بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ: 99/10/28
موضوع: شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیه) حقیقت یا بدعت تقویم های ایران!؟
ویژه برنامه صدیقه شهیده
فهرست مطالب این برنامه:
اعتراف عجیب ابوبکر درباره جایگاه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیه) حقیقت یا بدعت تقویم های ایران!؟
وفات حضرت زهرا یا شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) !؟ حقیقت کدام است!؟
استعمال کلمه «وفات» درباره امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)
استعمال کلمه «وفات» درباره امام حسین (سلام الله علیه)
استعمال کلمه «وفات» درباره «حمزة بن عبدالمطلب» (علیه السلام)
استعمال کلمه «وفات» درباره «جعفر بن ابی طالب» (سلام الله علیه)
استعمال کلمه «وفات» درباره «عمر بن خطاب»
استعمال کلمه «وفات» درباره «عثمان بن عفان»
مناظره ای که آبروی اهل سنت را بر باد داد!!
آیا این نظرات بزرگان شیعه هم، متعلق به سال 1371 شمسی است؟!
شما را به خدا، آیا این برخورد انصاف است؟!!
آیا قضیه زخمی شدن سینه حضرت زهرا (سلام الله علیها) با میخ درب صحت دارد!؟
مجری:
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
با خطبههای فاطمه نهضت شروع شد
زهرا قیام کرد و قیامت شروع شد
آن غربتی که تا ابد الدهر جاری است
از لحظههای اول خلقت شروع شد
آدم به درک منزلت پنج تن رسید
آنگاه روضه خوانی و بیعت شروع شد
بر بادبان کشتی خود «یا علی» نوشت
نوح آن زمان که بارش رحمت شروع شد
جان خلیل ذوب شد از عشق اهلبیت
از نسل او سلاله عترت شروع شد
مریم، مسیح را به طواف حسین برد
وام از حسن گرفت و کرامت شروع شد
موسی به نام فاطمه در طور خیمه زد
باران نور آمد و صحبت شروع شد
شور و امید و روشنی و عشق و معرفت
از چشمه زلال ولایت شروع شد
دنیا چهارده نفس از عمق جان کشید
آنگاه تازه قصه غیبت شروع شد
این شعر نذر فاطمه بود و به یاد او
قلب غزل شکست و مسمط شروع شد
زهرا همان که بی خبریم از فضائلش
صف میکشند جن و ملک در مقابلش
صدیقهای که نیست به جز صدق در دلش
آن زهرهای که هست علی ماه کاملش
تنها خداست مرجع حل المسائلش
زهرا اگر نبود امامی نداشتیم
در شام هجر ماه تمامی نداشتیم
در کوی عشق و عاطفه نامی نداشتیم
در این کویر خشک دوامی نداشتیم
رؤیای ماست فیض رسیدن به ساحلش
زیرا دلیل خلقت افلاک فاطمه است
سرچشمه فراتر از ادراک فاطمه است
شرح حدیث قدسی لولاک فاطمه است
زهرا علی است، پس پدر خاک فاطمه است
بگذار سر به مهر بماند دلایلش
حق را به لطف فاطمه بی شک شناختم
نامش که شد به سینه من حک شناختم
دهها کتاب خواندم و اینک شناختم
گر با همین بضاعت اندک شناختم
مدیون حر عاملیام با مسائلش
بازهم بسم الله الرحمن الرحیم. به نام خداوند مهربان و بخشندهای که نعمت بی نهایت و بی کران محبت اهلبیت (علیهم السلام) را به ما بخشید.
عرض سلام و ادب و تسلیت و تعزیت، ابتدا تقدیم به ساحت مقدس و بابرکت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که صاحب این عزای عظیم است.
بعد از آن، سلامها و درودهای ما را پذیرا باشید کسانی که در اقصی نقاط دنیا دلهایتان به محبت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) گره خورده است.
در خدمت سرور ارجمندم و استادم حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی هستیم. خدمت ایشان هم عرض سلام و ادب و احترام و تسلیت دارم. خیلی خوش آمدید؛
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
من هم خدمت حضرتعالی سلام و خیر مقدم عرض میکنم. همچنین خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی که در هرکجای این کره خاکی بیننده این برنامه هستند یا تکرار برنامه را میبینند، خالصانهترین سلامم را همراه با آرزوی موفقیت تقدیم میکنم.
شهادت جانسوز و مظلومانه حضرت صدیقه طاهره را به پیشگاه مقدس عصاره عالم وجود و بزرگواری که؛
«وَ بِیمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَی وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء»
زاد المعاد- مفتاح الجنان، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: اعلمی، علاءالدین، ص 423، باب دعاء العدیلة الکبیر
صاحب نعمت ما حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) و همه علاقه مندان به اهلبیت عصمت و طهارت به ویژه شما گرامیان بیننده، تسلیت و تعزیت عرض میکنم.
خدا را به آبروی حضرت صدیقه طاهره سوگند میدهم پاداش ما را فرج موفور السرور مولایمان حضرت بقیة الله الأعظم قرار بدهد، ان شاءالله.
اشعاری که عزیزم جناب آقای «علوی» در رابطه با حضرت صدیقه طاهره خواندند، به حق عقده دلم را باز کرد.
اعتراف عجیب ابوبکر درباره جایگاه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
خدا را شاهد میگیریم و هزار بار به لفظ جلاله سوگند میخورم که اگر حمایتهای بی دریغ حضرت فاطمه زهرا و فریادها و نالههای زهرا و خطبه غراء و آتشین حضرت نبود، معلوم نبود که از مذهب شیعه اثری مانده باشد.
«ابن قتیبه دینوری» در کتاب «الإمامة و السیاسة» صفحه 16 مفصل نقل میکند که وقتی علی بن أبی طالب را به مسجد آوردند، گفتند:
«بایع»
با ابوبکر بیعت کن.
«فقال إن أنا لم أفعل فمه»
امیرالمؤمنین میفرماید: اگر بیعت نکنم چکار میکنی؟
«قالوا إذا والله الذی لا إله إلا هو نضرب عنقک»
خلیفه دوم گفت: قسم به خدایی که جز او خدایی نیست، گردنت را میزنم.
«فقال إذا تقتلون عبد الله وأخا رسوله»
امیرالمؤمنین فرمود: پس بنده خدا و برادر رسول خدا را میکشید؟
«قال عمر أما عبد الله فنعم وأما أخو رسوله فلا»
عمر بن خطاب گفت: اینکه برادر خدا هستی را قبول داریم، اما اینکه برادر رسول خدا هستی را قبول نداریم.
«وأبو بکر ساکت لا یتکلم»
ابوبکر ساکت بود و حرف نمیزد.
«فقال له عمر ألا تأمر فیه بأمرک»
عمر گفت: دستور نهایی را نمیدهی که کار علی بن أبی طالب را تمام کنیم؟
«فقال لا أکرهه علی شیء ما کانت فاطمة إلی جنبه»
ابوبکر گفت: مادامی که فاطمه مدافع علی بن أبی طالب هست، ما با علی کاری نداریم.
الإمامة والسیاسة، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتیبة الدینوری، سنة الولادة / سنة الوفاة 276 هـ.، تحقیق خلیل المنصور، الناشر دار الکتب العلمیة، سنة النشر 1418 هـ - 1997 م.، مکان النشر بیروت، ج 1، ص 16، باب إبایة علی کرم الله وجهه بیعة أبی بکر رضی الله عنهما
وقتی حضرت فاطمه زهرا این منظره را در مسجد دید، دست به نفرین برداشت. «سلمان» میگوید: والله دیدم ستونهای مسجد از جا حرکت کرد.
علی بن أبی طالب فرمود: سلمان! نگذار فاطمه زهرا نفرین کند، او را دریاب. اگر فاطمه نفرین کند، جنبندهای در کره زمین باقی نمیماند.
«سلمان» میگوید آمدم دست به دامن حضرت فاطمه زهرا شدم و عرضه داشتم: تو فرزند رحمة للعالمین هستی. چرا میخواهی دست به نفرین برداری!؟
حضرت فاطمه زهرا فرمود: مگر نمیبینی که میخواهند علی را بکشند و فرزندانم را یتیم کنند؟!
طرفدار علی بودم که بین آن همه دشمن
نشد جز شعله آتش در آنجا کس طرفدارم
گهی در خانه گه بین در و دیوار و گه کوچه
خدا داند چه آمد بر سرم کشتند صد بارم
امشب، شب غریب حضرت صدیقه طاهره است. من تلفیقی از چند اشعار که متناسب با شعر عزیزم جناب آقای «علوی» هست، کنار هم میگذارم و به روح پاک حضرت فاطمه زهرا هدیه میکنم.
گهی در خانه گه بین در و دیوار و گه کوچه
خدا داند چه آمد بر سرم کشتند صد بارم
همسری چون من به راه شوهر خود جان نداد
کودکی چون محسنم قربانی بابا نشد
ای قلم بنویس، ای تاریخ در خود ثبت کن
یک نفر در موج دشمن حامی زهرا نشد
کسی که بعد وفات پدر به پای علی
ستم ز اهل سقیفه کشید من بودم
کسی که با پسرش شد به پیش دیده دوست
ز ظلم و کینه دشمن شهید من بودم
کسی که پشت در نیم سوخته فضه
صدای ناله او را شنید من بودم
فتادم زیر ضرب تازیانه بارها از پا
ولی نگذاشتم کم گردد از مولا سر مویی
به خون دیده بنویسید بر دیوار این کوچه
که اینجا کشته راه ولایت گشته بانویی
مدینه ثبت کن این را که در امواج دشمنها
حمایت کرد از دست خدا بشکسته بازویی
ألا لعنة الله علی القوم الظالمین
ما در خدمت حاج آقا «علوی» هستیم.
مجری:
بزرگوارید، خدا حفظتان کند. یک بیت بخوانم.
مدتی دشمن علی میکوفت
بر در خانه علی با مشت
حال فرزند فاطمه کوبید
در دار الخلافه را با سر
خدا را شکر که سر سفره بابرکت حضرت صدیقه طاهره هستیم. قدیمیها می گویند: "در خانه اگر کس است، یک حرف بس است!"
حال در بعضی از خانهها کسی نیست و ناگزیر هستیم بارها و بارها بعضی مسائل را تکرار کنیم و دق الباب کنیم، شاید یک دل مردهای دیدار شود و کسانی که خود را به خواب زدند بیدار شوند.
شبکههایی که حال و روزشان مشخص است، سالهاست که شبهاتی را مخصوصاً در این ایام مطرح میکنند. این شبکهها امسال این شبهات به نوعی بیشتر بوده است.
شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیه) حقیقت یا بدعت تقویم های ایران!؟
یکی از شبهاتی که وارد میکنند و امسال هم روی آن مانور دادند، این بود که تقویمهای کشور ایران از سال 1371 به بعد تغییراتی کرد و "وفات حضرت فاطمه زهرا" به "شهادت حضرت فاطمه زهرا" تبدیل شد؛ انگار شیعیان موضوعی را کشف کرده باشند.
ما میخواهیم حضرتعالی یک پاسخ محکم برای این افراد و این سؤال بفرمایید. در خدمت شما هستیم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله
همانطور که اشاره کردید، ما امسال شاهد هجمهای بسیار گسترده و بیش از سالهای گذشته بودیم. شبهات زیادی در رابطه با شهادت حضرت فاطمه زهرا از سوی شبکههای وهابی و بعضی از علمای داخل کشور مطرح است.
شخصی ادعا میکند: "مگر حضرت فاطمه زهرا به جنگ رفته بود و در میدان جنگ کشته شد که شما عبارت «شهادت حضرت فاطمه زهرا» را به کار میبرید؟!"
ما می گوئیم مگر خلیفه دوم که شما ادعا میکنید شهید شد، در کدام جنگ شرکت کرده بود؟! خلیفه دوم تا سال دهم بعثت مسلمان نبود. بعد از آن در طول بیست و سه سال بعثت، او در کدام جنگها بوده است؟!
آیا میتوانید به ما ثابت کنید یک نفر یهودی و مسیحی و مشرک و کافر مشتی از خلیفه دوم خورده باشد که شما واژه شهید را درباره او به کار میبرید؟!
خودتان مرگ عثمان را "شهادت عثمان" تعبیر میکنید. ما اعتراضی نداریم، اما سؤال طرح میکنیم. ایشان در کدام یک از جنگها شرکت کرده بود که او را شهید میخوانید؟!
همچنین حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) خلیفه چهارم شما شهید شده است، در حالی که در میدان جنگ به شهادت نرسیدند. آیا جز این بود که «عبدالرحمن بن ملجم مرادی لعین» ضربتی بر فرق حضرت زد که در اثر آن ضربت به شهادت رسید؟!
شما ادعا میکنید «أبو لؤلؤ» ضربهای به عمر بن خطاب زد و او بر اثر این ضربه به شهادت رسید.
بنابراین حرفهای بی ربط را برای فریب مردم مطرح نکنید. همچنین ادعا میکنند که قبل از سال 1371 در تقویمها "وفات حضرت فاطمه زهرا" ثبت شده بود.
همانطور که حضرتعالی اشاره کردید، در یکی از سایتهایی که من نمیخواهم اسم نحس آن سایت را ببرم، شبههای در این زمینه آمده است.
این سایت یکی از وقیحترین سایتهای فارسی زبان است و توسط وهابیت داخل کشور و سلفیهای تندرو اداره میشود. تعبیر ایشان این است:
"عدهای از کارشناسان و محققان جمهوری اسلامی مستقر در مجلس شورای اسلامی که جزو نمایندگان هم بودند، پس از هزار و چهارصد سال تحقیق و بررسی ناگهان به راز مهمی پی بردند و آن اینکه حضرت فاطمه دختر رسول خدا فوت ننموده بلکه شهید شده است.
اینجا بود که آن نمایندگان مجلس (که خداوند از آنها نگذرد) اعلام کردند از این پس در تقویمها بجای وفات بنویسند شهادت. آنها این روز را تعطیل اعلام نمودند و به این صورت بزرگترین ضربت را بر وحدت اسلامی وارد نموده و شکافی عمیق ایجاد نمودند. آقایان شیعه به ما بگویید چرا تا پیش از این در تقویم ایران مینوشتند رحلت؟!"
اگر شما بی سواد هستید و اطلاعات ندارید و حماقتتان گل کرده است، گناه ما چیست؟! بنده لیست تقویمهای قبل از 1371 را میآورم.
در یک خرداد سال 1356 که هنوز انقلاب هم به پیروزی نرسیده بود، نوشته است: "شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) سوم جمادی الثانی."
در تقویم نوزده فروردین سال 1360 سه سال بعد از انقلاب نوشته شده است: "شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)."
بازهم جلوتر میرویم. در تقویم سال 1381 روز نهم فروردین نوشته شده است: "شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)."
حال به سال 1365 یعنی شش سال قبل از سال 1371 میرویم. در تقویم آن سال "شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)" نوشته شده است.
بعد از آن به سال 1366 میرویم. در تقویم آن سال نوشته شده است: "شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)."
به سال 1367 میرویم و میبینیم در تقویم آن سال نوشته شده است: "شهادت مظلومانه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)."
همچنین در تقویم سال 1368 نوشته شده است: "شهادت مظلومانه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)."
حال به سال 1372 میرسیم و میبینیم در تقویم عبارت "شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)" نوشته شده است.
وقتی بی سواد هستید و به منابع مراجعه نمیکنید و اطلاع ندارید، چرا بیخود حرف میزنید؟! چرا حرف بیهوده و بی مغز و بی معنای خود را بیان میکنید؟!
بنده بازهم عبارت ایشان را میخوانم که نوشته است: "آقایان شیعه به ما بگویید چرا تا پیش از این در تقویم ایران مینوشتند رحلت؟!"
حال یک تقویم نوشته است «رحلت»، یکی نوشته «وفات» و دیگری هم نوشته است: «شهادت»! ما نمونههایی هم داریم.
بنده تقویم «منجم باشی» که سالهای قبل از انقلاب به چاپ میرسید را دارم. در ذهنم هست در تقویم سال 1351 یا 1352 هم عبارت «شهادت» نوشته شده بود، اما در حال حاضر آن را پیدا نکردم که بتوانم از آن تصویر بگیرم.
این شبهه و اشکال برای این است که ذهن یک عده افراد را مشوش کند و هدف آنها هم ایجاد تفرقه است. این افراد به دنبال این هستند که تفرقه ایجاد کنند.
نمایندگان شما هم در مجلس شورای اسلامی حضور داشتند. در مجلس نماینده اهل سنت، کلیمیها، مسیحیها و سایر ادیان حضور داشتند. اگر به جای کلمه «شهادت»، کلمه «وفات» مینوشتند شما خوشتان میآمد؟!
مجلس شورای اسلامی نظر داد و همانند دیگر قوانینی که مجلس شورای اسلامی آن را تصویب میکند، روز شهادت حضرت فاطمه زهرا را تعطیل اعلام کردند.
این قضیه بازهم بی سوادی این افراد را میرساند. تعویض عنوان «شهادت» به جای «وفات» در سال 1371 رقم نخورد، بلکه تعطیل بودن روز شهادت حضرت فاطمه زهرا در سال 1371 رقم خورد.
بعد از آن سال، روز شهادت حضرت فاطمه زهرا تعطیل رسمی شده است. در مجلس شورای اسلامی نمایندگان شما و نمایندگان سایر ادیان اسلامی و توده مردم حضور داشتند. در حقیقت شما دارید به شعور عموم ملت توهین میکنید.
افرادی که در مجلس شورای اسلامی حضور داشتند، نمایندگان منتخب ملت بودند و مردم آنها را انتخاب کرده بودند. این افراد که از آسمان به مجلس نیامدند یا اینکه از کنار خیابان به مجلس نرفتند.
مردم نمایندگان خود را انتخاب کردند و به مجلس فرستادند. حال اگر این قضیه به نفع شما بود، در این صورت بازهم حرف میزدید؟!
وفات حضرت زهرا یا شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) !؟ حقیقت کدام است!؟
نکته دیگری که مطرح است، این است که ادعا میکنند چرا کلمه «وفات» به کار نمیبرید!! این آقایان بازهم بی سوادی خود را به نمایش میگذارند.
کلمه «وفات» و «موت» به زبان عامیانه به معنای انتقال از این دنیا به دنیای دیگر است. این انتقال گاهی اوقات به مرگ طبیعی است، گاهی اوقات با تصادف است، گاهی اوقات با سکته است و گاهی اوقات هم با شهادت است.
استعمال کلمه «وفات» درباره امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)
آیا «وفات» با «شهادت» منافات دارد؟! بنده ابتدا از منابع شیعیان شروع میکنم. در کتاب «کشف الغمة» در رابطه با حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) میفرماید:
«وَ کانَ مَعَ أَخِیهِ الْحَسَنِ بَعْدَ وَفَاةِ أَبِیهِ ع عَشَرَ سِنِین»
امام حسین بعد از وفات پدرش، ده سال با برادرش امام حسن بود.
کشف الغمة فی معرفة الأئمة، نویسنده: اربلی، علی بن عیسی، محقق / مصحح: رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 2، ص 40، باب العاشر فی عمره ع
در اینجا کلمه «وفات» در رابطه با حضرت امیرالمؤمنین به کار رفته است که همه قبول دارند توسط «ابن ملجم ملعون» به شهادت رسیده است.
«إربلی» متوفای 692 هجری است. حال ما باید اعتراض کنیم و بگوییم که چرا کلمه «وفات» به کار برده است و «شهادت» را مطرح نکرده است؟!
همچنین از میان کتب اهل سنت در کتاب «فضائل الصحابة» جلد 2 صفحه 600 نقل شده است:
«خطبنا الحسن بن علی بعد وفاة علی»
فضائل الصحابة، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1403 - 1983، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. وصی الله محمد عباس، ج 2، ص 600، ح 1026
با این حساب به خلیفه چهارم اهل سنت توهین شده است. آیا درباره شهید شدن حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) شک دارید؟!
در اینجا نسبت به علی بن أبی طالب واژه «وفاة» استعمال شده است. آیا طبق این روایت هرکسی وفات حضرت علی را شهادت بداند نادرست است؟!
استعمال کلمه «وفات» درباره امام حسین (سلام الله علیه)
همچنین در رابطه با سید الشهداء، «مرحوم ابن قولویه» متوفای 367 هجری در کتاب «کامل الزیارات» روایتی از قول رسول گرامی اسلام نقل میکند و مینویسد:
«إِنَّ أُمَّتِی سَتَقْتُلُهُ فَمَنْ زَارَهُ بَعْدَ وَفَاتِهِ کتَبَ اللَّهُ لَهُ حِجَّةً مِنْ حِجَجِی»
هرکسی از میان امت من امام حسین را بعد از وفاتش زیارت کند، خداوند عالم یک حج از حجهای مرا در پرونده اعمال او مینویسد.
کامل الزیارات، نویسنده: ابن قولویه، جعفر بن محمد، محقق / مصحح: امینی، عبد الحسین، ص 68، ح 1
در اینجا که کلمه «وَفَاتِهِ» که در زبان پیغمبر اکرم آمد، به معنای این است که شهادت را انکار کرده است؟! ظاهراً حضرتعالی چند هفته قبل از کربلا مراجعت کردید.
نکتهای که بعضی از دوستان از ما سؤال کردند، عبارت «کتَبَ اللَّهُ لَهُ حِجَّةً مِنْ حِجَجِی» یا این که در بعضی از جاها آمده است زیارت امام حسین ثواب هفتاد حج یا هزار حج را دارد.
بعضی افراد ادعا میکنند که رفتن حج یک ماه و نیم یا دو ماه طول میکشد و اعمال زیادی از جمله احرام و رفتن به منا دارد. چطور امکان دارد زیارت امام حسین ثواب چند حج داشته باشد؟!
اولاً بینندگان عزیز به این نکته توجه داشته باشند که اگر کسی حج واجب به گردن داشته باشد، هزار بار هم به زیارت امام حسین برود حج واجب از گردن او ساقط نیست. هیچ شک و شبههای در این قضیه نیست و همه علما بر آن اتفاق نظر دارند.
حج واجب را نه زیارت امام حسین و نه زیارت حضرت امیرالمؤمنین و نه زیارت رسول الله جبران نمیکند. عمدتاً مراد حجهای مستحبی است.
این عبارت که به این صورت آمده است، چند نکته دارد. نکته اول این است که معمولاً مردم علاقه دارند به حج بروند. مردم خرجهای زیادی صرف میکنند بعضاً میلیاردی خرج میکنند تا به حج بروند و همراه خود سوغات میآورند.
شما در عوض زیارت حج میتوانید به زیارت امام حسین بروید و سودی که از سفر خود به وهابیها میرسانید را در اختیار ضعفا و مستمندان قرار بدهید.
نکته دوم این است که زیارت امام حسین است که میتواند به حج ما معنا بدهد و حج ما را حج مقبول قرار بدهد. ائمه اطهار میفرماید:
«بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا وُحِّدَ اللَّهُ تَبَارَک وَ تَعَالَی وَ مُحَمَّدٌ حِجَابُ اللَّهِ تَبَارَک وَ تَعَالَی»
الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 1، ص 145، ح 10
توسط ائمه اطهار، عبادت و وحدانیت خداوند متعال صورت میگیرد. حجی که کسی آن را غیر از کانال امام حسین و فرزندانش و پدر بزرگوارش برود، جز خستگی چیز دیگری برای او به دنبال ندارد. پیغمبر اکرم فرمودند:
«وإني تارك فيكم الثقلين كتاب الله وعترتي كتاب الله حبل ممدود من السماء إلى الأرض وعترتي أهل بيتي»
الطبقات الكبرى، اسم المؤلف: محمد بن سعد بن منيع أبو عبدالله البصري الزهري، دار النشر: دار صادر – بيروت؛ ج2، ص 194
حجی که از عترت رسول الله گرفته نشده باشد و از کانال افرادی همانند «ابوهریره» و دیگران باشد، نمیتواند مفهوم و معنا داشته باشد و مایه نجات ما باشد.
نکته مهمی که در این روایت هست، نکتهای است که آقایان غالباً به آن توجه ندارند. در این روایت آمده است:
«کتَبَ اللَّهُ لَهُ حِجَّةً مِنْ حِجَجِی»
هرکسی به زیارت امام حسین برود، یک حج از حجهای من در پرونده اعمال او نوشته میشود.
ما معمولاً اعمال خوب زیاد انجام میدهیم. یکی از عرفا میگفت: گونی ثواب دان ما خیلی بزرگ است، اما ته آن سوراخ است. ما دائماً مرتکب گناه میشویم و ثوابهای ما از ته این گونی بیرون میریزد.
یکی از عرفا میگوید: ما فردای قیامت بهترین اعمال خود را به کسی میدهیم که از او متنفر بودیم. ما در دنیا غیبت آن افراد را کردیم و فردای قیامت به خاطر همین غیبت مجبوریم ثواب اعمال خوب خود را به آن افراد بدهیم.
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
مجری:
چه خسرانی از این بالاتر!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
واقعاً خسارت است. انسان واقعاً نمیتواند خسارتی بالاتر از این را تصور کند. به عنوان مثال من از کسی متنفر هستم و بغض و کینه او را دارم، به همین خاطر شروع به غیبت کردن از او میکنم.
فردای قیامت ثواب اعمال مرا به این شخص میدهند. در این صورت چقدر انسان باید حسرت بخورد.
نکته دیگر این که حضرت عبارت «مِنْ حِجَجِی» را به کار بردهاند، به این معنا که حجهای رسول گرامی اسلام در پرونده اعمال شخص نوشته میشود.
چه بسا ما گناهی مرتکب شویم و اعمال ما هبط شود و از بین برود. در مقابل اگر حج پیغمبر اکرم در پرونده اعمال من نوشته شد، دیگر این حج پیغمبر اکرم قابل هبط نیست و با دیگر گناهان ما تفاوت دارد به این دلیل که حج رسول الله است.
وقتی حج پیغمبر اکرم در پرونده اعمال ما باشد، هرچند اعمال ما هبط شود بازهم از کنار آن میگذرد.
در هر صورت در این روایت، عبارت «بَعْدَ وَفَاتِهِ» آمده است. آیا این بدان معناست که حضرت سیدالشهدا به شهادت نرسیدند؟!
استعمال کلمه «وفات» درباره «حمزة بن عبدالمطلب» (علیه السلام)
همچنین از میان کتب اهل سنت در کتاب «سمط النجوم» آمده است:
«منها بعد وفاة حمزة بن عبد المطلب»
سمط النجوم العوالی فی أنباء الأوائل والتوالی، اسم المؤلف: عبد الملک بن حسین بن عبد الملک الشافعی العاصمی المکی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1419 هـ- 1998 م، تحقیق: عادل أحمد عبد الموجود- علی محمد معوض، ج 1، ص 472
شیعه و سنی و یهودی و مسیحی و همگان بر این عقیده هستند که حضرت حمزه به شهادت رسیده است اما در اینجا کلمه «وفاة» آمده است. حال درست است که کسی ادعا کند حضرت حمزه به شهادت نرسیده است؟!
در اینجا جناب آقای «عاصمی مکی شافعی» که معاصر «مرحوم مجلسی» هست در کتاب خود «سمط النجوم» مینویسد: «بعد وفاة حمزة».
استعمال کلمه «وفات» درباره «جعفر بن ابی طالب» (سلام الله علیه)
همچنین در کتاب «المصنف» اثر «ابن ابی شیبه» استاد «بخاری» جلد سوم صفحه 62 آمده است:
«عن عَائِشَةَ قالت لَمَّا أَتَتْ وَفَاةُ جَعْفَرٍ»
الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبة الکوفی، دار النشر: مکتبة الرشد - الریاض - 1409، الطبعة: الأولی، تحقیق: کمال یوسف الحوت، ج 3، ص 62، ح 12119
در این صورت شیعیان باید اعتراض کنند که شما از قول عایشه نقل کردید که جعفر بن أبوطالب عموزاده پیغمبر اکرم فوت کرده است. این در حالی است که جعفر طیار در جنگ موته شهید شده است.
ما روایات زیادی داریم که خداوند عالم به خاطر قطع شدن دست جعفر طیار در جنگ موته دو بال به او خواهد داد که در بهشت پرواز میکند.
حال ما باید جنگ و دعوا به راه بیندازیم که «ابن ابی شیبه» از قول عایشه نسبت به جعفر طیار عبارت «وفاة» را به کار برده است؟!
آیا ما باید ادعا کنیم که اهل سنت جسارت کرده است و نسبت به حضرت حمزه و جعفر طیار عبارت «وفاة» را به کار برده است؟!
استعمال کلمه «وفات» درباره «عمر بن خطاب»
مهمتر از اینها در کتاب «أنساب الأشراف» اثر «بلاذری» جلد دوم صفحه 257 عبارتی نقل شده است که میگوید:
«وخطب فاطمة بنت عمر الخطاب رضي الله تعالى عنه، بعد وفاة عمر»
أنساب الأشراف، اسم المؤلف: أحمد بن یحیی بن جابر البلاذری (المتوفی: 279 هـ)، ج 2، ص 257، الجزء السادس خبر عبید الله بن زیاد بعد موت یزید بن معاویة
با این حساب اهل سنت باید ادعا کنند که «بلاذری» متوفای 279 هجری به خلیفه دوم توهین کرده و باعث ایجاد تفرقه شده است!! این در حالی است که اهل سنت معتقدند عمر بن خطاب به شهادت رسیده است. این چه حرفی است که میزنید؟! همچنین «طبری» در کتاب «تاریخ» جلد دوم صفحه 536 مینویسد:
«کان فتح الری قبل وفاة عمر بسنتین»
فتح تهران دو سال قبل از وفات عمر بن خطاب بوده است.
تاریخ الطبری، اسم المؤلف: لأبی جعفر محمد بن جریر الطبری، دار النشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، ج 2، ص 536، باب ثم دخلت سنة اثنتین وعشرین
در این صورت عدهای باید سروصدا به راه بیندازند و ادعا کنند که «طبری» خیانت کرده و از خلیفه دوم که شهید شده نسبت «وفاة» به کار برده است! همچنین در کتاب «البدایة و النهایة» اثر «ابن کثیر دمشقی» شاگرد «ابن تیمیه» آمده است:
«ثم دخلت سنة ثلاث وعشرین وفیها وفاة عمر بن الخطاب»
البدایة والنهایة، اسم المؤلف: إسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی أبو الفداء، دار النشر: مکتبة المعارف – بیروت، ج 7، ص 130، باب ثم دخلت سنة ثلاث وعشرین وفیها وفاة عمر بن الخطاب
با این حساب شما باید شروع به لعن و سب و شتم «ابن کثیر» کنید که چرا در کتاب خود «وفاة عمر بن الخطاب» نوشته است.
استعمال کلمه «وفات» درباره «عثمان بن عفان»
همچنین در خصوص عثمان در کتاب «الثبات عند الممات» اثر «ابوالفرج ابن جوزی بزرگ» نقل شده است:
«ذکر وفاة عثمان بن عفان رضی الله عنه»
الثبات عند الممات، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن علی بن محمد بن الجوزی أبو الفرج، دار النشر: مؤسسة الکتب الثقافیة - بیروت - 1406، الطبعة: الأولی، تحقیق: عبد الله اللیثی الأنصاری، ج 1، ص 101، باب ذکر وفاة عثمان بن عفان رضی الله عنه 47 ق ه 35 ه
در اینجا هم اهل سنت باید سروصدا به راه بیندازند که عثمان شهید شده است، اما شما نسبت به او عبارت «وفاة عثمان بن عفان» را به کار بردهاید!
این عبارتی نیست که توجیهات عقلایی داشته باشد. انسان باید حرفی بزند که دیوانههای دیوانه خانهها به او نخندند!!
مناظره ای که آبروی اهل سنت را بر باد داد!!
آقای «مراد زهی» مطالبی در فضای مجازی ضبط و پخش کردهاند. او در مناظرهای که با بنده در «شبکه سلام» در رابطه با شهادت حضرت فاطمه زهرا داشت، نتوانست پاسخ بدهد.
علمای اهل سنت زاهدان به او اعتراض کردند و گفتند: "بی سواد احمق! تو آبروی ما را نزد آقای قزوینی بردی و نتوانستی پاسخ بدهی. در نهایت ما خودمان آمدیم و از تو حمایت کردیم."
این شحص با این احوالات هم به این قافله پیوسته و ادعا میکند که چرا واژه «وفات» را به «شهادت» تبدیل کردهاند!؟
مجری:
این همان مناظرهای است که کتاب آن هم به چاپ رسیده است؟!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بله.
مجری:
من این کتاب را کامل مطالعه کردم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
دوستان میگفتند هفت هزار سی دی این مناظره را در زاهدان در میان دوستان توزیع کردند. موضوع مناظره ما شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بود. اگر دوستان بتوانند کلیپهایی از این مناظره پخش کنند کار خوبی است.
مناظره ما دو ساعت طول کشید، اما ایشان نتوانست پاسخ بدهد. در نهایت علمای زاهدان به او حمله کردند و عبارتهای بسیار وقیحی نسبت به ایشان به کار بردند.
حال ایشان هم به این قافله پیوسته و ادعا میکند که چرا شما کلمه «شهادت» به کار میبرید!!
آیا این نظرات بزرگان شیعه هم، متعلق به سال 1371 شمسی است؟!
ما تابع اهلبیت (علیهم السلام) هستیم. ما تابع ثقلین هستیم. ما بارها گفتیم «مرحوم کلینی» متوفای 329 هجری از قول امام کاظم که سال 183 به شهادت رسیدند، روایتی نقل میکند.
شاید حضرت این روایت را بیست یا سی سال قبل از شهادتشان فرموده باشند. لازم به ذکر است که امام صادق سال 148 هجری به شهادت رسیدند و امام کاظم به امامت رسیدند و تا سال 183 امامت کردند.
اگر امام کاظم این روایت را اوایل امامت خود هم فرموده باشند، حدود سال 150 هجری است. امام کاظم (علیه السلام) میفرماید:
«إِنَّ فَاطِمَةَ ع صِدِّیقَةٌ شَهِیدَة»
همانا حضرت فاطمه زهرا صدیقه و شهیده هستند.
الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 1، ص 458، ح 2
آیا این روایت متعلق به سال 1371 شمسی است؟! یک لحظه به عقل خود رجوع کنید. کمی خجالت بکشید و حیا کنید و این بحث را کنار بگذارید. ما قبلاً هم گفتیم روایت طوری است که «علامه مجلسی» در کتاب «مرآة العقول» میگوید:
«الحدیث الثانی صحیح»
مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 5، ص 315، ح 2
همچنین «مرحوم مجلسی اول» در کتاب «روضة المتقین» جلد پنجم صفحه 342 میگوید:
«و فی الصحیح، عن علی بن جعفر عن أخیه أبی الحسن علیه السلام قال: إن فاطمة صدیقة شهیدة»
روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، نویسنده: مجلسی، محمدتقی بن مقصودعلی، محقق / مصحح: موسوی کرمانی، حسین و اشتهاردی علی پناه، ج 5، ص 342، باب زِیارَةُ فَاطِمَةَ بِنْتِ النَّبِی صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهَا وَ عَلَی أَبِیهَا وَ بَعْلِهَا وَ بَنِیهَا
مرحوم آیت الله العظمی خوئی یکی از مراجع بزرگ عظام تقلید و مرحوم آیت الله العظمی شیخ جواد تبریزی در کتاب «صراط النجاة» جلد سوم صفحه 441 مینویسد:
«بسند معتبر عن الکاظم (ع) قال: إن فاطمة (ع) صدیقة شهیدة، وهو ظاهر فی مظلومیتها وشهادتها»
صراط النجاة (تعلیق المیرزا التبریزی)، نویسنده: السید الخوئی، ج 3، ص 441، س 1264
آیا این نظر متعلق به سال 1371 شمسی است؟! انسان باید قدری انصاف داشته باشد. اگر انسان میخواهد با کسی دشمنی هم کند و حرفی هم بزند، باید تلاش کند حرفی بزند که این حرف فردا گریبان گیر خودش نشود و آبرو و حیثیت خودش را نبرد.
مشاهده کنید «مرحوم شیخ صدوق» یکی از علمای شیعه متوفای 381 هجری در کتاب «من لا یحضره الفقیه» یکی از کتب اربعه شیعه ذیل زیارتنامه حضرت صدیقه طاهره مینویسد که بگویید:
«السَّلَامُ عَلَیک أَیتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَة»
من لا یحضره الفقیه، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 573، باب زِیارَةُ فَاطِمَةَ بِنْتِ النَّبِی
«شیخ مفید» در کتاب «مزار الکبیر» مینویسد:
«یا سَیدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ أَیتُهَا الْبَتُولُ الشَّهِیدَة»
کتاب المزار- مناسک المزار، نویسنده: مفید، محمد بن محمد، محقق / مصحح: ابطحی، محمد باقر، ص 179، باب 8 مختصر زیارة أخری لها ع
«مرحوم ابن براج» یکی از علما و فقهای بزرگ شیعه در کتاب «المهذب» مینویسد:
«السلام علی البتول الشهیدة بنت نبی الرحمة»
المهذب، نویسنده: القاضی ابن البراج، ج 1، ص 277، باب زیارة مولاتنا السیدة فاطمة صلوات الله علیها
اینها چیزی نیست که ما بخواهیم از خودمان بیان کنیم. همچنین «ابن شهرآشوب» متوفای 558 هجری مینویسد:
«الْمَظْلُومَةُ الشَّهِیدَة»
مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، نویسنده: ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، ج 3، ص 358، فصل فی حلیتها و تواریخها ع
همچنین «مرحوم مجلسی اول» مینویسد:
«و شهادتها صلوات الله علیها و شهادتها صلوات الله علیها کانت من ضرب عمر علیه اللعنة الباب علی بطنها عند إرادة أمیر المؤمنین لبیعة أبی بکر لعنه الله و ضرب قنفذ غلام عمر، السوط علیها بإذنه و الحکایة مشهورة عند العامة و الخاصة»
روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، نویسنده: مجلسی، محمدتقی بن مقصودعلی، محقق / مصحح: موسوی کرمانی، حسین و اشتهاردی علی پناه، ج 5، ص 342، باب زِیارَةُ فَاطِمَةَ بِنْتِ النَّبِی صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهَا وَ عَلَی أَبِیهَا وَ بَعْلِهَا وَ بَنِیهَا
همچنین «مرحوم مجلسی دوم» بعد از حدیث «کافی» میگوید:
«ثم إن هذا الخبر یدل علی أن فاطمة صلوات الله علیها کانت شهیدة و هو من المتواترات»
مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 5، ص 318، ح 2
این روایات همگی نمونههایی از گفتار بزرگان طراز اول شیعه در طول تاریخ است. بنده توانستم این موارد را جمع آوری کنم که کلمه «شهیدة» را در رابطه با حضرت فاطمه زهرا به کار بردند.
حال تعداد انگشت شماری در فضای مجازی ادعایی مطرح میکنند، گویا فتح الفتوح کردهاند. آنها ادعا میکنند که ابتدا در تقویمها کلمه «وفات» به کار میبردند، اما اخیراً «شهادت» مینویسند. اینها از کشفیات مجلس شورای اسلامی است. این قضیه به وحدت ضربه می زند!!
بنده در جلسه گذشته عرض کردم که بنیانگذار وحدت، امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) بودند، همو که در روز شهادت حضرت فاطمه زهرا وقتی برایشان روضه میخواندند ایشان گریه میکرد به طوری که شانههایشان تکان میخورد.
همانطور که می دانید روز شهادت حضرت فاطمه زهرا در بیت مقام معظم رهبری مراسم شهادت برگزار میشود و آیت الله العظمی خامنهای علی رغم شیوع بیماری کرونا در جلسه حضور پیدا میکنند و روضه شهادت حضرت فاطمه زهرا را استماع میکنند.
در طول چهل و دو سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یک سال اتفاق نیفتاده که در بیوتات مراجع عظام تقلید و بیت امام خمینی و بیت رهبری ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا را تعطیل کنند.
اگر قرار باشد وحدت برقرار شود، بنیانگذاران وحدت آن بزرگواران هستند. ما که نمیتوانیم هرچقدر که آقایان میخواهند عقب نشینی کنیم تا آقای «خراسانی» ادعا کند: اگر میخواهیم وحدت برقرار شود، باید از امامت الهی امیرالمؤمنین دست برداریم!!
حتماً از طرف دیگر باید برویم دلیل پیدا کنیم که خلافت شیخین مشروع بوده است. اگر آنها را ملاک قرار میدهید، آنها با شما وحدت برقرار کنند. ما که هیچ حرفی نداریم!
مجری:
حتماً باید بگوییم که حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بیمار شدند و از دنیا رفتند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بله. یکی از شبها آقایی از کردستان تماس گرفته بود و پرسید: عامل شهادت حضرت فاطمه زهرا چه کسی است؟! ما گفتیم: ما شهادت حضرت فاطمه زهرا را مطرح میکنیم. حال عاملین شهادت و قاتلین شهادت حضرت هرکسی بوده را شما پیدا کنید.
در یکی از سفرهایی که به کربلا رفته بودم، اطراف باب القبله به یکی از روحانیون تشیع انگلیسی برخورد کردم. ایشان خیلی عصبانی بود و میگفت: آقای قزوینی! شما گفتید که حضرت فاطمه زهرا را اجنه کشته است؟!
من گفتم: خدا لعنت کند کسی که گفته حضرت فاطمه زهرا را اجنه کشته است. این شخص اصرار میکرد که شما بگویید حضرت فاطمه زهرا را چه کسی کشته است.
من در جواب او گفتم «سعد بن عباده» را ترور کردند و کشتند، در نهایت به گردن اجنه انداختند. شما پیدا کنید که قاتل او چه کسی بوده است.
شاید روزی هم یک عالم وهابی ادعا کند که اجنه حضرت فاطمه زهرا را کشتند. به ما چه ارتباطی دارد. شما بروید و قاتلین حضرت را پیدا کنید!!
این شخص قضیه را طور دیگری برداشت کرده بود. ما گفتیم: ما دهها و صدها روایت در شهادت حضرت فاطمه زهرا آوردیم، اما مراجع عظام تقلید و مقام معظم رهبری و امام خمینی تأکید دارند قضیه شهادت حضرت فاطمه زهرا همانند یک سکه دو رو بماند.
یک طرف سکه شهادت حضرت فاطمه زهراست. ما در این رابطه با قدرت هرچه تمامتر ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا را برگزار میکنیم.
ایام فاطمیه ملاک حقانیت، درستی مذهب شیعه، وسیله تقویت اعتقادات جوانان ما و موجب بیداری جوانان اهل سنت و وهابیت است. ما نمیتوانیم از این قضیه دست برداریم.
همانطور که حضرتعالی هم در اشعار خود اشاره کردید و من خیلی خوشم آمد، این بود که اگر دفاع حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نبود اصلاً معلوم نبود از تشیع اسمی باقی میماند یا خیر!!
شما را به خدا، آیا این برخورد انصاف است؟!!
بنی امیه همه چیز را محو کردند و تمام شد. حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) خلیفه چهارم اهل سنت است، بیش از همه خلفا بعد از پیغمبر اکرم در قید حیات بودند، قبل از همه خلفا اسلام آوردند و از کودکی هم در دامن پیغمبر اکرم بودهاند.
آقای «ابن حجر عسقلانی» در مقدمه کتاب «فتح الباری» صفحه 471 میگوید: «بخاری» از علی بن أبی طالب بیست و نُه روایت نقل کرده است.
در مقابل «ابوهریره» سال ششم یا هفتم هجرت بعد از جنگ خیبر مسلمان شد و بعد از آن تنها هجده ماه در مدینه بود. او سپس به بحرین رفت و بعد از رحلت پیغمبر اکرم به مدینه بازگشت. «بخاری» از «ابوهریره» حدود چهارصد و چهل و دو روایت نقل کرده است.
«بخاری» از حضرت فاطمه زهرا تنها یک روایت نقل کرده است، اما از عایشه حدود دویست و چهل و دو روایت دارد.
این مسائل را به ما جواب بدهید. بنی امیه آثار مربوط به اهلبیت را از بین بردند. «ابن حزم أندلسی» کتابی تحت عنوان «أسماء الروات و أحادیثهم» دارد که اسامی روات را بر مبنای «اکثر روایة» آورده است.
ایشان در این کتاب ابتدا نام «ابوهریره» را آورده است که پنج هزار و هفتصد و سی و چهار روایت دارد. او زمانی که به امیرالمؤمنین میرسد، پانصد و سی و چهار روایت از حضرت ثبت میکند.
این در حالی است که «ابن حزم» در کتاب «الفصل» میگوید: تنها پنجاه روایت از روایات علی بن أبی طالب صحیح است و مابقی صحیح نیست!!
امیرالمؤمنین که از ابتدای طفولیت با پیغمبر اکرم بودند، در تمام جنگها غیر از جنگ تبوک با پیغمبر اکرم بودند و نبی گرامی اسلام در تمام مراحل هرشب با امیرالمؤمنین خلوت میکردند.
آقای «ابو ریه» یکی از علمای اهل سنت میگوید: اگر قرار بود علی بن أبی طالب هر روز یک روایت از پیغمبر اکرم شنیده باشد، ما باید در کتابهایمان دوازده هزار روایت از علی بن أبی طالب داشته باشیم.
این در حالی است که پانصد و اندی روایت از امیرالمؤمنین نقل شده است که تنها پنجاه مورد آن صحیح است. آیا این انصاف است؟!!
آنوقت آقایان انتظار دارند ماجرای شهادت حضرت فاطمه زهرا در کتب اهل سنت بیاید؟! با این اوصاف کسی انتظار دارد ماجرای آتش زدن در خانه حضرت و شکستن پهلوی حضرت فاطمه زهرا در منابع اهل سنت بیاید؟!
گرچه آقای «جوینی» در کتاب «فرائد السمطین» جلد 2 صفحه 34 تقریباً همه این قضایا را در یک روایت نقل کرده است.
بنابراین این آقایان ابتدا فکر کنند، سپس حرف بزنند تا حداقل وقتی جوابهای ما را شنیدند جلوی زن و بچه خود خجالت نکشند.
مجری:
جناب استاد اجازه بدهید سری به اتاق فرمان بزنیم، برگردیم و بازهم در خدمت شما باشیم. صلوات محمدی ختم میکنیم برای شادی دل حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها).
نسیم از سر سجادهاش خبر میخواست
برای رد شدن از عرش، بال و پر میخواست
زمانه مادر ما را که یک جهان غم داشت
شکسته بود و از این هم شکستهتر میخواست
سرور قلب پیمبر مگر گناهی داشت
تن لطیفترین گل مگر تبر میخواست
قسم به غربت مولا تصورش سخت است
که او مقابل بیش از چهل نفر میخواست
علی شناس نبودند، پس نفهمیدند
که شهر علم نبی بود و شهر در میخواست
حسین حال و هوایی شبیه زینب داشت
حسن چقدر غریبانه از پدر میخواست
برای غربت مادر بلند گریه کند
برای غربت مادر که تا سحر میخواست
برای مشکل همسایهها دعا کند
ولی برای خودش عمر مختصر میخواست
سر سفره حضرت صدیقه شهیده (سلام الله علیها) نشستیم برای اینکه روزی که در حال پخش شدن است، معرفت است و بتوانیم از محضر استاد حسینی قزوینی خوشه چینی کنیم.
جناب استاد داستان آتش تنها در منابع شیعی هست یا در منابع اهل سنت هم میتوان پیدا کرد؟! اگر در آنجا نیست، دلیل آن چه میتواند باشد؟!
قبل از آن باید اعلام کنم که تماس تلفنی هم پشت خط داریم. ابتدا تماسها را پاسخ بدهیم، سپس به جواب سؤال من بپردازیم.
در خدمت آقای سلطانی از کرج هستیم. آقای سلطانی سلام علیکم:
بیننده (آقای سلطانی از کرج – شیعه):
سلام علیکم برادر عزیزم حاج آقای علوی عزیز سید جلیل القدر و همچنین عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت افتخار شیعه، ابوذر زمان، حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی. این شب عزیز و شام غریبان حضرت فاطمه زهرا را تسلیت عرض میکنم.
مجری:
خدا حفظتان کند. امشب میخواهیم از محضرتان استفاده کنیم و برایمان روضه بخوانید.
بیننده:
فدایتان شوم. شما بزرگوار و استاد هستید؛ در محضر شما جسارت است. بالاخره به بزرگواری خودتان ببخشید. ما هم شاگرد شما هستیم.
السلام علیک یا فاطمة الزهراء!
آه سلمان چه بی وفا شدهای
خانه ما دگر نمیآیی
نیست یادت مگر پدر میگفت
نیستی تو غریبه، از مایی
حال من شبیه حال توست
شهر بعد از پدر پر از غمهاست
راستی از علی خبر داری
دیدهای که چقدر او تنهاست
راستش خواب دیدهام سلمان
پدرم مصطفی و مادر را
گفت با ما بیا دگر برویم
دیدم اشک دو چشم حیدر را
آه سلمان تنم، سرم، دستم
چه کنم سوختهاند در این تب را
رفتنیام امید ماندن نیست
چه کنم پنج ساله زینب را
ای مادرجانم! الهی فدایت شوم. خانم آخرین لحظات صدا زد:
دم آخر وصیتی دارم
ای علی جان به خاطرت بسپار
نیمه شبها حسین دلبندم
با لب تشنه میشود بیدار
بار سنگین این وصیت را
از سر شانههای من بردار
قبل خوابیدنش عزیز دلم
ظرف آبی برای او بگذار
خداحافظ ای صفای مدینه
خداحافظ ای گل بی قرینه
خداحافظ هستی حیدر
خداحافظ ای گل پرپر
صدا زدم: مادر! مگر از ما سیر شدی؟ چرا ما را بی مادر میگذاری؟ ما از تو سیر نشدیم. بچهها خودشان را روی جنازه مادر انداختند. حسین صورت خود را به پاهای مادر گذاشت.
صلی الله علیک یا عزیز الزهراء!
مجری:
برادر ارجمند از شما سپاسگذارم. خدا حفظتان کند، ممنونم. حاج آقا تماس دیگری هم داریم. در خدمت حاج آقا عدالتی از مشهد مقدس هستیم. عرض سلام دارم جناب آقای عدالتی:
بیننده (آقای عدالتی از مشهد – شیعه):
سلام عرض میکنم خدمت شما مجری گرامی. همچنین عرض ادب دارم خدمت جناب استاد قزوینی عزیز.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله.
بیننده:
حاج آقا سؤالی داشتم و آن اینکه روایتی در کتاب «طبقات الکبری» اثر «ابن سعد» خواندم. در این روایت آمده است که حضرت فاطمه زهرا وصیت میکنند بازوی ایشان موقع غسل دادن باز نشود. میخواستم صحت این حدیث را بررسی کنید.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بنده چنین حدیثی در کتاب «طبقات الکبری» ندیدم.
بیننده:
این حدیث در کتاب «طبقات الکبری» جلد 8 صفحه 27 نقل شده است.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
الآن این کتاب را نشان خواهیم داد. بنده تا به حال این تعبیر که حضرت وصیت کرده باشند دستم باز نشود را ندیدم. در کتاب «نهج البلاغه» خطبه 202 تمام قضایای شهادت حضرت فاطمه زهرا و دفن آن بزرگوار نقل شده است.
حاج آقا در این صفحه چنین مضمونی ندیدم. آنچه هست در رابطه با این است که حضرت فرمودند من با امیرالمؤمنین ازدواج کردم در حالی که تنها فرشی از پوست گوسفند داشتیم که شبها روی آن میخوابیدیم و روزها به شتر آبکش علف میدادیم.
حضرت فاطمه زهرا فرمودند: من خادمی نداشتم. در این صفحه برمبنای نرم افزار «مکتبه اهلبیت» کلمهای که در خصوص وصیتی از حضرت فاطمه زهرا باشد، نیافتم.
مجری:
جناب آقای عدالتی اگر متن عربی عبارت را بخوانید، دوستان ما جستجو میکنند و پیدا میکنند.
بیننده:
«مرضت فاطمة بنت رسول الله عندنا»
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
این تعبیر در هیچیک از کتابها یافت نشد. عبارت بعدی چه بود؟
بیننده:
«فلما کان یوم الذی توفیت فیه خرج علی»
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
«مرضت فاطمة بنت رسول الله عندنا فلما کان یوم الذی توفیت فیه خرج علی قالت لی یا أم اسکبی لی غسلا فسکبت لها فاغتسلت کأحسن ما کانت تغتسل ثم قالت ائتینی بثیاب الجدد فأتیتها بها فلبستها»
در ادامه آمده است:
«فلا یکشفن أحد لی کتفا قالت فماتت فجاء علی فأخبرته فقال لا والله لا یکشف لها أحد کتفا فاحتملها فدفنها بغسلها»
در سند روایت آمده است:
«أخبرنا عبد الله بن نمیر حدثنا إسماعیل عن عامر»
روایت از «عامر شعبی» است. مشخص است «عامر شعبی» یکی از دشمنان اهلبیت (علیهم السلام) بوده است.
«جاء أبو بکر إلی فاطمة حین مرضت فاستأذن فقال علی هذا أبو بکر علی الباب فإن شئت أن تأذنی له قالت وذلک أحب إلیک قال نعم فدخل علیها واعتذر إلیها»
در روایت بعد آمده است:
«أخبرنا إبراهیم بن سعد عن محمد بن إسحاق عن علی بن فلان بن أبی رافع عن أبیه عن سلمة قالت مرضت فاطمة بنت رسول الله عندنا فلما کان یوم الذی توفیت فیه خرج علی قالت لی یا أم اسکبی لی غسلا فسکبت لها فاغتسلت کأحسن ما کانت تغتسل»
طبق این روایت حضرت فرمودند تشتی بیاورید که من در آن به بهترین نحو غسل کنم. حضرت غسل کردند.
«ثم قالت ائتینی بثیاب الجدد فأتیتها بها فلبستها ثم قالت اجعلی فراشی وسط البیت فجعلته فاضطجعت علیه واسقبلت القبلة»
در روایت آمده است حضرت فاطمه زهرا فرمودند مرا روی بستر وسط خانه قرار بدهید، سپس رو به قبله ایستادند.
«ثم قالت لی یا أمه إنی مقبوضة الساعة وقد اغتسلت فلا یکشفن أحد لی کتفا»
حضرت فرمودند: من در حال قبض روح شدن هستم. من خودم را غسل دادم و کسی کتف مرا باز نکند.
الطبقات الکبری، اسم المؤلف: محمد بن سعد بن منیع أبو عبدالله البصری الزهری، دار النشر: دار صادر - بیروت -، ج 8، ص 27، باب ذکر بنات رسول الله
مجری:
جناب استاد بنده فکر میکنم شاید این روایت اشاره به این داستان باشد که حضرت میفرمایند: "مرا از روی لباس غسل بدهید" و همین اتفاق هم می افتد.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
اصلاً مستحب است که اگر مردی بخواهد همسر خود را غسل دهد، از روی لباس غسل بدهد. حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) هم حضرت فاطمه زهرا را از روی لباس غسل دادند.
این عبارت که "بازوی مرا باز نکنید" اگر با یک سند صحیح بیان شود، ما میتوانیم این قضیه را نقد کنیم. نیاز هست که در این زمینه بحث شود و ببینیم بزرگان چه نظری دارند.
مجری:
اجازه بدهید من از آقای عدالتی خداحافظی کنم، زیرا فرصت زیادی نداریم. آقای محمدی از مشهد پشت خط هستند. فکر کنم فقط برای همین یک تماس فرصت داشته باشیم. آقای محمدی من در خدمت شما هستم. بفرمایید:
بیننده (آقای محمدی از مشهد – شیعه):
سلام علیکم. آقای قزوینی بنده یک سؤال داشتم. سؤال بنده این است که بعضی از علمای شیعه ماجرای فرورفتن میخ در سینه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را رد میکنند. آنها ادعا میکنند روایاتی که در این خصوص نقل شده است، متعلق به چند قرن گذشته است.
سؤال دیگر بنده در خصوص کتاب «کامل الزیارات» است که شما روایتی در خصوص شهادت حضرت فاطمه زهرا از آن نقل کردید. قضیه شهادت در کتب دیگر مسلم است، اما میتوان به کتاب «کامل الزیارات» استشهاد کرد یا خیر؟!
طبق عبارتی که در جلسه گذشته فرمودید، آیت الله العظمی خوئی درباره کتاب «کامل الزیارات» نظرشان برگشت.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
خیر، اینکه آیت الله العظمی خوئی نظرشان از این کتاب برگشته باشد، دروغ محض است. نظر ایشان از این کتاب برنگشته است.
بنده خودم بیست سال در حوزه علمیه رجال تدریس داشتم. کتاب «کامل الزیارات» چاپ جدید هم هست. آیت الله العظمی خوئی در خصوص مشایخ مع الواسطه از نظر خود برگشتند، نه بلا واسطه.
علاوه بر این، کتاب «کامل الزیارات» اثر «ابن قولویه» معمولاً سند دارد و غالب اسانید آن صحیح است.
نظر آیت الله العظمی خوئی در کتاب «معجم رجال الحدیث» در خصوص بسیاری از رواتی که مجهول است و ما در کتب «رجال نجاشی» و «رجال کشی» و «رجال شیخ طوسی» از آنها چیزی نداریم، این است که این راویان در اسانید «کامل الزیارات» قرار گرفته است.
ایشان معتقدند همین که این راوی ثقه باشد، برای ما کفایت میکند. علاوه بر این، یک روایت و دو روایت نیست. ما روایات متعدد از کتب «تفسیر علی بن ابراهیم» و «کامل الزیارات» و «سلیم بن قیس» داریم.
علاوه بر این ما سند صحیح از کتاب «کنز الفوائد» اثر «مرحوم کراچکی» با بررسی سندی و هم از کتاب «کافی» با تصحیح چهار تن از بزرگان شیعه آوردیم که این قضیه آمده است.
آیا قضیه زخمی شدن سینه حضرت زهرا (سلام الله علیها) با میخ درب صحت دارد!؟
اما در رابطه با قضیه میخ، بزرگان ما نه تنها الآن بلکه قبل از این هم در رابطه با بحث:
«و لست أدری خبر المسمار سل صدرها خزانة الأسرار»
شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار علیهم السلام، نویسنده: ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، محقق / مصحح: حسینی جلالی، محمد حسین، ج 3، ص 33، پ 3
همچنین در بعضی از منابع آمده است که سینه حضرت فاطمه زهرا مجروح شد و خون جاری شد. یکی از عرفای اهل دل نقل میکند از همان جایی که محل صفه هست و مینشینند چند متر جلوتر بروید، سپس به طرف محراب پیغمبر اکرم بروید.
ایشان جایی را نشان میدادند و میگفتند دقیقاً اینجا همان جایی است که قطرهای از خون سینه حضرت فاطمه زهرا در آنجا ریخته شده است و آنجا محل اجابت دعا هست.
عرض کردم شکستن پهلوی حضرت فاطمه زهرا به صراحت نقل شده است. اگر پهلوی کسی بشکند، کم دردی است؟!
در رابطه با خبر مسمار هم عرض کردم این که در خانه حضرت امیرالمؤمنین مسمار داشتند و مسمار به سینه حضرت فاطمه زهرا فرو رفته است، در منابع شیعه و بزرگان و فقها نظیر «مرحوم کمپانی» نقل شده است.
«مرحوم کمپانی» یکی از مراجع بزرگ شیعه است و انسان کوچکی نیست. ایشان هم فقیه است، هم اصولی است، هم عارف است. ایشان این مسئله را به زبان شعر عنوان میکنند. قبل از ایشان هم بزرگانی این قضایا را مطرح کردهاند.
میتوان گفت جزو مسلمات است که سینه حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) مجروح شده است. حال در خصوص اینکه خون از سینه حضرت جاری شد، بعضی از اهل دل که از حقایق آگاهی دارند به صراحت این قضیه را نقل کردهاند.
همچنین «سلیم» نقل میکند که از «سلمان» سؤال کردم: قضیه پشت در ماندن حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) چه بود؟!
«قال سلیم: قلت یا سلمان هل هجموا و لم یک استیذان»
سلیم پرسید: ای سلمان! آیا بدون اجازه داخل خانه حضرت فاطمه زهرا شدند؟
« فقال: ای و عزّة الجبّار و ما علی الزّهراء من خمار»
سلمان گفت: قسم به عزت خدای جبار بدون اجازه داخل شدند در حالی که چادری بر سر حضرت فاطمه زهرا نبود.
«لکنّها لاذت وراء الباب رعایة للسّتر و الحجاب»
حضرت فاطمه زهرا خود را پشت در مخفی کرد به خاطر اینکه روسری و چادری نداشت
«فمذ رأوها عصروها عصرة کادت بنفسی أن تموت حسرة»
وقتی حضرت را در آن شرایط دیدند در را محکم فشار دادند و قسم به جانم که نزدیک بود حضرت فاطمه زهرا همان جا جان بسپارد.
«تصیح یا فضّة سنّدینی فقد و ربّی قتلوا جنینی»
حضرت فاطمه صدا زد یا فضه بیا که به خدا سوگند جنینم را کشتند.
«فأسقطت بنت الهدی وا حزنا جنینها ذاک المسمّی محسنا»
کتاب سلیم بن قیس الهلالی، نویسنده: هلالی، سلیم بن قیس، محقق / مصحح: انصاری زنجانی خوئینی، محمد، ج 2، ص 587، پ 70
این اشعار مفصل نقل شده است. نه اینکه این اشعار متعلق به شعرای معاصرین باشد، بلکه علمای قبل از قرن نهم و دهم هم قضیه مسمار را نقل کردهاند.
مجری:
جناب استاد متأسفانه فرصت ما به اتمام رسیده است. دعا بفرمایید. با لطف خداوند این برنامه را هم به پایان رساندیم. امیدواریم ذخیره قبر و قیامت ما باشد این وقتی که گذاشتیم و الحمدلله لحظاتمان را با یاد حضرت فاطمه زهرا متبرک کردیم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
مقام معظم رهبری فرمودند: من روزی سالانهام را روز شهادت فاطمه زهرا از حضرت میگیرم.
دوستان شب شهادت واقعی حضرت فاطمه زهرا امشب است. حضرت فاطمه زهرا امروز بعدازظهر به شهادت رسیده و امشب خاکسپاری حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است.
همانطور که اشاره کردم و کتاب «طبقات الکبری» هم همین قضیه را نقل کرده بود، امیرالمؤمنین آن بزرگوار را از روی پیراهن غسل دادند. تعبیری که در خطبه 202 «نهج البلاغه» است، این است که امیرالمؤمنین خطاب به رسول اکرم فرمودند:
«قَلَّ یا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِیتِک صَبْرِی وَ رَقَ عَنْهَا تَجَلُّدِی»
یا رسول الله در مصیبت حضرت فاطمه زهرا کاسه صبرم لبریز شد و طاقتم از دست رفت.
همانطور که شاعر میگوید:
من علیام که خدا قبله نما ساخت مرا
جز خداوند و نبی فاطمه نشناخت مرا
من که یکباره در قلعه خیبر کندم
غم زهرا به خدا از نفس انداخت مرا
بنابراین حضرت در این خطبه تعبیری دارند که خیلی سوزناک است. امیرالمؤمنین میفرمایند:
«أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَیلِی فَمُسَهَّد»
بعد از این شبها برای علی خوابی نیست و غصههای دل علی در فراق حضرت فاطمه زهرا تا آخر عمر باقی است.
نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 320، خ 202
دلیل اینکه امروز قدری بی حال بودم، این بود که ما دیروز اصفهان رفته بودیم، امروز چند جلسه مفصل داشتیم و بعدازظهر هم خسته برگشتیم.
ما میخواستم جلسه امشب را تعطیل کنیم، اما هر کاری کردم دلم نیامد در شب دفن حضرت صدیقه طاهره که عمده مصیبت حضرت فاطمه زهرا متعلق به امشب است برنامه نداشته باشم.
معلوم نیست امشب در خانه حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) چه غوغا و شیونی است. بچههای قد و نیم قد حضرت فاطمه زهرا شیون میکنند و امیرالمؤمنین آنها را آرام میکند تا مبادا مردم بفهمند حضرت فاطمه زهرا از دنیا رفته است.
«فَلَمَّا تُوُفِّیتْ دفنها زَوْجُهَا عَلِی لَیلًا، وَلَمْ یؤْذِنْ بِهَا أَبَا بَکرٍ وَصَلَّی عَلَیهَا»
صحیح البخاری، الکتاب: الجامع الصحیح المختصر، المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، الناشر: دار ابن کثیر، الیمامة – بیروت، الطبعة الثالثة، 1407 – 1987، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا أستاذ الحدیث وعلومه فی کلیة الشریعة - جامعة دمشق، ج 5، ص 139، ح 4240
امیرالمؤمنین به خلفا خبر ندادند که حضرت فاطمه زهرا از دنیا رفته است بلکه با کمک «اسماء بنت عمیس» حضرت فاطمه زهرا را غسل دادند.
معمولاً رسم بر این است که یک نفر از سر کفن میگیرد و یک نفر از پای کفن میگیرد و جنازه را آرام در لحد میگذارند.
کسی نبود تا بدن مطهر حضرت فاطمه زهرا را با کمک امیرالمؤمنین در قبر بگذارد و فرزندان حضرت فاطمه زهرا هم کوچک بودند. وقتی حضرت میخواست جنازه حضرت فاطمه زهرا را در قبر بگذارند، معطل مانده بود چکار کند.
یک مرتبه دو دست شبیه دستهای رسول گرامی اسلام از قبر بیرون آمد و جنازه حضرت فاطمه زهرا را گرفت و در لحد گذاشت.
خدایا به آبروی غصههای دل علی در فراق زهرا تو را سوگند میدهیم، خدایا به نالهها و شیون و گریههای بچههای حضرت فاطمه زهرا در غم از دست دادن مادر تو را سوگند میدهیم، خدایا به پهلوی شکسته حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) تو را سوگند میدهیم فرج مولایمان امام زمان را نزدیک بگردان و مقدمات ظهورش سریعاً فراهم فرما.
خدایا وجود نازنین حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) را از جمیع بلیات حفظ بفرما. خدایا ما را در دنیا و آخرت از حضرت فاطمه زهرا و اولادش جدا مکن. خدایا ما را از یاران خاص و سربازان فداکار و شهدای رکاب حضرتش قرار بده.
خدایا به آبروی حضرت فاطمه زهرا رفع گرفتاری از همه گرفتاران بنما. خدایا حوائج حاجت مندان روا نما.
خدایا به آبروی حضرت فاطمه زهرا حوائج ما، عزیزان دست اندرکار «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» و حوائج بینندگان ما را به دست والای حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) برآورده نما. خدایا دعاهای ما را به اجابت برسان.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته