بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ: 96/03/28
مجری:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم. الحمدلله الذی جعلنا من التمسکین بولایة مولانا امیرالمؤمنین و الائمة المعصومین (علیهم السلام)
سلام و درود به پیشگاه مهربان و باصفای شما بینندگان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی ولایت» و برنامهٔ زنده «حبل المتین»؛ انشاءالله که خوب و خوش و سلامت باشید. طاعات، عبادات و بندگیهای شما قبول باشد.
انشاءالله از شبهای قدری که پشت سر گذاشتیم به ویژه شب گذشته، کمال استفاده و بهره را برده باشید و تقدیر خوبی برای همه ما رقم خورده باشد. کم کم داریم به سرازیری و روزهای پایانی ماه مبارک رمضان میرسیم.
این فرصت طلایی و استثنایی ماه مبارک که درهای رحمت الهی باز هست، درهای بهشت باز هست و دستهای شیطان بسته است و جهنم تعطیل است در حال تمام شدن است؛ انشاءالله که بتوانیم استفاده کنیم.
انشاءالله خدا به ما توفیق بندگی صالح را عنایت کند و اگر تا الان نشد و نتوانستیم از فیوضات ماه مبارک، افطار و سحر، این شبها و روزها بهرهمند بشویم انشاءلله از وقتهای باقیمانده بتوانیم خوب استفاده کنیم. الهی آمین
ما امشب در برنامه زنده «حبل المتین» قرار هست همان مباحث قبلی خود را ادامه دهیم، راههای ارتباطی برای شما هموار است و دوستان هم زحمت میکشند زیرنویس میکنند.
سامانه پیام کوتاه ما در ذهن شریف شما هست «30001203». همچنین شمارهای که از طریق واتس آپ، تلگرام، وایبر در فضای مجازی میتوانید با ما مرتبط باشید. به حول و قوه الهی ما آماده هستیم تا پیامهای شما را دریافت کنیم و انشاءالله در برنامه استفاده کنیم.
امشب هم توفیق داریم در محضر استاد عزیز و بزرگوارمان حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی باشیم و از محضرشان بهرهمند شویم. جناب استاد خدمتتان سلام عرض میکنم، خیلی خوش آمدید، انشاءالله طاعات و عباداتتان قبول باشد:
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ بنده هم خدمت همه بینندگان گرامی، عزیز و دوست داشتنی که در هر کجای گیتی پهناور بننده این برنامه هستند و ما را مهمان کانون گرم و باصفای خانوادهٔ خود قرار دادهاند خالصانهترین سلام خود را همراه با آرزوی موفقیت بیش از پیش و قبولی طاعات و اعمال تقدیم میکنم.
خدا را قسم میدهیم به آبروی محمّد و آل محمّد پاداش ما را فرج مولای ما حضرت بقیة الله الاعظم قرار بدهد و همه ما و شما گرامیان را از یاران با وفا و سربازان فداکار و شهدای رکاب آن حضرت قرار بدهد.
از خداوند متعال میخواهیم دغدغههای فکری همهٔ ما و شما را برطرف سازد، حوائج ما و شما گرامیان را برآورده نماید، دعاهای مارا به اجابت برساند به برکت صلوات برمحمّد و آل محمّد.
اللهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم
مجری:
استاد خیلی ممنونم؛ تشکر از لطف و عنایت و مرحمت شما که ابتدای برنامه به این ذکر نورانی و با فضیلت مزین شد. این ذکر مخصوصاً در ماه مبارک رمضان شبها و روزها نورانیت ویژه خاصی دارد.
استاد اگر در ذهن شریف حضرتعالی و دوستان خوب بیننده باشد که حتماً هست، ما در برنامههای گذشته «حبل المتین» وارد این موضوع شدیم که شبکههای وهابی صهیونیستی شیطانی در راستای ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی دائم تلاش میکنند.
وهابیت دائماً تلاش میکنند حرکتهایی را انجام بدهند، مطالبی را بیان بکنند و مرتب از اهانت شیعه به صحابه حرف میزنند. ما میخواهیم حضرتعالی بحثی که هفتههای گذشته داشتیم را ادامه بفرمایید.
استاد خلاصهای از اهانتهایی که سران وهابیت از جمله «ابن تیمیه»، «محمّد عبدالوهاب» نسبت به صحابه به ویژه وجود نازنین آقا امیرالمؤمنین علی علیه السلام داشتند که در کتابهای ایشان هم هست را بفرمایید تا سؤالات جدید را مطرح کنیم.
خلاصه ای از مطالب جلسات گذشته:
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمد الله و الصلوة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله الی یوم لقاء الله
ما در گذشته در رابطه با بحثهایی که در شبکههای شیطانی وهابی مطرح میشود و مرتب در بوق و کرنا گذاشتند که شیعیان به صحابه توهین میکنند، به ناموس پیغمبر اهانت میکنند و همسر پیغمبر را متهم به فحشا و زنا میکنند مطالبی را بیان کردیم.
چندی قبل ظاهراً «سدیس» در کنار بیت الله الحرام شروع به فریاد میکند و میگوید: "جنگ ما با ایران جنگ مذهبی است، جنگ تاریخی است. این افراد به همسران پیغمبر نسبت فحشا میدهند و ناسزا می گویند. این جنگ باید ادامه داشته باشد و رافضه از روز اول با پیغمبر و همسران پیغمبر دشمن بودهاند."
دیروز در توییتر یکی از علمای بزرگ وهابی مشاهده کردم که نوشته بود:" اختلاف شیعه و سنی مربوط به اسلام نیست. از روز اول حضرت آدم دو فرزند داشت؛ قابیل شیعه بود و هابیل سنی بود. قابیل شیعه، هابیل سنی را کشت و به قتل رساند."
این افراد تا این اندازه حرفهای عجیب میزنند و ما نمیدانیم این مطالب از کجا به این آقایان وحی میشود!! آنها ادعا میکنند دو فرزند حضرت آدم یکی شیعه بوده و یکی سنی بود و فرزند شیعهاش فرزند سنی حضرت آدم را کشته است!
ما در جلسات قبل مطرح کردیم که علمای وهابی نسبت به صحابه تعبیرات زشت و زنندهای دارند، تا جایی که «ابن تیمیه» به صراحت میگوید: "رسول اکرم نستجیر بالله نسبت به پاکدامن بودن همسرش شک داشت"؛ او در کتاب خود مینویسد:
«و کان قد ارتاب فی أمرها»
پیغمبر اکرم در رابطه با پاکدامنی عایشه دچار تردید شده بود.
«فقال یا عائشة أن کنت بریئة فسیبرئک الله و أن کنت الممت بذنب فاستغفری الله وتوبی إلیه»
پیغمبر اکرم فرمود: ای عایشه اگر کار بدی نکردی خدا تو را میبخشد، اما اگر کار بدی مرتکب شدی به من بگو تا برای تو استغفار کنم.
منهاج السنة النبویة، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی أبو العباس، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ج 7، ص 80
او جمله خود را با کلمه «قد» را بیان میکند مبنی بر اینکه پیغمبر اکرم به «عایشه» فرمود: "اگر چنین گناهی را مرتکب شدی استغفار کن. عیب ندارد که چنین خطایی از شما سر زده و دچار فحشا شدهای. استغفار کن که خدای عالم تو را میبخشد."
مشاهده کنید این تعبیر، بدترین و وقیحترین نسبتی است که میتوان درباره همسر نبی مکرم و نسبت به نبی مکرم بیان کرد. ایشان در جای دیگری میگوید: "بر امهات المؤمنین بعید نیست که دچار فحشا شده باشند."
این در حالی است که هیچ یک از بزرگان شیعه از زمان «شیخ مفید» تا عصر حاضر چنین تعبیری را به کار نبرده و به صراحت چنین مطلبی بیان نکرده است.
حال افراد مجهول الحال و مجهول الهویة امثال «یاسر الحبیب» که واقعاً اجیر بیگانه هست و پول به او میدهند که به مقدسات اهل سنت توهین کند و اهل سنت و وهابیت را برای کشتن شیعه وادار کند به نام شیعه وجود دارند.
این شخص عامل بیگانه است که از چنین افرادی اصلاً این رفتار بعید نیست، زیرا در طول تاریخ هم چنین افرادی بودهاند. در مقابل مشاهده کنید که هیچ یک از علما یا مراجع بزرگ شیعه نسبت به همسران پیغمبر اکرم چنین حرفی نزدهاند.
«ابن تیمیه» نسبت به حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) به صراحت اعلام میکند که نستجیر بالله ایشان شراب خورده بودند که در این هنگام آیه شریفه:
(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکاری حَتَّی تَعْلَمُوا ما تَقُولُون)
ای کسانی که ایمان آوردهاید در حالی که مست هستید به نماز نزدیک نشوید تا بدانید چه میگوئید.
سوره نساء (4): آیه 43
نازل شد. اگر به کتاب «منهاج السنه النبویة» جلد هفتم صفحه 237 و جلد چهارم صفحه 384 مراجعه کنید، او به صراحت میگوید: "شیعیان نمیتوانند ایمان علی بن أبی طالب را ثابت کنند!!"
مشاهده کنید که این مرد تا این اندازه وقاحت دارد. چکار باید کرد!! زمانی که حیا برداشته شود، هرچه به زبان بیاید و بگوید مسئلهای نیست. ما تا جایی رسیدیم که «ابن تیمیه» به صراحت میگوید:
«فان کثیرا من الصحابة و التابعین کانوا یبغضونه و یسبونه و یقاتلونه»
بسیاری از صحابه و تابعین بغض علی را در دل داشتند و او را سب میکردند و با او به قتال میپرداختند.
منهاج السنة النبویة، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ج 7، ص 137
این شخص همچنین با کمال وقاحت در همین کتاب جلد پنجم صفحه 9 و 10 مینویسد: "کسانی که علی بن ابی طالب را لعنت میکردند، متدینتر از کسانی هستند که علی را دوست داشتند و ولایت او را قبول کردند."
ما در جلسات گذشته مباحثی پیرامون مطلب «ابن تیمیه» که میگوید: "بسیاری از صحابه علی بن ابیطالب را ناسزا میگفتند، بغض علی را داشتند و با او قتال میکردند" بیان کردیم و اثبات کردیم که ایشان یا راست گفته یا دروغ گفته است.
اگر این شخص دروغ گفته است، باید علمای بزرگ اهل سنت پاسخ بدهند که چرا این حرف دروغ مطرح شده است و چرا چنین تهمتی را به صحابه نسبت میدهید!!
بغض علی بن ابی طالب نفاق است، سبّ علی بن ابی طالب کفر است و این افراد نفاق و کفر به صحابه نسبت میدهند.
آقایانی که مدعی دفاع از صحابه هستند یا کارشناسان شبکههای شیطانی اگر راست میگویند در جواب این روایت که ما نزدیک به پنجاه بار آن را خواندهایم، حتی یک مرتبه پاسخ ندادند؛ زیرا جوابی برای گفتن ندارند.
اگر این افراد واقعاً مدافع صحابه هستند به این روایت «ابن تیمیه» پاسخ بدهند. «ابن تیمیه» در این عبارت خود میگوید: «کثیرا من الصحابة و التابعین» و منظور او افراد اندکی نیست.
او ادعا کرده است که بسیاری از صحابه بغض علی را در دل داشتند، به ایشان ناسزا میگفتند و با او قتال میکردند. اگر «ابن تیمیه» واقعاً دروغ میگوید چرا کارشناسان شبکههای شیطانی از صحابه دفاع نمیکنند؟!
اگر «ابن تیمیه» دروغ میگوید منافق است، زیرا در کتاب «صحیح بخاری» روایتی از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) وارد شده است که حضرت فرمودند:
«آیةُ الْمُنَافِقِ ثَلَاثٌ إذا حَدَّثَ کذَبَ وإذا وَعَدَ أَخْلَفَ وإذا أؤتمن خَانَ»
نشانه منافق سه چیز است؛ زمانی که سخن میگوید دروغ میگوید، در وعده دادن خلف وعده میکند و در امانت خیانت میکند.
الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 1، ص 21، ح 33
اگر «ابن تیمیه» به دروغ گفته است: «فان کثیرا من الصحابة و التابعین کانوا یبغضونه و یسبونه و یقاتلونه» پس منافق است. چرا این افراد منافق دفاع میکنند و بعد از اسم او (رحمه الله) میگویند درحالیکه باید (لعنة الله) بگویند؟!
همانطور که تعدادی از بزرگان از جمله «علامه سبکی» و دیگران معتقدند: "«ابن تیمیه» اصلاً داخل هفتاد و سه فرقه نیست؛ نه فرقه ناجیه و نه فرقه هالکه!!"
آقای «غماری» در مورد او میگوید: "لعنتهای خدا بر «ابن تیمیه» باد." همچنین آقای «سقاف» میگوید: این شخص ناصبی و دشمن امیرالمؤمنین و اهل بیت (علیهم السلام) است."
کارشناسان شبکههای شیطانی باید این مطالب را نقل کنند یا حداقل اگر واقعاً راست میگویند عبارتهای علمای اهل سنت را بیاورند و بگویند که صدها عالم سنی علیه «ابن تیمیه» کتاب نوشتهاند و گفتهاند: "«ابن تیمیه» منافق، کافر، خارج از اسلام و ناصبی است. او اصلاً دین ندارد."
اگر این افراد راست میگویند به این روایات در شبکههای خود پاسخ دهند، زیرا آوردن "شیخ الاسلام" و عباراتی از این قبیل معنا ندارد. بنابراین ثابت کردیم در صورتی که «ابن تیمیه» دروغ گفته باشد منافق است.
حال مشاهده کنید که اگر «ابن تیمیه» راست گفته باشد، باید بررسی کنیم در سنت رسول الله حکم سب امیرالمؤمنین چیست!! ما در این خصوص روایتی از «امّ سلمه» و دیگر صحابه پیغمبر اکرم با سند صحیح آوردیم.
در کتاب «مسند احمد بن حنبل» جلد ششم صفحه 323 روایتی از ام المؤمنین «أم سلمه» وارد شده است. مشاهده کنید تنها «عایشه» أم المؤمنین نیست، بلکه طبق آیه قرآن سایر همسران پیغمبر اکرم هم أم المؤمنین هستند. «أم سلمه» میگوید:
«من سَبَّ عَلِیاًّ فَقَدْ سبنی»
هرکس به علی ناسزا بگوید به من ناسزا میگوید.
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 6، ص 323، ح 26791
او در ادامه میگوید: سند این روایت صحیح است. همچنین دهها روایت در این زمینه آوردیم. در کتاب «مستدرک علی الصحیحین» جلد سوم صفحه 130 وارد شده است که پیغمبر اکرم فرمود:
«من سب علیا فقد سبنی ومن سبنی فقد سب الله تعالی»
هرکسی به علی ناسزا بگوید به من ناسزا گفته است و هرکسی به من ناسزا بگوید به خداوند ناسزا گفته است.
المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 130، ح 4616
اگر واقعاً «ابن تیمیه» در مورد اینکه افراد زیادی به امیرالمؤمنین ناسزا میگفتند دروغ میگوید باید در دهان او بزنید، اما اگر راست گفته باشد باید از صحابهای که به امیرالمؤمنین ناسزا میگویند برائت بجویید.
آیا صحابهای که به امیرالمؤمنین ناسزا میگوید و ناسزای به آن بزرگوار در حکم ناسزای به پیغمبر اکرم و خدای متعال است، عادل است؟! آیا این صحابه میتواند به بهشت برود؟! آیا این صحابه قابل دفاع است؟!
ما بن بستی را برای آقایان درست کردیم که از هردو طرف بن بست است و راه گریزی ندارد. این طرف بن بست است آن طرف هم بن بست است.
این افراد چارهای ندارند جز اینکه اعلام کنند «ابن تیمیه» دین و مذهب نداشته است و از اسلام بیرون است، همانطور که «علامه سبکی» اعلام کرده است.
ما در جلسه گذشته حکم کسی که به پیغمبر اکرم و خداوند متعال ناسزا بگوید را بیان کردیم و گفتیم که چنین شخصی مرتد و حلال الدم است.
«ابن تیمیه» میگوید: "کسی که به خداوند ناسزا بگوید گناهش بیشتر از کسی است که به خداوند کفر میورزد." یعنی گناه کفار کمتر از گناه کسی است که به خداوند ناسزا بگوید. من در خدمت حضرتعالی هستم.
مجری:
بسیار خوب، خیلی متشکرم. من خدمت عزیزان دلم یادآوری میکنم که ما همچنان منتظر پیامهای شما هستیم. هرجای عالم هستید از عشق و ارادت و محبتتان به ساحت حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) برای ما پیام بفرستید؛ ما در خدمت شما هستیم.
استاد بفرمایید اگر وجود نازنین حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) خلیفه نبود، اما یک صحابه که بود حکم سب ایشان چه بود؟!
این سؤال به جهت این است که افرادی نمیخواهند بپذیرند که امیرالمؤمنین خلیفه چهارم اهل سنت بودند. بر فرض که آن بزرگوار خلیفه چهارم نبود، اما صحابه بودند. حکم سبّ صحابه در سنت پیامبر چیست؟!
حکم سب صحابه در سنت رسول گرامی اسلام
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
فرمایش زیبایی است؛ «علامه امینی» تعبیری شبیه به این تعبیر دارد. ایشان میگوید: "بر فرض امیرالمؤمنین اولین مسلمان نبود، داماد پیغمبر نبود، همسر حضرت فاطمه زهرا نبود، پدر حسنین (علیهم السلام) و خلیفه مسلمین نبود؟! آیا قبول دارید که یک صحابه بود یا نه؟! حکم کسی که به صحابه پیغمبر اکرم ناسزا بگوید چیست؟!"
وهابیها همواره این روایت را به ضرر شیعیان استفاده میکنند. آنها ادعا میکنند که شیعهها به صحابه ناسزا میگویند و پیامبر فرمود: "هرکس به صحابهٔ من ناسزا بگوید لعنت خدا بر او باد!!"
حالا ما میخواهیم قضیه را برعکس بیان کنیم؛ بنده بارها سر درس به دوستان میگویم: "هنرمندترین محقق کسی است که شبهه را به هجمه تبدیل کند و از شبههای که مخالف به حوزه اعتقادی شیعه کرده است علیه وهابیت و مخالفین استفاده کند.!!"
ما بارها با دوستان خود سر کلاس درس روی این مطلب تأکید داریم. این آقایان ادعا میکنند که شما به صحابه ناسزا میگویید و روایت هم میخوانند. ما این مطلب که «ابن تیمیه» میگوید: «فان کثیرا من الصحابة و التابعین کانوا یبغضونه و یسبونه و یقاتلونه» را کنار میگذاریم. ما از وهابیت سؤال میکنیم که شما گفتید رسول گرامی اسلام فرمود:
«أصحابی کالنجوم بأیهم اقتدیتم اهتدیتم»
صحابه من همانند ستارگان هستند و به هرکدام از آنها اقتدا کنید هدایت مییابید.
منهاج السنة النبویة، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ج 8، ص 361
حال اگر یک انسان نااهلی از شما سؤال کند: "بسیاری از صحابه به علی ناسزا میگفتند؛ اگر کسی به این صحابه اقتدا کند و به صحابه دیگر ناسزا بگوید تکلیف او چیست؟! درحالیکه شما میگویید هر کس به صحابه اقتدا کند هدایت پیدا کرده است."
بنابراین اولاً اگر کسی به صحابه ناسزا بگوید گناهی ندارد، بلکه به هدایت هم رسیده است. ثانیاً حکم کسی که به صحابه ناسزا میگوید از نظر شما چیست؟!
دوستان عزیز ملاحظه کنید که این افراد این روایات را همانند چماق مرتب بر سر شیعیان میکوبند، درحالیکه در کتاب «صحیح مسلم» روایتی در رد این روایت وارد شده است.
سال گذشته جناب آقای «دکتر طیب» ذیل همین روایت را علیه شیعه استفاده کرد که پیغمبر اکرم فرمود:
«لَا تَسُبُّوا أَحَدًا من أَصْحَابِی فإن أَحَدَکمْ لو أَنْفَقَ مِثْلَ أُحُدٍ ذَهَبًا ما أَدْرَک مُدَّ أَحَدِهِمْ ولا نَصِیفَهُ»
به هیچکدام از صحابه من ناسزا نگویید. اگر هر کدام از شما به اندازه کوه احد طلا در راه خدا انفاق بکند، به اندازه یک مد و یا نصف مد انفاق آنها نمیرسد.
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 1967، ح 2541
معنای این فرمایش رسول گرامی اسلام این است که هرچه انفاق کنید به پای انفاق صحابه نمیرسد!!
متاسفانه جناب آقای «دکتر طیب» صدر روایت را به هیچ وجه نخواند، در طول ماه مبارک چندین مرتبه عبارت ذیل را آورد و بیان کرد که شیعیان به صحابه ناسزا میگویند؛
«لَا تَسُبُّوا أَحَدًا من أَصْحَابِی»
مجری:
مثل سخن حضرت آیت الله مکارم که میگفتند: "بعضی از افراد بخشی از کتاب «نهج البلاغه» را میخوانند و بقیه آن را کنار میگذارند."
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
افرادی هستند که یک صفحه از کتاب «نهج البلاغه» را میخوانند، اما معتقدند که باید خطبه شقشقیه را باید پاره کنند. دهها روایت در کتاب «نهج البلاغه» وارد شده است مبنی بر اینکه امیرالمؤمنین میفرماید: "ولایت و خلافت ما منصوب از طرف خدای عالم است."
همانطور که ایشان هم خواندند، خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:
(إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکعُون)
سرپرست و رهبر شما تنها خدا است، و پیامبر او، و آنها که ایمان آوردهاند و نماز را بر پا میدارند و در حال رکوع زکات میپردازند.
سوره مائده (5): آیه 55
ولایت متعلق به خداوند متعال، پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) و ائمه طاهرین (علیهم السلام) است. این در حالی است که افرادی برای خوش آمدن عدهای چنین مطالبی را بیان میکنند.
به نظرم ما باید نسبت به صحبتهای آیت الله العظمی مکارم شیرازی ویژه برنامه بگذاریم و تحلیل کنیم تا این افراد جرئت نداشته باشند اینطور حرف بزنند.
در مسائل سیاسی هر کاری میخواهید بکنید، زیرا ما به هیچ وجه ورود پیدا نمیکنیم و نه کسی از ما توقع ورود پیدا کردن دارند؛ اما اگر کسی بخواهد در حوزه ولایت وارد شود با او همانند وهابیها و سنیهای افراطی برخورد میکنیم.
والله العلی الاعلی ما تا آخرین نفس و آخرین قطره خون از امیرالمؤمنین، حضرت صدیقه طاهره و ائمه طاهرین دفاع میکنیم و ملاحظه نمیکنیم کسی که به میدان آمده و قصد چپاولگری دارد چه شخصیتی و با چه مقام و موقعیتی است!!
حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) خط قرمز ما است!! دین ما علی است، آخرت ما علی است، بهشت ما علی است، ناموس ما علی است؛ همه چیز ما امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه زهرا است.
مگر ما میتوانیم ساکت باشیم؟! ارزش نظام جمهوری اسلامی بر این است که این نظام برخواسته از فرهنگ اهل بیت است و تنها کشور روی کره زمین که در شبهای احیا و بیست و یکم ماه رمضان مظلومیت امیرالمؤمنین از رسانههای آن به آسمان بلند است!!
ایران تنها کشوری است که در ایام عاشورا عشق به امام حسین در دل مردم موج میزند و تمام آنتنهای تلویزیون داخلی و خارجی، دولتی و غیردولتی این مسائل را به تمام دنیا مخابره میکند.
ایران تنها کشوری است که در ایام شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) مظلومیت آن بانوی بزرگوار را به تمام دنیا اعلام میکند.
حال درست است ما خدای ناکرده برای چند روز محبوبیت خود نزد افرادی چنین کاری کنیم؟! ما یقین داریم که ایشان توجه نداشتهاند، وگرنه انسان بی سوادی نیستند که عبارتی را بگیرند و روی آن مطلبی را بیان کنند.
این کار همانند کار وهابیت است. آنها آیهای را میخوانند و در ادامه میگویند:
(وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ یدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ)
چه کسی گمراهتر است از آنها که غیر خدا را پرستش میکنند.
سوره أحقاف (46): آیه 5
تروریستها این آیه را ملاک قرار میدهند و میگویند: "ببینید شیعه کافر است، شیعه ملحد است." تروریستها یک آیه از قرآن را میگیرند و آیات دیگر را فراموش میکنند، یک حدیث را میگیرند و احادیث دیگر را فراموش میکنند؛ نباید گزینشی برخورد کرد!!
به نظر من حضرت آیت الله مکارم شیرازی شب گذشته سنگ تمام گذاشتند و انتظار هم همین است و همین افراد هستند که باید از حریم اهل بیت دفاع کنند. همانطور که عزیزان ما در سوریه از حرم دفاع میکنند، مراجع ما هم باید از کیان اهل بیت دفاع کنند.
همانطور که پیغمبر اکرم فرمود:
«اذا ظهرت البدع فللعالم أن یظهر علمه و الا فعلیه لعنة اللّه»
هنگامی که بدعتی در جامعه ایجاد شد، عالم و مجتهد باید علم خود را ابراز کند، زیرا اگر دفاع نکنند گرفتار لعن خداوند میشوند.
الأمالی، نویسنده: مفید، محمد بن محمد، محقق / مصحح: استاد ولی، حسین وغفاری علی اکبر، ص 122، پاورقی 2
عزیزان اهل سنت مشاهده کنید در ابتدای روایت وارد شده است:
«کان بین خَالِدِ بن الْوَلِیدِ وَبَینَ عبد الرحمن بن عَوْفٍ شَیءٌ»
میان خالد بن ولید و عبدالرحمن بن عوف اختلافی به وجود آمد.
«فَسَبَّهُ خَالِدٌ»
خالد بن عبدالرحمن ناسزا گفت.
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 1967، ح 2541
علمای اهل سنت اصلاً این قسمت از روایت را نمیخوانند که دو صحابه باهم درگیر شدند و به هم فحش دادند. شما که میگویید:
«أصحابی کالنجوم»
حالا اگر کسی به «خالد» اقتدا کند چه حکمی پیدا میکند؟ «خالد» سبّ کرد و پیغمبر اکرم هم نگفت «خالد» تو کافر شدی، زیرا به «عبدالرحمن بن عوف» ناسزا گفتی!!
دوستان عزیز مشاهده کنید «عبدالرحمن بن عوف» هم کسی است که پیغمبر اکرم به او اقتدا کرده و پشت سر او نماز خوانده است. بنابراین طبق حرف آقایانی که ادعا میکنند نماز دلیل بر خلافت است، باید «عبدالرحمن بن عوف» اولی الناس بر خلافت باشد.
همچنین این روایت در کتاب «صحیح بخاری» هم وارد شده است. البته ایشان در این روایت ناسزاگویی «خالد» به «عبدالرحمن» را فاکتور گرفته و بیان نکرده است.
علت اینکه اعتبار کتاب «صحیح بخاری» بیشتر است و اهمیت بیشتری دارد، این است که از بیان بسیاری از حقایق خودداری میکند و آنها را فاکتور میگیرد. همچنین در کتاب «فضائل الصحابة» جلد اول روایتی از «عبدالله» نقل شده است که میگوید:
«حدثنا عبد الله قثنا عبد الله بن عون»
حال افرادی سؤال میکنند: مراد از «قثنا» یا «ثنا» یا «انا» چیست؟ «قثنا» یعنی «قال حدثنا»، «انا» یعنی «انباءنا»، «ثنا» یعنی «حدّثنا». این موارد علامتهای اختصاری هست، پیغمبر اکرم فرمود:
«من سب أصحابی فعلیه لعنة الله والملائکة والناس أجمعین»
هرکس اصحاب من را ناسزا بگوید لعنت خدا و ملائکه و مردم بر او باد.
فضائل الصحابة، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1403 - 1983، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. وصی الله محمد عباس، ج 1، ص 52، ح 8
این در حالی است که «ابن تیمیه» میگوید:
«فان کثیرا من الصحابة و التابعین کانوا یبغضونه و یسبونه و یقاتلونه»
این افراد یا باید در برابر صحابهای که امیرالمؤمنین را لعنت میکردند از آن بزرگوار دفاع کنند و یا از صحابه دفاع کنند که «ابن تیمیه» میگوید:
«فان کثیرا من الصحابة و التابعین کانوا یبغضونه و یسبونه و یقاتلونه»
همچنین آقای «هیثمی» در کتاب «مجمع الزوائد» جلد دهم صفحه 21 از قول «عایشه» میگوید که رسول گرامی اسلام فرمودند:
«لا تسبوا أصحابی لعن الله من سب أصحابی»
اصحاب مرا لعنت نکنید، هرکسی اصحاب من را لعنت کند لعنت خدا بر او باد.
در روایت بعد وارد شده است:
«من سب أصحابی فعلیه لعنة الله»
در روایت اول میگوید:
«ورجاله رجال الصحیح غیر علی بن سهل وهو ثقة»
مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی، دار النشر: دار الریان للتراث/دار الکتاب العربی - القاهرة, بیروت – 1407، ج 10، ص 21
رجال این روایت رجال صحیح است. همچنین آقای «ألبانی» در کتاب «السنة لإبن ابی عاصم» جلد دوم صفحه 483 میگوید:
«من سب أصحابی فعلیه لعنة الله»
السنة، اسم المؤلف: عمرو بن أبی عاصم الضحاک الشیبانی، دار النشر: المکتب الإسلامی - بیروت - 1400، الطبعة: الأولی، تحقیق: محمد ناصر الدین الألبانی، ج 2، ص 483، ح 1001
این حدیث حسن است و سند با اینکه مرسل است صحیح هست. همچنین در کتاب «سلسة الاحادیث صحیحه» جلد پنجم صفحه 446 وارد شده است:
«من سب أصحابی، فعلیه لعنة الله والملائکة والناس أجمعین»
هرکس به اصحاب من ناسزا بگوید لعنت خدا و ملائکه و جمیع مردم بر او باد.
سلسلة الأحادیث الصحیحة وشیء من فقهها وفوائدها، المؤلف: أبو عبد الرحمن محمد ناصر الدین، الألبانی (المتوفی: 1420 هـ)، الناشر: مکتبة المعارف للنشر والتوزیع، الریاض، الطبعة: الأولی، (لمکتبة المعارف)، ج 5، ص 446، ح 2340
افراد متعدد دیگری همین روایت را آوردهاند. همچنین در کتاب «تهذیب الکمال» اثر «مزی» جلد 4 صفحه 322 وارد شده است:
«وکل من شتم عثمان، أو طلحة، أو أحدا من أصحاب رسول الله، دجال، لا یکتب عنه، وعلیه لعنة الله والملائکة والناس أجمعین»
هرکس به عثمان یا طلحه یا یکی دیگر از اصحاب پیغمبر ناسزا بگوید دجّال است و هیچ روایتی از او نباید نوشته شود و لعنت خدا و ملائکه و جمیع مردم بر او باد.
تهذیب الکمال، اسم المؤلف: یوسف بن الزکی عبدالرحمن أبو الحجاج المزی، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1400 - 1980، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. بشار عواد معروف، ج 4، ص 322، ح 798
در این روایت نامی از حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) وارد نشده است، زیرا آن بزرگوار مظلوم است. این روایات همگی نشانگر این است که کسی به صحابه ناسزا بگوید چه حکمی دارد.
حال ما از این وهابیها و عزیزان اهل سنت سؤال میکنیم: «ابن تیمیه» راست گفته یا دروغ گفته است؟! اگر دروغ گفته است شما از صحابه دفاع کنید.
همچنین اگر «ابن تیمیه» راست گفته باشد و واقعاً عده زیادی از صحابه امیرالمؤمنین را سب میکردند باید این افراد را شناسایی کنید و از اینها برائت بجویید. مگر امکان دارد کسی به امیرالمؤمنین ناسزا بگوید؟!
بنده قاطعانه میگویم که گمان نمیکنم در کره زمین یک سنّی پیدا بشود که بگوید از کسی که به علی بن ابیطالب ناسزا بگوید بیزار نیستم و او را لعنت نمیکنم. بنده که حدود 40 سال با اهل سنت نشست و برخاست دارم این حرف را میزنم.
هر شیعه و هر سنّی نسبت به امیرالمؤمنین علاقه دارد و به ایشان عشق میورزد، زیرا آن بزرگوار خلیفه اول یا خلیفه چهارم آنها است و یا به خاطر اینکه از اصحاب پیغمبر اکرم بوده است.
هیچ وجدان مسلمانی نمیپذیرد در مقابل کسی که نسبت به امیرالمؤمنین جسارت کرده، ساکت باشد. آقایان اهل سنت از «ابن تیمیه» برائت بجویند و به او بگویند: "شما غلط کردید و اشتباه کردید چنین حرفی را زدید و لعنت خدا بر تو باد که صحابه را این چنین مورد افترا قرار دادید!!"
مجری:
بسیار خوب، استاد از شما خیلی متشکرم. من نگاهی به پیامها داشته باشم و بعد از آن انشاءالله یک سؤال دیگر از فرمایشات شما درآوردهام و یادداشت کردهام تا از شما بپرسم.
بخشی از پیامکهای بینندگان برنامه:
عزیزان ما و دوستان همیشگی «شبکه جهانی ولایت» لطف میکنند و همچنان برای ما پیام میدهند.
آقای نیازمندی از شیراز لطف کردند و برای ما پیام دادند.
سرکار خانم بشارت از اصفهان آرزوی قبولی طاعات و عبادات را داشتند که ما هم برای ایشان آرزو میکنیم انشاءالله نماز و روزههای ایشان قبول باشد.
آقای علی معلّمیان از مشهد مقدس لطف کردند پیام دادند.
خانواده محترم جلالی از سردرود تبریز که همیشه همراه «شبکه جهانی ولایت» هستند برای ما پیام دادند.
آقای زردوست از زابل لطف کردند و برای ما پیام دادند. آقای علی دلشادی از تبریز برای ما پیام فرستادند.
آقا هادی عزیز از مشهد مقدس برای ما پیام فرستادند. علی آقا از خوزستان لطف کردند و برای ما پیام دادند. آقا ناصر از میبد یزد برای ما پیام فرستادند.
همین که ما میگوییم دست به پیام شوید، عزیزانی که همراه «شبکه جهانی ولایت» هستند جزء کسانی هستند که همیشه اولین پیامها را میفرستند و معمولاً این پیامها روی صفحه ما میآید.
البته پیامهای دیگری هم هست. دوستان زیادی لطف کردند و پیام فرستادند که از آنها ممنون و سپاسگذاریم.
مردم عزیز واقعاً باید قدر نعمت ولایت حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را بدانیم، زیرا نعمت ولایت و «یا علی» گفتن، محبتی که از امیرالمؤمنین، حضرت صدیقه طاهره و اهل بیت عصمت و طهارت در دل ما هست به راحتی به دست ما نرسیده است.
من نمیدانم چرا بعضی افراد به این موضوعات توجه ندارند. نعمتی که با خون دلها، شهادت شهدای زیاد و زجرها و دردها و غصهها و زخم زبانها به دست ما رسیده است چرا باید به این راحتی آن هم از طرف خودی که درد صد چندانی دارد مورد هجمه واقع بشود!!
از همه عزیزانی که لطف میکنند و برای ما پیام میفرستند ممنونم. استاد یک سؤال دیگر هم بپرسم و چون میخواهیم تلفنهای دوستان را هم بشنویم به همین سؤال اکتفا میکنم.
ما میخواهیم پا را فراتر از این موضوعات بگذاریم و فرض کنیم که امیرالمؤمنین خلیفه و صحابه هم نبود.
باید بگوییم امیرالمؤمنین نه خلیفه بود، نه صحابه بود و نه اول مسلمان بود؛ اما یک مسلمان بود. آن بزرگوار کسی بود که حداقل شهادتین را گفته بود. ما چارهای نداریم که به حداقل مسلمانی امیرالمؤمنین اکتفا کنیم. حکم سبّ مسلمان در کتب و منابع اهل سنت چیست؟
حکم سب مسلمان با استناد به منابع اهل سنت
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
نکته زیبایی است. حداقل را در نظر بگیریم؛ فرض میکنیم امیرالمؤمنین خلیفه و صحابه نیست، اما یک مسلمان هست. اصلاً ناسزا گفتن مسلمان در سنت پیامبر چه حکمی دارد؟!
مجری:
حاج آقا میترسیم وهابیت همین مقدار را هم منکر شوند و بگویند امیرالمؤمنین اصلاً مسلمان نیست.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بله همانطور که گفتند مگر علی نماز میخواند؟! او در مسجد چکار میکرد؟ واقعاً طبق همان تعبیری که در زیارتنامه ایشان میخوانیم:
«السَّلَامُ عَلَیک یا وَلِی اللَّهِ أَنْتَ أَوَّلُ مَظْلُومٍ وَ أَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقَّهُ»
الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 4، ص 569، ح 1
امیرالمؤمنین به امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمودند: "حسن جان! از آن روزی که پیغمبر از دنیا رفت، مظلومیت از من جدا نشده است. روزی که پیغمبر از دنیا رفت مظلومیت با من قرین و رفیق شده است."
روزی امیرالمؤمنین مشغول خطبه خواندن بود که مردی آمد و گفت:
«وَا مَظْلِمَتَاهْ»
در حق من ظلم کردند.
آن بزرگوار فرمودند:
«فَقَالَ عَلِی ع ادْنُ فَدَنَا فَقَالَ لَقَدْ ظُلِمْتُ عَدَدَ الْمَدَرِ وَ الْوَبَر»
اگر در حق تو یک ظلم کردهاند در حق من به اندازه ریگهای بیابان ظلم کردهاند.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 28، ص 373، باب تتمیم
آن بزرگوار الآن هم مظلوم هستند، آن بزرگوار حتی در میان ما هم مظلوم است. به تعبیر حضرت آیت الله مکارم شیرازی همه به نوعی چوب حراج به فضائل و مناقب و ولایت و امامت امیرالمؤمنین میزنیم؛ دشمن به یک نوعی و دوست به یک نوعی!!
دشمن اگر میکشد به دوست توان گفت
با که بگویم که دوست مرا کشت.
دوستان عزیز حکم ناسزا گفتن به یک مسلمان از دیدگاه اهل سنت را مشاهده کنید. در کتاب «صحیح مسلم» بابی به نام:
«بَاب بَیانِ قَوْلِ النبی سِبَابِ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ وَقِتَالُهُ کفْرٌ»
وارد شده است. در این باب از «عبدالله بن مسعود» نقل شده است که رسول الله فرمودند:
«سِبَابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ وَقِتَالُهُ کفْرٌ»
ناسزا گفتن به مسلمان فسق است و قتال او نیز کفر است.
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 1، ص 81، ح 64
این در حالی است که «ابن تیمیه» میگوید:
«فان کثیرا من الصحابة و التابعین کانوا یبغضونه و یسبونه و یقاتلونه»
بسیاری از صحابه و تابعین بغض علی را در دل داشتند و او را سب میکردند و با او به قتال میپرداختند.
سب کردن دلیل بر فسق این افراد است و از عدالت خارج هستند. قتال کردن دلیل بر کفر این افراد است و از ایمان بیرون هستند. اگر واقعاً ایشان راست میگوید نتیجه حرف او چنین است. همچنین در کتاب «صحیح بخاری» هم روایتی به همین شکل آمده است که میگوید:
«سِبَابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ وَقِتَالُهُ کفْرٌ»
الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 1، ص 27، ح 48
در کتاب «اعتقاد اهل سنة و الجماعة» نوشته آقای «لالکائی» متوفی 418 عبارتی با همین مضمون وارد شده است. تعبیر او چنین است:
«أن المسلم إذا سب المسلم وقذفه فقد کذب والکذاب فاسق فیزول عنه اسم الإیمان وباستحلاله قتاله یصیر کافرا»
اگر یک مسلمان، مسلمان دیگری را ناسزا بگوید و به او بهتان بزند دروغ گفته است. این شخص کذّاب و فاسق است و ایمان از او برداشته میشود.
شرح أصول اعتقاد أهل السنة والجماعة من الکتاب والسنة وإجماع الصحابة، اسم المؤلف: هبة الله بن الحسن بن منصور اللالکائی أبو القاسم، دار النشر: دار طیبة - الریاض - 1402، تحقیق: د. أحمد سعد حمدان، ج 6، ص 1023
ما نمیتوانیم این شخص را مؤمن خطاب کنیم و او از دایره ایمان بیرون است. به عبارت دیگر کسی که مسلمانی را ناسزا بگوید از ایمان بیرون رفته است.
حال با این اوصاف «ابن تیمیه» راست میگوید یا دروغ میگوید؟! اگر او دروغ میگوید از صحابه دفاع کنید، اما اگر راست میگوید؛
«فیزول عنه اسم الإیمان وباستحلاله قتاله یصیر کافرا»
اگر کسی قتل مسلمان را حلال بداند کافر میشود.
قول دادیم یک شب در رابطه با اجتهاد صحبت کنیم تا معلوم شود آقایانی که ادعا میکنند صحابه اجتهاد کردند با امیرالمؤمنین جنگیدند، اجتهاد کردند به امیرالمؤمنین ناسزا گفتند و اجتهاد کردند بغض آن بزرگوار را در دل داشتند چه حکمی دارند!؟
مجری:
چنین افرادی از این اجتهادها زیاد داشتهاند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
اگر چنین باشد به تعبیر آیت الله مکارم شیرازی هر جنایتکاری برای جنایتش میگوید: "من اجتهاد میکنم!!"
اجتهاد باید یا از کتاب و یا از سنت باشد، اما اگر غیر از کتاب و سنت باشد به تعبیر «ابوبکر»، «عمر»، «عبدالله بن مسعود» و «معاذ» اجتهادی که از کتاب و سنت نباشد و از رأی باشد عمل شیطان است و خدا و رسولش از او بیزار است.
انشاءالله قول دادیم یک شب درباره اجتهاد صحبت کنیم تا برای عزیزان اهل سنت ما که خود را به بهانه اجتهاد سرگرم کردهاند روشن شود.
چند روز پیش در یکی این شبکهها دیدم یکی از بینندگان سؤال میپرسد: "صحابه در مسافرتها نستجیر بالله استبراء میکردند. آیا ما در جواز استبراء آیه یا سنتی داریم؟! کارشناس میگفت: نه!!
بیننده بازهم پرسید: "بنابراین صحابه به قرآن استناد کردهاند، یا به سنت؟!" کارشناس در جواب گفت: اجتهاد کردهاند، اجتهاد کردهاند، اجتهاد کردهاند!!!
اگر چنین باشد صحابه یک روز با بهانه اجتهاد استبراء میکنند، یک روز استمناء میکنند، یک روز آدم میکشد، روز دیگر زنا میکند، همچنین ممکن است روز دیگر دزدی کنند. با این حساب هرکس هرکاری بخواهد بکند باید اجتهاد کند.
اگر ما در اجتهاد را باز کردیم باز کردن آن دست ماست، اما بستن آن دیگر دست ما نیست. انشاءالله در جلسه بعد اگر شما یادآوری بفرمایید بحث اجتهاد را ولو به اجمال برای عزیزان بیان میکنیم.
ما تصاویر را نشان میدهیم مبنی بر اینکه روایتی که از «معاذ» نقل میکنند که پیغمبر فرمود: "الحمدلله رسول الله موفق شده است اجتهاد کند" و این حرف را ملاک قرار میدهند چقدر بیراهه رفتن است.
همچنین «ابن تیمیه» هم در کتاب «الصارم المسلول» جلد سوم صفحه 565 میگوید:
«وینفرد سب المسلم بإنه یدل علی زندقته»
اگر کسی مسلمانی را سبّ بکند دلیل بر بیدینی و زندیق بودن اوست.
صارم المسلول علی شاتم الرسول، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی، دار النشر: دار ابن حزم - بیروت - 1417، الطبعة: الأولی، تحقیق: محمد عبد الله عمر الحلوانی, محمد کبیر أحمد شودری، ج 3، ص 565، باب المسالة الثالثة
آقای «ابن تیمیه» شما از یک طرف میگویید:
«وینفرد سب المسلم بإنه یدل علی زندقته»
از طرف دیگر هم میگویید:
«فان کثیرا من الصحابة و التابعین کانوا یبغضونه و یسبونه و یقاتلونه»
لااقل اگر امیرالمؤمنین را به عنوان خلیفه و صحابه قبول ندارید، آیا مسلمان بوده است یا نه؟! اگر بگویید امیرالمؤمنین مسلمان نبوده است لعنت خدا و ملائکه و جمیع جنّ و انس بر تو باد، زیرا شیعه و سنی همین عقیده را دارند.
این در حالی است که اگر امیرالمؤمنین را مسلمان میدانید، از یک طرف میگویید:
«فان کثیرا من الصحابة و التابعین کانوا یبغضونه و یسبونه و یقاتلونه»
و از طرف دیگر نیز میگوییید:
«وینفرد سب المسلم بإنه یدل علی زندقته»
این روایات نشانگر این است کسی که سبّ میکند منافق است و نفاق خود را با این کار نشان میدهد.
مجری:
استاد یک سؤال دیگر بپرسم تا بحث ما در اینجا جمع بندی شود، هرچند دوست داریم در خدمت دوستان بیننده هم باشیم و صدای آنها را نیز بشنویم.
استاد شما که همه موارد را فرمودید قدری در مورد حکم سب اموات در سنت پیغمبر اکرم و کسی که از دنیا رفته برای ما بگویید.
وجود نازنین حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) به قدری مظلوم بودند حتی زمانی که حیات داشتند همینطور بود و زمانی هم که به شهادت رسیدند همچنان سب آن بزرگوار ادامه داشته است.
حکم سب اموات در سنت رسول گرامی اسلام
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
نکته خیلی عجیبی است. در کتاب «صحیح بخاری» است روایتی از پیغمبر اکرم نقل شده است که حضرت میفرماید:
«لَا تَسُبُّوا الْأَمْوَاتَ فَإِنَّهُمْ قد أَفْضَوْا إلی ما قَدَّمُوا»
اموات را ناسزا نگویید، زیرا آنها با اعمال خود محشور هستند.
الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 1، ص 470، ح 1329
دودمان نحس بنی امیه با صحابه متفاوت هستند، زیرا عقیدهٔ ما با عقیدهٔ «ابن تیمیه» فرق دارد. ما بنی امیه را نه صحابه میدانیم و نه مسلمان میدانیم!! حضرت امیرالمؤمنین در نامه 16 از کتاب شریف «نهج البلاغه» به صراحت میفرمایند:
«فَوَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ مَا أَسْلَمُوا وَ لَکنِ اسْتَسْلَمُوا وَ أَسَرُّوا الْکفْر»
سوگند به خدایی که دانه را شکافته و آفریدگان را به وجود آورده است اینها اسلام نیاوردهاند بلکه اظهار اسلام کردند، و کفر را پنهان داشتند.
نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 374، خ 16
«عمّار» هم در «مجمع الزوائد» آقای «هیثمی» جلد اول صفحه 113 نیز همین تعبیر را دارد. او میگوید:
"معاویه و یارانش که در برابر علی ایستادند مسلمان نشدند، بلکه تظاهر به اسلام کردند و کفر خود را در باطن مخفی کردند. الان یار پیدا کردند و کفر خود را ظاهر کردند."
ما اصلاً این افراد را صحابه نمیدانیم، اما کسانی که بعد از شهادت حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) او را سبّ کردند چه گناهی مرتکب شدهاند؟!!
امیرالمؤمنین از دنیا رفته است و زندگی دنیایی او تمام شده است. در زمانی که آن بزرگوار در قید حیات بود استخوان گلوی این افراد بود و نمیتوانستند تحمل کنند، اما بعد از اینکه از دنیا رفت دیگر چرا به این کار ادامه دادند؟!
اگر این افراد تابع سنت رسول گرامی اسلام هستند، آن بزرگوار میفرماید:
«لَا تَسُبُّوا الْأَمْوَاتَ»
اموات را ناسزا نگویید.
همچنین در کتاب «مسند احمد بن حنبل» آمده است:
«نهی رسول اللَّهِ عن سَبِّ الأَمْوَاتِ»
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 4، ص 252، ح 18233
در مورد سند روایت گفته شده که سند صحیح است. در روایت بعد «مغیرة بن شعبه» از قول پیغمبر اکرم روایتی نقل میکند که حضرت میفرماید:
«لاَ تَسُبُّوا الأَمْوَاتَ فَتُؤْذُوا الأَحْیاءَ»
به اموات ناسزا نگویید، زیرا منصوبین آنها که زنده هستند اذیت میشوند.
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 4، ص 252، ح 18234
وقتی شما به مردهای ناسزا میگویید فرزندش، برادرش، خانمش یا نوهاش میشنود و ناراحت میشوند.
فدای مظلومیت امام حسن مجتبی بشوم وقتی عهدنامه تحمیلی را امضا کردند شرط کردند که کسی نباید به امیرالمؤمنین ناسزا بگویید، اما معاویه قبول نکرد که به آن بزرگوار ناسزا نگوید.
امام مجتبی در نهایت فرمودند: در مجلسی که من هستم به پدرم ناسزا نگویید!! معاویه در مقابل قبول کرد، اما به قول خود وفا نکرد. واقعاً ما نمیدانیم این افراد چکار میکنند، به کجا میروند و با دفاعشان از دودمان نحس بنی امیّه میخواهند چکار کنند؟!
در کتاب «تاریخ ابن خلدون» تعبیری وارد شده که تعبیر بسیار سوزناکی است. کسانی که برای مظلومیت امیرالمؤمنین در این شب گریه کردید این عبارت را ببینید تا قلبتان بیشتر بسوزد. در این کتاب باب: «بیعة الحسن وتسلیمه الأمر لمعاویة»وارد شده که امام مجتبی برای بیعت چند شرط گذاشت؛
«وألا یشتم علیا وهو یسمع»
در مجلسی که امام حسن هست به علی بن ابیطالب ناسزا نگویند.
مقدمة ابن خلدون، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن محمد بن خلدون الحضرمی، دار النشر: دار القلم - بیروت - 1984، الطبعة: الخامسة، ج 2، ص 648، باب بیعة الحسن وتسلیمه الأمر
همچنین در کتاب «امتاع الاسماع» اثر «مقریزی» وارد شده است که امام حسن (علیه السلام) شرط کردند:
«وألا یشتم علی وهو یسمع»
إمتاع الأسماع، المؤلف: أحمد بن علی بن عبد القادر، تقی الدین المقریزی (المتوفی: 845 هـ)، المحقق: محمد عبد الحمید النمیسی، الناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، الطبعة: الأولی، 1420 هـ - 1999 م، ج 5، ص 359
یکی از قراردادهای صلح با معاویه این است که امام حسن شرط میکنند در جایی که حضور دارند و میشنوند به امیرالمؤمنین ناسزا نگویید. آقای «ابن اثیر» این مطلب را خیلی واضح معنا کرده است. در کتاب «کامل ابن اثیر» جلد سوم صفحه 272 وارد شده است:
«وأن لا یشتم علیا فلم یجبه إلی الکف عن شتم علی»
امام مجتبی فرمودند: یکی از شرایط صلح این است که به علی ناسزا نگویید، اما معاویه گفت من از ناسزا به علی دست برنمیدارم.
دقت کنید این عهدنامه در زمانی است که امیرالمؤمنین شهیده شده است و از دنیا رفته است.
«فطلب أن لا یشتم وهو یسمع فأجابه إلی ذلک»
امام حسن درخواست کردند حداقل در مجلسی که ایشان حضور دارند به پدر بزرگوارشان ناسزا نگویند و معاویه قبول کرد.
«ثم لم یف له به أیضا»
اما معاویه به این مقدار هم وفا نکردند.
الکامل فی التاریخ، اسم المؤلف: أبو الحسن علی بن أبی الکرم محمد بن محمد بن عبد الکریم الشیبانی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1415 هـ، الطبعة: ط 2، تحقیق: عبد الله القاضی، ج 3، ص 272
معاویه در مجلسی که امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) نشسته بودند، بالای منبر رفت و به امیرالمؤمنین ناسزا گفت. ببینید دوستان عزیز قضیه چیست!! پیغمبر اکرم میفرماید: " به اموات ناسزا نگویید، زندهها اذیت میشوند."
همچنین در کتاب «مستدرک علی الصحیحین» جلد اول صفحه 542 روایتی وارد شده است که میفرماید:
«لا تؤذوا مسلماً بشتم کافر»
در مقابل فرزند مسلمان به پدر کافر او ناسزا نگویید.
اگر کافری از دنیا رفته است و فرزندش مسلمان است، جلوی فرزندش به پدر او ناسزا نگویید؛ زیرا این فرزند مسلمان ناراحت میشود. در مورد سند این روایت وارد شده است:
«هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه»
المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 1، ص 542، ح 1420
این روایت هم شنیدنی است؛ در کتاب «بغیة الباحث عن زوائذ مسند الحارث» که متعلق به «هیثمی» است جلد دوم صفحه 832 وارد شده است:
«بَینَا رَسُولُ اللهِ یسِیرُ إِذْ أَشْرَفَ لَهَ قَبْرُ رَجُلٍ قَدْ سَمَّاهُ»
پیغمبر اکرم با صحابه میرفتند که به یک قبری از قبور کفار برخوردند.
«فَقَالَ أَبُو بَکرٍ لَعَنَ اللَّهُ صَاحِبَ هَذَا الْقَبْرِ فَإِنَّهُ کانَ عَدُوًّا لِلَّهِ قَالَ»
ابوبکر گفت: خدا صاحب این قبر را لعنت کند، زیرا او دشمن خدا بوده است.
«وَابْنُهُ یسِیرُ مَعَ النَّبِی فَقَالَ لَهُ بَلْ لَعَنَ اللَّهُ أَبَا قُحَافَةَ فَوَاللَّهِ مَا کانَ یقْرِی الضَّیفَ وَلاَ یقَابِلُ الْعَدُوَّ»
پسر آن کافر هم که در کنار پیغمبر بود به ابوبکر گفت: خدا پدر تو را لعنت کند؛ والله او کسی بود که مهمان نوازی نمیکرد و در مقابل دشمن مقابله نمیکرد.
«فَقَالَ رَسُولُ اللهِ لاَ تَسُبُّوا الأَمْوَاتَ فَتُؤْذُوا الأَحْیاءَ»
پیغمبر اکرم فرمودند: به اموات ناسزا نگویید، زیرا زندهها اذیت میشوند.
بغیة الباحث عن زوائد مسند الحارث، اسم المؤلف: الحارث بن أبی أسامة / الحافظ نور الدین الهیثمی، دار النشر: مرکز خدمة السنة والسیرة النبویة - المدینة المنورة - 1413 - 1992، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. حسین أحمد صالح الباکری، ج 2، ص 832، ص 874
مشاهده کنید که نبی مکرم اسلام میفرماید: شما حق ندارید یک کافر را ناسزا بگویید!! البته شأن صدور این روایت دو مسئله بوده است؛ روایتی که میفرماید:
«لاَ تَسُبُّوا الأَمْوَاتَ فَتُؤْذُوا الأَحْیاءَ»
مربوط به ماجرای ابوبکر است که باعث شد پسر آن کافر عصبانی شود و به ابوبکر ناسزا بگوید که پیغمبر اکرم فرمودند:
«لاَ تَسُبُّوا الأَمْوَاتَ فَتُؤْذُوا الأَحْیاءَ»
اما شأن نزول روایتی که «مغیرة بن شعبه» از پیغمبر اکرم نقل میکنند که رسول گرامی اسلام فرمودند:
«لاَ تَسُبُّوا الأَمْوَاتَ فَتُؤْذُوا الأَحْیاءَ»
ماجرای دیگری است که بعضی از آقایان ابتدای آن روایت را حذف کردند. راوی این روایت هم «مغیرة بن شعبه» بوده است. دوستان ملاحظه کنید در کتاب «مسند احمد بن حنبل» روایت از «مغیرة بن شعبه» است که از پیغمبر اکرم نقل میکند که آن حضرت فرمود:
«لاَ تَسُبُّوا الأَمْوَاتَ فَتُؤْذُوا الأَحْیاءَ»
ما در این کتاب چندین روایت در این زمینه داریم، تا جایی که در کتاب «مسند احمد بن حنبل» در روایت دیگری وارد شده است:
«نَالَ الْمُغِیرَةُ بن شُعْبَةَ من عَلِی»
مغیرة بن شعبه به علی ناسزا گفت.
«فقال زَیدُ بن أَرْقَمَ قد علمتان رَسُولَ اللَّهِ کان ینْهَی عن سَبِّ الْمَوْتَی»
زید بن ارقم گفت: آیا نمیدانی که پیغمبر از ناسزا گفتن به میت نهی کرده است؟!
«فَلِمَ تَسُبُّ عَلِیا وقد مَاتَ»
علی که دیگر از دنیا رفته است چرا به او ناسزا میگویی؟!
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 4، ص 369، ح 19307
مرده در قبر که دیگر خطری برای کسی ندارد. زمانی که آن بزرگوار زنده بود به ایشان ناسزا میگفتید تا مردم را علیه او تحریک کنید و حکومت خود را تقویت کنید، اما دیگر امیرالمؤمنین از دنیا رفته است چرا به او ناسزا میگویید؟!
همچنین در کتاب «مسند احمد» روایت دیگری وارد شده است که میگوید:
«سَبَّ أَمِیرٌ مِنَ الأُمَرَاءِ عَلِیا رضی الله عنه»
یکی از امراء به علی بن ابی طالب ناسزا گفت.
مشاهده کنید که در اینجا اسم «مغیرة بن شعبه» حذف شده است.
«فَقَامَ زَیدُ بن أَرْقَمَ فقال أَمَا ان قد عَلِمْتَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ نهی عن سَبِّ الْمَوْتَی فَلِمَ تَسُبُّ عَلِیا وقد مَاتَ»
زید بن ارقم گفت: آیا نمیدانی که پیغمبر از ناسزا گفتن به میت نهی کرده است؟! علی که دیگر از دنیا رفته است چرا به او ناسزا میگویی؟!
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 4، ص 371، ح 19334
روایات متعددی وارد شده مبنی بر اینکه پیغمبر اکرم مردم را از سب اموات و سب امیرالمؤمنین نهی فرمودهاند. تمام روایاتی که وارد شده را میآورند در مورد اینکه افراد معاویه نسبت به امیرالمؤمنین ناسزا میگفتند و این موارد را در مورد ایشان تطبیق میکنند.
مجری:
استاد از شما خیلی متشکرم. بعد از اینکه این مطالب را از غربت و مظلومیت حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) شنیدیم دل همه ما به درد آمد.
باور کنید بعد از اینکه این مطالب خوانده میشود، شنیده میشود و گفته میشود، انسان باید برای غربت آن بزرگوار شبانه روز اشک بریزد؛ زیرا غربت آن بزرگوار تنها اختصاص به ایام نوزدهم و بیست و یکم ماه مبارک رمضان ندارد.
واقعاً امیرالمؤمنین اول مظلوم عالم بوده، هست و خواهد بود. هنوز هم که هنوز است وجود نازنین امیرالمؤمنین علی علیه السلام مظلوم است.
بعد از شنیدن این مطالب فکر میکنم وقت آن رسیده است که مدح و منقبتی از مولا امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بشنویم.
انشاءالله کسانی که عاشق، شیفته، محب و شیعه آن بزرگوار هستند و ولایت امیرالمؤمنین در دلشان هست با دیدن و شنیدن این مدح و منقبت و میان برنامه لذت ببرند و جگرشان خنک شود.
روزی خواهد رسید که همه ما از این دنیا خواهیم رفت. چقدر قرار است عمر میکنیم؟! عمر ما خیلی طولانی باشد نهایت 80 سال است و بیشتر نیست!!
همه باید برویم؛ اما یادمان باشد برزخی هست، حساب و کتابی هست، لحظه جان کندن و قیامتی هست، صراطی هست، میزانی هست، پل صراطی هست، سؤال و جوابی هم هست.
نمیدانم آنجا چطور میخواهیم جواب بدهیم؟! فرقی نمیکند هرکسی که در هر جایگاه و منصبی هست؛ چه کسی که محبت مولا را دارد و توجه ندارد و چه کسی که محبت مولا را ندارد از همه سؤال میشود؛ اما مهم این ست که بتوانیم درست جواب بدهیم.
گفتم که علی گفت بگو سرّ الله
گفتم که علی گفت بگو عین الله
گفتم که به وصفش چه بگویم
گفتا لا حول و لا قوة الا بالله
صلی الله علیک یا ابالحسن، یا امیرالمؤمنین!
چقدر زیبا بود؛ تک تک این ابیات حرف و پیام برای گفتن داشت. این فرموده پیامبر است که در قالب شعر درآمده است: اگر دیدید همه عالم به یک سمت میروند و امیرالمؤمنین به سمت دیگری میرود شک نکنید که راه امیرالمؤمنین بر حق و درست است.
دوستان خوب بیننده «شبکه جهانی ولایت» این عشق و ارادت و محبت گوارای وجودتان باشد. چند دقیقهای که از برنامه ما باقی مانده را در خدمت دوستان بیننده هستیم. راههای ارتباطی هم برای شما زیرنویس شده است.
اگر دوستانی که روی خط میآیند مختصر و مفید صحبت کنند از ایشان ممنون میشویم تا بتوانیم چند تلفن بیشتر پاسخ دهیم و بتوانیم بیشتر در خدمت عزیزان باشیم. آقا ناصر از میبد یزد اولین بیننده ما پشت خط ارتباطی هستند. آقا ناصر سلام به شما:
بیننده (آقا ناصر از میبد یزد – شیعه):
سلام علیکم و رحمة الله. این شبها را خدمت شما و خدمت حضرت استاد تسلیت عرض میکنم. چند مورد را میخواستم عرض کنم؛ خداوند شبکههای وهابی شیطانی را لعنت کند.
آنها برای اینکه میان شیعه و سنی اختلاف ایجاد کنند حرفهایی میزنند، مخصوصاً این تبلیغات را میکنند که اهل سنت مدارک بالا دارند، کسی به ایشان کار نمیدهد و آنها بیکار هستند.
بنده نمیخواهم قسم بخورم، اما یک پسر و یک دختر تحصیلکرده دارم؛ خدا شاهد است بنده جانباز، شیعه و ایرانی هستم. فرزندان من چندین سال است که بیکار هستند و هیچ اعتراضی هم ندارم.
خدا شاهد است کار نیست که به همه بدهند. حال وهابیت این حرفها را علم کردند و ادعا میکنند که به اهل سنت کار نمیدهند و کارها و مقامها را به شیعیان میدهند.
مطلب دیگر اینکه به مناسبت این شبها میخواستم روایتی از کتابهای برادران اهل سنت بخوانم. در کتب اهل سنت وارد شده حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) 70 منقبت داشت که هیچ کس نداشت؛ احدی از آن منقبتها نداشت.
بنده نمیخواهم به این مباحث وارد شوم، اما حسودها ایشان را عقب زدند. نقل شده اسبی را خدمت آن بزرگوار آوردند و به ایشان هدیه کردند. امیرالمؤمنین وقتی نگاه کرد و دید حریر روی این اسب پهن شده است حاضر نشدند سوار این اسب شود.
این در حالی است که سوار شدن و نشستن روی حریر حرام نیست و تنها پوشیدن حریر بر مرد حرام است، حضرت حاضر نشدند سوار بر اسب شوند.
گفته شده 70 منقبت تنها مخصوص وجود نازنین امیرالمؤمنین است که احدی از آن ویژگیها برخوردار نیست. دیگر مزاحمتان نمیشوم، اما یک تک بیت را عرض کنم که به لهجه هندی بیان شده است:
اگر لحم کلحمی فرمودهٔ نبیه
بی صل علی نام علی بیادبیهه
یعنی حتماً باید صلوات را بفرستند.
اللهم صل علی محمّد و آل محمّد
بیشتر از این وقت عزیز شما را نمیگیرم.
مجری:
آقا ناصر از شما ممنونم، انشاءالله موفق باشید، خدا به شما جزای خیر بدهد، از لطف و مرحمت شما تشکر میکنم. آقای علیدوستی، از ورامین عزیز بعدی ما هستند، آقای علیدوستی سلام علیکم:
بیننده (آقای علیدوستی از ورامین – شیعه):
سلام علیکم جناب آقای اسماعیلی مجری محترم و عزیز. البته بنده این را بگویم که صدای جناب عالی را خیلی ضعیف دارم و اصلاً نمیشنوم.
مجری:
انشاءالله دوستان صدای ما را تقویت میکنند، در خدمت شما هستیم.
بیننده:
بنده یک سؤال از خدمت حاج آقای قزوینی دارم و آن این است که میخواستم بپرسم شهادت حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در شبهای قدر مصادف شده است.
بنده میخواستم ببینم که قبل از شهادت آن بزرگوار مردم و شیعیان آن زمان چه کاری انجام میدادند و چه دعایی میخواندند؟! بنده همین سؤال را داشتم و در آخر نیز یک دو بیتی شعر بخوانم و عرضم را تمام میکنم؛
ما خواستار صلح در جانیم
از انقلاب هم دست برنداریم
ایران به کام دشمنان نباشد
در سرزمینم جان میسپاریم
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مجری:
تشکر از شما، آقای علیدوستی از شما ممنونم. انشاءالله همیشه علی دوست باشید، خدانگهدارتان.
در خدمت آقای شهزاد از قم عش آل محمّد هستیم و پشت خط ارتباطی ما هستند. آقای شهزاد سلام علیکم:
بیننده (آقای شهزاد از قم – شیعه):
سلام عرض میکنم خدمت استاد خودم حضرت آیت الله قزوینی.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله.
مجری:
ممنون سلامت باشید.
بیننده:
ببخشید در مورد شبکه شما یک سؤال دارم و از استاد تقاضا دارم لطف کنند و پاسخ بدهند. در روایات شیعه آمده شب بیست و سوم شب قدر است، اما آیا در روایات اهل سنت هم روایتی آمده که شب بیست و سوم شب قدر است یا خیر؟!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
خیر، آنها شب بیست و هفتم را شب قدر میدانند.
مجری:
بله، اهل سنت بیشتر شب بیست و هفتم رو شب قدر میدانند. استاد! اهل سنت در شب بیست و هفتم مراسم هم میگیرند؟!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بله، در مکه مفصل مراسم برگزار میکنند.
بیننده:
بله شب بیست و سوم را شب قدر نمیدانند؟!
مجری:
خیر، شب و بیست و هفتم را شب قدر میدانند. سؤال دیگری دارید؟
بیننده:
خیر، خیلی ممنونم. از راه دور دست استاد را میبوسم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
خواهش میکنم، موفق و مؤید باشید، خداوند به شما جزای خیر عنایت کند. نتیجه دور افتادن از اهل بیت همین است. اهل سنت شب بیست و هفتم را به عنوان شب قدر میگیرند و در مساجد مفصل برنامههای خاصی برگزار میکنند. البته ما هم به عقاید آنها احترام میگذاریم و یکی از شبهایی که احتمال میدهیم شب قدر باشد شب بیست و هفتم است.
در دعای روز بیست و هفتم هم آمده است: "خدایا مرا به درک فضیلت شب قدر نائل کن." البته شب قدر قطعی نشده، زیرا اگر قطعی باشد و مردم بدانند که کدام شب است به همان یک شب اکتفا میکنند و خیالشان راحت میشود.
همچنین در روایات وارد شده که احتمال اینکه نیمه شعبان و شب بیست و هفتم رجب هم شب قدر باشد وجود دارد.
احتمال اینکه شب قدر شب نوزدهم ماه رمضان و بیست و یکم ماه رمضان باشد وجود دارد، اما آنچه از روایات اهل بیت استفاده میشود این است که احتمال 98 درصد شب قدر شب بیست و سوم است.
ما ادله متعددی داریم بر اینکه حضرت صدیقه طاهره که فدای خاک پای خادم او باشم روز بیست و سوم ماه رمضان به بچهها غذا کم میدادند تا کم بخورند. آن بزرگوار همچنین روز بیست و دوم ماه رمضان به بچهها امر میفرمودند استراحت کنید تا شب بیدار باشید.
حضرت آیت الله خزعلی میگفتند: "یک لقمه غذای اضافه یک ساعت خواب اضافه میخواهد."
امام صادق (علیه السلام) مریض بودند و مریضی ایشان تا بیست و دوم ماه رمضان طول کشید. حضرت فرمود: "اگر قرار است من در رختخواب باشم، رختخواب مرا به مسجد ببرید تا در مسجد استرحت کنم و شب بیست و سوم را در مسجد سپری کنم."
شخصی اعرابی خدمت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میآید و عرضه میدارد: یکی از بهترین شبهای سال را به من معرفی کنید تا من به مدینه و مسجد شما بیایم. پیغمبر اکرم میفرماید: شب بیست و سوم به مسجد بیاید.
مجری:
این شخص همان «جحنی» معروف است.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بله، ما ادله متعددی داریم که شب بیست و سوم شب قدر است. افراد دیگری هم میگویند: شب نوزدهم شب آماده سازی، استغفار و پیشنهاد تقدیرات است. شب بیست و یکم قضایا تقریباً حتمی میشود و شب بیست و سوم امضا و تمام میشود.
ما نمیدانیم شب گذشته چکار کردیم و چکار نکردیم. البته جای دعا باقی است، زیرا در روایت وارد شده است:
«إِنَّ الدُّعَاءَ یرُدُّ الْقَضَاء»
الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 2، ص 469، ح 1
البته اگر چنانچه قضیه قطعی هم شده باشد خدای عالم دعا را طوری قرار داده است که با دعا و صدقه میشود اتفاقات حتمی را برطرف کرد، حتی اتفاقات بد همانند مرگهای ناگهانی را میتوان با دعا کردن، صدقه دادن، صله رحم کردن، احترام به پدر و مادر برطرف کرد.
حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) میفرماید که اگر آیه شریفه:
(یمْحُوا اللَّهُ ما یشاءُ وَ یثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکتاب)
خداوند هر چه را بخواهد "محو" و هر چه را بخواهد "اثبات" میکند، و "ام الکتاب" نزد او است.
سوره رعد (13): آیه 39
نبود، من به تمام اتفاقاتی که تا قیام قیامت رخ خواهد داد خبر میدادم.
مجری:
استاد به دلیل اینکه موضوع روی شب قدر است به سؤال جناب آقای علیدوستی هم پاسخ بدهیم. قبل از شهادت امیرالمؤمنین شیعیان در شب بیست و یکم و شب قدر چکار میکردند؟!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
این قضایا در زمان رسول اکرم بوده است؛ شب بیست و یکم و شب بیست و سوم متعلق به شهادت حضرت امیرالمؤمنین نیست. آن بزرگوار خود اعمال را انجام میدادند.
مجری:
بعد از شهادت حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) شیعیان در این مراسمها عزاداری میکردند. این قضیه همانند ولادت امام زمان است که در شب نیمه شعبان اتفاق میافتد. این مناسبتها قبل از این قضایا هم بوده و این اتفاقات پس از آن رخ داده است.
استاد از شما خیلی متشکرم. فرصت هست تا یک تلفن دیگر را هم بشنویم و بعد انشاءالله در خدمت دوستان بیننده خواهیم بود. آقای علیدوستی عنایت داشته باشید که پاسخ سؤال شما را هم بیان کردیم.
بنابراین متوجه شدیم که قبل از شهادت امیرالمؤمنین هم شب بیست و یکم از شبهای قدر بوده و اعمال خاص خود را داشته است. همچنین بعد از شهادت امیرالمؤمنین شیعیان در این شب به طور ویژه مراسم عزاداری برپا میکنند.
آقای عمادی از تهران سلام به شما، شب شما بخیر. عذرخواهی میکنم اگر پشت خط ماندید:
بیننده (آقای عمادی از تهران – شیعه):
سلام علیکم و رحمة الله.
مجری:
در خدمت شما هستیم برادر.
بیننده:
زنده باشید. نماز و روزههایتان قبول باشد.
مجری:
از شما هم قبول باشد انشاءالله.
بیننده:
عرض سلام خدمت استاد بزرگ جناب آقای قزوینی. من میخواستم یک سؤال اختصاصی از آقای قزوینی بپرسم، زیرا امشب چاره دیگری نبود و مجبور شدم بعد از خدا به آقای قزوینی پناه ببرم و از ایشان سؤال بپرسم.
ما یک خانواده مذهبی هستیم و هنوز هم همینطور است. متأسفانه یکی از نزدیکان من با یک نفر آشنا و دوست شدند که ایشان را در جمع یکی از معنویتهای نوظهور وارد کرده است.
این شخص دوست من را در این کلاسها ثبت نام کرده است، اما تقریباً صحبتهای رهبر این گروه همانند صحبتهای وهابیت است. رهبر این گروه گفته است: "من چندین سال پیش به روح القدس متصل شدم و به من الهام شده که من باید شما را به روح القدس وصل کنم. تنها واسطه بین شما انسانها و خدا روح القدس است.
اینکه به شما گفتند به پیغمبر اسلام یا ائمه اطهار توسل کنید شرک است، درست نیست و تنها راه این است که من شما را به روح القدس متصل کنم تا ارواح خبیثه از وجود شما پاک شود و شما به کمال برسید."
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
آقای عمادی ایشان میگوید: "توسل شرک است"، اما ادعا میکند که بیایید من شما را به روح القدس وصل کنم. اگر توسل شرک است، این حرف عین توسل است!!
بیننده:
بله؛ استاد سؤال من هم همین است و من نمیدانم که این افراد را مسخ کرده است! این شخص میگوید: "من سی سال پیش به روح القدس متصل شدم!!"
البته این شخص روح القدس را «شبکه شعور کیهانی» مینامد و ادعا میکند که به دلیل اشتیاق زیادی که داشت به «شبکه شعور کیهانی» متصل شده که گاهی اوقات میتوانید نام آن را جبرئیل بگذارید.
این شخص در ادامه میگوید: "شما به واسطهٔ من به این شبکه متصل میشوید و من از طریق روح القدس جنها و ارواح خبیثه را از شما دور میکنم که این راه تزکیه شما است. توسل هم نیاز نیست!!"
بنده از گفتن این کلمات عذرخواهی میکنم و گفتن این کلمات بر زبانم سخت میآید، اما این شخص میگوید: "این همه توسل کردید و دعا کردید چه نتیجهای گرفتید؟! بیایید در مقابل من تسلیم شوید تا من شما را به آن کمالی که باید برسید متصل کنیم تا برسید!!"
در حال حاضر بسیاری از اقوام و دوستان خانوادگی ما نه زیارت میروند، نه توسل میکنند و همه چیز را کنار گذاشتهاند و مدعی هستند راه ما حق است و استاد ما درست میگوید.
مجری:
آقای عمادی یک نکته را عرض کنم ما در «شبکه جهانی ولایت» برنامهای در این زمینه به نامهای «عرفانهای نوظهور» و «عرفانهای حلقه» داریم که مدتی است در برنامه «ناگفتههای عرفان» ارائه میشود.
بیننده:
آقای اسماعیلی عزیز من میخواستم به خاطر این روزهای مقدس حاج آقای قزوینی را قسم بدهم که برای ما توضیح بدهند. همه اساتید بزرگ هستند، اما ما روی آقای قزوینی جور دیگری حساب میکنیم. بنده میخواستم اگر امکان دارد ایشان هم توضیح بفرمایند.
مجری:
بله، انشاءالله چشم، خدانگهدارتان.
بیننده:
دست شما درد نکند، خدا خیرتان بدهد. واقعاً ما ناراحت هستیم و ناراحت میشویم که کسی از ولایت خارج میشود.
مجری:
سلامت باشید، کاملاً درست است، خدانگهدارتان باشد.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
آقای عمادی جان ما برای همه جوانهایی که برنامه را میبینند یک مطلب کلی را عرض کنیم. خدای عالم قرآن را برای هدایت بشر فرستاده است و در کنار قرآن هم اهل بیت را قرار داده است؛ همچنان که در حدیث ثقلین میفرماید:
«إِنِّی تَارِک فِیکمُ الثَّقَلَینِ کتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیتِی أَلَا وَ هُمَا الْخَلِیفَتَانِ مِنْ بَعْدِی وَ لَنْ یفْتَرِقَا حَتَّی یرِدَا عَلَی الْحَوْض»
الأمالی، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، ص 415، ح 15
ما هرکاری برگرفته از قرآن و اهل بیت باشد را قبول میکنیم و هر کاری که از قرآن و اهل بیت نباشد از آموزههای شیطان است. خدای عالم این قدرت را به شیطان داده است. یک مرتاض هندی در اثر ریاضت میتواند کارهایی انجام دهد.
آنچه در مورد «ابن تیمیه» گفتهاند این است که اجنّه در اختیارش بوده و میتوانست توسط اجنه کارهایی را انجام دهد. ما باید بیدار و هوشیار باشیم؛ زیرا افرادی هستند که از عوامل شیطان هستند یا توسط اجنه کاهایی را انجام میدهند.
ماجرای اجنه به طوری است که قرآن آن را قبول دارد، همچنین علم روز هم آن را قبول دارد. ما باید حواسمان باشد تا اگر مسلمان هستیم این افراد ما را از دین بیرون نکنند.
اگر میخواهید از اسلام بیرون بروید بحث جدایی است، زیرا این فرد میگفت از اسلام و توحید بیرون بروید تا من شما را همانند یک مرتاض هندی که آتشپرست و گاوپرست است و در اثر ریاضت اختیاراتی پیدا کرده است، به اختیاراتی میرسانم!!
خدای عالم جسم را طوری قرار داده است که در اثر تمرین و ریاضت میتواند کارهایی انجام دهد. به عنوان مثال شخصی که ورزش ژیمناستیک انجام میدهد کارهایی انجام میدهد که انسان متعجب میشود؛ گویی در بدن او استخوان وجود ندارد.
این شخص بدن خود را طوری تربیت کرده که بنده و جنابعالی چنین کاری نمیتوانیم انجام دهیم.
روح هم به همین شکل است؛ خدای عالم در روح امکانات و شاخصهایی قرار داده است که اگر کسی آن را تربیت کند مثل همان فوتبال، ژیمناستیک یا دیگر کارهای فوق العادهای انسان میتواند انجام دهد انجام میدهند.
متأسفانه این افراد وقتی به جایی میرسند که از دین و مذهب بیرون بروند. بدانید تمام القائاتی که در قرآن و سنت نیست، آموزهها و القائات شیطانی است.
مواظب باشید این افراد شما را بدبخت و بیچاره نکنند. شاید این افراد توسط شیاطین کارهایی را انجام دهند همانطور که قضیه هاروت و ماروت، حضرت سلیمان و اجنه در قرآن کریم آمده است.
برادر من باید خیلی مراتب باشید؛ امروزه دزدان ایمانی زیاد هستند. طبق آماری که بنده دارم تاکنون توسط تل آویو و اسرائیل نزدیک به 260 نوع عرفانهای کاذب ساخته شده است و در فضای مجازی در اختیار انسانها مخصوصاً مسلمان قرار گرفته است.
در حال حاضر در حیفا تعداد زیادی از علمای آنها هستند که شبانهروز مشغول کارهای اجنه بازی هستند. قلب اسرائیل تل آویو نیست، بلکه قلب اسرائیل حیفا است. در آنجا این شیاطین بین مسلمانها کارهایی میکنند که مصلحت نیست که گفته شود.
اگر لازم باشد ما از دوستان خود که درباره «عرفانهای حلقه» صحبت میکنند میخواهیم کارهایی که امروز بعضی افراد توسط اجنه انجام میدهند را بیشتر توضیح بدهند تا جوانهای ما خدای ناکرده اسیر شیاطین نشوند.
مجری:
بنده مجدداً این توضیح را عرض کنم که برنامههای «ناگفتههای عرفان» دو کارشناس خبره در این زمینه دارد؛ آقای «استاد مظاهری» و آقای «استاد شمشیری» اساتید این برنامه هستند. این برنامه بعد از ماه مبارک رمضان این برنامه ادامه پیدا خواهد کرد.
این برنامه تا قبل از ماه مبارک روزهای یکشنبه بوده است. بعد از ماه مبارک رمضان اگر به سایت «شبکه جهانی ولایت» سر بزنید کنداکتور برنامه میآید. انشاءالله پیگیری کنید، زیرا فکر میکنم مطالب خوبی دارد.
در این برنامهها کسانی که وارد این حلقههای نوظهور عرفانی شدند و بلاهایی که سرشان آمده بیان شده است.
در یکی از برنامهها مشاهده میکردم جوانی وارد این برنامه عرفانهای حلقه شده بود و کمکم با مشکلات ذهنی و جنون و خودکشی و چیزهای دیگر آمده بود.
جوانهای ما باید بیدار شوند، زیرا در نهایت این مشکلات دامنگیر آنها خواهد بود. همچنین ممکن است معتاد شدن به مواد مخدر از جمله شیشه دامنگیر این جوانان شود.
ضمن اینکه من از آقای عمادی عزیز میخواهم ایشان با توجه به اینکه در تهران هستند میتوانند پیگیری کنند این اماکن را به مسئولین امنیتی معرفی کنند تا این افراد نتوانند به این راحتی کار کنند و گسترش پیدا بکنند.
استاد فرصت برنامه رو به پایان است، دعا بفرمایید.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
خدایا تو را قسم میدهیم به آبروی محمّد و آل محمّد فرج مولای ما امام زمان نزدیک بگردان. خدایا ما را از یاران خاص و سربازان فداکار و شهدای رکابش قرار بده.
خدایا رفع گرفتاری از جمیع گرفتاران بنما. خدا به حق محمّد و آل محمّد عزیزان ما در عراق و سوریه و بحرین و یمن و میانمار و هرکجا گرفتارند از همه آنها رفع گرفتاری بنما.
خدایا به حق محمّد و آل محمّد مدافعین حرم، مدافعین حریم ولایت، مدافعین اسلام و مسلمین را در هر کجا هستند موفق و پیروز بگردان.
خدایا به حق محمّد و آل محمّد حوائج ما، حوائج دست اندرکاران «شبکه جهانی ولایت»، حوائج بینندگان عزیز مخصوصاً ولایت یاوران گرامی را برآورده بفرما. خدایا دعاهای ما را به اجابت برسان.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مجری:
اللهم صل علی محمّد وآل محمّد و عجل فرجهم
از توجه و عنایت و نگاههای مهربان شما دوستان خوب بیننده «شبکه جهانی ولایت» ممنونم. برنامهٔ «حبل المتین» به پایان رسید، برای ظهور و فرج آن یار غائب از نظر دعا میکنیم.
اللهم عجل لولیک الفرج
خدانگهدارتان