2024 April 20 - شنبه 01 ارديبهشت 1403
«عید الزهراء» یا توهین و اهانت به مقدسات اهل سنت!؟
کد مطلب: ١١٦٨٥ تاریخ انتشار: ٢٧ آذر ١٣٩٦ - ١٧:٥٩ تعداد بازدید: 1989
خارج کلام مقارن » عمومی
«عید الزهراء» یا توهین و اهانت به مقدسات اهل سنت!؟

جلسه بیستم 96/09/07

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه بیستم 96/09/07


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی أعدائهم أعداء الله الی یوم لقاء الله

آغاز روز امامت حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداه) را به پیشگاه مقدس حضرت صاحب الزمان و شما عزیزان تبریک عرض می‌کنیم. حضرت امیرالمؤمنین فرمودند:

«وَ کلُّ یوْمٍ لَا [نَعْصِی اللَّهَ] یعْصَی اللَّهُ فِیهِ فَهُوَ یوْمُ عِید»

روزی که انسان در آن گناه نکند آن روز عید است.

نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 551، ح 437

البته اینکه بعضی ها حدیثی را نقل می کنند تحت عنوان روایت «رفع القلم» و ...؛ و نسبت می دهند به این روزها، صحیح نیست و ما همچنین چیزی نداریم. زیرا روایت «معلی بن خنیس» ضعیف است.

هرچند اگر این روایت صحیح هم باشد با مسلمات قرآن و سنت صددرصد در تعارض است. خود «معلی بن خنیس» ضعیف است و در ضعف او شکی نیست. ما در اسلام بحث «رفع القلم» نداریم، الا «رفع عن أمتی تسعه» که بحث نسیان و... است. ما غیر از آن حدیث رفع نداریم.

بلکه برعکس عزیزان باید به فرمایش آیت الله العظمی بهجت دقت کنند. اگر در اینترنت عبارت «بهجت+عید الزهرا» را جستجو کنید حدود 200 سایت نظر ایشان را نقل کرده‌اند که ایشان فرمودند: اگر شما در قم، تهران، تبریز، مشهد به نام عید الزهرا به مقدسات اهل سنت توهین کنید و به همین خاطر در آن طرف دنیا از یک مؤمن هتک حرمت شود یا یک مؤمنی به قتل برسد شما در این کار شریک هستید.

قطعاً شرکت کردن در این‌طور جلسات خلاف شرع بیّن است. متأسفانه بعضی از روحانیون هم این جلسات را برگزار و اداره می‌کنند. به هر قیمتی باشد گزارش این جلسات به دست اهل سنت و مخالفین می‌رسد و زمینه‌ای برای کشتن شیعه فراهم می‌کند.

کسانی که مجالس عید الزهرا را برگزار می‌کنند چنین می‌پندارند که اگر این مجالس را بگیرند یا نگیرند شیعه را می‌کشند، اما توجه ندارند که اگر با این کارشان باعث شوند یک شیعه بیشتر کشته شود یا از بینی یک شیعه خون جاری شود طبق فتوای یک مرجع تقلید، اینها در این کار شریک هستند.

آیت الله العظمی بهجت هم شخصی سیاسی نبود و چنین نبود که بگوییم به خاطر مسائل سیاسی و وحدت و تقریب این حرف‌ها را زده باشد، بلکه به عنوان یک مسئله شرعی این سخن را گفته است.

به علاوه مشاهده کنید حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در رابطه با معاویه‌ای که او را مسلمان نمی‌داند و می فرماید:

«فَوَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ مَا أَسْلَمُوا وَ لَکنِ اسْتَسْلَمُوا وَ أَسَرُّوا الْکفْر»

نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 374، خ 16 و کان یقول ع لأصحابه عند الحرب

ببینید عقیده امیرالمؤمنین درباره معاویه چنین است، اما با تمام این احوالات در جنگ صفین می‌فرماید:

«إِنِّی أَکرَهُ لَکمْ أَنْ تَکونُوا سَبَّابِین»

من دوست ندارم به معاویه ناسزا بگویید.

نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 323، خ 206 و من کلام له ع و قد سمع قوما من أصحابه یسبون أهل الشام بصفین

دقت داشته باشید این جلساتی که برخی ها می گیرند، مسئله لعن نیست. سبّ و فحش است. در مورد مسئله «لعن» هم دقت دارید که تمام مراجع فتوا دادند که لعن علنی خلاف شرع است.

یکی از مراجع بزرگوار که بنده با تمام وجود به ایشان معتقد هستم و می‌دانم که ایشان مطیع امر مولا و مخالف هوای نفس هستند و حدود 40 سال است که با ایشان مرتبط هستم در این خصوص ایشان می‌گویند: "همانطور که پدرم ملتزم بود در خانه تنها خانواده شخصی خودم این شب را گرامی می‌داریم، جلسات تبری می‌گیریم و غیر از خانواده‌ام هیچکس دیگر حتی دامادهایمان را هم راه نمی‌دهیم." ایشان به همراه فرزندان خود برنامه‌ای در داخل منزل انجام می‌دهند.

هیچ شکی نیست که تبری باید باشد و اصلاً بدون تبری، تولی معنا پیدا نمی‌کند. شما هزار بار هم که «الله الله الله» بگویید مشرکین هم «الله» می‌گویند. همانطور که قرآن کریم می‌فرماید:

(وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَیقُولُنَّ اللَّه)

هر گاه از آن‌ها سؤال کنی چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده است مسلماً می‌گویند اللَّه.

سوره لقمان (31): آیه 25

ولی وقتی «لا إله» می‌آید «الله» معنا پیدا می‌کند. شما در زیارت عاشورا می‌خوانید:

« یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ وَ إِلَی رَسُولِهِ وَ إِلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِلَی فَاطِمَةَ وَ إِلَی الْحَسَنِ وَ إِلَیک بِمُوَالاتِک وَ بِالْبَرَاءَةِ مِمَّنْ أَسَّسَ أَسَاسَ ذَلِک»

و یا:

«اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیک فِی هَذَا الْیوْمِ وَ فِی مَوْقِفِی هَذَا وَ أَیامِ حَیاتِی بِالْبَرَاءَةِ مِنْهُمْ وَ اللَّعْنَةِ عَلَیهِمْ وَ بِالْمُوَالاةِ لِنَبِیک وَ آلِ نَبِیک عَلَیهِ وَ عَلَیهِمُ السَّلَام»

الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن _متوفاى460ق_، مصباح المتهجد، ص775، ناشر : مؤسسة فقه الشيعة - بيروت – لبنان، چاپ : الأولى، سال چاپ : 1411 - 1991 م

در اینکه باید تبری باشد هیچ شکی نیست. ولی باید دقت بشود که امام صادق (علیه السلام) هم بالای منبر در مسجد لعن نمی‌کردند. در کتاب «تهذیب» وارد شده است:

«سَمِعْنَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ هُوَ یلْعَنُ فِی دُبُرِ کلِّ مَکتُوبَةٍ أَرْبَعَةً مِنَ الرِّجَالِ وَ أَرْبَعاً مِنَ النِّسَاءِ- التَّیمِی وَ الْعَدَوِی وَ فُعْلَانَ وَ مُعَاوِیةَ وَ یسَمِّیهِمْ وَ فُلَانَةَ وَ فُلَانَةَ وَ هِنْدَ وَ أُمَّ الْحَکمِ أُخْتَ مُعَاوِیة»

تهذیب الأحکام، نویسنده: طوسی، محمد بن الحسن، محقق / مصحح: خرسان، حسن الموسوی، ج 2، ص 321، ص 169

عزیزان دقت داشته باشند که امام صادق نه در بالای منبر، نه در مسجد، نه در میان دیگران بلکه بعد از نماز و به صورت کاملاً شخصی این افراد را لعن می‌کردند. همچنین تعبیری که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که «شیخ صدوق» در کتاب «اعتقادات» خود صفحه 107 می‌آورد چنین است. این روایت همچنین در کتاب «بحارالانوار» جلد 71 صفحه 217 نقل شده است. روایت چنین است:

«قِیلَ لَهُ إِنَّا نَرَی فِی الْمَسْجِدِ رَجُلًا یعْلِنُ بِسَبِّ أَعْدَائِکمْ وَ یسُبُّهُمْ فَقَالَ مَا لَهُ لَعَنَهُ اللَّهُ»

الصدوق،‌ ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاي381هـ)،‌ الاعتقادات في دين الإمامية، تحقيق: عصام عبد السيد، ناشر: دار المفيد للطباعة و النشر والتوزيع - بيروت – لبنان، چاپ: الثانية1414 - 1993 م

بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 71، ص 217، ح 49

بنابراین دوستان عزیز! ما باید مقداری دقت کنیم که نه دچار افراط شویم نه تفریط!! به تعبیر مقام معظم رهبری در تبیین جایگاه امیرالمؤمنین و دفاع از امیرالمؤمنین ما حد و مرزی برای خودمان نمی شناسیم. در ابطال عقاید مخالفین هم، مؤدبانه، منطقی و علمی برای خود حد و مرز نمی‌شناسیم.

از آن طرف، اهانت به اهل سنت، تحریک و جریحه دار کردن احساسات اهل سنت را هم خلاف شرع بین می‌دانیم.

انسان امروز باید با این شاخصه دفاع کند؛ نه تابع بعضی از تقریبی‌های احمق که می گویند ما باید کاری کنیم که این افراد از ما خوششان بیاید و قدم به قدم به عقب برگردیم و نه همانند افراطی‌هایی باشیم که کارشان سب و لعن است!!

تقریبی واقعی، مقام معظم رهبری است، حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) و مراجع ما هستند. این افراد هم معتقد به تقریب، هم معتقد به وحدت و هم صراحتاً فتوا می‌دهند که اهانت به اهل سنت حرام است و در دفاع از اهلبیت هم حد و مرزی برای خودشان قائل نیستند. و در ابطال عقاید مخالفین هم مؤدبانه برخورد می‌کنند.

بهترین دلیل ما وصیت نامه امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) است. در این وصیت نامه بحث تولی و تبری کاملاً نمود دارد. ما باید این چنین باشیم؛ نه از این افراد جلو بیفتیم و نه از این افراد عقب بمانیم.

عزیزان من، آنچه بزرگان ما اعلام کردند این است که با اهل سنت وحدت داشته باشیم. بنده همین امروز صبح در سایت‌ها مشاهده کردم که فتاوی مراجع عظام تقلید از جمله امام خمینی و مقام معظم رهبری را آورده‌اند.

فتوای امام خمینی (رحمة الله علیه): ما مسلمین، شیعه و سنی یکی هستیم و اصلاً قضیه شیعه و سنی در کار نیست.

فتوای آیت الله العظمی سیستانی: بنده بارها گفتم و بازهم می‌گویم که نگویید سنی‌ها برادران ما هستند، بلکه بگوئید آن‌ها عزیزان ما هستند. کسی که وحدت مسلمین را نخواهد مسلمان نیست. سب صحابه، اهانت به مقدسات شیعه یا سنی و تحقیر ظالمانه نسبت به باورهای هرکدام از دو گروه، حرام است.

فتوای آیت الله العظمی وحید خراسانی: اولاً لعن علنی ممنوع است و واقعاً دستورات دین بر همین امر تأکید دارند. ثانیاً در روایت معتبر آمده است:

«صَلُّوا فِی مَسَاجِدِهِم وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُم»

من لا یحضره الفقیه، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 383، ح 1128

توهین به مقدسات اهل سنت جایز نیست. پیروان ما نباید به مقدسات یا به علمای دیگر توهین کنند. ما تأکید کردیم که توهین به مقدسات مذاهب اسلامی جایز نیست.

تعبیری که آقایان در رابطه با اهانت می‌آورند چنین است: اهانت به نمادهای برادران اهل سنت از جمله اتهام‌زنی به همسر پیامبر حرام است. این موضوع شامل زنان همه پیامبران به ویژه سید الأنبیاء پیامبر اعظم هم می‌شود.

فلذا این بحث و فرهنگ شخصی نیست، بلکه تعبیری است که از خود امام صادق (علیه السلام) است. آن بزرگوار در برابر کسی که سب علنی می‌کند، می‌فرماید:

«مَا لَهُ لَعَنَهُ اللَّهُ»

از طرف دیگر روایت صحیح وارد شده مبنی بر اینکه:

«سَمِعْنَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ هُوَ یلْعَنُ فِی دُبُرِ کلِّ مَکتُوبَةٍ أَرْبَعَةً مِنَ الرِّجَالِ وَ أَرْبَعاً مِنَ النِّسَاءِ- التَّیمِی وَ الْعَدَوِی وَ فُعْلَانَ وَ مُعَاوِیةَ وَ یسَمِّیهِمْ وَ فُلَانَةَ وَ فُلَانَةَ وَ هِنْدَ وَ أُمَّ الْحَکمِ أُخْتَ مُعَاوِیة»

ما که نباید از آن‌ها عقب‌تر بمانیم. شما ببینید «مرحوم مقدس اردبیلی» در کتاب «مجمع الفائدة» طبق همین روایت از کتاب «تهذیب الأحکام» فتوا داده است که یکی از مستحبات و تعقیبات نماز این است که باید بعد از هر نمازی تبری و لعن اعداء آل محمد باشد.

ما هم نمی گوییم که چه کسی را می‌خواهیم لعن کنیم، بلکه می گوییم که از دشمنان آل محمد تبری می‌جوییم و اسم هم نبریم.

«اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَی ذَلِک»

الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن _متوفاى460ق_، مصباح المتهجد، ص 775، ناشر : مؤسسة فقه الشيعة - بيروت – لبنان، چاپ : الأولى، سال چاپ : 1411 - 1991 م

البته این روایت «یلْعَنُ فِی دُبُرِ کلِّ مَکتُوبَةٍ...» در کتاب «کافی» هم وجود دارد، اما روایت کافی ضعیف است و بنده معمولاً روایت کافی را مطرح نمی‌کنم. این روایت از «محمد بن عبدالحمید» و «سهل بن زیاد» نقل شده است. حالا ما «سهل بن زیاد» را ثقه می‌دانیم، اما «محمد بن عبدالحمید» مشکل دارد. ولی سند روایتی که در کتاب «تهذیب الأحکام» جلد 2 صفحه 321 نقل شده صددرصد صحیح است.

«سَمِعْنَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ هُوَ یلْعَنُ فِی دُبُرِ کلِّ مَکتُوبَةٍ أَرْبَعَةً مِنَ الرِّجَالِ وَ أَرْبَعاً مِنَ النِّسَاءِ- التَّیمِی وَ الْعَدَوِی وَ فُعْلَانَ وَ مُعَاوِیةَ وَ یسَمِّیهِمْ وَ فُلَانَةَ وَ فُلَانَةَ وَ هِنْدَ وَ أُمَّ الْحَکمِ أُخْتَ مُعَاوِیة»

عرض کردم که این روایت هم صد در صد صحیح است. «مرحوم صاحب معالم» پسر «شهید ثانی» و «مرحوم مقدس اردبیلی» در کتاب «مجمع الفائدة و البرهان» طبق این روایت فتوا صادر کردند.

بنابراین بحث تبری کاملاً مشخص است و قرآن کریم هم چنین لعن می‌کند:

(أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمِین)

لعنت خدا بر ظالمان باد!

سوره هود (11): آیه 18

آیت الله العظمی صافی گلپایگانی نقل می‌کردند که من در مدینه با چند تن از وهابی ها بحث می‌کردم. گفتند: نظر شما نسبت به صحابه و شیخین چیست؟! بنده گفتم: نظر و عقیده من نظر حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است.

یکی از این وهابی ها عصبانی شد، اما دوستش گفت: چرا از حرف او عصبانی می شوی؟! او می‌گوید که عقیده‌اش عقیده حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است و آن بزرگوار هم سیده زنان اهل بهشت هستند. چرا عصبانی می‌شوی؟!

در کتاب «صحیح بخاری» به صراحت وارد شده است:

«فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِی»

الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 3، ص 1361، ح 3510

در کتاب «صحیح مسلم» وارد شده است:

«إنما فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی یؤْذِینِی ما آذَاهَا»

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 1903، ح 2449

همچنین در جلد سوم این کتاب وارد شده است:

«فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ علی أبی بَکرٍ فی ذلک قال فَهَجَرَتْهُ فلم تُکلِّمْهُ حتی تُوُفِّیتْ»

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 3، ص 1380، ح 1759

بالاتر از این که دیگر نیست!؟ لعن بالاتر است یا اینکه بگوییم فلانی دروغگو و خائن است. در کتاب «صحیح مسلم» روایتی از عمر بن خطاب نقل شده است که به صراحت می گوید:

«فَرَأَیتُمَاهُ کاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا»

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 3، ص 1378، ح 1757

این روایت از کتب اهل سنت است. این چند آدرسی که بنده دارم از آدرس‌های کلیدی است. دوستان باید این روایات را همانند واجبات نماز حفظ کنند و هر هفته به این آدرس‌ها رجوع کنند.

ما سی، چهل تا آدرس داریم که همانند واجبات نماز باید آن را حفظ کنیم و زمانی که دیدیم آقایان اهل سنت اصرار دارند و ناراحت هستند این آدرس‌ها را بدهیم تا خودشان به روایات مراجعه کنند. ما نمی‌توانیم از حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) عقب بمانیم و این روایت هم روایت صحیحی است.

در کتاب «تصحیح اعتقادات امامیه» روایتی نقل شده است که امام می فرماید:

«و بیّن لهم الضلالة آلتی هم علیها»

تصحیح اعتقادات الإمامیة، نویسنده: مفید، محمد بن محمد، محقق / مصحح: درگاهی، حسین، ص 71، فصل فی النهی عن الجدال

البته امام صادق (علیه السلام) نسبت به کسانی که وارد بحث می‌شوند، اما به مبانی تسلط ندارند به صراحت می‌فرماید:

«فَذَلِک حَرَامٌ عَلَی شِیعَتِنَا»

الطبرسي، أبي منصور أحمد بن علي بن أبي طالب _متوفاى 548 ق_، الاحتجاج، ج 1، ص 14، تحقيق: تعليق وملاحظات: السيد محمد باقر الخرسان، ناشر: دار النعمان للطباعة والنشر - النجف الأشرف، 1386 - 1966 م.

در این شکی نیست که کسی که مسلط به مبانی پاسخگویی به شبهات نیست و از فن مناظره هم بی‌اطلاع است خود را نخود هر آش می‌کند.

الآن در فضای مجازی و شبکه‌های وهابی شیطانی مشاهده می‌کنیم بعضی از جوانان از روی احساسات با این شبکه‌ها تماس می‌گیرند، اما کارشناسان وهابی آن‌ها را سؤال پیچ می‌کنند و آن‌ها نمی‌توانند پاسخ بدهند.

وقتی این جوانان از پاسخگویی عاجز ماندند کارشناسان وهابی به دروغ ادعا می‌کنند که این افراد حجت الإسلام و آیت الله شیعیان هستند که از پاسخگویی عاجز هستند. حال آنکه مشخص است که آن آقایی که زنگ زده، انسانی عامی است که حتی یک آیه قرآن هم نمی‌تواند بخواند.

همین که وهابی ها این افراد را مسخره می‌کنند و آن‌ها نمی‌توانند جواب بدهند ادعا می‌کنند که این افراد آیت الله و اساتید قم بودند که نتوانستند پاسخ بدهند. لذا مشاهده می کنید که حضرت نسبت به این افراد می‌فرماید:

«أَنْ یصِیرُوا فِتْنَةً عَلَی ضُعَفَاءِ إِخْوَانِهِمْ وَ عَلَی الْمُبْطِلِین»

الطبرسي، أبي منصور أحمد بن علي بن أبي طالب _متوفاى 548 ق_، الاحتجاج، ج 1، ص 14، تحقيق: تعليق وملاحظات: السيد محمد باقر الخرسان، ناشر: دار النعمان للطباعة والنشر - النجف الأشرف، 1386 - 1966 م.

این افراد هم باعث می شوند که عقیده جوانان شیعه تضعیف شود و هم مخالفین ما در اعتقاداتشان ثابت قدم باشند.

بارها برای ما در مکه اتفاق می‌افتاد که بعضی از بزرگواران و روحانیون شیعه با علمای وهابی بحث می‌کردند، اما نمی‌توانستند پاسخ بدهند. جوانان شیعه را در آنجا جمع می کردند و می گفتند که این آخوند شماست که توانایی پاسخ دادن ندارد.

جوان شیعه می‌گوید: اگر از من سؤال می‌کردند و من نمی‌دانستم جواب بدهم، می‌گفتم که اگر از علما سؤال کنم آن‌ها می‌دانند. زمانی که یک عالم نمی‌تواند پاسخ بدهد من در اعتقادات خود شک می‌کنم. این تعبیر همان تعبیر امام صادق (علیه السلام) است که می فرماید:

«أَنْ یصِیرُوا فِتْنَةً عَلَی ضُعَفَاءِ إِخْوَانِهِمْ وَ عَلَی الْمُبْطِلِین»

حضرت در ادامه می‌فرماید: زمانی که اهل باطل می بینند که یک شیعه نمی‌تواند حقانیت امیرالمؤمنین و بطلان آن‌ها را ثابت کند، شیعیان در اعتقادات خودشان متزلزل می شوند. و اهل باطل هم با خود می‌گوید که معلوم می شود مذهب ما حق است و آن‌ها نتوانستند پاسخ بدهند.

همان تعبیری که ما در اول سال تحصیلی عرض کردیم که مقام معظم رهبری سال گذشته در اولین روز درس خارج فقه خطاب به حوزه‌های علمیه فرمودند: حوزه‌های علمیه ما یا اصلاً از شبهه خبر ندارند و اگر کسانی هم از شبهه خبر دارند پاسخ شبهه را نمی‌دانند.

فقه تنها فقه اصول نیست، بلکه همین پاسخگویی به شبهات هم فقهی است که باید حوزه‌های علمیه ما به آن بپردازند.

بله اگر کسی می‌خواهد که در آینده مجتهد و فقیه شود باید تمام وقت خود را بگذارد تا فقه و اصول بخواند. ولی اگر کسی چنین هوایی در سر ندارد امروز از اوجب واجبات، در حد نماز، و شاید در بعضی از موارد وجوب آن از نماز هم بالاتر باشد؛ حضور و فعالیت در حوزه پاسخگوئی به شبهات است.

اگر کسی خدای ناکرده نماز را ترک کند خودش گرفتار می‌شود، اما اگر در حوزه پاسخگویی به شبهات کوتاهی کند هم خود گرفتار می‌شود و هم باعث می‌شود تعدادی از جوانان شیعه در عقاید خود متزلزل شوند و گناهش دامنگیر او نیز خواهد شد.

لذا بنده از همه عزیزان تقاضا می‌کنم برای برنامه‌ریزی شبانه روزی خود ساعات خاصی را به این کار اختصاص بدهند و وقت خود را با امیرالمؤمنین معامله کنند. در این صورت خواهند دید که امیرالمؤمنین با آن‌ها چکار می‌کند.

با امیرالمؤمنین عهد کنید که روزی سه، چهار ساعت از وقت خود را به آن بزرگوار اختصاص دهید و در آن چند ساعت هیچ کار دیگری انجام ندهید. زمانی که روی تخت بیمارستان هم بودید در حد توان برای امیرالمؤمنین کار کنید. زمانی که در مسافرت هم هستید برای آن بزرگوار کار کنید.

بارها عرض کردم مرحوم «صاحب جواهر» جوان 25 ساله خود را از دست داد. زمانی که مردم برای تشییع جنازه فرزند ایشان آمدند و مشغول دفن او شدند مشاهده کردند که «صاحب جواهر» در گوشه‌ای از قبرستان نشسته و مشغول نوشتن کتاب «جواهر» است.

عده‌ای از نزدیکان به ایشان اعتراض کردند که مردم برای تشییع جنازه فرزند شما آمدند، اما او گفت: "من نذر کرده‌ام که هر روز چند صفحه از کتاب «جواهر» را بنویسم. می‌ترسم اگر مشغول شوم کفاره به گردن من بیاید." ما باید برای امیرالمؤمنین این‌طور کار کنیم!

در شرح حال صاحب کتاب «أعیان الشیعه» نقل شده است: ایشان حتی فرصت غذا خوردن نداشت. همشیره ایشان لقمه درست می‌کرد و در دهان ایشان می‌گذاشت، و ایشان مشغول نوشتن و مطالعه بود.

اینچنین کار کردند تا اینکه یک مرتبه کتب ارزشمندی همچون «أعیان الشیعه» نوشته شده، کتاب «الغدیر» و «جواهر» نوشته شد.

پرسش:

چه منبعی را سفارش می کنید تا مطالعه کنیم برای آمادگی پاسخ به شبهات!؟

پاسخ:

منبع إلی ماشاءالله وجود دارد. شما همین کتابی که ما در رد «غفاری» در سه جلد نوشتیم و به شهادت آقایان مراجع از جمله آیت الله العظمی سبحانی و آیت الله العظمی صافی که معتقدند کسی تا به حال به این صورت پاسخ نداده است؛ یکی از بهترین منابع هست.

ما در این کتاب، هرچه دیگران جواب داده بودند را هم استفاده کردیم. من این را خدمت آقایان بگویم که ما شصت درصد، هفتاد درصد از مطالب گذشته استفاده کردیم و سی درصد هم مطالب جدید به آن اضافه کردیم. شاید بعد از گذشت چندین سال، شخصی مطالبی به این مطالب ما اضافه کند.

شما می‌توانید هم مباحثه پیدا کنید و این مطالب را از ابتدا تا انتها با هم مباحثه کنید. همچنین می‌توانید کتاب «المراجعات» را از ابتدا تا انتها مباحثه و تلخیص کنید.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب