بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ : 95/06/31
خدا را بر تمام نعمتهایش به ویژه نعمت ولایت سپاس میگوییم. خدا را سپاسی دیگر میگویم که به من توفیق داد تا بار دیگر در جمع شما عزیزان و بزرگواران و مدافعان ولایت حضور پیدا کنم و در این ایام خجسته چند دقیقهای با شما سخن بگویم.
قبل از آغاز سخن هم عیدالله الأکبر و عید امامت و ولایت را به پیشگاه صاحب ولایت مطلقه بقیة الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) و همه شیفتگان و دلباختگان امامت و ولایت تبریک و تهنیت عرض میکنم.
خدا را قسم میدهم به آبروی مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) عیدی ما را فرج موفور السرور مولایمان بقیة الله الأعظم قرار بدهد به شرط صلوات غراء بر محمد و آل محمد.
امشب میخواهم با شما عزیزان خیلی دوستانه و رفاقتی صحبت کنیم و از حالت گفتگو و سخنرانی بیرون بیاییم، دوستان هم اگر در میان صحبتهای من صحبتی داشتند من در خدمتشان هستم.
بزرگواران ما سخنانی را فرمودند که ما درخور سخنان بزرگوارانه این عزیزمان نیستیم. همانطور که شخصی از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در جلسهای تعریف کردند، حضرت فرمودند:
«وَ اجْعَلْنِی أَفْضَلَ مِمَّا یظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لِی مَا لَا یعْلَمُون»
نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 305، خطبه 193 و من خطبة له ع یصف فیها المتقین
ما هم همان مطلب را خواهیم گفت. خداوند عالم به ما این توفیق را داده است که از بدو ورودمان به حوزه از سال 1346 هجری چند سال قبل از اینکه عزیزان ما این دنیای پرزرق و برق را ببینند، ما وارد حوزه علمیه قزوین شدیم و سال 1346 وارد حوزه علمیه قم شدیم.
الآن حدود 47 یا 48 سال است که در خیابانهای قم هرسال نعلینی پاره کردیم. یکی از عنایاتی که خداوند عالم به ما داشت، این است که از همان اول عشق ولایت اهلبیت (علیهم السلام) و دفاع از حریم ولایت نصیبمان شد.
(إِنَّ الْفَضْلَ بِیدِ اللَّهِ یؤْتِیهِ مَنْ یشاءُ)
فضل به دست خدا است، به هر کس بخواهد میدهد.
سوره آل عمران (3): آیه 73
روزی خدمت آیت الله العظمی وحید خراسانی بودیم، معمولاً مراجع و بزرگواران نسبت به ما بنده پروری دارند و ذره پروری میکنند؛ زیرا میدانند بچه دبستانیها احتیاج به تشویق دارند.
ایشان به من گفتند: آقای قزوینی یا لقمه پاک پدرتان بود و یا شیر حلال مادرتان بود یا کار خیری انجام دادید که خداوند متعال چنین توفیقی به شما داده است. بنده گفتم: حاج آقا یک شق چهارمی هم هست و آن این است خداوند عالم توفیقی میدهد بدون آنکه طرف مستحق توفیق باشد؛ زیرا:
(إِنَّ الْفَضْلَ بِیدِ اللَّهِ یؤْتِیهِ مَنْ یشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ علیم)
بگو فضل به دست خدا است، به هر کس بخواهد میدهد و خدا فضلی وسیع دارد و علیم است.
سوره آل عمران (3): آیه 73
در رابطه با اهمیت بحث امامت و ولایت روایت صحیحه «ابن ابی نجران» از امام باقر (علیه السلام) و همچنین روایتی مرحوم «کلینی (رضوان الله تعالی علیه)» در «کافی» جلد دوم صفحه 18 آورده که همه عزیزان این روایت را حفظ هستند.
«بُنِی الْإِسْلَامُ عَلَی خَمْسٍ عَلَی الصَّلَاةِ وَ الزَّکاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایةِ وَ لَمْ ینَادَ بِشَیءٍ کمَا نُودِی بِالْوَلَایةِ»
این روایت را معنا نمیکنم، تنها به توضیح کوتاهی اکتفا میکنم. خداوند عالم ارکان اسلامی را پنج رکن قرار داده است که چهار رکن آن نماز و روزه و زکات و حج است و پنجمی ولایت است که دارای جایگاهی است که نماز و روزه این جایگاه را ندارد!!
«فَأَخَذَ النَّاسُ بِأَرْبَعٍ وَ تَرَکوا هَذِهِ یعْنِی الْوَلَایةَ»
الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 2، ص 18، ح 3
این روایت گلایه امام باقر (علیه السلام) از ما و دیگران است. مخاطب ایشان تنها اهل سنت نیستند، بلکه مضمون روایت آن بزرگوار این است که مردم چهار مورد قبلی را گرفتند و ولایت را ترک کردند.
الآن در حوزههای علمیه سراسر کشور مشاهده کنیم که دروس فقه و اصول ما چقدر است و دروس مربوط به امامت چقدر است!؟
درسهای فقهی ما باید باشد، درسهای اصولی ما باید باشد؛ اما از میان هفتاد هزار طلبهای که داریم چند نفر قرار است مجتهد شوند؟! چند نفر قرار است فقیه شوند؟! چند نفر میخواهند صاحب رساله شوند؟!
ما تنها تلاش میکنیم در بحثهای فقه و اصول و امثال آن از یکدیگر سبقت بگیریم که غالباً میبینیم نه تنها طلبههای ما، بلکه اساتید بزرگوار ما هم در حوزه امامت به آنچه امروز جامعه نیاز دارد نمیپردازند.
هدف من از بحث امشب این است که طلبه امروز باید دارای چه ویژگیهایی باشد و چگونه و از کجا وارد شود!!
عربستان سعودی کتابی علیه شیعیان تألیف کرده بودند به نام «لله ثم للتاریخ» که مربوط به زمان دولت آقای خاتمی بود. حضرت آیت الله العظمی سبحانی من را احضار کردند و گفتند: شما این کتاب را با دوستانتان تقسیم بندی کنید و هرکدام ده الی بیست صفحه را جواب بدهید، سپس ما این کتاب را جمعبندی کنیم و به عربستان بفرستیم.
ما یک جلسهای گذاشتیم و بخشی از کتاب را به یکی از اساتید بزرگواری که خدمتشان ارادت داریم و شاید حدود 15 سال است در حوزه تدریس رسائل و مکاسب دارند تحویل دادیم و گفتیم: حاج آقا این قسمت را جواب بدهید و در اختیار ما قرار بدهید تا ما هم یک نگاهی بیندازیم و جمع بندی کنیم و بفرستیم.
این بزرگوار بعد از دو هفته کتاب را به من برگرداند، به بیبی دو عالم حضرت معصومه (سلام الله علیها) قسم به من گفت: آقای قزوینی از زمانی که این کتاب را خواندم ذهن من متزلزل شده است و اعتقادات من خراب شده است!! او کتاب را پرت کرد و گفت: من اهل این کار نیستم. دوستان و سروران گرامی حوزه ما باید اینگونه باشد؟!
میخواهم جلسه مقداری خودمانی باشد. مرد کسی است که خود را نقد کند، نه دیگران را! یکی از بالاترین شجاعت این است که انسان آسیبشناسی شخصی داشته باشد، نه اینکه دیگران را آسیبشناسی کند.
ما صاحب رسانه هستیم، الان حدود 15 سال است که در رسانهها بحث و مناظره و مباحثه داریم. بنده در شبکه «المستقله» که متعلق به عربستان سعودی است به دستور شخص حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی سه شب بحث داشتم که بحمدالله بحث خیلی خوبی بود.
در این مباحثه، سه نفر وهابی به یک طرف بودند، «دکتر ابو شوارب» را از دانشگاه اسکندریه مصر آورده بودند، «حسن حسینی» از وهابیان سرشناس بحرین را آورده بودند و همچنین «هاشمی» از تونس آمده بود.
این افراد سه نفر بودند و ما یک نفر بودیم. ما بحثهایی داشتیم که حتماً در فضای مجازی گذاشته شده است. همچنین فایل این مباحثه به زبان عربی و فارسی در «سایت ولی عصر» هم موجود است.
همچنین هفت سال است که این افتخار نصیبب ما شده است که اولین شبکه ماهوارهای حوزه به نام «شبکه جهانی ولایت» را در اختیار داریم. ما افتخار میکنیم در محضر سرور عزیزمان حضرت آیت الله ملکی هستیم که واقعاً از مفاخر حوزه هستند.
بنده واقعاً به وجود ایشان افتخار میکنم و ایشان را نه همانند برادر، بلکه پاره تنم دوست میدارم. زمانی که حرم مطهر امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) بودم، یکی از کسانی که برایشان دعا کردم، این بزرگوار بوده است. ایشان حق بزرگی به گردن من و «شبکه جهانی ولایت» دارند. الحمدلله این شبکه برنامههای خوبی دارد.
جا دارد این مطلب را اینجا خدمت حاج آقای ملکی و خدمت شما عرض کنم که ما پیامی از طرف مراجع عظام قم مخصوصاً حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به مراجع عظام نجف در رابطه با قضایای «یاسر الحبیب» و اهانتهای او و فیلمی که قرار است بسازند؛ داشتیم.
در نجف خدمت مراجع بزرگوار از جمله حضرت آیت الله العظمی محمد سعید حکیم، حضرت آیت الله العظمی فیاض و حضرت آیت الله العظمی سیستانی رسیدیم.
بنده عرض کردم که مراجع روحیه ذرهپروری دارند. زمانی که خدمت ایشان رسیدیم، فرمایش آقای سیستانی خطاب به آقای ملکی و آقای مقدم که الآن هم در حرم حضور دارند، این بود که من برنامههای «شبکه جهانی ولایت» را مرتب میبینم.
آیت الله العظمی سیستانی در ادامه گفتند: بنده از بحثهای شما که بحثهای ولایی میکنید و تصویر روایت را که در شبکه نشان میدهید و روی موارد دست میگذارید خیلی خوشم میآید.
تعبیر ایشان این بود: من به شما معتقد هستم و بر خوردم لازم میدانم برای شما دعا کنم!! شاید عیدی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بود که چنین حرفی از طرف مرجع عالیقدری چون آیت الله العظمی سیستانی بیان شود.
زمانی که خدمت آیت الله العظمی مکارم شیرازی گزارش دادم، برای ایشان خیلی لذتبخش بود که مجتهدی با وجود مشغلههایی که دارد برنامه ما را میبیند و این برای ما سرمایه هست.
تقریباً میتوانیم بگوییم در حوزه رسانه اولین حرف را «شبکه جهانی ولایت» میزند. ما تلاش کردیم تا برنامه های شبکه، هم از طریق ماهواره و هم از طریق اینترنت و هم از طریق گوشی موبایل به سهولت قابل دریافت باشد.
اگر کسی گوشی موبایل اندروید داشته باشد، «شبکه جهانی ولایت» را خیلی راحتتر و صافتر از شبکههای داخلی میگیرد. برنامههای ما بعد از مغرب شروع میشود و تا ساعت 12 شب ادامه دارد که عمدتاً مباحث چالشی ما در برابر وهابیت است.
لزوم توجه به رسانه ها و شبکه های ضد شیعی!
الآن جدیدترین آماری که بنده دارم، نزدیک 1850 فرکانس در ایران قابل دریافت است؛ اگر کسی در منزل خود ریسیور داشته باشد و دیش بالای پشت بام نصب کند و بتواند «هاتبرد»، «نائل ست» و «یاهست» را بگیرد، میتواند حداقل به 1800 شبکه دسترسی داشته باشد.
از میان این 1800 شبکه حدود 300 شبکه متعلق به وهابیت است که شبانه روز علیه شیعه شبهه پخش میکنند، شبانه روز علیه جمهوری اسلامی شبهه پخش میکنند، شبانه روز تلاش میکنند شیعه و سنی را در داخل کشور به جان هم بیندازند.
این افراد شبانه روز تلاش میکنند بچههای شیعه را سنی و بچههای سنی را وهابی کنند. طبق آمار مخابرات در حال حاضر 24 میلیون نفر در ایران از تلگرام استفاده میکنند. حدوداً از میان کانالهای این 24 میلیون نفر شاید 20 درصد متعلق به وهابیت و سلفیون است.
روزی نیست که لینک هزار تا دو هزار کانال وهابیت برای من نیاید و زمانی که وارد میشویم؛ میبینیم در حال شبهه پراکنی، توهین و اهانت هستند. قسم به والله اهانتهایی که در طول چند ماه اخیر نسبت به شیعه شده است، در طول چهارده قرن بیسابقه بوده است.
والله توهینهای رکیکی که به نوامیس ائمه طاهرین (علیهم السلام) کردند، در طول چهارده قرن نبوده است، به همین دلیل با این شدت قسم یاد میکنم و عرض میکنم. از طرف دیگر جوانان مذهبی ما هیچ کاری نمیکنند!
مقام معظم رهبری در صحبتی که با طلاب تهران داشتند، فرمودند: امروز جهاد این نیست که شما سلاح به دست بگیرید و با دشمن بجنگید؛ بلکه امروزه جهاد این است که در فضای مجازی در برابر شبهات وهابیت پاسخ بدهید.
جناب آقای حاج حسین یکتا که چهرهای شناخته شده است، نقل میکرد خدمت مقام معظم رهبری بودیم. زمانی که صحبت شد، ایشان گفت: اگر من رهبر نبودم، تنها شغلی که انتخاب میکردم مدیریت فضای مجازی بود.
امروزه منبر و مسجد و جلسات دیگر از مد رفته است و تأثیرگذاری خود را از دست داده است. البته من معتقدم که برنامههای چهره به چهره در مساجد، حسینیهها و تکایا باید باشد؛ اما امروز عصر رسانه و سایبری است.
نتانیاهو سال اول که انتخاب شد در کنگره آمریکا سخنرانی کرد. او از کنگره آمریکا تقاضای پول نکرد و نگفت به ما پول و ادوات جنگی بدهید و کمکهای نظامی کنید؛ بلکه درخواست یک ماهواره فارسی زبان داشت!!
او گفت: اگر میخواهید در برابر ایران و کشورهای خاورمیانه پیروز شوید، ماهوارهای فارسی زبان تأسیس کنید و در آنجا مطالبی پخش شود تا اعتقادات جوانان ایرانی ضعیف شود و فساد و فحشا در داخل خانوادهها رواج پیدا کند.
به مجرد اینکه برگشت بعد از سه ماه شبکهای به نام «فارسی وان» راهاندازی کرد. الآن ما نمیخواهیم درباره این شبکه صحبت کنیم، اما در اولین سالگرد تأسیس این شبکه مدیر این شبکه گفت: ما در یک سال در ایران، پاکستان، افغانستان و تاجیکستان که به زبان فارسی صحبت میکنند حدود 120 میلیون مخاطب جذب کردیم.
آنها دارند از این امکانات استفاده میکنند و هرشب برای میلیونها مخاطب فارسی زبان برنامه پخش میکند، آنوقت ما به این دل خوش میکنیم که به فلان روستا و فلان شهر رفتم و حدود هزار مخاطب دارم.
امروزه عربستان سعودی چندین شبکه به نام «شبکه کلمه»، «شبکه وصال»، «شبکه توحید» و «شبکه نور» راه انداخته است که به صورت بیست و چهار ساعته در حال پخش برنامه هستند.
بنده ساعت 5 صبح بعد از نماز مشغول تماشای این برنامهها هستم و دوستان این مطالب را برای من مینویسند و دستهبندی میکنند تا ما ببینیم این افراد چه شبهاتی مطرح کردند. سپس دوستان را جمع میکنیم که این هفته این شبهات مطرح شده است.
ما هر هفته یا دو هفته یکبار با ارگانهای امنیت کشور جلسه داریم و آنها هم این مطالب را رصد میکنند و بیان میکنند که در طول چند هفته اخیر روی چه موضوعاتی زیاد کار شده است!!
تبلیغات اثرگذار است و روی جوانان شیعه و اهل سنت تأثیر میگذارد. امروز این افراد توانستند با این رسانهها جلو بروند.
در جلسهای که چند روز قبل داشتیم، بعضی از دوستان از مراکز امنیتی در آنجا حضور داشتند و دوستان قدس هم بودند. من به آنان گفتم که میخواهم سؤالی از شما بپرسم، شما را به خدا جواب بدهید. گفتم: وهابیت چه جاذبهای دارند و چکار کردند که توانسته است از 80 کشور بیش از 120 هزار نیرو در سوریه برای کشتن و کشته شدن جمع کند؟! افرادی که به سوریه میآیند امید برگشت ندارند.
حتماً کلیپ این افراد را مشاهده کردهاید که این افراد هنگامی که به سوریه میرسند گذرنامه خود را آتش میزنند و میگویند: ما به اینجا آمدیم که یا خلافت اسلامی تشکیل بدهیم و تابعیت اینجا را بگیریم و یا اینکه در خاک سوریه کشته و دفن شویم!! گفتم: این افراد چه جاذبهای دارند و چکار کردند که این تعداد افراد را جذب کردهاند؟! چرا شما این جذبه را ندارید؟!
چرا شما نتوانستید از کشورهای اسلامی نیرو جذب کنید؟! آیا شیعه نقص دارد؟! تشیع اشکال دارد؟! مکتب فرهنگ اهلبیت مشکل دارد؟! باید این نکته را عرض کنم که عزیزان افغانی ما واقعاً در این چند سال اخیر افتخار آفریدند، عزیزان پاکستانی ما افتخار آفریدند!! بنده به شخصه موقع رفت و برگشت به تهران در بهشت معصومه کنار قبر شهدای عزیز مدافعین حرم حاضر میشوم و دعا میکنم.
بنده شهدای مدافعین حرم را میان خودم و خدا واسطه قرار میدهم؛ زیرا میدانم این شهدا نزد خدا خیلی آبرو دارند. طبق فرموده مقام معظم رهبری شهدای مدافع حرم امتیازی نزد خداوند متعال دارند که شهدای هشت سال دفاع مقدس نداشتند!! ما چه مشکلی داریم؟! شهدا چه امتیازی دارند؟!
مفتی اعظم عربستان، جوجه ای در مقابل عقاب!!
دوستان عزیز من بیش از 250 جلسه مناظره در خاک عربستان داشتم. بنده با دانشجویان، مفتیان، دبیران، اساتید و همچنین مفتی اعظم عربستان مناظره داشتم.
مفتی اعظم عربستان شخص سادهای نیست. اگر شما بخواهید مفتی اعظم عربستان سعودی را تعریف کنید، باید بگویید: حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) منهای تقوا به توان بیست قدرت!!
ما با چه مصیبتی با توسل به حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به طائف رفتیم و جناب آقای نواب که آن زمان مسئول دفتر مقام معظم رهبری بود و الآن در شورای عالی مدیریت مشغول هستند، از اول تا آخر کنار من نشسته بود و میتوانید از ایشان سؤال کنید.
من یک ساعت با بالاترین مقام علمی وهابی بحث کردم؛ بنده این اقدام را یکی از افتخارات خودم و همچنین از تفضلات خداوند متعال به خودم میدانم. بنده اگر با دانشجویان، معلمان، اساتید بحث میکردم، میگفتم: تازه وارد هستند و آگاهی چندانی ندارند؛ اما با بالاترین مقام علمی عربستان صحبت کردم. قسم به جان حضرت ولی عصر مفتی عربستان همانند یک جوجه که در برابر عقاب است، پیش من پر و بال میزد!
بنده اول صحبت ضبط را درآوردم و پرسیدم: اجازه میدهید ما این گفتگو را ضبط کنیم؟! گفت: اشکالی ندارد! فایل صوتی و متنی این مناظره به زبان عربی و فارسی در «سایت ولی عصر» موجود است.
زمانی که من با ایشان بحث کردم، به این نتیجه رسیدم که وهابیت همانند بادکنکهای بزرگی هستند که وقتی از دور میبینیم به صورت یک آدمک هستند و تنها کافی است که یک سوزن به آنان بزنیم تا کاملاً از هم متلاشی شوند.
من یک سؤال بسیار ساده از او پرسیدم و گفتم: شیخ بزرگوار! نظر شما در رابطه با متعه یا عقد موقت چیست؟! او گفت: زنا هست و حرام است و شروع کرد روایاتی سرهم کرد.
همانطور که الآن مشاهده میکنید، در قانون جزایی و کیفری کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله امارات، کویت، بحرین، عربستان سعودی و اردن اگر دختر و پسری با هم رابطه نامشروعی داشته باشند، شاید از آنان تعهدی بگیرند و آزادشان کنند!! ولی در صورتی که اگر دو نفر با هم عقد موقت خوانده باشند، زنا محسوب میشود و حکم آن اعدام است! دو مرتبه پرسیدم: فرق میان متعه و ازدواج به نیت طلاق چیست؟!
وهابیت اخیراً حدود 15 نکاح از جمله نکاح تابستانی، نکاح زمستانی، نکاح پاییزی، نکاح بالای کوه، نکاح داخل دریا و نکاح داخل استخر درست کردهاند که البته بزرگانشان این موارد را قبول ندارند.
وقتی بداخلاق ترین مفتی عربستان مات می شود!
بنده با «فوزان» که از بداخلاقترین مفتیان عربستان سعودی که هم عضو هیئت عالی افتاء عربستان سعودی و هم عضو هیئت کبار است، چندین جلسه بحث کردم. او گفت: این مطالب را بچههای کوچه و بازار ما درست کردند و ما هیچ کدام به این موارد عقیده نداریم!!
یک مرتبه با وهابیت در مورد نکاح مسیار و دیگر مسائل بحث کنید، ده مورد دلیل از بزرگانشان میآورند که این موارد را جایز نمیدانند. همچنین بزرگان وهابی نکاح جهاد را هم منکر آمدهاند؛ اما فقهای تمام مذاهب در مورد نکاح به نیت طلاق فتوا دادهاند.
در مفصلترین کتاب فقهی «حنبلیها» با نام «مغنی» اثر «ابن قدامه» متوفای 630 همانند کتاب «جواهر» ما است، یعنی تمام مباحث فقهی استدلالی را ایشان در آنجا آورده است؛ فصل مفصلی با نام «النکاح بنیة الطلاق» در آنجا وارد شده است.
«النکاح بنیة الطلاق» به معنای این است که به عنوان مثال آقایی با خانمی ازدواج کند با این شرط: «انکحتک لنفسی بشرط اطلقک بعد ثلاثة أشهر» یا «انکحت موکلتی لموکلی لشرط ان یطلقها بعد ثلاثة أشهر» با این معنا که عقد فلانی را میخوانم به شرط اینکه بعد از سه روز طلاق بگیرد؛ نکاح به نیت طلاق به این معناست!!
مفصلترین کتاب فقهی «مالکیها» با عنوان «المدونة الکبری» که شاید حجم آن دو برابر کتاب «جواهر» ما شیعیان است را مطالعه کنید، همچنین کتاب «المبسوط» اثر «سرخسی» که کتاب فقهی «احناف» است را مطالعه کنید که تقریباً همسنگ کتاب «جواهر» ماست.
مورد دیگر حاشیه کتاب «ابن عابدین» که کتاب درسی حوزههای علمیه اهل سنت را مطالعه کنید. در این کتب معتبر و دست اول اهل سنت همگی جواز ازدواج به نیت طلاق فتوا دادهاند.
از این شخص پرسیدیم: چرا متعه حرام است؟! در جواب گفتند: به دلیل اینکه آقایی با خانمی ازدواج موقت میکند و بچهدار میشوند. زمانی که از هم جدا شدند، تکلیف بچه و خانم معلوم نیست. چه بسا اینکه فردا اشتباهی با مادر خود ازدواج کند!!
او سپس شروع کرد همین حرفهای بیاساسی که در سایتها موجود است را در این مورد بیان کرد. من گفتم: شیخنا! در ازدواج به نیت طلاق هم همین مشکلات وجود دارد. در این مورد شخصی 20 روز ازدواج میکند و پس از 20 روز طلاق میدهد.
در این مورد هم سرنوشت بچه و مادر بچه مشخص نیست! از کجا معلوم که فرزندان این شخص در شهر دیگری دومرتبه نیایند با همین خانم ازدواج کنند بدون اینکه خبر داشته باشند این خانم مادرشان هست!!
این مفتی همینطور ماند و گفت: فرق زیادی دارد! من گفتم: چه فرقی دارد؟! بفرمایید بیان کنید تا ما هم استفاده کنیم. او گفت: "در قضیه عقد موقت زن میداند که بعد از 3 ماه از شوهر خود جدا میشود. در این صورت عقد آنان مشخص است و زن و مرد میدانند؛ اما در عقد نکلاح به نیت طلاق زن خبر ندارد و تصور میکند که این عقد، عقد دائمی است؛ اما او را بعد از سه ماه طلاق میدهد."
بنده گفتم: شیخنا این که قوز بالاقوز شد! اگر چنانچه در عقد موقت زن میداند، برای این سه روز یا سه ماه برنامهریزی میکند؛ اما در نکاح به نیت طلاق این شخص برای آخر عمر خود برنامهریزی کرده است، اما او را بعد از چهار ماه سرخورده میشود و زندگیش میپاشد.
همچنین نکاح به نیت طلاق نفاق است!! مرد تصمیم دارد سه ماه دیگر زن را طلاق بدهد، اما به زن نگفته است؛ این عمل او اقدامی منافقانه است.
خدا شاهد است و قسم به بیبی حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام) این شخص همانطور ماند و دیگر هیچ جوابی نتوانست بدهد و گفت: از این بحث بگذریم و بحثی دیگر ادامه بدهیم! وهابیت همینطور پوچ هستند!!
بحثی پیرامون مشروعیت «توسل»
حال که بحث به اینجا رسید اجازه بدهید ادعای آنان مبنی بر بحث توسل را هم مطرح کنم. اگر الآن شما شبکههای وهابی را باز کنید یا روی سایتهای آنان و یا فضای مجازی بروید و همچنین اگر علت کشتن شیعیان توسط آنان را جویا شوید خواهند گفت: "شیعیان معتقد به بحث توسل هستند، توسل شرک است و کشتن مشرک هم واجب است!"
یکی دو مرتبه صدا و سیما فیلم «عبدالمالک ریگی» را پخش کرده است و ما هم کلیپ او را داریم. او در یکی از سخنرانیهایش میگوید: شیعیان مشرک هستند، زیرا متوسل به علی و حسن و حسین میشوند؛ کشتن آنان واجب است!!
«محمد بن عبدالوهاب» بزرگ تئوریسین وهابیت در کتابی به نام «مجموع مؤلفات محمد بن عبدالوهاب» در جلد اول صفحه 147 میگوید:
«من جعل بینه وبین الله وسائط یدعوهم أنه کافر مرتد حلال المال والدم»
مؤلفات محمد بن عبد الوهاب، اسم المؤلف: محمد بن عبد الوهاب، دار النشر: جامعة الإمام محمد بن سعود - الریاض، تحقیق: عبد العزیز زید الرومی, د. محمد بلتاجی, د. سید حجاب، ج 1، ص 147، باب الرسالة الحادیة والعشرون
این مطلب همچنین در صفحه 162 و صفحه 212 آورده است. او این مطلب را در یک جلد سه مرتبه آورده است و گفته است: هرکسی به ائمه متوسل شود کافر است، مرتد است، قتل او واجب است و گرفتن اموال او هم واجب است!
این شبهه امروز داغترین شبهه وهابیت علیه شیعه است؛ اما متأسفانه زمانی که از یک عزیز طلبه و استاد سؤالی میپرسیم، جواب آن را نمیداند. امروز ما مهمان طلبهای از استانهای سنی نشین داشتیم، بنده به او گفتم: بر فرض بنده سنی هستم، شما که در آن منطقه زندگی میکنید من از شما سؤالی دارم. او گفت: بفرمایید. بنده از او سؤالی پرسیدم و او هرکاری کرد نتوانست به آن سؤال پاسخ بدهد.
بنده به او گفتم: برادر بزرگوار! شما در منطقهای هستید که با این مسائل درگیر هستید. امروزه طلبههای ما باید این جوابها را در آستین داشته باشند.
همین کامپیوتر من که دوستان دارند آن را مشاهده میکنند، نزدیک ده هزار شبهه وهابیت و پاسخ آن را با جلد و صفحه در خود جای داده است!
به عنوان مثال «ابن تیمیه» در کتاب «منهاج السنة» در جلد 1 و صفحه 40 این مسئله را بیان کرده است. «محمد بن عبدالوهاب» در فلان کتاب جلد فلان این مسئله را بیان کرده است.
سابقاً در مرکزی متعلق به آیت الله سیستانی با نام «مرکز ابحاث عقایدی» بخشی از این شبهات را در آنجا پاسخ دادند. ما مشاهده کردیم که این ده هزار شبهه قادر به پاسخگویی نیست و باید نیروی قدرتمندی و لشکری جمع شود تا آن را پاسخ دهد.
ما طی چندین جلسه با جناب آقای «قاضی عسکر» که در مکه در خدمتشان بودیم جلسهای در منزلمان برگزار کردیم و گفتیم این مسائل را مقداری تجمیع کنیم.
ما همچنین خدمت آیت الله العظمی سبحانی رسیدیم و چندین جلسه با این بزرگوار صحبت کردیم و پس از آن جلساتی با جناب آقای «طبسی» داشتیم. نتیجه برگزاری این جلسات این بود که تمام ده هزار شبهه را در پنجاه شبهه خلاصه کردیم. ما به بیست و پنج شبهه رتبه اول و به بیست و پنج شنبه رتبه دوم دادیم.
کار برای امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) شیرین است!
بنده سی یا سی و پنج سال از عمر خود را شبانه روز در این کار گذاشتم و شاید بعضی از شبها دو ساعت و نیم بیشتر نمیخوابیدم. بنده عاشق این کار هستم و الحمدلله از این کار خسته نخواهم شد.
حضرت آیت الله ملکی زمانی که به منزل ما تشریف آوردند و کارهای ما را دیدند، گفتند: ما باید به شما مجاهد فی سبیل الله بگوییم! من به ایشان گفتم: نظر لطف شماست، ما درخور این حسن ظن شما نیستیم.
من به این کار عشق دارم و از این کار خسته نمیشوم. بنده با اینکه دیسک کمر و آرتروز زانو دارم، اما قسم به جان امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) گاهی مواقع 6 یا 7 ساعت پشت میز مینشینم و مشغول کار هستم و احساس خستگی نمیکنم. به دلیل اینکه امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) شیرین است، کار برای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) هم شیرین است. انسان هرچقدر به این کار ادامه بدهد، سیر نمیشود.
شبی دوستی از لندن تماس گرفت و گفت: ما شبی با وهابیت مناظرهای در یکی از دانشگاهها داشتیم. آنها چند شبهه جدید از من پرسیدند که من نتوانستم به آن پاسخ بدهم، اگر میتوانید جواب این شبهات را آماده کنید من فردا از شما بپرسم.
بنده به او گفتم: من فرصت این کار را ندارم، اما نفر دوم زنگ زد و گفت: این مناظره در آمفی تئاتر بود و خیلی تأثیر بدی دارد و امکان دارد عقاید جوانان شیعه متزلزل شود. بنده دومرتبه اهمیت ندادم، اما نزدیک اذان مغرب شخص دیگری زنگ زد و گفت: اگر این افراد چند نفر از جوانان شیعه ما را به سمت وهابیت بکشانند، جواب مادرت حضرت فاطمه زهرا را میدهی یانه؟!
نمیدانم این حرف او طوری بود که بدن من لرزید. بنده نماز مغرب و عشاء را خواندم و شروع به کار روی این هشت شبهه که از شبهات جدید و بیسابقه بود کردم. یک مرتبه به ساعت نگاه کردم و دیدم نیم ساعت به اذان صبح است.
قسم به جان امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) احساس کردم این هشت ساعت برای من هشت دقیقه گذشت و برای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) احساس خستگی نکردم زیرا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) شیرین است.
طلاب و فرزندان عزیزم! اگر میخواهید در دنیا موفق باشید و در آخرت سربلند باشید، با امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) پیوند ببندید. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) در غدیر دعایی کردند و فرمودند:
«اللَّهُمَّ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ »
خدایا هرکسی علی را یاری کرد، او را یاری کن.
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر؛ ج1، ص 119
حضرت نفرمودند: «اللهم انصر فی امر دنیا»، اگر میخواهید در درس موفق باشید به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) کمک کنید. اگر میخواهید در برنامههای دنیوی و موفق باشید به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) کمک کنید. اگر میخواهید در هر کاری موفق باشید برای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) کار کنید.
امیرالمؤمنین(سلام الله علیه)؛ مظلوم ترین فرد عالم!
مرحوم «محمد تقی جعفری» میگوید: من یک شب «علامه امینی» را خواب دیدم. در خواب دیدم ایشان خیلی گریه میکنند. کتاب «الغدیر» اثر «علامه امینی» واقعاً بینظیر است. در حال حاضر در عربستان سعودی پشت دانشگاه «أم القری» نزدیک هشت سال است که حدود 60 استاد در آنجا جمع شدهاند تا به کتاب «الغدیر» پاسخ بدهند!
بنده با یکی از این اساتید ارتباط داشتیم و او میگفت: ما را اینجا آوردند و ماشین آخرین سیستم در اختیار ماست، خادم و خادمه در اختیار ما هست، خانه سازمانی به ما دادهاند و آخر ماه هم چک مینویسند و امضا میکنند و مبلغ نمینویسند و به ما میگویند: "هرچه نیاز دارید بنویسید به شرط اینکه نه تدریس کنید و نه تحقیق کنید، تنها به این کتاب جواب بدهید."
الغدیر یعنی این!! مرحوم «محمد تقی جعفری» میگفت: علامه امینی را در خواب دیدم که خیلی متزلزل است و گریه میکند. او به من میگفت: ما وارد عالم برزخ شدیم و دیگر کاری از دست ما ساخته نیست؛ اما به خدا قسم امیرالمؤمنین مظلوم است، او را کمک کنید!!
مرحوم «محمد تقی جعفری» بعد از این خواب کتاب «شرح نهج البلاغه» را نوشتند. حدود 20 سال قبل پسر ایشان به منزل ما آمد و مهمان ما بود. او به من گفت: آقای قزوینی بنده در لندن که بالای سر پدرم در بیمارستان بودم، دیگر آخرین لحظات عمرش بود و صدایش درنمیآمد و میخواست حرف بزند گوشمان را جلوی دهانش میبردیم و تنها یک خس خس میشنیدیم.
من دیدم لبهای ایشان تکان میخورد و گوشم را نزدیک دهانشان بردم. او به من گفت: پسرم الآن روی تخت بیمارستان یک آرزویی دارم و آن این است که ای کاش خدا از اول خلقت تا آخر خلقت به من عمر بدهد تا برای مظلومیت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) گریه کنم.
دوستان عزیز والله امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) از اول مظلوم بوده است و الآن مظلومتر است. هجمههایی که امروز متوجه امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است، متوجه هیچکس دیگر نیست!
شما مشاهده کنید در همین یک هفته شبکههای وهابی چه طوفانی علیه غدیر تحت عنوان افسانه غدیر به راه انداختند. آنها میگویند: غدیر در کار نبوده است و علمای شیعه سر شما شیره مالیدهاند.
وهابیت ادعا میکنند: رسول اکرم در راه مسافرتی به جای سرسبزی برخورد کردند و فرمودند: اینجا بنشینید و اتراقی کردند و رفتند.
همچنین کارشناسان وهابی میگویند: اصلاً غدیر بحث علی نبود، علی به یمن رفته بود و با صحابه درگیر شده بود. پیغمبر اکرم در غدیر یک مجلس آشتی کنان درست کرد و فرمود: مردم علی انسان خوبی است، هرکسی من را دوست دارد او را دوست داشته باشد.
کودکان هشت ساله؛ و اثبات امامت امیرالمؤمنین در 5 دقیقه!
یکی از اقداماتی که ما انجام دادیم این است که تعداد 60 نفر از بچههای هشت تا ده ساله را تربیت کردیم تا تحت عنوان اثبات امامت الهی و خلافت بلافصل امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) از قرآن و سنت از کتب اهل سنت با سند صحیح در 5 دقیقه مطلب بیان کنند.
اگر شما وارد «سایت ولی عصر» بشوید و 5 دقیقه را جستجو کنید، مقالههای آن خواهد آمد. ما سه آیه و سه روایت انتخاب کردیم و حفظ کردن آنها هم هزینه ندارد. اگر عزیزان در این مورد مسابقهای برگزار کنند، بنده حاضرم هدایای آن را پرداخت کنم.
شما میتوانید حداقل زمانی که در ماشین نشستهاید آیهای در رابطه با اثبات امامت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) برای فرزندتان بخوانید. در هرجایی که حضور دارید میتوانید 4 دقیقه در این موضوع مطالبی بیان کنید که اصلاً هزینهبر نیست.
علامه امینی (رضوان الله تعالی علیه) میگفتند: آرزو دارم از اول عالم تا آخر عالم بنشینم و برای مظلومیت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) گریه کنم.
ما بچههای هشت ساله و نه ساله را تربیت کردیم و به جنگ وهابیت در شبکههای وهابی فرستادیم. والله در طول این دو هفته ما بلایی بر سر شبکههای وهابی آوردیم که در طول این چهارده قرن یا از زمان «ابن تیمیه» بیسابقه بوده است.
زمانی داشتم مشاهده میکردم که یکی از بچههای هفت ساله ما از قم به یکی از کارشناسان وهابی به نام «هاشمی» فارغ التحصیل دانشگاه «محمد بن سعود» در ریاض است، زنگ زد. این پسر به «هاشمی» گفت: شما ادعا میکنید که پیغمبر اکرم در غدیر میخواست محبت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را اثبات کند. خواهشا یک روایت از حضرت علی از کتب خودتان با سند ضعیف بیاور که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) این مطلب را فرموده باشند.
این کارشناس حدود چند دقیقه مبهوت ماند و گفت: پسرم تو اصلاً میدانی که غدیر چه ماجرایی است و کجا بوده است؟! پسر به او گفت: آقا سؤال من را جواب بده. آیا حضرت علی در روایتی گفته است که پیغمبر اکرم در غدیر تنها میخواست محبت من را ثابت کند؟!
کارشناس وهابی شروع به صحبت کرد و گفت: غدیر مکانی سرسبز بود و آب و علف فراوانی داشت. پسر دومرتبه به او گفت: آقای هاشمی چرا دارید به بیراهه میروید، سؤال من را پاسخ بدهید!! این شخص در نهایت سؤال این بچه را نتوانست بدهد و عصبانی شد و گفت: این بچهها الآن باید بروند بخوابند تا فردا به مدرسه بروند. این قضیه مربوط به سه هفته قبل است که هنوز مدارس باز نشده بود.
ببینید یک بچه هفت ساله چطور این افراد را اسیر میکند! این افراد هیچ حرفی برای گفتن ندارند، اما با این وجود این همه سروصدا در دنیا به راه انداختند.
مفتی اعظم قرقیزستان به قم آمده بود و نزد من آمد. من او را خدمت مراجع عظام و آقای شهرستانی بردم. ایشان به من میگفت: آقای قزوینی بنده تأسف میخورم، زیرا هم ما اهل سنت کوتاه آمدیم و هم شما شیعیان کوتاه آمدهاید.
او میگفت: "وهابیت حدود 12 سال است که چندین شبکه ماهوارهای به زبان روسی راه انداختهاند و شبانهروز مغز جوانان ما را شستشو میدهند. بنده خجالت میکشم به شما بگویم که ده هزار جوان از کشور و منطقه من در سوریه میجنگد!!" این حرف مفتی اعظم یک کشور و مشاور عالی رئیس جمهور قرقیزستان بود!
لزوم ورود به حوزه پاسخگوئی به شبهات!
امروزه خدمت کردن به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نیاز به نوشتن کتاب الغدیر نیست، نیاز به گذراندن دورههای هشت ساله و ده ساله تخصصی نیست!!
امروزه ما باید فوت و فن و روش کار را یاد بگیریم. در حال حاضر ماهوارهها و فضای مجازی که درست کردهاند مخصوصاً گروهها یک فرصت طلایی در اختیار ما قرار داده است.
در حال حاضر شبکههای وهابی روزانه 6 الی 7 ساعت برنامه دارند که یک ساعت از آن را خودشان حرف میزند و یک ساعت دیگر هم مربوط به تماس تلفنی است که از سراسر دنیا به این شبکهها تماس میگیرند.
چه اتفاقی میافتد که ده نفر از عزیزان مدرسه معصومیه که افتخار حوزه علمیه قم هستند به این شبکهها تماس بگیرند و به شبهات پاسخ بدهند.
بنده همیشه به وجود شما افتخار کردم و همیشه هم از جناب آقای ملکی تشکر کردم که واقعاً در مدرسهای هستند که بنده رسماً اعلام میکنم توانایی اداره کردن تنها 24 ساعت این مدرسه را ندارم؛ ایشان شجاعت فوق العادهای دارند!! سروکار داشتن با طلاب خیلی سخت است و تربیت اینطور طلاب پاک و منزه و مجاهد و قوی کار هرکسی نیست. خداوند عالم جزای خیر به ایشان بدهد.
شما خیلی راحت میتوانید این روشها را یاد بگیرید، وارد شبکههای وهابی بشوید و به شبهات پاسخ بدهید. خیلی مواقع این افراد یک ساعت الی دو ساعت صحبت کردند و یک بچه شیعه در عرض یک دقیقه تمام بساط این افراد را به هم زده است.
یکی از کارشناسان وهابی به نام «عبدالله حیدری» در این شبکهها فعالیت میکند که همیشه شعار میدهد و میگوید: "من با آیت الله مکارم شیرازی در مدینه مناظره کردم و او نتوانست جواب من را بدهد، من با جعفر سبحانی و حسین نوری مناظره کردم و آنها نتوانستند جواب من را بدهند!"
او هرروز یک بساط جدیدی درست میکند. یک شب یکی از روایات کافی را خواند و شروع به صحبت کرد و گفت: اینجا در رابطه با کفریاتی که در کتاب «کافی» بیان شده است. این شخص یک ساعت و نیم در رابطه با یک روایت «کافی» علیه این کتاب صحبت کرد. شخص مغازهداری که بنده او را میشناسم از اهواز زنگ زد که یکی از دوستان هم کنار او بود.
این شخص به کارشناس وهابی گفت: آقای حیدری روایتی که شما یک ساعت و نیم درباره آن صحبت کردید، آیا آن را بررسی سندی هم کردید که آیا از دیدگاه شیعه معتبر هست یانه؟! چنانچه این روایت از دیدگاه شیعه معتبر نیست شما چطور علیه «کلینی» صحبت میکنید؟!
کارشناس وهابی گفت: مگر چه اشکالی دارد؟! روایت خوب است. مگر شما دلیلی بر ضعف این روایت دارید؟! این شخص گفت: بله، «علامه مجلسی» میگوید: "روایت ضعیف است."
کارشناس وهابی پرسید: او در کجا گفته است؟! او در جواب گفت: در کتاب «مرآت العقول» جلد 12 صفحه 480 وارد شده است که این روایت ضعیف است.
کارشناس وهابی شبیه بادکنکی که سوزن به آن بزنند و بادش را خالی کنند، خالی شد و هیچ جوابی برای گفتن نداشت. آن شخص گفت: نرم افزار جلوی شماست؛ باز کنید و صفحه 480 از جلد 12 این کتاب را مشاهده کنید که این روایت ضعیف است. شما یک ساعت و نیم در مورد یک روایتی که از دیدگاه شیعه ضعیف است صحبت کردید و این همه سروصدا به راه انداختید.
کارشناس وهابی گفت: "من این روایت را بررسی میکنم و هفته آینده به آن پاسخ میدهم"، اما هفته آینده نتوانست به این شبهه پاسخ بدهد.
امروز جهاد به این معناست! همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند: امروزه جهاد به این معنا نیست که شما سلاح به دست بگیرید و به جبهه بروید و با منافقین و داعش بجنگید، بلکه جهاد به این معناست که امروز در فضای مجازی جهاد کنید.
به روایتی که در کتاب «بحارالانوار» وارد شده است دقت کنید:
«عُلَمَاءُ شِیعَتِنَا مُرَابِطُونَ بِالثَّغْرِ الَّذِی یلِی إِبْلِیسُ وَ عَفَارِیتُهُ یمْنَعُونَهُمْ عَنِ الْخُرُوجِ عَلَی ضُعَفَاءِ شِیعَتِنَا وَ عَنْ أَنْ یتَسَلَّطَ عَلَیهِمْ إِبْلِیس»
علمای شیعه ما مرزداران و مرزبانانی هستند که در سرحد کفر و ایمان پاسداری میکنند تا مبادا شیاطین جوانان شیعه را متزلزل کنند.
همچنین ذیل روایت میگوید:
«فَمَنِ انْتَصَبَ لِذَلِک مِنْ شِیعَتِنَا کانَ أَفْضَلَ مِمَّنْ جَاهَدَ الرُّومَ وَ التُّرْک وَ الْخَزَرَ أَلْفَ أَلْفِ مَرَّةٍ»
شخصی که خود را در حوزه پاسخ به شبهات مجهز کند، از یک میلیون رزمندهای که در میدان نبرد مبارزه میکند افضل است.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر، ج 2، ص 5، ح 8
یک مجاهد در حوزه پاسخ به شبهات از یک میلیون نفر در میدان جنگ افضل است و این سخن امام صادق است.
البته این مطلب را عرض کنم که اگر کسی بخواهد در این حوزه وارد بشود، باید کلاً مبانی پایهای خود را محکم کند. اگر صرف و نحو شما ضعیف باشد و در منطق توانایی نداشته باشید، نمیتوانید به شبهات پاسخ بدهید.
مناظرات عمدتاً دایرمدار منطق است. صنایع خمس را ساده نگیرید، امروز وهابیت در دانشگاههای خود به دانشجویان نود درصد روش جدل میآموزند که چطور با جوانان شیعه جدل و مغالطه کنند!!
مباحث فقهی لازم است، مباحث اصولی لازم است. اگر از بنده سؤال کنند، میگویم: اگر کسی بخواهد در بحث پاسخگویی به شبهات وارد شود، باید یک مجتهد متجزی باشد تا بتواند در شبهات تجزیه و تحلیل کند و همچنین روایات وهابیت را تحلیل کند.
کسی که میخواهد در این حوزه وارد شود، باید بتواند روایات وهابیت را به صورت سندی و دلالی تحلیل کند. اینطور نیست که شما از ابتدا تمام مسائل را کنار بگذارید و بگویید: ما تنها میخواهیم در این حوزه کار کنیم.
یک ساعت از وقت خود را به امیرالمؤمنین بفروشید!
اگر کسی از بنده سؤال کند، میگویم: اگر شما روزی ده الی دوازده ساعت کار علمی میکنید، یک ساعت وقت خود را به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بفروش و با آن بزرگوار معامله کن.
در آن یک ساعت اگر روی تخت بیمارستان هم بودی، آن زمانی که به امیرالمؤمنین پیش فروش کردی را تنها به آن بزرگوار اختصاص بده و کاری دیگر انجام نده.
مرحوم «میر حامد حسین» صاحب «عبقات» هستند که «علامه امینی» در مورد این کتاب میگوید: اگر «عبقات» نبود، من نمیتوانستم «الغدیر» را بنویسم.
او نزدیک 40 سال شبانه روز کار کرد؛ اما کار ارزشمندی انجام داد. این شخص با وجود اینکه از نظر مسائل مالی در شدت مضیقه هم بود این کار را انجام داد. یکی از تجار هند با این شخص تماس گرفته بود و گفته بود: من میخواهم با شما یک دیدار داشته باشم. او به واسطه چند نفر به خانه ایشان آمدند و وارد حیاط شدند و با ایشان سلام کردند. او گفت: من میخواهم شما را زیارت کنم و با شما دیداری داشته باشم. این شخص گفت: زیارت کردید. تاجر گفت: من میخواهم بنشینم و با شما صحبت کنم.
«میر حامد حسین» در جواب گفت: معذرت میخواهم، من تمام وقتم را به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) پیش فروش کردم و فروختن یک مال به دو نفر شرعاً حرام است. او پنجره را بست و مشغول کار کردن شد.
«سید محسن امین» صاحب «اعیان الشیعه» که افتخار شیعه است، اتاقی بالای منزل خود درست کرده بود که پله نداشت. نردبان میگذاشت و بالا میرفت و به خواهرش میگفت: نردبان را بردار و نگذار کسی بیاید و مزاحم من شود. وقت غذا خوردن خواهر «سید محسن امین» نردبان میگذشت و بالا میرفت و لقمه درست میکرد و در دهان این شخص میگذاشت و ایشان مشغول نوشتن کتاب «اعیان شیعه» بود.
این بزرگان ما اینطور کار کردند و افتخار آفریدند؛ اینطور نیست که ما بخواهیم روزنامه بخوانیم، جراید را بخوانیم، تمام کارهای خود را انجام بدهیم و در کنار آن هم درس خود را بخوانیم. ایام، ایام غدیر است. بنده توصیه میکنم عزیزان تلاش کنند روزانه به طور ثابت یک وقتی در اختیار امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بگذارند.
متقنترین، مؤدبترین و دقیقترین کتاب در دفاع از مکتب تشیع!
من با توجه به تجربه 35 سالهای که دارم توصیه میکنم کتاب «المراجعات» را مطالعه کنید. همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند: من به اهل سنت توصیه میکنم که کتاب «المراجعات» اثر مرحوم «شرف الدین» را مطالعه کنند. چرا که 90 درصد از علمای اهل سنت و اساتید دانشگاهی که شیعه شدند، به برکت کتاب «المراجعات» شیعه شدهاند.
«مرکز ابحاث عقایدیه» کتابی به نام «موسوعة من حیات المستبصرین» نوشته شده است که چهارده جلد است و دایرة المعارف مستبصرین است. در حال حاضر 12 جلد از این کتاب درآمده است و شما میتوانید آن را مطالعه کنید.
تمام اساتید دانشگاههای کشورهای دنیا که شیعه شدهاند، به برکت کتاب «المراجعات» شیعه شدهاند. بنده کتابی متقنتر، مؤدبتر و دقیقتر از این کتاب سراغ ندارم.
این کتاب هم مؤدب است و هم منطقی است و هم اینکه دو شخصیت برجسته جهان تسنن و تشیع با هم مکاتبه کردهاند. در یک طرف «سلیم البشری» شیخ الأزهر بالاترین مقام علمی اهل سنت و در طرف دیگر «علامه شرف الدین» فقیه و مجتهد مسلم شیعه هست.
روش این کتاب مناظره نیست، بلکه مکاتبه است. آقای «سلیم البشری» هرچه که توانسته در دفاع از مذهب خود آورده است و جناب آقای «علامه شرف الدین» هم هرچه که توانسته است، آورده است.
در نهایت «سلیم البشری» میگوید: من به این نتیجه رسیدم که مذهب شیعه، مذهب اهلبیت و مذهب منطبق با قرآن و سنت پیغمبر اکرم است.
اگر بنده مباحث تدوین دروس حوزه علمیه قم دست من بود، کتاب «المراجعات» را کتاب درسی قرار میدادم و نمره کمتر از 18 را مردود میدانستم. اگر کسی این کتاب را از اول تا آخر مطالعه کند، خود او یک نیمه متخصص در حوزه دفاع از ولایت خواهد شد.
اگر کسی این کتاب را خوب فرابگیرد، به تعبیر مقام معظم رهبری شمشیر جهاد دست اوست و معادل یک میلیون مجاهد میتواند در برابر شبهات مخالفین بایستد.
بنده عرایضم را جمع کنم و دیگر بیشتر از این مصدع عزیزان نشوم. ما فردا در اهواز یک همایش بزرگی با تعداد 12 هزار نفر دارم، به دلیل جلسه امشب زمان بلیط خود را تغییر دادم تا شما را زیارت کنم.
واقعاً هم شما برای من عزیز هستید و هم تمام اساتید اینجا برای من عزیز هستند. بنده جناب آقای ملکی را همانند پاره تنم میدانم و خیلی برای من عزیز هستند.
تجربه ارزشمند تلاش 35 سال عمر علمی
به شما یک توصیه نهایی میکنم. اگر بخواهم حاصل تجربه حدود 35 ساله خود و 250 مناظره خود را در یک کپسولی جمع کنم و به شما بگویم، میگویم: اگر میخواهید کار کنید، باید در سه محور کار کنید و یک محور مقدس تشکیل بدهید.
یکی از پایههای این مثلث «تبیین»، یک پایه این مثلث «دفاع» و پایه دیگر این مثلث «هجمه» است. شما عقاید مکتب اهلبیت را به صورت مستدل از کتاب و سنت بیان کنید، شبهاتی که مطرح کردند را پاسخ بدهید و در کنار آن شبهه و سؤال به صورت مؤدبانه و محترمانه طرح کنید.
شما زمانی که میخواهید اسم خلفا را میآورید، کلمه «جناب»، «آقا» و «حضرت» بیاورید و هیچ ابایی هم نداشته باشید. اگر گناهی هم بود گناه آن فردا به گردن من قزوینی است.
یک روز حاج آقای مکارم من را خواست و گفت: شما زمانی که اسم ابابکر را میآورید خیلی به آنان احترام میگذارید و جناب ابوبکر و جناب عمر میگویید. بنده گفتم: به وسیله همین گفتن من صدها هزار جوان سنی پای صحبت من مینشیند و پانصد نفر پانصد نفر شیعه میشوند. بنده پیامکی که از منطقه شرق کشور برای من آمده بود را نشان ایشان دادم و گفتم: در یک شب تنها پانصد نفر شیعه شدند.
همچنین تلفن آن را هم در اختیار ایشان قرار دادم تا صدق این ماجرا را مشاهده کنند. اگر حضرتعالی به عنوان یک فقیه نظرتان برای من حجت است. اگر شما بفرمایید بنده از فردا دیگر جناب نمیگویم و تنها اسمشان را میآورم.
ایشان گفتند: من چنین چیزی نمیگویم، اما خواهشی از شما دارم. به جهت اینکه دهان بعضی از افراد بسته شود یک مرتبه جناب ابوبکر و یک مرتبه آقای ابوبکر بگویید و یک مرتبه خلیفه اول بگویید و یک مرتبه تنها اسمشان را بیاورید. بنده گفتم: سمعا و طاعتا!!
کارشناسان وهابی در حال حاضر در یک حرف زدن 50 فحش به من میدهند. طیف آقایان شیرازیها در فضای مجازی زمانی که اسم من را میبرند، میگویند: قزوینی لعنت الله علیه!! بنده افتخارم این است و خوشحالم که توانستم سطح جوانان شیعه را بالا بیاورم و جوانان اهل سنت را با مکتب اهلبیت (علیهم السلام) آشنا کنم و تلاش کنیم حول این سه محور کار کنیم.
اگر از اسم آن خوشتان نمیآید، آن را عوض کنید. شیعه میگوید، شیعه پاسخ میدهد، شیعه میپرسد. هرچه عبارات ما لطیفتر باشد، تأثیرگذاری آن بالاتر است.
یک پادشاهی خواب دیده بود که تمام دندانهای او افتاده است. او گفت: معبر بیاورید. زمانی که معبر آوردند، گفتند پادشاه به سلامت تعبیر خواب شما این است که تمام فامیلها و اقربای شما قبل از شما خواهند مرد و شاه دستور داد گردن او را زدند.
شاه گفت: معبر دیگری بیاورید و زمانی که معبر دیگری آوردند، او گفت: خیلی خواب مبارکی دیدید و خیلی خواب خوبی است. عمر شما از تمام فامیلهای شما بیشتر است. نتیجه این شد که به این شخص جایزه و خلعت دادند.
بنابراین تلاش کنیم الفاظی که انتخاب میکنیم، الفاظ نرم و لطیفی باشد تا طرف مقابل از آن لذت ببرد. ان شاءالله همان تعبیری را که داشتیم، عزیزان ما تلاش کنند با امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) عهد ببندند تا روزی نیم ساعت وقتشان در اختیار آن بزرگوار قرار بگیرد.
خدایا تو را قسم میدهیم به آبروی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) قسم میدهیم که هرچه سریعتر لباس فرج بر اندام ملکوتی فرزند امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) حجة بن الحسن بپوشان،
خدایا تو را قسم میدهیم ما را از یاران و سربازان فداکارش قرار بده، انقلاب ما را به انقلاب جهانیاش متصل بفرما.
خدایا همه رزمندگان ما در هرکجای جهان به ویژه در سوریه و عراق و یمن مبارزه میکنند، به آبروی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نصرت نهایی نصیبشان بگردان.
خدایا دشمنان ما که دشمنان دین تو هستند و قابل هدایت نیستند و در رأس آن شجره خبیثه آل سعود و این دواعش را هرچه سریعتر از صفحه گیتی برافکن.
خدایا خدمتگزاران به اسلام و قرآن و اهلبیت در هر لباس و منصبی هستند، بالاخص مقام معظم رهبری موفق و مؤید بدار.
خدایا به آبروی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) حوائج ما را برآورده کن، به آبروی امیرالمؤمنین دعاهای ما را به اجابت برسان.
خدایا به آبروی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) ما را علی گونه زنده بدار و علی گونه بمیران و علی گونه مبعوثمان گردان.
هدیه به ارواح پاک انبیاء و اولیاء و شهدا و صدیقین و صالحین بالأخص امام راحل صلوات.
لطفا مقالاتی در نقد جبرگرایی که متاسفانه بیشتر اهل سنت گرفتارشن مقاله و مطلب بزارید.
پاسخ:
جواد علم الهدی و «المعۀ من الآفکار فی الجبر و الاختیار » و مقاله «بررسي تطبيقي مساله قضا و قدر و رابطه آن با جبر و اختيار در تفسير کبير و الميزان» رجوع کنید