2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
اسرار اربعين
کد مطلب: ٥٩٩٧ تاریخ انتشار: ٢٠ آبان ١٣٩٦ تعداد بازدید: 4686
يادداشت » عمومي
اسرار اربعين

اربعين، سرّي از اسرار خداي تعالي است كه هيچ يك از علماي ربّاني به اين سرّ ربّاني نرسيده اند، خداوند عزيز قدير در قرآن كريم فرموده است: (وَ واعَدْنا مُوسي اَربَعينَ لَيْلةً)[1]

و در مورد قوم موسي (ع) فرموده اند: (قالَ فَإنّها مُحَرّمَةٌ عَلَيهِم أربَعينَ سَنَةً يَتيهُونَ فِي الأرضِ فَلا تَأسَ عَلي الْقَومِ الفاسِقين).[2]

و نيز: (حتّي إذا بلغَ أشُدَّهُ وَ بَلغَ أربعينَ سَنةً قالَ رَبِّ أوزِعني أن أشكُرَ نِعمَتَكَ).[3]

و در احاديث شريف ائمه(عليهما السلام) بارها عدد چهل وارد شده است، امام صادق (عليه السلام) فرموده اند: هر يك از شيعيان ما چهل حديث را حفظ كند، خداوند در روز قيامت او را فقيه و عالم بر مي انگيزد و او را عذاب نمي كند).[4]

و نيز فرمودند: آنگاه كه مؤمني بميرد و چهل مؤمن بر جنازه اش حاضر شوند و بگويند خدايا! ما از او چيزي جز خير نديديم و تو بر او از ما داناتري، خداوند تبارك و تعالي مي فرمايند: شهادت شما را قبول كردم و از او آمرزيدم، آنچه را كه شما نمي دانيد).

و در حديث ديگري فرمودند: هر كس چهل مؤمن را دعا كند و سپس براي خود دعا كند، دعايش را مستجاب مي كنم.

ابوذر غفاري و ابن عبّاس (رحمة ا... عليه) از نبي اكرم (صلّي ا... عليه و آله وسلم) روايت مي كنند كه فرمودند: همانا زمين چهل صبح بر «مؤمني» كه وفات يافته است مي گريد.

يادبود اربعين تنها منحصر به مسلمانان نيست، بلكه غير مسلمانان نيز تا چهل روز بعد از وفات نزديكان خود، به عزاي آنها توجّه مي كنند، و در روز چهلم نزديكان و دوستان و خانوده اش بر سر قبرش حاضر مي شوند و مراسم عزا برگزار مي كنند، مسيحيان نيز به همين طريقه مراسم عزاي چهلم وفات شخص خود را با اجتماع در كليسا برگزار مي كنند و اين اعمال را در نيم سال وفات شخص و يكسال تمام نيز انجام مي دهند.

همچنين يهوديان؛ عزاي شخص وفات يافته را پس از سي روز و نه ماه و يكسال كامل برگزار مي كنند.[5]

همه اين اعمال به عنوان يادبود و ستودن خوبيها و اعمال نيك شخص وفات يافته است.

با اين تفاصيل، حال چگونه مي توان نسبت به يادبود اربعين يكي از عزيزترين بندگان خدا - ثار ا... - امام حسين (عليه السلام) و شهداي كربلا بي تفاوت بود؟

امام باقر (عليه السلام) مي فرمايند: همانا آسمان چهل صبح بر حسين (عليه السلام) گريست و به رنگ سرخ طلوع و غروب مي كرد.[6]

امام جعفر صادق (عليه السلام) نيز مي فرمايند: همانا آسمان چهل صبح خون گريست، و زمين چهل صبح گريست، و خورشيد چهل صبح با كسوف و به رنگ سرخ گريست... و فرشتگان نيز چهل صبح بر او (امام حسين) گريستند.[7]

از آنجا كه مصائب امام حسين (عليه السلام) از حدّ تصور انسان بيرون است، به هيچ وجه نمي توان حق اين مصيبت را ادا كرد و به همين خاطر است كه اين سنّت شريف (عزاداري) نبايد متوقف شود و پايبندي به زيارت امام حسين (عليه السلام) نيز از جانب خاندان پاك وي زمينه اي را فراهم نموده، تا فاجعه عاشورا و درسهاي عظيم آن به باد فراموشي سپرده نشود.

علاّمه مجلسي در مناقب به نقل از شريف مرتضي مي گويد: سر امام حسين (عليه السلام) در اربعين، از شام به كربلا برگردانده شد و به بدنش ملحق گرديد. [8]

در روايتي از امام حسن عسكري (عليه السلام) است كه: از علامات مؤمن، خواندن زيارت اربعين است.[9]

و در روايتي، صفوان بن مهران مي گويد: مولايم امام صادق (عليه السلام) به من فرمود: زيارت اربعين را به هنگام بالا آمدن روز بخوان.[10]

اين علامت مؤمني است كه تسليم اوامر خداي تعالي در پيروي از اوليايش مي باشد، و در دوستي و مودّت با آنها پايبند است، خدايي كه به پيامبرش فرمود: (قل لا أسئلكم من أجر إلاّ المودّة في القربي)[11] و امام حسين (عليه السلام) از نزديكترين كسان رسول الله (صلّي الله عليه و آله و سلم) و از مصاديق آيه مودّت است. اربعين، زنده نگه داشتن ياد او و همدردي با او، همراه با پيروي و اظهار عطوفت روحي و قلبي بر ماجراي كربلاي اوست.

در اينجا، ماجراي آمدن جابر به كربلا را ذكر مي كنيم كه مشتمل بر درسهاي فراواني است، شيخ جليل القدر ، عماد الدين ابوالقاسم طبري آملي (از بزرگان علم حديث) در كتاب خود «بشارة المصطفي لشيعة المرتضي» از عطيّة بن جناده العوفي (از راويان اماميه) نقل مي كند كه: همراه با جابر بن عبد الله انصاري (رحمة الله عليه) به زيارت قبر حسين (عليه السلام) رفتيم، وقتي به كربلا وارد شديم، جابر به سمت ساحل فرات نزديك شد و در آن غسل كرد و سپس شالي بر كمر بست و سُعد (گياهي سياه و خوشبو) بر بدنش پاشيد و سپس الله - الله گويان به قبر امام نزديك شد و به من گفت: دست مرا بر قبر بگذار... سپس خود بر روي قبر افتاد و آنقدر گريست كه از هوش رفت. اندكي آب بر او پاشيدم تا به هوش آمد و باز مي گفت: يا حسين، حبيبي... جواب حبيب خود را نمي دهيد؟ و خود (جابر) اينگونه جواب خود را داد كه چگونه جواب من را بدهي، در حالي كه رگهاي گلويت بريده شده و سرت از جسمت جدا شده است... الي آخر. آنگاه به اطراف قبر نگاهي كرد و گفت: السلام عليكم ايتها الارواح التي حلّت بفنائك... ما در آنچه بر شما وارد آمده، با شما مشاركت داريم.

عطيه مي گويد: به جابر گفتم: چگونه ما با آنها مشاركت داريم، در حالي كه همراه با آنان به هيچ صحرايي وارد نشديم و از كوهي بالا نرفتيم و شمشيري نزديم، درحالي كه؛ آن قوم، سرها را از بدنهايشان جدا كردند و كودكانشان را يتيم كردند و زنانشان را بيوه كردند.

جابر جواب داد: از حبيبم رسول الله (صلّي الله عليه و آله) شنيدم كه فرمودند: (مَن أحَبَّ عَمَلَ قَومٍ أشرَكَ في عَمَلِهِم).

هر كس عمل قومي را دوست داشته باشد، با آنها در عملشان مشاركت دارد.

قسم به آنكه محمد (صلّي الله عليه و آله) را به حق، به عنوان نبي خود فرستاد، همانا نيّت من و اصحابم همان است كه حسين (عليه السلام) و اصحابش بر آن بودند.[12]

جابر در بين راه به من گفت: اي عطيه! مي خواهي وصيّتي به تو كنم، چرا كه گمان نمي كنم بعد از اين سفر تو را ببينم... «دوست بدار هر چه را كه آل محمد دوست مي دارند، و دشمن بدار هر آنچه كه آل محمد دشمن مي دارند، و همراه با محبّ آل محمد (صلّي الله عليه و آله) باش، چرا كه اگر به سبب كثرت گناهان، يك قدمت بلغزد، به سبب محبّت تو به اهل بيت، قدم ديگرت، تو را ثابت نگه مي دارد، محبّ ايشان به بهشت باز مي گردد و دشمن ايشان به جهنّم [13].

زيارت اربعين معاني بسياري دارد و پيام روشني براي طاغوتيان عالم است، فريادي است كه بر سر ظالمان بلند مي شود و زائران را به سوي زيارت كربلا، براي تجديد بيعت با امامشان بر مي انگيزد، ندايي براي منكران است و بيانگر اين مطلب است كه ما تمسّك به باب حسين(عليه السلام) را تا ظهور امام حجّت (عجّل الله فرجه) از دست نمي دهيم، اين زائران، مال و جان خود را در راه ياري كربلاي حسين(عليه السلام) فدا مي كنند و ما و فرزندانمان همچنان بر اين حال پايدار مي مانيم و هيچ نوع اسباب ترور و انفجار هرگز نمي تواند ما را از آن راه پر افتخار باز دارد، بلكه بر عشق زيارت كربلا و شهادت في سبيل الله و در راه امام حسين(عليه السلام) مي افزايد.

زيارت، يكي از انواع وسايل ارتباط بين مسلمانان است كه دشمنان شيعه در روزگاران مختلف با آن مبارزه كرده اند... امام حسين (عليه السلام) به خاطر والاترين مقاصد و اهداف جهاد كرد و قيامي نمود كه مثلش هرگز يافت نمي شود، او خانواده و يارانش را در راه احياي دين، و رسوايي منافقين فدا كرد و مرگ با عزّت را بر حيات با ذلّت ترجيح داد.

پس، حق است كه هر سال و بلكه هر روز ياد او در جانها زنده گردد و چشمها به جاي اشك خون بگريند، كه خود فرمود: (أنَا قَتيلُ العَبَرات، ما ذُكِرتُ عِندَ مُؤمنٍ إلاّ وَ دَمَعَتْ عَيناهُ)

من كشته اشكهايم، هيچ مؤمني مرا ياد نمي كند، مگر آنكه چشمانش اشك مي ريزد.

امام زين العابدين (عليه السلام) سي سال بر مصيبت پدر گريست...

امام صادق (عليه السلام) پيوسته مصيبت جدّش را ياد مي كرد و مي گريست و در رثاي او شعر مي سرود...

امام كاظم (عليه السلام) وقتي ماه محرّم مي شد، خنده در چهره اش ديده نمي شد و غم و اندوه بر او غلبه داشت...

امام رضا (عليه السلام) فرمودند: همانا مصيبت حسين (عليه السلام) چشمانمان را مجروح ساخته و اشكها را سرازير نموده و كرب و بلا را تا به قيامت براي ما به ميراث نهاده است...

اَلسَّلامُ عَلي وَلِيِّ اللهِ وَحَبيبِهِ، اَلسَّلامُ عَلي خَليلِ اللهِ وَنَجيبِهِ، اَلسَّلامُ عَلي صَفِيِّ اللهِ وَابْنِ صَفِيِّهِ، اَلسَّلامُ عَلي الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهيدِاَلسَّلامُ علي اَسيرِ الْكُرُباتِ وَقَتيلِ الْعَبَراتِ، اَللّـهُمَّ اِنّي اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِيُّكَ وَابْنُ وَلِيِّكَ وَصَفِيُّكَ وَابْنُ صَفِيِّكَ الْفائِزُ بِكَرامَتِكَ، اَكْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ وَحَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ، وَاَجْتَبَيْتَهُ بِطيبِ الْوِلادَةِ، وَجَعَلْتَهُ سَيِّداً مِنَ السادَةِ، وَقائِداً مِنَ الْقادَةِ، وَذائِداً مِنْ الْذادَةِ، وَاَعْطَيْتَهُ مَواريثَ الاَْنْبِياءِ، وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلي خَلْقِكَ مِنَ الاَْوْصِياءِ، فَاَعْذَرَ فيِ الدُّعاءِ وَمَنَحَ النُّصْحَ، وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَيْرَةِ الضَّلالَةِ، وَقَدْ تَوازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيا، وَباعَ حَظَّهُ بِالاَْرْذَلِ الاَْدْني، وَشَري آخِرَتَهُ بِالَّثمَنِ الاَْوْكَسِ، وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدّي فِي هَواهُ، وَاَسْخَطَكَ وَاَسْخَطَ نَبِيَّكَ، وَاَطاعَ مِنْ عِبادِكَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وَحَمَلَةَ الاَْوْزارِ الْمُسْتَوْجِبينَ النّارَ، فَجاهَدَهُمْ فيكَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتّي سُفِكَ فِي طاعَتِكَ دَمُهُ وَاسْتُبيحَ حَريمُهُ، اَللّـهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبيلاً وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً اَليماً، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ سَيِّدِ الاَْوْصِياءِ، اَشْهَدُ اَنَّكَ اَمينُ اللهِ وَابْنُ اَمينِهِ، عِشْتَ سَعيداً وَمَضَيْتَ حَميداً وَمُتَّ فَقيداً مَظْلُوماً شَهيداً، وَاَشْهَدُ اَنَّ اللهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَكَ، وَمُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ، وَمُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ، وَاَشْهَدُ اَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللهِ وَجاهَدْتَ فِي سَبيلِهِ حَتّي اَتياكَ الْيَقينُ، فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَكَ، وَلَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَكَ، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً سَمِعَتْ

بِذلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُشْهِدُكَ اَنّي وَلِيٌّ لِمَنْ والاهُ وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُ بِاَبي اَنْتَ وَاُمّي يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ، اَشْهَدُ اَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فيِ الاَْصْلابِ الشّامِخَةِ وَالاَْرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ، لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجاهِلِيَّةُ بِاَنْجاسِها وَلَمْ تُلْبِسْكَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِيابِها، وَاَشْهَدُ اَنَّكَ مِنْ دَعائِمِ الدّينِ وَاَرْكانِ الْمُسْلِمينَ وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنينَ، وَاَشْهَدُ اَنَّكَ الاِْمامُ الْبَرُّ التَّقِيُّ الرَّضِيُّ الزَّكِيُّ الْهادِي الْمَهْدِيُّ، وَاَشْهَدُ اَنَّ الاَْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوي وَاَعْلامُ الْهُدي وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقي، وَالْحُجَّةُ علي اَهْلِ الدُّنْيا، وَاَشْهَدُ اَنّي بِكُمْ مُؤْمِنٌ وَبِاِيابِكُمْ، مُوقِنٌ بِشَرايِعِ ديني وَخَواتيمِ عَمَلي، وَقَلْبي لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ وَاَمْري لاَِمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ وَنُصْرَتي لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتّي يَأذَنَ اللهُ لَكُمْ، فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لا مَعَ عَدُوِّكُمْ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكُمْ وَعلي اَرْواحِكُمْ وَاَجْسادِكُمْ وَشاهِدِكُمْ وَغائِبِكُمْ وَظاهِرِكُمْ وَباطِنِكُمْ آمينَ رَبَّ الْعالِمينَ [14]

----------------
پي نوشت ها:

[1] - و آنگاه كه با موسي چهل شب قرار گذاشتيم. (بقره 51).

[2] - و {خداوند به موسي} فرمود: {ورود به} آن {سرزمين} چهل سال بر ايشان حرام شد، {كه} در بيابان سرگردان خواهند بود، پس تو بر گروه نافرمانان اندوه مخور. (مائده 26).

[3] - تا آتكه به حد رشد رسيد و به چهل سال رسيد، گفت: پروردگار من، در دلم افكن تا نعمتت را شكر كنم.

[4] - وسائل الشيعه / ج 27/ ص 29.

[5] - مقتل الحسين (عليه السلام) ، سيد عبد الرزاق المقرم، ص 365.

[6] - كامل الزيارات به نقل از مقتل الحسين، سيد المقرم: ص 365.

[7] - كامل الزيارات ابن قولويه ص81 , ومستدرك الوسائل، ميرزا نوري 1:391|ج1 و10 :313 |ج6.

[8] - بحار الانوار علامه محمد باقر مجلسي 44: 199|ج15.

[9] - در حديثي از امام حسن عسكري روايت شده كه فرمود: علامات مؤمن پنچ چيز است: نمازهاي يوميه همراه با نوافل، زيارت اربعين در اربعين شهادت امام حسين عليه السلام، انگشتر به دست راست كردن كه سنّت پيامبر صلّي الله عليه و آله و اهل بيتش عليهم السلام است، و خاك آلود بودن پيشاني به خاطر سجده بر زمين، در خضوع و خشوع خداي تعالي و تضرّع به محضر قدسي او، و آشكار گفتن بسم الله الرّحمن الرّحيم كه در نماز واجب است بلند بر زبان جاري شود. بحار الأنوار/ علامه مجلسي/ ج: 101/ ص: 106/ روايت: 17/ باب: 14.

[10] - بحار الأنوار، علامه محمد باقر مجلسي، ج: 101، ص: 331، روايت: 2، باب: 25.

[11]- بگو: « به ازاي آن {رسالت} پاداشي از شما خواستار نيستم، مگر دوستي درباره خويشاوندانم». (شوري 23).

[12] - به روايت از كتاب بشارة المصطفي لشيعة المرتضي، شيخ طبري 74ـ 75.

[13] - منتهي الآمال: 2.

[14] - مفاتيح الجنان، زيارت اربعين.
ترجمه: سلام شيعه



Share
1 | محمود كناني | Iran - Tehran | ١١:٥١ - ٢٣ مهر ١٣٩٢ |
با عرض سلام و تشکر از سايت ودانشگاه جامع شما--------ايا کسي مي تواند دو غسل را با هم انجام دهد مثلا جنب است و مي خواهد غسل جمعه هم انجام دهد؟

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ براي سوالات شرعي به سايت مرجع خود مراجعه نماييد و يا نام مرجع خود را هم در نظر ذكر نماييد. ما نظر چند تن از مراجع را ذيلاً براي شما بهمراه پيوند آن قرار مي دهيم:


کسي که چند غسل بر او واجب است، مي تواند آنها را جدا جدا انجام دهد، و لي بعد از غسل اول براي بقيه نيت وجوب نکند، و همچنين مي تواند به نيت همه آنها يک غسل به جا آورد، بلکه اگر يک غسل معين از آنها را قصد کند، از بقيه کفايت مي کند.


مسأله 387 ـ كسى كه چند غسل بر او واجب است مى ‏تواند به نيّت همه آنها يك غسل بجا آورد ، و ظاهر اين است كه اگر يكى معيّن از آنها را قصد كند ، از بقيّه كفايت مى ‏كند .


اگر به نيت همه آنها يک غسل بجا آورد، کفايت مى ‏کند و اگر در بين آنها غسل جنابت باشد و به نيت آن غسل کند، از بقيه غسلها هم کفايت مى ‏کند. اگر چه احتياط اين است که همه آنها را نيّت نمايد.


مسأله 400ـ چند غسل واجب، يا واجب و مستحب را مى توان با يک نيّت انجام داد، يعنى يک غسل کند به نيّت جنابت و حيض و مسّ ميّت و غسل جمعه و مانند آن و از همه کفايت مى کند.


« 144 » كسى كه چند غسل بر او واجب است مى تواند به نيت همه آنها يك غسل بجا آورد، يا آنها را جدا جدا انجام دهد.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها