بسم الله الرحمن الرحیم
مجری:
بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی گفتیم و میگوییم باز
گویمت این نکته پر رمز و راز
هرکه گردد یاور میر عرب
هست بیشک در دو عالم سرفراز
«الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة مولانا أمیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین (علیهم السلام)»
سلام و درود به پیشگاه مهربان و باصفای شما بینندگان «شبکه جهانی ولایت»؛ خانمها و آقایان محترم و همچنین برادران و خواهران ایمانی خودم. هرکجای ایران اسلامی که هستید و همچنین فراتر از این مرزها هرکجای کره خاکی که نگاه مهربانتان را با برنامه زنده «حبل المتین» همراه کردید، بهترینها را برای شما آرزومندم.
انشاءالله که زندگیتان پر از نور و معنویت و آرامش باشد و زیر سایه حضرت مرتضی علی (سلام الله علیه) دلتان خوش باشد.
امشب هم به خانههای شما آمدیم تا برنامه زنده «حبل المتین» را تقدیمتان کنیم. برنامه ما زنده است و خیلی خوشحال میشویم که حرفهای شما را دریافت کنیم و نظرات شما را بشنویم.
مثل همیشه از عشق و ارادت و محبتتان به ساحت آقاجانمان حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) برایمان بگویید تا دل و جگرتان خنک شود.
راههای ارتباطی که برای شما زیرنویس شده است بهترین راه ارتباط با ماست. سامانه پیام کوتاه «30001203» که در ذهن شریفتان هست.
این سامانه را بنده به این جهت تکرار میکنم که گاهی اوقات در میان دوستان خوب بیننده «شبکه جهانی ولایت» عزیزانی روشن دل وجود دارند.
من چقدر لذت میبرم و خوشحال میشوم و افتخار میکنم که گاهی بینندگان روشن دل با گوششان میشنوند و با چشم دل برنامههای «شبکه جهانی ولایت» را همراهی میکنند.
این عزیزان به ما میگویند که لطف بفرمایید راههای ارتباطی را علاوه بر زیرنویس کردن اعلام کنید تا ما اگر خواستیم تماس بگیریم یا پیام ارسال کنیم، راههای ارتباطی را بدانیم.
به روی چشم!! «30001203» شماره پیام کوتاه ماست؛ همچنین شماره فضای مجازی ما «00989308768004» است که در اختیار شما قرار گرفته شده تا از طریق برنامههای واتس آپ، تلگرام و وایبر با ما ارتباط برقرار کنید.
شمارههایی که خدمت شما عرض کردم، پل ارتباطی ما و شماست. انشاءالله که پیامهای پر از دلدادگی شما به ساحت آقاجانمان حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) حیدر کرار به دست ما برسد.
همچنین میتوانید در خصوص موضوع برنامه نکاتتان را برای ما ارسال کنید؛ با افتخار پذیرا هستیم. ببینیم که اولین چراغ پیام برنامه امشب را کدام عزیز بیننده روشن میکند.
آقای روح الله موسوی هم در اتاق فرمان آماده و مسلط است تا ببیند که اولین پیام از طرف کدام عزیز به برنامه زنده «حبل المتین» ارسال میشود تا برای ما ارسال کند و ما هم برای شما قرائت خواهم کرد.
خدا را شکر امشب هم توفیق داریم در محضر استادمان حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی باشیم. استاد سلام علیکم و رحمة الله:
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ بنده هم خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی و دوست داشتنی که در هرکجای این گیتی پهناور بیننده این برنامه هستند و ما را امشب هم مهمان کانون گرم و باصفای خانواده نازنینشان قرار دادند، خالصانهترین سلامم را همراه با آرزوی موفقیت روزافزون تقدیم میکنم.
خدا را به حق امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) سوگند میدهم فرج مولای ما حضرت بقیة الله الأعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را نزدیک نموده و همه ما و شما گرامیان را از یاران خاص و از سربازان مخلص و فداکار آن بزرگوار قرار بدهد.
از خداوند متعال میخواهیم رفع گرفتاری از همه بنماید، حوائج همه را برآورده سازد، دعاهای همه ما به اجابت مقرون کند؛ انشاءالله.
مجری:
استاد خیلی ممنونم، بزرگواری فرمودید. طبق گزارشی که به دست من رسید، اولین پیام را عزیزی فرستادند که نام زیبایشان علی است.
آقای علی همدانینژاد از کرمان اولین پیام را برای ما فرستادند. نفر دوم آقای شریفی از ماسال و نفر سوم هم آقای محمد و رضا دو برادر از بینندگان همیشگی «شبکه جهانی ولایت» از دهکویه لارستان برای ما فرستادند.
این سه عزیز رتبه اول تا سوم را کسب کردند در میان بینندگانی که همین ابتدا لطف کردند و برای ما پیام فرستادند؛ از این بزرگواران ممنون و سپاسگذارم.
البته این عزیزان لطف و عنایت نسبت به «شبکه جهانی ولایت» هم داشتند و نام حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را در پیامشان آوردند که از ایشان ممنون و سپاسگذاریم.
جناب استاد یکی از فرقههای ساختگی که بعضی افراد منکر آن هستند، وهابیت است که عدهای ادعا میکنند فرقهای به نام «وهابیت» وجود ندارد.
ساختگی از این جهت که این افراد از دایره اسلام خارج هستند و نباید خود را مسلمان بدانند، والا وهابیت از قبل بوده و هست و همچنین تفکرات و اندیشههای بسیار تکفیری و تندی دارند.
گاهی اوقات بینندگان فریب خورده شبکههای شیطانی وهابی اصلاً منکر وجود وهابیت میشوند و ادعا میکنند که چنین فرقهای وجود ندارد. ما برای اینکه این ادعا را نقض کنیم، میخواهیم ببینیم بزرگان وهابی خودشان وهابی بودن خود را پذیرفتند یا خیر؟!
انکار فرقه وهابیت از سوی شبکههای شیطانی وهابی
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمد الله و الصلوة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله الی یوم لقاء الله افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر
همانطور که حضرتعالی اشاره فرمودید، بعضی از بینندگان عزیز ما که فریب خورده هستند ادعا میکنند که اصلاً وهابی وجود ندارد و اصلاً وهابی چه کسی است!!
همچنین در شبکههای شیطانی وهابی مرتباً تبلیغ میکنند که اصلاً وهابیتی وجود ندارد و وهابیت را شیعیان و دشمنان ما ساختهاند.
سؤالی که حضرتعالی امشب بیان کردید، سؤال زیبایی بود و باید بگوییم سؤال بجایی بود. وهابیت در برنامههایی که امروزه دارند، اهل سنت و شیعیان را مشرک میکنند.
همانطور که در کتاب «مولوی عبدالرحمن سربازی» هم بیان شده بود و نقل کردیم، ایشان میگوید: "شیعیان ناراحت نشوند که وهابیت آنها را مشرک خطاب میکنند، زیرا به ما اهل سنت هم مشرک میگویند!!"
این عبارت ایشان خیلی جالب بود و به گمانم یک عبارت تاریخی بود و کلمات قصاری بود که از ایشان نقل شده بود. ما همچنین مطالبی از «ملأ محمد عمر سربازی» و دیگران در رابطه با وهابیت آوردیم.
گاهی اوقات در بعضی از شبکههای شیطانی برنامههایی تحت عنوان «امامان وهابی شیعه» برگزار میشود که خیلی جالب است!! این عنوان همانند این است که نام شیطان را به «فرشتگان شیطانی ابلیسی» بگذارند!!
به جهت اینکه مقداری برای عزیزان شیعه و اهل سنت روشن شود مطالبی بیان میکنم. ما دلمان برای عزیزانی که فریب وهابیت را خوردهاند میسوزد، زیرا آنها ناآگاه و بیاطلاع هستند و از بسیاری قضایا بیخبر هستند.
این افراد یا اهل مطالعه نیستند و یا اینکه کتاب و مصادر در اختیار آنها نیست. گاهی اوقات مشاهده میکنیم بعضی از عزیزان به قدری صفای باطنی روشن و مشخصی دارند که انسان واقعاً به صفا و اخلاص آنها غبطه میخورد.
متأسفانه این عزیزان بر اثر ناآگاهی حرفهای پر زرق و برقی از وهابیت میشوند که در کنار آن چند آیه قرآن و چند حدیث قرار دارد و تصور میکنند که اسلام واقعی همین است.
زمانی که با این افراد صحبت میکنیم و روشن میشوند، واقعاً با تمام وجود تنفرشان را از وهابیت اعلام میکنند. بنده عرض کردم از یک سال گذشته تا کنون «شبکه جهانی ولایت» در نیجریه با زبان «هوسا» پخش میشود.
دوستان ما «شبکه جهانی ولایت» را به یکی از ائمه جمعه و جماعت یکی از شهرهای نیجریه که هرشب علیه شیعه صحبت میکرد معرفی کردند و به او گفتند: «شبکه جهانی ولایت» به زبان هوسا برنامه پخش میکند، این شبکه را نگاه کنید و برایمان نقد کنید.
این شخص بعد از اینکه چند هفته «شبکه جهانی ولایت» را مشاهده میکند صد و هشتاد درجه تغییر پیدا میکند و شروع میکند هر شب علیه وهابیت صحبت میکند.
مشخص است که این شخص انسان سالمی است و فطرت پاکی دارد، اما بر اثر عدم آگاهی به حقایق و همچنین تبلیغات مسموم وهابیت و عربستان سعودی به این راه کشیده شده است.
مفتیان عربستان سعودی در دو دهه هشتاد و هفت میلیارد دلار هزینه کردهاند که رقم بسیار هنگفتی است. همچنین رئیس پلیس امارات، این شخص دیوانه، گفته بود ما بیست و اندی میلیون دلار هزینه صرف میکنیم تا مذهب شیعیان را به اهل سنت تغییر دهیم. اگر لازم ببینیم کلیپ حرفهای این شخص را پخش خواهیم کرد.
این موارد نشانگر این است که بعضی افراد ناآگاه هستند. همچنین از طرف ما هم مقداری کوتاهی صورت میگیرد، زیرا ما حقایق را بیپرده و روشن برای این افراد مطرح نمیکنیم.
بنده از بینندگان عزیز مخصوصاً شیعیانی که در خارج از کشور هستند یا عزیزان اهل سنت که در خارج یا داخل کشور در استانهای سنی نشین بیننده برنامه ما هستند، تقاضا دارم بحثهای ما را مشاهده کنند.
ما تلاش میکنیم این مطالب را با تمام صفحاتی که نشان میدهیم، روی سایت قرار بدهیم و دوستان ما این مطالب را به صورت کلیپ در فضای مجازی منتشر کنند تا بدین وسیله مردم روشن شوند.
بنده در ابتدا در جواب آقایانی که ادعا میکنند اصلاً فرقه وهابیت وجود ندارد، بگویم کتاب «فتاوی نور علی الدرب» اثر «عبدالعزیز بن عبدالله بن باز» مفتی اعظم عربستان سعودی که در سال 1420 هجری از دنیا رفته است، مطلبی وارد شده است.
در این کتاب از او سؤال میکنند:
«فضیلة الشیخ، یسمی بعض الناس عندنا العلماء فی المملکة العربیة السعودیة بالوهابیة فهل ترضون بهذه التسمیة؟ وما هو الرد علی من یسمیکم بهذا الاسم؟»
بعضی افراد علمای ما را در عربستان سعودی وهابی مینامند. آیا شما از واژه وهابی راضی هستید، یا نه؟
عزیز اهل سنت که فریب وهابیت را خوردید، دقت کنید که این مطالب حرف «بن باز» است و حرف من نیست. او میگوید:
«هذا لقب مشهور لعلماء التوحید علماء نجد»
این لقب مشهور علمای توحید علمای نجد است.
«ینسبونهم إلی الشیخ الإمام محمد بن عبد الوهاب رحمة الله علیه»
همه این افراد به شیخ امام محمد بن عبدالوهاب منسوب هستند.
حال دوستان ما روی این مسئله کار میکنند که مراد از علمای توحید چه کسانی است. ایشان در ادامه میگوید:
«فصارت دعوته تجدیدیة إسلامیة عظیمة، نفع الله بها المسلمین فی الجزیرة العربیة وفی غیرها رحمه الله رحمة واسعة»
دعوت «محمد بن عبدالوهاب» یک دعوت تجدید اسلامیة عظیم بوده است که خداوند عالم به سبب او مسلمانان را در جزیرة العرب به رحمت واسعه رسانده است.
شما باید «رحمة واسعة» را بردارید و به جای آن «جنایة عظیمة و جریمة عمیقة» بگذارید. جنایات این افراد قلب هر انسانی را به درد میآورد. ما عبارات اهل سنت در مورد این افراد را در داخل کشور آوردیم و در خارج از کشور هم خواهیم آورد. بعد می گوید:
«وصار أتباعه ومن دعا بدعوته ونشأ علی هذه الدعوة فی نجد یسمی بالوهابی»
تمام پیروان محمد بن عبدالوهاب و کسانی که سخنان او را میگیرند و مردم را به طرف او دعوت میکنند، وهابی نام دارند.
«وکان هذا اللقب علما لکل من دعا إلی توحید الله»
این لقب وهابی علمی است برای تمام کسانی که مردم را به توحید خدا دعوت میکنند.
منظور این افراد همان خدایی است که ریش ندارد و تا الآن هم ریش درنیاورده است. این افراد معتقدند که خداوند از هر نظر کامل است؛ با این حساب حتماً ریش داشتن در خداوند نشانه نقص خداوند است.
این افراد خودشان به اندازه نیم متر ریش میگذارند، اما به خدا که میرسند ادعا میکنند که خدا ریش ندارد و هنوز ریش درنیاورده است.
خدای وهابیت خدایی که سوار الاغ میشود و به مردم سر میزند، خدایی است که در ثلثی از شب به زمین سر میزند و احوال بندگان خود را میپرسد، خدایی است که مریض میشود و ملائکهها به عیادتش میروند!!
آنها همچنین معتقدند که خدا میتوانند سنگی بیافریند که نتواند بلند کند، خدا میتواند هزاران خدا همانند خود را بیافریند!! این در حالی است که قرآن کریم میفرماید:
(لَوْ کانَ فِیهِما آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتا)
اگر در آسمان و زمین خدایانی جز خدای یکتا بود تباه میشدند.
سوره انبیاء (21): آیه 22
من نمیدانم اگر هزاران خدا آفریده شود و هزار و یک خدا وجود داشته باشد، چه میشود!؟ در این صورت بر سر مسائلی مانند طلوع آفتاب و غیره میان خدایان اختلاف ایجاد خواهد شد.
«وکان هذا اللقب علما لکل من دعا إلی توحید الله، ونهی عن الشرک وعن التعلق بأهل القبور»
این لقب علم است برای کسانی که دعوت به توحید الله میکنند، همچنین از شرک و تعلق به اهل قبور نهی میکنند.
«وسمی وهابیا»
این افراد را وهابی میخوانند.
«فهو لقب شریف عظیم یدل علی أن من لقب به فهو من أهل التوحید»
لقب وهابی لقب شریف و عظیم و بابرکتی است و به هرکسی وهابی بگویند به معنای این است که او موحد است.
بنده نمیدانم عزیزانی که روی خط «شبکه جهانی ولایت» میآیند و ادعا میکنند که اصلاً وهابی وجود ندارد، آیا این مطالب را دیدند یا نه!؟
ما از این آقایان سؤال میکنیم: شما که ادعا میکنید وهابی وجود ندارد، آیا شما راست میگویید یا «بن باز» راست میگوید؟! آیا «بن باز» که این حرف را زده معصوم است، یا اینکه او را تخطئه میکنید و تنها شما معصوم هستید؟!
همچنین در صفحه 21 میگوید:
«فصار أتباع هذه الدعوةومن یدعون إلی توحید الله من علماء التوحید من علماء نجد وغیرهم یلقبون بالوهابیة، فهو لقب معروف شریف ولیس بمستنکر»
اصلاً کسی انکار نمیکند که وهابیت بد است، زیرا وهابی لقب شریفی است و ما به هیچ وجه آن را انکار نمیکنیم.
«فهو لقب أهل التوحید والإیمان، من أهل الدعوة إلی الله عز وجل»
این لقب اهل توحید و ایمان و اهل دعوت الی الله است.
فتاوی نور علی الدرب، المؤلف: عبد العزیز بن عبد الله بن باز (المتوفی: 1420 هـ)، اعتنی به: أبو محمد عبد الله بن محمد بن أحمد الطیار - أبو عبد الله محمد بن موسی الموسی، مصدر الکتاب: موقع الرئاسة العامة للبحوث العلمیة والإفتاء، ج 1، ص 19-21 ، باب دعوة الإمام محمد بن عبد الوهاب رحمه الله إلی التوحید
همچنین میتوانید در اینترنت «موقع بن باز» که سایت «بن باز» است را سرچ کنید و وارد «موقع الرسمی سماحة الشیخ عبدالعزیز بن باز» شوید. در این سایت میگوید:
«الوهابیة هم اتباع الشیخ امام محمد بن عبدالوهاب»
سپس در ادامه میگوید که این مذهب وهابی است و همچنین بیان میکنند که در کتاب «الدرر السنیة» تمام این مطالب را بیان میکند. همچنین در ادامه مینویسد:
«بل الوهابیة تدعون الی دین الرسول»
وهابیت مردم را به دین پیغمبر اکرم دعوت میکنند.
این مطالب خیلی واضح و روشن است. همچنین مشاهده کنید آقای دکتر «خلیل هرّاس» که از علمای بزرگ وهابی است، کتابی تحت عنوان «الحرکة الوهابیة رد علی مقال لمحمد البهی فی نقد الوهابیة» نوشته است که در صفحه 33 این کتاب میگوید:
«وأما وثنیة الأحیاء من أصحاب النفوذ والسلطان، فلا وجود لها بحمد الله فی ظلال الوهابیة»
اما بت پرستی زندگان و کسانی که صاحبان نفوذ سلاطین را به عنوان بت میپرستند، در سایه وهابیت در عربستان سعودی بت پرستی احیایی وجود ندارد.
به عبارت دیگر آنها احیاء و زندگان را همانند بت نمیپرستند. زمانی که «ملک فهد» از دنیا رفت، بنده در مکه بودم و مرتب شبکههای عربستان سعودی را میدیدیم که «ملک عبدالله» ایستاده است و مردم عبا، دست و شانه او را میبوسیدند و در برابر او تعظیم میکردند.
بنده اتفاقاً در آن زمان به چند تن از آمرین بالمنکر و ناهین از معروف که مردم را حین بوسیدن پرده کعبه میزدند، گفتم: چطور شد که بوسیدن پرده کعبه شرک است، اما بوسیدن عبای آقای «ملک عبدالله» شرک نیست؟! بزرگان، اعاظم و مفتیان شما عبای «ملک عبدالله» را میبوسند که الآن هم دارند آن را پخش میکنند.
شبکههای عربستان سعودی مراسم بیعت را حدود دو هفته مرتباً پخش میکردند که بزرگان عربستان کسانی که نسبت نزدیکی داشتند عبای او را میبوسیدند، کسانی که مقداری دورتر بودند شانه او را میبوسیدند و مابقی هم عبای او را میبوسیدند.
چطور بوسیدن عبای «ملک عبدالله» و بعد از او «ملک سلمان» که فتنه عالم اسلام و جانیترین شخص که روی «حجاج بن یوسف ثقفی» را سفید کرده است عین توحید است، اما بوسیدن پرده کعبه شرک است؟!
مجری:
استاد در شهرهای دیگر مجسمهای شبیه کارتن درست کرده بودند و کسانی که به «ملک عبدالله» دسترسی نداشتند با این مجسمه بیعت میکردند که تصاویر آن منتشر شد.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
یک بت از او درست کرده بودند که مصداق اتم بت احیاء بود. جالب این است که آقای «خلیل هراس» میگوید:
«لأنها تحارب کل أشکال الوثنیة، لا فرق عندها بین وثنیة الأحیاء ووثنیة الأموات»
در سایه وهابیت چنین چیزی نداریم و فرقی میان بت پرستی زندگان و بت پرستی مردگان وجود ندارد.
«ولهذا تعیش الدولة السعودیة آلتی تدین بالوهابیة»
به همین خاطر دولت سعودی که دینش دین وهابی است،
«فی ظل دیمقراطیة حقة»
در سایه دمکراتی واقعی و حق زندگی می کند!
الحرکة الوهابیة (رد علی مقال لمحمد البهی فی نقد الوهابیة)، المؤلف: محمد بن خلیل حسن هرّاس (المتوفی: 1395 هـ)، المحقق: أحمد بن عبد العزیز بن محمد بن عبد الله التویجری، الناشر: دار السنة، الطبعة: الأولی 1428 هـ - 1428 هـ، ج 1، ص 33، باب وثنیة الأموات ووثنیة الأحیاء
به گمانم اگر بخواهند جوک قرن بیست و یکم را معرفی کنند، همین است که ادعا میکنند دولت عربستان سعودی که دین وهابیت دارد در سایه دمکراتی واقعی و حق قرار دارد!!
این در حالی است که در عربستان سعودی هنوز زنان حق رأی دادن و رانندگی ندارند. جالب این است که «بن باز» و دیگران معتقدند که اعتقاد به دمکراتی کفر است، اما این شخص ادعا میکند که در وهابیت دمکراتی حقه وجود دارد!!
در حال حاضر جنایاتی که این افراد نسبت به شیعیان یا اهل سنت در بحرین که دولت آن نوکر بیمزد عربستان سعودی و آمریکاست را مشاهده کنید.
در تهران توالت یکی از منازلی که اهل سنت در آن نماز میخواندند را خراب کردند و دیدید که وهابیت چه غوغایی در دنیا به راه انداختند که جمهوری اسلامی مسجد اهل سنت را در تهران خراب کردند!!
شما که ادعا میکردید اهل سنت مسجد ندارند، چطور میگویید که مسجد را خراب کردند؟!! این قضیه تا جایی پیش رفت که ائمه جمعه وهابیت بیانیه صادر کردند و قرار بود راهپیمایی کنند.
وهابیت در شبکههای شیطانی خود بولدوزرها و ونهایی را به نمایش گذاشتند و مانور میدادند و به مردم گفتند: مردم مشاهده کنید این بولدوزرهای جمهوری اسلامی ایران و ونهای نیروی انتظامی است که در حال خراب کردن مسجد اهل سنت هستند.
ما در جواب این اقدام وهابیت برنامهای تحت عنوان «از هیاهو تا واقعیت» گذاشتیم و سوزنی به توپ این افراد زدیم تا بادش خالی شود!!
ما در این برنامه بیان کردیم که بولدوزرها و ونهایی که این ساختمان را خراب میکنند، متعلق به صهیونیست و اسرائیل است و این قضیه مربوط به چند سال قبل است که در یکی از روستاهای فلسطین این جنایت را مرتکب شدند.
پس از انتشار این برنامه آن دسته از علمای اهل سنت داخل کشور که فریب وهابیت را خورده بودند متوجه شدند و این ماجرا خاتمه پیدا کرد.
مجری:
استاد اخیراً در سیستان و بلوچستان سیل آمده بود، اما یک عده از دشمنان در فضای مجازی تصویری را مربوط به افغانستان منتشر کرده بودند که ماشینی داشت به داخل آب میافتاد و ملت هم به تماشا ایستاده بودند و ادعا کردند که تصویر سیستان و بلوجستان است.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
حتماً ادعا کردند که جمهوری اسلامی ایران عامل ایجاد سیل است. زمانی که این اتفاق در تهران رخ دهد، ادعا میکنند که به دلیل اینکه مردم تهران برای اهل سنت مسجد درست نکردند، آه مردم اهل سنت دامن مردم تهران را گرفت!!
زمانی که ساختمان 17 طبقه فروریخت، عدهای از ائمه جمعه وهابیت ادعا کردند به دلیل اینکه در تهران گناه و معصیت زیاد است و اهل سنت آزادی ندارند این اتفاقات رخ داده است.
آیا در سیستان و بلوچستان هم به دلیل کثرت گناه سیل به راه افتاد؟! تمام این اتفاقات به دستور خداوند عالم است. سیل یک مرتبه در سیستان و بلوچستان رخ میدهد، یک مرتبه در استان گلستان رخ میدهد و یک مرتبه در اهواز رخ میدهد.
این مسائل همگی به دستور خداوند عالم است و این شماتتها همگی بیانگر این است که این افراد اصلاً از معارف دینی و اسلامی بیخبر هستند.
البته ما از اینکه عزیزانمان در سیستان و بلوچستان متضرر شدند متأسف هستیم و از خداوند عالم میخواهیم به حق محمد و آل محمد مشکلاتشان را برطرف نماید و انتظار داریم که سریعاً امکانات کافی در اختیار کسانی که در سیل اخیر در سیستان و بلوچستان متضرر شدند قرار بگیرد و به زندگی عادی برگردند.
ما خود را با این عزیزان همدرد میدادیم و از این اتفاق متأثر و ناراحتیم و از خداوند عالم بهبودی زندگی این عزیزان را خواهانیم. دولت و مسئولین در حد توان خود تلاش میکنند تا زندگی به حالت عادی برگردد.
از طرف دیگر به دلیل اینکه چندین سال در این مناطق بارندگی صورت نگرفته بود، بسیاری از شهرها با مشکل شدید آب مواجه شده بودند. این مسئله موجب این شد که هرچند عده کمی متضرر شدند، اما عده زیادی به برکت این باران به نان و نوایی رسیدند. عمده مردم از این قضیه خوشحال بودند. آیا وهابیت این عده را به خاطر خوشحالی شماتت میکنند؟!
در هرصورت؛ علامه شیخ «احمد بن حجر» با مقدمه «بن باز» کتابی تحت عنوان «محمد بن عبد الوهاب عقیدته السلفیة ودعوته الإصلاحیة» دارد که میگوید:
« وأن يوجهها إلى أطراف الجزيرة لتنشر الوهابية»
در اطراف جزیرة العرب وهابیت را منتشر میکنند.
سپس مینویسد:
«فأعلنت نجد علیهم حروباً دامیة کان هدفها الإصلاح علی أساس المذهب الوهابی»
هدف دولت عربستان سعودی اصلاح جامعه اسلامی براساس مذهب وهابی است.
محمد بن عبد الوهاب عقیدته السلفیة ودعوته الإصلاحیة وثناء العلماء علیه، المؤلف: أحمد بن حجر بن محمد بن حجر بن أحمد بن حجر بن طامی بن حجر بن سند بن سعدون آل بوطامی البنعلی (المتوفی: 1423 هـ)، الناشر: مطبعة الحکومة بمکة المکرمة، الطبعة: 1395 هـ/1975 م، ج 1، ص 104
اگر وهابی نیست و وجود ندارد، این افراد غلط میکنند که بگویند ما میخواهیم براساس مذهب وهابی اصلاحگری کنیم!! این افراد کتابهای مختلفی تحت عنوان «الوهابیون و الحجاز» به قلم «محمد رشید رضا» نوشتند. وهابیت به هرکسی ایراد بگیرند، به «محمد رشید رضا» نمیتوانند ایراد بگیرند!
همچنین کتاب دیگری تحت عنوان «السنة و الشیعة أو الوهابیة و الرافضة» اثر «السید امام محمد رشید رضا» وجود دارد که در این کتاب هم کاملاً بحث وهابیت مطرح شده است.
همچنین دکتر «محمد کامل ظاهر» در کتاب مفصلی تحت عنوان «الدعوة الوهابیة و اثرها فی الفکر الإسلامی الحدیث» در این زمینه مطالبی بیان کرده است.
همچنین جناب آقای «حسن بن علی سقاف» از علمای بزرگ اردن در کتابی به نام «السلفیة الوهابیة افکارها الأساسیة و جذورها التاریخیة» نوشته است.
بنابراین اینکه آقایان میگویند وهابیتی وجود ندارد، حرفهای بیهودهای است. این در حالی است که سران وهابی به وهابیت خود افتخار میکنند. «بن باز» میگوید: "این لقب، لقب شریف و عظیم و مبارکی است."
وهابیت امروزه مشاهده میکنند که در طول تاریخ چه جنایاتی مرتکب شدند و نمیتوانند منکر این جنایات شوند. ما جنایات وهابیت را در دوره اول از سال 1157 تا 1233 مفصل بیان خواهیم کرد.
ما نمیخواستیم وارد این مباحث شویم، اما حال که وهابیت خود وارد این مباحث شدند بشنوند و مردم هم ببینند این افراد چه جنایاتی مرتکب شدند.
همچنین در دوره دوم از سال 1344 که پدر وهابیت «عبدالعزیز» روی کار آمد و جنایات بزرگی را به دستور دولت بریتانیا و انگلیس انجام داد. او همچنین به دولت بریتانیا تعهد داد مبنی بر اینکه ما اسرائیل را به رسمیت میشناسیم و تمام توانمان را برای حفظ امنیت اسرائیل به کار خواهیم بست. ما انشاءالله این مطالب را به طور مفصل بیان میکنیم و مدارک آن را مفصل عرض خواهیم کرد. من در خدمت شما هستم.
بخشی از پیامکهای بینندگان برنامه:
مجری:
استاد خیلی متشکرم. من نگاهی به پیامها داشته باشم و انشاءالله سؤال بعدی که در همین زمینه است را خدمت شما مطرح خواهم کرد.
آقا مجتبی از شهرکرد، آقای محمد ولی از شیراز و آقای ابراهیم از بیرجند عزیزانی هستند که لطف کردند و برای ما پیام فرستادند.
آقای محمد هادی همدانی نژاد گفتند: "پدر بزرگوارشان فردا عمل جراحی قلب دارند، برایشان دعا کنید"؛ حتماً دوستان خوب بیننده برای ایشان دعا میکنند.
آقای عباس جعفری از شهرک اندیشه بزرگواری کردند و برای ما پیام فرستادند.
برخی از عزیزان برای ما پیام فرستادند و اسم و فامیلی خود را نگفتند.
آقای سعید شیردل از تهران برای ما پیام فرستادند که از ایشان ممنون هستیم.
آقا بهرام از تهران بزرگواری کردند و برای ما پیام فرستادند.
آقای قباد زاده از اردبیل و آقا رضا از علی آباد عزیزان دیگری هستند که برای ما پیام فرستادند و از ایشان ممنون و سپاسگذار هستیم.
برخی از دوستان پیام فرستادند اما اسمشان را نگفتند.
آقای اعظمیان پیام دادند که از ایشان ممنون هستیم.
آقای احمد جاوید از استان بوشهر بزرگواری کردند و برای ما پیام فرستادند.
آقای قاسمی از نقده برای ما پیام فرستادند که از ایشان هم سپاسگذار هستم.
از آقا روح الله از گرگان تشکر میکنم.
آقای شهاب الدین غلامی از پرند برای ما پیام فرستادند.
بنده تنها جهت احترام برخی از اسامی را میخوانم، زیرا پیامها زیاد است و نمیشود تمام اسامی را ذکر کرد.
عزیزی که نام زیبایشان غلامعلی است و به این نام زیبایشان افتخار کردند برای ما پیام فرستادند.
آقای سید کمال از قم برای ما پیام فرستادند که از ایشان هم ممنونیم.
آقای حمید از اهواز بزرگواری کردند و برای ما پیام فرستادند.
آقای محسن لوایی از مشهد مقدس شهر امام رضا برای ما پیام فرستادند.
آقای عباسیان از خمینی شهر برای ما پیام فرستادند.
برخی از دوستان نکاتی را ذکر کردند، بعضی از دوستان شعر فرستادند و برخی هم نسبت به «شبکه جهانی ولایت» و برنامه زنده «حبل المتین» لطف و مرحمت داشتند.
آقایان محمد ولی از شیراز، عبداللهی از هندیجان و حسین آقا از کرج برای ما پیام فرستادند.
آقای احمد محمودی از فرانکفورت برای ما شعری فرستادند که اگر فرصت شد شعر ایشان را خواهم خواند.
خیلی ممنونم از این همه لطف و بزرگواری و مهربانی که نسبت به شبکه خودتان «شبکه جهانی ولایت» دارید.
با افتخار عرض میکنم که همه ما زیر سایه مرتضی علی حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) هستیم و شبکهای که به نام آن بزرگوار است و میدانم شما هم از روی ذوق و شوق و عشقی که به مولا دارید با ما در ارتباطید و برنامههای ما را همراهی میفرمایید.
استاد یکی از نکاتی که میخواهیم به آن بپردازیم و جزو سؤالات من بود که یادداشت کرده بودم تا خدمت شما عرض کنم، این است که در زمان امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) گروهی به عنوان خوارج بودند که جنایات زیادی مرتکب شدند و در مقابل آن حضرت ایستادند.
بنده میخواهم آن زمان را به این زمان پیوند بزنم. اینکه برخی از علمای بزرگ اهل سنت اعتقادشان بر این است که وهابیت دوران ما همانند خوارج دوران امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) هستند؛ مدارک فرمایشات این علما را بیان بفرمایید تا دوستان در این زمینه هم بر اطلاعاتشان افزوده شود.
وهابیت مصداق بارز خوارج عصر حاضر!!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
ما در جلسه قبل هم نکاتی را از جناب مولانا «عبدالرحمن سربازی» آوردیم. ایشان هم در فرمایشاتشان به سخنان جناب آقای «ابن عابدین» اشاره کرده بودند. کتاب «رد المحتار علی الدر المختار» نوشته آقای «ابن عابدین» است. کتاب «در المختار» اثر آقای «حصفکی» است و کتاب «رد المحتار» در حقیقت اثر «محمد امین بن عمر عابدین» معروف به «ابن عابدین» است که متوفای 1252 است.
این کتاب اهدای صاحب سمو الملکی الأمیر «ولید بن طلال بن عبدالعزیز آل سعود» است. نویسنده در جلد چهارم این کتاب زمانی که به خوارج میرسد، میگوید:
«مطلب فی أتباع عبد الوهاب»
البته آقایان معتقدند که در بعضی از چاپها «محمد بن عبدالوهاب» آورده شده است، اما در این چاپ «محمد بن» حذف شده است و «عبدالوهاب» وارد شده است.
ما قبلاً این مطالب را از علمای اهل سنت داخل کشور خواندیم و بعضیها معتقدند ایشان به نام «عبدالوهاب» مشهور بوده است. اتباع «عبدالوهاب» که خوارج زمان ما هستند.
«الخوارج فی زماننا قوله (ویکفرون أصحاب نبینا)»
خوارج زمان امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) اصحاب پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و در رأس آنها امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را تکفیر میکردند. ایشان در ادامه میگوید:
«هو بیان لمن خرجوا علی سیدنا علی رضی الله تعالی عنه وإلا فیکفی فیهم اعتقادهم کفر من خرجوا علیه»
اعتقاد این افراد مبنی بر کفر کسانی بود که بر آنها خروج میکردند.
«کما وقع فی زماننا فی اتباع عبد الوهاب الذین خرجوا من نجد»
همانطور که در زمان ما در پیروان محمد بن عبدالوهاب از نجد خارج شدند.
در زمان امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) این افراد کسانی بودند که در برابر حضرت خروج کردند. در زمان ما تعدادی از پیروان «محمد بن عبدالوهاب» از نجد اطراف ریاض خروج کردند؛
«وتغلبوا علی الحرمین»
به زور بر مکه و مدینه مسلط شدند.
«وکانوا ینتحلون مذهب الحنابلة»
این افراد به ظاهر میگفتند ما حنبلی مذهب هستیم.
ما انشاءالله بیانات شیخ الأزهر را نشان خواهیم داد که ایشان به صراحت میگوید: "وهابیها مذهب حنبلی را نجس کردند." «ابن عابدین» در ادامه مینویسد:
«لکنهم اعتقدوا أنهم هم المسلمون»
آنها اعتقاد داشتند که فقط خودشان مسلمان هستند.
این مطالب حرف ما نیست، بلکه آقای ابن عابدین میگوید: "پیروان «محمد بن عبدالوهاب» تنها خود را مسلمان میدانستند و کسانی که مخالف اعتقادشان بودند را مشرک میدانستند."
«قتل أهل السنة وقتل علمائهم»
آنها با این مبنای غلط کشتار اهل سنت و علمای اهل سنت را مباح میدانستند.
حاشیة رد المختار علی الدر المختار شرح تنویر الأبصار فقه أبو حنیفة، ابن عابدین، الناشر دار الفکر للطباعة والنشر، سنة النشر 1421 هـ - 2000 م، مکان النشر بیروت، ج 4، ص 262، باب مطلب فی أتباع عبد الوهاب الخوارج فی زماننا
این عبارت «واستباحوا بذلک قتل أهل السنة» راست است یا دروغ است؟! اگر دروغ است آیا حاضرید «ابن عابدین» را که از اعاظم فقهای احناف است و تمام حنفی مذهبها به جناب «ابن عابدین» اعتقاد ویژهای دارند، متهم به کذب کنید؟!
بنده گمان نمیکنم در استانهای سنی نشین ما کتابخانهای باشد که کتاب «حاشیه ابن عابدین» در آنجا نباشد!! یکی از کتبی که در غالب منازل و کتابخانههای خصوصی علمای اهل سنت که ما در آنجا رفتیم وجود دارد، همین کتاب «حاشیه ابن عابدین» است.
ایشان میگوید: اتباع «محمد بن عبدالوهاب» خودشان را مسلمان میدانستند و مخالفین اعتقادشان را مشرک میدانستند. مخالفین اعتقادشان شیعیان بودند؟! او نسبت به این افراد «واستباحوا بذلک» را به کار برده است و بیان میکند که آنها کشتار اهل سنت و علمای اهل سنت را مباح میدانستند.
مشاهده کنید وهابیت در سال 1218 قصد داشتند مکه را تصرف کنند و تعداد بسیار زیادی از علمای اهل سنت را قتل عام کردند. «سعود بن عبد العزیز» رسماً اعلام کرد: مادامی که این علمای شرک اهل سنت در کشور ما هستند، پیروزی برای ما امکان پذیر نیست.
ما انشاءالله در بحث جنایات وهابیت این مطالب را تک تک میآوریم که چقدر از علمای اهل سنت را در سال 1218 قتل عام کردند. در طائف اصلاً شیعهای در کار نبود و همه اهل سنت بودند؛ وهابیت زن و مرد و پیر و جوان را قتل عام کردند تا جایی که به تعبیر بزرگان:
«کانوا یذبحون الطفل فی حضن امه»
طفل شیرخواره را در دامن مادر سر میبریدند.
این مطالب شیعیان نیست و هیچکسی هم ادعا نکرده است که در طائف آن روز شیعه بوده است. همچنین جناب آقای دکتر «طیب» شیخ الأزهر در سایت خود در مورد وهابیت مینویسد:
«وأن السلفیین الجدد هم خوارج العصر»
سلفیهای جدید خوارج عصر ما هستند.
منظور دکتر «طیب» سلفیهایی هستند که در عربستان سعودی ادعا میکنند ما وهابی نیستیم، بلکه سلفی هستیم.
«ان جمهور المسلمین لم یکونوا علی هذا المذهب»
جمهور مسلمین بر مذهب خوارج نبودند.
این افراد عمدتاً مالکی، مالکی، حنفی و حنابله بودند. ایشان در ادامه میگوید: یقین بدانید که این افراد هیچ ارتباطی به امام «احمد بن حنبل» ندارند؛
«ولکنهم نجسوا و غیروا هذا المذهب»
آنها مذهب احمد بن حنبل را تغییر دادند و نجس کردند.
کارشناسان شبکههای شیطانی که اینطور ادعا میکنند، جواب این افراد را بدهند. ما نمیخواستیم بحث به اینجا برسد، اما قول میدهیم چندین هفته مرتب همین بحث را ادامه بدهیم.
ما سعی میکنیم اقوال بزرگان اهل سنت نسبت به وهابیت و «محمد بن عبدالوهاب» و «ابن تیمیه» را مطرح کنیم و همچنین کفر، نفاق و ضلالت «ابن تیمیه» را به اثبات برسانیم.
این مطالب به گونه ای نیست که عده کمی آن را بیان کرده باشند، بلکه طبق نظر صدها نفر از بزرگان معاصر و علمای بزرگوار اهل سنت داخل و خارج کشور؛ وهابیت یک فرقه گمراه، پست و رذل است که غیر از خودشان احدی را مسلمان نمیدانند و قتل همه را واجب میدانند.
همچنین در سایت «حرکة التوحید الإسلامی» همین تعبیر وارد شده است و میگوید:
«و أن السلفیین الجدد هم خوارج العصر، وفقا لصحیفة الأهرام»
«أهرام مصریه» صحبتهای جناب آقای دکتر «طیب» را آورده است. همچنین در سایت الأزهر به نشانی «www.azahara.net» وارد شده است:
«أکد الإمام الأکبر الدکتور أحمد طیب أن عقیدة الأزهر الشریف هی عقیدة الأشعری و الماتریذی»
در این سایت وارد شده است که عقیده الأزهر عقیده اشعری است؛ این در حالی است که این شخص ادعا میکند که هرکسی بگوید من شافعی و اشعری هستم، ما معتقد به مرتد بودن او هستیم!!
از ایشان سؤال میشود که از کجا دانستید اکثریت اهل سنت اشعری هستند؟! او میگوید: تعدادی افراد صوفی مخالف ما هستند.
کسانی که امروزه اهل سنت را همانند شیعیان کافر میدانند، دقت کنند که در سایت پرسمان دانشجویی، ادیان و مذاهب وارد شده است: در حال حاضر نزدیک به 370 میلیون صوفی اهل سنت و 20 میلیون صوفی شیعه در جهان اسلام وجود دارد!!
به بیان بهتر 370 میلیون اهل سنت به دلیل اینکه صوفی هستند، همگی کافر، مشرک و مهدور الدم هستند!!
بنده از عزیزان واحد تحقیقات تقاضا دارم مناظرهای که در ماه مبارک رمضان چندین سال قبل در «شبکه المستقله» میان وهابیت و صوفیهای الأزهر صورت گرفت را روی سایت بگذارند.
صوفیهای الأزهر بلایی به سر وهابیت آوردند که آنها فرار را بر قرار ترجیح دادند و مفتضح شدند. دو جلسه مناظره غوغایی میان اهل سنت و وهابیت صورت گرفت.
یکی از مناظرات میان صوفیهای مصر و الأزهر برگزار شد و در دیگری میان آقای «سقاف» با یکی از سرکردگان وهابی صورت گرفت که آبرو و حیثیتی برای آنها نگذاشتند.
این مناظره در حالی بود که دو طرف معتقد به خلافت ابوبکر، عمر و عثمان بودند و هردو طرف ادعای سنی بودن میکردند. دوستان عزیز ما 370 میلیون سنی صوفی داریم.
شاید در همین بحثی که برادر عزیزم جناب آقای «یزدانی» دارد نظرات «ابن تیمیه» و «محمد بن عبدالوهاب» نسبت به کفر و مهدور الدم بودن صوفیه را مطرح کنند؛ انشاءالله عزیزان مباحث ایشان را پیگیری کنند.
بنده باید جملهای بگویم که خیلی جالب است. وهابیت همه را کافر، مشرک و مهدور الدم میدانند؛ درحالیکه شیعیان و صوفیان اهل سنت توسل را جایز میدانند.
مشاهده کنید که مذهب فقهی اهل سنت شافعی است و نزدیک 350 میلیون مسلمان از این مذهب پیروی میکنند. همچنین 450 میلیون نفر از مذهب حنفی پیروی میکنند.
یکی از علمای بزرگ سیستان و بلوچستان تشریف آورده بود و میگفت: من هفتصد مورد تضاد عقاید و فقه حنفی با وهابیت را ثبت کردم.
ایشان در ادامه میگوید: یکی از مذاهب، شیعه امامیه است که نزدیک 300 میلیون از مسلمانان جهان را تشکیل میدهد. جالب است که میگوید: در جهان اسلام 450 میلیون نفر اشعری وجود دارد.
این در حالی است که «ابن تیمیه» به صراحت میگوید: "هرکسی بگوید من در فقه شافعی هستم و در کلام اشعری هستم، ما معتقد به ارتداد این شخص هستیم." کارشناسان وهابی باید به این مطالب پاسخ بدهند، زیرا نمونههای مختلفی از این سایتها وجود دارد.
در هر صورت؛ شیخ الأزهر میگوید: "مذهب علمای اهل سنت مصر اشعری است". جناب آقای «علامه صاوی» در کتاب حاشیه خود بر «تفسیر جلالین» که در فرمایشات «ملأ محمد عمر سربازی» و «عبدالرحمن سربازی» بود، میگوید: ما نظائر خوارج را مشاهده میکنیم؛
«فرقة بأرض الحجاز»
دستهای در سرزمین حجاز هستند.
«یقال لهم الوهابیة»
به آنها وهابی میگویند.
«یحسبون انهم علی شیء»
آنها خود را آدم حساب میکنند.
«الا انهم هم الکاذبون»
این افراد همگی دروغ میگویند.
«استحوذ علیهم الشیطان»
شیطان بر آنها غالب شده است.
«فانساهم ذکر الله»
سپس میگوید:
«اولئک حزب الشیطان»
وهابیت همگی حزب شیطان هستند.
حاشیه الصاوی علی تفسیر الجلالین؛ العلامه الشیخ احمد بن محمد الصاوی المصری المالکی؛ ضبطه و صححه: محمد عبدالسلام شاهین؛ دارالکتب العلمیه، بیروت؛ ج 5، ص 77
آقای «علامه صاوی» که علمای بزرگوار اهل سنت داخل کشور هم از ایشان تجلیل زیادی کردند، معتقد است که وهابیت همگی حزب شیطان هستند.
بنده به بینندگان عزیز بشارت میدهم که در آینده بسیار نزدیک در «شبکه جهانی ولایت» به جای «برنامه چالش» یا در خلال «برنامه چالش» برنامهای پیرامون موضوع «امامان شیعه و شیاطین وهابیت» خواهیم داشت.
مردم میتوانند در این برنامه سخنان ائمه اهلبیت (علیهم السلام) و امامان شیعه را با شیاطین وهابیت مقایسه کنند. البته کاملاً مشخص است که قابل مقایسه نیستند، اما برای اینکه مطلب روشن شود چنین مقایسهای انجام میشود.
ما این افراد را اصلاً آدم حساب نکرده و نمیکنیم و گفتیم: جواب ابلهان خاموشی است، اما میبینیم که این شیاطین ظاهراً دست بردار نیستند. ما باید به حول قوه الهی یک بلایی به سر این افراد بیاوریم که فضاحت آن تا ابد الدهر و حتی بعد از مرگشان برای این افراد باقی بماند.
حال بنده نمیدانم که دوستان اسم برنامه را چه چیزی خواهند گذاشت، اما قرار است که محتویات برنامه «امامان شیعه و شیاطین وهابیت» باشد. جناب آقای «صاوی» هم این افراد را «حزب الشیطان» میخواند.
«ابن تیمیه» میگوید: "گاهی اوقات شیطان در قالب و صورت من درمیآید و مردم را گمراه میکند." ما که میگوییم این افراد «ائمه شیطان» یا «حزب شیطان» هستند بیمورد نیست.
آقای «محمد بن فیروز» که از پیروان «ابن تیمیه» است، میگوید: "نطفه ایشان از شیطان منعقد شده است."
به حول قوه الهی و با توکل بر خداوند عالم و استعانت از ساحت حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداه) ما این بحث را دنبال خواهیم کرد.
همچنین جناب آقای «عبدالله قحطانی» که یکی از علمای بزرگوار اهل سنت است، مینویسد:
«حتی طالعنا ابن عبدالوهاب یشیر إلی رسول الله بکل قلة أدب بکلمة (طارش!)»
ما وقتی افکار «محمد بن عبدالوهاب» را مطالعه میکنیم، میبینیم که با کمال بیادبی از نبی گرامی اسلام به «طارش» تعبیر میکند.
منظور او این است که رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) یک نامه رسان یا مستخدمی بیش نبوده است.
«و یستحل هو و أهلها إلی الیوم دماء الموحدین»
محمد بن عبدالوهاب و تابعین او تا امروز خون موحدین را مباح میدانند.
«لأنهم أهل الشرک فی زعمهم»
به گمان آنها تمام موحدین مشرک هستند.
«و ما یقولونه الیوم فی الأشاعرة و الإباضیة و الزیدیة و الجعفریة و غیرهم من أهل الإسلام خیر دلیل علی أنهم خوارج العصر»
حرفهایی که امروزه در اشاعره، اباضیه، زیدیه، جعفریه و دیگران میزنند بهترین دلیل است بر اینکه این افراد خوارج عصر ما هستند.
همچنین جناب آقای «عبادی» که از علمای بزرگ اهل سنت هست که از ایشان به علامه تعبیر میکنند، کتابی فقهی به نام «حواشی شروانی و ابن قاسم عبادی» دارد که در جلد چهارم در رابطه با توسل به نبی مکرم مینویسد:
زمانی که «عبدالله بن عمر» از مسافرت میآمد، قبل از اینکه به منزل برود به مسجد میرفت و میگفت:
«السلام علیک یا رسول الله السلام علیک یا أبا بکر السلام علیک یا أبتاه ثم یرجع إلی موقفه الاول قبالة وجهه (ص) ویتوسل به فی حق نفسه ولیستشفع به إلی ربه ثم یستقبل القبلة ویدعو لنفسه ولمن شاء من المسلمین»
سپس ایشان در رابطه با اینکه زیارت چیست و اینکه بعضی افراد زیارت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را واجب میدانند و ما هم گفتیم، مطالبی بیان میکنند.
همچنین میگوید: کسی که در این رابطه با ما منازعه کند، گمراه و گمراهگر است. سپس ایشان میگوید:
«(والمنازع الخ) وهو ابن تیمیة ومن تبعه من الفرقة الضالة المشهورة فی زمننا بالوهابیة خذلهم الله تعالی»
مراد از منازع ابن تیمیه و اتباع او از فرقه گمراه است که در زمان ما به وهابیه هستند و خداوند آنها را ذلیل کند.
حواشی الشروانی والعبادی، المؤلف: عبد الحمید المکی الشروانی (المتوفی: 1301 هـ) و أحمد بن قاسم العبادی (المتوفی: 992 هـ)، [الکتاب حاشیة علی تحفة المحتاج بشرح المنهاج لابن حجر الهیتمی (المتوفی: 974 هـ) الذی شرح فیه المنهاج للنووی (المتوفی: 676 هـ)]، ج 4، ص 144 و 145، باب الجزء 4
در نهایت مطلبی از جناب آقای «دکتر احمد الکبیسی» نقل شده است. ایشان رئیس بخش شریعت دانشکده حقوق دانشگاه بغداد و همچنین رئیس بخش دراسات علیاء یعنی دکترا در دانشگاه اسلامی است.
ایشان همچنین رئیس دراسات اسلامیه در دانشگاه امارات و یکی از مؤسسین این دانشگاه است. او عضو مجلس اعلا در دانشگاه مدینه منوره و رئیس جمعیت علمای عراق است و رئیس حرکت وطنی عراقیه که یک حزبی سیاسی است، میباشد.
ایشان در سایت خود در مورد داعش مطالبی میآورد و مینویسد:
«داعش فلیسمعنی هذا الکلب ابن الکلب. ابوبکر البغدادی قاتل الحسین أشرف منه»
تمام مردم بشنوند فرمانده داعش این سگ پسر سگ یعنی ابوبکر بغدادی کسی است که قاتل امام حسین بر او شرافت دارد.
«هذا عمیل یهود و لیس أکثر»
او جیرهخوار یهود است، نه بیشتر.
«والله داعش و ماعش و حتی محمد بن عبدالوهاب ابو الوهابیة صنیعة یهودیة مائة فی المائة ودعهم یقتلوننی إذا أرادوا»
به خدا سوگند داعش و ماعش و پدر وهابیت محمد بن عبدالوهاب صد درصد ساخته و پرداخته یهود است. بگذارید من را در برابر این حرف بکُشند.
«أنا مسؤول عن هذا الکلام أمام رب العالمین... والله حرکة یهودیة مرتبة تریبا لتمزیق الأمة و قد مزقتها»
من در قیامت نزد خداوند عالم در برابر سخنی که میگویم مسئول هستم. به خدا سوگند حرکت یهودیه وهابیت برای نابودی امت اسلامی بنیان گذاری شده است.
کارشناسان وهابی ادعا میکنند کسانی که بر ضد «محمد بن عبدالوهاب» حرف میزنند، همانند شما هستند. آیا شیخ الأزهر هم همانند ماست؟! آیا «ابن عابدین» همانند ماست؟! آیا آقای «قحطانی» همانند ماست؟! آیا آقایان «صاوی»، «مالکی» و «کبیسی» همانند ما هستند؟! مشاهده کنید کاملاً واضح و روشن است که این افراد بزرگان اهل سنت هستند و در میان اهل سنت دارای جایگاه بالا و والایی برخوردار هستند.
زمانی که این افراد نسبت به وهابیت و «محمد بن عبدالوهاب» اینطور تعابیر سنگین و تندی به کار میبرند و بیان میکنند: "من در برابر خداوند عالم نسبت به سخنم مسئول هستم"، وهابیت چه جوابی برای گفتن دارند؟!
مجری:
خیلی عالی، استاد از شما ممنونم. انشاءالله ما هفته آینده هم این بحث را ادامه خواهیم داد.
لازم به ذکر است پیشگوییهایی که اهل سنت نسبت به وهابیت داشتند یکی از مواردی است که مورد بحث و گفتگوی ما با حضرت استاد در هفتههای آینده خواهد بود. قرار است به اتاق فرمان برویم و میان برنامهای ببینیم تا حال و هوای دلمان علوی شود.
بخشی از پیامکهای بینندگان برنامه:
از آقای شفیعی که برای ما پیام دادند تشکر میکنم.
آقای جلیلی از روستای گوراب ملایر برای ما پیام دادند که از ایشان هم ممنونیم.
آقا هادی از مشهد مقدس و همچنین عزیزان دیگری هم لطف کردند و برای ما پیام فرستادند.
آقای رشیدی شیعه مستبصر از کردستان گفتند: سلامٌ علیکم و رحمة الله. فقط خواستم یک سلام و تشکر عرض کنم و برای همه شما دعای خیر کنم.
از تک تک شما عزیزانی که «شبکه جهانی ولایت» را همراهی میکنید و برنامه زنده «حبل المتین» را تماشا میکنید، ممنونیم. بهترینها را برای شما آرزو میکنم. یک میان برنامه زیبا و دلنشین ببینیم تا جگرمان خنک شود، بعد برگردیم و به تلفنهای شما عزیزان پاسخ دهیم.
چقدر لذت بردیم زمانی که مدح و منقبت مولا حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) و این اشعاری که پیوند را میان شیعیان و محبان حضرت برقرار میکند و گره میزند را شنیدیم.
همانطور که در این مدح هم گفته شد، ما بردهای بیقیمت، ناچیز و بی ارزش بودیم. زمانی که امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) عشق و ارادت و محبت خود را در دل ما گذاشت تازه ارزش و قیمت پیدا کردیم و از بردگی خارج شدیم.
انشاءالله این عشق و ارادت و محبت همیشه در دلهای ما باشد. اگر روز قیامت گفته شد که شیعه نیستیم، حداقل ائمه طاهرین (علیهم السلام) بگویند که او محب، خریدار و ارادتمند ما بود. انشاءالله همین نعمت برای ما تا روز قیامت باقی بماند.
الهی شکر، الهی شکر، الهی شکر به واسطه این عشق، ارادت، محبت و ولایت حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) که در دلهای ما هست.
تماس بینندگان برنامه:
میخواهیم تلفنهای دوستان را داشته باشیم. البته همچنان پیامکها هم به دست من میرسد. انشاءالله سعی میکنم از تلفنها و پیامکها استفاده کنم و سؤالات را محضر استاد مطرح کنم و جواب سؤالات را دریافت کنیم.
به دلیل اینکه زمان ما محدود است لطف کنید تلفنها مختصر و مفید باشد تا بتوانیم تلفنهای بیشتری داشته باشیم.
آقای احمدی از کردستان یکی از برادران اهل سنت ما هستند. آقای احمدی سلام به شما، شب شما بخیر:
بیننده (آقای احمدی از کردستان – اهل سنت):
سلام علیکم و رحمة الله. من هم حضور آقای اسماعیلی و استاد محترم حاج آقا قزوینی سلام عرض مینمایم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله.
مجری:
متشکرم، بفرمایید.
بیننده:
من سؤالی از حضور آیت الله قزوینی داشتم. حضرت آیت الله ما رهبر بزرگواری داریم؛ یکی از فرمایشات مقام معظم رهبری این است که میگویند: هرکسی توهین کند چه اهل سنت باشد و چه اهل تشیع باشد، منافق است.
حضرتعالی هم چندین مورد فرمودید که توهین کردن به بزرگان اهل سنت گناهی نابخشودنی است. همچنین آیت الله العظمی سیستانی فرمودند که اهل سنت را برادران اهل خطاب نکنید، بلکه عزیزان اهل سنت خطاب کنید.
من به برنامههای حضرتعالی علاقه خاصی دارم. شما در یکی از برنامههای خود در این مورد صحبت میکردید که به کتابخانههای اهل سنت بروید و ببینید که «ابن تیمیه» در خصوص امامان اهل سنت بیان کرده است که امامان مذاهب اهل سنت زندیق و منافق هستند!!
اگر کسی مثلاً بیاید و من به حضرتعالی حرفی بزنم که این دروغ باشد، آیا این تهمت نیست؟! آیا این تهمت به اهل سنت نیست؟! من اقرار میکنم که اهل سنت هستم، اما شما گفتید: "«ابن تیمیه» در کتاب «منهاج السنة النبویة» خود گفته است که امامان ما زندیق و منافق هستند!!"
اگر این نقل قول حقیقت نداشته باشد چه اتفاقی میافتد؟! اگر به عنوان مثال من به شما تهمت زده باشم، آیا گناهکار هستم؟!
مجری:
آقای احمدی استاد کتاب را نشان دادند.
بیننده:
کتاب را بیاورند من در خدمت هستم. مسئله این است که این مسئله اصلاً مربوط به امامان اهل سنت نیست. من شافعی مذهب یکی از مذاهب اهل سنت هستم، اگر کسی به امامان من زندیق و منافق بگوید خیلی ناراحت میشوم.
مجری:
آقای احمدی این حرف را «ابن تیمیه» زده است.
بیننده:
چشم، این عبارت را از کتاب ایشان بیاورید و به ما نشان بدهید تا ما در خصوص آن صحبت کنیم.
مجری:
یعنی شما قبلاً برنامه ما را ندیدید که استاد توضیح دادند؟!
بیننده:
دیدم، اما این نبوده است. من به استاد ارادت خاصی دارم، اما وقتی که به کتاب مراجعه کردم اینطوری نبوده است.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
آقای احمدی بزرگوار در کتاب «مجموع فتاوی» اثر «ابن تیمیه» جلد بیست و دوم صفحه 248 وارد شده است:
«وَأَحَبُّ إلَی اللَّهِ وَرَسُولِهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ مِمَّنْ یتَعَصَّبُ لِوَاحِدِ مُعَینٍ غَیرِ النَّبِی صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ کمَنْ یتَعَصَّبُ لِمَالِک أَوْ الشَّافِعِی أَوْ أَحْمَد أَوْ أَبِی حَنِیفَةَ»
کسی که نسبت به مالک یا شافعی یا احمد یا ابوحنیفه تعصب به خرج میدهد.
«وَیرَی أَنَّ قَوْلَ هَذَا الْمُعَینِ هُوَ الصَّوَابُ الَّذِی ینْبَغِی اتِّبَاعُهُ دُونَ قَوْلِ الْإِمَامِ الَّذِی خَالَفَهُ»
حضرتعالی در حال حاضر شافعی هستید، نظر شما نسبت به «امام شافعی» چیست؟!
بیننده:
نسبت به ایشان نظر مثبتی دارم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
شما در حال حاضر میگویید که ما از «امام شافعی» تبعیت میکنیم، نه «امام ابو حنیفه».
بیننده:
معمولاً امامان این چهار مذهب تاج سر ما هستند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
شما معتقدید که آنچه برای تبعیت برای ما شایسته است مذهب «امام شافعی» است و دیگران را تکذیب نمیکنید.
بیننده:
بله مقلد ایشان هستم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
آقای احمدی شما مقلد «امام شافعی» هستید و مقلد «ابوحنیفه» نیستید.
بیننده:
او هم تاج سر ماست.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
اما شما از فتاوی «امام شافعی» تبعیت میکنید. در این بیان وارد شده است که اگر کسی بگوید من از «امام شافعی» تبعیت میکنم؛
«فَمَنْ فَعَلَ هَذَا کانَ جَاهِلًا ضَالًّا»
چنین شخصی جاهل و گمراه است.
«بَلْ قَدْ یکونُ کافِرًا»
بلکه کافر است.
«فَإِنَّهُ یجِبُ أَنْ یسْتَتَابَ فَإِنْ تَابَ وَإِلَّا قُتِلَ»
واجب است این شخص توبه داده شود، اگر توبه نکند کشته شود.
مجموع الفتاوی، المؤلف: تقی الدین أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی (المتوفی: 728 هـ)، المحقق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم، الناشر: مجمع الملک فهد لطباعة المصحف الشریف، المدینة النبویة، المملکة العربیة السعودیة، ج 22، ص 248 و 249
بیننده:
استاد من «ابن تیمیه» را تأیید نکردم، من میگویم توهینی که به ما شده است یا توسط «ابن تیمیه» شده است و یا توسط حضرتعالی صورت گرفته است. ما که از «ابن تیمیه» دفاع نکردم و تنها از «امام شافعی» دفاع کردم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
آقای احمدی شما پرسیدید که آیا «ابن تیمیه» به امامان ما اهانت کرده است، یا نه؟! من هم آوردم. ایشان به صراحت میگوید: هرکسی بگوید که من از «امام شافعی» یا «ابوحنیفه» یا «مالک» یا «احمد» تبعیت میکنم، این شخص جاهل و گمراه و کافر است.
بیننده:
من آن صفحه را عرض کردم و شما گفتید که اول برو آن صفحه را نگاه کن.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
اجازه بدهید اول این مسئله برای شما روشن بشود. آقای احمدی آیا «ابن تیمیه» در این روایت فتوا به قتل اهل سنت داده است یا نه؟!
بیننده:
جواب من این نیست، من گفتم آن صفحه را بیاورید. شما جواب من را بدهید من آن صفحه را هم بررسی میکنم و زنگ میزنم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
الآن جواب من را بدهید.
بیننده:
من جواب این مطلب را ندارم، من عرض کردم که جواب آن حرف شما را میخواهم. اگر جواب من را نمیدهید من قطع میکنم. من صحبت از حرفی دیگر دارم.
مجری:
آقای احمدی ما نمیدانیم سؤال شما چیست.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
آقای احمدی «ابن تیمیه» در کتاب «منهاج السنة النبویة» جلد ششم ابتدا بحث شیعه را مطرح میکند و مینویسد:
«بِخِلَافِ الرَّافِضَةِ، فَإِنَّ رُءُوسَهُمْ کانُوا کذَلِک، مَعَ أَنَّ کثِیرًا مِنْهُمْ لَیسُوا مُنَافِقِینَ وَلَا کفَّارًا، بَلْ بَعْضُهُمْ لَهُ إِیمَانٌ وَعَمَلٌ صَالِحٌ، وَمِنْهُمْ مَنْ هُوَ مُخْطِئٌ یغْفَرُ لَهُ خَطَایاهُ، وَمِنْهُمْ مَنْ هُوَ صَاحِبُ ذَنْبٍ یرْجَی لَهُ مَغْفِرَةُ اللَّهِ، لَکنَّ الْجَهْلَ بِمَعْنَی الْقُرْآنِ وَالْحَدِیثِ»
در این مطلب وارد شده است:
«رُؤُوسُ الْمَذَاهِبِ الَّتِی ابْتَدَعُوهَا»
سرکردگان مذاهبی که این مذهبها را بدعتگذاری کردند.
منهاج السنة النبویة، المؤلف: تقی الدین أحمد بن عبد الحلیم ابن تیمیة الحرانی الحنبلی الدمشقی (المتوفی: 728 هـ)، المحقق: محمد رشاد سالم، الناشر: جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامیة، الطبعة: الأولی، 1406 هـ - 1986 م، ج 6، ص 302
رئیس مذاهب چه کسانی هستند؟! آیا منظور او شیعیان است؟!
بیننده:
این عبارت را در کجا آورده است؟!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
عزیز من «امام شافعی» جزو رئیس مذاهب اربعه هست یا نیست؟!
بیننده:
من عرض کردم در کجا نامی از «شافعی» یا «حنبلی» یا «مالکی» یا احمد» برده است؟!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
آقای احمدی من که آن مطلب را برای تو آوردم و میگویی آن روایت را نمیخواهم و این روایت را میخواهم. آقای بزرگوار زمانی که کسی ادعا میکند من مذاهب اهل سنت را قبول ندارم و در جای دیگری ادعا میکند من مذهب شافعی، مالکی و حنفی را قبول ندارم.
«ابن تیمیه» در جایی این مسئله را به صورت کلی تعیین میکند و در جای دیگری مصداق معین میکند. شما چندین حرف او را کنار هم بگذار بعد مشاهده میکنی که ایشان چه حرفی میزند.
شما میخواهید نظر ایشان را در مورد مذهب شافعی بدانید. بنده خدمت حضرتعالی عرض میکنم که ایشان در رابطه با شافعیها چه مطلبی بیان میکند. در کتاب «مجموع فتاوی» جلد چهارم وارد شده است: هرکسی بگوید من شافعی الشرع و اشعری الاعتقاد هستم، ما میگوییم که تو مرتد هستی.
بیننده:
کسی که شافعی باشد اشعری نیست.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
شما در حال حاضر در فقه شافعی هستید و از نظر گرایش کلامی به اشعری معتقد هستید.
بیننده:
حاج آقا او گفته شافعی و منظور او این است که شافعی یعنی مقید به اصل دین نبوده است. در صورتیکه اصل دین اعمال شود ما شافعیها اصل دین خود را از اشعری نمیگیریم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
شما از نظر گرایش کلامی اشعری، معتزلی یا ماتریدی هستید؟!
بیننده:
ما از نظر اصل دین شافعی هستیم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
شما فقه خود را از شافعی گرفتید، کلام خود را از چه کسی گرفتید؟!
بیننده:
ما اصل دین خود را از شافعیها میگیریم. او میگوید: کسی کافر است که اصل دین خود را از اشعری بگیرد، اما ما اصل دین خود را از اشعری نمیگیریم.
مجری:
آقای احمدی خود شما اعتقادات خودتان را نمیدانید.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
آقای بزرگوار شما خودتان اعتقادات خودتان را ندارید. در حال حاضر آقای «طیب» را آوردیم که ایشان هم شافعی هستند. ایشان گفتند: تمام الأزهر در کلام اشعری هستیم.
به طور کلی اهل سنت سه مذهب کلامی دارد؛ دسته اول معتزله هستند که اعتزال منقرض شده است و از میان رفته است. شافعیهای امروزه یا اشعری هستند و یا ماتریدی هستند.
شما باید مشخص کنید که از نظر مسائل کلامی آیا گرایش به اشعری دارید یا ماتریدی دارید؟! شما از نظر فقهی شافعی هستید، اما از نظر کلامی و اعتقادی شافعی نیستید؛ زیرا شافعی مباحث کلامی مطرح نکرده است و کتاب کلامی ندارد.
شما در مباحث کلامی یا باید سراغ «واصل بن عطاء» بنیانگذار معتزله و یا «ابو الحسن اشعری» بنیانگذار اشاعره و یا به سراغ آقای «ماتریدی» بروید. شما باید یکی از این مذاهب را انتخاب کنید.
بیننده:
اشعری چه سالی آمده است؟!
مجری:
آقای احمدی فقه شما از شافعی است، اما کلام و اعتقادات شما مشخص نیست. شما از علمای خودتان بپرس که ما از نظر کلام و اعتقادات پیرو کدام گروه هستیم. شما اول اعتقادات خود را یاد بگیر و انگار هنوز هم این مسئله را نمیدانید.
این مسئله بسیار روشن است. شما اول کلام و اعتقادات خود را بپرس و زمانی که به اطمینان رسیدید باز هم بیایید ما در خدمت شما هستیم. شما میتوانید همین جا تماس بگیرید و سؤالات خود را بپرسید. از شما ممنونیم، خدانگهدار شما باشد.
استاد سؤال کوتاهی هست که پاسخ بدهید، زیرا دوستان میگویند که وقت ما تمام شده است و اصلاً فرصت نداریم.
رسوایی دیگر برای شبکه های وهابی!!
یکی از بینندگان برای ما پیام فرستادند و گفتند: "استاد هفته گذشته مطالبی را از «مولانا محمد عمر سربازی» در رابطه با «محمد بن عبدالوهاب» مطرح کردند. این در حالی است که در یکی از شبکههای شیطانی گفتند: کتاب ایشان «شمشیر برّان» از عقاید خود نسبت به وهابیت برگشته است." استاد توضیحی بفرمایید.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
این مسائل از باب گمراه کردن مردم است. این مسئله همانند همین بیننده عزیز ماست که اصلاً نمیداند از نظر کلامی چه گرایشی دارد.
ایشان اصلاً نمیداند گرایش کلامی و فقهی چیست و تنها میگوید: ما دین خود را از «امام شافعی» گرفتیم.
«ابن تیمیه» میگوید: کسی که بگوید من شافعی هستم، گمراه، جاهل و کافر است و قتل او هم واجب است.
وقتی که ما این روایت را برای ایشان روشن میکنیم، میگویند که این روایت جواب من نیست و من آن روایت دیگر را میخواهم. زمانی که آن روایت را برای ایشان میآوریم، میگویند که از کجا معلوم ایشان کلمه شافعی را گفته باشد.
این در حالی است که وقتی نظر «ابن تیمیه» نسبت به مذهب شافعی را میآوریم میگوید: «امام شافعی» که اشعری نبوده است.
شما یک نفر شافعی به ما نشان بدهید که از نظر فقهی شافعی است، اما از نظر کلامی اشعری نباشد. شافعیها یا اشعری هستند و یا ماتریدی هستند؛ اما 90 درصد شافعیهای ما در مباحث کلامی تابع «ابوالحسن اشعری» هستند.
بنابراین کارشناسان وهابی هم ادعا میکنند که «ملأ محمد عمر سربازی» در کتاب «فتاوی منبع العلوم» نسبت به «محمد بن عبدالوهاب» حرفهایی زده است که در کتاب «شمشیر برّان» منکر آن شده است.
دوستان عزیز کتاب «فتاوی منبع العلوم» را مشاهده کنید که مفتی بزرگ فقیه عصر نویسنده آن است. این کتاب در سال 1383 به چاپ رسیده است، البته چاپهای بعدی هم در «پرسش و پاسخ ارزشهای ارجمند» در سال 1389 به چاپ رسیده است.
این در حالی است که کتاب «شمشیر برّان بر اشراک و بدعات دوران» در تاریخ 2 شعبان المعظم 1398 یعنی حدود 40 سال قبل به چاپ رسیده است!!
کتاب «شمشیر برّان» حدود 40 سال قبل چاپ شده است، اما کتاب «فتاوی منبع العلوم» حدود 12 سال قبل به چاپ رسیده است. همچنین کتابی که ما از آن نقل کردیم مربوط به 6 سال قبل است.
ایشان در کتاب «شمشیر برّان» مطالبی گفته است، اما زمانی که مطالعه و تحقیق و بررسی انجام داده مشاهده کرده است که مذهب وهابیت مذهب فاسدی است.
البته این شخص نسبت به شیعه هم مطالبی بیان کرده است، اما نظر اخیر یک فقیه نظر معتبر است. جالب اینجاست که کتاب «شمشیر برّان» اصلاً در ایران به چاپ نرسیده است.
اگر شما زندگینامه و سرگذشت حضرت مولانا «محمد عمر سربازی» را مطالعه کنید، در این کتاب که در سال 1393 حدود 2 سال قبل به چاپ رسیده وارد شده است: "«شمشیر برّان» در 263 صفحه اولین بار در سال 1398 هجری قمری چاپ شده است و تاکنون به چاپ ایران نرسیده است."
ما نمیدانیم منظور آقایان از ادعاهایی که به این صورت مطرح میکنند، چیست. با وجود اینکه وقت گذشته است ما سال قمری را به شمسی تبدیل میکنیم تا دوستان بدانند این کتاب حدود چند سال پیش به چاپ رسیده است.
مشاهده کنید که کتاب «شمشیر برّان» در 21 آذر ماه 1356 هجری شمسی به چاپ رسیده است و کتاب «فتاوی منبع العلوم» در سال 1383 هجری شمسی به چاپ رسیده است و چاپ جدید آن در سال 1389 هجری شمسی به چاپ رسیده است.
آیا وهابیت احساس نمیکنند که با این حرفهای بیاساس رسوا خواهند شد؟! حداقل شناسنامه کتاب «شمشیر برّان» را مطالعه کنند تا این چنین رسوا نشوند.
وهابیت ادعا میکنند که «ملأ محمد عمر سربازی» تمام عقاید خود را در کتاب «شمشیر برّان» باطل کرده است و میگوید عقیده من چنین نیست!!
طبق حرف وهابیت «ملأ محمد عمر سربازی» در سال 1389 و 1383 حرفی زده است و به تاریخ به عقب برگشته و او در سال 1356 حرف خود را نقض کرده است. یک رسوایی دیگر به رسوایی شبکههای شیطانی اضافه شد!!
مجری:
ممنونیم از این بیننده عزیز که این پیام را فرستادند و به این واسطه سبب خیر شدند. به این واسطه بر نکاتی که استاد در هفتههای گذشته مطرح کردند مهر تأیید زده شود. معلوم است که کارشناسان شبکههای شیطانی حرفی برای گفتن ندارند.
از توجه و عنایات همه شما دوستان خوب بیننده ممنونم. استاد خیلی فرصت کم است، چند دعا بفرمایید که حسن ختام برنامه امشب ما باشد.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
خدایا تو را قسم میدهیم به آبروی محمد و آل محمد فرج مولای ما حضرت بقیة الله الأعظم نزدیک بگردان، همه ما را از یاران ویژه آن بزرگوار قرار بده.
خدایا رفع گرفتاری از همه گرفتاران بنما، حوائج حاجت مندان روا فرما. حوائج ما، حوائج دست اندرکاران «شبکه جهانی ولایت»، حوائج بینندگان عزیز مخصوصاً حوائج عزیزان ولایت یاور برآورده نما.
خدایا دعاهای ما را به اجابت برسان. هدیه به ارواح پاک انبیاء، اولیاء، شهداء، صدیقین، صالحین و مخصوصاً شهدای جان بر کف حادثه پلاسکو بهترین درود و صلوات را بفرستیم.
انشاءالله فردا تشییع جنازه این عزیزان ما است. مردم ما با حضور پرشکوهشان این عزیزان را طوری تشییع جنازه کنند تا در تاریخ این عزیزان و این فداکاران و جان بر کفانی که خود را به آتش میزنند تا دیگران گرفتار آتش نشوند باقی بماند.
هدیه به ارواح پاک تمام این شهیدان بهترین و خالصترین صلوات بر محمد و آل محمد بفرستید.
مجری:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
از توجه و عنایت شما دوستان خوب بیننده خیلی ممنونم. همانطور که استاد فرمودند مردم تهران مثل همیشه باشکوه در این مراسم شرکت خواهند کرد و یک روز به یاد ماندنی را در تاریخ رقم خواهند زد.
خیلی ممنونم از توجه و عنایت شما، الهی عاقبت به خیر شوید. در پناه حضرت حق و زیر سایه حضرت مرتضی علی باشید.
یا علی مدد، خدانگهدار