب یباهی الله عز وجل به الملائکة؟» سر بدهند.
مجری:
باید بفهمند که جبرئیل برای چه باید اینجا نازل شود و این جملات را بیان کند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
اصلاً بر فرض «فبال» است، ملاحظه کنید که «فبال» امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) اینقدر شرف و ارزش دارد که جبرئیل نازل میشود و «بَخٍ بَخٍ من مثلک یا ابن أَبی طالب یباهی الله عز وجل به الملائکة؟» سر میدهد.
ایشان آمدند تنقیصی برای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) درست کنند، اما همین تنقیص تبدیل به منقبت برای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) شده است. بنابراین این نمونهای از بحثی بود که حضرتعالی به آن اشاره کردید.
مجری:
استاد از شما ممنونم، خیلی از شما متشکرم. با توجه به اینکه میخواهیم بخشی از برنامه را هم در خدمت دوستان خوب بیننده باشیم، سؤالات دیگری را هم یادداشت کرده بودم که از شما بپرسم انشاءالله آن را برای هفتههای آینده میگذاریم.
برنامه امشب خیلی زیبا شد، زیرا استاد تمام فضایل حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را به صورت کوبنده و محکم پشت سر هم بیان فرمودند و یک بار دیگر جگرمان را حال آوردند.
من مطمئنم همکاران اتاق فرمان و عزیزان بینندهای که «شبکه جهانی ولایت» را میبینند و عشق و ارادت و محبت مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را در دل دارند میدانند که در عالم چه کسی این فضایل و کرامات را برای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) میشمارد.
بزرگان آن زمان هم همگی قسم یاد میکنند که واقعاً همین هست و جز این نیست و یا علی کسی جز تو این فضایل را ندارد.
الهی شکر و خدایا از تو ممنونیم از اینکه این عشق و ارادت و محبت را به کسی در دلهای ما قرار دادی که پر از فضایل است. به قول شاعر:
کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست
که تر کنم سر انگشت و صفحه بشمارم
مشاهده کردید زمانی که میخواهیم پول شمارش کنیم، دستمان را با زبانمان خیس میکنیم. اگر فضایل حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را در کتابی جمع کنند و ما فقط بخواهیم با آب بحر این فضایل را ورق بزنیم، آب بحر کافی نیست.
«بأبی أنت و أمی و مالی و روحی و جسمی یا أمیرالمؤمنین»
آقا جان! فدای وجود نازنینت هرچیزی که در دنیا دارم از خودم، از پدر و مادرم و از هرآنچه که در این عالم دارم و فدای یک تار موی تو یا امیرالمؤمنین
چقدر روز آخر صفر ما در کربلا چقدر لذتبخش بود که تقریباً مقداری هم نجف خلوتتر شده بود، به حرم مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) رفتیم و نماز صبح را آنجا خواندیم. هرچند در راه امام حسین خستگی هم معنا ندارد، اما آن شب برای ما شیرین بود که خستگی چندین روزه از تن ما خارج شد.
حاج آقای علوی مدیر محترم میگفت: شیرینترین خواب من در طول این چند شب، آن شبی بود که در نجف کنار حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بودیم. بنده هم، همین حس را داشتم.
در طول شبهایی که در کربلا و در میان راه بودیم، آخرین شب خواب شیرینی در نجف اشرف در جوار حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) داشتیم و بعد از آن هم به حرم مشرف شدیم. هرچه نگاه میکردیم، انگار ذوق و شوق و عشق ارادت ما به ایوان باصفای نجف اشرف بیشتر میشد.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
لازم است که از جناب آیت الله حائری هم تشکر به جا بیاوریم که تمام امکانات را در اختیار ما قرار دادند.
مجری:
واقعاً از ایشان تشکر میکنیم. ما آن شب در مجموعهای که ایشان داشتند، رفتیم و استراحت کردیم. من و آقای علوی هردو اتفاق نظر داشتیم تنها شبی که خواب شیرین و دلچسب داشتیم، همان شب در حسینیه آیت الله حائری بود.
از ایشان خیلی ممنون و سپاسگذار هستیم، خیلی بزرگواری فرمودند. عشق ما همین است که در کنار حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) آرامش داریم، نفس تازه میکنیم و حالمان دگرگون میشود.
از کودکی به ما یاد دادند که عشق و ارادت و محبت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در دلمان، رفتار و زبانمان باشد؛ انشاءالله.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
زمانی که دوستان ما را میبینند، میگویند دلمان برای جمله: "جگرم حال میآید" از زبان آقای اسماعیلی تنگ شده است.
خانم دکتر بزرگواری هستند که حق زیادی به گردن بنده دارند و وضعیت قلبی ما با داروهای ایشان بهبود پیدا کرده است. ایشان زمانی به من گفتند: من در این مجموعهای که هستم آنتن ندارم و دلم برای جمله آقای اسماعیلی تنگ شده است که میگویند: "جگرم حال میآید."
ما در همین جا از خواهر بزرگوارمان تشکر میکنیم که هم نسبت به ما و هم نسبت به دیگر برنامهها محبت فوق العاده داشتند.
مجری:
الحمدلله، خدا را شکر. خیلی متشکرم و واقعاً دلمان میخواست که در حرم امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) عشق و ارادت و محبتمان را در قالب یک فریاد به امیرالمؤمنین بگوییم، اما در آنجا سعی میکردیم که در محضر حضرت امیرالمؤمنین ادب به خرج بدهیم.
آقای کیا از ابتدای برنامه به من اشاره میکنند که چرا پیامکهای بینندگان را نخواندید. من عذرخواهی میکنم، اما شما زیرنویس کردید و دوستان بیننده هم زحمت کشیدند یادداشت کردند و در ذهنشان هم هست.
«30001203» سامانه پیام کوتاه ماست، شماره دیگری هم که مشاهده میکنید شمارهای است که از طریق فضای مجازی با برنامههای واتس آپ، تلگرام و وایبر میتوانید به ما پیام بدهید و هرچه در دلتان هست به ما بگویید.
تماس بینندگان برنامه:
از این لحظه میخواهیم تلفن دوستان را داشته باشیم و صدای گرمشان را بشنویم. خواهش میکنیم به دلیل اینکه وقت زیادی نداریم و میخواهیم به تلفنهای بیشتری پاسخ بدهیم، بزرگواری بفرمایید صدای گیرندههایتان را ببندید و از طریق تلفن صدای ما را بشنوید.
همچنین لطف بفرمایید مطالب خود را به صورت مختصر و مفید برای ما بیان کنید؛ باز هم از همکاری شما سپاسگذاریم.
اولین بیننده برنامه ما از دیار کردستان و از برادران اهل سنت ما جناب آقای مرادی هستند، آقای مرادی سلام و درود به شما:
بیننده (آقای مرادی از کردستان – اهل سنت):
سلام، امیدوارم حالتان خوب باشد. میخواستم با آقای قزوینی صحبت کنم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
سلام، من در خدمت شما هستم.
بیننده:
آقای قزوینی حال شما خوب است؟
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
الحمدلله، اگر شما دعا بفرمایید خوبم.
بیننده:
آقای قزوینی من از کردستان زنگ میزنم و از شما سؤالی داشتم. زمانی که مخالفین شما به شما زنگ میزنند، شما نمیگذارید طرف حرف خود را بزند و فوراً تلفن او را قطع میکنید و سرخ میشوید.
بگذارید طرف حرف خود را بزند، بعداً اگر دیدید طرف نتوانست حرف بزند آنوقت حرف بزنید. موقعی که ما میخواهیم حرف بزنیم، شما تلفن را قطع میکنید!!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
ما تا به حال تلفن کسی را قطع نکردیم.
مجری:
ما تا به حال تلفن کسی را قطع نکردیم، مگر اینکه طرف توهین کند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
آقای مرادی عزیز اگر کسی اهانت کند، ما تلفن او را قطع میکنیم. آیا تا به حال کسی تلفن شما را قطع کرده است؟!
بیننده:
بله، بنده تا به حال چندین مرتبه مشاهده کردم که اهل تسنن زنگ زدند و شما نتوانستید جواب او را بدهید یا سرخ شدید و یا تلفن او را قطع کردید.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
یکی از این موارد را نام ببرید.
بیننده:
چطور میتوانم یکی از این موارد را بیان کنم؟!
مجری:
شما اگر توهین نکنید ما تلفن شما را قطع نمیکنیم. اگر سؤال بپرسید به سؤال شما پاسخ میدهیم.
بیننده:
اهل تسنن تا الآن به شما توهین کرده است؟!
مجری:
گاهی اوقات اتفاق افتاده است که به مقدسات توهین میکنند و ما هم تلفن او را قطع میکنیم. چه شیعه باشد و چه سنی باشد، برای ما فرقی نمیکند و ما تلفن او را قطع میکنیم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
آقای مرادی جان! بارها اتفاق افتاده است که از میان شیعیان با ما تماس گرفتند و شروع به توهین کردند و ما در همانجا تلفن او را قطع کردیم.
بعضی افراد هم از میان عزیزان اهل سنت در برنامه خود من از زاهدان زنگ زدند و خواستند به علما توهین کنند و حتی یک جمله سبکی نسبت به جناب آقای «عبدالحمید» داشتند، بلافاصله ما تلفن او را قطع کردیم.
آقای مرادی ما از خدا میخواهیم که کسی با ما بحث علمی کند. شما مشاهده کنید که ما به شیعیان یک الی دو دقیقه بیشتر فرصت نمیدهیم، اما عزیزان اهل سنت گاهاً بیست دقیقه روی خط میمانند.
بیننده:
آقای قزوینی من تا به حال نشنیدم یک نفر اهل سنت به شبکه شما کوچکترین توهینی کند. در ضمن شما میگویید که شبکههای وهابی، شبکههایی شیطانی هستند. شما بیایید در ایران یک شبکه مخصوص اهل سنت پایهگذاری کنید و بگذارید اهل سنت روایاتی از کتابهای خود در این شبکه نشان بدهد.
مجری:
آقای مرادی الآن شما سؤال بپرسید و استاد هم به شما جواب میدهند.
بیننده:
آقای قزوینی تا به حال بارها اتفاق افتاده است که شیعیان در «شبکه کلمه»، «شبکه نور» و دیگر شبکههای وهابی به حضرت ابوبکر، حضرت عمر و حضرت عایشه توهین کردند، اما یک بار هم ندیدم که یک نفر از اهل سنت کوچکترین توهینی به حضرت علی کند.
مجری:
آقای مرادی توهین شده است و ما هم تلفن او را قطع کردیم. شما هم اگر توهین کنید تلفن شما را هم قطع میکنم.
بیننده:
من اصلاً توهین نمیکنم و غلط میکنم توهین کنم. اصلاً دوست ندارم ببینم شخصی شیعه یا اهل سنت به بزرگان توهین کنند.
مجری:
شما الآن چهار دقیقه است که روی آنتن هستید، سؤالتان را بپرسید تا به شما جواب بدهیم.
بیننده:
امام جعفر کاظم دختر داشت یا نداشت؟!
مجری:
ما امام جعفر کاظم نداریم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
اصلاً ما امامی به نام امام جعفر کاظم نداریم، خدا امامی به نام امام جعفر کاظم برای ما نیافریده است.
مجری:
ما امام جعفر صادق داریم، منظورتان همین است؟!
بیننده:
این سؤال را اصلاً نادیده بگیرید؛ آیا شما پیرو حضرت علی هستید یا نه؟!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
اگر قبول کنند، افتخار میکنیم. پیرو که نه افتخار میکنیم خاک زیر پای حضرت باشیم.
بیننده:
حضرت علی به اصحاب کوچکترین توهینی کرده است؟
مجری:
به چه کسی توهین کرده است؟
بیننده:
به اصحاب مانند حضرت عمر، حضرت ابوبکر و حضرت عایشه توهین کرده است؟!
مجری:
شما صبر کنید، اجازه بدهید یکی یکی به سؤالات شما جواب بدهیم. اول بگذارید به سؤال اول شما جواب بدهیم بعد سراغ سؤال بعدی بروید تا گله نکنید که چرا تلفن ما را قطع میکنید. آیا منظور شما امام جعفر صادق بود؟! چون گفتید امام جعفر کاظم!!
بیننده:
بله امام جعفر صادق.
مجری:
آیا سؤالتان این بود: "امام جعفر صادق دختر داشتند یا نه؟!"
بیننده:
بله.
مجری:
سؤال دومتان چیست؟
بیننده:
آیا اسم دختر ایشان عایشه بود یا نبود؟!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
نه.
بیننده:
این روایت در کتابهای خودتان وارد شده است.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
اگر هست بفرمایید تا ما هم استفاده کنیم. بفرمایید این روایت که اسم دختر امام جعفر صادق عایشه بوده در چه کتابی آمده است؟!
بیننده:
این سؤال هیچ، به سراغ سؤال بعدی برویم. آقای قزوینی شما که میگویید ما پیرو حضرت علی هستیم، حضرت علی پنج بار در روز نماز خوانده است، حضرت علی خمس نگرفته است، حضرت علی زکات داده است.
شما چرا خمس میگیرید؟! شما چرا صیغه میکنید؟! اگر حضرت علی در زمان خودشان خمس میگرفتند، میدانید چقدر سرمایه برای خود به وجود میآوردند؟! چرا حضرت علی خمس نگرفته است، اما شما خمس میگیرید؟!
در قرآن کریم خمس وارد نشده است، اما زکات و نماز وارد شده است. چرا خمس نیامده است؟!
مجری:
خمس در قرآن کریم وارد نشده است؟!
بیننده:
نه والله.
مجری:
شما قرآن خواندن هم بلد نیستید؟!
بیننده:
نه، اگر بلد بودم الآن میآمدم با شما در آنجا مذاکره میکردم.
مجری:
الآن استاد آیه خمس و نکتهای که گفتید را به شما نشان خواهند داد. شما بگویید: "من نمیدانم" اما نگویید نیامده است.
بیننده:
در قرآن نیامده است. من از آخوندهای خودمان سؤال کردم، گفتند که آیهای در رابطه با خمس در قرآن کریم نیامده است.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
(وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیتامی وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ إِنْ کنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ)
و بدانید آنچه را که سود میبرید برای خدا است پنج یک آن و برای رسول و خویشاوند او و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان،
سوره انفال (8): آیه 41
این آیه در رابطه با خمس است، در صورتی که شما میگویید: "خمس در قرآن کریم نیامده است!"
بیننده:
نه نیامده است. پس چرا حضرت علی خمس دریافت نکردند؟
مجری:
این آیهای که استاد قرائت کردند، آیه قرآن بود. ما از خودمان که آیهای بیان نکردیم!
بیننده:
من از کجا بدانم که این آیه قرآن است؟! شاید این شخص الکی میگوید.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
این قرآن هست یا نه؟!
بیننده:
اصلاً من میگویم این آیه در قرآن نیست؟!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
شما الآن قرآن کریم اطرافتان دارید یا ندارید؟!
بیننده:
نه ندارم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
در منزل قرآن ندارید؟!
بیننده:
من میگویم که بیسواد هستم، اگر سواد داشتم میآمدم با شما مذاکره میکردم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
وقتی که سواد ندارید، از کجا میگویید که چنین آیهای در قرآن کریم نیست؟!
بیننده:
من از خانه خودمان از «شبکه کلمه» شنیدم و خود آخوندهای شما هم این مطلب را تأیید کردند.
مجری:
آقای مرادی اجازه بدهید. الآن استاد یک آیه برای شما از قرآن کریم خواندند که آیه 41 سوره مبارکه انفال است. این آیه در قرآن کریم هست یا خیر؟!
بیننده:
بله هست.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بفرمایید:
(وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی)
و بدانید آنچه را که سود میبرید برای خدا است پنج یک آن و برای رسول و خویشاوند اوست.
سوره انفال (8): آیه 41
این آیه قرآن است، کلمه خمس در این آیه آمده است یا نیامده است؟!
بیننده:
آقای قزوینی ببخشید مزاحم شما شدم، چرا حضرت علی خمس دریافت نکردند؟!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
روایتی که حضرت علی خمس دریافت کردند را هم نشان خواهم داد.
بیننده:
اگر نشان بدهید من همین الآن شیعه میشوم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
چشم، همین الآن خدمت شما نشان خواهم داد. این روایت در کتاب «سنن کبری» اثر آقای «بیهقی» متوفای 458 هجری از علمای اهل سنت وارد شده است.
بیننده:
از قرآن یا کتاب خدا آیهای بیاورید که حضرت علی، حضرت عمر، حضرت عثمان و حضرت ابوبکر خمس دریافت کرده باشد. این افراد اشتباه کردند!!
مجری:
از قرآن کریم که آیهای برای شما آوردند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
آقای مرادی شما یا باید سواد داشته باشید که قرآن را معنا کنید و یا ترجمه قرآن کریم را داشته باشید. شما میگویید در قرآن کریم خمس نیامده است، اما من آیه خمس را به شما نشان دادم.
شما میگویید که حضرت علی خمس دریافت نکرده است، اما در کتاب «سنن کبری» اثر «بیهقی» جلد چهارم این روایت وارد شده است.
«جَاءَ رَجُلٌ إِلَی عَلِی رَضِی اللهُ عَنْهُ فَقَالَ: إِنِّی وَجَدْتُ أَلْفًا وَخَمْسَمِائَةِ دِرْهَمٍ فِی خَرِبَةٍ فِی السَّوَادِ»
شخصی نزد حضرت علی (علیه السلام) آمد و گفت: من در خرابهای هزار و پانصد درهم پیدا کردم، چکار کنم؟!
حضرت علی (علیه السلام) فرمودند:
«وَلَنَا الْخُمُسُ ثُمَّ الْخُمُسُ لَک»
خمس این مال را به ما بده، چهار پنجم این مال برای توست.
السنن الکبری، المؤلف: أحمد بن الحسین، أبو بکر البیهقی (المتوفی: 458 هـ)، المحقق: محمد عبد القادر عطا، الناشر: دار الکتب العلمیة، بیروت – لبنات، الطبعة: الثالثة، 1424 هـ - 2003 م، ج 4، ص 263، ح 7655
شماره جلد و صفحه این کتاب را یادداشت کنید و بروید از علمای خودتان سؤال کنید. این کتاب، یکی از کتب معتبر اهل سنت است. این شخص خمس این مال را پرداخت کرد و چهار پنجم را هم برای خود برداشت.
آقای مرادی روایت را مشاهده کردید؟!
بیننده:
این روایت را قبول کردم. آقا من قبول کردم، دست شما درد نکند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
خدا اموات شما را بیامرزد. اجازه بدهید این روایت را از کتب شیعه هم برررسی کنیم. در کتاب «وسائل الشیعه» که یکی از کتب معتبر شیعیان است، جلد نهم وارد شده است:
«جَاءَ رَجُلٌ إِلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ فَقَالَ یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَصَبْتُ مَالًا أَغْمَضْتُ فِیهِ أَ فَلِی تَوْبَةٌ»
شخصی خدمت حضرت امیرالمؤمنین آمد و گفت: یا امیرالمؤمنین! من تاجر هستم و گاهی مواقع حلال با حرام مخلوط شده است، آیا میتوانم توبه کنم؟!
«قَالَ ائْتِنِی بِخُمُسِهِ فَأَتَاهُ بِخُمُسِهِ فَقَالَ هُوَ لَک»
حضرت فرمودند: خمس اموالی که به دست آوردی را به من بده، آن مال حلال است.
وسائل الشیعة، نویسنده: شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج 9، ص 506، ح 12593
امیرالمؤمنین در این روایت دستور دادند که خمس مال خود را به من بده. آقای مرادی بهتر از این مطلبی بیان کنیم؟!
بیننده:
دست شما درد نکند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
ممنونم عزیز دلم. انشاءالله باز هم روی خط بیایید، اما دیگر با عصبانیت نیایید. ما نه عصبانی میشویم و نه رنگمان قرمز میشود، بلکه دست شما را هم میگیریم و پیشانی شما را هم میبوسیم.
از شما تشکر میکنیم، از قول من به خانواده محترمتان هم سلام برسانید و ما را هم دعا کنید.
بیننده:
آقای قزوینی دست شما درد نکند، من قانع شدم. تنها گلهای که از شما دارم این است که به تمام علمای مخالفتان فحش میدهید؛ اما میگویید که من فحش نمیدهم!!
مجری:
آقای مرادی یک لحظه گوش بدهید. آنها به علما، مراجع و مقدسات شیعه توهین میکنند و استاد پاسخ آنان را دادند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
عزیز دل من شما به عنوان یک شخص اهل سنت روی خط تشریف آوردید، آیا من به شما توهین کردم؟!
بیننده:
نه.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
خدا اموات شما را بیامرزد. از کردستان صدها نفر روی خط میآیند، آیا تا به حال اتفاق افتاده است که ما به آنها توهین کنیم؟!
بیننده:
اصلاً اتفاق نیفتاده است.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
از زاهدان هم افرادی تماس گرفتند که بعضی از آنها از نظر عقیدتی و سیاسی نظرشان مخالف نظر ماست. من عرض کردم شخصی از زاهدان تماس گرفت و خواست به جناب آقای «عبدالحمید» توهین کند؛ زمانی که جمله اول را گفت من تلفن او را قطع کردم.
من گفتم: ما اجازه نمیدهیم که کسی در «شبکه جهانی ولایت» به علمای اهل سنت توهین کند!!
بر فرض اگر کسی در «شبکه جهانی ولایت» به علمای اهل سنت توهین هم کرده باشد، بنده به عنوان خادم و مدیر این شبکه عذرخواهی میکنم؛ اما برادر بزرگوارم ما وهابیها را سنی نمیدانیم.
وهابیها هم به شیعه توهین میکنند و هم به سنی توهین میکنند و حسابشان از اهل سنت جداست.
ما از جنابعالی تشکر میکنیم، انشاءالله خداوند جزای خیر به شما بدهد. انشاءالله بازهم روی خط تشریف بیاورید، اما حساب خودتان را از حساب شبکههای وهابی که دارند هرشب به ائمه طاهرین و حضرت فاطمه زهرا جسارت میکنند، جدا کنید.
مشاهده کنید در روایتی که همین امشب خواندم، در روایت «فبات علی فراشه» کلمه «فبات» را تحریف کردند و به جای آن «فبال» اضافه کرده است!!
آقایان وهابی هرروز به مذهب شیعه توهین میکنند و میگویند: "مذهب آلت پرستان یهود از مذهب شیعه شرافت بیشتری دارد!!" آیا شما این توهینها را قبول دارید؟! این افراد همچنین نسبت به مراجع توهین میکنند و به آنان افترا میبندند.
شما بحث خمس را مطرح کردید و ما آیات و روایاتی در این باب به شما نشان دادیم. اگر فرصت بود، بحث صیغه را هم از کتب اهل سنت بررسی میکردم و از علمای خودتان فتوا میآوردم که فتوا دادند: "عقد موقت (صیغه) جایز است!!"
بنده جایز بودن این مطلب را برای شما خواهم آورد که جایز است شخصی خانمی را به طور موقت و برای چندین ماه عقد کند.
همچنین اثبات میکنم که صحابه همسر موقت اختیار میکردند و به عنوان مثال «زبیر» که از صحابه پیغمبر اکرم است، مادر «عبدالله» که دختر ابوبکر است را به طور موقت عقد کرد و «عبدالله» و برادرش صیغهزاده هستند.
مجری:
شاید گاهی اوقات بعضی افراد نگاه بدی به کلمه «صیغه» داشته باشند، والا عقد موقت و عقد دائم در اسلام بیان شده است.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
برادر بزرگوارم! بنده با «آل شیخ» مفتی اعظم عربستان سعودی مناظره کردم که صوت آن هم موجود است. بنده از او سؤال کردم که فرق عقد موقت و نکاح به نیت طلاق چیست؟!
شما بروید از علمای خودتان سؤال کنید که اگر شخصی خانمی را به عقد خود دربیاورد به شرط آنکه چند ماه دیگر او را طلاق بدهد، چه حکمی دارد؟! تمام فقهای اهل سنت گفتند «النکاح بنیة الطلاق» اشکال ندارد!!
فردی نیت میکند که خانمی را برای پنج ماه به عقد خود دربیاورد و بعد از پنج ماه عقد تمام میشود، خانم دنبال زندگی خود میرود و آقا هم به دنبال زندگی خود میرود. اگر از این وصلت بچهای به وجود بیاید، آن مسئله تابع شرع است.
اگر زن حامله باشد بر مرد واجب است که نفقه او را پرداخت کند و اگر فرزندی به دنیا آمد بر مرد لازم است که نفقه فرزند خود را پرداخت کند. به عبارت دیگر در عقد دائم هر حکمی برای نفقه، طلاق و فرزند وجود دارد، در عقد موقت هم وجود دارد.
شیعیان اسم این نوع ازدواج را متعه و صیغه گذاشتند و علمای اهل سنت اسم آن را «النکاح بنیة الطلاق» گذاشتند!! طبق این نوع محرمیت، شخصی خانمی را عقد میکند با نیت اینکه او را دو ماه دیگر یا چند ساعت دیگر طلاق بدهد.
اصلاً بروید سؤال کنید که این کار شرعاً جایز هست یا نیست؟! وارد شده است که «ناصرالدین شاه» برای شکار رفته بود که هوا خیلی سرد شد و نتوانستند برگردند. در بیابان مانده بودند و هوا خیلی سرد بود که دستور داد بروید پتویی یا لحافی بیاورید.
هرچه گشتند جز پالان الاغ چیز دیگری پیدا نکردند و برای او آوردند. گفتند: پادشاه به سلامت باشد، جز پالان الاغ چیز دیگری در اینجا وجود ندارد. او گفت: خودش را بیاورید، اما اسمش را نیاورید.
حال علمای اهل سنت هم این کار را انجام میدهند، اما اسم آن را نمیآورند. آنها نام متعه یا صیغه را نمیآورند، اما به نام «النکاح بنیة الطلاق» این کار را انجام میدهند. در حال حاضر هم آقایان وهابی با «جهاد نکاح» آبروی همه مسلمانان را بردند!!
مجری:
آقای مرادی خیلی از شما متشکرم. شما نزدیک 15 دقیقه روی خط ارتباطی ما بودید و تلفن شما را هم قطع نکردیم و با شما خداحافظی کردیم. ادبیات شما هم نسبت به استاد ادبیات خوبی نبود جایی که گفتید: "تلفن اهل سنت را قطع میکنید و سرخ میشوید!"
استاد که سر جای خودش، اما شاگرد شاگردان استاد هم ابایی ندارند از اینکه شخصی اهل سنت یا وهابی روی خط بیاید و سؤالی را مطرح کند. الحمدلله به لطف اهل بیت عصمت و طهارت دست ما پر هست.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
زمانی که من احادیث حضرت علی (علیه السلام) را میخواندم و با حرارت حرف میزدم رنگم قرمز میشد و شاید بعضی افراد چنین تصور کردند که به خاطر سؤالات آقایان اهل سنت رنگمان قرمز شده است.
مجری:
شاید تلویزیون ایشان مقداری پررنگ هست. از همه دوستان از جمله آقای حیدری از قصر شیرین که قرار بود روی خط بیایند و با ایشان صحبت کنیم، اما دیگر فرصت برنامه ما اجازه نداد، عذرخواهی می کنیم.
انشاءالله عمری باشد در برنامههای بعدی در خدمت این عزیزان باشیم. انشاءالله حسن ختام برنامه ما دعای استاد باشد.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
خدایا تو را قسم میدهیم به آبروی محمد و آل محمد فرج مولای ما امام زمان نزدیک بگردان، ما را از یاران ویژه و سربازان فداکارش قرار بده.
خدایا رفع گرفتاری از همه گرفتاران بنما، عزیزان ما اعم از شیعه و سنی که در عراق، سوریه، یمن، بحرین، پاکستان، افغانستان، تاجیکستان، ترکیه و هرجای دنیا گرفتارند به حق محمد و آل محمد هرچه سریعتر از همه آنان رفع گرفتاری بفرما.
خدایا دشمنان دینت، دشمنان آیینت، دشمنان قرآن و اهلبیت و در رأس دشمنان وهابیت تکفیری و دواعش را به حق حضرت زهرا (سلام الله علیها) به تیر غیبی گرفتار بگردان.
خدایا مسلمانان و بشریت را از شر داعش و از شر وهابیت و عربستان سعودی مرکز شرارت نجات عنایت بفرما، خدایا بر همه بیماران و بیماران مورد نظر شفای عاجل کرم فرما.
خدایا حوائج حاجتمندان، حوائج ما، حوائج دست اندرکاران «شبکه جهانی ولایت»، حوائح بینندگان عزیز مخصوصاً حوائج عزیزان ولایت یاور برآورده نما، دعاهای ما را به اجابت برسان. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مجری:
ممنون و متشکرم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آقای مرادی گفتند که اگر پاسخ من را بدهید شیعه میشوم؛ حال دیگر خودشان میدانند.
یا علی مدد، خدانگهدار