بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ: 97/11/18
موضوع: « اعترافات اهل سنت به فضائل حضرت فاطمه (سلام الله علیها)»
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی محمد رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِي لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ.
ایام شهادت جانسوز و مظلومانه صدیقه طاهره را به پیشوای مقدس مولایمان بقیة الله الاعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) و همه علاقهمندان و دلباختگان اهلبیت عصمت و طهارت و شما گرامیان تسلیت و تعزیت عرض میکنم. از طرفی هم فرا رسیدن سالگرد پیروزی انقلاب پرشکوه اسلامی «ایران»؛ نظام برخاسته از مکتب اهلبیت عصمت و طهارت، نظامی که توانست صدای رسای اهلبیت (علیهم السلام) را به اقصی نقاط جهان برساند، خدمت شما عزیزان تبریک و تهنیت میگویم.
موضوع بحث در رابطه با صدیقه طاهره در منابع اهلسنت پیشنهاد شده است. در این رابطه، سخن خیلی زیاد است و سوالاتی که عزیزمان جناب آقای «سجادی» مطرح کردند، هر کدام از این سوالات خودش یک ساعت تا یک ساعت و نیم فرصت میطلبد تا پاسخ داده بشود. من ابتدا در رابطه با جایگاه صدیقه طاهره از دیدگاه اهلسنت، مطالبی را مطرح میکنم بعد از آن اگر دوستان سوالاتی داشتند در خدمتشان هستیم.
در رابطه با فضائل صدیقه طاهره در منابع اهلسنت، بزرگترین فضیلتی که برای صدیقه طاهره مطرح است حدیث:
«فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي»
فاطمه پارهی وجود من است!
الجامع الصحيح المختصر ، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر : دار ابن كثير، اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا، ج 3، ص 3509، ح 3510؛
صحيح مسلم ، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261 ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي، ج 4، ص 2449، ح 2449
در این حدیث دارد كه فاطمه پاره وجود من است نه پاره تن من! این حدیث در «صحیح بخاری» و در «صحیح مسلم» با سندهای مشخص امده است، روایات «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» هم در نزد آقایان کاملاً روشن است، آقایان میگویند بعد از قرآن «اصح الکتب» است.
جالب است «آلوسی» سلفی که از اندیشمندان پر آوازه اهلسنت است در « تفسیر روح المعانی» میگوید:
«والذي أميل اليه أن فاطمة البتول أفضل النساء المتقدمات والمتأخرات»
من آنچه که تمایل و عقیده دارم این است که زهرای مرضیه از تمام زنان گذشته و آینده افضل است!
چرا؟
«من حيث أنها بضعة رسول الله صلى الله تعالى عليه وسلم »
چون پاره وجود پیغمبر است.
تا آنجا که میگوید:
«وهذا سائغ على القول بنبوة مريم»
حتی اگر ما قائل باشیم که حضرت مریم، جزء انبیاء است
چون تعدادی از اهلسنت همین عقیده را دارند که حضرت مریم جزء پیامبران است. میگوید اگر مریم (سلام الله علیها) جزء انبیاء هم باشد باز زهرای مرضیه (سلام الله علیها) از او افضل است!
چرا؟
«إذ البضعية من روح الوجود وسيد كل موجود لا أراها تقابل بشئ»
پاره وجود روح عالم هستی و سید جمیع موجودات و کائنات قابل مقایسه با هیچ چیزی نیست.
همانطور که رسول اکرم از همه افضل است حتی از مریم؛ فاطمه که پاره وجود نبی اکرم است او هم از همه افضل است! البته یک چیزی ایشان در اینجا نیاورده -که ای کاش میآورد گرچه کلامش «لا اراه تقابل بشیء» میرساند- که صدیقه طاهره از تمام انبیاء، حتی از انبیاء اولی العزم هم افضل است؛ چون پاره وجود «افضل الانبیاء وأشرف الأنبیاء» است، بنا شد نبی مکرم، از همه پیامبران افضل باشد پاره وجود او هم از همه انبیاء افضل است.
بعد تعبیر زیبایی دارد میگوید:
«وأين الثريا من يد المتناول»
زهرای مرضیه، مثل ستاره ثریا است، رسیدن دست ما به جایگاه و ساحت قدسی او کوتاه است.
روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني ، اسم المؤلف: العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي – بيروت، ج 3، ص 155
مطالب دیگری که در این موضوع است، یا تعبیری که «ابن صباغ مالکی» دارد كه پیغمبر فرمود:
«فاطمة قلبي و روحي الّتي بين جنبيّ»
فاطمه قلب و روح من، در درون سینهام است.
مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)، 111جلد، دار إحياء التراث العربي - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق، ج31 ؛ ص59
یعنی این از کلمه «بضعه» هم بالاتر است! «بضعه» پاره وجود است؛ ولی در اینجا میگوید قلب و روح من زهرا است و همچنین «فرائد السمطین» «جوینی» در جلد 2، صفحه 34 در همان صفحهای که شهادت حضرت زهرا را مطرح میکند همین تعبیر را دارد.
از آن طرف باز میبینیم «صحیح بخاری» دارد:
«فَاطِمَةُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ أو نِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ»
الجامع الصحيح المختصر ، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا، ج 3، ص 1326، ح3426
«نساء المؤمنین» را به صورت تردید آورده، در بهشت تمام زنها هستند از حضرت حوا گرفته تا آسیه، مریم و حتی خدیجه مادر بزرگوارشان، صدیقه طاهره از همه برتر است!
یا «حاکم نیشابوری» تعبیری دارد:
«سيدة نساء العالمين»
المستدرك على الصحيحين ، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : مصطفى عبد القادر عطا، ج 3، ص 170، ح4740
یا بعضی دارند «عالَمَین» سیده زنان دنیا و آخرت است.
سیده نساء این امت است، «سیده نساء المؤمنین» است، اینها نمونههایی از جایگاه صدیقه طاهره است.
بعد «حاکم نیشابوری» روایت جالبی میآورد میگوید:
«وكانت إذا دخلت عليه رحّب بها»
وقتی صدیقه طاهره خدمت نبی مکرم میرسید پیغمبر به او خوشآمد میگفت.
«وقام إليها»
تمام قد در برابر زهرای مرضیه میایستاد.
«فأخذ بيدها فقبلها»
دست زهرا را میگرفت و میبوسید.
«وأجلسها في مجلسه»
زهرا را در جایگاه خودش مینشاند.
بعد میگوید:
«هذا حديث صحيح على شرط الشيخين»
حدیث، صحیح است و شرائط «مسلم» و «بخاری» را دارد.
المستدرك على الصحيحين ، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : مصطفى عبد القادر عطا، ج 3، ص 167، ح4732
«ترمذی» نکته زیبای دیگری دارد كه از «عایشه» سوال میکنند محبوبترین انسانها در نزد پیغمبر چه کسی بود؟
«قالت فَاطِمَةُ»
فاطمه، محبوبترین انسانها در نزد پیغمبر بود.
«فَقِيلَ من الرِّجَالِ»
از میان مردان چه کسی محبوبترین بود؟
«قالت زَوْجُهَا»
همسر زهرا
الجامع الصحيح سنن الترمذي ، اسم المؤلف: محمد بن عيسى أبو عيسى الترمذي السلمي الوفاة: 279 ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت - - ، تحقيق : أحمد محمد شاكر وآخرون، ج 5، ص 701، ح 3874
اینها روایاتی است که «ترمذی» آن را صحیح میداند. «البانی» هم صحت او را قبول میکند، «حاکم نیشابوری» هم صحت او را قبول دارد.
نکته مهمتر اینکه صدیقه طاهره خشم و غضبش، همتراز خشم و غضب خدا و پیغمبر است؛ «حاکم نیشابوری» در «مستدرک» این روایت را با سند صحیح نقل میکند که رسول اکرم به زهرای مرضیه فرمودند:
«إن الله يغضب لغضبك ويرضى لرضاك »
زهرا! خدای عالم، با غضب تو خشمگین میشود و با رضایت تو خشنود میشود.
المستدرك على الصحيحين ، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : مصطفى عبد القادر عطا، ج 3، ص 167، ح 4730
یعنی رضایت و غضب صدیقه طاهره، برابر با رضایت و غضب خدای عالم هست.
یا تعبیر «بخاری» كه میگوید:
فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِي»
هر کس زهرا را به غضب بیاورد منِ پیغمبر را به غضب آورده است.
الجامع الصحيح المختصر ، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا، ج 3، ص 3509، ح 3510
تعبیر «مسلم» این است:
«يُؤْذِينِي ما آذَاهَا»
آنچه که موجب اذیت زهرا شود، موجب اذیت من هم هست.
صحيح مسلم ، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261 ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي، ج 4، ص 2449، ح 2449
بعد جالب این است، همین بزرگان اهلسنت که آمدهاند غضب زهرای مرضیه را معادل غضب خدا و پیغمبر شمردهاند، در روایتهای مختلف در چند جای «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» آوردهاند فاطمه زهرا:
«فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَهَجَرَتْ أَبَا بَكْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتى تُوُفِّيَتْ»
الجامع الصحيح المختصر ، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا، ج 3، ص 2926.
یعنی قضیه صدیقه طاهره اندیشمندان اهلسنت را دچار سر درگمی کرده و در یک بنبستی قرار داده که راه برون رفت از این بنبست برای آنها نیست. این دو روایت وقتی کنار هم قرار میگیرد حاصل جمع این دو روایت:
«فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِي»
یا:
«إن الله يغضب لغضبك ويرضى لرضاك»
از این طرف:
«فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَهَجَرَتْ أَبَا بَكْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتى تُوُفِّيَتْ»
نشان میدهد زهرای مرضیه ملاک و معیار حقانیت است. خط کش تشخیص حق از باطل است. در عصر نبی مکرم سخن پیغمبر فصل الخطاب بود؛ ولی بعد از نبی مکرم خیلیها سر در گم بودند كه حق با چه کسانی است؟ آیا حق با كسانی است كه که در اطراف خلیفه اول و دوم جمع شدند؛ یا آنها که در خانه علی هستند؟
«طلحه»، «زبیر»، «عمار»، «حذیفه»، «سلمان» و «ابوذر» و غیره اینها از کبار صحابه در یک جبهه هستند. از آن طرف «عمر»، «ابابکر»، «عبدالرحمن بن عوف» و «سعد ابن ابی وقاص» و دیگران هم در یک جبهه هستند. برای خیلی از صحابه تشخیص حق از باطل دشوار است، جایگاه امیر المؤمنین برای آنها خیلی روشن نبود. گرچه رسول اکرم حق مطلب را ادا کرد، به تعبیر فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
«هل ترك أبي يوم غدير خم لاحد عذرا»
الخصال - الشيخ الصدوق - ص 173
نبی مکرم، عذری برای کسی نگذاشت؛ ولی با توجه به این قضایا مردم سر درگم هستند كه چه کار کنند؟ ولذا حدیث: «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِي»، خیلی از مردم را متوجه حقیقت کرد.
شما ببینید در کتاب «الامامه و السیاسه، ابن قتیبه دینوری» صفحه 11 یا 12 دارد كه تعداد زیادی از صحابه دَرِ خانه حضرت زهرا آمده بودند، در هجوم اولیه همین ده پانزده نفر که نبودند، سیصد - چهارصد نفر جمع شده بودند! ولی وقتی صدیقه طاهره پشت در صدا کرد:
«ما رأیت أَسْوَأَ قوما منكم»
بدتر از شما من کسی ندیدم.
صدای زهرای مرضیه به تعبیر «عبدالفتاح عبدالمقصود» از اندیشمندان «مصری» لرزه بر اندام صحابه انداخت، قلبها متزلزل شد، ذهنها دچار پریشانی شد، نود درصد کسانی که در خانه حضرت زهرا آمده بودند برگشتند! اینها دیده بودند پیغمبر اکرم زهرای مرضیه را چگونه تکریم کرده، روایاتی که در فضیلت زهرا است همه را شنیده بودند. اضافه بر این، تنها یادگار رسول اکرم است، تنها فرزند رسول اکرم است كه باقی مانده ولو به احترام نبی مکرم هم باشد، مردم با نظر تکریم به زهرای مرضیه نگاه میکردند؛ ولذا وقتی امیر المؤمنین را مسجد میآورند، خلیفه دوم میگوید:
«بايع»
یا ابالحسن با «ابوبکر» بیعت کن
امیرالمؤمنین میگوید:
« إن لم أبايع فمه ؟»
اگر بیعت نکنم چه خواهد شد؟
تعبیر خلیفه دوم این است:
«والله الذي لا إله إلا هو لنضربن عنقك»
اگر بیعت نکنی قسم به خدای لاشریک له گردنت را خواهیم زد!
أين سنة الرسول وماذا فعلوا بها ؟ - أحمد حسين يعقوب - ص 227؛ الإمامة والسياسة ، اسم المؤلف: أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة الدينوري الوفاة: 276هـ. ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1418هـ - 1997م. ، تحقيق : خليل المنصور، ج 1، ص 16
این جمله، جمله کوچکی نیست!
بعد جالب این هست که خلیفه دوم به ابوبکر میگوید:
«لماذا لا تأمر فیه بأمرك»
آقای ابوبکر چرا حرف آخر را نسبت به علی نمیزنی؟
«ألا تأمر فيه بأمرك»
کار را همین جا تمام کن! خیلی عجیب است، اینها تصمیم داشتند امیر المؤمنین را همانجا در داخل مسجد به شهادت برسانند، این تعبیر را شما در نرم افزارهای علوم اسلامی و اینترنت جستجو کنید. ابوبکر میگوید:
«لا أكرهه على شيء ما كانت فاطمة إلى جنبه»
من علی را به کاری اجبار نمیکنم مادامی که حمایتگری به نام زهرا دارد!
الإمامة والسياسة ، اسم المؤلف: أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة الدينوري الوفاة: 276هـ. ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1418هـ - 1997م. ، تحقيق : خليل المنصور، ج 1، ص 16
جایگاه صدیقه طاهره کجاست؟ اینها کاملاً حواسشان بود. در اینجا دو تا مسئله وجود دارد: یکی جایگاه حضرت زهرا و نقش حضرت زهرا در دفاع از حریم ولایت. دوم در همانجا نقشه قتل حضرت زهرا کشیده میشود و تصمیم میگیرند بین علی و زهرا فاصله بیاندازند!
ولی زهرای مرضیه تا آخرین نفسی که داشت از امیر المؤمنین دفاع کرد آن خطبههای غرّاء حضرت زهرا (سلام الله علیها) که در منابع شیعه و سنی مفصّل در مسئله دفاع از ولایت امیرالمؤمنین آمده، گواه این مطلب است!
شما ببینید در کتاب «احتجاج» مرحوم «طبرسی» حضرت زهرا (سلام الله علیها) سرِ همان قومی که هجوم آورده بودند تا علی را بکشانند ببرند فریاد برمیآورد:
«لَا عَهْدَ لِي بِقَوْمٍ أَسْوَأَ مَحْضَراً مِنْكُم»
من قوم و ملتی پستتر از شما ندیدم.
چرا؟
«تَرَكْتُمْ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) جَنَازَةً بَيْنَ أَيْدِينَا»
طبرسى، احمد بن على، الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، 2جلد، نشر مرتضى - مشهد، چاپ: اول، 1403 ق، ج1 ؛ ص80
آخر نبی مکرم اگر پیغمبر هم نبود، یک کسی بود كه شما را از بتپرستی نجات داد، حداقل به عنوان رهبر سیاسی شما بود! قبل از آنکه جنازه او را دفن کنید شما در «سقیفه بنی ساعده» دنبال خلیفه بازی رفتید!
«منا أمير ومنكم أمير»
المصنف ، اسم المؤلف: أبو بكر عبد الرزاق بن همام الصنعاني الوفاة: 211 ، دار النشر : المكتب الإسلامي - بيروت - 1403 ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : حبيب الرحمن الأعظمي، ج 5، ص 444
راه انداختید!!
« وَ لَمْ تُؤَمِّرُونَا وَ لَمْ تَرَوْا لَنَا حَقّاً كَأَنَّكُمْ لَمْ تَعْلَمُوا مَا قَالَ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ»
گویا اصلاً کسی سخنان پیغمبر را در «غدیرخم» درباره علی نشنیده بود!
ببینید زهرا پشت دَرْ، مهاجمین هم آن طرف! همان جا بحث «غدیر» و ولایت علی را مطرح میکند، دفاع از امیر المؤمنین را مطرح میکند میگوید:
«وَ اللَّهِ لَقَدْ عَقَدَ لَهُ يَوْمَئِذٍ الْوَلَاءَ»
به خدا قسم پیغمبر در «غدیرخم» ولایت علی را قطعی کرد و از همه شما پیمان گرفت!
طبرسى، احمد بن على، الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، 2جلد، نشر مرتضى - مشهد، چاپ: اول، 1403 ق، ج1 ؛ ص80
آنهم سه شبانه روز!! حتی بعد از بیعت مردان، پیشاپیشش خلفاء بیعت كردند. به این عبارت دقت کنید كه خلیفه دوم گفت:
«يا ابن أبي طالب أصبحت اليوم ولي كل مؤمن»
البداية والنهاية ، اسم المؤلف: إسماعيل بن عمر بن كثير القرشي أبو الفداء الوفاة: 774 ، دار النشر : مكتبة المعارف – بيروت، 7، ص 350
عبارت اینقدر مشهور است كه حتی «ابن کثیر دمشقی» سلفی شاگرد «ابن تیمیه» آن را در «البدایه» با سند صحیح نقل میکند.
بعد از بیعت مردان، تشت آبی تهیه میکنند امیر المؤمنین دستش را در داخل تشت آب میگذارد، زنها به عنوان بیعت میآیند دستشان را در داخل آب قرار میدهند مثل قضیه بیعت عقبه رسول اکرم در «مکه»!
« لَقَدْ عَقَدَ لَهُ يَوْمَئِذٍ الْوَلَاءَ»
به خدا سوگند برای ولایت علی، پیغمبر از تمام شما پیمان گرفت!
«لِيَقْطَعَ مِنْكُمْ بِذَلِكَ مِنْهَا الرَّجَاءَ»
تا آنها که چشم به خلافت آینده دوخته بودند میخواستند در این حکومت اسلامی، بعد از نبی مکرم به یک مقامی برسند تمام امیدها را نبی مکرم در «غدیرخم» نا امید کرد!
«وَ لَكِنَّكُمْ قَطَعْتُمُ الْأَسْبَابَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ نَبِيِّكُمْ»
ولی شما آن عقد و پیمانی که میان شما و پیغمبر بود را گسستید و جفا کردید!
بعد میگوید:
«وَ اللَّهُ حَسِيبٌ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة»
ما داوری را در دنیا و آخرت به خدا واگذار کردیم!
طبرسى، احمد بن على، الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، 2جلد، نشر مرتضى - مشهد، چاپ: اول، 1403 ق، ج1 ؛ ص80
ببینید زهرای مرضیه چقدر زیبا و عالی سخن میگوید!
«دلائل الامامه» «طبری» میگوید:
«فما جعل الله لأحد بعد غدير خم من حجة ولا عذر»
پیغمبر بعد از «غدیرخم» برای کسی دلیل و عذری نگذاشت.
دلائل الامامة - محمد بن جرير الطبري ( الشيعي ) - ص 122
در روایت خصال دارد:
«هَلْ تَرَكَ أَبِي يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ لِأَحَدٍ عُذْراً»
آی مردم! مهاجرین! انصار! آیا پیغمبر در روز «غدیر» جای عذری هم باقی گذاشت؟!
ابن بابويه، محمد بن على، الخصال، 2جلد، جامعه مدرسين - قم، چاپ: اول، 1362ش، ج1 ؛ ص173
در منابع اهلسنت هم «محمد ابن عمر اصفهانی مدینی» در كتاب «تذكرة الحفاظ» تعبیر صدیقه طاهره را خیلی ظریف به نمایش میگذارد و میگوید:
«أنسيتم قول رسول الله صلى الله عليه وسلم يوم غدير خم من كنت مولاه فعلي مولاه»
آیا سخن پیغمبر را در «غدیرخم» فراموش کردید که فرمود هر کس من ولی او هستم علی ولی اوست؟
الأصبهاني المديني ، محمد بن عمر أبو موسى (متوفاي581هـ)، نزهة الحفاظ ، ج 1 ، ص 102 ، تحقيق : عبد الرضى محمد عبد المحسن ، ناشر : مؤسسة الكتب الثقافية - بيروت ، الطبعة : الأولى ، 1406هـ
و همچنین قبل از حرکت به سوی جنگ «تبوک» فرمود:
«أنت مني بمنزلة هارون من موسى»
نزهة الحفاظ ، اسم المؤلف: محمد بن عمر الأصبهاني المديني أبو موسى الوفاة: 581 ، دار النشر : مؤسسة الكتب الثقافية - بيروت - 1406 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : عبد الرضى محمد عبد المحسن، ج 1، ص 102
البته خود این یک رمز بزرگی دارد، که چرا صدیقه طاهره در غالب خطبههایش عمدتاً به حدیث «غدیر» استناد میکند؟ شما دیدید ما چهار - پنج تا از مصادر شیعه و سنی را آوردیم، البته «شمس الدین ابن جزری» از علمای بزرگ اهلسنت متوفای 833 است ایشان هم، همین تعبیر را دارد که صدیقه طاهره به حدیث «غدیر» استناد کرد.
الجزري الشافعي ، محمد بن محمد (متوفاي 833هـ) ، أسني المطالب في مناقب سيدنا علي بن أبي طالب كرم الله وجهه ، ص50 ـ 51 ، تقديم ، تحقيق و تعليق : الدكتور محمد هادي الأميني ، ناشر : مكتبة الإمام امير المؤمنين (ع) العامة ، اصفهان ـ ايران .
فقط در یک روایت است كه حدیث منزلت را مطرح میکند؛ چون فاصله رحلت پیغمبر با «غدیر» 72 روز بیشتر نیست! هنوز صدای رسول اکرم در «غدیر» آن دو - سه ساعتی که بین نماز ظهر و عصر سخنرانی کرد، تمام ناگفتنیها را گفت و تمام مطالب آینده را برای مردم بیان کرد، در اذهان باقی مانده صدای پیغمبر در فضای مدینه طنین انداز است!
آن جمعیت انبوهی که در «غدیر» بودند، به تعبیر «سبط ابن جوزی» 120 هزار نفر بودند. «شاه ولی الله دهلوی» در کتاب «حجة الله البالغه» تعبیرش این است که 124 هزار نفر جمعیت بود! آن همه جمعیت، همه شنیدند و تمام آنچه را که نبی مکرم بنا بود بیان کند بیان کرد. مخصوصاً نکته ظریفی که در «غدیر» بیان شد و ما از آن معمولاً غافل هستیم و به آن توجه زیادی نداریم آنچه که در منابع بزرگ اهلسنت است «معجم کبیر طبرانی» جلد 6، صفحه 155 نبی مکرم در «غدیرخم» نکاتی را مطرح کرد كه خیلی عجیب است!
عزیزان مقداری این فرمایش رسول اکرم در «غدیرخم» را دقت کنند، من خیلی دنبال این بودم که ببینم خطبه «غدیرخم» را چه کسی خوب نقل کرده است، دیدم از میان اهلسنت، اولین نفری که این خطبه را مطرح کرده «طبرانی» متوفای 360 است و از میان شیعه هم مرحوم «شیخ صدوق» در «خصال» خودش این عبارت را مطرح میکند که نبی مکرم قبل از بیان خطبه «غدیر» سه تا مسئله را در آنجا مطرح میکند.
اولاً:
«ألستم تشهدون أن لا إله إلا الله»
آیا شما شهادت به وحدانیت خدا نمیدهید؟
الخصال - الشيخ الصدوق - ص 66
این قضیه شاید برای خیلیها مهم نباشد، که چرا نبی مکرم در اینجا دارد موضوع وحدانیت خدا را مطرح میکند و این چه رابطهای با «غدیر» دارد؟
عزیزان دقت بکنید تعبیر «طبرانی» هم این است:
«أَلَيْسَ تَشْهَدُونَ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ»
مردمی که تازه دارند از «حج» برمیگردند در رکاب پیغمبر در حج همه با یک صدا گفتهاند:
«لَبَّيْكَ اللَّهُمَ لَبَّيْكَ، لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ ».
ولی پیغمبر دارد برای وحدانیت خدا از اینها اعتراف میگیرد
«وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ»
شهادت بر رسالت من نمیدهید؟! یا رسول الله اگر شهادت نمیدادند اینها در رکاب تو برای چه به «حج» آمده بودند؟ این 124 هزار جمعیت چه کار میکردند؟ آیا شهادت نمیدهید كه:
«وَأَنَّ جَنَّتَهُ حَقٌّ وَنَارَهُ حَقٌّ وَأَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَأَنَّ الْبَعْثَ بَعْدَ الْمَوْتِ حَقٌّ»
آیا برای قیامت و بهشت و جهنم و حساب قبر و کتاب شهادت نمیدهید؟
یا رسول الله! اگر اینها معتقد به معاد نبودند در این 23 سال در رکاب تو جهاد نمیکردند؛ اگر معتقد به قیامت نبودند در حجة الوداع چه کار میکردند؟ ببینید پیغمبر سه تا مسئله اساسی را مطرح میکند: مسئله توحید، مسئله نبوت و مسئله معاد! میخواهد برای مردم ثابت کند این مطلبی که من امروز میخواهم بگویم هم ردیف نماز و روزه و زکات نیست، بلكه هم سطح توحید، رسالت و معاد است!
بلافاصله بعد از این حضرت میفرماید:
«إِنَّ اللَّهَ مَوْلايَ وأنا مولى الْمُؤْمِنِينَ وأنا أَوْلَى بِهِمْ من أَنْفُسِهِمْ فَمَنْ كنت مَوْلاهُ فَهَذَا مَوْلاهُ يَعْنِي عَلِيًّا»
المعجم الكبير ، اسم المؤلف: سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني الوفاة: 360 ، دار النشر : مكتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983 ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ج 3، ص 180
یعنی نبی مکرم در «غدیر» با آن مقدمهای که بیان میکند، ولایت حضرت علی را در یک سطحی قرار میدهد كه صدیقه طاهره میفرماید:
«هل ترك أبي يوم غدير خم لاحد عذرا»
الخصال - الشيخ الصدوق - ص 173
همان تعبیر:
«من مَاتَ بِغَيْرِ إِمَامٍ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»
مسند الإمام أحمد بن حنبل ، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241 ، دار النشر : مؤسسة قرطبة – مصر، ج 4، ص 96
و:
«وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ»
كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - الإسلامية)، 8جلد، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق، ج2 ؛ ص18
شما ببینید آقای «محمد کرد علی» در کتاب «خطط الشام» جلد 5، صفحه 251 از «ابو سعید خدری» یک روایت عجیبی نقل میکند میگوید:
«امر الناس بخمس فعملوا باربع وتركوا واحدة»
پیغمبر به پنج چیز دستور دادند، چهار تا را عمل کردند یکی را ترک کردند
«فقال له رجل يا أبا سعيد ما هذه الاربع التي عملوا بها قال الصلاة والزكاة والصوم والحج»
مردی گفت ای «ابوسعید» آن چهار تا کدام است؟ «ابوسعید» گفت نماز، زکات و روزه ماه رمضان!
بعد مرد گفت:
«فما الواحدة التي تركوها»
آن یکی را که ترک کردند کدام است؟
«ابو سعید» گفت:
«ولاية علي بن ابي طالب»
مردم سوال میکنند آیا ولایت علی هم واجب بود؟ بله در عبارت «ابن مردویه» دارد:
«فكفر الناس»
مردم کافر شدند؟
با این تعبیر:
«هل كفر الناس؟»
«ابو سعید خدری» میگوید:
«فما ذنبي»
گناه من چیست، به من چه مربوط است؟
ببینید اهمیت بحث ولایت، فقط در کتابهای شیعه نیست بلكه در کتابهای اهلسنت هم این قضایا به طور مفصل مطرح شده است؛ ولذا صدیقه طاهره این مسائل را مفصل مطرح میکند و عذر را از همگان میگیرد. از آن طرف، وقتی میبیند تأثیر نمیگذارد با قهر و غضبش مبارزه منفی و سلبی را آغاز میکند. در پایان عمر هم برای اینکه خط بطلان بر مشروعیت آنها بکشد، وصیت میکند که مرا شبانه دفن كنید، شبانه کفنم کنید و شبانه غسلم دهید علی جان! اجازه نده کسی برای نماز من بیاید خودت بر من نماز بخوان!
همین قضیه باعث سر در گمی و حیرت اهلسنت شده شما ببینید در «صحیح بخاری» دارد:
«دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيٌّ لَيْلًا ولم يُؤْذِنْ بها أَبَا بَكْرٍ وَصَلَّى عليها»
... (حضرت) علی شبانه بر زهرای مرضیه نماز خواند!
الجامع الصحيح المختصر ، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا، ج 4، ص 3997، ح 3998
تعبیر «ابن قتیبه دینوری» این است:
«أوصته بذلك»
صدیقه طاهره به علی وصیت کرده بود که خودت برای من نماز بخوان خودت مخفیانه مرا دفن کن!
«فَرّ بها من أبی بكر لما كان بینهما»
به خاطر آن غضبی که نسبت به آنها داشته، خواسته این غضب را ولو با مخفی شدن قبر اعلام کند که نشانهای برای آیندگان باشد.
پیغمبر اکرم 23 سال برای شما زحمت کشید، بعد از 23 سال یک یادگاری داشت قبر او کجاست؟ مخفی بودن قبر، علامت چندین سوال بزرگ است.
چرا قبر زهرا مخفی است؟ چون وصیت کرده! چرا وصیت کرده؟ چون نمیخواست آنها حاضر بشوند. چرا نمیخواست آنها حاضر بشوند؟ چون غضبناک بود! چرا غضبناک بود؟ چون حق مسلمش را به یغما برده بودند.
شما توجه كنید کتابی که اخیراً «مرکز ابحاث عقائدیه»، به اسم «موسوعة من حیات المستبصرین» نوشته در اینترنت هم این كتاب هست، ببینید چقدر اندیشمندان اهلسنت، حتی «وهابی» در این دویست - سیصد سال اخیر به خاطر قضایای حضرت زهرا (سلام الله علیها) به مذهب شیعه کشیده شدند. همین علامت سوالی که در اینجاست، اینها برایشان جوابی ندارند بدهند؛ ولذا حتی یکی از اینها کتابی به نام «بنور فاطمه اهتدیتُ» (من با نور فاطمه هدایت شدم) نوشته است.
این کتاب خیلی خوب و زیبا است من توصیه میکنم دوستان این کتاب را -كه در نرم افزار «مکتبه اهلبیت» هست. در اینترنت هم هست- مطالعه کنند. ببینند صدیقه طاهره در دفاع از حریم ولایت چه کرده است؟ به طوری که بعد از 1400 سال اندیشمندان اهلسنت، وهابی و غیره را به تکاپو، جستجو و پژوهش میاندازد وقتی كه به عمق قضیه میروند، خیلی از مسائل و حقایق برایشان روشن میشود!
لذا صدیقه طاهره (سلام الله علیها) با مبارزات مثبت حتی شبانه رفتن درِ خانه انصار؛ اتمام حجت کرد. البته مهاجرین نه! مهاجرین همان روز اول امتحان بدی دادند، دَرِ خانه انصار میرفتهاند. از انصار امید کمک داشتند «حمزه» هم که شهید شد پیغمبر فرمود: «عمی حمزة لا بواكیه له»، انصار به زنهایشان گفتند بیایند برای «حمزه» عزاداری کنند! ما نداریم كه یکی از زنهای مهاجرین برای «حمزه» عزاداری کرده باشند! حال در این چه سرّی هست عاقلان دانند که مسئله چه بوده است!
در هر صورت ...
صدیقه طاهره ملاک حقانیت علی است، معیار تشخیص حق از باطل است ملاک حقانیت شیعه است؛ ولذا ما باید این قضیه را خیلی جدی بگیریم و روی آن پافشاری بکنیم و با هیچ فشار و تهدیدی عقبنشینی نکنیم. قضیه فاطمیه، قضیه شهادت حضرت صدیقه طاهره خیلی مهم است. خیلیها بودند که در این 40 سال خواستند فاطمیه را کمرنگ کنند، حتی بعضی از خودیها به بهانههای وحدت، وحدتهای موهوم! حتی نامه به مقام معظم رهبری نوشتند، من نامهشان را دارم که آقا قضیه فاطمیه برایمان در داخل و خارج مشکل درست کرده، شما دستور بدهید تعطیل یا کمرنگ بشود یا از رسانهها پخش نشود! یکی از مسئولین دفتر مقام معظم رهبری میگفت ایشان ایام شهادت حضرت زهرا از اول مجلس تا آخر مجلس میآید آنجا مینشیند با اینکه روز عاشوراء ساعت آخر میآید!
گفتیم آقا دو - سه ساعت برای شما با کسالتتان سخت است، شما مثل روز عاشوراء و تاسوعا آخر وقت نیم ساعت بیایید و بنشینید، ایشان گفت مقام معظم رهبری در جواب گفت من ایام فاطمیه روزیِ یک سالهام را از این مجلس و از حضرت زهرا میگیرم؛ ولذا ملتزم هستم از اول تا آخر مجلس اینجا بنشینم!
نه تنها این فرزند زهرا عقبنشینی نکرد، بلکه هر سال از سال قبل مجالس فاطمیه بیت رهبری باشکوهتر و با عظمتتر است. شما میبینید بعضاً تلویزیون نشان میدهد این سید اولاد زهرا در مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها شدیدا گریه میكند که شانههایشان از شدت گریه تکان میخورد. این گریه را در روز عاشوراء ما از ایشان نمیبینیم، گرچه «لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ»!
امام صادق (سلام الله علیه) فرمود گرچه عاشوراء برای ما سخت و دشوار است؛ ولکن روز بیعت و قرار گرفتن مادرمان بین در و دیوار، به خدا قسم از روز عاشوراء برای ما تلختر و دردناکتر است! همین قضایای شهادت حضرت زهرا و کتک خوردن حضرت زهرا، مقدمهای برای عاشوراء شد، اگر به خانه زهرای مرضیه حمله نکرده بودند عاشورایی نبود، جنازه امام مجتبی تیرباران نمیشد، دختر حضرت علی دست بسته به اسارت نمیرفت، تمامی اینها مقدمه برای همین قضایا بود! شما توجه دارید كه قضایای صدیقه طاهره برای همه دردناک است، مخصوصاً برای عزیزان ما!
یکی از شعراء، شعر زیبایی دارد من حیفم آمد با این حال شما آن را نخوانم:
تازیانه خصم اگر بر دخت پیغمبر نمیزد
کعب نی هرگز کسی بر زینب اطهر نمیزد
گر نمی شد حق حیدر غصب تا روز قیامت
پشت پا کس بر حقوق آل پیغمبر نمیزد
دشمن بیرحم اگر بر بیت وحی آتش نمیزد
عصر عاشورا کسی بر خیمه ها آذر نمیزد
محسن ششماهه گر مقتول پشت در نمیشد
حرمله تیری به حلقوم علی اصغر نمیزد
فاطمه گر کشته راه امام خود نمیشد
زینب غمدیده هم بر چوب محمل سر نمیزد
فرق مولا گر نمی شد منشق از تیغ مخالف
تیغ، هرگز خصم بر فرق علی اکبر نمیزد
خار اگر در دیده مولا علی از کین نمیرفت
تیر کس بر دیده عباس آب آور نمیزد
دختر غمدیده ویران نشین، سیلی نمیخورد
خصم اگر در کوچه، سیلی بر رخ مادر نمیزد.
(أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ؛ وَسَيعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَي مُنْقَلَبٍ ينْقَلِبُونَ)
فكر كنم ما به پاسخ دادن سؤلات نمیرسیم؛ چون من باید در ساعت 11 در جلسه دیگری باشم. من همینجا عزیزان را به خدای منّان میسپارم!
خدایا تو را به آبروی زهرا، به پهلوی شکسته زهرا، به سینه مجروح زهرا، به بازوی ورم کرده زهرا قسمت میدهیم، خدایا فرج مولای ما امام زمان نزدیک بگردان. ما را از یاران خاص و سربازان آن بزرگوار قرار بده. قلب نازنینش را از ما راضی بگردان. چشمان گنهکار ما را با زیارت جمال نورانیاش منور بگردان. انقلاب ما را به انقلاب جهانیاش متصل بنما. خدمتگزاران به اسلام و قرآن و اهلبیت بالاخص مقام معظم رهبری موفق و مؤید بدار. تمام مجاهدین راه حق علیه باطل بویژه عزیزان ما در «یمن» پیروزی نهایی نصیبشان بگردان. دشمنان ما که دشمنان دین تو هستند خدایا اگر قابل هدایت نیستند رسوا و مضمحل و نابودشان بگردان. خدایا حوائج همه، حوائج جمع ما به آبروی حضرت زهرا برآورده نما. دعاهای ما به اجابت برسان. هدیه به ارواح پاک انبیاء، اولیاء، صالحین، شهداء صدقین بالاخص «امام راحل» صلوات بفرستید.
ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ