![]() | ||
* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
![]() ![]() |
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: احمد -
تاريخ: 22 ارديبهشت 88 - 00:00:00
في قلوبهم مرض ... آخه اينا هم شد دليل موجه براي رد کردن شهادت حضرت زهرا(س) ؟ !!! اين همه روايت و سند ، کتب خودمون هيچ ، کتب خود اهل سنت در مورد حمله عمر ملعون به خانه زهرا(س) آورده شده ، آخه تقويم هم شد حجت و مدرک ؟؟؟ با اونکه دوستان شرح دادن و باز هم مدرک آوردن که وفات ، هم مرگ طبيعي و هم شهادت رو شامل ميشه . عجب کسايي هستن اينا !!! صد رحمت به بني اسرائيل با اون بهانه هاشون . |
2 |
نام و نام خانوادگي: احمدي -
تاريخ: 22 ارديبهشت 88 - 00:00:00
سلام مجلس وفات را شهادت نكرد بلكه روز وفات حضرت زهرا (س) رو به عنوان روز رسمي تعطيل كرد... به قول دوستان اين همه دليل و مدرك . ديگر جاي بحثي نمي ماند ! حضرت زهرا (س) به دليل اسيب هاي روحي و جسمي زيادي كه از طرف ابوبكر و عمر و يارانش ديدند به شهادت رسيدند !... اللهم عجل لوليك الفرج لعن الله قاتليك يا زهرا |
3 |
نام و نام خانوادگي: رئوف -
تاريخ: 22 ارديبهشت 88 - 00:00:00
سلام! سستي شبهه گوياي سستي عقيده است! الهي اهدنا الصراط المستقيم. |
4 |
نام و نام خانوادگي: مصطفي هلالي -
تاريخ: 22 ارديبهشت 88 - 00:00:00
با تشكر از زحمات بي دريغ شما عزيزان اجركم عندالله |
5 |
نام و نام خانوادگي: محصل -
تاريخ: 22 ارديبهشت 88 - 00:00:00
به نام خدا براي پاسخ بهتر به اين سوال از شما درخواست مي کنم تا حداقل از کتابهاي شيعه شواهدي را بياوريد که در آن کلمه شهادت براي حضرت فاطمه لحاظ شده باشد تا دوستان متوجه شوند که عقائد ما پيش از تقويم در کتب اصيل ما ثبت شده است و بحث مربوط به شهادت مربوط به جمهوري اسلامي نبوده و در سالهاي گذشته نيز دربين علماي هر دو گروه بحثهايي در اين مورد بوده است. جواب نظر: با سلام دوست گرامي در اين زمينه نيز تحقيق مفصلي انجام شده است ، به عنوان نمونه به دو روايت اشاره مي كنيم : حدثني أبو الحسين مُحَمَّدِ بْنِ هَارُونَ بْنِ مُوسَى التَّلَّعُكْبَرِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَمَّامٍ عَنْ أَحْمَدَ الْبَرْقِيِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) قَالَ قُبِضَتْ فَاطِمَةُ (عليه السلام) فِي جُمَادَى الْآخِرَةِ يَوْمَ الثَّلاثَاءِ لِثَلاثٍ خَلَوْنَ مِنْهُ سَنَةَ إِحْدَى عَشْرَةَ مِنَ الْهِجْرَةِ وَ كَانَ سَبَبُ وَفَاتِهَا أَنَّ قُنْفُذاً مَوْلَى عُمَرَ لَكَزَهَا بِنَعْلِ السَّيْفِ بِأَمْرِهِ فَأَسْقَطَتْ مُحَسِّناً وَ مَرِضَتْ مِنْ ذَلِكَ مَرَضاً شَدِيداً وَ لَمْ تَدَعْ أَحَداً مِمَّنْ آذَاهَا يَدْخُلُ عَلَيْهَا وَ كَانَ الرَّجُلانِ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِيِّ (صلي الله عليه وآله وسلم) سَأَلا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ (عليه السلام) أَنْ يَشْفَعَ لَهُمَا إِلَيْهَا فَسَأَلَهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (عليه السلام) فَلَمَّا دَخَلا عَلَيْهَا قَالا لَهَا كَيْفَ أَنْتِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَتْ بِخَيْرٍ بِحَمْدِ اللَّهِ ثُمَّ قَالَتْ لَهُمَا مَا سَمِعْتُمَا النَّبِيَ يَقُولُ فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّهَ قَالا بَلَى قَالَتْ فَوَ اللَّهِ لَقَدْ آذَيْتُمَانِي قَالَ فَخَرَجَا مِنْ عِنْدِهَا (عليها السلام) وَ هِيَ سَاخِطَةٌ عَلَيْهِمَا . الطبري ، أبي جعفر محمد بن جرير بن رستم (متوفاي قرن 4) ، دلائل الامامة ، ص 135 ، تحقيق : قسم الدراسات الإسلامية - مؤسسة البعثة ، ناشر : مركز الطباعة والنشر في مؤسسة البعثة ـ قم ، الطبعة الأولي ، 1413هـ . در اين روايت كه از جهت سندي اشكالي ندارد ، صريحا علت از دنيا رفتن را هجوم مطرح كرده است . مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنِ الْعَمْرَكِيِّ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ أَبِي الْحَسَنِ (عليه السلام) قَالَ : إِنَّ فَاطِمَةَ (عليها السلام) صِدِّيقَةٌ شَهِيدَةٌ ... . الكليني الرازي ، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328هـ) ، الكافي ، ج1 ، ص 458 ، باب مولد الزهراء فاطمه عليها السلام ، ح2 ، تصحيح وتعليق : علي أكبر الغفاري ، ناشر : دار الكتب الإسلامية – طهران ، الطبعة : الخامسة ، 1363 ش . در اين روايت نيز كه از جهت سندي صحيح است ، كلمه شهادت آمده است . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
6 |
نام و نام خانوادگي: سيد ذوالفقار -
تاريخ: 23 ارديبهشت 88 - 00:00:00
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم لعن الله قاتليک يا زهرا (س) اين شبهات كه دوستان مطرح مي كنند دليل ان است كه به بن بست خورده اند... اين همه شواهد از كتب خود اهل سنت كه ديگر جاي شكي باقي نمي ماند !! حال وفات يا شهادت !! از اهل سنت مي پرسم كه چرا حضرت زهرا (س) عمر خيلي كوتاهي بعد از وفات پدر بزرگوارشان داشتند؟ ( طبق روايات اهل سنت: 6 ماه بعد از وفات پيامبر) چرا حضرت مي خواست كه ابوبكر و عمر و ... در مراسم تدفينش شركت نكنند ؟؟ چرا هنوز بعد از 14 قرن قبر نوراني و مطهر يگانه دختر پيامبر (ص) مشخص نيست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ |
7 |
نام و نام خانوادگي: دلپر -
تاريخ: 23 ارديبهشت 88 - 00:00:00
باسلام خدمت تمام مراجعين سايت. به نظر من به ما چه كه فاطمه راكشته اند ياخودش مرده است(پس از1400سال), اينها همه اتش افروزيهاي اين اخوندهاي شيعه وسني است كه همگي به طريقي عمال استعمار هستند وهدفي جز تفرقه اندازي بين مردم ايران ندارند.چراما مردم خودمان ازروي جهل اتيش بيار اين مهلكه باشيم وازسوي ديگر استعمار و ايادي استعمار كمال سو’ استفاده را بنمايند. |
8 |
نام و نام خانوادگي: اشنا -
تاريخ: 23 ارديبهشت 88 - 00:00:00
سلام بر شما .... چقدر ذهن ها در باطل عجيب قوي است ....خدا خيرتان دهد ... به اميد فرج |
9 |
نام و نام خانوادگي: محصل -
تاريخ: 24 ارديبهشت 88 - 00:00:00
به نام خدا جناب "دلپر" : از احترامي که براي دختر پيامبر پس از 1400 و با اين همه پيشرفت تمدن قائل شديد کمال تشکر را دارم !!!!!!! همچنين از احترام ويژه به علما دين ؟!! آيا واقعا اين رويداد براي شما مهم نيست؟ من از شما به عنوان يک مسلمان تعجب مي کنم که از کنار اين موضوع به راحتي عبور مي کنيد. اتفاقا استعمار خيلي مشتاق است تا ما تاريخ را فراموش کنيم تا آن را به سود خود تغيير دهد. اميدوارم به گفته شما هيچ يک از ما آتش بيار معرکه نباشم و همه ما مشمول نور معرفت خدا و اهل بيت قرار بگيريم. |
10 |
نام و نام خانوادگي: فريدون -
تاريخ: 24 ارديبهشت 88 - 00:00:00
بنام خدا و عرض سلام در يک نگاه سيستماتيک، براي درک درست حوادث و موضوعات تاريخي تنها به روايات اکتفا نمي شود بلکه توجه به جنبه هاي ديگري از تاريخ، منجمله زمان و شرايط وقوع حوادث بسيار مهم و ضروري است. در اينجا نيز به نظر مي رسد از آنجايي که در دوران هزار سالهء سلطهء سياه طرفداران خلفاي سه گانه (بخصوص امويان و عباسيان)، شيعيان در محدوديت و سرکوب و آزار شديد بودند، شيعه ناچار شد براي حفظ انديشهء قرآني خود و ادامهء مبارزهء حياتي خويش در اظهارات و مکتوباتش بسيار محتاطانه عمل کند. مثلآ در موضوع شهيد شدن حضرت فاطمه عليها سلام، سعي کرد با کاربرد کلمهء "وفات" به جاي کلمهء "شهادت"، از شرارت و تحريک عاملان شرور حکومت ها و پيروان خليفهء مجرم بکاهد. بي آنکه به محتواي عقيدهء واقعبينانهء خويش خدشه اي وارد کرده باشد. زيرا همانگونه که در مقاله بالا و مثال هاي ارائه شده اش مستتر است کلمهء وفات نيز معادل کلمهء شهادت است. احتمالآ معدود اظهارات مثبتي که نسبت به برخي خلفا در نهج البلاغه وارد شده است نيز مشابه همين موضوع است و دليل آن تلاش زيرکانهء شيعهء مظلوم براي حفظ اين ميراث گرانبها و جلوگيري از کتابسوزي عمال خلفا بوده است. با تشکر به خاطر اين سايت ارزشمند و ضروري و خدا نگهدارتان. |
11 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 24 ارديبهشت 88 - 00:00:00
اقاي دلپر ايا اولين باري که به نقشه زمين نگاه کرديد را به يا مياوريد؟ ايا اولين باري که به ماکت پلاستيکي کره زمين نگاه کرديد به ياد مياوريد؟ حال سعي کنيد اولين باري که به عکسهاي ارسالي سفائن فضائي از زمين نگاه کرديد را به ياد اوريد. چه تفاوت عمدهاي بين چيزي که به عنوان نقشه زمين به شما نشان ميدهند و عکسهاي واقعي زمين وجود دارد؟ جواب: رنگها. اري زمين را از دوران طفوليت به صورت رنگارنگ به ما نشان ميدهند. هر رنگي نشان از کشوري. زمين ما يک نقطه بسيار بسيار کوچک در اين عالم پهناور ميباشد. و بزرگترين کشورهاهم از زمين کوچکتر هستند. به قولا مورچه چيه که رانش چي باشه! حال سوال من از شما اين است: چرا در اين چشم به هم زدني که از ان به عنوان «عمر» ياد ميکنند من بايد حيات و حاصل عمرم را صرف يک مصنوع بشر به نام کشور کنم؟ من چرا بايد لباس عقلاني و فطري اسلام را از تن خارج و لباس مسخره ناسيوناليسم را برتن کنم؟ چرا من بايد به جاي خدا کشور را پرستش کنم؟ چرا من نبايد به فکر انسانهاي خارج از کشور باشم؟ تاکي بايد اسير اين تفکر پوچ ناسيوناليسم باشيم؟ تاکي بايد به يک زبان درجه دهمي در مقابل زبانهاي زنده و متداول جهان سوبسيد دهيم؟ به راستي ناسيوناليسم تواناي حفظ ما را در برابر امواج Globalization را دارد؟ It is time for all of us to break out of a prison named "Nationalism". Our "IDENTITY" is SHIA not any thing else. http://en.wikipedia.org/wiki/Anti-nationalism |
12 |
نام و نام خانوادگي: رضا طهماسبي -
تاريخ: 25 ارديبهشت 88 - 00:00:00
كار اينها به كجا رسيده كه مي خواهند با آوردن يكي دوتا تقويم امر به اين مسلمي را مشتبه كنند الهم عجل لوليك الفرج |
13 |
نام و نام خانوادگي: دلپر -
تاريخ: 25 ارديبهشت 88 - 00:00:00
باسلام وعرض احترام جناب مومن عبدالله از اينكه نظر دادين متشكرم.شما ازمن جواب سوالهايتان راخواسته بوديد,من هم تا جايي كه درتوانم باشه به شما پاسخ مي دهم 1)اولا كشورها مصنوع بشر نيستندواگر انها را جز’ كره’ زمين بدانيم پس مخلوق خداوند هستند كه به نوعي ميتوان گفت كه خداوند به ماامانت داده(بعنوان خليفه الله)وبايد در بهبودي انها بكوشيم(البته خداوند چيزي را ناقص خلق نكرده كه حالا ما بياييم ان را كامل كنيم) 2)شما در اين سوال به كشور و هموطنان خود توهين كرده ايد,حال اين سوال شما را با طرح يك سوال پاسخ مي دهم,ايا به نظر شما نفاق ودودستگي بين بعضي انسانها(به طور اخص مسلمانها)بر سر موضوعاتي همچون وفات يا شهادت فاطمه دختر پيامبر اسلام يادعوا برسر خلافت وجانشيني بعد از پيامبر اسلام و....نامش دين است ايا اين عين بي ديني نيست,پس پرستش خداوند چه مي شود! 3)كسي نگفته به جاي خدا كشورت را پرستش كن(هر چند پرستاري هر كسي از كشورش وظيفه اوست)اين كارهايي كه مي كنيد كه خداپرستي نيست,اينها علي و فاطمه و عمر و ابوبكر و عثمان پرستي است!!! 4)شما به فكر انسانهاي داخل كشورت باش, ضمنا اگر وقت اوردي به فكر انسانهاي خارج از كشور هم باش! 5)ما از اسب افتادهايم,از اصل كه نيفتادهايم .همين تفكرات ناسيوناليسم و ملي گرانه ما,در طول اين تاريخ نسبتا طولاني1400ساله بوده كه ما همچنان ايراني هستيم و به زبان پارسي سخن مي گوييم(بسي رنج بردم در اين سال سي عجم زنده كردم بدين پارسي),اگر ما اين يادگارهاي فرهنگي و ملي را حفظ نكرده بوديم الان مانند اكثر كشورهاي خاور ميانه,حداقل به عربي صحبت مي كرديم.همين ناسيوناليسم و ملي گرايي ايراني هاست كه توانسته اقوام مختلف با خرده فرهنگهاي متنوع را دور هم نگهدارد كاري كه هيچ ديني نمي توانسته انجام دهد. 6)منظورتان را از زبان درجه دهمي متوجه نشدم,اما اگر منظورتان زبن پارسي است!!! بايد بگويم كه عاقلان دانند كه چه زباني درجه دهمي است!!!! اميدوارم از جواب هايم رنجيده خاطر نشده باشيد. |
14 |
نام و نام خانوادگي: mohamad sadegh -
تاريخ: 26 ارديبهشت 88 - 00:00:00
در باره ي نظر اخير مي خواستم عرض کنم اين که ما تعريف کنيم که دين داري به چيست اصلا پذيرفتني نيست . اگر مايل باشيد از امام صادق که بسياري از علماي مورد وثوق شيعه و عامه شاگرد ايشان بوده اند سوال کنيم که دين داري به چيست.از قول امام صادق(ع) در تفسير نور الثقلين هم آمده است : هَل الدين الّا الحب. يعني چيزي که شما علي پرستي و ... دانسته ايد از قضا همان دين است ، و در مقابل محبت غير اهل بيت شرک است . من اگر پي نبرم که حضرت فاطمه را شهيد کردند طبيعتا به دنبال پيدا کردن قاتل ايشان نخواهم گشت و از او بيزاري نخواهم جست . اين مساوي است با بي ديني . همين مي شود که نظريه ي عدالت صحابه شکل مي گيرد . يعني اهل سنت هم مي گويند همه صحابه از عدالت برخوردارند و هم در صحيح بخاري آنها نوشته است که عده اي از اصحاب پيغمبر را در قيامت به سوي آتش مي برند . من مسلمان هم اگر اين نمونه ها را توجه نکنم به اين تناقضات بر مي خورم و جوابي براي آنها ندارم . دعوا بر سر خليفه بعد از پيامبر دعواي کفر و ايمان است . چرا ؟ چون قرآن کريم در آيه 31 سوره آل عمران مي فرمايد : "قل ان کنتم تُحبونَ اللّه فاتّبِعوني يحببکُم اللّه ... به نظر شما اگر کسي خدا را دوست نداشته باشد دين دارد ؟ اين آيه ي قرآني است که همه فرق اسلامي آن را قبول دارند ، مي فرمايد نشانه دوست داشتن خدا تبعيت از رسول است . رسول خدا فرمود خليفه بعد از من علي است يا نگفت ؟ مرحوم علامه اميني از بيش از 120 نفر از صحابه پيغمبر حديث غدير را اورده است . پس رسول خدا خليفه را معين کردند ، اما عده اي مخالفت کردند و تبعيت از رسول نکردند ، پس بگو خدا را دوست نداشتند ، پس بگو دين نداشتند . اگر من مانند بسياري از مسلمانان اين افرادي که در مقابل فرمان رسول نظر مي دادند را نشناسنم ، و از آنها تبعيت کنم گمراه نمي شوم ؟ |
15 |
نام و نام خانوادگي: mohamad sadegh -
تاريخ: 26 ارديبهشت 88 - 00:00:00
در مورد ناسيوناليسم هم اگر با دين تناقض پيدا نکند امر خنثي اي است يعني به واسطه ي همراهي اش با دين ارزشمند مي شود ، مانند جناب حمزه بن عبد المطلب که (به گمانم)امام صادق عليه السلام در مورد ايشان فرمودند : عمويم حمزه از معدود کساني است که حميت و تعصّب قبيلگي او را به بهشت مي برد . اما در موارد ديگر ممکن است اين تعصب باعث شود ما کساني را دوست بداريم که خدا و رسولش از او بيزارند . مانند خسروپرويز که با وجود عرضه ي دين اسلام به او ايمان نياورد و به پيامبر توهين کرد . فکر کنم در مردود بودن ناسيوناليسم ، عاقبت ناسيوناليسم عربي و ديگر نظاير آن در غرب (فاشيست هاي آلمان و ...) درس آموز باشد . |
16 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 26 ارديبهشت 88 - 00:00:00
مسئولين محترم اين سايت نوراني اينجانب قصد يک مناظره طولاني با اقاي دلپر را در باب فرقه ضاله ناسيوناليسم را ندارم. بلکه فقط در راستاي کامنت ايشان در بات اين تايتل خبري مسائلي را به ايشان گوشزد ميکنم. اگر صلاح دانستيد کامنت اينجانب را علني فرماييد. جناب اقاي دلپر عزيز از اينکه با پاسخ به اين بنده حقير گوشه اي از مکتب ناسيوناليسم را به خوانندگان اين سايت معرفي کرديد کمال تشکر را دارم. بي شک خوانندگان در صحيح بودن آراي شما و يا من قضاوت خواهند کرد. مکتب ناسيوناليسم نيز مانند تمام مکاتب تاريخ امتحان خود را پس داده. بانگاهي به تاريخ و حتي اخبار يوميه مانند ايتالياي موسوليني و مناطق کرد نشين ترکيه به سادگي ميتوان ديد که ناسيوناليسم چه کرده و ميکند. با اين حال به عقيده من ما انسانها بايد در انتخات مکتب خود آزاد و مختار باشيم. اينجانب بعد از تحقيقاتي منسجم بين مکتب ناسيوناليسم و مکتب اهل بيت محمد بن عبدالله (صلي الله عليه و اله ) مکتب اهل بيت را بسيار غني تر و مثمرثمرتر يافتم. تقاضاي من از شما اين است که به آزادي بنده در انتخاب مکتب خود احترام گذاشته و از «ايراني» خطاب کردن من خودداري بفرماييد. ان شاالله که بدن و روح ناچيز بنده و خانوادهام به طور صد در صد فداي اسلام و مکتب نوراني اهل بيت شود. شما در طي فرمايشاتتان اختلافات ما را بر سر شهادت عفيف ترين زن تاريخ را جداي از پرستش خدا دانستهايد. ابتدا بايد بگويم که از همين چند سطري که مرقوم فرمودهايد استنباط ميکنم که شما به خدا اعتقاد داريد. لذا از منظر يک خداشناس با شما تبادل عقايد ميکنم. عزيزجان تمام دعوي شما و بنده بر سر تعريف کلمه «پرستش خدا» بازميگردد. شما خدمت به کشور(فکر ميکنم هرکشوري که در ان متولد شدهباشيم) و دفاع از ان را در راستاي پرستش خدا ميدانيد و ما خدمت خود را به اسلام و اهل بيت و دفاع از ان را پرستش خدا ميدانيم. و اما دلايل ما: انسانها به عقايدشان تعريف ميشوند نه به گوشت و پوستشان. ما اعتقاد داريم که دفاع از اهل بيت و بالاخص فاطمه(سلام الله عليه) دفاع از عقيده و دين ايشان و پدر ايشان ميباشد. در واقع ما از تفکر فاطمه (سلام الله عليه) دفاع ميکنيم. ما دو فاطمه داريم: اولي فاطمهاي است که سر تسليم و رضايت در برابر ديکتاتوري فرو آورد. ديکتاتوري که با ماليات و سربازي اجباري جز جنگ افروزي و جهان گشايي کار ديگري نميکند ديکتاتوري که بدعت ها ميافريند و دين خدا را از محتوا خالي و به يک «فرهنگ» بربري و خون ريزي تبديل ميکند. ديکتاتوري که تکامل علمي انسان را قرنها به تاخير مياندازد و خرافات مهمل را جايگزين ان ميکند. ديکتاتوري که عدالت نبوي را با ظلم و برده داري قلدران جايگزين ميکند. فاطمه دوم فاطمهاي است که دم از ولايت مردي بي نظير ميزند. ولايت مردي که سير نميخورد مبادا که در اقصا نقاط گرسنهاي باشد. ولايت مردي که چنان از خدا ميگويد که تمام بتهاي ذهن ساخته خرد و متلاشي ميشوند. ولايت مردي که از کرمش در ميدان جنگ شمشيرش را به خواهان شمشير ميدهد. ولايت مردي که خدا او را ميستايد ..... اگر ما اثبات کنيم که فاطمه بنت محمد (صلي الله عليهما) شهيد شدهاند در واقع ما فاطمه دوم را اثبات کردهايم. چرا نظر ان جناب براي ما حائز اهميت است؟ زيرا ايشان تنها فرزند و نزديکترين افراد به رسول دين اسلام است. طبيعي است که بهترين معلم تاريخ بهترين فرزند تاريخ را هم بايد تربيت فرمايند. لذا ما اعتقاد داريم که عقايد ايشان آينيه عقايد پدرشان ميباشد. تمام اينها به پرستش خدا چه ربطي دارد؟ ما اعتقاد داريم که پرستش خدا جز اطاعت او نيست. و اطاعت او اطاعت دستوراتي است که او به رسولش وحي کرده. لذا اطلاع از انتخاب و فرمايشات رسول براي ما اهم واجبات است. آري ما اطاعت علي را پرستش خدا ميدانيم چرا که او را بيان گر و مجري دستورات خدا ميدانيم. حال من منتظر دلايل شما هستم تا بدانم که چرا در قيامت خدا انسانها را بر اساس خدمت به کشورشان ارزيابي ميکند. ضمنا براي اگاهي از درجه بندي زبانها لطفا به اين سايت مراجعه بفرماييد: http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_languages_by_total_number_of_speakers و به عنوان يک تخمين ابتدائي از تعداد مقالات علمي به زبان مورد علاقه خودتان توجي به تعداد مقالات http://www.wikipedia.org/ بزنيد. در پايان خدمت شما عرض کنم که من نه از جواب شما و نه از «خرده فرهنگ» ناميدن فرهنگ اکثريت غير فارسي که بين چويهاي مشخص کننده مرز زندگي ميکنند و نه از توهين شما به زبان عربي ناراحت شدم. بلکه با جواب شما بهتر ميفهم که چرا ميليونها شيعه و سني بي طرف در بين النهرين قتل عام شدند و آب از آب در دشتهاي بين دو جبال البرز و زاگرس تکان نخورد!!!! |
17 |
نام و نام خانوادگي: دلپر -
تاريخ: 26 ارديبهشت 88 - 00:00:00
با سلام,منظور من از ناسيو ناليسم, ناسيوناليسم افراطي مانند اعراب,فاشيست ها,يهودي هاو....نيست.منظور من اين است كه به همان اندازه كه در مورد مثلا تاريخ اسلام, مطالعه و تبليغ ميكنيم حداقل يك دهم اين را هم صرف تاريخ كشور خودمان بكنيم,ممكن است از كسي بپرسي مثلا فلان ابن فلان ابن عرب بياباني را مي شناسي؟در پاسخ به شما ميگويد بله,از بزرگان ماست!!!!!! ولي مي پرسي كه مثلا اردشير بابكان يا.....را مي شناسي؟در پاسخ ميگويد : استغفرالله!!!! اين گبران كيند كه از ما جويا مي شوي!!!!!!ملي گرايي از نظر من,جلوگيري از,خودباختگي در برابر فرهنگ هاي بيگانه(با احترام به فرهنگ كشورهاوملل ديگر) |
18 |
نام و نام خانوادگي: حميد جعفري -
تاريخ: 26 ارديبهشت 88 - 00:00:00
اولا اين سفسطه اي بيش نيست -چرا که الان در تقويم کلمه وفات به کار برده نمي شود-ثانيا شما که ادعا داريد که که وفات عام و کلي است يک نوع شاهد همراه با تصوير ارايه دهيد تا ما باور کنيم که به جاي شهادت حسين در تقويم وفات حسين به کار برده شده است-ثالثا در زبان فارسي بين شهادت و وفات فرق است و هيج کدام بجاي يکديگر به کار برده نمي شود. جواب نظر: با سلام دوست گرامي وقتي اهل سنت براي شهادت خليفه عثمان و عمر (طبق نظر خودشان) مي گويند وفات ، قطعا اين كلمه شامل هر دو حالت مي شود . در مورد پيامبر (ص) كه شكي نيست آن حضرت به شهادت رسيده اند ؛ آيا تقويمي سراغ داريد كه بنويسد «شهادت پيامبر»؟!!! موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
19 |
نام و نام خانوادگي: محمد صادق -
تاريخ: 28 ارديبهشت 88 - 00:00:00
با تشكر از آقاي دلپر . اگر در همين حد كه مي فرماييد(شناخت فرهنگمان و نه لزوماَ عمل به همه ي آن) باشد . ايرادي به نظر من نمي رسد . |
20 |
نام و نام خانوادگي: محمد صادق -
تاريخ: 28 ارديبهشت 88 - 00:00:00
با تشكر از آقاي دلپر . اگر ناسيوناليسم در همين حد كه مي فرماييد (شناخت فرهنگ و نه لزوماَ عمل به همه ي آن) باشد , من اشكالي به نظرم نمي رسد . |
21 |
نام و نام خانوادگي: حسن اسدي -
تاريخ: 28 ارديبهشت 88 - 00:00:00
اقاي دل پر سلام اقا جان تا به حال فكر كرده اي كه چرا بايد تاريخ بخوانيم ايا خواندن همه تاريخ به در ما ميخورد تاريخ براي تاريخ چه فايده اي به هم ميزند . جواب شما و همه ما اين است كه ما تاريخ را ميخوانيم تا از ان درس بگيريم . اما جناب دلپر اين قسمت از تاريخ با اعتقاد ما گره خورده است و تاريخ است كه اعتقاد ما را راجع به اين مسايل روشن ميسازد خواندن تاريخ ايران و جنگ اشك و نادر شاه و و.... نه تنها با اعتقادات ما ارتباطي ندارد بلكه فايده اي هم به هم نميزند |
22 |
نام و نام خانوادگي: دلپر -
تاريخ: 29 ارديبهشت 88 - 00:00:00
باسلام اولا شما از كجا متوجه شديد كه دلپر اقاست,مگه خانمها دل ندارند(محض شوخي ومزاح)!!!!ثانيا,اميدوارم ما انسانها به اون سطحي از كمال برسيم كه با دگرانديشان ومخالفان خود,همانطور كه خود انتظار برخورد از طرف مقابل را داريم,برخورد نماييم وبا كلمات ضاله,كافر,مشرك,زنديق و....ان فرد يا گروه را مورد خطاب قرار ندهيم..در رابطه با سوالي كه كرده ايد طبق نص صريح قران درسوره زلزله انسانها در رابطه با كوچكترين كارهاي خود(خوب يا بد) در قيامت بازخواست ميشوند,در روايات شيعه هم داريم,كه شخص حتي در قبال فوت كردن به طرفين خود نيز بازخواست خواهد شد,.حال شما ويا هر شخص ديگر در كشور خودش حداقل يك فوت را خواهد كرد!!!جناب مومن عبدالله,من همانطور كه قبلا عرض كردم براي عقايد و نظرات ديگران احترام قائل هستم,اما فكر ميكنم كه هر شخص اين حق را دارد كه با نظرات ديگران مخالف باشد.((اصلا خداپرستي و يا نوع خداپرستي ودينداري شما و ديگران نه به من ونه به هيچ كس ديگر مربوط نميشود)) (لطفا براي توجيه ويا رد كردن اين جمله’ من از قران و روايات دليل ومدرك نياوريد)اگر همين يك جمله اخير من راجع به خداپرستي ودينداري براي هر انساني درعمل اجرايي شود, حداقل 90% اين كشتارهايي را كه در بين النهرين ,شاهد ان هستيم اتفاق نمي افتاد.اكثر اين كشتارهايي را كه در افغانستان وپاكستان انجام ميشود,نميبود.به سني چه مربوط كه من شيعه’ نوعي,ميخواهم ائمه’ خود را دوست داشته باشم,بر سر مزار انها بروم و انها را زيارت كنم,در سوگ انها اشك بريزم ويا به انها متوسل شوم و.....به شيعه چه مربوط كه من سني نوعي ميخواهم خلفاي راشدين وصحابه’رسول را مورد احترام خود قرار دهم و يا دست بسته نماز بخوانم ويا از كساني كه انها براي خود امام مي دانند تبعيت نكنم؟و حتي خلفاي راشدين(جز علي)را مورد تكفير ولعنت خود قرار دهند و....(در رابطه با اديان ديگر نيز همينطور)اقاي مومن عبدالله عزيز,مطمئن باشيد اگر اين دخالت هاي بيجا از طرف انسانها در دين و عقايد همديگر به حداقا خود مي رسيد,ما بسيار كمتر شاهد اين كشتارها بوديم.((همانا ارزش جان يك انسان برابر جان تمام انسانهاست))جمله اي به اين زيبايي در ديني وجود داشته باشد,اما بعضي از مقيدان همين دين مثل اب خوردن ادم بكشند؟اون هم ادمي كه هم كيش خود اوست.نظر من در رابطه با اين ادم كشيها وجلوگيري از اين كشتارها اين است كه اين كار بايد از سوي مراجع تقليد شيعه ومفتي ها ومولوي هاي اهل تسنن,ان هم از صميم قلب ونه از روي ريا وتقيه.اميدوارم روزي مسلمانان (از هر مذهب و فرقه اي)به اين نتيجه برسند كه در امور مذهبي يكديگر دخالت نكنند كه كار به كشتن وتكفير يكديگر برسد و تنها كساني كه از اين قضيه كمال سو’ استفاده را مي برند,همانا دين فروشان ودكان داران دين(ازهر مذهبي)و استعمار غرب مي باشند.اين هم نظر من در مورد كشتارهاي بين مسلمين,كه ديگه شما نگوييدكسي از ميان دشتهاي بين جبال البرز وزاگرس,صدايش بخاطر كشته شدگان شيعه وسني در نمي ايد!!در پايان از مسئولين اين سايت بخاطر علني كردن نوشتهاي اين حقير تشكر ميكنم,هر چند كه,با رويه’ كار اين سايت وسايتهاي همسان شما(شيعه وسني)مخالفم و همين كارها خود باعث تفرقه’ بيشتر بين مسلمانان خواهد شد |
23 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 29 ارديبهشت 88 - 00:00:00
اقاي دلپر عزيز دخالت کردن و توهين به عقايد ديگران بد است؟ عجب!!!! راستي اين حرفها مال کي بود؟؟؟ "اينها همه اتش افروزيهاي اين اخوندهاي شيعه وسني است كه همگي به طريقي عمال استعمار هستند وهدفي جز تفرقه اندازي بين مردم ايران ندارند" اين هم مزاح ما با شما اقاي عزيز و پر دل. ( راستي نفهميديم که منظور شما دلٍ پُر است يا دل پَر ) عزيزجان خير و نيکي و کمک به همنوع و محبت و غيرت و عفت و ايثار و جهاد و دفاع در برابر متجاوز و خودسازي و حتي حمايت از کودکان اگر صد در صد و فقط و فقط براي رضاي الله نباشند وسيله و سببي براي دخول به بهشت و ارتقا منزلت در بهشت نميتوانند باشند. چرا ممکن است اگر خدا بخواهد موجب کاهش عذاب شوند ولي تا نيت قربة الله در ميان نباشد موجب قرب به الله نميشوند. به احتمال زياد اين عقيده را پذيرا نيستي. لذا اندکي بيشتر توضيح ميدهم. عزيز جان بهشت چيست؟ واقعا قرار است که ما يک عمر انسان باشيم که در انتها الي الابد مانند حيوان بخوريم و شهوت برانيم؟ انساني که در اين لباس گوشتي اسرار ذرات عالم ميشکافد سرانحامش زندگي در جنگلي پر ز درخت است؟ اين را بدان که بهشت جز تقرب به ذات لامکان و لازمان نيست. تقرب به کسي که منبع علم و نور علي نور است. اين ميوه هاي بهشتي کنايه از رحمت و نعمت از جانب رحمان و رحيم است. لذات بهشت جز لذت رضايت اله واحد از شخص فقير نيست. آري بهشت جز ايمان نيست و ايمان جز بهشت نيست. بهشت ملتفت شدن و اقرار به وجود اله واحد است که او سرچشمه تمام خيرات و برکات است. بهشت انقطاع از غير او است و رسيدن به خالق و رب جهانيان است. حال شما بگوييد ايا ممکن است که خدا در قيامت به چگوارا و يا اديسون بگويد: چون اعمال نيک کرده ايد من به شما اکنون ايمان بي شرک به خودم را عطا ميکنم !!!!!!!!! مگر ايمان به خدا جز در اين جهان به دست ميايد؟ نشنيده ايد که خدا در جواب کفار مبني بر درخواست انها به رجعت آنها به دنيا ميفرمايد که اگر شما به دنيا بازگرديد باز به همان اعمالتان ادامه ميدهيد. اقاي دلپر عزيز شما مدام ما را به رعايت يک سري اصول اخلاقي و اجتماعي فرا ميخواني بدون اينکه متوجه باشيد که اگر دين نباشد اين اصول پيشنهادي شما بيپايه و بيسرانجام است. اخر اندکي تامل! شما مدام ما را به انجام وظيفه در برابر کشور و خدمت به آن فرا ميخوانيد. آخر مگر عقل حکم ميکند که خدمت به هر کشوري که محل تولد ما انسانها است موجب رضاي خدا از ما شود؟؟؟ عجب که شما ناگاه علماي ما را با علماي اهل تسنن به يک اندازه مسؤول اين اختلافات امت اسلامي ميدانيد. لطفا سري به تاريخ بزنيد. تيمور با فتواي که خود را عازم قتل عام مردم ايران کرد؟ مسعود غزنوي با کدامين فتوا کشتار ميکرد؟ سالها بني عباس با کدامين دين ايران را تاراج ميکردند؟ کل شيعيان غرب ترکيه را سليم اول سلطان عثماني به کدامين فتوي قتل عام کرد؟ سلاجقه و ... بر سر شيعيان جه مياورده اند؟ صدام با شيعيان چه کرد؟ کشتار پشت کشتار پشت کشتار. در مقابل به تاريخ مراجعه کنيد و ببينيد که علماي ما در برابر شاه عباسي که مدام بايد از خود در برابر سنيهاي ازبک و لشکريان عثماني دفاع ميکرد چه گونه رفتار ميکردند؟ شما واقعا از خدا درخواست عذاب کردن براي اول بدعت گذار در دين را مساوي اين هم جنايات سني ها بر ضد امامان و اوليا و علما و مردم ما ميدانيد؟ ايا بعد از اين همه جنايتشان حق نداريم که در محافل خصوصي خودمان از باني اين خرافه پرستان بدگويي کنيم؟ جواب نظر: با سلام دوستان گرامي درخواست ما از همه شما اين است كه اينگونه بحث ها به نزاع بي مورد كشيده نشود ؛ در صورتي كه علاقه داريد بحث را ادامه دهيد ، اجازه دهيد تا ايميل شما را براي طرف مقابل ارسال كرده تا با يكديگر بحث داشته باشيد موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
24 |
نام و نام خانوادگي: دلپر -
تاريخ: 30 ارديبهشت 88 - 00:00:00
باسلام هر گاه بنزيني درست شد كه روي اتش بريزي و اتش بيشتر برافروخته نشود!!!!!!!!!!مسلمانان نيز با هم متحد ميشوند.نيت من درنوشتهام, صلح و اتحاد بين مسلمان بود.(من الله توفيق) |
25 |
نام و نام خانوادگي: ابتين جلالي -
تاريخ: 02 خرداد 88 - 00:00:00
به نام هور مزد پروردگار عفول ناپذير با سلام خدمت تمامي کساني که اين مطلب را مي خوانند و اين اطلاع رساني را انجام مي دهند ما ايراني هستيم و غيرت و حقيقت جويي از وجود ماست و هميشه تاريخ دنباله رو حقيقت بوده ايم و هستيم ما بايد تلاش کنيم که حقيقت مشخص شود که حقيقت مطلق خدات و آموزگار ما ايرانيان اشو زرتشت (ع) ما را به حقيقت رساند و در نهايت موسي و عيسي (ع) و غيره . نهايتا خاتم انبيا احمد که پله آخر نبوت بود و دبه دنبال او حيدر کرار کسي که اگر کسي او مي شناخت هيچ وقت از او جدا نمي شد ( اگر دنبال خدا و رستگاري بگردند ) عزيزان و بزرگواران ما ايرانيان به خاطر روحيه حقيقت جويي و يکتا پرستي که افتخارمان هست در برابر همه که يکتا پرست بوده ايم و بت پرستي نکرديم بود که شيعه شديم و به خاندان پيامبر اسلام ايمان داريم نه به خاطر کساني که براي تصرف خاک و ثروت ها و زنان زيباي ايراني لشکرکشي کردند و خود را سردار قادصيه ناميدند (مانند ملعون صدام لعنه الله عليه) ما بايد براي حفظ اسلام مانند مولايمان امير المومنين علي ابن ابي طالب فاتح خيبر خليفه الله روي زمين مرد تاريخبشري مرد تاريخ بشري مرد تاريخ بشري بايد حفظ وحدت کنيم در برابر دشمنان الام که مي بينيد در تمام دنيا ظالم ستيزي از آن شيعيان علي است و هميشه پايدارند فقط مي خواهم که با دلايل محترم با دشمنان صحبت کنيم همانطور که در قرآن کتاب آسماني آمده و ( اوستا هم آمده ) جلو بت پرست نبايد به بت توهين کرد و ..... بايد شفاف سازي شود که بزرگان دين چگونه بودند و کشته شدند اگر برادري از اهل سنت هم اين مطلب را مي خواند با عرض احترام مي گويم من برادر کوچکترتان هستم که پيرو اشوزرتشت و نهايتا محمد (ص) و در اخر شماخيل ، سرو ايزد ، مهميد ، و در اخر مهدي موعود هستم عزيزان دنباله رو حقيقت باشيد هم عزيزان شيعه و هم عزيزان سني تحقيق کنيد که آيا درست است مذهبتان يا نه در نهايت از همه معضرت مي خواهم که وقتشان را گرفتم به اميد هدايت همه جوامع بشري ( خصوصا برادران سني مذهب فلسطين هميشه سربلند ) من اله توفيق |
26 |
نام و نام خانوادگي: زاهدي -
تاريخ: 04 خرداد 88 - 00:00:00
آقاي دلير شما كه نه به اهل سنت اعتقاد داري و نه به شيعه پس بايد خارج از اين دو باشيد ؟؟؟ |
27 |
نام و نام خانوادگي: دلارام -
تاريخ: 06 خرداد 88 - 00:00:00
بسم رب الشهداء .....خدا خيرتان دهد که پاسخ شبهات را به اين وضوح و کامل و با سند در اينترنت منتظر ميکنيد....ممنون....التماس دعا...يا علي ع |
28 |
نام و نام خانوادگي: ناصر ناصر -
تاريخ: 08 خرداد 88 - 00:00:00
در حال حاضر معني شهادت با وفات يكي نيست .حكومت شيعي ايران ميبايستي در همان ابتداي كار كه اسامي خيلي از مكانها و رويدادها بر طبق مكتب خود تغيير ميداد وفات حضرت فاطمه را نيز تحت عنوان شهادت درج مي كرد نه در سال 1371. |
29 |
نام و نام خانوادگي: محمدکاظم -
تاريخ: 10 خرداد 88 - 00:00:00
ناصر ناصر ناصر يكم سطح انديشه ات را بيار بالا حال حاضر ملاك نيست استقرالغت ملاك است براي درك حقايق تاريخي يك لغت صراحت دارد يك لغت نه علاوه يك انقلاب به مرور كمال مي يابد و نواقص كم كم برطرف ميشود به عنوان نمونه صدر اسلام كه خلفاي سه گانه اهل سنت ومردم مشرك شراب ميخوردند نور اسلام تابيدن گرفت طي سه مرحله حرمت قطعي شراب صادر شد شما نمي تواني به آفريده گارت خورده بگيري همان اول كه نماز وديگر از احكام راواجب كرد شراب را حرام ميكرد اگر غير اينه بايد معجزه باشه نه انقلاب فرهنگي. كاظم |
30 |
نام و نام خانوادگي: محمد -
تاريخ: 10 خرداد 88 - 00:00:00
به ناصر ناصر تغيير دادن دير يا زود يك كلمه در اصل ماجرا خللي وارد نميكند . برفرض كه معني شهادت با وفات يكي نباشد آنهم در حال حاظر وبنا نيست يك شبه همه چيز در يك انقلاب به جاي خود قرار بگيرد چون مرور زمان حرف اول راميزند. اگر تررهاي كور و هدفمند وكودتاها وقاعله ها وجنگ كه همه وهمه ازهان عمومي را درگير داشت نبود همان دوسال اول انقلاب به تكليف كلمه شهادت كه صراحت در واقع داشت رسيده ميشد مثل خيلي چيزهاي ديگه به سوال کننده كسي با اين تور نميتواند ماهي بگيرد سوال كننده نا محترم توضيح بدهند اگر با يك كلمه در وحدت خدشه ميشود انهم عميق چرا حضرت زهرا سلام الله عليهابه اختلاف دامن زدند راضي نشدند خليفه مسلمانها در( نظرسنيها) بر او نماز بگذارد اصل اختلاف را دامن بزنند در حالي که احدي نميتواند به مصداق آيه تطهير ايرادي بگيرد مگر کافر باشد که با او حرفي نداريم بلكه اين شماييد كه با غصب خلافت تخم اختلاف را ساختيد ( خدا از آنها نگذرد) ودر قيامت با حقيقت کار دارند نه با کلمه نوشته شده در تقويم شما بيا همين کلمه را سند کن قيامت به خداوند عرضه کن بگو اين کلمه بين امت پيامبر اختلاف انداخته مادر مرده از اين استدلال زهره ترک ميشه .والسلام نامه تمام |
31 |
نام و نام خانوادگي: ناصر ناصر -
تاريخ: 11 خرداد 88 - 00:00:00
براي اعلام شهادت فاطمه به جاي رحلت نيازي نبود نواقص انقلاب اسلامي رفع شود و يا مغزها تكامل يابد چون اعتقاد داشتن به اين موضوع به استدلالات درست يا نادرست تشيع ناشي از منابع مختلف بر ميگردد اين منابع نيز از خيلي پيش بوده اند .راجع به خلافت و غضب آن نيز سخن بسيار است اما آ،چه كه مشخصه اين است كه شما شيعيان (عام يا خاص) هر آنچه را كه در قرآن و حديث و فلسفه وجودي جهان و غيره هست بر حول محور اهل بيت ( اهل بيتي كه مادر فاطمه و همسر پيامبربه عنوان عنصر اصلي در آن جايي ندارد )تفسير و تاويل مي كنيد .مطمئنا اين موضوع با ناشي از تعصب است جواب نظر: با سلام دوست گرامي طبق آيه قرآن در اهل بيت نوح ، پسر و همسر او جايي ندارند ؛ طبق آيه قرآن در اهل بيت لوط ، همسر او نيست . ما تنها و تنها تابع قرآن و روايات هستيم . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
32 |
نام و نام خانوادگي: صادق راستگو -
تاريخ: 19 خرداد 88 - 00:00:00
بندگان خدا اين جناب دلبر اصلا" دين ندارد ؟ ! ! ! همه تان را سر کار گذاشته است . اصلا" حرفهايش ارتباطي بموضوع شبهه نداشته و ندارد . اين جناب ديده براي چرندياتش گوش شنوايي نيست اينگونه خواسته حرف بزند . والا اين جناب نميداند دين روش زندگي کردن است ؟ او نميداند معني لغوي دين يعني روش ؛ قانون ؟ چرا ام ابيها نه ولي اردشير بابکان اري؟ |
33 |
نام و نام خانوادگي: حميد رابعي -
تاريخ: 19 خرداد 88 - 00:00:00
سلام در عرف هر جامعه و هر قوم و هر مذهبي ، هر لفظي معناي خاص خود را دارد شما در ميان شيعيان به هيچ وجه نميتوانيد اين معني وفات را اينگونه که اينجا ذکر کرديد القا کنيد آيا فارسي زبانان اهل سنت و تشيع در عرف و هنجارهاي خود از لفظ وفات يک گونه برداشت دارند ؟ اگر تهمت و انگ خرافه گرايي را به کسي نميچسبانيد بايد عرض کنم اين که در چند سال اخير ، مجالس شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها با شکوه بيشتري برگزار ميشود به خاطر مسائل ديگري است که بزرگان و سران ايران بايد جوابگوي آن باشند جواب نظر: با سلام دوست گرامي اين ادبيات ، ادبيات علما است كه در ميان جامعه نيز رواج پيدا كرده است ، و علما دقيقا همان ادبياتي را دارند (ادبيات عرب) كه علماي اهل سنت دارند. موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
34 |
نام و نام خانوادگي: محمدولي ايزانلو -
تاريخ: 22 خرداد 88 - 00:00:00
با سلام :تا حالا نميدونستيم كه تقويم هم يكي از ادله هست (كتاب- سنت- اجماع-عقل-تقويم :كه شبه تراش هاي وهابي تازه كشف كرده اند!!! از اين به بعد بياييم دينمان را از تقويم بگيريم.؟؟؟!!!! چرا اين قدر زحمت به خودمون بديم بريم كتاب بخونيم ...شما وهابي ها كه به خودتان زحمت نميديد تا بريد مدرك شهادت و حمله عمر به حضرت زهرا سلام الله عليه را از كتابهاي بزرگان خودتان بخونيد ...خوبه كه حداقل به جاي استناد به يك تقويم حداقل چند تا تقويم را نگاه كنيد بعدا شبهتونو ابراز كنييد |
35 |
نام و نام خانوادگي: mehdi -
تاريخ: 01 تير 88 - 00:00:00
سلام در درجه اول كار انگليس و بعدش وهابي هاست. اين شبهات رو وهابي ها در بين مسلمانان اهل سنت ايجاد ميكنند از دين انگليسي (خوارجها) بيشتر از اين توقع نيست. مسلمانان اتحاد اتحاد |
36 |
نام و نام خانوادگي: رهگذر -
تاريخ: 04 تير 88 - 00:00:00
به نام خالق اسلام با عرض سلام من با ديدن اين مطلب خيلي خوشحال شدم که هنوز هم در اين دنياي بي بند و بار معدود افرادي هستند که به دنبال مکتوب کردن حقيقت (آن هم حقيقت اساسي چون شهادت حضرت زهرا) هستند ولي چرا کسي از شهادت خود شخص پيامبر نمي گويد؟؟ چرا در تقويم هاي ما مسلمانان "رحلت" پيامبر درج شده؟ يا نکند پيامبر خدا در سن 63 سالگي بي دليل مسموم شده و از دنيا رفته اند؟ يک مساله ي ديگر اينکه اگر ما چشمانمان را ببنديم تا خورشيد را نبينيم به حقيقت خورشيد و تابندگي آن بر عالم خدشه اي وارد نمي شود: چه ما بنويسيم شهادت و چه ننويسيم چه کسي مي تواند فوت بي دليل يک بانوي 18 ساله را در 1400 سال پيش که زنان عمرهايي به مراتب طولاني تر از زنان امروزي داشتند باور کند؟ |
37 |
نام و نام خانوادگي: حيدر -
تاريخ: 05 تير 88 - 00:00:00
جناب قزويني واقعا خجالت نکشيدي از اين حرفهاي چرت .از اگه جواب کاملي نداري چرا از راههاي فرعي ميري. از خدا بترس و اينقدر مانند يهود ونصاري اصحاب پيامبر را بدنام نکن. اين جوابيه شما واقعا خنده دار بود عمر کرد اسلام را آشکار .. بياراست گيتي چو باغ بهار.----فردوسي جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- از شما ممنون مي شويم اگر به صورت جزيي و دقيق و نه به صورت کلي گويي اشکالات را براي ما مطرح نماييد ؛ زيرا وقتي کسي به صورت کلي اشکال مطرح کند ، ممکن است که متهم به غرض ورزي گردد . 2- آنچه در مورد صحابه نقل مي کنيم ، يا آيات قرآن است و يا روايات اهل سنت ، اگر مقصود شما اين است که قرآن و علماي اهل سنت ، مانند يهود و نصاري سخن مي گويند ، خود مي دانيد . 3- در مورد اين ابيات نيز ، بهتر است به آدرس ذيل كه پاسخگويي دقيق و كارشناسي به اين ابيات است مراجعه كنيد كه به خوبي نشان ميدهد اين ابيات ، براي فردوسي نيست و عده اي آن را در بعضي نسخ شاهنامه وارد كرده اند !!! (روش مرسوم اهل سنت در تحريف كتب)! http://www.porsojoo.com/fa/node/2287 موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
38 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 06 تير 88 - 00:00:00
با سلام جناب حيدر , وقيكه بخاري و مسلم خجالت نميكشند و از اين حرفهاي چرت ميكن شما حق نداريد به كس ديگري را كه از انها نقل قول ميكند توهين كنيد . ميگي نه ببين جي اين دو صحيح گو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ در مورد صحابه چي گفتند : 1) «عن أبي سعيد انّ النبي صلياللهعليهوسلم قال: لتتبعنّ سنن من قبلكم شبرا بشبر وذراعا بذراع حتّي لو سلكوا جُحر ضبّ لسلكتموه. قلنا يا رسول اللّه! اليهود والنصاري؟ قال: فمن؟»( شما روش گذشتگان را مو به مو پيروي خواهيد كرد تا آنجا كه اگر آنان داخل لانه چلپاسه شدند شما هم داخل ميشويد.) صحيح بخاري، ج 4، ص 206، كتاب بدء الخلق، باب ما ذكر عن بني اسرائيل، و ج 9، ص 126، كتاب الاعتصام بالكتاب والسنّة، باب قول النبي صلياللهعليهوسلم لتتّبعن سنن من كان قبلكم و مسلم نيز در جلد 4 صحيح، صفحه 2054 نقل كرده است. (كتاب العلم، باب 3، حديث 6). 2. «عن أبي هريرة عنه صلياللهعليهوسلم : لا تقوم الساعة حتّي تأخذ امّتي بأخذ القرون قبلها شبرا بشبر وذراعا بذراع. فقيل يا رسول اللّه! كفارس وروم؟ فقال: ومن الناس إلاّ أولئك؟»( قيامت برپا نميشود تا آنكه امّت من از گذشتگان پيروي كنند. گفته شد: آيا (مراد از گذشتگان) روم و ايران است؟ فرمود: غير از آنها كيست صحيح بخاري، ج 4، ص 206، كتاب بدء) 3 )بعد از خاتمه غزوه خندق ـ يا احزاب ـ رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مأمور شد كه «بني قريظه» را ـ كه برخلاف تعهّد، از پشت به مسلمانها خنجر زدند ـ گوشمالي دهد، و لذا بعد از اقامه فريضه ظهر دستور فرمود كه كسي نماز عصر را نخواند مگر در بني قريظه «قال النبي صلياللهعليهوسلم لنا، لمّا رجع من الاحزاب: لا يصلّينّ احد العصر إلاّ في بني قريظه».( صحيح بخاري، ج 2، ص 19، كتاب الجمعة، باب صلاة الخوف) ولي عدّهي خواندند. 4 )رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم از صوم و صال نهي ميكند ولي عدّهي انجام ميدهند.( صحيح بخاري، ج 3، ص 48 و 49، كتاب الصوم، باب الوصال و... و دو باب بعد. ـ صحيح مسلم، ج 2، ص 6 ـ 774، كتاب الصوم، باب 11، ح 61 ـ 55) بدتر از اينهم گفتند . برو عزيز دل برادر اينجوري قضاوت نكن يا علي |
39 |
نام و نام خانوادگي: ali -
تاريخ: 29 تير 88 - 00:00:00
چرا يهو علما يادشون افتاد برن تحقيق کنند که حضرت فاطمه وفات کرده يا شهيد شده ؟ آيا علماي قبل اشتباه کرده اند ؟ آيا علماي جديد بهتر مي فهمند ؟ آقاي محمدولي ايزانلو شما چرا ظاهر را مي بينيد . وفات يعني به مرگ طبيعي مردن اما شهادت يعني به دست کسي مردن . شما چطور اختلاف اين دو کلمه رو نديديد فقط حواستون رفت پيش تقويم !؟ |
40 |
نام و نام خانوادگي: sonni -
تاريخ: 07 مرداد 88 - 00:00:00
از کي تا حالا وفات شده شهادت؟ به اين ميگن بدعت در دين که آخوندا تو اين کار استادن جواب نظر: با سلام دوست گرامي از زماني كه اعراب در مورد شهادت حضرات امام حسين و امير مومنان و حمزه عليهم السلام و خلفاي خودتان عمر و عثمان لفظ وفات را به كار بردند . البته اگر عرب آن زمان را روحانيون شيعه ميدانيد ! بحث ديگري است ! موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
صفحه بعد | [1] [2] [3] [4] |