![]() | ||
* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
![]() ![]() |
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
فهرست نظرات |
41 |
نام و نام خانوادگي: احمد رضا -
تاريخ: 14 مرداد 88 - 00:00:00
از شما به خدا پناه مي برم استعمال کلمه در زبان فارسي را با استعمال آن در عربي مقايسه مي کنيد؟! بسياري از کلمات مشترک بين عربي و فارسي معناهاشون متفاوته! مثلا اگر شما بگيد که من با فلاني مراوده دارم هيچ معناي بدي نداره اما اگر به عربي بگيد که راودت فلانا يعني اينکه بهش پيشنهاد کار غير اخلاقي داده ايد! هر کسي کلمه وفات را الان در مورد حضرت زهرا استفاده کند به او زود متذکر مي شويد که وفات نه و شهادت! و اين مهمترين دليل براي استعمال متفاوت کلمه وفات در فارسي است. گذري به لغتنامه دهخدا: وفاة. مرگ. (آنندراج ) (مهذب الاسماء) (غياث اللغات ) (از ناظم الاطباء). موت . فوت: مغزها از وفات تو بگداخت ديده ها در غم تو جيحون شد. مسعودسعد. اجل بگسلاندش طناب امل وفاتش فروبست دست از عمل . سعدي . مهل که روز وفاتم به خاک بسپارند مرا به ميکده بر درخم شراب انداز. حافظ. بعد از وفات تربت ما در زمين مجوي در سينه هاي مردم عارف مزار ماست . حافظ. -وفات کردن ; مردن . (ناظم الاطباء). درگذشتن . -وفات يافتن ; مردن . (ناظم الاطباء).وفات کردن: در روز چهارشنبه سنه ... وفات يافت . (راحةالصدور راوندي ). -تاريخ وفات ; تاريخ مرگ شخصي . تاريخ درگذشت: آنکه ميلش سوي حقبيني و حقگوئي بود سال تاريخ وفاتش طلب از ميل بهشت جواب نظر: با سلام دوست گرامي اگر بعضي از كلمات استعمال فارسي و عربي آنها با يكديگر متفاوت باشد ، يعني همه كلمات اينطور هستند ؟ به عكس آنچه شما به عنوان دليل آورديد نظر ما را ثابت كرد ؛ وفات ، يعني مردن ، يعني مرگ ، و شامل طبيعي و غير طبيعي هر دو ميشود : عين عبارت خودتان : «-وفات کردن ; مردن . (ناظم الاطباء). درگذشتن » به عنوان مثال ، ميگوييم فلان شخص به مرگ طبيعي درگذشت ، يا در اثر سانحه رانندگي ، يا در اثر جراحات وارده در تهاجم! هر سه استعمال صحيح است . با تشكر از شما كه شاهد خوبي براي ما ارائه كرديد . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
42 |
نام و نام خانوادگي: محمدرضا مهدي -
تاريخ: 15 مرداد 88 - 00:00:00
با سلام. دوست عزيز چه فرق ميكند موقع اي كه اصل آن از بنيان خراب است در کجاي قرآن محمدي از تقويم قمري(هلالي) گفته شده استفاده کنيد؟ تقويم هلالي که شما و دوستانتان مورد استفاده قرار ميدهيد در زمان خلافت عمر که دست به تعقيرات بنيادي در اسلام محمدي زد درست شده وهيچگونه ربطي به قرآن و محمد(ص) ندارد. و فقط بااين عمل هر سال حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال ميگردانيد و خود را هم مسلمان ميناميد.؟؟ براي اينکه حقيقت قرآن محمدي را در يابي به سايت www.salamtwo.comمراجعه و کتاب تحقيقي "نظريه اي بر روي تقويم قمري پيشنهاد تقويم اسلامي زمان پيامبر را با دقت مطالعه کنيد. |
43 |
نام و نام خانوادگي: اسماعيل -
تاريخ: 22 مرداد 88 - 00:00:00
در اين مطلب که حضرت زهرا (س) را به شهادت رسانده اند هيچ شکي نيست اما بعضي از برادران اهل تسنن کشورمان طوري برخورد مي کنند که انگار در اين کشور تحت شرايط سختي زندگي مي کنند بايد ياد آورشم اين آزاديهاي که شما در ايران داريد شيعيان در کشورهاي همسايه ندارند |
44 |
نام و نام خانوادگي: ابو المسلم -
تاريخ: 23 مرداد 88 - 00:00:00
جنابان آقايان (( حيدر)) و (( sonni )) دهانهايتان را ببنديد. ودر جواب سوالتون که فرموديد : ( از کي تا حالا وفات شده شهادت؟ به اين ميگن بدعت در دين که آخوندا تو اين کار استادن) بهتره بگم که از وقتي عمر پسر خطاب حضرت زهراي مرضيه رو به قتل رسانيد و محسن 6 ماه اش را شهيد کرد .و آن ملا هاي کج فهمتان که به شما اجازه ي تحقيق نميدند بدعت در دين مي آورند. مثل بزرگتان سرور دروغگويان عالم ابو هريرره لعنه الله اليه. که در اين کار استادند. و ديگر شياطيني که اين مهملات را در گوش شما ميخوانند. و روشنفکران و کساني که از شماها هستند و حقيقت ائمه را باور کرده اند از ترس صدايشان را در نمي آورند که مبادا کشته شوند. |
45 |
نام و نام خانوادگي: نيما -
تاريخ: 13 شهريور 88 - 00:00:00
اينگونه بحثها به جايي نمي رسند ،اختلاف از جها ناشي مي شود . براي آنکه موضوع وفات عادي يا شهادت مشخص شود بايستي دانشمنداني متخصص در امر ادبيات عرب و تاريخ عرب بنشينند و در اين مورد تحقيق کنند . همه نظرات فقط بازگويي يک ياچند تحقيق ناقص با سوگيري بوده اندمسلما نمي توان انتظار بي طرفي داشت چرا که هرکدام از همان ابتدا براي اثبات نظر مطبوعشان مدارک و اسناد را بررسي کرده اند. |
46 |
نام و نام خانوادگي: ليلا -
تاريخ: 21 شهريور 88 - 00:00:00
با سلام واقعا متاسفم برا ايران وايرانيان با اين طرز افكار.....من نمي دونم چرا هيچكس اين احتمال رو نمي ده كه اينها همه آزمايشات بشريت است مگه ماها از روايات چقدر مي دونيم ؟؟؟؟ چطور مي تونيم قضاوت كنيم آيا تا حال از خودمان پرسيديم كه اصلاعات ما در مورد دين و اسلام و قرآن چقدر است؟؟؟ آيا ما واقعا صلاحيت داريم از اديان ديگر انتقاد كنيم ؟؟؟؟/ واي بر ما ها كه نمي دانيم كه هيچكدام از ماها صلاحيت حرف زدن در مورد امامان الهي رو نداريم واي بر ما چه سني و. چه شيعه واي بر ما ؟؟؟ مگر مسلمان بودن شرط نيست ؟؟؟آيا كافي نيست؟؟؟ اصلا انسان بودن كافي نيست؟؟؟؟؟پس اين همه بحث براي چيست؟؟؟؟؟ |
47 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 21 شهريور 88 - 00:00:00
سرکار خانم ليلا آيا شما راضي هستيد که «يک وجب خاک» کشور خود را به کشوري ديگر بدهيد؟ مگر آنها انسان نيستند؟ مگر انسانيت شرط نيست؟ پس چرا اين همه بحث براي يک وجب خاک؟ براستي شما «رواياتي» را که آن «يک وجب خاک» را متعلق به شما ميدانيد باور داريد؟ از کجا معلوم که «راويان» آن احاديث اشتباه کرده اند؟ آيا واقعا شما صلاحيت داريد که از «اراضي» ديگران انتقاد کنيد؟ بالاخره اقوام ديگر هم انسان هستند. براي چه با ادعاي آنها بر مالکيت بر يک «وجب خاکتان» مبارزه ميکنيد؟ براستي عجيب نيست که شما ما را از «غيرت» ديني بازميداريد و به جاي آن به «غيرت» جسدي و بدني تشويق ميکنيد؟ تجلي و تعريف اسلام يعني بانوي دو عالم فاطمه زهرا (سلام الله عليها). عفت و توحيد يعني عمل و اعتقاد آن بانوي دو عالم. به مجموعه اعتقادات و اعمال آن بانوي شريفه ميگويند اسلام. بدون وجود ايشان اسلامي وجود نداشت چنانکه بدون وجود شما دفترچه خاطرات شما بيمعني است. حال شما بر ما خورده ميگيريد که چرا از «به وجود آمدن» خودمان دفاع ميکنيم؟ دليلش خيلي واضح است: چون ما ميخواهيم «باشيم» «موجود باشيم» «معني داشته باشيم». ما «تعريف ميشويم» به گدايي سر سفره فرزند آن نوربانو صاحب العصر و الزمان ( عليهما السلام). |
48 |
نام و نام خانوادگي: جبار اخوان -
تاريخ: 23 شهريور 88 - 00:00:00
و اذا خاطبهم الله الجاهلون قالوا سلاما. پس : >>>>>>>>>>>>>>>>>.سلام ليدا خانم.<<<<<<<<<<<<<<<<<<<< فرمايشات برادر momen abdullah را کاملا تصديق ميکنم. ماشا الله بر ايشان. وصد افسوس بر اين طرز تفکر شما. اما يک چيز ميماند که من براي خوانندگان مطرح مينم. برادران و خواهرا >>>>>>>>. اين جناب ليدا که بعضا با اسامي ديگري هم ابراز حرف ميکند از فرقه ضاله وهابيت ميباشند و اگر مطالعه اي در سايت هاي مذهبي و اهل سنت و شيعيان موحد (12 امامي) داشته باشيد حتما ايشان را مشاهده ميکنيد.! جناب ليدا! : آخر چرا اينقدر لج بازي . حالا که ديديد شبهاتتان بر ملا شد و افراد شريفي مثل ايت الله قزويني ( دامه برکاته) اين فتنه را خنثي ميکنند از راه اين کلمات مثل : مردم ايران_ بشريت_ انسانيت_ و .... وارد ميشويد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! هيهات ! بمانيد بر اين آرزو که ما چراغ راه داريم. يا امير المومنين . |
49 |
نام و نام خانوادگي: سيد حفيظ رهسپار از افغانستان -
تاريخ: 08 مهر 88 - 00:00:00
با سلام و خسته نباشيد، آقايان و خانوم هايي که منکر شهادت حضرت صديقه کبري، ام ابيها، ام الائمه، بانوي زنان اهل بهشت، حضرت فاطمه ي زهرا سلام الله عليها هستند، من يکي که لياقت شاگردي علماي عظام را هم ندارم، حاضرم قضيه شهادت آن معصومه ي مظلومه توسط کسي که در حضور پيامبر اکرم (ص) در روز حساب رو سياه است ، را از کتب علماي اهل بدعت (اهل سنت) ثابت کنم. هر کي مي خواهد بنده در خدمتم. لعنت حق باد بر قاتلين زهراي مرضيه سلام الله عليها و بر کساني که از آنان دفاع مي کنند. يا علي |
50 |
نام و نام خانوادگي: حسين -
تاريخ: 14 مهر 88 - 00:00:00
باسلام بر همه دوستان اهل بيت بايد عرض كنم :اقايان اهل سنت چگونه است كه هميشه بايد شيعه از حقايق تاريخي كه علماي خودتان نيز نقل كرده اند ودوستان نيز به آن اشاره كردندبايد دست بردارد تاوحدت تحقق يابد ,يك بارهم كه شده شما ازساخته ها وپرداخته هاي خودتان كه حتي بعض علماي منصف خودتان به عدم صحت آن اشاره كرده اند دست برداريد تا وحدت تحقق يابد راستي شما چگونه ادعاي محبت اهل بيت مي كنيد درحالي كه تاب شنيدن فضايل امير المومنين رانداريد واكثرعلمايتان تا روايت فضيلتي را مي شنوند زود اشكال در سند ياراوي مي كنند آيا مي شود براي تحقق وحدت از معاويه سب كننده صحابي بزرگ رسول خدا علي عليه السلام دست برداريد واين قدر اورا حلواحلوا نكنيد راستي چرا معاويه خال المومنين شود ولي محمد بن ابي بكر هيچ اسمي از اودر ميان اهل سنت نيست بگذريم كه ازاين سوالات زياد است كه درطول تاريخ بي جواب مانده است |
51 |
نام و نام خانوادگي: حسين -
تاريخ: 14 مهر 88 - 00:00:00
باسلام جناب آقاي دلپر شما اگر مسلمان هستيد مليت اسلام راپذيرفتيد وارشير و... اگر رنگ وبوي اسلام دارند مابهتر است آنهارا بشناسيم ولي اگر نه رنگ وبوي اسلام ندارد شناخت آنها ياعدم آنها به ماضرري نمي رساند.ما دينمان باعث سعادتمان مي شود نه مليت ديني مهمتر است از مكان زندگي ومليت كشوري وازهمه مهمتر اگر قرآن راقبول داري خدا مي فرمايد :بدرستيكه ممتاز ترين شما پرهيز گارترين شما هستند. |
52 |
نام و نام خانوادگي: شيعه -
تاريخ: 14 مهر 88 - 00:00:00
خانم دلپر بعيد مي دونم شيعه باشيد و غافل دشمن هم از ما همين را مي خواهد . فراموشي شهادت بي بي دو عالم هرگز نه فراموش مي شود و نه كهنه بياييد به جاي اين حرفهاي باطل دعا كنيم تا حضرت مهدي يعني منتقم خون زهرا ظهور كند. يا مهدي ... |
53 |
نام و نام خانوادگي: امير -
تاريخ: 23 آبان 88 - 00:00:00
ما بي خيال حرمت مادر نمي شويم هرگز جدا ز دامن حيدر نمي شويم با ما مگو که شيعه و سني برادرند با دشمن علي که برادر نمي شويم !!! البته منظورم سني هاي کج فهم و معاند است نه قشر فهيم و منصف آنان . |
54 |
نام و نام خانوادگي: سني -
تاريخ: 06 آذر 88 - 00:00:00
fek konam in site shoma faghat yek seri shia kafer mesle khodetoon binandeh dare!!!!!!!!!!!!!!!! |
55 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 06 آذر 88 - 00:00:00
جناب سني در قرآن کريم آيه اي است نوراني و پر معنا: «مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللّهُ فَأُولءِكَ هُمُ الْكافِرُونَ » ميشود بفرماييد که عمر چند سوره قرآن را حفظ بود که بتواند بر پايه قرآن حکم دهد؟ آيا کسي که از قرآن و علوم قرآني سررشته اي نداشته باشد مصداق اين آيه شريف نيست؟ عليا ولي الله عليا حجة الله عليا وصي رسول الله |
56 |
نام و نام خانوادگي: جنان -
تاريخ: 03 دي 88 - 00:00:00
سلام حناب اقاي ولي عصر من اكه بپذيرم كه سني ها در بعضي جاها به شهادت لفظ وفاه به كار مي برند ولي يه شبه برام باقي ميمونه بنده كه فكر ميكنم از وقتي كه كلمه شهادت در تقويم ورسانه ها به كار رفت شكاف بزركي در وحدت ميان اهل سنت وتشيع ايجاد شد بس بهتر نيست كه همون كلمه وفاه به كار رود كه مرادهم شيعه تحقق ميابد وهم اختلاف پيش نمي ايد چون كه شما ميگيد كه وفاه به معني شهادت است بس همون وفات به كار ببريد بس از سال اينده همون وفاه به كار ببريد 2-جه طور شد كه بس از سالها فهميديد كه وفاه هم به معني شهادت است ؟ جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- بعد از انكه روز «شهادت حضرت زهرا» عليها السلام در مجلس شوراي اسلامي به اتفاق آرا جزو مناسبات رسمي كشور شد ، تمامي تقويمهاي داخلي ، آن را به همين صورت به عنوان مناسبت رسمي ثبت كردند و اين ربطي به قبل از آن ندارد ؛ قبل از آن بعضي از تقويم ها لفظ شهادت و برخي لفظ وفات را به كار ميبردند ؛ همانطور كه هم اكنون در مورد رسول خدا (ص) چنين است با اينكه اجماع شيعه و سني بر شهادت حضرت به وسيله سم است ! در مورد لفظ نيز ، تقويمها عين عبارت مصوبه مجلس كه نمايندگان اهل سنت نيز در آن حضور دارند نوشته ميشود ! 2- بعد از سالها مشخص نشده است ؛ براي شما تازگي دارد ! موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
57 |
نام و نام خانوادگي: عبدالله -
تاريخ: 11 ارديبهشت 89 - 00:00:00
اللّهم صلّ علي فاطمة و أبيها و بعلها و بنيها و السرّ المستودع فيها 1- وحدت نور و ظلمة إمكانپذير نيست! 2- وحدت را أهل بدعة شكستند نه محبين "أهل البيت النبي في يوم المباهلة(عليهم السلام)"! 3- قبل از إنقلاب عيد فرحةالزهراء(عليهاالسلام) يا همان عيد "عمركُشون" بود كه حذف شد؛ اين به آن در! 4- إنشاءالله قائم آل محمد(عجل الله تعالي فرجه) حدّ اين وحدت را مشخص خواهند فرمود! اللْهم عجّل فرج محمدوآل محمد بظهور الحجة |
58 |
نام و نام خانوادگي: محب الزهرا -
تاريخ: 16 ارديبهشت 89 - 00:00:00
اياميتوان ادعا کرد چون چندروزي خورشيد پشت ابر بوده هميشه خواهد بود وبيرون نميايد لا يعقلون لا يعلمون لا يفهمون |
59 |
نام و نام خانوادگي: هادي -
تاريخ: 23 ارديبهشت 89 - 00:00:00
فقط ميخواستم بگم دم آقاي مومن عبدالله گرم. دلپر را هم اميدوارم خدا هدايت كند. |
60 |
نام و نام خانوادگي: اسدي -
تاريخ: 27 ارديبهشت 89 - 10:13:27
به دلپر: نميدانم بر چه ديني هستيد ولي اگر مسلمان هستيد از هر مذهبي که باشيد بايد بدانيد دين را بايد از متخصص آن گرفت نه هرچه خود تان فهميديد. جنگ مگر فقط بين مسلمانان است ؟ شما به دو سه کشور اسلامي اشاره ميکنيد و بدون اينکه عامل جنگ افروزيها را مقصر بدانيد با بيان حقايق مخالفت ميکنيد (البته کشف اينکه چه چيزي حق است به عهده ي محقق است و گرنه همه خود را حق ميدانند)جنگ حق و باطل در چه زمان و در چه قرني وجود نداشته ؟لطفا مثالي ذکر کنيد . اينکه آخوندهاي شيعه و سني را عامل استکبار ميدانيد لابد دلايل و اسناد غير قابل انکاري کشف کرده ايد که تا کنون احدي بدان دست نيافته و بر هر مذهبي که باشيد طبعا بايد براي اقناع وجدان خود و همينطور در محکمه ي عدل الهي پاسخي محکم بر ادعاي خود داشته باشيد . اما اينکه تلاش کرده ايد ژست روشنفکرمآبانه گرفته وبگوييد نبايد نظر مخالف را کفر و زندقه خواند خودتان چرا آخوندهاي شيعه و سني را عامل استکبار ميدانيد . به هرحال کفر و زندقه ,کفر و زندقه است چه ما بگييم و چه نگوييم . |
61 |
نام و نام خانوادگي: هادي -
تاريخ: 28 ارديبهشت 89 - 09:45:08
عجيب است که شهادت حضرت زهرا در کتاب هاي شش گانه اهل سنت هم نقل شده و اين طور دستپاچه شدند که مجبور به فرار به جلو گشتند. آن هم چنين رسوا. |
62 |
نام و نام خانوادگي: حضرت زهرايي -
تاريخ: 28 ارديبهشت 89 - 18:06:02
الهم لعن علي جبت و الطاغوت.به خدا که اين بهترين دعا هست.فط دلم به اين خوشه كه مكتبوالزهرايي ام. |
63 |
نام و نام خانوادگي: محمدباقري -
تاريخ: 28 ارديبهشت 89 - 19:50:29
در روايت آمده که دومي ملعون 12 سال طول کشيد تا بتونه سوره ي بقره رو حفط کنه با اين حساب اگه مي خواست کل قرآن و حفظ کنه فکر کنم يه دو هزار سالي طول مي کشيد.آخه بدبخت سني اول بخون بعد ناراحت شو اون دومي ملعوني نا نجيب که روي مدفوع سگ اجازه نماز خوندنو ميده .نمازي که باعث محرم شدن مرد و زن ميشه در مکه رو رد ميکنه تاباعث بشه يک بچه ؟؟؟ حرام زاده به دنيا بياد ارزش داره که اصلا بخواي بهش فکر کني اين زنازاده ها رو فقط بايد لعن کرد .فقط و فقط.راستي شماها مگه از نسل و ريشه اين زنازاده خبر نداريد. سخني با علي ولي اللهييا:از مناظره کردن و دفاع از مظلوميت علي نترسيد.مگر جون ماها عزيز تر از حضرت زهرا است که بين در و .... تا اونجايي که مي تونيد از اسم و رسم علي دفاع کنيد.شايد اين کارمون تنها تحفه اي باشه که بتونيم تقديم امام عصر کنيم يه حرفي هم به اونايي که ميگن با اين بحثها فقط دشمني بيشتر ميشه:اين دشمني از اول بوده و هيچ وقت هم تموم نخواهد شد .با اين بحث ها هم هم خودمونو بهتر ميسنجيم هم براي تقويت دينمون خيلي فايده داره.آخه تو به دنيا اومدي که چي کار کني.با سيب زميني بودنت خون به دل زهرا کني؟ نمي دونم از کجاش بگم که نگفتنش بهتره!!!!!!!!!!!!!! |
64 |
نام و نام خانوادگي: مسلم -
تاريخ: 29 ارديبهشت 89 - 01:43:43
بسم الله الرحمن الرحيم و اياه نستعين سلام بر همه برادران مومن و عزيز دفاع از حضرت علي (ع) را خداوند و پيامبرش انقدر محكم انجام داده اند كه دوست و دشمن به ان معترف شدند كه شقي ترين دشمنان هم نتوانستند ان را كتمان كنند ببينيد خدا چگونه از امام علي(ع) دفاع مي كند فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ«61ال عمران» هرگاه بعد از علم و دانشي که (در باره مسيح) به تو رسيده، (باز) کساني با تو به محاجه و ستيز برخيزند، به آنها بگو: «بياييد ما فرزندان خود را دعوت کنيم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنيم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنيم؛ و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم. مفسران در اين مسئله اتفاق نظر دارند که (ابناءنا) در آيه فوق اشاره به حسن و حسين (عليهماالسلام ) و (نساءنا) اشاره به فاطمه (عليهاالسلام ) و (انفسنا) اشاره به على (عليه السلام ) است . سپس در حدود شصت نفر از بزرگان اهل سنت ذکر شده اند که تصريح نموده اند آيه مباهله درباره اهل بيت (عليهمالسلام ) نازل شده است و نام آنها و مشخصات کتب آنها را از صفحه 46 تا 76 جلد سوم از کتاب نفيس (احقاق الحق ) مشروحا آورده است . از جمله شخصيتهاى سرشناسى که اين مطلب از آنها نقل شده افراد زير هستند: 1 - (مسلم بن حجاج نيشابورى ) صاحب (صحيح ) معروف که از کتب ششگانه مورد اعتماد اهل سنت است در جلد 7 صفحه 120 (چاپ محمد على صبيح - مصر). 2 - (احمد بن حنبل ) در کتاب (مسند) جلد 1 صفحه 185 (چاپ مصر). 3 - (طبرى ) در تفسير معروفش در ذيل همين آيه جلد سوم صفحه 192 (چاپ ميمنية - مصر). 4 - (حاکم ) در کتاب (مستدرک ) جلد سوم صفحه 150 (چاپ حيدر آباد دکن ). 5 -(حافظ ابو نعيم اصفهانى ) در کتاب (دلائل النبوة ) صفحه 297 (چاپ حيدر آباد). 6 - (واحدى نيشابورى ) در کتاب (اسباب النزول ) صفحه 74 (چاپ الهندية مصر). 7 - (فخر رازى ) در تفسير معروفش جلد 8 صفحه 85 (چاپ البهيه مصر). 8 - (ابن اثير) در کتاب (جامع الاصول ) جلد 9 صفحه 470 (طبع السنة المحمدية - مصر). 9 - (ابن جوزى ) در (تذکرة الخواص ) صفحه 17 (چاپ نجف ). 10 - (قاضى بيضاوى ) در تفسيرش جلد 2 صفحه 22 (چاپ مصطفى محمد مصر). 11 - (آلوسى ) در تفسير (روح المعانى ) جلد سوم صفحه 167 (چاپ منيريه مصر). 12 - (طنطاوى ) مفسر معروف در تفسير (الجواهر) جلد دوم صفحه 120 (چاپ مصطفى البابى الحلبى - مصر). 13 - (زمخشرى ) در تفسير (کشاف ) جلد 1 صفحه 193 (چاپ مصطفى محمد - مصر). 14 - (حافظ احمد بن حجر عسقلانى ) در کتاب (الاصابة ) جلد 2 صفحه 503 (چاپ مصطفى محمد - مصر). 15 - (ابن صباغ ) در کتاب (الفصول المهمة ) صفحه 108 (چاپ نجف ). 16 - علامه (قرطبى ) در تفسير (الجامع لاحکام القرآن ) جلد 3 صفحه 104 (چاپ مصر سال 1936). در کتاب (غاية المرام ) از صحيح مسلم در باب فضائل على بن ابى طالب نقل شده که : روزى معاويه(لعنه الله عليه) به سعد بن ابى وقاص گفت : چرا ابو تراب (على (عليه السلام ) را سب و دشنام نميگويى ؟! گفت : از آن وقت که به ياد سه چيز که پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) درباره على (عليه السلام ) فرمود افتادم از اين کار صرف نظر کردم ... (يکى از آنها اين بود که ) هنگامى که آيه مباهله نازل گرديد پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) تنها از فاطمه و حسن و حسين و على (عليهماالسلام ) دعوت کرد و سپس فرمود: اللهم هؤ لاء اهلى : خدايا! اينها خاصان نزديک من اند. نويسنده تفسير (کشاف ) که از بزرگان اهل تسنن است در ذيل آيه مى گويد: اين آيه قويترين دليلى است که فضيلت اهل کساء را ثابت مى کند. ببينيد خداوند چگونه از حضرت علي(ع) در قران دفاع كرده كه ان حضرت را نفس محمد(ص) معرفي مي كند و ايشان را كوپي برابر اصل يا نماينده تام الاختيار ايشان مي داند كه اين سر عجيبي دارد و اگر صراحتا نام حضرت علي(ع) در قران مي امد اينگونه شخصيت ايشان را شايد نمي شد والا معرفي كرد و اين از اعجاز قران است. و صدها ايه ديگر در مورد ايشان كه بحث به درازا مي كشد اگر بخواهيم انها را بيان كنيم و عمرمان هم كفاف نخواهد داد و از توان عقلي و بشري ما خارج است علتش هم اين سخن پيامبر(ص) در مورد امام علي(ع) است در مختصر بصائر الدرجات، ص125 نبي مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: و ما عرفك الا الله و أنا. يا علي! تو را جز خدا و من کسي نشناخته است. اين بالاترين سخني است درباره اميرالمومنين (عليه السلام) که مقام او بالاتر از دانش بشري است. روايتي را جناب خوارزمي که از علماي حنفي و از شخصيت هاي برجسته اهل سنت است، از ابن عباس نقل مي کند: قال رسول الله صلى الله عليه و آله: لو أن الغياض أقلام و البحر مداد و الجن حساب و الانس كتاب ما أحصوا فضائل علي بن أبي طالب عليه السلام. پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: اگر تمام گياهان قلم شوند و درياها مرکب شوند و اجنه نويسنده شوند و انس و بشر حسابگر باشند، فضائل علي قابل شمارش نيست. مناقب خوارزمي، ص18 - لسان الميزان ابن حجر، ج5، ص6 و روايتي هم هست که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: يا علي! ما سئلت الله شيئا الا سئلت لک مثله الا قال لي لا نبي بعدک از خداوند براي خودم هر چه خواستم، براي تو هم همان را خواستم؛ مگر اينکه خداوند فرمود ديگر پيامبري بعد از تو نيست. معجم اوسط طبراني، ج8، ص47 - السنة عمرو بن ابي عاصم، ص582 - كنز العمال، ج11، ص625 - بحار الأنوار، ج39، ص36 قاضي اياز مي گويد: لا اعرف في فضيلة علي حديثا افضل منه. در فضيلت حضرت علي (عليه السلام)، حديثي فراتر از اين من نديدم. السنة عمرو بن ابي عاصم، ص582 در صحيح بخاري، ج5، ص6 در ذيل آيه شريفه «هذان خصمان اختصموا في ربهم» از قول اميرالمومنين (عليه السلام) نقل مي کند: قال انا أول من يجثو بين يدي الرحمن للخصومة يوم القيامة و قال قيس بن عباد و فيهم أنزلت «هذان خصمان اختصموا في ربهم» من اولين مظلومي هستم که فرداي قيامت در محکمه عدل الهي، درباره کساني که در مورد من ظلم کردند، مورد محاکمه قرار خواهد گرفت. در اين رابطه از آقا نبي مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) روايات متعددي داريم و من جمله اين روايات: عن ابن عباس، قال: خرجت انا و النبي صلى الله عليه و سلم و على في حشان المدينة، فمررنا بحديقة، فقال على: ما أحسن هذه الحديقة يا رسول الله! فقال: حديقتك في الجنة أحسن منه، ثم أومأ بيده إلى رأسه، ثم بكى حتى علا بكاؤه، قلت: ما يبكيك؟ قال: ضغائن في صدور قوم لا يبدونها لك حتى يفقدوني. قلت: في سلامة من ديني؟ قال: في سلامة من دينک. اميرالمومنين (عليه السلام) مي گويد روزي با نبي مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در بيرون مدينه در داخل يک باغي بوديم و صحبت مي کرديم. ديدم که قطرات اشک از چشمان نبي مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) سرازير شد. گفتم: چرا گريه مي کني؟ گفت: کينه هايي مي بينم در سينه بعضي از اقوام که بعد از من، آن کينه ها را بروز مي دهند. گفتم: آيا دين من سالم مي ماند؟ گفت: بله دين تو سالم مي ماند. مجمع الزوائد هيثمي، ج9، ص118 - مسند أبي يعلى، ج1، ص427 - معجم كبير طبراني، ج11، ص61 - شرح نهج البلاغة ابن أبي الحديد، ج4، ص107 - ميزان الاعتدال ذهبي، ج4، ص480 در روايت ديگري، حاکم نيشابوري در مستدرک، ج3، ص140 آورده که اميرالمومنين (عليه السلام) فرمود: ان مما عهدا لي النبي (صل الله عليه و آله و سلم) ان الامة ستغدر بي بعده. يکي از وصيت هايي که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در حق من کرد، اين بود که فرمود: امت من بعد از من در حق تو خيانت و مکر و حيله مي کنند. مجمع الزوائد هيثمي، ج9، ص137 - شرح نهج البلاغة ابن أبي الحديد، ج4، ص107 لذا اميرالمومنين (عليه السلام) هم بارها مي فرمود: ما زلت مظلوما منذ قبض الله نبيه و الي يوم الناس هذا. از روزي که خداوند، پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را به پيش خود برد، مظلوميت همواره با من بوده تا امروز. شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج20، ص283 اميرالمومنين (عليه السلام) روزي به امام حسن (عليه السلام) فرمود: و ايم الله يا بُنيّ ما زلت مبغيا علي منذ هلک جدک قسم به خداوند! از روزي که جدت از دنيا رفته است، همواره ظلم ها به طرف من سرازير شده است. الامامة و السياسة ابن قتيبه دينوري، ج1، ص68 - با تحقيق شيري |
65 |
نام و نام خانوادگي: غلام فاطمه -
تاريخ: 29 ارديبهشت 89 - 22:44:06
لعن علي عدوك يا علي |
66 |
نام و نام خانوادگي: ساجد -
تاريخ: 30 ارديبهشت 89 - 19:16:53
شيعه ميگويد: اهل سنت حديث صحيح دارند که اين امر اتفاق افتاده اما عبد الرحمن دمشقيه، نويسنده معاصر وهّابى، مىنويسد: در روايت ابوبكر، نام داوود بن عُلْوان بَجَلِى وجود دارد كه بخارى، ابوسعيد بن يونس، ابن حجر و ذهبي و عقيلى وى را منكر الحديث مىدانند. و اين گفته دروغ است به دلايل زير: اول: روايت با سندهاى ديگر نيز نقل شده است دوم : روايت با سندهاى متعدد تقويت شده است يعني اين روايت با سه سند گوناگون نقل شده است. حتّى اگر فرض كنيم كه همه اين اسناد مشكل داشته باشند، بازهم نمىتوانيم از حجيّت آن دست برداريم؛ زيرا بر مبناى قواعد علم رجال اهل سنّت، اگر سند روايت از سه عدد گذشت، حتّى اگر همه آنها ضعيف باشد، يك ديگر را تقويت كرده و حجّت مىشود؛ سوم: شهادت عالمان اهل سنت بر صحت روايت چهارم: سند روايت درست است تنها اشكالى كه به اين روايت شده، منكر الحديث بودن عُلوان بن داوود بود، اين اشكال مردود است؛ چرا كه ابن حبان شافعى كه به اعتقاد برخى از بزرگان اهل سنت از متشددين در توثيق است، علوان بن داوود را توثيق كرده؛ و منكر الحديث بودن علوان بن داوود قابل اثبات نيست، پاسخ اهل سنت: ما يك مقاله 25 صفحه اي شيعه ها را خلاصه كرديم ،علماي شيعه در اين 25 صفحه ، سند فقط يک حديث را در کتب ما بررسي کرده اند بنازم همتشان را!! ولي يک سوال! علماي شيعه که اينقدر خبره اند و روي حرف علماي متخصص ما در علم حديث حرف ميزنند، اينها چرا به خود زحمت نميدهند تا احاديث مهمترين کتاب هاي خود را تحقيق کنند و سره را از ناسره و صحيح را از ضعيف جدا کنند؟ ظاهرا که بسيار حوصله دارند و در صفحه صفحه کتاب هاي ما ميگردند. ظاهرا راويان احاديث ما را اينطور ميشناسند که ناوارد به امور خيال ميکند که اين محققين !!! شيعه ،برادران دوقلوي راويان احاديث ما هستند اما آيا اي خواننده شيعه بنظر شما عجيب نيست که يک ايراني نام کوچه پس کوچه هاي قاهره را بشناسد اما نام شهرهاي مهم کشور خود مثل تبريز و اصفهان را نشناسد؟! اي خواننده شيعه آيا ميداني مهم ترين کتاب شيعه اصول کافي است . آيا ميداني تا حالا علماي شما در اين کتاب تحقيقي نکرده اند و ما نميدانم دقيقا کدام احاديث کافي صحيح است تا در بحث با شيعه از آنها استفاده کنيم ؟ تکليف اصول کافي دوجلدي که تا حالا معلوم نشده پس تکليف بحارالانوار 110 جلدي تا روز قيامت معلوم نخواهد شد. با اين کارنامه ،باز اين مکاران ميايند درباره يک حديث ما 25 صفحه طولاني مينويسند و روي حرف آلباني و ابن حجر و هيثمي و ذهبي حرف ميزنند درست مثل اينکه يک حجه الاسلام اوگاندايي ايراد بگيرد که هواپيمايي ايرباس آمريکا غير فني ساخته شده در حاليکه خودش يک دوچرجه نميتواند بسازد و بعد خيال کند با پر کردن 25 صفحه حرفش اثبات ميشود !! اما آيا علماي شيعه خجالت ميکشند کلا و حاشا حالا يک سوال خيلي مهم ديگر (واقعا مهم دقت کنيد ) شما ببينيد شيعه ها 25 صفحه عرق ريختند تا ثابت کنند اين حديث بدون شک و ريب صحيح است . بسيار خوب! بسيار خوب!! ما قبول ميکنيم که صحيح است تعجب نکنيد بله قبول ميکنيم صحيح است!! حالا روايت را اول نقل ميکنيم تا شيعه خبط خود را ببيند و بداند با قبول کردن روايت فاتحه مذهب خود را خوانده است و از چاله به چاه افتاده و از نم نم باران به زير ناودان پناه برده ! روايت اين است: عبد الرحمن بن عوف ميگويد به هنگام بيمارى ابوبكر رضي الله عنه به ديدارش رفتم و پس از سلام ، احوالپرسى کردم و ابوبكر در جواب گفت: ميبيني که رو به مرگم و البته بهترين شما را، بعد از خود برشما امير كردم (يعني عمر رضي الله عنه را ) و در ادامه گفت: من در دوران زندگى بر سه چيزى كه انجام دادهام تأسف مىخورم، و بر سه کار که انجام ندادم افسوس ميخورم سه کار را هم اي کاش از رسول الله ميپرسيدم سپس ابوبکر آن نه چيز را برشمرد از جمله گفت اي کاش به خانه فاطمه حمله نمىكردم؛ اگر چه آن را براى جنگ بسته بودند و اي کاش خلافت را قبول نميکردم و عمر يا ابوعبيده را براي خلافت پيش ميکردم و به جاي من يکي از ان دو امير ميشد. و اي كاش درباره خلافت و جانشيني از رسول الله صلي الله عليه وسلم ميپرسيدم که بعد او کي باشد .... الي اخر داستان حالا جواب دندان شکن ما به شيعه! يا عالم شيعي يا حجه الاسلام يا ايت الله !! مگر تو 25 صفحه را سياه نکردي تا صحيح بودن روايت را ثابت کني؟ مگر نميگويي اين روايت درست است ؟ خب از اين روايت ثابت ميشود که حضرت ابوبکر روحش هم خبر نداشته حضرت محمد حضرت علي را به جانشيني انتخاب کرده است از اين روايت ثابت ميشود که واقعه غدير خم يا بقول شما غيد غدير خم از پايه دروغ و بي اساس است و نه ابوبکر ميدانسته که پيامبر علي را جانشين خود کرده نه راوي ( عبدالرحمن ابن عوف که فرد مهمي بود) آري اگر عبدالرحمن بن عوف ميدانست به ابوبکر ميگفت چرا افسوس ميخوري (که اي کاش از پيغمبر پرسيده بودم) مگر در عيد غدير خم نگفت علي جانشين است؟ حالا شيعه چه راهي برايش باقي مانده؟ هيچ!! همان کاري را ميکندکه در همان 25 صفحه کرده يعني با دقت تمام از اين روايت طولاني فقط يک جمله را انتخاب کرده تا رسوا نشود. اي مردم بايد توضيح بدهيد که چرا ابوبکر دم مرگ از حمله به خانه فاطمه نادم است اما در همان حال به آن خيانت عظيم از نظر شما ( غصب خلافت ) اصرار ميورزد و گناه بي لذت ميکند ؟ و خلافت را ميدهد به عمر و ميگويد دادم به بهترين شما! اي مردم ! کسي که سر مظلوم را ميبرد و انرا خوب ميداند آيا معقول است که افسوس بخورد که چرا يک تار موي همان مظلوم را کندم؟( به خانه فاطمه حمله کردم ) اگر داستان شما درباره غصب خلافت درست باشد پس رفتار ابوبکر قابل توجيه نيست پس يا روايت دروغ است يا شما درباره عيد غدير دروغ ميگوييد و انتخاب با شماست !! حتي يک شيعه ساده و صد در صد هالو ،گمان نميکنم اگر بگوييد: راوي روايت در نقل يک جمله صادق بوده و در نقل جمله بعدي کاذب بوده ! اين را از شما بپذيرد. شيعه اگر جواب دارد بگويد. اما نقد سند روايت : نميخواهيم مثل شيعه 25 صفحه پرگويي کنيم چون او اين را دوست دارد. چون آدم بي منطق پرگوست، پس جواب خلاصه اين است: اولا چنانکه در اول گفتم شيعه صلاحيت اين بررسي را ندارد زيرا (کل اگر طبيب بودي، .......صحيح و ضعيف اصول کافي خود را اول جدا نمودي) دوما اين درست نيست که يک روايت دروغ را ،اگر سه دروغگو جدا جدا روايت کردند آن روايت صحيح ميشود آيا اين را عقل ميپذيرد؟ اين از اصول علم حديث نيست البته دروغ شيعه را انتهايي نيست. آنچه که اهل سنت ( آنهم فقط گروهي از آنها ) ميگويند اين است که در عبادات و اذکار و دعا ميتوان به احاديث ضعيف استناد کرد زيرا اين ضرري ندارد ، اما در اعتقادات بايد حتما حديث صحيح باشد و حديث مورد بحث حول اعتقادات است و در اينجا حديث ضعيف اصلا اعتبار ندارد. البته خيلي از علماي اهل سنت، حتي درباره عبادات نيز حديث ضعيف را قبول ندارند و ميگويند آنقدر حديث صحيح درباره عبادات داريم که نيازي به احاديث مشکوک نيست . سوما اما از نظر علماي طراز اول اين حديث مردود است مثل نظر هيثمي در مجمع الزوايد اين است : رواه الطبراني وفيه علوان بن داود البجلي وهو ضعيف وهذا الأثر مما أنكر عليه اين روايت را طبراني نقل کرده و علوان بن داود در سلسله راويان است که روايتش اعتبار ندارد علاوه بر اين از نظر من که هيثمي باشم ميگويم، اين روايت از جمله روايات منکر است ( بخاطر متنش ). و نظر ذهبي در ميزان الاعتدال قال البخاري: علوان بن داود - ويقال ابن صالح منكر الحديث. وقال العقيلى: له حديث لا يتابع عليه، ولا يعرف إلا به. وقال أبو سعيد بن يونس: منكر الحديث. امام بخاري احاديث او را قابل قبول نميدانم و عقيلي ميگويد گفته هاي علوان قابل پيروي نيست و روايت هاي دارد که غير از او کسي نگفته ( در قوطي هيچ عطاري نيست ) و ابو سعيد ميگويد که او دروغگو است اما اينکه يک عالم با بقيه اختلاف کرده باشد اين کاري عاديست. اين بسيار اتفاق افتاده، اما نظر علماي اهل سنت عموما همين است و اختلاف چند نفر با اين نظر، از ارزش آن نميکاهد و بي اعتباري علوان بن داود همچنان برقرار است. اما اگر شيعه هنوز اصرار دارد که اين روايت درست و صحيح است پس از چاله به چاه افتاده و خودش خبر ندارد!! يعني بايد تمام متن حديث را قبول کند ( نه فقط نيم جمله را ) يعني بايد عيد غدير خم را باطل بداند. جواب نظر: با سلام |
67 |
نام و نام خانوادگي: علي -
تاريخ: 01 خرداد 89 - 20:00:25
واقعا با طرح شهادت به يهود خدمت ميكنيد .به حضرت علي و حسن و حسين تهمت ميزنيد-به اصحاب پيامبر توهين ميكنيد-تاريخ را عوض كرديد- امروز فردا هم بحث شهادت پيامبر را ميكنيد-جوابيه شما باعث هدايت 2تن از دوستان شيعه من شد چون همش دروغ يا سفسته كاري است- از خدا بترسيد و به امام علي به شجاعتش و پسرانش توهين نكنيد |
68 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 03 خرداد 89 - 01:46:28
جناب علي (شماره 67) لطفا بفرماييد که کدام قسمت از جواب گروه پاسخ شبهات دروغ بوده است، تا بنده هم از هدايت شدگان باشم. |
69 |
نام و نام خانوادگي: --- -
تاريخ: 03 خرداد 89 - 18:42:02
يه مشکلي که شما شيعه ها دارين روايت رو کامل ذکر نمي کنيد حالا ديليش رو من نمي دونم ولي مي دونم شما دوست داريد همه چيز طبق نظر شما پيش بره و حتي خدا هم به راي شما راي بده. همه اين رواياتي که شما آوريدن تو همه کتاب هاي منبع دروغ يا ضعيف و گمان ذکر شده. شما اگه قبل و بعد روايت رو نگاه کنيد يا اول اون کتاب منبع رو که حتما هم نگاه کردين مي فهميد که همه اين روايات يه مشت دروغ هست که نوشته شده درسته ممکنه در کتب اهل سنت باشن ولي اين دليل نمي شه که شما بالاي سر بگيرين و فرياد بزنيد که در فلان کتاب اهل سنت اين روايت اومده. در همه کتب اهل سنت احاديث ضعيف ذکر شده حصوصا محدث معاصر علامه الباني در کتابي که روايات و احاديث رو تفکيک کرده ايم روايات جزو دروغ ها ذکر شده شما بهتره دنبال دليل محکمتري بگردين يا حداقل کل روايت رو ذکر کنيد همين طور که شما به بخشي از آيات قرآن اشاره مي کنيد در حالي که آيات ماقبل و مابعد اون چيز ديگه اي مي گه. شما حتي يک روايت از نظر راوي و سند توي کتب خودتون هم نداريد که بتونيد با اون شهادت حضرت فاطمه رو ثابت کنيد. جواب نظر: !!! بهتر است به جاي اينكه ادعا كنيد فلان كس و فلان كس روايت را تضعيف كردهاند ، يكبار خود سند روايت را مطالعه كرده و نظر علماي اهل سنت را راجع به راويان اين سند ، ملاحظه كنيد ، تا مشخص شود ، آيا شيعه به روايات ضعيف استناد ميكند ، يا علماي اهل سنت از روي ناچاري و بدون دليل ، اين روايات را تضعيف كردهاند . گروه پاسخ به شبهات |
70 |
نام و نام خانوادگي: يهودي -
تاريخ: 03 خرداد 89 - 18:51:19
يهودي هرگز به دين خودش فخر نورزيده و هميشه دوست داشته يک مسلمان باشه ولي... من واقعا براي شما مسلمانان متاسفم که اين طور به جان همديگر افتادين. من واقعا تا چندي پيش فکر مي کردم که دين اسلام مي تواند بهترين دين باشد و اراده گريدن به اين دين را داشتم ولي وقتي مي بينم پيروان اين دين اين يکديگر را کافر مي دانند واقعا افسوس مي خورم. جهان امروز جهان پيشرفت است در همه زمينه ها، اما شما هنوز دست از 1400 سال پيش برنداشته ايد. امت هاي گذشته طبق قرآن شما رفتند و هر چه کردند براي خودشان بوده و شما اهل سنت يا شيعه به خاطر عمال آنها مواخذه نخواهيد شد و اعمال شما براي شماست و اعمال گذشتگان براي آنها. حالا اگر عمر فاطمه رو کشته يا به قول شما شهيد کرده، يا وفات کرده چه تاثيري در زندگي شما داره اگر اهل سنت به خاطر وفات فاطمه برتر هستند يا شعيه به خاطر شهادت برتر هستند دليلي بياريد. طبق قرآن شما ملاک برتري در نزد خدا تقوا است ولي من مي بينم که شما مسلمانان حتي به احکام دين خودتون هم پايبند نيستيد. |
71 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 03 خرداد 89 - 20:06:55
با سلام يك روز به اسم عبد ا.ل.ل.ح يك روز به اسم عبد ا.ل.و.ه.ا.ب بك روز به اسم م ه ر ا ن بك روز به اسم ش ي ل ا بك روز به اسم ه ن ا و ا بك روز به اسم و ه ا ب ي بك روز به اسم ر ي گ ي امروز هم به اسم ي ه و د ي. اقاي يهودي شما اگر صادق باشيد ميزانتان بايد دقيقتر از باشد برداشت شما نشان دهنده هم ياري و همكاري مستمر شما با وهابيت مسلما و سني نماست . شما اگر دنبال حق ميبوديد برداشتتان غير از ميبود , بماند ان يهودي كه در روز هجوم به خانه حضرت فاطمه سلام الله عليها وقتي كه مظلوميت حضرت علي عليه السلام را ديد كه او را مظلومانه و كشان كشان براي بيعت ميبرند اسلام اورد . راستي ايشان در ان حركت چه ديده بود . بقول معروف " ديده اي خواهم كه باشد شه شناس <======> تا شناسد شاه را در هر لباس يا علي |
72 |
نام و نام خانوادگي: محمد -
تاريخ: 04 خرداد 89 - 18:39:27
خدمت momen abdullah شما ميتوانيد به کتاب افسانه ي شهادت آيت الله حيدر علي قلمدران و ديگر کتابهاي اهل سنت مراجعه کنيد. درضمن جناب آيت الله حيدر علي قلمدران يک شيعه ي بود که به لطف خدا هدايت شد جواب نظر: !!! |
73 |
نام و نام خانوادگي: يك وهابي -
تاريخ: 04 خرداد 89 - 20:07:04
علماي مسلمان همت كنند و احاديث مهمترين کتاب هاي شيعه را تحقيق کنند و سره را از ناسره و صحيح را از ضعيف برايشان جدا کنند . علماي مسلمان واقعا" اين توانائي را دارند . و اما بعد: نرفتيم بالاخره ديديم يكي ... از اينها نقاب را برداشت و خود را آشكار كرد . |
74 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 04 خرداد 89 - 21:24:22
با سلام بقول معروف """ كل اگر طبيب بودي<=====> سرخود دوا نمودي . جناب (73) واقعا اگر عالم درست حسابي انظرف ميبود يكدفعه مينشستند صحاح را تصحيح ميكردند بعد مي امديد اين ظرح را پيشنهاد ميكرديد . باز هم بقول معروف <<<چراغي كه بخانه رواست <=====> بمسجد حرام است >>> انگشتهاى خدا ========= ـ «مردى از دانشمندان يهود نزد رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم آمد و گفت: يا محمّد! خداوند آسمانها را بر انگشتى و زمينها را بر انگشتى و درخت را بر انگشتى و آب و خاك را بر انگشتى و ساير خلايق را بر انگشتى نگه مىدارد... پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم هم جهت تصديق قول او خنديد... (1) ـ صحيح بخارى، ج 6، ص 157، تفسير سوره زمر، و ج 9، ص 150 و 151 و 165 و 181، كتاب التوحيد، بابهاى: «ما يذكر في الذات (دو حديث) » و «ما جاء في قول اللّه تعالى انّ رحمة اللّه قريب من المحسنين» و «كلام الرّب عزّ وجلّ يوم القيامة مع الانبياء وغيرهم........ جاء حبر من الاحبار إلى رسول اللّه(ص) فقال: يا محمّد انّا نجد انّ اللّه يجعل السماوات على اصبع والارضين على اصبع والشجر على اصبع والماء والثرى على اصبع وسائر الخلائق على اصبع فيقول أنا الملك. فضحك النبى(ص) حتّى بدت نواجذه تصديقا لقول الحبر... تقريباُ با همين محتوا : الف ـ صحيح مسلم، ج 4، ص 8 ـ 2147، كتاب صفة القيامة والجنّة والنار (در ادامه كتاب صفات المنافقين و احكامهم)، ح 19 إلى 22. ب ـ سنن ترمذي، ج 5، ص 6 ـ 345، تفسير سوره زمر، ح 3238 إلى 3240. والله جاي گريه دارد يا خنده ؟؟؟؟؟ يا علي |
75 |
نام و نام خانوادگي: يك وهابي -
تاريخ: 04 خرداد 89 - 21:28:09
در كامنت 73 جمله آخر كه نوشته ام منظورم آقاي ساجد نيست . با تشكر |
76 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 04 خرداد 89 - 21:28:57
با سلام جناب محمد ( 72 ) خوبيش اينه كه خودت ميگي افسانه ......... يا علي |
77 |
نام و نام خانوادگي: حيدري -
تاريخ: 04 خرداد 89 - 22:55:17
جناب محمد اگه ميدونستي اين قلمداران عمري كثيف چه گ..ي بود ازش كتابي نام نميبردي.آبروي هرچي سنيه بردي با اين مدركت |
78 |
نام و نام خانوادگي: محمد -
تاريخ: 05 خرداد 89 - 20:47:13
آقاي محمد باقري عزيز خوشت مياد من نعوذ بالله به يكي از امامان خطاب ملعون بكنم؟ خوب اين يه سايت همگانيه كه كلي آدم از اون بازديد ميكنند اين حرفا مال يه آدم متعصب بيدين است. البته ببخشيد. |
79 |
نام و نام خانوادگي: شيعه ميشوم -
تاريخ: 12 خرداد 89 - 21:01:40
مي خواهم مسلمان شوم به كدام سوي روم؟ شيعه يا سني؟ مي خواهم مسلمان شوم آيا از كسي متابعت كنم كه نسبت هجر و هذيان به رسول اكرم مي دهد يا از كسي متابعت كنم كه حضرت رسول درباره ي او فرمود:علي مع الحق و الحق مع علي . خود قضاوت كن!!!!!!!!!! مي خواهم مومن شوم آيا متابعت از كسي كنم كه بيش از 72 مرتبه گفته: لو لا علي لهلك عمر(اگر علي نبود هر آينه عمر هلاك شده بود )يا از كسي تقليد كنم كه بار ها فرمود (سلوني قبل ان تفقدوني)از من سوال كنيد قبل از آنكه از ميان شما رخت بربندم. يهودي ، مسيحي ، سيك يا بودايم .مي خواهم مسلمان شوم از كدام مذهب پيروي كنم ؟ آيا از كسي متابعت كنم كه هنگام شهادت رسول اكرم مي گفت: حسبنا كتاب الله( كتاب خدا ما را بس است)يا به دنبال كسي قدم بگذارم كه سه شبانه روز كنا پيكر مطهر رسول عخدا قرار گرفت و تمام دنيا و لذائذش را رها كرد . مي خواهم مسلمان شوم در حالي كه ميبينم عمر بن خطاب عملا دستورات رسول خدا را زير پا مي گذاشت و به تشخيص خود عمل مي كرد . يا از كسي تقليد كنم كه هرگز اجتهاد خويش را در مقابل نص قران قرار نداد. قران فرموده است متعه جايز است(نسا-24)سنت نبوي فرموده متعه مستحب موكد است ولي همو بود كه در مقابل اين امر قراني و سنت نبوي قيام كرد و گفت من اين سنت حلال را حرام مي كنم. آيا وجدان صحيح اجازه ي تقليد از امثال چنين كسي را مي دهد يا از شخصي تقليد كنم كه خود مي فرمود: همانند بچه شتري كه از مادرش جدا نميشد از ريوا خدا جدا نميشدم و هر جا كه رسول خدا قدم گذاشت قدم گذاشتم و هرجا كه قدم برداشت قدم برداشتم . و او جز امير المومنين علي ابن البيطالب كس ديگري نبود. چرا بايد دنبال فردي بروم كه خود مي گفت در وجودم شيطاني است كه دائما مرا وسوسه مي كند .واي بر كساني كه هنوز از او دم ميزنند و پيروي مي كنند.بيا و تا چنگال مرگ گلويت را نفشرده راه راست را انتخاب كن. ميان ماه من تا ماه گردون از اهل دلي درباره ي تبعيت از علي (ع) و ابوبكر سوال كردند.گفت: در حيرتم مقام امير المومنين علي (ع) آن قدر بالاست كه مردم در باب خدا بودن يا نبودن او بحث ميكنند ولي درباره ي ابوبكر صحبت بر اين است كه آيا بعد از 46 سال شرك و بت پرستي آيا اسلام واقعي آورد يا خير؟ از بزرگان اهل سنت ابوبكر و عمر هستند كه هر دو جز لشكر اسامه بودند و در حالي كه اين دو تخلف ورزيده و شبانه از لشگرگاه بدون اطلاع قبلي به مدينه بازگشتند و از جمله تاريخ نويسان اهل سنت كه اين مطلب را ياد آوري نموده اند :1.بلاذري در تاريخ خود2. طبقات ابن سعد ج2 صفحه 41و ... براي تك تك جملات منبع موثق دارم بلافاصله بگو تا برات بذارم. |
80 |
نام و نام خانوادگي: مسلمان -
تاريخ: 27 آبان 89 - 14:44:03
اقاي باقري واقعا درشان يك شيعه مسلمان نيست بركسي لعن بفرستي كه درهيج يك ازكتب معتبر به او لعنت نفرستاده اندودرحالي كه يكي از امامان بزركوار شيعه هارا ازلعن ونفرين منع كرده اند |
صفحه بعد | [1] [2] [3] [4] | صفحه قبل |