نسخه موبایل
www.valiasr-aj .com
روز شهادت امام صادق (ع) بايد اين مملكت يك پارچه جعفر بن محمد بگويد
کد مطلب: 5969 تاریخ انتشار: 11 شهريور 1392 تعداد بازدید: 5445
يادداشت » عمومي
روز شهادت امام صادق (ع) بايد اين مملكت يك پارچه جعفر بن محمد بگويد

صبح امروز چهارشنبه 1 ابانماه 87 مطابق با 22 شوال 1429 ايت الله العظمي وحيد خراساني (دام ظله) به مناسبت ايام سالروز شهادت رييس مكتب حقه تشيع ، حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) در مسجد اعظم قم در جمع طلاب علوم ديني به بيان گوشه اي از شخصيت و عظمت ايم امام همام اشاره كردند و از دلباختگان اهل بيت عصمت و طهارت خواستند ايام شهادت امام صادق (عليه السلام) را هر چه با شكوه و عظمت برگزار نمايند متن كامل اين سخنراني به شرح زير است :

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمدو اله الطاهرين سيما بقيه الله في الارضينو اللعن علي اعدائهم الي يوم الدين

بحث ما در اسم خدا بود . اسماء الله دو قسم است . يك قسم اسماء لفظيه و يك قسم اسماء تكوينية . امروز به مناسبت شهادت يكي از اسماء حُسناي تكوينيه بحث در اين مطلب است و ان اسم حسني همان كسي است كه قبل از آمدنش به دنيا ، اسمش را رسول خدا معين كرد . و او را مسمي كرد به صادق . اين تسميه بسيار عميق است . «يا ايها الذين امنوا اتقوا الله و كونوا مع الصادقين» .

ان صادقي كه اسمش را شخص اول عالم صادق بگذارد كسي است كه مذهب امروز به نام او مزين است منتهي تأسف اين است كه نه مذهب شناخته شد و نه رئيس مذهب . اما اين مذهب وقتي معلوم مي شود كه تمام مذاهب مورد نظر واقع بشود و مقايسه بشود ان وقت روشن مي شود مذهب جعفري يعني چه مالك بن انس شخصيتي است كه شافعي ، امام مذهب شافعية در مورد او تعبيرش اين است كه در ميان علماء مالك نجم است اين تعبير شافعي است نسبت به مالك بن انس بن مالك امام مالكية و اعظم فقهاء عامه در دار الهجرة . ابو حنيفه كه امام اعظم عامه است در مقابل مالك اينچنين است .

اين مطالبي كه امروز گفته مي شود فقط در حدّ افق فكر مثل فخر رازي است يا شمس الدين ذهبي . اگر اهل انصاف و كساني كه مستعدّ علم و حكمت هستند در اين قسمت تأمل كنند خواهد فهميد مطلب از چه قرار است . تمام آنچه كه الان گفته مي شود در حدّي از استحكام است كه در ظرف هزار و چهار صد سال احدي نتواند خدشه كند چون آنچه كه الان مي گويند از زير نظر امام المنقدين ، كه در تاريخ عامه او اول منقّد است همه از زير نظر او گذشته . در مقابل مالك ابو حنيفه مثل صبيّي مي نشست .

اين هم وضع ابو حنيفه نسبت به مالك . بعد از شافعي و بعد از امام اعظم عامه ، ابو حنيفه ، نوبت مي رسد به احمل بن حنبل ، امام حنبليه اين روايتي كه الان مي خوانم روايتي است كه احمد بن حنبل ، امام مذهب حنبليه و كل حنابله در حجاز و غير حجاز ، او از سُريج بن نعمان ، روايت مي كند چون در اين قسمت بحث با اعيان علماء عامه است لذا بر طبق مسالك مقبول عند العامه حرف مي زنيم .

اين مرد كسي است كه از شيوخ بخاري است صاحب صحيح . يعني راوي اول كسي است كه صاحب صحيح بخاري از او روايت مي كند . و تعبير اساطين رجال عامه نسبت به او اين است كه كان ثقة . اما چه ثقه اي ، عندهم . اين شخص اول است بعد از امام حنبليه . او از عبد الله بن نافع روايت مي كند . عبد الله بن نافع كسي است كه باز تعبير ذهبي در مورد او اين است كه صدوق . او از مالك بن انس نقل مي كند خوب اهل فن دقت كنند همه علماء عامه در سرتاسر مملكت اسلامي در اين چند جمله تأمل كنند ببينند آيا به كجا منتهي مي شود ؟ هر كس عقيده به قرآن دارد هر كس مؤمن به اسلام است «الذين يستمعون القول فيتّبعون احسنه» ، امروز روز مقايسه مذهب جعفري است با تمام مذاهب . مستند هم در اين حدّ از قوت است .

مالك چه گفت ؟ آنچه احمد بن حنبل از آن شيخ بخاري و او از عبد الله بن نافع و او از مالك نقل كرد اين است : «الله في السماء و علمه في كل شيئ» اين متن حديث است . اين عين كلام امام الائمه عامه است . خدا در آسمان است و علم خدا در هر مكان است اين جمله بايد تحليل بشود . خدا در آسمان است نسبت بين خدا و بين آسمان مي شود نسبت ظرف و مظروف . هر ظرفي محيط است هر مظروفي محاط است در نتيجه آسمان مي شود محيط ، خدا مي شود محاط . آسمان مي شود ظرف ، خدا مي شود مظروف .

اين جا بايد فهميد مذهب يعني چه ؟ اينجا بايد بيدار بشود دنيا كه اگر نبود زبان جعفر بن محمد و اگر نبود مذهب جعفري ، اثري از توحيد نبود . نشاني از تسبيح نبود خبري از تحليل و تكبير و تحميد نبود . بعد كه اين مطلب روشن شد روشن مي شود كه اگر او نبود خدا شناخته نمي شد . وقتي خدا در آسمان بود ان هم اين كلمه اي است كه سرتاسر دنيا اگر هزار فخر رازي سر از خاك بر دارد ديگر نمي تواند بگويد نيست اين نقل احمد بن حنبل است ان هم به دو واسطه از شخص مالك بن انس ان هم مالكي كه نزد شافعي ستاره آسمان همه علماء اهل سنت است .

ان هم مالكي كه ابو حنيفه پيش او طفل دبستان است اينچنين كسي عقيده اش نسبت به خدا اين است . اگر خدا در آسمان است لازمه موجود متمكن در مكان ، جسميت است پس بايد خدا جسم بشود . اگر جسم شد مركب مي شود خواه ناخواه هر جسمي يا مركب است از ماده و صورت ، يا مركب است از اجزاء . علي اي حال تجسّم مساوق است با تركّب . مركب محتاج است به اجزاء . اجزاء مركَّب محتاج است به مركِّب . خداي مالك از دو راه مي شود گدا . خداي مالك و خداي چهار مذهب هم مي شود محتاج به اجزاء هم مي شود محتاج به مؤلّف. اجزاء منقلب مي شود خالق به مخلوق. منقلب مي شود واجب به ممكن اين نتيجه اين است كه خدا در آسمان است .

هر مظروفي در ظرف محصور است در اين ترديدي نيست . اگر خدا در آسمان است خواه ناخواه محصور است به آسمان . وقتي محصور شد ، محدود است هر محدودي محتاج است هر محدودي متناهي است باز منقلب مي شود خالق به مخلوق باز بر مي گردد واجب به ممكن . غوغائي است در اينجا ولي همين اندازه بس است .

جمله دوم : «علمه في كل مكان» . خدا خودش در آسمان است اما علمش در همه جاست . اين كلمه يعني چه ؟ اين كلمه تجزيه علم است از خدا . خدا در آسمان است علم در همه جا . سئوال مي شود كو كسي كه جواب بدهد ؟ در سرتاسر دنياي اسلام اگر كسي قدرت دارد در مقابل اين مطالب دم بزند ان هم نه براي خود ببافد بيايد اينجا تا مطلب يكسر بشود يا ان طرف يا اين طرف . يا اينها هست يا نيست اگر هست خدا در آسمان است علمش در همه جا . علم پس جدا شد از ذات . اگر خدا عين علم است پس خدا در همه جا است نه در آسمان . اگر خدا غير علم است پس ذات از علم جدا شد .

در مرتبه ذات علم نيست . علم كه نبود چيست؟ جهل است. توأم شد خداي امام ائمه عامه با جهل و ناداني . اين است مذهب در تمام عالم اسلام جدايي علم از خدا . سئوال مي شود از مالك سئوال مي شود از ابو حنيفه . سئوال مي شود از شافعي . سئوال مي شود از احمد بن حنبل تو كه از افتخارات مالك اين روايت را آورده اي شمس الدين ذهبي كه اينقدر غوغا در دنياي عامه از جهت سيطره علمي بپا كردي چه جواب مي دهي ؟ اگر علم غير از خدا شد يا قديم است يا حادث است همه اينها بين نفي و اثبات است شقّ ثالث ، غير معقول است اگر قديم است دو خدا لازم مي آيد يكي ذات ، يكي علم و اين شرك است اگر حادث است پس علم خدا قديم نيست . خدا بوده و علم نبوده بعد علم پيدا شده اين علم از كجا پيدا شده . خود خدا علم خود را به وجود آورده . فاقد شيئ كه معطي شيئ نمي شود غير خدا علم خدا را به وجود آورده ؟ پس علم خدا مخلوق غير خدا است . اين است مذهب آنان اما مذهب جعفري ، اينجا است كه بايد خون گريه كرد بر غربت اين مذهب و بر غربت رئيس اين مذهب . چند كلمه بس است :

سبحان - اين بيان مالك بود اين بيان جعفر بن محمد است خوب دقت كنيد ديگر شرح لازم نيست چون قسمت عمده شما اساتيد سطوح عاليه قم هستنيد قسمتي از شما هم اساتيد خارج فقه و اصول هستيد «سبحان من لا يعلم كيف هو الا هو» . لا اله الا الله . سبحان من لا يعلم كيف هو الا هو. منزه است ان پروردگاري كه نمي داند چگونه است او الاّ خود او. نه هيچ پيغمبر مرسلي نه هيچ ملك مقربي در اين مرحله ديگر راه ندارد اين است عظمت اين مذهب . ليس كمثله شيئ و هو السميع البصير . اينجا كي كلمه لازم است ان هم طرف گفتگوي من نه شيخ ازهر است نه ان ملاي عربستان است طرف گفتگوي من ، خود مالك ابن انس اين طرف حساب من الان خود شافعي است خود ابو حنيفه است خود احمد بن حمبل است از آنها مي پرسم مي گويم خدا در آسمان است يا نيست ؟ اگر در آسمان است چنانكه خود شما اعتراف كرديد ، مثل ذهبي با ان ديد تيز بينش نوشت اگر خدا در آسمان است خورشيد در آسمان است پس خورشيد شد مثل خدا ، خدا شد مثل خورشيد ليس كمثله شي . هم با عقل مخالف هم با وحي مخالف . اين است مذهب .؟ اين است ملت . اين است معرفت به پروردگار عالم و آدم ؟ ليس كمثله شيئ و هو السميع البصير . لا يحدّ و لا يحث و لا يجس و لا يمس و لا تدركه الحواس و لا يحيط به شيئ .

چيزي به او احاطه نمي كند اي مالك سر از خاك بردار تو آسمان را محيط به خدا كردي بيا درس بگير ببين جعفر بن محمد چه مي گويد . و لا يحيط به شيئ . ان الله تبارك و تعالي لا يشبه شيئا و لا يشبهه شيئ . شق القمر مي كند در هر جمله اي . نه شبيه هست به چيزي نه چيزي شبيه اوست . و كل - غوغا اينجا است - و كل ما وقع في الوهم فهو بخلافه . آنچه در وهم هر متوهمي آنچه در عقل هر عاقلي آنچه در درك هر مدركي در بيايد او مخلوق اوست نه خالق او. او ذاتي است كه در وههم مي گنجد در عقل نمي آيد فقط عقل به ايات حكمت او به نشانه هاي قدرت او به مقام اثبات او مي رسد ان هم در حد خروج از حد تعطيل و حد تشبيه . بعد مهم اين است : لم يزل الله عز و جلّ و العلم ذاته . اين است معني معرفت او مي گويد خدا در آسمان است علمش آمده تو مسجد اعظم تو شهر ها . پراكنده شده او مي گويد اينچنين اين مي گويد لم يزل الله عز و جل و العم ذاته و لا معلوم. ديگر وقت نيست كه بگويم در اين كلمات چه قدرتهايي نشان داده .

حالا فكر كنيد آنچه كه گفتم عصاره خدا شناسي چهار مذهب بود . آنچه كه از امام ششم گفتم قطره اي بود از اقيانوس بي پاياني كه او در معارف الهيه آورده اين مذهب او است اين توحيد اوست . شما اهل علم ، اهل فكر ، كار كنيد در روايات او . اين انوار را به دنيا اضائه كنيد . قياس بشود آنچه ديگران دارند با آنچه شما داريد . مردانه به ميدان بياييد . اينقدر باج به يك عده مردم ندهيد كه حدّشان اين قدر است اين حدّ امامشان است مردمي كه امامشان در اين مرتبه اند خودشان در چه حد هستند .

اين همه كوچكي اين همه پستي اين همه دنائت ان هم ظلم به اين مذهب ستم به رئيس اين مذهب؟ ان هم كسي كه مالك بن انس خودش مي گويد چشم من در روزگار به صورت كسي نيفتاده افضل از جعفر بن محمد .

اين مذهبش اما نمونه اي بود خودش چه بود ان عقلي كه اينجور فاني شده در معرفت الله ان اراده اي كه انچنان محو شده در عبادت الله و در اراده الله كه اياك نعبد و اياك نستعين ان اندازه گفت تا از گوينده اين آيه شنيد . او اينچنين كسي است .

صفوان بن يحيي گفت عُبيدي به من گفت كه زن من اهل من آرزوي زيارت جعفر بن محمد را دارم گفتم من چيزي در بساط ندارد گفت من همه زيورم را ميدهم خرج سفر را آماده كن مرا ببر به زيارت اما ششم گفت حلي و زيور اين زن را وسيله سفر كردم وقتي رسيد نزدي ك مدينه افتاد و به حال احتضار در آمد .

من سراسيمه رفتم نزد امام پرسيد عبيدي حال تو چطور است گفتيم آمده ام با اهلم براي زيارتت اما ماجرا اين است فرمود تو براي اين قضيه غمگيني؟ گفتم بله يا ابن رسول الله فرمود الان برو زن تو نشسته ان زن خدمتكار دارد فلان غذا را به كام او مي گذارد اي قلب عالم و او اي روح پيكر هستي گفت سراسيمه حركمت كردم ديدم زن در كمال سلامت نشسته همان طوري كه گفتيم بود زن خدمتگزار هم همان غذا را به او ميداد گفتم ماجراي چيست گفت ماجري اين است حال مرا ديدي عزائيل آمد روح مرا بگيرد ناگهان ديدم يك اقايي وارد شد گفت وقتي نشانها را گفت ديديم همان كسي است كه من الان از خدمت او آمده ام . لباسش را گفت . خصوصياتش را گفت . گفت وارد شد تا وارد شد عزرائيل سلام كرد وقتي سلام كرد ان آقا به عزائيل فرمود مگر تو مأمور نيستي به اطاعت ما؟ گفت بلي ايها الامام . تعبير عزرائيل هم اين بود بله اين امام من مامور به اطاعتت هستم فرمود من به تو امر مي كنم برو تا بيست سال ديگر به سراغ اين زن نيا .

اين است خودش اين هم مذهبش.

روز شهادتش بايد اين مملكت يك پارچه جعفر بن محمد بگويد عالم و جاهل بايد حق اين مذهب و رئيس مذهب را به قدر ميسور ادا كند ان زن زيورش را فروخت كه به زيارتش بيايد اينجور جزايش را داد اي غزادارها در سرتاسر ممكلت ايران اگر روز شهادتش دسته هاي عزا را در بياوريد براي غربت او قبر خراب شده اش به سر وسيسنه بزنيد آيا دعاي او با شما چه خواهد كرد؟ اللهم ارحم الصرخه التي كانت لنا .



Share
1 | محب الزهرا | Iran - Yazd | 14:29 - 04 مهر 1390 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
السلام عليک ايهاالامام الغر يب الامام الشهيد المظلوم يا جعفر بن محمد الصادق عليه الاف التحيت وثنا
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :