حضرت محسن ـ عليه السّلام ـ فرزند سقط شده فاطمه ـ سلام الله عليها ـ است كه پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ او را محسن ناميد[1] و به وسيلة ضربات، غلاف شمشير قنفذ، خليفه دوم [2] و در اثر ضربات پاي وي ، سقط شد.[3]
هيچ يك از منابع معتبر تاريخي و مقاتل به محل دفن حضرت محسن ـ عليه السّلام ـ اشاره نكرده اند، امّا اين كه حضرت محسن در پاي درب نيم سوخته خانه اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ دفن شده، در كتاب جامع النورين چنين نقل شده است: بعد از آن كه دومي با لگد بر پهلوي آن بانوي بزرگوار زد، حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ روي زمين افتاد، هر طور بود از جا برخاست حركت كرد و به خانه آمد و روي زمين افتاد و صدا زد: عمر مرا كشت.
امير المؤمنين، آن امام مظلوم جلو آمد تا حال او را در آن وضع ديد، صدا زد: فضّه، فاطمه ـ سلام الله عليها ـ را درياب كه درد او را فراگرفته است، فضّه به ياري فاطمه(س) رفت چند لحظه گذشت، به سوي اميرالمؤمنين(ع) آمد، چيزي روي دست گرفته بود، حضرت پرسيد: فضّه اين چيست؟
پاسخ داد: مولاي من، بدن بي جان محسن است. حضرت فرمود؛ من كه نمي توانم از خانه بيرون روم و كسي را هم كه ندارم او را به بقيع ببرد و به خاك سپارد، خودت او را در آستانه خانه دفن كن.[4]
گرچه منابع تاريخي به اين نكته اشاره نكرده اند ولي شايد با دو احتمال بتوان گفت كه حضرت محسن در آستانه و پاي درب نيم سوخته دفن شده باشد.
احتمال اول: با توجه به محيط خفقان و جَوّ سياسي حاكم بر آن عصر كه حضرت علي ـ عليه السّلام ـ را در تنگنا قرار داده بودند تا براي تثبيت خلافت ابوبكر حتي با زور و آتش زدن خانه فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ از آن حضرت بيعت بگيرند؛ مي توان گفت كه شرايط آن عصر اين اجازه را به حضرت علي ـ عليه السّلام ـ نداد كه حضرت محسن را در قبرستان بقيع دفن كنند.
احتمال دوم: اين كه اگر حضرت محسن را در قبرستان بقيع ـ قبرستان عمومي مدينه ـ دفن مي كردند حتماً مقتل و تاريخ نويسان به آن اشاره مي كردند، پس عدم اشاره تواريخ به قبر آن حضرت شايد دليل بر اين است كه حضرت محسن مخفيانه و در خانه دفن شده است.
پي نوشت:
1 . شيخ عباس قمي، منتهي الامال، قم، انتشارات هجرت، چاپ پانزدهم، 1382ش، ج1، ص238.
2 . مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، بيروت، لبنان، مؤسسة الوفاء، الطبعة الثانيه، 1403ق، ج43، ص170.
3 . قزويني، سيّد محمّد كاظم، فاطمه از ولادت تا شهادت، تهران، نشر آفاق، چاپ ششم، 1381ش، ص372 به نقل از شهرستاني، الملل و النحل، ترجمه مصطفي خالق زاده، ج1، ص81 .
4 . ملااسماعيل سبزواري، جامع النورين، تهران، علميه اسلاميه، بي تا، ص206؛ و علي اصغر يونسيان، ريحانة النبي، چاپ اول، 1381ش، ص196.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1) حاج ملااسماعيل سبزواري، جامع النورين، انسان، ص206.
2) علي اصغر يونسيان، ريحانة النبي، ص196.